امیرحسین مرادی، فوتبال لب – در دنیای به دور از جنگ موشکها، جنگی به نام فوتبال در جزیره بین کلوپ، آرتتا و گواردیولا رخ میدهد!
حالا با شکست شاگردان کلوپ و توپچیها همراه آرتتا جوان، بار دیگر کورسوی امید به سراغ شاگردان گواردیولا و هواداران منچسترسیتی آمده و حال با به دست آوردن رتبه اول، سیتیزنها خودشان را دوباره شانس اول قهرمانی میدانند!
وقتی کلوپ بنزین تمام کرد!
کلوپ حالا بعد از شکست مقابل آتالانتا در آنفیلد و از دست رفتن شانس صعود به مرحله بعدی لیگ اروپا و شاید قهرمانی در این جام، حالا با شکستی دیگر در جزیره، شاید تا حدودی یک جام دیگر را از دست میدهد!
یورگن کلوپ بعد از شکست در آنفیلد در کنفرانس خبری بعد بازی با کریستال پالاس در هنگامی که بسیار ناراحت و عصبی بود. او افزود: اگر قرار است باز هم مثل نیمه اول این مسابقه بازی کنیم، چرا باید برنده لیگ بشویم؟ حس خیلی مزخرفی دارم و زمان میبرد تا آن را هضم کنم!
همچنین شاگردان مایکل آرتتا بعد از یک بازی دشوار در ورزشگاه امارات مقابل بایرن مونیخ و تساوی مقابل این تیم، پنج روز بعد باز هم در خانه جدال حساس و سرنوشتسازی مقابل آستونویلا برگذار کرد.
با شکست مقابل این تیم، صدر جدول لیگ جزیره را در این مقطع حساس در این لیگ را دو دستی تقدیم منچسترسیتی کرد!
آرتتا بعد از بازی در کنفرانس خبری گفت :شاید ما به اندازه کافی خوب نیستیم که جام را ببریم و قهرمان لیگ برتر شویم. ما تیم بزرگ و متحدی هستیم. باخت و توقف در فوتبال عادی است. ما تا پایان فصل، تمام تلاش خود را انجام میدهیم تا به موفقیت دسترسی پیدا کنیم.
حالا با این وضعیت باید دید که در هفتههای باقی مانده فوتبال اروپا چه سرنوشتی در انتظار این دو تیم ریشهدار انگلیسی است؟
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
زیدان با وجود اینکه بعد از رئال مادرید مربی تیمی نشد، اما هنوز هم رئال مادرید زیزو، یکی از بهترین تیمهای دهه اخیر به شمار میرود.
محمدرضا حیدری; فوتبال لب- تنها 10 ماه پس از استعفا، زین الدین زیدان به جایگاه خود بر روی نیمکت رئال مادرید بازگشت. جولن لوپتگی و سانتیاگو سولاری پیش از بازگشت زیدان، دورههای کوتاهی را به عنوان سرمربی کهکشانیها سپری کردند و احساس ثباتی که رئال نیاز داشت را، نتوانستند در باشگاه حفظ نمایند.
بحران در کهکشانی ها
با این حال، او به تیمی بازگشت که با رفتن کریستیانو رونالدو به یوونتوس، ضعف عظیمی را حس میکرد. اما این بار خواسته مدیریت از او، تفاوتی اساسی داشت. تیم پرمهره تا حدودی از اوج دور و جایگزین آن، از او خواسته شد تا بر دوره بلند مدت و جوانسازی نظارت کند و این انتقال نسل را برعهده گرفته و توسعه دهد. این موضوع یک قهرمانی دیگر در لیگ به دنبال داشت؛ تا اینکه زیدان دوباره در ماه می 2021 از رئال جدا شد. شاید مهمتر از آن، نظارت او بر پیشرفت مداوم مارکو آسنسیو، فدریکو والورده و وینیسیوس جونیور بود. بازیکنانی که انتظار میرفت تیم جدید را رهبری کنند. رئال پس از استعفای مجدد او در بیانیهای اعلام کرد:
زیدان یکی از نمادهای بزرگ رئال مادرید است. میراث او فراتر از آن چیزی است که به عنوان مربی و بازیکن در باشگاه ما به دست آورده است.
سبک بازی
انتخابها و عملکرد ثابت تیمی، الهام بخش بسیاری از موفقیتهای رئال در اولین دوره مربیگری زیدان بود. برای مثال، برای هر دو فینال لیگ قهرمانان 2017 و 2018، او از یک ترکیب یازده نفره یکسان استفاده کرد. اندک تفاوت اما، نقش اصلی ایسکو در سال 2018 بود.
اولویت زیدان همچنین، استفاده از بهترین بازیکنان خود تا زمان تاثیرگذاری مثبت در نقشهای اصلی آنهاست. رونالدو شاید یکی از بهترین مهاجمین داخل محوطه جریمه جهان، در دورهای بود که رئال تحت سرمربیگری زیزو قرار داشت. بنابراین او از نقش خود به عنوان یک مهاجم چپ، با تغییر رول به عنوان مهاجم مرکزی به کار گرفته شد و با کمک به بنزما و موقعیت سازی مناسب او، موقعیت شوتزنی را برای خود فراهم مینمود.
بنزما نیز از این تغییر پیشرفت کرد. به ایسکو آزادی عمل داد تا از نقش خود به عنوان پست 10 رئال خلاص شود. این موضوع باعث شد تا بازیکن اسپانیایی، مرتباً با بازیکنانی که از عرض استفاده میکردند جابجا شده و ایجاد فضا نماید. همچنین این تغییر رول، اغلب به رونالدو فضای بیشتری در مناطق میداد. انجام این کار او همچنین، به برتری نفری در برخی شرایط، در مناطق مختلف کمک میکرد. استفاده از این تغییرات، منجر به تسلط رئال بر موقعیتها و فضاها، در زمان مالکیت توپ تحت هدایت زیزو شد.
تغییر هنگام بازگشت
پس از بازگشت زیدان، استفاده از نقاط مختلق زمین در اولوبت تاکتیکی تیم قرار گرفت. جدایی رونالدو باعث شد تا بنزما نقش متفاوتی را ایفا کند و دوباره در 4-3-3 قرار گیرد. او گاهی از پست اصلی خود تغییر رول میداد تا به میانه زمین بیاید. او در پخش توپ، همچنین شکست خطوط دفاعی حریف و تسلط بیشتر بر یک سوم میانی کمک میکرد. اما اغلب از او در کنار رونالدو به بهترین نحو مورد استفاده قرار میگرفت. بسیاری از کسانی که به رئال آمدند از جمله، ادن هازارد، رودریگو و وینیسیوس، اغلب در بهترین حالت خود در پست وینگر به تیم کمک میکردند. در زمان حمله، ترکیبی آنها با اوورلب مارسلو، کارواخال، لوکاس وازکز و فرلاند مندی، که مدافعان کناریشان بودند، باعث فضاسازی و ایجاد موقعیت بر روز خطوط کناری و همچنین نفوذ به داخل محوطه حریف میشد.
وظایف هافبکهای میانی نیز به شکلی ظریف تغییر کرد. دو نفر از میان تونی کروس، کاسمیرو و لوکا مودریچ معمولاً دبل پیوت تشکیل میدادند، همانطور که در سه قهرمانی متوالی لیگ قهرمانان اروپا انجام دادند. اضافه شدن والورده در آن پستها نیز، فضای بیشتری را در اطراف بنزما ایجاد کرد. همچنین برای ترکیب در شرایط نیاز به فضای بیشتر، از ایسکو استفاده میشد، همانطور که او قبلا در تغییر فورمیشن رئال به چهار چهار دو از خود نشان داد. هافبکهای مرکزی نیز از فضا استفاده مینمودند و با ورود به محوطه جریمه حریف، ایجاد موقعیت گلزنی میکردند. معمولاً از طریق فضای مابین مدافعین این نفوذ صورت میگرفت. این موضوع باعث تقسیم تعداد گلها میان همه اسکواد میشد و دیگر خبری از کانونی به نام کریستیانو رونالدو وجود نداشت.
زیدان در هنگام پرس و دفاع
میزان اوورلب مدافعان کناری رئال، اهمیت فزایندهای به تعادل دفاعی آنها میدهد. کروس، مودریچ و کاسمیرو اغلب در تغذیه مهاجمان، عالی عمل میکردند. وقتی حملات شکست میخورد، با پرسی سریع در مقابل مدافعان مرکزیشان ترکیب میشدند تا تلاش برای حمله از روی ضد حمله را خنثی کنند.
هنگامی که آنها چهار چهار دو خود را اتخاذ کردند، موقعیت کروس به سمت چپ و مودریچ به سمت راست، به این معنی بود که نقضههای بسیاری از میانه زمین شگل میگیرند. همچنین فضا و آزادی عمل بیشتری در بین مهاجمان بوجود میآمد. کروس و مودریچ مغز متفکر تمام نقشههایی بودند که توسط مهاجم مربوطه ادامه مییافت و یک مدافع کناری با اوورلب در یک سمت و ایسکو در سمت دیگر داشت. این دو هافبک که توسط کاسمیرو همیشه حمایت میشدند، در مواقعی که حریف پیش میرفت، به طور موثر دفاع می کردند. وجود این دو مدافع کناری، کمک اساسی برای کهکشانیها بود و تقریبا در تمام نقشههای تیمی نقش داشتند.
تغییر زیدان به ۳ مهاجم
بازگشت آنها به 4-3-3 در نهایت به تغییر رویکرد ضد پرس آنها کمک کرد. رئال همچنان به شدت و به همان اندازه به پرس ادامه داد و همچنان این کار را با پنج نفر شروع میکرد. مدافعان کناری آنها در هنگام بازی در پشت خط میانی، کمتر از آنچه که لازم بود نفوذ میکردند، بنابراین حریفان احتمالاً پاسهای بلند میدادند، که منجر به بازپسگیری مالکیت رئال در زمین خودی میشد، در حالی که زمانی میتوانستند خیلی نزدیک به دروازه حریف این پرس و بازپسگیری را انجام دهند.
از طریق وینگرها، توپ را به مرکز زمین منتقل میکردند.در ادامه هافبکهای میانی وظیفه انتقال توپ از طریق فضای میان مدافعین مرکزی را برعهده داشتند. در حالی که پیش از آن، موج دوم حمله، توسط فولبکهای پیش تاخته و شماره 10 آنها شکل میگرفت. بنابراین آنها چهار نفر بیشتر از قبل در موج بعدی و همچنین بازپسگیری توپ داشتند. دفاع بدین صورت بود که پس از رد شدن توپ، مدافعین مرکزی با کمک هافبکها، فضاها را میبستند و با پرس به موقع، شرایط را به نفع خود تغییر میدادند.
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – بایرن لورکوزن ژابی آلونسو، درست در شبهای فروپاشی باواراییها در لیگ کشاورزان، دست به یک شاهکار زد!
لورکوزنیها موفق شدند بعد از 30 سال دوباره طعم جام را بچشند و با آلونسو قهرمان بوندسلیگا آلمان شوند!
ماشین آلمانیِ ژابی آلونسو بدون دادن حتی یک امتیاز در پنج هفته پایانی، به سلطه 12 ساله بایرن مونیخ رو پایان داد.
لورکوزن با برد ۵-۰ مقابل وردربرمن، دست نیافتنی شد و برای اولین بار در تاریخ باشگاه قهرمان بوندسلیگا شد!
لورکوزن به اولین تیمی تبدیل شد که با 29 بازی بدون باخت در یک فصل، قهرمانیاش را قطعی میکند.
آنها با 25 برد و 4 مساوی تا این مقطع از فصل توانستند قهرمانی خود را مسجل کرده و تنها 5 هفته دیگر با قهرمانی بدون باخت فاصله دارند!
حالا ژابی آلونسو، سرمربی جوان اسپانیایی که چندی پیش در کنفرانس خبری خود اعلام کرده بود که فصل بعد هم در لورکوزن میماند، کار بسیار دشواری را برای حفظ تیم موفق امسال خود برای سال آتی دارد.
بازیکنانی همچون وریتز، گریمالدو و پالاسیوس و… با درخشش در این فصل، قطعا کار سختی برای جذب این بازیکنان در فصل بعد دارند!
خیابان ژابی آلونسو، نامی که هواداران لورکوزن پس از قهرمانی تاریخی بر خیابانی که به استادیوم بای آرنا منتهی میشود گذاشتند تا از زحمات سرمربی خود تقدیر کنند!
ژابی آلونسو پس از قهرمانی تاریخی گفت :
این یک لحظه بسیار ویژه برای باشگاه است. قهرمانی در بوندسلیگا برای اولین بار در 120 سال گذشته دستاورد بسیار خاصی است. بازیکنانم عالی هستند، آنها یک تیم برتر هستند. به همه آنها خیلی افتخار میکنم. برای من افتخاری بود که در لورکوزن کار کنم. از همه شما برای حمایت باورنکردنی در طول فصل متشکرم. قهرمانی آلمان را داریم و حالا به دنبال چیزهای بیشتر هستیم.
همچنین بایرن مونیخ بجای انتشار بیانیه و آوردن بهانه با جمله ” شما مارا به وجد آوردید “ به تعریف تمجید از لورکوزنیها پرداخت!
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
رودری به عنوان بازیکنی در قالب بوسکتس وارد منچسترسیتی شد اما در سال های اخیر اعداد تهاجمی باورنکردنی را ثبت کرد.
محمدرضا حیدری؛ فوتبال لب- شاید به این دلیل است که او اسپانیایی است. شاید این احترامی است که پپ گواردیولا برای او قائل است. به احتمال زیاد، به این دلیل است که او یک هافبک میانی برنده سه گانه، سقوط ناپذیر و توپگیر است.
رودری در طول دوران حرفه ای خود با سرخیو بوسکتس اسطوره بارسلونا مقایسه شده است.
از نظر سبک، البته، شباهت های زیادی وجود دارد. اما حقیقت این است که در حالی که رودری به سیتی آمد تا سوراخ بوسکتس شکل در پازل گواردیولا را پر کند. او به چیزی کاملاً متفاوت تبدیل شد.
او همچنان یک توپگیر نخبه است و هنوز هم در محوطه مقابل مدافعان تیمش رژه می رود. مالکیت توپ را بالا می برد و آن را بین مهاجمان تقسیم می کند. او همچنان مرتباً توپ را از خط دفاعی خارج میکند و نقشی کلیدی در ترکیب سیتی بازی میکند.
اما عملکرد هجومی او در این فصل افزایش چشمگیری داشته است. رودری با یک گل و یک پاس گل در پیروزی 4-1 مقابل استون ویلا و یک پاس گل دیگر در پیروزی 4-2 در کریستال پالاس ، تعداد گل های خود را در این فصل به 14 رساند.
بهتر از خیلی ها
او با هفت گل و هفت پاس گل، در رده شانزدهم لیگ برتر از نظر تعداد گلزنیها قرار دارد. در این فصل، او به طور مستقیم به گل های بیشتری نسبت به مارتین اودگارد (13)، نیکلاس جکسون (12)، برونو فرناندس (12)، لوئیس دیاز (12)، برناردو سیلوا (10) و دژان کولوسفسکی (9) کمک کرد. این لیست ادامه دارد.
بوسکتس چیزهای زیادی بود – از جمله استعدادی نسلی که الهام بخش نسل بعدی هافبک های دفاعی بود – اما او هرگز تهدیدی برای گل نبود. او در 481 بازی حرفه ای خود در لالیگا، تنها 11 گل به ثمر رساند.
رودری زمانی که برای اولین بار به سیتی نقل مکان کرد، بیشتر از این نوع بازیکن بود. او در 97 بازی خود در لالیگا برای ویارئال و اتلتیکو مادرید، تنها 4 گل به ثمر رساند و میانگین 0.9 شوت در 90 دقیقه بازی را به ثمر رساند. در سه فصل کامل حضورش در اسپانیا، میانگین کمتر از یک لمس در محوطه حریف به ازای هر 90 نفر بود.
این در سیتی ادامه یافت، جایی که او در اولین فصل حضورش، تنها سه گل به ثمر رساند. میانگین 0.9 شوت و 1.0 لمس در محوطه جریمه حریف در هر 90 ضربه داشت.
بیشتر از یک هافبک دفاعی
تاثیرات او در محوطه حریف فصل به فصل افزایش یافته است و در فصل 2023-2024 عدد 2.8 در 90 است. او تعداد پاسهای بیشتری در یک سوم پایانی (13.8)، داشتن ضربات (2.1) بیشتر و ایجاد موقعیتهای بیشتر در هر 90 (1.5) نسبت به هر فصل دیگری در دوران حرفهای خود دارد.
این بازیکن اسپانیایی همچنین 0.52 گل یا پاس گل به ازای هر 90 گل می دهد. که به راحتی بالاترین میزان او در تاریخ است، و بهتر از هر بازیکن دیگری است. یک نرخ شگفت انگیز برای بازیکنی که هنوز در درجه اول یک هافبک دفاعی است.
مقایسه نقشه لمسی رودری از فصل اول (2019-2019) در سیتی با 2023-24 تصویر قابل توجهی را نشان می دهد. هافبک اسپانیایی در این فصل به طور متوسط 20 لمس بیشتر در هر 90 بازی (125.9) نسبت به هر دوره دیگری برای سیتی دارد. چهار منطقه ای که بیشترین افزایش را داشته اند در یک سوم هجومی زمین بوده اند.
همانطور که نقشه لمسی او در زیر نشان می دهد، او به طور متوسط 5.4 لمس بیشتر در هر 90 دقیقه در منطقه مهم 14 و 5.2 در 90 در دو نیمه فاصله در هر طرف دارد.
بیشتر هجومی تا دفاعی
او همچنین تقریباً سه برابر بیشتر از اولین فصل حضورش در باشگاه (1.0 در 90) در مجوطه حریف در هر 90 (2.8) لمس می کند. واضح است که او تشویق شده است که بیشتر به مناطق هجومی وارد شود.
سیتی این روزها حتی از زمانی که رودری برای اولین بار به آن پیوست، تسلط بیشتری دارد. و آنها با یک های لاین بازی میکنند و درست به سمت زمین پیش میروند تا حریف را در نیمه خود نگه دارند.
همانطور که نقشه منطقه لمسی زیر برای کل تیم نشان می دهد، سیتی در موقعیت های مرکزی بسیار بیشتر در رده سوم حمله قرار می گیرد.
به این ترتیب رودری در موقعیت های پیشرفته تری قرار خواهد گرفت.
تغییرات پپ
یکی از تغییراتی که گواردیولا ایجاد کرده این است که رودری دیگر در طول تمرین سیتی وارد خط دفاعی نمی شود. او به قدری در برابر مطبوعات مقاومت می کند که گواردیولا متوجه شد که هیچ فایده ای برای حضور او در خط مقدم حریف وجود ندارد. او همچنین ممکن است رودری را در یک منطقه شلوغ در وسط زمین داشته باشد. در این فصل، گواردیولا رودری را حتی بیشتر جلو برد.
هافبک سیتی در این فصل لیگ برتر را برای تعداد دفعاتی که در زمان مالکیت توپ تحت فشار قرار گرفته است (1075) رهبری می کند. در موقعیت های بازی باز که حداقل یکی از حریف ها در فاصله دو متری قرار دارد، ضریب موفقیت پاس 87.3 درصد را حفظ کرده است.
این دومین بالاترین میزان در بین بازیکنان لیگ برتر است که حداقل 300 پاس با حریف در فاصله 2 متری انجام می دهند، پس از بیلی گیلمور از برایتون (88.4٪). گیلمور این میزان موفقیت را از 361 پاس حفظ کرده است. مرد سیتی با نگاه کردن به میزان موفقیت پاس با حریفی در فاصله 3 متری خود (90.3%) در لیگ برتر پیشتاز است.
اینطور نیست که رودری با پاسهایش به خوبی بازی کند. تنها پاسکال گروس (169) در این فصل بیشتر از اسپانیایی (168) در بازیهای لیگ برتر پاسهای مترقی داده است. در حالی که رودری 1179 پاس داده است که حداقل دو حریف را دور زده است – 247 پاس بیشتر از هر کس دیگری (یان پل ون هکه). دوم، با 932). او همچنین در این فصل بیش از هر بازیکن دیگری (137) پاس های خط شکن در لیگ قهرمانان اروپا انجام داده است.
یک پاسور مورد اعتماد
همچنین میتوانیم از معیاری به نام تأثیر پاسور برای اندازهگیری میزان خوب پاسهای یک بازیکن در مقایسه با آنچه که باید از یک پاسور معمولی انتظار داشته باشیم استفاده کنیم.
تاثیر کل پاسور رودری در این فصل 182.1 است – تقریباً دو برابر هر بازیکن دیگری، با گروس (96.4) و اودگارد (80.7) در ردیف بعدی. او همچنین از نظر میانگین تاثیر پاسهایش (0.06) از بازیکنان در رتبه اول قرار دارد تا حداقل 500 پاس در این فصل انجام دهد. رودری با پاس های خود در این فصل بیش از هر کس دیگری در لیگ برتر روی بازی ها تأثیر می گذارد.
اگر او را بیش از حد عمق در اختیار داشته باشد، استعداد او هدر میرود، و او آنقدر تحت فشار است که گواردیولا از او خواسته حتی بیشتر از گذشته جلوتر برود. نتایج ویرانگر بوده است.
او در لحظات کلیدی جلوی دروازه نقش می بندد، دقیقاً مانند گل برنده فصل گذشته اش در فینال لیگ قهرمانان اروپا. از 14 گل یا پاس گل او در این فصل، 10 گل سیتی را به برد رسانده یا آنها را به تساوی رسانده است، از جمله اولین گل او مقابل ویلا در هفته گذشته. او در اوایل فصل در دقیقه 88 در شفیلد یونایتد گل برتری را به ثمر رساند و همچنین گل های مهمی را هم در خانه و هم در خارج از خانه به چلسی زد.
رودری در این فصل نسبت به هر فصل دیگری در دوران حرفهای خود ریکاوری کمتری (مجموع دفعات بازیابی مالکیت) انجام میدهد، با 7.3 در 90. همچنین او میانگین بیش از 9 بازیابی در هر 90 در هر یک از سه فصل گذشته داشته است.
تهاجمی تر از گذشته
با این حال، به طور باورنکردنی، مجموع 195 ریکاوری او بیش از هر بازیکن دیگری در لیگ برتر در این فصل است. او حجم وسیعی از زمین را پوشش می دهد، و از بسیاری جهات، کار بیش از یک بازیکن را انجام می دهد.
رودری هوشمندانه بازی را قطع میکند و میداند چه زمانی باید خطا کند. او مدتهاست که بهعنوان استاد لیگ برتر در انجام هرچه بیشتر خطاها بدون جریمه مورد تحسین و نفرت قرار میگیرد. اما با وجود زمینهای زیاد برای جبران دورههای ریکاوریاش، او بیشتر در سمت اشتباه توپ قرار میگیرد.
که منجر به خطاهای بیشتر و کارت های بیشتر شده است. در حالی که هفت بازی تا پایان فصل 2023-24 باقی مانده است، او در حال حاضر با هشت بازی با بیشترین تعداد زردها در یک فصل برابری کرده است.
بد انضباط مسلما تنها نقص فصل او بوده است. او برای اولین بار در دوران حرفه ای خود در سیتی یک بازی را به دلیل انباشته شدن کارت های زرد از دست داد. و همچنین کارت قرمز و متعاقباً سه جلسه محرومیتی که در مقابل ناتینگهام دریافت کرد وجود داشت.
او در غیر این صورت تقریبا همیشه در دسترس است. این چهار بازی اولین بازیهایی بود که او به دلیل محرومیت برای سیتی از دست داد، و از نوامبر 2019 تاکنون حتی یک بازی را به دلیل مصدومیت از دست نداده است. این رکورد در دسترس بودن، او را ارزشمندتر میکند، بهویژه با توجه به اینکه سیتی در هر چهار بازی بدون او شکست خورد.
مهره کلیدی
گواردیولا بیش از هر بازیکن دیگری در تیم خود به ژنرال هافبک خود متکی است و به راحتی می توان دلیل آن را فهمید.
اما اگرچه آمادگی جسمانی برای رودری مشکلی به نظر نمیرسد، چند اشتباه و پاسهای نابجا مقابل پالاس در روز شنبه رخ داد که نشان میدهد او ممکن است آسیبهای روانی را احساس کند که هرگز نمیتواند یک بازی را از دست بدهد.
شاید بتوان این واقعیت را خواند که گواردیولا به محض اینکه سیتی در مقابل ویلا و پالاس 4-1 پیش رفت – در هر نوبت 15 دقیقه مانده به پایان – که قبلا تنها یک بار رودری را از زمین خارج کرده بود – پس از 87 دقیقه در خانه، رودری را تعویض کرد. سرمربی سیتی باید رودری را برای هر بازی آماده و شاداب نگه دارد.
در این فصل، شاهد پیشرفت رودری به هافبک باکس به باکس بودیم. یک ناوشکن در هر دو انتهای زمین؛ و یک پست هشت در حالی که همچنان کارهای شش را انجام می دهد. او از این نظر در فوتبال جهان منحصر به فرد است و اکنون، به معنای واقعی کلمه، شکست ناپذیر است. رودری به چیزی بیش از یک هافبک دفاعی تبدیل شده است.
چلسی در این فصل یکی از بدترین رکوردهای لیگ برتر را با نگاهی تنها به نیمه دوم مسابقات دارد. ما سعی می کنیم بررسی کنیم که در استمفورد بریج چه می گذرد.
محمدرضا حیدری فوتبال لب- در این فصل خیلی چیزها برای چلسی اشتباه شده است. ساوی آخر هفته گذشته به برنلی فقط آخرین نادر است، اما ممکن است کمترین اتفاق باشد.
در مقابل دیگر مبارزان سقوط ناتینگهام فارست، اورتون و برنتفورد شکست خورده اند و نتیجه شنبه در خانه مقابل برنلی حتی یک شکست هم نبود.
پس از اینکه کول پالمر با یک پنالتی که به دلیل خطای انجام شده که باعث شد لورنز آسینیون کارت زرد دوم را دریافت کند. چلسی را 1-0 جلو انداخت، به نظر نمی رسید مسیر زیادی برای بازگشت به بازی برای میهمان وجود داشته باشد. تیم وینسنت کمپانی با کسب تنها یک امتیاز از یک موقعیت باخت در تمام فصل – کمتر از هر تیم دیگری در لیگ برتر، وارد بازی شد.
با این حال، برنلی درست پس از شروع بازی، توسط جاش کالن بازی را به تساوی کشاند و سپس برای دومین بار به بازی برگشت. این بار، پس از اینکه پالمر ماهرانه دوباره چلسی را جلو انداخت، دارا اوشی با ضربه سر ضعیف به سمت جورجه پتروویچ به تساوی رسید.
پایان بد
و این برنلی 10 نفره بود و نه میزبان پرهزینه آنها که به کسب یک پیروزی نزدیک شد. در دقیقه 88، جی رودریگز یک ضربه سر را از روی کرنر به تیر افقی دروازه کوبید و سپس ریباند را به اوت زد.
نکته نگران کننده برای چلسی این است که این تسلیم شدن در نیمه دوم یک اتفاق جدید یا غافلگیرکننده نیست.
تنها شفیلد یونایتد و برنلی در نیمه دوم مسابقات لیگ برتر در این فصل رکورد ضعیف تری نسبت به چلسی دارند. شاگردان مائوریسیو پوچتینو از 28 نیمه دوم خود فقط 7 نیمه را برنده شده اند. اگر امتیازات نیمه دوم فقط در نظر گرفته می شد، چلسی در این فصل فقط 27 امتیاز داشت و در رده هفدهم لیگ برتر قرار می گرفت.
تفاوت با دیگران
البته، داشتن یک رکورد ضعیف فقط بعد از نیمه استراحت لزوماً مشکلی نیست. منچسترسیتی تنها در 16 بازی از 30 نیمه دوم خود در این فصل “برنده” شده است و نتایج آنها بر اساس بازی های نیمه دوم فقط 55 امتیاز بوده است – 15 امتیاز کمتر از لیورپول. در جدول واقعی لیگ، سیتی با صدر جدول یورگن کلوپ هم سطح است و بسیار در رقابت قهرمانی است.
واقعیت این است که سیتی به اندازه سایر تیمها نیازی به برد در نیمه دوم ندارد، زیرا آنها اغلب در وقت استراحت پیش هستند. آنها در این فصل در بیشتر بازی های لیگ برتر (15) نسبت به هر تیم دیگری در زمان استراحت پیشتاز بوده اند.
اما در حالی که چلسی رکورد خوبی در نیمه اول دارد و در 28 بازی خود سه بار در نیمه اول شکست خورد. مجموع 9 برتری آنها در نیمه اول برای جبران رکورد وحشتناک آنها پس از استراحت کافی نیست. .
چلسی همیشه بازنده
در نیمههای دوم بازیهای خود در این فصل، و همچنین «شکست» 2-1 مقابل برنلی 10 نفره، باخت 2-1 به برنتفورد و لوتون و باخت 2-0 از اورتون بوده است. چلسی در تمام این بازیها در نیمه اول یا برتر بود یا مساوی بود. هنگامی که حریفان به آنها حمله می کنند، آنها اغلب در هم می ریزند.
پوچتینو پس از تساوی روز شنبه مقابل برنلی ناله کرد: «برای آنها خیلی آسان بود که به یک سوم آخر ما برسند. ما در بازی باز و دفاع از ضربات ایستگاهی به اندازه کافی تهاجمی نبودیم. ما باید مانند یک تیم پیشرفت کنیم و رقابتی تر باشیم.”
دلیل نمایش ضعیف چیست؟
صدمات مشکل بزرگی بوده است. چلسی بیش از سایر تیمها آسیب دیدهاند و بازیکنان تیم اصلی مانند کریستوفر انکونکو، بن چیلول، ریس جیمز، مارک کوکورلا و ترووه چالوبا همگی بیشتر فصل را از دست دادهاند. پوچتینو این هفته اعتراف کرد که بعید است نکونکو در این فصل دوباره بازی کند.
همچنین این واقعیت وجود دارد که تیم پوچتینیو به سرعت جمع شد. با تعداد زیادی بازیکنان جوان اضافه شده و تیم کاملاً فاقد تجربه است – به خصوص در زمینه تمام مصدومیت های آنها.
نتیجه این است که آبی ها در این فصل جوانترین نیمکتهای تعویضی را در بین تمام تیمهای لیگ برتر داشته است. بازیکنان روی نیمکت آنها میانگین سنی فقط 22 سال و 129 روز داشته اند که بهترین بخش آن 2 سال جوانتر از هر تیم دیگری است (لیورپول دومین جوان را با 23 سال و 361 روز داشته است).
اما با وجود این، چلسی هنوز تیم بسیار قدرتمندی دارد و حتی جوانان آن بسیار بسیار خوب، دستمزد خوب و ارزش پول زیادی دارند. برای مثال، در روز شنبه، در حالی که برنلی به سراغ رودریگز 34 ساله می رفت که در 96 بازی اخیر خود در لیگ برتر 5 گل زد. جاش براونهیل، چارلی تیلور و جوی گادموندسون، چلسی رحیم استرلینگ و نونی مادوکه را به خدمت گرفت.
اینطور نبود که چلسی بازی را با تیمی وحشتناک به پایان برساند. آنها هنوز دو هافبک 100 میلیون پوندی انزو فرناندز و مویس کایسدو داشتند. هم زمان یک خط حمله جلوی گران قیمت در پالمر، نیکلاس جکسون و میخایلو مودریک داشتند. آنها هنوز هم یک دفاع داشتند که در مجموع بیش از 150 میلیون پوند هزینه داشت. این گروهی نبود که برنلی باید مقابل آن شانس می آورد، به خصوص یک گل و یک بازیکن که اخراج شد.
مشکل کجاست؟
بنابراین، شاید مسئله نگرش باشد. پالمر مطمئناً فکر می کند که این یک عامل مؤثر است.
«ضعیف است. این هافبک پس از تساوی برنلی گفت: این نمی تواند اتفاق بیفتد، به خصوص وقتی آنها به 10 نفر می رسند. «اتاق رختکن واقعاً خراب است. وقتی آنها به ده نفر رسیدند، ما یک بر صفر پیش بودیم و خیلی راحت شدیم. همین داستان، هر هفته خودمان را می کشیم. این باید از ما به عنوان بازیکن بهتر شود.”
پس شاید آنچه ما شاهد آن هستیم نتیجه تیمی است که خیلی سریع ساخته شد. شما نمی توانید راه خود را صرف داشتن روحیه تیمی سریع کنید که بهترین تیم تاتنهام پوچتینو بر اساس آن ساخته شد. این زمان می برد، بنابراین منطقی است که بگوییم آنچه چلسی و پوچتینو به آن نیاز دارند زمان و صبر است.
اما هنوز هم نیاز به یک بهبود آشکار در آینده نزدیک وجود دارد. اگر چلسی در نیمه دوم بازی های خود “بازنده” باشد، نمی تواند راه خود را به نیمه اول و احتمالاً در رقابت های اروپایی باز کند.
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – کارهای کوچک بخش برندینگ، در ایران، میتواند مشکلات عدیده دو تیم بزرگ پایتخت، یعنی استقلال و پرسپولیس را حل کند!
استقلال و پرسپولیس با طرفداران میلیونی در ایران، که یک منبع درآمد قوی برای وزارت ورزش و جوانان محسوب میشوند،
حدود دوسال اخیر با فشار AFC برای دریافت مجوز حرفهای اقدام نموده تا خطر حذف از لیگ قهرمانان آسیا، تیمهای پایتخت نشین را تهدید نکند.
مشکلاتی همچون مالکیت مشترک و تفکیک سازی درآمد دو تیم همچنان ادامه دارد!
داستان هزار و یکشب خصوصی سازی سرخابی ها به بیش از 6 هزار روز که معادل 16 سال است به طول انجامید!
حالا با اعلام AFC، تیمها برای حضور در لیگ نخبگان آسیا در فصل بعد، نباید از مالک مشترک برخوردار باشند.
مشکل کسب مجوز حرفهای که حالا این دو تیم تهرانی با واگذاری درصدی از سهام تیمها به بانکها در حال حل مشکلات مجوز AFC میباشند.
با رعایت کردن سادهترین متدهای برندینگ در فوتبال این کشور میتوانند دو تیم جدا از حل مشکلات مالی و پروندههای شکایت مربیان و بازیکنان سابق خود، با توسعه و تبلیغ برند و محصولات خود، نظر شرکتها و هلدینگها را به خود جلب کرده و انتظارات چندین ساله هواداران را برای مشکلات مالکیتی حل کند!
فروش تقویم، سررسید سالانه، کتاب تاریخچه و افتخارات باشگاه و استفاده از اسپانسرهایی برای ایجاد طرح و لوگو باشگاه روی مواد غذایی و.. نمونه بارز کار برندینگ تبلیغات باشگاه پرسپولیس تاکنون با درصد زیادی از همین طریق درآمدزایی کرده و همین حرکت باعث شد تا در خرید بازیکنانی مانند اوستون اورونوف و محمد خدابندهلو کار دشواری نداشته باشند!
کار برندینگ را البته چندین سال پیش، استقلال در دوران مدیریت احمد سعادتمند با محصولاتی مانند پفک آبی و آب معدنی استقلال آغاز کرد، اما هواداران استقلال که با به تمسخر این موضوع باعث شکست پروژه برندینگ و درآمدزایی باشگاه شدند؛ دودی که تا به امروز به چشمان خود هواداران استقلال رفت و شاید آنها میتوانستند با همین چیزهای کوچک مشکلات عدیده خود را در قبال بدهیهای میلیون دلاری استراماچونی و.. دست به دامان وزارت ورزش و جوانان نشوند تا از آسیا حذف نمیشدند!
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
روبن آموریم پس از خبر ماندن ژابی آلونسو در بایرلورکوزن به اصلی ترین گزینه نیمکت لیورپول در دوران پساکلوپ تبدیل شد.
محمدرضا حیدری فوتبال لب- روبن آموریم تنها چند سالی است که در مربیگری به یکی از مربیان جوان با رتبه بالا و پرتقاضا در فوتبال تبدیل شده است. آموریم در سال 2018 در کاسا پیا در رده سوم پرتغال شروع به کار کرد. سپس اولین فرصت خود را در یک باشگاه بزرگ زمانی که براگا او را به عنوان مربی تیم دوم منصوب کرد، به دست آورد. تنها سه ماه بعد، پس از اخراج ریکاردو سا پینتو، مربی جوان هدایت براگا را بر عهده گرفت. با انجام این کار، او در سن 34 سالگی مربی یک تیم باشگاهی شد که در یک لیگ معتبر اروپایی شرکت می کرد.
روبن آموریم در 13 بازی سرمربیگری خود آنقدر تحت تأثیر قرار گرفت که اسپورتینگ لیسبون فراخوان داد. در مارس 2020 آنها مبلغ قابل توجهی را برای خرید این مربی از قراردادش با براگا پرداخت کردند. سپس، به طور قابل توجهی، در اولین فصل کامل خود در این باشگاه، آموریم اسپورتینگ را به دوگانه داخلی، از جمله اولین قهرمانی آنها در لیگ در 19 سال، هدایت کرد. اسپورتینگ در تمام فصل تنها یک شکست در لیگ متحمل شد، آن باخت در بازی 33 از 34 و پس از پایان عنوان قهرمانی بود.
بک تری تطبیق پذیر
روبن آموریم با اسپورتینگ به دنبال یک ساختار سه نفره دفاعی است. در طول دوران هدایتش، تیمش یک بازی مبتنی بر مالکیت انجام میدهد. آموریم در طول بازی عمیق خود، از سه مدافع میانی خود میخواهد که تا آنجا که ممکن است خط فشار حریف را از طریق پاس عمقی بشکنند.
با عقب آمدن دابل پیوت در عمق، مدافعان میانی گونسالو ایناسیو و کوتس و ماتئوس ریس به دنبال پاسهای رو به جلو به پای دابل پیوت هستند. هافبک ها به دنبال بازی رو به جلو هستند و اگر نتوانند در عوض توپ را به سمت مدافعان کناری میبرند.
روبن آموریم همچنین فرم سمت خود را تنظیم می کند و مدافع میانی معمولاً کوتس کمی بالاتر بازی میکند. این به این معنی است که دو پیوت باز می شوند و به مدافعان کناری نزدیک می شوند. این همچنین میتواند خطوط عبور بیشتری را برای پاسهای رو به جلو مستقیم و عرضی برای مدافعین ایجاد کند. این پاسها گزیه های نزدیک را رد میکنند و در عوض مهاجمی را پیدا میکنند که از طریق کانالهای داخلی حرکت میکند.
کانال های داخلی
در بالای زمین، روبن آموریم دوست دارد تیم هایش با سه بازیکن جلو حمله کنند که می چرخند تا بین خطوط فضا پیدا کنند. در اکثر موارد، مدافعان کناری عرض را نگه می دارند. سپس به داخل حرکت می کنند، چه تیم در مالکیت یا خارج از مالکیت باشد. مهاجمان گسترده اسپورتینگ در چند فصل گذشته – بازیکنانی مانند مارکوس ادواردز، پدرو گونسالوز، فرانسیسکو ترینکائو، پابلو سارابیا و برونو تاباتا – همگی با کار کردن در جلو و پشت یک مهاجم وسط، به دنبال تسلط بر فضاها، تهدیدی ثابت برای گل ایجاد کردهاند.
آموریم از پائولینیو، یک مهاجم وسط سنتی تر، در میانه این سه مهاجم استفاده کرده است. اما او به تدریج به یک مهاجم روان تر شد. با بازیکنانی که می توانند از موقعیت های گسترده حمله کنند و همچنین به یک موقعیت مرکزی بچرخند. این امکان چرخش های بیشتر را برای قرار دادن بازیکنان بین خطوط و اضافه بارهای مهم در کانال های داخلی فراهم کرده است.
پرتعداد در حمله
با داشتن وینگبک ها، روبن آموریم اغلب دو تا از سه نفر جلو را در یک کانال داخلی میخواهد. مهاجم سوم و آخر پس از آن باریک می شود تا به یک تهدید مرکزی تبدیل شود و مدافع کناری در سمت دور برای تغییر بازی در دسترس است. این استراتژی یک طرف زمین را اورلود می کند. روبن آموریم بازیکنانی را جذب و انتخاب می کند که قادر به بازی ترکیبی نزدیک در یک کانال داخلی هستند تا مخالفان را به آن طرف زمین بکشاند. اگر آنها نتوانند از طریق کانال داخلی پیشرفت کنند، این فرصت را برای تغییر بازی و پا به توپ کردن یک مدافع در طرف دیگر زمین باز می کند.
نونو سانتوس که وینگر بود به عنوان مدافع چپ استفاده می شود که در یک سوم پایانی از سمت چپ، یک حضور هجومی اضافی اضافه کرده است. این شبیه به نحوه ای است که گراهام پاتر گاهی اوقات در کنار برایتون به عنوان مدافع کناری بازی می کرد. در اسپورتینگ، این منجر به اورلود در کانال سمت راست داخلی شد. با سانتوس، که راحت در حمله 1 به 1، آزاد در سمت چپ است. پس از تغییر بازی، بازیکنانی که قبلاً کانال سمت راست را پر کرده بودند، برای پاس سانتوس برای ارسال سانترها یا کات بک ها به دروازه حمله می کنند.
دابل پیوت دفاع را پوشش می دهد و به مدافعان کناری اجازه می دهد همزمان به جلو فشار بیاورند. آموریم دوست دارد تیم هایش با پنج بازیکن حمله کنند و به طور کلی پنج بازیکن را نگه می دارد.
پرسینگ
خارج از مالکیت، اسپورتینگ آموریم یکی از پرقدرت ترین تیم های پرتغال است. هنگام پزس، سه بازیکن جلو باریک می شوند تا از فضاهای مرکزی محافظت کنند. درست مانند زمانی که تیمش مالکیت توپ را در اختیار دارد، اولین فکر آموریم این است که مناطق مرکزی را اشغال کند.
هنگامی که پرس انجام میشود، هدف مهاجمان این است که به زور بازی را به سمت بیرون سوق دهند. دابل پیوت با توپ حرکت می کند، اغلب موقعیت خود را رها میکنند تا توپ را از مهاجمان حریف بدزدند. قرار گرفتن عضو بالاتر دابل پیوت بین حریفان به آنها این امکان را می دهد که درست در مقابل نزدیکترین مدافع کناری دفاع کنند و بسته به اینکه حریف پاس بعدی خود را کجا انجام دهد تصمیم بگیرد که چه کسی را تحت فشار قرار دهند. در صورتی که حریف از خط اول عبور کند مدافعان کناری به شدت فشار خواهند آورد.
بازیکن دوم پیوت خطوط میانی را پوشش می دهد و آماده است تا بین مدافعان میانی قرار بگیرد. دفاع کناری باریک خواهد شد و در فضاهای مرکزی محافظت بیشتری از مدافعان میانی ایجاد میکند. این همچنین باعث میشود که دابلپیوت با موقعیتهای تکاندهندهشان و در تصمیمگیریهای خود برای حرکت به بیرون و تحت فشار قرار دادن توپ، تهاجمیتر عمل کنند.
تله های کناری
هنگامی که حریف مالکیت توپ را به دست آورد و برای تیم آموریم امکان پرس از بالا وجود نداشته باشد، معمولاً به شکل 5-2-3 میشوند، اگرچه گاهی اوقات از 5-4-1 استفاده می شود. تیم او همچنان حفاظت از مرکز زمین را در اولویت قرار میدهد، با بلوک 5-2-3 خود که طبیعتاً بازی را مجبور میکند باز تر باشد.
همانطور که خط جلو به توپ فشار می آورد، وینگ بک از خط دفاع پنج نفره بیرون می آید. وینگر سمت دور در یک خط پشتیبانی چهار نفره می ماند. دابل پیوت به طور تهاجمی در سراسر زمین حرکت می کند تا بازی را در یک طرف قفل نگه دارد. کمتر احتمال دارد که آنها در این شرایط موقعیت خود را در خط دوم متزلزل کنند، و اکنون تمرکز آنها بر جلوگیری از بازی مجدد حریف در مناطق میانی است. نزدیکترین مدافع میانی آماده ردیابی هر دونده ای است. بقیه خط دفاعی برای رقابت برای هر دوئل هوایی یا تغییر بازی در موقعیت قرار دارند.
خط جلو هنوز هم برای پرس کردن توپ کار می کند. مهاجم وسط موقعیت خود را حفظ می کند تا از نفوذ پاس ها به وسط بلاک جلوگیری کند و مهاجم در سمت دور موقعیت خود را بسته به نقاط قوت حریف تطبیق می دهد. اگر آنها در تعویض بازی مهارت داشته باشند، بازیکن با عرض دور به خط دوم بازمی گردد. اگر آموریم فکر میکند ارزش ریسک بیشتری را دارد، این بازیکن همچنان بالا باقی میماند، آماده انتقال سریع یا فشار بالا اگر حریف پاس ماشهای را انجام دهد.
فوتبال فعال آموریم منجر به صحبت های مثبت زیادی در مورد آینده او شده است. جالب خواهد بود که ببینیم او تا چه حد در نخبگان فوتبال قرار می گیرد.
در دهه های اخیر یکی از پست های فوتبال که تغییراتی زیادی را داشته است وینگر بوده است.وینگر ها نقش زیادی در فوتبال دارند.
محمدرضا حیدری;فوتبال لب- رایان گیگز افسانه ای 3 دهه به عنوان یک وینگر کلاسیک چپ پا در منچستریونایتد سرالکس فرگوسن خدمت کرد. در سال های اخیر پست وینگر در فوتبال دچار تغییر مداوم است. وینگر های کلاسیک اما رفته رفته از تاکتیک ها کنار رفته اند.
وینگر اسپانیایی
زمانی که ژسوس ناواس رهبر سویا برای ششمین قهرمانی در لیگ اروپا شد، حس نوستالژی وجود داشت. وینگری که اساساً روی همان جناح پای مورد علاقهاش عمل میکرد. از کناره ها به سمت محوطه جریمه حرکت میکرد. هدف اصلی آن به عنوان یک وینگر رساندن توپ با مهاجم یا تمام کننده تیم بود.
ناواس به دلیل اینکه یکی از نمونههای نادر وینگر ارتدکس یا مدرسه قدیمی (old school) بود شهرت زیادی داشت. اما حتی او در نهایت مجبور شد خود را تطبیق دهد و خود را به عنوان یک مدافع راست در فوتبال مورد استفاده قرار دهد.
این سوال پیش میآید که چرا وینگر ارتدوکس به عنوان یک مفهوم تاکتیکی منسوخ شد؟ فوتبال آنطور که ما می شناسیم، یک چرخه کامل را طی کرده است. بسیاری از تاکتیکهای قدیمی دوباره ظاهر شدهاند، و بسیاری از تاکتیکهای معتبر سیستمهای مدرسه قدیمی را بازسازی کردهاند تا بتوانند بازی مدرنی را که پیش روی ما میبینیم ایجاد کنند آیا احتمال این وجود دارد که وینگر یک بار دیگر ضروری شود؟
442 خطی سرالکس فرگوسن
شاید آخرین تیم بزرگی که از وینگر های ارتدوکس خیره کننده استفاده کرد، منچستریونایتد تحت هدایت سرالکس فرگوسن بود. در حالی که رایان گیگز از مدتها پیش نماینده هنر وینگر ارتدوکس بود، شاید تنها نسخه 2006 منچستریونایتد و نسخه 1994 بود که توانستند به طور همزمان در هر دو جناح وینگر های ارتدوکس داشتند. رونالدو جوان و آندری کانچلسکیس شایستگی گیگز را نشان دادند.
این طرفین دو خط مستقیم 4 نفره با تاکید بر گسترش هر چه بیشتر بازی انجام دادند. وظیفه این وینگرها بود که یک سانتر عالی را ارسال کنند که سپس توسط مهاجم برای ضربه زدن به توپ یا تلاش های هوایی روبرو شود. رونالدو جوان نیز خودش را وارد محوطه میکرد و گلزنی میکرد، اما این یک دستورالعمل تاکتیکی نبود. بیشتر از آن بود که او نتوانست درخشش محض خود را فقط در جناحین اجرا کند و احساس می کرد مجبور است خودش هم به سمت گلزنی برود.
شهرت توتال فوتبال
تاثیر 4-3-3 الهام گرفته از آژاکس بر همه تیم های مدرن غیرقابل انکار است و به ویژه این تاکتیک هلندی است که شکل مدرن تری از وینگر را به ما میدهد. در 4-3-3، استفاده از یک مهاجم وسط به تیم اجازه می دهد تا با بازگرداندن مهاجم دوم به خط هافبک، به مالکیت بیشتری دست یابد، بنابراین ایجاد مثلث های پاس آسان تر می شود.
اما یک اشکال بالقوه بزرگ وجود داشت. اگر وینگرهای ارتدکس توپ را به داخل محوطه جریمه عبور می دادند، تنها یک مهاجم انفرادی در انتهای مسیر توپ وجود داشت و تعداد مدافعین از تعداد او بیشتر بود. نه تنها توسط مدافعان میانی، بلکه با پوشش دفاع کناری در تیرک دورتر. این بدان معنی بود که تمام مالکیت اساسا بیهوده بود.
تغییر در وینگر ارتدکس
بنابراین به منظور استفاده مثبت از این مالکیت، آژاکس وینگرها را به عنوان مهاجمان در حمایت از مهاجم نوک مستقر می کند. در حالی که تمرکز اصلی یکسان بود. با توجه به موقعیت خود، مهاجمان بیرونی نزدیکتر به دروازه بازی میکردند و این منجر به افزایش سانترها میشد که به ضربههای آسان ختم میشد.
اینورتد وینگر
این نیاز فزاینده به گل در موقعیتهای “فوروارد دور از دروازه” در نهایت منجر به ایجاد و برتری وینگرهای وارونه (اینورتد)شد. بازیکنانی که میتوانستند از کانالهای نیمهفضای چپ/راست وارد شوند و با پای مورد علاقهشان شوت بزنند. به نفع آنهایی که مانند فیگو بازی در هر دو جناح را تجربه کردند. وینگر وارونه به ویژه با ظهور رونالدینیو، آرین روبن و مسی برجسته شد.
این سه بازیکن به حدی بر بازی مدرن تأثیر گذاشتند که اکنون بازی با وینگرهای وارونه عادی شده است. همچنین باید به کریستیانو رونالدو که این وظیفه را بر عهده گرفت تا از یک وینگر سمت راست ارتدکس به یکی از بهترین وینگر وارونه های تمام دوران تبدیل شود.
با ظهور وینگر وارونه، مسئولیت اکنون به عهده دفاع افتاد که از کناره ها نفوذ کند. یک عارضه جانبی سودمند این بود که تیم ها اکنون بهترین های هر دو جهان را داشتند. افزایش خطر گلزنی، با سه مهاجم که میتوانند وارد محوطه شوند و گل بزنند، در عین حال از طریق حمایت بازیکنان کناری.با وجود طیف وسیع تری از امکانات هجومی که اکنون در اختیار دارند، آیا واقعاً فرصتی برای وینگر ارتدوکس وجود داشت که از خاکستر بلند شود؟
بازگشتی از آینده
بازی مدرن همچنان در حال تکامل است، اما اخیراً ما متوجه بازگشت انواع سیستم های قدیمی شدیم. البته با تغییر، برخی از مجموعههای تاکتیکی داستانهای موفقیت خود را بیان میکنند. وینگر مدرن ممکن است چندان شبیه به کلاسیک نباشد، اما نشانه هایی از احیای آن وجود دارد.
در قهرمانی سویا در لیگ اروپا، از نظر تاکتیکی شاهد هر دو طرف بازی بودیم. تیم لوپتگی یک بازی بسیار انعطاف پذیر 1-4-1-4 3-3-4 با یک وینگر بیرونی لوکاس اوکامپوس و یک وینگر وارونه سوسو بازی کرد.
چیزی به همان اندازه کلیدی برای احیای بایرن مونیخ تحت هدایت هانسی فلیک بوده است. او از وینگر ارتدکس گنابری در سمت راست و دیویس دفاع کناری هجومی مدرن با پریسیچ/کومان وینگرهای وارونه در سیستم 4-2-3-1 مورد علاقه خود استفاده کرد که در بعضی مواقع شکست ناپذیر به نظر می رسید. او از آن زمان لروی سانه را به دست آورد. مسلماً بهترین بازیکن ارتدکسس در این بازی مدرن. من سیتی به عنوان یک جایگزین تاکتیکی برای رویکرد وینگر معکوس سانه را از دست داد.
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – جود بلینگهام در 23 ژوئن سال 2003 در استائربریج انگلستان چشم به جهان گشود و فوتبال خود را در نوجوانی با تیم جوانان این شهر در منطقه نیوکاسل آغاز کرد.
جود بلینگهام در سال 2010 به جوانان بیرمنگام پیوست و بعد از 9 سال تلاش، با قراردادی یک ساله به تیم بزرگسالان این تیم راه یافت؛ مدیران باشگاه بیرمنگام بعد از یک سال با پیشنهاد دورتموند رو به رو شدند!
بلینگهام به دورتموند پیوست و پس از سه سال طلایی و درخشان به تیم محبوب خود از کودکی یعنی رئال مادرید پیوست.
او در کنفرانس خبری معارفه خود در مادرید گفت:
برای من بودن در بهترین باشگاه دنیا یک افتخار بزرگ است و اینجا بسیار مورد لطف قرار گرفتهام. ممنون از همه کسانی که کمک کردند این انتقال نهایی شود.
همچنین از خانواده وی از او پرسیدند و او از احساسات خانواده خود به رسانهها نشر داد:
آنها گریه میکردند، در حالی که بغض گلویشان را فشرده بود! در واقع این یک لحظه خاص برای آنها بود و برایشان ارزش زیادی داشت. احترامی که باشگاه برای خانواده من قائل شده، باورنکردنی است.
بلینگهام همچنین از لحظه پیشنهاد رئال مادرید به خود صحبت کرد :
من همیشه از علاقه رئال آگاه بودم، اما لحظه کلیدی هشت یا 10 ماه پیش بود، زمانی که پدرم به من گفت رئال مادرید در مورد من سوال کرده است. من انتظارش را نداشتم و لحظهای قلبم ایستاد!
بلینگهام در رئال مادرید شماره 5 را بر تن میکند و از او به عنوان میراثدار زیدان یاد میشود؛ او در این مورد توضیح داد :
میخواهم از خسوس وایِخو به خاطر دادن شماره پنج تشکر کنم، از خسوس این را پرسیدم و او مرد بزرگی است؛ من زیدان را بسیار تحسین میکنم و این شمارهای است که به من الهام میدهد، من خصوصیاتی متفاوت با زیدان دارم و نمیتوانم مثل او باشم ولی افتخار میکنم شماره او را بر تن خواهم کرد. پیراهن به خودی خود مسئولیت بزرگی است، زیدان کسی است که همیشه برای من ارزش فوق العادهای داشته و برای من بهترین بوده است، میخواهم میراث شماره پنج را گسترش دهم!
او از عشق خود به کهکشانیها از کودکی صحبت کرد:
احترامی که در انگلیس برای رئال مادرید قائلند، قابل توجه است؛ من بازیهای سالهای گذشته رئال را دیدهام و دستاوردهای آنها فوق العاده است، رئال باشگاهی بسیار جذاب و دوست داشتنی است.
سرمربی تیم ملی انگلیس پس از دیدار با بلژیک با جمله ” بلینگهام همیشه تیتر یک است ” به تعریف از این بازیکن پرداخت!
بلینگهام حالا به یکی از مهرههای اصلی سه شیرها در خط مرکزی تیم ساوتگیت تبدیل شد تا خط هافبک انگلیسیها تا سالها تمدید شود!
انگلیس حالا در سودای قهرمانی در یورو 2024 و همچنین رویای قهرمانی با این نسل طلایی انگلیس در جام جهانی 2026 به سر میبرد.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – در روزهایی که فوتبال اروپا به نقطه حساس خود نزدیک میشود، به مرور پنج تیم بالای جدول لالیگا میپردازیم. راه رستگاری این پنج تیم در 9 بازی باقی مانده جذاب این لیگ، به کجا ختم میشود؟
5- رتبه پنجم – اتلتیکو مادرید
اتلتیها در فصل سینوسی وار خود، نتوانستند روند خوب اول فصل خود را حفظ کنند و با یک روند نزولی و عدم امتیاز گیری مقابل تیمهای مدعی بالای جدول تا هفته ۲۹ ام در لالیگا توانستند رتبه پنجم را کسب کنند. همچنین شاگردان دیگو سیمئونه در کوپا دل ری در نیمه نهایی شکست خوردند تا دستان کوکه، کاپیتان روخی بلانکو از یک جام مهم دیگر در این فصل هم کوتاه بماند.
شاگردان سیمئونه کار سختی برای تصاحب یازدهمین لالیگا خود دارند و این تیم در ادامه مسیر خود در 9 بازی باقی مانده باید با تیمهایی همچون خیرونا، اتلتیکو بیلبائو، و رئال سوسیداد دیدار کند. بازیهای بسیار دشواری که میتواند سهمیه فصل بعد لیگ قهرمانان این تیم را به خطر بیندازد. اتلتیها حالا تمام تمرکز خود را برای موفقیت در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا، در مقابل بورسیا دورتموند آلمان گذاشتهاند و امیدوارند که بعد از حذف اینتر که رسانهها و هواداران فوتبال آنها را یکی از مدعیان فینالیست شدن در UCL میدانستند، حالا زنبورها را به دام بیاندازند.
4- رتبه چهارم – اتلتیکو بیلبائو
در رتبه چهارم لالیگا اسپانیا، شیرهای بیلبائو با یک امتیاز بیشتر بالاتر از اتلتیها قرار دارند. شاگردان ارنستو والورده سرمربی سابق بارسلونا به نتیجههای مطلوب و امتیازهای حیاتی توانستند در این فصل از لالیگا مانند هر سال، خودشان را در بالای جدول لالیگا حفظ کنند؛ آنها با شکست اتلتیکومادرید در استادیوم خانگی خود یعنی سن مامس، توانستند به فینال کوپا دل ری صعود کنند و در 6 آوریل در فینال جام حذفی اسپانیا، مقابل مایورکا قرار بگیرند.
شیرها برای حفظ و صعود به رتبههای بالاتر لیگ در 9 بازی باقی مانده خود باید در مقابل تیمهایی همچون رئال مادرید، اتلتیکومادرید و سویا قرار بگیرند تا نتایج این بازیهای سرنوشت ساز، تعیین کننده رتبه و سهمیه تیم شهر بیلبائو اسپانیا باشد.
3- رتبه سوم – خیرونا
پدیده این فصل لالیگا اسپانیا یعنی خیرونا، با خلق شگفتی در این فصل، تمامی نگاه فوتبال جهان و رسانهها را به خود جلب کرد. صدرنشین چندین هفته لالیگا، تیمی منسجم و نتایج مطلوب مقابل اکثر تیمهای این لیگ در اوایل فصل کسب نمود. این امر موجب شد تا تیم ساده و معمولی اسپانیایی، به شگفتی لیگ تبدیل شود. این موضوع باعث شد تا در حال حاضر خیرونا در منطقه کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا قرار گیرد. رقابت با دو غول فوتبال جهان و اسپانیا یعنی رئال مادرید و بارسلونا برای قهرمانی باشند؛
تیمی با تحت مالکیت سیتی گروپ و بازیکنان جوان و منسجم باعث این موفقیت و شگفتی شد! البته به نقل از رسانههای اسپانیایی اگر این تیم به لیگ قهرمانان اروپا صعود کند به علت مالکیت مشترک با منچسترسیتی، نمیتواند در فصل بعدی و ورژن جدید لیگ قهرمانان اروپا حضور داشته باشد!
خیرونا در جام حذفی اسپانیا مقابل تیم فینالیست جام شگفتیها یعنی مایورکا در مرحله یک چهارم نهایی حذف شد. این تیم برای کسب قهرمانی باید در 9 بازی باقی مانده خود، باید بازیهای مهمی مقابل سه تیم اتلتیکومادرید، بارسلونا و والنسیا برگزار کند.
2- رتبه دوم – بارسلونا
کاتالانها با کوله باری از بازیکنان جوان بیتجربه و مصدوم توانستند با 64 امتیاز و دو امتیاز بیشتر نسبت به خیرونا، در رتبه دوم قرار بگیرند. ژاوی هرناندز در این فصل از لالیگا توانست با نتیجههای خوب و حفظ بارسلونا در لیگ قهرمانان اروپا، تا حدودی انتظارات هواداران را برآورده کند.
آبی اناریها در کوپا دل ری در یک چهارم نهایی این رقابتها با نتیجه چهار بر دو مقلوب اتلتیکو بیلبائو شدند. همچنین با از دست دادن این جام، سودای کسب سهگانه از سر ژاوی و هواداران نیز پرید. بلوگرانا در لیگ قهرمانان اروپا با حذف ناپولی دچار بحران، به مرحله یک چهارم نهایی صعود کرد و حریف پاریسیها شد.
بارساییها در ادامه راه خود در لالیگا باید بازیهای مهمی همچون الکلاسیکو و جدال با تیمهایی مانند خیرونا، رئال سوسیداد و سویا انجام دهد! مسیر فوق العاده دشوار و سختی که باعث شده ژاوی تمام تمرکز خود را بر روی لیگ قهرمانان اروپا بگذارد.
1- رتبه اول( قهرمان احتمالی لالیگا) – رئال مادرید
کهکشانیهای اسپانیا با صدرنشینی بر بام لالیگا، حالا تمامی نگاههای رسانهها و فوتبال دوستان کره زمین را به خود جلب کرده است. با نتایج سایر رقبا در این فصل از لالیگا، قهرمانی لالیگا برای مادریدیها و شاگردان کارلتو هر هفته مسجلتر خواهد شد. رئالیها در این فصل با کسب 72 امتیاز و فقط یک باخت توانستهاند صدرنشین لالیگا لقب بگیرند.
بازیهای مهم و حساس در این 9 هفته باقی مانده در مقابل تیمهایی مانند بارسلونا، رئال سوسیداد و اتلتیکو بیلبائو، تعیین کننده زمان قهرمانی لالیگا برای شاگردان آنچلوتی است. رئال مادرید در کوپا دل ری، در یک شانزدهم نهایی مقابل همشهری خود در دربی مادرید حذف شد تا رویای سهگانه برای مادریدیها همچنان در حد همان رویا بماند! مادریدیها در لیگ قهرمانان همانند دو سال گذشته، باید برای سومین سال پیاپی به رقابت با اصلیترین رقیب اروپایی خود یعنی منچسترسیتی بروند، رقابتی که میتواند تعیین کننده سرنوشت و آینده کارلو آنچلوتی هم باشد.
حالا باید دید که در این 9 هفته باقی مانده چه اتفاقات و حادثهای رخ میدهد، نظر شما چیست؟ کدام تیم قهرمان لالیگا اسپانیا میشود؟
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!