علیرضا خلیلی، فوتباللب – الکساندر-آرنولد، از آکادمی لیورپول به تیم اصلی آمد. او در ۳۴۹ بازی خود ۸۶ پاس گل و ۲۲ گل به ثمر رساند. همواره از او بهعنوان نمادی از وفاداری و هویت شهر لیورپول یاد میشد. با این حال، تصمیم او برای ترک تیم محبوبش بدون دریافت هیچ هزینه انتقالی، احساسات هواداران را جریحهدار کرد. بسیاری از طرفداران قدیمی، مانند مایکل ویکهام، این اقدام را «بیاحترامی به باشگاهی که او را ساخت» توصیف کردند و معتقدند اعلام این خبر در میانه رقابتهای قهرمانی لیگ برتر، تمرکز تیم را برهم زد.
میراث در مقابل جاهطلبی: چرا مادرید؟
انتقال به رئال مادرید برای الکساندر-آرنولد فرصتی استثنایی محسوب میشود. او که تمامی جامهای مهم از جمله لیگ قهرمانان اروپا و لیگ برتر را با لیورپول فتح کرده، اکنون بهدنبال تقویت میراث فردی خود است. در مصاحبهای با اسکای اسپورتس، او بر آرزوی کسب توپ طلا تأکید کرد. موضوعی که برخی هواداران آن را نشانه بیتوجهی به ارزشهای جمعی تیم تفسیر کردند. از سوی دیگر، همکاری با ستارگانی چون جود بلینگهام و کیلیان امباپه در مادرید، فرصتی بینظیر برای رشد حرفهای اوست .
مقایسه با پیشینیان: درسهایی از گذشته
واکنش تند هواداران لیورپول به تصمیم ترنت، یادآور خروج استیو مکمنهمن در سال ۱۹۹۹ به مادرید است. مکمنهمن که دو بار قهرمان لیگ قهرمانان با مادرید شد، هرگز جایگاه سابق خود در دل هواداران لیورپول را بازنیافت. حتی استیون جرارد، اسطوره این تیم، در سال ۲۰۱۰ به انتقال به مادرید نزدیک شد، اما وفاداریاش مانع از این تصمیم شد. این مقایسهها نشان میدهد که هویت محلی در لیورپول اهمیتی فراتر از موفقیتهای فردی دارد.
انتقاد از مدیریت باشگاه: چرا اجازه دادند آرنولد رایگان برود؟
بسیاری از تحلیلگران، خروج الکساندر-آرنولد را نتیجه بیکفایتی مدیریت لیورپول در تمدید قرارداد میدانند. پاتریک اوهانلون، هوادار قدیمی، معتقد است: «اگر او رایگان برود، لیورپول نمیتواند ادعا کند که از نام او سود مالی نبرده است. او ۲۲ سال به این باشگاه خدمت کرده و هیچ بدهی به هواداران ندارد» . این در حالی است که ارزش بازار او حدود ۸۰ میلیون پوند برآورد میشود .
آینده مبهم: آیا آرنولد میتواند دوباره محبوب شود؟
اگرچه الکساندر-آرنولد اکنون به «دشمن عمومی شماره یک» لیورپول تبدیل شد. برخی معتقدند تاریخ داوری نهایی را انجام خواهد داد. فرزر واتسون، روزنامهنگار ورزشی، میگوید: «خشم هواداران نشاندهنده تناقض در ذهنیت آنهاست. ترنت ۳۴۹ بازی برای لیورپول انجام داد و حق دارد چالش جدیدی را تجربه کند» . موفقیت در مادرید ممکن است خاطرات تلخ را کمرنگ کند، اما بهگفته مایکل فیتزهاریس، هواداران هرگز انتقال رایگان او را نخواهند بخشید.
زندگی ترنت الکساندر-آرنولد، از آن روزی که هواداری جوان نام او را بر پشت پیراهنش دید تا امروز که همان پیراهن به نماد خشم تبدیل شده، تحولی شگرف را تجربه کرده است. این داستان نهتنها درباره انتخابهای یک فوتبالیست، بلکه درباره تعارض بین وفاداری محلی و جاهطلبی جهانی است. چه او در مادرید به اوج برسد یا نه، میراث او در لیورپول همواره با این فصل از تاریخ گره خواهد خورد.
علیرضا خلیلی، فوتباللب – دنیل فارکه، سرمربی لیدز یونایتد، با وجود از دست دادن فرصت صدرنشینی در چمپیونشیپ، اعلام کرد که «کاملاً مطمئن» است تیمش فصل آینده در لیگ برتر انگلیس بازی خواهد کرد.
تساوی دیرهنگام سوانزی در الند رود
گل تساویبخش زان ویپوتنیک در دقیقه ۹۶، سوانزی سیتی را به تساوی ۲-۲ مقابل لیدز رساند. همین امر باعث شد این تیم با ۲ امتیاز کمتر از شفیلد یونایتد (صدرنشین جدید) قرار گیرد. شفیلد با پیروزی ۳-۱ مقابل کاونتری در روز جمعه به رده اول صعود کرد.
لیدز اواخر ماه گذشته با پیروزی در برامال لین، ۵ امتیاز از شفیلد پیش بود. اما با کسب تنها ۶ امتیاز از ۵ بازی اخیر، حالا در رده دوم جدول قرار دارد و تنها با اختلاف گل از برنلی (سوم) پیش است.
فارکه: «صعود قطعی است»
فارکه در کنفرانس خبری تأکید کرد:
ما مراحل بسیار زیادی را پشت سر گذاشتیم و اکنون در آخرین قدم هستیم که همیشه سختترین مرحله است. هرگز تضمینی برای موفقیت وجود ندارد، اما ما قبلاً در چنین موقعیتی بودهایم. میدانم رهبری جدول گاهی چقدر پیچیده است، اما میدانم برای عبور از این مرحله چه چیزی لازم است. ما همه تلاشمان را میکنیم تا بازیکنان بهترین شانس را برای برد این قدم نهایی داشته باشند.
او افزود:
این فصل ما پیشتاز بودهایم و هنوز هم اگر ببریم، در میان دو تیم اول خواهیم بود، چون برنلی و شفیلد باید مقابل هم بازی کنند.
لیدز: از رکورد به تساوی
لیدز شروع ایدهآلی داشت و برندن آرونسون در دقیقه اول گلزنی کرد. در ادامه، ایان مزلیر دروازهبان لیدز یک ضربه پنالتی را مهار کرد، اما اشتباهش منجر به گل تساوی هری دارلینگ شد. سپس ویلی گنونتو با به ثمر رساندن گل دوم، امید به پیروزی را زنده کرد. اما ویپوتنیک در دقایق پایانی بازی را مساوی کرد.
این تساوی در تضاد آشکار با شادی هواداران لیدز پس از پیروزیهای متوالی مقابل ساندرلند و شفیلد در هفتههای گذشته بود.
واکنش فارکه به عملکرد تیم
فارکه در مصاحبه با BBC Radio Leeds گفت:
ورزش همیشه آسان نیست. در یک فصل طولانی، گاهی اوقات شکست میخورید. واکنش تیم ما به گل تساوی اول حیرتانگیز بود. بازیکنان ذخیره هم تأثیرگذار بودند، مخصوصاً گنونتو که نزدیک بود قهرمان بازی شود.
لیدز با ۲ امتیاز کمتر از شفیلد، اما با بازی در دست، هنوز شانس بالایی برای صعود مستقیم دارد.
رقابت فشرده بین ۳ تیم برتر (شفیلد، لیدز، برنلی) تا پایان فصل ادامه خواهد داشت.
آروین منصوری، فوتباللب – گل پیروزی بخش دنی ولبک برای برایتون در برابر بورنموث در 25 فوریه 2025 باعث شد که او با پاسکال گروس به عنوان بهترین گلزن تاریخ باشگاه در با 30 گل در پریمیرلیگ برابری کند.
ولبک آخرین گلزن 51 باشگاهی است که در پریمیرلیگ بازی کردند، اما بهترین بازیکن در هر یک از این تیمها چه کسی است؟
بهترین گلزن هر باشگاه در تاریخ لیگ برتر چه کسی هست؟
در لیست زیر بازیکنانی هستند که بیشترین گل را برای هر یک از 51 باشگاهی که از سال 1992 در لیگ برتر بازی کردند به ثمر رساندند.
هری کین تنها بازیکنی است که حداقل 200 گل برای یک باشگاه در این رقابتها به ثمر رسانده است. کاپیتان انگلیس پیش از اینکه از این باشگاه جدا شود، 213 بار برای اسپرز گلزنی کرده بود.
تنها 10 باشگاه حداقل 100 گل برای یک بازیکن در پریمیرلیگ دیدند. در حالی که آلن شیرر تنها بازیکنی است که حداقل 100 گل برای دو باشگاه در این رقابتها توانست به ثمر برساند.
شیرر یکی از دو بازیکنی است که در کنار کریس وود در صدر جدول گلزنهای پریمیرلیگ برای دو باشگاه جداگانه قرار دارد. بازیکن نیوزیلندی رکورد خود را در ناتینگهام فارست (33 گل) با گلزنی مقابل فولام در 15 فوریه 2025 افزایش داد. این مهاجم همچنین با زدن 49 گل در رقابت برای کلارتز، از بهترینهای برنلی بود.
کاردیف سیتی با جوردون موچ که در فصل 2013-2014 هفت گل برای باشگاه ولزی به ثمر رساند، رکورد کمترین گلزده تاریخ لیگ برتر را دارد.
آیا هیچ بازیکنی به شکستن رکورد بهترین گلزن باشگاه نزدیک است؟
یوآن ویسا ممکن است در حال حاضر با 39 گل برنتفورد بهترین گلزن این تیم لندنی در پریمیرلیگ باشد. اما هم تیمیاش برایان امبومو تنها دو گل با این آمار فاصله دارد (37) و یک گل بیشتر از رکورددار قبلی آیون تونی که 36 گل برای این باشگاه به ثمر رساند. احتمالاً تا پایان فصل درگیری بین این زوج وجود دارد.
اولی واتکینز 71 گل برای استون ویلا به ثمر رسانده است که پس از گابی آگبونلاهور در رده دوم قرار دارد. ملی پوش انگلیسی تنها با سه گل دیگر با رکورد آگبونلاهور در ویلا (74) برابری می کند.
روملو لوکاکو به عنوان برترین گلزن اورتون در لیگ برتر (68 گل) تاج را در اختیار دارد، اما دومینیک کالورت-لوین با 57 گل اکنون 11 گل خارج از خانه است. این آمار برابر با تیم کیهیل در باشگاه است، اما چهار عدد از مجموع 60 دانکن فرگوسن کمتر است.
برای هر مهاجم معمولی، کسری 105 گل اختلاف مضحکی برای غلبه بر آن خواهد بود، اما ارلینگ هالند طبیعی نیست. این بازیکن نروژی در حال حاضر 83 گل در منچسترسیتی به ثمر رسانده و در حال حاضر به دنبال 184 گل سرخیو آگوئرو در این باشگاه است. چند فصل دیگر و او ممکن است به آمار آرژانتینی نزدیک شود.
مایکل آنتونیو در ردهبندی تاریخ وستهم برای گلهای لیگ برتر پیشتاز است (68)، اما با مصدومیت شدیدی که آینده او در این باشگاه را زیر سوال میبرد، جارود بوون میتواند از تعداد گلهایش پیشی بگیرد. بوون در حال حاضر 18 گل خارج از خانه (50 گل) دارد اما سن و سالی در کنار خود دارد.
آرین اختری، فوتباللب – در جدیدترین قسمت پادکست The Athletic FC، ایو اکنوولییر به همراه فیل هِی و گییرمو رای، نویسنده ویژه رئال مادرید، درباره تأثیر رسانههای اسپانیایی در کمک به رئال برای جذب اهداف نقل و انتقالاتیاش و اینکه چگونه ترنت الکساندر-آرنولد میتواند جانشین ایدهآلی برای تونی کروس باشد، صحبت کردند. یک نسخه با ویرایش از متن مصاحبه به اختصار منتشر شد.
شیوه نقل و انتقالات رئال مادرید
آیو:
گییرمو، یک سؤال کوتاه درباره شیوه نقل و انتقالاتی رئال مادرید. تو درباره قراردادهای داوید آلابا، آنتونیو رودیگر و کیلیان امباپه صحبت کردی که همگی بهصورت رایگان انجام شدند. باشگاه شاید این موضوع را انکار کند، اما نحوه استفاده آنها از رسانهها برای زمینهسازی چنین انتقالهایی جالب است. ما از دو سال پیش درباره ترنت میشنیدیم، پیش از آنکه این انتقال اصلاً ممکن باشد. به یاد دارم که ماجرای انتقال امباپه در حالی که هنوز در پاریسنژرمن بود، مدتها ادامه داشت. آنها خیلی خوب میدانند که چگونه از این اهرمهای فشار استفاده کنند تا به خواستههایشان برسند، درست است؟
گییرمو:
بله، گاهی حتی برای من هم این روند عجیب به نظر میرسد. یادم میآید درموت کوریگان (خبرنگار The Athletic در لالیگا) مقالهای درباره نحوه پوشش رسانههای اسپانیایی از اهداف نقل و انتقالاتی رئال مادرید نوشت. این یک رویه معمول برای رئال است. آنها معمولاً اهداف خود را به رسانهها درز میدهند، اما درعینحال، با احتیاط و در خفا عمل میکنند.
آنها تقریباً دو سال روی این انتقال کار کردهاند و تا چند ماه پیش، هیچکس واقعاً نمیدانست که این مذاکرات چقدر پیشرفته است. آنچه مشخص است این است که رئال مادرید روش متفاوتی برای انجام این کارها دارد و پیش از این بارها از این روش استفاده کرده است، مثلاً در مورد جود بلینگهام.
آنها از بازیکنان فعلی خود، مانند بلینگهام، برای متقاعد کردن دیگران و ایفای نقش سفیر در جذب بازیکنان جدید استفاده میکنند. این یک روش واقعاً جالب است و ثابت شده که موفقیتآمیز است.
ترنت و جود، در رئال مادرید؟
آیو:
بله، باید بگویم که ترنت و جود دوستان بسیار صمیمی هستند، پس کاملاً متوجه منظورت میشوم. جود همانطور که میگویند، در نقش «ایجنت جود» ظاهر شد! فیل، بیایید خودمان را جای بازیکن بگذاریم. ترنت دوران حرفهای فوقالعادهای داشته و حالا رئال مادرید به سراغش آمده است. هیچکدام از ما واقعاً نمیدانیم چنین موقعیتی چه حسی دارد، اما این پیشنهادی است که رد کردنش بسیار سخت خواهد بود، نه؟
فیل:
دقیقاً همینطور است، و البته این پیشنهاد برای رئال مادرید راحتتر از اکثر باشگاههای دیگر اروپایی است. آنها در این زمینه بسیار هوشمندانه عمل میکنند، درست همانطور که در ماجرای امباپه هم دیدیم. صحبت درباره نقش رسانهها باعث شد به رودری هم فکر کنم. انتقال او هم ناگهان مطرح شد، و پیش از آنکه دچار پارگی رباط صلیبی شود، از او بهعنوان یکی از اهداف آینده رئال مادرید یاد میشد. به نظر میرسد که آنها بسیار ماهرانه زمینهسازی میکنند و میدانند که این داستانها در رسانهها جا میافتند و تبدیل به بخشی از روایت میشوند.
این روش لزوماً باعث قطعی شدن انتقالها نمیشود، اما وقتی بازیکنان یا باشگاهها احساس کنند که تحت تأثیر این فضا قرار گرفتهاند، مقاومت در برابر آن دشوار میشود. از دیدگاه ترنت الکساندر-آرنولد، این یک انتقال بزرگ است-یک انتقال فوقالعاده. او کاملاً میداند که وارد چه فضایی میشود، از وضعیت تیم آگاه است و میداند که در رئال مادرید چه میزان توجه و فشاری بر دوش او خواهد بود.
این موضوع چیزهای زیادی را درباره رئال مادرید نشان میدهد؛ اینکه میتوانند بازیکنانی مثل امباپه و ترنت الکساندر-آرنولد را متقاعد کنند که شجاعت این را داشته باشند که صبر کنند و بهصورت آزاد از باشگاهشان جدا شوند، در حالی که میدانند این تصمیم در باشگاهی که ترک میکنند، بسیار ناپسند خواهد بود. اما رئال مادرید آن اعتبار و نفوذ را دارد، و به همین دلیل میتواند چنین کارهایی را انجام دهد.
جانشین کارواخال؟ یا بیشتر!
گییرمو:
بله، کاملاً درست است. همچنین از دیدگاه کادر فنی، باید گفت که آنها الکساندر-آرنولد را فقط بهعنوان یک مدافع معمولی یا یک دفاع راست عادی نمیبینند. نباید این انتقال را فقط بهعنوان «آنها جانشین دنی کارواخال را جذب کردند» در نظر بگیریم، و این همان چیزی است که این انتقال را مهمتر میکند.
زیرا پس از جدایی تونی کروس، این احساس در رئال مادرید شکل گرفت که خط میانی و بخش بازیسازی تیم نیاز به تقویت دارد. کادر فنی کارلو آنجلوتی معتقد است که با حضور ترنت الکساندر-آرنولد، بازیسازی رئال مادرید بهبود خواهد یافت و همچنین روی ضربات ایستگاهی نیز تأثیر مثبتی خواهد گذاشت.
آنها بیشتر روی جنبه هجومی او تمرکز دارند، زیرا میدانند که از نظر مهارتهای دفاعی، ممکن است کمی ضعف داشته باشد، اما همچنان میتواند یک مهره بسیار قدرتمند در فاز هجومی باشد.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
مهران قهرمانی – فوتبال لب، باشگاه رئال مادرید در فصل 25-2024 همچنان یکی از مدعیان اصلی قهرمانی در اروپا و اسپانیاست. با این حال، پشت نتایج درخشان و حضور در صدر رقابتها، چالشها و بحرانهایی نهفته است که توجه بسیاری از کارشناسان و هواداران را به خود جلب کرده است.
در آخرین بازی پیش از وقفه بازیهای ملی، رئال مادرید موفق شد ویارئال را با نتیجه 2-1 شکست دهد. اما کارلو آنچلوتی، سرمربی ایتالیایی تیم، از عملکرد بازیکنانش راضی نبود. او به شدت از فشردگی برنامه مسابقات انتقاد کرد و اعلام نمود که تیمش در 15 روز پنج بازی انجام داده است؛ بهویژه اینکه بازی با ویارئال تنها 66 ساعت پس از دیدار پرتنش برابر اتلتیکو مادرید در لیگ قهرمانان اروپا برگزار شد؛ دیداری که تا ضربات پنالتی ادامه یافت.
آنچلوتی حتی پا را فراتر گذاشت و گفت که از این پس رئال مادرید بدون فاصله 72 ساعته بین بازیها حاضر به میدان رفتن نخواهد بود. همچنین آنها توانستند با نتیجهی 3-2 لگانس را شکست دهند و در یک قدمی بارسلونا، البته با یک بازی بیشتر قرارگیرند.
آیا آنچلوتی خود مقصر است؟
در حالیکه آنچلوتی از کمبود استراحت گلایه دارد، آمارها نشان میدهد که رئال مادرید در فصل جاری لالیگا کمترین میزان تعویض را در میان تمامی تیمها داشته است. این تیم به طور میانگین تنها ۳.۷۹ تعویض در هر بازی انجام داده و مجموعاً 106 تعویض در 28 بازی لالیگا داشته است. این در حالی است که تیمهایی چون اتلتیک بیلبائو و رایو وایکانو هر کدام 140 تعویض در همین تعداد بازی انجام دادهاند.
رئال مادرید تنها در 7 بازی از 28 دیدار خود از هر پنج تعویض ممکن استفاده کرده است (25%)، در حالیکه بارسلونا 20 بار و اتلتیکو مادرید 24 بار از تمامی تعویضهای خود بهره بردهاند.
بازیکنانی مانند فدریکو والورده و کیلیان امباپه به ترتیب 3694 و 3586 دقیقه در این فصل بازی کردهاند. بیشتر از هر بازیکن دیگری در ترکیب رئال. در مقابل، آردا گولر تنها 1088 دقیقه و اندریک فقط 496 دقیقه در زمین حضور داشتهاند، که این عدد در بازی شب گذشته آردا، 66 دقیقه افزایش را به خود دید. پس از بازی با ویارئال، والورده در پاسخ به پرسشی درباره مصدومیتش گفت: «مصدوم نیستم، فقط واقعاً خیلی خستهام.»
درگیری آردا گولر با دومینیک سوبوسلای
در جریان وقفه بازیهای ملی، موضوع کمبود دقایق بازی آردا گولر در رئال مادرید به یکی از مباحث داغ تبدیل شد. آردا گولر، هافبک جوان رئال، پس از بازی تیم ملی ترکیه مقابل مجارستان در چارچوب لیگ ملتها، با دومینیک سوبوسلای، کاپیتان تیم ملی مجارستان، درگیری لفظی پیدا کرد.
ماجرا از جایی آغاز شد که سوبوسلای در یک پست اینستاگرامی، با اشاره به دقایق بازی آردا گولر در رئال (1088 دقیقه)، او را مورد تمسخر قرار داد. گولر که در بازی برگشت 6-1 مقابل مجارستان گلزنی کرده بود، در پاسخ به این تمسخر نوشت: «این پسر یه جوکه! 6 تا گل هم کافی نیست که دهنتو ببندی؟»
این اتفاق باعث شد تا موضوع استفاده نکردن از استعدادهای جوان در رئال بار دیگر در کانون توجه قرار بگیرد. برخی از اعضای هیئت مدیره باشگاه نیز بر این باورند که آنچلوتی در استفاده از بازیکنانی مانند گولر و اندریک بیش از حد محتاط است.
موج مصدومیتها و کمبود نفرات در دفاع
یکی از مهمترین دلایل دست خالی بودن آنچلوتی، مصدومیتهای پیدرپی بازیکنان در دو فصل اخیر است. تیبو کورتوا، ادر میلیتائو و داوید آلابا فصل گذشته بهدلیل پارگی رباط صلیبی طولانیمدت از میادین دور بودند. امسال نیز میلیتائو مجدداً با همان مصدومیت مواجه شده است. دنی کارواخال نیز بهمدت طولانی در ترکیب غایب است.
در این فصل همچنین دنی سبایوس، فرلان مندی، رودریگو، امباپه و کورتوا نیز مدتی را بهدلیل مصدومیت از دست دادند. تنها آندری لونین، رائول آسنسیو، لوکا مودریچ، گولر و اندریک از مصدومیت دور ماندهاند.
آینده نقل و انتقالات و نقشههای جدید رئال مادرید
در ژانویه، لیورپول درخواست رئال برای جذب ترنت الکساندر آرنولد را رد کرد. با این حال، گزارشها و شایعات از توافق باشگاه برای جذب او بهعنوان بازیکن آزاد در تابستان خبر میدهند. کادر فنی او را نهتنها مدافعی مطمئن، بلکه مهرهای خلاق میدانند. همچنین باشگاه به جذب دین هویسن، مدافع اسپانیایی بورنموث و مارتین زوبیمندی، هافبک اسپانیایی سوسیداد به گوش علاقمند است.
جایگاه بازیکنان آکادمی
در این میان، تنها بازیکن آکادمی که از فرصتها استفاده کرده، رائول آسنسیو، مدافع میانی 22 ساله است که پس از ارتقاء از کاستیا، 2113 دقیقه بازی کرده و حتی به تیم ملی اسپانیا دعوت شده است. قرارداد او بهزودی تا سال 2029 تمدید میشود.
اما سایر بازیکنان آکادمی که با تیم تمرین میکنند، دقایق اندکی به میدان رفتهاند: خاکوبو رامون (102دقیقه)، دیهگو آگوآدو (90)، لورنزو آگوآدو (67)، چما آندرس (34)، گونزالو گارسیا (8) و دنیل یانیز (1 دقیقه).
در این وقفه ملی، تنها دو بازیکن بدون دعوتنامه ملی باقی ماندند: فران گارسیا و لوکاس واسکز. این دو، که هر دو در گذشته از آکادمی رئال جدا شده و سپس بازگشتهاند، احتمالاً در بازی مقابل لگانس در لالیگا فیکس خواهند بود. این تصمیم میتواند فرصتی برای استراحت به والورده باشد که در نیمه دوم بازی اروگوئه برابر بولیوی به میدان رفت.
کمکاری در نقل و انتقالات
ترکیب ناقص رئال تنها بهخاطر مصدومیتها نیست. در سه پنجره نقل و انتقالاتی گذشته، باشگاه هیچ مدافع جدیدی جذب نکرد، در حالیکه آنچلوتی و کادرش صریحاً خواستار تقویت تیم بودند. این کمکاری حالا در مقاطع حساس کار را سخت کرده است. برای مثال، در دیدار برابر منچسترسیتی در لیگ قهرمانان، آنچلوتی مجبور شد شوامنی را در قلب دفاع و والورده را در پست دفاع راست به میدان بفرستد. با این حال، اعضایی از هیئت مدیره از این سیاست دفاع میکنند؛ چرا که سال گذشته رئال با همین ترکیب و تغییر پستها، موفق به کسب دوگانه لیگ و اروپا شد.
ماراتن سهگانه برای رئال مادرید ادامه دارد
با وجود همه این مشکلات، رئال مادرید همچنان در سه جبهه مبارزه میکند. آنها در لیگ قهرمانان اروپا به جمع هشت تیم نهایی رسیدهاند، در کوپا دل ری 1-0 از رئال سوسیداد پیش هستند و در لالیگا تنها با یک بازی کمتر، همامتیاز با تیم صدرنشین بارسلونا هستند.
ادامه این مسیر نیازمند مدیریت بهتر بازیکنان و استفاده بهینه از نیمکت است. آنچلوتی باید بتواند با بهرهگیری هوشمندانه از جوانان، خستگی ستارگان اصلی را کاهش دهد. در غیر این صورت، خستگی و کمبود عمق ترکیب ممکن است مانع از رسیدن رئال مادرید به سهگانه تاریخی شود.
امیر محمد کلانتری، فوتباللب – با کمی دقت و بازنگری، میتوان به طور خلاصه گفت که تفاوتهای بین یورگن کلوپ و آرنه اسلات عمدتاً از شیوه های تعامل آنها با دوگانگی هایی مانند پیشگامی و واکنش پذیری، بازی تهاجمی و صبر و حوصله، ریسک پذیری و احتیاط، و مواردی از این دست ناشی میشود. نتیجه تحلیل ها نشان داد که اسلات بهعنوان مربی آگاهانه تر عمل میکند. این مقاله نیز احتمالا به نتیجهگیری های مشابهی ختم شود. زیرا نحوه سازماندهی تیم در حالت بدون مالکیت توپ، تا حد زیادی نشاندهنده نحوه چینش و تنظیمات آنها در زمان مالکیت توپ است.
بازیسازی از عقب — ایجاد فضا
بیایید بحث را با بازیسازی از عقب زمین شروع کنیم. این تاکتیک به مرحلهای از بازی اشاره دارد که توسط دروازهبان آغاز میشود. در فاز بازیسازی از عقب زمین (وقتی گردش توپ با دروازهبان شروع میشود)، معمولاً بازیکنان بازیساز (مدافعان و هافبک های مرکزی) تا حدی از بقیه تیم جدا میشوند. این در حالی است که خط حمله تا حد ممکن بالا میایستند و خط دفاعی حریف را ثابت نگه میدارند تا نتوانند برای پشتیبانی از پرس، به جلو بیایند.
هدف این تاکتیک، حرکت در عمق و روبهجلو تا حد ممکن است تا فاصله بیشتری بین خطوط لاینآپ حریف ایجاد شود. این کار، فضای بیشتری برای بازیکنان در فاز بازیسازی بازی فراهم میکند. این اثر خصوصاً بین بازیکنان خط اول پرس و خط دوم پرس (ساپورتکننده) آنها رخ میدهد.
شناخته شده ترین مربی که از این تاکتیک استفاده میکند، روبرتو دیزربی است.
شاختار دونتسکِ روبرتو دیزربی، مثالی است که در آن جایگیری بازیکنان در عمق زمین و نزدیک به دروازه خودی، به افراط رسید. میتوان روزنه عظیم ایجاد شده در فضای زمین را مشاهده کرد. در صورت تصمیم خط اول پرس حریف برای ایجاد فشار، حریف آماده استفاده از روزنه های خالی است.
اهمیت جایگیری
بخشی از بازی مقابل برنتفورد، در دقیقه 32، لیورپول توپ را لو داد. در همین حال فضای عظیم ایجاد شده بین خطوط را مشاهده میکردیم. پس از بازپسگیری توپ، لیورپول بلافاصله خود را در موقعیتی مییابد که به دلیل جدایی تاکتیکی بازیکنان بازیسازِ حمله از مهاجمان، قادر به پیشروی در این فضاها میشود.
همچنین در آن صحنه از بازی شاهد مزایای ورود هافبکها به محوطه ۱۸ قدم بودیم. پویایی مک آلیستر در این انتقال توپ تهاجمی (ارسال پاس و حرکت به جلو) بسیار ارزشمند است.
یک نمونه شماتیک از چگونگی ایجاد فضا از طریق جایگیری در عمق بازیکنان بازیساز.
در صحنه ای که اشاره کردیم، سوبوسلای همان امکان را دارد که به شماره ۷ و شماره ۱۰ در این تصویر اعطا شد. یعنی گزینه نفوذ به عمق برای ایجاد موقعیت های پویا باقی ماندن در موقعیت بالا برای جدال بر سر توپ دوم. البته در صورتی که تیم تصمیم به بازی بلند بگیرد.
هرچه فضایی که یک تیم باید در هنگام اجرای پرس کاور کند بیشتر باشد، اثربخشی پرس کاهش مییابد.
شروع پرس مهم است؟
این بخشی از دلیل موضوعی است که چرا تیمها اغلب ترجیح میدهند پرس خود را زمانی آغاز کنند که توپ به نواحی کناری زمین منتقل میشود. چرا که در این مناطق فضای کمتری وجود دارد. همچنین در آنجا زوایای کمتری برای تیم حریف جهت پیشبرد توپ قابل استفاده است.
اثر دیگر جایگیری در عمق بازیکنان بازیساز، ایجاد فضای خالی برای هافبک های بالایی است. این کار این امکان را میدهد تا با شروع جریان توپ، بتوانند از موقعیتهای بالاتر خود به این فضاها وارد شوند.
این استفاده از حرکت هدفمند بازیکنان به فضای خالی برای دریافت توپ، امکانات متنوعی ایجاد میکند که سرعت جریان بازی را افزایش میدهد. این کار چیزی به نام ” حرکات بدون توپ ” خلق میکند:
نیم چرخش: دریافت توپ و بلافاصله چرخیدن به منظور فرار از فشار و انتقال توپ به فضای خالی (مانند رایان گراونبرخ)
ترکیب سه نفره: الگوی پاسکاری میان سه بازیکن. معمولاً با هدف دستیابی به بازیکنی آزاد به کار میرود. بازیکنی که در موقعیت بهتری از لحاظ زمان و فضا جهت اجرای یک اقدام رو به جلو قرار دارد.
یک – دو: پاسکاری بین دو بازیکن که معمولاً برای ایجاد شرایطی طراحی شد که یک بازیکن بتواند از وضعیت تنگ و پر فشار خارج شود.
در مورد چگونگی ایجاد فضا در مرحله بازیسازی از عمق زمین صحبت کردیم. حالا نگاهی مکنیم به نوع ساختار هایی که آرنه اسلات وقتی توپ از دروازهبان میشود، استفاده میکند.
چینش مدنظر آرنه اسلات
به نظر میرسد آرنه اسلات این آرایش های بازیسازی را ترجیح میدهد: 4–1، 4–2، 3–3.
ویژگی اصلی این ساختارها تمایل شکل تیم به گسترش یا کاهش عرض زمین با استفاده از فولبک ها است. همراه با اصرار بر حفظ برتری عددی در اطراف توپ تا جایی که ممکن باشد.
از آنجایی که ساختار تیمی همیشه به شکلی افراطی به جهت سمتی که توپ در آن قرار دارد حرکت میکند تا در صورت از دست دادن توپ، محافظت شوند و فضایی در سمت مقابل ایجاد کنند که به راحتی قابل استفاده باشد. پس میتوان به ترنت الکساندر آرنولد و ویرجیل فندایک فکر کرد. این دو بازیکن بیشترین سوئیچ های بازی را در لیگ انجام دادند. برای درک بهتر این موضوع، ترنت ۱۰ بار پاس مورب به کودی خاکپو و ۶ پاس به رابرتسون ارسال کرده است. در حالی که فندایک ۷ جا به جایی منطقه بازی به سمت محمد صلاح را انجام داد. این فضا به صورت جمعی ایجاد میشود و سپس توسط فرد یا افراد مورد استفاده قرار میگیرد.
هنگام مشاهده بازیکنان خاص در تیم آرنه اسلات (که ویرجیل فندایک میتواند مثال بارزی باشد)، همواره قصد نمایش بازی و حرکات تکنیک-تاکتیکی وجود دارد. این به تیم اجازه میدهد توپ را به شیوهای ساختاریافته، زیبا و پویا پیش ببرد.
تکنیک-تاکتیکی
تکنیک-تاکتیکی اصطلاحی است که به اقدامات فنی خاصی اشاره دارد که توسط یک بازیکن اجرا میشود تا تیم بتواند ایده تاکتیکی را عملی کند. در ادامه نمونههایی از این رفتارها آورده شده است:
مکث روی توپ قبل از انجام حرکت بعدی. ایجاد مکث عمدی پس از دریافت توپ برای جلب فشار حریف و در نتیجه ایجاد فضای خالی در مناطق بالایی که قابل استفاده است.
استفاده از جهتگیری بدن برای فریب حریف. جهتگیری بدن به یک سمت خاص برای فریب حریف و جلب فشار از آن جهت، سپس ارسال پاس به جهت مخالف.
استفاده از کف پا برای پنهانسازی جهت پاس بعدی. قراردادن کف پا روی توپ بهمنظور مخفی نگهداشتن جهت پاس یا شوت بعدی (معمولاً توسط دروازهبانان، اما مدافعان مرکزی نیز این تکنیک را اجرا میکنند).
اهمیت جایگیری هافبکهای مرکزی. جایگیری هافبکهای مرکزی در سطوح مختلف به جهت ایجاد زاویه پاس متنوع و همچنین کمک به فضاسازی در ساختار دفاعی حریف، برای پیشروی راحتتر در هنگام حمله.
تمام این جزئیات فنی، حرکات فردی هستند که کیفیت اجرای طرح تاکتیکی را تعیین میکنند. اگر مدافعان شما نتوانند با شگرد های انفرادی، زاویه مطلوب برای ارسال پاس به جلو را ایجاد کنند، اجرای هدف تمرکز بازیکنان در مرکز زمین، چه معنایی دارد؟
در دوران یورگن کلوپ، تأکید کمتری بر حفظ کنترل در هنگام مالکیت توپ وجود داشت. فلسفه کلی او مبتنی بر پیشبرد سریع توپ به منطقه بعدی در کوتاهترین زمان ممکن و با استفاده از روشی ذاتاً آشفته بود. کنترل روند بازی از طریق پرسینگ فشرده و همان پرس پس از از دست دادن توپ).
ارتباط، لینک و گردش توپ عرضی با استفاده از فولبک های تیم
این بخش به بررسی جایگیری فولبک ها در مرحله بازیسازی اختصاص دارد. در مورد اینکه چگونه آنها نه تنها به خنثی کردن پرس حریف کمک میکنند بلکه با استفاده از ارتباط افقی، میتوانند از طریق بازی کوتاه، بلند یا اطراف فشار حریف بازی کنند.
برای شروع بحث، در اینجا نقل قولی از آرنه اسلات آورده شده است که بهخوبی مزایای موقعیت نسبی فولبک ها را خلاصه میکند:
اگر فولبک ها همه در خط طولی قرار بگیرند و شما به آنها پاس دهید، آنها بسیار از سایر بازیکنان دور هستند و مدت زیادی طول میکشد تا توپ به آنجا برسد.”
بنابراین، اگر بازیکنان نزدیکتر به یکدیگر بازی کنند، توپ سریعتر از پای بازیکن به پای دیگری میرود و این به حریف زمان کمتری برای دفاع میدهد.
اکنون، قبل از اینکه ادامه دهیم، باید بفهمیم که ارتباط افقی چیست.
اغلب شما پاسهای سریع افقی به طرفین در خط دفاعی را مشاهده کرده اید. این تاکتیک، همراه با حرکات پویای بازیکن دریافتکننده برای قرار گرفتن در موقعیتی که رو به جلو دریافت را انجام دهد، اهمیت خود را به وضوح نشان میدهد.
شما میتوانید توپ را به صورت بهینه از یک سمت به سمت دیگر جابهجا کنید تا در صورتی که تیم حریف به اندازه کافی سریع نبوده باشد و بلوک دفاعی خود را برای جلوگیری از عمل پیشروندهی شما جابهجا نکرده باشد، بتوانید پروگرسیو پاس ها را از میان یا اطراف بلوک دفاعی حریف ارسال کنید.
بنابراین، در اصل اتصال افقی مستقیماً میزان توانایی یک تیم دفاعکننده در حفظ فشردگی افقی را میسنجد، که معیاری است برای سنجش اینکه یک تیم چقدر خوب میتواند از سمتی به سمت دیگر حرکت کند، در حالی که فاصلهی مناسبی از توپ را حفظ میکند.
فولبک ها
برای شروع، چندین عامل وجود دارد که آرنه اسلات هنگام تصمیمگیری درباره نحوه قرارگیری مدافعان کناری خود در نظر میگیرد. در این بخش از بحث، میخواهیم روی دو عامل اصلی تمرکز کنیم
وقتی فشار تیم مقابل زیاد است، معمولاً مشاهده میکنیم که فولبک ها به یاران خود در مرکز زمین نزدیکتر قرار میگیرند تا فاصله انتقال توپ کاهش یابد. این کار باعث میشود توپ با سرعت بیشتری بین بازیکنان جا به جا شود و فشار حریف را بیاثر کند.
اگر توپ در سمت چپ بازی شود، اغلب میبینیم که ترنت الکساندر آرنولد به خط میانی برمیگردد و به عنوان پیووت دوم در کنار رایان گراونبرخ قرار میگیرد. این کار برای ایجاد یک گزینه پاس افقی دیگر انجام میشود تا از فضای ایجادشده در اثر جا به جایی حریف به سمت توپ استفاده شود.
جهت پرس حریف مهمترین عامل است. حریف چند بازیکن را در خط پرس اول خود قرار داده است؟ ۲ بازیکن؟ ۳ بازیکن؟ این مسئله تأثیر مستقیمی دارد. زیرا منطقی نیست که ۴ بازیکن در خط دفاعی داشته باشیم در حالی که حریف فقط ۲ بازیکن را برای پرس بالا میفرستد.
موقعیت گیری فولبک ها در عمق زمین، برای آنها امکان ارسال پاس مورب را فراهم میکند. از دیدگاه بازیسازی (و حتی در یکسوم نهایی)، پاس های مورب زمانی حیاتی هستند که میخواهیم شرایطی ایجاد کنیم که هافبکها توپ را رو به جلو دریافت کنند یا در موقعیتی قرار بگیرند که بتوانند توپ را به جلو حرکت دهند.
جمعبندی
برای به پایان رساندن این بحث، باید به چند نکته توجه کنیم. در سیستم آرنه اسلات ، رویکرد لیورپول در مرحله بازیسازی واضح و قابل تکرار بوده است، چیزی که در سطوح تیمی، گروهی و فردی مشهود است.
چه در جایگری در عمق بازیکنان بازیساز برای ایجاد فضا جهت بهرهگیری از توانایی های حمل توپ رایان گراونبرخ و چه در استفاده از ارتباط افقی برای فراهم کردن امکان ارسال پاسهای مورب توسط فولبک ها، روشهای آرنه اسلات عمدی و مؤثر هستند.
بهتر است شباهت های آن را با سیستم مربیانی مانند روبرتو دیزربی، پپ گواردیولا و البته یورگن کلوپ مقایسه کنیم تا درک بهتری از قابل تکرار بودن اصول او داشته باشیم.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
عادات پاسکاری در میان دروازهبان ها تغییر کرده, اما تا چه حد؟
عماد معمار، فوتباللب – این یک واقعیت ثابت شد که نقش دروازهبانها در طول 20 سال گذشته تغییر چشمگیری کرد. اما در اینجا ما این تحولات را با امار و اعداد بررسی میکنیم. انقلاب فوتبال در قرن جدید, جایگاه دروازهبان را به کلی عوض کرد.
آنچه که زمانی به عنوان آخرین لایه دفاعی در نظر گرفته میشد, امروزه تبدیل به اولین خط حمله شده است. به نحوی که دروازهبانان امروزه بیشتر از هر زمان دیگری صاحب توپ هستند و نقش کلیدیای در طراحی حرکات هجومی تیمهایشان دارند.
بازیسازی از عقب به یک اصطلاح معروف و یک شیوه بیلدآپ تبدیل شد که موفقیت یا عدم موفقیت آن تا حد بسیار زیادی (اگر نگوییم کاملا) به تسلط دروازهبان روی توپ بستگی دارد.
احتمالا هیچ یک از این اطلاعات برای شما جدید نیست و دلایل این تحول هم به احتمال زیاد چیز تازهای نیستند. موفقیت پپ گواردیولا در سال 2016 باعث شد تا در لیگ برتر, تمرکز زیادی به مالکیت توپ معطوف شود. درست 3 سال بعد, قانونگذاران فوتبال قانونی که طبق آن, ضربات دروازه باید به بیرون از محوطه جریمه ارسال میشدند را حذف کردند. اما شاید شواهد آماری این موضوع برای شما جدید باشد.
اهمیت بازیسازی در دروازهبانها
افزایش اهمیت بازیسازی از خط دفاعی در دو دههی گذشته را میتوان با بررسی افزایش تعداد پاسهای موفق در نیمهی دفاعی زمین در بالاترین سطح فوتبال نشان داد. نمودارهای زیر تغییرات این آمار را برای هر یک از پنج لیگ برتر اروپا از فصل 07-2006 به صورت میانگین در هر بازی نمایش میدهند.
این تغییر بیشتر از همه در لیگ برتر انگلیس مشهود است. جایی که در فصل 07-2006 به طور میانگین در هر بازی, 221.9 پاس موفق در یک سوم دفاعی رد و بدل میشد. اما در فصل 25-2024 این عدد به 385.6 پاس در هر بازی رسید. که این یک افزایش 73.8 درصدی است. در حالی که بقیه لیگها در بازه زمانی مشابه, پیشرفتی بیش از 55.2 درصد را تجربه نکردند. صرف نظر از اینکه این مورد چقدر میتواند باعث یکنواختی رقابتها شود. همیشه در آمارها جزئیات بسیاری وجود دارند که در این مقاله ما بررسی خواهیم کرد. چگونه عادات دروازهبان در این سالیان دچار تغییر شد.
برای مثال, در زیر ما نقشه پاس Nicky Weaver, دروازهبان منچسترسیتی در فصل 07-2006 را داریم.
اما چرا او؟ چون دقت پاس 44.24 درصدی او, نزدیکترین مقدار به میانگین لیگ (44.25%) برای دروازهبانانی با حداقل 1000 دقیقه حضور در زمین بود. پس میتوانیم عملکرد او را با تقریب خوبی به عنوان نمایندهی آن دوره در نظر بگیریم.
و حالا ما رابرت سانچزی را داریم که با دقت 69.44% نزدیکترین عملکرد نسبت به میانگین (69.04%) را دارد.
تفاوتها چشمگیر هستند. همانطور که انتظارش را داشتید، اما ظهور این تغییرات بهصورت کاملاً واضح (البته مقدار زیادی رنگ خاکستری و قرمز هم در آن میتوان دید) واقعاً نشان میدهد که چگونه فوتبال در این زمینه دستخوش تحول شد.
قوانین جدید، مشکلساز یا کمککننده؟
بدون شک، حذف قوانینی که دروازهبان را وادار میکردند تا ضربات دروازه را به خارج از محوطه جریمه ارسال کنند، نقش کلیدی در تغییر عادات بازی داشت. اما این تغییرات پیش از آن نیز آغاز شدند.
دادههای اپتا درباره دقت پاس دروازهبانها تا فصل 04-2003 بازمیگردد. از آن زمان تا فصل11-2010, میانگین دقت پاس دروازهبان در محدوده 40 درصد باقی ماند و تنها به حداکثر 45.95% رسید.
اما از فصل 12-2011 به بعد، این درصد تقریباً هر فصل افزایش یافت تا اینکه سال گذشته به اوج خود یعنی 69.5% رسید. این فصل نیز 68.9% است که دومین درصد بالای ثبتشده محسوب میشود، اما همچنان ممکن است افزایش یابد.
بزرگترین افزایش بین دو فصل از نظر درصدی در فصل 20-2019 رخ داد. زمانی که میانگین دقت پاس از 56.2% به 61.4% جهش کرد. چرا که تیمها شروع به آزمایش حفظ ضربات دروازه در محدوده محوطه جریمه خود کردند.
در لیگ برتر این فصل، دو تیم بهطور ویژه به اجرای این سبک پایبند هستند.
باشگاه چلسی، سانچز، 84% از ضربات دروازه خود را درون محوطه جریمه بازی میکند. که بیشترین درصد در بین 20 تیم لیگ برتر در این فصل محسوب میشود. این رقم آنها را کمی بالاتر از تاتنهام قرار میدهد، که 82% از ضربات دروازه خود را در داخل محوطه جریمه ارسال میکنند.
با این حال، این ارقام نشاندهندهی تمرکز هر دو تیم بر بازیسازی از خط دفاعی هستند. اگرچه تاتنهام درصد کمی کمتر از چلسی از ضربات دروازه را درون محوطه جریمه بازی میکند، اما شاگردان آنژه پوستکوگلو تنها 6% از این ضربات را مستقیماً به خارج از یکسوم دفاعی ارسال کردهاند.
در مقابل، چلسی 14% از ضربات دروازه خود را به یکسوم میانی و حمله میفرستد، که نشان میدهد تاتنهام حتی نسبت به آنها نیز پایبندتر به این سبک بازی است.
بازیسازی، نقش جدید دروازهبانها
اینها بهطور قابلتوجهی بارزترین نمونهها از بازیسازی از خط دفاعی با پاسهای کوتاه از دروازهبان در شروع مجدد هستند.
هر تیم دیگری حداقل 22% از ضربات دروازه خود را خارج از یکسوم دفاعی بازی میکند، و 13 تیم بیش از 40% از ضربات دروازه خود را خارج از یکسوم دفاعی ارسال میکنند.
اما اجازه ندهید که این موضوع شما را فریب دهد تا فکر کنید بازیسازی از خط دفاعی یک مد گذرا بوده که در حال کنار رفتن است.
در واقع، از 17 تیمی که در لیگ برتر این فصل و فصل گذشته رقابت کردهاند، 11 تیم نسبت به فصل 24-2023 درصد بیشتری از ضربات دروازه خود را درون محوطه جریمه بازی میکنند.
البته که تغییرات مدیریتی تأثیر زیادی در این زمینه دارند. برای مثال، افزایش 34.7 درصدی چلسی از فصل گذشته به وضوح تحت تأثیر انتصاب انزو مارسکا در تابستان قرار گرفته است.
اما تیمهایی نیز وجود دارند که عاداتشان بدون تغییر در کادر فنی تکامل یافته است. برنتفورد (+16 درصد) تیمی است که بزرگترین تغییر تناسبی در بازیسازی از ضربات دروازه داخل محوطه جریمه خود را تجربه کرده است. توماس فرانک در هر چهار فصل اخیر باشگاه در لیگ برتر مسئول بوده است و این فصل بیشترین سهم از مالکیت توپ (48%) را به ثبت رساندهاند. بدون شک، دقت بیشتر در ضربات دروازه نقش مهمی در این تغییر دارد.
محوطه جریمه، آغازگر بازیسازی
وقتی به لیگ بهطور کلی در فصل 2024-25 نگاه میکنیم، بهطور میانگین، تیمها 50.7% از ضربات دروازه خود را درون محوطه جریمه حفظ میکنند، که نسبت به 44.6% در فصل گذشته افزایش یافته است. بنابراین، با وجود تمرکز ظاهری بیشتر بر روی انتقالات سریع، ضد حملات و فوتبال مستقیم، پاسهای کوتاه از خط دفاعی همچنان روند رو به رشدی دارد.
اما این بدان معنا نیست که استثنائاتی وجود ندارد.
آرسنال همان سرمربی فصل گذشته را دارند و در این فصل ضربات دروازه خود را خیلی کمتر از فصل قبل وامحوطه جریمه بازی کردهاند، با کاهش 15.8 درصدی.
توپچی ها یکی از تیمهای جالب در این زمینه هستند زیرا به طور کلی تصور میشود که در حفظ توپ مرتب و منظم هستند، اما در واقع تعداد تیمهایی که ضربات دروازهشان را بلندتر از آرسنال بازی میکنند، چندان زیاد نیست.
در فصل 25-2024، 52% از ضربات دروازه این تیم خارج از یکسوم دفاعی بازی شد. که آنها را در این معیار در جایگاه هفتم قرار میدهد. در فصل 24-2023، آنها در جایگاه چهاردهم بودند و تنها 36.5% از ضربات دروازهشان را خارج از یکسوم دفاعی بازی کرده بودند.
تغییر قابلتوجهی در منچستریونایتد نیز مشاهده شد.
دارو یا درد؟
آندره اونانا پیش از فصل 24-2023 به منظور مؤثرتر کردن بازیسازی از خط دفاعی به منچستریونایتد پیوست. او در فصل گذشته این تغییر به 62% از ضربات دروازهشان که درون محوطه جریمه بازی شده بود، منجر شد.
اما این فصل، توزیع ضربات دروازهها بهطور مساوی بین ضربات درون محوطه جریمه و خارج از آن تقسیم شد. به طوری که 48% از ضربات دروازهشان خارج از یکسوم دفاعی بازی شده است. این تغییر به وضوح نشاندهندهی تغییر رویکرد سرمربی جدید، روبن آموریم، است. که به نظر میرسد میخواهد تیم در یکسوم دفاعی خود ریسک کمتری کند. که با توجه به فرم ضعیف تیم تحت هدایت او، قابل درک است.
با این حال، در واقع اونانا تنها 26% از ضربات دروازهاش را درون محوطه جریمه خود بازی کرد. ارقام منچستریونایتد در این زمینه، با این حال، تحت تأثیر این واقعیت قرار دارند. که 59 ضربه دروازه توسط بازیکنان دیگر زده شد. و از این تعداد 58 ضربه در داخل محدوده محوطه جریمه پاس داده شده است.
همانطور که از مکانهای نهایی ضربات دروازه اونانا در زیر میبینید، او معمولا بازی را به جناح چپ برده و تقریباً هرگز به جناح راست نمیبرد. در حالی که در فصل 24-2023، پخش ضربات او بسیار متنوعتر بود.
متز سلز نیز مستثنی نماند!
تغییرات عادات متز سلز از فصل گذشته به این فصل را نمیتوان نادیده گرفت.
در فصل 24-2023، دروازهبان ناتینگهام فارست 42.6% از ضربات دروازهاش را – که هفتمین درصد بزرگ در لیگ بود – به همتیمیهایش در محوطه جریمه خود ارسال کرد. اما در این فصل، این درصد به شدت کاهش یافت و به 16.7% رسید.
این تغییرات نشاندهندهی تبدیل شدن ناتینگهام فارست به تیمی بسیار مستقیمتر و متمرکز بر ترنزیشن ها از زمان انتصاب نونو اسپیریتو سانتو در دسامبر ۲۰۲۳ است، بهویژه در این فصل.
آیا این یادآوری از دوران گذشته است؟ شاید، اما نادیده گرفتن این موضوع به عنوان دلیلی بر کمبود تفکر، ضرر بزرگی به واقعیت وارد میکند که فارست در این فصل بسیار موفق بود. و بخش زیادی از این موفقیت به این برمیگردد که نونو فوراً پس از انتصابش نیاز به “بازی سریع” با تاکتیکهای مستقیم را شناسایی کرد.
سلز قطعاً برای همین رویکردخریداری شد، با این که میانگین مسافت ضربات دروازهاش در فصل 25-2024 به 52.9 متر رسید که طولانیترین مسافت در بین افرادی است که حداقل 50 ضربه دروازه زدند.
دروازهبان رکوردداری از بندر
سپس جوردن پیکفورد را داریم، که به طور معمول به خاطر ضربات دروازه بسیار بلند معروف است. وقتی تمام انواع پاسها در نظر گرفته میشوند، (نه فقط ضربات دروازه)، دروازهبان اورتون ۴۵ توپ به محوطه جریمه حریف ارسال میکند که ۱۹ مورد بیشتر از هر دروازهبان دیگری است.
آرون رمزدیل هم شایسته یادآوری ویژهای است. با وجود اینکه برای تیم ساوتهمپتون بازی میکند که از سبک بازی مبتنی بر مالکیت توپ استفاده کرده، او در جایگاه سوم برای طولانیترین میانگین ضربات دروازه (51.8 متر) قرار دارد. به طور مشابه، رمزدیل – به طرز شگفتانگیزی – به طور میانگین 9.0 توپ بلند به پل اونواچو ارسال میکند برای هر 90 دقیقهای که این مهاجم نیجریهای در زمین است؛ بعد از او، پیکفورد با 5.0 توپ بلند به دامینیک کالورت-لوین در هر90 دقیقه در رتبه بعدی قرار دارد.
به هر حال، باید گفت که اینها استثنا هستند.
طول میانگین پاسهای دروازهبانها در جریان بازی از فصل24-2023 افزایش یافت. اما تفاوت آن جزئی است و هنوز هم در راستای کاهش عمومی در طی دورهای است که Opta این دادهها را از آن زمان (از فصل 14-2013) ثبت کردند.
در آن زمان، میانگین مسافت 40.5 متر بود؛ در فصل 25-2024، این مقدار به 29.7 متر کاهش یافت. به طور مشابه، طول ضربات دروازه همچنان کاهش مییابد، به طوری که میانگین این فصل 33.3 متر است که تقریباً سه متر کوتاهتر از فصل 24-2023 (36.1 متر) و تقریباً 23 متر کوتاهتر از فصل 14-2013 (56 متر) است.
پاداش یا هزینه برای دروازهبان؟
ولی این سوال همیشه وجود دارد که آیا این ریسک, ارزش پاداشش را دارد یا نه؟
این اتفاق تصادفی نیست که turnover ها – بازپسگیری توپ در فاصله 40 متری از دروازه حریف – که منجر به شوت و گل میشود، در 15 سال گذشته به طور قابل توجهی افزایش داشت.
مسلماً، این فقط به دلیل بازی از عقب یا دروازهبانهای نامناسب که سعی در حفظ توپ دارند، نیست، اما بدون شک این سبک ریسکپذیر بازی تأثیرگذار بوده است.
هیچوقت پاسخ قطعی برای بحث ریسک در برابر پاداش وجود نخواهد داشت، زیرا دیدگاهها از تیم به تیم و بازیکن به بازیکن متفاوت خواهد بود. بنابراین، مگر اینکه هر باشگاه دقیقا به همان شیوه بازی کند. ذهنیت و نظر شخصی همیشه حاکم خواهد بود.
اما در همینجا است که جذابیت فوتبال پنهان است. مطمئناً، ممکن است برخی احساس کنند که ورزش به سمت یکنواخت تر شدن رفت – و شاید هم چنین باشد، چه کسی میتواند بگوید؟ – اما هنوز هم به اندازه کافی ظرافت و تحول مداوم وجود دارد که اوضاع را جالب نگه دارد.
برای مثال به منچسترسیتی نگاه کنید. بسیاری ممکن است آنها را به عنوان تیمی که بیشتر از همه به بازی از عقب علاقه دارد در دورهای که چنین سبکی غالب است، در نظر بگیرند. اما ادرسون این فصل رکورد جدیدی برای بیشترین پاس گل ثبتشده توسط یک دروازهبان در یک فصل لیگ برتر (3) به ثبت رساند و هر سه پاس گل او شامل توپهای بلند بود.
نوآوری و تلاش برای یک قدم جلوتر بودن از بقیه همیشه اجزای حیاتی در ترکیب همیشه در حال تغییر فوتبال سطح بالا خواهند بود.
اما قرار نیست که نتوانید با الهام از گذشته، نوآوری کنید.
نیما حیدری مقدم، فوتبال لب – مسابقههای قهرمانی در انگلستان و فرانسه تقریباً به اتمام رسیدهاند، اما رقابت در لالیگا همچنان هیجانانگیز باقی مانده است. بارسلونا و رئال مادرید هر دو با ۶۰ امتیاز برابر هستند و اتلتیکو مادرید پس از شکست ۴-۲ مقابل تیم هانسی فلیک در روز یکشنبه، اکنون چهار امتیاز عقبتر از دو تیم پیشتاز قرار دارد.
هر تیم نقاط قوت خود را دارد. بارسلونا در حمله مهارت بینظیری دارد، اتلتیکو همچنان در دفاع قوی است و رئال مادرید در جایی بین این دو قرار دارد و همیشه قادر به کسب نتیجه در لحظات کلیدی است.
اما کدام باشگاه در پایان فصل در ماه می در صدر جدول خواهد بود؟ پیشبینیهای اوپتا بارسلونا را بهعنوان قهرمان احتمالی قوی معرفی میکنند، اما برای دو تیم پایتخت اسپانیا نیز میتوان شانس قائل شد.
بارسلونا در صدر لالیگا (28 بازی، 60 امتیاز)، کورس لالیگا
ممکن است قابل درک باشد که فکر کنید بارسلونا قرار بود بدون مشکل قهرمان لالیگا شود؛ به خصوص پس از شروعی طوفانی که فصل را رقم زدند. این تصور به ویژه بعد از پیروزی ۴-۰ خارج از خانه در برابر رئال مادرید در ماه اکتبر که آن را به ۱۰ برد و ۳۷ گل از ۱۱ بازی ابتدایی فصل رساند، تقویت شد.
همچنین، شما تنها کسی نبودید که احتمال دادید تیم هانسی فلیک، فقط دو ماه بعد، همه چیز را از دست بدهد. زیرا الکساندر سورلوث با یک گل دقیقه آخر برای اتلتیکو مادرید، فاصله تیم صدرنشین را به ۸ امتیاز کاهش داد.
این فصل از فوقالعاده به عجیب نوسان داشته است. اما بارسلونا بالاخره فرم وحشتناک و تثبیتشدهای را پیدا کرده است. آنها در سال ۲۰۲۵ شکست نخوردند، مجموعهای از ۱۸ بازی، که حداقل در ۱۱ بازی از این ۱۸ بازی، سه گل یا بیشتر زدهاند. آنها حتی انتقام خود را از اتلتیکو با بردی دیرهنگام در متروپولیتانو در یکشنبه گرفتهاند و دوباره مسابقه قهرمانی را در دستان خود گرفتند.
فلیک، نقطهی عطف بارسا
حضور فلیک در تابستان، شدت جدیدی به سبک مالکیت محور بارسلونا اضافه کرد. رویکردی که تلاش میکرد تیمهای حریف را در سراسر زمین گسترش دهد. و سپس با پاسهای دقیق از مدافعان میانی به بازیسازان تکنیکی از میان زمین ضربه بزند. هیچکس بهتر از رافینیا نمیتواند ترکیب فیزیک و خلاقیت نزدیک را نمایندگی کند. او در این فصل ۲۷ گل و ۱۸ پاس گل ثبت کرد. از نقشی که به او آزادی داد تا هم در عمق زمین قرار گیرد و هم رو به جلو حرکت کند.
هیچ تیمی در پنج لیگ برتر اروپا به اندازه بارسلونا این فصل تلاش برای نفوذ به پشت خط دفاعی انجام نداده است. و همچنین هیچ بازیکنی بیش از رافینیا چنین کاری را نتوانست ثبت کند. او توانایی رسیدن به سرعت بالا را بارها و بارها نشان داد.
پدری، عصای کاربردی در لالیگا
بازگشت پدری پس از مصدومیت، همچنین به تقویت خط حمله بارسلونا کمک کرد. او یک هافبک تنظیمکننده ریتم بازی است که از خلاقیت کافی برای باز کردن دفاعهای فشرده برخوردار است. پاس معلق او برای فرمین لوپز در پیروزی ماه فوریه مقابل سویا، دقیقاً همان نوع توپی بود که در دوران افت میانه فصل خود از دست دادند. زیرا حریفان یاد گرفتند جمعتر بازی کنند تا فضای میانی را مقابل بارسلونا مسدود کنند.
با آمادگی و درخشش لامین یامال نیز، مهارت گلزنی لواندوفسکی در نوک خط حمله اغلب چیزی است که عملکردهای امیدوارکننده را به نتایج واقعی تبدیل میکند. این پایانبندی غریزی او بود که بازی را در روز شنبه تغییر داد. جایی که یک پاس تند و سریع را با سینه دریافت کرد و سپس با یک ضربه غیر منتظره توپ را به گوشه دروازه فرستاد. بدون آن لحظه الهامبخش، تیمش احتمالاً در جایگاه سوم قرار میگرفت.
آمار نشان میدهند که بارسلونا بهترین تیم در این فصل از لالیگا است. هیچ تیمی به حجم ایجاد موقعیتهای آنها نزدیک نمیشود. در حالی که اختلاف گل های مورد انتظار که شاخص قابل اعتمادی برای قدرت تیم در طول فصل است. آنها را بسیار جلوتر از رقبایشان نشان میدهد.
تا ۱۰ بازی دیگر که نوبت دیدار مجدد با رئال مادرید فرا برسد. تیمی که آنها پیشتر این فصل با نتایج ۴-۰ و ۵-۲ شکست دادند. اگر این روند خوب را حفظ کنند، اعتماد به نفس بالایی وجود خواهد داشت که بتوانند موفقیت خود را ادامه دهند.
رئال مادرید (۲۸ بازی، ۶۰ امتیاز)، کورس لالیگا
این باور رایج وجود دارد که رئال مادرید استاد زمانبندی فصلهای خود است. به طوری که اغلب فصل را آهسته شروع میکند و سپس در ماههای تعیینکننده به اوج آمادگی میرسد. این تصور در لیگ قهرمانان اروپا همچنان معتبر است، جایی که آنها بار دیگر به مراحل پایانی رسیدند، علیرغم پاییز ناامید کننده.
اما در داخل کشور، دادهها روند متفاوتی را نشان میدهند. برای چهارمین فصل متوالی لالیگا، امتیازات کسبشده رئال مادرید در هر بازی، در نیمه دوم فصل کاهش یافته است. با مساوی بودن امتیازات لوس بلانکوس و بارسلونا، افت این فصل، که شامل شکستهای غافلگیرکننده مقابل اسپانیول و رئال بتیس است، ممکن است در رقابت قهرمانی تعیینکننده باشد.
با وجود ناپایداریهایشان، رئال مادرید همچنان محکم در رقابت قهرمانی حضور دارد. آمار حمله آنها قابل قیاس با بارسلونا نیست. استحکام دفاعی اتلتیکو را نیز نداشتند، اما تیم آنچلوتی راههایی برای حفظ جایگاه در صدر پیدا کرد.
پس از شروعی نامنظم، کیلیان امباپه اکنون در اوج آمادگی قرار دارد. او با دو گل در پیروزی خارج از خانه مادرید مقابل ویارئال در آخر هفته، مجموع گلهای خود در لیگ را به ۲۰ رساند.
آنچلوتی، ذهنیت برتر
بر خلاف رقبای اصلی خود، رئال مادرید تحت هدایت آنچلوتی هرگز واقعاً یک سبک ثابت و قابل شناسایی را اتخاذ نکرده است. در عوض، این مربی ایتالیایی به مهاجمان فوقالعاده بااستعداد خود اعتماد دارد تا راهحلها را پیدا کنند و به آنها آزادی لازم برای تجزیه دفاع حریفان میدهد.
این موضوع در آمار برتر آنها در لالیگا برای “تلاشهای فردی” و “حرکات پیشرو” منعکس شد. جایی که سه بازیکن جلو شامل وینیسیوس جونیور، امباپه و رودریگو در میان برترین بازیکنان برای حمل توپ به داخل محوطه جریمه قرار دارند.
این آزادی و انعطافپذیری در حملات، به متخصصان قدرتمند یکدربرابریک رئال مادرید اجازه میدهد تا یک سمت زمین را بهطور کامل تحت فشار قرار دهند و برتری عددی ایجاد کنند که کنترل آن بسیار دشوار است. بهویژه با توجه به سرعت و مستقیم بودن بازی آنها.
آزادی مشروط و بهمریختگی قابل مشاهده
بهطور خاص، وینیسیوس جونیور و امباپه دوست دارند در سمت چپ زمین با هم ترکیب شوند. در حالی که جود بلینگام با دویدنهای هوشمندانه از عمق، لایهای اضافی از تهدید را به حملات اضافه میکند.
با این حال، سبک آزاد و کمساختار رئال مادرید بهایی نیز دارد. این تیم پس از، از دست دادن مالکیت توپ به طور تهاجمی فشار نمیآورد و اغلب بدون توپ، پراکنده و بدون سازماندهی باقی میماند. به همین دلیل، بلینگام و فدریکو والورده مجبور هستند مسافتهای بسیار طولانیای را در خط میانی پوشش دهند. تا آزادی هجومی سه بازیکن جلویی را جبران کنند.
این آسیبپذیری توسط بارسلونا در دو شکست تحقیرآمیز الکلاسیکو این فصل به شکلی بیرحمانه آشکار شد. جایی که لامین یامال و رافینیا در فضاهایی که مادرید خارج از مالکیت توپ باز گذاشت، درخشیدند. این یک نشانه نگرانکننده پیش از دیدار حساس در ماه می است. اما مادرید همیشه به برنامه جایگزین خود تکیه دارد: تیبو کورتوا شکستناپذیر.
دروازهبان بلژیکی در روز شنبه ۹ سیو انجام داد و به طور مداوم ضعفهای دفاعی مادرید را پوشش داد، و در لحظات کلیدی این فصل، تیم را نجات داد. درخشش فردی نه یک سیستم تعریفشده که مدت هاست که نیروی محرکه پشت ویترین جامهای مادرید بوده است. این احتمال وجود دارد که بار دیگر از این ذخایر استعداد خود برای کسب سی و هفتمین عنوان قهرمانی لالیگا بهره ببرند.
اتلتیکو مادرید (۲۸ بازی، ۵۶ امتیاز) کورس لالیگا
کمتر تیمی به اندازه اتلتیکو مادرید، هفت روزی به این اندازه طاقتفرسا را تجربه کرده است.
انگار شکست ۲-۱ مقابل ختافه دو یکشنبه پیش به اندازه کافی بد نبود، بازیای که در دقیقه ۸۸ پیش بودند. شکست بحثبرانگیز آنها در ضربات پنالتی مقابل رقیب همیشگی، رئال مادرید در لیگ قهرمانان اروپا در میانه هفته، یکی از ناامیدکنندهترین لحظات ممکن بود.
چهار روز بعد، آنها تلاش کردند دوباره با بارسلونا روبهرو شوند و با دو گل پیش افتادند، اما بار دیگر فروپاشیدند، به طور درمانده شاهد بودند که یک گل انحرافی در دقایق پایانی وقت اضافی وارد گوشه دور دروازه شد.
اگر اتلتیکو چیزی به وفور داشته باشد، آن “شخصیت” است. تحت هدایت دیگو سیمئونه و با بازیهای مناسب و قابلبرد که پس از وقفه بازی های ملی در پیش دارند، سطح تمرکز پایین نخواهد آمد و باور تیم حفظ خواهد شد، تا زمانی که بتوانند ارتباط خود را با دو تیم بالای جدول حفظ کنند.
همانطور که همیشه، تیمهای سیمئونه سرسخت و با تعهد دفاعی قوی هستند، با هافبکهایی مانند کانر گالاگر و رودریگو دیپال که دائماً با مدافعان کناری، وینگرها و مهاجمان در ارتباط هستند تا شکل تیمی مستحکمی را حفظ کنند. حتی ۲۳ گل در تمامی رقابتهای این فصل برای گلزن برتر، جولیان آلوارز، کافی نبوده تا به طور کامل از شهرت خود به عنوان بازیکنی پرتلاش رهایی یابد؛ او توپ را تعقیب میکند و دویدنها را به خط میانی دنبال میکند، میان لحظات درخشش سریع در محوطه جریمه.
اتلتیکومادرید، پویاتر از گذشته
با این حال، این دقیقاً همان اتلتیکو مادرید قدیمی نیست، چرا که سیمئونه به طور فزایندهای تلاش میکند کنترل بازیها را با داشتن مالکیت توپ به دست بگیرد.
از آغاز فصل ۲۰۱۹-۲۰، میانگین مدت زمان مالکیت بیوقفه توپ توسط اتلتیکو مادرید تقریباً ۳۵ درصد افزایش به خود دید و به ۱۰.۱ ثانیه رسید. نمودار زیر نشان میدهد که آنها تعداد پاسهای بیشتری در هر توالی انجام میدهند و به طور کلی توپ را با سرعت و مستقیم به سمت دروازه حریف حرکت نمیدهند.
در تیم اتلتیکو اکنون هوش تاکتیکی و مهارت بیشتری وجود دارد. همراه با دویدنهای بیوقفهای که به آن عادت کردهایم. تا به این تیم کمک کند مقابل تیمهای دفاعیمحور با داشتن مالکیت توپ استراحت کند.
مدیریت بازی اتلتیکو مادرید همچنین به آنها اجازه داده تا فرم خود را حفظ کنند. با سیمئونه که بیشتر از اکثر مربیان توانسته بهره بهتری از نیمکت خود ببرد. بازیکنان ذخیره آنها ۱۸ گل لیگ به ثمر رساندند، بیشتر از هر تیمی در پنج لیگ برتر اروپا. در همین حال، سورلوث با ۸ گل در صدر لیست بازیکنان قرار دارد؛ گزینهای قدرتمند برای دریافت سانترها و بازیکنی سریع و با ضربات قوی که در انتقالهای دیرهنگام در بازی تأثیرگذار است.
هفتهای طاقتفرسا بوده است، اما در حالی که رقبای قهرمانی آنها با برنامهای سنگین، سفرهای دشوار در لیگ قهرمانان اروپا پیش رو دارند، اتلتیکو زمان ارزشمندی برای بازیابی و حفظ طراوت خود در اختیار دارد. یک لغزش کافی است و تیم سیمئونه باید آماده باشد تا از فرصت استفاده کند.
امیر محمد کلانتری، فوتباللب – آنتونیو نوسا اخیراً در مصاحبهای اظهار کرد که یک سال گذشته از لحاظ ذهنی برای او بسیار دشوار بوده است. در ژانویه ۲۰۲۴، نوسا، که آن زمان در کلوب بروژ بازی میکرد، در آستانه توافق برای انتقال به برنتفورد بود. او در ۱۷ سالگی در لیگ قهرمانان اروپا گلزنی کرد و در ۱۸ سالگی به تیم ملی نروژ دعوت شد. نوسا به عنوان یکی از ستاره های آینده فوتبال شناخته میشد و انتقال به پریمیرلیگ و لندن، گامی هیجانانگیز در مسیر حرفهای او به نظر میرسید.
نوسا و رویایی که هرگز رنگ واقعیت به خود نگرفت!
انتقال نوسا به برنتفورد لغو شد. باشگاه در مرحله پایانی به شکلی غیرمنتظره از ادامه معامله انصراف داد و این تصمیم، مسیر رو به رشد حرفه او، که تا آن لحظه ثابت و امیدوارکننده بود را با تردید مواجه کرد.
نوسا که اکنون ۱۹ سال دارد، در مصاحبه با نشریه The Athletic میگوید:
آن دوره واقعاً عجیب بود. اولویت من سلامت جسمانیام و حل این مسئله بود. میخواستم بفهمم مشکل اصلی چیست. اما در نهایت مشخص شد هیچ مشکلی وجود ندارد. همه چیز را بررسی کردم و دوباره تمرکزم را به دست آوردم. برای یک بازیکن جوان، که آن موقع ۱۸ ساله بودم ، مطمئناً مقابله با چنین تجربههای ناشناختهای سخت است. هضم این موضوع زمان میخواست. نمیگویم راحت بود، اما از آن گذشتم. فکر میکنم این اتفاق مرا قویتر کرد.
نوسا در آن روزها روی حمایت خانواده و دوستانش حساب میکرد. او میگوید تمرکز اصلیاش ابتدا بازگشت به آمادگی جسمانی بود. سپس هدف او، برای اولین بار در مدت زمان کوتاه دوران حرفهای خود، نادیده گرفتن جو منفی و تلاش برای یافتن نکات مثبت در این شرایط بود.
او در ادامه میگوید:
در فوتبال باید چنین تجربههایی داشته باشید تا بفهمید چه حسی دارد و ببینید میتوانید از پس آن بر بیایید یا نه! بنظرم از این آزمون سربلند بیرون آمدم. شاید این اتفاق باعث رشد من شد. اکنون از جایگاهی که دارم بسیار راضیام. پس با این اوصاف نمیتوانم شکایتی داشته باشم.
نوسا در لایپزیش؛ پایانی برای آغازی نو!
او اکنون در لایپزیش آلمان حضور دارد. وقتی تیمهای علاقهمند انگلیسی از پیگیری برای جذب نوسا منصرف شدند، که اتفاقاً برنتفورد تنها باشگاهی نبود که به او ابراز علاقه کرد، لایپزیش بیسروصدا وارد عمل شد. آلمانیها این جوان نروژی را در آگوست ۲۰۲۴ با مبلغ ۲۱ میلیون یورو به خدمت گرفت. البته لایپزیش همیشه ترجیح میدهد معاملاتش را بیسروصدا انجام دهد. با این حال، عدم جنجال رسانهای پیش از انتقال نوسا نشان میداد بازار او تا حدودی سرد شده است. این آثار معامله لغوشده با برنتفورد را نمایان میکرد.
با این حال، لایپزیش برای جذب نوسا قاطع بود.
نوسا در اولین فصل حضورش در بوندسلیگا بیش از ۱۴۰۰ دقیقه بازی کرد. او ۳ گل به ثمر رساند و ۳ پاس گل داده است. نوسا با شور و اشتیاق و ویژگی فنی خود بازی کرد و این عملکرد به بازسازی اعتبار و روحیهاش کمک کرد. او در تمام بازیهای لیگ قهرمانان اروپا حضور داشت و روند صعودیاش تا زمان مصدومیت در فوریه مقابل سن پائولی ادامه یافت.
مصدومیتی از ناحیه زانو که خفیف تشخیص دادند. او و باشگاه نگرانی خاصی درباره بازگشتش ندارند و انتظار میرود تا پایان مارس به میادین بازگردد.
نوسا: احساس میکردم که چیزی برای اثبات خودم دارم.
او اضافه کرد:
قطعاً احساس میکردم چیزی برای اثبات دارم. سوالات زیادی درباره آمادگی جسمانیام مطرح بود. اینکه آیا اصلاً میتوانم بازی کنم یا اینکه کاری از دستم برمیآید یا نه! نمیخواهم زیادی روی این موضوع تمرکز کنم یا انرژیام را برایش هدر دهم. بازی کردن در این حجم از مسابقات و برداشتن این قدم به عنوان یک بازیکن، حس خوبی دارد. البته این حس خوب، اولویت من نیست.
این بیشتر بخاطر خودم بود تا بدانم میتوانم از پس آن بربیایم. شاید (ماجرای سال گذشته) کمی شک به دلم انداخته بود. بنابراین اثبات این موضوع به خودم، بهترین بخش ماجرا بود. حالا میدانم که اشکالی ندارد، باید به راه خود ادامه دهم.
علاقه افراطی و بیش از حد نوسا به فوتبال!
نوسا به فوتبال اعتیاد دارد. او قبل از اینکه برای مصاحبه با نشریه The Athletic بیاید، تقریباً کل هفته را صرف تماشای بازی های چمپیونزلیگ کرده بود. مانند بقیه جهان، او هم مسحور بازی لیورپول مقابل پاریسن ژرمن بود. نوسا عادت دارد همزمان چند مسابقه را روی نمایشگر های مختلف تماشا کند. با این کار، هم بازیکنان موردعلاقهاش را زیر نظر میگیرد و هم پیشرفت دوستانش در اروپا، مانند آندریاس شلدراپ در بنفیکا، دنبال میکند.
به نظر میرسد جایی برای چیز دیگری در زندگیاش باقی نمانده است.
نوسا در زندگی واقعی و در هنگام بازی با پلیاستیشن با دوستانش، به مسابقات UFC علاقه دارد. با این حال فوتبال بر افق زندگیاش حاکم است. زندگی در لایپزیش، جایی که با دوست دخترش زندگی میکند، با روحیاتش سازگار است.
تیم مارکو رز فصل خوبی را پشت سر نمیگذارد. آنها به نیمهنهایی جام حذفی آلمان راه یافتند. لایپزیش اکنون جزو ۴ تیم بالانشین بوندسلیگا نیست و برای بازگشت به چمپیونزلیگ میجنگند.
از لحاظ شخصی، این محیط مکانی مناسب برای رشد آنتونیو نوسا است. حتی اگر این مسیر تا حدی تحت تأثیر معامله ناموفق با برنتفورد باشد.
آنتونیو نوسا مدتی است که چشمانداز آینده را مدنظر دارد.
او وقتی ۱۳ سال داشت، به استابک در زادگاهش پیوست. او و والدینش در جنوب شهر زندگی میکردند، با فاصله یک سفر با قطار یا اتوبوس، که باعث میشد تنها هفتهای دو بار به صورت نیمهوقت در آکادمی باشگاه تمرین کند.
اما این محدودیت به جای مانع شدن، خلاقیت فردی او را تقویت کرد. او همچنان در لیگ محلی بازی میکرد، اما وقتی در اسلو نبود، به تماشای کلیپهای یوتیوب اسطورههایش، خصوصاً نیمار، میپرداخت. سپس آنچه یاد گرفته بود را در زمین تکرار میکرد و به خصوصیات بازی خود میافزود.
امروز او با علاقه از آن روزها یاد میکند و در واقع، چیز زیادی تغییر نکرده است.
آنتونیو نوسا در این باره اینگونه میگوید:
آنها بازیکنانی بودند که در کودکی الهامبخش من بودند. وقتی خانه یا مدرسه بودم، کامپیوترم را باز میکردم و اصلاً به کلاس توجهی نداشتم. میخواستم مثل آنها باشم و مثل آنها بازی کنم. این موضوع در کودکی حسابی من را خوشحال میکرد. حتی امروز هم عاشق تماشا کردن فوتبال هستم. این اشتیاق و پناهگاه شادی من است.
نوسا: تماشای بازی ستارهها برای من فوقالعاده تأثیر گذار بود.
او افزود:
انجام این کار برای من فوقالعاده بوده و واقعاً به عنوان یک بازیکن رشد کردم. حالا در پستهایی بازی کردم که قبلاً هرگز تجربه نکرده بودم. در دوران پیشرفت، همیشه مهاجم چپ بودم، اما امروزه چند پسته بودن در فوتبال یک مزیت بزرگ است. به همین دلیل سعی میکنم بازی خودم در سمت راست را بهبود بخشم.
این روند هنوز در حال پیشرفت است تا به تسلط کامل برسم. احساس میکنم حمایت و راهنماییهای لازم را دریافت کردم.
یکی از مزایای حضور در لایپزیش این است که نوسا دیگر تنها ستاره درخشان تیم نیست. در این باشگاه، بنجامین شسکو آیندهای درخشان پیش رو دارد. ژاوی سیمونز بازیکنی خارقالعاده است. لوئیس اوپندا نیز فصل گذشته با ۲۴ گل و ۷ پاس گل در ۳۳ بازی بوندسلیگا درخشید.
فصل ۲۵–۲۰۲۴ برای همه سخت بود. مصدومیتها و از دستدادن اعتماد به نفس در عملکرد تیم تأثیر گذاشت و مارکو رز تحت فشار است تا تابستان امسال جایگاهش را حفظ کند. با این حال، این تیم هنوز ترکیبی استعداد محور است که نوسا میتواند با بسیاری از بازیکنانش ارتباط برقرار کند.
نوسا توضیح میدهد:
بسیاری از بچهها همزمان با من در این مرحله از حرفهشان قرار دارند. فکر میکنم این همکاری متقابل به رشدمان کمک میکند. وقتی افرادی همسن خودت را میبینی که همان مسیر را طی میکنند، شرایط یکدیگر را بهتر درک میکنید. این سفر را با هم طی میکنیم و بخشی از داستان آنها بودن نیز لذتبخش است.
سفر نوسا تفاوتهای خود را دارد
او همچنان یکی از امیدهای بزرگ فوتبال نروژ است و در مسیر این تیم برای جام جهانی ۲۰۲۶، آوردگاهی که از سال ۱۹۹۸ در آن حضور نداشتند، نقش کلیدی خواهد داشت. بازگشت او به فرم مناسب، گفتمان حول محورش را تغییر داده است. حالا دوباره بحث بر سر فوتبال و محدوده پیشرفتش در این ورزش است. اما این به معنای بازگشت انتظارات و افزایش فشارهاست.
با این حال، نوسا از این چالش نمیهراسد. در واقع، او این توجه و انتظار را بخشی از مسیرش میداند:
توقعات چیز خوبی هستند. وقتی در سطوح بالاتر بازی میکنی، توقعات هم بیشتر میشود و باید سعی کنی آن را بپذیری. به نوعی از این موضوع لذت میبرم. اگر کار درستی انجام بدهی، مردم به هر حال دربارهات حرف میزنند.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
یوسف جوانشیر، فوتباللب – صاحبان پاریسنژرمن در حال بررسی امکان خرید باشگاه مالاگا از لیگ دسته دوم اسپانیا هستند. گروه سرمایهگذاری ورزشی قطر (QSI) تحت ریاست ناصرالخلیفی فعالیت میکند. این گروه پیش از این 22 درصد از سهام باشگاه براگا پرتغال را خرید. در تیم فرمول یک آئودی و تیم بسکتبال واشنگتن ویزاردز نیز سرمایهگذاری کرد.
منابع آگاه به نشریه The Athletic تأیید کردند که این گروه به خرید مالاگا علاقهمند است. سخنگوی QSI در این باره گفت:
ما در حال حاضر در حال بررسی فرصتهای سرمایهگذاری مختلف در اروپا و آمریکا هستیم.
یکی از دلایل جذابیت مالاگا برای QSI، ورزشگاه سیهزارنفری لا-روسالدا (La Rosaleda stadium) است که میزبان برخی بازیهای جام جهانی 2030 خواهد بود.
در حال حاضر 49 درصد از سهام مالاگا در اختیار گروه اسپانیایی Blue Bay (فعال در زمینه هتلداری و املاک) است و 51 درصد باقیمانده متعلق به تاجر قطری، عبدالله الثانی میباشد. این باشگاه هماکنون تحت مدیریت قضایی قرار دارد.
مالاگا در سالهای اخیر دوران پرتلاطمی را پشت سر گذاشت. پس از دو دهه حضور در لالیگا، این تیم در سال 2018 به دسته دوم سقوط کرد و در سال 2023 حتی به لیگ دسته سوم رفت. آنها اکنون به دسته دوم بازگشتهاند و با هفت امتیاز فاصله از منطقه سقوط، در رده پانزدهم جدول قرار دارند.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!