امیرحسین محمودی، فوتبال لب– وقتی اولین گل تاتنهام هاتسپر در مقابل منچستر سیتی در ابتدا آفساید اعلام شد، این موضوع توماس فرانک، سرمربی تیم را از تشویق و تقدیر از بازیکنانش باز نداشت.
دلیل اصلی برد: فست بیلدآپ
بیلدآپی متهاجم که موقعیتهای واید آن مناسب شکست حریف است. فصل گذشته از نشانههای بارز برنتفورد تحت هدایت توماس فرانک بود. در بازیهای پیش فصل تاتنهام نشانهها از این قرار بود که این سبک میتواند برای آنها در این فصل یک راهحل تهاجمی مهم باشد. سومین گل تاتنهام در مقابل برنلی در هفته افتتاحیه لیگ برتر، یکی از انواع همین ساختهای حمله سریعی بود که توماس فرانک به تیم آورد. ریچارلیسون به عقب رفت تا موقعیت را متصل کند. سپس پاپه ماتار سار، استارت برنان جانسون به پشت دفاع را دید. گل اول جانسون در پیروزی 2-0 روز شنبه برابر سیتی نیز از همان اصول تهاجمی پیروی کرد، اما این ترکیبها در ناحیه عرضی انجام شد و الگوی متفاوتی را دنبال کرد. در مقابل پرس 4-3-3 سیتی، که وینگر به داخل حرکت میکند، برای فولبک تاتنهام، زمان اضافی وجود داشت.
فست بیلد آپ توماس فرانک در تاتنهام چطور کار میکند؟
در مرحلهٔ بیلدآپ بازی تاتنهام تحت سرمربیگری توماس فرانک، دو بازیکن سیتی، اسکار باب و عمر مرموش، جد اسپنس و پدرو پورو را یارگیری نکردند تا بتوانند با جابهجایی توپ به فلنک (گوشههای عرضی زمین) دیگر، به داخل زمین برای پرسینگ حرکت کنند. تیم توماس فرانک با آغاز بیلدآپ سریع خود از طریق پورو از این ضعف بهرهبرداری کرد و سپس از محمد کودوس و سار در مناطق بالایی زمین برای فریب دفاع سیتی استفاده نمود. به محض اینکه فولبک راست توپ را دریافت کرد، کودوس عقب کشید تا رایان آیت نوری را از موقعیت خود خارج کند و سار به فضای خالی که برای او محیا بود، حمله کرد.
پاس رومرو به پورو بخاطر عدم یارگیری مناسبحرکت بدون توپ کودوس که سار را صاحب توپ کرد.
دقیقه 12:59
در یکی از صحنههای بازی، بعد از موقعیت بالایی؛ نقش مرموش در پرس منچستر سیتی باعث میشود که پورو زمان بیشتری برای صاحب توپ بودن دارد. این مزیت به او اجازه داد تا محمد کودوس را پیدا کند. همزمان، سار به فضای خالی حمله میکند، اما با توجه به کم بودن سرعت او روبن دیاز به راحتی او را یارگیری میکند. علاوه بر آن، آیت نوری، کودوس را مانع از پیشرفت توپ به سمت دروازه سیتی میکند و تاتنهام دوباره باید از اول شروع کند.
پاس رومرو به پوروشکل گیری دوباره موقعیت که این بار دیاز از رخ دادنش جلوگیری کرد.
دقیقه 14:02
در مثالی دیگر، میتوانید موقعیت داخلی زمین مرموش را مشاهده کنید، که میکى فن د فن به سمت دروازهبان خود، ویکاریو، عقب میرود. وینگر مصری به سمت پورو حرکت نمیکند تا در موقعیتی قرار گیرد که در صورت ارسال توپ ویکاریو به فن د فن یا اسپنس، رومرو را پرس کند. این حرکت منطقی است زیرا ارلینگ هالند مسیر پاس به سمت راست را مسدود کرده است. با این حال، حرکت هوشمندانه رودریگو بنتانکور به تاتنهام امکان میدهد تا ویکاریو، رومرو را پیدا کند. در حالی که مرموش در موقعیت مناسبی برای دفاع از پورو نیست. سپس رومرو با هافبک اروگوئهای بازی میکند تا فولبک راست که آزاد است را پیدا کند.
رفتن بنتانکور به سمت ویکاریوخروج از پرس تاتنهام طی سه پاس
با حرکت پورو به موقعیتی برای پیشروی توپ، بخش دوم بیلدآپ سریع تاتنهام آغاز میشود. در اینجا، او توپ را به بنتانکور بازمیگرداند که بنتانکور بلافاصله آن را به پشت دفاع سیتی ارسال میکند. مطابق برنامه، کودوس عقب میکشد تا آیتنوری را به جلو بکشاند و سار به فضای خالی حمله میکند. حتی اگر دیاز آزاد باشد تا از هافبک سنگالی دفاع کند، ایده این است که سار به صورت دینامیک و در حال دویدن در مقابل مدافعی که از یک موقعیت ایستا حرکت خود را آغاز میکند، به فضای مقابل حمله کند. پاس بنتانکور بیش از اندازه قدرتمند بود و احتمالا سار در موقعیت آفساید قرار گرفت. اما همین حملات نشانهای هشدار دهنده از آنچه در ادامه قرار بود اتفاق بیفتد را نشان میداد.
حرکت رو به عقب کودوس و استارت همزمان سار رو به جلو
دقیقه 34:25
گل اول تاتنهام دقیقاً از همان حرکتی که از ابتدای نیمه اول در تلاش برای اجرای آن بودند، به ثمر رسید. در فرآیند ساخت این گل، تاتنهام بار دیگر حمله را از طریق پورو آغاز میکند. زیرا نقش پرسینگ مرموش به فولبک راست اجازه میدهد کسری از ثانیه زمان بیشتری روی توپ داشته باشد.
شروع دوباره روند تاتنهام
همزمان که فولبک راست، خود را برای پیش بردن توپ آماده میکند، کودوس عقب میکشد تا ناتان آکه، جایگزین آیتنوری بعد از مصدومیت و تعویض او، را از موقعیت خود خارج کند. و فضای لازم برای حمله سار را ایجاد نماید. این هافبک سنگالی با دویدن به سمت جلو در لحظهای که پورو توپ را به سمت منطقه مورد نظر ارسال میکند. او این حرکت را تکمیل میکند.
پاس بلند و خط شکن پورو
حمله به توپ از یک موقعیت در حال دویدن نسبت به دیاز، به سار کمک میکند تا مدافع میانی را برای رسیدن به توپ شکست دهد. او با پرشی بالاتر از دیاز، توپ را در مسیر ریچارلیسون قرار داد.
پاس سار با ضربه سر
در ادامه، مهاجم نوک تاتنهام توپ را به جلوی دروازه ارسال میکند تا جانسون با یک ضربه گل را به ثمر میرساند.
پاس عرضی ریچارلیسون به جانسونضربه نهایی و گل اول تاتنهام و خوشحالی توماس فرانک
غلبه تاتنهام و توماس فرانک ادامه یافت
گل جانسون حرکت بازی را به نفع تاتنهام تغییر داد. پس از آن، ژائو پالینیا دومین گل را از یک موقعیت پرسینگ بالا به ثمر رساند. تاتنهامِ توماس فرانک در نیمه دوم نیز همین فشار را حفظ کرد تا به پیروزی برسد. پیروزیای که گلهای آن دو ویژگی کلیدی این تیم تاتنهام را به نمایش گذاشت. همانطور که توماس فرانک در کنفرانس خبری پس از بازی توضیح داد، سه موضوع کلیدی که میخواست اصول بازی خود در برابر سیتی را بر حول آنها بنا کند، عبارت بودند از: «جنبه دفاعی بازی، شجاعت در فاز یک (بیلدآپ) و فاز دو (پراگرشن توپ) و توپهای راکد».
تشویق او از بازیکنان، پس از آنکه در ابتدا گل جانسون آفساید اعلام شد، به این دلیل بود که آنها در اجرای الگوی پاسکاری که بر اساس اصول حملهای تاتنهام طراحی شده بود، بهتر عمل میکردند. سپس توماس فرانک به سمت نیمکت تاتنهام نگاه کرد تا مطمئن شود گل مورد تأیید قرار میگیرد یا خیر. پاسخی که دریافت کرد باعث شد با نشان دادن دو شست به سوی بازیکنان، آنها را تحسین کند. حرکت فست بیلدآپ که تاتنهام از ابتدای بازی در تلاش برای اجرای آن بود، در نهایت کلید پیروزی آنها شد.
امیرحسین محمودی، فوتبال لب– قبل از اینکه بخواهیم مشکل منچستر یونایتد در این هفته را بررسی کنیم، باید دو نکته را به یاد داشته باشیم. اول اینکه در این باشگاه فقط یک مشکل وجود ندارد. دوم اینکه هر چند مشکل باشد، برونو فرناندز یکی از آنها نیست. همیشه باید این موضوع را تأکید کنیم. مخصوصاً در این مواقع نادر که او بیشتر به تیم ضرر میزند تا کمک، همانطور که یکشنبه در ورزشگاه کروین کاتیج این اتفاق افتاد.
نگاهی نزدیکتر
برای مثال، فصل گذشته را در نظر بگیرید. آن فصل احتمالاً بهترین عملکرد فرناندز برای یونایتد بود؛ حداقل بعد از اولین فصل کاملش. اما شروع خوبی نداشت. او تا وقفهی بینالمللی ماه اکتبر فقط یک پاس گل در لیگ ثبت کرده بود، مقابل ساوتهمپتون. اولین گل او هم زمانی به ثمر رسید که اریک تنهاخ اخراج شد. در آن زمان، مثل حالا، بهترین پیشبینی این بود که برونو فرناندز دوباره به فرم خوبش برمیگردد. و در نهایت این اتفاق افتاد. اما تفاوت این است که آن زمان او در خط میانی دو نفره بازی نمیکرد. بهراحتی میشود تساوی ناامیدکنندهی 1-1 روز یکشنبه مقابل فولام را گردن فرناندز انداخت. او در دو صحنهی تعیینکنندهی بازی نقش داشت: پنالتی از دسترفته در نیمهی اول که توپ را بالای دروازه زد. همچنین عدم توجه به یارگیری امیل اسمیترو که با یک فرار دیرهنگام، گل مساوی را در دقیقهی 73 به ثمر رساند.
برونو فرناندز حین ضربه پنالتی
برونو فرناندز؛ مشکل خط میانی یونایتد؟
آنچه برای هفتهها و ماههای آینده نگرانکنندهتر است، سهولت کار فولام در عبور مکرر از خط هافبک منچستریونایتد بود. هافبکی متشکل از برونو فرناندز و کاسمیرو، سپس فرناندز و میسن ماونت، و در ادامه فرناندز و مانوئل اوگارته. اما همیشه با حضور فرناندز. این دقیقاً همان برنامهی بازی مارکو سیلوا از ابتدا بود؛ چیزی که الکس ایووبی بعدها تأیید کرد. او پس از بازی به اسکای اسپورت گفت: «ما میدانستیم میتوانیم از دو هافبک آنها عبور کنیم و مدافعان مرکزیشان جلو میکشند. ما امروز از این موضوع استفاده کردیم.»
روبن آموریم گفت که پنالتی از دسترفتهی فرناندز تا حدی به خاطر «مسئولیت زیاد» او بود. اما سرمربی یونایتد در 9ماه گذشته، بهویژه از نظر تاکتیکی، مسئولیتهای بیشتری را به کاپیتان خود سپرده است. آموریم فصل گذشته فرناندز را عقبتر از قبل قرار داد تا به بازیسازی نامطمئن یونایتد کمک کند. اما در این حالت، تأثیر او در نزدیکی محوطهی جریمهی حریف کاهش یافت. آموریم، متئوس کونیا و برایان امبومو را به خدمت گرفت؛ تا حدی برای تقسیم این بار به برونو فرناندز کمک کنند.
خرید امبومو و کونیا؛ به ضرر برونو
اما نکتهای که در نقل و انتقالات تابستانی یونایتد به چشم نیامد، این بود که دو بازیکنی که توانایی اجرای سیستم آموریم را نشان دادند، تقریباً در پستهای غیرطبیعی خود بازی میکنند تا با تاکتیک فعلی هماهنگ بشوند.
کمتر کسی معتقد است که خرید متئوس کونیا و برایان امبومو غیرضروری بود. مخصوصاً بعد از ثبت رکوردِ منفی 44 گل در لیگ برتر فصل گذشته. اما همیشه این خطر وجود دارد تا با عقب بردن فرناندز و استفاده از آماد در پست وینگبک راست، همان اندک خلاقیت یونایتد در فصل پیش کاهش پیدا کند. بله، ضعف در تمامکنندگی برای آموریم گران تمام شد. (هیچ تیمی در لیگ برتر کمتر از یونایتد عملکردی مطابق با xG آنها را نداشت) بنابراین خرید گلزنان قابل اعتماد ضروری بود. اما مجموع xG تنها 52.6، نشان میدهد که یونایتد حتی در خلق موقعیت هم مشکل داشت؛ آماری در حد تیمهای نیمهی پایینی جدول.
مشکل گلزنی همچنان پابرجاست.
این مشکل در فصل جدید هم ادامه دارد. یونایتد هفتهی گذشته مقابل آرسنال شوتهای زیادی زد، اما هیچکدام موقعیت صددرصدی نبود. با وجود برتری ظاهری، تیم آموریم به ندرت توانست این برتری را به نتیجه تبدیل کند. یک هفته بعد، به جز 15 دقیقهی ابتدایی که کونیا بدشانس بود که گل نزد، یونایتد مقابل فولام کاملاً بیاثر بود. سیلوا بعد از بازی گفت: «تمام خطرات یونایتد در نیمهی دوم از روی ضربات ایستگاهی بود، نه بیشتر.» این حرف بیراه نبود.تنها «موقعیت بزرگ» یونایتد در این بازی، طبق تعریف اوپتا، از یک شوت بلند دروازهبان آلتای بایندیر ایجاد شد. در مقابل، فرناندز فقط یک بار پاس گلساز داد. برای کونیا در همان دقیقهی اول، آن هم از راه دور.
وقتی قرار گرفتن کاپیتان یونایتد در پست عقبتر (همانطور که در نقشهی لمس توپ او مشهود است) باعث افت شدید خلاقیت تیم است سخت است که این اقدام را حمایت کرد. این موضوع حتی غیرقابلدفاعتر میشود، وقتی مانع پیشرفت یک استعداد ویژه از آکادمی باشگاه شود.
لمس توپهای برونو فرناندز برابر فولام
دردسر تاکتیکی آموریم!
کوبی ماینو که برابر آرسنال روی نیمکت بود، دوباره یکشنبه بدون حضور در زمین ماند. چرا؟ ساده است. آموریم بعد از بازی تأیید کرد: «او حالا برای این پست با برونو رقابت میکند.» آموریم حتی در طول بازی مقابل کروین کاتیج به استفاده از زوج فرناندز-ماینو فکر نکرد و ظاهراً در آینده هم قصد چنین کاری ندارد. تصور اینکه چنین زوجی هم بهراحتی مثل بقیه ترکیبهای یکشنبه مغلوب شود، سخت نیست. اما مهارتهای ماینو و فرناندز آنقدر متفاوت است که این سؤال ایجاد میشود: چرا آنها برای یک پست رقابت میکنند؟ و آیا این نقش واقعاً برای هیچکدام مناسب است؟قرار دادن بهترین بازیکن یونایتد، با استعدادترین محصول آکادمی و یک خط حملهی جدید در یک ترکیب، در این سیستم کاملاً غیرعملی است.
آموریم در منچستر چه خواهد کرد؟
اما اگر منچستریونایتد با خرید دو هافبک هجومی در تابستان، این مسیر را انتخاب کرد. برونو فرناندز هم با رد پیشنهاد الهلال برای بازی در لیگ حرفهای عربستان، چنین تصمیمی گرفت.
چه بلایی بر سر برونو فرناندز خواهد آمد؟
در طول هفتهی گذشته، گزارشهایی منتشر شد مبنی بر اینکه باشگاه الاتحاد نیز به جذب این بازیکن 30 ساله علاقهمند است. اما انتظار نمیرود فرناندز قبل از پایان مهلت نقل و انتقالات در دوشنبهی آینده، از یونایتد جدا شود. منابع نزدیک به فوتبال عربستان نیز نسبت به واقعی بودن این شایعات تردید دارند. فرناندز در ابتدای همین پنجرهی نقل و انتقالاتی تصمیم گرفت در اولدترافورد بماند و هیچ نشانهای وجود ندارد که این تصمیم تغییر کند.در این شرایط، یونایتد باید راهی پیدا کند تا نقاط قوت زیاد فرناندز را برجسته کند و نقاط ضعفش را پوشش دهد. این به معنی یافتن یک زوج مناسب در خط میانی یا حتی بازنگری کامل در نقش عمیق فعلی برای او است. آنچه قطعی است اینکه آموریم مشکلات زیادی برای حل کردن دارد، بدون اینکه بهترین و مهمترین بازیکنش را هم به یکی از این مشکلات تبدیل کند.
یوسف جوانشیر، فوتباللب – در ۲۰ فوریه ۲۰۲۴، تقریباً دو ماه پس از اعلام اولیه و ۱۵ ماه پس از آنکه خانوادهی گلیزر تمایل خود را به فروش کامل یا جزئی باشگاه اعلام کرد. شرکت Trawlers Limited متعلق به سر جیم رتکلیف، خرید ۲۷.۷% از سهام باشگاه منچستریونایتد را نهایی کرد. این خرید، آن جدایی کامل از خانوادهی گلیزر که بسیاری از هواداران یونایتد آرزویش را داشتند نبود. در نظر بسیاری، این موضوع یک گام آشکار به سوی پیشرفت به حساب میآمد. پس از یک دهه افول، باشگاه میتوانست بالاخره به آینده امیدوار باشد.
حال، کمی بیش از یک سال بعد، سایهی ناامیدی دوباره بر تلاشهای باشگاه برای پیشرفت سنگینی میکند. جدول پریمیرلیگ، بهتنهایی نشان میدهد که وضعیت باشگاه از زمان فروش آن، به خانوادهی گلیزر در سال ۲۰۰۵، هیچگاه تا این اندازه وخیم نیست. یونایتد اکنون در رتبهی سیزدهم قرار دارد. پیشرفت اخیر آنها در لیگ اروپا و برد ۳-۰ مقابل لسترسیتی کمی اوضاع را بهتر کرد. اما دید کلی چیز دیگریست. شکستهای خانگی متوالی سرمربی تازهواردی که با مصدومیت بازیکنان و کمبود مهرههای مناسب برای سیستم خود مواجه است. همچنین، نگرانیهایی وجود دارد که رتکلیف، مانند کسانی که سهامشان را از آنها خرید، نداند چگونه باید باشگاه را به شکوه ورزشی سابق خود، بازگرداند.
باشگاه همچنان در بازار بورس وارد شده است. بنابراین بیش از هر باشگاه انگلیسی دیگری میتوان وضعیت مالی پشتصحنهی آن را به شکل منظم بررسی کرد.
یکسالگی رتکلیف در منچستریونایتد
در فاصلهی یک روز مانده به یکسالگی مدیریت رتکلیف، منچستریونایتد گزارش مالی سهماههی دوم (Q2) خود برای فصل جاری را منتشر کرد. گزارشی که بازهی زمانی اول ژوئیه تا ۳۱ دسامبر ۲۰۲۴ را پوشش میدهد. این گزارش در عین حال قابل پیشبینی و شگفتانگیز بود. درآمد باشگاه با وجود کاهش قابل توجه درآمدهای تلویزیونی به دلیل غیبت در لیگ قهرمانان اروپا و دور بودن از کسب سهمیهی فصل آینده، همچنان مطابق با پیشبینیها باقی ماند. با این حال، بدهیهای باشگاه بسیار زیاد است. پرداختهای بهره همچنان بر تراز مالی اثر منفی میگذارد. با وجود صحبتها در مورد کاهش هزینهها، باشگاه همچنان زیانده است.
روبن آموریم سرمربی منچستریونایتد در برد مقابل لسترسیتی
یونایتد، مانند هر کسبوکار زیانده دیگری، تلاش کرد تا مزایای شاخصهای مالی دیگری، غیر از سود خالص را برجسته کند. همچنین، گزارش Q2 اخیر نیز همین روند را ادامهدار نشان میدهد. شاخص مورد علاقهی یونایتد EBITDA تعدیلشده است. یعنی سود پیش از بهره، مالیات، استهلاک و کاهش ارزش، با تعدیلاتی که سود حاصل از فروش بازیکن و سایر موارد استثنایی را حذف میکند. ماه گذشته، باشگاه از پیشبینی مثبت EBITDA تعدیلشدهی خود، خبر داد. آنها در «سطح بالای بازهی قبلاً اعلامشدهی ۱۴۵ تا ۱۶۰ میلیون پوند (۱۸۸.۴ تا ۲۰۷.۹ میلیون دلار)» قرار دارند. اما باقی اعداد و ارقام چیز چندان دلگرمکنندهای ارائه نمیدهند.
صحبت دربارهی شاخصهای مالی مثبت زمانی ناهمخوان به نظر میرسد که اخبار منتشرشده از باشگاه از یک دور دیگر اخراج کارکنان و پذیرش این موضوع توسط باشگاه نزد گروه هواداری «۱۹۵۸» نشانمیدهند که منچستریونایتد در خطر نقض قوانین سودآوری و پایداری مالی (PSR) قرار دارد.
چگونه میتوانیم افزایش EBITDA را با این واقعیتها تطبیق دهیم؟ شاید وارن بافت، رئیس شرکت برکشایر هاتاوی و سرمایهگذار مشهور جهانی، بهترین پاسخ را داده باشد:
ارجاع به EBITDA باعث میشود تنمان بلرزد. آیا مدیران فکر میکنند پری دندونی، هزینهی سرمایهگذاری را پرداخت میکند؟
منچستریونایتد چقدر در خطر نقض قوانین PSR است؟
اینکه چهارمین باشگاه پردرآمد جهان باز هم نگران نقض قوانین PSR است، نشاندهندهی میزان ریختوپاش و اتلاف منابع در اولدترافورد طی سالهای اخیر است. یونایتد همچنان مانند یک باشگاه حاضر در لیگ قهرمانان هزینه میکند. این درحالیست که در ۵ فصل از ۱۱ فصل گذشته، در این رقابتها حضور نداشته است.
اینکه یونایتد دقیقاً چقدر به نقض PSR نزدیک است، به حدسهای تحلیلی بستگی دارد. با این وجود که مانند تقریباً همهی باشگاهها، یونایتد هم محاسبهی دقیق PSR خود را منتشر نمیکند. اما نگاهی به صورتهای مالی فصل گذشته کافی است تا دلیل نگرانیهایی که در راهروهای اولدترافورد شنیده میشود را درک کنیم.
زیان بیسابقه شیاطین سرخ
بر اساس برآوردThe Athletic، منچستریونایتد تنها حدود ۱۶ میلیون پوند حاشیهی مجاز در چهارچوب قوانین PSR (قوانین سودآوری و پایداری مالی) داشت. این فقط در صورتی است، که بتوان هزینهی ۳۴.۶ میلیون پوندی مربوط به خرید سهام توسط رتکلیف را از زیانهای باشگاه کسر کرد. نه باشگاه منچستریونایتد و نه لیگ برتر، این کسر را تأیید نکردند. اما با این وجود، بهسختی میتوان تصور کرد که یونایتد چگونه توانسته مطابق با الزامات PSR سرپا بماند.
در طول سهسالهی ارزیابی مالی که تا پایان فصل گذشته ادامه داشت، منچستریونایتد مجموعاً ۳۱۲.۹ میلیون پوند زیان پیش از مالیات ثبت کرد. خبر خوب برای فصل جاری، این است که زیان ۱۴۹.۶ میلیون پوندی فصل ۲۲-۲۰۲۱ از محاسبات جاری حذف میشود. بنابراین تخمین زده میشود که باشگاه میتواند در حدود ۱۳۳ میلیون پوند در این فصل زیان دهد و همچنان با قوانین PSR لیگ برتر سازگار باشد.
رکورد جدید یونایتد
در فصل گذشته، درآمد منچستریونایتد به رکورد جدیدی رسید. آنها با رقم ۶۶۱.۸ میلیون پوند، نسبت به سال قبل، ۱۳.۴ میلیون پوند یا معادل ۲% افزایش داشت. این رقم در نگاه اول خوب به نظر میرسد. اما درآمدزایی یونایتد دیگر مثل گذشته مورد تحسین نیست. بین سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۴، منچستریونایتد بیشترین درآمد را در فوتبال جهان داشت. در ۲۸ فصل پس از آغاز لیگ برتر از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۲۰، یونایتد پردرآمدترین باشگاه انگلیسی بود. بهجز در دو سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ که تنها به دلیل فروش املاک آرسنال در زمین ورزشگاه قدیمی هایبوری، این رتبه را از دست داد.
از فصل ۲۱-۲۰۲۰ به بعد، منچسترسیتی جایگاه نخست را از یونایتد گرفت و فاصلهی درآمدی هم رشد چشمگیری داشت. در فصل قبل، درآمد سیتی ۵۳.۲ میلیون پوند بیشتر از یونایتد بود. این در حالی بود که یونایتد از درآمد لیگ قهرمانان نیز بهرهمند بود. درآمد تجاری سیتی بیش از ۴۰ میلیون پوند بیشتر از یونایتد است. این موضوع بهگونهاست که تنها در سال ۲۰۱۹، یونایتد ۴۸ میلیون پوند از این نظر جلوتر بود.
درآمدهای تجاری سیتی خود جای بحث جداگانهای دارد، اما رشد درآمد یونایتد در این بخش کند است. با وجود اینکه گزارشهای فصل دوم مالی (Q2) رشد تجاری را نشان میدهد، عملکرد ضعیف تیم در زمین بالاخره تأثیر خودش را میگذارد. قرارداد تأمین لباس با شرکت آدیداس، نشان میدهد که اگر یونایتد از فصل ۲۶-۲۰۲۵ به بعد نتواند به لیگ قهرمانان راه یابد، پرداخت سالانه آدیداس ۱۰ میلیون پوند کاهش مییابد.
خارجشدن از باتلاق یا فرورفتن در مرداب؟
یونایتد پیشبینی میکند که درآمد فصل جاری آنها بین ۶۵۰ تا ۶۷۰ میلیون پوند خواهد بود. موضوعی که در گزارش Q2 نیز تکرار شد، هرچند معلوم نیست دقیقاً به چه شکلی انجام شود. درآمدهای پخش بازیهای این فصل قطعاً از رقم ۲۲۱.۷ میلیون پوند سال گذشته کمتر خواهد بود. تا پایان دسامبر، این رقم ۵۲.۹ میلیون پوند نسبت به سال گذشته کاهش داشت. درآمدهای حاصل از روز مسابقه و بخش تجاری کمی افزایش داشتند. اما اینکه بتوانند کاهش درآمد پخش را جبران کنند، هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد.
با این حال باشگاه به آینده امیدوار است. یکی از نکات مثبت گزارش فصل دوم، رشد درآمد تجاری حتی در فصلی ضعیف از نظر فوتبالی بود. یونایتد، قرارداد حامی پیراهن ۷۵ میلیون دلاری با شرکت Snapdragon در ماه اوت را عامل این رشد معرفی کرد. برخلاف قرارداد با آدیداس، در قرارداد با Snapdragon، جریمهای برای عدم راهیابی به لیگ قهرمانان در نظر گرفته نشد.
صاحب جشن، در جشن حضور ندارد!
نکتهای که در جشن گرفتن این قرارداد نادیده گرفته شد، این است که اعضای کلیدی تیم اسپانسرینگ که این قرارداد را به سرانجام رساندند، از باشگاه جدا شدند. از جمله ویکتوریا تیمپسون، مدیر ارشد گروهها و شراکتهای منچستریونایتد. این تغییرات در بخش تجاری ادامهدار هم بود. فلورنس لافای، مدیر تجاری و جیمز هالروید، مدیر توسعه تجاری هم اخراج شدند.
درآمد پخش یونایتد این فصل ممکن بود حتی کمتر شود، اگر جذابیت همیشگی باشگاه نبود. هزینههای مربوط به پخش تلویزیونی بازیهای لیگ برتر که بر اساس تعداد پخش زنده بازیها بین باشگاهها تقسیم میشود، حدود ۱۲.۵% از کل درآمد توزیعی لیگ را شامل میشود. این رقم در چرخه قراردادهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹، بین ۱۶ تا ۱۷% بود.
سهم بزرگ منچستریونایتد در پخش تلوزیونی
از آغاز این چرخه تا فصل ۲۴-۲۰۲۳ (بهجز فصل آشفته کرونایی ۲۰-۲۰۱۹)، از ۲۶۶ بازی لیگ یونایتد، ۱۹۴ بازی بهصورت زنده پخش شد. رقمی که تنها لیورپول با ۲۰۱ بازی از آن جلوتر است. در نتیجه، یونایتد دومین سهم بزرگ را از صندوق پخش تلویزیونی به دست آورد. همچنین درآمد آنها از این جهت، به ۱۹۴.۴ میلیون پوند رسید. یعنی حدود یک میلیون پوند بهازای هر بازی زنده. همین صندوق باعث شده کف درآمدی یونایتد بالا بماند. حتی در شرایط کنونی پرآشوب، تا تاریخ ۲۸ آوریل، بازیهای یونایتد ۲۶ بار بهصورت زنده پخش شدند؛ که بیشترین تعداد بین تیمهای دیگر لیگ است (مشترک با آرسنال و لیورپول).
اختلاف فاحش در کسب جوایز مالی به نسبت رقبا
درآمد یونایتد از دستاوردهای داخلی رشد چندانی به خود ندید. اما اختلاف واقعی در سطح بینالمللی است. تا پایان فصل گذشته، منچستریونایتد در طول یک دهه از حضور در لیگ قهرمانان اروپا و لیگ اروپا، ۵۰۴ میلیون یورو درآمد کسب کرد. در مقابل، منچسترسیتی ۹۰۴ میلیون یورو به دست آورد و لیورپول و چلسی نیز، در رقابتهای اروپایی درآمد بیشتری از یونایتد داشتند. در مجموع، ۱۰ باشگاه در این دوره بیش از یونایتد از مسابقات یوفا درآمد داشتند.
حتی اگر یونایتد این فصل قهرمان لیگ اروپا میشد، جایزهی نقدی آن به ۴۰ میلیون پوند هم نمیرسید. با این حال، چنین قهرمانی یک سود مالی بزرگ در پی داشت که از مسیر جایگاه یونایتد در پریمیرلیگ قابل دستیابی نیست؛ یعنی بازگشت به لیگ قهرمانان. از منظر مالی، قهرمانی در لیگ اروپا باید اولویت اصلی یونایتد در این فصل باشد.
با اینکه رتکلیف با افزایش قیمت بلیتها جنجال به پا کرد، اما از منظر مالی، تأثیر مثبت آنها مشخص شد. تا پایان دسامبر، یونایتد از ۱۵ بازی خانگی خود در این فصل (۱۰ بازی لیگ برتر، ۳ بازی لیگ اروپا و ۲ بازی جام اتحادیه) حدود ۷۸.۵ میلیون پوند درآمد روز مسابقه داشت. ابن موضوع، نسبت به سال قبل، ۳.۵ میلیون پوند (۵ درصد) افزایش یافته است. درآمد هر بازی خانگی نیز بیشتر شد: از ۵ میلیون پوند در فصل قبل، به ۵.۲ میلیون پوند در این فصل رسید. آن هم در حالی که فصل قبل شامل بازیهای لیگ قهرمانان هم بود. انتظار میرود این درآمد در فصل ۲۶-۲۰۲۵ حتی بیشتر شود، چرا که به گفتهی The Athletic، قیمت بلیتهای فصلی یونایتد فصل آینده ۵ درصد دیگر افزایش خواهد یافت.
خرجهای در سطح لیگ قهرمانان، واقعیت مجازی
یکی از مشکلات اصلی در اولدترافورد ساده است؛ کمبود نقدینگی. منچستریونایتد همیشه توانایی بالایی در تولید نقدینگی داشت. با اینکه هنوز هم جریان نقد عملیاتی قابل توجهی دارد (۱۲۱.۱ میلیون پوند در فصل گذشته)! اما خرجهای سنگین برای نقلوانتقالات مشکلساز شدند. جریان نقدی آزاد (FCF) یونایتد در سالهای اخیر کاهش زیادی داشته است. FCF در اصل، پولی است که پس از پرداخت هزینههای سرمایهای باقی میماند؛ که در مورد یونایتد بیشتر شامل هزینههای خرید بازیکن میشود.
FCF یونایتد در فصل ۲۴-۲۰۲۳ با سقوطی ۹۰ میلیون پوندی وارد محدوده منفی شد. بهجز دوران کرونا، این بدترین وضعیت مالی در اولدترافورد بود و دلیل اصلی سیاستهای کاهش هزینه تحت مدیریت رتکلیف است. به زبان ساده، اگرچه یونایتد در عملیات روزمره درآمد زیادی دارد. اما هزینههای عظیم نقلوانتقالی از آن فراتر رفتند. در فصل گذشته، هزینهی نقدی خالص یونایتد برای نقلوانتقالات ۱۵۳.۷ میلیون پوند بود و فقط در نیمه اول این فصل، این رقم به ۱۶۴.۳ میلیون پوند رسید.
با همهی اینها، تا پایان دسامبر، یونایتد هنوز ۳۰۰.۱ میلیون پوند بابت نقلوانتقالات به دیگر باشگاهها بدهکار بود. از این میان، ۱۶۷.۹ میلیون پوند باید تا پایان سال ۲۰۲۵ پرداخت شود. بهجز چلسی (که جزئیات بدهیهای نقلوانتقالی را منتشر نمیکند، اما بدهیهای سنگینش مشخص است)، هیچ باشگاه دیگری در لیگ برتر به اندازهی یونایتد در این زمینه بدهی ندارد.
بدهیها، تقصیر مدیر قبلی است!
رتکلیف اخیراً دربارهی تأثیر این بدهیها گفت: «اینها همه چیزهایی هستند که از گذشته به ما رسیدند، چه خوشمان بیاید چه نه، آنها را به ارث بردهایم و باید حلشان کنیم.» این بدهیهای جاری، که یونایتد راهی برای گریز از آنها ندارد، مستقیماً با تصمیم باشگاه برای کاهش تعداد کارکنان در اولدترافورد مرتبط است.
با اینحال، خرجهای یونایتد در نقلوانتقالات پس از ورود مالک جدید کاهش نیافت. تابستان ۲۰۲۴، باشگاه ۲۱۹ میلیون پوند دیگر برای خرید بازیکن هزینه کرد و با اینکه خرجهای ژانویه محدود به ۳۷.۷ میلیون پوند بود، این سومین فصل پیاپی است که یونایتد بیش از ۲۰۰ میلیون پوند برای خرید بازیکن هزینه میکند.
میزان هزینهی نقلوانتقالات لزوماً معیار موفقیت نیست (دستمزدها معیار بهتری هستند). اما اینکه باشگاهی این همه خرج کند و همچنان اینقدر ضعیف عمل کند، نشاندهندهی سالها سوءمدیریت است. متأسفانه برای رتکلیف و INEOS، در سال اول مدیریتشان، نشانهای از پایان این ولخرجیهای بیثمر دیده نمیشود.
عملکرد ضعیف بازیکنان به نسبت دستمزدشان
صحبت از دستمزدها که میشود، باید گفت حقوق پرداختی یونایتد در فصل گذشته باز هم افزایش یافت. هرچند رقم ۳۶۴.۷ میلیون پوندی آن پایینتر از رکورد ۳۸۴.۲ میلیون پوندی سال ۲۰۲۲ بود. اما این نکته زیاد جالب به نظر نمیرسد. چون تیم عملکردی بهمراتب پایینتر از حد انتظار داشت و تنها در رده هشتم لیگ برتر قرارگرفت و در همان مرحله گروهی لیگ قهرمانان حذف شد. آن هم در حالی که یونایتد سومین دستمزد بالای لیگ را پرداخت میکرد. این دومین بار در سه فصل اخیر بود که یونایتد پنج رتبه پایینتر از جایگاه دستمزدیاش در جدول لیگ قرار گرفت.
فصل
رتبه لیگ
رتبه دستمزد
عملکرد نسبت به دستمزد
۲۰۱۳–۱۴
۷
۱
۶-
۲۰۱۴–۱۵
۴
۲
۲-
۲۰۱۵–۱۶
۵
۱
۴-
۲۰۱۶–۱۷
۶
۲
۴-
۲۰۱۷–۱۸
۲
۱
۱-
۲۰۱۸–۱۹
۶
۱
۵-
۲۰۱۹–۲۰
۳
۳
۰
۲۰۲۰–۲۱
۲
۳
۱
۲۰۲۱–۲۲
۶
۱
۵-
۲۰۲۲–۲۳
۳
۴
۱
۲۰۲۳–۲۴
۸
۳
۵-
این جدول البته به نکته مهمی درباره هزینههای کارکنان غیر فوتبالی اشاره نمیکند. یونایتد یکی از بزرگترین کارفرماهای دنیای فوتبال است. در فصل گذشته، این باشگاه بهطور میانگین ۸۱۱ نیروی تماموقت غیر فوتبالی داشت که بیشترین در لیگ، با لیورپول در رده دوم (۷۸۲ نفر) قرار دارد.
عملکرد افتضاح و مدیریت غلط منچستریونایتد
تعداد کمی از باشگاههای انگلیسی، جزئیات تقسیمبندی دستمزد بازیکنان و سایر کارکنان را منتشر میکنند. اما گزارشی از یوفا در سال ۲۰۲۴ (که بعداً حذف شد) نشان میداد که در فصل ۲۰۲۲–۲۳، تنها ۳۳% از درآمد منچستریونایتد صرف پرداخت به بازیکنان شد. این موضوع بدین معناست که دستمزد سایر کارکنان حدوداً به ۱۱۵ میلیون پوند میرسید (رقمی حتی بیشتر از کل دستمزد باشگاه برنتفورد در آن فصل).
چه خوشایند باشد چه نه، دلیل تعدیل ۴۰۰ تا ۴۵۰ نیروی انسانی در یونایتد توسط رتکلیف همین است. عملکرد ضعیف این باشگاه در نقلوانتقالات طی سالهای اخیر باعث شد تا باشگاه وارد بحران شود. از آنجا که امکان بازنگری در حقوق بازیکنان یا بدهیهای مرتبط با خرید آنها وجود ندارد، باشگاه سراغ هزینههایی رفت که میتواند بلافاصله کاهش دهد (حتی اگر این تصمیمها تلخ باشد).
سقوط تدریجی و دردناک شیاطین سرخ
نگاهی به سود حاصل از فروش بازیکنان در سالهای اخیر نشان میدهد که یونایتد نهتنها نسبت به تیمهای برتر لیگ برتر عملکرد ضعیفی داشته، بلکه حتی از سطح میانه جدول هم پایینتر است.
رم در یک شب ساخته نشد و منچستریونایتد نیز در یک شب از هم نپاشید. خرید اهرمی این باشگاه در حدود ۲۰ سال گذشته، بلافاصله ترازنامه مالی باشگاه را دگرگون کرد. اما سالها مدیریت ضعیف طول کشید تا یونایتد به وضعیت تأسفبار کنونی برسد. تعدیل نیرو و افزایش قیمت بلیتها تصمیمهای نامحبوبی هستند. زمانیکه اینها با اتلاف منابع در بخش فوتبال همراه میشود، این احساس ایجاد میشود که دیگران باید تاوان اشتباهات مالکیت را بدهند. و درواقع نیز همینطور است. با وجود بدهیهای سنگین، درآمدهای ثابت و نیاز به تأمین ۲ میلیارد پوند برای ساخت ورزشگاه جدید، اگر یونایتد خیلی زود در زمینهی فوتبالی تغییری ایجاد نکند، تصمیمهای سختتری در راه خواهد بود. هشدار اخیر رتکلیف درباره اینکه باشگاه ممکن است «تا کریسمس ورشکسته شود»، اگرچه اغراقآمیز بود، اما خطر مالی در این باشگاه کاملاً حس میشود.
هیچوقت قرار نبود این مشکلات بهسرعت حل شوند و اگرچه جهتگیری جدیدی در باشگاه شکل گرفته؛ اما اوضاع ابتدایی بسیار پرتنشتر از آن چیزی بود که انتظار میرفت. هواداران و مدیران جدید بهشدت به تغییر جریان امیدوارند و این تغییر هرچه زودتر رخ دهد، به سود باشگاه خواهد بود.
با باخت اخیر یونایتد، در فینال لیگ اروپا در برابر تاتنهام در سنمامس، تقریبا امید این تیم برای بودجه فصل آینده نیز به هالهای از ابهام درآمد. همچنین آنها در لیگ، با قرارگیری در رتبه 16ام، تقریبا تمام امید خود برای درآمدزایی در این فصل و همچنین فصل آینده را از دست دادند.
امیرمحمد کلانتری، فوتبال لب – تاکتیکهای فوتبال در سالهای اخیر رشدی چشمگیر داشتند. با این حال حتی بیشترین هواداران پراگرسیو هم هنوز دوست دارند تیمشان توپ را داخل محوطه شلوغ مقابل دروازه بفرستد.
ارائه فوتبالی بهتر از گذشته در پریمیرلیگ
وقتی موضوع از ابعاد مختلف بررسی میشود، به این نتیجه میرسیم که فوتبالی که در پریمیرلیگ تماشا میکنیم پیشرفتهتر و حسابشدهتر از قبل میباشد. اما از خود بپرسید: چه کسی وجود دارد که یاد پرتابهای نمادین و بلندِ روری دلپ برای استوک سیتی در اواخر دهه 2000 نیفتد؟!
کاهش تمایل به بازی مستقیم در پریمیرلیگ در اواخر دهه گذشته، همزمان با کاهش درصد پاس های بلند دروازه بانان همراه بود. این نوع پاس، به پاس هایی اطلاق میشود که حداقل 32 متر را طی میکنند. چرا که تیم های بیشتری بر حفظ مالکیت توپ، بازیسازی از عقب زمین و بازپسگیری مالکیت توپ پس از از دست دادن آن تمرکز داشتند.
روند کاهش پاس بلند دروازه بانان در پریمیرلیگ در دو فصل اخیر نیز ادامه یافت. با این حال، استفاده از پرتاب بلند اوت، تغییر چشمگیری داشت و به سطح پیشین بازگشته است.
افزایش استفاده از تاکتیک پرتاب اوت بلند در پریمیرلیگ
از فصل 2021/22، تیم های پریمیرلیگ در موقعیت مناسب، پرتاب اوت بلند بیشتری به سمت محوطه جریمه حریف انجام دادند. در بازی برگشت نیمه نهایی چمپیونزلیگ، این تاکتیک، یکی از سلاح های اصلی آرتتا در برابر شاگردان انریکه بود.
با بررسی سهم پرتاب های اوت بلند هجومی، که به پرتاب هایی به داخل محوطه جریمه از یک چهارم هجومی زمین اطلاق میشود، نسبت به کل پرتاب اوت در آن منطقه، شاهد افزایش سال به سال این آمار بودیم که در فصل جاری به 17% رسید.
ترکیب بازیکنان تیم، توانایی بازی هوایی و توانایی دفاع در موقعیت ترنزیشن حریف در صورتی که توپ پس از پرتاب به آنها واگذار شود، از عوامل کلیدی تعیین کننده تصمیمات تاکتیکی تیم ها هستند. مهمتر از همه، نیاز به بازیکنی دارید که بتواند پرتاب اوت بلند را از آن منطقه به داخل محوطه جریمه ارسال کند.
برنتفورد و ناتینگهام فارست از زمان صعودشان به پریمیرلیگ در فصل های 2021/22 و 2022/23 به ترتیب، پیشگام این تاکیتک بودند؛ به طوری که به ترتیب 54% و 40% از پرتاب های اوت آنها در یک چهارم هجومی زمین، به صورت بلند و مستقیم به محوطه جریمه ارسال شده است.
در فصل جاری، برنتفورد 92 پرتاب اوت را مستقیماً از یک چهارم هجومی زمین به داخل محوطه جریمه انجام داده است. این آمار با سهم63 درصدی از کل پرتاب اوت آنها در آن منطقه، به وضوح بالاترین رقم در لیگ انگلیس است.
بررسی پرتاب اوت برنتفوردِ توماس فرانک:
نقشه استراتژی پرتاب اوت برنتفورد در زمین بازی، امکان بررسی دقیق این تاکتیک را فراهم میکند. با تقسیم پرتاب ها در هر دو سمت زمین، مشخص است که تارگت بیشتر این پرتاب ها به سمت تیرک نزدیک به نقطه پرتاب است. خصوصا زمانی که پرتاب از خط کناری سمت راست انجام میشود. پرتاب از آن منطقه معمولاً توسط کوین شاده یا اتان پیناک اجرا میگردد. سهم بیشتر پرتاب ها مستقیماً به دهانه دروازه حریف ارسال میشود.
نکته قابل توجه این است که موفقیت استراتژی پرتاب اوت بلند، تنها به اولین تماس با توپ محدود نمیشود، بلکه استفاده از بینطمی حریف که پس از آن رخ میدهد نیز نقش کلیدی دارد.
با گسترش بازه تحلیل نرخ گل مورد انتظار (xG) برنتفورد به 10 ثانیه پس از پرتاب اوت، قدرت این تیم در استفاده از چنین شریطی آشکارتر میشود. مجموع نرخ گل مورد انتظار حاصل از پرتاب اوت هجومی برنتفور (3.9)، مشخصا بالاترین رقم خلق موقعیت گلزنی در پریمیرلیگ است. این رقم بیش از دو برابر کریستال پالاس (1.1)، نزدیکترین رقیب آنها در این معیار، میباشد.
با مقایسه این آمار با ناتینگهام فارست، که 52 پرتاب بلند به محوطه جریمه دارد و دومین رکورددار در لیگ است، به وضوح مشخص میشود که برنتفورد چقدر در این فاز بازی کارآمد عمل کرده است. مجموع نرخ xG فارست از دنباله پرتابهای بلند (0.7)، به سطح مورد انتظار نرسید. با بررسی هر موقعیت بهصورت جداگانه، تیم نونو اسپریتو سانتو تنها توانست نرخ گل مورد انتظار (xG) 0.01 بهازای هر پرتاب بلند ثبت کند. این رقم تنها برای رتبه دهم در لیگ کافی است.
برای برنتفورد، نرخ گل مورد انتظار (xG) 0.04 بهازای هر پرتاب بلند، بالاترین مقدار در میان تمام تیمهای لیگ است. شاید این تفاوت در نگاه اول چشمگیر نباشند، اما در شرایطی که تفاوت ها کم اما حیاتی هستند، همین برتریهای کوچک میتوانند تعیینکننده باشند. مشابه تاکتیکهای آنها در ضربات کرنر و آزاد، برنتفورد از یک تنظیمات و شیوه خاص استفاده میکند تا احتمال گلزنی از پرتاب بلند اوت را به حداکثر برساند.
نحوه اجرای تاکتیک پرتاب اوت توسط برنتفورد در پریمیرلیگ
معمولاً مدافعان میانی آنها در نزدیکی نزدیکترین تیرک دروازه به نقطه پرتاب مستقر میشوند. کریستین نردگارد اطراف نقطه پنالتی قرار میگیرد و یوان ویسا، برایان امبومو و میکل دمسگارد در پشت سر او صف میکشند تا برای حمله توپ های برگشتی مهیا شوند.
در مثال زیر که مربوط به برد 2-1 برونموث در ماه مارس است، ناتان کالینز، کریستوفر آیر و پیناک در نزدیکی تیرک نزدیک به نقطه پرتاب مستقر شدند. در همین حال، نردگارد، ویسا، دمسگارد و امبومو در موقعیت مستقر شده خود در حوالی نقطه پنالتی، آماده استفاده از توپ برگشتی هستند.
همانطور که شاده پرتاب اوت بلند خود را به سمت تیرک نزدیک به نقطه پرتاب میفرستد…
… نردگارد چند قدم به جلو میرود تا به توپ احتمالی حمله ببرد. در همین حال، ویسا و دمسگارد عقب تر از هافبک دانمارکی باقی میمانند و به سمت مناطق مختلف حرکت میکنند تا مطمئن شوند برنتفورد میتواند پوشش عرضی دروازه را هنگام حمله به توپ برگشتی احتمالی فراهم کند.
مارکوس تاورنیر از بورنموث در چالش فیزیکی با آیر تقریبا موفق به تماس با توپ نمیشود و مسیر توپ را تغییر نمیدهد…
… و این یعنی حرکت قبلی نردگارد او را در موقعیتی ایده آل قرار داد تا گل پیروزی بخش را به ثمر برساند.
توجه به موقعیت یابی ویسا نیز اهمیت دارد، زیرا عقب ماندن عمدی او به این معنی میباشد که میتواند به هر توپ برگشتی حمله کند.
یک نمونه دیگر از تاکتیک برنتفورد
در نمونه بعدی که مربوط به پیروزی 3-1 مقابل ساوتهمپتون در ماه اکتبر است، پیناک و کالینز، دو دفاع وسط این تیم، در ابتدا نزدیک به تیرک دورتر از نقطه پرتاب جاگیری کردند، درحالیکه ویسا و امبومو در نزدیکی ماتیاس ینسن ایستادند زیرا او به فکر انجام یک پرتاب اوت کوتاه است.
وقتی نهایتا ینسن تصمیم میگیرد که پرتاب را بلند انجام دهد، کالینز و پیناک به سمت تیرک نزدیک به نقطه پرتاب حرکت میکنند و ویسا موقعیت خود را تنظیم میکند تا بتواند به توپ برگشتی حمله کند. سپس ینسن پرتاب اوت را به سمت منطقه تیرک نزدیک به نقطه پرتاب هدایت میکند…
… و ویسا در حالی که کالینز مشغول نبرد هوایی برای تصاحب توپ است، به توپ دوم (برگشتی) یورش میبرد . کالینز توپ را به آرامی به سمت تیرک دور هدایت میکند…
… و تحرکات زیرکانه ویسا به او اجازه میدهد که مسیر دفع توپ آرون رمزدیل را مختل کند و توپ را با چنگ و دندان از خط دروازه عبور دهد تا نتیجه را به 3-0 به سود برنتفورد تغییر رقم بزند.
در پیروزی پرگل 4-3 مقابل منچستریونایتد، این بار نوبت دمسگارد بود که به توپ برگشتی حمله کند.
نخست او در حالی که هم تیمیهایش در موقعیتهای از پیش تعیین شده خود قرار داشتند، در لبه محوطه جریمه جاگیری کرد.
زمانی که مایکل کایوده پرتاب اوت بلند خود را به سمت تیرک نزدیک به نقطه پرتاب، هدایت کرد…
… کوبی مینو در ابتدا توپ را دور میکند، اما کایوده از جناح وارد عمل میشود و به توپ سرگردان حمله میکند. در همین حال، دمسگارد به سمت فضای نزدیک به تیرک نزدیک یورش میبرد تا یک گزینه برای توپ دوم باشد…
… در نهایت پاس دمسگارد پس از برخورد به لوک شاو، به تور دروازه برخورد میکند و گل ثبت میشود.
اصلا تعجبی ندارد که این یک روند و تاکتیک کلیدی است که فرانک همچنان به آن متعهد است.
فرانک در برنامه ” Monday Night Football ” در سال 2023 گفت:
من اعتقاد زیادی به حضور پر تعداد بازیکنان در اطراف محوطه جریمه حریف دارم. اینکه چگونه میشود فشار را بر روی حریف حفظ کنیم و در فاز بعدی، استفاده از توپ های برگشتی.
سخن پایانی
درست است که این روش ممکن است به زیبایی زنجیره پاس های حساب شده و زیبا برای هواداران جذاب نباشد، اما وقتی موضوع رساندن توپ به محوطه جریمه حریف مطرح است، روش کارا تر به روش زیبا تر ارجحیت دارد.
باتوجه به آمار، اینطور به نظر میرسد که پریمیرلیگ هر روز بیشتر مجذوب این ایده میشود.
مهران قهرمانی، فوتبال لب– گاهی عدد سه، عدد جادویی نیست. پیروزی 3-0 آرسنال مقابل رئال مادرید فوقالعاده بود، اما آیا این نتیجه برای صعود تیم انگلیسی به نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا کافی خواهد بود؟ برای پاسخ، نگاهی به تاریخچه بازگشتهای سهگله در رقابتهای اروپایی میاندازیم.
پیروزی پرشکوه آرسنال، فقط نیمه اول ماجراست
چه شب فراموشنشدنیای برای آرسنال در سهشنبه گذشته بود. دیدار مرحله یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا در خانه مقابل مدافع عنوان قهرمانی و یکی از پرافتخارترین تیمهای تاریخ یعنی رئال مادرید، و پیروزی قاطع 3-0. دو ضربه آزاد تماشایی از دکلان رایس و یک گل زیبا از میکل مرینو، توپچیها را در موقعیتی قدرتمند قرار داد. اما نکته مهم اینجاست که این فقط بازی رفت بود. در واقع، این دیدار فقط نیمی از راه را طی کرده و رئال مادرید خیلی زود از عزم خود برای جبران این شکست در بازی برگشت در سانتیاگو برنابئو خبر داد.
کارلو آنچلوتی، سرمربی رئال، پس از این شکست سنگین در لندن گفت: «شانس صعود ما خیلی بالا نیست، ما باید تمام تلاشمان را بکنیم و از این فرصت استفاده کنیم تا نشان دهیم میتوانیم به یک بازی ضعیف واکنشی مناسب نشان دهیم.»»
آنچلوتی ادامه داد: «اگر فقط به بازی امشب نگاه کنیم، شانسی برای صعود نداریم. اما فوتبال همیشه تغییر میکند… در فوتبال، هر چیزی ممکن است. ما باید باور و اعتمادمان را حفظ کنیم، چون خودمان بارها در برنابئو این اتفاقات را رقم زدهایم.»
لوکاس واسکز با لحنی قاطعتر گفت: «این کار سختی است، اما اگر تیمی در دنیا باشد که بتواند چنین وضعیتی را برگرداند، آن تیم ما هستیم، در حضور هوادارانمان و در ورزشگاه خودمان. چهارشنبه بازی متفاوتی خواهیم دید و اگر همه با هم باشیم، از این چالش عبور خواهیم کرد.»
آمار به نفع آرسنال، اما رئال مادرید استثناست
در شرایط عادی، باور به بازگشت در چنین موقعیتی ممکن است خوشبینانه به نظر برسد، اما اینجا صحبت از رئال مادرید و لیگ قهرمانان اروپاست.
تا به حال، 48 بار در لیگ قهرمانان تیمی با اختلاف سه گل یا بیشتر وارد بازی برگشت شد، و تنها در 4 مورد این اختلاف جبران شد. بنابراین، هواداران آرسنال که نگران بازگشت احتمالی رئال هستند، میتوانند با علم به اینکه فقط در 8.3٪ از موارد مشابه چنین چیزی اتفاق افتاد، کمی آرامش پیدا کنند.
بازگشتهای تاریخی در لیگ قهرمانان؛ وقتی غیرممکن، ممکن شد.
اولین نمونه از بازگشت با اختلاف سه گل به فصل 2003/04 برمیگردد. آث میلان پس از پیروزی 4-1 در بازی رفت مقابل دپورتیوو لاکرونیا در سنسیرو، تقریباً مطمئن به صعود به نیمهنهایی بود. اما در بازی برگشت، دپورتیوو در ورزشگاه ريازور نمایشی خیرهکننده ارائه داد و با پیروزی 4-1، در مجموع 5-4 به مرحله بعد صعود کرد.
تا فصل 2016/17 دیگر چنین اتفاقی نیفتاد، تا اینکه بارسلونا به تیمی تبدیل شد که هر سال در بازگشتهای دراماتیک نقش داشت. اولین و معروفترین آنها، تنها مثالی است که یک تیم توانست اختلاف چهار گل را جبران کند.
در مرحله یکهشتم نهایی، تیم پاری سنژرمنِ اونای امری با نتیجه 4-0 در پارک دو پرنس بارسلونا را در هم کوبید. بارسا کار بسیار سختی داشت، اما ستارههایی چون لیونل مسی و نیمار را در ترکیب داشت. بازی برگشت در نیوکمپ به شبی فراموشنشدنی تبدیل شد؛ بارسلونا 6-1 پیروز شد و با نتیجه 6-5 در مجموع، به مرحله بعد رسید. گل ششم توسط سرخی روبرتو به عنوان بازیکن تعویضی، فقط 20 ثانیه مانده به پایان وقت اضافه نیمه دوم به ثمر رسید.
نتیج بازی رفت بارسلونا 0-4 پاریسن ژرمن
نتیجه بازی برگشت بارسلونا 6-1 پاریسن ژرمن
بازگشت رم مقابل بارسلونا؛ ضربهای تاریخی در المپیکو
یک سال بعد، این بار خود بارسلونا قربانی یک بازگشت تاریخی شد. پیروزی 1-4 این تیم مقابل رم در بازی رفت مرحله یکچهارم نهایی فصل 2017/18 در نیوکمپ، در نگاه اول یک نتیجه مطمئن به نظر میرسید، هرچند با گل به خودی مدافعان رم (از جمله کوستاس مانولاس).
اما در بازی برگشت در استادیوم المپیکو، مانولاس جبران کرد و با گلزنی، نقش اصلی را در پیروزی 3-0 رم ایفا کرد. نتیجهای که باعث شد تیم ایتالیایی به شکلی شگفتانگیز و تاریخی به مرحله بعد صعود کند.
البته باید به این نکته اشاره کرد که صعود رم در آن سال، به لطف قانون گل در خانه حریف بود؛ قانونی که حالا دیگر در مراحل حذفی فوتبال اروپا اجرا نمیشود.
نتیجه بازی رفت بارسلونا 4-1 رم
نمن
فاجعه دوم برای بارسلونا؛ باز هم سقوط پس از برتری
شبی تلخ برای بارسلونا رقم خورد، اما مگر ممکن است صاعقه دوبار به یک نقطه بزند؟ خب… برای بارسا بله.
در بازی رفت مرحله نیمهنهایی لیگ قهرمانان فصل 2018/19، بارسلونا در نیوکمپ با درخشش مسی (که دو گل به ثمر رساند) و گلزنی لوئیس سوارز مقابل تیم سابقش، با پیروزی 3-0 مقابل لیورپول به استقبال بازی برگشت رفت.
اما باز هم بارسا غافلگیر شد. در شبی تاریخی و پرشور در آنفیلد، لیورپول با پیروزی شگفتانگیز 4-0 همه چیز را تغییر داد. گل سرنوشتساز، از روی یک ضربه کرنر سریع و هوشمندانه از ترنت الکساندر-آرنولد به دیووک اوریگی به ثمر رسید؛. لحظهای که حالا به یکی از نمادهای خاطرهانگیز لیگ قهرمانان تبدیل شده است.
نتیجه بازی رفت بارسلونا 3-0 لیورپول
نتیجه بازی برگشت بارسلونا 0-4 لیورپول
آرسنال مراقب باشد؛ رئال مادرید و جادوی همیشگی در اروپا
از آن شب تاریخی در آنفیلد در سال ۲۰۱۹ تاکنون، هیچ تیمی نتوانسته چنین بازگشتی را رقم بزند. اما آرسنال خوب میداند که رئال مادرید در لیگ قهرمانان کیفیتی مرموز و خاص دارد؛ چیزی فراتر از آمار و منطق.
هیچ باشگاهی به اندازه رئال، ایمان به بازگشت و پیروزی در اروپا ندارد؛ تیمی که 15بار قهرمان اروپا شده، یعنی بیش از دو برابر هر تیم دیگر.
اما آیا رئال مادرید تا به حال موفق شده بعد از شکست سهگله در بازی رفت، در مجموع یک دوئل را ببرد؟
بله، فقط یک بار، و جالبتر اینکه آن هم مقابل یک تیم انگلیسی بود.
در آن دیدار معروف، جورج در بازی برگشت در برنابئو برای تیم حریف گلزنی کرد، اما رئال مادرید چهار بار دروازه حریف خود، دربی کانتی را باز کرد تا نتیجه در مجموع 5-5 مساوی شود. سپس سانتیانا، با دومین گل خود در دقیقه نهم وقت اضافه، پیروزی را برای غولهای اسپانیایی به ارمغان آورد.
بازگشتی باورنکردنی مقابل گلادباخ؛ معجزه مادریدیها ادامه دارد
رئال مادرید در دهه 1980 دوبار دیگر نیز چنین بازگشتهایی را تکرار کرد، البته هر دو بار در رقابتهای جام یوفا. در دور سوم جام یوفای فصل 1984/85، اندرلخت با پیروزی 3-0 در بروکسل، به نظر میرسید که کار صعود را تمام کرده باشد. اما در دیدار برگشت، رئال مادرید با برد خیرهکننده 6-1 (که شامل هتتریک امیلیو بوتراگنیو بود) به مرحله بعد رسید. آنها در نهایت با شکست تیم مجارستانی ویدئوتون، قهرمان آن فصل جام یوفا شدند.
رئال مادرید یک سال بعد، باز هم موفق به بازگشتی شگفتانگیز شد. این بار به شکلی حتی تماشاییتر. در بازی رفت مرحله سوم جام یوفا، مادرید با نتیجه سنگین 1-5 مقابل بوروسیا مونشنگلادباخ در آلمان شکست خورد. نتیجهای که بسیاری را از صعود این تیم ناامید کرد.
اما در دیدار برگشت، خورخه والدانو و سانتیانا هر کدام دو گل به ثمر رساندند تا رئال با پیروزی 4-0، در مجموع با قانون گل در خانه حریف به مرحله بعد برسد. کهکشانیها در آن فصل هم تا فینال پیش رفتند و با شکست دادن یک تیم آلمانی دیگر (افسی کلن) بار دیگر قهرمان جام یوفا شدند.
آخرین بازگشت بزرگ رئال و آمار نگرانکننده برای آرسنال
با این حال، آخرین باری که رئال مادرید توانست در رقابتهای اروپایی اختلاف سه گل را جبران کند، به همان دیدار مقابل مونشنگلادباخ بازمیگردد. سه موقعیت دیگر که رئال شکست سنگینی متحمل شد، نتوانست نتیجه را کاملاً برگرداند:
فصل 1964/65 و در مرحله یکچهارم نهایی جام باشگاههای اروپا، رئال پس از شکست 5-1 مقابل بنفیکا در لیسبون، تنها توانست 2-1 در بازی برگشت پیروز شود. نیمهنهایی فصل 198/87، رئال مقابل بایرن مونیخ 4-1 شکست خورد و بازی برگشت را 1-0 برد، اما کافی نبود. و در لیگ قهرمانان فصل 2012/13 نیز پس از باخت 4-1 برابر دورتموند، در برنابئو با نتیجه 2-0 پیروز شد، اما باز هم حذف شد.
با این حال، آرسنال باید بداند که در همه این موارد، رئال مادرید موفق شده بازی برگشت در خانه را ببرد (حتی اگر با گلهای کافی برای صعود همراه نبوده است.
اگر فقط به دوران لیگ قهرمانان اروپا (از فصل 1992/93 به بعد) نگاه کنیم، رئال مادرید در یکسوم مواقعی که در بازی رفت عقب افتاده، توانسته در مجموع صعود کند. آنها در 15 تقابل رفت و برگشتی دچار شکست در بازی رفت شدهاند و فقط در 5 مورد به مرحله بعد رسیدهاند.
بازگشتهای موفق رئال مادرید در دوران لیگ قهرمانان
سه مورد نخست از بازگشتهای موفق رئال مادرید در دوران لیگ قهرمانان اروپا به مرحله یکچهارم نهایی مربوط میشود:
فصل 2000/01، رئال ابتدا با نتیجه 3-2 مقابل گالاتاسرای شکست خورد، اما در بازی برگشت با برد 3-0 صعود کرد. در فصل بعد، در مرحله یکچهارم نهایی مقابل بایرن مونیخ، مادرید 2-1 در بازی رفت شکست خورد، اما در برنابئو با نتیجه 2-0 پیروز شد و به مرحله بعد رسید. در فصل 2015/16، رئال مادرید در دیدار رفت مقابل وولفسبورگ با نتیجه 2-0 شکست خورد، اما در بازی برگشت با هتتریک درخشان کریستیانو رونالدو، 3-0 پیروز شد و به جمع چهار تیم پایانی راه یافت.
نتیجه بازی رفت رئال مادرید 0-2 ولفسبورگنتیجه برگشت بازی رئال مادرید 3-0 ولفسبورگ
فصل جادویی 2021-22؛ بنزما و بازگشتهای تماشایی رئال.
در فصل 2021-22، رئال مادرید دوبار دیگر توانست شکست در بازی رفت را به صعود تبدیل کند.
ابتدا در مرحله یکهشتم نهایی مقابل پاری سنژرمن، رئال بازی رفت را 0-1باخت، اما در بازی برگشت با هتتریک فوقالعاده کریم بنزما در برنابئو، 3-1 پیروز شد و به مرحله بعد راه یافت.
لحظات گلزنی بازی رفت منچسترسیتی 4-3 رئال مادرید
لحظات گلزنی بازی برگشت منچسترسیتی 1-3 رئال مادرید
در مرحله نیمهنهایی همان فصل، یکی از دراماتیکترین بازگشتهای تاریخ لیگ قهرمانان رقم خورد. رئال در بازی رفت با نتیجه 4-3 مغلوب منچسترسیتی شد، اما در بازی برگشت در دقایق پایانی، دو گل پیاپی رودریگو بازی را به وقت اضافه کشاند. سپس پنالتی بنزما، صعود کهکشانیها به فینال را قطعی کرد.
آمار به سود آرسنال؛ تاریخ در کنار انگلیسیهاست، اما رئال همیشه استثنا دارد
پیروزی 3-0 آرسنال در بازی رفت، دوازدهمین باری است که یک تیم انگلیسی در مرحله حذفی لیگ قهرمانان اروپا با اختلاف سه گل یا بیشتر به برتری میرسد. نکته مهم اینجاست که در هر 11 مورد قبلی، تیمهای انگلیسی موفق به صعود شدهاند.
این آمار نشان میدهد که آرسنال باید اعتمادبهنفس بالایی برای تثبیت این پیروزی در بازی برگشت و حذف پرافتخارترین تیم تاریخ اروپا داشته باشد.
اما وقتی صحبت از رئال مادرید و لیگ قهرمانان است، هیچچیز را نمیتوان قطعی دانست…
امیر محمد کلانتری، فوتباللب – اسکات مک تامینای به صندلی تکیه میدهد، چشمانش گرد و صدایش ناگهان مملو از احساس میشود. مصاحبه با یک فوتبالیست فعال، معمولاً چالش برانگیز است…
اسکات مک تامینای و اشتیاق صحبت از ایتالیا
این موضوع که مصاحبه با یک فوتبالیست معمولا با چالش همراه است قابل درک میباشد. طبیعی است چون شرایط چندان مناسب گفت و گویی خوب نیست. از نگاه بازیکن، این موقعیت قطعاً عجیب به نظر میرسد. فضایی بیش از حد رسمی و تقریباً غیرطبیعی. معمولاً آنها را به اتاقی بی پنجره میبرند، در مقابل یک غریبه مینشانند و از آنها میخواهند 15 تا 45دقیقه درباره خودشان صحبت کنند. برای کمک به این فرآیند، سوالاتی کنجکاوانه و جهتدار مطرح میشود که اکثراً تمایلی به پاسخگویی واضح ندارند.
این مشکل اصلاً شامل حال مک تامینای نمیشود. اگر هم از این موقعیت احساس ناخوشایندی داشته باشد، آن را به خوبی پنهان میکند. این بازیکن 28 ساله وقتی از ناپولی، ایتالیا و تغییر غیرمنتظره زندگیاش در تابستان گذشته حرف میزند، پر از انرژی، اشتیاق و شور است. اما هیچکدام از اینها به پای موضوعی نمیرسد که او را تقریباً به وجد میآورد.
میگوید «وای خدای من!» و لپهایش را باد میکند. «گوجهفرنگی ها!»
البته منظور فقط گوجهفرنگی نیست. مک تامینای در مورد ماهی، کدو و ریزوتو هم با ذوق صحبت میکند. او از فکر کردن به غذای ایتالیایی هم لذت میبرد. تا جایی که با مطرح شدن این موضوع، هم از ادبیات و هم از رفتارهای ایتالیایی تقلید میکند. در حالی که لبخند میزند، میگوید «بلیسیمو!».
اسکات مک تامینای و عشق به گوجه فرنگی!
از جهتی، واقعاً پای گوجهفرنگی در میان است. گوجهفرنگی هایی که در منطقه کامپانیا پرورش مییابند، برای او حکم یک کشف را داشتند. همانطور که بیلی گیلمور، همتیمی او در باشگاه و تیم ملی میگوید: «اسکاتی عاشق غذاخوردنه!» او نه فقط به عنوان یک خوره غذا، بلکه با شور و اشتیاقی شبیه به یک تازهوارد، درباره آنها صحبت میکند.
او میگوید: «هرگز در خانه گوجه نمیخوردم. آنها فقط مثل آب قرمز رنگ بودند. اینجا واقعاً مزه گوجهفرنگی میدهند. حالا به عنوان میانوعده میخورمشون. همه سبزیجات، همه میوهها رو میخورم. همه چیز اینجا تازه است. واقعاً باورنکردنیه».
مک تامینای و گیلمور در خارج از شهر و نه چندان دور از هم زندگی میکنند و از خدمات یک سرآشپز خصوصی به نام ماریو بهره میبرند. مک تامینای تقریباً با همان محبتی که درباره گوجهفرنگی صحبت میکند، از ماریو هم یاد میکند: «اون واقعاً عالیه! هر صبح به بازار میره و سبزیجات، ماهی و بقیه چیزها رو تازه میخره. همه چیز مرتب و تمیز. فوقالعاده است».
البته مک تامینای اولین کسی نیست که متوجه این موضوع شد که زندگی در ناپولی کمی پرشورتر و جاندارتر از دیگر جاها است. این شهر برای حداقل دو هزار سال، مکانی است که مردم برای تجدید قوا به آن پناه میبردند.
اسکات از منچستریونایتد دلخور نیست!
اگر پس از ترک منچستریونایتد در تابستان گذشته، حتی ذرهای تلخی، حس نفرت یا پشیمانی وجود داشت، اکنون کاملاً وجود ندارد. مک تامینای از صحبت درباره دوران حضورش در اولدترافورد طفره نمیرود، اما هیچ نشانی از زخم روانی ناشی از این جدایی هم در او ظاهر نیست.
در عوض، او به سالهای سازنده فوتبالش در آنجا با آرامشی قابل توجه و صداقتی بیپرده نگاه میکند. بیشک میداند که بسیاری ممکن است احساس کنند در اولدترافورد آنطور که شایستهاش بود، قدردانی نشد؛ قطعاً توسط یک یا دو مربی که با آنها کار کرد و شاید حتی توسط بخشی از هواداران.
اما او نسبت به همه این ها خونسرد و متواضع است. منچستریونایتد امروزی، باشگاهی که با اضطراب، منتظر فردایی روشنتر و بهتر است، نوعی برخورد کودکانه با بازیکنان بومی خود دارد. جسی لینگارد و مارکوس رشفورد حتی در آستانه سی سالگی، هنوز به عنوان استعدادهای در حال رشد توصیف میشدند.
اتفاقی مشابه نیز برای اسکات مک تامینای افتاد. وقتی او را فروختند، این حس به وجود آمد که یونایتد یکی از گوهرهای آکادمی خود را، احتمالاً برای رعایت مقرات مالی لیگ برتر، از دست میدهد. او در آن زمان ۲۷ سال داشت.
حالا پس از نه ماه، این موضوع غیرمنطقی به نظر میرسد. مک تامینای امروز حال و هوای یک حرفهای باتجربه را دارد؛ بازیکنی ملی پوش که به اندازه کافی دیده و انجام داده تا بداند مسیر حرفهای به ندرت خطی مستقیم است. پیچ و خمها و انحراف هایی وجود دارد و تقریباً غیرممکن است که کسی آنچه او «مسیر بینقص» مینامد را تجربه کند.
ماجرای بازی در پست غیرتخصصی در یونایتد
وقتی او اشاره میکند که در نخستین روزهای حضورش در یونایتد در پست غیرتخصصی قرار میگرفت، این حرف را بدون هیچ عصبانیتی بیان میکند: «وقتی به تیم اصلی رسیدم، در پستی بازی میکردم که با خصوصیاتم همخوانی نداشت. تقصیر مربیان نبود. نقاط قوت من همیشه حضور در محوطه جریمه، گلزنی و ایجاد مشکل برای حریف بود. اما من به عنوان هافبک پست 6 یا مدافع میانی استفاده میشدم، درحالی که این سبک بازی من نیست. اما وقتی ۲۰ ساله هستی و برای منچستر یونایتد بازی میکنی، نمیتوانی در دفتر مربی را بزنی و بگویی باید به جای پل پوگبا در پست 8 بازی کنی! این غیرواقعبینانه است. باید جایگاهت را بدانی و کاری که از تو خواسته میشود را انجام دهی. در چند فصل اخیر، فرصت بیشتری برای حضور در محوطه و گلزنی پیدا کردم و سال گذشته بهترین عملکردم را داشتم.»
او حتی از این موضوع که مجبور بود بیش از دیگران برای حفظ جایگاهش در تیم بجنگد، کینهای به دل ندارد. بارها قربانی چرخه باطل بازسازی بیپایان یونایتد شد؛ هر تابستان، یک خرید درخشان جدید به تیم اضافه میشد که عملاً نقشش عقب راندن دوباره مک تامینای بود.
اول پوگبا بود، بعد اریکسن و سپس کاسمیرو! او میگوید: «همیشه بازیکنی را میخریدند که لزوماً آنچه مردم انتظار داشتند نبود.»
این الگو به مرور آشنا شد: مک تامینای به آرامی و با اطمینان جایگاهش را بازمییافت و تا دسامبر، دوباره بخش جداییناپذیری از تیم میشد.
میگوید: «ذهنیت من همیشه این بود که آماده باشم و فرصتها را از دست ندهم. همیشه میخواستم ارزشم را ثابت کنم و نشان دهم که میتوانم در هر بازی حاضر باشم. چنین چیزهایی روی من تأثیر نمیگذارند. شما فقط میتوانید روی کار خود کنترل داشته باشید.»
پروژه های ناتمام!
برای مدتی، به نظر میرسید او قربانی پدیدهای شد که بسیاری از بازیکنان بومی با آن دست و پنجه نرم میکنند. آنها محکومند به عنوان پروژههای ناتمام دیده شوند. دردهای رشد اولیهشان بخشی از خاطره جمعی باشگاه است. بنابراین همیشه در مقایسه با هم تیمی ها یا رقبایی که از بیرونِ باشگاه، کامل و آماده، خریداری میشوند، ناکامل به نظر میرسند.
مک تامینای میگوید: «هرگز به این شکل به آن فکر دقت نکردم. اما ممکن است درست باشد.» حتی این اشاره کوچک که شاید بیش از حد لازم مورد قضاوت قرار گرفته، آرامش او را برهم نمیزند و اضافه کرد: «این منچستریونایتد است. باید آماده باشی. هواداران تحمل اینکه بازیکن آماده نبوده را ندارند. ممکن است 10 یا 40 یا 50 بازی کنی و سپس کنار گذاشته شوی، فقط چون در آن لحظه آماده نیستی. پس باید بروی و یاد بگیری و بهتر شوی. من خوششانس بودم که 250 بازی کردم و جام اتحادیه و جام حذفی را بردم، اما میخواستم جام های بیشتری ببرم. همیشه میخواهی برنده شوی.»
ناپولی و اسکات مک تامینای؛ یک علاقه دو سویه!
به نظر میرسد بخشی از توانایی او در نگاه روشنبینانه به همه چیز ــ علاوه بر گوجهفرنگی ها (که واقعاً نقش کلیدی دارند!)، این است که در ناپولی، کوچکترین شکی درباره میزان ارزش و محبوبیتش وجود ندارد.
مک تامینای میگوید به محض اینکه فهمید ناپولی به او علاقه دارد، جذابیتی آنی احساس کرد. او همیشه سعی داشت فرصت های جدید را ذهنی باز بررسی کند و ادامه میدهد: «شرایط در منچستر سخت بود. دقیقاً نمیدانستم چه میگذرد. اما ناپولی را فوراً میشناسی: اشتیاق هواداران، کیفیت لیگ.»
اگر مک تامینای مجذوب ناپولی شد، این احساس کاملاً دوطرفه بود. آنتونیو کونته کوچکترین ابهامی درباره دلیل جذب او نداشت. او مک تامینای را به عنوان موتور تهاجمی خط هافبک میدید که با ورود به محوطه جریمه حریف، دردسر میآفرید.
مک تامینای، یک بازیکن شجاع و رهبری ارشد
اما مهمتر از آن، کونته او را بازیکنی ارشد و رهبر میدانست. اگرچه رختکن ناپولی تحت سلطه سه ایتالیایی، یعنی دی لورنزو، پولیتانو و اسپیناتزولا است، به طوری که بازیکنان حق ندارند میز شام را ترک کنند تا زمانی که این سه اجازه دهند، اما انتقال مک تامینای به عنوان یک دستاورد بزرگ تلقی شد. برای اولین بار در کارنامه حرفهایاش، او نه بر اساس گذشته، بلکه بر اساس تواناییهای فعلیاش قضاوت میشود.
او با این مسئولیت شکوفا شد. تنها در چند هفته، لقب «مردی با دلی شجاع» را به خود اختصاص داد. بهویژه در اوایل فصل، سهم بزرگی در خط حمله ناپولی داشت. در سن سیرو، المپیکو و مقابل یوونتوس گلزنی کرد. حالا در ورزشگاه دیگو آرماندو مارادونا، پرچمهای نمادین اسکاتلند در میان تماشاگران به چشم میخورد.
مک تامینای با اشتیاق تمام، خود را در زندگی ایتالیایی غرق کرده است. او از سری آ به طور تمام و کمال دفاع میکند و در مقابل انتقادهای نابجا، از همان واژه «سوءتفاهم» استفاده میکند.
درباره سطح این لیگ میگوید: «مردم وقتی میگویند ایتالیا یا اسپانیا همسطح پریمیرلیگ نیستند، باید مراقب باشند. از نظر فیزیکی و تاکتیکی، بعضی از سختترین بازیهای عمرم را اینجا تجربه کردم.»
علاقه به زبان و فرهنگ ایتالیایی!
اسکات مک تامینای هفتهای چندبار کلاس ایتالیایی دارد و با تمرین در اپلیکیشنهای مختلف، سعیاش را دوچندان میکند. پیشرفت او را میتوان از دو طریق سنجید: اولاً پولیتانو میگوید ایتالیاییاش خیلی خوب است و ثانیاً گاهی جملات انگلیسی را به سبک ایتالیاییها ادا میکند!
اسکات: «همیشه دلم میخواست زبان جدیدی یاد بگیرم. کار ارزشمندی است. مهم است که مردم ببینند ما فرهنگ اینجا را هم پذیرفتهایم. شهر شگفتانگیز است؛ کاملاً متفاوت. باید نشان دهیم که به شهر و فرهنگش اهمیت میدهیم، نه فقط به بازی خوب.»
ایتالیا، خانه دوم اسکات مک تامینای
او به قدری خوب عمل کرد که بالاترین افتخار ناپولی را دریافت کرده است: نقاشی دیواری چهرهاش روی دیواری در شهر. وقتی مک تامینای انگلیس را ترک کرد، این انتقال، مثل همیشه، به عنوان ماجراجویی بزرگ به ناشناختهها تصویر شد. تا حدی هم همینطور بود؛ مهاجرت به کشوری دیگر، به هر دلیلی، شجاعت میخواهد.
اما پس از نه ماه، به نظر نمیرسد قضیه همین باشد. مک تامینای انگار نه مسافر است و نه مهمان؛ حس میکند اینجا خانه خودش است. به همان اندازه مهم، او در وجود خودش هم آرام است. بازیکنی که بالاخره میتواند شیرینی لحظههایش را بچشد.
حسابهای مالی باشگاه چلسی از زمان خرید آن توسط شرکت «کلیرلیک کپیتال» در ماه مه ۲۰۲۲، به یکی از موضوعات مهم و پرخواننده تبدیل شدند.
محمد حیدری فوتبال لب– آمار کامل مالی فصل ۲۴-۲۰۲۳ صبح شنبه منتشر شد. این آمار تأیید کرد که باشگاه چلسی در زمان واگذاری تیم زنان خود به شرکت «Blueco 22 Midco Limited» ارزش این تیم را ۲۰۰ میلیون پوند (معادل ۲۵۸ میلیون دلار) برآورد میکند.
باشگاه چلسی با فروش تیم زنان، ۱۹۸.۷ میلیون پوند سود بهدست آورد. همین موضوع باعث شد در سال مالی منتهی به ۳۰ ژوئن ۲۰۲۴، سود پیش از کسر مالیات خود را به ۱۲۸.۴ میلیون پوند برساند. این اتفاق باعث شد باشگاه با قوانین سودآوری و پایداری لیگ برتر (PSR) مطابقت داشته باشد.
با این حال، فروش تیم زنان چلسی به یکی از شرکتهای زیرمجموعهاش هنوز از منظر ارزش منصفانه بازار توسط لیگ برتر در حال بررسی است. باشگاه نیز تأیید کرده که «نتیجه این فرایند ممکن است منجر به تغییر قابلتوجهی در سود شناساییشده» در حسابهای فصل گذشته شود.
باشگاه چلسی در منجلاب
یوفا رویکردی متفاوت با لیگ برتر دارد. نهاد حاکم بر فوتبال اروپا اجازه نمیدهد فروش داراییهای مشهود به شرکتهای زیرمجموعه در محاسبات فیرپلی مالی (FFP) لحاظ شود. یوفا در حال مذاکره با باشگاه چلسی برای رسیدن به یک توافق مالی است. چرا که این باشگاه سقف هزینههای مجاز را نقض کرده است.
از دیدگاه لیگ برتر، سود پیش از مالیات ۱۲۸.۴ میلیون پوندی چلسی به این معنی است که نتیجه کلی باشگاه در دوره PSR 2022-2024 به ضرر ۸۳.۱ میلیون پوند رسید. این ضرر حتی پیش از کسر هزینههای مجاز هنوز در محدوده مجاز ضرر ۱۰۵ میلیون پوندی PSR قرار دارد.
اگر باشگاه چلسی داراییهای خود را به خود نمیفروخت (از جمله دو هتل در سال ۲۰۲۲-۲۰۲۳) ضرر پیش از مالیات این باشگاه در سه سال گذشته ۳۵۸.۳ میلیون پوند میشد. این رقم بیش از سه برابر میزان مجاز توسط لیگ برتر است، هرچند که ضرر PSR آنها زمانی که هزینههای مجاز از آن کسر شوند از این سطح کاهش مییابد.
این حسابها چه اطلاعاتی به ما میدهند؟
باشگاه چلسی نسبت به زیان ۹۰.۱ میلیون پوندی فصل ۲۳-۲۰۲۲، سود قابلتوجهی ثبت کرد. هرچند همچنان در ارقام بنیادی تغییر چندانی وجود ندارد. زیان عملیاتی باشگاه همچنان بالای ۲۰۰ میلیون پوند است و تنها اندکی بهبود در آن وحود دارد و در حال حاضر ۲۱۳.۳ میلیون پوند است. (در فصل ۲۳-۲۰۲۲ این رقم ۲۱۸.۰ میلیون پوند بود).
قریباً تمام باشگاههای لیگ برتر در سطح عملیاتی ضرر میدهند، اما زیان عملیاتی چلسی با اختلاف، بدترینِ آنهاست. تنها ضرر استون ویلا (۱۴۵.۳ میلیون پوند) از مرز ۱۰۰ میلیون عبور کرده، چه برسد به ۲۰۰ میلیون پوند.
زیان عملیاتی باشگاه چلسی علیرغم کاهش ۴۴ میلیون پوندی درآمد و رسیدن آن به ۴۶۸.۵ میلیون پوند ثابت باقی ماند. دلیل اصلی این کاهش درآمد، غیبت چلسی در رقابتهای اروپایی برای نخستینبار از فصل ۲۰۱۶-۱۷ بود. درآمد پخش تلویزیونی به دلیل مشابه ۲۸ درصد کاهش یافت. هرچند بخشی از این کاهش با افزایش درآمد بلیتفروشی (با رشد ۳.۶ میلیون پوندی و رسیدن به ۸۰.۱ میلیون پوند) و رشد درآمد تجاری (با افزایش ۱۵.۲ میلیون پوندی و رسیدن به ۲۲۵.۳ میلیون پوند) جبران شد.
کاهش هزینههای کلی دستمزد و افت هزینه استهلاک بازیکنان، بخشی از کاهش درآمد را جبران کرد. هزینه دستمزد چلسی ۶۶ میلیون پوند کاهش یافت و به ۳۳۸ میلیون پوند رسید. البته باید توجه داشت که رقم مربوط به فصل ۲۳-۲۰۲۲ شامل حدود ۴۵ میلیون پوند پرداخت بابت فسخ قراردادها بود.
هرچند هزینه اخراج مائوریسیو پوچتینو و کادر فنیاش در ماه مه اعلام نشد، اما کاهش واقعی دستمزدهای پایه کمتر از رقم اعلامشده است.
نسبت دستمزد به درآمد باشگاه چلسی با کاهشی ۷ درصدی نسبت به سال گذشته، روی عدد ۷۲ درصد قرار دارد. البته همچنان با حدود ۱۰ درصد بیشتر از تیم بعدی (لیورپول با ۶۳ درصد) همچنان بالاترین میزان دستمزد در بین «بیگ سیکس» در اختیار آبی های لندن است.
در مورد فروش تیم زنان باشگاه چلسی چه میدانیم؟
در صورت حساب های مالی تأیید شد که چلسی ارزش تیم زنان خود را ۲۰۰ میلیون پوند در نظر دارد. رقمی که ۱۰۵ میلیون پوند کمتر از مبلغیست که صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان، شرکت PCP Capital Partners و خانواده روبن در سال ۲۰۲۱ برای خرید باشگاه نیوکاسل پرداخت کردند.
همچنین هنگام بررسی قیمت فروش ۲۰۰ میلیون پوندی، باید به این نکته توجه کرد که تیم زنان چلسی در سال ۲۰۲۳-۲۴ با درآمدی بیش از ۱۱ میلیون پوند، زیان عملیاتی نزدیک به ۹ میلیون پوند ثبت کرد.
لیگ برتر همچنان در حال ارزیابی ارزش بازار منصفانه این معامله است. حسابهای چلسی افسی هولدینگز هشدار میدهند که «قرارداد فروش حاوی بندی است که بر اساس آن، در صورتی که تعیین ارزش بازار منصفانه توسط لیگ برتر با ۲۰۰ میلیون پوند شناساییشده تفاوت داشته باشد، مبلغ قابل دریافت برای فروش تغییر خواهد کرد».
هتلهایی که در سال ۲۰۲۲-۲۰۲۳ فروخته شدند
نشریه آتلتیک گزارش داد که لیگ برتر ارزش دو هتل — کوپتورنی و میلنیوم — را که چلسی در سال ۲۰۲۲-۲۰۲۳ به یک شرکت دیگر از گروه خود، یعنی Blueco 22 Properties Limited، فروخت، تنظیم کرده است. در آن زمان، باشگاه چلسی و لیگ برتر اعلام نکردند که چقدر از مبلغ ۷۶.۵ میلیون پوند فروش کم شد.
گزارشهای مالی اخیر نشان میدهند که در جولای ۲۰۲۴، لیگ برتر مبلغ سود را ۶ میلیون پوند کاهش داد و این تأثیر در گزارشهای مالی فصل ۲۰۲۴-۲۵ مشاهده خواهد شد.
آیا مشکلی درباره وامهای مالکان وجود دارد؟
روز شنبه همزمان با حسابهای مالی چلسی، حسابهای دیگر نهادهای موجود در ساختار گروهی آنها نیز منتشر شد. این حسابها عملکرد زیرساختی سازمان چند باشگاهی که توسط کلیریک و بولی هدایت میشود را به نمایش گذاشت . همچنین میزان وامهای مورد نیاز برای تأمین مالی آن در دو سال اول فعالیت را مشخص کرد.
طبق حسابهای مالی 22 Holdco Limited، گروه در پایان ژوئن گذشته وامهای بانکی به مجموع 1.165 میلیارد پوند داشت. از این مبلغ، 755.2 میلیون پوند باید تا جولای 2027 بازپرداخت شود و 410.2 میلیون پوند تا آگوست 2033.
طبق حسابهای 22 Holdco Limited، گروه تا پایان ماه ژوئن گذشته وامهای بانکی به ارزش 1.165 میلیارد پوند داشت. از این مقدار، 755.2 میلیون پوند باید تا جولای 2027 و 410.2 میلیون پوند تا آگوست 2033 بازپرداخت شود.
وام اول با توجه به نرخهای جاری، بهرهای بین 7.5 تا 8 درصد میپردازد. وام دوم از طریق بهره پرداخت بهطور تعویقی (PIK) تامین میشود که هر سال جمع شده و تا زمان بازپرداخت وام انباشته میشود.
22 Holdco در سال منتهی به 30 ژوئن 2024 مبلغ 58.9 میلیون پوند بهره نقدی پرداخت کرد. اگر بهره تعویقی (PIK) بهصورت نقدی پرداخت میشد، این رقم بالاتر میبود.
تا به امروز، این هزینههای بهره توسط بولی و کلیرلیک پرداخت شده است. هیچ شواهدی وجود ندارد که نشان دهد باشگاه چلسی مبالغی را برای پرداخت بهره وامهای شرکت مادر پرداخت کرده باشد.
این اعداد درباره توانایی آنها برای خرج کردن زیاد در تابستان چه چیزی به ما میگویند؟
از زمان خرید چلسی توسط کلیرلیک کپیتال و تاد بولی از رومن آبراموویچ،به مبلغ ۲.۳ میلیارد پوند در ماه مه ۲۰۲۲، دوره مدیریت آنها با هزینههای سنگین در بازار نقل و انتقالات همراه بوده است. این هزینهها در سه فصل به بیش از یک میلیارد پوند رسیده است.
چلسی در فصل ۲۰۲۳-۲۴، بیش از ۵۵۰ میلیون پوند برای خرید بازیکن خرج کرد؛ رقمی هنگفت که تنها از ولخرجی بیسابقهی فصل قبل خودشان کمتر بود. این مبلغ شامل خریدهایی مثل جذب مویسس کایسدو از برایتون با ۱۱۵ میلیون پوند، انتقال ۵۳ میلیون پوندی رومئو لاویا از ساوتهمپتون، خرید کول پالمر با ۴۲.۵ میلیون پوند از منچسترسیتی و پیوستن کریستوفر انکونکو از لایپزیگ با ۵۲.۷ میلیون پوند میشود.
باشگاه چلسی حالا چهار مورد از پنج هزینه نقلوانتقالی بالای یکساله در تاریخ باشگاههای انگلیسی را در اختیار دارد؛ تنها باشگاهی که در این جمع به آنها راه پیدا کرده، منچسترسیتی است که در فصل ۲۰۱۸-۲۰۱۷ مبلغ ۳۲۸.۱ میلیون پوند هزینه کرد.
نتیجه این خرجهای سنگین آن است که ترکیب فعلی باشگاه چلسی اکنون گرانقیمتترین تیم فوتبال جهان بهشمار میرود، آن هم با اختلافی چشمگیر. تا پایان ژوئن ۲۰۲۴، هزینه ساخت این تیم به ۱.۴۳۷ میلیارد پوند رسیده است؛ در رده دوم، منچسترسیتی قرار دارد که بیش از ۳۰۰ میلیون پوند کمتر هزینه کرده است.
در گزارش مالی آمده است که چلسی در پنجره نقلوانتقالات تابستانی این فصل ۱۶۷.۸ میلیون پوند هزینه کرده. پس از آن نیز باشگاه چلسی متعهد است که بیش از ۶۰ میلیون پوند دیگر برای جذب ژئوانی کوندا و داریو اسوگو پرداخت کند.
باشگاه چلسی ماهر در فروش
با وجود هزینههای سنگین در پنجرههای اخیر نقلوانتقالات، کلیِرلیک و بولی ثابت کردهاند که در فروش بازیکنان و کسب سود از آنها بسیار توانمند هستند.
حسابهای 2023-24 نشان میدهد که چلسی بازیکنانی مانند میسون مانت، ایان ماتسن و اوماری هاتچینسون را در فصل گذشته به مجموع مبلغ ۱۸۶.۸ میلیون پوند فروخت. این رقم سود ۱۵۲.۵ میلیون پوند را به همراه داشته، که بالاترین سود ثبتشده در فوتبال انگلستان است. چلسی پیشتر رکورد قبلی را با ۱۴۲.۶ میلیون پوند در فصل ۲۰۱۹-۲۰ ثبت کرده بود. در طول دهه گذشته، چلسی بازیکنان را به مجموع مبلغ ۱.۱۹۷ میلیارد پوند فروخت که سود ۸۴۲.۸ میلیون پوند را به دست آورد. از نظر اینکه آیا میتوانند در تابستان دوباره شروع به خرج کردن کنند، هیچ چیزی حداقل از منظر قوانین PSR لیگ برتر وجود ندارد که نشان دهد نمیتوانند. احتمالاً از دیدگاه یوفا، داستان متفاوت خواهد بود.
آیا چیز دیگری هست که در مورد باشگاه چلسی باید بدانید؟
هزینههای استهلاک بازیکنان ۱۳.۱ میلیون پوند کاهش یافت و به ۱۹۰.۱ میلیون پوند رسید. با توجه به هزینههای سنگین چلسی در بازار نقل و انتقالات، این موضوع میتواند کمی شگفتانگیز به نظر برسد.
کاهش هزینههای استهلاک بازیکنان نشاندهنده سیاست باشگاه در اعطای قراردادهای بلندمدت است. بهطوری که هزینههای انتقال آنها بر مدت زمانی طولانیتر از معمول در سایر باشگاهها تقسیم میشود. باشگاههای لیگ برتر در دسامبر 2023 به محدود کردن استهلاک هزینههای انتقال به پنج سال رای دادند، اما این محدودیت به گذشته تسری داده نشد.
با این حال، بهطور کلی، این به این معنی است که رقم استهلاک در حسابهای چلسی احتمالاً با رقمی که باید در محاسبات PSR آنها گنجانده شود، متفاوت خواهد بود.
یوفا استهلاک هزینههای انتقال بازیکنان را به پنج سال محدود کرده است. این محدودیت بهویژه برای انتقالات پس از ژوئن 2023 اعمال میشود (در حالی که محدودیت لیگ برتر تنها شامل انتقالات بعد از 12 دسامبر 2023 میشود). این بدین معناست که هزینههای پرداختشده برای بازیکنانی مانند کایسدو، لاویا و نكونكو، و دیگران، میتواند در محاسبات PSR لیگ برتر بر اساس مدت قراردادشان استهلاک شود. اما برای یوفا فقط به مدت پنج سال قابل استهلاک است.
منچستریونایتد در بازی وسط هفتهای مهمان پدیده این فصل لیگ برتر، ناتینگهام فارست بود. جایی که آنها سیزدهمین شکست این فصل خود را با نتیجه 0-1 ثبت کردند. رکورد بیشترین شکست آنها در یک فصل از لیگ برتر، مربوط به سال پیش با 14 شکست بود. اما با توجه به اینکه هنوز 8 بازی دیگر تا پایان فصل لیگ دارند، احتمال شکستن رکورد قبلیشان بسیار زیاد است.
از زمان اولین بازی شیاطین سرخ تحت هدایت روبن آموریم در 24 نوامبر، (تساوی 1-1 در مقابل ایپسویچ) آنها از 19 مسابقه تنها موفق به کسب 22 امتیاز شدند. حاصل عملکرد آنها در این بازه زمانی 9 شکست و 6 پیروزی بود.
نتایج به ما نشان میدهد که آموریم در حال حاضر ضعیفترین آمار را در قامت مربی شیاطین سرخ (از زمان شروع پریمیرلیگ) دارد. پایینترین درصد برد (31.6%) و کمترین میزان امتیاز به ازای هر بازی (1.16). نفر دوم از این حیث، رالف رانگنیک بود با 1.54 امتیاز به ازای هر بازی!
سقوط یک پادشاهی
سقوط یونایتد اما، تنها مربوط به دوره آموریم نیست. از زمان خداحافظی سر الکس در فصل 13-2012، آنها در سراشیبی سقوط قرار گرفتند. یونایتد پله پله از جمع مدعیان لیگ خارج شد.
آنها تحت هدایت 10 مربی مختلف در 448 بازی لیگ برتری، تنها موفق به کسب 786 امتیاز شدند. 209 امتیاز کمتر از همشهریشان با 995 امتیاز. همچنین لیورپول، آرسنال، چلسی و حتی تاتنهام هم امتیازات بیشتری کسب کردهاند.
به طور شگفتانگیزی، شکست مقابل ناتینگهام فارست، صد و چهاردهمین شکست منچستریونایتد در لیگ برتر از زمان جدایی فرگوسن بود. این با تعداد شکستهای آنها در دوران حضور فرگوسن در این رقابتها (بدون در نظر گرفتن نتایج دسته اول انگلیس) برابری میکند.
موضوع نگرانکنندهتر این است که این تعداد شکست در تقریباً نصف تعداد بازیها رقم خورده. فرگوسن در 810 بازی خود به عنوان سرمربی منچستریونایتد در لیگ برتر 114 بار شکست خورد، در حالی که 10 مربی پس از او این تعداد شکست را تنها در 448 مسابقه تجربه کردند.
آینده مربی پرتغالی منچستریونایتد چه خواهد شد؟
آموریم ممکن است به لطف عملکرد خوب منچستریونایتد در رقابتهای اروپایی نجات پیدا کند. چرا که شیاطین سرخ در مرحله یکچهارم نهایی لیگ اروپا حضور دارند، اما او در فصلی سهیم بوده که میتواند بدترین فصل لیگ برتری آنها در نسلهای اخیر باشد.
این فصل بدترین امتیاز آنها در تاریخ لیگ برتر خواهد بود، مگر اینکه یونایتد هر هشت بازی باقیمانده خود در لیگ برتر را پیروز شود، (که بعید به نظر میرسد) آنها حتی از رکورد 60 امتیازی فصل گذشته تحت هدایت اریک تنهاخ نیز پایینتر خواهد رفت.
آنها هنوز به 11 امتیاز از هشت بازی پایانی خود نیاز دارند تا حداقل به رکورد 48 امتیازی فصل برسند، فصلی که آخرین باری بود که یونایتد کمتر از 50 امتیاز کسب کرد. همچنین، آن فصل آخرین باری بود که منچستریونایتد در نیمه پایینی جدول قرار گرفت و در رتبه سیزدهم ایستاد.
بازی بعدی یونایتد، دربی منچستر مقابل سیتی در اولدترافورد است، که روز یکشنبه برگزار میشود. با توجه به اینکه آنها در دیدار رفت این فصل موفق به شکست سیتی در اتحاد شدند. این مسابقه فرصتی است تا برای اولینبار از فصل 2019-20، موفق به کسب دبل مقابل رقیب همشهری خود شوند. یونایتد و آموریم هر دو به یک نتیجه مثبت در این بازی نیاز دارند.
حالا که کریستال پالاس به نیمهنهایی جام حذفی رسید، سخت است باور کنیم که اولین بردشان در لیگ برتر را تا اواخر اکتبر کسب نکرده بودند.
محمدرضا حیدری فوتبال لب-کریستال پالاس در جام اتحادیه دو برد مقابل تیمهای چمپیونشیپ کسب کرد، اما پیش از پیروزی حیاتی برابر تاتنهام در نهمین بازی لیگ، فشارها در سلهرست پارک رو به افزایش بود.
حالا آن روزهای سخت به خاطراتی دور تبدیل می شوند و هواداران و باشگاه پس از پیروزی درخشان ۳-۰ مقابل فولام با هیجان به سفر به ومبلی فکر میکنند. پالاس آخرین بار در سال ۲۰۲۲ به نیمهنهایی جام حذفی رسید.
این تیم هرگز قهرمان جام حذفی نشده و دو بار در فینال شکست خورده است؛ یکبار در سال ۱۹۹۰ و بار دیگر در ۲۰۱۶. اما حالا هواداران میتوانند رؤیای کسب اولین جام بزرگ تاریخ باشگاه را در سر بپرورانند. باشگاهی که تاریخ تأسیس آن، بسته به اینکه کدام تاریخنگار را باور کنید، به سال ۱۸۶۱ بازمیگردد.
این تحول چشمگیر را الیور گلاسنر، سرمربی تیم رقم زد. از آغاز سال ۲۰۲۵، تنها لیورپول (۱۱ برد) بیش از کریستال پالاسِ گلاسنر (۱۰ برد) در تمامی رقابتها پیروز شده است. پالاس همچنین با ثبت ۸ کلینشیت، بیش از هر تیم دیگری در لیگ برتر در ثبت کلین شیت موفق است.
فصلی سخت برای کریستال پالاس
گلاسنر از همان ابتدا میدانست که شروع فصل چالشبرانگیز خواهد بود؛ تابستانی که در آن مایکل اولیسه، ستاره تیم، راهی بایرن مونیخ شد، بسیاری از بازیکنان درگیر تورنمنتهای بزرگ بودند و چهار بازیکن هم در روز پایانی نقلوانتقالات به تیم اضافه شدند.
طول کشید تا همه این عوامل سر و سامان بگیرند، اما در سیستم مورد اعتماد 3-4-2-1 گلاسنر، پالاس تیمی منظم و قدرتمند است و با شتابی مثبت به هفتههای پایانی فصل میرسد. پالاس در ۱۵ بازی اخیر خود تنها دو بار باخت که این آمار با توجه به اینکه آنها در کل فصل فقط سه برد خانگی در لیگ داشتهاند، تحسینبرانگیزتر به نظر میرسد.
خط دفاع سه نفره کریستال پالاس متشکل از کریس ریچاردز، ماکسنس لاکروآ و مارک گهی یکی از مستحکمترین خطوط دفاعی لیگ برتر محسوب میشود.
لحظات سرنوشتساز در راه است؛ ومبلی در انتظار پالاس
بیبیسی اسپورت از گلاسنر پرسید که آیا بازی مقابل فولام (جایی که پالاس در دقایق ابتدایی تحت فشار بود اما در نهایت قدرتمند به کار خود پایان داد) بازتابی از روند فصل و پایانی هیجانانگیز برای آن است؟
گلاسنر پاسخ داد: “فصل هنوز تمام نشده است. اگر این پایان کار باشد، راضی نخواهم بود. فکر میکنم این فقط آغاز سرنوشت سازترین مقطع فصل ماست. دو ماه پیش رو داریم و امیدوارم ۱۲ بازی دیگر در پیش باشد. نکته مثبت این است که تیم در شرایط خوبی قرار دارد و بازیکنان آماده هستند. این دو ماه را کنار هم خواهیم بود، بازیهای زیادی داریم و میتوانیم دوباره به بهترین فرم خود برسیم.
امروز، بهویژه در دقایق ابتدایی، از این سطح فاصله داشتیم. باید در بهترین شرایط خود باشیم تا بیشترین تعداد پیروزی ممکن را به دست آوریم.” هواداران کریستال پالاس در حال سرود خواندن درباره سفر به ومبلی بودند، اما گلاسنر ترجیح داد درباره احتمال قهرمانی در این ورزشگاه ملی صحبت نکند.
او گفت: “نمیخواهم درباره قهرمانی حرف بزنم، چون حتی در بازی بعدی هم نمیتوانیم جامی ببریم. این فقط نیمهنهایی است. وقتی وارد یک رقابت حذفی میشوید، فرقی ندارد که در دور اول حذف شوید یا نیمهنهایی، چون هدف همیشه قهرمانی است. رسیدن به نیمهنهایی یک دستاورد بزرگ است. بهویژه در ومبلی، چرا که همیشه جو خاصی دارد.”
اهمیت بالای ابرچی ازه
گلاسنر گفت که تاکنون سه بار به ومبلی رفتم و هر سه بار از مترو استفاده کردم. دو بار برای تماشای بازی تیم ملی انگلیس و یک بار هم وقتی دخترش را برای کنسرت تیلور سوئیفت به آنجا رساند.
یکی از این بازدیدها دوشنبه شب بود، زمانی که او تماشاگر گلزنی ابریچی اِزه در اولین بازی ملیاش برابر لتونی بود. اِزه برای تطبیق با شرایط پالاس پس از جدایی اولیسه زمان برد و گل او مقابل فولام تنها پنجمین گلش در این فصل بود.
گلاسنر گفت: “فکر میکنم ابز فصل عجیبی را پشت سر میگذارد. در لیگ برتر گلهای زیادی نزده، اما موقعیتهای زیادی داشته است. در بسیاری از صحنهها بدشانس بود (گلهای مردود، توپهایی که تغییر مسیر دادهاند، ضرباتی که به تیر خوردند) اما همیشه به تلاشش ادامه می دهد.
با مصدومیتهایی هم مواجه شد، آن هم مصدومیتهای عجیب. فکر میکنم گلش مقابل لتونی، اولین گل ملیاش، برای او از نظر شخصی اهمیت زیادی داشت و به او کمک کرد.
او همیشه اعتمادبهنفس دارد. همه میدانیم که تمامکنندگی فوقالعادهای دارد و میتواند به خوبی با پای راست خود به سمت دروازه برود. ما به این کیفیت، بهویژه در ضربات نهایی، نیاز داریم و امروز هم به ما کمک کرد.”
نیما حیدری مقدم، فوتبال لب– از زمان انتصاب مایکل ادواردز بهعنوان مدیر اجرایی فوتبال در گروه ورزشی فنوی (Fenway Sports Group یا همان FSG) در مارس 2024، مشخص شده است که مالکیت چند باشگاهی به آنفیلد آمده است. ادواردز، مدیر ورزشی پیشین لیورپول، با این باور است که باشگاه چارهای جز گسترش ندارد. این کار آنها در لیگ برتر و فراتر از آن «رقابت پذیر» باقی نگه میدارد. او به مجموعه FSG بازگشت. هدف، یک برنامه جاهطلبانه برای سرمایهگذاری در یک باشگاه دیگر است. روز شنبه، گزارشی مبنی بر بررسی FSG برای معاملهای برای خرید تیم مالاگا از لیگ دسته دوم اسپانیا منتشر شد. در حال حاضر چه میدانیم؟
هدف خیزش FSG دقیقاً چیست؟
برنامههای چندباشگاهی FSG اساساً به معنای همگام شدن با رویه رایج در لیگ برتر است. اکنون بیش از نیمی از 20 تیم حاضر در لیگ برتر انگلیس با حداقل یک باشگاه اروپایی دیگر رابطه دارند. این الگو در دو سال گذشته در حال گسترش است. این اقدام لیورپول برای همراهی با رقابت دیگران است. همانطور که مایک گوردون، رئیس FSG، پس از انتصاب ادواردز در سال گذشته، در ایمیلی به کارکنان توضیح داد.
گوردون نوشت: «فوتبال جهانی در سالهای اخیر به شدت تغییر کرده است. بهطور فزایندهای پیچیده شده و چالشهای فراوانی ایجاد کرده است. برای باقیماندن در رقابت، باید هر راهحلی را برای کسب برتری شناسایی کنیم. در این راستا، مایکل (ادواردز) از تمام ابزارهای موجود استفاده خواهد کرد و پیشتر شناسایی باشگاهی دیگر به عنوان یک کانال مؤثر برای تقویت عملیات کلی و پیشبرد جاهطلبیهای رقابتیمان را آغاز کرده است.»
لیورپول پیشتر در مقابل روندی که مالکیت باشگاه منچسترسیتی ایجاد کرده بود، مقاومت میکرد. این مالکیت 13 تیم در سراسر جهان، تحت چتر سیتی فوتبال گروپ (City Football Group یا CFG)، از جمله خیرونا در اسپانیا، پالرمو در ایتالیا، و نیویورک سیتی در ایالات متحده گرد آورده است. پذیرفته شده که مزایای مدل چندباشگاهی قابل نادیده گرفتن نیست. گوردون افزود: «این امر به هیچ وجه از تمرکز، توجه، مراقبت، و مهمتر از همه، سرمایهگذاری در لیورپول نمیکاهد. در واقع، ما این مسیر را بهعنوان راهی که میتواند باشگاه ما را برای آینده تقویت کند، میبینیم.»
علاقه دیرین
مدتها است که گروه ورزشی فنوی (Fenway Sports Group یا FSG) آماده خرید یک باشگاه فوتبال دیگر برای اداره آن در کنار لیورپول است. ارتباطهایی با چهار باشگاه در برزیل (کروزِیرو، بوتافوگو، آتلِتیکو پارانائِنسه و اینترناسیونال) وجود داشت، اما بیلی هوگان، مدیر اجرایی لیورپول، در سال 2023 اشاره کرد که این موضوع دیگر اولویت نیست. هوگان در کنفرانس Sports Pro Media APAC در سنگاپور، گفت: «برای برخی باشگاهها، (مالکیت چندباشگاهی) منطقی است. اما در حال حاضر، تمرکز ما بر روی کاری است که در لیورپول انجام میدهیم.» درِ این موضوع هرگز بسته نشد، اما بازگشت ادواردز فرصتی مناسب برای پیشبرد این استراتژی فراهم کرد. فرصت گسترش مجموعه FSG عاملی برای کاهش تردید اولیه ادواردز نسبت به بازگشت به لیورپول بود.
ادواردز پس از انتصاب خود، در بیانیهای از FSG گفت: «یکی از بزرگترین عوامل در تصمیم من، تعهد به خرید و نظارت بر یک باشگاه اضافی و گسترش این بخش از FSG است. من معتقدم که این کار، برای باقیماندن در رقابت، سرمایهگذاری و گسترش پرتفوی فوتبال فعلی ضروری است.» جمله آخر کلیدی است. برای لیورپول، این دیگر یک انتخاب استراتژیک نیست، بلکه ضروری است.
چرا مالاگا مورد توجه است؟
یک الگو در باشگاههای لیگ برتر برای خرید تیم وجود دارد: به اندازهای بزرگ باشند که بتوانند در بالاترین سطح مسابقات داخلی رقابت کنند، بدون اینکه خریدشان هزینه هنگفتی داشته باشد. بازار آمریکای جنوبی، بهویژه برزیل، پیشتر توسط FSG ارزیابی شده بود، اما ترجیح برای اولین گام، همیشه تیمی در اروپا بود.
برگزیت و رأی بریتانیا برای خروج از اتحادیه اروپا (EU) در سال 2016، به پیچیدگیهایی در جذب بازیکن منجر شده است. گرفتن مجوز کار برای بازیکنان خارجی برای پیوستن به باشگاههای انگلیسی دشوارتر شده است. مالکیت یک باشگاه در یک کشور عضو اتحادیه اروپا به دور زدن این قوانین کمک میکند. و فرصتی برای بازیکنی فراهم میکند تا معیارهای صلاحیت خود برای بریتانیا را در یک لیگ دیگر به دست آورد. همچنین میتواند خانهای موقت برای بازیکنان زیر 18 سال آیندهدار اروپا ایجاد کند، که دیگر واجد شرایط برای امضای قرارداد با باشگاههای انگلیسی نیستند.
توانایی بازگشت وجود دارد؟
فشار برای تشکیل شراکت با باشگاههای اروپایی در سالهای پس از برگزیت اتفاقی نبوده است. برای FSG، مالاگا به خوبی در این چارچوب جا میگیرد. این حرکت با علاقه گروه به خرید تیمهایی با سنتهای قوی و پتانسیل رشد، مشابه علاقه قبلیاش به بوردو، هماهنگ است. در ژوئیه سال گذشته، FSG پس از مذاکرات «جامع و سازنده با تمام طرفهای ذی نفع» از خرید باشگاه فرانسوی عقبنشینی کرد.
مالاگا تاریخچهای از تیمی ثابت در لالیگا و پیشینه رقابت در اروپا را دارد. اما در سالهای اخیر افت کرده است و به سطح سوم فوتبال اسپانیا سقوط کرده است. آنها فصل گذشته به دسته دوم ارتقا یافتند. FSG معتقد است که فرصتی برای بازگرداندن این باشگاه وجود دارد. باشگاهی که در سال 2013 به مرحله یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا رسید.
هیئتی از FSG در فوریه از مقر مالاگا به عنوان بخشی از این فرآیند بازدید کرد. هنوز هیچ چیزی قطعی نشده است و هرگونه معامله برای مالاگا بیدردسر نخواهد بود. همانطور که “درموت کورگان” در روز شنبه گزارش داد، یک قاضی از سال 2020 باشگاه را کنترل کرده است. مسائل حقوقی پیچیده مربوط به فروش به گروه محلی BlueBay Hotels، که در حال حاضر مالک تقریباً نیمی از سهام باشگاه است وجود دارد. دادستانهای قضایی، همچنین در حال تحقیق درباره ادعای سوءاستفاده از بودجه باشگاه در دوران ریاست تاجر قطری، “عبدالله بن ناصر آلثانی” هستند، که بر بیگناهی خود تأکید کرده است.
FSG به نظر میرسد که گزینههای متعددی را بررسی میکند. آنها در سال گذشته تحقیقات لازم و بازدیدهای حضوری از چند باشگاه اسپانیایی انجام داده است. از جمله لوانته، الچه، اسپانیول، ختافه و وایادولید، در حالی که بازار فرانسوی نیز بهعنوان محور اصلی ارزیابیهایشان بوده است.
مزایای مدل چند باشگاهی برای لیورپول چیست؟
این اصطلاحی نیست که مدیران اجرایی دوست داشته باشند از آن استفاده کنند. بهویژه که برای تیمهای سطح پایینتر هرم چندباشگاهی، بسیار تحقیرآمیز است. اما امکان استفاده از این تیمهای دیگر بهعنوان «باشگاههای تغذیهای» جذابیت بیشتری برای کسانی که در لیگ برتر حضور دارند، پیدا کرده است.
علاوه بر برتری که در جذب جوانان ایجاد میکند، این مدل همچنین فرصتی برای توسعه استعدادهای خود لیورپول فراهم میکند. کنترل بیشتری بر پیشرفت یک بازیکن جوان، زمانی که به یک باشگاه شریک قرض داده میشود، وجود دارد. مدل چندباشگاهی، از تمام تیمهایش میخواهد که به یک سبک بازی کنند.
تاد بولی، مالک مشترک چلسی، در سال 2023 انگیزههایش را به خوبی خلاصه کرد. او گفت: «هدف ما این است که مطمئن شویم میتوانیم مسیر را برای ستارگان جوانمان بهسوی بازی در زمین چلسی هموار کنیم. در حالی که بازی واقعی و زمان حضور در زمین را برایشان فراهم کنیم.»
بازیکنان جوان میتوانند به باشگاههای شریک قرض داده شوند، در حالی که میدانند در سطوح رقابتی، فرصتها و دقایقی برای بازی وجود دارد. چیزی که همیشه نمیتوان آن را بدیهی تلقی کرد. این به این معنا نیست که آن بازیکن در نهایت در بزرگترین باشگاه مجموعه بازی کند، اما به افزایش ارزش خودش و دیگر بازیکنان کمک خواهد کرد. در این دوران، با قوانین سختگیرانهتر درباره سود و پایداری (Profit and Sustainability Rules یا PSR)، این دستاوردها میتوانند تفاوت ایجاد کنند.
اشتراکگذاری تحلیلها و دادههای استعدادیابی در چارچوب مدل چندباشگاهی وجود دارد. که شبکه جستجو را گستردهتر و عمیقتر میکند. همانطور که گروه ردبول (Red Bull Group)، مالک تیمهایی مانند لایپزیگ آلمان و سالزبورگ اتریش، این کار را به طرز چشمگیری انجام داد. همه اینها به هدف اعلامشده گوردون برای تقویت لیورپول بازمیگردد.
FSG و مشکلات
همه چیز همیشه شیرین و دلپذیر نیست، همانطور که مالکین Blue Co چلسی در مالکیت باشگاه فرانسوی استراسبورگ متوجه شدهاند، هواداران بیقرار، نارضایتی خود را آشکارا بیان کردهاند. با این حال، اوضاع این فصل بهتر است. پیروزی آنها مقابل لیون در روز جمعه آنها را به رتبه پنجم لیگ 1، بالاترین سطح فوتبال باشگاهی فرانسه، رساند.
همچنین در سالهای اخیر، اعتراضاتی در لیون، علیه گروه فوتبال ایگل (Eagle Football Group) متعلق به جان تکستور در حال انجام است. این اعتراضات در لوریان، جایی که گروه سرگرمی فوتبال بلک نایت (Black Knight Football Entertainment) حاضر است، جریان دارد. گروهی که بیل فولی، مالک بورنموث، سهامدار آن است.
سایرین نیز زمانی که دو باشگاه از یک گروه در یک رقابت اروپایی با یکدیگر روبهرو شدهاند، با مشکلاتی مواجه شدهاند.
راهحل کجدار و مریض
یوفا ، نهاد حاکم بر فوتبال اروپا، مسابقه بین باشگاههای شریکی را ممنوع کرده است و این قانون در فصل گذشته مشکلاتی ایجاد کرد. برای مثال، زمانی که برایتون و رویال یونیون سنژیلوآز (Royale Union Saint-Gilloise) بلژیک هر دو به لیگ اروپا راه یافتند. در نهایت، برایتون توانست در این مسابقه شرکت کند، زیرا یوفا متقاعد شد که مالک آن، تونی بلوم (Tony Bloom)، تأثیر قاطعانهای بر یونیون ندارد. استون ویلا نیز با همین مشکل مواجه شد، زیرا باشگاه شریک پرتغالی آنها، ویتوریا گیمارش (Vitoria Guimaraes)، فصل گذشته به لیگ کنفرانس اروپا راه یافت. مالکان ویلا، ناسف ساویریس (Nassef Sawiris) و وس ادنز (Wes Edens)، مجبور شدند سهم خود در ویتوریا را کاهش دهند تا با قوانین یوفا مطابقت کنند.
لیورپول، بهطور غیرمستقیم، مشکلاتی را با میلان و تولوز (Toulouse) تجربه کرد. شرکت RedBird Capital Partners، که 11 درصد از سهام FSG را در اختیار دارد، کنترل این باشگاهها را بر عهده دارد و توانست یوفا را متقاعد کند که هر دو باشگاه میتوانند در مسابقات آن شرکت کنند. شرایطی که یوفا برای تمامی این موارد در نظر گرفته است، این است که پس از پنجره نقل و انتقالات تابستان گذشته، هیچ باشگاه مالک مشترک، نباید بین خود بازیکن رد و بدل کنند.
آیا FSG همان مدل مورد استفاده رقبایی مانند گروه فوتبال سیتی (City Football Group یا CFG) و BlueCo را میخواهد؟
اساس کار مشابه خواهد بود: ایجاد شراکتهای مفید و بهرهبرداری از مزایای رقابتی آنها. با این حال، تکرار مدل CFG نیازمند منابع و زمان قابلتوجهی است. CFG بیش از یک دهه است که در این زمینه فعالیت میکند و در آمریکای شمالی، جنوبی، استرالیا، آسیا و اروپا ریشه دوانده است. تأثیر آن بسیار گسترده است. در حالی که این رویکرد در حال تقلید است، هیچکس تمایلی برای تکرار گستردگی آن نشان نداده است و از FSG، که سازمانی آگاه به محدودیتهای مالی خود است، انتظار نمیرود که این کار را امتحان کند.
BlueCo، که چلسی را در سال 2022 خریداری کرد، در تابستان 2023 با خرید استراسبورگ مأموریت چندباشگاهی خود را آغاز کرد و انتظار میرود باشگاههای بیشتری به این مجموعه بپیوندند. FSG هنوز مشخص نکرده که برنامههایش برای مدل چندباشگاهی تا چه اندازه بلندپروازانه خواهد بود، اما ادواردز معتقد است که گسترش ضروری است و شاید مالاگا بتواند آغاز این مسیر باشد.