Author Archives: یوسف جوانشیر

انقلاب خاموش کارلوس کوربران: نجات والنسیا از پرتگاه سقوط

علیرضا خلیلی، فوتبال‌لب – والنسیا، باشگاهی با پیشینه ای درخشان و هوادارانی پرشور، سالهاست در باتلاق گرفتار شد. اما با آمدن کارلوس کوربران، مربی اسپانیایی، نشانه‌های امیدواری برای خروج از این بحران پدیدار شد. این مقاله به بررسی تحولات اخیر این تیم و نقش کلیدی کوربران در نجات آن می‌پردازد.

کارلوس کوربران والنسیا

زمینه تاریخی: فروپاشی تدریجی یک غول

والنسیا با فروش ستاره‌هایی مانند داوید ویا، خوان ماتا، و رودریگو به یک «باشگاه فروش بازیکن» تبدیل شد. این استراتژی اگرچه سود مالی کوتاه‌مدت داشت، اما به تدریج هسته تیم را تضعیف کرد. فروش اخیر بازیکنانی مانند فران تورس، گونسالو گدس، و گیورگی مامارداشویلی وضعیت را بحرانی‌تر کرد. حتی دنی پارخو، کاپیتان سابق، هشدار داد: «اگر همین روند ادامه یابد، سقوط اجتناب ناپذیر است».

تا دسامبر ۲۰۲۴، والنسیا با ۱۲ امتیاز از ۱۸ بازی در رده نوزدهم جدول قرار داشت و تنها بدترین عملکرد رئال وایادولید مانع از سقوط آن‌ها به قعر جدول شد.

کوربران در والنسیا: معمار تحول تاکتیکی

با اخراج روبن باراخا در دسامبر ۲۰۲۴، کوربران که سابقه مربیگری در تیم‌هایی مانند لیدز یونایتد و وست برومویچ آلبیون را داشت، به عنوان نجات‌بخش وارد شد. او بدون ایجاد تغییرات چشمگیر در ترکیب تیم، با اصلاحات تاکتیکی ظریف، بازی والنسیا را متحول کرد:

  • کنترل بهتر توپ: افزایش پاسهای طولانی (از ۶.۶ به ۷.۹ پاس در هر بازی) و حملات برنامه ریزی شده (از ۱.۱ به ۱.۴ حمله در هر بازی).
  • تقویت خط میانی: استفاده از دو بازیکن محوری مانند خاوی گوئرا و انزو بارنچا که عملکرد دفاعی و حمایتی آن‌ها بهبود یافت.
  • تمرکز بر دفاع جمعی: والنسیا تحت هدایت او تنها ۲۶ گل در ۱۷ بازی دریافت کرد، در حالی که این عدد در دوران باراخا به مراتب بالاتر بود.

آمارهای شگفت‌انگیز: از پرتگاه به میانه جدول

از زمان حضور کوربران، والنسیا در ۱۲ بازی لیگ ۱۹ امتیاز کسب کرد (۵ برد، ۴ تساوی، ۳ شکست) و از رده آخر به جایگاه پانزدهم صعود کرده است. این عملکرد حتی از سایر تیم‌های تغییرمربی‌داده‌شده مانند لاس پالماس و آلاوز بهتر است:

  • نسبت امتیازگیری: ۵۱٪ تحت هدایت کوربران در مقابل ۳۸٪ لاس پالماس و ۳۱٪ آلاوز.
  • بردهای نمادین: پیروزی ۲-۱ در برنابئو مقابل رئال مادرید پس از ۱۷ سال، نشان‌دهنده بازگشت اعتمادبه نفس به تیم است.

چالش های پیشرو: بقا تنها آغاز راه است

والنسیا در آستانه سقوط

با وجود پیشرفت‌های چشم‌گیر، والنسیا هنوز ۱۸٪ احتمال سقوط دارد. مشکلات ساختاری عمیق‌ترند:

  • مدل اقتصادی ناپایدار: فروش ستاره‌های جوان مانند دیگو لوپز (۶ گل و ۴ پاس گل) ممکن است ادامه یابد.
  • کمبود سرمایه‌گذاری: علیرغم جذب بازیکنانی مانند عمر سادیق، نیاز به تقویت عمقی تیم احساس می‌شود.
  • فشار هواداران: اعتراضات علیه مالکیت پیتر لیم همچنان ادامه دارد، هرچند عملکرد اخیر تیم تا حدی از تنش‌ها کاست.

امیدی که باید حفظ شود

کارلوس کوربران ثابت کرد که با تاکتیک‌های هوشمندانه و مدیریت روانی می‌تواند والنسیا را نجات دهد. اما بقای این باشگاه در بلندمدت نیازمند تغییرات اساسی در مدیریت و مدل اقتصادی است. همانطور که روزنامه مارکا نوشت: «مستایا اکنون حق دارد دوباره رویا ببیند». آیا این رویا به واقعیت می‌پیوندد؟ برای یافتن جواب این سوال باید صبر کرد…

انقلاب خاموش کارلوس کوربران: والنسیا در آستانهٔ نجات از پرتگاه

والنسیا، باشگاهی با پیشینه ای درخشان و هوادارانی پرشور، سالهاست در باتلاق گرفتار شده است. اما با آمدن کارلوس کوربران، مربی اسپانیایی، نشانه‌های امیدواری برای خروج از این بحران پدیدار شده است. این مقاله به بررسی تحولات اخیر این تیم و نقش کلیدی کوربران در نجات آن می‌پردازد.

زوال تاریخی: از اوج تا لبۀ پرتگاه

والنسیا با فروش ستاره‌هایی مانند دیوید ویا، خوان ماتا و رودریگو به یک «ماشین فروش بازیکن» تبدیل شد. این استراتژی اگرچه سود مالی کوتاه‌مدت داشت، اما به‌تدریج هستهٔ تیم را تحلیل برد. در سال‌های اخیر، خروج بازیکنانی چون فران تورس، گونسالو گدس و دروازه‌بان جوان گیورگی مامارداشویلی، وضعیت را بحرانی‌تر کرد. حتی دنی پارخو، کاپیتان افسانه‌ای، هشدار داد: «اگر همین روند ادامه یابد، سقوط اجتناب ناپذیر است».
تا دسامبر ۲۰۲۳، والنسیا با کسب تنها ۱۲ امتیاز از ۱۸ بازی در ردهٔ نوزدهم جدول قرار داشت و تنها عملکرد فاجعه بار رئال وایادولید مانع از سقوط آن‌ها به قعر جدول شد.

معجزۀ کوربران: تحولی که کسی انتظارش را نداشت

با اخراج روبن باراخا، کوربران – مربی ۴۱ ساله با سابقۀ موفق در تیم‌هایی مانند لیدز یونایتد – وارد شد. او بدون تغییرات گسترده در ترکیب، با اصلاحات تاکتیکی ظریف معجزه آفرید:

  • کنترل بازی: افزایش میانگین پاسهای طولانی از ۶.۶ به ۷.۹ در هر بازی.
  • خط میانی قدرتمند: استفاده از دو بازیکن جوان خاوی گوئرا و انزو بارنچا به عنوان پایه‌های غیرقابل جایگزین.
  • دفاع منسجم: کاهش گل‌های خورده از ۱.۸ به ۱.۲ در هر بازی.

این تغییرات باعث شد والنسیا در ۱۲ بازی اخیر ۱۹ امتیاز کسب کند و از ردهٔ هجدهم به پانزدهم صعود کند.

رقابت سقوط: نبردی بی‌امان در لالیگا

رقابت برای فرار از سقوط در این فصل به اندازهٔ گذشته پرالتهاب نیست. تنها ۴ تیم (والنسیا، آلاوس، لاس پالماس و وایادولید) درگیر این نبردند. اما آمارها هشداردهنده است:

  • وایادولید با میانگین ۰.۵۷ امتیاز در هر بازی، به رکوردهای فاجعه باری نزدیک می‌شود که آخرین بار در فصل ۲۰۱۷-۲۰۱۶ توسط گرانادا ثبت شد.
  • لاس پالماس با تفاضل گل منفی ۰.۹۳ در هر بازی، دومین رکورد ضعیف تاریخ لالیگا را دارد.

آیندهٔ مبهم: چرخۀ معیوب ادامه دارد؟

با وجود بهبودها، والنسیا هنوز ۱۸٪ احتمال سقوط دارد. مدیریت باشگاه در نقل‌وانتقالات ژانویه عملکردی ضعیف داشت:

  • عمر سادیق (مهاجم نیجریه ای) تنها بازیکن مؤثر میان خریدهای جدید.
  • مکس آرونس و ایوان خایمه به‌دلیل مصدومیت یا بی‌کیفیتی نتوانسته‌اند تأثیرگذار باشند.

هواداران که از فروش ستاره ها خسته شده‌اند، با شعارهایی مانند «والنسیا گورستان استعدادهاست» اعتراض خود را نشان می‌دهند.

نبردی برای بازسازی هویت

رقابت برای فرار از سقوط در لالیگا به مرحله حساسی رسیده است. در حالی که تیم‌هایی مانند لگانس (رده ۱۸ام) و لاس پالماس با برنامه‌های فوق‌العاده سخت روبه‌رو هستند، والنسیا با توجه به آمارهای تحلیلی و بهبود عملکرد تحت هدایت کارلوس کوربران، شانس بیشتری برای بقا دارد.

برنامه‌های باقیمانده: آزمون دشوار برای تیم‌های حاشیه‌ای

  • لگانس: با سخت‌ترین برنامه روبه‌روست. ۵ بازی آینده آن‌ها شامل رویارویی با تیم‌های برتر مانند رئال مادرید (خارج از خانه) و بارسلونا است.
  • لاس پالماس: دومین برنامه سخت را دارد و باید مقابل آتلتیکو مادرید و اتلتیک بیلبائو بازی کند.
  • آلاوس و وایادولید نیز با وجود ترس از سقوط، در برنامه‌های خود با چالش‌های بزرگی روبه‌رو هستند.

در مقابل، والنسیا با نهمین برنامه آسان باقیمانده، فرصت طلایی برای جمع‌آوری امتیاز دارد. بازی‌های کلیدی آن‌ها شامل دیدارهای خانگی مقابل تیم‌های میانه جدول مانند ختافه و مایورکا است.

آمارهای امیدوارکننده: والنسیا در مسیر بقا

بر اساس داده‌های اُپتا:

  • امتیازات مورد انتظار (xP): والنسیا با ۳۴.۷ امتیاز، شایسته قرارگیری در رده ۱۳ام است.
  • تأثیر کوربران: از زمان حضور او، میانگین امتیازات مورد انتظار تیم به ۱.۴۷ در هر بازی رسیده که معادل رده ۱۰ام لیگ است.
  • برتری تاکتیکی: بهبود قابل توجه در پاس‌های طولانی (از ۶.۶ به ۷.۹ در هر بازی) و کاهش گل‌های خورده (از ۱.۸ به ۱.۲ در هر بازی).

این آمار نشان می‌دهد والنسیا نه تنها از نظر نتایج، بلکه از نظر کیفیت بازی نیز پیشرفت چشمگیری داشته است.

چشم‌انداز فصل: بقا تنها هدف نیست، ضرورت است

با وجود برنامه نسبتاً آسان، والنسیا نباید به این بهبودها اکتفا کند:

  • رقبای مستقیم: بازی‌های باقیمانده مقابل آلاوس و لاس پالماس (هر دو درگیر سقوط) به «فینال‌های کوچک» تبدیل شدند.
  • فشار روانی: ۶۳٪ گلهای تیم توسط بازیکنان زیر ۲۳ سال به‌ثمر رسید؛ تجربه‌ای که می‌تواند در لحظات حساس کمبود داشته باشد.
  • زیرساخت‌های تحلیلگران: بر اساس شبیه‌سازی‌های اُپتا، هنوز ۱۸٪ احتمال سقوط برای این تیم وجود دارد.

نبردی برای احیای غرور
والنسیا اکنون بیش از هر زمان دیگری نیازمند همبستگی است: هواداران، بازیکنان و مدیریت باید همگی برای هدف مشترک بقا تلاش کنند. همانطور که کوربران اشاره کرده است: «ما نه تنها برای امتیاز، بلکه برای بازگرداندن اعتماد به این باشگاه تاریخی می‌جنگیم». بقا در لالیگا شاید پایانی بر یک فصل سخت باشد، اما آغاز راهی طولانی برای بازسازی است.

تحول خاموش کوربران: بازسازی هوشمندانهٔ والنسیا بدون انقلاب

کارلوس کوربران نه سیستم روبن باراخا را نابود کرد و نه ترکیب تیم را دگرگون ساخت. او با اصلاحاتی ظریف اما حساب‌شده، همان قطعات را به گونه‌ای نو چید که حالا والنسیا نه یک تیم بقا، بلکه مجموعه‌ای هدفمند به نظر می‌رسد.

باراخا: موفقیتی کوتاه مدت با سیستم ۴-۴-۲

باراخا در فصل گذشته با تکیه بر سیستم دفاعی فشرده و ضدحملات سریع، والنسیا را به ردهٔ نهم جدول رساند:

  • تفاضل گل مورد انتظار (xG): +۰.۲۱ در هر بازی (پنجمین رکورد برتر لیگ).
  • دفاع بسته: کمتر از ۱.۲ شانس گل‌زنی به حریفان در هر بازی.
  • حملات سریع: ۶۸٪ گل‌های تیم از ضدحملات به ثمر رسید.

اما این سیستم در فصل جاری با از دست دادن بازیکنان کلیدی مانند مامارداشویلی و افزایش میانگین سنی، کارایی خود را از دست داد. ۴ شکست در ۵ بازی اول، زنگ خطر را به صدا درآورد.

کوربران: احیای هویت با تغییرات نامحسوس

کوربران با حفظ ۶۰٪ از ترکیب اصلی، اصلاحات زیر را اجرا کرد:

  • گذار از ۴-۴-۲ به ۴-۲-۳-۱: افزایش کنترل خط میانی با استفاده از دو هافبک دفاعی.
  • حملات برنامهریزی شده: افزایش حملات ۱۰+ پاسی از ۱.۱ به ۱.۴ در هر بازی.
  • مدیریت ریتم بازی: افزایش میانگین زمان تصاحب توپ از ۴۷.۲٪ به ۵۳.۸٪.

نتیجه؟ گل پیروزی بخش مقابل خیرونا در هفتهٔ گذشته که پس از ۲۱ پاس متوالی و تکمیل توسط دیگو لوپز به ثمر رسید – طولانی‌ترین دنبالهٔ پاسی منجر به گل در ۵ سال اخیر والنسیا.

مقایسهٔ آماری: از بقا تا تسلط

شاخصدوران باراخا (۲۳-۲۰۲۲)دوران کوربران (۲۰۲۴)
میانگین پاس‌های طولانی/بازی۶.۶۷.۹
حملات ۱۰+ پاسی۱.۱۱.۴
گل‌های خورده/بازی۱.۸۱.۲
امتیاز/بازی۱.۱۱.۵

والنسیا، انقلابی که فریاد نمی‌زند

کوربران بدون جاروجنجال رسانه‌ای، ثابت کرده است که حتی با حداقل منابع می‌توان تحول آفرید. والنسیا اکنون نه با ضدحمله، بلکه با حملات برنامه‌ریزی شده و کنترل هوشمندانهٔ بازی امیدوار شده است. همانطور که روزنامهٔ اسپورت نوشته: «این همان والنسیایی است که ما می‌شناختیم؛ نه قهرمان اروپا، اما حداقل باشگاهی با هویت».

والنسیا شاید هنوز به نسخهٔ کاملاً متحول شده خود نرسیده باشد، اما احیای تاکتیکی کارلوس کوربران، نفس تازهای به این تیم بخشیده است. قلب این تحول در خط میانی می‌تپد؛ جایی که دو بازیکن به نام‌های خاوی گوئرا و انزو بارنچا از «گزینه‌های جایگزین» به «ستون‌های غیرقابل حذف» تبدیل شده‌اند.

انزو بارنچا: از نیمکت‌نشینی تا اوج‌گیری خاموش

  • این بازیکن ۲۳ سالهٔ آرژانتینی که با قرارداد قرضی از استون ویلا آمد، در دوران مربیگری روبن باراخا تنها ۷۲۶ دقیقه در ۱۲ بازی به میدان رفت و نتوانست جایگاه خود را تثبیت کند.
  • اما تحت هدایت کوربران، او در ۹ بازی، ۷۷۰ دقیقه بازی کرده و به یکی از موثرترین هافبک‌های دفاعی لا‌لیگا تبدیل شده است:
  • ۹ بازپس‌گیری توپ در هر ۹۰ دقیقه (جزو ۱۰ بازیکن برتر خط میانی لالیگا از زمان شروع کار کوربران).
  • بهبود ۳۷٪ در موفقیت تکل‌ها و ۲۲٪ افزایش در درگیری‌های دفاعی نسبت به نیم فصل اول.
  • عملکردی که نشریه اسپورت آن را «نمونه‌ای کلاسیک از رشد تحت مربیگری هدفمند» توصیف کرده است.

خاوی گوئرا: بازگشت به اوج

تابستان گذشته، انتقال ناکام او به اتلتیکو مادرید ضربه سنگینی به روحیه‌اش وارد کرد. اما اکنون تحت هدایت کوربران:

  • پیشروی‌های حمله ساز: از ژانویه ۲۰۲۴، تنها رودریگو دو پائول (بازیکن اتلتیکو) حملات پیشروندهٔ بیش از ۱۰ متر بیشتری در میان هافبک‌های لالیگا داشته است.
  • مشارکت در حملات: گوئرا با ۱۲ مشارکت مستقیم در گل‌های والنسیا (۵ گل، ۷ پاس گل)، اکنون موتور محرکهٔ حملات این تیم است.
  • آمارهای کلیدی در دوران کوربران: میانگین ۴.۷ پاس کلیدی در هر بازی (۳ برابر دوران باراخا). ۶۷٪ موفقیت در دریبل (رتبه دوم در لالیگا برای هافبک‌ها).

دوپارهٔ طلایی: ترکیبی که کار می‌کند

کوربران با ایجاد هماهنگی بین این دو بازیکن، خط میانی والنسیا را بازتعریف کرده است:

  • بارنچا به عنوان «شکست‌دهندهٔ حملات» با میانگین ۱۴.۳ بازپس‌گیری توپ در هر بازی.
  • گوئرا در نقش «بازی‌ساز پیشرو» با ۸.۷ پاس طولانی دقیق در هر ۹۰ دقیقه.
  • این ترکیب باعث شده والنسیا:
  • ۳۵٪ حملات خود را از طریق خط میانی پیش ببرد (نسبت به ۱۹٪ در نیم فصل اول).
  • میانگین تصاحب توپ از ۴۷.۲٪ به ۵۳.۸٪ افزایش یابد.

احیایی که پایدار می‌ماند؟

در حالی که والنسیا هنوز در جدول رده‌بندی جایگاه ایده آلی ندارد، این تحول خط میانی نشان می‌دهد که کوربران نه تنها بر بحران فعلی مسلط شد، بلکه پایه‌های آینده را نیز می‌سازد. همانطور که روزنامه آس نوشته: «این دو بازیکن ثابت کرده‌اند که گمشدهٔ دیرینهٔ والنسیا در خط میانی بوده‌اند». حال سوال اینجاست: آیا مدیریت باشگاه از این فرصت تاریخی برای بازسازی اساسی استفاده خواهد کرد؟

والنسیا در تقاطع امید و چالش: جوانان درخشنده، آیندهای نامشخص

والنسیا در شرایطی پارادوکسیکال قرار دارد: از یک سو، ثبات نسبی در زمین و ظهور استعدادهای جوان، امیدوار کننده برای آینده است؛ از سوی دیگر، خطر بازتولید چرخه معیوب فروش ستاره‌ها همچنان این باشگاه را تهدید می‌کند. در این بخش، به بررسی ابعاد مختلف این وضعیت می‌پردازیم.

جوانان درخشنده: از زمین بازی تا رادار تیم‌های بزرگ

  • دیگو لوپز (۲۱ ساله): با ۶ گل و ۴ پاس گل در لیگ، به یکی از جذاب‌ترین مهاجمان جوان اروپا تبدیل شده است. عملکرد درخشان او در ۳ بازی اخیر (۱ گل در هر بازی) توجه تیم‌هایی مانند آتلتیکو مادرید و لیورپول را جلب کرده است.
  • سزار تارگا (۲۲ ساله): این مدافع میانی که اخیراً به تیم ملی زیر ۲۱ سال اسپانیا دعوت شده، نه تنها با ۸۷٪ موفقیت در تکل‌ها و ۹۱٪ پاس‌های دقیق دفاعی درخشیده، بلکه با میانگین ۵.۳ پاس حط‌شکن خطوط دفاعی در هر بازی، به عنصری کلیدی در ساختار کوربران تبدیل شد.

آمار مقایسه‌ای:

بازیکنگل‌ها+پاس‌گلپاس‌های کلیدی/بازیدرگیری‌های دفاعی برنده شده
دیگو لوپز۱۰۲.۱۳.۴
سزار تارگا۱۱.۷۶.۸

معمای مدیریتی: بقا یا بازسازی والنسیا؟

کوربران با تبدیل والنسیا به تیمی ۳۵٪ کارآمدتر از نظر شاخص xG (گلهای مورد انتظار)، سقوط را به تأخیر انداخت. اما چالش‌های پیش رو پیچیده‌ترند:

  • فشار مالی: بدهی ۱۸۰ میلیون یورویی باشگاه، هرگونه سرمایه‌گذاری بلندمدت را محدود می‌کند.
  • تله فروش ستاره‌ها: دیگو لوپز با قرارداد ۴۰ میلیون یورویی خریداران، هدف بعدی خروجی های پرسود است.
  • انتظارات هواداران: نظرسنجی اخیر روزنامه سوپِر دِپور نشان می‌دهد ۷۸٪ هواداران، بقا در لالیگا را بدون تغییرات ساختاری «پیروزی پوچ» می‌دانند.

سناریوهای پیش رو: چهار مسیر محتمل

۱. تثبیت کوربران: تمدید قرارداد او (که تا ۲۰۲۵ اعتبار دارد) و حمایت از طرح های توسعه او
۲. فروش هوشمندانه: جذب سرمایه از طریق فروش یک ستاره (مثلاً لوپز) و تقویت سایر خطوط.
۳. تغییر مالکیت: فشار زیاد بر پیتر لیم برای فروش باشگاه به سرمایه‌گذاران متعهد.
۴. تکرار چرخه معیوب: ادامه مدل فعلی و خطر سقوط قطعی در فصله ای آتی.

فرصتی تاریخی در آستانه تباهی

والنسیا اکنون در موقعیتی است که می‌تواند با اتکا به آکادمی پرورش استعدادهای درجه یک (رتبه ۲ اسپانیا پس از لا ماسیا) و مربیگری نوآورانه کوربران، بازسازی شود. اما تاریخ نشان داده است که مدیریت این باشگاه ترجیح می‌دهد به جای ساختن «پروژه»، به «فروش محصولات» ادامه دهد. همانطور که مارکا هشدار می‌دهد: «جوانان امروز می‌توانند قهرمانان فردا باشند، اما فقط اگر امروز در والنسیا بمانند».

والنسیا در مرز بقا: چالش‌های پیشِ‌رو و نیاز به تحول پایه‌ای

با وجود پیشرفت‌های اخیر، والنسیا هنوز ۱۸٪ احتمال سقوط را طبق پیش‌بینی‌های «ابر رایانه اُپتا» دارد. این تیم در میانهٔ یک نبرد نفس‌گیر برای بقاست و بهبودهای تاکتیکی کارلوس کوربران باید با اقدامات فوری در سطوح مدیریتی تکمیل شود. در اینجا کلیدی‌ترین نکات را بررسی می‌کنیم:

تلاش ناکافی والنسیا در بازار نقل‌وانتقالات ژانویه

والنسیا در ژانویه ۲۰۲۴ با امضای قرارداد با عمر سادیق، مکس آرونس و ایوان خایمه تلاش کرد ترکیب فرسودهٔ خود را تقویت کند، اما نتیجهٔ این اقدامات ناامیدکننده بود:

  • عمر سادیق: تنها بازیکن مؤثر با ۲ گل در ۹ بازی.
  • مکس آرونس: فقط ۱۲۲ دقیقه بازی به‌دلیل مصدومیت‌های مکرر.
  • ایوان خایمه: هنوز حتی یک دقیقه در ترکیب اصلی ظاهر نشده است.
    این سرمایه‌گذاری ۲۴ میلیون یورویی نه تنها شکاف کیفی تیم را پر نکرد، بلکه نشان داد مدیریت باشگاه فاقد نقشه راه مشخص برای بازسازی است.

شاخص‌های هشداردهنده: چرا ۱۸٪ احتمال سقوط جدی است؟

  • برنامه باقیمانده: هرچند برنامهٔ والنسیا نهمین برنامه آسان لالیگاست، اما ۳ از ۵ بازی باقیمانده خارج از خانه هستند.
  • وابستگی افراطی به جوانان: ۶۳٪ گلهای تیم توسط بازیکنان زیر ۲۳ سال به‌ثمر رسیده؛ عاملی که در فشار بازی‌های حساس ممکن است به نقطه ضعف تبدیل شود.
  • عمق کم ترکیب: ذخیره‌های خط میانی مانند آندره آلمدا و پپلو از نظر آمادگی جسمانی و فنی فاصلهٔ محسوسی با ترکیب اصلی دارند.

راه نجات: الزامات فوری برای بقا

۱. بهبود رکورد خارج از خانه: والنسیا تنها ۱۰ امتیاز از ۱۵ بازی خارج از خانه کسب کرده است (بدترین رکورد در ۱۰ سال اخیر).
۲. استفاده حداکثری از سادیق: این مهاجم نیجریه‌ای با قد ۱۹۲ سانتی‌متر، تنها ۳۲٪ توپ‌های هوایی را برنده شده؛ نیاز به ارتقای هماهنگی با هافبک‌ها دارد.
۳. حفظ تمرکز دفاعی: در ۱۵ دقیقه پایانی بازی‌ها، والنسیا ۴۲٪ از گل‌های خود را دریافت کرده که نشان دهنده افت تمرکز است.

چشم‌انداز آینده: فراسوی بقا برای والنسیا

حتی در صورت حفظ جایگاه در لالیگا، والنسیا نیازمند تحولاتی است که فراتر از اقدامات کوتاه‌مدت است:

  • جذب سرمایه گذار استراتژیک: بدهی ۱۸۰ میلیون یورویی باشگاه تنها با تغییر مالکیت قابل مدیریت است.
  • بازسازی آکادمی: با وجود تولید استعدادهایی مانند گوئرا و لوپز، رتبهٔ آکادمی والنسیا از ۲ به ۴ در ۲ سال اخیر سقوط کرده است.
  • تمدید قرارداد کوربران: مربی ۴۱ ساله با میانگین ۱.۵ امتیاز در هر بازی، بهترین رکورد یک مربی والنسیا از زمان مارسلینو در ۲۰۱۹ است.

والنسیا در حال حاضر نه یک تیم، بلکه آزمایشگاهی برای سنجش تضاد بین سنت و مدرنیته است. بقا در لالیگا می‌تواند پنجره‌ای به سوی بازسازی باشد، اما تنها در صورتی که مدیریت باشگاه به جای تکیه بر فروش ستاره‌ها، به تقویت زیرساخت‌ها و حفظ کوربران متعهد شود. همانطور که روزنامه ال موندو دپورتیوو نوشته: «مستایا نفس های آخرش را می‌کشد، اما هنوز می‌توان قلبش را نجات داد».

سر جیم رتکلیف آماده فروش باشگاه است!

BRITAIN-AUTO-INEOS سرجیم رتکلیف

یوسف جوانشیر، فوتبال‌لب – سر جیم رتکلیف آماده فروش نیس است! اینئوس، پیشنهادات عربستان سعودی را برای تیم نیس بررسی می‌کند. پس از اعتراف مالک مشترک منچستر یونایتد به عدم لذت از تماشای تیم لیگ فرانسه، چه اتفاقی بین او و باشگاه افتاد؟

رتکلیف، دست به فروش باشگاه نیس خواهد زد!

طبق گزارش L’Informé، سر جیم رتکلیف، میلیاردر بریتانیایی، در حال آماده‌سازی برای فروش تیم نیس فرانسه است. او در سال ۲۰۱۹ با مبلغ حدود ۸۹ میلیون پوند (۱۰۰ میلیون یورو) خریداری کرد. هنگامی که او مالکیت OGC نیس را به دست گرفت، هواداران امیدوار بودند که ورود او، دوران جدیدی را رقم بزند. همچنین بتواند تسلط پاری سن ژرمن در لیگ داخلی را به چالش بکشد. اما با وجود منابع مالی گسترده، نیس نتوانست به جمع برترین‌های لیگ ۱ صعود کند و در رده‌های نهم تا پنجم جدول قرار داشته است.

در حال حاضر، تحت هدایت فرانک هایسه، نیس در رده ششم جدول قرار دارد و تنها دو امتیاز با رده سوم، که ورود مستقیم به لیگ قهرمانان اروپا را تضمین می‌کند، فاصله دارد. با این حال، حتی با احتمال کسب سهمیه اروپایی، رتکلیف هیچ تمایلی به سرمایه‌گذاری بیشتر در پروژه نیس نشان نداده است.

بین رتکلیف و باشگاه چه شد؟

هنگامی که رتکلیف ۲۵ درصد از سهام منچستر یونایتد را خریداری کرد، اظهار داشت که نیس دیگر تمرکز اصلی او نیست و این تیم را به «چرخ پنجم» در امپراتوری ورزشی رو به رشد خود تشبیه کرد. او در مارس گذشته اعتراف کرد:

من به‌خصوص از رفتن به بازی‌های نیس لذت نمی‌برم، چون اگرچه بازیکنان خوبی دارند، اما سطح فوتبال برایم به اندازه کافی هیجان‌انگیز نیست. بهترین فصل نیس، فصلی بود که به دلیل قوانین مالکیت مشترک، اجازه دخالت در آن را نداشتیم. آن‌ها بدون دخالت ما خیلی بهتر بودند! شاید درسی در این ماجرا باشد.

گزارش‌ها در ژوئن ۲۰۲۴ از رسانه‌های انگلیسی تأیید کردند که رتکلیف به‌طور فعال به دنبال فروش سهام خود در نیس است. طبق گزارش L’Informé، او شرکت مشاوره مالی جهانی Lazard را برای یافتن خریداران احتمالی استخدام کرد. یکی از علاقه‌مندان جدی، صندوق سرمایه‌گذاری عمومی عربستان سعودی (PIF) است که پیش‌تر مالکیت نیوکاسل یونایتد در لیگ برتر را در دست داشت. PIF ظاهراً به‌طور جدی در حال بررسی خرید نیس است.

آینده‌ی نیس چه خواهد شد؟

اگرچه هنوز در مراحل اولیه است. علاقه عربستان سعودی بحث‌هایی را در ریویرای فرانسه و فراتر از آن برانگیخت. این موضوع در فوتبال فرانسه تازگی ندارد؛ مارسی نیز اغلب در چنین موقعیت‌هایی قرار گرفت. ورود احتمالی PIF به لیگ ۱ از طریق نیس، لایه‌ای جدید از جذابیت به این موضوع اضافه می‌کند. اگرچه هنوز پیشنهاد رسمی ارائه نشد، توجه این کشور نفت‌خیز نشان می‌دهد که نیس می‌تواند به میدان رقابت برای سرمایه‌گذاری بین‌المللی در فوتبال تبدیل شود. حضور رو به رشد PIF در ورزش جهانی، از جمله اقدامات اخیر در گلف و بوکس، آن را به بازیگری کلیدی در خریدهای آینده باشگاه‌ها تبدیل کرده است.

دو سالِ دیگر: محمد صلاح به دنبال جاودانه کردن افتخاراتش در لیگ برتر

محمد صلاح

محمدرضا حسینخانی، فوتبال‌لب – جمعه‌ گذشته با تمدید قرارداد محمد صلاح برای دو فصل دیگر در لیورپول، حالا وقت آن است که آمار باورنکردنی او در آنفیلد را مرور کنیم! دو سال دیگر هم چشم جهان به «پادشاه مصری» خواهد بود که بر اریکه قدرت تکیه زده است.

صلاح که چهار ماه پیش از احتمال جدایی سخن می‌گفت، حالا با قاطعیت در لیورپول می‌ماند! لیورپول صبح جمعه رسماً اعلام کرد: محمد صلاح دو سال دیگر در آنفیلد می‌ماند! خبری شادی‌بخش برای هواداران و کابوسی جدید برای دفاع‌های لیگ برتر.

صلاح تقریباً همه چیز را با لیورپول فتح کرده است؛ یک عنوان لیگ برتر (که به زودی احتمالاً دومین قهرمانی هم اضافه خواهد شد)، یک لیگ قهرمانان اروپا، جام حذفی انگلیس، دو جام اتحادیه، سوپرکاپ خواهیم کرد. امیدوارم در آینده شاهد کسب افتخارات بیشتری باشیم.

اسلات خوشحال از ماندن صلاح

سرمربی لیورپول با چهره‌ای بشاش در کنفرانس خبری ظاهر شد:

قطعاً خوشحالم! صلاح سال‌هاست ارزش بی‌همتایش را برای تیم ثابت کرده. مثل همه هواداران، من هم از ماندن او دو سال دیگر خوشحالیم و امیدواریم یکشنبه هم مثل کل فصل، اهمیتش را نشان دهد!

کابوس خروج سه ستاره لیورپول با پایان قراردادها به نصف کاهش یافت؛ دست کم فصل آینده «پادشاه مصری» در آنفیلد خواهد درخشید! اگرچه تأثیرات او تاکنون حیرت‌انگیز بوده، اما این فرصت دو ساله‌ی اضافی برای درهم کوبیدن خطوط دفاعی لیگ برتر، بی‌شک بر عظمت یادگار او خواهد افزود.

یادتان می‌آید؟ وقتی لیورپول در ۲۰۱۷ صلاح را از چلسی گرفت، بسیاری شک داشتند! عملکرد او در استمفورد بریج با تنها ۴ گل در ۲۷ بازی اصلاً قابل توجه نبود، اما چه تحول شگفت‌انگیزی!

از فیورنتینا تا لیورپول

با این حال، او در دوران قرضی کوتاهش در فیورنتینا (سری آ) درخشید. سپس با انتقال به رم (ابتدا قرضی و بعد دائمی)، به یکی از مهیج‌ترین وینگرهای فوتبال اروپا تبدیل شد. لیورپول که پیش از پیوستن او به چلسی تلاش کرده بود او را جذب کند، سه سال بعد finalmente به هدفش رسید – در زمان‌بندی‌ای که بی‌شک عالی بود. صلاح از همان ابتدا تأثیرگذار بود و در اولین فصل بازگشت به انگلیس با 44 گل در 52 بازی همه را شوکه کرد؛ روندی که تا امروز ادامه دارد.

محمد صلاح در لیورپول

صلاح از زمان پیوستن به لیورپول در سال ۲۰۱۷ تاکنون، در تمام رقابتها ۳۹۴ بازی انجام داده که ۳۶۰ مورد آن به عنوان بازیکن اصلی بوده است. او با ۲۴۳ گل و ۱۱۰ پاس گل، به طور میانگین هر ۹۰ دقیقه یک بار تاثیر مستقیم روی گل داشته است – آماری خیره‌کننده برای چنین حجمی از بازی‌ها.

از ۲۴۳ گل او برای لیورپول، آمار به این ترتیب است:

  • – ۱۸۲ گل در لیگ برتر انگلیس
  • – ۴۵ گل در لیگ قهرمانان اروپا
  • – ۵ گل در لیگ اروپا
  • – ۶ گل در جام حذفی انگلیس (FA Cup)
  • – ۴ گل در جام اتحادیه (EFL Cup)
  • – ۱ گل در جام خیریه (Community Shield)

صلاح به سوی افسانه‌شدن

صلاح همچنین سه بار عنوان آقای گلی لیگ برتر را به دست آورد. به احتمال زیاد این فصل چهارمین عنوان را نیز کسب خواهد کرد. او در فصل ۲۵-۲۰۲۴ با ۲۷ گل زده در لیگ، حداقل ۶ گل از رقبایش پیش است و نزدیکترین رقیبش، ارلینگ هالند، اکنون به دلیل مصدومیت مچ پا از میادین دور است.

دو گل آخر او هر دو از روی نقطه پنالتی در پیروزی ۳-۱ مقابل ساوتهمپتون باعث شد صلاح از گوردون هاجسون سبقت بگیرد و به تنهایی در رده سوم جدول بهترین گلزنان تاریخ لیورپول قرار گیرد. او اکنون تنها از راجر هانت (۲۸۵ گل) و ایان راش (۳۴۶ گل) عقب است.

با امضای این قرارداد جدید، صلاح فرصت عالی‌ای به خود داده تا از راجر هانت پیشی بگیرد (فقط به ۴۳ گل دیگر نیاز دارد). هرچند سبقت گرفتن از ایان راش در صدر جدول همچنان چالشی بزرگ خواهد بود، اما چه بسا در آینده قرارداد دیگری هم تمدید شود!

با این حال، او هم‌اکنون بهترین میانگین گل به ازای هر دقیقه را در بین بازیکنان لیورپولی با حداقل ۱۰٫۰۰۰ دقیقه بازی دارد. میانگین صلاح (یک گل هر ۱۳۲ دقیقه) از اسطوره‌های سرخ‌ها مانند فرناندو تورس (۱۳۵ دقیقه)، لوئیز سوارز (۱۳۸ دقیقه)، مایکل اوون (۱۴۸ دقیقه) و رابی فاولر (۱۵۴ دقیقه) بهتر است.

مزیت اصلی او نه فقط توانایی گلزنی، بلکه قابلیت اطمینانش بوده است هم از نظر حضور مستمر و هم کیفیت به ثمر رساندن شانس‌ها. صلاح هیچ‌گاه کمتر از ۴۴ بازی در یک فصل برای لیورپول انجام نداده و کمترین آمار گلزنی او هم عددی قابل احترام (۲۳ گل) بوده که در فصل ۲۰-۲۰۱۹ و زمانی که لیورپول قهرمان لیگ برتر شد، به ثبت رسید.

عملکرد خوب و مستمر صلاح

صلاح در پنج فصل از هفت فصل اول حضورش در آنفیلد بیش از ۵۰ بازی انجام داد و در صورت حضور در حداقل شش بازی از هفت بازی باقیمانده این فصل (در حال حاضر ۴۵ بازی)، این رقم به شش فصل از هشت فصل ارتقا خواهد یافت. به طور مشابه، این فصل هم اکنون پنجمین فصل او با حداقل ۳۰ گل زده است (در حال حاضر ۳۲ گل).

و این واقعیت که صلاح یک تهدید دوگانه در خط حمله است؛ هم تکمیل‌کننده‌ای فوق‌العاده و هم خالق شانس‌هایی ناب. این فصل از نظر خلاقیت، بهترین فصل او در لیورپول محسوب می‌شود. با ۲۳ پاس گل در تمام رقابت‌ها، حداقل ۷ پاس گل بیشتر از فصل‌های قبل و رکوردی که او را در صدر بازیکنان ۵ لیگ برتر اروپا قرار داد، حتی بالاتر از رافینیا از بارسلونا با ۲۰ پاس گل.

جالب اینجاست که او در شش فصل از هشت فصل حضورش در لیورپول، حداقل ۱۰ پاس گل در لیگ برتر ثبت کرده است.

مصمم برای رکوردهای فردی!

محمد صلاح

این ستاره ۳۲ ساله مصمم است تا تمام رکوردهای ممکن را در این فصل به تسخیر درآورد:

  • تنها ۲ تأثیر گل (گل+پاس گل) با رکورد تاریخی لیگ برتر در یک فصل فاصله دارد.
  • با ۳ پاس گل دیگر، رکورد مشترک تیری آنری و کوین دی بروین را می‌شکند.
  • با ۱۰ گل دیگر، رکورد ارلینگ هالند برای بیشترین گل در یک فصل را جابجا می‌کند.

آمار صلاح در لیگ برتر به ویژه بی‌نظیر بوده است. از زمان بازگشتش در سال ۲۰۱۷، هیچ بازیکنی در لیگ برتر انگلیس آمار بهتری در این زمینه‌ها نداشته است:

  • ۱۸۲ گل (بیشترین)
  • ۲۶۸ تأثیر مستقیم در گل (گل + پاس گل)
  • ۷۷ پاس گل در بازی باز
  • ۴۸۱ شانس سازی در بازی باز
  • ۱,۰۲۵ شوت
  • ۲,۴۸۹ لمس توپ در محوطه حریف

موفق در تمامی رقابت‌ها

تنها در این فصل، او به رکورد بیشترین مشارکت در گل‌های تاریخ رقابت‌های لیگ برتر در یک فصل ۳۸ بازی‌ای رسید (۴۵ گل/پاس گل). در واقع، او در فصل ۲۵-۲۰۲۴ به طور میانگین در هر ۹۰ دقیقه ۱.۴۴ بار در گل‌ها مشارکت داشت که این بالاترین میزان برای هر بازیکن در یک فصل از تاریخ لیگ برتر است (با حداقل ۱۰۰۰ دقیقه بازی).

این بازیکن سابق چلسی با ۱۸۴ گل، به طور مشترک با سرخیو آگوئرو در رده پنجم جدول تمام‌ادوار بهترین گلزنان لیگ برتر انگلیس قرار دارد. او تنها ۳ گل کمتر از اندرو کول (۱۸۷ گل) در رده چهارم دارد و در آستانه تبدیل شدن به چهارمین بازیکن تاریخ لیگ برتر است که به مرز ۲۰۰ گل می‌رسد. با توجه به زمان زیادی که پیش رو دارد، به نظر می‌رسد به این رکورد دست خواهد یافت.

حتی پایین‌ترین آمار صلاح هم گواهی بر فوق‌العاده بودن او در لیگ برتر است. به عنوان مثال، کمترین تعداد گلی که او برای لیورپول در یک فصل به ثمر رساند، ۱۸ گل (در فصل ۲۴-۲۰۲۳) است. رقمی که از سال ۲۰۱۷ تاکنون تنها ۱۵ بازیکن غیر از خودش توانستند از آن پیشی بگیرند.

تاریخ‌سازی یک مصری

او با ۲۷۱ مشارکت گل (گل زده + پاس گل) در رده پنجم جدول تاریخی لیگ برتر قرار دارد، اما نکته قابل توجه این است که حداقل ۱۴۶ بازی کمتر از چهار بازیکن بالاتر از خود در این جدول انجام داد. فقط با ۱ مشارکت گل دیگر (گل یا پاس) از رایان گیگز (۲۷۱) پیشی خواهد گرفت و با ۹ مشارکت دیگر هم فرانک لمپارد (۲۷۹) را پشت سر خواهد گذاشت.

مگر در صورت مصدومیت یا محرومیت، صلاح تا پایان این فصل به ۴۰۰ بازی برای لیورپول خواهد رسید. همچنین در شش بازی باقی‌مانده و دو فصل پس از آن، فرصت کافی دارد تا بر بسیاری از آمار و رکوردهای دیگر خود بیفزاید.

آمار گل‌های او به تفکیک:

  • ۱۹۹ گل با پای چپ قدرتمندش
  • ۳۵ گل با پای راست
  • ۹ گل با سر

نحوه به ثمر رساندن گل‌ها:

  • ۲۲۹ گل از داخل محوطه جریمه
  • ۱۴ گل از خارج محوطه جریمه
  • ۴۴ گل از روی نقطه پنالتی

تأثیر گل‌ها در بازی‌ها:

  • ۶۴ گل اولین گل بازی (گل آغازگر)
  • ۶۸ گل پیروزی‌بخش

محل به ثمر رساندن گل‌ها:

  • ۱۳۲ گل در آنفیلد
  • ۱۰۸ گل در بازی‌های خارج از خانه
  • ۲ گل در زمین‌های بیطرف
  • ۱ گل در بازی‌ای که به عنوان “خانگی” طبقه‌بندی شد، اما به دلیل همه‌گیری کووید-۱۹ در فصل ۲۰-۲۰۱۹ در بوداپست (در برابر آر‌بی لایپزیگ در لیگ قهرمانان اروپا) برگزار شد.

رقیب دوست‌داشتنی صلاح

به طرز جالبی، تیمی که صلاح بیشترین گل‌ها را با پیراهن لیورپول به ثمر رساند، منچستریونایتد است. او ۱۶ گل در برابر این رقیب دیرینه مرسی‌سایدی به ثمر رساند که ۳ گل بیشتر از هر تیم دیگری است. آمار گلزنی او در برابر سایر رقبا به این شرح است:

  • منچسترسیتی ۱۳ گل
  • تاتنهام هاتسپر ۱۳ گل
  • وست‌هم ۱۳ گل

اما مسلماً صلاح اولین کسی است که تأکید می‌کند موفقیت‌های درخشانش در لیورپول فقط بازتاب کیفیت فردی او نیست. او در این مسیر کمک‌های زیادی دریافت کرده است؛ برای مثال، بابی فیرمینو با پاس گل ۲۱ گل او را مهیا کرده که بیشتر از هر هم‌تیمی دیگری است. از سوی دیگر، سادیو مانه، دیگر عضو سه‌گانه هجومی معروف لیورپول در دوران یورگن کلوپ، بیشترین بهره را از پاس‌های گل صلاح برد. ۱۷ گل این مهاجم سنگالی در لیورپول با پاس صلاح به ثمر رسید.

صلاح همچنان دست نیافتنی

اگرچه لیورپول هنوز از حذف در لیگ قهرمانان اروپا توسط پاری‌سن‌ژرمن و باخت در فینال جام اتحادیه به نیوکاسل یونایتد دلگیر است، اما با ۶ بازی باقیمانده، ۱۳ امتیاز بالاتر از بقیه در صدر جدول لیگ برتر قرار دارد. بنابراین به احتمال زیاد اولین فصل حضور “اسلات” با یک جشن بزرگ به پایان خواهد رسید.

هواداران لیورپول را می‌توان بابت باز کردن زودهنگام شامپاین‌ها پس از شنیدن خبر تمدید قرارداد صلاح بخشید، و هواداران کاپ می‌توانند منتظر فرصت‌های بیشتری برای خواندن سرودهای ستایش‌آمیز خود برای “پادشاه مصری” باشند.

اما برای بقیه لیگ برتر، اگر بخواهیم به نقل از فیلسوف بزرگ ناتوریوس بی.آی.جی (Notorious B.I.G) جمله‌ای را بازنویسی کنیم، به نظر می‌رسد که “مو صلاح بیشتر، یعنی مشکلات بیشتر” در راه خواهد بود.

تحلیل جامع چالش‌های مالی منچسترسیتی و تأثیر آن بر آینده لیگ برتر

وام های مالی منچسترسیتی
Premier League profit and sustainability regulations explained: What  restrictions are there on clubs spending what they want? | Football News |  Sky Sports مالی

وام‌های مالکان: از توسعه استادیوم تا ابزار دور زدن قوانین

علیرضا خلیلی، فوتبال‌لب – بر اساس آخرین گزارش‌های مالی، شش باشگاه لیگ برتر بیش از ۱۰۰ میلیون پوند به مالکان یا شرکت‌های وابسته بدهی دارند. این وام‌ها به‌طور عمده برای ساخت یا نوسازی استادیوم‌ها استفاده شده‌اند، اما همیشه اینگونه نیست:

تعدادباشگاهمبلغ وام (میلیون پوند)هدف اصلی
1اورتون۴۵۰.۸تبدیل به سهام پس از فروش
2آرسنال۳۲۴.۱بازپرداخت بدهی‌های دوران پاندمی
3برایتون۲۹۹.۷توسعه زیرساخت و تیم‌سازی
4چلسی۱۴۶.۱نامشخص

نمونه‌های کلیدی:

برایتون:

  • مالک تونی بلوم تا ژوئن ۲۰۲۲، ۴۰۶.۴ میلیون پوند به باشگاه وام داده بود.
  • علی‌رغم ساخت استادیوم ۱۰۱ میلیون پوندی در ۲۰۱۱، ۱۰۶.۷ میلیون پوند از این بدهی در دو فصل اخیر بازپرداخت شده است.
  • این بازپرداخت اگرچه بر رعایت PSR تأثیری نداشت، اما جریان نقدی باشگاه را تحت فشار قرار داد.

آرسنال:

  • تا ۲۰۲۰، تمام بدهی‌های آرسنال خارجی و ناشی از ساخت استادیوم امارات بود.
  • در دوران پاندمی، مالکان با بازپرداخت زودهنگام ۲۰۲ میلیون پوندی بدهی‌ها (و هزینه ۳۲.۲ میلیون پوندی) به نجات مالی باشگاه آمدند.

مدل‌های مالی متفاوت: از سهام تا وام خارجی

FILE PHOTO: Soccer Football – Premier League – Manchester City v Tottenham Hotspur – Etihad Stadium, Manchester, Britain – February 13, 2021 General view of a corner flag before the match Pool via REUTERS/Rui Vieira

۱. منچسترسیتی و نیوکاسل:

  • بدون بدهی به مالکان، تأمین مالی از طریق سهام و سرمایه‌گذاری مستقیم.
  • مزیت: اجتناب از فشار بدهی و بهره.
  • چالش: وابستگی به جیب عمیق مالکان.

۲. تاتنهام هاتسپر:

  • نمونه بارز اتکا به وام خارجی: ۸۵۱.۴ میلیون پوند بدهی برای ساخت استادیوم.
  • سالانه ۲۹.۷ میلیون پوند صرف سود این وام‌ها می‌شود.

۳. چلسی و اورتون:

استفاده از وام‌های بدون بهره برای پوشش کسری بودجه یا تبدیل به سهام.

آیا وام‌های مالکان «مزیت رقابتی» ایجاد می‌کنند؟

موافقان:

  • وام‌های بدون بهره یا کم‌بهره، میلیون‌ها پوند صرفه‌جویی در هزینه‌های مالی ایجاد می‌کند.
  • مثال: اگر وام ۴۵۰ میلیون پوندی اورتون با نرخ بازار محاسبه می‌شد، فشار مالی باشگاه را فلج می‌کرد.

مخالفان:

  • این وام‌ها لزوماً رایگان نیستند. بازپرداخت آن‌ها می‌تواند جریان نقدی را مختل کند (نمونه: برایتون).
  • برخی باشگاه‌ها مانند آرسنال، تنها در شرایط بحرانی (مثل پاندمی) به مالکان متکی شده‌اند.

پارادوکس منچسترسیتی:

  • این باشگاه در فاصله ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳ حدود ۹۸۴.۸ میلیون پوند از مالکان دریافت کرد (عمدتاً از طریق سهام).
  • اگر قوانین PSR آن زمان وجود داشت، منچسترسیتی با «تخلف بزرگ» مواجه می‌شد.

پیوند چالش‌های حقوقی با آینده لیگ برتر

Man City given fresh verdict on 115 FFP charges as Arsenal, Chelsea and  Tottenham await decision - football.london

دو جبهه نبرد:

۱. چالش APT (معاملات اشخاص وابسته):

  • منچسترسیتی خواهان بررسی وام‌های بدون بهره، مشابه قراردادهای اسپانسری وابسته است.
  • پیروزی احتمالی سیتی می‌تواند قوانین لیگ برتر را تضعیف و به رقبایی مانند آرسنال و برایتون آسیب بزند.

۲. پرونده ۱۳۰ اتهام اصلی:

  • این چالش‌ها رسماً به پرونده اصلی مرتبط نیستند، اما هر شکست لیگ برتر در دادگاه، موضع سیتی را در پرونده بزرگ‌تر تقویت می‌کند.
    سناریوهای محتمل:
  • اگر لیگ برتر بازنده شود:
  • قوانین مالی به دهه ۲۰۰۰ بازمی‌گردند؛ عصر سلطه باشگاه‌های با مالکان ثروتمند.
  • اگر لیگ برتر پیروز شود:
  • نظارت بر کلیه معاملات مالی تشدید می‌شود؛ محدودیت‌های سخت‌تر برای همه باشگاه‌ها.

آزمونی برای تعادل قدرت

این مناقشه تنها درباره پول نیست؛ بلکه نبردی برای تعریف عدالت در لیگ برتر است. آیا لیگ برتر می‌تواند قوانینی ایجاد کند که هم از باشگاه‌های کوچک محافظت کند و هم جذابیت سرمایه‌گذاری را حفظ نماید؟ پاسخ این پرسش آینده فوتبال انگلستان را شکل خواهد داد.

منابع:

  • سام لی (خبرنگار ورزشی)
  • کریس ودراسپون (تحلیلگر مالی)
  • صورت‌های مالی باشگاه‌های لیگ برتر

وضعیت مالی باشگاه‌های لیگ برتر: تمرکز بر وام‌های وابسته به مالکان

مدیریت مالی و بدهی باشگاه‌ها

نقشه مالی لیگ برتر: کدام باشگاه‌ها بیشترین بدهی به مالکان را دارند؟

علیرضا خلیلی – بر اساس آخرین گزارش‌های مالی منتشرشده از سوی باشگاه‌ها تا پایان فصل ۲۴-۲۰۲۳، شش باشگاه لیگ برتر بیش از ۱۰۰ میلیون پوند به مالکان یا شرکت‌های وابسته به آنان بدهی داشته‌اند، در حالی که هشت باشگاه چنین بدهی‌ای را گزارش نکرده‌اند.

بدهی باشگاه‌های لیگ برتری پریمیرلیگ

جدول رتبه‌بندی بدهی باشگاه‌ها به مالکان (بر حسب میلیون پوند)

رتبهنام باشگاهمبلغ بدهیتوضیحات
1اورتون۴۵۰.۸وام بدون بهره از بلواسکی کپیتال
2آرسنال۳۲۴.۱
3برایتون۲۹۹.۷
4لیورپول۱۹۸.۷
5چلسی (آمار ۲۰۲۳-۲۰۲۲)۱۴۶.۱
6فولهام۱۲۴.۹
7بورنموث۸۹.۸
8برنتفورد۶۱.۶
9شفیلد یونایتد (۲۰۲۳-۲۰۲۲)۲۸.۸
10کریستال پالاس۱۲.۱
11استون ویلا (۲۰۲۳-۲۰۲۲)۱۰.۳
12ولورهمپتون۲.۸

باشگاه‌های بدون بدهی به مالکان

  • منچستریونایتد
  • منچسترسیتی
  • وستهام یونایتد
  • نیوکاسل یونایتد
  • ناتینگهام فارست
  • تاتنهام هاتسپر
  • لوتون تاون
  • برنلی (آمار ۲۰۲۳-۲۰۲۲)

تحلیل داده‌ها: چرا برخی باشگاه‌ها به وام‌های مالکانی متکی‌اند؟

۱. اورتون: بحران مالی و تبدیل بدهی به سهام

  • بدهی ۴۵۰ میلیون پوندی اورتون به فرهاد مشیری، پیش از فروش باشگاه به گروه فریدکین، به طور کامل به سهام تبدیل شد. این اقدام از فشار مستقیم بدهی کاست، اما ابهامات درباره تأثیر آن بر محاسبات PSR باقی است.

۲. آرسنال و برایتون: استراتژی توسعه با سرمایه مالکان

Brighton vs Arsenal highlights: Joao Pedro equaliser dents Mikel Arteta's title hopes - football.london باشگاه‌ها آرسنال و برایتون
  • وام‌های کلان به مالکان نشان می‌دهد این باشگاه‌ها ترجیح می‌دهند به جای جذب سرمایه خارجی، از منابع درون‌گروهی برای توسعه استادیوم یا تقویت تیم استفاده کنند.

۳. منچسترسیتی و یونایتد: مدل مالی متفاوت

Is Manchester red or blue? Official results ahead of Manchester United vs  Man City FA Cup final - Manchester Evening Newsبدهی باشگاه‌ها مدیریت مالی
  • عدم گزارش بدهی به مالکان در این باشگاه‌ها نشان‌دهنده اتکا به درآمدهای تجاری (اسپانسرشیپ، رسانه‌ها) یا سرمایه‌گذاری مستقیم سهامداران بدون سازوکار وام است.

نکات کلیدی از گزارش مالی

  • وام‌های بدون بهره لزوماً بی‌ریسک نیستند:
    اگرچه برخی وام‌ها (مانند اورتون) بدون بهره هستند، اما تبدیل آن‌ها به سهام می‌تواند مالکیت باشگاه را متمرکزتر کند و تصمیم‌گیری استراتژیک را تحت تأثیر قرار دهد.
  • تأثیر بر قوانین سود و پایداری (PSR):
    لیگ برتر هنوز سازوکار شفافی برای محاسبه سود بالقوه این وام‌ها (در صورت اعمال نرخ بهره بازار) در محاسبات PSR ندارد. این شکاف قانونی به باشگاه‌های دارای بدهی کلان اجازه می‌دهد از صرفه‌جویی میلیونی در هزینه‌های مالی بهره‌مند شوند.

تغییرات پس از گزارش:

طبق یادداشت پایانی، برخی باشگاه‌ها (مانند چلسی و برنلی) بخشی از بدهی‌های خود را پس از تاریخ گزارش تسویه یا حذف کرده‌اند.

آرسنال ۳-۰ رئال مادرید: رایس با دو گل رویایی توپچی‌ها را به رویای نیمه نهایی رساند

آرسنال در برابر رئال مادرید
Arsenal 3-0 Real Madrid Stats: Rice Scores Two Wonder Goals To Put Gunners in Dreamland آرسنال در برابر رئال مادرید

علیرضا خلیلی، فوتبال‌لب – شب تاریخی امارات! آرسنال در یکی از درخشان‌ترین نمایش‌های تاریخ خود، با دو گل رویایی دکلان رایس از روی ضربات آزاد و یک گل دیگر از میکل مرینو، قهرمان اروپا، رئال مادرید، را در اولین دیدار مرحله یک‌چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا با نتیجه ۳-۰ مغلوب کرد. این پیروزی که توسط میکل آرتتا «مهم‌ترین بازی دوران مربیگری‌ام» خوانده شد، در هیاهوی بیپایان هواداران آرسنال در استادیوم امارات رقم خورد و حالا توپچی‌ها با امیدی فراوان به دیدار برگشت در برنابئو می‌نگرند.

نبرد فیزیکی، تاکتیکی و هیجانی در امارات

از اولین سوت، آرسنال با فشار بالا، جابهجایی سریع توپ و تسلط بر میانه میدان، مهمان اسپانیایی را به عقب راند. تماشاگران با انرژی بی‌پایان خود، بازیکنان را به پیش راندند و رئال مادرید در دقیقه‌های ابتدایی به‌وضوح تحت فشار بود. اشتباهات خط دفاعی مادرید، از جمله لوکا مودریچ و آنتونیو رودیگر، موقعیت‌های خطرناکی برای آرسنال ایجاد کرد. آمار ۶۹ درصدی مالکیت توپ در ۱۵ دقیقه اول، گواه برتری تاکتیکی توپچی‌ها بود.

تهدیدهای آرسنال از جناحین

بخشی از موفقیت آرسنال مرهون عملکرد درخشان بازیکنان جناحین بود:

بوکایو ساکا با حرکت‌های انفجاری و ارسال‌های دقیق خود مدافعان را آزار می‌داد، در حالی که گابریل مارتینلی در سمت چپ با سرعت و مهارت، برای توماس پارتی موقعیت‌سازی کرد. اما گل‌زنی نیاز به لحظه‌ای جادویی داشت…

معجزه دکلان رایس: دو ضربه آزاد برای تاریخ‌ساز شدن آرسنال؟

رایس پیش از این بازی حتی یک گل مستقیم از ضربه آزاد در کارنامه حرفه‌ای خود نداشت. اما در دقیقه ۳۷، توپ را روی زمین گذاشت، چند قدم به عقب رفت و با ضربه‌ای مارپیچ و بی‌رحم، تیبو کورتوا، دروازه‌بان برجسته نسل خود، را مغلوب کرد. شگفتی اما تکرار شد: در دقیقه ۶۸، این بار از زاویه‌ای بازتر، ضربه‌ای دیگر به گوشه بالایی دروازه فرستاد تا نامش را به‌عنوان اولین بازیکن تاریخ لیگ قهرمانان که دو گل مستقیم از ضربه آزاد در یک بازی حذفی به ثمر می‌رساند، ثبت کند.

Declan Rice - Shots vs Real Madrid

واکنش مادرید: فرصت‌سوزی و بی‌ثباتی

رئال مادرید اگرچه در ضدحمله‌ها خطرآفرین بود، اما مهاجمانش ناکام ماندند. کیلیان امباپه در موقعیت تک‌به‌تک مقابل دیوید رایا ضعیف عمل کرد و وینیسیوس جونیور نیز نتوانست از فرصت‌ها بهره ببرد. اخراج ادواردو کاماوینگا در دقایق پایانی، نقطه پایانی بر شب سیاه سفیدپوشان بود.

گل سوم و آمار خیره‌کننده

پس از گل دوم رایس، استادیوم امارات به لرزه درآمد و آرسنال برای فشار بیشتر مصمم شد. میکل مرینو در دقیقه ۷۸ با حرکتی هماهنگ و ضربه پای چپ خود، سومین گل را به ثمر رساند. این در حالی بود که کورتوا تنها ثانیه‌هایی قبل با دو خروجی معجزه‌آسا از گل‌خوردن جلوگیری کرده بود!

آمارهای کلیدی بازی:

  • میزان مالکیت توپ: آرسنال ۵۸٪ – رئال مادرید ۴۲٪
  • شوتهای روی هدف: آرسنال ۱۱ – رئال مادرید ۳
  • لمس توپ در محوطه حریف: آرسنال ۲۸ بار – رئال مادرید ۷ بار

رویای نیمه‌نهایی و هشدار برای برنابئو

هرچند آرسنال با این پیروزی تاریخی گامی بزرگ به سوی صعود برداشت، اما تجربه رئال مادرید در برنابئو را نباید دست‌کم گرفت. با این حال، آمارها امیدوارکننده است: در ۱۱ مورد قبلی که تیمی انگلیسی در بازی رفت حذفی با ۳ گل یا بیشتر پیروز شده، همگی به دور بعد صعود کرده‌اند. حالا نوبت آرتتا و شاگردانش است که در اسپانیا، فصل جدیدی از تاریخ این باشگاه را بنویسند.

آمارهای قابل تأمل پس از بازی:

  • این سومین شکست سنگین رئال مادرید در بازی رفت مرحله حذفی لیگ قهرمانان است.
  • آرسنال با ۲۱ گل از توپ ایستاده (بدون احتساب پنالتی)، بهترین تیم لیگ برتر در این زمینه است.
  • رئال مادرید با ۵ شکست در فصل جاری، به بدترین رکورد تاریخ خود در اروپا رسید.

درس‌هایی که پریمیرلیگ می‌تواند از جلسات مالکان NFL بیاموزد

NFL در فلوریدا

یوسف جوانشیر، فوتبال‌لب – در پالم بیچ، فلوریدا با غلتیدن ابرهای طوفانی بر فراز حیاط هتل «بریکرز»، جمعیت حاضر در مراسم پذیرایی نشست سالانه لیگ ملی فوتبال آمریکا (NFL) دوشنبه شب به داخل هتل نقل مکان کردند. تا جشن را در راهروها و سالن‌های این مجموعه لوکس تاریخی ادامه دهند.

مالکان تیم‌های NFL، مربیان، مدیران کل و راجر گودل، کمیسر لیگ، در حالی که نوشیدنی و غذاهای متنوعی مانند استیک، سالاد، پاستا و پوک‌بول (غذای هاوایی) میل می‌کردند، با یکدیگر گفتگو می‌کردند. اما ویژگی خاص این مراسم، حضور گروه دیگری بود که به مهمانی دعوت شدند: اعضای رسانه‌هایی که به طور منظم NFL را پوشش می‌دهند.

این مراسم کاملاً غیررسمی بود و همین باعث شد گفتگوها صمیمانه و بدون حاشیه پیش برود. خبرنگاران در کنار تصمیم‌گیران لیگ غذا خوردند، نوشیدنی میل کردند و گپ زدند. این طراحی عمدی بود. مهمانی دوشنبه شب نشان‌دهنده سبک همایشی است که لیگ NFL دهه‌هاست برگزار می‌کند. «نشست سالانه» حول محور گردهمایی مالکان می‌چرخد که در آن قوانین جدید رقابتی بررسی، بحث و گاهی رأی‌گیری می‌شوند. این رویداد شباهت زیادی به جلسات هیأت مدیره لیگ‌های دیگر دارد. با این تفاوت که NFL این کنفرانس سه‌روزه را به مقصدی برای رسانه‌های پوشش‌دهنده لیگ تبدیل کرده است.

NFL

میزگرد با حضور سرمربیان و مالکان NFL

در روزهای دوشنبه و سه‌شنبه صبح، میزگردهایی با حضور سرمربیان تمام تیم‌های NFL برگزار شد. چندین مالک تیم به سوالات رسانه‌ها پاسخ دادند و اخبار مربوط به بازارهای محلی خود را پیش بردند.

دوشنبه بعدازظهر، رابرت کرافت، مالک نیوانگلند پاتریوتس، در حیاط هتل و در فاصله صد متری از محل پخش زنده شبکه NFL، حلقه‌ای از دوربین‌ها و ضبط‌صوت‌ها را به دور خود دید. روز بعد، جری جونز، مالک دالاس کاوبویز، پس از پایان جلسات در راهرویی خارج از سالن کنفرانس، با بیش از ده خبرنگار گفتگو کرد. او درباره احتمال حضور بازیکنان NFL در مسابقات فوتبال، پرچم المپیک و ارزش میزبانی بازی‌های جام جهانی ۲۰۲۶ صحبت کرد.

در حیاطی آرام با نخل‌های وزش‌خورده و فواره‌ای سنتی به سبک مدیترانه‌ای، مدیران کل و مربیان برای مصاحبه تک‌به‌تک با خبرنگاران نشستند. شاید مهم‌تر از همه، راهروی اصلی هتل با چلچراغ‌های کریستالی و سقفی پر از نقاشی دستی، مکانی غیررسمی بود که خبرنگاران در آن با مالکان و مدیران ارشد گفتگو می‌کردند.

این سطح از دسترسی، بازتابی از شفافیت NFL در امور تجاری بود. لیگ جزئیات طرح‌های رقابتی که مالکان قرار بود درباره آنها بحث و رأی گیری کنند را در اختیار رسانه‌ها گذاشت و سپس کنفرانس‌های مطبوعاتی برای توضیح مصوبات برگزار کرد. این هفته با کنفرانس مطبوعاتی گودل به پایان رسید.

مالکین NFL کرونکه و گلیزر

تضاد آشکار با فوتبال؟

برخورد باز NFL در تضاد آشکار با اکوسیستم فوتبال جهانی است. پریمیرلیگ از نظر محبوبیت و اهمیت، نزدیک‌ترین معادل به NFL است. این لیگ روابط نزدیکی با NFL داشته و چندین مالک مشترک دارد. جوئل گلیزر، مالک مشترک منچستریونایتد (و تامپا بی بوکانیرز)، استن و جاش کرونکه، مالکان آرسنال (و لس‌آنجلس رمز)، و شاهید خان، مالک فولهام (و جکسونویل جگوارز) در این رویداد حضور داشتند. مالکان مشترک لیدز یونایتد (جد یورک از سانفرانسیسکو ۴۹ers) و کریستال پالاس (جاش هریس از واشنگتن کمانداران) نیز حاضر بودند.

اما در لیگ برتر انگلیس، دسترسی رسانه‌ها عمدتاً به کنفرانس‌های هفتگی مربیان محدود می‌شود. امکان مصاحبه با بازیکنان به شدت کاهش یافته و مدیران اجرایی به ندرت صحبت می‌کنند. همانطور که الیور کی، روزنامه‌نگار The Athletic دو سال پیش نوشت: «فوتبال انگلیس اهل شفافیت نیست.» مربیان اغلب تنها صدای عمومی باشگاه‌ها هستند.

استثناهایی هم وجود دارد. همانطور که کی توضیح داد، برخی مدیران اجرایی لیگ برتر با رسانه‌ها گفتگو می‌کنند، اما فرهنگ حاکم به جای تشویق، این استثناها را ناپسند می‌داند.

«یک مدیر اجرایی تعریف می‌کند که همتایانش در سایر باشگاه‌ها او را به خاطر قرار گرفتن در معرض سوالات رسانه‌ها و جلسات پرسش و پاسخ با هواداران، «احمق» می‌دانند. به مدیر دیگری که روابط رسانه‌ای خوبی دارد، انگ «خودنمایی» زده می‌شود.»

آیا روزی پریمیرلیگ می‌تواند مانند NFL رفتار کند؟

نمی‌توان از خود پرسید که آیا لیگ برتر انگلیس هم می‌تواند از برگزاری رویدادها و دسترسی‌های مشابه بهره ببرد؟ حتی با وجود اینکه ممکن است پیشنهاد چنین ایده‌ای شبیه به حرفهای تاد بولی (مالک چلسی) درباره برگزاری بازی ستارگان به نظر برسد، سخت است بتوان استدلال کرد که رویکرد NFL در تعامل با رسانهها در چنین رویدادهایی اشتباه است.

محبوبیت این لیگ در آمریکا بی‌همتاست. NFL بر آمار بینندگان تلویزیون حکمرانی می‌کند و ۷۲ مورد از ۱۰۰ برنامه پربیننده سال ۲۰۲۴ در آمریکا را به خود اختصاص داد – آماری که به شکلی عجیب نسبت به سال ۲۰۲۳ کاهش یافته بود. بر اساس گزارش‌های متعدد، NFL قصد دارد از توافقنامه حقوق رسانه‌ای ۱۱۱ میلیارد دلاری ۱۱ ساله خود خارج شود، چرا که حالا محصول خود را «کم‌ارزشگذاری شده» می‌داند. در مقابل، NBC سالانه ۴۵۰ میلیون دلار به لیگ برتر انگلیس پرداخت می‌کند، درحالی که حقوق پخش داخلی این لیگ در بریتانیا برای چهار سال ۸.۴ میلیارد دلار ارزشگذاری شده است.

NFL به همه بها می‌دهد!

NFL به دسترسی رسمی و غیررسمی به رسانه‌ها بها داده، زیرا معتقد است این شفافیت به پوشش بیشتر و آگاهانه‌تر منجر می‌شود. با وجود محبوبیت بالای لیگ، مدیران اجرایی NFL همچنین بر این باورند که چنین رویدادهای رسانه‌محور، عنصری کلیدی برای ایجاد تعامل بیشتر بین لیگ و هوادارانش است.

سه روز برگزاری نشست در پالم بیچ، نشان داد که NFL چقدر آسان بر قلمرو ورزش آمریکا تسلط یافته است. آنچه می‌توانست یک جلسه هیئت مدیره خسته‌کننده باشد. به جای آن NFL را پنج ماه قبل از شروع فصل جدید و سه ماه و نیم پیش از بازگشایی اردوهای تمرینی، دوباره به صدر اخبار و کانون توجهات بازگرداند.

قدرت اول اخبار

فصل NFL شاید تنها پنج ماه طول بکشد، اما قدرت اول و همیشگی در اخبار ورزشی است. سوپربول به کمباین NFL در فوریه ختم می‌شود. روزهای تمرین و سنجش آمادگی بازیکنان که به صورت زنده پخش شد و مانند یک بازی حذفی پخش می‌شوند. پس از آن، نوبت به نشست سالانه و سپس درفت NFL در آوریل می‌رسد. که به رویدادی سه‌روزه تبدیل و صدها هزار هوادار را به صورت حضوری (بیش از ۷۷۵٬۰۰۰ نفر در دیترویت در ۲۰۲۴) و میلیون‌ها بیننده تلویزیونی جذب می‌کند. اردوهای تمرینی بهاره و کمپ‌های تابستانی نیز باعث می‌شوند تقریباً هیچ زمانی وجود نداشته باشد که هواداران NFL مجبور به یافتن سرگرمی جایگزین باشند.

لیگ برتر انگلیس نیز به همین شکل بر چرخه اخبار مسلط است. و در خانه (بریتانیا) رقابت کمتری دارد. اما نمی‌توان از این سوال اجتناب کرد که آیا اشتراکات و ارتباطات با NFL می‌تواند به تغییر فرهنگ حاکم بر لیگ برتر و دسترسی رسانه‌ها کمک کند. حتی اگر این تغییر از جبهه جهانی و با تمرکز بر محبوبیت روزافزون لیگ در آمریکا آغاز شود.

برگزاری رویدادی مشابه «نشست سالانه NFL» می‌تواند نقطه شروع خوبی باشد.

تیم ملی ایران، اسیر فقر هافبک مدرن

تیم ملی ایران

ایلیا بهزاداول، فوتبال‌لب – تیم ملی ایران در شرایطی صعود خود به جام جهانی ۲۰۲۶ را قطعی کرد که با وجود کسب نتایج قابل‌قبول، نتوانست با کیفیت فنی خود رضایت هواداران فوتبال و کارشناسان را جلب کند. از مسائل نه‌چندان فوتبالی پیرامون رابطه مردم با تیم ملی این روزها که بگذریم. باید این حقیقت را پذیرفت که نتایج قابل‌قبول تیم ملی نمی‌تواند ضعف‌های موجود در کیفیت فنی تیم را پنهان کند.

مردم ایران به درستی از سرنوشت حضور تیم ملی در جام جهانی پیش رو هراسان هستند. از میانگین سنی بالای تیم تا کمبود مهره در خط دفاعی و ساختار تدافعی نه‌چندان مستحکم، همه‌ و همه از عوامل نگران‌کننده در تیم ملی امیر قلعه‌نویی هستند. اما یکی از مهم‌ترین ایرادات وارد به تیم ملی، عدم وجود تنوع در برنامه‌های تهاجمی و قطع ارتباط بین خط میانی و خط حمله تیم است.

الگوهای هجومی تیم ملی در بازی‌های سخت‌تر، به چند حرکت خاص و ساده محدود شد. همچنین اتکای بیش از حد به خلاقیت فردی بازیکنان باتجربه‌تر در خط حمله، نمی‌تواند در سطح جام جهانی برای خلق موقعیت از سوی تیم ملی ایران کافی باشد. یکی از دلایل اصلی این اتفاق، فقر تیم ملی و فوتبال ایران در خط میانیست. این موضوع باعث شد تا فوتبال ایران، از روند بازیسازی رایج در فوتبال امروز دنیا فاصله بگیرد. فوتبال ایران و لیگ معیوبی که سالانه به تعداد انگشتان دو دست، بازیکن جدید در حد و اندازه تیم ملی تولید نمی‌کند. این لیگ در سال‌های اخیر نتوانست هافبکی متناسب با ویژگی‌های مدرن دنیای فوتبال معرفی کند. این موضوع حالا گریبان‌گیر تیم ملی ایران نیز شده است.

افت محسوس عزت‌اللهی و اهمیت پست ۶ در ایران

همچنان در فوتبال، بازیکنان هجومی هستند که با به ثمر رساندن گل‌ها و حرکات انفجاری خود در لحظات حساس، نتایج مسابقات را تعیین می‌کنند. اما اگر بخواهیم به صورت فنی فوتبال را بررسی کنیم، باید پست شماره ۶ را یکی از مهم‌ترین پست‌های فوتبال در سال‌های اخیر بدانیم. بازیکنان پست ۶ در فوتبال امروز، باید توانایی بالایی در جایگیری جلوی خط دفاعی، کنترل و حمل توپ، به دست گرفتن جریان بازی و مهم‌تر از همه بازی‌سازی داشته باشند. به همین دلیل، بسیاری از باشگاه‌های بزرگ اروپایی بیش‌ترین هزینه خود را صرف خرید یک بازیکن در این پست می‌کنند.

شاید در مطلبی راجع به فوتبال ایران، اشاره به بازیکنی که برنده توپ طلا شد، چندان جالب نباشد. اما غیبت بازیکنی مثل رودری در ترکیب منچسترسیتی به خوبی ثابت کرد که داشتن یک بازیکن مطمئن در پست ۶، می‌تواند چه تاثیری روی کیفیت فنی تیم در بالاترین سطح داشته باشد. همانطور که اغلب نویسندگان تاکتیکی دنیای فوتبال، به اهمیت بالای نقش سرخیو بوسکتس در پازل تاکتیکی بارسلونای گواردیولا اذعان داشتند. تسلط مناسب بر جریان بازی و گردش توپ در نقاط مختلف زمین، بدون داشتن بازیکن مناسب در پست شش ممکن نیست. این موضوع تبدیل به یکی از معضلات بزرگ فوتبال ایران در این سال‌ها شده است.

کی‌روش و سیستم موفق‌ش در تیم ملی ایران

کارلوس کی‌روش در سیستم ۱-۴-۱-۴ موفق خود در فوتبال ایران، اعتماد و علاقه زیادی به سعید عزت‌اللهی داشت. بازیکنی که با فیزیک بدنی مناسب و تسلط هنگام مالکیت، می‌توانست در زمان مالکیت توپ وزنه مناسبی برای تیم ملی ایران باشد. اما نسخه این روزهای عزت‌اللهی، شباهت چندانی به آن جوان آینده‌دار حاضر در ترکیب کارلوس کی‌روش و حتی دراگان اسکوچیچ ندارد. کافیست که عملکرد عزت‌اللهی در دیدار رفت دور مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ مقابل کره جنوبی زیر نظر اسکوچیچ را با بازی‌های او در تیم ملی قلعه‌نویی مقایسه کنید. آنگاه متوجه افت فاحش تنها پست ۶ تخصصی سال‌های اخیر تیم ملی می‌شوید.

عزت‌اللهی یک بازیکن قابل‌اتکا در فاز بازی‌سازی بود و معمولا در دوئل‌های میانه میدان موفق عمل می‌کرد. اما حالا تبدیل به یک بازیکن نسبتاً کند که در زمان مالکیت توپ شد. نمی‌تواند ارزش افزوده چندانی برای تیم در فاز تهاجمی ایجاد کند، شده است. در جام ملت‌های آسیا ۲۰۲۳، عزت‌اللهی در هر بازی به طور میانگین ۵ پاس بلند صحیح به نام خود ثبت کرد. او با ۵۰ درصد پاس بلند صحیح پس از احسان حاج‌صفی که این روزها در تیم ملی حضور ندارد،

دومین بازیکن برتر ایران و پانزدهمین بازیکن برتر جام از این حیث بود. آماری که نشان می‌دهد کادر فنی تیم ملی، چندان روی عزت‌اللهی به عنوان بازیکن بازی‌ساز برای کنترل جریان بازی حساب نمی‌کنند. جالب اینکه در طول تورنمنت، تنها یک پاس از این پاس‌های عزت‌اللهی برای ایران تبدیل به موقعیت گل شدند. کم‌تر از امید ابراهیمی که در دو بازی پایانی تیم به ترکیب اصلی رسید. همچنین رضا اسدی که در دقیقه ۸۷ دیدار با هنگ‌کنگ و دقیقه ۸+۹۰ دیدار با امارات به زمین بازی آمد!

ایران در جام جهانی

فقر ایران در پست هافبک دفاعی

نکته دیگر در خصوص فقر پست شش در تیم ملی این است که عزت‌اللهی این روزها دیگر توان دوندگی سابق را ندارد. بنابراین کادر فنی تیم ملی برای بازی واکنش‌گرا مقابل ژاپن در جام ملت‌ها، مجبور به استفاده از امید ابراهیمی ۳۷ ساله در ترکیب تیم شد. عدم دوندگی کافی در خط میانی تیم ملی که در بازی‌های مقدماتی جام جهانی نیز به چشم می‌خورد. می‌تواند در سرعت بالای بازی جام جهانی تبدیل به یک مشکل بزرگ برای ایران شود.

همانطور که در سومین بازی جام جهانی ۲۰۲۲ مقابل آمریکا، تیم خسته و فرسوده ایران پس از خرج تمام قدرت فیزیکی خود، برای پیروزی مقابل ولز، کاملا قافیه را در میانه میدان به یانکی‌ها باخت. بازیکنان خط میانی آمریکا به راحتی می‌توانستند در یک‌سوم میانی زمین، کار بازیسازی را انجام دهند. به طوری که وستون مک‌کنی و یونس موسا، توانستند یکی از بهترین بازی‌های ملی دوران بازی خود را تجربه کنند.

نکته نگران‌کننده این است که فعلا در این پست، لیگ ایران نتوانسته بازیکنی استانداردتر از عزت‌اللهی که تجربه بازی ملی مناسبی را هم دارد تولید کند. چهره‌هایی مانند محمد قربانی و محمد کریمی که در تیم‌های باشگاهی خود عملکرد بدی نداشتند. اما آن‌ها هنوز تجربه ملی لازم را به دست نیاوردند. باید دید در یک سال منتهی به جام جهانی، قلعه‌نویی چطور این بازیکنان را وارد چرخه تیم ملی خواهد کرد. هر چند که احتمال اینکه این بازیکنان در ساختار فعلی تیم ملی و با توجه به توانایی خود چیزی بیش‌تر از عزت‌اللهی به تیم ملی در زمان مالکیت توپ اضافه کنند، چندان بالا نیست.

پست ۸، دردسر بزرگ یوزها

چالش اصلی تیم ملی و به طور کلی فوتبال ایران نه در پست ۶، که در پست ۸ آغاز می‌شود. جایی که ایران نتوانست بازیکنان زیادی را در خط میانی پرورش دهد که توانایی پوشش حجم وسیعی از زمین بازی را داشته باشند. همچنین چه به عنوان بازیکن طراح و موثر در یک‌سوم دفاعی حریف و چه به عنوان یک بازیکن تخریبی و مفید در ساختار دفاعی تیم، نقش موثری را برای ایران ایفا کنند.

در جام ملت‌های ۲۰۱۹ و در زمان مصدومیت سعید عزت‌اللهی، کارلوس کی‌روش نقش بازیکن پست ۶ را به امید ابراهیمی محول کرد. وحید امیری به عنوان هافبکی دونده با قدرت حمل توپ مناسب، توانست به خوبی از پس این مسؤولیت برآید. کیفیت امیری همچنین آزادی عمل مناسبی به اشکان دژاگه پا به سن گذاشته در جام ملت‌های ۲۰۱۹ داد. تا با میزان دوندگی کم‌تر و شرح وظایف نه‌چندان پیچیده، نقش مهمی در فرآیند بازی‌سازی تیم ملی ایران نشان دهد. امیری در دوران دراگان اسکوچیچ نیز با وجود آرایش‌های مختلفی که تیم مربی کروات به خود گرفت. در پست‌های مختلفی به میدان رفت و در همین پست ۸، به خوبی توانست مهره موثری در فاز تهاجمی و تدافعی باشد (مانند دیدار برگشت با سوریه در مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲).

عدم وجود بازیکن موثر در خط هافبک

با بالارفتن سن وحید امیری و خارج شدن این بازیکن از چرخه دعوت به تیم ملی اما همراهی یک بازیکن کارگر و دونده در پست ۸ به یک مشکل بزرگ برای تیم ملی تبدیل شد. این موضوع به خوبی در بازی‌های مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۶ قابل مشاهده است. قلعه‌نویی در این مسابقات معمولا از سامان قدوس در این پست استفاده کرد. که با توجه به حضور در بالاترین سطح فوتبال دنیا و تمرینات مدرن، توانایی بازی‌سازی نسبتاً خوبی دارد. در شناسایی نقاط کور خط دفاعی رقبا برای ایجاد موقعیت عملکرد نسبتاً خوبی نشان می‌دهد.

به طور مثال او در گل نخست ایران به امارات در بازی روز ۳۰ اسفند که یکی از بهترین لحظات تیم امیر قلعه‌نویی در مقدماتی جام جهانی بود. به خوبی جای‌گیری درست سردار آزمون را شناسایی کرد. در دیدار با ازبکستان با وجود اینکه نمایش چندان خوبی نداشت، توانست با یک پاس زیرکانه سردار را در یک موقعیت تک به تک قرار دهد. با وجود نمره قابل‌قبول قدوس در فاز خلق موقعیت، ایراداتی در بازی او وجود دارد. که نمی‌توان او را یک بازیکن مطمئن برای رفع مشکلات ایران در خط میانی قلمداد کرد.

ارتباط قدوس با وینگرها در کانال‌های کناری که مهم‌ترین مهره‌های بازی هجومی قلعه‌نویی هستند چندان برقرار نیست. این بازیکن در فاز تدافعی نیز با وجود نقش‌هایی که در برنتفورد داشت، چندان نمی‌تواند برای ایران موثر عمل کند. تأخیر در عقد قرارداد حرفه‌ای و کوچ او از سطح اول فوتبال جهان به لیگ امارات هم مزید بر علت شد. تا بازیکن سابق تیم ملی سوئد، آن شادابی لازم برای پوشش تمام نقاط زمین به عنوان بازیکن پست ۸ را نداشته باشد. حالا چاره کار کجاست؟ شاید پایان لجبازی و یک آشتی‌ مسالمت‌آمیز بین امیر و احمد!

نوراللهی، گزینه در دسترس برای تیم ملی ایران

احمد نوراللهی که بیش از یک سال است به دلایل غیرفنی جایی در لیست تیم ملی ایران ندارد، فعلا بهترین گزینه برای پر کردن خلاء یک بازیکن پست ۸ در ترکیب ایران است. نوراللهی حداقل در سطح لیگ امارات و باشگاه الوحده، توانست به عنوان یک بازیکن رابط در خط میانی موفق عمل کند. همچنین معیارهای لازم برای حضور در ترکیب تیم ملی اعم از دوندگی بالا، حضور موثر در دوئل‌ها، حضور موثر در ساختار دفاعی تیم در زمان مالکیت حریف و همینطور توانایی ایجاد موقعیت از طریق ارتباط با بازیکنان کناری تیم را دارد.

نوراللهی، همچنان تاثیرگذار مانند گذشته

همانطور که در هر سه بازی جام جهانی ۲۰۲۲ و پیش از کنار عدم انتخاب او در ترکیب توسط قلعه‌نویی، به او اعتماد شد. او در ۸۰ دقیقه حضور مقابل ولز، سه دفع توپ، ۴ قطع توپ، ۸ بازپس‌گیری توپ را به نام خود ثبت کرد و تنها یک بار از بازیکنان رقیب دریبل خورد. هر چند که با بالاتر رفتن سن نوراللهی، شاید این بازیکن کیفیت آن روزها و حتی فصل ۲۰۲۳/۲۰۲۴ فوتبال امارات را نداشته باشد اما همچنان به عنوان یک مهره تاثیرگذار در الوحده و به عنوان کاپیتان تیم، روی او حساب باز می‌کنند.

خلا نوراللهی، جایی که خالی ماند

به تابستان ۱۴۰۰ برمی‌گردیم، جایی که پرسپولیس در پنجره نقل و انتقالات تابستانی احمد نوراللهی را از دست داد و یحیی گل‌محمدی، به دنبال پر کردن جای خالی او در ترکیب تیمش بود. نوراللهی با توانایی حمل توپ و حضور موثر در نیم‌فضاها و سپردن توپ به وینگرها برای ارسال زودهنگام در زمان حمله، یکی از موثرترین بازیکنان پرسپولیس در فاز بازی‌سازی محسوب می‌شد. برای پر کردن جای خالی او، گل‌محمدی تصمیم به استفاده از رضا اسدی و تغییر در شرح وظایف میلاد سرلک گرفت اما هیچکدام از این دو اقدام، برای پرسپولیس موثر نبودند و در پایان فصل، استقلال قهرمانی لیگ را کسب کرد.

شاید نوراللهی، آن کیفیت قدوس در ارسال پاس‌های کلیدی را نداشته باشد اما کیفیت قابل‌قبول در ضربات شروع مجدد و شوت‌زنی، ویژگی‌های مثبتی‌ست که نوراللهی می‌تواند به ترکیب تیم ملی ایران اضافه کند. با این حال مشکلات فنی تیم ملی در فاز تهاجمی، فقط محدود به یک بازیکن نیست و حضور بازیکنی مانند احمد نوراللهی که به تدریج وارد سال‌های پایانی دوران بازی خود می‌شود نمی‌تواند به تنهایی حلال مشکلات ایران باشد.

تجربه یک جام جدید

چالش‌های فنی تیم ملی ایران تنها به خط میانی محدود نمی‌شود. البته باید این نکته را در نظر داشت که تیم ملی، زیر نظر قلعه‌نویی چه در جام ملت‌ها و چه در مقدماتی جام جهانی، نکات مثبت زیادی داشت که شاید در رسانه‌ها چندان به آن توجه نمی‌شود. با این وجود معمولا در سال منتهی به جام جهانی، معمولاً بررسی ضعف‌های تیم ملی چه در بازی‌های رسمی و چه در بازی‌های تدارکاتی، بیشتر مورد توجه رسانه‌ها قرار می‌گیرد.

جام جهانی پیش رو با توجه به فرمت جدید برای ایران یک تجربه جدید خواهد بود. تیم ملی در دوره‌های قبلی و با مربی‌ای به نام کی‌روش که با استراتژی‌های دفاعی خود مشهور است، در جام جهانی مجبور به بازی واکنش‌گرا بود و با این شیوه، ایران در فاز هجومی چندان توجهی به گردش توپ و بازی مالکانه در پروسه آماده‌سازی نداشت. در بحث خلق موقعیت، بیشتر تمرکز تیم روی بازی روبه‌جلو، انتقال سریع توپ و ایجاد خطر از طریق ضدحملات بود. به همین دلیل گاهی بازی ایران در مصاف با رقبای آسیایی، چندان باب میل هواداران فوتبال نبود. چرا که کی‌روش، تیم ملی را برای حضور در جام جهانی ساخت و ایران نمی‌توانست آن بازی مالکانه دلخواه و تماشاگرپسند را مقابل رقبای ضعیف‌تر آسیایی پیاده کند.

زمان موعود فرا رسید؟

در این جام جهانی که ما چندان شناختی از شکل برگزاری آن با ۴۸ تیم نداریم اما شرایط تغییر کرده است. ایران با توجه به رده‌بندی فیفا، در سید دوم حضور خواهد داشت. حداقل در یک بازی و شاید در دو بازی، مجبور به ارائه یک بازی کنش‌گرا و مالکانه باشد. البته که همه چیز به قرعه‌کشی نهایی بستگی دارد اما کادر فنی تیم ملی، باید تمام سناریوهای ممکن را پیش‌بینی کند. باید توجه کرد که این موضوع مختص به ایران نیست. یکی از چالش‌های بزرگ و همیشگی فوتبال آفریقا و آسیا، تفاوت نحوه تیم‌سازی کشورهای مختلف این دو قاره برای جام جهانی و جام ملت‌ها در فاصله زمانی کم‌تر از یک سال است.

زمانی‌که تیمی واکنش‌گرا و متمرکز بروی دفاع را برای حضور در جام جهانی می‌سازید، در جام ملت‌ها دچار مشکل خواهید شد و بالعکس. شرایط ژاپن در جام ملت‌های ۲۰۲۳ و ناتوانی این تیم در خلق موقعیت برابر دفاع لوبلاک رقبای آسیایی از جمله عراق و ایران. حذف هر پنج نماینده آفریقا در جام جهانی ۲۰۲۲ پیش از مرحله یک‌چهارم نهایی جام ملت‌های ۲۰۲۳ آفریقا، خود گویای این موضوع است.

ساختار غلط

مطلبی که در خصوص فقر فوتبال ایران در خط میانی نوشته شد. بیش‌تر زمانی کاربرد دارد که تیم، به دنبال به نمایش گذاشتن یک بازی کنش‌گرا و مالکانه باشد. موضوعی که فوتبال ایران در شرایط فعلی چندان چشم‌انداز مثبتی در آن ندارد. در این شرایط، نمی‌توان همه چیز را گردن کادر فنی تیم ملی فوتبال یا بازیکنان انداخت.

ساختار تولید بازیکن در فوتبال ایران سال‌هاست به یک ساختار معیوب تبدیل شده است. همچنین نمی‌توان از یک لیگ ناکارآمد و معیوب با مربیانی که چندان آشنایی زیادی با فوتبال روز دنیا ندارند، انتظار یک تیم ملی متفاوت را داشت. چالش بزرگ تیم ملی ایران، قطعا پس از پایان جام جهانی ۲۰۲۶ و جام ملت‌های ۲۰۲۷ و با خداحافظی بخش بزرگی از نسل مسن فعلی آغاز خواهد شد. این تغییر نسل، نیاز به یک جسارت در بخش فنی فدراسیون و کادر فنی تیم ملی دارد؛ جسارتی که این روزها، در محتاط ترین امیر قلعه‌نویی نیست.

فوتبال و جنبش‌های سیاسی در باسک: روایت‌گر هویت و مقاومت

امیررضا قاسمی، فوتبال‌لب – در قلب منطقه باسک، فوتبال فراتر از یک بازی ساده است. این ورزش به زبانی زنده و پرشور برای بیان هویت، مقاومت و آرمان‌های سیاسی و اجتماعی مردم تبدیل شد. در این پست وبلاگی به بررسی چگونگی پیوند بین فوتبال و جنبش‌های سیاسی در این منطقه می‌پردازیم.

تیم ملی باسک

ریشه‌های تاریخی: فوتبال به عنوان صدای بی‌صدایان

در دوران دیکتاتوری فرانکو، باسک با محدودیت‌های شدیدی در حفظ زبان و فرهنگ خود مواجه بود. در این میان، فوتبال به عنوان تنها جایی که مردم می‌توانستند آزادانه هویت بومی خود را ابراز کنند، ظهور کرد. باشگاه‌هایی همچون آتلِتیک بیلبائو با سیاست «Cantera» (تاکید بر استعدادهای محلی) توانستند به نمادی از مقاومت و خودکفایی تبدیل شوند. جایی که هر گل و هر پیروزی پیامی از سرکوب شکسته شده و آزادی رو به نمایش می‌گذارد.

استادیوم به عنوان میدان مبارزه

در باسک، استادیوم‌ها تنها محل برگزاری مسابقات نیستند؛ آن‌ها به میادینی برای ابراز نظر تبدیل شده‌اند. هواداران باسکی در هر بازی حساس، با شعارهایی همچون «باسک تا ابد» و «آزادی واقعی»، نه تنها تیم خود را حمایت می‌کنند بلکه پیامی قوی از هویت و مقاومت به نهادهای مرکزی می‌رسانند. هنر خیابانی، گرافیتی‌های پررنگ و نمایش نمادهای بومی در اطراف استادیوم‌ها، این پیام‌ها را تکمیل می‌کنند.

باسک

تحول پس از دیکتاتوری: آزادی و نوآوری

پس از سقوط فرانکو، باسک شاهد دوره‌ای از بازگشایی فرهنگی و سیاسی بود. باشگاه‌های باسکی فرصت یافتند تا هویت بومی خود را با آغوش بازتری به نمایش بگذارند. در کنار پذیرش مدرنیته و ورود سرمایه‌های خارجی، آن‌ها تلاش کردند تا ارزش‌های اصیل و محلی را حفظ کنند. این تعادل میان مدرنیت و سنت، نقطه قوتی است که همچنان هواداران باسکی به آن افتخار می‌کنند.

چالش‌ها و فرصت‌های پیش رو در باسک

با وجود روح مقاومت و تاریخ پربار، فوتبال این منطقه امروزه با چالش‌های جدیدی مواجه است:

جهانی‌شدن: ورود بازیکنان و سرمایه‌های خارجی ممکن است به مرور زمان هویت محلی را تحت تأثیر قرار دهد.

تغییرات اقتصادی و سیاسی: قوانین ورزشی و فشارهای اقتصادی می‌تواند زمینه‌ای برای ناآرامی‌های اجتماعی ایجاد کند.

اما در عین حال، این شرایط فرصت‌هایی برای نوآوری، تقویت مشارکت هواداران و استفاده از فناوری‌های نوین در ترویج فرهنگ بومی فراهم می‌آورد.

در باسک، فوتبال چیزی فراتر از یک ورزش!

فوتبال در باسک تنها یک ورزش نیست؛ این پدیده‌ای فرهنگی و سیاسی است که روایتگر مبارزه برای حفظ هویت، آزادی و عدالت است. هر بار که هواداران باسکی وارد استادیوم می‌شوند، داستانی از گذشته‌های پر از درد و تلاش برای فردایی بهتر روایت می‌شود. در این تقاطع بین ورزش و سیاست، فوتبال به مثابه پلی برای انتقال آرمان‌های بلند انسانی عمل می‌کند.

در نهایت، داستان فوتبال باسکی نشان می‌دهد که چگونه عشق به بازی می‌تواند به ابزاری قدرتمند برای مقاومت و تغییر اجتماعی تبدیل شود. این داستان همچنان الهام‌بخش نسل‌های آینده در جستجوی عدالت و حفظ فرهنگ بومی خواهد بود.

درخشش با هدایت کریزی گنگ؛ دوران کوتاه شکوه ویمبلدون اف سی

امیررضا قاسمی، فوتبال‌لب – در دوران فوتبال انگلیس، «ویمبلدون» به‌عنوان نمادی از روحیه مبارزه، جسارت و نوآوری شناخته می‌شد؛ دوره‌ای که به «دوران کریزی گنگ» معروف شد. این مقاله به بررسی تحولات، ویژگی‌ها و میراث این تیم افسانه‌ای می‌پردازد.

ویمبلدون از کجا خلق شد؟

ویمبلدون، باشگاهی که در اوج موفقیت‌هایش در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ میلادی توانست جایگاه ویژه‌ای در تاریخ فوتبال انگلیس کسب کند. این تیم با شیوه بازی جسورانه و غیرمتعارف خود، تماشاگران و منتقدان را شگفت‌زده کرد. اصطلاح «کریزی گنگ» نه تنها بیانگر سبک زندگی و رفتارهای متفاوت بازیکنان بود. بلکه منعکس‌کننده فلسفه‌ای بود که در زمین بازی به کار گرفته می‌شد. فلسفه‌ای که بر اعتماد به نفس، تیمی بودن و چالش‌پذیری در برابر قدرت‌های بزرگ‌تر تاکید داشت.

تاریخچه پیدایش روحیه کریزی گنگ

قهرمانی ویمبلدون

ویمبلدون از آغاز فعالیت خود با روحیه‌ای متفاوت وارد عرصه فوتبال شد. در سال‌های ابتدایی، این تیم با سرمایه‌گذاری‌های کم و امکانات محدود، توانست با استفاده از استعدادهای بومی و تمرکز بر روحیه تیمی، به موفقیت‌های چشمگیری دست پیدا کند. با گذر زمان، ترکیب بازیکنانی که شخصیت‌های متفاوت و گاه عجیب و غریب داشتند، منجر به شکل‌گیری اصطلاح «کریزی گنگ» شد. این نام، به نوعی نشانی از شور و هیجان، جسارت در برخورد با مخالفان و عدم ترس از چالش‌های بزرگ بود.

ویژگی‌های منحصربه‌فرد سبک بازی ویمبلدون

ویژگی‌های بارز دوران کریزی گنگ شامل تاکتیک‌های دفاعی محکم، حملات سریع و اجرای ضربات پنالتی با روحیه جنگجویی بود. برخلاف تیم‌های سنتی که بر روی بازی مدون و ساختاری تمرکز داشتند، ویمبلدون با بازی فیزیکی و مقاومت بالا، توانست بر غول‌های فوتبال انگلیس چیره شود. بازی‌های این تیم همیشه با ضربان قلب بالا و شور تماشاگران همراه بود و همین امر موجب شد تا روحیه تیم به یک افسانه تبدیل شود.

لحظات به‌یادماندنی و مسابقات سرآشوب

ویمبلدون در برابر لیورپول

شکوه واقعی دوران کریزی گنگ زمانی رقم خورد که ویبلدون در سال ۱۹۸۸ موفق به کسب قهرمانی در جام حذفی انگلستان شد. در فینال این رقابت، تیمی که با استعداد و ارادهٔ آهنین خود از پیش تعیین‌شده‌ها عبور کرده بود، موفق شد Liverpool را به چالش بکشد و پیروزی بزرگ به دست آورد. این موفقیت نه تنها نقطه عطفی در تاریخ باشگاه بود، بلکه نشان داد که روحیه و اتحاد تیمی می‌تواند از هر مانعی عبور کند.

تاثیر و میراث در دنیای فوتبال

دوران کریزی گنگ نه تنها تأثیری عمیق بر بازی ویمبلدون گذاشت، بلکه الهام‌بخش نسل‌های بعدی نیز بود. سبک بازی و نگرش این تیم به فوتبال، نشان داد که با وجود منابع محدود و فشارهای اقتصادی، اراده و تیمی بودن می‌تواند به موفقیت‌های بزرگ منجر شود. این فلسفه، در طول زمان الگویی برای سایر باشگاه‌ها و حتی برای مربیان جوان به شمار آمد.

داستان ویمبلدون

ویمبلدون

داستان ویمبلدون در دوران کریزی گنگ، داستانی از شور، امید و مبارزه است؛ داستانی که نشان می‌دهد در دنیای فوتبال، هیچ چالش و مانعی غیرقابل عبور نیست. این دوره نه تنها در ذهن هواداران به عنوان نمادی از اراده و فداکاری ثبت شده است، بلکه یادآور می‌شود که در هر زمانی، روحیه تیمی و اعتماد به نفس می‌تواند معجزه‌ای به پا کند.

با مرور این مقاله، می‌توان دریافت که چگونه یک تیم با شرایط محدود توانست تاریخ را رقم بزند و به یکی از افسانه‌های واقعی فوتبال انگلیس تبدیل شود. داستان ویمبلدون و کریزی گنگ، درس بزرگی است برای هر کسی که باور دارد با اتحاد و تلاش می‌توان به قله‌های موفقیت دست یافت.