Tag Archives: رئال مادرید

آرنولد و میراثی که ادامه نیافت؛ آخرین اخبار از رفیق نیمه راه آنفیلد.

امیر محمد کلانتری، فوتبال‌لب – به نظر می‌رسد که سرنوشت قرارداد ترنت الکساندر آرنولد در حال مشخص شدن است. بدون شک شفافیت در مورد این موضوع به نفع همه طرف‌ها می‌باشد.

آرنولد به رئال مادرید؛ موضوعی که مسئله آن زمان است.

هنوز هیچ اطلاعیه رسمی صادر نشده است. در حال حاضر هیچ توافق رسمی وجود ندارد. اما با اخبار منتشر شده، همه نشانه‌ها حاکی از آن است که فولبک لیورپول، فصل آینده را در شهر مادرید آغاز خواهد کرد.

به جرات می‌توان گفت که این یکی از بدترین رازداری‌های تاریخ فوتبال می‌باشد. آرنولد در آغاز فصل اشاره کرده بود که نمی‌خواهد بحث درباره آینده‌اش به صورت عمومی مطرح شود. با این حال، سروصداهای زیادی عمدتا از سوی اسپانیا و سایر نشریه‌ها مدام به گوش می‌رسید.

انتقالی که از ژانویه بر سر زبان‌ها افتاد!

پرس‌وجوی رئال مادرید در ماه ژانویه، به شایعات پیرامون این بازیکن دامن زد. در همین حال آینده ویرجیل فندایک و محمد صلاح نیز در هاله‌ای از ابهام قرار داشته است. با وجود این، هیچکدام از آن‌ها همانند آرنولد به باشگاه بزرگی به طور جدی لینک نشدند.

اکنون با نزدیک شدن به پایان فصل و تمرکز کامل لیورپول بر قهرمانی در لیگ برتر، به نظر می‌رسد زمان مناسبی است که آرنولد ۲۶ ساله این وضعیت را روشن کند تا هواداران لیورپول بتوانند آن را هضم کرده و به جلو حرکت کنند.

ماجرای آرنولد به هیچکسی سود نمی‌رساند!

به نظر می‌رسد این ماجرا به هیچکس سودی نرساند. نه برای لیورپول که آینده یکی از ستاره‌هایش در خطر قرار گرفته است. نه برای خود بازیکن که بی‌تردید از شایعات آگاه بوده، و نه برای رئال مادرید که با مصدومیت دنی کارواخال، ترجیح می‌داد او را در ژانویه جذب کند.

ترنت الکساندر آرنولد

سکوت تاکنون شاید تا حدی ناشی از تمایل به جلوگیری از واکنش منفی هواداران است. خشم بخشی از هواداران در ژانویه پس از تساوی ۲-۲ مقابل منچستریونایتد و به ویژه پس از رد پیشنهاد مادرید توسط لیورپول، چیزی بود که همه مایل به اجتناب از آن هستند.

آن زمان، لیورپول در پی چهار عنوان قهرمانی بود. رقابت برای این عناوین باعث تشدید فشارهای حداکثری به نظر می‌رسید. اما اکنون شرایط متفاوت است. مگر اینکه تیم آرنه اسلات در ۹ بازی پایانی نابود شود. قهرمانی در پریمیرلیگ تقریباً قطعی است. لیورپول با ۱۲ امتیاز اختلاف پیشتاز است و احتمالاً تا پایان آوریل عنوان قهرمانی را مسجل خواهد کرد.
شفاف سازی وضعیت او پیش از بازگشتش به میدان، که احتمالا تا پایان آوریل رقم بخورد، تصمیمی منطقی به نظر می‌رسد.

خداحافظی بعنوان یک خائن یا یک ستاره؟

برخی از هواداران به خداحافظی احساسی و باشکوه اهمیتی نخواهند داد. آن‌ها تصمیم او برای ترک باشگاهی که از کودکی در آن بود را خیانت خواهند دانست. به ویژه آنکه لیورپول حتی از بابت هزینه انتقال هم سودی نخواهد برد! موضوعی که میراث او را خدشه‌دار می‌کند.

دیوار نگاره آرنولد در نزدیک آنفیلد

اما قطعاً عده‌ای دیگر نیز دیگر قدردان دستاوردهای او در لیورپول خواهند بود. او نقشی کلیدی در قهرمانی در تمامی جام‌های مهم سطح باشگاهی ایفا کرد. آن‌ها درک خواهند کرد که مقاومت در برابر وسوسه پیوستن به رئال مادرید برای هر بازیکنی دشوار است. عناوین لالیگا در انتظار او خواهند بود. فرصت‌های بیشتری برای افزودن به مدال قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا پیش خواهد آمد. علاوه بر این، او این شانس را خواهد داشت که در کنار دوست صمیمی‌اش، جود بلینگهام، بازی کند.

مدیریت لیورپول نیز مقصر است؟

احتمالاً بخش زیادی از سرزنش‌ها متوجه مدیریت باشگاه خواهد بود که چرا زودتر قرارداد جدیدی به او ارائه ندادند. با توجه به سن و جایگاه آرنولد، دادن قرارداد جدید به او حتی بیش از دو سال پیش هم ریسک چندانی نداشت. هرچند ریچارد هیوز تنها یک سال است که به این سمت منصوب شده، اما آیا واقعاً نیاز بود یک مدیر ورزشی این مسئله را حل کند؟ آیا این کار می‌توانست علاقه مادرید را قبل از شکل‌گیری متوقف کند؟

صرف نظر از پاسخ این پرسش‌ها، به نظر می‌رسد لیورپول نه تنها در آستانه از دست‌دادن یکی از بزرگترین استعدادهای فوتبال اروپا قرار دارد، بلکه فرصت دریافت هزینه قابل توجهی را نیز از دست خواهد داد.

تنها تعداد معدودی از افراد حاضر در مذاکرات دقیقاً می‌دانند که لیورپول چه پیشنهادی به الکساندرآرنولد داد و چرا به توافق نرسیدند. هواداران حق دارند با سوال‌های زیادی مواجه شوند.

لیورپول قطعاً خود را برای احتمال خداحافظی آرنولد آماده کرده بود. نبود او جای خالی بزرگی در ترکیب تیم به جا می‌گذارد. آن هم در آستانه تابستانی که خود وعده تحولات زیادی را می‌دهد. هرچند آن‌ها گزینه مستعدی مانند کانر بردلی را برای جایگزینی در اختیار دارند، اما برای حفظ عمق ترکیب در آن پست، نیاز به جایگزینی مناسب برای آرنولد خواهند داشت.

جایگزین کردن آرنولد، کاری دشوار برای لیورپول.

مشکل اینجاست که پیدا کردن جانشین برای فوتبالیستی منحصربه‌فرد، کار ساده‌ای نخواهد بود. حداقل این موضوع ارزان تمام نخواهد شد. آرنولد موقعیت فولبک را متحول کرده است. آگاهی محیطی و دامنه پاس‌دهی او، به او امکان داده تا به عنصری خلاقانه و تأثیرگذار برای لیورپول تبدیل شود. پیدا کردن بازیکنی که بتواند با دقتی مثال‌زدنی پاس‌های بلند بدهد، مثل یک وینگر درجه‌یک که توپ‌های دقیق ارسال کند و در عین حال پایداری دفاعی داشته باشد، تقریباً غیرممکن به نظر می‌رسد. هرچند آرنولد مدافع بزرگی نیست، اما آنقدرها هم که منتقدانش می‌گویند ضعیف نیست.

شکست اخیر در فینال جام اتحادیه مقابل نیوکاسل، یادآور تازه‌ای بود از اینکه لیورپول چقدر فقدان او را احساس خواهد کرد. در حالی که دیگر بازیکنان در کنترل توپ تقلا می‌کردند، کسی مثل آرنولد وجود نداشت تا با یک پاس رو به جلو خط دفاع حریف را بشکند یا با تغییر زمین بازی، معادله را دگرگون کند.
شاید یک فولبک جدید بتواند سمت راست دفاع لیورپول را مستحکم‌تر کند. آیا این جایگزین‌ها می‌توانند همان لحظات جادویی را خلق کنند که بازیکنان قبلی بارها از پس آن برآمده‌اند؟ این پرسش را به ذهن متبادر می‌کند که آیا لیورپول اصلاً باید به دنبال جانشینی مشابه آرنولد باشد، یا باید نگاه خود به نقش فولبک راست و توازن تیم را مورد بازنگری قرار دهد.
در هر صورت، روشن شدن وضعیت آینده الکساندر آرنولد حداقل به این جنجال پایان می‌دهد و به هواداران فرصت می‌دهد تا بر آینده تمرکز کنند.

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

بزرگ‌ترین اتفاق تاریخ فوتبال اروپا، قسمت دوم: سال‌های ابتدایی جام اروپا

جام اروپا و رئال مادرید

سال‌های آغازین جام اروپا

یوسف جوانشیر، فوتبال‌لب – پس از بازی‌های یک شانزدهم نهایی لیگ قهرمانان اروپا 25-2024 و به بهانه‌ی 70امین فصل برگزاری این رقابت‌ها، امروز، قصد داریم در ادامه‌ی مقاله‌ی پیدایش لیگ قهرمانان اروپا، نگاهی به سال‌های ابتدایی این جام بیندازیم. دورانی که این تورنمنت با نام جام اروپا (European Cup) شناخته می‌شد.

اولین دوره جام اروپا در فصل 56-1955 برگزار شد. این مسابقات پس از پیشنهاد گابریل هانو، سردبیر روزنامه ورزشی فرانسوی L’Équipe، برای ایجاد یک تورنمنت بین‌المللی در اروپا شکل گرفت. ایده هانو از مسابقات قهرمانی در آمریکای جنوبی و همچنین جام‌های دوستانه‌ای که گاهی در اروپا برگزار می‌شدند، الهام گرفته شده بود. در نهایت، 16 تیم از سراسر اروپا برای شرکت در این رقابت‌ها دعوت شدند. انتخاب تیم‌ها بر اساس سابقه و عملکرد آن‌ها در مسابقات قهرمانی داخلی انجام گرفت.

تیم‌های دعوت‌شده به این رقابت‌ها

بیشتر تیم‌های دعوت شده، قهرمانان فصل گذشته لیگ‌های داخلی خود بودند. از جمله این تیم‌ها می‌توان به رئال مادرید از اسپانیا، میلان از ایتالیا و ریمس از فرانسه اشاره کرد. چلسی نیز به عنوان نماینده انگلیس دعوت شد و علاقه‌مند به حضور در این مسابقات بود، اما اتحادیه فوتبال انگلیس با این تصمیم مخالفت کرد و حضور چلسی را ممنوع اعلام نمود. دلیل این مخالفت، نگرانی از کاهش توجه به رقابت‌های داخلی فوتبال انگلیس بود. در نهایت، گواردیا وارساو از لهستان به عنوان جایگزین چلسی انتخاب شد. آبردین، قهرمان اسکاتلند نیز با سرنوشتی مشابه مواجه شد و نتوانست در این رقابت‌ها شرکت کند.

تیم‌های شرکت‌کننده در جام اروپا

این آغاز مسیر طولانی و پرفرازونشیب جام اروپا بود که بعدها به لیگ قهرمانان اروپا تبدیل شد و به یکی از معتبرترین و محبوب‌ترین تورنمنت‌های فوتبال جهان مبدل گشت.

برخی از تیم‌های دعوت شده به نخستین دوره جام اروپا، مانند هلند اسپورت و بوداپست هونود، از شرکت در این مسابقات خودداری کردند. به همین دلیل، PSV آیندهوون از هلند و Vörös Lobogó از مجارستان به عنوان جایگزین آن‌ها انتخاب شدند. جالب اینجاست که آلمان در این دوره دو نماینده داشت؛ روت وایس اسن به نمایندگی از آلمان غربی و اف‌سی زاربروخن، نماینده ایالت زارلند. ایالت زارلند در آن زمان به عنوان یک منطقه خودمختار شناخته می‌شد و تیم‌های آن در مسابقات بین‌المللی به طور مستقل شرکت می‌کردند. اما این وضعیت دوام چندانی نداشت و در سال 1957، زارلند به آلمان غربی ملحق شد.

چگونگی قرعه‌کشی و برگزاری جام اروپا

برخلاف سیستم امروزی لیگ قهرمانان اروپا، در آن زمان قرعه‌کشی برای تعیین حریفان وجود نداشت. تیم‌ها به صورت دستی و توسط برگزارکنندگان مسابقات در جدول رقابت‌ها قرار می‌گرفتند. اولین بازی تاریخ جام اروپا، در 4 سپتامبر 1955برگزار شد. این دیدار بین اسپورتینگ سی‌پی از پرتغال و پارتیزان بلگراد از یوگسلاوی با نتیجه 3-3 به پایان رسید. خوائو باپتیستا مارتینز، بازیکن اسپورتینگ سی‌پی، افتخار زدن اولین گل تاریخ جام اروپا را به نام خود ثبت کرد.

در مرحله نیمه‌نهایی، ریمس فرانسه به راحتی هیبرنیان اسکاتلند را شکست داد. هیبرنیان در مرحله یک‌چهارم نهایی، جورگاردن (Djurgården)، قهرمان سوئد، را با نتیجه مجموع 3-0 حذف کرده بود. این مسیر هیبرنیان به نیمه‌نهایی، نشان‌دهنده قدرت تیم‌های اروپایی در آن دوران و همچنین جذابیت رقابت‌های جام اروپا از همان ابتدا بود.

مرحله نیمه نهایی در سمتی دیگر، مصاف رئال مادرید و میلان را به خود می‌دید. لوس بلانکوس موفق به برد 4-2 در برنابئو شد؛ در حالی که میلان تنها توانست 2-1 در سن سیرو پیروز شود. بنابراین، اولین فینال جام ملت‌های اروپا در پارک دو پرنس بین دو تیم ریمس و رئال مادرید برگزار می‌شد. ریمس پس از 10 دقیقه موفق به ثبت نتیجه‌ی 2-0 شد. اما رئال پیش از نیمه، کار را به تساوی کشاند. در دقیقه 62، ریمس دوباره توانست پیش بیفتد. اما دو گل دیرهنگام رئال باعث شد که اولین جام اروپا به مادرید برسد.

جام اروپا 57-1956

جام اروپا 57-1956

فصل 57-1956، دومین دوره جام اروپا (European Cup)، شاهد افزایش تعداد تیم‌های شرکت‌کننده بود. موفقیت چشمگیر نخستین دوره این رقابت‌ها، شش کشور جدید را ترغیب کرد تا نمایندگان خود را برای شرکت در این مسابقات معرفی کنند. در میان این کشورها، انگلیس نیز حضور داشت که پس از ممانعت از شرکت چلسی در فصل گذشته، این بار منچستریونایتد را به عنوان اولین نماینده خود به جام اروپا فرستاد. پیش از این، اتحادیه فوتبال انگلیس جام اروپا را به عنوان یک مزاحم ناخوانده برای برنامه‌های داخلی تیم‌های انگلیسی می‌دید، اما با افزایش محبوبیت این رقابت‌ها، تصمیم به مشارکت گرفت.

منچستریونایتد، معروف به شیاطین سرخ، در این دوره عملکردی درخشان از خود نشان داد و به مرحله نیمه‌نهایی رسید. آن‌ها در این مرحله با رئال مادرید، قهرمان فصل گذشته، روبرو شدند. بازی رفت در برنابئو با نتیجه 3-1 به سود رئال مادرید به پایان رسید. در بازی برگشت در اولدترافورد، منچستریونایتد با نتیجه 2-2 مساوی کرد. یکی از گل‌های رئال مادرید توسط ریموند کوپا، ستاره فرانسوی تیم، به ثمر رسید. با این حال، منچستریونایتد از حضور دو گلزن برتر خود، دنیس ویولت (با ۹ گل) و تامی تیلور (با ۸ گل)، بهره زیادی برد و توانست نام خود را به عنوان یکی از تیم‌های بزرگ اروپا مطرح کند.

در سویی دیگر، فیورنتینا ایتالیا با نتیجه 1-0 در برابر ستاره سرخ بلگراد به پیروزی رسید. تنها گل این بازی توسط مائوریلیو پرینی به ثمر رسید و فیورنتینا را به فینال رساند. فینال این دوره در سانتیاگو برنابئو، خانه رئال مادرید، برگزار شد. رئال مادرید به عنوان قهرمان فصل گذشته، این افتخار را داشت که میزبان فینال باشد.

فینال جنجالی، رئال مادرید در قله اروپا

فینال با تساوی 0-0 پیش می‌رفت تا اینکه در دقایق پایانی، یک پنالتی به نفع رئال مادرید اعلام شد. این تصمیم جنجالی بود، چرا که لئو هورن، داور هلندی، اعلام آفساید توسط کمک داور را نادیده گرفت. آلفردو دی استفانو از روی نقطه پنالتی گلزنی کرد و پاکو خنتو شش دقیقه بعد گل دوم را به ثمر رساند. با این نتیجه، رئال مادرید دومین جام اروپایی خود را به دست آورد و برتری خود را در فوتبال اروپا تثبیت کرد.

این فصل از جام اروپا نه‌تنها نشان‌دهنده رشد و گسترش این رقابت‌ها بود، بلکه حضور تیم‌های جدید و افزایش هیجان را نیز به همراه داشت. رئال مادرید با عملکردی استثنایی، خود را به عنوان قدرتمندترین تیم اروپا معرفی کرد و پایه‌های سلطه‌اش بر فوتبال قاره سبز را محکم‌تر نمود.

جام اروپا 58-1957

منچستر یونایند در واقعه مونیح 1957 1958

یکی از غم‌انگیزترین فجایع تاریخ فوتبال در فصل 58-1957 اتفاق افتاد: فاجعه مونیخ. این حادثه تلخ نه‌تنها زندگی بسیاری از بازیکنان جوان و بااستعداد منچستریونایتد را گرفت، بلکه دنیای فوتبال را در سوگ فرو برد. تیم جوان و هیجان‌انگیز منچستریونایتد، با میانگین سنی تنها 22 سال، اولین تیمی بود که موفق به کسب سه قهرمانی متوالی در لیگ انگلیس شده بود. آن‌ها در کنار رئال مادرید به عنوان یکی از مدعیان اصلی قهرمانی در جام اروپا شناخته می‌شدند. شیاطین سرخ در حال بازگشت از بازی تساوی 3-3 در بلگراد بودند که به آن‌ها اجازه داد تا به مرحله نیمه‌نهایی جام اروپا صعود کنند. اما در راه بازگشت، هواپیمای آن‌ها به دلیل برف سنگین و خطای خلبان در مونیخ سقوط کرد. این حادثه جان 23 نفر، از جمله 8 بازیکن منچستریونایتد را گرفت و دنیای فوتبال را در شوک و اندوه فرو برد.

پس از این فاجعه، سر مت بازبی، مربی منچستریونایتد، تصمیم گرفت به جای خرید بازیکنان جدید، تیمی متشکل از بازیکنان جوان و استعدادهای داخلی بسازد. این تصمیم، آغازی بر تأسیس آکادمی‌های فوتبال در اروپا بود و منچستریونایتد را به عنوان پیشگام این حرکت معرفی کرد. این رویکرد در نهایت منجر به موفقیت‌های بزرگ این تیم، از جمله قهرمانی در جام اروپا در سال 1968 شد.

قهرمانی در پی قهرمانی

در این فصل، اسپانیا بار دیگر با دو تیم در جام اروپا حضور یافت: رئال مادرید، قهرمان فصل گذشته جام اروپا و لیگ اسپانیا و سویا، نایب قهرمان لالیگا. رئال مادرید به عنوان مدافع عنوان قهرمانی وارد رقابت‌ها شد، در حالی که سویا اولین حضور خود در این مسابقات را تجربه می‌کرد. در دور مقدماتی، ویسموت آلمان پس از یک بازی پلی‌آف جنجالی مقابل گواردیا ورشو به دلیل قطع برق نورافکن‌ها، با پرتاب سکه به دور بعد صعود کرد. همچنین، منچستریونایتد و شامروک روورز از حق استراحت بین دو نیمه صرف‌نظر کردند تا بازی خود را قبل از تاریک شدن هوا به پایان برسانند.

در مرحله نیمه‌نهایی، رئال مادرید با واساس مجارستان روبرو شد، تیمی که آژاکس را در مرحله یک‌چهارم نهایی حذف کرده بود. از سوی دیگر، منچستریونایتد در مجموع با نتیجه 5-2 مغلوب آث میلان شد. فینال این دوره در ورزشگاه هیسل بروکسل بلژیک و در حضور 67 هزار تماشاگر برگزار شد. میلان در دقیقه 59 پیش‌افتاد، اما آلفردو دی استفانو 15 دقیقه بعد گل تساوی را برای رئال مادرید به ثمر رساند. دی استفانو با 10 گل، بهترین گلزن این دوره لقب گرفت. میلان دوباره در دقیقه 77 پیش‌افتاد، اما رئال تنها دو دقیقه بعد گل تساوی را زد و بازی را به وقت اضافه کشاند. در وقت اضافه، پاکو خنتو گل پیروزی را برای رئال مادرید به ثمر رساند و آن‌ها سومین قهرمانی متوالی خود در جام اروپا را جشن گرفتند.

این فصل از جام اروپا نه‌تنها نشان‌دهنده سلطه بی‌چون‌و‌چرای رئال مادرید در فوتبال اروپا بود، بلکه یادآور غم و اندوه ناشی از فاجعه مونیخ نیز هست. منچستریونایتد، با وجود از دست‌دادن ستاره‌هایش، راه بازسازی خود را آغاز کرد و در نهایت به یکی از بزرگ‌ترین تیم‌های تاریخ فوتبال تبدیل شد. رئال مادرید نیز با ادامه روند قهرمانی‌هایش، نام خود را به عنوان یکی از افسانه‌های فوتبال اروپا ثبت کرد.

دلیل رشد فوتبال در جای‌جای اروپا؛ 59-1958

فصل 59-1958 جام اروپا شاهد حضور بازیکنان جدید و تیم‌هایی بود که برای اولین بار در این رقابت‌ها شرکت می‌کردند. فنلاند برای اولین بار نماینده‌ای به جام اروپا فرستاد. المپیاکوس نیز قرار بود اولین تیم یونانی حاضر در این مسابقات باشد. اما این اتفاق نیفتاد، چرا که المپیاکوس پس از تساوی در بازی مقابل بشیکتاش ترکیه، به دلایل سیاسی از ادامه مسابقات انصراف داد. همچنین از بازی در استانبول خودداری کرد. این تصمیم باعث شد تا بشیکتاش به دور بعد صعود کند.

پس از فاجعه هوایی مونیخ در فصل گذشته، منچستریونایتد به عنوان نماینده انگلیس به جام اروپا دعوت نشد. این در حالی بود که اسپانیا برای سومین فصل متوالی با دو تیم در رقابت‌ها حضور داشت. رئال مادرید به عنوان قهرمان فصل گذشته جام اروپا و لیگ اسپانیا، و اتلتیکو مادرید به عنوان نایب قهرمان لالیگا، نمایندگان اسپانیا بودند. این فصل شاهد نتایج شگفت‌انگیزی نیز بود، از جمله پیروزی قاطع وینر اسپورت کلاب اتریشی بر یوونتوس ایتالیا با نتیجه مجموع 8-3 در دور مقدماتی.

به سوی اولین فینال تکراری تاریخ؟

در مرحله نیمه‌نهایی، ریمس فرانسه که یانگ بویز برن سوئیس را شکست داده بود، قرار بود به مصاف منچستریونایتد برود. اما به دلیل ممانعت اتحادیه فوتبال انگلیس (FA)، این بازی برگزار نشد و ریمس به فینال راه یافت. از سوی دیگر، رئال مادرید و اتلتیکو مادرید در یک نیمه‌نهایی پرتنش روبروی هم قرار گرفتند. پس از تساوی 2-2 در هر دو بازی رفت و برگشت، دو تیم در یک بازی پلی‌آف به مصاف هم رفتند که در نهایت رئال مادرید با نتیجه 2-1 پیروز شد و به فینال رسید.

فینال این فصل در Neckarstadion اشتوتگارت آلمان برگزار شد. برای اولین بار در تاریخ جام اروپا، فینال بین دو تیمی بود که پیش‌تر در سال 1956 مقابل هم بازی کرده بودند: رئال مادرید و ریمس. رئال مادرید با حضور ستاره‌هایی مانند آلفردو دی استفانو و ریموند کوپا (که دو سال قبل از ریمس به رئال پیوسته بود)، در مقابل ریمس با جاست فونتین، بهترین گلزن آن دوره جام اروپا با ۱۰ گل، قرار گرفت. فونتین که در طول مسابقات عملکرد درخشانی داشت، در فینال نتوانست گلی به ثمر برساند.

رئال مادرید در این بازی با گل‌های انریکه متئوس و دی استفانو، 2-0 پیش افتاد و در نهایت همین نتیجه را تا پایان بازی حفظ کرد. این پیروزی، چهارمین قهرمانی متوالی رئال مادرید در جام اروپا بود و سلطه بی‌چون‌و‌چرای آن‌ها در فوتبال اروپا را تثبیت کرد. رئال مادرید با این قهرمانی، نام خود را به عنوان یکی از بزرگ‌ترین تیم‌های تاریخ فوتبال اروپا ثبت کرد و فصل 59-1958 را به عنوان یکی از درخشان‌ترین دوره‌های خود به پایان رساند.

جام رئال مادرید

پس از این آن‌ها توانستند فصل 60-1959 را نیز با برتری قاطع 7-3 در برابر آینتراخت فرانکفورت، برای پنجمین فصل متوالی اولین قهرمان جام تازه تاسیس اروپا شوند. فرانس پوشکاش در این فصل توانست بالاتر از همه و با 12 گل، آقای گل این رقابت‌ها لقب بگیرد.

رئال مادرید اولین تیم با 5 قهرمانی جام اروپا

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

بدرود آقای مهندس/ تونی کروس و سکانس آخر!

امیرحسین مرادی، فوتبال لب – گاهی وقت‌ها درست در هنگامی که فکرش را نمیکنید، وقت رفتن فرا میرسد! داستان تونی کروس با رئال مادرید به اتمام رسید!
اما هر رفتنی به معنای خداحافظی نیست!

مهاتما گاندی رهبر معاصر هندوستان می‌گوید برای ما خداحافظی وجود ندارد، او هرجا که برود در قلب ما ساکن است!

مهندس آلمانی دوست داشتنی!

دنیای پر رفت و آمد فوتبال در تاریخ 21 می 2024، به شوک جدیدی فرو رفت؛
تونی کروس ، هافبک کلاسیک آلمانی مادریدی‌ها اعلام کرد که پس از رقابت‌های یورو 2024 از دنیای سبز رنگ فوتبال خداحافظی میکند!

در حالی که مادریدیستا منتظر خبر تمدید یا خداحافظی رسمی هافبک دیگر تیمشان یعنی لوکا مودریچ بودند؛
تونی کروس با اعلام این خبر آنها را در شوک و ناراحتی فرو برد!

حالا تمام نگاه‌های دنیا به فینال رقابت‌های لیگ قهرمانان اروپاست،
آخرین بازی مارکو رویس برای دورتموند و آخرین بازی تونی کروس برای رئال مادرید، باعث شد تا این فینال یکی از دراماتیک‌ترین فینال‌های اخیر UCL لقب بگیرد.
او 2014 به رئال مادرید پیوست.
در همان سال با تیم ملی آلمان قهرمان جام جهانی شد و یکی از بهترین هافبک‌های تاریخ فوتبال لقب گرفت.


تونی فوتبال را از باشگاه محلی زادگاهش گریفس والدر اس سی آغاز کرد اما پس از مدت کوتاهی به باشگاه معروف تر منطقه یعنی هانزاروستوک و تیم جوانان این باشگاه پیوست.


سال 2006 به عنوان یک استعداد به بایرن مونیخ ملحق شد و در کسب سه‌گانه هاینکس در فصل 2012/2013 به عنوان یک وزنه اصلی در تیم از او یاد می‌شد.


خرید کروس برای رئال مادرید، یکی از مقرون به صرفه ترین خریدهای تاریخ فوتبال نام دارد!
او با مبلغ 25 میلیون یورو به تیم اول شهر مادرید پیوست؛
انتقالی که از او به عنوان یکی از شاهکارهای دوران مدیریت پرز در رئال مادرید نام دارد!


تونی کروس یادآور خاطرات روزهای شیرین برای مادریدیستا است، شاید این روزها لوکا مودریچ به تمدید خود با رئال مادرید نزدیک باشد اما او یکی از ناراحت‌ترین بازیکنان رئالیست که از رفتن تونی کروس غمگین است! او در آخرین اظهار خود در این مورد گفت که دیگر هیچ تونی کروس دیگری وجود نخواهد داشت!
آقای مهندس در اوج از دنیای فوتبال کنار میرود تا شاید او هم مانند سایر آلمانی‌ها به دنیای مربیگری روی بیارود.

مربیگری در خون آلمانی‌ها !

آخرین بازیکن ورود کرده به دنیای مربیگری از باشگاه رئال مادرید، ژابی آلونسو نام دارد که در این فصل شگفت انگیز خود با باشگاه لورکوزن آلمان توانست یک قهرمانی بدون باخت به دست بیاورد و تیم خود را به فینال جام حذفی و فینال لیگ اروپا برساند و سودای کسب سه‌گانه را در سر خود دنبال کند!


تونی کروس، با قدرت ، ذهنیت و خلاقیت فوق العاده خود می‌تواند به یکی از موفق‌ترین مربیان آینده دنیای مستطیل سبز تبدیل شود و می‌تواند مانند اسطوره‌های اسبق مادریدی مانند زیدان، رائول و.. در باشگاه مورد علاقه خود فعالیت داشته باشد.


برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

رستگاری زنبور‌ها / این دورتموند دیوانه!

امیرحسین مرادی، فوتبال لب – شاید اغلب هواداران فوتبال در کره زمین بجز باوارایی‌ها، دورتموند و هواداران متعصب و جذابشان را تیمی دوست داشتنی و قابل احترام میدانند!

دورتموند با کسب نتایج ضعیف و القا ذهنیت بازنده به سایر تماشاگران فوتبال، تا حدودی از دایره تیم‌های جذاب دنیای فوتبال کنار رفته بود؛
اما امسال شاگردان ترزیچ پس از یک فصل تکراری سینوس‌وار در بوندوسلیگا، در لیگ قهرمانان اروپا به یک تیم غول‌کش تبدیل شدند تا با نتایج دیوانه‌وار پا به فینال مسابقات بگذارند!

زنبور‌ها در گروه F رقابت‌های لیگ قهرمانان اروپا با تیم‌های :
پی اس جی
میلان
نیوکاسل
همگروه بودند و تا حدودی گروه مرگ رقابت‌های امسال UCL را تشکیل بدهند!

دورتموند با سه پیروزی، دو تساوی و یک شکست توانست عنوان صدرنشینی این گروه را به دست بیاورد.

شاگردان ترزیچ در مرحله یک هشتم نهایی با آیندهوون هلند دیدار کردند و توانستند در مجموع دو مسابقه با نتیجه سه بر یک این تیم هلندی را شکست دهند!
دورتموندی‌ها در‌ مرحله بعد با اتلتیکومادرید باید به رقابت میپرداختند؛
آنها در بازی رفت در متروپولیتانو اسپانیا یعنی ورزشگاه خانگی اتلتی‌ها با نتیجه دو بر یک شکست خوردند!

امید در نقطه زرد رنگ آلمان به حداقل رسید و ضربان قلب بالا رفت؛
تقریبا اکثریت رسانه‌های معتبر جهان فوتبال، دورتموند را ناکام میدانستند و رسانه‌های اسپانیایی پیش بینی یک جدال تمام اسپانیایی را بین بارسلونا و اتلتیکومادرید در نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان اروپا را داشتند!

سه شنبه ۱۶ آوریل / ورزشگاه سیگنال ایدونا پارک

نگاه‌های 82 هزار تماشاگر به داور مسابقه یعنی اسلواکو وینچیچ بود!
دورتموند با یک نمایش بسیار خیره کننده در ورزشگاه خانگی خود و حمایت دیوار زرد توانست شاگردان سیمئونه را راهی خانه کند!
زنبور‌ها با نتیجه چهار بر دو توانستند از سد روخی بلانکو عبور کنند!

دورتموند در نیمه‌نهایی با پی اس جی، رقیب مستقیم این تیم در مرحله گروهی که عنوان دوم گروه را نصیب خود کرده بود، رقابت کرد!


آنها توانستند با دو نتیجه مشابه یک بر صفر در بازی رفت و برگشت شاگردان انریکه را شکست بدهند و امباپه را ناکام‌تر از همیشه در پاریس راهی خانه کنند!

فینالیست شدن دورتموند هم یک شادی اندوهگین به همراه داشت،
اندوهی که داستان دراماتیک جدایی یک عشق دوازده ساله را در پی دارد!

مارکو رویس ستاره باشگاه دورتموند قبل از بازی برگشت نیمه نهایی مقابل پاریسی‌ها اعلام کرد که پس از ۱۲ سال حضور در جمع زنبورها حالا در پایان فصل از این تیم جدا می‌شود!

حالا دورتموندی‌ها بعد از ۱۱ سال به فینال رسیده‌اند و سودای دومین قهرمانی را در این جام دارند تا مارکو رویس را با خاطره شیرین همراه کنند.

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

فوتبال / تب و تاب ثانیه‌ها !

امیرحسین مرادی، فوتبال لب – درست در دقایق آخر بازی ، ایستاده بازی را دنبال میکنند..
تب و تاب سکوها، تقابل اشک‌ها و لبخندها..
اضطراب پیروزی یا شکست..
تنها و تنها در 90 دقیقه و چند دقیقه اضافه، برای هواداران خلاصه میشود!


فوتبال در کنار زندگی عادی انسان‌ها، درست همان جاییست که ذهن از فشار خارج میشود و عشق و جنون به زندگی و ذهن انسان‌ها تحمیل میشود!

این فوتبال لعنتی!

گاهی وقت‌ها این مستطیل سبز، عامل به هم ریختن اعصاب و زندگی یک فرد، پس از شکست در یک یا چند هفته از طول عمر خود و یا باعث می‌شود ایام خوش و سرمست از پیروزی تیم مورد علاقه خود ، لذت زندگی را دو چندان کند!



فوتبال را میتوان یکی از دغدغه‌های مهم زندگی افراد عاشق این ورزش دانست،
دغدغه‌ای که انسان‌ها با استرس و اضطراب آن را سپری میکنند و یا گاهی اوقات با اعتماد کامل به تیم خود، این دغدغه را سپری میکنند،
دویدن در مستطیل سبز همان لذت گل‌زنی تیم محبوب خود در ثانیه‌های پایانیست!

فوتبال همان امید زندگی ما انسان‌هاست که تا لحظه آخر منتظر میمانیم و یا منتظر معجزه هستیم تا به پیروزی برسیم!
فوتبال همان درد و رنج زندگی ما انسان‌هاست که با خود بعد از شکست تیم محبوبمان، حمل میکنیم و هفته‌ها از این اتفاق ” اندوهگین “ هستیم!


اگر پاسخی به سوال ” چرا فوتبال؟ “ میتوان داد
آن پاسخ این است که اگر این ورزش نبود، آمار خودکشی‌ها، افسردگی‌ها و اتفاقات ناگوار و حوادث‌ها در این کره خاکی، دو چندان میشد و به طرز ترسناکی، بخش بزرگی از دوستی‌ها در جهان از بین میرفت و ملت‌ها نمیتوانستند ارتباط خود را از طریق ورزش حفظ کنند!
آری؛ فوتبال خودِ زندگیست!


گاهی‌ وقت‌ها، دردها و رنج‌ها به شکل قطره‌ها و بعد از طلوع دوباره خورشید پشت ابرهای بارانی ، شروع به باریدن میکنند.


در رمان وداع با اسلحه وقتی همسر هنری به او گفت بیا جنگ را کنار بگذاریم و درباره چیزای دیگر حرف بزنیم، قهرمان داستان جواب داد : جنگ همه جا هست، هیچ کناری باقی نمانده که جنگ را آنجا بگذاریم!
فوتبال همچین نقشی در زندگی ما دارد!
او همه جا وجود دارد!

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

نسل طلایی بومی لاروخا / اتلتیک بیلبائو به لیگ قهرمانان اروپا باز میگردد!

امیرحسین مرادی، فوتبال لب – در اواخر ژانویه، بارسلونا به بیلبائو سفر کرد تا در سن مامس در کوپا دل ری به مصاف اتلتیک بیلبائو برود؛ از آنجایی که چهارشنبه شب به ساعات اولیه بامداد پنجشنبه نزدیکتر میشد، یک چیز آشکار شد: بارسلونا هیچ شانسی نداشت!

با گذشتن دقایق، ماهیچه‌ها خسته‌تر شدند و بازی باز شد، احساس میشد باشگاه بیلبائو در اوج حرکت می‌کرد. آنها با دوازده نفر بازی می‌کردند، هر حمله توسط تماشاگران تشنه بیلبائو که به نظر می‌رسید از خستگی مصون بودند، غرش می‌کرد!

دو خنجر مستقیماً به قلب بارسلونا در وقت اضافه، یکی توسط هر یک از برادران ویلیامز، بارسلونا را از بدبختی نجات داد، زیرا پاهای آنها به خاک تبدیل شد و امیدهای آنها برای کسب افتخار در کوپا از بین رفت.

میزبان آن بازی را با 29 شوت و 7 شوت در چارچوب به پایان رساند که مجموع 7 شوت بارسلونا، 4 شوت در چارچوب بود. بیلبائو در جریان خروج از زمین، مجموع گل های مورد انتظار بارسلونا (xG) را در آن شب تقریباً سه برابر کرد.

این داستان باشگاه اتلتیک بیلبائو در سال 2023-24 است. مبارز، بی امان و بی رحم!

سن مامس به مانند یک قلعه است و آنها برای اولین بار پس از فصل 2014-2015 زمانی که ارنستو والورده مرد اصلی بود، چشم به بازگشت به لیگ قهرمانان اروپا دارند.

سیاست باسکی اتلتیک بیلبائو به این معنی است که آنها به شدت به بازیکنانی که آکادمی تولید می‌کند متکی هستند! این بدان معناست که وقتی سال‌های آیش فرا می‌رسد ناگزیر می‌شوند، باشگاه نمی‌تواند راه خروج از پرتگاه را امضا کند. همچنین به این معنی است که وقتی یک دسته خاص از بازیکنان نفوذ می کنند، احساس سرخوشی به وجود می‌آید. این فقط “ما برنده می شویم” نیست، بلکه این است که “ما با استعدادهای داخلی برنده می شویم”.

مدیری را اضافه کنید که ذاتاً باشگاه و مکان را درک می‌کند و احساس می‌شود که موجی از حرکت است که نمی‌توان آن را متوقف کرد.

اتلتیک بیلبائو در حال حاضر بازیکنان خاصی دارد، اویهان سانست، اونای سیمون و نیکو ویلیامز همگی بازیکنان ملی اسپانیا هستند. آنها چند نفر دیگر دارند و تعداد بیشتری از آنها هنوز در باشگاه نفوذ می‌کنند.

لوئیس د لا فوئنته از تیم اسپانیایی خود خواسته است که سبک عمودی‌تری بازی کند و فوتبال در شمال نیز همین را فراهم می‌کند.

مدیریت باسکی و ناسیونالیسم لاروخا!

در زمانی که مدیران باسکی از بیرمنگام تا بورنموث و لورکوزن خبرساز می شوند، باشگاه بیلبائو و رئال سوسیداد ستون فقرات تیم ملی اسپانیا را فراهم می کنند!

به همراه بازیکنانی که در بالا ذکر شد، رئال سوسیداد اخیراً الکس ریمیرو، رابین لو نورماند، میکل مرینو و مارتین زوبیمندی را بازیکن مهم تیم می‌دانند!

آنها از آن دسته بازیکنانی نیستند که وقتی تصاویر دوران طلایی اسپانیا را بین سال‌های 2008 تا 2012 تداعی می‌کنید، به آنها فکر کنید.

بازی اتلتیک بیلبائو بر این اصل قرار دارد. آنها تیمی مملو از بازیکنان جوان، فیزیکی و از نظر فنی عالی هستند و مدیری دارند که از تفاوت‌های ظریف درون هر بازیکن و پست قدردانی می‌کند.

فرم خانگی آنها جایی است که آنها واقعاً در این فصل نشان خود را نشان داده‌اند. باشگاه بیلبائو هشت بازی متوالی را در تمام رقابت‌ها در سن مامس پیروز شد که طولانی ترین برد پیاپی آنها در خانه از سپتامبر 1998 است (همچنین هشت برد متوالی).

تنها رئال مادرید سهم بیشتری از xG در بازی‌های خانگی در این فصل دارد. اتلتیک بیلبائو 26.15 گل مورد انتظار و 10.18 گل مورد انتظار را به ثمر رساند که بازده هجومی آنها 72.0 درصد از کل سهم متعلق به این تیم است. رئال مادرید در حال حاضر با 75.7 درصد در سانتیاگو برنابئو و اتلتیکو مادرید با 68.7 درصد در متروپولیتانو در رده سوم قرار دارند.

برای درک قدرت بیلبائو ، باید رویکردی جامع داشته باشید. هیچ سوپراستار برجسته‌ای وجود ندارد، اما یک مکان خوب برای شروع، خط پشتی آنهاست.

فشار بالای زمین عاملی است که آنها را به پیشنهادی ترسناک برای هر تیمی در جهان تبدیل می‌کند و جدا کردن این دو غیرممکن است، اما افزایش راندمان حمله و توانایی پرس بر این واقعیت است که آنها مرکز سنگی محکمی دارند. بازگشت مشارکت!

آیتور پاردس و دنی ویویان هر دو زیر 25 سال سن دارند و در این فصل بیشترین دقایق انفرادی را در لیگ و جام حذفی برای اتلتیک بازی کرده اند.

آنها با هم، 1593 دقیقه در این فصل بازی کرده اند که بیشترین بازی در لالیگا برای هر یک از مدافعان میانی است. آنها همچنین بهترین گل‌های مورد انتظار را در مقابل هر 90 با هم برای جفت دفاع میانی با بیش از 500 دقیقه بازی دارند (1.07).

تنها شراکت دیگر با درصد برد بالاتر در میان کسانی که بیش از 500 دقیقه با هم بازی کردند، آنتونیو رودیگر و دیوید آلابا هستند.

پاردس و ویویان 57.8 درصد از بازی‌هایی را که با هم شروع کرده اند (19 شروع، 11 برد) برنده شده‌اند، در حالی که زوج رئال مادرید 66.6 درصد از بازی هایی را که شروع کرده‌اند (12 شروع، 8 برد) برنده شده‌اند.

تیم والورده تهاجمی‌ترین تیم لیگ از نظر تلاش برای به دست آوردن توپ در بالای زمین است، زیرا می دانند که اگر یک تیم از طریق آنها یا بالاتر از اوج بازی کند، دو مدافع میانی خود همه چیز را پوشش می‌دهند!

آنها با 251 بیشترین گردش مالی را در لیگ برتر اسپانیا به ثبت رساندند. سویا با 217 گل در رتبه دوم فاصله زیادی دارد، در حالی که بیلبائو تعداد دفعات بالای خود را به تعداد گل‌های بیشتری (6) از هر تیم دیگری در این بخش تبدیل کرده است.

آنها حملات خود را به طور متوسط بالاتر از هر تیم دیگری در لالیگا شروع می کنند و از هر تیمی در لیگ برتر اسپانیا نیز اقدامات دفاعی بیشتری دارند.

اما این فقط یک رویکرد تند و سریع نیست. لایه‌ای از تفاوت‌های ظریف به بازی آن‌ها اضافه شد که با جذب هوشمندانه و ظهور بازیکنانی که قبلاً در باشگاه بودند تسهیل می‌شود.

یکی از این خریدها، امضای آنیگو رویز د گالارتا از مایورکا است. اگر بخواهید لیستی از 100 انتقال هیجان انگیز تابستان گذشته را تهیه کنید، رویز دی گالارتا به اتلتیک بیلبائو با انتقال آزاد ممکن است حتی در لیست نامزد نهایی قرار نگیرد .

رویز د گالارتا، هافبک 30 ساله‌ای است که در ایبار به دنیا آمده و در طول دوران حرفه‌ای خود برای باشگاه هایی مانند تیم دوم بارسلونا و لاس پالماس بازی می‌کرد! دو باشگاهی که به خاطر تمایل خود برای نگه داشتن توپ شناخته شده‌اند. او سطحی از کنترل را به تیمی اضافه کرد که اغلب برای یافتن هافبک‌های متعادل‌تر تلاش می‌کند.

آندر هررا ممکن است بهترین مقایسه باشد، اما او امسال 35 ساله می شود و نمی‌تواند همان دقایق قبلی را بازی کند. رویز د گالارتا در جنبه فنی‌تر از مقیاس تودوترانو قرار دارد اما او نیز از مالکیت توپ خجالتی نیست.

به طور متوسط، او 5.7 دوئل در هر 90 برنده می شود و در این فصل تنها از هررا برای هافبک های اتلتیک با بیش از 1000 دقیقه بازی عقب است.

تاثیر رویز د گالارتا را می توان در نتایج باشگاه بیلبائو با حضور او در زمین به بهترین شکل مشاهده کرد. آنها در این فصل که او در لالیگا شروع نکرده است، به همان اندازه بازی‌ها را باخته اند (2/7) که در 17 بازی که او در ترکیب اصلی حضور داشته است.

ظهور سانسته به عنوان یک ملی‌پوش اسپانیایی و یکی از بهترین هافبک‌های تهاجمی لیگ، راه زیادی را برای رفع مشکلی که برای سال‌ها شبیه یک حمله شکسته بود انجام داده است. او در حمله احیا شده و در بیلبائو نقش محوری داشته است.

او در این فصل 0.41 xG غیر پنالتی و پاس گل در هر 90 پاس دارد که با حداقل 1000 دقیقه در بین بازیکنان بیلبائو چهارم است. اما رد پای او در همه جای خط حمله تیم است.

فقط 9 بازیکن در این فصل در لالیگا در سکانس هجومی بیشتری حضور دارند و او همچنین 2.14 موقعیت از بازی آزاد ایجاد می‌کند که تنها پس از یاگو آسپاس در لالیگا این فصل است.

آخرین قطعه پازل ظهور گورکا گوروتا بوده است. در سن 27 سالگی، بدون اینکه هیچ تاثیری در باشگاهی که در آنجا کار خود را آغاز کرد، احساس می‌کرد که فرصت گوروتا رو به اتمام است.

اکنون این بحث وجود دارد که لوئیز د لا فوئنته به بازیکنی مانند گوروتا در تیم اسپانیایی خود نیاز دارد یا خیر؟

گوروتا در xG غیر پنالتی در هر 90 با 0.47 تیم را رهبری می کند.

او در این فصل بیش از هر فصل دیگری در دوران حرفه‌ای خود دقایق بیشتری در لالیگا بازی کرده است. او امسال ، سه گل بیشتر به ثمر رساند!(9) نسبت به بهترین فصل قبلی خود که 6 گل در فصل 2022-23 به ثمر رساند. وی در میان بهترین معیارهای دفاعی برای مهاجمان قرار دارد و بازیکنانی مانند کریم بنزما یا باسکی را پیوند می‌دهد.

او در حال حاضر در سرعتی برای شکست دادن آقای گلی خود در تاریخ (13 گل در لالیگا در فصل 19-2018) است و هم او و هم برادرش می‌توانند تیم‌ها را به صورت عمودی و افقی در هر دو طرف با رویز د گالارتا، سانسته و گوروتا که در فضاهای باز عمل می‌کنند، بکشند. در صورت از دست دادن توپ، آماده جهش هدفمند هستند.

موقعیت فعلی ایناکی ویلیامز بهترین ویژگی‌های او را برجسته می‌کند و برخی از کاستی‌هایی را که در طول سال‌ها دیده‌ایم، یعنی پرداخت کارآمد با حجم بالا، پنهان می‌کند.

نیکو ویلیامز با دریبلینگ یا امتیازگیری در مسیر سریع سوپراستار شدن است که در این فصل جزو سه تیم برتر لالیگا نیست! 56 بازی موفقیت‌آمیز او در بین تمام بازیکنان پنج لیگ برتر اروپا رتبه هشتم را دارد و او 3.35 دریبل در هر 90 دریبل انجام می‌دهد، پس از وینیسیوس جونیور در لالیگا این فصل قرار دارد.

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-46-914x800.png است

این فصل می تواند تبدیل به چیزی خاص برای باشگاه بیلبائو شود!

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

زیدان; آنالیز تاکتیکی زیزو در رئال مادرید

زیدان با وجود اینکه بعد از رئال مادرید مربی تیمی نشد، اما هنوز هم رئال مادرید زیزو، یکی از بهترین تیم‌های دهه اخیر به شمار می‌رود.

زین الدین زیدان یکی از بهترین مربی های دهه ۲۰۱۰ است.

محمدرضا حیدری; فوتبال لب- تنها 10 ماه پس از استعفا، زین الدین زیدان به جایگاه خود بر روی نیمکت رئال مادرید بازگشت. جولن لوپتگی و سانتیاگو سولاری پیش از بازگشت زیدان، دوره‌های کوتاهی را به عنوان سرمربی کهکشانی‌ها سپری کردند و احساس ثباتی که رئال نیاز داشت را، نتوانستند در باشگاه حفظ نمایند.

بحران در کهکشانی ها

با این حال، او به تیمی بازگشت که با رفتن کریستیانو رونالدو به یوونتوس، ضعف عظیمی را حس می‌کرد. اما این بار خواسته مدیریت از او، تفاوتی اساسی داشت. تیم پرمهره تا حدودی از اوج دور و جایگزین آن، از او خواسته شد تا بر دوره بلند مدت و جوان‌سازی نظارت کند و این انتقال نسل را برعهده گرفته و توسعه دهد. این موضوع یک قهرمانی دیگر در لیگ به دنبال داشت؛ تا اینکه زیدان دوباره در ماه می 2021 از رئال جدا شد. شاید مهمتر از آن، نظارت او بر پیشرفت مداوم مارکو آسنسیو، فدریکو والورده و وینیسیوس جونیور بود. بازیکنانی که انتظار می‌رفت تیم جدید را رهبری کنند. رئال پس از استعفای مجدد او در بیانیه‌ای اعلام کرد:

زیدان یکی از نمادهای بزرگ رئال مادرید است. میراث او فراتر از آن چیزی است که به عنوان مربی و بازیکن در باشگاه ما به دست آورده است.

سبک بازی

انتخاب‌ها و عملکرد ثابت تیمی، الهام بخش بسیاری از موفقیت‌های رئال در اولین دوره مربیگری زیدان بود. برای مثال، برای هر دو فینال لیگ قهرمانان 2017 و 2018، او از یک ترکیب یازده نفره یکسان استفاده کرد. اندک تفاوت اما، نقش اصلی ایسکو در سال 2018 بود.

اولویت زیدان همچنین، استفاده از بهترین بازیکنان خود تا زمان تاثیرگذاری مثبت در نقش‌های اصلی آن‌هاست. رونالدو شاید یکی از بهترین مهاجمین داخل محوطه جریمه جهان، در دوره‌ای بود که رئال تحت سرمربیگری زیزو قرار داشت. بنابراین او از نقش خود به عنوان یک مهاجم چپ، با تغییر رول به عنوان مهاجم مرکزی به کار گرفته شد و با کمک به بنزما و موقعیت سازی‌ مناسب او، موقعیت شوتزنی را برای خود فراهم می‌نمود.

بنزما نیز از این تغییر پیشرفت کرد. به ایسکو آزادی عمل داد تا از نقش خود به عنوان پست 10 رئال خلاص شود. این موضوع باعث شد تا بازیکن اسپانیایی، مرتباً با بازیکنانی که از عرض استفاده می‌کردند جابجا شده و ایجاد فضا نماید. همچنین این تغییر رول، اغلب به رونالدو فضای بیشتری در مناطق می‌داد. انجام این کار او همچنین، به برتری نفری در برخی شرایط، در مناطق مختلف کمک می‌کرد. استفاده از این تغییرات، منجر به تسلط رئال بر موقعیت‌ها و فضاها، در زمان مالکیت توپ تحت هدایت زیزو شد.

نوع چینش بازیکنان در تیم کهکشانی زیدان.

تغییر هنگام بازگشت

پس از بازگشت زیدان، استفاده از نقاط مختلق زمین در اولوبت تاکتیکی تیم قرار گرفت. جدایی رونالدو باعث شد تا بنزما نقش متفاوتی را ایفا کند و دوباره در 4-3-3 قرار گیرد. او گاهی از پست اصلی خود تغییر رول می‌داد تا به میانه زمین بیاید. او در پخش توپ، همچنین شکست خطوط دفاعی حریف و تسلط بیشتر بر یک سوم میانی کمک می‌کرد. اما اغلب از او در کنار رونالدو به بهترین نحو مورد استفاده قرار می‌گرفت. بسیاری از کسانی که به رئال آمدند از جمله، ادن هازارد، رودریگو و وینیسیوس، اغلب در بهترین حالت خود در پست وینگر به تیم کمک می‌کردند. در زمان حمله، ترکیبی آن‌ها با اوورلب مارسلو، کارواخال، لوکاس وازکز و فرلاند مندی، که مدافعان کناری‌شان بودند، باعث فضاسازی و ایجاد موقعیت بر روز خطوط کناری و همچنین نفوذ به داخل محوطه حریف می‌شد.

وظایف هافبک‌های میانی نیز به شکلی ظریف تغییر کرد. دو نفر از میان تونی کروس، کاسمیرو و لوکا مودریچ معمولاً دبل پیوت تشکیل می‌دادند، همانطور که در سه قهرمانی متوالی لیگ قهرمانان اروپا انجام دادند.
اضافه شدن والورده در آن پست‌ها نیز، فضای بیشتری را در اطراف بنزما ایجاد کرد. همچنین برای ترکیب در شرایط نیاز به فضای بیشتر، از ایسکو استفاده می‌شد، همانطور که او قبلا در تغییر فورمیشن رئال به چهار چهار دو از خود نشان داد. هافبک‌های مرکزی نیز از فضا استفاده می‌نمودند و با ورود به محوطه جریمه حریف، ایجاد موقعیت گلزنی می‌کردند. معمولاً از طریق فضای مابین مدافعین این نفوذ صورت می‌گرفت. این موضوع باعث تقسیم تعداد گل‌ها میان همه اسکواد می‌شد و دیگر خبری از کانونی به نام کریستیانو رونالدو وجود نداشت.

ترکیب تیم در هنگام بازگشت دوباره زیدان.

زیدان در هنگام پرس و دفاع

میزان اوورلب مدافعان کناری رئال، اهمیت فزاینده‌ای به تعادل دفاعی آنها می‌دهد. کروس، مودریچ و کاسمیرو اغلب در تغذیه مهاجمان، عالی عمل می‌کردند. وقتی حملات شکست می‌خورد، با پرسی سریع در مقابل مدافعان مرکزی‌شان ترکیب می‌شدند تا تلاش برای حمله از روی ضد حمله را خنثی کنند.

هنگامی که آنها چهار چهار دو خود را اتخاذ کردند، موقعیت کروس به سمت چپ و مودریچ به سمت راست، به این معنی بود که نقضه‌های بسیاری از میانه زمین شگل می‌گیرند. همچنین فضا و آزادی عمل بیشتری در بین مهاجمان بوجود می‌آمد. کروس و مودریچ مغز متفکر تمام نقشه‌هایی بودند که توسط مهاجم مربوطه ادامه می‌یافت و یک مدافع کناری با اوورلب در یک سمت و ایسکو در سمت دیگر داشت. این دو هافبک که توسط کاسمیرو همیشه حمایت می‌شدند، در مواقعی که حریف پیش می‌رفت، به طور موثر دفاع می کردند. وجود این دو مدافع کناری، کمک اساسی برای کهکشانی‌ها بود و تقریبا در تمام نقشه‌های تیمی نقش داشتند.

تغییر زیدان به ۳ مهاجم

بازگشت آنها به 4-3-3 در نهایت به تغییر رویکرد ضد پرس آنها کمک کرد. رئال همچنان به شدت و به همان اندازه به پرس ادامه داد و همچنان این کار را با پنج نفر شروع می‌کرد. مدافعان کناری آن‌ها در هنگام بازی در پشت خط میانی، کمتر از آنچه که لازم بود نفوذ می‌کردند، بنابراین حریفان احتمالاً پاس‌های بلند می‌دادند، که منجر به بازپس‌گیری مالکیت رئال در زمین خودی می‌شد، در حالی که زمانی می‌توانستند خیلی نزدیک به دروازه حریف این پرس و بازپس‌گیری را انجام دهند.

از طریق وینگرها، توپ را به مرکز زمین منتقل می‌کردند.در ادامه هافبک‌های میانی وظیفه انتقال توپ از طریق فضای میان مدافعین مرکزی را برعهده داشتند. در حالی که پیش از آن، موج دوم حمله، توسط فولبک‌های پیش تاخته و شماره 10 آن‌ها شکل می‌گرفت. بنابراین آن‌ها چهار نفر بیشتر از قبل در موج بعدی و همچنین بازپس‌گیری توپ داشتند. دفاع بدین صورت بود که پس از رد شدن توپ، مدافعین مرکزی با کمک هافبک‌ها، فضاها را می‌بستند و با پرس به موقع، شرایط را به نفع خود تغییر می‌دادند.

ترکیب تیم زیدان در دو مقطع مربیگری خود در رئال مادرید

جود بلینگهام/ وقتی رویای کودکی به حقیقت پیوست!

امیرحسین مرادی، فوتبال لب – جود بلینگهام در 23 ژوئن سال 2003 در استائربریج انگلستان چشم به جهان گشود و فوتبال خود را در نوجوانی با تیم جوانان این شهر در منطقه نیوکاسل آغاز کرد.

جود بلینگهام در سال 2010 به جوانان بیرمنگام پیوست و بعد از 9 سال تلاش، با قراردادی یک ساله به تیم بزرگسالان این تیم راه یافت؛ مدیران باشگاه بیرمنگام بعد از یک سال با پیشنهاد دورتموند رو به رو شدند!


بلینگهام به دورتموند پیوست و پس از سه‌ سال طلایی و درخشان به تیم محبوب خود از کودکی یعنی رئال مادرید پیوست.


او در کنفرانس خبری معارفه خود در مادرید گفت:

برای من بودن در بهترین باشگاه دنیا یک افتخار بزرگ است و اینجا بسیار مورد لطف قرار گرفته‌ام. ممنون از همه کسانی که کمک کردند این انتقال نهایی شود.


همچنین از خانواده وی از او پرسیدند و او از احساسات خانواده خود به رسانه‌ها نشر داد:

آنها گریه می‌کردند، در حالی که بغض گلویشان را فشرده بود! در واقع این یک لحظه خاص برای آنها بود و برایشان ارزش زیادی داشت. احترامی که باشگاه برای خانواده من قائل شده، باورنکردنی است.


بلینگهام همچنین از لحظه پیشنهاد رئال مادرید به خود صحبت کرد :

من همیشه از علاقه رئال آگاه بودم، اما لحظه کلیدی هشت یا 10 ماه پیش بود، زمانی که پدرم به من گفت رئال مادرید در مورد من سوال کرده است. من انتظارش را نداشتم و لحظه‌ای قلبم ایستاد!


بلینگهام در رئال مادرید شماره 5 را بر تن میکند و از او به عنوان میراث‌دار زیدان یاد میشود؛ او در این مورد توضیح داد :

می‌خواهم از خسوس وایِخو به خاطر دادن شماره پنج تشکر کنم، از خسوس این را پرسیدم و او مرد بزرگی است؛ من زیدان را بسیار تحسین می‌کنم و این شماره‌ای است که به من الهام می‌دهد، من خصوصیاتی متفاوت با زیدان دارم و نمی‌توانم مثل او باشم ولی افتخار می‌کنم شماره او را بر تن خواهم کرد. پیراهن به خودی خود مسئولیت بزرگی است، زیدان کسی است که همیشه برای من ارزش فوق العاده‌ای داشته و برای من بهترین بوده است، می‌خواهم میراث شماره پنج را گسترش دهم!


او از عشق خود به کهکشانی‌ها از کودکی صحبت کرد:

احترامی که در انگلیس برای رئال مادرید قائلند، قابل توجه است؛ من بازی‌های سال‌های گذشته رئال را دیده‌ام و دستاوردهای آنها فوق العاده است، رئال باشگاهی بسیار جذاب و دوست داشتنی است.

سرمربی تیم ملی انگلیس پس از دیدار با بلژیک با جمله ” بلینگهام همیشه تیتر یک است ” به تعریف از این بازیکن پرداخت!

بلینگهام حالا به یکی از مهره‌های اصلی سه شیرها در خط مرکزی تیم ساوتگیت تبدیل شد تا خط هافبک انگلیسی‌ها تا سال‌ها تمدید شود!

انگلیس حالا در سودای قهرمانی در یورو 2024 و همچنین رویای قهرمانی با این نسل طلایی انگلیس در جام جهانی 2026 به سر می‌برد.

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

ظهور قطب جدید کاتالونیا؟ این مگس های سِمج!

ظهور قطب جدید کاتالونیا؟ این مگس های سِمج!

Girona fc

مهدی سهیلی، فوتبال لب – بعد از گذشت هفت هفته از لالیگا کمتر کسی فکر میکرد که تیم خیرونا صدرنشین باشد آن هم بدون باخت!

پایان بی پولی و رسیدن به خوشبختی!

خیرونا اغلب در دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی مرتب بین لیگ های پایین تر اسپانیا جا به جا میشد. آنها حتی در برهه ای به لیگ منطقه ای نیز سقوط کردند! اما با امدن پر ساگوئر به ریاست جمهوری مشکلات مالی برطرف شد.
در سال ۲۰۱۷ گروه سیتی فوتبال که مالکیت منچستر سیتی و نیویورک سیتی و ملبورن سیتی را برعهده داشت؛ بخشی از سهام تیم خیرونا را خریداری کردن و مجهز کردن ورزشگاه و استادیوم تمرینی وضعیت این تیم بهتر شد!

بازگشت به لالیگا با میچل سانچز!

در فصل ۲۰۲۱ هدایت تیم به میگل سانچز سپرده شد. کسی که رایووایکانو و هوئسکا را قهرمان سگوندا کرده بود؛ با خیرونا هم به لالیگا صعود کرد تا سه گانه خودش را تکمیل کند!
سانچز در فصل گذشته به وفور سیستم عوض کرد، ۴-۱-۴-۱ ، ۳-۵-۲ و ۵-۴-۱ سیستم‌های مورد استفاده او بودند.

تاثیر سیتی فوتبال و گواردیولا بر خیرونا!

حضور پِر گورادیولا برادر پپ در کادر مدیریتی باشگاه و همچنین گروه نقل و انتقالاتی تاکتیک گروپ باعث شد آنها فصل را با نقل و انتقالات خوب شروع کنند. پابلو توره ، اریک گارسیا از بارسا ، ساویو از تروا و دائمی کردن قرارداد آنخل هررا از منچسترسیتی مهم ترین نقل و انتقالات این تیم بود!

خیرونا و مگسهای ترسناک سنت نارسیس!

در سال ۱۲۸۶ فرانسوی های همسایه به شهر خیرونا نفوذ کرده بودند. آنها به کلیساها و هر چیز دیگری که در شهر بود حمله می‌کردند و اشیا قدیمی و قیمتی را غارت میکردند. اما اشتباه بزرگ آنها حمله به کلیسای سنت فلیکس و تخریب مقبره سنت نارسیس بود که ناگهان با حمله انبوه مگس های گزنده از مقبره؛ به سربازان فرانسوی حمله کردند و شهر را نجات دادند.
از آنجا بود که مگس نماد شهر خیرونا و سنت نارسیس شد تا جایی که اثر این نماد به سوغاتی ها هم سرایت کرد مانند شکلات با شکل شمایل مگس!

مگس نماد تیم خیرونا !

سیسا (sisa) عروسکی که هر هفته و قبل از بازی‌های خیرونا در مونتیلیوی به زمین می آید.
سیسا یا همان مگس سنت نارسیس نشانگر دفاع از شهر و امید به پیروزی حتی پس از شکست در یک نبرد است. چیزی که خیرونا در این فصل به خوبی آن را ثابت کرده است

هر چه که هست این روزها کام خیرونا و مردمش مانند سوسو (suso ، شیرینی محلی شهر خیرونا) حسابی شیرین است. هر چند طرفداران فوتبال هر هفته منتظر به اصطلاح ترکیدن حباب این تیم هستند اما فعلا خیرونا می‌خواهد به یکه تازی ادامه دهد!
باید دید داستان این مگسهای سمج به کجا ختم می‌شود!

بازگشتی به آن آغوش

Real Madrid Atletico Madrid

در مصاف یکشنبه شب، اتلتیکومادرید میزبان دربی مادرید بود تا روند ناموفق شاگردان دیگو سیمئونه و شروع نه چندان خوب این تیم در این فصل، اندکی بهبود یابد.

Real Madrid Atletico Madrid

امیر احمدی حق، فوتبال لب – اشک‌ها خشکیده، چهره‌ها ورافتاده، گیلاس‌ها خرد شده، نگاه‌ها به قالیچه، موزائیک، چمن سبز و سفید، به کفش‌های بیهوده گره‌زده‌مان، به جوراب‌هایی که اگر در ناحیه پشت ساق‌ها در آن حفرات بیضوی را ایجاد نمیکردیم هم امروز هراس کمتری از ناکارآمدی خود نداشتیم؛ پلک‌هامان بازتر از همیشه، این بار نه از هیجان، نه از اشتیاق دستیابی به آن بلندی‌های غرور آمیز. بلکه در انتظار پایان دست و پا زدن‌های این حلق آویزانمان؛ فرزندانمان در ایالات و ممالکی نه چندان دور، با خاطری که هرگز از ما آسوده تر نیست؛ ما چه بر سر یکدیگر آورده‌ایم رئیس؟

یکشنبه، در خانه، این سرای مجلل نفرین شده که بین ما جدایی انداخت، به دربی بزرگ شهر مادرید می‌رفتیم. 13 شکست و یک پیروزی نه چندان غرور آمیز؛ شرم، فخری که مدت‌هاست لگدمال شده. خرسی که اگرچه در خانه همسایه‌ای نزدیک با هفت پرش خود به سوی توت فرنگی‌های حومه دست درازی کرده بود، اما مگر ضربات ترکه صنوبر مستایا و خیزش ایوان پروودل مزه‌ای از توت باقی می‌گذارد؟ 13 شکست که هویت ما را به یک باره ناپدید می‌کرد؛ مگر نه آنکه ما برای مقابله با بزرگان زاده شده بودیم؟ مگر نه آنکه غرش پوزئیدون برای شکست برزرگانی چون الهه سیبلس طنین انداز شد؟ ما دیگر آن خانواده نیستیم برادر. ما همه پژوهشگرانی هستیم تا دلیلی برای اینکه هنوز از بین نرفته‌ایم بیابیم. ما همه تیم تجسسی بودیم تا بیابیم چرا ما همچنان تحت حمایت خدای تریدنت به دست، آن الهه دریاهای زمینیم؛ مگرنه آنکه باید در طی این سالها به رعایای بی‌جان هادس، حاکم آب‌های زیرین، در جوار رفقایمان، ساکنان مستایا می‌پیوستیم؟

با این همه، اولین نتایج این پژوهش‌ها، با آخرین انتخاب‌های مربی ایتالیایی پدیدار شد. کارلتو آنچلوتی، آن نادان‌ترین فردی که زیرکی‌هایش بارها تحسینم را برمی‌انگیخت نمایان شد. آن حفره ای که در تمامی این 12 دیدار بدون شکست خود چندان هم برای رقبا پنهان نبود، این بار در مقابل اتلتیکومادرید، از همیشه درخشان تر به نظر می‌رسید. پنج بازیکن میانی، با پیرمردی که هرگز در کناره خط طولی زمین توان دنبال کردن ناهوئل مولینا را نداشت؛ این آغاز ماجرای ما بود.

real Atletico passmap
رئال با قرار دادن پنج هافبک در مرکز زمین، عملا راه پیش روی مرکزی را برای اتلتیکومادرید بست و در عوض مشارکت پایین بازیکنان در نواحی کناری امکان تشکیل مثلث های هجومی قرمز و سفید ها را فراهم کرد.

حاشیه‌های کناری زمین از همیشه خلوت‌تر، نوید حکمرانی بی چون و چرای مثلث‌های شاگردان سیمئونه در لب خط و نیم فضاها را میداد؛ و اتفاقی که پیش‌بینی میشد بسیار زود به وقوع پیوست.

درحالی که درخت کریسمس رئال مادرید به نگین‌هایی چون فده والورده، ادوارد کاماوینگا و تونی کروس پا به سن گذاشته مطرز شده بود، این بهترین گلزن فصل پیش والنسیا بود که با اتمام مصدومیت خود، آماده تهدید منطقه تحت پوشش والورده و لوکاس وازکز بود. با برش دقیق ارسال داخل پا، مهاجم نه چندان محبوب روخی بلانکوس، از فضای همیشه کافی بین مدافعین خط چهار نفره استفاده کرد و زنگ‌های خطر برای صدرنشینان اسپانیا را به صدا در آورد.

نقطه ضعف از قبل هم آشکارتر شد؛ شاید اکنون افراد بیشتری به یاد آوردند که آرایش کهنه و موفق شش هفته ابتدایی، به چه دلیل در فوتبال نوین منسوخ شده بود. ما بار دیگر آشکار ساز ضعف بزرگان فوتبال شده بودیم، هرچند شاید حکومت این لیگ به قدری علاقه‌مند به قوانین فدرال نباشد و این دشمنان کاتالان ما باشند که با یاری فرزند قدرنادیده‌مان از این آشکارسازی بهره جویی می‌کنند.

در رهبری پیرمرد ایتالیایی اما این بازیکنان بودند که خود را با نقطه ضعف‌ها تطبیق می‌دادند؛ ربع ساعت بعد، داوید آلابا با چشمانی آگاه‌تر، حرکات مهاجم اسپانیایی را دنبال کرد. فدریکو والورده و وازکز، با هراس بیشتر و از فاصله‌ای کمتر، فعالیت ساموئل لینوی برزیلی را زیر نظر گرفتند. اما مشکل این ضعف آنها نبود. لینو با خارج کردن دو مسئول جناح راست، فضا را در اختیار سائول نیگوئز، این کدر و نرم‌ترین الماس کهنه سیویتاس متروپولیتانو، قرار داد. مکثی برای چرخش و ارسال به فضای کذایی رخ نداد، آلابا با هوشیاری موراتا را دنبال کرد، ولی آن فضای همیشگی هرگز با دنبال کردن کاپیتان ماتادورها تحت ضمانت قرار نمی‌گرفت. بلکه این بار، ستاره‌ای نه چندان ناشناخته در حفره مذکور درخشید. آنتوان گریزمان، این منفورترین پدیده‌ای که بار دیگر محبوبیت او سکوهای ورزشگاه را به جهش‌های متوالی دعوت می‌کرد. برتری یاران چولو سیمئونه را دوچندان کرده بود. جهش‌ها بیهوده نبود. ما شاخه‌های توت فرنگی را لمس کرده ایم برادر!

هافبک آلمانی قرار بود به واسطه ناتوانی فیزیکی بدن پا به سن گذاشته‌اش، گذرگاه رستگاری پسران ماتریس در جناح راست باشد؛ اگرچه با حرکات زیرکانه آنتوان گریزمان، این مهم بارها زمینه ساز تاخت و تازهای ناهوئل مولینا و مارکوس یورنته شد، اما هرگز فراموش نخواهیم کرد که وظیفه تطبیق سفیدپوشان، توسط مهره‌های درون زمین صورت می‌گیرد.

Real Madrid Atletico Line Up
کنش هجومی اتلتیکومادرید؛ گریزمان با خارج کردن فران گارسیا از موقعیت، فضایی برای فرار مولینا فراهم میکند؛ حضور یورنته و موراتا از دخالت مدافعین وسط جلوگیری میکند. به دنبال ناتوانی کروس در همراهی مولینا، دقایقی بعد کاماوینگا مسئول پوشش این نوع حملات میشود.

اما پرافتخارترین مربی اروپا در لیگ قهرمانان، به خوبی از لحظاتی که ستاره‌های روزهای پیشین، بیشترین پتانسیل برگرداندن ورق را برای تیمشان دارند آگاه بود؛ ارسال والورده با تجمع حداکثری مدافعین قرمز و سفیدپوش همراه شد و شاگردان سیمئونه، با خط دفاعی پنج نفره خود امیدوار بودند از تهدیدات هوایی همشهری، آن هم در نبود خوزلو مصون باشند. اما با این تمهیدات، آنها توپ را در جلوی پای یکی از شوتزن‌ترین افراد دیدند. این ناکافی‌ترین ساویچ برای پرواز از چمن متروپولیتانو، تراژدی را به خاطر همه مان آورد؛ آیا به راستی بزرگان در حضور تمام ضعف‌هایشان از مقام بزرگی نزول نخواهند کرد؟

مگر نه آنکه آشکار کردن ضعف بزرگان باید با بهره‌برداری مفید و با لبخندی به ارزش سه امتیاز، با تلنگری به ارزش یک شکست و از دست رفتن آن 12 بازی توام باشد؟ نه، ما بار دیگر بیهودگی خود را به یاد آورده‌ایم.

فضاها برای دریبل های رودریگو بسیار تنگ بود؛ فرصت‌ها برای ورود بلینگهام به محوطه بسیار محدود بود. به اندازه یک بازگشت مدافع برای پوشش ارسال والورده و وازکز؛ اما با دیدن توپ زیر پای تونی کروس، این دشمن کهنه همیشه پیروز، هراس در خط مقدم قرمز و سفیدها پدیدار شد؛ آن چنان که مارکوس یورنته، این آخرین به جامانده روزهای درخشان تریپیر و سوارز در 20-21 ، سراسیمه به دنبال متوقف کردن هافبک آلمانی به فضای بلوکه کردن توپ دوید. دویدنی مناسب برای فرار به عمق کور مدافعین لالیگا، اما بیش از حد کافی برای مقاومت در برابر حیله مرد آلمانی. توپ در ابتدا به پای راست سپرده شد و سپس به تور دروازه. اشک هامان بار دیگر فرصت تشکیل یافته بودند تا در پایان نیمه بازی، ما را همراهی کنند و فقط آفساید رودیگر بود که از تکمیل این تراژدی جلوگیری کرد.

در فوتبال، این تاکتیسین‌ها هستند که حین انجام بازی، برای پوشش ضعف‌های دفاعی خود تلاش می‌کنند؛ چنین چیزی در بازی رهبران رخ نمی‌دهد. شاگردان آنچلوتی، اگرچه با مهره‌های متفاوت، اما با همان آرایش سابق به زمین سبز بازگشتند؛ هوشیاری وازکز هرگز برای پیشگیری از رخداد دوباره آنچه دیده بودیم، کافی نبود. ساموئل لینو با حرکت رو به داخل خود، مدافع اسپانیایی را به دنبال خود کشید تا سائول نیگوئز پس دریافت پاس گریزمان، از فضای حاکم گریخته ایالت شرقی نهایت استفاده را کرد و ارسال دیگری را روانه موراتا کرد. کپا و کاماوینگا، فقط نقش نزدیک‌ترین تماشاگران این صحنه را به عهده گرفتند.

ادعا کردیم که از اشتباهاتمان درس گرفتیم. در شب بازگشت خوزه ما خیمنز، پس از دستیابی دوباره به اختلاف دوگله، شاگردان مرد سیاهپوش توپ را تقدیم کرده و به دفاع از دژ خود پرداختند. آنها در طول بازی با استفاده تکراری از ماریو هرموسو در مرکز، تا حدودی برتری عددی رقیب در میانه را خنثی کرده بودند، اما اکنون این اجازه در اختیار سفیدپوشان بود و تا مرز منطقه 14، مزاحمتی برای پاسکاری های نه چندان مفید آنها دیده نمی‌شد.

Atletico Madrid passmap
چیدمان اتلتیکومادرید و حضور مرکزی ماریو هرموسو؛ به دلیل بازگشت وی به خط دفاع در نیمه دوم، نقطه به کارگیری تقریبی این بازیکن، اندکی عقب تر از کوکه میباشد.
zone 14 plot
نقشه پاس های نیم فضا و منطقه 14 دو تیم ؛ کنش های هجومی فراوان رئال مادرید موفق به بازکردن قفل دروازه اوبلاک در نیمه دوم نشد.

همه چیز بر طبق اصول روزهای اوج تیم دیگو سیمئونه می‌چرخید. استفاده بهینه از کمترین کنش های تهاجمی؛ دفاع کم اشتباهی که با مصدومیت های مکرر خیمنز، خداحافظی گودین و پا به سن گذاشتن ساویچ مدتها از خاطر همگان رفته است، این بار در ناکام گذاشتن رقیب همشهری مفید واقع شده بود و با وجود اختیار تام در مرکز زمین، سربازان مرد آرژانتینی با هوشیاری از پدید آمدن موقعیت های ارزشمند رقیب، پیشگیری کردند.

xG Plot

بزرگان، بار دیگر، اگرچه در نبود مهره های ارزشمند تدافعی، بدون امتیاز از خانه ما خارج شده بودند؛ اما مگر نه آنکه در بسیاری از آن 13 شکست وضعیت خود روخی بلانکوس در غیاب اندک بازیکنان سرشناس تیم رخ داده بود؟ مگر نه آنکه به وضوح برتری تاکتیکی و عدم پوشش ضعف‌ها از رختکن سفیدپوشان عامل اصلی شکستشان بود؟ چولو سیمئونه مجوز یافت تا یک شب دیگر با خواندن “Allez Allez”  این پیروزی خانگی را جشن بگیرد. نه به عنوان آشتی این کوچک‌ترین خانواده، نه به عنوان پرواز ققنوسی که در آتش دو سال فاجعه بار اخیر سوخته، بلکه به عنوان شبی زیبا در این خانه نفرین شده که می تواند کوچک‌ترین دلیل فعلی افتخار الهه پوزئیدون به رعایای وفادار خود باشد. فصلی طولانی در انتظار آنهاست …

مجسمه سیبلس