دو تیم لیورپول و رئال مادرید بازی رفت مرحله یک هشتم نهایی چمپیونزلیگ خودشونو در ورزشگاه آنفیلد در تاریخ سه شنبه دوم اسفند ماه ۱۴۰۱ برگزار کردن که پس از دو گل زود هنگام داروین نونیز و محمد صلاح، مادریدی ها بازگشتی رویایی به بازی داشتن و با گلزنی های وینیسیوس (دوبار)، بنزما (دوبار) و ادر میلیتائو موفق شدن پنج گل به حریف پر مدعای انگلیسی شون بزنن تا بلیط یورگن کلوپ به شهر استانبول صرفا برای تماشای بازی فینال باشه و نه مربیگری. در این مینی آنالیز تحلیل کوتاهی از این بازی رو باهم میشنویم.
شما هم اگه در مورد این بازی نظری دارید توی کامنت ها برامون بنویسید.
در این مقاله، به بررسی ضعیفترین عملکرد هر یک از چهار تیم پایانی در ادوار مختلف جامهای جهانی میپردازیم.
مهران فرهادی، فوتبال لب – خواه یا ناخواه، همه تیمها از کوچکترینها گرفته تا بزرگانی مانند آرژانتین و آلمان تا به حال روزهای خوب و بد زیادی را در جامهای جهانی تجربه کردهاند. روزهای خوب را که همه به خاطر دارند، پس امروز به روزهای تلخ تیمهای ملی مختلف در بزرگترین رویداد فوتبالی جهان، میپردازیم.
برای شروع از آلمانی شروع میکنیم که همین حالا در حال تجربه یکی از سیاهترین و تاریکترین روزهای تاریخ فوتبالشان میباشند. باوجود فاجعه ژرمنها در جام جهانی 2022 قطر، اما باز هم عملکرد آنها در جام 2018 روسیه به عنوان ضعیفترین نمایش تاریخ آنها در کوران این مسابقات محسوب میشود.
آلمان تحت هدایت یواخیم لوو که به عنوان مدافع عنوان قهرمانی پا به روسیه میگذاشت جام را با شکستی غیرمنتظره مقابل مکزیک آغاز کرد و در دیدار بعدی با گل دقیقه نودی تونی کروس مقابل سوئد و کسب سه امتیاز به صعود در روز پایانی مرحله گروهی امیدوار ماند اما باخت عجیب و غریب ژرمنها برابر سون و یاران باعث شد تا آنها برای اولین بار در تاریخ خود از صعود به جمع شانزده تیم پایانی عاجز بمانند.
ایتالیاییها اما از سال 2006 تا به حال هیچ خاطره خوشی از نام جام جهانی نداشتهاند. قهرمانی در ضربات پنالتی مقابل فرانسه و زیدان، آخرین خاطره خوب آنها از این تورنومنت بوده است. در سال 2010 آنها در گروهی متشکل از اسلواکی، نیوزیلند و پاراگوئه، با کسب فقط دو امتیاز، از مسابقات کنار رفتند و در سال 2014 هم پایینتر از کاستاریکا و اروگوئه به عنوان تیم سوم در همان دور گروهی از مسابقات حذف شدند.
در 8 سال بعدی اوضاع آتزوری بهتر که نشد هیچ، بدتر هم شد و آنها حتی از حضور در این فستیوال بزرگ هم عاجز بودهاند.
هلندیها که تا به حال طعم شیرین قهرمانی در جام جهانی را تجربه نکردهاند نسبت به دیگر تیمهای بزرگ فوتبال جهان، دفعات بیشتری از حضور در این جام بازماندهاند؛ به طوری که آنها در سالهای 1958, 1962, 1966, 1970, 1982, 1986, 2002 و 2018 از رسیدن به صف خرید بلیط جام جهانی جا ماندند اما هر بار که در این جام حاضر بودهاند از گروه خود صعود کردند.
از همینرو شکست دو بر یک در مرحله یک هشتم نهایی جام 1990 مقابل آلمان، ضعیفترین نتیجه آنها در تاریخ این مسابقات به شمار میرود. البته آنها در سال 2006 هم در همین مرحله مقلوب پرتغال شدند اما به دلیل همسایگی و رقابت بین دو کشور هلند و آلمان، نتیجه جام جهانی 1990 برای آنها باخت تلختری محسوب میشود.
سری به آمریکای جنوبی و اولین میزبان و قهرمان تاریخ جامهای جهانی یعنی اروگوئه بزنیم. لاسلسته تا به حال 13 بار به دور گروهی این مسابقات راه پیدا کرده و فقط سه بار در سالهای،1962, 1974 و 2002 از صعود به مراحل بالاتر بازمانده. در بین این سه جام، قطعا جام جهانی 1974 آلمان برای اروگوئهایها بدترین عملکرد تاریخشان در این مسابقات لحاظ میشود.
جایی که آنها در گروه سه مسابقات با کسب یک تک امیتاز مقابل بلغارستان، به عنوان تیم آخر گروه از دور مسابقات کنار رفتند. دیگر تیمهای این گروه را هلند و سوئد بودند که به ترتیب به عنوان تیمهای اول و دوم راهی دور گروهی دوم مسابقات شدند.
اسپانیا هم درست مانند اروگوئه تا به حال سه بار از رسیدن به مرحله دوم جام جهانی بازمانده است و خب طبیعتا ضعیفترین عملکرد آنها هم به یکی از این سه جام برمیگردد. در سالهای 1978 و 1998 انتظارات زیادی از لاروخا نمیرفت اما در جام جهانی 2014، آنها به عنوان مدافع عنوان قهرمانی وارد برزیل میشدند و انتظار میرفت بار دیگر در حد یک مدعی ظاهر شوند.
اما شرایط خیلی متفاوت از انتظارات بود. آنها در بازی اول خود متحمل شکستی سنگین با نتیجه پنج بر یک مقابل هلند لویی فنخال شدند و بازی دوم را با گلهای ادواردو وارگاس و چارلز آرانگوییز به شیلی واگذار کردند و به طور رسمی از جام خداحافظی کردند.
شرایط انگلستان هم فرق چندانی با اسپانیا نداشت. آنها هم ضعیفترین تجربه خود در جامهای جهانی را در سال 2014 تجربه کردند جایی که در گروه مرگ مسابقات، با دو شکست با نتیجه دو بر یک مقابل اروگوئه و ایتالیا در پایان دور دوم مرحله گروهی از مسابقات حذف شدند و فقط توانستند از کاستاریکا صدرنشین که صعودش به جمع شانزده تیم پایانی قطعی شده بود یک امتیاز بگیرند.
برزیل، پرافتخارترین تیم تاریخ ادوار این فستیوال بزرگ فوتبالی، تا به حال در تمامی جامهای جهانی حضور داشته و فقط دو بار در همان مرحله از مسابقات اوت شده است.
یک بار در سال 1930 و بار دیگر در سال 1966 که همه را شوکه کرد. آنها که دو جام قبلی را برده بودند باوجود ستارگانی مانند گارینچا، جززینیو و پله به تکمیل هتریک قهرمانی در خاک انگلستان امیدوار بودند که مصدومیت پله همه معادلات را به هم ریخت. نهایتا سلسائو با دو شکست برابر لهستان و بلغارستان خیلی زودتر از موعد از مسابقات حذف شد.
به فرانسه میرسیم، قهرمان جام 2018 و مدعی جدی قهرمانی جام 2022. ضعیفترین نمایش خروسها در این مسابقات قطعا به سال 2010 برمیگردد جایی که فرانسه در گروه اول مسابقات حاضر بود. اما این گروه به هر چیزی شباهت داشت به جز یک تیم. جنگ درونی رختکن بین دو باند مختلف بازیکنان و عدم اعتماد بازیکنان به ریموند دومنک سرمربیشان به عنوان اصلیترین دلایل فاجعه آفریقای جنوبی به شمار میرود.
اما میرسیم به تیم آخر، آرژانتین مدعی قهرمانی. بدون هیچ شکی، ضعیفترین عملکردی که از آرژانتینیها در تاریخ جامهای جهانی به یاد میآید مربوط به جام جهانی 2002 کره و ژاپن میشود. جایی که شاگردان مارسلو بیلسا، توانستند از دو دیدار برابر نیجریه و سوئد چهار امتیاز کسب کنند اما این پنالتی دقیقه 44 دیوید بکام در دور دوم این گروه بود که دست آرژانتینیها را از مرحله یک هشتم نهایی مسابقات کوتاه کرد.
تیم ملی برزیل که یکی از اصلیترین شانسهای قهرمانی محسوب میشد با شکست مقابل کرواسی زلاتکو دالیچ از جام جهانی ۲۰۲۲ قطر حذف شد.
مهران فرهادی، فوتبال لب – در یکی از جذابترین بازیهای جام جهانی 2022 قطر، یکی از عجیبترین نتایج این جام رقم خورد. جایی که کرواسی جادویی زلاتکو دالیچ برزیل را که شانس اول قهرمانی در قطر محسوب میشد را از جریان مسابقات خارج کرد.
در 4 سال گذشته، کرواسی هیچگاه برای هیچ تیمی رقیبی آسان لحاظ نشده اما شرایط این جام به گونهای بود که با وجود حریفی سرسخت مانند کرواسی همه تیته و برزیل را در جمع چهار تیم پایانی جام میدیدند اما شرایط کاملا مخالف این پیشبینیها پیش رفت.
تیته در این بازی نیز مانند خیلی از بازیهای دیگر این جام از دو فولبک اینورتد استفاده کرده بود که بیشتر در نواحی میانی و عقبتر زمین حضور داشتند و وینیسیوس و رافینیا عرض دو سمت زمین را تامین میکردند. به طوری کلی در هنگام بیلدآپ دنیلو به کاسمیرو نزدیک میشد و پاکتا به به پست شماره 10 منتقل میشد و نیمار برای کمک به وینیسیوس به نیمفضا سمت چپ هجوم میآورد.
ادر میلیتائو در سمت دیگر میدان اما بیشتر به نیمفضا سمت راست تمایل داشت و رافینیا با ایستادن در لب خط به خوبی تراکم هجومی برزیل را حفظ کرده بود.
تیته همچنین از نیمار و پاکتا درخواست کرده بود که تحرک میان خطوط را افزایش دهند و باعث از همگسیختگی هافبکها و مدافعان کرواسی شوند. در اصل سرمربی 61 ساله برزیلی میخواست تا با استفاده از خلاقیت و هوش این دو بازیکن، سرعت در تصمیمگیری را به حملات اضافه کند از همینرو پاکتا امروز بیشتر از هر روز دیگری در مناطق بالایی زمین بازی میکرد.
در سمت دیگر زمین اما تفکرات زلاتکو دالیچ برای مهار حملات برزیل و ضربه زدن به آنها در حملات و یا ضدحملهها فوقالعاده هوشمندانه بود. در فاز دفاعی او میخواست تا تراکم بازیکنان درون باکس خودی و زون ۵ به قدری زیاد باشد که بازیکنانی مانند ریچارلیسون و نیمار نتوانند به راحتی در موقعیتهای خطرناک صاحب توپ شوند.
اما برگ آس دالیچ کسی نبود جز ماریو پاسالیچ. سرمربی کرواتها معمولا به یکی از بین نیوکلا ولاشیچ و آندری کراماریچ در سمت راست خط حمله بازی میدهد اما در این بازی تصمیم به استفاده از ماریو پاسالیچ که ذاتا یک هافبک میباشد کرد.
چرا که وقتی پاسالیچ در سمت راست خط حمله بازی کند به طور طبیعی بیشتر به نیمفضاها و مناطق میانی پناه میآورد و همین در کنار آزادسازی فولبک سمت راست تیم باعث میشود تا گزینههای پاس کرواتها در یک سوم پایانی زمین افزایش یابد.
در ادامه، همین تمایل پاسالیچ به حضور در مناطق میانیتر باعث میشد تا در خارج از مالکیت او بتواند با بستن دنیلو به عنوان یک گزینه پاس یا مسدود کردن مسیر حرکات و پاسهای او، مودریچ را در مارک کردن کاسمیرو آزاد بگذارد و همچنین در هنگام بازیسازی، به بروزوویچ و کواچیچ در مقابل نیمار و پاکتا یاری برساند.
درست مانند تمام تورنومنتهای اخیر، دالیچ و تیمش اصرار بسیار زیادی به حمله از جناحین و ایجاد شرایط یک به یک یا دو به یک در این نواحی داشتند و حدود 88 درصد حملات خود را از جناح چپ و راست انجام دادند و خب یک گل هم از روی این حملات به دست آوردند.
پس از گل نیمار در دقیقه 105، دالیچ از تیمش بازی مستقیمتری را درخواست میکرد و نمیخواست تا همین وقت کم 15 دقیقهای هم با اعمال بیمورد طی جریان بازی تلف شود.
همانطور که در تصویر مشخص شده کرواتها در نیمه دوم وقتهای اضافه از هرگونه پاس هرز یا بیمورد جلوگیری کردند و تلاش کردند تا با بردن توپ به کنارهها، بتوانند از نقطه قوت خود و البته ضعف فولبکها و وینگرهای برزیل هنگام دفاع کردن نهایت بهره را ببرند.
در پایان 120 دقیقه به نظر مودریچ و یاران سمت خوشحال این مستطیل طلایی بودند و با توجه به تجربه چندین و چند باره آنها در ضربات پنالتی، امیدهای زیادی برای حذف برزیل مدعی قهرمانی از جام داشتند و نهایتا به این مهم دست یافتند.
حال باید دید آیا کرواسی و دالیچ میتوانند با شکست آرژانتین و اسکالونی در دور بعد برای دومین بار پیاپی به فینال راه یابند و کار نیمهتمام چهار سال پیش را تمام کنند یا خیر.
از آخرین تقابل انگلستان و فرانسه در جام جهانی ۴۰ سال میگذرد و حالا خروسها و سهشیرها این بار در قطر به مصاف یکدیگر میروند.
مهران فرهادی، فوتبال لب – انگلستان و فرانسه دو تیم بزرگ جام بودند که کمتر کسی شانس قهرمانی برای آنها قائل میشد اما حالا یک تیم از میان سهشیرها و خروسها راهی مرحله نیمه نهایی خواهد شد.
این دو تیم تا به حال 31 بار در مسابقات مختلف روبهروی یکدیگر قرار گرفتند که فقط دو تا از این بازیها در ادوار مختلف جامهای جهانی صورت گرفته است و پنج تای دیگر آنها در راستای مسابقات قهرمانی اروپا یا همان یورو برگزار شده و بیست و چهار بازی دیگر، همه دوستانه بودهاند. تا به حال انگلستان در 19 عدد از این تقابلها پیروز بوده و فقط 9 بار مقلوب فرانسویها شده.
در جام جهانی اما دو تیم برای اولین بار در در دور اول مرحله گروهی جام جهانی 1966 انگلستان، به تقابل با یکدیگر پرداختند که انگلیس تحت هدایت الف رمزی با دو گل راجر هانت، به عنوان تیم پیروز از مستطیل سبز خارج شد.
در ادامه این جام، فرانسه با یک امتیاز پایینتر از مکزیک در رده چهارم گروه A مسابقات قرار گرفت و انگلستان بالاتر از اروگوئه به عنوان تیم اول راهی مرحله بعدی جام شد. جامی که نهایتا نسل طلایی انگلستان متشکل از بازیکنانی نظیر گوردون بنکس، کاپیتان بابی مور، راجر هانت و سربابی چارلتون موفق شدند تا جام را برای اولین بار به خانه بیاورند.
دیدار بعدی دو تیم در جامهای جهانی به تابستان سال 1982 در ورزشگاه سنمامس اسپانیا برمیگردد جایی که سهشیر ها در دور اول مرحله گروهی جام با درخشش برایان رابسون، ستاره وقت فوتبال اروپا و منچستریونایتد توانستند فرانسه را با نتیجه سه بر یک از پیشرو بردارند و با کسب دو برد دیگر در این گروه به دور بعدی راه یافتند.
فرانسویها در این جام اما بهتر از سهشیر ها نتیجه گرفتند و حتی تا نیمه نهایی جام هم بالا آمدند اما همانجا بود که با دو باخت پیدرپی برابر آلمان و لهستان، از کسب اولین مدال خود در تاریخ جامهای جهانی بازماندند.
انگلستان در دور بعدی مسابقات باید در گروهی سه تیمه به مصاف اسپانیا و آلمان غربی میرفت که با کسب دو تساوی مقابل این دو تیم، در رده دوم جدول قرار گرفت و از صعود به جمع ۴ چهار تیم پایانی بازماند.
حالا اما پس از 40 سال دو تیم دوباره در مسابقات جام جهانی با یکدیگر تقابل خواهند کرد. انگلستان و ساوتگیت که تیم هجومیتر و جذابتری به نظر میآیند امیدهای زیادی دارند تا برای دومین بار پیاپی به نیمه نهایی بروند و پس از 56 سال جام را به خانه برگردانند.
فرانسه و دشان هم که تا به الان از بهترین تیمهای جام بیست و دوم بودهاند امیدوارند تا باوجود مصدومیت بازیکنانی نظیر کریستوفر انکونکو، انگولو کانته، پل پوگبا و کریم بنزما به جمع چهار تیم پایانی راه یابند و برای دومین بار متوالی با جام به پاریس بازگردند.
کیلین امباپه که با الویویه ژیرو در خط حمله زوج خوفناکی را ترجیح داده اصلیترین تهدید برای خط دفاعی انگلستان به رهبری هری مگوایر شمار میرود و در آن طرف هم هری کین ۲۹ ساله، امید اول انگلیسیها در خط حمله میباشد. حال باید دید که کدام یک از این دو بازیکن میتوانند همراه تیمشان به جمع چهار تیم نهایی راه پیدا کنند.
تیم ملی فوتبال پرتغال تحت هدایت فرناندو سانتوش، تیم بسیار متفاوتی نسبت به پرتغال خشک و حوصلهسربر چند سال گذشته نشان داده است.
مهران فرهادی، فوتبال لب – فرناندو سانتوش، سرمربی ۶۸ ساله پرتغالیها با تغییرات زیادی تیمش را راهی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر کرده است. تغییراتی که سبک و دینامیک بازی آنها را به کل دگرگون کرده است.
یکی از مهمترین این تغییرات دل کندن از روی پاتریسیو دروازهبان کهنهکار تیم ملی پرتغال بود. دروازهبانی که سالهای زیادی عنوان شماره یک تیم ملی پرتغال را یدک میکشید حالا و پس از عملکردهای ضعیف سالیان گذشته، جایگاه خود را تقدیم دیوگو کاستا سنگربان ۲۱ ساله پورتو کرده. بازیکنی که با عملکردهای درخشانش در یک سوم ابتدایی فصل، توجه باشگاههای بزرگی مانند منچستریونایتد را به خود جلب کرده است.
یکی دیگر از تغییرات سانتوش طی این انقلاب تیم ملی پرتغال، تغییر نحوه بازی گرفتن از برونو فرناندز ستاره ۲۸ ساله منچستریونایتد محسوب میشود. حالا به نظر بار بیشتری از خلق موقعیت تیم روی دوش فرناندز قرار دارد و او در کنار برناردو سیلوا، محور حملات پرتغال محسوب میشوند.
در حال حاضر برونو بیشتر میان خطوط حرکت میکند و وظیفه دریافت توپ از هافبکها در مناطق خطرناک زمین را به عهده دارد و برناردو سیلوا بیشتر به توپگیری از مدافعین و انتقال آن به خطوط بالاتر علاقه دارد. این نوع تقسیم وظایف باعث میشود تا هر دو آنها کاری را انجام دهند که در آن مهارت دارند و همین مسئله برایند بازی پرتغال را مثبتتر میکند.
نحوه جایگزینی دیوگو ژوتا با ژوائو فلیکس هم از ایدههای خوب سانتوش جهت آمادهسازی تیمی زهردار و ترسناک برای این مسابقات بوده است. باوجود اینکه فلیکس دوندگی و تلاش کمتری نسبت به مهاجم اسبق ولورهمپتون و حال حاضر لیورپول دارد اما کیفیت جاگیریهای او میان خطوط و مهارتش در فرارها دست برونو فرناندز را برای خلق موقعیت بازتر میکند.
سانتوش به اینجای جام علاقه چندانی به استفاده از وینگرها در مناطق عرضی نداشته و معمولا با دو مهاجم به زمین رفته. البته در خیلی از مواقع برونو و برناردو به مناطق کناری کوچ میکنند اما به طور کلی سانتوش بدون هیچ وینگری تیمش را به میدان میفرستد و هنگامی که احساس میکند میتواند با سرعت وینگری مانند رافائل لیائو به حریف در ضدحملات ضربه بزند او را وارد بازی میکند.
او همچنین در این دو بازی به خوبی توانسته تا شرایط رونالدو را مدیریت کند. او ابتدا به خوبی مسائل تیم ملی پرتغال و منچستریونایتد را از هم تفکیک کرد و اجازه نداد حواشی CR7 به کارش لطمهای وارد کند. تا به اینجا سانتوش از رونالدو درخواست پرس کردن یا لینک کردن بازی و جابهجایی مداوم میان هافبکها و مدافعین حریف نداشته و از این ابرستاره فوتبال جهان فقط حضور در موقعیتهای مناسب برای گلزنی را طلب میکند.
روبن نوس و ژوائو کانسلو دو تن از پرتغالیهایی هستند که در این دو بازی از سطح سابق خود فاصله زیادی داشتند. در این جام نوس در دیکته کردن تمپو، سوییچهای ناگهانی و پخش توپ میان بازیکنان بسیار ضعیفتر از سطح واقعی خود ظاهر شده و کانسلو در کنار اینکه از لحاظ هجومی کمکاربردتر شده است هنگام دفاع نیز متزلزلتر نشان داده. درست مانند گل اول غنا که روی اشتباه او به ثمر رسید.
پس از گذشت دو بازی، پرتغال با کسب هر شش امتیاز صعود خود را به دور بعدی قطعی کرده و به احتمال بالا به عنوان سرگروه گروه H مسابقات به مصاف یکی از تیمهای کامرون، سوئیس و یا صربستان خواهد رفت. حال باید دید که آیا ایدههای جدید سانتوش توانایی رساندن او و پرتغال به قهرمانی جام جهانی فوتبال برای اولین بار در تاریخ این کشور را دارند یا خیر.
در این سری از مقالهها به تاریخچه تمامی جامهای جهانی تاریخ و روند برگزاری آنها میپردازیم.
محمد تقیپور، فوتبال لب – جام جهانی فوتبال بزرگ ترین رویدادهای ورزشی دنیا است. در این مطلب به تاریخچه، پیدایش و نحوه برگزاری آن فوتبال میپردازیم
جام جهانی فوتبال رویدادی است که هر 4 سال یکبار برگزار می شود و 32 تیم ملی از 5 قاره آسیا، اروپا، آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، آفریقا در آن به رقابت با یکدیگر می پردازند. این روبداد یکی از بزرگ ترین رویدادهای دنیا به شمار می رود و میتوان گفت که این مسابقات حتی از المپیک نیز مهمتر و محبوبتر است. در این مطلب می خواهیم نگاهی به این رویداد بزرگ داشته باشیم.
موفقیت فوتبال در مسابقات المپیک بسیار چشمگیر بود. استقبال از مسابقات فوتبال در المپیک های 1924 و 1928 که هر دو با قهرمانی اروگوئه به پایان رسید، به قدری زیاد بود که FIFA و رئیس وقت آن یعنی ژول ریمه، مجددا تصمیم گرفتند تا مسابقاتی جداگانه برای این ورزش محبوب تشکیل دهند.
در سال 1928 در آمستردام هلند، FIFA به صورت رسمی تشکیل مسابقاتی مستقل را تایید کرد و در همین راستا، اروگوئه که 2 المپیک قبلی را قهرمان شده بود و به نوعی قهرمان فوتبال جهان به شمار می رفت را به عنوان میزبان اولین مسابقات این چنینی فوتبال که به نام جام جهانی مشهور شد انتخاب کرد. بعد از حواشی بسیار پیرامون میزبانی اروگوئه و عدم استقبال اکثر کشورهای اروپایی از این تصمیم، اولین دوره جام جهانی در سال 1930 و با حضور 13 تیم برگزار شد. در پایان، اروگوئه با شکست آرژانتین، به عنوان اولین تیم قهرمان جهان لقب گرفت.
در شب گذشته، پس از اعلام رسمی فسخ قرارداد کریستیانو رونالدو با منچستریونایتد، خبر دیگری تمام توجهها را معطوف به خود کرد.
مهران فرهادی، فوتبال لب – پس از سپری هفتهای پر از حاشیههای کریستیانو رونالدو، به نظر آغاز هفته جدیدی برای اهالی منچستر خوشیمن بوده باشد.
کریستیانو رونالدو، ابرستاره فوتبال جهان که دوران نسبتا خوبی را بازگشت خود به منچستریونایتد سپری میکرد، به نظر توانایی تطابق با ایدههای اریک تنهاخ سرمربی جدید منچستریونایتد را نداشت.
از همان ابتدا اوضاع بین رونالدو و تنهاخ کمی زاویه داشت. باوجود اینکه مرد هلندی در تقابل با رسانهها از رونالدو به عنوان مهرهای حیاتی یاد میکرد به نظر نمیرسید شرایط میان این دو مناسب باشد.
رونالدو ابتدا به دلیل مشکلات شخصی از شرکت در تمرینات پیشفصل خودداری کرد و خب طبیعی به نظر میرسید که تنهاخ از بازی دادن به او در چند بازی ابتدایی فصل امتنا کند. البته رونالدو در هفته آخر اردو پیشفصل تیم حاضر شد ولی باز هم حاشیهساز شد.
رونالدو که درخواست خروجش توسط سران منچستریونایتد رد شده بود بالاخره به کارینگتون بازگشت تمریناتش را از سر گرفت. او در سفر یونایتدیها به نروژ برای رویارویی برابر اتلتیکومادرید حضور نداشت اما برای حضور در اولین بازی اریک تنهاخ در الدترافورد مقابل رایووایکانو آماده بود و بازی را از ابتدا آغاز کرد و بین دو نیمه تعویض شد. با این حال اما کریستیانو حاضر به تماشای بازی همتیمیهای خود نشد و پس از تعویض ورزشگاه را ترک کرد.
دوباره اوضاع وخیم شد. خورخه مندز ایجنت رونالدو بار دیگر به یونایتدیها درخواست خروج داد اما این بار شرایط کمی متفاوت بود. حالا تنهاخ علاقه چندانی به حفظ یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ نداشت. او هنوز به حفظ ظاهر در رسانهها ادامه میداد اما طبق گزارش اتلتیک، معتبرترین رسانه ورزشی بریتانیا، یونایتد حاضر بود تا در صورت وجود پیشنهاد مناسب روی میز کریستیانو را رها کند اما CR7 مشتریای نداشت.
سرانجام پنجره نقل و انتقالاتی به پایان رسید و رونالدو در جمع شیاطین باقی ماند. ماندنی که به نطر نمیرسید کسی از آن راضی باشد. فصل ادامه پیدا کرد و رونالدو هنوز جایگاه خود میان ایدههای اریک تنهاخ را پیدا نکرده بود. هرگاه که او در زمین بود، یونایتد تیم ضعیفتری نشان میداد.
این قضیه هر روز ادامه پیدا میکرد تا نهایتا در بازی مقابل تاتنهام، وقتی مربی هلندی خواست تا رونالدو را در دقیقه ۸۷ به زمین بیاورد اما رونالدو حاضر نشد تا زیربار این امر برود و زودتر از سوت پایان ورزشگاه را ترک کرد. اینجا بود که جرقه مشکلات دوباره زدا شد. تنهاخ و سران یونایتد رونالدو را به اندازه ۵ روز محرومیت از حضور در تمرینات و حقوق یک هفته تنبیه کردند اما همه میدانستند این جزای کافیای برای کریستیانو نیست. پس از اتمام تنبیهات چندوقتی همه چی آرام بود تا مصاحبه ردنالدو و پیرس مورگان پخش شد.
مصاحبهای که طی آن رونالدو اذعان کرده بود هیچ احترامی برای اریک تنهاخ قائل نیست و در بازی تاتنهام از بازی برای منچستریونایتد خودداری کرده است. او در این مصاحبه به چندتن از همتیمیهای سابق خود مانند وین رونی و گری نویل نیز حمله کرد و به وین رونی لقب موش را نسبت داد.
همه چیز تمام شده به نظر میآمد. صبح روز جمعه منچستریونایتد طی بیانیهای اعلام کرد که در روزهای آتی درباره آینده رونالدو تصمیم باشگاه عمومی خواهد شد. ساعاتی پس از این بیانیه بود که رسانههای معتبر انگلیسی از تصمیم یونایتدیها به رهبری تنهاخ برای فسخ قرارداد رونالدو خبر دادند. پس از گذران چند روز و آرام گرفتن جو، منچستریونایتد طی بیانیه دیگری به طور رسمی قطع همکاری خود با کریستیانو رونالدو را اعلام کرد و به این قصه یک سال و نیمه پایان داد.
اما این تنها خبر مهم و خوب شب برای یونایتدیها نبود. تنها ساعاتی پس از خبر فسخ دو طرفه قرارداد رونالدو، رسانه اسکای اسپورتس خبری مبنی بر قصد خانواده گلیزر به فروش منچستریونایتد کار کرد. مالکانی که هفده سال مانند زالو از خون منچستریونایتد میمکیدند حالا به خواسته چندین و چند ساله هواداران تن دادند و حاضرند در صورت وجود پیشنهاد مناسب باشگاه را به مالکان جدید واگذار کنند.
سرجیم رتکلیف سرمایهدار مشهور انگلیسی که در ماههای گذشته تلاش زیادی برای خرید باشگاه کرده بود به عنوان مشتری و خواهان درجه یک منجستریونایتد شناخته میشود. همچنین خبرهایی مبنی بر علاقه دو شرکت آمریکایی و یک شاهزاده اماراتی به خرید این باشگاه شنیده میشود. باید دید که کدامیک نهایتا برنده این جدال شده و مهمتر از آن، آیا میتوانند منچستریونایتد را به روزهای خوب برگرداند یا نه؟
برزیل رو فرم تیته، صربستان خطرناک، سوئیس همیشه زهردار و کامرون از قدرتهای قاره سیاه تشکیلدهنده یکی از سختترین گروههای جام جهانی 2022 قطر میباشند.
مهران فرهادی، فوتبال لب – گروه G جام جهانی ۲۰۲۲ قطر با حضور برزیل، کامرون، صربستان و سوئیس به عنوان یکی از جذابترین گروههای جامهای جهانی اخیر محسوب میشود.
از برزیل مدعی شروع میکنیم. برزیل به عنوان تیم اول رنک فیفا وارد قطر میشود و با فرم فوقالعاده چند وقت اخیرش، در کنار آرژانتین اسکالونس شانس اول قهرمانی محسوب میشود. تیته در طول مسابقات مقدماتی از سیستمها و چینشهای متنوعی استفاده کرده اما شاید کارآمدترین آنها سیستم ۴۲۳۱ بوده. جایی که به نیمار نقش بازیکن آزاد داده شده و او را تبدیل به محور حملات برزیل میکند.
رافینیا و لوکاس پاکتا معمولا به عنوان وینگرهای چپ و راست روی دست نیمار بازی میکنند و به نظر میرسد ریچارلیسون انتخاب شماره ۱ تیته برای پست شماره ۹ باشد. معمولا در هنگام مالکیت، برزیل بیشتر شکل ۴۲۴ به خود گرفته و نیمار به صف مهاجمان این تیم میپیوندد.
فولبکهای این تیم کمی مرکزیتر و عقبتر بازی میکنند و وینگرهای این تیم در مناطق بالاتر و لب خط جایگیری میکنند. این مورد باعث میشود تا مدافعان حریف نتوانند به راحتی پوزیشن خود را رها کنند و نیمار بتواند میان خطوط حرکت کند.
تیته بخش اصلی بیلدآپ خود را به بازیکنان عقب زمین سپرده و تا حد امکان از نیمار، ریچارلیسون، پاکتا و رافینیا در فازهای ابتدایی بلیدآپ استفاده نمیکند. حضور دروازهبانی مانند آلیسون که توانایی بازی با توپ خارقالعادهای دارد نیز به اجرای این ایده تیته کمک شایانی میکند.
نیمار، ستاره، رهبر و امید اول برزیلیها طی این جام محسوب میشود. بازیکنی که محور اصلی حملات برزیل محسوب میشود و تکنیک منحصر به فردش میتواند هر بازیکنی را به زانو در بیاورد. در کنار همه اینها تجربه حضور میادین بزرگ و نفودی که در اسکواد تیم دارد، او را به مهمترین مهره تیته تبدیل میکند.
جام ملتهای آفریقای سال گذشته، تصویر نسبتا کاملی از کامرون و سبک بازی آنها ارائه داد. کامرونیها در آن تورنومنت از لحاظ هجومی تیم بسیار کاملی نشان دادند و شاید بهترین تیم جام از این لحاظ بودند.
کامرونیها زمانی از همیشه خطرناکتر هستند که توپ را به مناطق بالاتر زمین میرساندند. باوجود توکو اکامبی در سمت چپ، نیکولاس مومی در سمت راست و وینسنت ابوبکار در مرکز، رابرت سانگ هر آن چه را که باید در اختیار دارد و این در صورتیست که اریک ماکسیم چومو موتینگ مهاجم بایرن مونیخ معمولا نیمکتنشین ابوبکار است.
پلن اصلی کامرونیها هنگام حملات بردن توپ به مناطق کناری و انجام ارسالهای متعدد به روی دروازه میباشد. البته که به دلیل بازی کردن توکو اکامبی در پست غیر تخصصی و راست پا بودن مومی و حضور فولبک روندهای مانند کالینز فای اکثر این ارسالها از سمت راست صورت میگیرد که هدف اصلی آنها ابوبکار و توکو اکامبی هستند. از همین رو، وینسنت ابوبکار، مهاجمی زهرناک با جاگیریهای هوشمندانه میان مدافعان حریف که از کوچکترین موقعیتها نهایت بهره را میبرد، مهمترین بازیکن کامرونیها طی این تورنومنت محسوب میشود.
سوئیس پس از تغییر سرمربی در تابستان سال گذشته، تغییرات زیادی نسبت به تیم آشنای جام جهانی ۲۰۱۸ و یورو ۲۰۲۰ دارد. سوئیس تحت هدایت سرمربی جدید خود، مورات یاکین، بیشتر با سیستم ۴۲۳۱ به میدان میرود. سیستمی که به ژردان شکیری، از قدیمیهای تیم ملی سوئیس آزادی عمل بیشتری میدهد و او را بیشتر در جریان حملات تیم قرار میدهد.
به طور کلی تیم ملی سوئیس تیم مالکیت محوری نیست ولی استحکام دفاعی بسیار بالایی دارد. به طوری که در طی مسابقات مقدماتی، فقط ۲ بار اجازه باز شدن دروازهشان را به رقبا دادند. در خارج از مالکیت آنها توانایی ویژهای در تغییر سبک دفاع کردن دارند. هر وقت که بخواهند با overload کردن مناطق مرکزی زمین با چینش ۴۵۱ یک میدبلاک دفاعی میچینند و در مواقع مورد نیاز نیز پرس سنگینی را روی حریف اعمال میکنند.
در هنگام حملات نیز، بیش از اینکه به پلن و الگوهای خاصی وابسته باشند، به خلاقیت فردی بازیکنان وابستهاند و همین موضوع باعث میشود تا شکیری به عنوان کلیدیترین بازیکن آنها در قطر شناخته شود. بازیکنی که محور اصلی حملات سوئیسیهاست و بخش زیادی از ضربات ایستگاهی را به روی دروازه حریفان ارسال میکند میتوان عامل تفاوت بین سوئیس و دیگر تیمهای جام در سطح مشابه سوئیس باشد.
صربستان اما از تیمهای جذاب این دوره مسابقات محسوب میشود. تیمی با ترکیب اولیه قدرتمند و بازیکنانی سختکوش که تا آخرین نفس برای پیروزی تلاش میکنند شاید بهترین تعریف برای صربستان در این دوره از جامهای جهانی باشد. آنها با گل لحظه آخری میتروییچ در برابر پرتغال، توانستند بالاتر از این تیم به طور مستقیم به جام جهانی صعود کنند و از همان ابتدا قدرت خود را نمایان کردند.
از لحاظ تاکتیکی صربها معمولا با چینشهای ۳ دفاعه وارد میدان میشوند و بسته به شرایط بازی تاکتیکها دچار تغییر میشوند. اما به طور کلی در خارج از مالکیت با عقبتر آمدن دو وینگبک، تیم حالت ۵ دفاعه به خود میگیرد.
در هنگام مالکیت زیوکوویچ و کاستیچ دو وینگبک این تیم جلوتر آمده و تیم بیشتر شکلی شبیه ۳۴۱۲ به خود میگیرد و ارسالهای باکیفیت این دو بازیکن در کنار حضور دوشان ولاهوویچ و الکساندر میتروویچ در محوطه جریمه، باعث شده تا حمله از جناحین اصلیترین پلن آقای استویچکوویچ هنگام در اختیار داشتن مالکیت توپ باشد. بالا بازی کردن دو وینگبک صربها باعث میشود تا دو مدافع کناری حریف کمی باز تر از حالت عادی جایگیری کنند و فضای ایدهآلی برای ایجاد فرارهای آندرلپ توسط میتروویچ و ولاهوویچ ایجاد شود.
میتروویچ، ولاهوویچ، زوج خط حمله صربها قطعا مهمترین بازیکنان آنها محسوب میشوند. آنها تحت برنامههای آقای استویچکوویچ به خوبی میتوانند بدون هیچ مشکلی در کنار یکدیگر بازی کنند و به نحوی هرکدام مکمل دیگری هستند. وجود دو مهاجم کلاس جهانی و سطح بالا مانند این دو، میتواند عامل اصلی شگفتیسازی صربها طی این تورنومنت باشد.
بلژیک، کرواسی، مراکش و کانادا تیمهای تشکیل دهنده ششمین گروه جام جهانی ۲۰۲۲ قطر میباشند که به بررسی شرایط هرکدام میپردازیم.
مهران فرهادی، فوتبال لب – این جام جهانی، به بیانی آخرین فرصت این نسل طلایی بلژیک است تا پرونده بهترین دوران تاریخ فوتبال این کشور را با یک جام بسته شود. آنها برای این کار در گام اول باید به مصاف کرواسی، مراکش و کانادا بروند.
کانادا برای اولین بار پس از سال ۱۹۸۶ به جام جهانی راه پیدا کرده اما این به آن معنا نیست که آنها به همینجا بسنده میکنند. این دقیقا همان نقطهایست که پروژه ۴ ساله هردمن و کانادا باید ثمر بدهد و چه نتیجهای بهتر از صعود به دور بعدی.
به بیان ساده، هردمن فوتبال کانادا را دگرگون کرد. او آنها را از رنک ۹۴ فیفا به رتبه ۴۱ ام رساند و پس از ۳۶ سال جواز حضور در جام جهانی را برای کاناداییها کسب کرد. هردمن معمولا از یک سیستم ثابت استفاده نمیکند و مدام دست به تغییر نوع چینش و سبک بازی تیمش میزند.
برای مثال او در بازیهای مقدماتی، در دیدار برابر هندوراس از تیمش میخواست تا زمان بیشتری توپ را در اختیار داشته باشد اما در طول بازی با امریکا، شیوه آنها به نحوی بود که فقط ۲۸ درصد مالکیت توپ را به عهده داشتند. هردمن معمولا در برابر تیمهایی با کیفیت بالاتر از دفاع پنج نفره استفاده میکند اما در عمده مسابقات مقدماتی با سیستم ۴۲۳۱ تیم خود را راهی میدان میکرد.
باجود تغییرات زیاد در سیستم و نوع بازی، قواعد حمله کردن کاناداییها همیشه ثابت هستند. آنها اکثرا در تلاشند تا با پاسهای طولی و دریبلهای ریز خط به خط تیم حریف را رد کنند و به دروازه برسند.
سم آدکوگبه، دفاع چپ سرعتی، قدرتمند و با میل هجومیای است که ویژگیهای بازی او بسیار مناسب سبک بازی درخواستی هردمن و البته چنین تورنومنتهایی است. کیفیت این بازیکن باعث شده تا آلفونسو دیویس جلو تر رفته و در یکی از پستهای وینگر چپ و یا هافبک شماره ۱۰ بازی کند تا خلاقیت جلوی زمین کاناداییها افزایش یابد.
کرواسی و زلاتکو دالیچ، نائب قهرمانان جام قبلی، با فرم بسیار خوبی وارد قطر میشوند. آنها با پیروزی در ۴ بازی آخر لیگ ملتها، دانمارک و فرانسه را کنار زدند و به عنوان صدرنشین به دور بعد راه یافتند.
دالیچ دوست دارد تا تیمش با ساختاری مستحکم کنترل مالکیت را به دست داشته باشد از همینرو معمولا با سیستم ۴۳۳ وارد میدان میشود و از دو فولبک خود میخواهد تا در مناطق عرضی دائم در رفت و برگشت باشند. از همین رو، آنها نیز مانند لهستان موقعیتهای بسیار زیادی را از روی ارسالها خلق میکنند. در طی مسابقات مقدماتی، با خلق ۳۷ موقعیت از روی ارسالها، آنها تیم اول قاره سبز از این لحاظ بودند.
کرواسی هم مانند خیلی از تیمهای دیگر جام، از نبود یک تمام کننده در مقابل دروازه رنج میبرد. به طوری که مودریچ و پریسیچ هر کدام با ۳ گل بهترین گلزنان کرواتها طی بازیهای مقدماتی بودند.
نقطه قوت کرواتها دقیقا در میانه میدان است. جایی که متئو کواچیچ، مارسلو بروزویچ و لوکا مودریچ مثلث خط میانی دالیچ را تشکیل میدهند. ۳ بازیکن که کاملا مکمل یکدیگرند و خط هافبکی ایدهآل را تشکیل میدهند.
مراکش اما باوجود صعود نسبتا راحت به جام جهانی، با آن تیم ترسناک دوره قبل تفاوتهای بسیاری دارد. ولید رگرروی که در ماه آگوست سال ۲۰۲۲ سکان هدایت مراکش را به دست گرفته تنها دو بازی سرمربی مراکشیها بوده.
طی همین دو بازی او تیمش را با سیستم ۴۳۳ راهی مستطیل سبز کرده و از یک هافبک هولدر و دو وینگر که بیشتر نیمفصاها سیر میکنند استفاده کرده است. در این دو بازی برابر شیلی و پاراگوئه، عملکرد هجومی مراکشیها قابل تقدیر بوده و آنها نسبت به ایدههای جدید واکنش خوبی نشان دادهاند اما باید دید که این شوک سرمربی جدید تا کی اثرگذار خواهد بود.
در هر دوی این بازیها، خارج از مالکیت شاگردان رگرروی به صورت ۴۱۴۱ در زمین جاگیری کرده و با تشکیل یک بلاک در میانه میدان در تلاشند تا راههای نفوذ را مسدود کنند.
باوجود بازگشت حکیم زیاش به تیم ملی مراکش، حالا سمت راست آنها با حضور اشرف حکیمی و زیاش از همیشه خطرناکتر خواهد بود. همین مسئله در کنار تجربه حضور در میادین بزرگ، این دو بازیکن را به مهمترین بازیکنان مراکش طی جام جهانی پیشرو تبدیل کرده است.
بلژیک و روبرتو مارتینز درست مثل تمام تورنومنتهای دیگری که در آن حاضر بودند از جذابترین تیمهای جام محسوب میشوند اما این جذابیت حتی برای خودشان هم کافی نیست. به احتمال قوی این آخرین تورنومنتی باشد که نسل طلایی بلژیک فرصت به دست آوردن جامی را داشته باشد.
اگر بنا به تکرار باشد، احتمالا مارتینز بلژیکیها را با چینش ۳۴۲۱ راهی میدان کند. در این سیستم معمولا کوین دیبروینه هافبک هجومی آنها به مراتب بین خطوط و در طول زمین جا عوض میکند و تلاش میکند تا خطوط حریف را بشکند.
انتظار میرود تا ادن هازارد یکی از مهاجمین سیستم دو مهاجمه آقای مارتینز باشد و در خیلی از اوقات به کنارهها رفته تا برتری عدد را ایجاد کند. یوری تیلمانس و اکسل ویتسل معمولا وظیفه برقراری ارتباط و شکستن خطهای حریف را برعهده دارند. دو وینگبک این تیم نیز معمولا در مناطق عرضی، عرض بازی را تامین میکنند و به محض سوییچ به سرعت از پشت مدافع حریف اورلپ میکنند.
در خیلی از مواقع نیز وقتی یکی از وینگبک ها دیبروین در مناطق عرضی توپ را در موقعیت یک به یک در اختیار دارند، یکی از بازیکنان با انجام فرار آندرلپ از گپ ایجاد شده بین مدافع کناری و مدافع وسط استفاده میکند.
نقطه عطف این تیم بلژیک، قدرت هجومی آنهاست. در طی این ۶ سال حضور مارتینز، آنها فقط در دو بازی رسمی موفق به گلزنی نشدهاند. در نقطه مقابل، ضعف اصلی آنها سن بالا و سرعت پایین بازیکنان عقب زمین آنهاست که در هنکام ضدحملات و انتقالهای منفی ضربات هولناکی را به بلژیکیها وارد میکند. درست مانند دو کلی که دیشب طی دیداری دوستانه از مصر دریافت کردند.
اسپانیا، آلمان، کاستاریکا و ژاپن تیمهای تشکیلدهنده گروه مرگ مسابقات جام جهانی ۲۰۲۲ قطر میباشند.
مهران فرهادی، فوتبال لب – شاید هیچیک از تیمهای آلمان، اسپانیا و حتی ژاپن بهترین روزهای دوران خود را سر نکنند اما باز هم با این حال این گروه بهرمند حساسیتی خاصی نسبت به دیگر گروهها میباشد.
باوجود دور بودن آلمان و اسپانیا از سطحی که همگی به یاد داریم، ژاپن و هاجیمه موریاسو امیدوارند تا بتوانند جواز صعود به مرحله بعد جام جهانی از گروه مرگ را به دست بیاورند.
انتظار میرود تا ژاپن درست مانند جام جهانی قبلی با سیستم ۴۲۳۱ وارد میادین شود و تاکتیکها نیز فرق چندانی با ۲۰۱۸ نداشته باشند و فقط پرسنل دچار تغییر شده باشند.
در طی مسابقات مقدماتی آنها به طور میانگین بیش از ۶۰ درصد مالکیت توپ را در اختیار داشتند اما علاقه چندانی به نگه داشتن توپ در زمین خود نداشته و تلاش میکردند تا در زمین حریف مالکیت توپ را حفظ کنند.
در هنگام پرس کردن، با جلوتر آمدن کامادا و قرارگیری در مائدا وینگرها کمی عقب رفته و ژاپن شکل ۴۴۲ به خود میگیرد. معمولا دو مهاجم فشار را بر روی مدافعان گذاشته و وینگرها نیز مدافعان کناری را در سایه خود قرار میدهند تا در صورت ارسال پاس برای آنها سریعا مداخله کنند.
اما درست مانند شمار زیادی از تیمهای این جام، ژاپن نیز مشکل بزرگی در امر گلزنی دارد. آنها معمولا موقعیتهای خوبی خلق میکنند اما در تمام کردن آنها شدیدا مشکل دارند. طی مسابقات مقدماتی، ژاپنیها فقط ۱۲ گل با ثمر رساندند که در میان تیمهای آسیایی صعود کرده، این کمترین مقدار است.
تاکومی مینامینو مهاجم اسبق لیورپول و حال حاضر موناکو میتواند به مهمترین مهره ژاپنیها تبدیل شود. از زمان انتصاب موریاسو، مینامینو طی ۴۱ بازی ملی ۱۷ گل به ثمر رسانده و ۱۰ گل هم ساخته و توانایی بازی در هر ۳ پست جلوی سیستم ۴۲۳۱ مدنظر موریاسو را دارد.
پس از انتصاب به عنوان سرمربی اسپانیا، انریکه به طرز خارقالعادهای ورق را برگرداند و لاروخا را دوباره به یکی از قدرتمندترین تیمهای اروپا تبدیل کرد. او با میدان دادن به امثال گاوی، پدری، اونای سیمون و … توانست تا باوجود اسکواد ضعیفتر اسپانیا را به نیمهنهایی ۳ تورنومنت برساند.
انریکه از شاگردان خود فوتبالی مالکانه و صبورانه را طلب میکند و در خیلی از مواقع از تیمش میخواهد تا پاسهای بلند اما دقیق کنترل بازی را به دست بگیرد. انریکه معمولا بوسکتس را به عنوان کسی که توپ را از مدافعان بگیرد و آن را بین بازیکنان جلوی زمین پخش کند انتخاب میکند و با قرار دادن پدری و گاوی انرژی لازم در میانه میدان را به تیم تزریق میکند.
اما اسپانیا در خارج از مالکیت هم حرفهای زیادی برای گفتن دارد. طبیعتا آنها فوتبالی مبتنی بر پرس شدید را در زمین پیاده میکنند و از بهترین تیمهای دنیا در این امر به شمار میروند. آنها معمولا با آزاد کردن فضا برای حریفان در مناطق کناری برایشان تله گذاری میکنند و به محض اشتباه، ماشه پرس را کشیده و به سمت فضای خالی هجوم میآورند.
پدری و گاوی، دو بازیکنی که در سنین کم توسط خود انریکه به تیم ملی اسپانیا راه یافتند مهمترین بازیکنان این سرمربی اسپانیایی تلقی میشوند. آنها عاملهای اصلی کنترل و تسلط اسپانیا هنگام مالکیت هستند و با جابهجاییهاش بسیار در نیمفضاهه هنگام مالکیت فضای زیادی را برای بازیکنان عرضی ایجاد میکنند.
کاستاریکا، پدیده بلامنازع جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل، امسال اما درست مانند جام قبلی، با شرایط نه چندان مناسبی پا به مسابقات میگذارد. آنها آخرین تیمی بودند که بلیط سفر به قطر را رزرو کردند و به نظر میآید جزء اولین تیمهایی باشند که باید بلیط برگشت را نیز تهیه کنند.
کاستاریکای ۲۰۱۴ که در گروه مرگ به عنوان تیم صدرنشین شناخته شد از لحاظ پرسنل فرقی با کاستاریکایی که الان هم در گروه مرگ حضور دارد، ندارد. کیلور ناواس، برایان اویدو، اسکار دوارته، کلوس بورگس و کمپل بازیکنانی هستند که از برزیل تا قطر همواره همراه تیم ملی کشورشان بودهاند.
با توجه به نمودار زیر، کاستاریکا هنوز هم مانند جام جهانی ۲۰۱۴ با شدت بالایی دفاع میکند و از تک موقعیتها برای گلزنی استفاده میکند. آنها از لحاظ فشاری که روی حریف میگذارند(PPDA)، مالکیت توپ، گردش توپ در زمین حریف(Field tilt)، شوت به سمت دروازه حریف، و شوتهای متحمل شده به دروازه خودی یا ضعیفترین تیم امریکای شمالی بودهاند یا جزء ضعیفترینها. از همینرو انتظار میرود کیلور ناواس، دروازهبان سابق کهکشانیها برنده 3 چمپیونزلیگ، امید اول و آخر کاستاریکاییها برای کسب نتیجهای آبرومند در این جام باشد.
پس از فجایع جام جهانی ۲۰۱۸ و یورو ۲۰۲۰، حالا هانسی فلیک دوباره به تیم آلمان برگشته اما این بار نه به عنوان دستیار، بلکه به عنوان سرمربی. فلیک در همان ابتدای حضورش سریعا سیستم را از ۳۴۲۱ به ۴۲۳۱ تغییر داد تا یک بازیکن بیشتر در فاز هجومی داشته باشد و بتواند ساختار وسط زمین را حفظ کند. تغییراتی که آلمان را روز به روز به بایرنمونیخ ورژن فلیک نزدیکتر میکند.
ژرمنها با کمبود بازیکنانی که بتواند در مناطق عرضی یک به یکها را بردارد و موقعیت ایجاد کند مواجه هستند اما از طرف دیگر هافبکهایی دارند که به خوبی میان خطوط جایگیری کرده و با تشکیل مثلث در زون ۱۴، پاسهای تک ضرب و کارهای ترکیبی موقعیت ایجاد میکنند.
باوجود قدرتمندی ژرمنها در مناطق میانی میدان، ضعف در جناحین نقطه ضعف اصلی آنها محسوب میشود. این ضعف در و سمت خط دفاعی بیشتر از همه جا احساس میشود جایی که تیلو کرر که بیشتر یک مدافع وسط است تا مدافع راست و دیوید رام که فضای زیادی را پشت سر خودش خالی میگذارد احتمالا گزینههای اول فلیک برای بازی در جناحین خط دفاعی خواهند بود.