در حالی که فقط ۴ روز تا پایان پنجره نقل و انتقالاتی باقی مانده، لیورپول هنوز دست به ترمیم یکی از بزرگترین مشکلات خود نزده است.
کیارش غریبی، فوتبال لب – شاید با نگاه به لیست هافبکهای لیورپول، نیاز این تیم به یک بازیکن جدید در میانه میدان احساس نشود اما لیورپول نیازی جدی به بازیکنانی جدید برای این ناحیه دارد.
وقتی از یورگن کلوپ درباره هافبکهای تیمش سوال شد، او پاسخ داد
“وقتی همه آنها در دسترس باشند من نیز راضی خواهم بود اما باز هم در هر شرایطی، ما به دنبال تقویت خود هستیم. بازیکنی که به خومت میگیریم باید بازیکن مناسبی باشد و اگر این بازیکن مناسب در دسترس نباشد، ما به گزینههای موجود در تیم فکر میکنیم. البته که الان مصدومیتهای زیادی داریم، اضافه کردن یک هافبک به تیم گزینه جالبی محسوب میشود”.
اما کمی به اوضاع میانه میدان شاگردان کلوپ بپردازیم. از زمان آغاز فصل پیش فقط کریستال پالاس(۱۰ هافبک) بیشتر از لیورپول(۹ هافبک) بازیکنان مختلفی را در سه پست وسط زمین به کار گرفته است و در حال حاضر نیز با خروج قرضی تایلر مورتون و اضافه شدن فابیو کاروالیو، لیورپدل ۹ هافبک را در اختیار دارد.
بهنظر نمیرسد که ۹ بازیکن برای چنین محدودهای از زمین تعداد کمی باشد. حتی منچسترسیتی که عمق اسکوادش زبانزد همه اهالی فوتبال میباشد، ۷ بازیکن بزرگسال را برای خط هافبک خود در اختیار دارد. به تصویر زیر توجه کنید.
باتوجه به تصویر بالا، جدا از سن بالای برخی از هافبکهای این تیم، بازیکنانی مانند کرتیس جونز، هاروی الیوت، نبی کیتا و الکس اوکسلید چمبرلین حتی موفق به انجام ۲۰ بازی در طول فصل هم نمیشوند.
کیتا و چمبرلین در طی دوران حضور خود در لیورپول، هیچگاه موفق به انجام نصف بازیهای لیورپول در پریمیرلیگ هم نشدهاند.
اما حتی اگر آنها را گزینههای قابل دسترسی برای لیورپول بدانیم، باز هم میلنر، چمبرلین و کیتا در سال پایانی قرارداد خود قرار دارند. تیاگو و هندرسون بیشاز ۳۰ سال دارند و فابینیو نیز بهزودی وارد دهه چهارم زندگی خود میشود. با توجه به همه اینها، لیورپول باید خیلی زودتر از این برای تقویت خط میانی خود اقدام میکرد.
تیاگو اما یکی از بازیکنانی بود که در تابستان ۲۰۲۰ به منظور تقویت خط هافبک سرخهای آنفیلد خریداری شد. تیاگو شروع درخشانی در لیورپول نداشت و بخش زیادی از فصل را به دلیل مصدومیت از دست داد اما با شروع فصل گذشته و کاهش مصدومیتها، تیاگو به ستاره خط هافبک لیورپول تبدیل شد.
تصویر بالا کاملا گویا کیفیتی میباشد که تیاگو به وسط زمین لیورپول اضافه کرده است. از همین منظر هیچ تعجبی ندارد که لیورپول در ۲۷ بازی گذشته که تیاگو بازی را از ابتدا آغاز کرده، متحمل هیچ شکستی نشده است.
با این وجود هافبک اسپانیایی لیورپول هنوز با فشار تمرینات یورگن کلوپ و لیگ برتر انگلستان کنار نیامده و در طی این دو سال با مصدومیتهای بسیاری مواجه شده است.
از همینرو هواداران لیورپول خرید یک هافبک در روز های پایانی نقل و انتقالات را مسئلهای ضروری تلقی میکنند. طبق گزارش برخی منابع، آنها پرس و جو هایی درباره متئوس نونز هافبک تیم اسپورتینگ لیسبون انجام دادند اما ولورهمپتون از هفتهها قبل به توافقات اولیه با اسپورتینگ رسیده بود و نهایتا هافبک پرتغالی را به خدمت گرفت.
یکی دیگر از بازیکنانی که نامش مدام کنار نام لیورپول میآید، جود بلینگهام است. بسیاری از خبرنگاران نزدیک لیورپول، آن بازیکن مناسب که کلوپ در مصاحبههای خود به او اشاره میکند را بلینگهام میدانند. بهنظر نمیرسد که دورتموند راضی به جدایی این هافبک با ارزش خود در پنجره آتی بشود و لیورپول از حالا خود را آماده انتقال هافبک انگلیسی در پنجره نقل و انتقالاتی تابستانی ۲۰۲۳ میکند.
پس از فصلی پرفراز و نشیب، حالا لیدز یونایتد جانی دوباره گرفته و با چهرهای جدید و متفاوت پا به فصل جدید پریمیرلیگ گذاشته است.
کیارش غریبی، فوتبال لب – پس از باخت سنگین چهار بر صفر در بازی خانگی برابر تاتنهام بود که سران لیدز مجبور به اخراج مارسلو بیلسا شدند. تصمیمی که آندرهآ رادریزانی درباره آن گفت:
” این سختترین تصمیمی بود که تا به حال برای لیدز گرفتم”
البته که خداحافظی با تئوریسین آرژانتینی سخت بود. بیلسا در ژوئن ۲۰۱۸ به لیدز پیوست و فقط پس از ۲ سال به حسرت ۱۶ ساله لیدزی ها مبنی بر حضور دوباره در پریمیرلیگ پایان داد. او همچنین دو فصل نسبتا خوب را با رزهای سفید در سطح اول فوتبال انگلستان گذراند اما بهنظر میآمد وقت رفتن رسیده باشد.
بیلسا در ۶ بازی نهایی خود به عنوان سرمربی لیدز یونایتد، فقط ۱ امتیاز کسب کرده بود و تنها ۲ امتیاز با منطقه سقوط فاصله داشت. قرار بود تا او پس از باخت شش بر صفر مقابل لیورپول اخراج شود اما مدیران باشگاه باز هم به او اعتماد کردند تا نهایتا یک هفته بعد و پس از شکست سنگین مقابل تاتنهام، صبر آنها نیز به اتمام رسید و بیلسا را اخراج کردند. یک روز بعد، جسی مارش مربی سابق لایپزیگ، به عنوان سرمربی لیدز یونایتد منصوب شد.
مارش موفق شد تا با ۳ امتیاز بیشتر نسبت به برنلی رده هجدهمی، لیدز را در لیگ برتر انگلستان نگه دارد.
اما چه چیزی انقدر آنها را نسبت به فصل گذشته متفاوت کرده است؟ قطعا از پنجره بسیار خوب لیدزیها در تابستان میتوان به عنوان یکی از دلایل مهم این تغییر نام برد. آنها با فروش ستاره های خود، رافینیا و کلوین فیلیپس به بارسلونا و منچسترسیتی با مبالغ ۴۹ و ۴۱ میلیون پوند پول قابل توجهی را به بودجه تابستانی خود اضافه کردند. آنها از این پول برای خرید بازیکنانی مانند برندون آرونسون، راسموس کریستنسن، تایلر آدامز، مارک روکا و … استفاده کردند. تمام این خرید ها حدود ۱۱۶ میلیون یورو برای لیدز هزینه داشت که آنها را به دوازدهمین باشگاه پرخرج تابستان تبدیل کرد.
نکته جالب اینخرید ها در ۳ بازیکنی است که از باشگاههای زیرمجموعه ردبول به خدمت گرفته شدهاند. با توجه به سابقه مربیگری او در لایپزیگ، بهنظر مارش نیاز به بازیکنانی داشته که با فوتبالی که او از تیمش طلب میکند آشنایی کافی را داشته و تعلیم دیده شده باشند.
در سه بازی گذشته لیگ، آنها عملکرد های بسیار خوب و مناسبی را به نمایش گذاشتهاند. در هفته اول موفق به شکست ولورهمپتون سختکوش برونو لاژه شدند. در هفته دوم با وجود دو گل برتری، به یک امتیاز در برابر ساوتهمپتون قناعت کردند و در هفته سوم ضمن حفظ اولین کلینشیت فصل، موفق به پیروزی سه بر صفر در برابر شاگردان توماس توخل شدند.
جک هریسون و رودریگو بازیکنانی بودند که در لیدز نسخه مارش، پررنگترین نقش را داشتند و تبدیل به کلیدیترین مهرههای آنان در خط حمله شدند. البته باوجود همه این تغییرات، بهنظر میرسد لیدز یونایتد هنوز از لحاظ دفاعی آسیبپذیر است و با مشکلات زیادی در عقب زمین خود دست و پنجه نرم میکند.
دراین مقاله، به بازیکن هایی میپردازیم که باوجود گذشت دو ماه از پنجره نقل و انتقالات تابستانی، هنوز تکلیف تیم بعدی آنها مشخص نشده است.
کیارش غریبی، فوتبال لب – در هر پنجره نقل و انتقالاتی بازیکن های زیادی هستند که از ابتدا تا انتهای پنجره درگیر پروسه انتقال هستند و تکلیف تیم آینده آنها تا آخرین لحظات مجهول است. در این مقاله باهم، به شرایط چند تن از این بازیکنان معتبر در دنیای فوتبال خواهیم پرداخت.
فرنکی دییونگ: دقیقا ۱۰۰ روز پیش بود که هافبک هلندی برای اولین بار به منچستریونایتد لینک شد و طی این ۱۰۰ روز اخبار ضد و نقیض زیادی درباره این انتقال منتشر شدهاند. حدود یک ماه پیش منچستریونایتد پس از ۲ ماه مذاکره، به توافق نهائی با بارسلونا دست یافت اما خود بازیکن، هنوز راضی به انجام انتقال نشده است. چلسی نیز علاقهمند به جذب دیونگ میباشد و حتی حاضر به پرداخت ۸۵ میلیون یورو برای او نیز هست اما بازیکن به هیچ وجه، راضی به ترک بارسلونا نمیشود. با توجه به گزارش رسانههای متعدد، دلیل اصرار دییونگ به ماندن در بارسا، طلب ۱۷ میلیون یورویی او از باشگاه میباشد.
کریستیانو رونالدو: ستاره پرتغالی دنیای فوتبال که سال گذشته در انتقالی به ارزش ۱۵ میلیون یورو به منچستریونایتد بازگشت، حالا ساز جدایی کوک کرده و خواهان بازی در لیگ قهرمانان اروپا میباشد. ایجنت او خورخه مندز، بارها رونالدو را به باشگاههایی نظیر چلسی، بایرنمونیخ و اتلتیکومادرید پیشنهاد داد اما هر دفعه با پاسخ منفی آنها مواجه شد. حال باید دید رونالدو و ایجنتش راهی برای خروج از الدترافورد پیدا میکنند یا این بازیکن هم تا پایان قرارداد خود در جمع شیاطین سرخ باقی میماند.
پیر امریک اوبامیانگ: سران چلسی تا به حال بیش از ۱۵۰ میلیون یورو در این پنجره نقل و انتقالاتی هزینه کردهاند اما هنوز در خط آتش خود با کمبود هایی مواجه هستند. پیر امریک اوبامیانگ به عنوان یکی از گزینههای احتمالی جایگزینی روملو لوکاکو برای آبیها در نظر گرفته میشود. او که در ژانویه سال گذشته با قراردادی آزاد به بارسلونا پیوست، حالا و باوجود جذب لواندوفسکی توسط آبیاناریها، آینده مشخصی ندارد و به چلسی پیشنهاد شده است. بر خلاف منچستریونایتد، چلسی تا به الان شانس خرید مهاجم گابنی را رد نکرده است.
ممفیس دیپای: دیپای در تابستان ۲۰۲۱ با قراردادی آزاد از لیون به بارسلونا پیوست اما موفق به برآورده کردن انتظارات طرفداران بلوگرانا نبود. حالا به ایجنت بازیکن اطلاع داده شده که به دلیل تراکم زیاد بازیکنان در خط حمله، میتواند طی انتقالی رایگان، در همین پنجره بارسا را ترک کند. در سمت دیگر ماجرا، دیپای نیاز به بازی کردن مستمر دارد تا بتواند جایگاه خود در تیم ملی هلند برای جامجهانی پیشرو را حفظ کند.
وسلی فوفانا: باوجود جذب کولیبالی توسط آبیهای لندن، آنها هنوز به دنبال جذب مدافعی دیگر هستند و وسلی فوفانا، مدافع فرانسوی لستر را هدف اول خود برای تقویت این پست قرار دادهاند. چلسی دو پیشنهاد برای لسترسیتی ارسال کرده که هر دو توسط سران روباهها رد شده است اما آنها قصد عقبنشینی ندارنر و با پیشنهادی جدید باز خواهند گشت. ممکن است تا آنها رقم پیشنهاد بعدی را به بیش از ۸۰ میلیون پوند برسانند. خود بازیکن نیز مشتاق این انتقال میباشد و حتی از برندون راجرز درخواست کرده تا او را از لیست بازی هفته سوم لستر در برابر ساوتهمپتون کنار بگذارد.
طبق گزارش سایمون استون، خبرنگار بیبیسی اسپورت، اکنون ممکن است سران منچستریونایتد مایل به خروج کریستیانو رونالدو باشند.
کیارش غریبی، فوتبال لب – اریک تنهاخ، سرمربی یونایتد بار ها در رسانهها اعلام کرده است که رونالدو فروشی نیست و نقش مهمی در برنامههای او دارد اما حالا انگار اوضاع فرق کرده است. با توجه به گزارش منابع بیبیسی در منچستریونایتد، به نظر میرسد که حضور رونالدو در باشگاه تاثیرات منفی ای دارد. او به سختی با هم تیمیهای خود ارتباط برقرار میکند و بارها به صورت آشکار قصد هود برای رفتن را نشان داده است.
منابع اذعان کردهاند که احساسی که در باشگاه وجود دارد این است که تا زمانی که رونالدو در باشگاه است، شرایط تغییر نخواهد کرد و همچنین به نظر این اعتقاد در یونایتد وجود دارد که حتی اگر برای او جایگزینی خریده نشود، این اتفاق باعث پیشرفت دوباره سطح بسیاری از بازیکنان خواهد شد.
اما اینها تنها خبر های جدید درباره رونالدو نبود. لوری ویتول خبرنگار تایید شده اخبار حوزه یونایتد، دیروز در مقالهای اذعان کرد که اوایل مربی هلندی به دنبال حفظ فوق ستاره پرتغالی یونایتد بود اما حالا در صورت جذب جایگزین مناسب حاضر به فروش رونالدو میباشد. ویتول همچنین از نارضایتی رونالدو از فشار سنگین تمرینات و سیستم پرس تنهاخ خبر داد.
کاوه صلحکل خبرنگار اسکای اسپورتس نیز از دو دستگی میان برخی اعضا هئیت مدیره شیاطین سرخ با اریک تنهاخ بر سر جدا شدن یا نشدن رونالدو خبر داد. او همچنین افزود که ما میدانیم که صحبتهایی مبنی بر بیمشتری بودن رونالدو در این پنجره نقل و انتقالاتی بوده است اما حالا باشگاههایی نظیر اتلتیکومادرید و چلسی به جذب او علاقه نشان دادهاند.
قصه انتقال رونالدو نیز تبدیل به یکی از طولانیترین و آزاردهنده ترین قصههای این پنجره تابستانی شده. درست مانند بقیه گزینه های یونایتد. باید دید با همه اینها، نهایتا رونالدو راضی به ماندن میشود یا تئاتر رویا ها را ترک میکند.
روز یکشنبه ناتینگهام فارست با پیروزی یک برصفر در برابر وستهم در هفته دوم لیگ برتر انگلستان، اولین برد خود پس از ۲۳ سال در پریمیرلیگ را جشن گرفت.
کیارش غریبی، فوتبال لب – شاید یک سال پیش در چنین روزی هیچکس فکر نمیکرد که ناتینگهام فارستی که در قعر جدول چمپیونشیپ قرار داشت، ۱۲ ماه بعد، اولین برد خود پس از دو دهه در سطح اول فوتبال انگلستان را در برابر چکشها به دست بیاورد.
سال گذشته در همین حوالی بود که ناتینگهام فارست با هدایت کریس هیوتون دوران خوبی را پشت سر نمیگذاشت. آنها در هفت بازی ابتدایی فقط یک امتیاز کسب کرده بودند و طی ۱۳ هفته هدایت مربی انگلیسی، حتی موفق به کسب یک پیروزی هم نشده بودند. نهایتا هیوتون پس از شکست دو بر صفر در برابر میدلزبرو در هفته سیزدهم چمپیونشیپ، اخراج شد.
جانشین او کسی نبود جز استیو کوپر. او که تجربه هدایت و قهرمانی با تیم زیر ۱۷ سال انگلستان در جام جهانی زیر ۱۷ ساله ها را در کارنامه داشت و دو بار با سوانزی به پلیآف چمپیونشیپ راه یافته بود، در آن مقطع گزینه مناسبی برای آنها به نظر میرسید.
اما شاید در آن زمان حتی خود کوپر هم فکر نمیکرد که بتواند انقدر به پیشرفت سطح فارست کمک کند. او باعث شکوفایی بازیکنانی مانند جیمز گارنر، جد اسپنس، برنن جانسون و … شد و به کسب سهمیه صعود مستقیم به پریمیرلیگ بسیار نزدیک بود اما اسکات پارکر و بورنمورث مانع این اتفاق شدند.
نهایتا ناتینگهام فارست با پیروزی برابر شفیلد یونایتد و هادرسفیلد در پلیآف پس از ۲۳ سال به پریمیرلیگ برگشت و معجزه کوپر تکمیل شد. اما حالا زمان شروع پروژه ای جدید بود. پروژه بقا.
با صعود به لیگ برتر انگلستان، ناتینگهام حدود ۱۵۰ میلیون پوند پاداش از طرف اتحادیه فوتبال انگلستان دریافت کرد و پروژه بقا را آغاز کرد. تا به این لحظه آنها ۱۵ بازیکن منجمله دین هندرسون، جسی لینگارد، امانوئل دنیس، شیخ کویاته و نکو ویلیامز را خریداری کرده اند و در آستانه تکمیل شانزدهمین خرید خود، یعنی نیل موپی از برایتون میباشند.
تقریبا حدود 23 سال از آخرین برد آن ها در سطح اول فوتبال انگلستان گذشته بود. آخرین باری که آنها طعم پیروزی را در پریمیرلیگ چشیده بودند به 16 می 1999 برمیگشت که با پیروزی خانگی در برابر لسترسیتی، فصل را با پیروزی به اتمام رساندند. باوجود 3 برد در 3 بازی انتهایی لیگ، آنها با 5 امتیاز کمتر از بلکبرن، به عنوان تیم قعرنشین به چمپیونشیپ سقوط کردند.
حالا و پس از بازگشت به پریمیرلیگ، در بازی اول لیگ در برابر نیوکسل، آنها تعریف چندانی نداشتند و نتوانستند مشکلی را برای حریف خود ایجاد کنند اما در بازی دوم در برابر وستهم و دیوید مویس، تیم به مراتب منظمتر و هماهنگتری وارد مستطیل سبز شده بود.
ناتینگهام بازی را روی پای جلوئی خود آغاز کرد و فشار زیادی را متحمل چکش ها کرد. نهایتا در لحظات پایانی نیمه اول، تایو آیووینی مهاجم جدید و ۱۷ میلیون یورویی آنها که گرانترین خرید تاریخ ناتینگهام فارست حساب میشد دروازه آلفونس آرئولا را باز کرد. البته این رکورد پس از قطعی شدن انتقال امانوئل دنیس مهاجم واتفورد به این باشگاه شکسته شد.
پس از این گل و آغاز نیمه دوم بازی، شاگردان کوپر با درخشش دین هندرسون و نکو ویلیمز توانستند به هر نحوی شده این برتری را حفظ کنند و طعم شیرین پیروزی در پریمیرلیگ را بچشند.
رئال مادرید و آینتراخت فرانکفورت بازی سوپرکاپ اروپا رو در تاریخ چهارشنبه نوزدهم مرداد ماه ۱۴۰۱ در شهر هلسینکی کشور فنلاند برگزار کردن که این بازی با نتیجه دو بر صفر به نفع سفید های مادرید و با گلزنی دیوید آلابا و کریم بنزما برای رئال به پایان رسید تا کهکشانیها سوپرکاپ رو به خانه ببرن و آنجلوتی یه جام دیگه به کلکسیون افتخاراتش اضافه کنه. در این مینی آنالیز، تحلیل کوتاه بازی از دیدگاه رضا حسینی رو باهم میشنویم.
شما هم اگه در مورد این بازی نظری دارید توی کامنت ها برامون بنویسید.
مینی آنالیز بازی با رضا حسینی:
برای مشاهده همه مینی آنالیز های فوتبال لب اینجا کلیک کنید!
کسپر اشمایکل دروازهبان ۳۵ ساله و کاپیتان لسترسیتی، با انتقالی به ارزش ۱ میلیون یورو راهی نیس شد.
کیارش غریبی، فوتبال لب – کسپر اشمایکل که سابقه بازی برای تیم بزرگسالان منچسترسیتی را هم درکارنامه خود دارد در سال ۲۰۱۱ به لسترسیتی پیوست.
اشمایکل در فصل اول خود ۱۷ کلینشیت را به ثبت رساند و ۴ بار از ورود پنالتی حریفان به دروازهش جلوگیری کند و تبدیل به بازیکن سال لستر شد.
در سال دوم حضور خود در جمع روباهها او در ۲۸ بازی ۱۲ کلینشیت را انجام داد و در تیم منتخب فصل چمپیونشیپ قرار گرفت و حتی صحبتهایی راجع به انتقالش به رئالمادرید شنیده میشد.
او به قدری خوب بود تا سرانجام موفق شد در سال ۲۰۱۳ جایگاهی در تیم ملی دانمارک برای خود دست و پا کند و جا پای پدر بگذارد.
اما فصل ۲۰۱۳/۱۴ برای او حتی بهتر هم شد. لسترسیتی پس از شکست مقابل واتفورد در آن بازی دراماتیک پلیآف سال ۲۰۱۳، حالا جانی دوباره گرفته بود بهطوری که توانستند ۱۹ بازی متوالی بدون باخت را پشت سر بگذارند. اشمایکل هم مانند همیشه مرد اول لستر بود. او در این فصل توانست جایگاه خود در ایم ملی دانمارک را تثبیت کند، همراه لسترسیتی به پریمیرلیگ صعود کند و با وجود پیشنهاد هایی از جانب باشگاههای بزرگی مثل آث میلان و منچستریونایتد قرارداد خود را تا سال ۲۰۱۸ با لستر تمدید کند.
در ابتدای فصل ۲۰۱۵/۱۶ هیچکس حتی فکر نمیکرد لسترسیتی با مربی جدید خود رانیری، تیم اول جدول پریمیرلیگ در روز کریسمس باشد. تیمی که در فصل گذشته در مقاطعی از فصل حتی کاندید سقوط بود، حالا جلو تر از آرسنال و تاتنهام پیشتاز کورس قهرمانی انگلستان بود. نهایتا در انتهای فصل لستر با رهبری وس مورگان و اشمایکل و با درخشش امثال ریاض ماحرز و جیمی واردی با ۸۱ امتیاز، به عنوان قهرمان جدید انگلستان، تاجگذاری شد.
کسپر باز هم فصل درخشانی را پشت سر گذاشت و دقیقا در روزی که پدرش برای اولین بار قهرمان این لیگ شده بود، جام قهرمانی پریمیرلیگ را بالای سر برد.
حالا و پس از ۱۱ سال، از تسلیم ضربه تروی دینی شدن تا قهرمانی لیگ برتر انگلستان و افای کاپ با لستر، کسپر اشمایکل به عنوان یک اسطوره جمع روباهها را ترک میکند.
در این مقاله به بررسی نحوه تغییر قانون پاس به دروازه بان ها توسط فیفا و تاثیر آن بر فوتبال امروزی خواهیم پرداخت.
کیارش غریبی، فوتبال لب – شاید بتوان این قانون را بهترین تغییر قانون در تاریخ فوتبال نامید. دیگر دروازه بان ها نمیتوانستند توپ را در اختیار بگیرند، آن را به مدافع خود بدهند، سپس دوباره آن را دریافت کنند و زمان قابل توجهی از بازی را تلف کنند. از معروفترین مثال های این مسئله، میتوان به پیتر اشمایکل در فینال یورو ۱۹۹۲ در برابر آلمان نام برد.
یکی از عجیبترین مثال ها برای کشتن زمان بازی از طریق ارسال پاس به عقب به دروازه بان مربوط به ۳۰ سپتامبر سال ۱۹۸۷ و دیدار بین دو تیم رنجرز و دینامو کیف میباشد. زمانی که گرائم سونس هافبک اسکاتلندی تیم رنجرز، از حوالی دایره وسط زمین و فاصله تقریبا ۶۴ متری توپ را به دروازهبان پاس داد. آن بازی نهایتا با نتیجه ۲ بر صفر به نفع رنجرز به اتمام رسید.
اما جرقه اصلی این تغییر از کجا زده شد؟ جامجهانی ۱۹۹۰ یکی از خاطرهانگیز ترین جامجهانی های تاریخ فوتبال است. از اشک های پل گسکوئین تا خوشحالی های معروف روژه میلا با پرچم کرنر اما این جام با میانگین ۲.۲۱ گل در هر بازی کم گل ترین جام جهانی تاریخ نام گرفت و وقتکشی به وضوح در آن دیده میشد. برای مثال پدی بونر دروازه بان جمهوری ایرلند در دیدار برابر مصر در مجموع به مدت ۶ دقیقه توپ را در اختیار داشت. یا مثلا بازی امارات در برابر کلمبیا که وقتکشی های پیدرپی سنگربان اماراتی ها، باعث غیرقابل تحمل بودن این دیدار شد.
همه اهالی فوتبال از این وضعیت ناراضی بودند اما هنوز معلوم نبود قرار است تغییری ایجاد شود یا خیر. نهایتا سپ بلاتر در یکی از جلسات هیئت انجمن بینالمللی فوتبال، پیشنهادی جذاب را ارائه کرد. از جای خود بلند شد و ادای دروازهبانی را درآورد که توپ را در اختیار دارد. تظاهر میکرد که ابتدا به یک سمت از محوطه جریمه میرود و سپس به سمتی دیگر. او حتی آمار هایی درباره مقدار زمان تلف شده توسط دروازهبانان در فوتبال ارائه کرد و گفت “باید به هر نحوی شده این مسئله را درست کنیم”.
مایل ها آنطرف تر و در فرانسه،دنیل جندپکس سرمربی وقت کان راهحلی جدید برای این موضوع پیدا کرد. او پس از مشاهده فینال جامجهانی ۱۹۹۰ و دیدن وقتکشی های پیدرپی دروازهبان ها تصمیم گرفت تا کمی بیشتر درباره این مسئله تحقیق بکند. پس دست به کار شد و با استفاده از دیتا های در دسترس، مقدار زمان کشته شده توسط گلر ها را بهدست آورد. نتایج برایش شوکه کننده بود چرا که حتی دروازهبان تیم خودش زمان زیادی را از این طریق تلف کرده بود.
او پس از مشورت با والتر گگ، رئیس کمیته فنی فیفا، سرانجام در ۱۴ دسامبر ۱۹۹۰ نامهای به فیفا ارسال کرد. او در این نامه اشاره کرده بود که “دروازهبان تیم من، پادشاه وقتکشی است. در اولین بازی فصل و در برابر نانت او توپ را برای ۴۰۳ ثانیه در اختیار داشت. چیزی نزدیک ۴۲ درصد زمانی که تیم من توپ را در اختیار داشت”. اما این نامه فقط به چند عدد محدود نمیشد. او ابتدا پیشنهاد داد تا زمانی که دروازهبان ها میتوانند توپ را در اختیار داشته باشند محدود تر شود. اما پیشنهاد اصلی او که باعث ایجاد انقلابی در فوتبال بود حذف قانون “مجاز بودن دریافت پاس های بازیکنان خودی توسط دروازهبان” بود. پیشنهاد او این بود که”در این مدل، دروازهبان مجاز به دریافت پاس های بازیکنان خودی با دست نخواهد بود”.
زمانبندی ارسال این نامه فوقالعاده بود. دقیقا یک روز قبل از ارسال این نامه، سپ بلاتر کمیته ای به نام “گروه ضربت ۲۰۰۰” ایجاد کرد که متشکل از بازیکنان و مربیان سابق فوتبال بود. هدف آنها این بود تا جزئیتر به مسابقات نگاه کنند و ایدههایی را بدهند که باعث جذابتر شدن این ورزش بشود و با ارسال آن نامه، جندپکس کار را برای آنها راحت کرد.
۶ ماه بعد و در یکی از جلسات هیئت انجمن بینالمللی فوتبال فیفا درخواست مجوز استفاده از قانونی جدید در مسابقات قهرمانی جهان زیر ۱۷ ساله ها را به این انجمن داد. آنها درخواست کردند تا دروازهبان ها مجاز به دریافت پاس های ارسالی توسط بازیکنان همدسته خود نشوند. در صورت عمل به خلاف این ماجرا، قاضی میدان باید یک خطای دو ضرب در نقطه انجام اشتباه توسط دروازهبان را به ضرر تیم خطاکننده بگیرد. این درخواست موفق به دریافت چراغ سبز این انجمن شد و فیفا آماده اجرای آن در مسابقات قهرمانی جهان زیر ۱۷ ساله ها در ایتالیا شد.
سرانجام فیفا این آزمایش را انجام داد و با این وجود این که اجرای این قانون تاثیر بزرگی در افزایش زمان مفید بازی ها نداشت اما از نتیجه راضی بود. بالاخره در تاریخ ۳۰ می ۱۹۹۲، در هتل سلیتک مانور واقع در ولز جلسهای میان سران فیفا و هیئت انجمن بینالمللی فوتبال شکل گرفت تا به طور جدی حضور این قانون در فوتبال را بررسی کنند. نهایتا طرفین به توافق دست یافتند و اجرای قانون را تایید کردند. این قانون برای اولین بار در المپیک تابستانی ۱۹۹۲ بارسلون مورد استفاده قرار گرفت.
اما زمان زیادی نگذشت تا بازیکنان و مربیان راه های دور زدن این قانون را پیدا کنند. برای مثال در یکی از این روش ها بازیکن صاحب توپ بر روی زمین دراز میکشید و توپ را با سر به دروازهبان میسپرد. این مسئله فیفا را مجبور کرد تا اصلاحاتی ایجاد کند. پس از مدتی در اواخر جولای ۱۹۹۲ فیفا اعلام کرد که اگر داور تشخیص بدهد بازیکن قصد دور زدن قانون را دارد، باید مستقیما بازیکن را جریمه بکند.
شاید یکی از انبوه سوالات فوتبال دوستان میزان تاثیرگذاری و اهمیت آمادهسازی پیش فصل باشد. این حجم از دوندگی و تلاش و خستگی به چه دلیل است؟ نتایج به دست آمده در مسابقات تدارکاتی پیشفصل تا چه حد حائز اهمیت و قابل اتکا هستند؟
ایلیا درویش، فوتبال لب – آمادهسازی پیش فصل برای هیچکس آسان نیست. بازیکنان بعد از دویدن تا پای مرگ، در گرمایی داغتر از کویر که از بدن خودشان نشات میگیرد، روی زمین ولو شدهاند. طرفداران از بیفوتبالی و پایان هیجانات، بیحوصله و کلافه شدهاند و با خشم به فنجان قهوه نگاه میکنند. و سرمربیها، در حالی که سخت عرق میریزند سعی میکنند فلسفهی خود را جا بندازند و بدون از دست دادن زمان، تیم خود را برای مسابقات آماده کنند.
ابتدا کمی راجع به جلسات دوندگی که سختترین بخش پیش فصل توصیف میشوند صحبت کنیم. پیتر کلارک، مدافع باتجربهی والسال که ۲۵ بار تور پیشفصل حرفهای را تجربه کرده، اینگونه تعریف میکند:
یک بار یکی از هم تیمیهایم که به تازگی برگشته بود، از فرم ایدهآل بدنی خارج شده بود و واقعا شرایط خوبی نداشت. تا حدی که حتی برای دویدن هم مشکل داشت. پس از یک جلسه تمرین دوندگی، پای او جوری خم شد که درجا غش کرد و برای سالیان سال فقط در تکاپوی جبران این مصدومیت شدید بود. اگر شما شبیه اون آدم هستید پس کل تابستان و احتمالا مقطعی از فصل را در حال عذاب کشیدن هستید و نمیتوانید مفید باشید. قطعا هیچکس مایل نیست جای او باشد.
در بعضی مناطق، جلسات تمرینی که صرفا به دویدن میپردازند، به عنوان یک روش بدنسازی منسوخ شده دیده میشوند. علم ورزشی مدرن، زجر دادن بازیکن با همچین روشی را نمیپسندد. اما همین اواخر، شاگردان آنتونیو کونته جلسه تمرینی سختی را پشت سر گذاشتند. آنتونیو کونته شاگردانش را مجبور کرد که در دمای ۳۰ سانتی گرادی سئول کره، ۴۲ دور کامل دور زمین فوتبال را بدوند. این جلسه تمرینی که در حضور هواداران انجام شد، انقدر سخت بهنظر میرسید که هری کین موفق به اتمامش نشد و کنار کشید. و زمانی که تمرین به پایان رسید، سون هیونگ مین توان خروج از زمین تمرینی رو نداشت و از همانجایی که دراز کشیده بود، او را کشان کشان از زمین چمن خارج کردند.
کلارک ۴۰ ساله که بالاتر هم به او اشاره کردیم، به خوبی میداند که چگونه میان استراحت و آمادهسازی فیزیکی بالانس ایجاد کند. پیتر معتقد است که پس از پایان فصل و فرصت استراحت برای بازیکنان، نباید به طور کامل بدنسازی را رها کنند و برای فوتبال بازی کردن در بالاترین سطح ممکن، همچنان نیاز به اقدامات مهمی هست. او در این باره اینگونه توضیح میدهد:
من شخصا پس از پایان فصل مقدار زیادی استراحت نمیکنم. من تمایل دارم که به تمرین کردن ادامه بدم. البته این کار به صورت کامل رنج و عذاب پیشفصل را از بین نمیبرد اما آن را قابل تحملتر میکند. اما اگر به صورت کامل در آن چند هفته بدنسازی را رها کنی، برای بدن خیلی سخت خواهد شد که خودش را دوباره تطبیق دهد.
پیتر درباره جلسات دوندگی اینگونه توضیح میدهد:
دویدن یک شیطان است اما وجود آن اجباریست. من پیشفصل های زیادی را در کریر فوتبالیام تجربه کردم و مطمئنم که هیچ میانبری وجود ندارد. متاسفانه حقیقت همین است؛ کار لذت بخشی نیست اما باید انجامش داد. به یاد میآورم که در اورتون، والتر اسمیث و آرشی ناکس برای ما جلسات دوندگی ملقب به “نعل اسب” را تدارک دیده بودند. این جلسات در پارک کراکستث انجام میشد و هیچوقت برای ما آسانتر نشد.
اما آیا این تمرین ها فقط راجع به آمادگی فیزیکی بازیکنان است؟ دیو بیلوز یکی از متخصصان علم ورزش با سابقهی حضور در اورتون، نیوکاسل، وستهم و تیم ملی انگلیس توضیحات جالب و منطقیای دربارهی علت انجام این تمرین از سوی سرمربیان میدهد. با وجود اینکه بخشی از دیو، با دواندن شدید بازیکنان فوتبال مخالف است اما علت انجام آن را درک میکند. دیو اینگونه توضیح میدهد:
من با دیوید مویس مکالمات زیادی در این باره داشتم و سعی کردم او را راضی کنم که مسافت کمتری برای دوندگی بازیکنان در نظر بگیرد اما او مخالفت میکرد. به یاد میآورم که در اورتون، بازیکنان قدیمی تیم مانند دانکن فرگوسن و دیوی ویر موفق به انجام تمرین نعل اسب میشدند و آن را به اتمام میرساندند. اما بازیکنان جدید تیم در انجام آن مشکل داشتند و برای مصدوم شدن و مسائل دیگر غر میزدند. من کمی با مویس در اینباره بحث کردم اما پاسخ او این بود: “من میخواهم بدانم در قلب آنها چیست؟” مویس قصد داشت به این مسئله پی ببرد که آیا بازیکن در ۵ دقیقه پایانی یک مسابقهی سخت که همگی خسته خواهند بود، باز هم تمام تلاشش را خواهد کرد؟ آیا آنها حاضرند جانشان را وسط بگذارند و به دویدن ادامه دهند؟ منطقی بود. نهایتا من هم مجبور شدم این مسئله را بپذیرم.
هر فصل بازیکنان جدیدی به تیم اضافه میشدند و ما مجبور بودیم مجددا این تمرین را انجام بدهیم تا شخصیت آنها را آزمایش کنیم. و البته همچنان میبینید که مویس به شخصیتی که در پایان تمرینات بازیکنها از خود نشان میدهند، اهمیت میدهد. در واقع، این چیزیست که کلوپ و گواردیولا هم انجام میدهند.
اما راجع به اهمیت نتایج بهدست آمده در پیشفصل؛ بهتر است ابتدا به مصاحبه یورگن کلوپ پس از شکست چهار بر صفر مقابل منچستریونایتد در دیدار تدارکاتی هفته گذشته مراجعه کنیم.
من موقعیتهای خوب بسیار زیادی دیدم و همینطور عملکردهای خوب در لحظاتی از مسابقه. اما عدم ثبات را نیز مشاهده کردم. ما در لحظاتی عجلهی زیادی داشتیم، در لحظاتی بیش از حد بالا بازی میکردیم، اما جوری که منچستریونایتد دفاع میکرد و سیستم man marking که به کار گرفته بود، توپهای زیادی را مخصوصا در خط هافبک در لحظات اشتباه از دست دادیم و آنها نیز به خوبی از موقعیتهایشان استفاده کردند. این واضحترین چیزیست که ما نیاز داریم در آن پیشرفت کنیم حتی اگر چهار هیچ برنده میشدیم. این فقط شروع پیشفصل است و ما ادامه خواهیم داد.
قطعا اینجوری نبود که پس از این شکست یورگن کلوپ دچار مشکل کمخوابی شود، اما احتمالا بعضی از هواداران شدند. اما آیا واقعا این نتایج همچین اهمیتی دارند؟
دیو بیلوز در این باره نیز به این شکل توضیح میدهد:
البته که معمولا این نتایج برای هواداران اهمیت دارد، اما در مقاطع اول پیشفصل، این نتایج جدا اهمیت خاصی ندارند. هفتهی پیش پدرم با من تماس گرفته بود و جوری راجع به شکست لیورپول به منچستریونایتد صحبت میکرد که انگار جای نگرانی زیادی وجود دارد. اما حقیقت این است که کلوپ از بازیکنان زیادی بازی گرفت و به هرکدام ۳۰ دقیقه فرصت داد. این مسابقه بیشتر راجع به بدنسازی و تنظیم زمان بازی بود تا نتیجه گرفتن. کاربرد واقعی پیشفصل نیز همین است.
دیو از تجربهی شخصی خود در اورتون اینگونه میگوید:
در اورتون ما اسکواد کوچکی داشتیم و طبیعتا بازیکنانی نیز وجود داشتند که برای تیم ملی دعوت شده بودند یا در تعطیلات به سر میبردند. به همین دلیل مویس گاها مجبور میشد در بازیهای تدارکاتی به بعضی از بازیکنان حتی ۹۰ دقیقه فرصت بازی بدهد. که این ایدهآل و درست نیست. این بازیها بیشتر راجع به ترمیم ضعفهای تاکتیکی، پیشرفت و تشکیل ساختار تاکتیکی بود. بازیکنان نیز از این موضوع آگاه بودند و بیشتر اوقات در ذهنشان بدین شکل فکر میکردند: “خب؛ من شصت دقیقه فرصت بازی پیدا کردم و احساس خوبی دارم” این تفکر برای آنها از نگرانی راجع به نتیجهی بازی مهمتر است. اما خب شاید آخرین بازی تدارکاتی اهمیت بیشتری داشته باشد. در اورتون، ما معمولا مسابقهی آخر را در خانه و در مقابل یک تیم اروپایی نسبتا خوب برگزار میکردیم و از آنجایی که هواداران نیز حضور داشتند، میتوانستیم روی این مسابقه بیشتر حساب کنیم.
نهایتا شاید بهترین جمله راجع به یک پیشفصل موفق را میکی ملان مربی اسکاتلندی به زبان آورد:
اگر بتوانیم بدون مصدومیت، بازیکنان جدید را در تیم جا بندازیم و به سطح بالایی از آمادگی بدنی برسیم پیش فصل موفقی را پشت سر گذاشتیم. سپس فصل جدید آغاز میشود و کار و فعالیت اصلی شروع میشود.
بایرن مونیخ به توافق با یوونتوس بر سر انتقال ماتیاس دلیخت به مبلغ ۸۰ میلیون یورو دست پیدا کرد و دلیخت امروز پیراهن قرمز بایرن را بر تن کرد.
کیارش غریبی، فوتبال لب – با اعلام رسمی رسانه باشگاه، ماتیاس دلیخت هلندی پس از توافق بایرن و یوونتوس، به تیم آلمانی پیوست. به نظر میرسد سران بانوی پیر پیشنهاد ۷۰ میلیون یورو ثابت به علاوه ۱۰ میلیون یورو متغیرات را پذیرفته و این انتقال با این مبلغ نهایی شده است.
این مدافع هلندی پس از ۳ فصل بازی در سرزمین چکمهای، با قراردادی ۵ ساله راهی بایرنمونیخ شد.
پس از درخشش زیر نظر اریک تنهاخ، بستن بازوبند کاپیتانی آژاکس در سن کم و انتخاب به عنوان پسر طلائی فوتبال اروپا در سال ۲۰۱۸، یووه تصمیم گرفت تا او را با مبلغ ۷۵ میلیون یورو به خدمت بگیرد. اما این انتقال برای هیچکدام از طرفین قرارداد سودآور نبود.
دلیخت طی ۱۱۷ بازی با پیراهن بانوی پیر موفق به کسب ۳ جام سریآ، کوپا ایتالیا و سوپرکاپ ایتالیا شد.
به نظر میرسد منابع مالی این انتقال از طریق فروش ۵۰ میلیون یورویی لواندوفسکی به بارسلونا تامین شده است. حال او پس از نصیر مزروئی، رایان گراونبرخ و سادیو مانه تبدیل به چهارمین خرید باواریایی ها در این تابستان شلوغ معرفی خواهد شد.