نیکان میرزائی، فوتبال لب– بر اساس پیشبینیهای انجام شده، شانس پیروزی منچسترسیتی در دربی امروز 43.8% تخمین زده شد. این درحالی است که منچستر یونایتد به دنبال ثبت اولین دو پیروزی متوالی خود در لیگ برتر مقابل سیتی از فصل 2020-2019 میباشد. منچسترسیتی در 10 بازی از 18 دیدار اخیر لیگ برتر بین دو تیم به پیروزی رسید.
خاطره دربی گذشته که در دسامبر در اولدترافورد برگزار شد، هنوز زنده است. در آن بازی، آماد دیالو با گل دقیقه 90 خود، کامبک دیرهنگامی را برای شیاطین سرخ تکمیل کرد و منچستریونایتد موفق شد با نتیجه 2-1 از سیتی پیشی بگیرد. این پیروزی هیجانانگیز، امیدهای هواداران یونایتد را برای تکرار موفقیت در دیدار امروز افزایش داد.
برگشت بازی توسط منچستریونایتد
شاگردان پپ گواردیولا پس از ضربه سر یوشکو گواردیول در نیمه اول در مسیر کسب سه امتیاز مورد نیاز بودند. تا اینکه داخل محوطه جریمه توسط ماتئوس نونس بروی آماد دیالو خطا صورت گرفت و برونو فرناندز، کاپیتان منچستریونایتد، ضربه پنالتی را به گل تبدیل نمود.
امتیازها ظاهرا قرار بود تقسیم شود، اما یونایتد پس از این گل بازی را در دست گرفت. پاس بلند لیساندرو مارتینز پشت خط دفاعی منچسترسیتی، به آماد رسید. او هم بدون هیچ تردیدی، توپ را درون دروازهی ادرسون قرارداد و کامبک شیاطین را تکمیل کرد. این یکی از مهمترین گلهای آماد، از زمان نشستن آموریم روی نیمکت قرمزها بود.
این نتیجه، تنها 40 روز پس از آنکه آموریم، سرمربی سابق اسپورتینگ، این تیم را به پیروزی 4-1 در مقابل سیتی در لیگ قهرمانان اروپا رساند، بدست آمد. به این ترتیب، سرمربی منچستریونایتد اکنون قصد دارد پس از یورگن کلوپ، با لیورپول (دوبار)، و توماس توخل با چلسی در فصل 2020-21، تبدیل به سومین سرمربیای شود که گواردیولا را در سه دیدار متوالی شکست میدهد.
اما منچستریونایتد و آموریم نتوانستند آن برد به یاد ماندنی دز اتحاد را استمرار ببخشند. باخت 1-0 آنها به ناتینگهام فارست در روز سه شنبه، سیزدهمین شکست فصل آنها در لیگ بود.
رکورد های شگفت انگیز منچستر یونایتد/سیتی
دستیابی به رکورد باشگاهی که در فصل گذشته ثبت شد، چالشی بزرگ برای منچستر یونایتد است. با این حال، پیروزی در زمین منچسترسیتی، که همیشه کاری دشوار به نظر میرسد، با گل قاطعانه آنتونی الانگا، محصول آکادمی منچستر یونایتد، ممکن شد.
در تمامی رقابتهای این فصل، تنها لسترسیتی (26 بار) بیش از منچستر یونایتد (23 بار) گل اول را دریافت کرده است. این آمار نشاندهنده مشکلات یونایتد در هر دو خط حمله و دفاع است، چرا که آنها اغلب در نیمه دوم جدول ردهبندی از نظر عملکرد ضعیفتر ظاهر شدند.
با این حال، برونو فرناندز همچنان نقطه قوت این تیم بوده است. کاپیتان منچستر یونایتد امیدوار است با عملکرد درخشان خود، تیمش را به پیروزی دیگری در دربی منچستر برساند و فرم قوی خود در اولدترافورد را حفظ کند.
فرناندز در این فصل 21 گل (12 گل + 9 پاس گل) در تمام رقابتها برای یونایتد در اولدترافورد به ثمر رساند. اگر او در این بازی پاس گل بدهد، برای سومین بار در کارنامه خود به رکورد دو رقمی گل و پاس گل در یک فصل دست خواهد یافت. او پیش از این در فصلهای 2021-2020 و 2023-2022 نیز به این موفقیت دست یافت.
فرناندز با این کار، از تمام بازیکنان دیگر منچستر یونایتد از فصل 1993-1992 پیشی خواهد گرفت. پیش از او، تنها دوایت یورک (98-1999: 12 گل و 10 پاس گل) و کریستیانو رونالدو (07-2006: 14 گل و 11 پاس گل) چنین آماری را ثبت کردند.
وضعیت مصدومیت منچستر یونایتد بهبود یافته است
مشکلات مصدومیت منچستر یونایتد تا حدی کاهش پیدا کرد. هری مگوایر، میسون مانت و لنی یورو همگی پس از مصدومیت، در بازی مقابل ناتینگهام فارست به ترکیب بازگشتند. آلتای بایندیر نیز در شکست ۱-۰ روز سهشنبه در ترکیب حضور داشت. کوبی ماینو ممکن است در این آخر هفته به میدان بازگردد، و لوک شاو نیز انتظار میرود به زودی بازی کند. از سوی دیگر، جانی ایوانز و آیدن هیون همچنان در حال بازتوانی هستند.
عملکرد اخیر منچسترسیتی
منچسترسیتی با پیروزی راحت ۲-۰ مقابل لسترسیتی در روز چهارشنبه، جایگاه خود در رده پنجم جدول را تثبیت کرد. جک گریلیش (اولین گل لیگ برترش از دسامبر ۲۰۲۳) و عمر مارموش گلهای این بازی را به ثمر رساندند.
آمار دفاعی و تهاجمی منچسترسیتی
میانگین گل دریافتی: ۱.۳۳ گل در هر بازی (بالاترین رقم در دوران پپ گواردیولا)
میانگین گلزنی: ۱.۹ گل در هر بازی لیگ (امیدوارکننده برای کسب سهمیه لیگ قهرمانان)
از دست دادن امتیازهای قهرمانی
منچسترسیتی در این فصل ۱۶ امتیاز از امتیازهای ممکن را از دست داد، که بدترین عملکرد آنها در زیر نظر پپ محسوب میشود. رکورد قبلی آنها ۱۳ امتیاز در فصلهای ۲۰۲۱-۲۰۲۰ و ۲۰۲۳-۲۰۲۲ بود. جالب اینجاست که سه امتیاز از این امتیازها، در بازی خانگی دربرابر منچستریونایتد اتفاق افتاد. بنابراین، انتقامجویی میتواند انگیزهای قوی برای تیم مهمان باشد.
آمار سیتی بعد جدایی کاپیتان،17چرا جدا شد؟
پپ گواردیولا، سرمربی منچسترسیتی، تصمیم این باشگاه برای پیشنهاد ندادن قراردادی جدید به کوین دی بروینه را تایید کرده است و اسطوره بلژیکی منچسترسیتی در پایان فصل این تیم را ترک خواهد کرد.
کوین دی بروینه روز جمعه با انتشار پیامی احساسی در شبکههای اجتماعی، بدون اعلام این نکته که چه کسی پشت این تصمیم بوده است، اعلام کرد که در پایان فصل از جمع سیتیزنها جدا خواهد شد. او در بخشی از سخنان خود گفت که چه خوشمان بیاید چه نه، وقت خداحافظی است. این هافبک 33 ساله به دوره ده ساله خود در بخش آبی رنگ شهر منچستر پایان خواهد داد.
گواردیولا اخیرا اقرار کرده بود که تصمیم گیری درباره آینده دی بروینه او را نگران نمیکند و این تصمیم را به باشگاه و خود بازیکن محول کرده است. دی بروینه در چند فصل اخیر نتوانسته خود را با برنامه فشرده بازیهای فوتبال امروزه وفق دهد و گواردیولا نیز به این موضوع اشاره کرده بود:” او یک سال و نیم اخیر را مصدوم بوده است زیرا همه چیزش را برای این باشگاه داده است، تمام قدرتی که در بدن و ذهنش داشته است، او اینکار را کرده پس شکی در اینباره وجود ندارد.”
تلگراف گزارش داده است که دی بروینه در سیتی حدود 400 هزار پوند در هفته درآمد دارد و اگر این رقم درست باشد، جدایی ستاره بلژیکی میتواند حدود 21 میلیون پوند را از هزینههای سیتی کم کند، مبلغی که میتواند برای هزینه خریدهای فصل بعد منچسترسیتی هزینه شود.
آمار منچستریونایتد برای بازی
مشکلات مصدومیت منچستر یونایتد تا حدی کاهش پیدا کرد. هری مگوایر، میسون مانت و لنی یورو همگی پس از مصدومیت، در بازی مقابل ناتینگهام فارست به ترکیب بازگشتند. آلتای بایندیر نیز در شکست ۱-۰ روز سهشنبه در ترکیب حضور داشت. کوبی ماینو ممکن است در این آخر هفته به میدان بازگردد، و لوک شاو نیز انتظار میرود به زودی بازی کند. از سوی دیگر، جانی ایوانز و آیدن هیون همچنان در حال بازتوانی هستند.
با باخت یک هیچ انها جلوی ناتینگهام فاست و به سقوط نزدیک تر شد هوادارا دیگه ناامیدن به این بازی و به ادامه ی فصل
آروین منصوری، فوتبال لب– مرکز تمرینی RB لایپزیگ در Cottaweg مانند زمینهای تمرینی دیگر در سراسر اروپا است. یک متصدی پذیرش به تلفنی که هیچوقت از زنگ خوردن باز نمیایستد، پاسخ میدهد. در تلویزیون وسیعی که از دیوار آویزان است، اخبار ورزشی تکرار میشود.
فضای کلی آکادمی
به داخل ساختمان میرویم و فضا تغییر میکند.
در داخل، صفحههای کوچک پلاسما، هایلایت بازیهای اخیر تیم جوانان پخش میشود و پیشرفت استعدادهای آکادمی مورد نمایش قرار میگیرد. در روز بازدید خبرنگاران، مراسم تجلیل از یک هافبک تیم زیر 11 سال به خاطر “افزایش توانایی گلزنی”و “بهبود کلی در مناطق تهاجمی” در جریان بود.
این یک روند الهام بخش است. بازیکنان بزرگسال و جوانان لایپزیگ در یک مکان تمرین می کنند. تا پایان آن روز، ژاوی سیمونز، بنجامین شسکو و بقیه بازیکنان تیم بزرگسالان، برای اولینبار نام این هافبک جوان را شنیده و چهره او را خواهند دید. مانند خود ساختمان، تأکید بر آینده وجود دارد.
این مرکز میزبان 50 بازیکن جوان به صورت همزمان است. آنها در مکانهای تعبیه شده زندگی می کنند، اتاق نشیمن و امکانات آشپزخانه خود را دارند و توسط یک خانواده که آنها نیز در آنجا زندگی میکنند، میزبانی میشوند.
امکانات و تجهیزات
هر چیزی که یک بازیکن جوان میتواند نیاز داشته باشد وجود دارد. سالنهای ورزشی در بهترین حالت هستند. یک استادیوم کوچک بیرون از محوطه وجود دارد. اطراف زمینهای تمرین، یک زمین با موانع برای آماده سازی، یک تپه دوی سرعت و حتی یک زمین پدل وجود دارد. تمام فعالیتهای بازیکنان مسنتر آکادمی در تمرینات، توسط شبکهای از دوربینها که هر قسمت چمن را پوشش میدهد، نظارت میشود. حتی اپلیکیشنی وجود دارد که از طریق آن مربیان قادر به ارسال کلیپها و ارسال و دریافت بازخورد عملکردهای اخیر بازیکنان، در جلسات تمرینی و مسابقات هستند.
بنابراین، این مرکز جایی است که بازیکنان میتوانند رشد کنند. با این حال، لایپزیگ هنوز هم میخواهد تعداد بیشتری بازیکن بسازد. بازیکنان دیگر، ممکن است به خاطر پیشرفت در این حرفه مشهور شده باشند، اما (در حال حاضر)، “ارمدین دمیرویچ”، مهاجم اشتوتگارت، مطرح ترین بازیکن بوندسلیگا است که مدتی را در آکادمی لایپزیگ گذرانده است. اما هنوز اثری از یک ستاره بومی وجود ندارد.
باوم وارد میشود
مانوئل باوم، 45 ساله، مسئول تغییر آن است. باوم در سال 2023 به عنوان سرپرست توسعه جوانان منصوب شد. او قبلاً آگزبورگ و شالکه را مربیگری کرده بود و مسئولیت تیمهای زیر20 و زیر18 سال آلمان را بر عهده داشت.
او میگوید: «میخواهم سعی کنم تمام تجربیاتی که در زندگی فوتبالیام داشتهام را، به RB Laipzig بیاورم. میگوبند در این بخش از آلمان، استعداد کافی وجود ندارد. اما این درست نیست. این مشکل سیستم آموزشی است، مشکل از بازیکنان نیست.”
باوم در زمان مربیگری تیم شالکه در سال 2020
لایپزیگ، کم و کاستیها
در لایپزیگ، چالش های منحصر به فردی وجود دارد.
این باشگاه سال 2009 تشکیل شده است و در حالی که امکانات بسیار چشمگیر است، در سال 2015 (فصل قبل از صعود تیم بزرگسالان به بوندسلیگا) بازیکنان در کابین لباس عوض میکردند.
با این حال، مشکلات دیگری وجود دارد که باید بر آنها غلبه کرد. باوم، درحالی که در مقابل یک صفحه پروژکتور، که موقعیت جغرافیایی باشگاههای بوندسلیگای آلمان، و کارخانه تولید استعداد، که الان سقوط کرده هستند، مانند هامبورگ، شالکه، کایزرسلاترن و نورنبرگ را نشان میداد، توضیح داد.
او با اشاره به موقعیت لایپزیگ در نقشه، جزیرهای که قبلاً آلمان شرقی (GDR) بود، میگوید: «ما اینجا در ساکسونی هستیم. باشگاههای زیادی در جنوب، جنوب غرب، غرب و شمال وجود دارد. اما اینجا در اطراف لایپزیگ، تعداد کمی باشگاه وجود دارد. از اینجا تا برلین و ولفسبورگ حدود دوساعت راه است.
بنابراین، ما یک وضعیت انحصاری داریم. از طرف دیگر، ما این مشکل را داریم که آکادمیهای قوی کمی در منطقه داریم. این بدین معنی است که دانش فوتبالی بازیکنان، زمانی که به ما ملحق میشوند، می تواند پایین باشد. زیرا قبلا در مراکز خوبی آموزش ندیدهاند.»
این کسری با سایر کمبودها همراه میشود. در سال 2025، بیکاری در غرب آلمان دو درصد کمتر از شرق شناسایی شده است. در میان 16 ایالت این کشور، پنج ایالت فقیر از نظر میانگین دستمزد (از جمله ساکسونی) همگی در شرق قرار دارند. چه با سختتر شدن کار والدین برای رساندن کودکان به بازیها و چه به این دلیل که تهیه کفشها و تجهیزات برای والدین سخت است. مشکلات واضح است، و آمارها هم این مسائل را نشان میدهد.
از 150 بازیکن متولد آلمان که در این فصل در بوندسلیگا بازی کردهاند، بدون احتساب برلین، تنها 7 بازیکن در شرق به دنیا آمده اند.
راهکار لایپزیگ
پاسخ مقطعی لایپزیگ به این مشکل، برنامه Forderoffensive (تهاجم مالی) است که در مارس 2024 راه اندازی شد. این طرح، از باشگاههای سراسر شهر حمایت می کند. تجهیزات و استخدام مربیان تمام وقت را تامین مالی میکند و همچنین امکان دسترسی به دوره های آموزشی را فراهم می کند.
باوم می گوید: “ما بیش از 600،000 ساکن در این منطقه داریم. بنابراین باید بتوان بازیکنان زیادی را از این منطقه توسعه داد. و به همین دلیل است که ما به مدارس و مهدکودک ها میرویم و پول زیادی را برای این گروه سنی خرج میکنیم.”
لایپزیگ و باوم چه دیدگاهی به فوتبال دارند؟
باوم می تواند ساعتها، با جزئیات عمیق و فشرده درباره فوتبال صحبت کند. او در مورد اینکه کجای پیشرفت بازیکن در حال حاضر اشتباه پیش میرود یا اینکه برخی از نگرانیهای پیرامون آن چقدر نادرست هستند، دیدگاههای جالبی مطرح میکند.
“همه در مورد منطقه انتقال صحبت میکنند: از تیم زیر19 سال به تیم اصلی. اما به نظر من، بزرگترین مشکل، مرحله پایه است. ما خیلی دیر شروع به آموزش بازیکنان میکنیم و به آنها آموزش میدهیم که به جای اینکه با توپ چه کار کنند، به کدام سمت بدوند.
این یکی از دلایلی است که ما سرمایهگذاری زیادی در مرحله پایه انجام میدهیم، زیرا واقعا مهم است که برای بازیکنان ارزش قائل شویم.”
بخشی از این هدف، شامل بهبود شرایط خارج از باشگاه و امکاناتی است که بازیکنان اولین ارتباط را با آن میگیرند. او میگوید که این شامل بررسی سلسله مراتب مربیگری نیز میشود که در باشگاه خودش وجود دارد.
“من به متخصصان نیاز دارم. به طور معمول، در برخی باشگاهها، اگر مربی زیر 16 سال باشید، دو برابرِ درآمد مربی زیر 10 سال دریافت میکنید. بنابراین، مربی زیر 10 سال چه میخواهد؟ او میخواهد مربی بعدی زیر 16 سال باشد تا بتواند درآمد بیشتری کسب کند. این برای توسعه بازیکنان خوب نیست. بنابراین، اینها برخی از چیزهایی است که ما روی آن کار میکنیم.”
نتیجه چه بوده؟
اگرچه نمیتوان آن را به فلسفه اخیر نسبت داد، اما نشانههای اولیهای از کارآمدتر شدن آکادمی وجود دارد. در نوامبر 2024، ویگو گبل، هافبک 17 ساله متولد لایپزیگ، اولین بازی خود را در لیگ قهرمانان مقابل اینتر انجام داد. همچنین در این فصل گبل در بوندسلیگا هم بازی کرده است. همچنین فایک ساکار 16 ساله در دسامبر 2024 به عنوان یار تعویضی مقابل هلشتاین کیل وارد زمین شد.
سه نفر از 10 بازیکن جوان تاریخ بوندسلیگا از تیم لایپزیگ هستند. این شامل گبل و ساکار، و همچنین سیدنی رابیگر، یکی دیگر از محصولات آکادمی است که باشگاه را ترک کرده و در حال حاضر برای اینتراخت براونشوایگ بازی میکند.
گبل (سمت راست) در بازی سلتیک در چارچوب رقابتهای لیگ قهرمانان جوانان
اینها، موفقیتهایی هستند که به تبدیل شدن آکادمی لایپزیگ، به عنوان مقصدی برای سایر بازیکنان جوان کمک میکند. اما هدف باوم ایجاد عرضه ثابت و قابل اعتماد از بازیکنان به سطح بالای فوتبال است. در تعقیب این هدف، او مجموعهای از تغییرات را، نه تنها در مورد نحوه تربیت بازیکنان جوان، بلکه نحوه تفکر باشگاه در مورد آنها را نیز، نظارت کرده است.
لایپزیگ و قدمهای باوم
او میگوید: “اولین قدم من ایجاد یک مأموریت بود: هدف ما در آکادمی چیست؟ ما میخواهیم فوتبالیستهای حرفهای را، در یک فرهنگِ با عملکرد بالا توسعه دهیم. این تنها برای تیم اصلی نیست. زمانی که بازیکنانی در سایر باشگاههای رده اول لیگ آلمان داشته باشیم، برای ما یک موفقیت است.”
“گام دوم من این بود که تمام بخشهایی را که در آکادمی داشتیم با این مأموریت هماهنگ کنم.”
“زمانی که من برای اولینبار کار در آکادمی را شروع کردم و ارزیابی کردم، آن بخشها ماموریت خاص خود را داشتند برای مثال، فیزیوتراپیستها بیشتر فیزیوتراپیستهای بیمارستانی بودند تا فیزیوتراپیستهای فوتبال. مربیان بدنسازی میخواستند ماهیچههای بزرگی برای بازیکنان بسازند، اما نه لزوما آنهایی که مربوط به فوتبال هستند.”
“همچنین سرمربیها: هرکسی فلسفه بازی خود را داشت و به عملکرد کلی تیم خود نگاه میکرد، نه به تک تک بازیکنان.”
در ردههای مختلف چه خبر است؟
مانند بسیاری از باشگاهها، لایپزیگ سبک بازی و ترکیببندی را در بین گروههای سنی خود هماهنگ می کند. اما در حال حاضر، آموزش نیز دورهبندی می شود. تیم های بین رده های زیر 16 و زیر 19 سال همگی برنامه یکسانی دارند، بلوکهایی وجود دارد که تعیین میکند بازیکنان چه زمانی کار تیمی، انفرادی یا فیزیکی را انجام دهند و مربیان، با چه شدتی میتوانند روشهای خود را در آن چارچوب به کار گیرند.
سطح زیر 16 سال، جایی که بازیکنان هر روز تمرین نمیکنند، برنامه فشرده است.
باوم میگوید این کلید «توسعه سیستماتیک بازیکن» است و به «چهار سؤال کلیدی» بستگی دارد که او از همه مربیانش میخواهد در نظر بگیرند.
«”چه زمانی و چقدر تمرین میکنید؟” این مربوط به دورهبندی است. “چه چیزی را تمرین میکنید؟” این بخش محتوا است، شوت زدن، پاس دادن و غیره. “چگونه تمرین میکنید؟” این بیشتر مربوط به روش است. و در نهایت: “چه کسی تمرین را هدایت میکند؟” سرمربی، کمک مربی، مربی ورزشی یا مربی ویدیویی … و غیره.»
تصویری از بازی زیر15 سال، بر روی صفحه نمایش ساختمان آکادمی
لایپزیگ جمعگرا؟
در گفتگو با باوم، موضوعی که اهمیت دارد فردیت است. به گفته او: “یکی از بزرگترین چالشها این است که مربیان را از وفاداری آنها به عملکرد تیمی دور کنیم، و بیشتر به سمت پیشرفت حرکت کنیم. برنده شدن در بازیها و تورنمنتها خوب است، اما در رابطه با هدف کلیدی “آماده کردن بازیکنان برای فوتبال حرفهای”، بیاهمیت است.”
او میگوید: “منطقی است که بگوییم فوتبال جوانان در واقع یک ورزش انفرادی است. برای من، تنها استفاده از تیم این است که محیطی را فراهم میکند که بازیکنان یاد بگیرند چگونه در یک تیم بازی کنند.
تیمها یاد نمیگیرند؛ افراد درون تیمها یاد میگیرند. تیمها اولین بازی را انجام نمیدهند، افراد این کار را انجام میدهند. من هرگز ندیدهام که یک تیم کامل به تیم اول برود. فقط چند بازیکن هستند.”
آنها از مکانیزمهای دیگری نیز استفاده میکنند. وامهای آموزشی، که در آن بازیکنان جوان بخشی از هفته خود را با باشگاههای منطقهای در رده چهارم یا پنجم می گذرانند. این به تسریع آمادگی آنها برای بازی بزرگسالان کمک میکند. برنامه تمرکز بازیکن، که توسط کامرون کمپبل، مربی اسکاتلندی که در سال 2024 وارد آکادمی لایپزیگ شد و قبلاً در رنجرز، آبردین و آکادمی Right to Dream کار کرده بود، نظارت میشود.
برنامههای آشنا سازی
در روزهای دوشنبه و سهشنبه، بازیکنان زیر 16 سال لزوماً بر اساس سن گروهبندی نمیشوند، بلکه بر اساس شرایطی که به بهترین وجه برای رشد آنها مناسب است، گروهبندی میشوند. به آن ارتباط زیستی میگویند. لایپزیگ از آن برای بررسی و به چالش کشیدن چشمانداز خود در شرایط مختلف استفاده میکند.
باوم توضیح میدهد: «ما سه نوع بازی مختلف داریم. یک بازی “ایمن”، یک بازی “کششی” و یک بازی “استرسی”. اگر بازیکنی فقط بازیهای ایمن داشته باشد، پس پیشرفت نمی کند، زیرا همیشه در رده سنی خود بهترین است. اما ما باید او را تحت استرس قرار دهیم، زیرا میخواهیم ببینیم کجا خوب نیست.”
تجربه نشان داده است که اولین باری که بازیکن معمولاً استرس زیادی پیدا میکند، زمانی است که به تیم اصلی می رود، اما تا آن زمان دیگر خیلی دیر شده است.
اجازه دادن به بازیکن مسنتر برای آسانگیری به بازیکن جوان، میتواند استرس بازی را کاهش دهد. برعکس، قرار دادن یک بازیکن در یک گروه سنی بالاتر (و در شرایط جسمی ضعیف) میتواند مشکلاتی را که یک بازیکن در هنگام انتقال از فوتبال جوانان به تیم اصلی تجربه میکند، شبیهسازی کند.
نیمه دیگر فوتبال
باوم میافزاید: “بنابراین، ما فقط نمیخواهیم به بازیکنان چیزی برای یادگیری بدهیم. ما میخواهیم ببینیم که شهود بازیکن چیست و سپس آن را زنده کنیم.”
ما میخواهیم به بازیکنان آزادی بدهیم. در گذشته، RB لایپزیگ به بازیکنان یک سبک بازی را آموزش میداد. اکنون، ما سعی میکنیم به آنها یاد دهیم که فوتبال را درک کنند و سبک بازی را یاد بگیرند. اگر آنها به تیم اصلی مارکو رز (سرمربی) بروند و او بخواهد از نظر تاکتیکی کاری متفاوت انجام دهند، بازیکنانی که ما تولید میکنیم فقط میدانند که چگونه در یک موقعیت کار کنند.
و شما باید در یک بازی چابک باشید. اگر بعد از 5 دقیقه گل بزنید، همهچیز تغییر میکند. شما باید فوتبال را درک کنید.
مانند بسیاری از باشگاهها، لایپزیگ به بازیکنی تا زمانی که 16 ساله نشوند، یک پست تمام وقت اختصاص نمیدهد. او میگوید که این به گسترش تجربه بازیکن کمک میکند. “اگر کسی همیشه مدافع میانی بوده است، پس از کجا می داند که بازی پر فشار در جلوی زمین چگونه است؟”
همچنین، میدانیم که فوتبال همیشه در حال تغییر است و بازی باوم و مربیانش که این بازیکنان را برای آن آماده میکنند دائما در حال تغییر است.
“بازی فوتبال آینده چگونه به نظر میرسد؟ بسیاری از باشگاهها در توسعه فنی واقعاً خوب شدهاند، اما چیزی که ما متوجه شدیم، اهمیت بازی یک به یک و اینکه چگونه این مورد میتواند یک KPI (شاخص عملکرد کلیدی) برای ما باشد.”
ساکار (سمت چپ)، در حال بازی برای تیم ملی جوانان آلمان، 2023
دیتا مهم است!
بیشتر سرمایهگذاری لایپزیگ در سطح آکادمی، تفسیر دیتا و استفاده از هوش مصنوعی بوده است. اگر به طور موثر از آن استفاده شود، می تواند به قضاوت در مورد اینکه بازیکنان چقدر در تقابل با یکدیگر موثر هستند، با/علیه مالکیت، و همچنین بدون توپ، کمک میکند. آیا یک بازیکن هجومی، با دویدن به فضا، کسی که مارکش کرده را “شکست” میدهد؟ آیا خط هافبک به طور مداوم زوایای ارسال و گزینهها را مسدود میکند؟
با توجه به تعهد باوم به نظارت مربیانش، در مورد نحوه پیشرفت بازیکنانشان، به جای صرفا برنده بازی شوند، یک معیار ارزشمند برای قضاوت در مورد پیشرفت است. فراتر از آن، تأکید بر نبردهای فردی که همیشه در قلب فوتبال خواهد بود، راهی است که در آینده ثابت شده است.
سرمایهگذاری برای آینده
البته مشکل سرمایهگذاری در چنین مراحل اولیه این است که مزایای آن تا آیندهای دور دیده نخواهد شد. باوم با خوشحالی می پذیرد که ممکن است وقتی این اتفاق بیفتد دیگر در باشگاه نباشد و در هر صورت، قضاوت در مورد تأثیر این اصلاحات همیشه دشوار خواهد بود.
او میافزاید: «اما من میخواهم این روند را قابل اعتمادتر کنم. بنابراین شاید هر سال 500 دقیقه بازی در بوندسلیگا از بازیکنان آکادمی ببنیم. باید حداقل شش بازیکن ملی پوش تولید کنیم.
ما باید اهداف روشن و یک برنامه اقدام روشن داشته باشیم.»
مهران قهرمانی-فوتبال لب، در فصل دوم (بخش اول را در اینجا مطالعه کنید.) کتاب وارونه کردن هرم نوشته جاناتان ویلسون، به بررسی تحول سیستم تاکتیکی WM پرداخته میشود. این سیستم یکی از نوآوریهای مهم در فوتبال است که نقش مهمی در شکلگیری فوتبال مدرن داشت. ویلسون در این فصل توضیح میدهد که چگونه تغییر از سیستم حملهای و نامنظم 2-3-5 به سیستم متعادل و سازمانیافته WM، پایهگذار تاکتیکهای پیچیدهتر در فوتبال شد.
مشکل تاکتیکی
اوایل قرن بیستم، فوتبال تحت سلطه سیستم 2-3-5 بود که به “هرم” معروف بود. این سیستم شامل دو مدافع، سه هافبک و پنج مهاجم بود و بیشتر بر حمله متمرکز بود. اما این ساختار یک مشکل اساسی داشت: فاصله زیادی بین خط حمله و خط دفاع ایجاد میکرد که تیمها را در برابر ضدحملات آسیبپذیر میکرد.
با تغییر قانون آفساید در سال 1925، این مشکل بیشتر شد. قبلاً باید بین بازیکن مهاجم و دروازه سه بازیکن حریف (دروازبان + دو مدافع) حضور پیدا می کرد تا بازیکن مهاجم در موقعیت آفساید قرار نگیرد. اما با تغییر قانون به دو بازیکن (نزدیک به قانون امروزی)، ماندن در موقعیت آفساید برای مهاجمان آسانتر شد. تیمهایی که همچنان از سیستم 2-3-5 استفاده میکردند، بیشتر در معرض ضدحملات سریع قرار گرفتند.
تولد سیستم WM
در این شرایط، هربرت چپمن، مربی افسانهای آرسنال، برای حل این مشکل راهحلی یافت. چپمن که به دقت و استراتژی معروف بود، سیستم WM (3-2-2-3) را ابداع کرد. این سیستم به شکلی طراحی شده بود که هم استحکام دفاعی داشته باشد و هم قدرت حمله را حفظ کند.
در سیستم WM، حرف “W” به چیدمان مهاجمان (مهاجم راست، مهاجم مرکزی و مهاجم چپ) اشاره داشت و حرف “M” نشاندهنده شکل دفاعی بود (سه مدافع و دو هافبک). این ساختار جدید باعث شد که زمین بهتر پوشش داده شود و تیمها در دفاع منسجمتر عمل کنند.
مزایای تاکتیکی
سیستم WM خط دفاعی منظمتری ایجاد کرد. به جای دو مدافع، سه مدافع حضور داشتند که کار را برای حریفان سختتر میکرد. هافبکها هم در حمله و هم در دفاع فعال بودند و این باعث شد که تیمها در انتقال بین فازهای بازی بهتر عمل کنند.
یکی از تغییرات مهم، نقش هافبک مرکزی بود که به یک مدافع عقبنشسته تبدیل شد. این تغییر باعث شد که دفاع منسجمتر و سازمانیافتهتر باشد. همچنین دو مهاجم کناری کمی عقبتر بازی میکردند تا ارتباط بهتری بین خط میانی و حمله ایجاد شود.
چپمن با اجرای سیستم WM، آرسنال را به یکی از قدرتمندترین تیمهای انگلستان تبدیل کرد. آرسنال با این سیستم، چهار بار قهرمان لیگ و یک بار قهرمان جام حذفی شد. تعادل بین حمله و دفاع در این سیستم، آرسنال را به تیمی بیرقیب در دههٔ ۱۹۳۰ تبدیل کرد.
تسلط آرسنال
آرسنال با این سیستم به تیمی بیرقیب در دهه 1930 تبدیل شد. مدافعان آرسنال نظم و انضباط بالایی داشتند و مهاجمان با سرعت و دقت بالا از فضاها استفاده میکردند. این ساختار به آرسنال اجازه میداد که تحت فشار دوام بیاورد و در ضدحملات سریع و موثر باشد.
سبک بازی مستقیم آرسنال در سیستم WM باعث شد که به جای بازیسازی پیچیده، بیشتر بر انتقالهای سریع و استفاده از فضاهای کناری تمرکز کنند. این رویکرد عملگرایانه برای آرسنال موفقیتهای بیسابقهای به همراه داشت.
گسترش و تحول
پس از موفقیتهای آرسنال، تیمهای دیگر نیز از سیستم WM استفاده کردند. برخی تیمها تاکید بیشتری بر حفظ توپ داشتند و برخی دیگر بر استحکام دفاعی تمرکز کردند. به مرور، تغییرات کوچکی در این سیستم به وجود آمد. به عنوان مثال، برخی تیمها نقش هافبکهای کناری را تهاجمیتر کردند تا در کنارهها برتری عددی ایجاد کنند.
انتقادات و محدودیتها
با وجود موفقیت اولیه، سیستم WM بدون ایراد نبود. یکی از مشکلات اصلی، خشکی و انعطافناپذیری آن بود. تیمهایی که از سیستمهای روانتر استفاده میکردند، میتوانستند ساختار ثابت WM را به چالش بکشند. همچنین، فشار زیاد بر هافبکها باعث میشد که پوشش دفاعی در مواقعی ناکافی باشد.
افول سیستم WM
در دهه 1950، فوتبال بار دیگر دچار تحول شد. تیم ملی مجارستان با استفاده از سیستم سیال 4-2-4، تیم ملی انگلیس را با نتیجه 6-3 شکست داد. این بازی معروف به “بازی قرن” نشان داد که سیستم WM دیگر کارآمد نیست. مجارها با جابجایی مداوم و استفاده از مهاجمان عقبنشسته، دفاع انگلیس را سردرگم کردند.
سیستمهای جدیدی مانند 4-2-4 برزیل و کاتناچیو ایتالیا نیز جایگزین WM شدند. این سیستمها بر انعطافپذیری، پرسینگ و بازی گروهی تاکید داشتند.
میراث سیستم WM
با اینکه سیستم WM از بین رفت، اما تاثیر آن بر فوتبال مدرن باقی ماند. مفهوم سازماندهی دفاعی، استفاده از بازیکنان همهکاره و تعادل بین حمله و دفاع همچنان الهامبخش سیستمهای جدید است. ایده قرار دادن بازیکنان در موقعیتهای موثر برای پوشش بهتر زمین، در سیستمهای امروزی مانند 4-4-2 و 4-3-3 نیز دیده میشود.
نتیجهگیری
فصل دوم کتاب وارونه کردن هرم به طور مفصل به تحول سیستم WM میپردازد. این سیستم که توسط هربرت چپمن طراحی شد، فوتبال را از یک بازی بینظم به یک ساختار تاکتیکی تبدیل کرد. اگرچه سیستم WM در نهایت جای خود را به ایدههای جدیدتر داد، اما اصول آن همچنان در تاکتیکهای مدرن مشهود است. این فصل به خوبی نشان میدهد که چگونه فوتبال همواره در جستجوی تکامل تاکتیکی است و هر نوآوری، راه را برای پیشرفتهای بعدی هموار میکند.
امیررضا قاسمی، فوتباللب – در قلب منطقه باسک، فوتبال فراتر از یک بازی ساده است. این ورزش به زبانی زنده و پرشور برای بیان هویت، مقاومت و آرمانهای سیاسی و اجتماعی مردم تبدیل شد. در این پست وبلاگی به بررسی چگونگی پیوند بین فوتبال و جنبشهای سیاسی در این منطقه میپردازیم.
ریشههای تاریخی: فوتبال به عنوان صدای بیصدایان
در دوران دیکتاتوری فرانکو، باسک با محدودیتهای شدیدی در حفظ زبان و فرهنگ خود مواجه بود. در این میان، فوتبال به عنوان تنها جایی که مردم میتوانستند آزادانه هویت بومی خود را ابراز کنند، ظهور کرد. باشگاههایی همچون آتلِتیک بیلبائو با سیاست «Cantera» (تاکید بر استعدادهای محلی) توانستند به نمادی از مقاومت و خودکفایی تبدیل شوند. جایی که هر گل و هر پیروزی پیامی از سرکوب شکسته شده و آزادی رو به نمایش میگذارد.
استادیوم به عنوان میدان مبارزه
در باسک، استادیومها تنها محل برگزاری مسابقات نیستند؛ آنها به میادینی برای ابراز نظر تبدیل شدهاند. هواداران باسکی در هر بازی حساس، با شعارهایی همچون «باسک تا ابد» و «آزادی واقعی»، نه تنها تیم خود را حمایت میکنند بلکه پیامی قوی از هویت و مقاومت به نهادهای مرکزی میرسانند. هنر خیابانی، گرافیتیهای پررنگ و نمایش نمادهای بومی در اطراف استادیومها، این پیامها را تکمیل میکنند.
تحول پس از دیکتاتوری: آزادی و نوآوری
پس از سقوط فرانکو، باسک شاهد دورهای از بازگشایی فرهنگی و سیاسی بود. باشگاههای باسکی فرصت یافتند تا هویت بومی خود را با آغوش بازتری به نمایش بگذارند. در کنار پذیرش مدرنیته و ورود سرمایههای خارجی، آنها تلاش کردند تا ارزشهای اصیل و محلی را حفظ کنند. این تعادل میان مدرنیت و سنت، نقطه قوتی است که همچنان هواداران باسکی به آن افتخار میکنند.
چالشها و فرصتهای پیش رو در باسک
با وجود روح مقاومت و تاریخ پربار، فوتبال این منطقه امروزه با چالشهای جدیدی مواجه است:
جهانیشدن: ورود بازیکنان و سرمایههای خارجی ممکن است به مرور زمان هویت محلی را تحت تأثیر قرار دهد.
تغییرات اقتصادی و سیاسی: قوانین ورزشی و فشارهای اقتصادی میتواند زمینهای برای ناآرامیهای اجتماعی ایجاد کند.
اما در عین حال، این شرایط فرصتهایی برای نوآوری، تقویت مشارکت هواداران و استفاده از فناوریهای نوین در ترویج فرهنگ بومی فراهم میآورد.
در باسک، فوتبال چیزی فراتر از یک ورزش!
فوتبال در باسک تنها یک ورزش نیست؛ این پدیدهای فرهنگی و سیاسی است که روایتگر مبارزه برای حفظ هویت، آزادی و عدالت است. هر بار که هواداران باسکی وارد استادیوم میشوند، داستانی از گذشتههای پر از درد و تلاش برای فردایی بهتر روایت میشود. در این تقاطع بین ورزش و سیاست، فوتبال به مثابه پلی برای انتقال آرمانهای بلند انسانی عمل میکند.
در نهایت، داستان فوتبال باسکی نشان میدهد که چگونه عشق به بازی میتواند به ابزاری قدرتمند برای مقاومت و تغییر اجتماعی تبدیل شود. این داستان همچنان الهامبخش نسلهای آینده در جستجوی عدالت و حفظ فرهنگ بومی خواهد بود.
منچستریونایتد در بازی وسط هفتهای مهمان پدیده این فصل لیگ برتر، ناتینگهام فارست بود. جایی که آنها سیزدهمین شکست این فصل خود را با نتیجه 0-1 ثبت کردند. رکورد بیشترین شکست آنها در یک فصل از لیگ برتر، مربوط به سال پیش با 14 شکست بود. اما با توجه به اینکه هنوز 8 بازی دیگر تا پایان فصل لیگ دارند، احتمال شکستن رکورد قبلیشان بسیار زیاد است.
از زمان اولین بازی شیاطین سرخ تحت هدایت روبن آموریم در 24 نوامبر، (تساوی 1-1 در مقابل ایپسویچ) آنها از 19 مسابقه تنها موفق به کسب 22 امتیاز شدند. حاصل عملکرد آنها در این بازه زمانی 9 شکست و 6 پیروزی بود.
نتایج به ما نشان میدهد که آموریم در حال حاضر ضعیفترین آمار را در قامت مربی شیاطین سرخ (از زمان شروع پریمیرلیگ) دارد. پایینترین درصد برد (31.6%) و کمترین میزان امتیاز به ازای هر بازی (1.16). نفر دوم از این حیث، رالف رانگنیک بود با 1.54 امتیاز به ازای هر بازی!
سقوط یک پادشاهی
سقوط یونایتد اما، تنها مربوط به دوره آموریم نیست. از زمان خداحافظی سر الکس در فصل 13-2012، آنها در سراشیبی سقوط قرار گرفتند. یونایتد پله پله از جمع مدعیان لیگ خارج شد.
آنها تحت هدایت 10 مربی مختلف در 448 بازی لیگ برتری، تنها موفق به کسب 786 امتیاز شدند. 209 امتیاز کمتر از همشهریشان با 995 امتیاز. همچنین لیورپول، آرسنال، چلسی و حتی تاتنهام هم امتیازات بیشتری کسب کردهاند.
به طور شگفتانگیزی، شکست مقابل ناتینگهام فارست، صد و چهاردهمین شکست منچستریونایتد در لیگ برتر از زمان جدایی فرگوسن بود. این با تعداد شکستهای آنها در دوران حضور فرگوسن در این رقابتها (بدون در نظر گرفتن نتایج دسته اول انگلیس) برابری میکند.
موضوع نگرانکنندهتر این است که این تعداد شکست در تقریباً نصف تعداد بازیها رقم خورده. فرگوسن در 810 بازی خود به عنوان سرمربی منچستریونایتد در لیگ برتر 114 بار شکست خورد، در حالی که 10 مربی پس از او این تعداد شکست را تنها در 448 مسابقه تجربه کردند.
آینده مربی پرتغالی منچستریونایتد چه خواهد شد؟
آموریم ممکن است به لطف عملکرد خوب منچستریونایتد در رقابتهای اروپایی نجات پیدا کند. چرا که شیاطین سرخ در مرحله یکچهارم نهایی لیگ اروپا حضور دارند، اما او در فصلی سهیم بوده که میتواند بدترین فصل لیگ برتری آنها در نسلهای اخیر باشد.
این فصل بدترین امتیاز آنها در تاریخ لیگ برتر خواهد بود، مگر اینکه یونایتد هر هشت بازی باقیمانده خود در لیگ برتر را پیروز شود، (که بعید به نظر میرسد) آنها حتی از رکورد 60 امتیازی فصل گذشته تحت هدایت اریک تنهاخ نیز پایینتر خواهد رفت.
آنها هنوز به 11 امتیاز از هشت بازی پایانی خود نیاز دارند تا حداقل به رکورد 48 امتیازی فصل برسند، فصلی که آخرین باری بود که یونایتد کمتر از 50 امتیاز کسب کرد. همچنین، آن فصل آخرین باری بود که منچستریونایتد در نیمه پایینی جدول قرار گرفت و در رتبه سیزدهم ایستاد.
بازی بعدی یونایتد، دربی منچستر مقابل سیتی در اولدترافورد است، که روز یکشنبه برگزار میشود. با توجه به اینکه آنها در دیدار رفت این فصل موفق به شکست سیتی در اتحاد شدند. این مسابقه فرصتی است تا برای اولینبار از فصل 2019-20، موفق به کسب دبل مقابل رقیب همشهری خود شوند. یونایتد و آموریم هر دو به یک نتیجه مثبت در این بازی نیاز دارند.
مهران قهرمانی-فوتبال لب، رئال مادرید موفق شد با برتری در برابر سوسیداد به فینال کوپا دل ری برسد، اما اشتباهات دفاعی در طول مسابقه باعث نگرانی سرمربی این تیم، کارلو آنچلوتی، شد. این پیروزی تلخ و شیرین که با چاشنی هیجان و دلهره همراه بود، اگرچه جایگاه رئال مادرید را در فینال تثبیت کرد، اما سوالات جدیای در مورد آمادگی تیم در بازیهای آینده، به خصوص مقابل آرسنال، به وجود آورد.
جود بلینگهام به خوبی این لحظه را توصیف کرد. او پس از بازی در اینستاگرام نوشت: «دیگر هیچ کلمهای برای چنین شبهایی در برنابئو وجود ندارد.». در نهایت، پیروزی در وقت اضافه بازی برگشت و با ضربه سر آنتونیو رودیگر در دقیقه ۱۱۵ به دست آمد.
شور و هیجان بیپایان؛ اما نگرانیهای دفاعی برای رئال مادرید و آنچلوتی
اندریک، که اولین گل مادرید را در آن شب به ثمر رساند، پس از بازی به خبرنگاران گفت: «من این دیوانگی را خیلی دوست دارم.»
برای تماشاگران بیطرف، بازی پرهیجان، نفسگیر و سرگرمکننده بود؟ بله.
اما برای کارلو آنچلوتی، سرمربی رئال مادرید، پیش از دیدار مرحله یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان برابر آرسنال، نگرانکننده؟ بله.
این پیروزی به دلیل ضعف دفاعی مادرید، برای سرمربی ایتالیایی طعمی تلخ و شیرین به همراه داشت.
رئال مادرید؛ خط دفاعی، بحران مصدومیت
دنی کارواخال و ادر میلیتائو در بیشتر فصل به دلیل پارگی رباط صلیبی قدامی (ACL) نتوانستهاند برای رئال مادرید به میدان بروند. همچنین، داوید آلابا نیز تنها در چند ماه اخیر از مصدومیت مشابه خود بازگشته است.
در نتیجه، آنتونیو رودیگر به عنوان تنها مدافع میانی باتجربه و آماده رئال مادرید باقی مانده است. در نتیجه، برخی از هافبکها (آرلین شوامنی و فده والورده) مجبور به بازی در خط دفاع شدهاند. همچنین، رائول آسنسیو از تیم «ب» رئال مادرید کاستیا به تیم اصلی راه یافته است.
شب تلخ آلابا؛ کابوسی در خط دفاع برابر سوسیداد
شب گذشته، داوید آلابا تنها در چهارمین بازی خود در این فصل از ابتدا به میدان رفت، اما قطعاً دوست دارد این بازی را هرچه زودتر فراموش کند. او ابتدا یک گل به خودی به ثمر رساند و سپس با برخورد و تغییر مسیر ضربه میکل اویارزابال باعث شد رئال سوسیداد در آن شب 3-1 از رئال مادرید پیش بیفتد. آلابا یکی از بدترین نمایشهای خود را در طول حرفه خود به جا گذاشت و یکی از بدترین بازیکنان زمین بود.
مشکلات دفاعی پابرجا؛ سردرگمی در پست مدافع راست
رئال سوسیداد که با 27 گل در 29 بازی یکی از بدترین آمارهای گلزنی در لالیگا را دارد، در برنابئو موفق شد چهار بار دروازه رئال مادرید را باز کند. رئال سوسیداد با تنها چهار شوت در چارچوب، مجموع شاخص گلهای مورد انتظار (xG) آنها 0.99 ثبت شد. این اتفاق نشان میدهد که مشکلات دفاعی رئال مادرید همچنان نیاز به برطرف شدن دارند.
اندر بارنتکسا در دقیقه ۱۶ بازی، گل اول رئال سوسیداد را در برابر رئال مادرید به ثمر رساند. رائول آسنسیو با تیزهوشی اویارزابال از پست خود خارج شد و لوکاس وازکز پس از این اتفاق، دچار عدم آگاهی محیطی شد و بارنتسکا را پشت سر خود ندید و فضای خوبی در اختیار بارنتکسا قرار گرفت.
آنچلوتی به دلیل عرضی که وازکز در حملات ایجاد میکند، از او استفاده میکند. همچنین، حضور وازکز در پست دفاع راست به والورده اجازه میدهد به پست اصلی خود در میانه میدان بازگردد؛ اما وازکز در موقعیتهای دفاعی اغلب غافلگیر میشود. آنچلوتی باید برای بازیهای مقابل آرسنال در مورد پست دفاع راست تصمیمگیری جدی بکند.
بارنتکسا به راحتی وارد محوطه جریمه شد و ضربه ای، توپ را از بین پاهای لونین وارد دروازه کرد. رئال مادرید امیدوار است که دروازبان اصلی خود، تیبو کورتوا را تا بازی مقابل آرسنال در ورزشگاه امارات در روز سه شنبه در اختیار داشته باشد.
اضطراب در برنابئو؛ بازگشت موقت اما مشکلات ادامهدار دفاعی توسط آلابا، کاماوینگا، لونین
اندریک پس از 30 دقیقه با یک ضربه چیپ زیبا بازی را به تساوی کشاند، اما در نیمه دوم مشکلات دوباره سر برآوردند. در نیمه دوم، پابلو مارین از ادواردو کاماوینگا در خط کناری عبور کرد و شوت/پاس او پس از برخورد به داخل پای آلابا وارد دروازه شد. ازمایش کاماوینگا در فولبک چپ توسط آنچلوتی با شکست بدی مواجه شد. درصورت نرسیدن فولبکهای رئال، بوکایو ساکا، وینگر آرسنال، ضربات سختی از سمت چپ خط دفاعی به این تیم وارد خواهد کرد.
در دقیقه 80، تاکفوسا کوبو از خارج شدن کاماوینگا از منطقهاش بهره برد و با ارسال خوبی به ایوارزابال، ضربه اویارزابال با برخورد مجدد به آلابا وارد دروازه شد و نتیجه بازی را 3-1 به نفع تیم سوسیداد کرد.
سوت هواداران مادرید بر علیه بازیکنان خودی، مخصوصا وینسیوس، بیشتر شد. پس از سوتها، شماره 7 مادرید شروع به درخشش کرد. او با رد کردن یک در برابر یک مدافع سوسیداد و ارسال به محوطه جریمه و ضربه بلینگهام باعث شد تا نتیجه 3-2 شود.
سپس شوامنی در دقیقه ۸۶ با یک ضربه سر گلزنی کرد تا نتیجه بازی 3-3 شود و مادرید را در مجموع 4-3 جلو بیندازد. جشن بزرگی برپا شد، زیرا هافبک فرانسوی با هموطنش امباپه به شادی پرداخت. مادرید بنظر میرسید که به فینال راه صعود کرده است. تا اینکه در دقیقه 94، یک خطای غیرضروری از کاماوینگا رخ داد. لونین با خروج اشتباه خود نتوانست ضربه آزاد رئال سوسیداد را دفع کند. در نهایت، آلابا در نبرد هوایی از اویارزابال شکست خورد تا او با ضربه سر بینقص بازی در مجموع 4-4 مساوی کند.
دوربینها کیلیان امباپه را شکار کردند که به نظر میرسید میگوید: «چهار گل در خانه!»
ایمان آنچلوتی به بازگشت
کارلو آنچلوتی در کنفرانس خبری پس از بازی با آرامش گفت: «در چه لحظهای احساس کردم که حذف شدهایم؟ هرگز. در برنابئو هر چیزی ممکن است، بهویژه در چنین بازیها و جوهایی. وقتی از حریف عقب میافتیم، هرگز تسلیم نمیشویم.»
رودیگر به دلیل نگرانیهای آنچلوتی از وضعیت جسمانی او، از ابتدای بازی روی نیمکت نشسته بود. اما مادرید در وقتهای اضافه به استحکام دفاعی او نیاز داشت. برای دومینبار در یک ماه، رودیگر در نقش قهرمان ظاهر شد. او پیشتر ضربه پنالتی تعیینکننده را در مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان برابر اتلتیکو مادرید به ثمر رسانده بود، دیشب نیز گل پیروزیبخش را وارد دروازه کرد.
آنچلوتی پس از بازی تلاش کرد منطقی به موضوع نگاه کند و گفت: «این یک مسابقه پر از گل، اشتباهات و همچنین نکات مثبت بود. هدف محقق شد: ما دوباره به فینال رسیدیم.»
اما شوامنی با نگاهی انتقادیتر اظهار داشت: «خوشحالیم که به فینال راه یافتیم، اما نمیتوانیم از عملکرد امشب خود راضی باشیم. باید بهتر بازی کنیم.»
نگرانیهای دفاعی رئال مادرید پیش از دیدار با آرسنال
یک تیم قویتر از رئال سوسیداد میتوانست بازی را از دسترس مادرید خارج کند. اکنون نگرانیهایی در مورد تمامی اشتباهات دفاعی در برابر آرسنال وجود دارد. آرسنالی که در این فصل لیگ در 30 بازی 55 بار دروازه حریفان خود را باز کرده است. توپچیها امیدوارند از هرگونه ضعف مادرید در ضربات ایستگاهی بهره ببرند.
یکی از اعضای کادر فنی رئال مادرید، که به صورت ناشناس با اتلتیک مصاحبه کرده است، گفت: «در طول بازی فراز و نشیب زیادی داشتیم و رنجهای زیادی کشیدیم. اما حالا ما در آنجا (فینال) هستیم.»
با این حال، او با احتیاط ادامه داد: «همیشه همین است؛ نمیتوان با شش یا هفت بازیکن دفاع کرد. مشکلات ساختاری وجود دارد، اما این تیم رقابت میکند.»
در سوی دیگر، میکل آرتتا، سرمربی آرسنال، نیز با مشکلات مصدومیت روبرو است. ریکاردو کلافیوری و تاکههیرو تومیاسو قطعاً غایب هستند و وضعیت گابریل و یورین تیمبر پس از مصدومیت در پیروزی برابر فولام در شب چهارشنبه در حال ارزیابی است. در تازه ترین اخبار، گابریل به احتمال بالا، دو بازی لیگ قهرمانان در برابر رئال مادرید را از دست خواهد داد و یک ماه به دور از میادین خواهد بود.
اما آرتتا و کادرش با تماشای عملکرد دفاعی دیشب مادرید، قطعاً از آنچه میبینند دلگرم خواهند شد.
رضا حسینی، فوتبال لب– هر چقدر که هفتهی گذشته برای لیام لاوسن تلخ و دردناک بود، اما برای یوکی سونودا، خاطرهانگیز و دوست داشتنی سپری شد. ردبول، درست در آستانه گرندپری خانگی سونودا، دری را به روی او باز کرد و بزرگترین فرصت دوران حرفهایاش را رقم زد. چند روز پیش بود که خبر بزرگ منتشر شد. سونودا، همتیمی مکس وشتپن در ردبول شد. لاوسن به آربی (RB Visa Cash) برگشت. درست همان جایی که 11 مسابقهی آخر فصل 2024 حضور داشت.
افسانههای ژاپنی فرمول یک
تغییرات بحثبرانگیز اخیر تیتر اصلی اخبار دنیای مسابقات را به خود اختصاص داده است. در حالی که یک حقیقت کمتر شناختهشده اما جالب نیز، در تاریخ غنی ژاپن در فرمول یک وجود دارد. امسال پنجاهمین سالگرد رویدادی خاص برای رانندگان ژاپنی در این ورزش است. در سال 1973،هیروشی فوشیدا، که پیشتر بهعنوان اولین راننده ژاپنی حاضر در مسابقه 24 ساعته لمان، با تیم Sigma Automotive شناخته میشد. تبدیل به اولین ژاپنیای شد که برای یک گرندپری فرمول یک موفق به کسب سهمیه شد. این مرد شجاع از کیوتو با خودروی Maki F101C، که چندان محبوب نبود، توانست به این موفقیت دست یابد. او در نهایت به دلیل خرابی موتور نتوانست در گرندپری هلند مسابقه دهد.
ژاپنیها در فرمولا وان!
اگرچه، یوکی سونودا، با ملحق شدن به تیمی که تاکنون شش قهرمانی جهان در بخش سازندگان را به نام خود ثبت کرده. این بهترین فرصت ممکن برای یک راننده ژاپنی است. با این حال، در نیم قرن گذشته، ژاپن 19 راننده را در فرمول یک به میدان فرستاده که هرکدام در نوع خود چهرههای قدرتمندی بودند.
آگوری سوزوکی
ساتورو ناکاجیما
ساتورو ناکاجیما، که یک راننده تحت حمایت هوندا بود، اولین راننده تماموقت ژاپنی در فرمول یک بود. در کنار آیرتون سنا، و سپس نلسون پیکه، در تیم لوتوس رانندگی کرد و در میانه جدول قرار گرفت. او بعدها در چند مسابقه برای تیم تیرل نیز عملکرد خوبی از خود نشان داد.
ساتورو ناکاجیما در گرندپری سوزوکا 1988 در تعیین خط با نلسون پیکه رقابت سختی را داشت، علیرغم این که صبح همان روز مادرش را از دست داده بود. این راننده در آدلاید 1989 نیز در شرایط بارانی درخشش داشت. جایی که از انتهای گرید شروع کرد و تا جایگاه چهارم پیش رفت و سریعترین دور مسابقه را نیز به نام خود ثبت کرد.
آگوری سوزوکی
اما یکی از معروفترین رانندههای ژاپنی، آگوری سوزوکی بود که در گرندپری خانگیاش در سال 1990 به عنوان اولین راننده ژاپنی بر روی پودیوم ایستاد. بعدها، او تیم سوپر آگوری خود را که با حمایت هوندا بود از سال 2006 تا 2008 اداره کرد.
تاکوما ساتو
رانندهی دیگری که میتوان به او اشاره کرد، تاکوما ساتو است که مانند سونودا یک راننده کوچک و پرانرژی بود. شاید مهمترین اتفاقی که رقم زد، پایان سوم او در گرندپری ایالات متحده برای تیم بار هوندا در 2004 بود. او بعدها در سالهای 2017 و 2020، دوبار فاتح مسابقهی ایندیاناپلیس 500 شد.
تاکوما ساتو
کامویی کوبایاشی
کامویی کوبایاشی بدون شک یکی از مشتاقترین رانندگان ژاپنی فرمول یک بود؛ مبارزی سرسخت که در دوران حضورش در سائوبر، نگاهها را به خود جلب کرد. او نمایندهی موجی از رانندگان ژاپنی بود که با تمام وجود برای اثبات خود تلاش میکردند، و زمانی که در گرندپری ژاپن 2012 برای تیم سائوبر روی سکو رفت، همانند آگوری سوزوکا و تاکوما ساتو، افتخاری بزرگ برای کشورش رقم زد. او در 2021 با تویوتا در لمان پیروز شد و در 2019-2020 و 2021 دو عنوان قهرمانی جام جهانی استقامت FIA را به دست آورد.
یوکی سونودا
سونودا و چالشی به بزرگی نام ردبول
یوکی سونودا در سال 2021، اولین فصل حضورش در فرمول یک، بهترین نتایج خود را با آلفاتائوری ثبت کرد؛ نهم در بحرین، ششم در مجارستان و چهارم در ابوظبی. روحیه جنگندگیاش همیشه بارز بوده، اما همین خصوصیت گاهی به فورانهای احساسی در خودرو منجر شده که شاید باعث تردید ردبول در ارتقای او به تیم اصلی شد. بااینحال، او همیشه برای رسیدن به بهترین عملکرد تلاش کرده، هرچند که گاهی بدشانسی، استراتژیهای نادرست یا مشکلات فنی مانع پیشرفتش شدهاند.
در ابتدای سال 2025، ردبول در نهایت تصمیم گرفت بهجای ارتقای سونودا، لیام لاوسون را برای این فصل به خدمت بگیرد. اما حالا در مسابقه خانگیاش، او باید ثابت کند که میتواند انتظارات را برآورده کند. مشکل اینجاست که وشتپن چنان برتری دارد که عملکرد RB21 را بهتر از آنچه که هست نشان میدهد، همانطور که سال گذشته با RB20 در دوران سختش چنین کرد. ردبول بعد از جلسهای با مکس در میلتون کینز، متوجه مشکلات خودرو شده و میداند که ماشین روی تایرهای هارد بهتر عمل کرد.
سوال این است که آیا سبک رانندگی پر فشاری که یوکی دارد، بهتر از لاوسون یا پرز با این ماشین سازگار خواهد بود؟ فشار انتظارات بر روی او زیاد است، نهتنها به دلیل مسابقه خانگی، بلکه به این خاطر که صندلی کنار مکس در ردبول، بهترین فرصت برای درخشش یک راننده ژاپنی در تاریخ فرمول یک است.
صندلی دوم ردبول برای کیست؟
موقعیت راننده دوم در ردبول همیشه دشوار بوده، مشابه شرایط تیم لوتوس در دوران جیمی کلارک، جایی که کالین چپمن تنها به نظرات راننده اصلیاش توجه میکرد. مهندسان ردبول نیز طبیعی است که روی خواستههای مکس تمرکز بیشتری داشته باشند. در تاریخ، شرایط مشابهی در تیم بنتون 1994دیده شد؛ جایی که تنظیمات شوماخر برای خودرویی با تمرکز بر جلوی ماشین، با سبک رانندگی جیجی لتو و یوس وشتپن (پدر مکس وشتپن) سازگار نبود.
حالا، یوکی باید هرچه سریعتر بهترین روش را برای بیرون کشیدن سرعت از خودرویی پیدا کند که سازگاری با آن چالشبرانگیز است. اما آیندهاش در فرمول یک بیش از هر زمان دیگری در خطر است. اگر نتواند عملکرد درخشانی داشته باشد، احتمال حضورش در برنامههای آینده ردبول با ورود فورد بهعنوان تأمینکننده موتور، کم خواهد شد.
از طرف دیگر، گزینههای او در تیمهای دیگر محدود است. هوندا قرار است با آستون مارتین همکاری کند و صندلیهای آن تیم پر هستند. تیمهای دیگر مانند ویلیامز، هاس، آلپاین و سائوبر نیز برنامههای خود را دارند. در این شرایط، آیا یوکی میتواند مانند هموطنان موفقش روی سکو برود؟ یا اگر لیام لاوسون در آربی عملکرد بهتری ارائه دهد، ردبول تصمیم دیگری خواهد گرفت؟
محمدرضا حسینخانی، فوتبال لب – بررسی تیتیها در لیگ بیست و چهارم در فصلی که میلیونها عاشق به دنبال مهره گمشده ۵۵ سال هواداری در لیگ داخلی هستند. تراکتور پس از مدتها جام را بالا میبرد!
دراگان اسکوچیچ
سرمربی کروات تراکتور، با سابقه صعود به لیگ برتر با بابلیها و جام جهانی با تیم ملی ایران، تا مرد شماره یک فصل تاثیرگذار تراکتور.
دراگان اسکوچیچ، جرات برعهده گرفتن تیم مارک ویلموتس که با یک مساوی از مقدماتی درحال حذف بود را داشت. او روزهای درخشانی با ملیپوشان رغم زد و مقدمهساز رزرو بلیط قطر ۲۰۲۲ برای ایران شد.
سرانجام پس از بیلطفی فدراسیون فوتبال به او، کارلوس کیروش جانشین هدایت تیم ملی برای جام جهانی شد، که پس از ارائه نمایش به شدت ضعیف در قطر، بازهم از دور گروهی این تورنومنت بالا نرفت.
اسکوچیچ پس از پایان جام جهانی سکوت خود را شکست و بیان کرد:
“آنها مثل سگ من را بیرون کردند، دیگر برنمیگردم.”
سرانجام در ۱۹ تیر ۱۴۰۳ اسکو با انگیزه اولین قهرمانی تراکتور و همچنین اثبات خود به فدراسیون برای اشتباهی که در انتخاب کیروش به جای او داشتند به تراکتور پیوست.
چینش؛ ترکیبی از جوانهای با انگیزه و بازیکنان با تجربه
سنگربان اصلی، علیرضا بیرانوند، با انتقالی جنجالی از پرسپولیس به تراکتور پیوست و توانست روزهای پرفروغ خودش را ادامه دهد. هم اکنون بیرانوند با ۱۴ کلینشیت در صدر رقابت کسب دستکش طلایی است.
تیم اسکو در چینش اصلی دفاع خود از محمد نادری-شجاع خلیلزاده-عارف آقاسی-دانیال اسماعیلیفر استفاده میکند. در خط هافبک، که به عقیده کارشناسان متعدد، عامل اصلی موفقیت تراکتور قلمداد میشود از ریکاردو آلوز-ایگور پوستونسکی-مهدی ترابی بهره میگیرد. در فاز هجومی نیز، مهدی هاشم نژاد-تومیسلاو اشترکالی-امیرحسین حسینزاده بازی میکنند.
تراکتور در دفاع؛ ترکیبی از تجربه و استقامت
تلفیق شجاع خلیلزاده ۳۴ ساله و عارف آقاسی ۲۸ ساله، تیم را در دوئلهای زمینی و هوایی موفق کرده است.
دو فولبک کناری اسکو، (اسماعیلی فر و نادری) پیستونهای پیش رونده این تیم در عقب زمین هستند. با توجه به توانایی در ارسال از جناحین، بار هجومی تیم از کنارهها را به دوش بکشند. با این حال نقطه ضعف تیم اسکو، دفاع اشتباههای فردی شجاع خلیلزاده در دفع توپ و خطاهای پر تعداد است.
اسکوچیچ، بر خلاف دیگر مربیان حاضر در ایران، به جای هجوم از کنارهها، بیشتر سعی در ایجاد خلق موقعیت از عمق دارد. به همین علت، دانیال و نادری اجازه بیش از حد جلو رفتن را ندارند و نمیتوان از کنارهها به تراکتور آسیب رساند. در نتیجهی این امر تراکتور در ۲۳ مسابقه تنها ۱۱ گل دریافت کرده است و از این بابت بهترین تیم لیگ است. مهدی شیری تعویضی قابل اعتماد و البته در خدمت تیم اسکو برای دفاع است که توانایی بازی کردن در هر دو سمت بکهای تیم را دارد.
از سمت دیگر علیرضا آرتا و عارف غلامی نیز در مسیر این فصل به ترکیب ملحق شدند که با توجه به تایم بازی آنها میتوان مدعی شد که مرد کروات اعتقادی به آنها ندارد.
نقطه برتری تراکتور؛ دابل پیوت پرتغالی-کروات
با نظر شخصی سرمربی، ایگور پوستونسکی ۲۹ ساله به عنوان هافبک دفاعی به ایران آمد.
از همان ابتدای فصل خودش را به عنوان مهرهای باکیفیت و فراتر از سطح پست 6 های ایرانی نشان داد و یکی از بهترین پست ششهای فصل با تشکیل پیوت با ریکاردو آلوز توانست به خوبی نقشههای اسکو را عملی کند.ایگور در تیم نقش هافبک تخریبچی و ایستا با هدف حفظ توپ بازی میکند و در کنار خود یکی از بهترین پلیمیکرهای تاریخ لیگ برتر را میبیند.
در نقطهای که بسیاری از تیمها با خریدهای هنگفت و متعدد خارجی به دنبال ایجاد تفاوت هستند این مرد پرتغالی به خوبی به عنوان بازیساز در تیم اسکو، تخریبچی در تیم بردیوف و همینطور رجیستا در تیم خمز ایفا کرد.
مهدی ترابی نیز با تجربه و تکنیک خود کاملترین خط میانی را شکل داد. وینگر سابق پرسپولیس و سایپا با ۴۵ پاس کلیدی از امیرحسین حسینزاده با ۴۲ پاس و رامین رضائیان با ۳۹ پاس کلیدی جلوتر قرار دارد.
سید مهدی حسینی به همراه پوریا پور علی از دیگر نفرات میانی تراکتور به شمار میروند. حسینی به علت پارگی رباط صلیبی ادامه فصل را از دست داد همینطور سرمربی تا این مقطع از فصل چندان روی پوریا پورعلی حساب نکرده است.
اسکواد پلیر و یار شفیق دراگان اسکوچیچ در خط هافبک، همانند پست دفاع مهدی شیری است که تجربه بازی در پست ۶ و ۸ تیم را در این فصل دارد و عملکرد نسبتا قابل قبولی را در مواقع لزوم از خود نشان داده.
تراکتور در حمله؛ بیرحم در متلاشی کردن دفاع حریفان اما کم دقت در گل کردن موقعیتهای گلزنی
مهدی هاشم نژاد به عنوان وینگر راست ۲۱ ساله یکی از بهترین فصل های فوتبالی خود را سپری میکند.
وینگر سابق انزلیچیها با جایگیری درست، دریبل به موقع و حمل توپ با سرعت بالا یکی از مهرههای تاثیر گذار تیم میباشد که از جمله بازیکنان آندرریتد ایران به شمار میرود.
امیرحسین حسینزاده که توانست پس از دوران ناموفق در بلژیک مجددا خود را به تیم ملی برساند. به عقیده کارشناسان متعدد بهترین بازیکن این فصل لیگ برتر میباشد که توانسته با هوش بالا، قدرت دریبلینگ و همچنین در ارائه بازی بدون توپ تراکتور را از لحاظ خلق موقعیت از تمامی تیمهای حاضر جلوتر ببرد.
ترابی و حسین زاده مشترکا با ۶ پاس گل در صدر بهترین پاسورهای ایران هستند.
تومیسلاو اشترکال نیز فوروارد مرکزی تیم به عنوان بازیکن پشت به دروازه همچنین موفقیت در دوئلهای هوایی کمک بزرگی به تراکتور میکند. اما همچنان خلا تراکتور در مهاجم فرصت طلب و زهر دار حس میشود.
سوکول چیکالشی در ابتدای فصل و دوماگوی دروژدگ در ادامه فصل توانستهاند در روزهای بد مهاجم کروات کار را برای تیم دربیاورند.
همچنین سجاد عاشوری و محمد قنبری از دیگر نفرات هجومی تراکتور هستند.
بهترین گلزنان تیم؛ تومیسلاو ۸ گل، هاشم نژاد ۷ گل و امیرحسین ۶ گل
این در حالی است که هیچکدام از ۳۸ گل تراکتور از روی نقطه پنالتی به ثمر نرسیده است.
انبوهی تجربه برای اسکوچیچ؛ حاصل چندین سال مربیگری در لیگ خلیج فارس
دراگان اسکوچیچ، با دو چینش ۴.۲.۳.۱ و ۴.۴.۲ توانسته در فصلی که مربیان لیگ برتری ثبات لازم ندارند با بهترین نفرات ثبات و آرامش را به تیم خود بدهد.
در چینش ۴.۲.۳.۱ حسینزاده و ترابی به صورت چرخشی به عنوان پشت مهاجم و وینگر چپ ایفای نقش میکنند.
با توجه به شیوه بازی لو بلاک تیمهای مقابل تراکتور که عمدتا پرتعداد و با ۵ دفاع بازی میکنند این امکان برای تراکتور فراهم نیست که از کنارهها خلق موقعیت جدیای روی دروازه داشته باشد.
پس به کارگیری کار تیمی از مرکز و پاسهای عمقی از استراتژیهای مهم تراکتور مقابل تیمهای میانه و ته جدولی میباشد.
همچنین تراکتور به خوبی میتواند از موقعیتهای گلزنی در منطقه ۱۴ زمین حریف، برای هافبکها بعد از توپهای برگشتی فراهم کند. به همین علت نقش مهدی ترابی در تیم چشم غیرقابل چشمداشت است.
از برج آزادی به شاهگؤلی؛ دست روی نبض، میلیونها پرشور در انتظار انفجار
اکنون چشم میلیونها طرفدار عاشق در آذربایجان به چند هفته پایانی کورس ۳ اسبه قهرمانیست.
جایی که تراکتور با ۵۱ امتیاز و یک بازی کمتر ۲ امتیاز نسبت به سپاهان و ۴ امتیاز از پرسپولیس پیشتاز هستند.
تراکتور در حساسترین بازیهای باقی مانده خود در استادیوم سهند به مصاف استقلال تهران میرود و با تیم جور یحیی گلمحمدی باید در اهواز رودررو شود.
لازمه قهرمانی تیم اسکوچیچ مشخص است. بدون در نظر گرفتن نتایج تیمهای مدعی، فوتبال خوب ارائه کنید، برنده شوید و قهرمانی را جشن بگیرید.
برای شنیدن تحلیلهای هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش دهید.
عسل رضائی-فوتبال لب،به نقل از Opta analyst ،در طول مساوی برایتون در مقابل چلسی در اوایل مارس، نیکیتا پریس با پاس گل خود به ماریسا اولیسلاگرس، تبدیل به پنجمین بازیکن تاریخ سوپرلیگزنان انگلیس شد که به آمار صد تاثیر مستقیم بر روی گل (مجموع پاس و پاس گل) رسید و نام خود را در فوتبال زنان جاودانه کرد. به این بهانه نگاهی داشته باشیم به ستارگانی که به این دستاورد رسیدهاند.
ویویانه میدما؛بازیکنی برای رسیدن به اولینهای فوتبال زنان
علیرغم مصدومیت طولانی رباط صلیبی در فصل گذشته که باعث شد فصل را از دست بدهد، اما انتقال او در تابستان گذشته به منچسترسیتی فرصت دوباره درخشش و بازگشت به فرم همیشگی زن یخی فراهم کرد. پنجم مارس نیز با پاسگل خودش به خدیجه شاو، زوج تهاجمی خودش در دیدار مقابل وستهم به رکورد ۱۲۲ تاثیر مستقیم بر گلهای سوپرلیگ را ثبت کرد تا نام خود را در لیست 100 گلههای فوتبال زنان قرار دهد.
با حضور از فصل ۲۰۱۷/۲۰۱۸ در انگلیس و سپری کردن حدود ۸ سال در سطح اول این کشور ستاره هلندیها نفر سوم در صف میانگین دقایق در تاثیرگذاری بر گلهای این لیگ با آمار هر ۱۰۲ دقیقه یک تاثیرگذاری پشت سر سم کر(۹۵) و بانی شاو(۸۰) ایستادهاست.
بهترین عملکرد این بازیکن در فصل ۲۰۱۸/۲۰۱۹ رقم خورد. جایی که آرسنال به رهبری جو مونتومورو، لیگ را فتح کرد و ویویانه میدما با ۲۲ گل و ۱۰ پاسگل تبدیل به مهمترین مهره توپچیها شد. رکوردی که دستنیافتنی به نظر میرسد. همچنین میدما در پنج فصل مختلف توانست با بیش از بیست تاثیرگذاری بر گلها تنها بازیکن تاریخ لیگ باشد که به این موفقیت دستیافته است.
بث مید؛آچارفرانسه آرسنال و انگلیس
همتیمی سابق میدما در آرسنال یعنی بث مید، دومین بازیکنی است که توانست این میزان موثر واقع شود(۶۷ گل و۴۷پاسگل). رقابتهای فصل ۲۰۱۸/۲۰۱۹ منتهی به آخرین قهرمانی آرسنال در wsl شد. زمانی برای اثبات وینگر انگلیسی نیز بود. آمار ۱۹ تاثیرگذاری مستقیم بر گلها یکی از بهترین عملکردهای وی بود.
در حالی بث مید، فصل ۲۰۲۱/۲۰۲۲ با آمار ۱۱ گل و۸ پاسگل را به پایان رساند که، بار دیگر پیش از برگزاری یورو۲۰۲۲ انگلیس توانست موفقیت پیشین را بازآفرینی کند. ۱۹ تاثیر در فصل نشان از آمادگی فوق العاده او داشت که در نهایت همراه با عنوان قهرمانی یورو کفش طلا و توپ طلای یورو را نیز برای مید به همراه داشت. ۱۰ اثرگذاری بر گلها در یک دوره جام ملتهای اروپا او را تبدیل به رکورددار این رقابتها کرد.
ساخت ۳۵۰ شانس گل در لیگ حداقل ۱۰۹ بار بیشتر از هر بازیکن دیگری در فضای فوتبال زنان است. میانگین ۲.۰۷ ساخت شانس در هر بازی و میانگین ۰.۶۷ اثرگذاری مستقیم در هر بازی بینظیر به نظر میرسد. ستاره آرسنال با ثبت سه پاسگل دیگر میتواند به رکورد ۵۰ دستیابد.
بثنی انگلند در چلسی؛الماسی که به آن کمتر توجه میکنید
سومین فرد این لیست در این لیست بثنی انگلند است(۸۲ گل و ۲۴ پاسگل). بازیکنی که رتبه دوم بیشترین گلزنی(۸۲) را نیز به خود اختصاص دادهاست. بازیکن سابق چلسی اکنون در تاتنهام در سایه به رکوردزنیها ادامه میدهد. دوری یا نیمکتنشینی او در تیم ملی انگلیس مانع نشد تا انگلند از کورس رکوردها جا بماند. همانگونه که اخیرا تبدیل به اولین بازیکن سوپرلیگ شد که دروازه نوزده تیم مختلف را باز میکند. به ثمر رساندن بیش از بیست و پنج گل برای دو تیم مختلف نیز دیگر رکورد اوست تا این بازیکن با رکوردهای مختلف در تاریخچه فوتبال زنان نام خود را ماندگار کند.
۱۸ تاثیرگذاری روی گلها در فصل ۲۰۱۹/۲۰۲۰ شروعی برای پنج قهرمانی متوالی چلسی در لیگ شد. ثبت یک گل بعد از هر ۱۰۵ دقیقه و ۵۲ لمس توپ بخشی از سابقه درخشان انگلند است.
چلسی و فران کربی؛ جان تری فوتبال زنان
قطعا نُه سال حضور در چلسی، فرصت بسیار مناسبی برای چهارمین بازیکن دارای این رکورد است. فران کربی زمانی آبیها را ترک کرد، که با ۱۱۵ گل در تمام رقابتها، خاطرهای خوش برای هواداران به جا گذاشت.
بالاترین میزان دقت در شوتها(۲۲.۵) بین حاضران این لیست عدد ۶۶ گل و ۳۵ پاسگل را برای او به همراه داشت. ساخت یا به ثمر رساندن یک گل در هر ۷۹ دقیقه شگفت انگیز به نظر میرسد.
فصل که دومین قهرمانی از پنج قهرمانی متوالی را برای چلسی به ارمغان آورد، بهترین عملکرد کربی نیز بود. ۲۸ اثر مستقیم او به قهرمانی چلسی نیز منجر شد. ستاره انگلیسی در جدول گلزنان نیز، بعد از سمکر(۲۱) و میدما(۱۸) با ۱۶ گل سومین گلزن برتر لیگ بود.
نیکیتا پریس؛ بازی برای پنج تیم متفاوت در انگلیس و پنجمین عضو کلاب اسطورهها
آخرین بازیکنی که توانست به جمع 100 گلههای سوپرلیگ بپیوندد، نیکیتا پریسی بود که در اورتون، منچسترسیتی، آرسنال، منچستریونایتد و برایتون توپ زد. پریس دارای بیشترین شوت(۴۸۰) پس از میدما(۴۸۸) در این لیست است. پیش از وقفه دوساله حضور در سوپرلیگ زنان و با پیراهن سیتی در فصل ۲۰۱۸/۲۰۱۹ آمار ۲۶ تاثیر را به ثبت رساند که بهترین عملکرد اوست. میانگین هر ۸۴ دقیقه یک گل بهترین میانگین گل به ازای دقیقه بازی در یک فصل برای یک بازیکن در این لیست است.
بازیکنانی که میتوانند به این دستاورد برسند
جردن نوبز و لارن همپ مشترکا با ۸۹ تاثیرگذاری مورد انتظارترین افراد در دستیابی به این آمار هستند. همپ اما با توجه با سن و سال کمتر و میزان بازیها به عنوان یار فیکس شانس بیشتری دارد. او نیز میتوانست در صورت نبود مصدومیت در این فصل به این باشگاه بپیوندد.
همپ با عملکرد ۵۱ گل و ۳۸ پاسگل تبدیل به جوانترین بازیکنی شد که بیش از پنجاه گل به ثمر رساند. اگر بدبیاری و مصدومیت همراه او نشود میتواند جوانترین بازیکن فوتبال زنان در راه رسیدن به این رکورد نیز شود.
نوبز (۵۸ گل و ۳۱ پاسگل) اما با ۲۰۵ بار پوشیدن پیراهن انگلیسیها در WSL تنها بازیکنی است که بیش از بار به میدان رفته است. میلی برایت نزدیکترین بازیکن به او در این امر، فقط در ۱۶۴ مسابقه حضور یافته است.
مهران قهرمانی-فوتبال لب، رودریگو، بازیکن جوان و بااستعداد رئال مادرید، نقشی کلیدی در تیم ایفا میکند. اما به نظر میرسد که همچنان آنطور که شایسته است، مورد تقدیر قرار نمیگیرد. او کارهای زیادی برای بهبود عملکرد رئال مادرید انجام میدهد، اما به اندازهای که باید، دیده نمیشود. در این مقاله به نقش او در تیمی که دوباره به دنبال قهرمانی در لالیگا و لیگ قهرمانان اروپا است، میپردازیم.
رودریگو در میان ستارگان کهکشانی
در تیمی پر از ستارههای بزرگ مانند رئال مادرید، رودریگو کمتر به چشم میآید. او نه کیلیان امباپه است، نه وینیسیوس جونیور و نه جود بلینگهام. برخلاف این سه ابرستاره که پس از انتقال امباپه به اسپانیا در تابستان گذشته با لقب “BMV” توسط رسانههای محلی شناخته میشوند، رودریگو در مرکز توجه نیست. این سه نفر همانهایی هستند که پیراهنهای بیشتری میفروشند، هواداران را به ورزشگاه میکشانند و در نهایت گلهایی میزنند که رئال مادرید را به تیم پیروز تبدیل میکند.
اما این که خط حمله فعلی رئال را یک “سهگانه” بنامیم، بیانصافی است؛ بهویژه نسبت به رودریگو که با وجود فروتنی، از استعداد زیادی برخوردار است. در واقع این خط حمله، یک “چهارگانه” است و نادیده گرفتن این موضوع برای بسیاری از افراد، از جمله خود رودریگو، آزاردهنده است. پس از تساوی 1-1 مقابل مایورکا در ماه آگوست، که رودریگو تنها گل تیمش را به ثمر رساند، در شبکههای اجتماعی نوشت: “هفته گذشته درباره سهگانه بلینگهام، امباپه و وینی صحبت کردند، اما باید حرف R از رودریگو را هم به این ترکیب اضافه کنند. ما یک چهارگانه از مهاجمان داریم و سایر اعضای تیم. همه در بازیها اهمیت دارند و ارزش خود را در مسابقات مختلف نشان خواهند داد.” او بعداً این پست را بهخاطر حفظ هماهنگی تیمی پاک کرد، اما این اقدام نیز نشاندهنده شخصیت او در تلاش برای بهبود تیم است.
عدم حضور رودریگو در لیست توپ طلا
این دیدگاه که رودریگو به اندازه کافی مورد توجه قرار نمیگیرد، چندان غیرمعمول نیست. او همچنان کم ارزش ترین بازیکن (از دیدگاه مردم و رسانه) در بین چهار مهاجم اصلی است. اگر قرار باشد یکی از این چهار نفر جایگزین شود، بیشتر مردم معتقدند که آن شخص رودریگو خواهد بود. حتی در لیست نامزدهای توپ طلای 2024 نیز تنها او از این چهار نفر جایی نداشت، با اینکه نقشی کلیدی در تیمی که دوگانه قهرمانی بهدست آورد، ایفا کرده بود. خودش در این باره گفت: “فکر میکنم حقم بود… اما من تصمیمگیرنده نیستم.”
ارزشگذاری و بهای همتیمیها به رودریگو
با این حال، درون تیم هیچ تردیدی در مورد اهمیت او وجود ندارد. پس از پیروزی رئال مادرید مقابل منچسترسیتی در پلیآف لیگ قهرمانان، جود بلینگهام در مصاحبهای با شبکه CBS آمریکا گفت: “او بسیار دستکم گرفته شده است. برای من، او احتمالاً بااستعدادترین و فنیترین بازیکن تیم است. کارهایی که با توپ انجام میدهد، ما را شگفتزده میکند. او لذتبخشترین همتیمی است.” بلینگهام همچنین به فداکاریهای رودریگو اشاره کرد: “پست مورد علاقهاش مانند وینی، سمت چپ است. اما او برای کمک به تیم، در سمت راست بازی میکند که موقعیت طبیعیاش نیست و هرگز شکایتی ندارد.”
فداکاری و چندپستی بودن، نقاط قوت یا ضعف؟
این صحبتهای بلینگهام دلایلی را روشن میکند که چرا رودریگو به اندازه برخی از همتیمیهایش مورد ستایش قرار نمیگیرد: او بازیکنی چندپسته است و برای تیم فداکاری میکند. این ویژگیها معمولاً مختص بازیکنان کهکشانی نیست. بعید است که امباپه، زینالدین زیدان یا کریستیانو رونالدو برای بهتر شدن عملکرد رودریگو، رائول و گرت بیل، حاضر باشند از پست اصلی خود کنار بکشند؛ حتی اگر این به معنی موفقیت بیشتر تیم در بازیها باشد.
رودریگو؛ وینگر راست چپ پا!
با این حال، اگرچه برخی معتقدند که در صورت نیاز به قربانی کردن یکی از مهاجمان، این قربانی رودریگو خواهد بود. اما نباید فراموش کرد که او در پستی غیرطبیعی بازی میکند. او در جناح راست بازی میکند، که باعث میشود هنگام حرکت به داخل زمین به سمت پای ضعیفتر خود برود. اما حتی در این شرایط نیز او گلهای مهمی به ثمر رسانده است. به عنوان مثال، در بازی رفت مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان برابر اتلتیکو مادرید، او با یک ضربه زیبا با پای چپ نشان داد که هرچند عملکردش با پای چپ ضعیفتر است، اما هنوز هم خطرناک است.
آمار و ارقام رودریگو
از زمان اولین بازیاش در سپتامبر ۲۰۱۹، رودریگو در ۱۶۹ بازی به عنوان بازیکن اصلی و ۸۷ بازی به عنوان ذخیره، ۱۱۳ مشارکت در گل داشته است. تنها کریم بنزما (۱۶۷) و وینیسیوس (۱۵۹) در این مدت آمار بیشتری دارند. در فصل جاری لالیگا، تنها لامین یامال از بارسلونا (۲۴) و وینیسیوس (۱۹) بیشتر از رودریگو (۱۸) پس از حمل توپ حداقل پنج متری، موقعیت گل ایجاد کردهاند. این نشان میدهد که او تا چه اندازه در ایجاد موقعیتها موثر است. رودریگو بهطور میانگین هر ۱۳۶ دقیقه یک گل یا پاس گل ثبت کرده است که تنها کمی ضعیف تر از وینیسیوس (۱۲۵.۱ دقیقه) و بلینگهام (۱۱۵.۱ دقیقه) است. او همچنین در لیگ قهرمانان اروپا ۲۵ گل به ثمر رسانده و به چهارمین بازیکن جوان تاریخ بعد از لیونل مسی، کیلیان امباپه و رائول گونزالس تبدیل شده که برای یک تیم خاص در این رقابتها به این تعداد گل دست یافته است.
نقش کلیدی رودریگو در تاکتیک تیم
با این حال، در شرایط فعلی، رودریگو همچنان از ستارگان اصلی رئال مادرید فاصله دارد. با حضور امباپه و وینیسیوس، مادرید دو تا از بهترین مهاجمان چپپای جهان را در اختیار دارد و طبیعی است که تیم به سمت چپ متمایل باشد. در این فصل لالیگا، ۴۲.۴ درصد از موقعیتهای گلزنی مادرید از سمت چپ ایجاد شده است – بالاترین میزان در لیگ – در حالی که تنها ۲۹.۱ درصد از سمت راست شکل گرفته است. آمار گلزنی نیز این تفاوت را نشان میدهد: امباپه ۲۹ گل و ۵ پاس گل، وینیسیوس ۱۹ گل و ۱۰ پاس گل، در حالی که رودریگو از سمت راست ۱۴ گل و ۸ پاس گل ثبت کرده است.
اما این آمار نباید از اهمیت رودریگو کم کند. با توجه به اینکه امباپه و وینیسیوس در یک منطقه مشابه بازی میکنند و در ابتدا برای هماهنگی با هم مشکل داشتند، نقش رودریگو حتی مهمتر شد. او با بازی در سمت دیگر زمین، فضا را باز کرده و به دیگر مهاجمان اجازه میدهد تا راحتتر حرکت کنند. تنها لامین یامال از بارسلونا (۲۴) و وینیسیوس (۱۹) بیشتر از رودریگو (۱۸) پس از حمل توپ حداقل پنج متری، موقعیت گل ایجاد کردهاند. این موضوع نشان میدهد که رودریگو تا چه حد برای تلاش مجدد رئال مادرید در فتح دوگانه لیگ و لیگ قهرمانان اروپا اهمیت دارد.
اعتماد آنچلوتی به رودریگو
کارلو آنچلوتی همیشه به رودریگو اعتماد داشته است. از زمان بازگشت سرمربی ایتالیایی به رئال در سال ۲۰۲۱، تنها فدریکو والورده (۱۹۹ بازی) بیشتر از رودریگو (۱۹۷ بازی) به میدان رفته است. این دو بازیکن تنها کسانی بودند که در تمامی ۱۳ بازی مسیر قهرمانی لیگ قهرمانان فصل گذشته حضور داشتند. با توجه به حضور مهاجمان متعدد و باکیفیت، بزرگترین مشکل رئال مادرید بهنظر میرسد توازن دفاعی باشد. این تیم در ۱۱ بازی اخیر تنها دو کلینشیت داشته است. برخی معتقدند که شاید بهتر بود یک بازیکن دفاعی به ترکیب اضافه شود. اما عملکرد رودریگو در این فصل به حدی خوب بوده که، همانند سایر اعضای خط حمله رئال، نمیتوان او را از ترکیب کنار گذاشت.حقیقت این است که دیگر وقت آن رسیده که این بازیکن برزیلی توجه و تحسینی را که شایسته آن است، دریافت کند. زیرا همانطور که جود بلینگهام در واکنش به گلایه رودریگو از لقب “BMV” در شبکههای اجتماعی خود نوشت: “فقط احمقها حرف R را فراموش میکنند.”