در این مقاله، برترینهای این فصل لالیگا را از نگاه فوتبال لب بررسی و مرور کردهام.
فوتبال لب– فصل 2022/23 لالیگا، با قهرمانی بارسلونا به پایان رسید. فصلی که اتفاقات زیادی در آن رقم خورد و البته شگفتیهای زیادی هم رخ داد. از حضور تیمی همچون ژیرونا در جمع ده تیم بالای جدول، یا کسب سهمیه اروپایی توسط اوساسونا و یا احیای دوباره آنتوان گریزمان زیر نظر دیگو سیمئونه.
بهترین بازیکن فصل: مارک آندره تراشتگن
بیانصافی بود اگر غیر از مرد رکوردشکن این فصل لالیگا، بازیکنی را برای این عنوان انتخاب کنیم. کسی که از زمان حضورش در بارسا نتوانسته بود جایزه زامورا را به دست بیاورد، اما در این فصل، بالاخره موفق شد این افتخار را از آن خود کند. او با 26 کلین شیت، در کنار لیانیو، حالا رکورددار بیشترین تعداد کلین شیت در تاریخ لالیگا و پنج لیگ معتبر اروپایی است.
بهترین سرمربی فصل: ژاوی هرناندز
برای اینکه دلیل این انتخاب را بهتر درک کنید، بهتر است نگاهی به شرایط بارسلونا بیاندازید. زمانی که ژاوی سکان هدایت آن را بر عهده گرفت، این تیم که امید چندانی به گرفتن سهمیه اروپایی نداشت و با رونالد کومان هلندی، به بنبست رسیده بود، پس از گذشت یک فصل، مقتدرانه عنوان قهرمانی لالیگا را به دست آورد. عملکرد ژاوی در فصل نقل و انتقالات هم قابل ستایش بود و توانست با خارج کردن بازیکنانی که کارآیی چندانی نداشتند و اضافه کردن بازیکنانی باتجربه و باکیفیت، اوضاع تیمش را سر و سامان دهد.
بهترین بازیکن زیر 23 سال فصل: وینیسیوس جونیور
شاید اگر تراشتگن آنقدر درخشان ظاهر نمیشد، میتوانستیم وینی را بهترین بازیکن فصل بدانیم.کسی که موتور محرک خط حمله رئال در فصل جاری بود و به حدی خوب عمل کرد که افراد زیادی را وادار به تحسین خود کرد.
پدیده فصل: آرنائو مارتینز
یکی از تیمهای جذاب این فصل لالیگا، ژیرونا بود. اما جذابترین بازیکن این تیم، بیشک مدافع راست 20 سالهاش بود. آرنائو مارتینز که با نمایشهای خیرهکنندهاش توجه بزرگان لالیگا از جمله بارسلونا و اتلتیکو مادرید را به خود جلب کرد، بیشک لایق این جایزه بود. هرچند جکسون، مهاجم ویارئال و ساموئل لینو، وینگر والنسیا هم شایستگی انتخاب به عنوان پدیده فصل لالیگا را داشتند.
سورپرایز فصل: آنتوان گریزمان
شاید پس از انتقال ناموفق به بارسلونا، تمامی کارشناسان و هواداران کارش را تمام شده میدانستند، اما او در این فصل نشان داد که حالا حالاها قصد تمام شدن ندارد و میخواهد فعلا زیر نظر سیمئونه به درخشش ادامه دهد. او 16 پاس گل برای همتیمیهایش ارسال کرد و بهترین پاسور اسپانیا هم شد.
بهترین انتقال فصل: رابرت لواندوفسکی
ماشین گلزنی لهستانی یا به قول توماس مولر “لوانگلسکی” ، پیش از پیوستن به بارسلونا هم نشان داده بود چه بازیکن فوقالعادهای است؛ اما درمورد حضور در یک لیگ دیگر و پذیرفتن چالش جدید، تردیدهایی وجود داشت که لواندوفسکی با کسب عنوان آقای گلی و جایزه پیچیچی، تمام شک و تردیدها را از میان برداشت و خودش را یک بار دیگر اثبات کرد.
پیشرفت برتر فصل: ژیرونا
ژیرونا در حالی توانست در این فصل در رتبه دهم جدول قرار بگیرد، که فصل گذشته را در دسته دوم لالیگا، یا به اصطلاح لالیگا سگوندا دیویژن سپری کرده بود. معمولا تیمهایی که به دسته بالاتر میروند، فصل اول تمام تلاششان سقوط نکردن است، اما ژیرونا در این فصل تا هفتههای پایانی برای سهمیه کنفرانس اروپا میجنگید که قابل تقدیر است.
در قسمت اول ریکاوری فوتبال لب موضوعات زیر بررسی و شرح داده شد:
۱. پدیده اعتیاد چیست؟ ۲. انواع اعتیاد ۳. تاریخچه اعتیاد ۴.عوامل زمینه ساز اعتیاد
خلاصه بحث ما رو به صورت تیتر وار میتونید همینجا بخونید و در انتهای همین صفحه هم فایل صوتی این قسمت برای استریم و یا دانلود کردن گذاشته شده که بتونید به طور کامل استفاده کنید.
اعتیاد چیست؟
اعتیاد یک بیماری دارویی رفتار محور است که سیر صعودی دارد و تعامل پیچیده ای با چرخههای مغز، ژنتیک، محیط و تجربههای زندگی ایجاد میکند. افرادی که که دچار اعتیاد هستند از مواد جایگزین استفاده میکنند یا رو به رفتار هایی میآورند که در نهایت تبدیل به اجبار میشود.
انواع مواد:
۱. مواد اصلی: هوا – غذا – قند – ویتامین – پروتئین و غیره. ۲. مواد جایگزین: هرچیزی به جز موارد بالا یا نوع غیر سالم آنها.
انواع اعتیاد:
۱. اعتیاد روانی: اعتیاد به مواد یا رفتار جایگزین صرفا از روی عادت یا نیاز روانی ۲. اعتیاد فیزیکی: اعتیاد به مواد یا رفتار جایگزین بخاطر نیاز فیزیکی
تاریخچه اعتیاد:
اعتیاد از ابتدا در انسان وجود داشته است. یکی از عواملی که موجب شد گونه ما فاتح زمین شوند و گونه های دیگر انسانی را کنار بزنند، اعتیاد به لذت بود که از تولید مثل لذت میبردند که در نهایت باعث افزایش تعداد ما شد. پس مقوله اعتیاد حتی قبل از مکتوب شدن تاریخ و اختراع خط همراه انسان بوده و مرحله به مرحله با کشف مواد جایگزین جدید و البته انجام رفتارهای گوناگون، دچار پیشرفت و تکامل شده است.
عوامل زمینه ساز اعتیاد:
ژنتیک – فرهنگ – محیط – اقتصاد – وسوسه – فشار همسالان – نیاز به خودنمایی و جلب توجه و غیره.
این بود خلاصه ای از اپیزود اول ریکاوری که میتونید همینجا بهش گوش بدید یا دانلود کنید و مباحث رو کامل متوجه بشید و استفاده کنید. فراموش نکنید که حتما با اطرافیان و دوستان خودتون به اشتراک بذارید و اگر از شنیدن این محتوا راضی بودید میتونی از طریق این صفحه از فوتبال لب حمایت مالی کنید.
محمود فکری با چوب خطی پر شده در انتظار سرمربیگری دوباره در لیگ برتر است.
نوید خیرخواه؛ فوتبال لب- محمود فکری در حالی قرار است به عنوان جانشین ساکت الهامی در هوادار حاضر شود که در سالیان اخیر، چیزی جز جار و جنجال و عملکرد فاجعه از محمود فکری در تیمهای خود، ندیدیم.
در هفتههای پایانی دو فصل پیش بود که هدایت سایپا برعهده حمید درخشان قرار گرفت تا برای فصل اخیر تیم قدری وارد مسابقات شود. او که حضوری نسبتا موثر در سایپا داشت خیلی امیدوار بود که در این فصل به کارش ادامه دهد اما با تغییر مدیریت در باشگاه سایپا و آمدن مهدی حسینیپور به جای مهرداد سراجی، درخشان از کار برکنار و جای خود را به محمود فکری داد. انتخابی که در آن زمان گفته میشد به مدیرعامل باشگاه سایپا تحمیل کردهاند.
محمود فکری بعد از حضور در تیم سایپا از مدیریت این باشگاه خواست نیازهای تیمش را در فصل نقل و انتقالات برآورده سازد تا بتواند این تیم را دوباره به لیگ برتر برگرداند. حسینیپور بودجه سنگینی را در اختیار کادرفنی تیمش گذاشت و تقریبا بیشتر بازیکنانی که وی خواست به جمع نارنجیپوشان اضافه شدند. تغییرات زیادی هم در تابستان در این تیم انجام شد و بهنوعی همه چیز برای حضور سایپا در جمع مدعیان فراهم شد.
با این وجود، علنی شدن اختلاف او با مدیران باشگاه سایپا در هفتههای سرنوشت ساز، در نهایت باعث برکناری او شد. همین اتفاق باعث آن شد که تیم او با وجود حرکت در مسیر صعود به لیگ برتر، از حضور دوباره در سطح اول فوتبال ایران بازماند و نارنجیپوشان ناکام در بازگشت به لیگ برتر بودند.
از نساجی به استقلال، بدون دستاورد!
وی در اسفند ۱۳۹۸، بهعنوان جانشین رضا مهاجری سرمربی نساجی مازندران شد و با کسب ۱۸ امتیاز از ۱۰ بازی توانست با نساجی رتبه نهم را کسب کند. وی در پیشفصل لیگ بیستم، قرارداد خود را بهصورت یک طرفه با نساجی فسخ کرد و به تیم استقلال تهران پیوست. اتفاقی که در آن زمان به شدت جار و جنجال به پا کرد و نساجی هم از او شکایت کرد.
پس از این اتفاقات، فکری کار خود را در استقلال شروع کرد. از نکات جالبی که این روزها هم مشابه آن را در تیم ملی فوتبال ایران میبینیم، ارتشی از دستیاران سرمربی بود که در آن زمان برای او به خط شدند! سعید عزیزیان، صمد مرفاوی، آرش برهانی، سیروس دین محمدی، حنیف عمران زاده، وحید فاضلی و امیدعلی دفتری، همگی جزو کادرفنی محمود فکری بودند. کادری که در نهایت داد بازیکنان استقلال را در آورد و وی با وجود اینکه رتبه خوبی هم در جدول داشت، از کار برکنار شد تا فرهاد مجیدی جانشین وی شود.
بزرگترین ضربهای که در آن زمان به محمود او وارد شد، جدایی وحید فاضلی از جمع دستیاران همیشگیاش بود. مغز متفکر اصلی کادر محمود فکری با جدایی از جمع یاران کاپیتان پیشین استقلال، آغاز سقوط فکری در مربیگری را رقم زد.
در ادامه نیز فکری به نفت مسجد سلیمان با همان لشکریان عظیمش رفت اما دستاورد خاصی را در شهر اولینها به دست نیاورد و از آنجا هم رفتنی شد. اکنون سوالی که پیش میآید این است که مسوولان هوادار با کدام پیش فرض ذهنی دست به انتخاب محمود او زدهاند؟ جنجالها و اختلافات همیشگی وی، یا کادر بلند بالای فنی او؟
دو تیم لیورپول و رئال مادرید بازی رفت مرحله یک هشتم نهایی چمپیونزلیگ خودشونو در ورزشگاه آنفیلد در تاریخ سه شنبه دوم اسفند ماه ۱۴۰۱ برگزار کردن که پس از دو گل زود هنگام داروین نونیز و محمد صلاح، مادریدی ها بازگشتی رویایی به بازی داشتن و با گلزنی های وینیسیوس (دوبار)، بنزما (دوبار) و ادر میلیتائو موفق شدن پنج گل به حریف پر مدعای انگلیسی شون بزنن تا بلیط یورگن کلوپ به شهر استانبول صرفا برای تماشای بازی فینال باشه و نه مربیگری. در این مینی آنالیز تحلیل کوتاهی از این بازی رو باهم میشنویم.
شما هم اگه در مورد این بازی نظری دارید توی کامنت ها برامون بنویسید.
پس از گذشت ۹ روز از آغاز جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، حالا به یکی از سرنوشتسازترین دور های این بازیها رسیدهایم.
مهران فرهادی، فوتبال لب – دور سوم مرحله گروهی جامهای جهانی مختلف همیشه جزء یکی از حساسترین دور ها محسوب شدهاست. دوری که میتواند حتی سرنوشت یک جام یا آینده یک کشور را تعیین کند. در این دو مقاله به شرایط هر هشت گروه پیش از آغاز دور سوم مرحله گروهی میپردازیم.
در گروه A، قطر، میزبان جام، اولین حذف شده جام لقب گرفته و بازی آخر برابر هلند برایشان دیداری تدارکاتی و شاید حیثیتی محسوب میشود. درست برخلاف هلند. لالههای نارنجی که در بازی برابر اکوادور فقط دو شوت روانه دروازه حریف خود کردند، برای صعود از دور گروهی به عنوان تیم صدرنشین محکوم به کسب هر سه امتیاز این مسابقه میباشند.
در دیگر دیدار این گروه سنکال سه امتیازی آلیو سیسه و اکوادور چهار امتیازی آقای آلوارو به مصاف یکدیگر میروند. دیداری که جنگی بر سر صعود محسوب میشود و تیم برنده جواز حضور در شانزده تیم نهایی جام بیست و دوم را کسب میکند. حضور انر والنسیا، مهاجم اکوادوریها که شش گل قبلی اکوادور در جامهای جهانی را به ثمر رسانده در این مسابقه در هالهای از ابهام قرار دارد و از طرفی به نظر میرسد سنگالیها بدون مانه هم تیم خطرناکی نشان دادهاند.
کار کوادوریها برای صعود با یک مساوی هم تمام میشود و در صورت به دست آوردن نتیجه دلخواهشان، میتوان از آنها به عنوان اولین شگفتی جام بیست و دوم نام برد.
در گروه B اما شرایط فرق چندانی با گروه A ندارد. انگلیس چهار امتیازی، امریکا دو امتیازی، ولز تک امتیازی و دیگر تیم این گروه با سه امتیاز همگی شانس صعود در روز آخر مسابقات این گروه را دارند. انگلیس به مصاف ولزی میرود که در دو بازی گذشته بسیار ضعیف نشان داده و کوچکترین شباهتی به تیم مسابقات پلیآف مقدماتی ندارد.
انگلستان باوجود برد شش گله در بازی اول، در دیدار دوم همان تیم چند ماه پیش بود. حوصله سر بر و بدون هیچ برنامه و فاکتور ایکسی در حملات. با این حال به نظر نمیآید ولز بتواند مانع صعود سه شیرها به مرحله بعد شود؛ مخصوصا باوجود چهار امتیازی که شاگردان ساوتگیت در دو بازی گذشته به دست آوردند.
در گروه سوم، لواندوفسکی بالاخره اولین گل خود در ادوار مختلف جامهای جهانی را برابر عربستان هروه رنارد به ثمر رساند و سه امتیاز را برای لهستانیها به ارمغان آورد. عربستان اما در این بازی بسیاری خوبی را از خود به نمایش گذاشت. بیشک تا به اینجای جام شاگردان رنارد جذابترین تیم آسیایی جام بودهاند و شاید اگر اشتباهات فردی گریبان آنها را نمیگرفت تبدیل به اولین تیم جام میشدند که به طور مستقیم به مرحله بعد صعود میکند.
البته رنارد و عربستان هنوز شانس زیادی برای صعود از گروه خود دارند. آنها به مصاف مکزیکی میروند که در دو بازی گذشته از لحاظ هجومی هیچ چیز خاصی به نمایش نگذاشته ولی از دید دفاعی تیم مستحکمی نشان دادهاند. حال باید دید آیا این پروژه سه ساله سعودیها با رنارد به نتیجه میرسد یا آنها در همان دور گروهی از قطر خداحافظی میکنند.
در دیگر سمت این گروه آرژانتین اسکالونی پس از باخت غیرمنتظره برابر عربستان، نیازمند یک برد برای جلوگیری از حذف زودهنگام از مسابقات بود و چه کسی لایقتر از مسی برای انجام این ماموریت؟ باوجود دفاع همهجانبه و بلاک مستحکم مکزیکیها، مسی از تک موقعیتی که به دست آورد گره کار را برای آلبی سلسته باز کرد و گل دوم را برای انزو فرناندز، هافبک جوان و مستعد تیم بنفیکا ساخت.
باوجود کسب این سه امتیاز تفاوت این آرژانتین و آرژانتین دو سال گذشته بسیار زیاد بوده و این تیم فقط در حد سایهای از آن آرژانتین ترسناک اسکالونی بوده است. مسئلهای که البته انتظار میرود بازی به بازی کمتر شود و آرژانتینیها با این حجم از فشار وارده بتوانند نمایشهای درخشانی را در مستطیل سبز پیاده کنند.
در گروه D، فرانسه با برد مقتدرانه برابر استرالیا و شکست دانمارک در دیداری پایاپای و نزدیک، به عنوان اولین تیم جام مدت زمان حضورش در قطر را تمدید کرد و طلسم ۱۶ ساله تیمهای قهرمان جام جهانی را شکاند. حالا برخلاف پیشبینیهای قبل از آغاز جام، فرانسه به قدری خوب ظاهر شده که با وجود مصدومیت بازیکنانی مانند انگولو کانته، پل پوگبا، کریستوفر انکونکو و کریم بنزما به عنوان مدعی قهرمانی شناخته میشود.
تونس هم به لطف تساوی روز اول برابر دانمارک کسپر هیولمن و شکست سنگین استرالیا برابر خروسها هنوز نیم نگاهی به صعود از گروه خود دارند و استرالیا نیز با برد برابر تونس، بالاتر از دانمارک در رتبه دوم گروه D جام جهانی ۲۰۲۲ قطر قرار دارد و دیدار برای وایکینگها برای آنها بازی مرگ و زندگی تلقی میشود.
دانمارک اما تا به حال کاملا برخلاف انتظارات ظاهر شده است. شاید از آنها انتظار میرفت تا درست مانند جام جهانی ۲۰۱۸، یورو ۲۰۲۰ و لیگ ملتهای ۲۰۲۱ تیمی قدرتمند و جذاب نشان دهند اما تا به حال دانمارک هر چیزی بوده جز آنچه که باید.
آنها مقابل فرانسه عملکرد قابل قبولی داشتند اما این عملکرد با نمایش همین سه ماه پیش آنها برابر خروسها از زمین تا آسمان فرق داشت. هنوز چیزی برای دانمارک تمام نشده و یک پیروزی برابر استرالیا آنها را به دور بعدی مسابقات میرساند. دوری که دیگر مانند این دور مهربان نیست و با کوچکترین اشتباهها تیمها را مجازات میکند.
قطر، میزبان جام جهانی ۲۰۲۲ پس از ماهها برنامهریزی و اردوهای مختلف به اولین تیم حذف شده از این جام تبدیل شد.
مهران فرهادی، فوتبال لب – تیم ملی قطر، قهرمان قاره آسیا و میزبان جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، باوجود اردوهای آمادهسازی با کیفیت، با دو باخت متوالی برابر اکوادور و سنگال، اولین تیم حذف شده این جام لقب گرفت.
قطریها که تحت هدایت فلیکس سانچز، سرمربی اسپانیایی خود امیدهای زیادی برای صعود از گروه خود در جام جهانی داشتند خیلی زود از مسابقات کنار گذاشته شدند. در هیچ یک از این دو بازی قطر شباهتی به تیم قهرمان آسیا سال ۲۰۱۹ و یا تیم مسابقات دوستانه برگزار شده در چند وقت اخیر نداشت. اما بگذارید از 12 سال پیش شروع کنیم. جایی که قطر رسما به عنوان میزبان جام جهانی 2022 معرفی شد.
در سال 2010 بود که قطر به طور رسمی به عنوان میزبان جام جهانی 2022 معرفی شد. از همان موقع بود که آنها در کنار شروع ساخت و آمادهسازی سختافزارها به پرورش استعدادها و ساخت تیم ملیای قدرتمند پرداختند.
برای مثال قطریها شروع به بازسازی کمپ اسپایر که در سال 2004 ساخته شده بود کردند و آن را تبدیل به یکی از مجهزترین کمپهای تمرینی جهان کردند. کمپی که از روز اول با هدف ساخت و پرورش استعدادهای داخلی و ارائه آنها به فوتبال اروپا ساخته شد. امروزه تیمهایی نظیر بایرن مونیخ و بارسلونا اردوهای آمادهسازی خود در تابستان را در این کمپ سپری میکنند.
فلیکس سانچز، سرمربی 46 ساله آنها از سال 2006 تا کنون با فوتبال قطر همکاری میکند. قطریها سانچز را در سن 30 سالگی از لاماسیا، مهد آن روزهای استعدادهای فوتبال جهان به قطر آوردند و وظیفه مربیگری و پرورش نسل جدیدی از قطر در کمپ اسپایر را به این مربی واگذار کردند.
پس از هفت سال کار با انواع بازیکنان مختلف نهایتا در سال 2014 او به عنوان سرمربی تیم زیر 19 سالههای قطر انتصاب شد و در همان سال قطریها را به عنوان قهرمانی زیر 19 سالههای آسیا رساند و پنج سال بعد با تعدادی از استعدادهای همان تیم، قهرمان جام ملتهای آسیا شد. اما هدف اصلی جام جهانی بود. جامی که تمام این 12 سال فوتبال قطر در راستای موفقیت در آن، قدم برمیداشت.
قطریها که به عنوان قهرمان آسیا وارد مسابقات میشدند میخواستند تا نمایش مقتدرانهای در اولین حضور خود در تاریخ جامهای جهانی داشته باشند. آنها از ۶ ماه پیش استارت اردو ها را زدند. اردوهایی که باعث شد ۷ هفته ابتدایی سوپرلیگ قطر بدون ملیپوشان قطری برگزار شود. مقصد اول قطریها جایی نبود جز زادگاه سرمربیشان؛ اسپانیا. سپس عازم اتریش شدند و در نهایت اردو را در قطر به اتمام رساندند.
آنها طی این مدت با شیلی، گواتمالا، هوندوراس، پاناما، آلبانی جامائیکا، غنا و مراکش بازی کردند و در اکثر این دیدارها تیم پیروز میدان بودند. مسئلهای که روز به روز امید شاگردان سانچز برای صعود از گروه را افزایش میداد.
اما قطری که در دو بازی ابتدایی جام دیدیم، کوچکترین شباهتی به تیم قهرمان آسیا یا تیمی که تا نیمه نهائی عربکاپ پیش رفته بود نداشت. آن تیم با پلنهای متنوع هنگام به دست داشتن مالکیت حالا از حفظ توپ برای دقایقی هرچند کوتاه عاجز بود و به راحتی توپ را از دست میداد و هیچ سازمان دفاعی مستحکمی نداشت و خب طبیعتا نتیجه کار نمیتوانست چیزی جز حذف زودهنگام آنها از مسابقات باشد.
حالا قطر به عنوان اولین تیم حذف شده جام جهانی ۲۰۲۲ شناخته میشود. به نظر قطریها باید این جام را به باد فراموشی بسپارند و از همین حالا برنامهای برای ۴ سال آینده آماده کنند. برنامهای که آنها را برای دومین بار در تاریخشان به بزرگترین تورنومنت فوتبال جهان بیاورد و موفقیت در آن را برایشان میسر کند.
ترابیان سرپرست سابق تیم ملی گفت: در قضیه بازگشت کیروش به تیم ملی، این ما نیستیم که باید به او پول بدهیم. اوست که باید بداند او را به جام جهانی بردهایم و باید به ما پول بدهد.
نوید خیرخواه، فوتبال لب – عباس ترابیان، سرپرست سابق تیم ملی ایران در مصاحبهای که با خبرنگار فوتبال لب داشت، درباره بازگشت مهدی تاج به سمت ریاست فدراسیون فوتبال اظهار داشت: ببینید هر اتفاقی افتاده با نظر و تاییدیه هئیت بدوی بوده و الان هم میگویند که اتهاماتی که به ایشان وارد بوده در تاریخ ۶ شهریور به دست فدراسیون و هیئت بدوی رسیده شده.
ترابیان گفت: ۸ شهریور هم تاریخ انتخابات بوده و هیئت بدوی هم هیچ تصمیمی نگرفته است. اینها مسائلی هست که باید به آنها پرداخته شود. الان که همه در این ارتباط دارند اقدام میکنند تا ایشان را برکنار کنند، اصلا فکر این را نمیکنند که فوتبال ایران تعلیق خواهد شد؛ اصلا به این فکر نمیکنند که تیم ملی نخواهد توانست که به جام جهانی برود؛ اصلا به از دست رفتن آبرویمان در سراسر دنیا فکر نمیکنند.
او همچنین افزود: در واقع در این مواقع کمی عقلانی با قضیه برخورد نمیکنیم و موجب یک ضرر بسیار بزرگ و غیرقابل تصور در فوتبال میشویم. بنابراین من معتقد هستم که باید بسیار زودتر این اقدامها صورت میگرفت. الان و وقتی که انتخابات برگزار شده و نماینده AFC نیز در مراسم حضور داشته و آن را تایید کرده، دیگر فایدهای نخواهد داشت.
من اصلا کاری به این که آیا این اتهامات به آقای تاج وارد هست یا نیست یا اینکه آیا آقای تاج مقصر هست یا نیست ندارم چون که نه تجربه این کار را دارم و نه علمش را ولی فکر میکنم که ما باید ببینیم تبعات این کار چه خواهد بود. الان که همه میگویند تاج و سیستم تاج باید بروند، بعدش چه خواهد شد؟ بعدش چه پاسخی برای فیفا داریم؟ فیفا الان این انتخابات را به عنوان یک انتخابات قابل قبول پذیرفته و AFC درباره آن نظر داده است. بعد از آن چه میخواهید بکنید؟
سرپرست سابق تیم ملی در رابطه با حق قانونی کامرانی فر برای لغو انتخابات عنوان داشت: نمیدانم. بالاخره چون برگزارکننده هستند میتوانند این کار را بکنند. بالاخره مجمع را باید خود فدراسیون و دبیر کل برگزار بکند. چون به اصطلاح ایشون نفری هست که باید این مجمع را برگزار بکند ممکن است این حق را داشته باشد. اما ایشون با چه کسانی چه مشورتهایی کرده و چه کار کرده را کسی حرفی راجع بهش نمیزند و اصلا معلوم نیست چه اتفاقی افتاده و به چه شکلی بوده. در هر حال این انتخابات یک سری مسائل و علامت سوالهایی داخلش هست.
وی در ادامه گفت: حتی آن نفر قبلی هم به نوعی مهندسی کرده بود برای این انتخابات تا مثلا نفرات و کاپیتانهارو عوض کند تا نفراتی که میدانند به خودشان رای خواهند داد را روی کار بیارند. همهی این کارها را انجام میدهند متاسفانه ولی در هر حال، الان نتیجه مشخص است. الان فرمان تیم ملی و فرمان فدراسیون خواه ناخواه دست اقای تاج هست. غلط است اگر بخواهیم با کله او را زمین بزنیم. شما نمیتوانید سریعا بیایید انتخابات برگزار کنید. به نظر من به محض اینکه بخواهید مجوز بگیرید فیفا اکشن خواهد گرفت.
ترابیان درباره رسیدن اطلاعات به دست کمیته بدوی و لغو انتخابات تاکید کرد: قطعا باید رسیده باشد. وقتی به فدراسیون میرسد یعنی به اشخاص دیگر که درگیر انتخابات هستند هم رسیده. خیر؛ اصلا نمیتوانند این کار را بکنند. اگر این کار را انجام دهند فیفا فوتبال ما را تعلیق میکند.
عباس ترابیان در جام جهانی در مورد استراتژی تاج برای بازگرداندن کیروش عنوان کرد: خواستند آس رو کنند. بالاخره این یک نوع آس رو کردن هست تا بیایند از طریق کیروش به اصطلاح جریان دیدگاههای رسانهای را برانگیخته کند. حالا هر چه که بود نوعی استراتژی است که جواب داد.
سرپرست پیشین تیم ملی که در برههای در مذاکراتی جدی با هروه رنار برای هدایت تیم ملی بود، درمورد برکناری اسکوچیچ هم اینگونه نظر داد: کاملا غلط است. اسکوچیچ الان ساختار تیم را بسته. ۷۴ روز مانده به جام جهانی و با ۷۴ روز فرگوسن هم نمیتواند این ساختار را دوباره تغییر دهد یا دوباره بازیهای باشگاهی را ببیند و یا بازیکن جابجا کند و مشخص کند که من با چه سیستمی میخواهم بازی کنم و مشکلات دیگر که با آن دست و پنجه نرم کند. ۲ روز دیگر قرار است در اتریش بازی کنند، آنجا با چه سیستمی میخواهند بازی کنند؟ یعنی چه؟ من نمیدانم چقدر احساسی با قضایا برخورد میکنند. این برخورد به نظر من احساسی هست.
ترابیان درمورد بازگشت کیروش به تیم ملی تصریح کرد: از آن طرف اشتباهات پشت سر اشتباهات در حال رخ دادن هستند. الان کیروش را آوردند. کیروش یک مربیست که در دو کشور کلمبیا و مصر نتوانسته موفق شود و نوار رزومه صعود او به جام جهانی با تیمهای مختلف پاره شده. به نظر من، الان اگر ایشان صادقانه بخواهند صحبت کنند، میگویند که باید یه مبلغی را به شما بدهم که بیایم روی نیمکت شما در جامجهانی باشم. نه اینکه ما به او پولی بدهیم.
ترابیان در ادامه خاطرنشان کرد: الان من نگران این هستم که باز اشتباهی رخ دهد و یک قرارداد سنگین آنچنانی را با ایشان منعقد کرده باشند؛ بدون اینکه هیچ یک از این موارد رو تحت نظر قرار بدهند. در ضمن کیروش هم که دلش به حال ما نسوخته، ایشان فقط میخواهد که یک ۴ سال دیگر بعد از جامجهانی را برای خودش رزرو بکند و اینها مسائلیاند که فدراسیون و تصمیمگیرندههای فوتبال ما باید به آنها فکر کنند. ما که نباید هر دفعه اشتباه بکنیم و بعدش بگوییم که یکی به ما گفته بود این کار را بکنید. ما هم خواهان موفقیت کشوریم و دلمان برای مملکت خود میسوزد ولی خب به هر حال آدم باید تلخیها و حقیقتها را هم بگوید.
ترابیان در نهایت درباره احتمال موفقیت کیروش در جام جهانی گفت: بنده عرض کردم؛ کیروش در این مقطع زمانی هیچ کار مهم و جدیدی نمیتواند برای ما انجام دهد. مخصوصا که کیروش ثابت کرده آدم برنامه محوری هست. مربی برنامه محور مربیای هست که برای خودش سبکی دارد و برای سبکش زمان میخواهد تا تیمش برای بازی با انگلیس، آمریکا و ولز آماده شود. این بازیها، بازیهای پیش پا افتاده نیست. بنابراین من به هیچ وجه این را نمیبینم که در ید قدرت کیروش باشد تا ما را به مرحلهی دوم ببرد. ما برای ۴ سال بعد باید برنامه ریزی کنیم. چون او برنامه محور است و همینطوری جایی نمیرود. ایشان ۴ سال بعد را مدنظر قرار داده که بیاید و مربی تیم ملی ما بماند.
مسیح میرجعفری، فوتبال لب – بامداد سهشنبه به وقت تهران وقتی کیلومترها آنطرفتر در منچستر مایکل اولیور در سوت پایان بازی تیمهای منچستر یونایتد – لیورپول، دربی شمال غرب انگلیس را زد؛ بار سنگینی از روی دوش من برداشتهشد. باری که اقلا یکسال با خود حمل میکنم ننگ باختهای پیاپی و پرگل مقابل رقیب قدیمی. این بار ما بودیم که بردیم. کمتر کسی فکرش را میکرد، اما من فکرش را میکردم و این برد را برایم شیرینتر میکرد.
منچستر در روزهای بحران با یک مربی که تمام رکوردهای بد را هم شکست همین چندماه پیش 3 – 0 برنتفورد را بردهبود. فاصله دو تیم در جدول این فصل پیش از بازی فقط دو امتیاز بود اما رالف رانگنیک هم تایید میکرد که یونایتد سالها از رقیب دیرینه عقب است. از همان زمانی که لیورپول کلوپ را آورد و منچستر نتوانست کسی همسنگ او را برای خود پیدا کند.
رالف رانگنیک در قامت سرمربی منچستر یونایتد در فصل 2021/22
عقب افتادن یونایتد از لیورپول
کافیست تنها به چند روز پیش از بازی پالاس برگردیم تا یک جام دیگر را که توسط لیورپول فتح میشود مشاهده کنیم: کامیونیتی شیلد یا همان جام خیریه. رقابتی که منچستریونایتد پرافتخارترین تیم آن است اما این بار لیورپول با فتح آن و پیروزی برابر همشهری یونایتد دو رکورد را شکست! اول اینکه این تنها جامی بود که کلوپ در این هشت سال به آن دست نیافتهبود و دوم با این جام مجموع جامهای لیورپول به ۶۷ میرسید یعنی یکی بیشتر از یونایتد. حالا دیگر رجوع به تاریخ پرزرق و برق منچستر پس از شکستهای متوالی برابر لیورپول هم کارساز نبود.
لیورپول در کمتر از یکسال با نتایج ۴ – ۲ سپس ۵ – ۰ و سپس ۴ – ۰ یوناتید را تحقیر کردهبود. اشاره به کلکسیون جامها تنها راه من رهایی از زخم زبانهای دوستان لیورپولی بود اما دیشب ما برنده شدیم با اختلاف یک گل، جانانه جنگیدیم و مهمتر از همه بحران را از اردو خودمان به ۴۰ مایل آن طرف بفرستیم به لیورپول.
شروع نه چندان خوب
بعد از باخت مقابل برنتفورد هنوز ایمانم به پروژه را از دست ندادهبودم، پروژهای که چند ماه پیش با رانگنیک شروع شدهبود و حالا تنهاخ رهبر جدید آن بود. تنهاخ مربی آژاکس بود، رشد خوبی را در تیم او دیدیم و روزگاری که ترکیب طلاییاش را داشت تا نیمهنهایی لیگ قهرمانان جلو رفت. گزینه جذابی برای من بود چه از لحاظ سبک بازی و چه کاراکتر. حالا آمدهبود ما را نجات دهد. از لحظههای آغازین او در شهر منچستر امیدواریم بیشتر و بیشتر میشد. بازی دوستانه اولش را که انجام داد مقابل همین لیورپول بود چهارتا زدیم و گلی نخوردیم انگار معجزه شدهبود اما ته دلمان میگفتیم این یک بازی بیاهمیت است، واقعا هم بود. پیش فصل نسبتاً خوبی داشتیم بعد لیگ شروع شد و همه چیز عوض شد.
نمایش اقتدار
روز بعد از باخت برنتفورد خبر آمد که تنهاخ بازیکنان را مجبور کرده ۱۳.۸ کیلومتر بدوند همان مقداری که کمتر از تیم مقابل دویدهاند. حالا بعد از بازی لیورپول میدانیم او هم پا به پای این بازیکنان دویده تا همراهیاش با تیم را نشان بدهد. فصل پیش وقتی مدیران یونایتد بین کونته و رانگنیک مردد بودند. عدهای از هواداران گفتند: کنته به فلسفه باشگاه نمیخورد. این باشگاه فقط یک فلسفه دارد: به هرقیمتی برنده شو! نماینده این فلسفه اکنون برای من تنهاخ است من امیدم را انقدر ساده از دست نمیدهم. من به پروژه اعتماد میکنم.
تن هاگ بازیکنان منچستریونایتد را مجبور به دویدن کرد
ترکیب اصلی منچستر یونایتد
ترکیب که آمد مشکل اصلی همان شماره یک بود؛ من به داوید دخیا اعتماد ندارم. تواناییهایی او حتی به عنوان یک گلر سنتی هم تواناییهای کاملی ندارد در بازی گذشته هم دیدیم که چگونه با دو اشتباه پیاپی همه چیز را به باد داد. او دیگر توانایی مهار شوت را هم ندارد. هنوز درک نمیکنم چرا در تابستان دین هندرسون را دادیم به ناتینگهام فارست؟
زوج دفاعی مورد نظر من بالاخره در این تیم دیدهشد: لیساندرو مارتینز خرید جدیدمان از آژاکس، تیم قبلی سرمربی و واران که بهتر از هر کس دیگری است که داریم. مالاسیا هم که از هلند آمده بازیکن بسیار خوبی است و بالاخره جایگزین لوک شاو در ترکیب اصلی تیم شد. بالاخره یک نفر جرئت کرده انگلیسیها را نیمکتنشین کند.
عکس تیمی بازیکنان منچستر یونایتد پیش از بازی 2022
شکل چینش
دابل پیوت این بازی احتمالا بهترین گزینه ممکن با بازیکنان موجود بود: اریکسن و اسکاتی. با تمام انتقاداتی که میشود اسکاتی را دوست دارم و امیدوارم بهتر شود، اریکسن برای باکس تو باکس بازی کردن یک مقدار پیر است ولی بهتر از این نمیشود. البته اول همین بازی از خرید جدید تیم کاسمیرو رونمایی شد، فصل پیش در فینال لیگ قهرمانان همین لیورپول را بردند و یکی از پرافتخارترین بازیکنان تاریخ این تورنمومنت است. یکی از سه نفر بهترین خط هافبک تاریخ رئال و منچستر وقتی او را خرید که با دو باخت متوالی در ردۀ آخر جدول لیگ بود. احتمالا بازیهای بعد شاهد زوج اریکسن و کاسمیرو خواهیم بود. البته سرمربی در یک هفته باقیمانده هنوز از رویای فرانکی دیونگ، هافبک آن یکی غول اسپانیایی، بارسلونا، دست نکشیدهاست.
هدف خرید ها
مرد هلندی دنبال کسانی در زمین است که حرف او را بفهمند. اوضاع خرید دیونگ خیلی پیچیده است. برعکس کاسمیرو که خریدش در چند روز انجام شد! رئال پیش از این جایگزین او را با حدود 100 میلیون یورو از موناکو آوردهبود و پرز ترجیح داد برای اینکه دقایق بیشتر به او بازی برسد، کاسمیرو را بفروشد! احتمالاً آخرین سالی هم بود که میشد از او پول خوبی در آورد.
فیکس بودن آنتونی الانگای جوان توجیه تاکتیکی خوبی داشت میتوان از سرعت او برای پرس دفاع استفاده کرد. رونالدو سرعت و انرژی او را ندارد و مارسیال هوش او را. رونالدو هم مثل مگوایر چسبیدهبود به نیمکت دو نفری که داعیه رهبری تیم را داشتند بهترین جایگاهشان را پیدا کردند.
همچنان شایعاتی در بازار نقل و انتقالات جاری است شاگرد قبلی تنهاخ، آنتونی بازیکن برزیلی آژاکس به نظر دوست دارد به یونایتد بیاید. پلن جایگزین خرید او خرید همتیمی سابق مالاسیا گاکپو هلندی است. زمزمههایی هم میآید که منچستر به آلن سنت-ماکسیمین علاقه دارد البته بعید به نظر میرسد مالکان سعودی جدید نیوکاسل او را بفروشند او بخش مهمی از یک پروژه است.
ما مستحق برد بودیم
کلوپ پیش از بازی گفتهبود ترجیح میدادم وقتی با منچستر رو به رو شویم که بازی قبلیشان را ۵ – ۰ بردهاند (نه وقتی که ۴ – ۰ باختهاند) در این مورد حق با او بود. منچستر متحمل تحقیرهایی شدهبود و دیگر تحقیر جدیدی را برنمیتابید. به خاطر همین برای اولین بار پس از مدتها بود که تیم ما جنگید. تلویزیون ایران ۱۰ دقیقه اول بازی نتوانست تصاویر را از جایی کش برود به خاطر همین این لحظات را به سختی و با سرعت کم اینترنت دیدم.
شرح بازی
بعدتر پس از پایان بازی نسخه کامل اسکای اسپورت را دانلود کردم و دیدم در ۱۵ دقیقه اول ما بر بازی مسلط بودیم تا سانچو گل را زد و ترجیح دادیم عقب بنشینیم. و سانچو هم عجب گلی زد، منچستر اول یک حمله از سمت راست ترتیب داد برونو فرناندز در عرض پاس داد توپ به اریکسن رسید، اریکسن ترجیح داد و به عقب پاس بدهد به مالاسیای جوان، مالاسیا هم فوراً توسط دو بازیکن احاطه شد باز هم رو به عقب برای لیساندرو مارتینز و لیساندرو یک پاس رو به جلو برای الانگا ارسال کرد، یک و دو با اریکسن پاس کاتبک برای جیدون سانچو، او دور خودش چرخید. مینلر پیر عجولانه تکل زد با یک سر توپ محو شد و یک ضربه دقیق که احتمالاً گل شدن آن 79 درصد بود. تمام.
شرح وقایع بازی بعد از گل یونایتد
در این 15 دقیقه الانگا یه توپ را به تیرک زد که همچنان حسرتش باقیست، چون گل برای او معنای دیگری داشت. البته گلزدن برای تمام این بازیکنان که زیر فشاری بیامان بودند، موهبت بزرگی بود. در این دقایق که حرفش را میزنم اوضاع به شکل عجیبی بر وقف مراد بود حتی دخیا که برای مشت کردن توپ از شش قدم خارج نمیشود به سبک گلر سوییپرهای این روز فوتبال از هجده قدم آمد بیرون و توپ را به اوت زد.
بعد از آن اگرچه مالکیت دست لیورپول بود اما اجازه ندادیم دروازه را چندان تهدید کنند. بزرگترین عامل این هم لیچا بود، شماره 6 آرژانتینی. جدیترین موقعیت لیورپول در نیمه اول و احتمالا کل بازی دفع توپ عجیب برونو بود که توپ را یک راست به سمت گل خودی زد و لیساندرو با بدنش جلوی توپ ایستاد.
نیمه دوم متفاوت
نیمه دوم هم که شروع شد بازی دست لیورپول بود اما پس از سانتر آرنولد، واران توپ را برگرداند، هندرسون نتوانست توپ را کنترل کند و لغزید زیر پای مارسیال تازه نفس، فندایک نتوانست توپ را کنترل کند و یک پاس در عمق ضربه تمام کننده راشفورد و هر آنچه میخواستیم. تنها چیزی که آن لحظه نگرانش بودم آفساید شدن، گل بود که نشد. واقعا این پسر را دوست دارم نمیدانم چرا با وجود او بازوبند را دادند به مگوایر و برونو.
گل لیورپول در دقایق پایانی حاصل عوامل متعددی بود من جمله هوش صلاح در جاگیری و تمامکنندگی اما برای من مهم بعد از آن بود که کاپیتان برونو رفت و توپ را برداشت و نمیداد به صلاح در واقع داشت سعی میکرد بازی به تاخیر بیفتد دقیقه ۷۵ او یک کارت زرد گرفتهبود اگر اولیور میخواست میتوانست دقیقه ۸۱ یعنی پس از گل صلاح کارت زرد دوم را نشان دهد و برونو را از زمین اخراج کند. یعنی ۹ دقیقه (به علاوه ۵) ده نفره بازی میکردیم.
کریستانو رونالدو لعنتی
پارسال آمد. بعد از دوازده سال جدایی، بالاخره برگشت در این دوازده سال چهار لیگ قهرمانان برد و به یکی از بهترین بازیکنان تاریخ رئال تبدیل شد. روزهایی را در یوونتوس گذراند با پیراهن آنها به یونایتد گل زد و خوشحالی کرد بعد از آن هیچوقت دلم نمیخواست برگردد اما برگشت. منچستر یک چالش جدید بود یا پروژه بازنشستگی؟ هیچکدام. بعد از اینکه منچستر نتوانست یکی از ۴ تیم انگلیسی لیگ قهرمانان باشد. رونالدو آواز جدایی سر داد. تقریبا کل تور پیش فصل را غایب بود و فصل را از روی نیمکت شروع کرد درست مانند فصل پیش در یوونتوس که ۱۰ روز بعدش به یونایتد آمد. در این تابستان هر جا تلاش کرد برود نشد نه منچستر گذاشت و نه کسی او را میخواست.
رونالدو توقع دارد تاکتیک تیم روی خواسته او بچرخد، اگر یک بازیکن در دنیا چنین خواستهای حقش باشد اوست اما نه تنهاخ چنین آدمی است، نه یونایتد چنین باشگاهی. به نظر نمیآید مسئله به سادگی حل شود و ممکن است اصلا حل نشود اما در بازی دیشب برابر لیورپول وقتی 5 دقیقه به پایان وقت قانونی وارد زمین شد، عملاً شانس گل سوم را از منچستر گرفت. راشفورد و برنو – که هموطنش هم هست وقتی کنار او قرار میگیرند پراسترستر بازی میکنند و کارهای قبلیشان هم یادشان میرود.
در آستانه انقلاب یونایتد
همه چیز در زمین بازی و تمرین نشان میدهد انقلابی در راه است اما انقلاب اصلی باید خارج از زمین اتفاق بیفتد. مالکان این باشگاه سرمایهداران آمریکاییای هستند که با ۸۰۰ میلیون پوند وام این باشگاه را خریدهاند و تا به حال بیش از ۲ میلیارد از آن درآمد داشتهاند. مردان و زنانی که تنها به این خاطر که نام خانوادگیشان گلیزر است از باشگاه حقوق میگیرند در حالی که آنها هیچ هزینه و تلاشی برای این باشگاه نمیکنند.
وضعیت بد باشگاه
در گزارشهایی که اوضاع آشفته تیم در فصل گذشته آمد خواندیم رونالدو از اینکه وسایل استخر باشگاه در این ۱۲ سال تغییری نکردهاند متعجب شده. این اولین باری نیست که چنین صدایی از بازیکنان یونایتد در بیاید، رونالدو آن کسی که صدایش شنیده میشود. الکسیس سانچز گفتهبود یخچال رختکن کنار پای من است و وقتی در آن را چند بار باز میکنند تا آب معدنی بردارند پای من یخ میکند و نمیتوانم خوب بازی کنم. زلاتان هم گفتهبود وقتی ما در تمرین آب میخوریم پول آن را از ما میگیرند. یک بطری آب معدنی در انگلیس ۱.۵ پوند است و حقوق زلاتان سالی ۷ میلیون یورو بود.
خریداران احتمالی
گزینه مورد علاقه خیلیها برای انتقال منچستر یک گروه ورزشی شناخته شده مانند مالکان لیورپول یا یک شیخ متمول عرب است که خرج خوبی بکنند. گزینه دیگر که با توجه به اخبار متحمل است سر جیم رادکیلف، سرمایهدار بریتانیایی، است. یک دیدگاه سنتی میگوید که او بهترین گزینه است چراکه به عنوان یک بریتانیایی تعصب دارد. او میگوید چه بر سر آبروی فوتبال بریتانیا آمده و میتواند این باشگاه را درست کند. رادکیلف نمیتواند مثل تاد بولی یک شبه صاحب کل باشگاه بشود مسیر انتقال مالکیت به او چند سال طول خواهد کشید.
پس از پایان
مشخص است ذوق زدهام فکر میکنم اگر ۱۰ سال دیگر این نوشته را نگاه کنم چه حس و حالی خواهم داشت یا جواب اعتمادم به پروژه را گرفتهام؟ تنهاخ پیروز شده یا شکست خورده؟ کدام انتقال نهایی شده و کدام جواب داده؟ رادکیلف باشگاه را خریده یا نه؟ هیچ چیز برایم روشن نیست حتی نتیجه این فصل. میتوانیم قهرمان لیگ اروپا شویم؟ هر چقدر حرف از صبر بزنیم باید بگوییم هواداران این باشگاه پرتوقع اند. آیا میتوانیم سهیمه لیگ قهرمانان را بگیریم؟ فشار رسانهای بیامان این اجازه را به تنهاخ و تیمش میدهد؟
هیچ چیزی نمیدانم فقط میدانم از اینکه لیورپول را بردیم خوشحالم. میخواهم برای خودم لیستی بنویسم از حسهایی که هیچوقت تغییر نمیکنند: شماره یک) حس خوب بردن لیورپول.
سرانجام پس از دو سال و نیم دوری از لالیگا، ارنستو والورده با اتلتیک بیلبائو به این رقابتها بازگشت تا تنور لیگ امسال را داغتر از همیشه کند. اما او چه تغییراتی در این تیم ایجاد کرده است؟
رضا حسینی، فوتبال لب – سفید و سرخپوشان باسکی، سال قبل را با مارسلینو در رتبه هشتم جدول به پایان رساندند و تنها به 3 امتیاز دیگر احتیاج داشتند تا به جای ویارئال راهی لیگ کنفرانس شوند. بعد از انتخابات ریاست باشگاه اتلتیک بیلبائو در تابستان، مارسلینو از کار برکنار شد. سپس، رقابتی برای جانشینی او بین دو مربی سابق بیلبائو یعنی مارچلو بیلسا و ارنستو والورده درگرفت. در نهایت این والورده بود که جایگاه را تصاحب کرد و برای سومین بار بر روی نیمکت سن مامس نشست. شیرها امسال شروع بهتری داشتند. آنها در چهار بازی اول خود، دو برد، یک تساوی کسب کردهاند، سه بازی اول را بدون گل خورده پشت سر گذاشتهاند و در رتبهی ششم قرار دارند. در این مقاله به تاثیر والورده بر سیستم بازی اتلتیک بیلبائو خواهیم پرداخت.
تغییر در چینش اولیه
مارسلینو دیوانهوار عاشق سیستم 4-4-2 بود. فارغ از اتفاقات بازی یا سبک تاکتیکی تیم حریف، در نهایت مارسلینو سیستم 4-4-2 را انتخاب میکرد. فصل گذشته، مارسلینو در 96 درصد بازیها از سیستم 4-4-2 استفاده کرد. تنها چینش متفاوت او، 4-4-1-1 بود که یکی از مهاجمان کمی عقبتر و پشت مهاجم دیگر بازی میکرد. این لجاجت و عدم انعطاف در تغییر شکل چیزی است که کمتر در فوتبال مدرن و روز دنیا اتفاق میافتد.
بیلبائو اما تحت هدایت والورده، انعطاف بیشتری از خود نشان داده است. با اینکه سیستم پایهی آنها 4-2-3-1 بوده است، تا همین جای فصل از سیستمهای 4-3-3 و 4-4-2 نیز بهره گرفتهاند. ظاهرا والورده اعتقاد دارد که با توجه به قدرت و سبک بازی حریفان میتواند از چینشهای متفاوتی استفاده کند. البته باید ببینیم در آینده از دفاع سه نفره هم استفاده خواهد کرد یا خیر. بیایید کمی با تاکتیکهایی که امسال در سن مامس به اجرا گذاشته است آشنا شویم.
چینش 4-3-3 هجومی
مانند آنچه در زمان حضور والورده در نیوکمپ سراغ داریم، در اینجا هم سبک بازی پوزیشنال را میبینیم. در فاز تهاجمی و به خصوص در فاز طراحی حمله، سیستم اولیهی بیلبائو از اهمیت بالایی برخوردار است. اینجا در 15 ثانیه بازی اول اتلتیکو بیلبائو در برابر مایورکا میتوان شباهت چینش بیلبائو با ساختار مورد علاقهی گواردیولا را مشاهده کرد.
در فاز طراحی، مدافعان میانی از همدیگر فاصله میگیرند تا دروازهبان به مرکز این دو آمده و در بازیسازی شرکت کند. در این حالت، مدافعان کناری کمی بالاتر میروند؛ البته در حدی که فاصلهی مناسبی برای دریافت توپ داشته باشند. بازیکن پست شش درست قبل از خط اول فشار حریف قرار میگیرد. دو هافبک مرکزی دیگر به جلوتر رفته و در بین شکاف خط هافبک تیم مدافع قرار گرفته و آنها را به عقب میرانند.
یکی دیگر از ویژگیهایی که والورده همراه خود از کاتالونیا به باسک سوغات آورده است، سرسختی او برای ادامهی این ساختار در فازهای حمله است. صرف نظر از اینکه او 4-2-3-1 یا 4-4-2 را اجرا کند، فاز طراحی در سیستم 4-3-3 اجرا میشود.
اتلتیک بیلبائو در مقابل کادیز با سیستم 4-2-3-1 بازی کرد. در این بازی، اویهان سانست در کنار میکل وسگا دو هافبک دفاعی تیم بودند. با این حال همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، زمانی که بیلبائو در فاز طراحی حمله بود، سانست در عرض بازیکن پست 8 تیم یعنی ایکر مونیایین به سمت بالا حرکت میکرد و وسگا به عنوان “سینگل پیوت” در عقب باقی میماند. حتی میتوان گفت که قرار دادن بازیکنی همچون سانست، که تفکر تهاجمی دارد و سال قبل گاهی به عنوان مهاجم نیز به میدان رفته است، به عنوان یکی از دو هافبک دفاعی نشان میدهد که برنامهی والورده این است که این بازیکن 22 ساله را جلوتر قرار دهد تا بتواند تاثیر بیشتری داشته باشد. بیلبائو برای انتقال توپ از عقب به جلوی زمین، از بازی در عرض استفاده میکند. آنها اغلب از بازی ترکیبی سریع برای غلبه بر پرس از بالای حریف بهره میگیرند.
بازی ترکیبی بیلبائو معمولاً توسط مدافعان کناری، وینگرها و بازیکن پست 6 آنها اجرا میشود. با بررسی نقشه پاس این تیم در بازی آنها مقابل کادیز میتوان مشاهده کرد که بازیکن پست 6 به سمت توپ میرود تا پاس را از بازیکنان کناری دریافت کند.
آنچه مشهود است تعداد بالای پاس از مدافعان کناری، وینگرها و خط دفاعی به وسگا در میانهی زمین است. فازغ از اینکه کادیزیها کدامیک از کجای زمین شروع به پرس و چیدن بلوک دفاعی میکردند، بیلبائو برای عبور از این بلوک دفاعی، اقدام به گردش زیاد توپ کرده است. با جلو رفتن توپ در زمین در هنگام حملهی بیلبائو، شکل چینش اولیهی آنها یعنی 4-3-3، دستخوش تغییر میشود. البته این مسئله، امری طبیعی در سبک بازی پوزیشنال است. آرایش اولیه هرگز در هنگام مالکیت توپ ثابت نیست.
تصویر بالا، شکل اولیهی طراحی حملهی بیلبائو در جلوی زمین را نشان میدهد. به طور کلی، وینگر چپ، آلخاندرو برنگوئر، به لب خط میرود و وینگر راست در نیم فضا قرار میگیرد. در این بازی از اینیاکی ویلیامز به عنوان وینگر راست استفاده شده بود. پستی که در بازیهای دیگر توسط برادرش نیکو اشغال شد. این دو برادر با سرعت بالای خود به خوبی در بین و پشت خطوط دفاعی حریف حرکت میکنند. در همین حین و با اضافه شدن دو بازیکن پست 8 به جلوی زمین، بیلبائو چهار بازیکن در این منطقه از زمین دارد. جالب اینجاست که مدافعان کناری تا زمانی که توپ به یک سوم پایانی نرسد، چندان به جلو حرکت نمیکنند. این را میتوان در نقشهی حرکت بازیکنان مشاهده کرد:
این تصویر، شبکهی پاسهای اتلتیک بیلبائو و موقعیت بازیکنان را در پیروزی یک بر صفر آنها مقابل والنسیا به تصویر میکشد. میتوان دید که مدافعان کناری بسیار عقب بازی کردهاند؛ در حالی که هافبکها و مهاجمان بین خطوط قرار گرفته و نزدیک به هم میمانند. در اغلب لحظات چینش تیم 4-1-5 نامتقارن است. اما آنها چگونه با این ساختار دست به ایجاد موقعیت میزنند؟
سانترها و حرکات سریع پشت خطوط دفاعی
استفاده از نقاط قوت بازیکنان، یکی از مهمترین فاکتورهای مربیگری است و والورده، این اصل را به خوبی رعایت میکند. یکی از روشهای بیلبائو برای عبور از سد دفاعی حریفان، استفاده از توپهای هوایی پشت دفاع حریف است. استفاده از سرعت بازیکنی مانند ایناکی ویلیامز روشی فوقالعاده برای انجام این کار است، زیرا این بازیکن بدون شک یکی از سریع ترین و قدرتمندترین مهاجمان لالیگا است. ویلیامز به خوبی از بین کانالهای دفاعی حریف فرار میکند و میانبری ساده و موثر برای رساندن توپ به پشت دفاع یا درون یک سوم دفاعی حریفان است.
این پاسها میتواند از هر بازیکنی که در موقعیت عقب زمین قرار دارد برای ویلیامز ارسال شود اما غالبا فولبکها هستند که پاس را در بین کانالهای دفاعی برای او میفرستند. با بررسی نقشهی پاسهای بیلبائو در بازی با والنسیا میتوان دریافت که ارسال توپ از فولبک راست آنها یعنی دیمارکوس به ویلیامز، روشی رایج برای جلو بردن توپ توسط مردان والورده بوده است.
سانتر کردن یکی از راههای دیگر تیم والورده برای پشت سر گذاشتن دفاع عقب نشستهی حریفان و ایجاد موقعیت بر روی دروازهی آنهاست. گرچه این روش خیلی ساده به نظر میرسد، اما فرمول مشخصی وجود دارد که بیلبائو از آن برای ارسال مناسب استفاده میکند. در بخش قبل در این مورد صحبت کردیم که چطور باسکیها تمایل دارند تا در هنگام طراحی حمله بر اساس بازی پوزیشنال، چهار بازیکن خود را در بین خطوط دفاعی حریف قرار دهند. دلیل این امر این است که والورده میخواهد شماره 6 و بازیکنان خط دفاع توپ را به این چهار بازیکن برسانند. بازیکنانی که در فضای بین خطوط حرکت میکنند و به دنبال زاویهای مناسب برای دریافت توپ میگردند.
دو تصویر بالا، نمونهی بینقصی از استفاده از بازیکنان بیلبائو بین خطوط دفاعی حریف است. وسگا در راهروهای مرکزی با مونیاین سریع یک و دو بازی کرده است. در اینجا، وسگا یک یک و دوی سریع با مونیایین در دالان مرکزی انجام میدهد. به طور طبیعی، والنسیا بلوک دفاعی خود را برای متراکم کردن فضای بین خط میانی و خط دفاعی جمع کرده است. این مسئله موجب ایجاد فضای بسیار زیادی در کنارهها شده است. مدافع کناری بیلبائو، یوری برچیچه، با دیدن این مسئله به سرعت به جلو حرکت کند تا با تغییر سریع منطقهی بازی، در انتهای زمین صاحب توپ شود. این توپ به جایی نرسید ولی به والنسیا هشدار داد که بیلبائو میتواند روی این الگو خطرناک باشد.
تا اینجای فصل، اتلتیک بیلبائو به طور میانگین در هر بازی 18 سانتر انجام داده است. با توجه به آمار نسبتا مناسب دقت 34 درصدی در سانترهای باسکیها، به طور متوسط در هر بازی 6.29 سانتر آنها موفق بوده است. میانگین xG آنها در حال حاضر 1.6 در هر بازی است و 5 گل در 4 بازی اول به ثمر رساندهاند. این آمار نشان میدهد که مطمئناً در روزهای اولیهی بازگشت والورده به سن مامس مشکل اساسی از لحاظ گلزنی و ایجاد فرصت وجود نداشته است.
پرس کردن و انتقال سریع توپ
در حالیکه والورده عملکرد تیم در هنگام تصاحب توپ و همچنین آرایش تاکتیکی تیم را بهبود بخشیده است، عملکرد خوب تیم در هنگام بازی بدون توپ را حفظ کرده است. در زمان مارسلینو، بیلبائو عملکرد بسیار خوبی در هنگام پرس از بالای زمین از خود نشان میداد. آنها در فصل گذشته یکی از شناختهشدهترین تیمهای اروپا در زمینهی پرس کردن بودند. در زمان مارسلینو، بیلبائو به صورت منطقهای فشار میآورد و گزینههای پاس به مرکز را قطع میکرد تا حریف مجبور به استفاده از عرض زمین شود. در این هنگام، آنها با استفاده از خطوط کناری زمین به عنوان یک مدافع اضافی، حریف خود را به دام میانداختند و به شدت فضا را تنگ میکردند تا توپ را از حریف باز پس بگیرند.
از زمان برگشت والورده به بیلبائو، این مربی باتجربه با درک مفید بودن این روش دفاعی، کماکان به همین سبک دست به پرس حریفان، دام پهن کردن برای آنها و بازپسگیری توپ میزند. با دقت در تصویر زیر، میتوان دید که تنها گل بیلبائو در برابر والنسیا از همین سبک دفاعی به دست آمد.
والنسیا مجبور به بازی در عرض شد. مردان والورده به سزعت به سمت توپ حرکت کرده و تمام مسیرهای پاس را مسدود کردند. بازیکن والنسیا سعی کرد که هوشمندانه عمل کند و توپ را از بالای تله پرسینگ عبور دهد. اما ویلیامز هوشیار بود و مسیر توپ را قطع کرد.
بعد از گرفتن توپ، بیلبائو به سرعت فاز انتقال را انجام داد. در نهایت برنگوئر در سمت چپ صاحب توپ شد و با یک شوت به تیر نزدیک، گل را به ثمر رساند. این یک پایان خوب برای پرس به روش مارسلینو بود.
انتقال سریع که میراث دوران مارسلینو میباشد، کماکان عنصری اصلی در تیم والورده است. بیلبائو به گونهای برنامهریزی شده است که بتواند عقبتر دفاع کند و به محض بازپسگیری توپ، به حیفان حمله کند. والورده هم قصد ندارد که تیمش این قابلیت مفید را از دست بدهد. در هنگام دفاع از عقب زمین هم باسکیها همچنان بسیار تهاجمی دفاع میکنند و به دنبال گرفتن توپ در بلوک 4-4-2 خود میباشند.
با این حال، هنگامی که مالکیت توپ به دست میآید، بازیکنانی مانند برادران ویلیامز، سانست، برنگوئر و مونیایین، همگی از سرعت و قدرت هجومی خود برای حرکت درون فضاها استفاده میکنند و امیدوارند که در ضد حمله به گل برسند.
جمعبندی
در حال حاضر والورده موفق شده که اتلتیک بیلبائو را تبدیل به تیمی بهتر کند. در حالی که هنوز در روزهای اولیهی لیگ هستیم، تیم در حرکت رو به جلو بسیار خطرناکتر به نظر میرسد و در زمینهی حفظ توپ هم نسبت به زمان مارسلینو بهتر عمل میکند. با این حال، سرمربی جدید نقشهی قدیمی را به طور کامل از بین نبرده است و فقط به آن اضافه کرده است. کاری که والورده انجام داده است، بهبود عملکرد باسکیها و به خصوص در هنگام بازی با توپ است. کماکان راه درازی در پیش است، اما هواداران باشگاه مطمئناً میتوانند از دورنمای رقابت برای به دست آوردن یکی از جایگاههای اروپایی هیجانزده باشند.
ولورهمپتون تعداد بازیکنان پرتغالی زیادی را در اختیار دارد و همین علامت سوالهای زیادی را در ذهن فوتبال دوستان ایجاد کرده است.
کیارش غریبی، فوتبال لب – در حال حاضر، ۱۰ بازیکن پرتغالی در اسکواد ولورهمپتون حضور دارد. این عدد از ۳ برابر تعداد بازیکنان بریتانیایی گرگها هم بیشتر میباشد.
ولی چرا؟ میتوان گفت شروع این ماجرا در سال ۲۰۱۶ بوده است. هنگامی که کمپانی فوسون چین، با مبلغی به ارزش ۴۵ میلیون پوند باشگاه ولورهمپتون را خریداری کرد.
اما واقعا چین چه ربطی به پرتغال دارد؟ قضیه از آنجایی جالب میشود که این کمپانی سرمایهگذاری چینی، حدود ۱۵ درصد از سهام شرکت Gestifute Agency Company را در اختیار دارد. کمپانیای که خورخه مندز، سوپر ایجنت دنیای فوتبال موسس آن میباشد.
خورخه مندز یکی از بزرگترین و بانفوذ ترین ایجنتهای مستطیل سبز میباشد که وکالت بازیکنانی نظیر رافائل لیائو، خامس رودریگز، برناردو سیلوا و کریستیانو رونالدو را برعهده دارد. تقریبا ۸۰ درصد از موکلهای او پرتغالی زبان میباشند.
به دلیل شراکت در این کمپانی، مندز و سران چینی فوسون رابطه نزدیکی با یکدیگر دارند و این خورخه مندز بود که آنها را به خرید ولورهمپتون علاقهمند کرد.
از همینرو مندز نفوذ زیادی بر مالکان این تیم دارد. در روز های اول مالکیت چینیها بر ولوز بود که مندز به آنها پیشنهاد استخدام نونو اسپریتو، سرمربی سابق والنسیا و بنفیکا را ارائه کرد و سران ولوز هم دست به این پیشنهاد نه نگفتند. اسپریتو و مندز سابقه طولانیای با یکدیگر داشتند و از دوران بازیکنی نونو، بایکدیگر همکاری میکردند.
حالا و با حضور نونو، یکی از نزدیکترین دوستان مندز و رابطه خوب ایجنت پرتغالی با سران ولوز، این اجازه را به او میداد تا برای انتقال موکلهایش به باشگاه انگلیسی، کار راحتتری داشته باشد و این آغازی بود بر قصه پرتغالیها در ولورهمپتون.
از همینرو، طی ۴ سال حضور نونو اسپریتو سانتو در ولورهمپتون، ۱۵ عدد از موکلان مندز به این تیم منتقل شدند. برخی از آنها مانند روبن نوس و رائول خیمنز تبدیل به ستاره گرگها شدند و برخی مانند نلسون سمدو ناامید کننده ظاهر شدند.
پس از جدایی نونو اسپریتو، سران ولوز باز هم به سراغ مندز رفتند و این بار برونو لاژه، سرمربی پرتغالی بنفیکا، گزینه پیشنهادی این سوپر ایجنت به آنها بود.
با حضور لاژه در باشگاه، تغییری در سیستم نقل و انتقالاتی گرگها به وجود نیامد. هنوز مندز نقش زیادی در ورودیها و خروجیهای باشگاه داشت و کما فیالسابق بازیکنان پرتغالی زیادی راهی مالینیو میشدند.
در طول این ۲ پنجره تابستانی که برونو لاژه در ولورهمپتون حضور داشته، ۴ تن از موکلهای مندز نظیر خوزه سا، فرانسیسکو ترینکائو، متئوس نونز و گونچالو گوئدس وارد این باشگاه شدهاند.
به طور کلی در طی ۶ سال حضور مالکان چینی در این باشگاه، ۱۹ بازیکن که مندز وکالت آنها را برعهده داشته است به ولورهمپتون پیوستند. بازیکنانی که مجموعا بیش از ۳۳۰ میلیون پوند برای گرگها آب خوردند.
با این وجود، افراد داخل باشگاه، هرگونه نقش مندز در سیستم نقل و انتقالاتی باشگاه خود را تکذیب میکنند و در رسانهها از او به عنوان یک دوست و یک مشاور یاد میکنند.