آرین اختری، فوتباللب – در جدیدترین قسمت پادکست The Athletic FC، ایو اکنوولییر به همراه فیل هِی و گییرمو رای، نویسنده ویژه رئال مادرید، درباره تأثیر رسانههای اسپانیایی در کمک به رئال برای جذب اهداف نقل و انتقالاتیاش و اینکه چگونه ترنت الکساندر-آرنولد میتواند جانشین ایدهآلی برای تونی کروس باشد، صحبت کردند. یک نسخه با ویرایش از متن مصاحبه به اختصار منتشر شد.
شیوه نقل و انتقالات رئال مادرید
آیو:
گییرمو، یک سؤال کوتاه درباره شیوه نقل و انتقالاتی رئال مادرید. تو درباره قراردادهای داوید آلابا، آنتونیو رودیگر و کیلیان امباپه صحبت کردی که همگی بهصورت رایگان انجام شدند. باشگاه شاید این موضوع را انکار کند، اما نحوه استفاده آنها از رسانهها برای زمینهسازی چنین انتقالهایی جالب است. ما از دو سال پیش درباره ترنت میشنیدیم، پیش از آنکه این انتقال اصلاً ممکن باشد. به یاد دارم که ماجرای انتقال امباپه در حالی که هنوز در پاریسنژرمن بود، مدتها ادامه داشت. آنها خیلی خوب میدانند که چگونه از این اهرمهای فشار استفاده کنند تا به خواستههایشان برسند، درست است؟
گییرمو:
بله، گاهی حتی برای من هم این روند عجیب به نظر میرسد. یادم میآید درموت کوریگان (خبرنگار The Athletic در لالیگا) مقالهای درباره نحوه پوشش رسانههای اسپانیایی از اهداف نقل و انتقالاتی رئال مادرید نوشت. این یک رویه معمول برای رئال است. آنها معمولاً اهداف خود را به رسانهها درز میدهند، اما درعینحال، با احتیاط و در خفا عمل میکنند.
آنها تقریباً دو سال روی این انتقال کار کردهاند و تا چند ماه پیش، هیچکس واقعاً نمیدانست که این مذاکرات چقدر پیشرفته است. آنچه مشخص است این است که رئال مادرید روش متفاوتی برای انجام این کارها دارد و پیش از این بارها از این روش استفاده کرده است، مثلاً در مورد جود بلینگهام.
آنها از بازیکنان فعلی خود، مانند بلینگهام، برای متقاعد کردن دیگران و ایفای نقش سفیر در جذب بازیکنان جدید استفاده میکنند. این یک روش واقعاً جالب است و ثابت شده که موفقیتآمیز است.
ترنت و جود، در رئال مادرید؟
آیو:
بله، باید بگویم که ترنت و جود دوستان بسیار صمیمی هستند، پس کاملاً متوجه منظورت میشوم. جود همانطور که میگویند، در نقش «ایجنت جود» ظاهر شد! فیل، بیایید خودمان را جای بازیکن بگذاریم. ترنت دوران حرفهای فوقالعادهای داشته و حالا رئال مادرید به سراغش آمده است. هیچکدام از ما واقعاً نمیدانیم چنین موقعیتی چه حسی دارد، اما این پیشنهادی است که رد کردنش بسیار سخت خواهد بود، نه؟
فیل:
دقیقاً همینطور است، و البته این پیشنهاد برای رئال مادرید راحتتر از اکثر باشگاههای دیگر اروپایی است. آنها در این زمینه بسیار هوشمندانه عمل میکنند، درست همانطور که در ماجرای امباپه هم دیدیم. صحبت درباره نقش رسانهها باعث شد به رودری هم فکر کنم. انتقال او هم ناگهان مطرح شد، و پیش از آنکه دچار پارگی رباط صلیبی شود، از او بهعنوان یکی از اهداف آینده رئال مادرید یاد میشد. به نظر میرسد که آنها بسیار ماهرانه زمینهسازی میکنند و میدانند که این داستانها در رسانهها جا میافتند و تبدیل به بخشی از روایت میشوند.
این روش لزوماً باعث قطعی شدن انتقالها نمیشود، اما وقتی بازیکنان یا باشگاهها احساس کنند که تحت تأثیر این فضا قرار گرفتهاند، مقاومت در برابر آن دشوار میشود. از دیدگاه ترنت الکساندر-آرنولد، این یک انتقال بزرگ است-یک انتقال فوقالعاده. او کاملاً میداند که وارد چه فضایی میشود، از وضعیت تیم آگاه است و میداند که در رئال مادرید چه میزان توجه و فشاری بر دوش او خواهد بود.
این موضوع چیزهای زیادی را درباره رئال مادرید نشان میدهد؛ اینکه میتوانند بازیکنانی مثل امباپه و ترنت الکساندر-آرنولد را متقاعد کنند که شجاعت این را داشته باشند که صبر کنند و بهصورت آزاد از باشگاهشان جدا شوند، در حالی که میدانند این تصمیم در باشگاهی که ترک میکنند، بسیار ناپسند خواهد بود. اما رئال مادرید آن اعتبار و نفوذ را دارد، و به همین دلیل میتواند چنین کارهایی را انجام دهد.
جانشین کارواخال؟ یا بیشتر!
گییرمو:
بله، کاملاً درست است. همچنین از دیدگاه کادر فنی، باید گفت که آنها الکساندر-آرنولد را فقط بهعنوان یک مدافع معمولی یا یک دفاع راست عادی نمیبینند. نباید این انتقال را فقط بهعنوان «آنها جانشین دنی کارواخال را جذب کردند» در نظر بگیریم، و این همان چیزی است که این انتقال را مهمتر میکند.
زیرا پس از جدایی تونی کروس، این احساس در رئال مادرید شکل گرفت که خط میانی و بخش بازیسازی تیم نیاز به تقویت دارد. کادر فنی کارلو آنجلوتی معتقد است که با حضور ترنت الکساندر-آرنولد، بازیسازی رئال مادرید بهبود خواهد یافت و همچنین روی ضربات ایستگاهی نیز تأثیر مثبتی خواهد گذاشت.
آنها بیشتر روی جنبه هجومی او تمرکز دارند، زیرا میدانند که از نظر مهارتهای دفاعی، ممکن است کمی ضعف داشته باشد، اما همچنان میتواند یک مهره بسیار قدرتمند در فاز هجومی باشد.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
مهران قهرمانی – فوتبال لب، باشگاه رئال مادرید در فصل 25-2024 همچنان یکی از مدعیان اصلی قهرمانی در اروپا و اسپانیاست. با این حال، پشت نتایج درخشان و حضور در صدر رقابتها، چالشها و بحرانهایی نهفته است که توجه بسیاری از کارشناسان و هواداران را به خود جلب کرده است.
در آخرین بازی پیش از وقفه بازیهای ملی، رئال مادرید موفق شد ویارئال را با نتیجه 2-1 شکست دهد. اما کارلو آنچلوتی، سرمربی ایتالیایی تیم، از عملکرد بازیکنانش راضی نبود. او به شدت از فشردگی برنامه مسابقات انتقاد کرد و اعلام نمود که تیمش در 15 روز پنج بازی انجام داده است؛ بهویژه اینکه بازی با ویارئال تنها 66 ساعت پس از دیدار پرتنش برابر اتلتیکو مادرید در لیگ قهرمانان اروپا برگزار شد؛ دیداری که تا ضربات پنالتی ادامه یافت.
آنچلوتی حتی پا را فراتر گذاشت و گفت که از این پس رئال مادرید بدون فاصله 72 ساعته بین بازیها حاضر به میدان رفتن نخواهد بود. همچنین آنها توانستند با نتیجهی 3-2 لگانس را شکست دهند و در یک قدمی بارسلونا، البته با یک بازی بیشتر قرارگیرند.
آیا آنچلوتی خود مقصر است؟
در حالیکه آنچلوتی از کمبود استراحت گلایه دارد، آمارها نشان میدهد که رئال مادرید در فصل جاری لالیگا کمترین میزان تعویض را در میان تمامی تیمها داشته است. این تیم به طور میانگین تنها ۳.۷۹ تعویض در هر بازی انجام داده و مجموعاً 106 تعویض در 28 بازی لالیگا داشته است. این در حالی است که تیمهایی چون اتلتیک بیلبائو و رایو وایکانو هر کدام 140 تعویض در همین تعداد بازی انجام دادهاند.
رئال مادرید تنها در 7 بازی از 28 دیدار خود از هر پنج تعویض ممکن استفاده کرده است (25%)، در حالیکه بارسلونا 20 بار و اتلتیکو مادرید 24 بار از تمامی تعویضهای خود بهره بردهاند.
بازیکنانی مانند فدریکو والورده و کیلیان امباپه به ترتیب 3694 و 3586 دقیقه در این فصل بازی کردهاند. بیشتر از هر بازیکن دیگری در ترکیب رئال. در مقابل، آردا گولر تنها 1088 دقیقه و اندریک فقط 496 دقیقه در زمین حضور داشتهاند، که این عدد در بازی شب گذشته آردا، 66 دقیقه افزایش را به خود دید. پس از بازی با ویارئال، والورده در پاسخ به پرسشی درباره مصدومیتش گفت: «مصدوم نیستم، فقط واقعاً خیلی خستهام.»
درگیری آردا گولر با دومینیک سوبوسلای
در جریان وقفه بازیهای ملی، موضوع کمبود دقایق بازی آردا گولر در رئال مادرید به یکی از مباحث داغ تبدیل شد. آردا گولر، هافبک جوان رئال، پس از بازی تیم ملی ترکیه مقابل مجارستان در چارچوب لیگ ملتها، با دومینیک سوبوسلای، کاپیتان تیم ملی مجارستان، درگیری لفظی پیدا کرد.
ماجرا از جایی آغاز شد که سوبوسلای در یک پست اینستاگرامی، با اشاره به دقایق بازی آردا گولر در رئال (1088 دقیقه)، او را مورد تمسخر قرار داد. گولر که در بازی برگشت 6-1 مقابل مجارستان گلزنی کرده بود، در پاسخ به این تمسخر نوشت: «این پسر یه جوکه! 6 تا گل هم کافی نیست که دهنتو ببندی؟»
این اتفاق باعث شد تا موضوع استفاده نکردن از استعدادهای جوان در رئال بار دیگر در کانون توجه قرار بگیرد. برخی از اعضای هیئت مدیره باشگاه نیز بر این باورند که آنچلوتی در استفاده از بازیکنانی مانند گولر و اندریک بیش از حد محتاط است.
موج مصدومیتها و کمبود نفرات در دفاع
یکی از مهمترین دلایل دست خالی بودن آنچلوتی، مصدومیتهای پیدرپی بازیکنان در دو فصل اخیر است. تیبو کورتوا، ادر میلیتائو و داوید آلابا فصل گذشته بهدلیل پارگی رباط صلیبی طولانیمدت از میادین دور بودند. امسال نیز میلیتائو مجدداً با همان مصدومیت مواجه شده است. دنی کارواخال نیز بهمدت طولانی در ترکیب غایب است.
در این فصل همچنین دنی سبایوس، فرلان مندی، رودریگو، امباپه و کورتوا نیز مدتی را بهدلیل مصدومیت از دست دادند. تنها آندری لونین، رائول آسنسیو، لوکا مودریچ، گولر و اندریک از مصدومیت دور ماندهاند.
آینده نقل و انتقالات و نقشههای جدید رئال مادرید
در ژانویه، لیورپول درخواست رئال برای جذب ترنت الکساندر آرنولد را رد کرد. با این حال، گزارشها و شایعات از توافق باشگاه برای جذب او بهعنوان بازیکن آزاد در تابستان خبر میدهند. کادر فنی او را نهتنها مدافعی مطمئن، بلکه مهرهای خلاق میدانند. همچنین باشگاه به جذب دین هویسن، مدافع اسپانیایی بورنموث و مارتین زوبیمندی، هافبک اسپانیایی سوسیداد به گوش علاقمند است.
جایگاه بازیکنان آکادمی
در این میان، تنها بازیکن آکادمی که از فرصتها استفاده کرده، رائول آسنسیو، مدافع میانی 22 ساله است که پس از ارتقاء از کاستیا، 2113 دقیقه بازی کرده و حتی به تیم ملی اسپانیا دعوت شده است. قرارداد او بهزودی تا سال 2029 تمدید میشود.
اما سایر بازیکنان آکادمی که با تیم تمرین میکنند، دقایق اندکی به میدان رفتهاند: خاکوبو رامون (102دقیقه)، دیهگو آگوآدو (90)، لورنزو آگوآدو (67)، چما آندرس (34)، گونزالو گارسیا (8) و دنیل یانیز (1 دقیقه).
در این وقفه ملی، تنها دو بازیکن بدون دعوتنامه ملی باقی ماندند: فران گارسیا و لوکاس واسکز. این دو، که هر دو در گذشته از آکادمی رئال جدا شده و سپس بازگشتهاند، احتمالاً در بازی مقابل لگانس در لالیگا فیکس خواهند بود. این تصمیم میتواند فرصتی برای استراحت به والورده باشد که در نیمه دوم بازی اروگوئه برابر بولیوی به میدان رفت.
کمکاری در نقل و انتقالات
ترکیب ناقص رئال تنها بهخاطر مصدومیتها نیست. در سه پنجره نقل و انتقالاتی گذشته، باشگاه هیچ مدافع جدیدی جذب نکرد، در حالیکه آنچلوتی و کادرش صریحاً خواستار تقویت تیم بودند. این کمکاری حالا در مقاطع حساس کار را سخت کرده است. برای مثال، در دیدار برابر منچسترسیتی در لیگ قهرمانان، آنچلوتی مجبور شد شوامنی را در قلب دفاع و والورده را در پست دفاع راست به میدان بفرستد. با این حال، اعضایی از هیئت مدیره از این سیاست دفاع میکنند؛ چرا که سال گذشته رئال با همین ترکیب و تغییر پستها، موفق به کسب دوگانه لیگ و اروپا شد.
ماراتن سهگانه برای رئال مادرید ادامه دارد
با وجود همه این مشکلات، رئال مادرید همچنان در سه جبهه مبارزه میکند. آنها در لیگ قهرمانان اروپا به جمع هشت تیم نهایی رسیدهاند، در کوپا دل ری 1-0 از رئال سوسیداد پیش هستند و در لالیگا تنها با یک بازی کمتر، همامتیاز با تیم صدرنشین بارسلونا هستند.
ادامه این مسیر نیازمند مدیریت بهتر بازیکنان و استفاده بهینه از نیمکت است. آنچلوتی باید بتواند با بهرهگیری هوشمندانه از جوانان، خستگی ستارگان اصلی را کاهش دهد. در غیر این صورت، خستگی و کمبود عمق ترکیب ممکن است مانع از رسیدن رئال مادرید به سهگانه تاریخی شود.
نیما حیدری مقدم، فوتبال لب – مسابقههای قهرمانی در انگلستان و فرانسه تقریباً به اتمام رسیدهاند، اما رقابت در لالیگا همچنان هیجانانگیز باقی مانده است. بارسلونا و رئال مادرید هر دو با ۶۰ امتیاز برابر هستند و اتلتیکو مادرید پس از شکست ۴-۲ مقابل تیم هانسی فلیک در روز یکشنبه، اکنون چهار امتیاز عقبتر از دو تیم پیشتاز قرار دارد.
هر تیم نقاط قوت خود را دارد. بارسلونا در حمله مهارت بینظیری دارد، اتلتیکو همچنان در دفاع قوی است و رئال مادرید در جایی بین این دو قرار دارد و همیشه قادر به کسب نتیجه در لحظات کلیدی است.
اما کدام باشگاه در پایان فصل در ماه می در صدر جدول خواهد بود؟ پیشبینیهای اوپتا بارسلونا را بهعنوان قهرمان احتمالی قوی معرفی میکنند، اما برای دو تیم پایتخت اسپانیا نیز میتوان شانس قائل شد.
بارسلونا در صدر لالیگا (28 بازی، 60 امتیاز)، کورس لالیگا
ممکن است قابل درک باشد که فکر کنید بارسلونا قرار بود بدون مشکل قهرمان لالیگا شود؛ به خصوص پس از شروعی طوفانی که فصل را رقم زدند. این تصور به ویژه بعد از پیروزی ۴-۰ خارج از خانه در برابر رئال مادرید در ماه اکتبر که آن را به ۱۰ برد و ۳۷ گل از ۱۱ بازی ابتدایی فصل رساند، تقویت شد.
همچنین، شما تنها کسی نبودید که احتمال دادید تیم هانسی فلیک، فقط دو ماه بعد، همه چیز را از دست بدهد. زیرا الکساندر سورلوث با یک گل دقیقه آخر برای اتلتیکو مادرید، فاصله تیم صدرنشین را به ۸ امتیاز کاهش داد.
این فصل از فوقالعاده به عجیب نوسان داشته است. اما بارسلونا بالاخره فرم وحشتناک و تثبیتشدهای را پیدا کرده است. آنها در سال ۲۰۲۵ شکست نخوردند، مجموعهای از ۱۸ بازی، که حداقل در ۱۱ بازی از این ۱۸ بازی، سه گل یا بیشتر زدهاند. آنها حتی انتقام خود را از اتلتیکو با بردی دیرهنگام در متروپولیتانو در یکشنبه گرفتهاند و دوباره مسابقه قهرمانی را در دستان خود گرفتند.
فلیک، نقطهی عطف بارسا
حضور فلیک در تابستان، شدت جدیدی به سبک مالکیت محور بارسلونا اضافه کرد. رویکردی که تلاش میکرد تیمهای حریف را در سراسر زمین گسترش دهد. و سپس با پاسهای دقیق از مدافعان میانی به بازیسازان تکنیکی از میان زمین ضربه بزند. هیچکس بهتر از رافینیا نمیتواند ترکیب فیزیک و خلاقیت نزدیک را نمایندگی کند. او در این فصل ۲۷ گل و ۱۸ پاس گل ثبت کرد. از نقشی که به او آزادی داد تا هم در عمق زمین قرار گیرد و هم رو به جلو حرکت کند.
هیچ تیمی در پنج لیگ برتر اروپا به اندازه بارسلونا این فصل تلاش برای نفوذ به پشت خط دفاعی انجام نداده است. و همچنین هیچ بازیکنی بیش از رافینیا چنین کاری را نتوانست ثبت کند. او توانایی رسیدن به سرعت بالا را بارها و بارها نشان داد.
پدری، عصای کاربردی در لالیگا
بازگشت پدری پس از مصدومیت، همچنین به تقویت خط حمله بارسلونا کمک کرد. او یک هافبک تنظیمکننده ریتم بازی است که از خلاقیت کافی برای باز کردن دفاعهای فشرده برخوردار است. پاس معلق او برای فرمین لوپز در پیروزی ماه فوریه مقابل سویا، دقیقاً همان نوع توپی بود که در دوران افت میانه فصل خود از دست دادند. زیرا حریفان یاد گرفتند جمعتر بازی کنند تا فضای میانی را مقابل بارسلونا مسدود کنند.
با آمادگی و درخشش لامین یامال نیز، مهارت گلزنی لواندوفسکی در نوک خط حمله اغلب چیزی است که عملکردهای امیدوارکننده را به نتایج واقعی تبدیل میکند. این پایانبندی غریزی او بود که بازی را در روز شنبه تغییر داد. جایی که یک پاس تند و سریع را با سینه دریافت کرد و سپس با یک ضربه غیر منتظره توپ را به گوشه دروازه فرستاد. بدون آن لحظه الهامبخش، تیمش احتمالاً در جایگاه سوم قرار میگرفت.
آمار نشان میدهند که بارسلونا بهترین تیم در این فصل از لالیگا است. هیچ تیمی به حجم ایجاد موقعیتهای آنها نزدیک نمیشود. در حالی که اختلاف گل های مورد انتظار که شاخص قابل اعتمادی برای قدرت تیم در طول فصل است. آنها را بسیار جلوتر از رقبایشان نشان میدهد.
تا ۱۰ بازی دیگر که نوبت دیدار مجدد با رئال مادرید فرا برسد. تیمی که آنها پیشتر این فصل با نتایج ۴-۰ و ۵-۲ شکست دادند. اگر این روند خوب را حفظ کنند، اعتماد به نفس بالایی وجود خواهد داشت که بتوانند موفقیت خود را ادامه دهند.
رئال مادرید (۲۸ بازی، ۶۰ امتیاز)، کورس لالیگا
این باور رایج وجود دارد که رئال مادرید استاد زمانبندی فصلهای خود است. به طوری که اغلب فصل را آهسته شروع میکند و سپس در ماههای تعیینکننده به اوج آمادگی میرسد. این تصور در لیگ قهرمانان اروپا همچنان معتبر است، جایی که آنها بار دیگر به مراحل پایانی رسیدند، علیرغم پاییز ناامید کننده.
اما در داخل کشور، دادهها روند متفاوتی را نشان میدهند. برای چهارمین فصل متوالی لالیگا، امتیازات کسبشده رئال مادرید در هر بازی، در نیمه دوم فصل کاهش یافته است. با مساوی بودن امتیازات لوس بلانکوس و بارسلونا، افت این فصل، که شامل شکستهای غافلگیرکننده مقابل اسپانیول و رئال بتیس است، ممکن است در رقابت قهرمانی تعیینکننده باشد.
با وجود ناپایداریهایشان، رئال مادرید همچنان محکم در رقابت قهرمانی حضور دارد. آمار حمله آنها قابل قیاس با بارسلونا نیست. استحکام دفاعی اتلتیکو را نیز نداشتند، اما تیم آنچلوتی راههایی برای حفظ جایگاه در صدر پیدا کرد.
پس از شروعی نامنظم، کیلیان امباپه اکنون در اوج آمادگی قرار دارد. او با دو گل در پیروزی خارج از خانه مادرید مقابل ویارئال در آخر هفته، مجموع گلهای خود در لیگ را به ۲۰ رساند.
آنچلوتی، ذهنیت برتر
بر خلاف رقبای اصلی خود، رئال مادرید تحت هدایت آنچلوتی هرگز واقعاً یک سبک ثابت و قابل شناسایی را اتخاذ نکرده است. در عوض، این مربی ایتالیایی به مهاجمان فوقالعاده بااستعداد خود اعتماد دارد تا راهحلها را پیدا کنند و به آنها آزادی لازم برای تجزیه دفاع حریفان میدهد.
این موضوع در آمار برتر آنها در لالیگا برای “تلاشهای فردی” و “حرکات پیشرو” منعکس شد. جایی که سه بازیکن جلو شامل وینیسیوس جونیور، امباپه و رودریگو در میان برترین بازیکنان برای حمل توپ به داخل محوطه جریمه قرار دارند.
این آزادی و انعطافپذیری در حملات، به متخصصان قدرتمند یکدربرابریک رئال مادرید اجازه میدهد تا یک سمت زمین را بهطور کامل تحت فشار قرار دهند و برتری عددی ایجاد کنند که کنترل آن بسیار دشوار است. بهویژه با توجه به سرعت و مستقیم بودن بازی آنها.
آزادی مشروط و بهمریختگی قابل مشاهده
بهطور خاص، وینیسیوس جونیور و امباپه دوست دارند در سمت چپ زمین با هم ترکیب شوند. در حالی که جود بلینگام با دویدنهای هوشمندانه از عمق، لایهای اضافی از تهدید را به حملات اضافه میکند.
با این حال، سبک آزاد و کمساختار رئال مادرید بهایی نیز دارد. این تیم پس از، از دست دادن مالکیت توپ به طور تهاجمی فشار نمیآورد و اغلب بدون توپ، پراکنده و بدون سازماندهی باقی میماند. به همین دلیل، بلینگام و فدریکو والورده مجبور هستند مسافتهای بسیار طولانیای را در خط میانی پوشش دهند. تا آزادی هجومی سه بازیکن جلویی را جبران کنند.
این آسیبپذیری توسط بارسلونا در دو شکست تحقیرآمیز الکلاسیکو این فصل به شکلی بیرحمانه آشکار شد. جایی که لامین یامال و رافینیا در فضاهایی که مادرید خارج از مالکیت توپ باز گذاشت، درخشیدند. این یک نشانه نگرانکننده پیش از دیدار حساس در ماه می است. اما مادرید همیشه به برنامه جایگزین خود تکیه دارد: تیبو کورتوا شکستناپذیر.
دروازهبان بلژیکی در روز شنبه ۹ سیو انجام داد و به طور مداوم ضعفهای دفاعی مادرید را پوشش داد، و در لحظات کلیدی این فصل، تیم را نجات داد. درخشش فردی نه یک سیستم تعریفشده که مدت هاست که نیروی محرکه پشت ویترین جامهای مادرید بوده است. این احتمال وجود دارد که بار دیگر از این ذخایر استعداد خود برای کسب سی و هفتمین عنوان قهرمانی لالیگا بهره ببرند.
اتلتیکو مادرید (۲۸ بازی، ۵۶ امتیاز) کورس لالیگا
کمتر تیمی به اندازه اتلتیکو مادرید، هفت روزی به این اندازه طاقتفرسا را تجربه کرده است.
انگار شکست ۲-۱ مقابل ختافه دو یکشنبه پیش به اندازه کافی بد نبود، بازیای که در دقیقه ۸۸ پیش بودند. شکست بحثبرانگیز آنها در ضربات پنالتی مقابل رقیب همیشگی، رئال مادرید در لیگ قهرمانان اروپا در میانه هفته، یکی از ناامیدکنندهترین لحظات ممکن بود.
چهار روز بعد، آنها تلاش کردند دوباره با بارسلونا روبهرو شوند و با دو گل پیش افتادند، اما بار دیگر فروپاشیدند، به طور درمانده شاهد بودند که یک گل انحرافی در دقایق پایانی وقت اضافی وارد گوشه دور دروازه شد.
اگر اتلتیکو چیزی به وفور داشته باشد، آن “شخصیت” است. تحت هدایت دیگو سیمئونه و با بازیهای مناسب و قابلبرد که پس از وقفه بازی های ملی در پیش دارند، سطح تمرکز پایین نخواهد آمد و باور تیم حفظ خواهد شد، تا زمانی که بتوانند ارتباط خود را با دو تیم بالای جدول حفظ کنند.
همانطور که همیشه، تیمهای سیمئونه سرسخت و با تعهد دفاعی قوی هستند، با هافبکهایی مانند کانر گالاگر و رودریگو دیپال که دائماً با مدافعان کناری، وینگرها و مهاجمان در ارتباط هستند تا شکل تیمی مستحکمی را حفظ کنند. حتی ۲۳ گل در تمامی رقابتهای این فصل برای گلزن برتر، جولیان آلوارز، کافی نبوده تا به طور کامل از شهرت خود به عنوان بازیکنی پرتلاش رهایی یابد؛ او توپ را تعقیب میکند و دویدنها را به خط میانی دنبال میکند، میان لحظات درخشش سریع در محوطه جریمه.
اتلتیکومادرید، پویاتر از گذشته
با این حال، این دقیقاً همان اتلتیکو مادرید قدیمی نیست، چرا که سیمئونه به طور فزایندهای تلاش میکند کنترل بازیها را با داشتن مالکیت توپ به دست بگیرد.
از آغاز فصل ۲۰۱۹-۲۰، میانگین مدت زمان مالکیت بیوقفه توپ توسط اتلتیکو مادرید تقریباً ۳۵ درصد افزایش به خود دید و به ۱۰.۱ ثانیه رسید. نمودار زیر نشان میدهد که آنها تعداد پاسهای بیشتری در هر توالی انجام میدهند و به طور کلی توپ را با سرعت و مستقیم به سمت دروازه حریف حرکت نمیدهند.
در تیم اتلتیکو اکنون هوش تاکتیکی و مهارت بیشتری وجود دارد. همراه با دویدنهای بیوقفهای که به آن عادت کردهایم. تا به این تیم کمک کند مقابل تیمهای دفاعیمحور با داشتن مالکیت توپ استراحت کند.
مدیریت بازی اتلتیکو مادرید همچنین به آنها اجازه داده تا فرم خود را حفظ کنند. با سیمئونه که بیشتر از اکثر مربیان توانسته بهره بهتری از نیمکت خود ببرد. بازیکنان ذخیره آنها ۱۸ گل لیگ به ثمر رساندند، بیشتر از هر تیمی در پنج لیگ برتر اروپا. در همین حال، سورلوث با ۸ گل در صدر لیست بازیکنان قرار دارد؛ گزینهای قدرتمند برای دریافت سانترها و بازیکنی سریع و با ضربات قوی که در انتقالهای دیرهنگام در بازی تأثیرگذار است.
هفتهای طاقتفرسا بوده است، اما در حالی که رقبای قهرمانی آنها با برنامهای سنگین، سفرهای دشوار در لیگ قهرمانان اروپا پیش رو دارند، اتلتیکو زمان ارزشمندی برای بازیابی و حفظ طراوت خود در اختیار دارد. یک لغزش کافی است و تیم سیمئونه باید آماده باشد تا از فرصت استفاده کند.
امیر محمد کلانتری، فوتباللب – به نظر میرسد که سرنوشت قرارداد ترنت الکساندر آرنولد در حال مشخص شدن است. بدون شک شفافیت در مورد این موضوع به نفع همه طرفها میباشد.
آرنولد به رئال مادرید؛ موضوعی که مسئله آن زمان است.
هنوز هیچ اطلاعیه رسمی صادر نشده است. در حال حاضر هیچ توافق رسمی وجود ندارد. اما با اخبار منتشر شده، همه نشانهها حاکی از آن است که فولبک لیورپول، فصل آینده را در شهر مادرید آغاز خواهد کرد.
به جرات میتوان گفت که این یکی از بدترین رازداریهای تاریخ فوتبال میباشد. آرنولد در آغاز فصل اشاره کرده بود که نمیخواهد بحث درباره آیندهاش به صورت عمومی مطرح شود. با این حال، سروصداهای زیادی عمدتا از سوی اسپانیا و سایر نشریهها مدام به گوش میرسید.
انتقالی که از ژانویه بر سر زبانها افتاد!
پرسوجوی رئال مادرید در ماه ژانویه، به شایعات پیرامون این بازیکن دامن زد. در همین حال آینده ویرجیل فندایک و محمد صلاح نیز در هالهای از ابهام قرار داشته است. با وجود این، هیچکدام از آنها همانند آرنولد به باشگاه بزرگی به طور جدی لینک نشدند.
اکنون با نزدیک شدن به پایان فصل و تمرکز کامل لیورپول بر قهرمانی در لیگ برتر، به نظر میرسد زمان مناسبی است که آرنولد ۲۶ ساله این وضعیت را روشن کند تا هواداران لیورپول بتوانند آن را هضم کرده و به جلو حرکت کنند.
ماجرای آرنولد به هیچکسی سود نمیرساند!
به نظر میرسد این ماجرا به هیچکس سودی نرساند. نه برای لیورپول که آینده یکی از ستارههایش در خطر قرار گرفته است. نه برای خود بازیکن که بیتردید از شایعات آگاه بوده، و نه برای رئال مادرید که با مصدومیت دنی کارواخال، ترجیح میداد او را در ژانویه جذب کند.
سکوت تاکنون شاید تا حدی ناشی از تمایل به جلوگیری از واکنش منفی هواداران است. خشم بخشی از هواداران در ژانویه پس از تساوی ۲-۲ مقابل منچستریونایتد و به ویژه پس از رد پیشنهاد مادرید توسط لیورپول، چیزی بود که همه مایل به اجتناب از آن هستند.
آن زمان، لیورپول در پی چهار عنوان قهرمانی بود. رقابت برای این عناوین باعث تشدید فشارهای حداکثری به نظر میرسید. اما اکنون شرایط متفاوت است. مگر اینکه تیم آرنه اسلات در ۹ بازی پایانی نابود شود. قهرمانی در پریمیرلیگ تقریباً قطعی است. لیورپول با ۱۲ امتیاز اختلاف پیشتاز است و احتمالاً تا پایان آوریل عنوان قهرمانی را مسجل خواهد کرد. شفاف سازی وضعیت او پیش از بازگشتش به میدان، که احتمالا تا پایان آوریل رقم بخورد، تصمیمی منطقی به نظر میرسد.
خداحافظی بعنوان یک خائن یا یک ستاره؟
برخی از هواداران به خداحافظی احساسی و باشکوه اهمیتی نخواهند داد. آنها تصمیم او برای ترک باشگاهی که از کودکی در آن بود را خیانت خواهند دانست. به ویژه آنکه لیورپول حتی از بابت هزینه انتقال هم سودی نخواهد برد! موضوعی که میراث او را خدشهدار میکند.
اما قطعاً عدهای دیگر نیز دیگر قدردان دستاوردهای او در لیورپول خواهند بود. او نقشی کلیدی در قهرمانی در تمامی جامهای مهم سطح باشگاهی ایفا کرد. آنها درک خواهند کرد که مقاومت در برابر وسوسه پیوستن به رئال مادرید برای هر بازیکنی دشوار است. عناوین لالیگا در انتظار او خواهند بود. فرصتهای بیشتری برای افزودن به مدال قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا پیش خواهد آمد. علاوه بر این، او این شانس را خواهد داشت که در کنار دوست صمیمیاش، جود بلینگهام، بازی کند.
مدیریت لیورپول نیز مقصر است؟
احتمالاً بخش زیادی از سرزنشها متوجه مدیریت باشگاه خواهد بود که چرا زودتر قرارداد جدیدی به او ارائه ندادند. با توجه به سن و جایگاه آرنولد، دادن قرارداد جدید به او حتی بیش از دو سال پیش هم ریسک چندانی نداشت. هرچند ریچارد هیوز تنها یک سال است که به این سمت منصوب شده، اما آیا واقعاً نیاز بود یک مدیر ورزشی این مسئله را حل کند؟ آیا این کار میتوانست علاقه مادرید را قبل از شکلگیری متوقف کند؟
صرف نظر از پاسخ این پرسشها، به نظر میرسد لیورپول نه تنها در آستانه از دستدادن یکی از بزرگترین استعدادهای فوتبال اروپا قرار دارد، بلکه فرصت دریافت هزینه قابل توجهی را نیز از دست خواهد داد.
تنها تعداد معدودی از افراد حاضر در مذاکرات دقیقاً میدانند که لیورپول چه پیشنهادی به الکساندرآرنولد داد و چرا به توافق نرسیدند. هواداران حق دارند با سوالهای زیادی مواجه شوند.
لیورپول قطعاً خود را برای احتمال خداحافظی آرنولد آماده کرده بود. نبود او جای خالی بزرگی در ترکیب تیم به جا میگذارد. آن هم در آستانه تابستانی که خود وعده تحولات زیادی را میدهد. هرچند آنها گزینه مستعدی مانند کانر بردلی را برای جایگزینی در اختیار دارند، اما برای حفظ عمق ترکیب در آن پست، نیاز به جایگزینی مناسب برای آرنولد خواهند داشت.
جایگزین کردن آرنولد، کاری دشوار برای لیورپول.
مشکل اینجاست که پیدا کردن جانشین برای فوتبالیستی منحصربهفرد، کار سادهای نخواهد بود. حداقل این موضوع ارزان تمام نخواهد شد. آرنولد موقعیت فولبک را متحول کرده است. آگاهی محیطی و دامنه پاسدهی او، به او امکان داده تا به عنصری خلاقانه و تأثیرگذار برای لیورپول تبدیل شود. پیدا کردن بازیکنی که بتواند با دقتی مثالزدنی پاسهای بلند بدهد، مثل یک وینگر درجهیک که توپهای دقیق ارسال کند و در عین حال پایداری دفاعی داشته باشد، تقریباً غیرممکن به نظر میرسد. هرچند آرنولد مدافع بزرگی نیست، اما آنقدرها هم که منتقدانش میگویند ضعیف نیست.
شکست اخیر در فینال جام اتحادیه مقابل نیوکاسل، یادآور تازهای بود از اینکه لیورپول چقدر فقدان او را احساس خواهد کرد. در حالی که دیگر بازیکنان در کنترل توپ تقلا میکردند، کسی مثل آرنولد وجود نداشت تا با یک پاس رو به جلو خط دفاع حریف را بشکند یا با تغییر زمین بازی، معادله را دگرگون کند. شاید یک فولبک جدید بتواند سمت راست دفاع لیورپول را مستحکمتر کند. آیا این جایگزینها میتوانند همان لحظات جادویی را خلق کنند که بازیکنان قبلی بارها از پس آن برآمدهاند؟ این پرسش را به ذهن متبادر میکند که آیا لیورپول اصلاً باید به دنبال جانشینی مشابه آرنولد باشد، یا باید نگاه خود به نقش فولبک راست و توازن تیم را مورد بازنگری قرار دهد. در هر صورت، روشن شدن وضعیت آینده الکساندر آرنولد حداقل به این جنجال پایان میدهد و به هواداران فرصت میدهد تا بر آینده تمرکز کنند.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
یوسف جوانشیر، فوتباللب – پس از بازیهای یک شانزدهم نهایی لیگ قهرمانان اروپا 25-2024 و به بهانهی 70امین فصل برگزاری این رقابتها، امروز، قصد داریم در ادامهی مقالهی پیدایش لیگ قهرمانان اروپا، نگاهی به سالهای ابتدایی این جام بیندازیم. دورانی که این تورنمنت با نام جام اروپا (European Cup) شناخته میشد.
اولین دوره جام اروپا در فصل 56-1955 برگزار شد. این مسابقات پس از پیشنهاد گابریل هانو، سردبیر روزنامه ورزشی فرانسوی L’Équipe، برای ایجاد یک تورنمنت بینالمللی در اروپا شکل گرفت. ایده هانو از مسابقات قهرمانی در آمریکای جنوبی و همچنین جامهای دوستانهای که گاهی در اروپا برگزار میشدند، الهام گرفته شده بود. در نهایت، 16 تیم از سراسر اروپا برای شرکت در این رقابتها دعوت شدند. انتخاب تیمها بر اساس سابقه و عملکرد آنها در مسابقات قهرمانی داخلی انجام گرفت.
تیمهای دعوتشده به این رقابتها
بیشتر تیمهای دعوت شده، قهرمانان فصل گذشته لیگهای داخلی خود بودند. از جمله این تیمها میتوان به رئال مادرید از اسپانیا، میلان از ایتالیا و ریمس از فرانسه اشاره کرد. چلسی نیز به عنوان نماینده انگلیس دعوت شد و علاقهمند به حضور در این مسابقات بود، اما اتحادیه فوتبال انگلیس با این تصمیم مخالفت کرد و حضور چلسی را ممنوع اعلام نمود. دلیل این مخالفت، نگرانی از کاهش توجه به رقابتهای داخلی فوتبال انگلیس بود. در نهایت، گواردیا وارساو از لهستان به عنوان جایگزین چلسی انتخاب شد. آبردین، قهرمان اسکاتلند نیز با سرنوشتی مشابه مواجه شد و نتوانست در این رقابتها شرکت کند.
این آغاز مسیر طولانی و پرفرازونشیب جام اروپا بود که بعدها به لیگ قهرمانان اروپا تبدیل شد و به یکی از معتبرترین و محبوبترین تورنمنتهای فوتبال جهان مبدل گشت.
برخی از تیمهای دعوت شده به نخستین دوره جام اروپا، مانند هلند اسپورت و بوداپست هونود، از شرکت در این مسابقات خودداری کردند. به همین دلیل، PSV آیندهوون از هلند و Vörös Lobogó از مجارستان به عنوان جایگزین آنها انتخاب شدند. جالب اینجاست که آلمان در این دوره دو نماینده داشت؛ روت وایس اسن به نمایندگی از آلمان غربی و افسی زاربروخن، نماینده ایالت زارلند. ایالت زارلند در آن زمان به عنوان یک منطقه خودمختار شناخته میشد و تیمهای آن در مسابقات بینالمللی به طور مستقل شرکت میکردند. اما این وضعیت دوام چندانی نداشت و در سال 1957، زارلند به آلمان غربی ملحق شد.
چگونگی قرعهکشی و برگزاری جام اروپا
برخلاف سیستم امروزی لیگ قهرمانان اروپا، در آن زمان قرعهکشی برای تعیین حریفان وجود نداشت. تیمها به صورت دستی و توسط برگزارکنندگان مسابقات در جدول رقابتها قرار میگرفتند. اولین بازی تاریخ جام اروپا، در 4 سپتامبر 1955برگزار شد. این دیدار بین اسپورتینگ سیپی از پرتغال و پارتیزان بلگراد از یوگسلاوی با نتیجه 3-3 به پایان رسید. خوائو باپتیستا مارتینز، بازیکن اسپورتینگ سیپی، افتخار زدن اولین گل تاریخ جام اروپا را به نام خود ثبت کرد.
در مرحله نیمهنهایی، ریمس فرانسه به راحتی هیبرنیان اسکاتلند را شکست داد. هیبرنیان در مرحله یکچهارم نهایی، جورگاردن (Djurgården)، قهرمان سوئد، را با نتیجه مجموع 3-0 حذف کرده بود. این مسیر هیبرنیان به نیمهنهایی، نشاندهنده قدرت تیمهای اروپایی در آن دوران و همچنین جذابیت رقابتهای جام اروپا از همان ابتدا بود.
مرحله نیمه نهایی در سمتی دیگر، مصاف رئال مادرید و میلان را به خود میدید. لوس بلانکوس موفق به برد 4-2 در برنابئو شد؛ در حالی که میلان تنها توانست 2-1 در سن سیرو پیروز شود. بنابراین، اولین فینال جام ملتهای اروپا در پارک دو پرنس بین دو تیم ریمس و رئال مادرید برگزار میشد. ریمس پس از 10 دقیقه موفق به ثبت نتیجهی 2-0 شد. اما رئال پیش از نیمه، کار را به تساوی کشاند. در دقیقه 62، ریمس دوباره توانست پیش بیفتد. اما دو گل دیرهنگام رئال باعث شد که اولین جام اروپا به مادرید برسد.
جام اروپا 57-1956
فصل 57-1956، دومین دوره جام اروپا (European Cup)، شاهد افزایش تعداد تیمهای شرکتکننده بود. موفقیت چشمگیر نخستین دوره این رقابتها، شش کشور جدید را ترغیب کرد تا نمایندگان خود را برای شرکت در این مسابقات معرفی کنند. در میان این کشورها، انگلیس نیز حضور داشت که پس از ممانعت از شرکت چلسی در فصل گذشته، این بار منچستریونایتد را به عنوان اولین نماینده خود به جام اروپا فرستاد. پیش از این، اتحادیه فوتبال انگلیس جام اروپا را به عنوان یک مزاحم ناخوانده برای برنامههای داخلی تیمهای انگلیسی میدید، اما با افزایش محبوبیت این رقابتها، تصمیم به مشارکت گرفت.
منچستریونایتد، معروف به شیاطین سرخ، در این دوره عملکردی درخشان از خود نشان داد و به مرحله نیمهنهایی رسید. آنها در این مرحله با رئال مادرید، قهرمان فصل گذشته، روبرو شدند. بازی رفت در برنابئو با نتیجه 3-1 به سود رئال مادرید به پایان رسید. در بازی برگشت در اولدترافورد، منچستریونایتد با نتیجه 2-2 مساوی کرد. یکی از گلهای رئال مادرید توسط ریموند کوپا، ستاره فرانسوی تیم، به ثمر رسید. با این حال، منچستریونایتد از حضور دو گلزن برتر خود، دنیس ویولت (با ۹ گل) و تامی تیلور (با ۸ گل)، بهره زیادی برد و توانست نام خود را به عنوان یکی از تیمهای بزرگ اروپا مطرح کند.
در سویی دیگر، فیورنتینا ایتالیا با نتیجه 1-0 در برابر ستاره سرخ بلگراد به پیروزی رسید. تنها گل این بازی توسط مائوریلیو پرینی به ثمر رسید و فیورنتینا را به فینال رساند. فینال این دوره در سانتیاگو برنابئو، خانه رئال مادرید، برگزار شد. رئال مادرید به عنوان قهرمان فصل گذشته، این افتخار را داشت که میزبان فینال باشد.
فینال جنجالی، رئال مادرید در قله اروپا
فینال با تساوی 0-0 پیش میرفت تا اینکه در دقایق پایانی، یک پنالتی به نفع رئال مادرید اعلام شد. این تصمیم جنجالی بود، چرا که لئو هورن، داور هلندی، اعلام آفساید توسط کمک داور را نادیده گرفت. آلفردو دی استفانو از روی نقطه پنالتی گلزنی کرد و پاکو خنتو شش دقیقه بعد گل دوم را به ثمر رساند. با این نتیجه، رئال مادرید دومین جام اروپایی خود را به دست آورد و برتری خود را در فوتبال اروپا تثبیت کرد.
این فصل از جام اروپا نهتنها نشاندهنده رشد و گسترش این رقابتها بود، بلکه حضور تیمهای جدید و افزایش هیجان را نیز به همراه داشت. رئال مادرید با عملکردی استثنایی، خود را به عنوان قدرتمندترین تیم اروپا معرفی کرد و پایههای سلطهاش بر فوتبال قاره سبز را محکمتر نمود.
جام اروپا 58-1957
یکی از غمانگیزترین فجایع تاریخ فوتبال در فصل 58-1957 اتفاق افتاد: فاجعه مونیخ. این حادثه تلخ نهتنها زندگی بسیاری از بازیکنان جوان و بااستعداد منچستریونایتد را گرفت، بلکه دنیای فوتبال را در سوگ فرو برد. تیم جوان و هیجانانگیز منچستریونایتد، با میانگین سنی تنها 22 سال، اولین تیمی بود که موفق به کسب سه قهرمانی متوالی در لیگ انگلیس شده بود. آنها در کنار رئال مادرید به عنوان یکی از مدعیان اصلی قهرمانی در جام اروپا شناخته میشدند. شیاطین سرخ در حال بازگشت از بازی تساوی 3-3 در بلگراد بودند که به آنها اجازه داد تا به مرحله نیمهنهایی جام اروپا صعود کنند. اما در راه بازگشت، هواپیمای آنها به دلیل برف سنگین و خطای خلبان در مونیخ سقوط کرد. این حادثه جان 23 نفر، از جمله 8 بازیکن منچستریونایتد را گرفت و دنیای فوتبال را در شوک و اندوه فرو برد.
پس از این فاجعه، سر مت بازبی، مربی منچستریونایتد، تصمیم گرفت به جای خرید بازیکنان جدید، تیمی متشکل از بازیکنان جوان و استعدادهای داخلی بسازد. این تصمیم، آغازی بر تأسیس آکادمیهای فوتبال در اروپا بود و منچستریونایتد را به عنوان پیشگام این حرکت معرفی کرد. این رویکرد در نهایت منجر به موفقیتهای بزرگ این تیم، از جمله قهرمانی در جام اروپا در سال 1968 شد.
قهرمانی در پی قهرمانی
در این فصل، اسپانیا بار دیگر با دو تیم در جام اروپا حضور یافت: رئال مادرید، قهرمان فصل گذشته جام اروپا و لیگ اسپانیا و سویا، نایب قهرمان لالیگا. رئال مادرید به عنوان مدافع عنوان قهرمانی وارد رقابتها شد، در حالی که سویا اولین حضور خود در این مسابقات را تجربه میکرد. در دور مقدماتی، ویسموت آلمان پس از یک بازی پلیآف جنجالی مقابل گواردیا ورشو به دلیل قطع برق نورافکنها، با پرتاب سکه به دور بعد صعود کرد. همچنین، منچستریونایتد و شامروک روورز از حق استراحت بین دو نیمه صرفنظر کردند تا بازی خود را قبل از تاریک شدن هوا به پایان برسانند.
در مرحله نیمهنهایی، رئال مادرید با واساس مجارستان روبرو شد، تیمی که آژاکس را در مرحله یکچهارم نهایی حذف کرده بود. از سوی دیگر، منچستریونایتد در مجموع با نتیجه 5-2 مغلوب آث میلان شد. فینال این دوره در ورزشگاه هیسل بروکسل بلژیک و در حضور 67 هزار تماشاگر برگزار شد. میلان در دقیقه 59 پیشافتاد، اما آلفردو دی استفانو 15 دقیقه بعد گل تساوی را برای رئال مادرید به ثمر رساند. دی استفانو با 10 گل، بهترین گلزن این دوره لقب گرفت. میلان دوباره در دقیقه 77 پیشافتاد، اما رئال تنها دو دقیقه بعد گل تساوی را زد و بازی را به وقت اضافه کشاند. در وقت اضافه، پاکو خنتو گل پیروزی را برای رئال مادرید به ثمر رساند و آنها سومین قهرمانی متوالی خود در جام اروپا را جشن گرفتند.
این فصل از جام اروپا نهتنها نشاندهنده سلطه بیچونوچرای رئال مادرید در فوتبال اروپا بود، بلکه یادآور غم و اندوه ناشی از فاجعه مونیخ نیز هست. منچستریونایتد، با وجود از دستدادن ستارههایش، راه بازسازی خود را آغاز کرد و در نهایت به یکی از بزرگترین تیمهای تاریخ فوتبال تبدیل شد. رئال مادرید نیز با ادامه روند قهرمانیهایش، نام خود را به عنوان یکی از افسانههای فوتبال اروپا ثبت کرد.
دلیل رشد فوتبال در جایجای اروپا؛ 59-1958
فصل 59-1958 جام اروپا شاهد حضور بازیکنان جدید و تیمهایی بود که برای اولین بار در این رقابتها شرکت میکردند. فنلاند برای اولین بار نمایندهای به جام اروپا فرستاد. المپیاکوس نیز قرار بود اولین تیم یونانی حاضر در این مسابقات باشد. اما این اتفاق نیفتاد، چرا که المپیاکوس پس از تساوی در بازی مقابل بشیکتاش ترکیه، به دلایل سیاسی از ادامه مسابقات انصراف داد. همچنین از بازی در استانبول خودداری کرد. این تصمیم باعث شد تا بشیکتاش به دور بعد صعود کند.
پس از فاجعه هوایی مونیخ در فصل گذشته، منچستریونایتد به عنوان نماینده انگلیس به جام اروپا دعوت نشد. این در حالی بود که اسپانیا برای سومین فصل متوالی با دو تیم در رقابتها حضور داشت. رئال مادرید به عنوان قهرمان فصل گذشته جام اروپا و لیگ اسپانیا، و اتلتیکو مادرید به عنوان نایب قهرمان لالیگا، نمایندگان اسپانیا بودند. این فصل شاهد نتایج شگفتانگیزی نیز بود، از جمله پیروزی قاطع وینر اسپورت کلاب اتریشی بر یوونتوس ایتالیا با نتیجه مجموع 8-3 در دور مقدماتی.
به سوی اولین فینال تکراری تاریخ؟
در مرحله نیمهنهایی، ریمس فرانسه که یانگ بویز برن سوئیس را شکست داده بود، قرار بود به مصاف منچستریونایتد برود. اما به دلیل ممانعت اتحادیه فوتبال انگلیس (FA)، این بازی برگزار نشد و ریمس به فینال راه یافت. از سوی دیگر، رئال مادرید و اتلتیکو مادرید در یک نیمهنهایی پرتنش روبروی هم قرار گرفتند. پس از تساوی 2-2 در هر دو بازی رفت و برگشت، دو تیم در یک بازی پلیآف به مصاف هم رفتند که در نهایت رئال مادرید با نتیجه 2-1 پیروز شد و به فینال رسید.
فینال این فصل در Neckarstadion اشتوتگارت آلمان برگزار شد. برای اولین بار در تاریخ جام اروپا، فینال بین دو تیمی بود که پیشتر در سال 1956 مقابل هم بازی کرده بودند: رئال مادرید و ریمس. رئال مادرید با حضور ستارههایی مانند آلفردو دی استفانو و ریموند کوپا (که دو سال قبل از ریمس به رئال پیوسته بود)، در مقابل ریمس با جاست فونتین، بهترین گلزن آن دوره جام اروپا با ۱۰ گل، قرار گرفت. فونتین که در طول مسابقات عملکرد درخشانی داشت، در فینال نتوانست گلی به ثمر برساند.
رئال مادرید در این بازی با گلهای انریکه متئوس و دی استفانو، 2-0 پیش افتاد و در نهایت همین نتیجه را تا پایان بازی حفظ کرد. این پیروزی، چهارمین قهرمانی متوالی رئال مادرید در جام اروپا بود و سلطه بیچونوچرای آنها در فوتبال اروپا را تثبیت کرد. رئال مادرید با این قهرمانی، نام خود را به عنوان یکی از بزرگترین تیمهای تاریخ فوتبال اروپا ثبت کرد و فصل 59-1958 را به عنوان یکی از درخشانترین دورههای خود به پایان رساند.
جام رئال مادرید
پس از این آنها توانستند فصل 60-1959 را نیز با برتری قاطع 7-3 در برابر آینتراخت فرانکفورت، برای پنجمین فصل متوالی اولین قهرمان جام تازه تاسیس اروپا شوند. فرانس پوشکاش در این فصل توانست بالاتر از همه و با 12 گل، آقای گل این رقابتها لقب بگیرد.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – گاهی وقتها درست در هنگامی که فکرش را نمیکنید، وقت رفتن فرا میرسد! داستان تونی کروس با رئال مادرید به اتمام رسید! اما هر رفتنی به معنای خداحافظی نیست!
مهاتما گاندی رهبر معاصر هندوستان میگوید برای ما خداحافظی وجود ندارد، او هرجا که برود در قلب ما ساکن است!
مهندس آلمانی دوست داشتنی!
دنیای پر رفت و آمد فوتبال در تاریخ 21 می 2024، به شوک جدیدی فرو رفت؛ تونی کروس ، هافبک کلاسیک آلمانی مادریدیها اعلام کرد که پس از رقابتهای یورو 2024 از دنیای سبز رنگ فوتبال خداحافظی میکند!
در حالی که مادریدیستا منتظر خبر تمدید یا خداحافظی رسمی هافبک دیگر تیمشان یعنی لوکا مودریچ بودند؛ تونی کروس با اعلام این خبر آنها را در شوک و ناراحتی فرو برد!
حالا تمام نگاههای دنیا به فینال رقابتهای لیگ قهرمانان اروپاست، آخرین بازی مارکو رویس برای دورتموند و آخرین بازی تونی کروس برای رئال مادرید، باعث شد تا این فینال یکی از دراماتیکترین فینالهای اخیر UCL لقب بگیرد. او 2014 به رئال مادرید پیوست. در همان سال با تیم ملی آلمان قهرمان جام جهانی شد و یکی از بهترین هافبکهای تاریخ فوتبال لقب گرفت.
تونی فوتبال را از باشگاه محلی زادگاهش گریفس والدر اس سی آغاز کرد اما پس از مدت کوتاهی به باشگاه معروف تر منطقه یعنی هانزاروستوک و تیم جوانان این باشگاه پیوست.
سال 2006 به عنوان یک استعداد به بایرن مونیخ ملحق شد و در کسب سهگانه هاینکس در فصل 2012/2013 به عنوان یک وزنه اصلی در تیم از او یاد میشد.
خرید کروس برای رئال مادرید، یکی از مقرون به صرفه ترین خریدهای تاریخ فوتبال نام دارد! او با مبلغ 25 میلیون یورو به تیم اول شهر مادرید پیوست؛ انتقالی که از او به عنوان یکی از شاهکارهای دوران مدیریت پرز در رئال مادرید نام دارد!
تونی کروس یادآور خاطرات روزهای شیرین برای مادریدیستا است، شاید این روزها لوکا مودریچ به تمدید خود با رئال مادرید نزدیک باشد اما او یکی از ناراحتترین بازیکنان رئالیست که از رفتن تونی کروس غمگین است! او در آخرین اظهار خود در این مورد گفت که دیگر هیچ تونی کروس دیگری وجود نخواهد داشت! آقای مهندس در اوج از دنیای فوتبال کنار میرود تا شاید او هم مانند سایر آلمانیها به دنیای مربیگری روی بیارود.
مربیگری در خون آلمانیها !
آخرین بازیکن ورود کرده به دنیای مربیگری از باشگاه رئال مادرید، ژابی آلونسو نام دارد که در این فصل شگفت انگیز خود با باشگاه لورکوزن آلمان توانست یک قهرمانی بدون باخت به دست بیاورد و تیم خود را به فینال جام حذفی و فینال لیگ اروپا برساند و سودای کسب سهگانه را در سر خود دنبال کند!
تونی کروس، با قدرت ، ذهنیت و خلاقیت فوق العاده خود میتواند به یکی از موفقترین مربیان آینده دنیای مستطیل سبز تبدیل شود و میتواند مانند اسطورههای اسبق مادریدی مانند زیدان، رائول و.. در باشگاه مورد علاقه خود فعالیت داشته باشد.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – شاید اغلب هواداران فوتبال در کره زمین بجز باواراییها، دورتموند و هواداران متعصب و جذابشان را تیمی دوست داشتنی و قابل احترام میدانند!
دورتموند با کسب نتایج ضعیف و القا ذهنیت بازنده به سایر تماشاگران فوتبال، تا حدودی از دایره تیمهای جذاب دنیای فوتبال کنار رفته بود؛ اما امسال شاگردان ترزیچ پس از یک فصل تکراری سینوسوار در بوندوسلیگا، در لیگ قهرمانان اروپا به یک تیم غولکش تبدیل شدند تا با نتایج دیوانهوار پا به فینال مسابقات بگذارند!
زنبورها در گروه F رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا با تیمهای : پی اس جی میلان نیوکاسل همگروه بودند و تا حدودی گروه مرگ رقابتهای امسال UCL را تشکیل بدهند!
دورتموند با سه پیروزی، دو تساوی و یک شکست توانست عنوان صدرنشینی این گروه را به دست بیاورد.
شاگردان ترزیچ در مرحله یک هشتم نهایی با آیندهوون هلند دیدار کردند و توانستند در مجموع دو مسابقه با نتیجه سه بر یک این تیم هلندی را شکست دهند! دورتموندیها در مرحله بعد با اتلتیکومادرید باید به رقابت میپرداختند؛ آنها در بازی رفت در متروپولیتانو اسپانیا یعنی ورزشگاه خانگی اتلتیها با نتیجه دو بر یک شکست خوردند!
امید در نقطه زرد رنگ آلمان به حداقل رسید و ضربان قلب بالا رفت؛ تقریبا اکثریت رسانههای معتبر جهان فوتبال، دورتموند را ناکام میدانستند و رسانههای اسپانیایی پیش بینی یک جدال تمام اسپانیایی را بین بارسلونا و اتلتیکومادرید در نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا را داشتند!
سه شنبه ۱۶ آوریل / ورزشگاه سیگنال ایدونا پارک
نگاههای 82 هزار تماشاگر به داور مسابقه یعنی اسلواکو وینچیچ بود! دورتموند با یک نمایش بسیار خیره کننده در ورزشگاه خانگی خود و حمایت دیوار زرد توانست شاگردان سیمئونه را راهی خانه کند! زنبورها با نتیجه چهار بر دو توانستند از سد روخی بلانکو عبور کنند!
دورتموند در نیمهنهایی با پی اس جی، رقیب مستقیم این تیم در مرحله گروهی که عنوان دوم گروه را نصیب خود کرده بود، رقابت کرد!
آنها توانستند با دو نتیجه مشابه یک بر صفر در بازی رفت و برگشت شاگردان انریکه را شکست بدهند و امباپه را ناکامتر از همیشه در پاریس راهی خانه کنند!
فینالیست شدن دورتموند هم یک شادی اندوهگین به همراه داشت، اندوهی که داستان دراماتیک جدایی یک عشق دوازده ساله را در پی دارد!
مارکو رویس ستاره باشگاه دورتموند قبل از بازی برگشت نیمه نهایی مقابل پاریسیها اعلام کرد که پس از ۱۲ سال حضور در جمع زنبورها حالا در پایان فصل از این تیم جدا میشود!
حالا دورتموندیها بعد از ۱۱ سال به فینال رسیدهاند و سودای دومین قهرمانی را در این جام دارند تا مارکو رویس را با خاطره شیرین همراه کنند.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – درست در دقایق آخر بازی ، ایستاده بازی را دنبال میکنند.. تب و تاب سکوها، تقابل اشکها و لبخندها.. اضطراب پیروزی یا شکست.. تنها و تنها در 90 دقیقه و چند دقیقه اضافه، برای هواداران خلاصه میشود!
فوتبال در کنار زندگی عادی انسانها، درست همان جاییست که ذهن از فشار خارج میشود و عشق و جنون به زندگی و ذهن انسانها تحمیل میشود!
این فوتبال لعنتی!
گاهی وقتها این مستطیل سبز، عامل به هم ریختن اعصاب و زندگی یک فرد، پس از شکست در یک یا چند هفته از طول عمر خود و یا باعث میشود ایام خوش و سرمست از پیروزی تیم مورد علاقه خود ، لذت زندگی را دو چندان کند!
فوتبال را میتوان یکی از دغدغههای مهم زندگی افراد عاشق این ورزش دانست، دغدغهای که انسانها با استرس و اضطراب آن را سپری میکنند و یا گاهی اوقات با اعتماد کامل به تیم خود، این دغدغه را سپری میکنند، دویدن در مستطیل سبز همان لذت گلزنی تیم محبوب خود در ثانیههای پایانیست!
فوتبال همان امید زندگی ما انسانهاست که تا لحظه آخر منتظر میمانیم و یا منتظر معجزه هستیم تا به پیروزی برسیم! فوتبال همان درد و رنج زندگی ما انسانهاست که با خود بعد از شکست تیم محبوبمان، حمل میکنیم و هفتهها از این اتفاق ” اندوهگین “ هستیم!
اگر پاسخی به سوال ” چرا فوتبال؟ “ میتوان داد آن پاسخ این است که اگر این ورزش نبود، آمار خودکشیها، افسردگیها و اتفاقات ناگوار و حوادثها در این کره خاکی، دو چندان میشد و به طرز ترسناکی، بخش بزرگی از دوستیها در جهان از بین میرفت و ملتها نمیتوانستند ارتباط خود را از طریق ورزش حفظ کنند! آری؛ فوتبال خودِزندگیست!
گاهی وقتها، دردها و رنجها به شکل قطرهها و بعد از طلوع دوباره خورشید پشت ابرهای بارانی ، شروع به باریدن میکنند.
در رمان وداع با اسلحه وقتی همسر هنری به او گفت بیا جنگ را کنار بگذاریم و درباره چیزای دیگر حرف بزنیم، قهرمان داستان جواب داد : جنگ همه جاهست، هیچ کناری باقی نمانده که جنگ را آنجا بگذاریم! فوتبال همچین نقشی در زندگی ما دارد! او همه جا وجود دارد!
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – در اواخر ژانویه، بارسلونا به بیلبائو سفر کرد تا در سن مامس در کوپا دل ری به مصاف اتلتیک بیلبائو برود؛ از آنجایی که چهارشنبه شب به ساعات اولیه بامداد پنجشنبه نزدیکتر میشد، یک چیز آشکار شد: بارسلونا هیچ شانسی نداشت!
با گذشتن دقایق، ماهیچهها خستهتر شدند و بازی باز شد، احساس میشد باشگاه بیلبائو در اوج حرکت میکرد. آنها با دوازده نفر بازی میکردند، هر حمله توسط تماشاگران تشنه بیلبائو که به نظر میرسید از خستگی مصون بودند، غرش میکرد!
دو خنجر مستقیماً به قلب بارسلونا در وقت اضافه، یکی توسط هر یک از برادران ویلیامز، بارسلونا را از بدبختی نجات داد، زیرا پاهای آنها به خاک تبدیل شد و امیدهای آنها برای کسب افتخار در کوپا از بین رفت.
میزبان آن بازی را با 29 شوت و 7 شوت در چارچوب به پایان رساند که مجموع 7 شوت بارسلونا، 4 شوت در چارچوب بود. بیلبائو در جریان خروج از زمین، مجموع گل های مورد انتظار بارسلونا (xG) را در آن شب تقریباً سه برابر کرد.
این داستان باشگاه اتلتیک بیلبائو در سال 2023-24 است. مبارز، بی امان و بی رحم!
سن مامس به مانند یک قلعه است و آنها برای اولین بار پس از فصل 2014-2015 زمانی که ارنستو والورده مرد اصلی بود، چشم به بازگشت به لیگ قهرمانان اروپا دارند.
سیاست باسکی اتلتیک بیلبائو به این معنی است که آنها به شدت به بازیکنانی که آکادمی تولید میکند متکی هستند! این بدان معناست که وقتی سالهای آیش فرا میرسد ناگزیر میشوند، باشگاه نمیتواند راه خروج از پرتگاه را امضا کند. همچنین به این معنی است که وقتی یک دسته خاص از بازیکنان نفوذ می کنند، احساس سرخوشی به وجود میآید. این فقط “ما برنده می شویم” نیست، بلکه این است که “ما با استعدادهای داخلی برنده می شویم”.
مدیری را اضافه کنید که ذاتاً باشگاه و مکان را درک میکند و احساس میشود که موجی از حرکت است که نمیتوان آن را متوقف کرد.
اتلتیک بیلبائو در حال حاضر بازیکنان خاصی دارد، اویهان سانست، اونای سیمون و نیکو ویلیامز همگی بازیکنان ملی اسپانیا هستند. آنها چند نفر دیگر دارند و تعداد بیشتری از آنها هنوز در باشگاه نفوذ میکنند.
لوئیس د لا فوئنته از تیم اسپانیایی خود خواسته است که سبک عمودیتری بازی کند و فوتبال در شمال نیز همین را فراهم میکند.
مدیریت باسکی و ناسیونالیسم لاروخا!
در زمانی که مدیران باسکی از بیرمنگام تا بورنموث و لورکوزن خبرساز می شوند، باشگاه بیلبائو و رئال سوسیداد ستون فقرات تیم ملی اسپانیا را فراهم می کنند!
به همراه بازیکنانی که در بالا ذکر شد، رئال سوسیداد اخیراً الکس ریمیرو، رابین لو نورماند، میکل مرینو و مارتین زوبیمندی را بازیکن مهم تیم میدانند!
آنها از آن دسته بازیکنانی نیستند که وقتی تصاویر دوران طلایی اسپانیا را بین سالهای 2008 تا 2012 تداعی میکنید، به آنها فکر کنید.
بازی اتلتیک بیلبائو بر این اصل قرار دارد. آنها تیمی مملو از بازیکنان جوان، فیزیکی و از نظر فنی عالی هستند و مدیری دارند که از تفاوتهای ظریف درون هر بازیکن و پست قدردانی میکند.
فرم خانگی آنها جایی است که آنها واقعاً در این فصل نشان خود را نشان دادهاند. باشگاه بیلبائو هشت بازی متوالی را در تمام رقابتها در سن مامس پیروز شد که طولانی ترین برد پیاپی آنها در خانه از سپتامبر 1998 است (همچنین هشت برد متوالی).
تنها رئال مادرید سهم بیشتری از xG در بازیهای خانگی در این فصل دارد. اتلتیک بیلبائو 26.15 گل مورد انتظار و 10.18 گل مورد انتظار را به ثمر رساند که بازده هجومی آنها 72.0 درصد از کل سهم متعلق به این تیم است. رئال مادرید در حال حاضر با 75.7 درصد در سانتیاگو برنابئو و اتلتیکو مادرید با 68.7 درصد در متروپولیتانو در رده سوم قرار دارند.
برای درک قدرت بیلبائو ، باید رویکردی جامع داشته باشید. هیچ سوپراستار برجستهای وجود ندارد، اما یک مکان خوب برای شروع، خط پشتی آنهاست.
فشار بالای زمین عاملی است که آنها را به پیشنهادی ترسناک برای هر تیمی در جهان تبدیل میکند و جدا کردن این دو غیرممکن است، اما افزایش راندمان حمله و توانایی پرس بر این واقعیت است که آنها مرکز سنگی محکمی دارند. بازگشت مشارکت!
آیتور پاردس و دنی ویویان هر دو زیر 25 سال سن دارند و در این فصل بیشترین دقایق انفرادی را در لیگ و جام حذفی برای اتلتیک بازی کرده اند.
آنها با هم، 1593 دقیقه در این فصل بازی کرده اند که بیشترین بازی در لالیگا برای هر یک از مدافعان میانی است. آنها همچنین بهترین گلهای مورد انتظار را در مقابل هر 90 با هم برای جفت دفاع میانی با بیش از 500 دقیقه بازی دارند (1.07).
تنها شراکت دیگر با درصد برد بالاتر در میان کسانی که بیش از 500 دقیقه با هم بازی کردند، آنتونیو رودیگر و دیوید آلابا هستند.
پاردس و ویویان 57.8 درصد از بازیهایی را که با هم شروع کرده اند (19 شروع، 11 برد) برنده شدهاند، در حالی که زوج رئال مادرید 66.6 درصد از بازی هایی را که شروع کردهاند (12 شروع، 8 برد) برنده شدهاند.
تیم والورده تهاجمیترین تیم لیگ از نظر تلاش برای به دست آوردن توپ در بالای زمین است، زیرا می دانند که اگر یک تیم از طریق آنها یا بالاتر از اوج بازی کند، دو مدافع میانی خود همه چیز را پوشش میدهند!
آنها با 251 بیشترین گردش مالی را در لیگ برتر اسپانیا به ثبت رساندند. سویا با 217 گل در رتبه دوم فاصله زیادی دارد، در حالی که بیلبائو تعداد دفعات بالای خود را به تعداد گلهای بیشتری (6) از هر تیم دیگری در این بخش تبدیل کرده است.
آنها حملات خود را به طور متوسط بالاتر از هر تیم دیگری در لالیگا شروع می کنند و از هر تیمی در لیگ برتر اسپانیا نیز اقدامات دفاعی بیشتری دارند.
اما این فقط یک رویکرد تند و سریع نیست. لایهای از تفاوتهای ظریف به بازی آنها اضافه شد که با جذب هوشمندانه و ظهور بازیکنانی که قبلاً در باشگاه بودند تسهیل میشود.
یکی از این خریدها، امضای آنیگو رویز د گالارتا از مایورکا است. اگر بخواهید لیستی از 100 انتقال هیجان انگیز تابستان گذشته را تهیه کنید، رویز دی گالارتا به اتلتیک بیلبائو با انتقال آزاد ممکن است حتی در لیست نامزد نهایی قرار نگیرد .
رویز د گالارتا، هافبک 30 سالهای است که در ایبار به دنیا آمده و در طول دوران حرفهای خود برای باشگاه هایی مانند تیم دوم بارسلونا و لاس پالماس بازی میکرد! دو باشگاهی که به خاطر تمایل خود برای نگه داشتن توپ شناخته شدهاند. او سطحی از کنترل را به تیمی اضافه کرد که اغلب برای یافتن هافبکهای متعادلتر تلاش میکند.
آندر هررا ممکن است بهترین مقایسه باشد، اما او امسال 35 ساله می شود و نمیتواند همان دقایق قبلی را بازی کند. رویز د گالارتا در جنبه فنیتر از مقیاس تودوترانو قرار دارد اما او نیز از مالکیت توپ خجالتی نیست.
به طور متوسط، او 5.7 دوئل در هر 90 برنده می شود و در این فصل تنها از هررا برای هافبک های اتلتیک با بیش از 1000 دقیقه بازی عقب است.
تاثیر رویز د گالارتا را می توان در نتایج باشگاه بیلبائو با حضور او در زمین به بهترین شکل مشاهده کرد. آنها در این فصل که او در لالیگا شروع نکرده است، به همان اندازه بازیها را باخته اند (2/7) که در 17 بازی که او در ترکیب اصلی حضور داشته است.
ظهور سانسته به عنوان یک ملیپوش اسپانیایی و یکی از بهترین هافبکهای تهاجمی لیگ، راه زیادی را برای رفع مشکلی که برای سالها شبیه یک حمله شکسته بود انجام داده است. او در حمله احیا شده و در بیلبائو نقش محوری داشته است.
او در این فصل 0.41 xG غیر پنالتی و پاس گل در هر 90 پاس دارد که با حداقل 1000 دقیقه در بین بازیکنان بیلبائو چهارم است. اما رد پای او در همه جای خط حمله تیم است.
فقط 9 بازیکن در این فصل در لالیگا در سکانس هجومی بیشتری حضور دارند و او همچنین 2.14 موقعیت از بازی آزاد ایجاد میکند که تنها پس از یاگو آسپاس در لالیگا این فصل است.
آخرین قطعه پازل ظهور گورکا گوروتا بوده است. در سن 27 سالگی، بدون اینکه هیچ تاثیری در باشگاهی که در آنجا کار خود را آغاز کرد، احساس میکرد که فرصت گوروتا رو به اتمام است.
اکنون این بحث وجود دارد که لوئیز د لا فوئنته به بازیکنی مانند گوروتا در تیم اسپانیایی خود نیاز دارد یا خیر؟
گوروتا در xG غیر پنالتی در هر 90 با 0.47 تیم را رهبری می کند.
او در این فصل بیش از هر فصل دیگری در دوران حرفهای خود دقایق بیشتری در لالیگا بازی کرده است. او امسال ، سه گل بیشتر به ثمر رساند!(9) نسبت به بهترین فصل قبلی خود که 6 گل در فصل 2022-23 به ثمر رساند. وی در میان بهترین معیارهای دفاعی برای مهاجمان قرار دارد و بازیکنانی مانند کریم بنزما یا باسکی را پیوند میدهد.
او در حال حاضر در سرعتی برای شکست دادن آقای گلی خود در تاریخ (13 گل در لالیگا در فصل 19-2018) است و هم او و هم برادرش میتوانند تیمها را به صورت عمودی و افقی در هر دو طرف با رویز د گالارتا، سانسته و گوروتا که در فضاهای باز عمل میکنند، بکشند. در صورت از دست دادن توپ، آماده جهش هدفمند هستند.
موقعیت فعلی ایناکی ویلیامز بهترین ویژگیهای او را برجسته میکند و برخی از کاستیهایی را که در طول سالها دیدهایم، یعنی پرداخت کارآمد با حجم بالا، پنهان میکند.
نیکو ویلیامز با دریبلینگ یا امتیازگیری در مسیر سریع سوپراستار شدن است که در این فصل جزو سه تیم برتر لالیگا نیست! 56 بازی موفقیتآمیز او در بین تمام بازیکنان پنج لیگ برتر اروپا رتبه هشتم را دارد و او 3.35 دریبل در هر 90 دریبل انجام میدهد، پس از وینیسیوس جونیور در لالیگا این فصل قرار دارد.
این فصل می تواند تبدیل به چیزی خاص برای باشگاه بیلبائو شود!
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
زیدان با وجود اینکه بعد از رئال مادرید مربی تیمی نشد، اما هنوز هم رئال مادرید زیزو، یکی از بهترین تیمهای دهه اخیر به شمار میرود.
محمدرضا حیدری; فوتبال لب- تنها 10 ماه پس از استعفا، زین الدین زیدان به جایگاه خود بر روی نیمکت رئال مادرید بازگشت. جولن لوپتگی و سانتیاگو سولاری پیش از بازگشت زیدان، دورههای کوتاهی را به عنوان سرمربی کهکشانیها سپری کردند و احساس ثباتی که رئال نیاز داشت را، نتوانستند در باشگاه حفظ نمایند.
بحران در کهکشانی ها
با این حال، او به تیمی بازگشت که با رفتن کریستیانو رونالدو به یوونتوس، ضعف عظیمی را حس میکرد. اما این بار خواسته مدیریت از او، تفاوتی اساسی داشت. تیم پرمهره تا حدودی از اوج دور و جایگزین آن، از او خواسته شد تا بر دوره بلند مدت و جوانسازی نظارت کند و این انتقال نسل را برعهده گرفته و توسعه دهد. این موضوع یک قهرمانی دیگر در لیگ به دنبال داشت؛ تا اینکه زیدان دوباره در ماه می 2021 از رئال جدا شد. شاید مهمتر از آن، نظارت او بر پیشرفت مداوم مارکو آسنسیو، فدریکو والورده و وینیسیوس جونیور بود. بازیکنانی که انتظار میرفت تیم جدید را رهبری کنند. رئال پس از استعفای مجدد او در بیانیهای اعلام کرد:
زیدان یکی از نمادهای بزرگ رئال مادرید است. میراث او فراتر از آن چیزی است که به عنوان مربی و بازیکن در باشگاه ما به دست آورده است.
سبک بازی
انتخابها و عملکرد ثابت تیمی، الهام بخش بسیاری از موفقیتهای رئال در اولین دوره مربیگری زیدان بود. برای مثال، برای هر دو فینال لیگ قهرمانان 2017 و 2018، او از یک ترکیب یازده نفره یکسان استفاده کرد. اندک تفاوت اما، نقش اصلی ایسکو در سال 2018 بود.
اولویت زیدان همچنین، استفاده از بهترین بازیکنان خود تا زمان تاثیرگذاری مثبت در نقشهای اصلی آنهاست. رونالدو شاید یکی از بهترین مهاجمین داخل محوطه جریمه جهان، در دورهای بود که رئال تحت سرمربیگری زیزو قرار داشت. بنابراین او از نقش خود به عنوان یک مهاجم چپ، با تغییر رول به عنوان مهاجم مرکزی به کار گرفته شد و با کمک به بنزما و موقعیت سازی مناسب او، موقعیت شوتزنی را برای خود فراهم مینمود.
بنزما نیز از این تغییر پیشرفت کرد. به ایسکو آزادی عمل داد تا از نقش خود به عنوان پست 10 رئال خلاص شود. این موضوع باعث شد تا بازیکن اسپانیایی، مرتباً با بازیکنانی که از عرض استفاده میکردند جابجا شده و ایجاد فضا نماید. همچنین این تغییر رول، اغلب به رونالدو فضای بیشتری در مناطق میداد. انجام این کار او همچنین، به برتری نفری در برخی شرایط، در مناطق مختلف کمک میکرد. استفاده از این تغییرات، منجر به تسلط رئال بر موقعیتها و فضاها، در زمان مالکیت توپ تحت هدایت زیزو شد.
تغییر هنگام بازگشت
پس از بازگشت زیدان، استفاده از نقاط مختلق زمین در اولوبت تاکتیکی تیم قرار گرفت. جدایی رونالدو باعث شد تا بنزما نقش متفاوتی را ایفا کند و دوباره در 4-3-3 قرار گیرد. او گاهی از پست اصلی خود تغییر رول میداد تا به میانه زمین بیاید. او در پخش توپ، همچنین شکست خطوط دفاعی حریف و تسلط بیشتر بر یک سوم میانی کمک میکرد. اما اغلب از او در کنار رونالدو به بهترین نحو مورد استفاده قرار میگرفت. بسیاری از کسانی که به رئال آمدند از جمله، ادن هازارد، رودریگو و وینیسیوس، اغلب در بهترین حالت خود در پست وینگر به تیم کمک میکردند. در زمان حمله، ترکیبی آنها با اوورلب مارسلو، کارواخال، لوکاس وازکز و فرلاند مندی، که مدافعان کناریشان بودند، باعث فضاسازی و ایجاد موقعیت بر روز خطوط کناری و همچنین نفوذ به داخل محوطه حریف میشد.
وظایف هافبکهای میانی نیز به شکلی ظریف تغییر کرد. دو نفر از میان تونی کروس، کاسمیرو و لوکا مودریچ معمولاً دبل پیوت تشکیل میدادند، همانطور که در سه قهرمانی متوالی لیگ قهرمانان اروپا انجام دادند. اضافه شدن والورده در آن پستها نیز، فضای بیشتری را در اطراف بنزما ایجاد کرد. همچنین برای ترکیب در شرایط نیاز به فضای بیشتر، از ایسکو استفاده میشد، همانطور که او قبلا در تغییر فورمیشن رئال به چهار چهار دو از خود نشان داد. هافبکهای مرکزی نیز از فضا استفاده مینمودند و با ورود به محوطه جریمه حریف، ایجاد موقعیت گلزنی میکردند. معمولاً از طریق فضای مابین مدافعین این نفوذ صورت میگرفت. این موضوع باعث تقسیم تعداد گلها میان همه اسکواد میشد و دیگر خبری از کانونی به نام کریستیانو رونالدو وجود نداشت.
زیدان در هنگام پرس و دفاع
میزان اوورلب مدافعان کناری رئال، اهمیت فزایندهای به تعادل دفاعی آنها میدهد. کروس، مودریچ و کاسمیرو اغلب در تغذیه مهاجمان، عالی عمل میکردند. وقتی حملات شکست میخورد، با پرسی سریع در مقابل مدافعان مرکزیشان ترکیب میشدند تا تلاش برای حمله از روی ضد حمله را خنثی کنند.
هنگامی که آنها چهار چهار دو خود را اتخاذ کردند، موقعیت کروس به سمت چپ و مودریچ به سمت راست، به این معنی بود که نقضههای بسیاری از میانه زمین شگل میگیرند. همچنین فضا و آزادی عمل بیشتری در بین مهاجمان بوجود میآمد. کروس و مودریچ مغز متفکر تمام نقشههایی بودند که توسط مهاجم مربوطه ادامه مییافت و یک مدافع کناری با اوورلب در یک سمت و ایسکو در سمت دیگر داشت. این دو هافبک که توسط کاسمیرو همیشه حمایت میشدند، در مواقعی که حریف پیش میرفت، به طور موثر دفاع می کردند. وجود این دو مدافع کناری، کمک اساسی برای کهکشانیها بود و تقریبا در تمام نقشههای تیمی نقش داشتند.
تغییر زیدان به ۳ مهاجم
بازگشت آنها به 4-3-3 در نهایت به تغییر رویکرد ضد پرس آنها کمک کرد. رئال همچنان به شدت و به همان اندازه به پرس ادامه داد و همچنان این کار را با پنج نفر شروع میکرد. مدافعان کناری آنها در هنگام بازی در پشت خط میانی، کمتر از آنچه که لازم بود نفوذ میکردند، بنابراین حریفان احتمالاً پاسهای بلند میدادند، که منجر به بازپسگیری مالکیت رئال در زمین خودی میشد، در حالی که زمانی میتوانستند خیلی نزدیک به دروازه حریف این پرس و بازپسگیری را انجام دهند.
از طریق وینگرها، توپ را به مرکز زمین منتقل میکردند.در ادامه هافبکهای میانی وظیفه انتقال توپ از طریق فضای میان مدافعین مرکزی را برعهده داشتند. در حالی که پیش از آن، موج دوم حمله، توسط فولبکهای پیش تاخته و شماره 10 آنها شکل میگرفت. بنابراین آنها چهار نفر بیشتر از قبل در موج بعدی و همچنین بازپسگیری توپ داشتند. دفاع بدین صورت بود که پس از رد شدن توپ، مدافعین مرکزی با کمک هافبکها، فضاها را میبستند و با پرس به موقع، شرایط را به نفع خود تغییر میدادند.
ترکیب تیم زیدان در دو مقطع مربیگری خود در رئال مادرید