یوسف جوانشیر، فوتباللب – شریک رسمی پریمیرلیگ، سوراره (Sorare، فروش و تامین تسهیلات قمار بدون مجوز به مصرفکنندگان در بریتانیا را رد کرد و برای این اتهام، مدارک خود را ارائه داد.
این شرکت فرانسوی صبح روز جمعه سه ادعا به جهت بیگناهی خود را، در دادگاه بیرمنگهام ارائه کرد. سوراره توسط کمیسیون قمار، به سه اتهام ارائه تسهیلات قمار بدون مجوز از راه دور برای مصرف کنندگان در بریتانیا متهم شد. هر اتهام مربوط به دوره زمانی متفاوت و بین فوریه 2022 و آوریل 2024 است. هیچ شخصی از سوی این شرکت در دادگاه حضور نداشت؛ اما از طریق وکیل Kwaku Awuku-Asabre این درخواست برای دادگاه ارسال شد.
قاضی منطقه، دیوید موری، پرونده را برای محاکمه در همان دادگاه در 16 ژوئن سال آینده به تعویق انداخت و تاریخ جلسه پیش-محاکمه را در تاریخ 10 مارس اعلام نمود. سوراره در این باره گفت:
«بمب ساعتی کنترلنشده» یا یک بازی فانتزی که فوتبال را متحول خواهد کرد؟
در ژانویه 2023، لیگ برتر طی قرارداد چهارساله با سوراره، اعلام کرد که «کارت های دیجیتالی بازیکنان تمام 20 باشگاه لیگ برتر را به عنوان بخشی از بازی آنلاین فوتبال فانتزی رایگان خود منتشر میکند. این قرارداد به نوعی بسته شد که سوراره، در وبسایت رسمی لیگ برتر به عنوان یک شریک ظاهر خواهد شد.
سوراره که بود چه کرد؟
سوراره بازیای است که در آن بازیکنان با ارز دیجیتال خرید میکنند، برنده میشوند و یک تیم مجازی از کارتهای دیجیتال بازیکنان (NFT) یا توکنهای غیرقابل تعویض را مدیریت میکنند. وب سایت آن میگوید که کاربران می توانند “برای بیش از 15،000،000 دلار در مجموع جوایز نقدی، بلیط های VIP، پیراهنهای دارای امضا و موارد دیگر رقابت کنند.”
ریچارد مسترز، مدیر اجرایی پریمیرلیگ، هنگام اعلام قرارداد سوراره اظهار داشت:
کارتهای دیجیتالی و بازی آنلاین نوآورانه سوراره، نشاندهنده راه جدیدی برای آنها است. این روند برای این اجرایی شد تا هواداران احساس کنند به پریمیرلیگ نزدیکترند، چه در استادیوم باشند، چه از سراسر جهان.
کمیسیون شرطبندی در سال 2021 گفت که در حال بررسی است که آیا Sorare یک سرویس شرطبندی ارائه میکند. اینکه آیا برای انجام این کار به مجوز نیاز دارد یا خیر؟ پس از انتشار اخباری مبنی بر متهم شدن سوراره، پریمیرلیگ اظهار نظری نکرد!
تیم لیگ برتری لیورپول قبلا با سوراره شریک بود. این باشگاه در ماه آوریل در مورد این شراکت پستی منتشر کرد، اما پس از پایان قراردادشان در ماه می، آنها دیگر با شرکت فرانسوی ارتباطی نداشتند. طبق وب سایت رسمی سوراره، آنها همچنین با MLS، بوندسلیگا، سری آ و لالیگا و همچنین NBA و MLB شراکت دارد.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید.
یوسف جوانشیر، فوتبال لب – وجه مشترک اهالی رسانه و تیمها در مورد درگیریهای حقوقی میان منچسترسیتی و لیگ برتر، توجه و زیرسوال بردن تمام موارد ارائه شد.
دیدگاههای دوگانهای در مورد این 115 اتهام وجود دارد: رقبای سیتی ممکن است نابودی این تیم را بخواهند، همانطور که پپ گواردیولا اخیراً بیان کرد! در حالی که باشگاه امیدوار است و احتمالاً انتظار یک پیروزی بزرگ را داشته باشد. همه میخواهند بدانند که کدام یک از این دو نتیجه در پیش خواهد بود.
به احتمال زیاد این جدلها ادامه مییابند، تا بالاخره در مرحلهای، یک برنده نهایی وجود داشته باشد. طرف بازنده اما، نمیتواند برای مثال میان تبرئه و سقوط، یکی را انتخاب کند.
موضوعی که در مورد حکم بعدازظهر دوشنبه، از اتهام حقوقی منچسترسیتی به لیگ برتر بر سر قوانین معاملاتی با طرفهای مرتبط (APT) وجود دارد، این است که برای هر دو طرف شرایطی فراهم شد که ادعای پیروزی کنند. حتی متخصصان حقوقی نیز نتوانستند در مورد اینکه چه کسی تا به حال برنده این دوئل شد، به اجماع برسند.
روز دوشنبه، لیگ برتر انگلیس طی بیانیهای اعلام کرد که “سیتی در اکثر چالشهای خود ناموفق بود. همچنین دادگاه تشخیص داد که قوانین APT از اجزا ضروری به شمار میروند، و بایستی به عنوان یک هدف قانونی، دنبال شوند. همچنین برای اطمینان از موثر بودن آنها، قوانین سودآوری و پایداری (PSR) وضع شد. که در نتیجه، از یکپارچگی و پایداری ورزشی در لیگ برتر حمایت شد.”
تلاش بیفایده؟
سیتی بیانیه خود، که پنج ضربه مهلک به لیگ برتر را وارد کرده بود، منتشر کرد. در واقع یک پیوند مستقیم به صفحه 164 سند هیئت مستقل ارائه کرده بود، که خلاصه ای از یافتههای مستقل برای حمایت از موضع خود – اگرچه تقریبا غیرممکن است برای هر کسی، به خصوص یک فرد کاملا نامرتبط، آن را بدون پیشزمینه از 174 صفحه دیگر، درک کند.
روز سهشنبه، اتفاق متفاوتی رخ داد: سیتی آنقدر مطمئن است که بطور قاطعانه خود را برنده ماجرا میبیند. آنها به لیگ و 19 باشگاه دیگر، در این بخش نامه نوشت تا اصرار کنند که برداشت لیگ برتر از وقایع اشتباه است. در آن نامه، سیتی میگوید که بیانیهای که بعدازظهر دوشنبه توسط لیگ منتشر شد «گمراهکننده و حاوی چندین اشتباه است» و «یک روش عجیب و غریب برای نگاه کردن به قضیه است.»
باشگاههای لیگ برتر، هفته آینده برای بحث درباره پیامدهای پرونده APT تشکیل جلسه خواهند داد.
مدیران باشگاه همچنین نگرانی خود را از اینکه لیگ قصد دارد ظرف 10 روز، قوانین خود را به روز کند، ابراز کردند. یکی از دلایل اساسی که سیتی در وهله اول علیه قوانین APT لیگ شکایت کرد، این بود که آنها احساس کردند این قانون که در سال 2021 اقتباس شد، باعجله در حال اجراییشدن هستند.
در بیانیه دوم سیتی آمد: «دادگاه قوانین APT را غیرقانونی اعلام کرد. موضع باشگاه منچسترسیتی این است که بدان معناست؛ همه قوانینAPT باطل هستند و از سال 2021 وجود داشتند. در مکاتبات اخیر، لیگ برتر با منچسترسیتی موافقت کرد که این موضوعی است که باید توسط دادگاه حل شود. بنابراین، قابل توجه است که لیگ برتر اکنون به دنبال مشارکت باشگاههای عضو در فرآیند اصلاح قوانین APT است؛ در حالی که حتی از وضعیت آن قوانین اطلاعی ندارد.
سند APT دارای مشکل است و روزنامهنگاران چیزی از آن متوجه نمیشوند!
در حالی که جلسه رسیدگی به اتهامات 115 درجریان است. رقبای سیتی میخواهند که قانون به سختی و آنگونه که مستحق آن هستند، در برابر این اتهامات ایستادگی کند. لیگ برتر مخصوصا اعلام کرد که ادعای سیتی مبنی بر گمراهکننده بودن یافتههای آنها را کاملاً رد میکند. اگرچه تصور میشود که هیچ برنامهای برای رأیگیری درباره هیچ یک از یافتهها در جلسه پنجشنبه آینده لیگ وجود نخواهد داشت.
این یکی از بزرگترین مشکلاتی است که در این میان وجود دارد: یک سند 175 صفحهای در دسترس عموم است. اما فرد معمولی شما (یا روزنامه نگار) اشتها یا استقامتی ندارد، چه برسد به درک همه چیز. آیا میتواند این موضوعات را به درستی هضم کند؟ افراد بسیار بیشتری هستند که قبلاً تصمیم خود را گرفتهاند که مهم نیست سیتی یا لیگ برتر چقدر قانعکننده ادعای خود را مطرح کنند، خیلی به خود سخت نمیگیرند.
این احتمالاً همان عاملی است که حتی پس از رسیدگی به 115 اتهام، نظر همه درمورد نتیجه آن یکسان نخواهد بود. اما حداقل برندگان و بازندگان آشکاری وجود دارد. با پرونده APT، هنوز جای زیادی برای ادعاهای متقابل وجود دارد.
سیتی از جهتی که موفقیتهای بزرگی را تجربه کرد، حتی اگر بسیاری از دفاعیههای آنها رد شود، حق دارد. هنگامی که چالش حقوقی در ژوئن آشکار شد، گزارشی که آنها به پنل لیگ ارائه کردند، که به دلیل تأثیر قوانین APT، قیمت بلیط باید افزایش یابد. چیزی که در وهله اول باعث شد طرفداران باشگاه را به تردید بیاندازد، همچنین هیچ واکنشی برای ارائه در برابر این اتفاق ناگهانی نداشت.
با این حال، هیچ شکی وجود ندارد که این هیئت اعلام کرد که قوانین لیگ برتر در موقعیتهای غیرقانونی و غیرمنصفانه اعمال میشود؛ به ویژه در مورد منچسترسیتی، و این یک پیروزی بزرگ برای باشگاه است. دو تصمیم قبلی لیگ برتر در مورد حامیان مالی مستقر در ابوظبی نیز باطل شد (یک سوم آن پیش از جلسه دادگاه لغو شد.)؛ زیرا مدت زمان زیادی برای بررسی آن از سوی لیگ گذاشت.
منچسترسیتی، لیگ برتر را زیر سوال برد؟!
با اصرار سیتی در نامه خود مبنی بر اینکه همه قوانین APT اکنون باطل هستند، این ایده قابل بحث است که باشگاه، اتهام قانونی را در تلاش برای لغو کامل قوانین باوجود نداشتن جایگزین آنها آغاز کرد. تلقین برخی از رقبا این است که سیتی میتواند و باید قراردادهای اسپانسرشیپ را افزایش دهد، تا به دور زدن قوانین کمک کند.
اگرچه سیتی فهرست بلندبالایی از مسائل مربوط به این قوانین داشت. نحوه نگارش آنها، دامنه آنها، نحوه به کارگیری آنها، پیامدهای آنها، چرایی ورود آنها در وهله اول. و قطعاً به نظر میرسد بسیار مشتاق به اشاره آن است که قوانین لیگ برتر دیگر معتبر نیستند! آنها انتظار یا حتی امیدی به سناریوی غرب وحشی ندارند که در آن هرچیزی انجام میشود. آنها هنوز هم قوانین و مقررات را میخواهند، فقط در ظاهری متفاوت.
علاوه بر این، سیتی از مدت زمان شروع جریان، رویههای لیگ برتر برای تجزیه و تحلیل قراردادهای اسپانسرینگ، میزان هزینه بر بودن مقررات برای باشگاهها، میزان گسترده بودن تعاریف لیگ با نگاهی به قراردادها و قوانین اسپانسرینگ، ناراضی بود. در سال 2021 از بخشهای «وابسته» به بخشهای «مرتبط» تغییر کرد، و کلمه «بدیهی است» نیز هنگام تعیین ارزش منصفانه بازار حذف شد. منصفانه است که بگوییم آنها مدلی مطابق با مقررات قبلی را در نظر داشتند (بین سال های 2013 تا 2021 و مقررات فعلی یوفا که باشگاهها باید بدون توجه به قوانین لیگ برتر به آن پایبند باشند).
قانون سوم نیوتن
یکی از بردهای بزرگ منچسترسیتی به یافتههای مربوط به وام های سهامداران مربوط میشود. بخشی از دلایلی که سیتی با موفقیت استدلال کرد که قوانین APT به طور ناعادلانه اعمال میشود؛ این بود که آنها اشاره کردند که لیگ برتر مواردی را که مالکان به باشگاههای خود پول قرض دادند، نادیده گرفت.
معاملات بین، مثلاً، باشگاههای متعلق به خاورمیانه و حامیان مالی خاورمیانه به شدت مورد بررسی قرار میگیرند. اما باشگاههایی که صرفاً از صاحبان خود پول دریافت میکنند (که گاهی اوقات بدون سود بازپرداخت میشوند) مشکلی ندارد؟ این موضوع اکنون در کانون توجه قرار گرفت و به راحتی میتوان تصور کرد که سیتی با این فکر که چندین باشگاه که در سالهای اخیر برای مجازات آنها تلاش کردند، اکنون در معرض خطر نقض قوانین هزینهها قرار دارند، به ریش افراد علیه خود میخندد.
برای کسانی که به سیتی بیاعتماد هستند، ممکن است تلخ به نظر برسد، اما باشگاه در اینجا یک نکته غیرقابل انکار را ارائه میکند: بدیهی است که وامها باید بازپرداخت داشته باشند. اما باشگاههایی که این وامها را دریافت میکنند، میتوانند با شرایط بسیار مطلوب و اغلب انعطاف پذیر از تسهیلات مالی بهرهمند شوند. این مطمئناً باید هنگام تفکر در مورد PSR در مورد توجه قرار بگیرد.
همانطور که هیئت ناظر دست یافت، “اثر بر رقابت یکسان است، چه پول به طور شفاف از مالک دریافت شود یا به روشی غیرشفاف از شخص ثالث.”
با توجه به این که تعداد زیادی باشگاه ممکن است تحت تأثیر قرار گیرند (۹ باشگاه از مالکان خود وام دریافت کردند) و اکثریت ۱۴ باشگاه باید یک پیشنهاد را تصویب کنند. تصور اینکه این مقررات چگونه عمل خواهند کرد، قابل پیش بینی نیست. مانند این است که بوقلمونها در مورد نحوه تحویل کریسمس نظر میدهند.
لیگ برتر زیر سلطه وکلای منچسترسیتی
همچنین یک بخش قانونی ظریف اما بسیار قابل توجه در حکم نیز وجود دارد. این هیئت با ارائه مدارکی حاوی چشمپوشی از وامهای سهامداران، مشخص کرد که لیگ برتر قانون رقابت را با دلایل مشخص نقض کرده است. این بدان معناست که لیگ در واقع به جای اینکه این کار را تصادفی انجام دهد، تصمیم به انجام آن گرفت. وقتی صحبت از سوء استفاده از قدرت توسط لیگ به میان میآید، قضیه کاملا واضح است.
این حکم همچنین پتانسیل برای سیتی و سایر باشگاهها ایجاد میکند، که برای پیگیری خسارات ناشی از لیگ برتر در رابطه با معاملاتی که بهطور ناعادلانه محاسبه شد، ممکن است منجر به تحویل مبالغ چشمگیر نشود، اما میتواند فساد در لیگ را را به شکلی دیگر اثبات کند.
لیگ برتر قبلاً مبالغ قابل توجهی را برای هزینههای قانونی با سایر باشگاهها درگذشته خرج کرده است. این در حالیست که منچسترسیتی مبلغ قابلتوجهی که برای مشاور حقوقی هزینه میکند، لیگ برتر همان حدود را از اورتون و بهویژه لسترسیتی دریافت کرد. با وجود این که آن باشگاهها از تیم وکلا ارزانتری استفاده میکنند.
یکی دیگر از مواردی که حکم روز دوشنبه ثابت کرد این بود که این به دور از درخواست بیهوده سیتی بود. هنگامی که اخبار مربوط به اتهام حقوقی در ماه ژوئن منتشر شد، بسیاری آن را پایان فوتبال آنگونه که ما می شناسیم، تلقی کردند. خم کردن مچ شیطانی توسط قهرمانان لیگ برتر برای نشان دادن اینکه آنها برای رسیدن به نتیجه بزرگتر دست از هیچ کاری نمی کشند.
سیتی مطمئناً تمام تلاش خود را برای شکست دادن لیگ برتر به دلیل 115 اتهام انجام میدهد، اما رای APT نشان میدهد که سیتی دلایل واقعی برای ارائه به این پرونده داشت. همه استدلالهای آنها پذیرفته نشد، اما برخی از موارد مهم مورد تایید قرار گرفتند. همجنین هرگونه تغییر در قوانین مربوط به وامهای سهامداران در واقع میتواند لیگ را به طور کلی عادلانهتر و همچنین مدیران سیتی را خوشحال کند.
انتظار برای برندگان و بازندگان بزرگ ادامه دارد.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید.
ایلیا بهزاداول، فوتبال لب – به بهانهی بازگشت سنپائولی نگاهی به تشکلهای هواداری خواهیم داشت. تشکلهای هواداری تیمهای مختلف در هر کشوری، فرهنگ و آداب مخصوص خود را دارند و گاهی اوقات، چیزی بیشتر از هواداری یک تیم فوتبال را نمایندگی میکنند. حضور در تشکل هواداری یک باشگاه، گاهی به معنای پیروی از یک عقیده سیاسی و اجتماعی نیز هست و در اروپا، بیش از سایر نقاط جهان این مسئله بروز پیدا میکند.
تشکلهای هواداری در قسمتهای مختلف اروپا، از مهمترین نهادهای اجتماعی هر جامعه هستند و در بسیاری از مواقع هواداری از یک تیم، میتواند بیانکننده طرز فکر شما درباره مسائل اجتماعی، سیاستهای مهاجرتی و ریلگذاری اقتصادی آن کشور باشد. در آلمان، تشکلهای هواداری تیمهای مختلف به شکل سازمانیافتهای طی دهههای اخیر ایجاد شدهاند و حتی در پایینترین سطوح فوتبال این کشور، میتوانید آثار هولیگانیسم و تلفیق تفکرات سیاسی و اجتماعی با هواداری از فوتبال را پیدا کنید.
سنپائولی دوباره در قلب فوتبال آلمان
یکشنبه شب برای اولین بار از سال ۲۰۱۱، تیم ریشهدار و قدیمی سنپائولی در سطح اول فوتبال آلمان به میدان خواهد رفت. تیمی که اگرچه همواره پایینتر از هامبورگ به عنوان تیم دوم این شهر شناخته شد، اما حالا بالاتر از همشهری مشهور خود قرار دارد؛ اکنون فرصت خودنمایی در بوندسلیگا را به دست میآورد. سنپائولی، یکی از تیمهای خاص فوتبال آلمان است که تشکلهای هواداری آن از یک عقیده خاص پیروی میکنند.
از تصاویر دزد دریایی روی پرچمهای مشکی هواداران باشگاه گرفته تا شعارهای بیپروای سیاسی، هواداران سنپائولی را تبدیل به یکی از خاصترین هواداران جهان کرد که تفکرات موجود در خیابانهای هامبورگ را نمایندگی میکنند. شهری که پس از سپری کردن بحرانهای بزرگی چون حکومت ناپلئون، شیوع وبا و جنگ جهانی دوم، از طریق موقعیت جغرافیایی و ارتباطات بینالمللی خود را سرپا نگه داشت. همچنین بندری بودن آن، به افزایش جمعیت و رشد اقتصاد در این شهر کمک زیادی کرده است.
هامبورگ، تنها و استوار
هامبورگ در دو قرن اخیر، با وجود اینکه بخشی از آلمان است همواره به عنوان یک شهر آزاد و تقریباً خودمختار شناخته شد. همین موضوع، روی غرور و فرهنگ خاص مردم این شهر هم اثرگذار بود.جای تعجبی نداشت که هواداران سنپائولی در این شهر، به اصول خاص خود پایبند باشند اما دهه ۱۹۸۰، دههای سرنوشتساز برای هواداران این باشگاه بود. جایی که کثرت گرایی و گوناگونی فرهنگی و تمایز، تبدیل به یکی از شاخصههای اصلی سنپائولی شد.
ورزشگاه این تیم که در سال ۱۹۶۳ افتتاح شد. درست در نزدیکی یکی از اصلیترین و مشهورترین خیابانهای شهر یعنی ریپربان قرار داشت. این خیابان با توجه به شهرت خود، تبدیل به محلی برای حضور افراد مختلف، اعم از مهاجران و اقلیتهای گوناگون شد. در دهه ۸۰، فراوانی این افراد متنوع میتوانست باعث ایجاد گروههای چپگرا و تفکر در خصوص مسائل اجتماعی شود؛ آن هم درست در نزدیکی ورزشگاه خانگی تیم فوتبال سنپائولی. این موضوع، هواداران سنپائولی را تبدیل به هوادارانی با هویت، طرز تفکر و عقاید خاصی سیاسی کرد.
زمانی که هواداران فوتبال در آلمان چندان علاقهای به مانیفست دادن و بروز دادن عقاید خود نداشتند، هواداران سنپائولی را با عقیدههای خاص خود میشناختند. البته بارها مورد تهاجم هواداران تیمهای رقیب قرار گرفتند. مواضع هواداران سنپائولی علیه فاشیسم، نژادپرستی و همجنسگراهراسی، تشکلهای هواداری این تیم را تبدیل به تشکلی با ایدههای متمایز و چپگرایانه در فوتبال آلمان کرد.
سنپائولی، الگوی هواداری
در دنیا، تشکلهای هواداری مختلفی با ایدههای مشابه وجود دارند که حمایت خود را از ایدههای هواداری سنپائولی مطرح کردند. باشگاههایی از جمله سلتیک اسکاتلند(که سال گذشته هواداران آن با پرچم فلسطین در رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا حاضر شدند.)، رایو وایکانو اسپانیا و آ.ا.ک آتن در یونان. هواداری از سنپائولی در آلمان، تقریباً با هواداری از ایدههای چپگرایانه مترادف شد. این هماندیشی هواداران، باعث شد ظرفیت ورزشگاه خانگی این تیم در اکثر بازیها تکمیل شود. حتی در سالهایی که سنپائولی، در فوتبال آلمان هیچ چیزی برای ارائه نداشت.
سنپائولی از لحاظ فوتبالی همواره زیر سایه نام بزرگ هامبورگ بود و این باشگاه حتی بارها تا مرز ورشکستگی نیز پیش رفت. اما وفاداری هواداران به این تیم و کمک آنها برای نجات تیم و البته ایدئولوژی هواداری خود، این تیم را سرپا نگهداشت. تیمی که خود در بسیاری از مواقع به کمک بیرونی احتیاج داشت. اما چندین مسابقه دوستانه در کوبا برای کمک به مردم این کشور برگزار کرد. همچنین در مقطعی، مهاجران سوری حاضر در آلمان که توسط مردم محلی طرد شدند به تصمیم باشگاه اجازه خواب و زندگی در ورزشگاه اصلی سنپائولی داشتند.
سیاستی که در چند دهه اخیر، از بخشهای اصلی هویت باشگاه بود. در هر بازی خانگی، میتوان بنرهایی را در حمایت از مهاجران حاضر در آلمان مشاهده کرد. یکی دیگر از نمادهای هواداری در سنپائولی، استفاده از پرچمی با نماد دزد دریایی است که از دهه ۸۰ میلادی در ورزشگاههای این تیم باب شد. وقتی که هواداری که خود را دکتر مابوسه معرفی میکرد، برای فریاد زدن مشکلات سیاسی منطقه خود از این پرچم استفاده نمود. به تدریج، استفاده از پرچم دزد دریایی برای بروز دادن عقاید سیاسی، تبدیل به یک سنت هواداری در سنپائولی شد.
وضعیت دزدان دریایی در بوندسلیگا
از لحاظ فوتبالی اما همانطور که گفته شد، سنپائولی همیشه زیر سایه نام بزرگ هامبورگ قرار داشت. آنها برای اولین بار از فصل ۲۰۱۰/۲۰۱۱ پا به بوندسلیگا میگذارد. آن هم در شرایطی که سرمربی جوان و محبوب این تیم یعنی فابیان هورزلر، پس از درخشش در سطح دوم فوتبال آلمان راهی انگلیس شد و هدایت برایتون را برعهده گرفت. از بین هشت حضور قبلی تیم سنپائولی در سطح اول فوتبال آلمان، شش دوره بین سالهای ۱۹۸۸ تا ۲۰۰۱ رقم خورد. طی یک دهه اخیر، این تیم از لحاظ مالی ثبات نسبیای در سطح دوم فوتبال آلمان پیدا کرد. حالا و پس از ۱۳ سال انتظار، سنپائولی به بوندسلیگا برگشته و هواداران این تیم که در مواقعی بیش از تیمهای سطح اول فوتبال آلمان ورزشگاه را پر کردند. آنها مشتاق نمایندگی کردن تیم خود، فرهنگ شهر هامبورگ و البته ایدههای سیاسی خود در بوندسلیگا هستند.
رنگ قهوهای و سفید لباس تیم سنپائولی، تمایز فرهنگی این تیم با سایر تیمهای حاضر در فوتبال آلمان را بیشتر هم میکند. بیشک در این دوره از بوندسلیگا باید شاهد اتفاقاتی جالب توجه در ورزشگاه کوچک شهر هامبورگ باشیم. اتفاقاتی از جنس عقاید هواداران این تیم که ریشه در فرهنگ بندری هامبورگ، آثار جنگ جهانی دوم، حضور مهاجران در آلمان و تفکرات چپگرایانه موجود در این کشور دارند. میتوان گفت که فرهنگ هواداری سنپائولی، به نوعی فرهنگ عامه شهر هامبورگ را نمایندگی میکند. حضور این تیم در بالاترین سطح فوتبال آلمان، نویدبخش روزهای جذاب در فصل ۲۰۲۴/۲۰۲۵ بوندسلیگا خواهد بود.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید
هادی نوری، فوتبال لب – آیا مشکل هجومی آنها قابل حل بود؟ پپ همیشه از دراختیار داشتن میدفیلد استفاده میکرد. برای کارآیی بهتر این تفکر، بهترین بازیکنان خود را در آن ناحیه استفاده و اورلود میکرد. در دو فصل اخیر، با استفاده از جان استونز یا آکانجی، به نتیجهای به نام باکس میدفیلد رسید. به یک چینش چهار نفر مربعی، که اورلود را به بهترین شکل انجام میدادند و منجر به تقدیم ضد حمله به تیم حریف نیز نمیشدند.
تفاوت این چینش با اینورتد فولبکهای مورد استفاده در لیگ، مانند آرنولد یا تریپیر، این بود که استونز یا آکانجی ذاتا فولبک نبودند؛ بلکه پست تخصصی آنها دفاع وسط بود. به همین جهت، دابل پیوتی که با رودری تشکیل میدادند، بسیار کم نقصتر از بقیه بود. علت آن؟ فیزیک بدنی قابل قبول به دلیل پست تخصصی و استایل آنها!
مشکل هجومی؟ راه حل پپ؟
مشکل این چینش اما جایی بود که تیمها برای مقابله، کاملا اگرسیو از وسط زمین دفاع را آغاز میکردند. همین موضوع باعث تشکیل میدبلاک شلوغی میشد. در نتیجه توپ کمتری به هالند میرسید. پپ برای راه حل این موضوع دست به چه کاری زد؟ استفاده از خط دفاعی 4 نفره سنتی، با وجود نفوذ فولبکها!
زینچنکو پیش از این، از سیتی رفته بود و آکانجی حالا توانایی نفوذ خیلی خوبی نداشت. پس واردیول که هم سرعت و هم قدرت حمل توپ خوبی داشت به عنوان فولبک چپ شروع به کار کرد. همچنین نقش کایل واکر بعد از خروج کانسلو که فیزیک لازم را نداشت، مانند زینچنکو دوباره پررنگ شد. این دو فولبک با وینگرها، علی الخصوص با جرمی دوکو و فیل فودن، ترکیب خوبی میساختند.
این چینش مشکل هجومی را برطرف کرد، اما در بخش دفاعی خیر! زیرا داشتن یک خط دفاع 2 نفره باعث میشد تا آنها در ضدحملهها آسیب پذیر نشان دهند. نمود این قضیه را در سری گلهای دریافتیشان یا قفلشدن بازی در برابر تیمهایی همچون؛ رئال مادرید، آرسنال، لیورپول، چلسی، کریستال پالاس، استون ویلا و تاتنهام دیدیم. با وجود نقش قابل اعتمادی که جان استونز در این نقش جدید، از خود نشان داد؛ اما در نقش دفاعی خود چنان مستحکم نشان نداد.
امتحان چینش جدید دربرابر چلسی!
حال، در این فصل و دربازی برابر چلسی، پپ تمام 90 دقیقه را از دفاع 3 نفره استفاده کرد. ریکو لوییس وظیفه اینورت کردن را برعهده داشت و تشکیل دابل پیوت میداد. اما نه دقیقا در پوزیشنی که استونز قبلا قرار میگرفت! او علاوه بر وظیفه اصلی خود، به عنوان یک پست 8 باکس تو باکس بازی میکرد. وظیفه دیگر ریکو لوییز، پوشش زونهای کثیری در زمین مسابقه بود؛ که در هیت مپ این بازیکن نیز قابل مشاهده میباشد. او به عنوان یک بازیکن بالغ، کاملا خونسرد و با تجربه بازی کرد درحالیکه اصلا مشخص نبود که فقط 19 سال دارد.
حال شکل بازی اینگونه بود. در زمان هجوم، سیتی با تک پیوت بازی میکرد و یک لوزی در وسط زمین تشکیل میداد. کوین دی بروین برخلاف همیشه سمت چپ زمین بود و همین باعث ایجاد کلی موقعیت شد. از طرفی دیگر نیز، ریکو لوییس باکس تو باکس بود و وظایف پخش توپ و البته بادیگارد دی بروین و برناردو سیلوا بودن را به تناوب انجام میداد. دراین چینش، برناردو راس این لوزی قرارداشت.
چلسی در تله موش…
حال اگر چلسی میانه زمین را شلوغ میکرد و جلوی این همکاری را میگرفت، دفاع وسطهای سیتی یعنی واردیول و آکانجی که قدرت پا به توپ خوبی نیز دارند، میتوانستند از روبن دیاز یا ادرسون توپگیری کنند و با بردن توپ به کنارهها، موقعیت و بازیسازی را در اختیار وینگرهای سیتی، یعنی دوکو و ساویو قراردهند. که ساویو مصدوم شد و بین دو نیمه فودن وارد بازی شد.
اما! سیستم کماکان ادامه داشت و وینگرها مدام با فولبکهای چلسی در موقعیت یک در برابر یک قرار میگرفتند. که قدرت دریبلینگ بالای آن باعث خلق موقعیتهای زیادی شد. بدین صورت؛ دوکو 5 دریبل موفق از 10 تلاش، 1 پاس کلیدی از 61 لمس توپ. ساویو 3 دریبل موفق از 3 تلاش، 3 پاس کلیدی از 24 لمس توپ.
این موضوع به خودی خود تهدید هجومی بسیار بیشتری به نسبت گذشته که واکر و واردیول، باید جلوی فولبکهای حریف صاحب توپ میشدند، به همراه داشت. حال این که دفاع وسطهای رونده سیتی، فضای زیادی داشتند، بخاطر شلوغ شدن مرکز زمین باعث میشد موقع پرس کول پالمر مجبوربه پرس واردیول شده و از پوزیشن خود خارج شود. همین باعث ایجاد فضایی خوب، درست پشت سرش میشد. این موضوع باعث بیرون آمدن دی بروین از کاور شدو، و درنتیجه تبدیل شدن به اولین آپشن پاس میشد.
پارکی خلوت، استعارهای برای بیان میانه زمین چلسی!
دی بروین، وقتی توپ را میگرفت با دید خوبی که به کل زمین دارد، شروع به پخش توپهای موثر همیشگی خود و یا شروع به حرکت پا به توپ و موقعیت سازی مستقیم با شوت، یا پاس به هالند میکرد. همین اتفاق باعث میشد که وینگر سیتی که حالا دوکو، ساویو یا فودن باشند، قابلیت کات اینساید داشته باشند و در نیم فضاها تا فولبک چلسی که مالو گوستو یا کوکوریا باشد، در موقعیت تک به دو قرار گیرد و موقعیت سختی داشته باشد. این به خودی خود، حالتی نامتقارن درست میکند که در خط میانی که ریکو لوییس یکم عقبتر از کوین قرار میگیرد و از آن طرف نیز، جابجایی مدام وینگرها که مدام جناح بازی خود را عوض میکردند، خط دفاع چلسی را از پای درآورده بود.
مزایای این سیستم اینجا تمام نمیشد! وقتی چلسی شرایط را دید، سعی کرد این همه فضای عرضی را از بازیکنان سیتی بگیرد. پس یکی از هافبکهای خود را موظف به مراقبت از دی بروین میکند. دیگری را نیز به عنوان یار پرس برناردو سیلوا و یا نقش وینگر در لحظه قرار میدهد.
مشکل هجومی! گرگیجه در زمین فوتبال
نتیجه؟ سمت راست میدفیلد چلسی کاملا باز میشود و با یه سوییچ پلی ساده، جناح بازی را عوض میکند و از آن شلوغی خارج میشود. علت لمس توپ بیشتر دوکو نیز همین موضوع بود. به قدری این سوییچ انجام میشد تا توپ به ریکو لوییس میرسید که او نیز دوکو را صاحب توپ میکرد. تا در عدم حضور لاویا چون در سمتی دیگر مشغول بود، به خط دفاع چلسی نفوذ کند و اگر دوکو دقت بیشتری به خرج میداد، شوت او نیز گل میشد.
دوباره این موضوع باعث شد کول پالمر و انکونکو پرس پسیوتری اعمال کنن. بنابراین بالا بازی نمیکردند و انزو فرناندز نیز یارگیر اصلی کواچیچ شده بود، تا تک پیوت سیتی را از تمپو بازی خارج کند. حتی در دقایقی دو نفره کواچیچ را تحت پرس قرار میدادند که ارتباطهای او را قطع کنند؛ اما این لوزی خط میانی سیتی باعث شده بود تا همیشه در صحنهها، برتری 1 نفره داشته باشند. اگر کواچیچ نیز تحت پرس شدید قرارمیگرفت، باقی آزاد میشدند و مدافعین میانی، گزینههای بیشتری برای پاس داشتند.
استفاده از چینش نفر 12ام؛ راه حل نهایی برای حل مشکل هجومی، میانی و تدافعی
دوباره یک کار هوشمندانه از پپ شکل گرفت. هنگامیکه کواچیچ را تحت من مارک فرناندز دید، کواچیچ را به کنارهها میبرد تا انزو نیز با او به کنارهها برود و همین باعث ایجاد یک بزرگ در میان خط پرس چلسی میشد. همین موضوع باعث میشد تا استفاده از پیرسینگ پاس کاربرد زیادی در بازی سیتی ایفا کند. پیرسینگ پاس همان پاس عمقی خط شکن یا پرس شکن است.
در مورد همه حرف زده شد غیر از برناردو سیلوا. او کاملا فری روم (free roam) بود و هرجای زمین سر و کلهاش پیدا میشد. هرکسی که تصمیم میگرفت را صاحب توپ میکرد و گاهی اوقات ناگهان به داخل نفوذ میکرد. لحظهای نیم فضا بود، لحظهای نزدیک به وینگر، لحظهای نزدیک به دایره وسط زمین. خط دفاع و پرس چلسی انقدر با بقیه بازیکنها مشغول بودند، اصلا نمیدانستند برناردو را چکار کنند! پس بیخیال او شدند و برناردو هر اسبی که خواست تازاند و در نهایت یک پاس گل را نیز به نام خود ثبت کرد.
بدین شکل که شما به تصور اینکه گواردیولا همیشه در خط میانی نیازمند نفری اضافه است؛ اما در نهایت شاهد آزاد شدن یار خودی و در قبال آن، درگیری نفر حریف (داشتن نفر اضافه در تمام طول بازی) خواهید بود. گویا 12 نفر در برابر 11 نفر قرار گرفتهاند. انگار حریف یک اخراجی دارد و یار دوازدهم تیم پپ، نه تماشاگران و نه داور هستند.
نقاط ضعف سیستم پپ؟ دو نمره
نقطه ضعفی که به نظرم قابل مشاهده است، ترنزیشنهای خیلی سریع و ضد حملههای برق آساست! که چلسی توانایی همچین کاری را ندارد. اما برای مثال رئال مادرید سال گذشته توانست آن را اجرایی کند. اما آنها اکنون نه تونی کروس ندارند. همچنین بخاطر امباپه، بلینگام قابلیت حرکتهای آزادانه گذشته خود را نخواهد داشت. باید صبر کنیم و در انتظار بازی انها در لیگ داخلی در برابر آرسنال و لیورپول و شاید یونایتد، و عکس العمل هریک از سرمربیهای انها برابر سیتی باشیم.
شما برای تقابل با مشکل هجومی و تدافعی پیش رو، باید زیر 6 ثانیه توپ را از خط دفاعی خود، به باکس سیتی برسانید. آن هم با حداقل 2 بازیکن که مایند ست بازیکنانتان باید انقدر قوی باشد، که وقتی 90 دقیقه در حال دفاع کردن در مقابل به ظاهر 12 نفر هستند، در کسری از ثانیه ذهنیت خود را عوض کرده و انقدر سرپنجه باشند که حرکات رو به عقب خود را به حرکات رو به جلو، آن هم به قصد استفاده حداکثری از حداقل موقعیتها کنند.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید.
چگونه منچسترسیتی قصد دارد تا جایگزینی برای خولین آلوارز، که این تیم را به مقصد اتلتیکومادرید ترک کرده است، پیدا کند؟
خولین آلوارز با قراردادی 81.5 میلیون پوندی، منچسترسیتی را به مقصد اتلتیکومادرید ترک خواهد کرد. اولویت سیتی گروپ این است که به دنبال جانشین او در تیمهای تحت نظر این گروه باشند. آنها برای جایگزینی این ستاره آرژانتینی وارد بازار نقل و انتقالات نخواهند شد و ترجیحشان به بازیکنان تیم دوم و رده پایه خود میباشد.
آلوارز تنها دو سال پس از حضور در ریورپلاته، در آستانه انتقال 81.5 میلیون پوندی قراردارد. در این مدت او توانست با 54 گل وپاسگل در 103 بازی، سهم قابل توجهی در موفقیتهای منچسترسیتی داشته باشد. گواردیولا از آلوارز در پستهای متفاوتی بازی گرفت. از او به عنوان بازیکن جایگزین بجای ارلینگ هالند و کوین دی بروین، که هردو چندین بازی از فصل 2023/24 را از دست دادند، استفاده میشد.
جیمز مکآتی، ستاره آیندهدار سیتی
جیمز مکآتی بازیکن 19ساله آکادمی سیتی است که عملکرد خوبی را درماه گذشته در پست فالسناین از خود، نشان داده است. همچنین پپ به او بسیار امیدوار است که بتواند جای خالی آلوارز را برای او پر کند.
پپ در ادامه افزود:
خیلی دوست دارم او در فصل آینده همراهیمان کند. او بازیکن خاصی است و میتواند در فضاهای کم و تحت فشار بازی کند. این بازیکنان بسیار نادر هستند. به او امید بسیاری دارم و دوست دارم در تیم من نقش بسزایی را ایفا کند.
مکآتی دو فصل گذشته را بصورت قرضی با شفیلد در چمپیونشیپ و لیگ برتر سپری نمود. او در این دو فصل توانست در 75 بازی برای شفیلد، تجربهی زیادی کسب کند.
خرید جدید آنها، ساوینیو، نیز مانند اسکار باب، میتواند گزینه خوبی برای جایگزینی آلوارز باشد. اسکار باب تحت نظر چلسی قراردارد، اما سیتی نمیخواهد مانند کول پالمر، او را نیز از دست بدهد. بازیکن نروژی یکی از بازیکنان موردعلاقه پپ گواردیولا است.
سیتی در حالت ایدهآل نمیخواست آلوارز را از دست بدهد. مبلغ درخواستی آنها اما گویای این ماجراست و سیتی سود بسیار خوبی به نسبت بهای پرداختی برای او در سال 2022 (مبلغ 14 میلیون پوند) بدست آورد.
گمانهزنیهایی درمورد قرارداد ژائو فلیکس با اتلتیکومادرید وجود داشت. اما هرگز هیچ بحثی در این مورد شکل نگرفت. پولی که سیتی از خروج آلوارز بدست آورد، میتواند در خط هافبک این تیم سرمایهگذاری شود. برونو گیمارش ستاره کنونی نیوکاسل، یکی از گزینههای مدنظر سیتی است.
یوسف جوانشیر، فوتبال لب – رئال مادرید برای 15امین بار قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد و فصل 2023-24 بصورت رسمی به پایان رسید. پس از این بازی و در طی 24 ساعت اخیر اتفاقات زیادی در بازار نقل و انتقالات اروپا افتاد. در این مقاله قصد داریم به لحظه به لحظهی آنها بپردازیم.
رلوو؛ سرجی روبرتو به خروج از بارسا نزدیک شده است.
گاتزتا دلو اسپورت؛ فوفانا ممکن است با مبلغی بین 20 تا 25 میلیون یورو موناکو را ترک کند. مبلغی در دسترس خزانه میلان! روسونری مصمم به جذب اوست.
اوجوگو؛ اتلتیکو مادرید قرار است رودریگو گومز، مدافع راست 20 ساله براگا را به خدمت بگیرد. انتظار میرود پیشنهادی 15 میلیون یورویی برای انعقاد قرارداد در روزهای آینده ارائه شود. او در این فصل در دوران حضور قرضی برای استوریل 9 گل زده و 8 پاس گل داده است.
پل گرست، لیورپول اکو؛ از مدیران ارشد لیورپول درباره علاقه به آلان وارلا پرسیدم و آنها تکذیب کردند. آنها میگویند عامل این خبر منابع آمریکای جنوبی هستند.
مورینیو به عنوان سرمربی بعدی فنرباغچه با قراردادی دو ساله، به صورت رسمی اعلام شد.
کیکر؛ ونسان کمپانی قصد دارد از ساشا بوی و بریان ساراگوسا بهترین بازی را بگیرد. این دو بازیکن در برنامههای مرد بلژیکی قرار دارند.
نقل و انتقالات اروپا | خداحافظی تلخ با دیوار زرد
بیلد؛ دوران مت هوملز در دورتموند به پایان رسید. رابطه او با ترزیچ غیر قابل ترمیم به نظر می رسد. مدیریت ورزشی بدنبال جوان سازی خط دفاع است. میلان، یوونتوس و ام ال اس به بازیکن علاقه دارند.
تلگراف؛ امیل اسمیت رو در لیست خرید فولام است.
آلن نیکسون؛ در صورت جدایی ادرسون در تابستان امسال، منچسترسیتی برای جذب مایک مانیان، دروازبان میلان اقدام خواهد کرد.
میرر؛ لیورپول حاضر است به اندازه آرسنال و سیتی برای گیمارش هزینه کند.
فلوریان پلتنبرگ؛ بایرنمونیخ با جاناتان تاه به توافق شخصی رسید.
گاتزتا دلو اسپورت؛ اوسیمن منتظر آرسنال است اما توپچی ها فعلا تماسی برقرار نکردهاند. اگر باشگاهی برای اوسیمن پیدا نشود ممکن است به عربستان برود.
فلوریان پلتنبرگ؛ وضعیت خط دفاعی بایرن مونیخ:
دلیخت و دایر می مانند و اگر پیشنهادی خوبی برسد اوپامکانو فروشی است.
جورجیو اسکالوینی از ناحیه زانو مصدوم شد و احتمالا یورو و ابتدای فصل بعد را از دست میدهد. آچربی نیز پیش از این یورو را از دست داده بود.
جان کراس، میرر؛ سانچو رویای بازی دوباره برای منچستریونایتد را دارد اما تن هاگ سد بزرگی برای اوست.
فلوریان پلتنبرگ؛ هانسی فلیک خرید کانسلو را تایید کرد. بارسا یک فصل قرضی می خواهد.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید.
آغاز طوفانی تابستان، نقل و انتقالات پرسر و صدایی در پیش است!
یوسف جوانشیر، فوتبال لب – در فاصله دو روز مانده به فینال لیگ قهرمانان اروپا و اتمام ورقی دیگر از کتابچه بلندبالای اروپا، جنب و جوش زیادی بازار نقل و انتقالات اروپا را متاثر میکند.
تابستانهای به سبک ایتالیا
فابریتزیو رومانو اعلام کرد؛ یوونتوس تاکنون پیشنهادی برای کومپینرز ارسال نکرده زیرا ابتدا باید وضعیت فروش ماتیاس سوله مشخص شود. همچنین هیوسین مدافع جوان تیم، گزینه دیگری برای فروش است. آتالانتا 60 میلیون یورو برای کومپینرز میخواهد و یوونتوس قصد دارد تا این انتقال را رقم بزند.
توتواسپورت نوشت، ناپولی رکورد تاریخ بودجه خود را خواهد شکست. آنها رقمی نزدیک به 200 میلیون یورو در اختیار کونته قرار میدهند تا تیم را تقویت کند. هدف تیم خرید در دفاع، هافبک و حمله است. کونته در دو فصل حضورش در اینتر نیز با رکوردشکنی، 310 میلیون یورو هزینه کرده بود.
آاس رم با پرداخت 5 میلیون یورو انتقال آنجلینو از لایپزیگ را دائمی کرد.
به نقل از اکیپ، تئو هرناندز بدنبال ترک میلان است. قیمتی که میلان درخواست میکند 80 میلیون یوروست.
اسکای مدعی شد، مذاکرات ناپولی با جنوا بر سر آلبرت گودمونسون شروع شده است. قیمت او 30 میلیون یورو خواهد بود. آلبرت گودموندسون توسط یک زن در ایسلند متهم به تجاوز جنسی است و دادگاه تجدید نظر او در پاییز امسال برگزار می شود!
فابریتزیو رومانو، باشگاه سویا گفتگوهایی با سردار آزمون داشت و باشگاههای سریآ نیز به او علاقه دارند.
متئو مورتو نوشت، بولونیا در حال مذاکره با وینچنزو ایتالیانو برای جایگزینی تیاگو موتا است.
اینترنیوز نوشت، روز پیش پاری سن ژرمن در مورد شرایط جذب لائوتارو مارتینز پرس و جو کرد. فعلا مذاکرهای در جریان نیست اما فروش پرسود را نمیتوان رد کرد. اکیپ، پاری سن ژرمن در کنار لنی یورو به جذب ابراهیما کوناته علاقه دارد.
بازسازی باواریاییها، موفقیتآمیز یا …
میگل دلینی از ایندیپندنت نیز نوشت، بایرن مونیخ به آدام وارتون هافبک 20 ساله کریستال پالاس علاقه دارد. این بازیکن یکی از ستارگان فصل پالاس بود که قابلیت بازی در دو پست 6 و 8 را نمایش داد. قیمت احتمالی او نیز 70 میلیون یورو تخمین میخورد.
چه در لیگ NBA فوتبال میگذرد؟
اتلتیک اعلام نمود، تاتنهام با فعال کردن بند تمدید خودکار، قرارداد سون هیون مین را تا 2026 افزایش داد.
دیلی میل، تلاشهای لیورپول برای جذب یک مدافع وسط چپ پا ادامه دارد. لوی کولویل از چلسی یک گزینه است اما تیم لندنی شدیداً میخواهد او را حفظ کند.
اتلتیک در مورد ستاره کهکشانیها اینگونه گفت. رودریگو شک ندارد که در رئال مادرید میماند، اما اگر جایگاه فیکسش در رئال مادرید را در آینده از دست بدهد تمام گرینهها را در نظر میگیرد. باشگاههای لیگ برتری از جمله لیورپول علاقه مند هستند.
میرر نوشت، بنجامین سشکو با انتقال به آرسنال موافقت کرده و آنرا به چلسی و منچستریونایتد ترجیح میدهد. آرسنال آماده است انتقال 52 میلیون یورویی را رقم بزند.
منچستریونایتد در حال بررسی جذب ترو چالوبا از با قیمت 30 میلیون یورو چلسی است.
جی هریس از اتلتیک، برنتفورد به جذب جوب بلینگهام علاقه دارد. انتظار این است ساندرلند مبلغی نزدیک به 30 میلیون یورو درخواست کند.
به نقل از راب داوسن، پپ گواردیولا قصد ندارد بعد از منچسترسیتی بلافاصله هدایت تیمی را برعهده بگیرد. آیا او را در تیم ملی و جام جهانی 2026 خواهیم دید؟
سایمون جونز از اتلتیک، لوئیس دیاز و جو گومز به عنوان اهدافی برای لیگ حرفهای عربستان به نظر میرسند. انتظار میرود که هر دو بازیکن میتوانند برای این انتقال آماده باشند. و در پایان دیلی میل، لنی یورو، مدافع لیل از علاقه لیورپول آگاه است. اما رئال مادرید از او خواسته که منتظر آنها باشد. تیم اسپانیایی گزینه اول این بازیکن 18 ساله است.
نقل و انتقالات لالیگا، سرتیتر خبرها
طبق ادعای اسپورت، سرخی روبرتو برای تمدید قراردادش با بارسلونا به توافق رسید. فران کوریاس مدعی شد که هانسی فلیک، خواهان جذب یاشوا کیمیش است.
کیلیان امباپه نیز در مصاحبهای گفت: در چند روز آینده انتقال من به تیم بعدی رسمی خواهد شد.
متئو دلینی از ایندیپندنت، لیست خرید اتلتیکومادرید را اینگونه اعلام نمود:
دفاع میانی: روبن لی نورماند؛ به گفته متئو مورتو، اتلتیکومادرید برای خرید او شدیداً تلاش می کند. بازیکن موافق انتقال است.
مهاجم نوک: دوبیک، سورلوث، گیراسی؛ دوبیک با اتلتیکومادرید به توافق شخصی رسیده است.
دروازبان: ممرداشویلی؛ توافق شخصی مشکلی نیست.
آاس، میسون گرینوود ترجیح میدهد دور از جوامع پرحاشیه فمنیستی انگلستان و آلمان بازی کند به همین دلیل حضور در وستهام یا دورتموند منتفی است. او میخواهد دوباره در اسپانیا بازی کند.
فوت مرکاتو، بند آزادسازی آنتون گریزمان تنها 15 میلیون یورو است.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید.
یوسف جوانشیر، فوتبال لب – در پی اتمام لیگهای فوتبال اروپا و در هفته پایانی فصل، تمامی تیمها و باشگاههای اروپا مشغول برنامهریزی برای فصل آینده خود میباشند. نقل و انتقالات دوباره در اروپا رونق خواهد گرفت. و تیمها، پروژههای باشگاهی جدیدی را استارت میزنند.
در ابتدا به باشگاه بارسلونای اسپانیا پرداختیم. جایی که بالاخره هانسی فلیک بارسا پیوست. در پی این پروژه، بارسلونا برای خرید یک مدافع کناری، یک هافبک دفاعی و وینگر در بازار فعال خواهد بود. جزییات قرارداد هانسی فلیک با بارسلونا بر اساس ادعای رسانه اسپورت بدین شرح است:
دستمزد هانسی فلیک در بارسلونا: 3 میلیون یورو ناخالص!!
پاداش ها: یک میلیون یورو برای قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا
750 هزار یورو برای قهرمانی در لالیگا.
چه بر سر ژاوی آمد؟
پس از اخراج ژاوی از بارسا، منچستریونایتد و میلان به جذب ژاوی هرناندز علاقمندند. نشریه آاس در تیتری اعلام نمود، مربی اسپانیایی قصد دارد یک سال استراحت کند.
چه بلایی بر سر شیاطین سرخ در نقل و انتقالات تابستان میآید؟
تاک اسپورت اعلام کرد، منچستریونایتد همچنین به جذب مایکل اولیسه و جراد برانتوایت اطمینان دارد. کریستال پالاس برای اولیسه 60 میلیون پوند میخواهد. اما برانتوایت بدلیل مشکلات مالی اورتون، با 40 میلیون پوند در دسترس خواهد بود. همچنین اسکای افزود، صرفه نظر از اینکه سرمربی بعدی منچستریونایتد چه کسی خواهد بود، باشگاه تصمیم گرفت جراد برانتوایت، مدافع اورتون، را به هدف اصلی خط دفاع تبدیل کند.
اینزاگی ماندنی شد.
به گفته رومئو آگرستی، سیمونه اینزاگی به عهد خود وفا خواهد کرد. طی روزهای آینده تمدید قرارداد او تا 2027 با دستمزد 6.5 میلیون یورویی، رسمی خواهد شد. در روزهای آینده یوونتوس برای جذب ریکاردو کالافیوری تلاش خواهد کرد. همچنین ممکن است یک بازیکن به این معامله اضافه شود. صحبت های زیادی در مورد گنجاندن نیکولوسی کاویگلیا وجود دارد. با این حال، بولونیا به فاکوندو گونزالس و توماسو باربیری علاقه خاصی نشان میدهد.
سایر اخبار نقل و انتقالات
گاتزتا دلا اسپورت در تیتری نوشت: خوش بینی در مورد تمدید قرارداد آدرین رابیو وجود دارد.
نشریه بیلد نیز، به میشل زترر دروازبان 28 ساله وردربرمن در لیست خرید منچسترسیتی برای جانشینی ادرسون اشاره نمود.
مهمترین خبر روز | ونسان کمپانی
و در پایان، باشگاه بایرن مونیخ به صورت رسمی اعلام کرد: ونسان کمپانی سرمربی جدید بایرن مونیخ شد. قرارداد او 3 ساله تا 2027 میباشد. بایرن بایستی حدود 10-12 میلیون یورو به برنلی پرداخت نماید.
یوسف جوانشیر، فوتباللب – پس از انجام دو بازی نیمه نهایی و فینالیست شدن رئال مادرید در کنار بوروسیا دورتموند، تصمیم به بررسی این مسابقات از آغاز گرفتیم. در این مقاله نگاهی به دلایل و نحوه پیدایش بزرگترین اتفاق تاریخ فوتبال اروپا خواهیم پرداخت.
وین 1955: اولین مجمع عمومی یوفا
در 2 مارس 1955، ویَن اتریش پذیرای نمایندگان 29 اتحادیه ملی فوتبال اروپا برای مجمع تازه تاسیس یوفا بود. این گردهمایی به یک رویداد مهم تبدیل شد. همچنین یک پایه محکم برای سازمان نوپای اروپایی – که در ژوئن 1954 تأسیس شد – ایجاد کرد، تا تصمیمات مهمی بگیرد. همچنین بزرگترین اتفاق تاریخ فوتبال اروپا، راه خود را به سوی آینده پیدا کند.
آغاز راه بزرگترین اتفاق تاریخ فوتبال
یوفا با این امید در اوایل دهه 1950 متولد شد، تا یک جنبش متحد اروپایی را تشکیل دهد. این موضوع باعث شد تا در قالب این اتحادیه با روحیه همبستگی پیشرفت کند. و در نهایت به اتحادیههای ملی فوتبال اروپا در چشمانداز فوتبال جهان قدرت بخشد.
اولین نفراتی که این جنبش را به راه انداختند، افرادی همچون اوتورینو باراسی، رئیس فدراسیون فوتبال ایتالیا (FIGC)، خوزه کراهی، دبیر کل اتحادیه فوتبال بلژیک (URBSFA-KBVB)؛ و هانری دلونه، دبیر کل فدراسیون فوتبال فرانسه (FFF) بودند.
ژوئن 1954: نشست موسس یوفا
این سه نفر از چهرههای کلیدی در بحثها و جلسات در سراسر اروپا در اوایل دهه 1950 بودند، که متحدان مهمی را برای اتحادیه یوفا جمعآوری نمودند. مسیر پیدایش یوفا نیز در سال 1953 هموار شد، زمانی که فدراسیون جهانی فوتبال، فیفا، مجوز ایجاد کنفدراسیونهای قارهای را صادر نمود.
در نتیجه، 28 انجمن ملی اروپایی در 15 ژوئن 1954 در هتل اویلر در شهر بازل سوئیس گرد هم آمدند. هدف از این اجتماع، تشکیل نهادی جدید بود. این نهاد شروع به تدوین مجموعهای از پیش نویس مقررات کرد. در نهایت با مضورت همگان، با طرح زیر موافقت شد:
انجمنهای ملی اروپا بهطور قطعی در مورد تشکیل گروهی از انجمنهای مذکور، در قالبی که مشخص میشود، تصمیم میگیرند. اتحادیه تصمیم میگیرد تا کمیتهای را به نمایندگی از این گروه، مطابق با بند 1 ماده یازدهم، پیشنویس مقررات ارائهشده نامگذاری کند.
این کمیته موظف است به همراه کمیته قبلی، اساسنامه و آییننامه پیشنهادی قطعی را با الهام از طرحهای ارائه شده در مرحله قبل تهیه و این پروژه قطعی را به مجمع عمومی بعدی ارائه کند.
کمیته اجرایی تازه تاسیس
کمیته اجرایی شش نفره تشکیل شد. آنها در نشست بازل متشکل از خوزه کراهی، جوزف گرو (اتریش)، سر جورج گراهام (اسکاتلند)، ابه شوارتز (دانمارک)، گوستاو سبس (مجارستان) و هانری دلونای – که به عنوان دبیر کل مجمع یوفا، در کنار نقش او در فدراسیون فوتبال فرانسه FFF معرفی شد.
دومین جلسه در برن، پایتخت فدرال سوئیس در 22 ژوئن 1954، برگزار شد. کمیته اجرایی جدید به عنوان “گروه انجمنهای اروپایی” شناخته شد. این کمیته همچنین ابه شوارتز را به عنوان اولین رئیس یوفا انتخاب کرد. آنها تصمیم گرفتند پیش نویس مجموعهای از اساسنامه را به انجمنهای ملی ارائه کنند.
در 29 و 30 اکتبر 1954، در کپنهاگن، کمیتهای متشکل از اتحادیههای فوتبال اروپا، مختصر به زبان انگلیسی با حروف اول UEFA و با نام کامل Union des Associations Européennes de Football به فرانسوی، به عنوان نام کنفدراسیون جدید پیشنهاد کرد. این واژه جایگزین پیشنهاد قبلی «آنتانت اروپا (Entente européenne)» شد.
بزرگترین اتفاق تاریخ فوتبال در قالب اساسنامه
پیش نویس اساسنامه حق عضویت سالانه 250 فرانک سوئیس را برای پایهریزی اهداف حاصل از آن تعیین کرد. همچنین برگزاری مجمع سالانه را الزامی کرد. اصل یک رای برای هر انجمن را معین نمود و مقرر کرد که کمیته اجرایی باید متشکل از هشت عضو باشد.
اهداف تعریف شده اتخاذ یک موضع مشترک در برابر فیفا بود. تعیین نمایندگان اروپا در فیفا؛ سازماندهی یک مسابقه اروپایی هر چهار سال یکبار؛ و بررسی تمام مسائل مربوط به فوتبال اروپا.
پیش نویس اساسنامه یوفا به سه زبان فرانسوی، آلمانی و انگلیسی تهیه شد. پس از ارائه آن به اتحادیههای عضو اروپایی، پاسخهای مختلف در نشست کپنهاگن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. هدف این بود که مجموعه قوانین توسط مجمع موسس اتحادیههای عضو یوفا به تصویب برسد. تا در دفتر مرکزی اتحادیه فوتبال اتریش در وین در 2 مارس 1955 تشکیل شود.
استقبال وین از یوفا
مجمع در روزی تشکیل جلسه داد که وین کاملا سفید از برف شد. به یاد و احترام جوزف گرو، نشست با لحظهای تأمل غم انگیز آغاز شد. رئیس اتحادیه فوتبال اتریش که در جریان فعالیتهای تابستان گذشته به عنوان نایب رئیس یوفا معرفی شد. او در دسامبر 1954 درگذشت و ابه شوارتز، نقش او به عنوان رئیس یوفا را ادا میکرد. در ادامه جلسه صبح، نمایندگان با حضور بر سر مزار دکتر گرو، ادای احترام خود را به طور کامل بجا آوردند.
هانری دلونه به دلیل بیماری که در نهایت چند ماه بعد جانش را گرفت، نتوانست در مجمع شرکت کند. همچنین نتوانست وظایف خاص خود را به عنوان دبیر کل یوفا انجام دهد. پسرش پیر، دبیر کل لیگ حرفهای فرانسه، با دستور کمیته اجرایی، وظایف او را بر عهده گرفت.
در فراخوانی که در وین برگزار شد، 29 اتحادیه ملی اروپایی حضور داشتند. لهستان تنها عضوی از 28 اتحادیه بود که در نشست تاسیس یوفا در تابستان گذشته در بازل شرکت داشتند. اکنون، مجمع به اتفاق آرا از یک اتحادیه جدید دیگر در اتحادیه یوفا استقبال میکند. فدراسیون فوتبال ترکیه (TFF) که تعداد نهایی انجمنهای نمایندگی را به 30 میرساند.
مجمع با افزایش قانونی تعداد اعضای کمیته اجرایی یوفا موافقت کرد. پکو باوونز (آلمان غربی) و کنستانتین کنستانتاراس از یونان به کمیته پیوستند تا تعداد اعضا را به هشت نفر برسانند. در حالی که آلفرد فری (اتریش) جایگزین جوزف گرو شد.
بزرگترین اتفاق تاریخ باشگاهی به زمانی دیگر موکول شد
بحثهای بعد از ظهر بر روی موضوعی متمرکز بود که در ماهها و سالهای آینده اهمیت ویژهای پیدا میکرد. پروژهها و پیشنهادات برای مسابقات اروپایی برای تیمهای باشگاهی و ملی.
روزنامه فرانسوی L’Équipe – به ویژه سردبیر آن گابریل هانو، بازیکن و مربی سابق ملی، و روزنامه نگار ژاک فران – به شدت برای رقابت تیمهای باشگاهی تلاش میکرد. در طرحی که او ارائه نموده بود، 16 باشگاه از 16 کشور مختلف – که لزوماً در حال حاضر قهرمان نیستند – به صورت رفت و برگشتی (یک بازی در خانه و یک بازی در خارج از خانه) بازی میکنند. تیمی که بالاترین مجموع گلها را به ثمر رساند، به دور بعد راه پیدا میکند.
با این حال، ضمن ناامیدی حاصله برای نشریه L’Equipe، مجمع وین پروژه را به هیئت قرعه کشی بازگرداند. او تصمیم گرفت:
در حال حاضر هیچ علاقهمندی به پروژهای که مستقیماً مربوط به باشگاه ها باشد، ندارد.
وضعیت به سرعت متحول خواهد شد. رایزنیهای مربوط به مقامات یوفا و نمایندگان باشگاهها در نهایت به پذیرش طرح اولیه، ایجاد کمیته سازماندهی و تصویب فیفا با این پروژه در می 1955 انجامید. مشروط بر اینکه مسابقات باید تحت نظارت یوفا برگزار شود. در 21 ژوئن 1955، کمی بیش از سه ماه پس از نشست وین، کمیته اجرایی یوفا با شرایط فیفا موافقت کرد. رقابت جدید – که در آغاز فصل 1955/56 آغاز میشد – جام باشگاههای قهرمان اروپا (European Champions Clubs’ Cup) نامید.
قضاوت زودهنگام مسابقات تیمهای ملی
پس از نشست اکتبر 1954 در کپنهاگن، هانری دلونه، مقالهای با عنوان «آیا ساختن یک اروپای فوتبالی امکان پذیر است؟» نوشته بود. این مقاله بر رویای دیرینه او برای یک رقابت تیمهای ملی اروپایی تأکید داشت. او گفت: «… تمرکز اصلی باید بر روی ایده رقابتی آزاد برای تمام اتحادیههای اروپایی باشد.» یک کمیته سه نفره برای بررسی این موضوع مطرح شده و دشوار، محول شد که نباید به مشکلات و ایرادات بیش از این منجر شوند. این مشکلات شامل چند برابر شدن بازیهای بین المللی و آسیب رساندن به جام جهانی و غیره میشدند.
اما مجمع وین به همان اندازه نسبت به پروژهای که توسط هانری دلونه هدایت میشد، دچار دوگانگی بود. آنها تصمیم گرفتند که چنین پروژهای ناگریز است و خواستار بررسی بیشتر شدند.
هانری دلونه در نوامبر 1955 از دنیا رفت. پسرش پیر – که تا سال 1956 هر دو نقش پدرش را به عنوان دبیر کل یوفا و اتحادیه فوتبال فرانسه برعهده گرفت – با جدیت رویای پدرش را دنبال کرد. متعاقباً، نمایندگان در کنگره یوفا در استکهلم در 6 ژوئن 1958 به راه اندازی جام ملتهای اروپا – که امروزه به عنوان قهرمانی فوتبال اروپا شناخته می شود – رای مثبت دادند که در همان سال آغاز شد.
فوتبال تلویزیونی
موضوع پخش تلویزیونی فوتبال نیز توجه اتحادیههای حاضر در مجمع وین را به خود معطوف کرد – به ویژه پخش مستقیم مسابقات. اکثر سخنرانان بر این عقیده بودند که فوتبال زنده تلویزیونی میتواند منجر به نارضایتی عمومی از بازی و همچنین تداخل مسابقات کشورهای دیگر با مسابقات داخلی هر کشور شود.
در نهایت، یک پیشنهاد سه مادهای به تصویب رسید که به عنوان کنوانسیون وین شناخته شد.
یک اتحادیه ملی نمیتواند اجازه ارسال یک مسابقه بین المللی را بدهد مگر اینکه مجوز اتحادیه مهمان را داشته باشد.
اتحادیه ملی میزبان همچنین باید اطمینان حاصل میکرد که بازی فقط در داخل قلمرو خود مخابره میشود.
همچنین نمیتواند اجازه انتقال بازی را در کشور دیگری بدهد مگر اینکه فدراسیون ملی کشور اخیر، رضایت خود را داده باشد.
شرط بندی و تقویم مسابقه
ابه شوارتز به موضوع شرط بندی در فوتبال پرداخت و از اتحادیهها خواست تا حد امکان اطلاعات مربوط به وضعیت کشورهای خود را در اختیار یوفا قرار دهند. آلفرد فری سپس به تقویم مسابقات بینالمللی پرداخت و پیشنهاد کرد که بازیهای بینالمللی باید در چندین مدت زمانی در هر سال، در یک سری از تاریخهای یکسان برگزار شود. این موضوع نیز برای بررسی بیشتر ارسال شد.
نمایندگان، برگزاری یک مسابقه نمادین در بلفاست بین دو تیم منتخب از اروپا و بریتانیا به مناسبت 75 سالگی اتحادیه فوتبال ایرلند را تایید کردند. این مسابقه در نهایت در پارک ویندزور در بلفاست در 13 اوت 1955 برگزار شد. منتخب اروپا در این بازی با نتیجه 4-1 در مقابل 60000 تماشاگر برنده شد.
درنهایت اساسنامه تصویب شد و به مجمع وین واگذار شد تا به اتفاق آرا اولین نسخه این اساسنامه یوفا را امضا کند، و پایتخت پرتغال، لیسبون را به عنوان محل برگزاری دومین کنگره یوفا در 7/8 ژوئن 1956 تایید کند. همچنین از ابه شوارتز بخاطر ریاست او در یوفا، تجلیل نماید. و اینچنین، این سازمان اولین قدمهای خود را برداشت.
بزرگترین اتفاق تاریخ فوتبالی جهان، زیباترین آرزوی برآورده شده!
در صورتجلسه کنگره از سر جورج گراهام نقل شده است که از شوارتز به خاطر «شیوه ای که او وظایف خود را [در یوفا] انجام داد و مذاکرات در مجمع را رهبری کرد» ادای احترام کرد. سر گراهام همچنین به یادبود هانری دلونه بیمار نیز بود، که نمیدید سه سال بعد، رویای رقابتهای تیم ملی خود را محقق کند. گراهام گفت:
امروز با دیدن موفقیت کاری که مستقیماً در آن نقش داشته است، رضایت شایستهای را کسب میکرد، او مستحق این ادای احترام است.
آن روز زمستانی مارس، در اتریش در سال 1955 با مهر و موم شدن و تقویت آینده یوفا به پایان رسید و بزرگترین اتفاق تاریخ فوتبال اروپا شکل گرفت. پایههایی برای این سازمان نوپا فراهم شده بود تا نقش خود را بهعنوان یک چتر، از اتحادیههای ملی که در در جهت پیشرفت جنبش فوتبال اروپا قرار دارند، ایفا کند.
در سال 1968، مجمع عمومی به کنگره یوفا تبدیل شد.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
ایلیا بهزاد اول، فوتباللب – پس از دههها ناکامی، دو هفته قبل از پایان لیگ و با برتری پنج بر صفر مقابل وردربرمن، نوبت به لورکوزن رسید. بازندههای همیشگی فوتبال آلمان، حال برای اولین بار در تاریخ ۱۲۰ ساله خود قهرمان کشور هستند. آنها بالاخره موفق شدند به ۱۱ سال فرمانروایی بایرن در این لیگ پایان بدهند. درست ربع قرن بعد از اینکه رسانهها بابت شکست در لحظات حساس لقب “Neverkusen” را به آنها دادند. مرد اول لورکوزن در این موفقیت بزرگ، بیشک ژابی آلونسو است؛ سوال اینجاست که در پشت صحنه این دستاورد تاریخی، چه عواملی دخیل بوده است؟
پیشفصل، آلونسو در ارتفاعات آلپ
تمرینات لورکوزن برای یک فصل سخت و طاقتفرسا، در ارتفاعات رشتهکوه آلپ اتریش و زیر بارش باران تابستانه شهر سالفلدن آغاز شد. در حالی که هواداران خردسال این تیم با لباسهای تقلبی خود از پشت فنس تمرینات لورکوزن را تماشا میکردند، دوربینهای خاص در بالای کمپ تمام جزییات تمرین بازیکنان را زیر نظر داشتند. در زمین تمرین، آلونسو همان مرد دوران بازیگری خود نبود. او که به عنوان یک هافبک ساکن در دوران فوتبال خود شناخته میشد، در تمرینات تیمش حضور فعالی داشت. آلونسو، تمرینات روندوی متعددی را طراحی کرد. در این تمرینات حداقل ۲۵ بازیکن تیم شرکت داشتند. او همچنین روی کوچکترین جزییات این تمرین، مانند مسیر و سرعت توپ بازیکنان نظارت میکرد. در همین حین، پژواک صدای دستورات دشوار آلونسو و کادرش در هوای سرد کوههای آلپ به گوش میرسید.
روزهای پیشفصل، برای بازیکنان لورکوزن سخت گذشت. بعد از پایان هر جلسه تمرین بازیکنان آرزوی بازگشت به آلمان را میکردند. سپس با پاهای خسته، راهی هتلی میشدند که در بالاترین ارتفاع ممکن از سطح دریا قرار داشت. برای توصیف جو حاکم در پیشفصل سخت لورکوزن، نمیتوان از واژههای بهتری نسبت به «همدلی» و «تمرکز» استفاده کرد.
مرد سرسخت سوییسی؛ قطعه گمشده پازل ژابی
این نوع تمرین و تعهد، همان چیزی بود که گرانیت ژاکا میخواست. فرقی نمیکند که ژاکا به چه زبانی صحبت میکند، او در هر کشوری، جدیت و عمیق بودن خودش را نشان میدهد. با بازگشت به بوندسلیگا پس از هفت سال حضور در آرسنال، ژاکا فرصت این را داشت تا در برنامههای آلونسو به عنوان یک بازیکن پست ۶ صرف، نقشی کلیدی ایفا کند. او در ماه مرداد به اتلتیک گفت: «من جدیت این کادر فنی را دوست دارم. آنها در هر جلسه تمرینی با تمام توان حضور دارند. ما میخواهیم در این فصل به همین شکل بازی کنیم. من احساس میکنم این تیم هنوز در حد و اندازههای خود ظاهر نشده و این وظیفه من است که بازیکنان جوان را به سمت اندازههای خودشان هل دهم.»
استراتژی متفاوت در نقل و انتقالات
سایمون رولفس، بازیکن سابق و مدیر ورزشی فعلی بایر لورکوزن پیش از آغاز کمپ سالفلدن در حال تدارک یک تیم منسجم برای فصل آتی بوندسلیگا بود. در آلمان، همه لورکوزن را به عنوان یک تیم پرورشدهنده استعدادها و با میانگین سنی پایین میشناسند. اما استراتژی نقل و انتقالاتی رولفس در تابستان گذشته، دور از انتظار بود. خرید گرانیت ژاکا در چهارمین دهه زندگی هافبک سوییسی در کنار اضافه شدن هافمن ۳۱ ساله و گریمالدوی ۲۷ ساله، هویت جدیدی به فعالیت نقل و انتقالاتی لورکوزن داد.
رولفس از بازیکنان بااستعداد حاضر در تیم رضایت داشت اما او به دنبال یک ساختار درست میگشت. پیش از بازگشت به آلمان از اتریش، او در مصاحبهای درباره نیاز به ثبات در پستهای کلیدی تیم و اهمیت اضافه کردن بازیکنان باتجربه به لیست تیم گفت. بازیکنانی که در کنار کسانی چون رابرت آندریک، یوناتان تاه و لوکاس هرادسکی، بتوانند هسته مرکزی و باتجربه تیم را تشکیل دهند. یکی از کارکنان باشگاه لورکوزن که نخواست نامش فاش شود، به خبرنگاران اتلتیک گفت: نیاز اصلی تیم پیش از شروع این فصل، رفتار حرفهای و همدلی بیشتر در رختکن است. به همین دلیل، از خریدهای جدید انتظار میرفت که الگویی برای بازیکنان دیگر باشند و دستههای کوچک بازیکنان را برهم بزنند. بر اساس گفتههای کارمند ناشناس باشگاه، خصومت و دشمنیای بین بازیکنان تیم وجود نداشت. اما آنها، به یک تیم متحدتر از بازیکنان با زبانها و پیشزمینه متفاوت نیاز داشتند.
گرانیت، الماسی برای آلونسو
قدرت رهبری و کاریزمای گرانیت ژاکا، همان چیزی بود که لورکوزن میخواست. به عقیده مدیر ورزشی باشگاه، هافبکهای میانی قلب هر تیم هستند و نحوه بازی یک تیم را مشخص میکنند. آلونسو و رولفس پس از اینکه متوجه شدند ژاکا برای خرید در دسترس است، به لندن سفر کردند تا او را برای حضور به عنوان بازیکن پست ۶، تعیین ریتم بازی تیم و دیکته کردن روند مسابقه در لورکوزن قانع کنند. ژابی و رولفس، نیازی به آنالیز ویدیویی یا بررسی آمارهای ملیپوش سوییسی نداشتند. زیرا هر دو در دوران بازیگری، مقابل ژاکا در مونشن گلادباخ قرار گرفتند.
تغییر درست در ساختار مدیریت
ایدههای متفاوت در خرید بازیکن، تنها کار متفاوت مدیران لورکوزن برای شروع یک فصل رویایی نبود. هرم مدیریتی این باشگاه، پیش از شروع فصل به خانهتکانی احتیاج داشت. توماس آیچین، بازیکن سابق مونشن گلادباخ که به عنوان مدیر آکادمی باشگاه فعالیت میکرد، به عنوان مدیر تیم اصلی لورکوزن انتخاب شد. حضور آیچین در تیم اصلی، خیال رولفس از کارهای اداری و روزمره تیم اصلی را راحت کرد. همچنین روی جو تیم در رختکن، اثر بسیار مثبتی گذاشت.این هماهنگی در ساختار مدیریت باشگاه، یکی از موفقترین پنجرههای تاریخ لورکوزن را رقم زد. مدیران این تیم موفق شدند برای اولین بار در تاریخ، اولین اولویت خود در هر پست را جذب کنند. این موضوع باعث شد تا به کیفیت تیم امیدوارکننده آلونسو اضافه شود. تیمی که فصل پیش، با حضور در نیمهنهایی لیگ اروپا، رگههایی از کیفیت و جذابیت را به هواداران فوتبال نشان داد.
ژابی آلونسو، جادوگر ذهن
تزریق ذهنیت برنده به باشگاهی با سابقه لورکوزن، کار راحتی نیست. ژابی آلونسو اما در اولین آزمون بزرگ سرمربیگری خود، موفق شد به بهترین شکل، روحیه برنده خود از دوران بازی را به تیم انتقال دهد. یکی از اعضای باشگاه در این رابطه میگوید: «پیش از حضور ژابی، ما به از دست دادن پنالتیها عادت کردیم. اما وقتی رقابت پلیآف لیگ اروپا مقابل موناکو به ضیافت پنالتیها کشیده شد، هر پنج پنالتی ما تور دروازه حریف را لرزاند. این یک جو و ذهنیت متفاوت بود.»
این روحیه متفاوت، پیش از آغاز فصل بین بازیکنان باتجربه لورکوزن حس میشد. جرمی فریمپونگ، یکی از ستارههای این فصل تیم آلونسو که چهارمین سال خود در لورکوزن را پشت سر گذاشت، در رابطه با احساس خاص خود پیش از آغاز فصل صحبت کرد: «برای من، این احساس در پیشفصل شکل گرفت. ما چند بازیکن را از دست دادیم. اما در بازیهای تدارکاتی پیش از فصل میشد تفاوت را احساس کرد. هیچکس دیگری را نمیشناخت اما ما کیفیت بالایی داشتیم. سپس به اولین بازی مقابل لایپزیش رسیدیم، خوب بازی کردیم. به خودم گفتم که امسال میتوانیم یک کار ویژه بکنیم.»
شروع بینقص آلونسو
عملکرد بینقص لورکوزن در هفتههای ابتدایی بوندسلیگا، جو خاص حاکم بر تیم و دید متفاوت به این فصل را تقویت کرد. فریمپونگ، اولین گل فصل را روی پاس مهاجم جدید تیم، ویکتور بونیفس به ثمر رساند و هفته بعد، نوبت خود بونیفس بود که روی سانتر ژاکا پس از پاس کاتبک گریمالدو، اولین گل فصل خود را به ثمر برساند. سه خرید جدید، یک گل هماهنگ و بینقص! فریمپونگ، آلونسو را دلیل اصلی این درک متقابل بازیکنان تیم از یکدیگر و همکاری تیمی میداند.
همه او را میفهمند، وقتی او ایدهای دارد، طوری آن را بیان میکند که برای همه بازیکنان واضح باشد. من همیشه احساس میکنم که آلونسو میداند چطور از تواناییهای من استفاده کند. مثل نفوذ به فضاها، موقعیتهای یک در برابر یک و ضدحملات. این موضوع برای همه بازیکنان صدق میکند، از هر کسی در تیم میخواهید بپرسید و جواب آنها در خصوص آلونسو یکسان خواهد بود.
وقتی لورکوزن در هفته هجدهم با یک گل در نیمه اول از لایپزیش شکست خورد، تنها ۱۳ بازیکن آماده به دلیل مصدومیت یا حضور در جام ملتهای آفریقا در دسترس بودند. آلونسو اما با صحبتی درخشان در رختکن، همه چیز را تغییر داد: «من به اینکه این بازی را ببریم یا ببازیم ذرهای اهمیت نمیدهم؛ اما ما باید برویم و فوتبال خودمان را بازی کنیم، باید فوتبال لورکوزن را به نمایش بگذاریم.» پس از این صحبتها، بازیکنان لورکوزن با انگیزه بالا و قوای تازه راهی نیمه دوم شدند. آنها با برتری دراماتیک ۳ بر ۲، لایپزیش را ترک کردند.
شبی که ترسها فرو ریخت!
رقابت هفته چهارم در خانه بایرن، جایی بود که انتظار میرفت پای لورکوزن بلغزد. آنها در آخرین مسابقه خود با هدایت جراردو سیوانه، با چهار گل در آلیانز آرنا شکست خوردند و ایدههای آلونسو پیش از بازگشت به مونیخ، امتحان خود را پس نداده بودند. انتطار میرفت لورکوزن، بازیگر نقش مکمل در داستان دوازدهمین قهرمانی متوالی بایرن باشد و بازی با همین سناریو آغاز شد. بازیکنان آلونسو اما جواب گل دقیقه ۷ هری کین را به خوبی دادند. پس از گل تساوی گریمالدو روی یک ضربه کاشته مستقیم، میشد احساس کرد که داستان لورکوزن با دیگر رقبای باواریایی برای قهرمانی در سالهای اخیر فرق میکند. ترس لورکوزن فرو ریخت، ژاکا بازی را دیکته میکرد، بازیکنان مضطربی مثل ادموند تاپسوبا با آرامش بیشتری کار را دنبال میکردند و این تیم مهمان بود که با مثلث هجومی بونیفس، هافمن و ویرتز موقعیتهای بیشتری ایجاد میکرد.
کار با به ثمر رسیدن گل برتری بایرن توسط لئون گورتزکا در دقیقه ۸۶ به پایان نرسید. لورکوزن خیلی زود با پنالتی پالاسیوس، جواب گل بایرن و خندههای اولی هوینس در جایگاه ویژه آلیانز آرنا را داد، تا مشخص شود شکست این تیم، چالشی بزرگ برای دیگر تیمهای بوندسلیگاست. رولفس، از این مسابقه به عنوان لحظهای کلیدی در فصل منجر به قهرمانی لورکوزن یاد میکند: «این فقط کسب یک امتیاز در خانه حریف نبود، بلکه ما حس کردیم که میتوانیم در یک سطح با بایرن مونیخ رقابت کنیم. این یک نمایش سطح بالا مقابل یک تیم فوقالعاده بود و آنجا بود که فهمیدیم میتوانیم یک چالش جدی برای قهرمانی این فصل باشیم.»
از Neverkusen تا Neverlusen
باشگاههای زیادی را نمیتوانیم در آلمان پیدا کنیم که به اندازه لورکوزن مورد تمسخر قرار گرفته باشد. القابی مثل Visekusen یا همان تیم همیشه نایب قهرمان و Neverkusen، تاریخ کم افتخار لورکوزن را توصیف میکردند. این القاب، در بازه سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ و دوران اوج تیم کلاوس تاپ مولر به لورکوزن داده شد. تیمی باکیفیت و جذاب و البته به شکل اعجابانگیزی بدشانس. در سال ۲۰۰۲، آنها در بوندسلیگا پس از دورتموند دوم شدند و فینال جام حذفی را به شالکه واگذار کردند. فینال مشهور لیگ قهرمانان اروپا در گلاسکو نیز با ضربه به یاد ماندنی زینالدین زیدان به سود رئال مادرید خاتمه یافت تا یکی از بهترین تیمهای تاریخ فوتبال آلمان، دست خالی به مسیر خود ادامه دهد.
توماس برداریچ، بازیکن لورکوزن طی سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۴ که در فینال گلاسکو حضور داشت، مصدومیت و بدشانسی را عامل ناکامی آن تیم در کسب افتخار عنوان کرده اما تفاوت تیم شکستناپذیر آلونسو با آن تیم، ثبات و کیفیت بالای تمام بازیکنان لورکوزن است. درست است که ویرتز فوقالعاده عمل کرده و بازیکنان باتجربه مثل ژاکا و تاه در حد انتظار بودهاند، اما دیگر بازیکنان تیم نیز نقش پررنگی در قهرمانی داشتند. رابرت آندریک، با عملکرد خوب خود برای اولین بار پیراهن مانشافت را بر تن کرد، ناتان تلا که فصل پیش در چمپیونشیپ انگلیس بازی میکرد خود را به سطح اول فوتبال معرفی کرد، امین عدلی و یوزپ استانیشیچ نقش مهمی را ایفا کردند و پاتریک شیک، بعد از مصدومیتی طولانیمدت استانداردهای بالایی از خود در دوره آسیبدیدگی بونیفس نشان داد.
ترس ازدستدادن همه چیز!
با همه اینها اما، نگرانی از تکرار تاریخ با توجه به تسلط بایرن مونیخ روی بوندسلیگا و نایبقهرمانی دوباره لورکوزن وجود داشت. شک و شبههها درباره لورکوزن، کم و بیش سراغ هوادارهای فوتبال میآمد. از شب پیروزی لحظه آخری در جام حذفی مقابل اشتوتگارت تا برد سخت مقابل آگزبورگ و لایپزیش، همه نشان از افت مقطعی تیم آلونسو میدادند. بین کارشناسان و هواداران فوتبال، این تفکر پابرجا بود که باواریاییها به هر حال، راهی برای بردن این لیگ پیدا میکند. وردربرمن ۲۰۰۴، اشتوتگارت ۲۰۰۷، وولفسبورگ ۲۰۰۹ و دورتموند ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲، تنها تیمهایی بودند که توانستند در پادشاهی مطلق بایرن بر بوندسلیگا در قرن ۲۱، خللی ایجاد کنند.
کسی از لورکوزن، به عنوان بازنده همیشگی انتظار نداشت تا به سلطه باواریاییها پایان دهد اما باور به معجزه بزرگ، پیش از شروع هر بازی در رختکن تیم موج میزد. رولفس میگوید پیش از دیدار برگشت با بایرن در ماه فوریه، همه از پیروزی در این مسابقه مطمئن بودند و برتری ۳ بر صفر در یک مسابقه یکطرفه، اهالی بیآرنا را بیش از همیشه به معجزه امیدوار کرد. آزادی عمل بازیکنان و کیفیت بالای لورکوزن، طوری بایرن را شوکه کرده بودند که انگار فقط یک تیم در زمین وجود داشت. فردای آن روز، توماس مولر از آن دیدار به عنوان یک شب کابوسوار یاد کرد. آن شب، لورکوزن ثابت کرد که بدون حرف و حدیث، بهترین تیم فوتبال آلمان است.
درجا نزن و تمامش کن، آلونسو توانست!
حتی شایعات جدایی ژابی آلونسو از لورکوزن در پایان فصل و علاقه باشگاههای بزرگ اروپایی به او، نتوانست تمرکز و تعهد تیم را برهم بزند. به گفته رولفس، بازیکنان، رابطه خوب بین مدیر ورزشی و سرمربی را احساس میکردند. حتی اگر میدانستند ژابی در آخر فصل جدا میشود، باز هم به عملکرد خوب خود در زمین و پیروزی برای بردن لیگ ادامه میدادند. در همین حین، سرمربی رقیب اصلی لورکوزن یعنی توماس توخل در بایرن، اعلام کرد که در پایان فصل سرمربی این تیم نخواهد بود و لورکوزن با هشت پیروزی متوالی پس از این اتفاق، قهرمانی خود را قطعی کرد.
این در حالی بود که ژابی آلونسو، دست رد به پیشنهادات رئال، لیورپول و خود بایرن زد و اعلام کرد فصل آینده در لورکوزن میماند. مدیر ورزشی تیم در خصوص نقش بزرگ مغز متفکر اسپانیایی در موفقیت این فصل لورکوزن گفت: «بین تکههای پازلی که در این فصل کنار هم جمع شدند، ژابی بزرگترین آن است.
او به طرز شگفتانگیزی سختکوش است، در سطح بالایی مربیگری میکند و مهمتر از همه میداند چطور روی ذهن بازیکنان خود اثرگذار باشد. آلونسو به شکل دیوانهواری روی بازی بعد تمرکز میکند و همواره خواهان پیشرفت است. به عنوان یک فوقستاره فوتبال در سالهای گذشته، ژابی به خوبی میداند که برای عملکرد خوب در بالاترین سطح باید از چه چیزهایی گذشت.»
آرزوهای بزرگ
لورکوزن پس از ۱۲۰ سال تاج پادشاهی فوتبال آلمان را روی سر گذاشت اما این پایان کار نیست. مأموریت بزرگ آنها، کسب سه جام در یک فصل بدون متحمل شدن حتی یک شکست خواهد بود. تیمی که در چهار هفته باقیمانده فصل، به مصاف اشتوتگارت، فرانکفورت، بوخوم و آگزبورگ خواهد رفت و در نیمهنهایی لیگ اروپا، کار سختی مقابل گرگهای تا دندان مسلح دنیله دروسی دارد. آخرین روز فصل بزرگ ژابی در این فصل نیز، دیدار فینال جام حذفی مقابل کایزرسلاترن در روز پنجم خرداد خواهد بود.
جاهطلبی آلونسو در لورکوزن اما فقط به این فصل محدود نمیشود، جسارت او در ابقا رو نیمکت لورکوزن برای فصل آینده و تجربه لیگ قهرمانان اروپا، نشان میدهد که آقای خوشتیپ اسپانیایی میخواهد فعلا از چوب جادویی خود در بیآرنا، کار بکشد.