Tag Archives: پادکست فوتبالی

آرنه اسلات، یک مربی آگاه

آرنه اسلات، سرمربی هلندی لیورپول

امیر محمد کلانتری، فوتبال‌لب –  با کمی دقت و بازنگری، می‌توان به طور خلاصه گفت که تفاوت‌های بین یورگن کلوپ و آرنه اسلات عمدتاً از شیوه های تعامل آنها با دوگانگی هایی مانند پیشگامی و واکنش پذیری، بازی تهاجمی و صبر و حوصله، ریسک پذیری و احتیاط، و مواردی از این دست ناشی میشود. نتیجه تحلیل ها نشان داد که اسلات به‌عنوان مربی آگاهانه تر عمل می‌کند. این مقاله نیز احتمالا به نتیجه‌گیری های مشابهی ختم شود. زیرا نحوه سازماندهی تیم در حالت بدون مالکیت توپ، تا حد زیادی نشان‌دهنده نحوه چینش و تنظیمات آنها در زمان مالکیت توپ است.

بازیسازی از عقب — ایجاد فضا

بیایید بحث را با بازیسازی از عقب زمین شروع کنیم. این تاکتیک به مرحله‌ای از بازی اشاره دارد که توسط دروازه‌بان آغاز می‌شود. در فاز بازیسازی از عقب زمین (وقتی گردش توپ با دروازه‌بان شروع می‌شود)، معمولاً بازیکنان بازیساز (مدافعان و هافبک‌ های مرکزی) تا حدی از بقیه تیم جدا می‌شوند. این در حالی است که خط حمله تا حد ممکن بالا می‌ایستند و خط دفاعی حریف را ثابت نگه می‌دارند تا نتوانند برای پشتیبانی از پرس، به جلو بیایند.

هدف این تاکتیک، حرکت در عمق و روبه‌جلو تا حد ممکن است تا فاصله بیشتری بین خطوط لاین‌آپ حریف ایجاد شود. این کار، فضای بیشتری برای بازیکنان در فاز بازیسازی بازی فراهم می‌کند. این اثر خصوصاً بین بازیکنان خط اول پرس و خط دوم پرس (ساپورت‌کننده) آن‌ها رخ می‌دهد.

شناخته‌ شده‌ ترین مربی که از این تاکتیک استفاده میکند، روبرتو دیزربی است.

شاختار دونتسکِ روبرتو دی‌زربی، مثالی است که در آن جایگیری بازیکنان در عمق زمین و نزدیک به دروازه خودی، به افراط رسید. میتوان روزنه عظیم ایجاد شده در فضای زمین را مشاهده کرد. در صورت تصمیم خط اول پرس حریف برای ایجاد فشار، حریف آماده استفاده از روزنه های خالی است.

اهمیت جایگیری

بخشی از بازی مقابل برنتفورد، در دقیقه 32، لیورپول توپ را لو داد. در همین حال فضای عظیم ایجاد شده بین خطوط را مشاهده می‌کردیم. پس از بازپس‌گیری توپ، لیورپول بلافاصله خود را در موقعیتی می‌یابد که به دلیل جدایی تاکتیکی بازیکنان بازیسازِ حمله از مهاجمان، قادر به پیشروی در این فضاها می‌شود.

مک آلیستر زیر نظر آرنه اسلات

همچنین در آن صحنه از بازی شاهد مزایای ورود هافبک‌ها به محوطه ۱۸ قدم بودیم. پویایی مک آلیستر در این انتقال توپ تهاجمی (ارسال پاس و حرکت به جلو) بسیار ارزشمند است.

یک نمونه شماتیک از چگونگی ایجاد فضا از طریق جایگیری در عمق بازیکنان بازیساز.

در صحنه ای که اشاره کردیم، سوبوسلای همان امکان را دارد که به شماره ۷ و شماره ۱۰ در این تصویر اعطا شد. یعنی گزینه‌ نفوذ به عمق برای ایجاد موقعیت‌ های پویا باقی ماندن در موقعیت بالا برای جدال بر سر توپ‌ دوم. البته در صورتی که تیم تصمیم به بازی بلند بگیرد.

هرچه فضایی که یک تیم باید در هنگام اجرای پرس کاور کند بیشتر باشد، اثربخشی پرس کاهش می‌یابد.

شروع پرس مهم است؟

این بخشی از دلیل موضوعی است که چرا تیم‌ها اغلب ترجیح میدهند پرس خود را زمانی آغاز کنند که توپ به نواحی کناری زمین منتقل میشود. چرا که در این مناطق فضای کمتری وجود دارد. همچنین در آنجا زوایای کمتری برای تیم حریف جهت پیشبرد توپ قابل استفاده است.

اثر دیگر جایگیری در عمق بازیکنان بازیساز، ایجاد فضای خالی برای هافبک های بالایی است. این کار این امکان را میدهد تا با شروع جریان توپ، بتوانند از موقعیت‌های بالاتر خود به این فضاها وارد شوند.

گراونبرخ زیر نظر آرنه اسلات

این استفاده از حرکت هدفمند بازیکنان به فضای خالی برای دریافت توپ، امکانات متنوعی ایجاد میکند که سرعت جریان بازی را افزایش میدهد. این کار چیزی به نام ” حرکات بدون توپ ” خلق میکند:

  • نیم‌ چرخش‌: دریافت توپ و بلافاصله چرخیدن به‌ منظور فرار از فشار و انتقال توپ به فضای خالی (مانند رایان گراونبرخ)
  • ترکیب سه نفره: الگوی پاسکاری میان سه بازیکن. معمولاً با هدف دستیابی به بازیکنی آزاد به کار میرود. بازیکنی که در موقعیت بهتری از لحاظ زمان و فضا جهت اجرای یک اقدام رو به جلو قرار دارد.
  • یک – دو: پاسکاری بین دو بازیکن که معمولاً برای ایجاد شرایطی طراحی شد که یک بازیکن بتواند از وضعیت تنگ و پر فشار خارج شود.

در مورد چگونگی ایجاد فضا در مرحله بازیسازی از عمق زمین صحبت کردیم. حالا نگاهی مکنیم به نوع ساختار هایی که آرنه اسلات وقتی توپ از دروازه‌بان می‌شود، استفاده می‌کند.

چینش مدنظر آرنه اسلات

به نظر میرسد آرنه اسلات این آرایش‌ های بازیسازی را ترجیح می‌دهد: 4–1، 4–2، 3–3.

ویژگی اصلی این ساختارها تمایل شکل تیم به گسترش یا کاهش عرض زمین با استفاده از فولبک ها است. همراه با اصرار بر حفظ برتری عددی در اطراف توپ تا جایی که ممکن باشد.

از آنجایی که ساختار تیمی همیشه به شکلی افراطی به جهت سمتی که توپ در آن قرار دارد حرکت میکند تا در صورت از دست دادن توپ، محافظت شوند و فضایی در سمت مقابل ایجاد کنند که به راحتی قابل استفاده باشد. پس میتوان به ترنت الکساندر آرنولد و ویرجیل فن‌دایک فکر کرد. این دو بازیکن بیشترین سوئیچ های بازی را در لیگ انجام دادند. برای درک بهتر این موضوع، ترنت ۱۰ بار پاس مورب به کودی خاکپو و ۶ پاس به رابرتسون ارسال کرده است. در حالی که فن‌دایک ۷ جا به جایی منطقه بازی به سمت محمد صلاح را انجام داد. این فضا به صورت جمعی ایجاد میشود و سپس توسط فرد یا افراد مورد استفاده قرار میگیرد.

قندایک زیر نظر آرنه اسلات

هنگام مشاهده بازیکنان خاص در تیم آرنه اسلات (که ویرجیل فن‌دایک می‌تواند مثال بارزی باشد)، همواره قصد نمایش بازی و حرکات تکنیک-تاکتیکی وجود دارد. این به تیم اجازه میدهد توپ را به شیوه‌ای ساختاریافته، زیبا و پویا پیش ببرد.

تکنیک-تاکتیکی

تکنیک-تاکتیکی اصطلاحی است که به اقدامات فنی خاصی اشاره دارد که توسط یک بازیکن اجرا میشود تا تیم بتواند ایده تاکتیکی را عملی کند. در ادامه نمونه‌هایی از این رفتارها آورده شده است:

  • مکث روی توپ قبل از انجام حرکت بعدی. ایجاد مکث عمدی پس از دریافت توپ برای جلب فشار حریف و در نتیجه ایجاد فضای خالی در مناطق بالایی که قابل استفاده است.
  • استفاده از جهت‌گیری بدن برای فریب حریف. جهتگیری بدن به یک سمت خاص برای فریب حریف و جلب فشار از آن جهت، سپس ارسال پاس به جهت مخالف.
  • استفاده از کف پا برای پنهان‌سازی جهت پاس بعدی. قراردادن کف پا روی توپ به‌منظور مخفی نگهداشتن جهت پاس یا شوت بعدی (معمولاً توسط دروازه‌بانان، اما مدافعان مرکزی نیز این تکنیک را اجرا میکنند).
  • اهمیت جایگیری هافبک‌های مرکزی. جایگیری هافبک‌های مرکزی در سطوح مختلف به جهت ایجاد زاویه پاس متنوع و همچنین کمک به فضاسازی در ساختار دفاعی حریف، برای پیشروی راحت‌تر در هنگام حمله.

تمام این جزئیات فنی، حرکات فردی هستند که کیفیت اجرای طرح تاکتیکی را تعیین میکنند. اگر مدافعان شما نتوانند با شگرد های انفرادی، زاویه مطلوب برای ارسال پاس به جلو را ایجاد کنند، اجرای هدف تمرکز بازیکنان در مرکز زمین، چه معنایی دارد؟

یورگن کلوپ قبل از آرنه اسلات

در دوران یورگن کلوپ، تأکید کمتری بر حفظ کنترل در هنگام مالکیت توپ وجود داشت. فلسفه کلی او مبتنی بر پیشبرد سریع توپ به منطقه بعدی در کوتاه‌ترین زمان ممکن و با استفاده از روشی ذاتاً آشفته بود. کنترل روند بازی از طریق پرسینگ فشرده و همان پرس پس از از دست دادن توپ).

ارتباط، لینک و گردش توپ عرضی با استفاده از فولبک های تیم

این بخش به بررسی جایگیری فولبک ها در مرحله بازیسازی اختصاص دارد. در مورد اینکه چگونه آنها نه تنها به خنثی کردن پرس حریف کمک می‌کنند بلکه با استفاده از ارتباط افقی، می‌توانند از طریق بازی کوتاه، بلند یا اطراف فشار حریف بازی کنند.

برای شروع بحث، در اینجا نقل قولی از آرنه اسلات آورده شده است که به‌خوبی مزایای موقعیت نسبی فولبک ها را خلاصه می‌کند:

اگر فولبک ها همه در خط طولی قرار بگیرند و شما به آنها پاس دهید، آنها بسیار از سایر بازیکنان دور هستند و مدت زیادی طول می‌کشد تا توپ به آنجا برسد.”

بنابراین، اگر بازیکنان نزدیک‌تر به یکدیگر بازی کنند، توپ سریع‌تر از پای بازیکن به پای دیگری می‌رود و این به حریف زمان کمتری برای دفاع می‌دهد.

اکنون، قبل از اینکه ادامه دهیم، باید بفهمیم که ارتباط افقی چیست.

اغلب شما پاس‌های سریع افقی به طرفین در خط دفاعی را مشاهده کرده اید. این تاکتیک، همراه با حرکات پویای بازیکن دریافت‌کننده برای قرار گرفتن در موقعیتی که رو به جلو دریافت را انجام دهد، اهمیت خود را به وضوح نشان می‌دهد.

شما می‌توانید توپ را به صورت بهینه از یک سمت به سمت دیگر جابه‌جا کنید تا در صورتی که تیم حریف به اندازه کافی سریع نبوده باشد و بلوک دفاعی خود را برای جلوگیری از عمل پیشرونده‌ی شما جابه‌جا نکرده باشد، بتوانید پروگرسیو پاس ها را از میان یا اطراف بلوک دفاعی حریف ارسال کنید.

بنابراین، در اصل اتصال افقی مستقیماً میزان توانایی یک تیم دفاع‌کننده در حفظ فشردگی افقی را می‌سنجد، که معیاری است برای سنجش اینکه یک تیم چقدر خوب می‌تواند از سمتی به سمت دیگر حرکت کند، در حالی که فاصله‌ی مناسبی از توپ را حفظ می‌کند.

فولبک ها

آرنه اسلات زیر نظر صلاح

برای شروع، چندین عامل وجود دارد که آرنه اسلات هنگام تصمیم‌گیری درباره نحوه قرارگیری مدافعان کناری خود در نظر می‌گیرد. در این بخش از بحث، می‌خواهیم روی دو عامل اصلی تمرکز کنیم

وقتی فشار تیم مقابل زیاد است، معمولاً مشاهده می‌کنیم که فولبک ها به یاران خود در مرکز زمین نزدیک‌تر قرار می‌گیرند تا فاصله انتقال توپ کاهش یابد. این کار باعث می‌شود توپ با سرعت بیشتری بین بازیکنان جا به‌ جا شود و فشار حریف را بی‌اثر کند.

اگر توپ در سمت چپ بازی شود، اغلب می‌بینیم که ترنت الکساندر آرنولد به خط میانی برمی‌گردد و به عنوان پیووت دوم در کنار رایان گراونبرخ قرار می‌گیرد. این کار برای ایجاد یک گزینه پاس افقی دیگر انجام می‌شود تا از فضای ایجادشده در اثر جا به جایی حریف به سمت توپ استفاده شود.

جهت پرس حریف مهم‌ترین عامل است. حریف چند بازیکن را در خط پرس اول خود قرار داده است؟ ۲ بازیکن؟ ۳ بازیکن؟ این مسئله تأثیر مستقیمی دارد. زیرا منطقی نیست که ۴ بازیکن در خط دفاعی داشته باشیم در حالی که حریف فقط ۲ بازیکن را برای پرس بالا می‌فرستد.

موقعیت گیری فولبک ها در عمق زمین، برای آنها امکان ارسال پاس مورب را فراهم می‌کند. از دیدگاه بازیسازی (و حتی در یک‌سوم نهایی)، پاس‌ های مورب زمانی حیاتی هستند که می‌خواهیم شرایطی ایجاد کنیم که هافبک‌ها توپ را رو به‌ جلو دریافت کنند یا در موقعیتی قرار بگیرند که بتوانند توپ را به جلو حرکت دهند.

جمع‌بندی

برای به پایان رساندن این بحث، باید به چند نکته توجه کنیم. در سیستم آرنه اسلات ، رویکرد لیورپول در مرحله بازیسازی واضح و قابل تکرار بوده است، چیزی که در سطوح تیمی، گروهی و فردی مشهود است.

چه در جایگری در عمق بازیکنان بازیساز برای ایجاد فضا جهت بهره‌گیری از توانایی‌ های حمل توپ رایان گراونبرخ و چه در استفاده از ارتباط افقی برای فراهم کردن امکان ارسال پاس‌های مورب توسط فولبک ها، روش‌های آرنه اسلات عمدی و مؤثر هستند.

بهتر است شباهت‌ های آن را با سیستم مربیانی مانند روبرتو دیزربی، پپ گواردیولا و البته یورگن کلوپ مقایسه کنیم تا درک بهتری از قابل تکرار بودن اصول او داشته باشیم.

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

دروازه‌بان‌ها و نقش تحولی آن‌ها

عادات پاسکاری در میان دروازه‌بان ها تغییر کرده, اما تا چه حد؟

عماد معمار، فوتبال‌لب – این یک واقعیت ثابت شد که نقش دروازه‌بان‌ها در طول 20 سال گذشته تغییر چشمگیری کرد. اما در اینجا ما این تحولات را با امار و اعداد بررسی می‌کنیم. انقلاب فوتبال در قرن جدید, جایگاه دروازه‌بان را به کلی عوض کرد.

آنچه که زمانی به عنوان آخرین لایه دفاعی در نظر گرفته می‌شد, امروزه تبدیل به اولین خط حمله شده است. به نحوی که دروازه‌بانان امروزه بیشتر از هر زمان دیگری صاحب توپ هستند و نقش کلیدی‌ای در طراحی حرکات هجومی تیم‌هایشان دارند.

بازیسازی از عقب به یک اصطلاح معروف و یک شیوه بیلدآپ تبدیل شد که موفقیت یا عدم موفقیت آن تا حد بسیار زیادی (اگر نگوییم کاملا) به تسلط دروازه‌بان روی توپ بستگی دارد.

احتمالا هیچ یک از این اطلاعات برای شما جدید نیست و دلایل این تحول هم به احتمال زیاد چیز تازه‌ای نیستند. موفقیت پپ گواردیولا در سال 2016 باعث شد تا در لیگ برتر, تمرکز زیادی به مالکیت توپ معطوف شود. درست 3 سال بعد, قانون‌گذاران فوتبال قانونی که طبق آن, ضربات دروازه باید به بیرون از محوطه جریمه ارسال می‌شدند را حذف کردند. اما شاید شواهد آماری این موضوع برای شما جدید باشد.

اهمیت بازی‌سازی در دروازه‌بان‌ها

افزایش اهمیت بازی‌سازی از خط دفاعی در دو دهه‌ی گذشته را می‌توان با بررسی افزایش تعداد پاس‌های موفق در نیمه‌ی دفاعی زمین در بالاترین سطح فوتبال نشان داد. نمودارهای زیر تغییرات این آمار را برای هر یک از پنج لیگ برتر اروپا از فصل 07-2006 به صورت میانگین در هر بازی نمایش می‌دهند.

این تغییر بیش‌تر از همه در لیگ برتر انگلیس مشهود است. جایی که در فصل 07-2006 به طور میانگین در هر بازی, 221.9 پاس موفق در یک سوم دفاعی رد و بدل می‌شد. اما در فصل 25-2024 این عدد به 385.6 پاس در هر بازی رسید. که این یک افزایش 73.8 درصدی است. در حالی که بقیه لیگ‌ها در بازه زمانی مشابه, پیشرفتی بیش از 55.2 درصد را تجربه نکردند. صرف نظر از اینکه این مورد چقدر می‌تواند باعث یکنواختی رقابت‌ها شود. همیشه در آمارها جزئیات بسیاری وجود دارند که در این مقاله ما بررسی خواهیم کرد. چگونه عادات دروازه‌بان‌ در این سالیان دچار تغییر شد.

برای مثال, در زیر ما نقشه پاس Nicky Weaver, دروازه‌بان منچسترسیتی در فصل 07-2006 را داریم.

اما چرا او؟ چون دقت پاس 44.24 درصدی او, نزدیک‌ترین مقدار به میانگین لیگ (44.25%) برای دروازه‌بانانی با حداقل 1000 دقیقه حضور در زمین بود. پس می‌توانیم عملکرد او را با تقریب خوبی به عنوان نماینده‌ی آن دوره در نظر بگیریم.

و حالا ما رابرت سانچزی را داریم که با دقت 69.44% نزدیک‌ترین عملکرد نسبت به میانگین (69.04%) را دارد.

تفاوت‌ها چشمگیر هستند. همانطور که انتظارش را داشتید، اما ظهور این تغییرات به‌صورت کاملاً واضح (البته مقدار زیادی رنگ خاکستری و قرمز هم در آن می‌توان دید) واقعاً نشان می‌دهد که چگونه فوتبال در این زمینه دستخوش تحول شد.

قوانین جدید، مشکل‌ساز یا کمک‌کننده؟

بدون شک، حذف قوانینی که دروازه‌بان را وادار می‌کردند تا ضربات دروازه را به خارج از محوطه جریمه ارسال کنند، نقش کلیدی در تغییر عادات بازی داشت. اما این تغییرات پیش از آن نیز آغاز شدند.

داده‌های اپتا درباره دقت پاس دروازه‌بان‌ها تا فصل 04-2003 بازمی‌گردد. از آن زمان تا فصل11-2010, میانگین دقت پاس دروازه‌بان در محدوده 40 درصد باقی ماند و تنها به حداکثر 45.95% رسید.

اما از فصل 12-2011 به بعد، این درصد تقریباً هر فصل افزایش یافت تا اینکه سال گذشته به اوج خود یعنی 69.5% رسید. این فصل نیز 68.9% است که دومین درصد بالای ثبت‌شده محسوب می‌شود، اما همچنان ممکن است افزایش یابد.

بزرگ‌ترین افزایش بین دو فصل از نظر درصدی در فصل 20-2019 رخ داد. زمانی که میانگین دقت پاس از 56.2% به 61.4% جهش کرد. چرا که تیم‌ها شروع به آزمایش حفظ ضربات دروازه در محدوده محوطه جریمه خود کردند.

در لیگ برتر این فصل، دو تیم به‌طور ویژه به اجرای این سبک پایبند هستند.

باشگاه چلسی، سانچز، 84% از ضربات دروازه خود را درون محوطه جریمه بازی می‌کند. که بیشترین درصد در بین 20 تیم لیگ برتر در این فصل محسوب می‌شود. این رقم آن‌ها را کمی بالاتر از تاتنهام قرار می‌دهد، که 82% از ضربات دروازه خود را در داخل محوطه جریمه ارسال می‌کنند.

با این حال، این ارقام نشان‌دهنده‌ی تمرکز هر دو تیم بر بازی‌سازی از خط دفاعی هستند. اگرچه تاتنهام درصد کمی کمتر از چلسی از ضربات دروازه را درون محوطه جریمه بازی می‌کند، اما شاگردان آنژه پوستکوگلو تنها 6% از این ضربات را مستقیماً به خارج از یک‌سوم دفاعی ارسال کرده‌اند.

در مقابل، چلسی 14% از ضربات دروازه خود را به یک‌سوم میانی و حمله می‌فرستد، که نشان می‌دهد تاتنهام حتی نسبت به آن‌ها نیز پایبندتر به این سبک بازی است.

بازی‌سازی، نقش جدید دروازه‌بان‌ها

این‌ها به‌طور قابل‌توجهی بارزترین نمونه‌ها از بازی‌سازی از خط دفاعی با پاس‌های کوتاه از دروازه‌بان در شروع مجدد هستند.

هر تیم دیگری حداقل 22% از ضربات دروازه خود را خارج از یک‌سوم دفاعی بازی می‌کند، و 13 تیم بیش از 40% از ضربات دروازه خود را خارج از یک‌سوم دفاعی ارسال می‌کنند.

اما اجازه ندهید که این موضوع شما را فریب دهد تا فکر کنید بازی‌سازی از خط دفاعی یک مد گذرا بوده که در حال کنار رفتن است.

در واقع، از 17 تیمی که در لیگ برتر این فصل و فصل گذشته رقابت کرده‌اند، 11 تیم نسبت به فصل 24-2023 درصد بیشتری از ضربات دروازه خود را درون محوطه جریمه بازی می‌کنند.

البته که تغییرات مدیریتی تأثیر زیادی در این زمینه دارند. برای مثال، افزایش 34.7 درصدی چلسی از فصل گذشته به وضوح تحت تأثیر انتصاب انزو مارسکا در تابستان قرار گرفته است.

اما تیم‌هایی نیز وجود دارند که عادات‌شان بدون تغییر در کادر فنی تکامل یافته است. برنتفورد (+16 درصد) تیمی است که بزرگ‌ترین تغییر تناسبی در بازی‌سازی از ضربات دروازه داخل محوطه جریمه خود را تجربه کرده است. توماس فرانک در هر چهار فصل اخیر باشگاه در لیگ برتر مسئول بوده است و این فصل بیشترین سهم از مالکیت توپ (48%) را به ثبت رسانده‌اند. بدون شک، دقت بیشتر در ضربات دروازه نقش مهمی در این تغییر دارد.

محوطه جریمه، آغازگر بازی‌سازی

وقتی به لیگ به‌طور کلی در فصل 2024-25 نگاه می‌کنیم، به‌طور میانگین، تیم‌ها 50.7% از ضربات دروازه خود را درون محوطه جریمه حفظ می‌کنند، که نسبت به 44.6% در فصل گذشته افزایش یافته است. بنابراین، با وجود تمرکز ظاهری بیشتر بر روی انتقالات سریع، ضد حملات و فوتبال مستقیم، پاس‌های کوتاه از خط دفاعی همچنان روند رو به رشدی دارد.

اما این بدان معنا نیست که استثنائاتی وجود ندارد.

آرسنال همان سرمربی فصل گذشته را دارند و در این فصل ضربات دروازه خود را خیلی کمتر از فصل قبل وامحوطه جریمه بازی کرده‌اند، با کاهش 15.8 درصدی.

توپچی ها یکی از تیم‌های جالب در این زمینه هستند زیرا به طور کلی تصور می‌شود که در حفظ توپ مرتب و منظم هستند، اما در واقع تعداد تیم‌هایی که ضربات دروازه‌شان را بلندتر از آرسنال بازی می‌کنند، چندان زیاد نیست.

در فصل 25-2024، 52% از ضربات دروازه این تیم خارج از یک‌سوم دفاعی بازی شد. که آن‌ها را در این معیار در جایگاه هفتم قرار می‌دهد. در فصل 24-2023، آن‌ها در جایگاه چهاردهم بودند و تنها 36.5% از ضربات دروازه‌شان را خارج از یک‌سوم دفاعی بازی کرده بودند.

تغییر قابل‌توجهی در منچستریونایتد نیز مشاهده شد.

دارو یا درد؟

آندره اونانا پیش از فصل 24-2023 به منظور مؤثرتر کردن بازی‌سازی از خط دفاعی به منچستریونایتد پیوست. او در فصل گذشته این تغییر به 62% از ضربات دروازه‌شان که درون محوطه جریمه بازی شده بود، منجر شد.

اما این فصل، توزیع ضربات دروازه‌ها به‌طور مساوی بین ضربات درون محوطه جریمه و خارج از آن تقسیم شد. به طوری که 48% از ضربات دروازه‌شان خارج از یک‌سوم دفاعی بازی شده است. این تغییر به وضوح نشان‌دهنده‌ی تغییر رویکرد سرمربی جدید، روبن آموریم، است. که به نظر می‌رسد می‌خواهد تیم در یک‌سوم دفاعی خود ریسک کمتری کند. که با توجه به فرم ضعیف تیم تحت هدایت او، قابل درک است.

با این حال، در واقع اونانا تنها 26% از ضربات دروازه‌اش را درون محوطه جریمه خود بازی کرد. ارقام منچستریونایتد در این زمینه، با این حال، تحت تأثیر این واقعیت قرار دارند. که 59 ضربه دروازه توسط بازیکنان دیگر زده شد. و از این تعداد 58 ضربه در داخل محدوده محوطه جریمه پاس داده شده است.

همانطور که از مکان‌های نهایی ضربات دروازه اونانا در زیر می‌بینید، او معمولا بازی را به جناح چپ برده و تقریباً هرگز به جناح راست نمی‌برد. در حالی که در فصل 24-2023، پخش ضربات او بسیار متنوع‌تر بود.

متز سلز نیز مستثنی نماند!

تغییرات عادات متز سلز از فصل گذشته به این فصل را نمی‌توان نادیده گرفت.

در فصل 24-2023، دروازه‌بان ناتینگهام فارست 42.6% از ضربات دروازه‌اش را – که هفتمین درصد بزرگ‌ در لیگ بود – به هم‌تیمی‌هایش در محوطه جریمه خود ارسال کرد. اما در این فصل، این درصد به شدت کاهش یافت و به 16.7% رسید.

این تغییرات نشان‌دهنده‌ی تبدیل شدن ناتینگهام فارست به تیمی بسیار مستقیم‌تر و متمرکز بر ترنزیشن ها از زمان انتصاب نونو اسپیریتو سانتو در دسامبر ۲۰۲۳ است، به‌ویژه در این فصل.

آیا این یادآوری از دوران گذشته است؟ شاید، اما نادیده گرفتن این موضوع به عنوان دلیلی بر کمبود تفکر، ضرر بزرگی به واقعیت وارد می‌کند که فارست در این فصل بسیار موفق بود. و بخش زیادی از این موفقیت به این برمی‌گردد که نونو فوراً پس از انتصابش نیاز به “بازی سریع” با تاکتیک‌های مستقیم را شناسایی کرد.

سلز قطعاً برای همین رویکردخریداری شد، با این که میانگین مسافت ضربات دروازه‌اش در فصل 25-2024 به 52.9 متر رسید که طولانی‌ترین مسافت در بین افرادی است که حداقل 50 ضربه دروازه زدند.

دروازه‌بان رکوردداری از بندر

سپس جوردن پیکفورد را داریم، که به طور معمول به خاطر ضربات دروازه بسیار بلند معروف است. وقتی تمام انواع پاس‌ها در نظر گرفته می‌شوند، (نه فقط ضربات دروازه)، دروازه‌بان اورتون ۴۵ توپ به محوطه جریمه حریف ارسال می‌کند که ۱۹ مورد بیشتر از هر دروازه‌بان دیگری است.

آرون رمزدیل هم شایسته یادآوری ویژه‌ای است. با وجود اینکه برای تیم ساوتهمپتون بازی می‌کند که از سبک بازی مبتنی بر مالکیت توپ استفاده کرده، او در جایگاه سوم برای طولانی‌ترین میانگین ضربات دروازه (51.8 متر) قرار دارد. به طور مشابه، رمزدیل – به طرز شگفت‌انگیزی – به طور میانگین 9.0 توپ بلند به پل اونواچو ارسال می‌کند برای هر 90 دقیقه‌ای که این مهاجم نیجریه‌ای در زمین است؛ بعد از او، پیکفورد با 5.0 توپ بلند به دامینیک کالورت-لوین در هر90 دقیقه در رتبه بعدی قرار دارد.

به هر حال، باید گفت که این‌ها استثنا هستند.

طول میانگین پاس‌های دروازه‌بان‌ها در جریان بازی از فصل24-2023 افزایش یافت. اما تفاوت آن جزئی است و هنوز هم در راستای کاهش عمومی در طی دوره‌ای است که Opta این داده‌ها را از آن زمان (از فصل 14-2013) ثبت کردند.

در آن زمان، میانگین مسافت 40.5 متر بود؛ در فصل 25-2024، این مقدار به 29.7 متر کاهش یافت. به طور مشابه، طول ضربات دروازه همچنان کاهش می‌یابد، به طوری که میانگین این فصل 33.3 متر است که تقریباً سه متر کوتاه‌تر از فصل 24-2023 (36.1 متر) و تقریباً 23 متر کوتاه‌تر از فصل 14-2013 (56 متر) است.

پاداش یا هزینه برای دروازه‌بان؟

ولی این سوال همیشه وجود دارد که آیا این ریسک, ارزش پاداشش را دارد یا نه؟

این اتفاق تصادفی نیست که turnover ها – بازپس‌گیری توپ در فاصله 40 متری از دروازه حریف – که منجر به شوت و گل می‌شود، در 15 سال گذشته به طور قابل توجهی افزایش داشت.

مسلماً، این فقط به دلیل بازی از عقب یا دروازه‌بان‌های نامناسب که سعی در حفظ توپ دارند، نیست، اما بدون شک این سبک ریسک‌پذیر بازی تأثیرگذار بوده است.

هیچ‌وقت پاسخ قطعی برای بحث ریسک در برابر پاداش وجود نخواهد داشت، زیرا دیدگاه‌ها از تیم به تیم و بازیکن به بازیکن متفاوت خواهد بود. بنابراین، مگر اینکه هر باشگاه دقیقا به همان شیوه بازی کند. ذهنیت و نظر شخصی همیشه حاکم خواهد بود.

اما در همین‌جا است که جذابیت فوتبال پنهان است. مطمئناً، ممکن است برخی احساس کنند که ورزش به سمت یکنواخت تر شدن رفت – و شاید هم چنین باشد، چه کسی می‌تواند بگوید؟ – اما هنوز هم به اندازه کافی ظرافت و تحول مداوم وجود دارد که اوضاع را جالب نگه دارد.

برای مثال به منچسترسیتی نگاه کنید. بسیاری ممکن است آن‌ها را به عنوان تیمی که بیشتر از همه به بازی از عقب علاقه دارد در دوره‌ای که چنین سبکی غالب است، در نظر بگیرند. اما ادرسون این فصل رکورد جدیدی برای بیشترین پاس گل ثبت‌شده توسط یک دروازه‌بان در یک فصل لیگ برتر (3) به ثبت رساند و هر سه پاس گل او شامل توپ‌های بلند بود.

نوآوری و تلاش برای یک قدم جلوتر بودن از بقیه همیشه اجزای حیاتی در ترکیب همیشه در حال تغییر فوتبال سطح بالا خواهند بود.

اما قرار نیست که نتوانید با الهام از گذشته، نوآوری کنید.

بارسلونا، رئال مادرید یا اتلتیکو؛ چه تیمی برنده لالیگا سال 2024-25 خواهد شد ؟

لالیگا به چه تیمی میرسد

نیما حیدری مقدم، فوتبال لب – مسابقه‌های قهرمانی در انگلستان و فرانسه تقریباً به اتمام رسیده‌اند، اما رقابت در لالیگا همچنان هیجان‌انگیز باقی مانده است. بارسلونا و رئال مادرید هر دو با ۶۰ امتیاز برابر هستند و اتلتیکو مادرید پس از شکست ۴-۲ مقابل تیم هانسی فلیک در روز یکشنبه، اکنون چهار امتیاز عقب‌تر از دو تیم پیشتاز قرار دارد.

هر تیم نقاط قوت خود را دارد. بارسلونا در حمله مهارت بی‌نظیری دارد، اتلتیکو همچنان در دفاع قوی است و رئال مادرید در جایی بین این دو قرار دارد و همیشه قادر به کسب نتیجه در لحظات کلیدی است.

اما کدام باشگاه در پایان فصل در ماه می در صدر جدول خواهد بود؟ پیش‌بینی‌های اوپتا بارسلونا را به‌عنوان قهرمان احتمالی قوی معرفی می‌کنند، اما برای دو تیم پایتخت اسپانیا نیز می‌توان شانس قائل شد.

آمار در لالیگا

بارسلونا در صدر لالیگا (28 بازی، 60 امتیاز)، کورس لالیگا

ممکن است قابل درک باشد که فکر کنید بارسلونا قرار بود بدون مشکل قهرمان لالیگا شود؛ به خصوص پس از شروعی طوفانی که فصل را رقم زدند. این تصور به ویژه بعد از پیروزی ۴-۰ خارج از خانه در برابر رئال مادرید در ماه اکتبر که آن را به ۱۰ برد و ۳۷ گل از ۱۱ بازی ابتدایی فصل رساند، تقویت شد.

همچنین، شما تنها کسی نبودید که احتمال دادید تیم هانسی فلیک، فقط دو ماه بعد، همه چیز را از دست بدهد. زیرا الکساندر سورلوث با یک گل دقیقه آخر برای اتلتیکو مادرید، فاصله تیم صدرنشین را به ۸ امتیاز کاهش داد.

این فصل از فوق‌العاده به عجیب نوسان داشته است. اما بارسلونا بالاخره فرم وحشتناک و تثبیت‌شده‌ای را پیدا کرده است. آن‌ها در سال ۲۰۲۵ شکست نخوردند، مجموعه‌ای از ۱۸ بازی، که حداقل در ۱۱ بازی از این ۱۸ بازی، سه گل یا بیشتر زده‌اند. آنها حتی انتقام خود را از اتلتیکو با بردی دیرهنگام در متروپولیتانو در یکشنبه گرفته‌اند و دوباره مسابقه قهرمانی را در دستان خود گرفتند.

یامال در لالیگا

فلیک، نقطه‌ی عطف بارسا

حضور فلیک در تابستان، شدت جدیدی به سبک مالکیت محور بارسلونا اضافه کرد. رویکردی که تلاش می‌کرد تیم‌های حریف را در سراسر زمین گسترش دهد. و سپس با پاس‌های دقیق از مدافعان میانی به بازی‌سازان تکنیکی از میان زمین ضربه بزند. هیچ‌کس بهتر از رافینیا نمی‌تواند ترکیب فیزیک و خلاقیت نزدیک را نمایندگی کند. او در این فصل ۲۷ گل و ۱۸ پاس گل ثبت کرد. از نقشی که به او آزادی داد تا هم در عمق زمین قرار گیرد و هم رو به جلو حرکت کند.

هیچ تیمی در پنج لیگ برتر اروپا به اندازه بارسلونا این فصل تلاش برای نفوذ به پشت خط دفاعی انجام نداده است. و همچنین هیچ بازیکنی بیش از رافینیا چنین کاری را نتوانست ثبت کند. او توانایی رسیدن به سرعت بالا را بارها و بارها نشان داد.

بارسلونا

پدری، عصای کاربردی در لالیگا

بازگشت پدری پس از مصدومیت، همچنین به تقویت خط حمله بارسلونا کمک کرد. او یک هافبک تنظیم‌کننده ریتم بازی است که از خلاقیت کافی برای باز کردن دفاع‌های فشرده برخوردار است. پاس معلق او برای فرمین لوپز در پیروزی ماه فوریه مقابل سویا، دقیقاً همان نوع توپی بود که در دوران افت میانه فصل خود از دست دادند. زیرا حریفان یاد گرفتند جمع‌تر بازی کنند تا فضای میانی را مقابل بارسلونا مسدود کنند.

با آمادگی و درخشش لامین یامال نیز، مهارت گلزنی لواندوفسکی در نوک خط حمله اغلب چیزی است که عملکردهای امیدوارکننده را به نتایج واقعی تبدیل می‌کند. این پایان‌بندی غریزی او بود که بازی را در روز شنبه تغییر داد. جایی که یک پاس تند و سریع را با سینه دریافت کرد و سپس با یک ضربه غیر منتظره توپ را به گوشه دروازه فرستاد. بدون آن لحظه الهام‌بخش، تیمش احتمالاً در جایگاه سوم قرار می‌گرفت.

آمار نشان می‌دهند که بارسلونا بهترین تیم در این فصل از لالیگا است. هیچ تیمی به حجم ایجاد موقعیت‌های آن‌ها نزدیک نمی‌شود. در حالی که اختلاف گل‌ های مورد انتظار که شاخص قابل اعتمادی برای قدرت تیم در طول فصل است. آن‌ها را بسیار جلوتر از رقبایشان نشان می‌دهد.

ایکس جی در لالیگا

تا ۱۰ بازی دیگر که نوبت دیدار مجدد با رئال مادرید فرا برسد. تیمی که آن‌ها پیشتر این فصل با نتایج ۴-۰ و ۵-۲ شکست دادند. اگر این روند خوب را حفظ کنند، اعتماد به نفس بالایی وجود خواهد داشت که بتوانند موفقیت خود را ادامه دهند.

رئال مادرید (۲۸ بازی، ۶۰ امتیاز)، کورس لالیگا

این باور رایج وجود دارد که رئال مادرید استاد زمان‌بندی فصل‌های خود است. به طوری که اغلب فصل را آهسته شروع می‌کند و سپس در ماه‌های تعیین‌کننده به اوج آمادگی می‌رسد. این تصور در لیگ قهرمانان اروپا همچنان معتبر است، جایی که آن‌ها بار دیگر به مراحل پایانی رسیدند، علی‌رغم پاییز ناامید کننده.

اما در داخل کشور، داده‌ها روند متفاوتی را نشان می‌دهند. برای چهارمین فصل متوالی لالیگا، امتیازات کسب‌شده رئال مادرید در هر بازی، در نیمه دوم فصل کاهش یافته است. با مساوی بودن امتیازات لوس بلانکوس و بارسلونا، افت این فصل، که شامل شکست‌های غافلگیرکننده مقابل اسپانیول و رئال بتیس است، ممکن است در رقابت قهرمانی تعیین‌کننده باشد.

لالیگا

با وجود ناپایداری‌هایشان، رئال مادرید همچنان محکم در رقابت قهرمانی حضور دارد. آمار حمله آن‌ها قابل قیاس با بارسلونا نیست. استحکام دفاعی اتلتیکو را نیز نداشتند، اما تیم آنچلوتی راه‌هایی برای حفظ جایگاه در صدر پیدا کرد.

پس از شروعی نامنظم، کیلیان امباپه اکنون در اوج آمادگی قرار دارد. او با دو گل در پیروزی خارج از خانه مادرید مقابل ویارئال در آخر هفته، مجموع گل‌های خود در لیگ را به ۲۰ رساند.

رئال مادرید در لالیگا

آنچلوتی، ذهنیت برتر

بر خلاف رقبای اصلی خود، رئال مادرید تحت هدایت آنچلوتی هرگز واقعاً یک سبک ثابت و قابل شناسایی را اتخاذ نکرده است. در عوض، این مربی ایتالیایی به مهاجمان فوق‌العاده بااستعداد خود اعتماد دارد تا راه‌حل‌ها را پیدا کنند و به آن‌ها آزادی لازم برای تجزیه دفاع حریفان می‌دهد.

این موضوع در آمار برتر آن‌ها در لالیگا برای “تلاش‌های فردی” و “حرکات پیشرو” منعکس شد. جایی که سه بازیکن جلو شامل وینیسیوس جونیور، امباپه و رودریگو در میان برترین بازیکنان برای حمل توپ به داخل محوطه جریمه قرار دارند.

رئال در لالیگا

این آزادی و انعطاف‌پذیری در حملات، به متخصصان قدرتمند یک‌در‌برابر‌یک رئال مادرید اجازه می‌دهد تا یک سمت زمین را به‌طور کامل تحت فشار قرار دهند و برتری عددی ایجاد کنند که کنترل آن بسیار دشوار است. به‌ویژه با توجه به سرعت و مستقیم بودن بازی آن‌ها.

آزادی مشروط و بهم‌ریختگی قابل مشاهده

به‌طور خاص، وینیسیوس جونیور و امباپه دوست دارند در سمت چپ زمین با هم ترکیب شوند. در حالی که جود بلینگام با دویدن‌های هوشمندانه از عمق، لایه‌ای اضافی از تهدید را به حملات اضافه می‌کند.

آمار رئال در لالیگا

با این حال، سبک آزاد و کم‌ساختار رئال مادرید بهایی نیز دارد. این تیم پس از، از دست دادن مالکیت توپ به طور تهاجمی فشار نمی‌آورد و اغلب بدون توپ، پراکنده و بدون سازماندهی باقی می‌ماند. به همین دلیل، بلینگام و فدریکو والورده مجبور هستند مسافت‌های بسیار طولانی‌ای را در خط میانی پوشش دهند. تا آزادی هجومی سه بازیکن جلویی را جبران کنند.

پاس بارسا در لالیگا

این آسیب‌پذیری توسط بارسلونا در دو شکست تحقیرآمیز ال‌کلاسیکو این فصل به شکلی بی‌رحمانه آشکار شد. جایی که لامین یامال و رافینیا در فضاهایی که مادرید خارج از مالکیت توپ باز گذاشت، درخشیدند. این یک نشانه نگران‌کننده پیش از دیدار حساس در ماه می است. اما مادرید همیشه به برنامه جایگزین خود تکیه دارد: تیبو کورتوا شکست‌ناپذیر.

دروازه‌بان بلژیکی در روز شنبه ۹ سیو انجام داد و به طور مداوم ضعف‌های دفاعی مادرید را پوشش داد، و در لحظات کلیدی این فصل، تیم را نجات داد. درخشش فردی نه یک سیستم تعریف‌شده که مدت هاست که نیروی محرکه پشت ویترین جام‌های مادرید بوده است. این احتمال وجود دارد که بار دیگر از این ذخایر استعداد خود برای کسب سی و هفتمین عنوان قهرمانی لالیگا بهره ببرند.

کورتوا در لالیگا

اتلتیکو مادرید (۲۸ بازی، ۵۶ امتیاز) کورس لالیگا

کمتر تیمی به اندازه اتلتیکو مادرید، هفت روزی به این اندازه طاقت‌فرسا را تجربه کرده است.

انگار شکست ۲-۱ مقابل ختافه دو یکشنبه پیش به اندازه کافی بد نبود، بازی‌ای که در دقیقه ۸۸ پیش بودند. شکست بحث‌برانگیز آن‌ها در ضربات پنالتی مقابل رقیب همیشگی، رئال مادرید در لیگ قهرمانان اروپا در میانه هفته، یکی از ناامیدکننده‌ترین لحظات ممکن بود.

چهار روز بعد، آن‌ها تلاش کردند دوباره با بارسلونا روبه‌رو شوند و با دو گل پیش افتادند، اما بار دیگر فروپاشیدند، به طور درمانده شاهد بودند که یک گل انحرافی در دقایق پایانی وقت اضافی وارد گوشه دور دروازه شد.

اگر اتلتیکو چیزی به وفور داشته باشد، آن “شخصیت” است. تحت هدایت دیگو سیمئونه و با بازی‌های مناسب و قابل‌برد که پس از وقفه بازی‌ های ملی در پیش دارند، سطح تمرکز پایین نخواهد آمد و باور تیم حفظ خواهد شد، تا زمانی که بتوانند ارتباط خود را با دو تیم بالای جدول حفظ کنند.

همان‌طور که همیشه، تیم‌های سیمئونه سرسخت و با تعهد دفاعی قوی هستند، با هافبک‌هایی مانند کانر گالاگر و رودریگو دی‌پال که دائماً با مدافعان کناری، وینگرها و مهاجمان در ارتباط هستند تا شکل تیمی مستحکمی را حفظ کنند. حتی ۲۳ گل در تمامی رقابت‌های این فصل برای گلزن برتر، جولیان آلوارز، کافی نبوده تا به طور کامل از شهرت خود به عنوان بازیکنی پرتلاش رهایی یابد؛ او توپ را تعقیب می‌کند و دویدن‌ها را به خط میانی دنبال می‌کند، میان لحظات درخشش سریع در محوطه جریمه.

اتلتیکومادرید، پویاتر از گذشته

با این حال، این دقیقاً همان اتلتیکو مادرید قدیمی نیست، چرا که سیمئونه به طور فزاینده‌ای تلاش می‌کند کنترل بازی‌ها را با داشتن مالکیت توپ به دست بگیرد.

از آغاز فصل ۲۰۱۹-۲۰، میانگین مدت زمان مالکیت بی‌وقفه توپ توسط اتلتیکو مادرید تقریباً ۳۵ درصد افزایش به خود دید و به ۱۰.۱ ثانیه رسید. نمودار زیر نشان می‌دهد که آن‌ها تعداد پاس‌های بیشتری در هر توالی انجام می‌دهند و به طور کلی توپ را با سرعت و مستقیم به سمت دروازه حریف حرکت نمی‌دهند.

در تیم اتلتیکو اکنون هوش تاکتیکی و مهارت بیشتری وجود دارد. همراه با دویدن‌های بی‌وقفه‌ای که به آن عادت کرده‌ایم. تا به این تیم کمک کند مقابل تیم‌های دفاعی‌محور با داشتن مالکیت توپ استراحت کند.

مدیریت بازی اتلتیکو مادرید همچنین به آن‌ها اجازه داده تا فرم خود را حفظ کنند. با سیمئونه که بیشتر از اکثر مربیان توانسته بهره بهتری از نیمکت خود ببرد. بازیکنان ذخیره آن‌ها ۱۸ گل لیگ به ثمر رساندند، بیشتر از هر تیمی در پنج لیگ برتر اروپا. در همین حال، سورلوث با ۸ گل در صدر لیست بازیکنان قرار دارد؛ گزینه‌ای قدرتمند برای دریافت سانترها و بازیکنی سریع و با ضربات قوی که در انتقال‌های دیرهنگام در بازی تأثیرگذار است.

هفته‌ای طاقت‌فرسا بوده است، اما در حالی که رقبای قهرمانی آن‌ها با برنامه‌ای سنگین، سفرهای دشوار در لیگ قهرمانان اروپا پیش رو دارند، اتلتیکو زمان ارزشمندی برای بازیابی و حفظ طراوت خود در اختیار دارد. یک لغزش کافی است و تیم سیمئونه باید آماده باشد تا از فرصت استفاده کند.

آنتونیو نوسا: باید برای پاسخ به ابهامات و پرسش‌ها، حرفی برای گفتن می‌داشتم

آنتونیو نوسا، ستاره نو ظهور سرزمین وایکینگ ها

امیر محمد کلانتری، فوتبال‌لب – آنتونیو نوسا اخیراً در مصاحبه‌ای اظهار کرد که یک سال گذشته از لحاظ ذهنی برای او بسیار دشوار بوده است. در ژانویه ۲۰۲۴، نوسا، که آن زمان در کلوب بروژ بازی می‌کرد، در آستانه توافق برای انتقال به برنتفورد بود. او در ۱۷ سالگی در لیگ قهرمانان اروپا گلزنی کرد و در ۱۸ سالگی به تیم ملی نروژ دعوت شد. نوسا به عنوان یکی از ستاره‌ های آینده فوتبال شناخته می‌شد و انتقال به پریمیرلیگ و لندن، گامی هیجان‌انگیز در مسیر حرفه‌ای‌ او به نظر می‌رسید.

نوسا و رویایی که هرگز رنگ واقعیت به خود نگرفت!

انتقال نوسا به برنتفورد لغو شد. باشگاه در مرحله پایانی به شکلی غیرمنتظره از ادامه معامله انصراف داد و این تصمیم، مسیر رو به رشد حرفه او، که تا آن لحظه ثابت و امیدوارکننده بود را با تردید مواجه کرد.

نوسا

نوسا که اکنون ۱۹ سال دارد، در مصاحبه با نشریه The Athletic می‌گوید:

آن دوره واقعاً عجیب بود. اولویت من سلامت جسمانی‌ام و حل این مسئله بود. می‌خواستم بفهمم مشکل اصلی چیست. اما در نهایت مشخص شد هیچ مشکلی وجود ندارد. همه چیز را بررسی کردم و دوباره تمرکزم را به دست آوردم. برای یک بازیکن جوان، که آن موقع ۱۸ ساله بودم ، مطمئناً مقابله با چنین تجربه‌‌های ناشناخته‌ای سخت است. هضم این موضوع زمان می‌خواست. نمی‌گویم راحت بود، اما از آن گذشتم. فکر می‌کنم این اتفاق مرا قوی‌تر کرد.

نوسا در آن روزها روی حمایت خانواده و دوستانش حساب می‌کرد. او می‌گوید تمرکز اصلی‌اش ابتدا بازگشت به آمادگی جسمانی بود. سپس هدف او، برای اولین بار در مدت زمان کوتاه دوران حرفه‌ای خود، نادیده گرفتن جو منفی و تلاش برای یافتن نکات مثبت در این شرایط بود.

نوسا

او در ادامه می‌گوید:

در فوتبال باید چنین تجربه‌هایی داشته باشید تا بفهمید چه حسی دارد و ببینید می‌توانید از پس آن بر بیایید یا نه! بنظرم از این آزمون سربلند بیرون آمدم. شاید این اتفاق باعث رشد من شد. اکنون از جایگاهی که دارم بسیار راضی‌ام. پس با این اوصاف نمی‌توانم شکایتی داشته باشم.

نوسا در لایپزیش؛ پایانی برای آغازی نو!

او اکنون در لایپزیش آلمان حضور دارد. وقتی تیم‌های علاقه‌مند انگلیسی از پیگیری برای جذب نوسا منصرف شدند، که اتفاقاً برنتفورد تنها باشگاهی نبود که به او ابراز علاقه کرد، لایپزیش بی‌سروصدا وارد عمل شد. آلمانی‌ها این جوان نروژی را در آگوست ۲۰۲۴ با مبلغ ۲۱ میلیون یورو به خدمت گرفت. البته لایپزیش همیشه ترجیح می‌دهد معاملاتش را بی‌سروصدا انجام دهد. با این حال، عدم جنجال رسانه‌ای پیش از انتقال نوسا نشان می‌داد بازار او تا حدودی سرد شده است. این آثار معامله لغوشده با برنتفورد را نمایان می‌کرد.

با این حال، لایپزیش برای جذب نوسا قاطع بود.

نوسا در لایپزیش

نوسا در اولین فصل حضورش در بوندسلیگا بیش از ۱۴۰۰ دقیقه بازی کرد. او ۳ گل به ثمر رساند و ۳ پاس گل داده است. نوسا با شور و اشتیاق و ویژگی فنی خود بازی کرد و این عملکرد به بازسازی اعتبار و روحیه‌اش کمک کرد. او در تمام بازی‌های لیگ قهرمانان اروپا حضور داشت و روند صعودی‌اش تا زمان مصدومیت در فوریه مقابل سن پائولی ادامه یافت.

مصدومیتی از ناحیه زانو که خفیف تشخیص دادند. او و باشگاه نگرانی خاصی درباره بازگشتش ندارند و انتظار می‌رود تا پایان مارس به میادین بازگردد.

نوسا: احساس می‌کردم که چیزی برای اثبات خودم دارم.

آنتونیو نوسا، استعداد جدید بوندسلیگای آلمان

او اضافه کرد:

قطعاً احساس می‌کردم چیزی برای اثبات دارم. سوالات زیادی درباره آمادگی جسمانی‌ام مطرح بود. اینکه آیا اصلاً می‌توانم بازی کنم یا اینکه کاری از دستم برمی‌آید یا نه! نمی‌خواهم زیادی روی این موضوع تمرکز کنم یا انرژی‌ام را برایش هدر دهم. بازی کردن در این حجم از مسابقات و برداشتن این قدم به عنوان یک بازیکن، حس خوبی دارد. البته این حس خوب، اولویت من نیست.

این بیشتر بخاطر خودم بود تا بدانم می‌توانم از پس آن بربیایم. شاید (ماجرای سال گذشته) کمی شک به دلم انداخته بود. بنابراین اثبات این موضوع به خودم، بهترین بخش ماجرا بود. حالا می‌دانم که اشکالی ندارد، باید به راه خود ادامه دهم.

علاقه افراطی و بیش از حد نوسا به فوتبال!

نوسا به فوتبال اعتیاد دارد. او قبل از اینکه برای مصاحبه با نشریه The Athletic بیاید، تقریباً کل هفته را صرف تماشای بازی های چمپیونزلیگ کرده بود. مانند بقیه جهان، او هم مسحور بازی لیورپول مقابل پاریسن ژرمن بود. نوسا عادت دارد همزمان چند مسابقه را روی نمایشگر های مختلف تماشا کند. با این کار، هم بازیکنان موردعلاقه‌اش را زیر نظر می‌گیرد و هم پیشرفت دوستانش در اروپا، مانند آندریاس شلدراپ در بنفیکا، دنبال می‌کند.

به نظر می‌رسد جایی برای چیز دیگری در زندگی‌اش باقی نمانده است.

نوسا گلزنی خوب

نوسا در زندگی واقعی و در هنگام بازی با پلی‌استیشن با دوستانش، به مسابقات UFC علاقه دارد. با این حال فوتبال بر افق زندگی‌اش حاکم است. زندگی در لایپزیش، جایی که با دوست دخترش زندگی می‌کند، با روحیاتش سازگار است.

تیم مارکو رز فصل خوبی را پشت سر نمی‌گذارد. آن‌ها به نیمه‌نهایی جام حذفی آلمان راه یافتند. لایپزیش اکنون جزو ۴ تیم بالانشین بوندسلیگا نیست و برای بازگشت به چمپیونزلیگ می‌جنگند.

از لحاظ شخصی، این محیط مکانی مناسب برای رشد آنتونیو نوسا است. حتی اگر این مسیر تا حدی تحت تأثیر معامله ناموفق با برنتفورد باشد.

آنتونیو نوسا مدتی است که چشم‌انداز آینده را مدنظر دارد.

او وقتی ۱۳ سال داشت، به استابک در زادگاهش پیوست. او و والدینش در جنوب شهر زندگی می‌کردند، با فاصله یک سفر با قطار یا اتوبوس، که باعث می‌شد تنها هفته‌ای دو بار به صورت نیمه‌وقت در آکادمی باشگاه تمرین کند.

آنتونیو نوسا در استابک نروژ

اما این محدودیت به جای مانع شدن، خلاقیت فردی او را تقویت کرد. او همچنان در لیگ محلی بازی می‌کرد، اما وقتی در اسلو نبود، به تماشای کلیپ‌های یوتیوب اسطوره‌هایش، خصوصاً نیمار، می‌پرداخت. سپس آنچه یاد گرفته بود را در زمین‌ تکرار می‌کرد و به خصوصیات بازی خود می‌افزود.

امروز او با علاقه از آن روزها یاد می‌کند و در واقع، چیز زیادی تغییر نکرده است.

آنتونیو نوسا در این باره اینگونه می‌گوید:

آن‌ها بازیکنانی بودند که در کودکی الهام‌بخش من بودند. وقتی خانه یا مدرسه بودم، کامپیوترم را باز می‌کردم و اصلاً به کلاس توجهی نداشتم. می‌خواستم مثل آنها باشم و مثل آنها بازی کنم. این موضوع در کودکی حسابی من را خوشحال می‌کرد. حتی امروز هم عاشق تماشا کردن فوتبال هستم. این اشتیاق و پناهگاه شادی من است.

نوسا: تماشای بازی ستاره‌ها برای من فوق‌العاده تأثیر گذار بود.

او افزود:

انجام این کار برای من فوق‌العاده بوده و واقعاً به عنوان یک بازیکن رشد کردم. حالا در پست‌‌هایی بازی کردم که قبلاً هرگز تجربه نکرده بودم. در دوران پیشرفت، همیشه مهاجم چپ بودم، اما امروزه چند پسته بودن در فوتبال یک مزیت بزرگ است. به همین دلیل سعی می‌کنم بازی خودم در سمت راست را بهبود بخشم.

این روند هنوز در حال پیشرفت است تا به تسلط کامل برسم. احساس می‌کنم حمایت و راهنمایی‌های لازم را دریافت کردم.

یکی از مزایای حضور در لایپزیش این است که نوسا دیگر تنها ستاره درخشان تیم نیست. در این باشگاه، بنجامین شسکو آینده‌ای درخشان پیش رو دارد. ژاوی سیمونز بازیکنی خارق‌العاده است. لوئیس اوپندا نیز فصل گذشته با ۲۴ گل و ۷ پاس گل در ۳۳ بازی بوندسلیگا درخشید.

فصل ۲۵–۲۰۲۴ برای همه سخت بود. مصدومیت‌ها و از دست‌دادن اعتماد به‌ نفس در عملکرد تیم تأثیر گذاشت و مارکو رز تحت فشار است تا تابستان امسال جایگاهش را حفظ کند. با این حال، این تیم هنوز ترکیبی استعداد محور است که نوسا می‌تواند با بسیاری از بازیکنانش ارتباط برقرار کند.

نوسا توضیح می‌دهد:

بسیاری از بچه‌ها همزمان با من در این مرحله از حرفه‌شان قرار دارند. فکر می‌کنم این همکاری متقابل به رشدمان کمک می‌کند. وقتی افرادی همسن خودت را می‌بینی که همان مسیر را طی می‌کنند، شرایط یکدیگر را بهتر درک می‌کنید. این سفر را با هم طی می‌کنیم و بخشی از داستان آن‌ها بودن نیز لذت‌بخش است.

سفر نوسا تفاوت‌های خود را دارد

او همچنان یکی از امیدهای بزرگ فوتبال نروژ است و در مسیر این تیم برای جام جهانی ۲۰۲۶، آوردگاهی که از سال ۱۹۹۸ در آن حضور نداشتند، نقش کلیدی خواهد داشت.
بازگشت او به فرم مناسب، گفتمان حول محورش را تغییر داده است. حالا دوباره بحث بر سر فوتبال و محدوده پیشرفتش در این ورزش است. اما این به معنای بازگشت انتظارات و افزایش فشارهاست.

نوسا با پتانسیل بالا برای سایر تیم ها

با این حال، نوسا از این چالش نمی‌هراسد. در واقع، او این توجه و انتظار را بخشی از مسیرش می‌داند:

توقعات چیز خوبی هستند. وقتی در سطوح بالاتر بازی می‌کنی، توقعات هم بیشتر می‌شود و باید سعی کنی آن را بپذیری. به نوعی از این موضوع لذت می‌برم. اگر کار درستی انجام بدهی، مردم به هر حال درباره‌ات حرف می‌زنند.

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

تیم مالکیت پاری‌سن‌ژرمن در حال بررسی خرید باشگاه مالاگای اسپانیا

یوسف جوانشیر، فوتبال‌لب – صاحبان پاری‌سن‌ژرمن در حال بررسی امکان خرید باشگاه مالاگا از لیگ دسته دوم اسپانیا هستند. گروه سرمایه‌گذاری ورزشی قطر (QSI) تحت ریاست ناصرالخلیفی فعالیت می‌کند. این گروه پیش از این 22 درصد از سهام باشگاه براگا پرتغال را خرید. در تیم فرمول یک آئودی و تیم بسکتبال واشنگتن ویزاردز نیز سرمایه‌گذاری کرد.

منابع آگاه به نشریه The Athletic تأیید کردند که این گروه به خرید مالاگا علاقه‌مند است. سخنگوی QSI در این باره گفت:

ما در حال حاضر در حال بررسی فرصت‌های سرمایه‌گذاری مختلف در اروپا و آمریکا هستیم.

یکی از دلایل جذابیت مالاگا برای QSI، ورزشگاه سی‌هزارنفری لا-روسالدا (La Rosaleda stadium) است که میزبان برخی بازی‌های جام جهانی 2030 خواهد بود.

در حال حاضر 49 درصد از سهام مالاگا در اختیار گروه اسپانیایی Blue Bay (فعال در زمینه هتلداری و املاک) است و 51 درصد باقیمانده متعلق به تاجر قطری، عبدالله الثانی می‌باشد. این باشگاه هم‌اکنون تحت مدیریت قضایی قرار دارد.

مالاگا در سال‌های اخیر دوران پرتلاطمی را پشت سر گذاشت. پس از دو دهه حضور در لالیگا، این تیم در سال 2018 به دسته دوم سقوط کرد و در سال 2023 حتی به لیگ دسته سوم رفت. آن‌ها اکنون به دسته دوم بازگشته‌اند و با هفت امتیاز فاصله از منطقه سقوط، در رده پانزدهم جدول قرار دارند.

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

آندریاس پریرا، مصاحبه اختصاصی: من می‌خوام به منچستریونایتد نشون بدم که اشتباه کردن.

آروین منصوری، فوتبال لب– سخت کوشی برای آندریاس پریرا مهم است. با توجه به چالش‌های مختلفی که او در زندگی حرفه‌ای خود با آن روبرو بوده است، در کنترل مشکلات خوب است.

برای پریرا، مسیر سختی برای جایگاهی که اکنون به آن رسیده است، وجود داشته است. او در تلاش برای موفقیت در فوتبال اروپا و برنده شدن جام حذفی با فولهام، به عنوان یکی از خلاق‌ترین هافبک‌های لیگ برتر است. پریرا امیدوار است که با برزیل به جام جهانی 2026 برود. هنگامی که در سال 2011 سر الکس فرگوسن، او را متقاعد کرد که در دوران نوجوانی به منچستریونایتد بپیوندد، به او رویاهای بزرگ‌تری نشان داده شده بود.

پریرا در منچستریونایتد: فراز و فرودها

پس از تقریباً 11 سال حضور در یونایتد، به نظر می‌رسید که رویای او برای بازی در انگلیس به پایان رسیده است. او اولین بازی خود را در سال 2014 برای تیم اصلی انجام داد. پس از تنها 75 بازی برای یونایتد، سرانجام در سال 2022 به دوران حضور خود در منچستر پایان داد. دوران قرضی در اسپانیا، ایتالیا و در نهایت برزیل، جایی که او به فلامنگو کمک کرد تا به افتخار کوپا لیبرتادورس برسد. به نظر می‌رسید که این بازیکن پتانسیل بالقوه در دوران جوانی خود را نشان نداده بود.

اما پس از صعود فولهام به لیگ برتر؛ یک تماس تلفنی از مارکو سیلوا، رویای این هافبک را نجات داد.

آغاز فصلی جدید

پریرا به Opta Analyst می گوید: «من همیشه یک ارتباط قوی را در اینجا احساس می کردم. من همیشه دوست داشتم برگردم. این اولین جایی بود که کشورم را به خاطرش ترک کردم، بنابراین احساس می‌کردم که انگلیس خانه من است.

همیشه این اطمینان را داشتم که می‌توانم اینجا بازی کنم، اما لحظه‌ی خاص [دریافت آن تماس تلفنی] بود. زیرا مارکو کسی بود که در ابتدا به من ایمان داشت و او بود که به من فرصت بازگشت را داد.»

این شانسی است که پریرای 29 ساله، باید از آن بهترین استفاده را بکند.

دستاورد فولهام

او یکی از بخش‌های کلیدی تیم فولهام بوده است. آن‌ها خود را به عنوان یک قدرت در لیگ برتر نشان داده‌اند. به سختی امکان سقوط در سه فصل پس از صعود برای آن‌ها وجود دارد. وضعیت اسف‌بار باشگاه‌های صعود کرده، هم در فصول گذشته و هم این فصل، نشان می‌دهد که فولهام چه دستاوردی داشته. فقط برند لنو و آنتونی رابینسون در این مدت دقایق بیشتری نسبت به پریرا برای فولهام به میدان رفته‌اند.

قرارگیری عمده پریرا در طول فصل
قرارگیری پریرا در فولهام از زمان پیوستنش به تیم در سال 2022

عملکرد پریرا در پریمیرلیگ

او بیشتر این دقایق را به عنوان میدفیلد تهاجمی بازی کرده است. اگرچه ورود امیل اسمیت-رو از آرسنال در تابستان گذشته فرصت‌های او را در این فصل محدود کرده است. با این وجود، از زمان صعود فولهام، تنها پنج بازیکن در کل لیگ برتر فرصت‌های بیشتری نسبت به او ایجاد کرده‌اند.

فهرست این پنج بازیکن: برونو فرناندز، مارتین اودگارد، بوکایو ساکا، کوین دی بروین و محمد صلاح. او یکی از بهترین موقعیت‌سازان لیگ برتر است. پریرا با آخرین پاس گل خود در پیروزی مقابل وولوز در وسط هفته، نشان داد که می‌تواند چه کارهایی انجام دهد. یک توپ ارسالی زیبا برای گل زودهنگام رایان سسنیون در بازی.

نقشه گل رایان سسنیون برابر ولوز و بازی‌سازی پریرا

پریرا می گوید: “من از ایجاد فرصت برای هم تیمی‌هایم لذت می‌برم. این چیزی است که من در زمین بیشتر از هر چیزی از آن لذت می برم.

من واقعاً به اعداد و ارقام توجه نمی‌کنم، اما همیشه می‌خواهم در آن دسته از بازیکنان باشم. دوست ندارم خودم را مقایسه کنم، اما می‌خواهم همیشه حرکت‌های بازیکنانی مانند برونو و دی‌بروین را شبیه‌سازی کنم.

من مدتی با برونو بازی کردم و همیشه به حرکت‌های دی‌بروین نگاه می‌کنم. اینکه چگونه او برای ایجاد موقعیت به فضا می‌رود، من همیشه این نوع کلیپ‌ها را تماشا می‌کنم.”

نحوه تمرین پریرا

اگر انتقادی از پریرا وجود داشته باشد، احتمالاً به این دلیل است که او اغلب سعی می‌کند پاس‌های سختی بدهد. اما احتمالاً این چیزی نیست که سیلوا بخواهد از آن جلوگیری کند، زیرا می‌ترسد تاثیر کلی او را بر بازی‌ها کاهش دهد.

با این حال، بخش عمده‌ای از مهم‌ترین دستاوردهای خلاقانه پریرا از طریق نمایش خوب او در ضربات ایستگاهی به دست می‌آید.

توپ‌های مرده بخشی از بازی هستند که همیشه مشهورترین یا پر زرق و برق‌ترین نیستند. این بازیکن برزیلی از پدر آینده‌اندیش‌اش، مارکوس، (که خودش یک فوتبالیست حرفه‌ای سابق است) برای عالی بودنش در ضربات ایستگاهی قدردانی می‌کند.

پریرا می گوید: «این چیزی است که مدتی پیش برای من شروع شد. پدرم همیشه از من حمایت می‌کرد و می‌گفت: “با تکنیکی که دارم باید کرنرهای بهتری بزنم، ضربات آزاد بهتری بزنم.” بنابراین شروع به تمرین کردم.»

غنیمت شماری

فولهام از این مزیت بهره می‌برد. پریرا با مجموعه‌ای از معیارهای مختلف خلاقانه، در صدر جدول لیگ برتر است. از زمانی که به فولهام پیوست، او بیش از هر بازیکن دیگری در لیگ برتر، موقعیت‌های کرنر (90) و موقعیت‌های توپ مرده (104) ایجاد کرده است. او همچنین از نظر تعداد کرنرهایی که با اولین ضربه پس از ارسال او به گل تبدیل شده است، در صدر قرار دارد (9) و از نظر تعداد کل گل‌هایی که هم تیمی‌هایش پس از ضربه کرنر به ثمر رسانده اند (18) تنها پس از ساکا (20) در رتبه دوم قرار دارد.

نقشه ارسال پریرا
نقشه پاس گل‌های فولهام از روی نقطه کرنر، از سال 2022 تاکنون

کرنر مهم است!

پریرا می گوید: «اینجا در فولهام، مارکو من را فوراً در کرنر قرار داد و ما همیشه آن‌ها را تمرین می‌کنیم. و همچنین ما افراد فوق‌العاده زیادی داریم که می خواهند توپ را با سر بزنند و این کار من را آسان‌تر می کند.»

پریرا باعث می‌شود که خلق موقعیت‌ها از کرنرها بسیار آسان‌تر از تصویر برنامه‌ریزی دقیقی باشد که این روزها اغلب در لیگ برتر مشاهده می‌کنیم.

پریرا می‌گوید: «هیچ مربی تعیین‌شده برای ضربات ایستگاهی وجود ندارد. یک آنالیزور که من با او صحبت می‌کنم، در مورد اینکه کجا می توان توپ را گذاشت و کجا گذاشتن توپ راحت‌تر است، به من کمک می‌کند و ما بهترین گزینه‌ها را بررسی می‌کنیم. اما همچنان مارکو سرمربی است. او بر همه چیز نظارت می‌کند و تصمیم می‌گیرد. ما مناطق خاصی داریم که می‌دانم می‌توانند خطرناک باشند، اما معمولاً با بازیکنی صحبت می‌کنم که می‌دانم قرار است به منطقه خاصی برود و سعی می‌کنم توپ را برایشان بفرستم.»

در حالی که اکثر باشگاه‌ها ترجیح می‌دهند کرنرهای چرخشی داشته باشند و بسته به اینکه کرنر در کدام سمت زمین باشد، بین چپ‌پاها و راست‌پاها جابه‌جا می‌شود. فولام تقریباً بین این دو تقسیم کاملاً مساوی است. آن‌ها از زمانی که به سطح بالاتر راه یافته‌اند، از این نظر به 50٪-50٪ نزدیک‌تر از هر تیم دیگری هستند. فقط به این دلیل است که پریرا از هر دو طرف توپ می‌زند، بنابراین نمایش او مفید است.

پرسینگ، رکن مهم در پریمرلیگ

با این حال، بازی مدرن برای یک هافبک خلاق بسیار بیش‌تر از خلق شانس است. اخلاق کاری پریرا به او کمک کرده تا در این زمینه موفق شود. او در همان اوایل حضور در یونایتد مشخص کرده بود که دقیقاً چه چیزی از او بدون مالکیت درخواست می‌شود.

او می‌گوید: «پرسینگ چیزی است که وقتی به انگلیس آمدم یاد گرفتم. من در آکادمی جوانان پی‌اس‌وی آیندهوون بازی می‌کردم و پرسینگ زیادی در آنجا انجام نمی‌دادم. اما وقتی به یونایتد رفتم، مربی‌ای به نام وارن جویس داشتم که ویدیوهایی از وین رونی و کارلوس توز و نحوه دویدن آن‌ها به دنبال توپ را به من نشان داد.

او به من کمک کرد تشخیص دهم که باید آن نوع گرسنگی را شبیه سازی کنم، تا بازیکنی باشم که می تواند پرس را آغاز کند. می‌دیدید که آن‌ها بلافاصله پس از قطع توپ در زمین حریف، چندین گل به ثمر می‌رساندند.

موقعیت پریرا در یک سوم دفاعی حریف
بازپس‌گیری مالکیت پریرا در یک سوم دفاعی حریف، از سال 2022 تاکنون

من توانایی فنی را داشتم، بنابراین فکر کردم که این ایده خوبی است که سعی کنم آن را در بازی خود قرار دهم.»

توانایی پریرا در پرس

از زمان انتقال به فولام، پریرا در بین 20 بازیکن برتر لیگ برتر از نظر پرس، پرس در یک سوم میانی زمین، پرس در یک سوم پایانی زمین، پرس‌های منجر به برگرداندن مالکیت و مسافت طی شده در حین پرس، در بین 20 بازیکن برتر لیگ برتر قرار دارد. درک تاکتیکی و توانایی او در رهبری چیزی است که سیلوا علناً در مورد آن صحبت کرده است، و زمانی که او بازی نمی‌کند، گاهی اوقات آشکار است که فولام در رهبری در زمین خود دچار مشکل است.

کار بزرگ مارکو سیلوا

سیلوا هنگام بازی تیمش روی تمام جزئیات وسواس دارد (به قول پریرا “یک کمال گرا”) و به وضوح از بازیکن برزیلی تا حدی به دلیل توانایی او در اجرای دستوراتش بدون توپ خوشش می‌آید. اما او همچنین می‌خواهد مهاجمانش با آزادی بازی کنند. او کار استثنایی انجام داده است و فولام در یکی از بهترین فصل‌های تاریخ خود در کورس سهمیه حضور دارد، نهم لیگ برتر و تنها چهار امتیاز فاصله با رتبه پنجم.

ابرکامپیوتر Opta به آنها شانس 3.2 درصدی برای قرار گرفتن در بین 5 تیم برتر می دهد که طبق شرایط، احتمالاً برای صعود به لیگ قهرمانان کافی است.

پریرا می‌گوید:«3.2٪؟ بنابراین، یک شانس وجود دارد! ما می‌دانیم که [کسب سهمیه] لیگ قهرمانان دشوار خواهد بود، اما ما رویای یک مقام اروپایی را داریم، می‌خواهیم برای آن تلاش کنیم. ما فقط بازی به بازی را فشار می‌آوریم، اما مطمئناً این در پس ذهن ماست.»

مقصد بعدی؛ ومبلی

با توجه به اینکه تعداد زیادی از تیم‌های بزرگ در این فصل از جام حذفی خارج شده اند، دری به روی تیمی مانند فولهام باز شده است. این اولین جام مهم باشگاه خواهد بود، اما چرا نباید این سالی باشد که آنها سرانجام به انتظار خود پایان دهند؟

پریرا می‌گوید: «ما به رفتن در جام حذفی فکر می‌کنیم. ما می‌دانیم که سخت خواهد بود، اما قطعاً این چیزی است که رویای آن را داریم.»

این محصول فعلی یک تیم بسیار هیجان‌انگیز فولام است که طرفدارانش از خود می‌پرسند که آیا می‌توانند در این فصل کاری واقعاً خاص انجام دهند؟ این یک دستاورد تاریخی خواهد بود، اما پریرا به تحقق آن کمک کرده است.

منچستریونایتد و وعده استادیوم یکصدهزار نفری: بقیه پروژه‌ها به ما چه می‌گویند؟

آروین منصوری، فوتبال‌لب – زمانی که منچستریونایتد از برنامه‌های بزرگ خود برای یک استادیوم جدید با ظرفیت یکصدهزار نفر رونمایی کرد، اولین نگاه به این پروژه بلندپروازانه 2 میلیارد پوندی (2.6 میلیارد دلاری) ارائه شد.

سر جیم رتکلیف، مالک مشترک یونایتد، گفت: “وقتی به پاریس می‌روید، از برج ایفل دیدن می‌کنید. همه کسانی که به منچستریونایتد و فوتبال علاقه دارند، می‌خواهند بیایند و از این استادیوم دیدن کنند. این بزرگترین استادیوم فوتبال جهان خواهد بود”.

این طرح، شامل سه برج الهام‌گرفته از سه‌گانه شیطان سرخ روی نشان باشگاه است. یک پوشش چتری بزرگ برای استادیوم و یک میدان عمومی بیرونی، که «دو برابر میدان ترافالگار» است.

منچستریونایتد امیدوار است که راه تیم‌های دیگر لیگ برتری مانند تاتنهام هاتسپر و اورتون را، که اخیراً درحال اجرای طرح‌های جدید استادیوم خود هستند، ادامه دهد.

با این حال، همیشه اینطور نیست. چنین پروژه‌هایی گاهی هرگز به واقعیت تبدیل نمی‌شوند. به نقشه چلسی برای زمینی در بقایای نیروگاه Battersea یا “سفینه فضایی” لیورپول در استنلی پارک فکر کنید. برخی ساخته شدند اما در نهایت در مقایسه با طرح اولیه بسیار متفاوت به نظر می‌رسند.

خلاصه‌ای تصویری از پیشنهادهای استادیوم قابل توجه در طول سال‌ها برای شما جمع آوری شده. فهرست ما جامع نیست و ما نمونه‌هایی را انتخاب کردیم که در آن تصاویر در دسترس هستند. جزئیات آنچه ارائه شد و در نهایت چه چیزی اجرا شده است.

استادیوم چلسی

چلسی بیش از یک دهه است که به دنبال توسعه مجدد استمفورد بریج، استادیوم خانگی خود از زمان تأسیس در سال 1905 است. وگرنه به یک استادیوم جدید نقل مکان خواهد کرد.

باشگاه غرب لندنی می‌داند که به استادیوم بزرگ‌تری نیاز دارد. زیرا ظرفیت چهل هزار نفری آنها به این معنی است که آن‌ها اکنون از رقبای خود عقب‌تر هستند. نگاه حسادت‌آمیزی به جانشین تاتنهام برای وایت هارت لین در شمال پایتخت وجود دارد.

تحت هدایت رومن آبراموویچ، مالک قبلی چلسی، آنها در سال 2012 پیشنهاد رسمی خرید دریافت کردند. سایت نیروگاه Battersea، در فاصله کمی از استمفورد بریج، اما در سمت دیگر رودخانه تیمز. طرح‌هایی برای یک استادیوم شصت هزار نفری ارائه شد. در این طرح‌ها، جنبه‌های تاریخی نیروگاه را که در دهه 1980 تعطیل شده بود، از جمله چهار دودکش آن را حفظ می‌شد.

استادیوم چلسی
استادیوم چلسی

با این حال، این آثار طراحان، تنها پس از انتخاب یک کنسرسیوم مالزیایی به عنوان برندگان پروژه، پدیدار شد. بعداً یک خرید 400 میلیون پوندی (517 میلیون دلار به نرخ ارز فعلی) منطقه‌ را تکمیل کرد. آن را به فضایی جدید با آپارتمان‌ها، مغازه‌ها و رستوران‌ها تبدیل کرد.

تغییر مالکیت و تردید در آینده استادیوم

پس از شکست در پروژه نیروگاه برق Battersea، چلسی برنامه‌های خود را برای یک “کلیسای جامع فوتبال” 60،000 نفری در سایت استمفورد بریج ارائه کرد. گفته می‌شود این طرح توسط شرکت معمار Herzog & de Meuron الهام گرفته از طراحی کلیسای وست مینستر” است.

مجوز برنامه‌ریزی تامین شد اما این پروژه در سال 2018 به حالت تعلیق درآمد. زمانی که ویزای جدیدی از سوی دولت بریتانیا در میان تنش‌های دیپلماتیک با کشور روسیه، برای آبراموویچ صادر نشد.

این باشگاه متعاقباً در سال 2022 به کنسرسیوم Todd Boehly/Clearlake فروخته شد و استادیوم همچنان یک مشکل برجسته است.

سوال بزرگ برای مالکان جدید چلسی، این است که آیا باید در استمفورد بریج بمانند یا به دنبال شروع دوباره در یک مکان جدید باشند. مانند سایتی که زمانی نمایشگاه ارلز کورت در آن قرار داشت. هر دو چالش‌های لجستیکی عمده‌ای را ارائه می‌دهند.

استادیوم لیورپول

برخلاف چلسی، لیورپول با موفقیت ورزشگاه خود را بازسازی کرد.

ابتدا، گسترش جایگاه اصلی و سپس جایگاه آنفیلد، ظرفیت آنفیلد را از 45،276 به بیش از 61،000 نفر افزایش داد. بدون اینکه تیم مجبور باشد خانه تاریخی خود را ترک کند. با این حال، راه رسیدن به این نقطه طولانی بود. با چندین پروژه مختلف استادیوم پیشنهادی، که در نهایت به فراموشی سپرده شد.

همانطور که در سال 2024 توسط فیل باکینگهام توضیح داده شد. ایده این بود که لیورپول به مکان جدیدی در پارک استنلی منتقل شود. در سال 2002، طرح‌های تمسخرآمیزی از یک استادیوم 55،000 نفری به نام «پری کاسه» ارائه شد. پس از ریک پری، مدیر اجرایی باشگاه در آن زمان، مجوز برنامه ریزی در سال بعد صادر شد. با این امید که لیورپول بتواند در خانه جدید خود برای فصل 06-2005 باشد.

با این حال، مخالفت با برنامه‌های کمپین حفاظت از روستای انگلستان و کمیته اقدام بازسازی آنفیلد باعث تاخیر شد. در همان زمان، ایده اشتراک زمین با رقبای مرسی ساید، اورتون مطرح شد. اما با مخالفت هر دو گروه طرفداران، این پیشنهاد با شکست مواجه شد.

با این حال، لیورپول به برنامه‌های خود برای نقل مکان از آنفیلد ادامه داد. اجاره‌ای 999 ساله در سایت استنلی پارک در سال 2006 مدنظر قرار داده شد.

آنفیلد جدید؟ ماموریت غیرممکن

هنگامی که صاحبان جدید، جورج گیلت و تام هیکس، در سال 2007 وارد شدند. ژیلت با خوشرویی اعلام کرد که کار بر روی یک استادیوم جدید بلافاصله آغاز خواهد شد.

ماه‌ها بعد، مجوز برنامه‌ریزی برای یک مکان 60،000 نفری به نام Stanley Park Stadium صادر شد. این طرح جدید که توسط معماران HKS طراحی شد. لقب «سفینه فضایی» داشت و برنامه این بود که لیورپول تا سال 2011 به آنجا منتقل شود.

با این حال، این زوج آمریکایی پس از تصاحب لیورپولِ پر از بدهی، آن را ترک کردند. آن‌ها نتوانستند 300 میلیون پوند مورد نیاز برای تامین مالی پروژه را تامین کنند. در نهایت با فروختن آن‌ها، برنامه‌ها از بین رفت.

مدت کوتاهی پس از خرید باشگاه در سال 2010، گروه ورزشی Fenway اعلام کرد که قصد دارد آنفیلد را توسعه دهد. با این حال، این خود چالش‌هایی را به همراه داشت. همانطور که قبلاً گزارش شد، غرفه اصلی جدید، که در نهایت در سال 2016 افتتاح شد. شامل سفارشات خرید اجباری بود که توسط شورای شهر لیورپول تایید شد. که ساکنان محلی را مجبور به ترک خانه‌های خود کرد.

سپس به دلیل همه‌گیری کووید-19 و فروپاشی “گروه باکینگهام”، شرکت ساخت‌وساز ناظر بر ساخت، کار در غرفه جاده آنفیلد با تأخیر مواجه شد.

با این حال، با تکمیل آن کارها، لیورپول چهارمین استادیوم پرظرفیت در لیگ برتر را به خود اختصاص داد. این گسترش جریان درآمد آن‌ها را افزایش می‌دهد.

استادیوم اورتون

دورتر از آنفیلد، اورتون برای شروع فصل آینده به ورزشگاه جدید خود نقل مکان خواهد کرد. ورزشگاهی با ظرفیت 52،888 در ساحل براملی مور داک که 760 میلیون پوند برای آن هزینه برداشت.

این به معنای خداحافظی احساسی با گودیسون پارک، خانه 133 ساله آنها و یکی از زمین‌های بزرگ فوتبال انگلیس است.

دن میس، معمار آمریکایی پشت این پروژه، گفته بود که می‌خواهد این احساس را ایجاد کند که این مکان “خارج از گود” است. استادیوم از پارک Oriole؛ در استادیوم بیسبال Camden Yards در شهر بالتیمور ایالات متحده الهام گرفته است.

خانه جدید اورتون شامل یک جایگاه جنوبی با ظرفیت 14،000 نفر است، یک کرانه شیبدار از صندلی‌هایی که هواداران خانگی را در خود جای می‌دهد. به طرفداران مناظر وسیعی از شهر لیورپول را ارائه می‌دهد.

نقل مکان آن‌ها پایان یک سفر طولانی و گاها عذاب آور برای باشگاه است که تقریباً 25 سال پیش آغاز شد.

نقل مکان بالاخره صورت می‌گیرد؟

ابتدا پیشنهادی برای زمینی با ظرفیت 55،000 نفر در کینگز داک (در فاصله کوتاهی از ورزشگاه جدیدشان در جنوب و اکنون محل سالن سرپوشیده M&S Bank Arena) ارائه شد. در سال 2003، زمانی که اورتون نتوانست بودجه لازم را برای این پروژه جمع آوری کند، این پروژه لغو شد.

سپس، طرحی جایگزین برای انتقال به یک استادیوم 50،000 نفری ارائه شد. منطقه کرکبی در حومه شمال شرقی شهر، به عنوان بخشی از مجموعه‌ای بود که شامل یک فروشگاه بزرگ تسکو نیز می‌شد. اما این ایده هرگز محبوبیت نداشت و در سال 2009 توسط دولت بریتانیا رد شد.

همچنین طرحی برای یک زمین جدید در پارک والتون هال ارائه شد. در فاصله کوتاهی از شمال گودیسون، طرح‌هایی که توسط معماران آیدوم طراحی شد، وجود داشت. با این حال، این ایده هرگز به طور جدی مورد توجه قرار نگرفت، زیرا در بین ساکنان محبوبیت نداشت و همچنین به سرمایه گذاری خرده‌فروشی در مکان متکی بود. این پیشنهادها در سال 2016 برای همیشه کنار رفتند.

چند ماه بعد، در حالی که اورتون تحت مالکیت فرهاد مشیری بود، سایت داک براملی مور شناسایی شد. مجوز برنامه‌ریزی در سال 2021 صادر شد.

با این حال، موانعی از جمله تحریم علی‌شیر عثمانوف، توسط دولت بریتانیا (یک شرکت مرتبط با الیگارش روسی 30 میلیون پوند برای اولین گزینه برای نام‌گذاری حقوق استادیوم جدید پرداخت کرده بود، معامله‌ای که می‌توانست به بودجه ساخت و ساز کمک کند).

استادیوم تاتنهام

تاتنهام در آوریل 2019 به زمین جدید خود نقل مکان کرد. مجموعه‌ای پیشرفته که مورد غبطه سایر مالکان باشگاه‌های لیگ برتری است.

اسپرز در حال حاضر نزدیک به 6 میلیون پوند در هر مسابقه به دست می‌آورد. در حالی که وایت هارت لین قدیمی آن‌ها در همان محل در شمال لندن به طور متوسط ​​1 میلیون پوند در هر بازی خانگی به دست می‌آورد. که بخش قابل توجهی از آن از فروش غذا و نوشیدنی است. همانطور که گزارش شد، استادیوم جدید بیش از هر ورزشگاه لیگ برتر دیگری میله‌های – با پینت‌هایی که به‌سرعت ریخته می‌شوند و آبجو از ته فنجان وارد می‌شود- بیشتری دارد. تاکید زیادی بر روی «زمان اقامت» شد، مفهوم هوادارانی که زودتر از زمان قبل از مسابقه می‌آیند و بعد از پایان در اطراف استادیوم می‌مانند. که معمولاً به مکان‌های ورزشی آمریکایی شبیه است.

این استادیوم 1.2 میلیارد پوندی همچنین میزبان کنسرت‌ها است (از جمله بیانسه در تابستان امسال) و یک قرارداد 10 ساله برای میزبانی بازی‌های NFL در طول تعطیلات بین‌المللی پاییزی فوتبال وجود دارد. تاتنهام برای هر مسابقه مبلغی اجاره می‌گیرد.

با این حال، در حالی که زمین جدید آن‌ها بدون شک درآمدهای آن‌ها را افزایش داد و جذابیت آن‌ها را برای طرفداران را افزایش داد. خشم طرفداران مسابقه نسبت به افزایش قیمت بلیت،که همچنین با چندین اعتراض در فصل گذشته همراه شد، وجود دارد. با این حال، اسپرز هفته گذشته اعلام کرد که هزینه‌های پذیرش (که در حال حاضر یکی از بالاترین‌ها در کشور است) برای فصل آینده متوقف می‌شود.

هاتسپر بدنبال خانه‌ی جدید

جابجایی تاتنهام برای اولین بار در سال 2008 با برنامه ریزی اولیه برای نقل مکان برای فصل 13-2012 در نظر گرفته شد.

پس از یک سری تاخیر، تغییر برنامه و پیشنهاد ناموفق برای ورزشگاه در شرق لندن که برای المپیک 2012 ساخته شد (که اکنون میزبان رقبای لیگ برتر وستهام یونایتد است). اسپرز مجوز برنامه‌ریزی برای یک استادیوم جدید در سال 2015، با طرح‌هایی که توسط معماران Populous طراحی و اعطا شد را اجرا کرد.

با این حال، حتی در آن زمان نیز مشکلاتی بود. هزینه پروژه بیش از دو برابر شد، در حالی که تاخیرها باعث شد تا اسپرز تقریباً دو فصل کامل از مسابقات خانگی را در سرتاسر پایتخت در استادیوم ومبلی برگزار کند. در یک مورد، با در دسترس نبودن استادیوم ملی در تاریخ مربوطه، به دلیل برنامه‌ریزی مسابقه بزرگ بوکس همزمان شد. بازی به میلتون کینز، تقریباً 50 مایل دورتر منتقل شد.

استادیوم وستهم یونایتد

وستهم یونایتد پس از رد پیشنهاد اسپرز (که قصد تخریب و ساخت یک استادیوم کاملا جدید را داشتند)، آپتون پارک را در در آگوست 2016 به مقصد خانه بازی‌های المپیک 2012 لندن، که اکنون به عنوان استادیوم لندن شناخته می شود، ترک کرد.

طرح‌هایی از استادیوم جدید در مارس 2013 منتشر شد، اندکی پس از اینکه وستهم با اجاره 99 ساله این مکان موافقت کرد. بیش از 300 میلیون پوند هزینه کرد تا آن را برای فوتبال مناسب کند و در عین حال میزبان مسابقات دو و میدانی باشد. همچنین استادیوم برای کنسرت در تابستان و گاهی اوقات مسابقات لیگ برتر بیسبال نیز برگزار می‌شود.

پس از انعقاد قرارداد، بوریس جانسون، شهردار وقت لندن و بعداً نخست‌وزیر بریتانیا، در بیانیه‌ای مطبوعاتی با خوش‌رویی اعلام کرد که «ما در حال تغییر تفکر کسانی هستیم که پیش‌بینی می‌کردند این بنا تبدیل به یک یادگار غبارآلود می‌شود».

با این حال، بحث‌های زیادی وجود داشت، به طوری که یکی از اعضای شورای محلی آن را به عنوان «معامله قرن» توصیف کرد و آرسن ونگر، سرمربی وقت آرسنال، وستهم برنده لاتاری توصیف کرد.

ناراضی از وضعیت استادیوم خانگی

این به این دلیل است که آرسنال هنگام ساخت استادیوم امارات برای جایگزینی هایبری در دهه گذشته، مجبور بود خودش پول (تقریباً 400 میلیون پوند) را تامین کند. وستهم برای بازی‌های خانگی خود در استادیوم لندن فقط 3 میلیون پوند در سال اجاره می‌دهد و مجبور نیست چیزی را برای هزینه‌های جاری، کم یا زیاد کند. با این حال، آن‌ها هنوز هم تمام پول حاصل از فروش بلیت، به علاوه کسب درآمد از غذا را حفظ می‌کنند.

در حالی که این قرارداد برای مالکان وستهم بسیار مناسب است، هواداران از وضعیت کلی ورزشگاه راضی نیستند. شکایت از جو ضعیف در مقایسه با آپتون پارک، جایی که باشگاه 112 سال در آن بازی کرد. سالن آکوستیکی که برای دو و میدانی ساخته شده مشکل فاصله از زمین را به وجود آورد.

استادیوم آرسنال

آرسنال در سال 2006، هایبری، خانه 93 ساله خود را به مقصد ورزشگاه 60،000 نفری امارات ترک کرد

طبق وب سایت باشگاه، پیشنهادات برای انتقال به یک مکان صنعتی سابق در Ashburton Grove برای اولین بار در سال 1999 اعلام شد. مجوز برنامه ریزی در سال 2002 صادر شد و کار ساخت و ساز دو سال بعد آغاز شد.

با هزینه ساخت 390 میلیون پوند، این ورزشگاه به دومین استادیوم بزرگ لیگ برتر پس از اولدترافورد منچستریونایتد تبدیل شد، اگرچه در حال حاضر پنجمین ورزشگاه است و تاتنهام، وستهم و لیورپول ظرفیت بیشتری دارند.

این استادیوم توسط HOK Sports طراحی شد.

اخیراً بحث های داخلی در مورد گسترش امارات وجود داشته است اما هنوز هیچ برنامه مشخصی ارائه نشده است.

استادیوم برنتفورد

برنتفورد، گریفین پارک، خانه 116 ساله‌شان را ( که معروف است در هر گوشه از اطراف استادیوم یک میخانه وجود داشت) در می 2020 ترک کرد.

آن‌ها به یک مکان جدید 17،250 نفری (که از طرح اولیه 20،000 نفر کمتر است) در خیابان لیونل، با فاصله 20 دقیقه پیاده روی از استادیوم قدیمی خود در غرب لندن نقل مکان کردند. جایی که از زمان صعود به لیگ برتر (در اولین فصل از استفاده از استادیوم) در آنجا بازی کرده‌اند.

زمینی که در حال حاضر به دلیل یک قرارداد حمایت مالی به عنوان استادیوم جامعه Gtech شناخته می‌شود، توسط معماران AFL طراحی شد.

ریتا اوچوا، معمار اصلی این پروژه، گفت: «ما در یک مسابقه طراحی در سال 2003 برنده شدیم و مجموعه‌ای از طرح‌ها را توسعه دادیم. چند سال بعد، مالکیت باشگاه تغییر کرد و مالک جدید (متیو بنهام) اصرار داشت که ما را در هیئت مدیره نگه دارد و طراحی جدیدی را مطابق با یک طرح تجاری جدید توسعه دهد.”

جان وارنی، مدیر اجرایی، توضیح داد که چگونه “انواع برنامه‌های حواس پرتی در طول سال‌ها” وجود داشته است.

او گفت: “ایده‌ای که طرفدار زیادی داشت، نقل مکان به بازار بین المللی غربی، در فرودگاه هیترو بود. اما خوشبختانه این اتفاق نیفتاد، زیرا ما در فاصله کمتر از یک مایل، از خانه قدیمی خود به خانه جدید خود نقل مکان کرده‌ایم.”

وارنی اضافه کرد که باشگاه می‌خواست با نزدیک کردن جایگاه‌ها به زمین تا حد امکان، صدایی را که جمعیت در پارک گریفین ایجاد می‌کرد، تکرار کند.

استادیوم فولهام

فولهام اولین بازی خود را در کریون کاتیج در ساحل شمالی رودخانه تیمز در سال 1896 انجام داد.

اقدامات برای توسعه مجدد ریورساید استند در سال 2019 آغاز شد، با این امید که در سال 2021 افتتاح شود. با این حال، تاخیرهای مربوط به کووید-19، مشکلات شرکت ساخت و ساز (باکینگهام) و پیچیدگی‌های ناشی از ساخت و ساز درست در کنار رودخانه، باعث شد که جدول زمانی با تاخیر پیش رود.

کار ساخت و ساز اکنون به پایان رسید و نیمکت‌های تماشاچیان در روزهای مسابقه به روی هواداران باز است. همراه با مسیر پیاده روی کنار رودخانه، فضاهای داخلی ورودی عمومی و برخی مناطق مهمان نوازی. با این حال، چندین فضای پذیرایی همچنان در دست ساخت می‌باشد.

طرح‌هایی که توسط Populous (معماران استادیوم اسپرز) ترسیم شد، سروصدا ایجاد کردند. این اولین جایگاهی بود که یک استخر را در طرح گنجانده بود. این استخر بخشی از یک باشگاه سلامتی و تفریحی است که در غرفه قرار دارد.

همچنین شامل «عرشه آسمان» روی پشت بام، رستوران‌های عالی، هتل و امکان تماشای بازی‌ها از پشت کادر مربیان است. این پروژه ظرفیت کریون کاتیج را از5000 به 29،600 نفر افزایش می‌دهد.

شهید خان، مالک و رئیس فولهام، ادعا کرد که “این پروژه تجربه‌ای عالی را به ارمغان می‌آورد، که شبیه هیچ چیز در فوتبال نیست. در لندن یا جاهای دیگر”.

این حال، قیمت‌های نشستن در جایگاه بحث‌برانگیز شد. به طوری که بلیط‌های فصلی غیرشرکتی تا 3000 پوند قیمت دارند، که گران‌ترین در کشور است. بلیط های شرکتی می تواند تا 12،000 پوند قیمت داشته باشد.

استادیوم ولورهمپتون

در سال 2019، وولوز برنامه‌های خود را برای توسعه Molineux، خانه خود از سال 1889، به عنوان بخشی از بازسازی گسترده‌تر ولورهمپتون اعلام کرد.

این می‌تواند ظرفیت را به حدود 50،000 نفر افزایش دهد و شامل یک بانک بزرگ یک طبقه و همچنین غرفه‌های نوساز استند استیو بول و بیلی رایت می‌شود. با این حال، آن پیشنهادات از آن زمان در دست بررسی‌ هستند و هیچ برنامه فوری در آینده وجود ندارد.

آخرین اشاره باشگاه به تعمیرات استادیوم در سال 2022 بود، زمانی که راسل جونز، مدیرکل بازاریابی و رشد تجاری، درمصاحبه با وب‌سایت رسمی گفت: «اولویت همچنان به این ترتیب باقی می‌ماند؛ شماره یک: تیم، شماره دو: زمین تمرین و شماره سه: ورزشگاه. ما می خواهیم حامیان‌مان به آن افتخار کنند و درک می کنیم که استیو بول نیاز بازسازی دارد.”

استیو بول استند در سال 1979 ساخته شد و پایه‌های آن به عصر ویکتوریا برمی‌گردد. وولوز در سال‌های اخیر مخالف هرگونه توسعه مجدد بوده و بودجه را برای تیم در اولویت قرار داده است. منطق بر این بود که بازسازی استند از زمان بهره‌برداری، به 20 سال زمان برای رسیدن به نقطه سربه‌سر سرمایه‌ احتیاج دارد.

استادیوم منچسترسیتی

سیتی، قهرمان لیگ برتر، در حال افزایش جایگاه شمالی ورزشگاه خود است تا ظرفیت خود را از 53،500 به 60،000 برساند.

این طرح‌ها که توسط افراد مورد تمسخر قرار گرفت، شامل یک نوار آسمانی مشرف به زمین، تجربه پیاده‌روی روی پشت بام استادیوم، منطقه هواداران با ظرفیت 3000 نفر، هتل 400 تختخوابی (بخشی از گروه رادیسون)، فروشگاه و موزه جدید باشگاه است.

جایگاه شمالی بهبودیافته همچنین دارای مناطق مشخص برای طرفداران جوان، منطقه خانوادگی، 3000 صندلی راه آهن (با امکان ایستادن)، سالن غذا، فضای کاری، اتاق‌های مذهبی و مناطق عاری از الکل است. برنامه‌های آزمایشی برای غرفه با ظاهر جدید در ژانویه سال آینده برنامه‌ریزی شد.

توسعه قبلی اتحاد که برای میزبانی بازی های مشترک‌المنافع در سال 2002 به عنوان استادیوم شهر منچستر ساخته شد، 10 سال پیش 6000 صندلی اضافه کرد، انجام شد.

استادیوم کریستال پالاس

پس از بازی در گذشته با ایده بازگشت به خانه اصلی باشگاه، در چند مایلی جنوب لندن در پارک کریستال پالاس، برنامه‌هایی برای توسعه مجدد سلهرست پارک (ایده‌ای که برای اولین‌بار توسط ران نودس، رئیس وقت در دهه 1990 مطرح شد) در سال 2017 اعلام شد.

مرکز اصلی این کار، بازسازی عمده غرفه اصلی بود که برای اولین‌بار در سال 1924 ساخته شد. کارهای مقدماتی تابستان گذشته با هدف شروع ساخت و ساز در پایان این فصل آغاز شد.

پس از تکمیل، شامل سه طبقه صندلی، یک باشگاه جدید، موزه و کافه، با نمای شیشه‌ای خواهد بود که اشاره‌ به نام تیم است و مشرف به ساختمان اصلی کریستال پالاس است. ظرفیت کلی سلهرست پارک از 26،000 نفر به بیش از 34،000 نفر افزایش می‌یابد و جایگاه اصلی خود از 5200 هوادار به 13،500 نفر می‌رسد.

امید وجود دارد این پروژه که توسط گروه معمار KSS طراحی شده است، تا شروع فصل 2027-28 به پایان برسد.

استادیوم استون ویلا

در ماه دسامبر، باشگاه اعلام کرد که قصد دارد منطقه خارج از ویلا پارک را تقویت کند و یک منطقه جدید هواداران به نام انبار ایجاد کند که می‌تواند در طول سال به یک مکان 3500 نفره چند-منظوره تبدیل شود. این پروژه همچنین شامل یک باشگاه بزرگ‌تر، یک میدان بهبود یافته در شمال زمین و یک دفتر فروش بلیط جدید است.

امید است The Warehouse که به گفته باشگاه تبدیل به بزرگترین سالن آبجو در لیگ برتر خواهد شد، در دسامبر سال جاری افتتاح شود.

همه این‌ها پس از آن صورت می‌گیرد که ویلا برنامه‌های خود را برای توسعه خود استادیوم کاهش دهد. پیشنهاد اولیه این بود که بعد از یک کنسرت Foo Fighters در تابستان 2024، جایگاه شمالی تخریب شود و آن را به عنوان بخشی از یک مرکز بازسازی‌شده به نام «ویلا لایو» بازسازی شود که ظرفیت فعلی 42،000 نفر را به بیش از 50،000 نفر می‌رساند.

بودجه آن پروژه حدود 100 میلیون پوند بود، اما با افزایش هزینه‌ها و در میان نگرانی‌ها در مورد حمل و نقل، ویلا تصمیم گرفت در عوض بر روی منطقه خارج از زمین تمرکز کند.

استادیوم ناتینگهام فارست

فارست برای اولین بار در سال 2019 اعلام کرد که قصد دارد زمین شهر را توسعه دهد، با تمرکز بر توسعه مجدد جایگاه پیتر تیلور.

مجموعه‌ای از تاخیرها اتفاق افتاد، به این معنا که هزینه ساخت یک جایگاه جدید سه طبقه با ظرفیت 10،000 صندلی از 80 میلیون پوند به 130 میلیون پوند افزایش یافته است. در طول این مدت، باشگاه این امکان را داشت که ورزشگاهی را که از سال 1898 خانه آنها بود، برای یک ورزشگاه جدید در توتون، در حومه جنوبی شهر، ترک کند.

با این حال، آنها امیدوارند که به زودی آخرین مشکلات را برطرف کنند. در بیانیه باشگاه در این ماه، فارست، که در حال حاضر یک جایگاه مقدماتی لیگ قهرمانان اروپا را در اختیار دارد، گفت که “چشم انداز مادی” وجود دارد که آنها می‌توانند در فصل آینده کار روی جایگاه را آغاز کنند.

پس از اینکه باشگاه در تابستان گذشته سوئیت‌های مهمان‌نوازی بیشتری را (که از کانتینرهای حمل‌ونقل ساخته شده بودند) اضافه کرد، سیتی گراوند ظرفیت 30،400 نفر را دارد.

استادیوم لسترسیتی

لستر در سال 2023 برای بازسازی استادیوم کینگ پاور و افزایش ظرفیت به 40،000 نفر چراغ سبز نشان داد. محور اصلی این امر، شامل گسترش جایگاه شرقی، افزودن 8000 صندلی بود که سقفی حباب مانند در بالای آن قرار می‌گرفت. همچنین برنامه‌هایی برای یک هتل 220 اتاقه، یک بلوک آپارتمان، یک میدان هواداران و یک فروشگاه خرده‌فروشی، به علاوه یک سالن چند-منظوره سرپوشیده با ظرفیت 6000 وجود دارد.

در ویدئویی که در سال 2021 از این پروژه رونمایی می‌کرد، مجری تلویزیونی، هوادار دوران کودکی لستر و مهاجم سابق باشگاه گری لستر، آن را اقدامی برای حفظ میراث یکی از تعیین‌کننده‌ترین دوره‌های تاریخ لستر توصیف کرد.

با این حال، این پروژه به دلیل افزایش هزینه‌ها، تمرکز اصلی مالکان تایلندی باشگاه بر منافع تجاری در صنعت خرده‌فروشی مسافرتی، مشکلات مالی باشگاه برای بقا در لیگ برتر متوقف شده است.

استادیوم نیوکاسل یونایتد

نیوکاسل در حال بررسی این موضوع است که آیا در سنت جیمزز پارک بماند و استادیوم 52،000 نفری خود را که 133 سال در آن بازی کرده‌اند گسترش دهد یا به لیز پارک در نزدیکی سنت جیمز پارک نقل مکان کنند .

این تصمیم پیچیده است، زیرا امکان دریافت مجوز برنامه ریزی احتمالاً مانعی برای پروژه Leazes Park است.

این اولین بار نیست که نیوکاسل قصد رفتن به این مکان را دارد.

در سال 1997، نیوکاسل طرح‌هایی را برای یک استادیوم 55،000 نفری در قلعه لیز، درست در شمال پارک، ارائه کرد که شامل سقف و زمینی بود که هر دو جمع شونده بودند و به آن لقب «سن سیرو شمال» داده بودند. پس از آن، برنامه این بود که سنت جیمزز پارک به یک سالن سرپوشیده با ظرفیت 12،500 نفر تبدیل شود.

با این حال، مخالفت‌های محلی قابل توجهی برای ساختن پارک شهری عمومی وجود داشت و پیشرفت بیشتری نداشت.

کوئینز پارک رنجرز

QPR بیش از یک دهه است که از جاده لوفتوس که خانه آنها از سال 1917 است دور شده.

زمین آن‌ها 18،439 گنجایش دارد، که از نظر گنجایش، رده چهارم کوچک‌ترین استادیوم در مسابقات درجه دوم را داراست. ورزشگاه‌های دو تیم فولام و برنتفورد از کوئینزپارک‌پی‌آر پیشی گرفته‌اند و اکنون رده چهارمین باشگاه فوتبال غرب لندن از نظر اندازه ورزشگاه (همچنین پس از چلسی) است. مشکل آن‌ها موقعیت زمین در یک منطقه مسکونی فشرده است که به دلیل هزینه و تدارکات برنامه ریزی، هرگونه بازسازی را دشوار می کند.

در سال 2013، QPR برنامه‌هایی را برای یک استادیوم 40،000 نفری در Old Oak Common، در فاصله کوتاهی از شمال ورزشگاه، به عنوان بخشی از بازسازی آن منطقه، شامل 24،000 خانه جدید، یک هتل، دفاتر و رستوران‌ها اعلام کرد.

تونی فرناندز، رئیس باشگاه در آن زمان، گفت: “لوفتوس رود مکان ویژه ای برای باشگاه و هواداران ما است (و همیشه خواهد بود) ، اما ما به بیش از 18،000 ظرفیت نیاز داریم.”

با این حال، آنها برای خرید زمین مورد نظر با Cargiant، یک شرکت فروش خودرو، دچار مشکل شدند.

آنها سپس توسعه مجدد استادیوم لینفورد کریستی، تبدیل یک مکان دو و میدانی در لبه فضای سبز Wormwood Scrubs را به یک استادیوم 30،000 نفری بررسی کردند. این برای صاحبان باشگاه جذاب بود زیرا کمی بیش از نیم مایل از جاده لوفتوس فاصله داشت.

با این حال، تعداد زیادی از طرف‌های علاقه‌مند، بحث‌ها را پیچیده کردند و بیشتر از این پیشرفت نکردند.

پرستموث

همانند QPR، تیم پورتسموث چمپیونشیپی همچنان در استادیوم قدیمی خود، علی‌رغم تلاش برای جابجایی، بازی می‌کند.

فراتون پارک، زمینی با ظرفیت 21،000 نفر با جوی فوق‌العاده، از سال 1899 خانه آنها بوده است.

طرح های بلندپروازانه ای که در سال 2007 توسط معماران هرتزوگ و دی مورون برای انتقال به یک استادیوم جدید با ظرفیت 36،000 نفر در اسکله شهر در پروژه ای 600 میلیون پوندی طراحی شد، پس از مخالفت شورای محلی و نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا که یکی از پایگاه‌های اصلی خود در جنوب شهر است، هرگز به آجر و ملات تبدیل نشد.

سال بعد، طرح دیگری ارائه شد، این طرح برای “استادیوم روی آب” در جزیره Horsea، که توسط Herzog & de Meuron نیز طراحی شد، که گفت: “به استادیوم فوتبال اجازه می‌دهد تا به نمادی بصری در دروازه شهر تبدیل شود”.

با این حال، مشکلات مالی باشگاه و تنگنای اعتباری آن سال باعث شد که این اتفاق برای باشگاه چیزی بیش از یک رویا باقی نماند.

لوتون تاون

لوتون یکی دیگر از باشگاه‌های EFL است که مدت‌هاست به دنبال یک استادیوم جدید است.

تعدادی از مکان‌های مختلف محلی به‌عنوان جایگزین‌های بالقوه برای جاده Kenilworth با ظرفیت 12،056 نفر ، خانه نامتعارف آنها برای 120 سال شناسایی شده‌.

یکی از ایده‌هایی که توسط دیوید کوهلر، رئیس وقت باشگاه در سال 1994 مطرح شد، ایجاد یک استادیوم سرپوشیده و چند منظوره با ظرفیت 20،000 نفر بود که او آن را «کوهلردوم» نامید. برای اینکه در نزدیکی تقاطع 10 بزرگراه M1 برای دسترسی آسان با ماشین ساخته شود، در نظر گرفته شده بود که زمین چمن قابل جابجایی داشته باشد که می‌توانست لوتون را به اولین باشگاهی تبدیل کند که از چنین فناوری استفاده می‌کند.

کوهلر با الهام از Pontiac Silverdome در ایالت میشیگان ایالات متحده گفت: “این یک ابداع است که نمادی واقعی از پیشرفت و موفقیت برای لوتون خواهد بود”. با این حال، برنامه ها با مشکل مواجه شدند، زیرا آن‌ها نیاز به گسترش M1 داشتند، که اعطا نشد، و سپس باشگاه نیز با مشکلات مالی مواجه شد.

با گذشت بیش از 30 سال، لوتون همچنان فعالانه به دنبال خروج از Kenilworth Road است و سپتامبر گذشته آن‌ها برداشت‌های طراحان را از یک استادیوم جدید با ظرفیت 25،000 نفر در پاور کورت در مرکز شهر، در کنار ایستگاه راه‌آهن منتشر کردند.

مجوز برنامه ریزی توسط شورای محلی در ماه دسامبر اعطا شد.

این طرح‌ها که توسط معماران Aecom طراحی شده‌اند، شامل یک هتل مجاور و یک مکان موسیقی جدید است.

آکسفورد یونایتد

تیم چمپیونشیپی آکسفورد قصد دارد به یک استادیوم جدید 100 میلیون پوندی در کیدلینگتون، چند مایلی شمال شهر نقل مکان کند. اجاره ورزشگاه سه طرفه کسام (جایی که از سال 2001 در آنجا بوده است) در تابستان 2026 به پایان می‌رسد.

برنامه‌های آکسفورد برای استادیوم 16،000 نفری نیز شامل هتل 180 تختخوابی، رستوران، مرکز کنفرانس، سالن بدنسازی و میدان اجتماعی است.

تیم ویلیامز، مدیر اجرایی: “این استادیوم یک مکان در سطح جهانی خواهد بود.”

آکسفورد هنوز منتظر مجوز برنامه ریزی برای خانه جدید خود است که انتظار می رود در ماه ژوئن ارائه شود.

آرنولد و میراثی که ادامه نیافت؛ آخرین اخبار از رفیق نیمه راه آنفیلد.

امیر محمد کلانتری، فوتبال‌لب – به نظر می‌رسد که سرنوشت قرارداد ترنت الکساندر آرنولد در حال مشخص شدن است. بدون شک شفافیت در مورد این موضوع به نفع همه طرف‌ها می‌باشد.

آرنولد به رئال مادرید؛ موضوعی که مسئله آن زمان است.

هنوز هیچ اطلاعیه رسمی صادر نشده است. در حال حاضر هیچ توافق رسمی وجود ندارد. اما با اخبار منتشر شده، همه نشانه‌ها حاکی از آن است که فولبک لیورپول، فصل آینده را در شهر مادرید آغاز خواهد کرد.

به جرات می‌توان گفت که این یکی از بدترین رازداری‌های تاریخ فوتبال می‌باشد. آرنولد در آغاز فصل اشاره کرده بود که نمی‌خواهد بحث درباره آینده‌اش به صورت عمومی مطرح شود. با این حال، سروصداهای زیادی عمدتا از سوی اسپانیا و سایر نشریه‌ها مدام به گوش می‌رسید.

انتقالی که از ژانویه بر سر زبان‌ها افتاد!

پرس‌وجوی رئال مادرید در ماه ژانویه، به شایعات پیرامون این بازیکن دامن زد. در همین حال آینده ویرجیل فندایک و محمد صلاح نیز در هاله‌ای از ابهام قرار داشته است. با وجود این، هیچکدام از آن‌ها همانند آرنولد به باشگاه بزرگی به طور جدی لینک نشدند.

اکنون با نزدیک شدن به پایان فصل و تمرکز کامل لیورپول بر قهرمانی در لیگ برتر، به نظر می‌رسد زمان مناسبی است که آرنولد ۲۶ ساله این وضعیت را روشن کند تا هواداران لیورپول بتوانند آن را هضم کرده و به جلو حرکت کنند.

ماجرای آرنولد به هیچکسی سود نمی‌رساند!

به نظر می‌رسد این ماجرا به هیچکس سودی نرساند. نه برای لیورپول که آینده یکی از ستاره‌هایش در خطر قرار گرفته است. نه برای خود بازیکن که بی‌تردید از شایعات آگاه بوده، و نه برای رئال مادرید که با مصدومیت دنی کارواخال، ترجیح می‌داد او را در ژانویه جذب کند.

ترنت الکساندر آرنولد

سکوت تاکنون شاید تا حدی ناشی از تمایل به جلوگیری از واکنش منفی هواداران است. خشم بخشی از هواداران در ژانویه پس از تساوی ۲-۲ مقابل منچستریونایتد و به ویژه پس از رد پیشنهاد مادرید توسط لیورپول، چیزی بود که همه مایل به اجتناب از آن هستند.

آن زمان، لیورپول در پی چهار عنوان قهرمانی بود. رقابت برای این عناوین باعث تشدید فشارهای حداکثری به نظر می‌رسید. اما اکنون شرایط متفاوت است. مگر اینکه تیم آرنه اسلات در ۹ بازی پایانی نابود شود. قهرمانی در پریمیرلیگ تقریباً قطعی است. لیورپول با ۱۲ امتیاز اختلاف پیشتاز است و احتمالاً تا پایان آوریل عنوان قهرمانی را مسجل خواهد کرد.
شفاف سازی وضعیت او پیش از بازگشتش به میدان، که احتمالا تا پایان آوریل رقم بخورد، تصمیمی منطقی به نظر می‌رسد.

خداحافظی بعنوان یک خائن یا یک ستاره؟

برخی از هواداران به خداحافظی احساسی و باشکوه اهمیتی نخواهند داد. آن‌ها تصمیم او برای ترک باشگاهی که از کودکی در آن بود را خیانت خواهند دانست. به ویژه آنکه لیورپول حتی از بابت هزینه انتقال هم سودی نخواهد برد! موضوعی که میراث او را خدشه‌دار می‌کند.

دیوار نگاره آرنولد در نزدیک آنفیلد

اما قطعاً عده‌ای دیگر نیز دیگر قدردان دستاوردهای او در لیورپول خواهند بود. او نقشی کلیدی در قهرمانی در تمامی جام‌های مهم سطح باشگاهی ایفا کرد. آن‌ها درک خواهند کرد که مقاومت در برابر وسوسه پیوستن به رئال مادرید برای هر بازیکنی دشوار است. عناوین لالیگا در انتظار او خواهند بود. فرصت‌های بیشتری برای افزودن به مدال قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا پیش خواهد آمد. علاوه بر این، او این شانس را خواهد داشت که در کنار دوست صمیمی‌اش، جود بلینگهام، بازی کند.

مدیریت لیورپول نیز مقصر است؟

احتمالاً بخش زیادی از سرزنش‌ها متوجه مدیریت باشگاه خواهد بود که چرا زودتر قرارداد جدیدی به او ارائه ندادند. با توجه به سن و جایگاه آرنولد، دادن قرارداد جدید به او حتی بیش از دو سال پیش هم ریسک چندانی نداشت. هرچند ریچارد هیوز تنها یک سال است که به این سمت منصوب شده، اما آیا واقعاً نیاز بود یک مدیر ورزشی این مسئله را حل کند؟ آیا این کار می‌توانست علاقه مادرید را قبل از شکل‌گیری متوقف کند؟

صرف نظر از پاسخ این پرسش‌ها، به نظر می‌رسد لیورپول نه تنها در آستانه از دست‌دادن یکی از بزرگترین استعدادهای فوتبال اروپا قرار دارد، بلکه فرصت دریافت هزینه قابل توجهی را نیز از دست خواهد داد.

تنها تعداد معدودی از افراد حاضر در مذاکرات دقیقاً می‌دانند که لیورپول چه پیشنهادی به الکساندرآرنولد داد و چرا به توافق نرسیدند. هواداران حق دارند با سوال‌های زیادی مواجه شوند.

لیورپول قطعاً خود را برای احتمال خداحافظی آرنولد آماده کرده بود. نبود او جای خالی بزرگی در ترکیب تیم به جا می‌گذارد. آن هم در آستانه تابستانی که خود وعده تحولات زیادی را می‌دهد. هرچند آن‌ها گزینه مستعدی مانند کانر بردلی را برای جایگزینی در اختیار دارند، اما برای حفظ عمق ترکیب در آن پست، نیاز به جایگزینی مناسب برای آرنولد خواهند داشت.

جایگزین کردن آرنولد، کاری دشوار برای لیورپول.

مشکل اینجاست که پیدا کردن جانشین برای فوتبالیستی منحصربه‌فرد، کار ساده‌ای نخواهد بود. حداقل این موضوع ارزان تمام نخواهد شد. آرنولد موقعیت فولبک را متحول کرده است. آگاهی محیطی و دامنه پاس‌دهی او، به او امکان داده تا به عنصری خلاقانه و تأثیرگذار برای لیورپول تبدیل شود. پیدا کردن بازیکنی که بتواند با دقتی مثال‌زدنی پاس‌های بلند بدهد، مثل یک وینگر درجه‌یک که توپ‌های دقیق ارسال کند و در عین حال پایداری دفاعی داشته باشد، تقریباً غیرممکن به نظر می‌رسد. هرچند آرنولد مدافع بزرگی نیست، اما آنقدرها هم که منتقدانش می‌گویند ضعیف نیست.

شکست اخیر در فینال جام اتحادیه مقابل نیوکاسل، یادآور تازه‌ای بود از اینکه لیورپول چقدر فقدان او را احساس خواهد کرد. در حالی که دیگر بازیکنان در کنترل توپ تقلا می‌کردند، کسی مثل آرنولد وجود نداشت تا با یک پاس رو به جلو خط دفاع حریف را بشکند یا با تغییر زمین بازی، معادله را دگرگون کند.
شاید یک فولبک جدید بتواند سمت راست دفاع لیورپول را مستحکم‌تر کند. آیا این جایگزین‌ها می‌توانند همان لحظات جادویی را خلق کنند که بازیکنان قبلی بارها از پس آن برآمده‌اند؟ این پرسش را به ذهن متبادر می‌کند که آیا لیورپول اصلاً باید به دنبال جانشینی مشابه آرنولد باشد، یا باید نگاه خود به نقش فولبک راست و توازن تیم را مورد بازنگری قرار دهد.
در هر صورت، روشن شدن وضعیت آینده الکساندر آرنولد حداقل به این جنجال پایان می‌دهد و به هواداران فرصت می‌دهد تا بر آینده تمرکز کنند.

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

خلاصه گرند پریکس چین: لوئیس همیلتون ردصلاحیت شد، اسکار پیستری برنده شد.

آروین منصوری، فوتبال‌لب – اسکار پیستری عملکرد فوق‌العاده‌ای در گرندپری چین ارائه کرد و هم تیمی خود، لاندو نوریس را به پایان 1-2 مک لارن رساند و تیم را از دو مسابقه اول فصل فرمول یک سر بلند بیرون برد. همیلتون که ششم شده بود، به دلیل نقص فنی در ماشین خود محروم شد. در حالی که لکلرک و پیر گسلی به دلیل وزن کم ماشینشان ردصلاحیت شدند.

پیستری، که اشتباهی مرتکب شد که به قیمت برد در GP استرالیا در هفته گذشته تمام شد. از هوای پاک در شانگهای استفاده کرد تا به طور پیوسته مزیت خود را ایجاد کند. زیرا مسابقه به نبرد استراتژیک بین استراتژی های یک و دو مرحله‌ای تبدیل شد. پس از مک لارن، جورج راسل از مرسدس بنز جایگاه نهایی سکو را به دست آورد.

ورشتفن که شروع بدی ثبت کرد و هرگز سرعت لازم برای به چالش کشیدن نفرات برتر را به دست نیاورد و چهارم شد. و مبارزات غیرمنتظره ردبول در این آخر هفته را برجسته کرد. در ادامه این دستور، الکس آلبون از ویلیامز یک استراتژی جایگزین را در روز تولد خود اجرا کرد و برای مدت کوتاهی در مسابقه پیشتاز شد، در حالی که هر دو اتومبیل هاس امتیاز گرفتند.

برد و یک ودو پیستری و نوریس حسابی مکلارن را شاد کرد.

این کاملاً حاشیه پیروزی دراماتیکی نبود که احتمالاً آخر هفته گذشته در استرالیا بدون ماشین ایمنی وسط مسابقه یا باران می دیدیم، اما یک مسابقه خشک به مک لارن کمک کرد تا برتری خود را نسبت به رقبای خود تغییر دهد.

یک پایان بدون سر و صدا و فرمان 1-2 به رهبری پیاستری ثابت کرد که شکست ماشین‌های پاپایا در اوایل فصل فوق العاده سخت خواهد بود. لحظه کوتاهی بود که راسل توانست بعد از اولین دور توقف ها در میان آنها قرار بگیرد، اما نوریس توانست به سرعت جایگاه را چند دور بعد به دست آورد.

بزرگترین لحظه استرس مک لارن در پایان مسابقه زمانی رخ داد که نوریس گزارش داد پدال ترمز او طولانی شد. مهندس او، ویل جوزف، همچنین نسبت به فشار بیش از حد در مراحل پایانی برای تلاش برای انجام آخرین تلاش برای مهار پیاستری و خطر از دست رفتن یک مقام دوم راحت هشدار داد.

از روز شنبه به بعد، این برتری پیاستری بوده است. نوریس بهای اشتباهات کوچک را در مسابقات مقدماتی و دوی سرعت پرداخت، اما پیاستری از دست نداد. همانند دو پیروزی اول او در فرمول یک در مجارستان و آذربایجان در سال گذشته، این یک برد با کلاس و کنترل واقعی بود.

مک لارن در حال حاضر یک قدم جلوتر از رقبای خود است. حداقل رقابت بین رانندگان آن چیزها را بسیار بسیار جالب نگه می دارد.

همیلتون در هفته دوم یک گام به جلو رفت.

پس از اوج قطب سرعت خود و پیروزی فراری، همه چیز برای لوئیس همیلتون تا پایان آخر هفته‌اش کمی با موفقیت پیش رفت. تا جایی که پایانی فاجعه‌بار به سرش آمد.

او به خوبی شروع به پریدن ورشتفن از روی خط کرد و به سختی از بیرون کشاندن لکلرک اجتناب کرد، چرا که ماشین همیلتون باعث شکستن صفحه انتهایی بال جلویش شد. به گفته مهندس مسابقه‌اش، لکلرک با نداشتن 20 تا 30 امتیاز داون فورس، همچنان سریع‌تر بود – تا جایی که جای خود را با هم تیمی‌اش عوض کرد. هنگامی که لکلرک حرکت را انجام داد، فوراً یک ضربه دوم را به ثمر رساند و ثابت کرد که از مزیت سرعت برخوردار است.

فرمولا وان

توقف اضافی برای همیلتون به قیمت او یک نقطه به ورشتاپن در آخرین مرحله تمام شد، پنج ماشین جلوتر از او همگی تنها با یک تعویض لاستیک به خانه برگشتند.

خبر تخلف فنی با ضخامت یکی از اسکلت‌های خودروی وی که کمتر از استاندارد لازم تشخیص داده شد، به معنای از بین رفتن هشت نقطه به صفر بود. چین به لطف قدرت نمایش سرعت همیلتون همچنان به عنوان یک گام رو به جلو برای همیلتون پایین می‌آید، اما این پایان ناامیدکننده به این معنی است که او تنها 9 امتیاز از دو مسابقه اول خود در سال دارد.

نبرد برای بهترین بودن از بقیه داغ می شود.

در آخر هفته، ویلیامز دو امتیاز از استون مارتین برتری داشت و به عنوان “بهترین از بقیه” برتر بود. با این حال، دو نفره ریسینگ بولز متشکل از ایزاک هاجر و یوکی تسونودا در بین 10 تیم برتر قرار گرفتند و آنها را در موقعیتی عالی قرار داد تا به طور بالقوه از ساوبر، استون مارتین و ویلیامز در جدول رده بندی جهش کنند.

جنگ همیلتون

اما آلبون زمزمه لاستیک است. در حالی که سایر رانندگان شاهد افتادن لاستیک‌های خود در اوایل مسابقه بودند. راننده ویلیامز که رتبه 10 را کسب کرد، بیرون ماند و حتی در یک نقطه پیشتاز شد و در نهایت در دور 21 قرار گرفت. ارتقاء او از نهم به هفتم به لطف محرومیت‌های همیلتون و لکلرک برای ویلیامز بسیار مهم است، همچنین امتیازی که کارلوس ساینز در رتبه 1 به دست آورد.

ویلیامز با 17 امتیاز در رده بندی سازندگان چهارم است و این می تواند در پایان فصل دستاوردهای قابل توجهی داشته باشد، به خصوص که لنس استرول استون مارتین تنها با دو امتیاز به پایان رسید و فرناندو آلونسو دومین DNF متوالی را متحمل شد و تیم با 10 امتیاز هفتم شد.

رانندگان ریسینگ بولز یکشنبه خارج از امتیاز سقوط کردند. بال جلوی تسونودا توسط دور 47 آسیب دید و او را مجبور به پیت کرد. هاس که اکنون مجموعاً 14 امتیاز دارد، به تیم شگفتی ساز تبدیل شد، در تضاد کامل با استرالیا که تیم سرعت نداشت.

قضاوت های خود را در مورد تازه کار فعلا حفظ کنید.

همانطور که نوریس هشدار داد که خیلی زود است که در مورد قهرمانی در جدول رده بندی صحبت کنیم، همچنین برای قضاوت در مورد بازیکنان تازه کار خیلی زود است، زیرا چین دور دوم از 24 – و آخر هفته مسابقه دو سرعت را پشت سر گذاشت – در حالی که رد صلاحیت ها به بسیاری از نتایج آنها زیبایی بخشید.

هاجر ممکن است تازه‌کار با بالاترین امتیاز در مسابقات مقدماتی جایزه بزرگ باشد، اما کیمی آنتونلی به سرعت دوباره در طول مسابقه قوی‌ترین شد، مشابه استرالیا. در دور 10، راننده مرسدس بنز هفتم شد در حالی که هاجر به نهم سقوط کرد و در نهایت یازدهم شد. در پایان، آنتونلی بهترین بازیکن تازه کار بود، در ابتدا در رتبه هشتم قرار گرفت و پس از محرومیت ها به رتبه ششم ارتقا یافت.

دست یافتنی؟

عملکرد Ollie Bearman که پس از یک آخر هفته سخت در استرالیا بازگشته است، شایان توجه است. او یک سبقت قوی روی لیام لاوسون انجام داد و در رادیو هنگام عبور از ردبول گفت «ciao» و بعداً از کارلوس ساینز گذشت. در دور 39، او روی دم گاسلی بود. هنگامی که بیرمن از آلپاین عبور کرد و وارد نقطه شد، دوربین پدرش را در حال تشویق در داخل گاراژ هاس گرفت. هنگامی که گرد و غبار فروکش کرد، بیرمن با چهار امتیاز هشتم شد.

گابریل بورتولتو خیلی زود در شن به پایان رسید و اگرچه راننده ساوبر دوباره به مسابقه ملحق شد، اما زمان قابل توجهی برای بازگشت به گروه داشت. در دور 35، او سریعترین دور را از P19 انجام داد، اما او مسابقه را چهاردهم به پایان رساند.

برای دیگر تازه کارها نیز پایان خوبی نبود. جک دوهان پس از یک حادثه با هاجر، جریمه 10 ثانیه‌ای دریافت کرد که باعث شد راننده ریسینگ بولز از پیست خارج شود و لاوسون که پس از نمایش‌های اخیرش با سوالاتی مواجه شد، دوباره روز خاصی نداشت.

جدول رده‌بندی رانندگان


لاندو نوریس (مک لارن) – 44 امتیاز
مکس ورشتفن (ردبول) – 36 امتیاز
جورج راسل (مرسدس) – 35 امتیاز
اسکار پیاستری (مک لارن) – 34 امتیاز
کیمی آنتونلی (مرسدس) – 22 امتیاز
الکس آلبون (ویلیامز) – 16 امتیاز
استبان اوکون (هاس) – 10 امتیاز
لنس استرول (استون مارتین) – 10 امتیاز
لوئیس همیلتون (فراری) – 9 امتیاز
چارلز لکلرک (فراری) – 8 امتیاز

جدول رده‌بندی سازندگان


مک لارن – 78 امتیاز
مرسدس – 57 امتیاز
ردبول – 36 امتیاز
ویلیامز – 17 امتیاز
فراری – 17 امتیاز
هاس – 14 امتیاز
استون مارتین – 10 امتیاز
ساوبر – 6 امتیاز
گاوهای مسابقه ای – 3 امتیاز
آلپاین – 0 امتیاز

بزرگ‌ترین اتفاق تاریخ فوتبال اروپا، قسمت دوم: سال‌های ابتدایی جام اروپا

جام اروپا و رئال مادرید

سال‌های آغازین جام اروپا

یوسف جوانشیر، فوتبال‌لب – پس از بازی‌های یک شانزدهم نهایی لیگ قهرمانان اروپا 25-2024 و به بهانه‌ی 70امین فصل برگزاری این رقابت‌ها، امروز، قصد داریم در ادامه‌ی مقاله‌ی پیدایش لیگ قهرمانان اروپا، نگاهی به سال‌های ابتدایی این جام بیندازیم. دورانی که این تورنمنت با نام جام اروپا (European Cup) شناخته می‌شد.

اولین دوره جام اروپا در فصل 56-1955 برگزار شد. این مسابقات پس از پیشنهاد گابریل هانو، سردبیر روزنامه ورزشی فرانسوی L’Équipe، برای ایجاد یک تورنمنت بین‌المللی در اروپا شکل گرفت. ایده هانو از مسابقات قهرمانی در آمریکای جنوبی و همچنین جام‌های دوستانه‌ای که گاهی در اروپا برگزار می‌شدند، الهام گرفته شده بود. در نهایت، 16 تیم از سراسر اروپا برای شرکت در این رقابت‌ها دعوت شدند. انتخاب تیم‌ها بر اساس سابقه و عملکرد آن‌ها در مسابقات قهرمانی داخلی انجام گرفت.

تیم‌های دعوت‌شده به این رقابت‌ها

بیشتر تیم‌های دعوت شده، قهرمانان فصل گذشته لیگ‌های داخلی خود بودند. از جمله این تیم‌ها می‌توان به رئال مادرید از اسپانیا، میلان از ایتالیا و ریمس از فرانسه اشاره کرد. چلسی نیز به عنوان نماینده انگلیس دعوت شد و علاقه‌مند به حضور در این مسابقات بود، اما اتحادیه فوتبال انگلیس با این تصمیم مخالفت کرد و حضور چلسی را ممنوع اعلام نمود. دلیل این مخالفت، نگرانی از کاهش توجه به رقابت‌های داخلی فوتبال انگلیس بود. در نهایت، گواردیا وارساو از لهستان به عنوان جایگزین چلسی انتخاب شد. آبردین، قهرمان اسکاتلند نیز با سرنوشتی مشابه مواجه شد و نتوانست در این رقابت‌ها شرکت کند.

تیم‌های شرکت‌کننده در جام اروپا

این آغاز مسیر طولانی و پرفرازونشیب جام اروپا بود که بعدها به لیگ قهرمانان اروپا تبدیل شد و به یکی از معتبرترین و محبوب‌ترین تورنمنت‌های فوتبال جهان مبدل گشت.

برخی از تیم‌های دعوت شده به نخستین دوره جام اروپا، مانند هلند اسپورت و بوداپست هونود، از شرکت در این مسابقات خودداری کردند. به همین دلیل، PSV آیندهوون از هلند و Vörös Lobogó از مجارستان به عنوان جایگزین آن‌ها انتخاب شدند. جالب اینجاست که آلمان در این دوره دو نماینده داشت؛ روت وایس اسن به نمایندگی از آلمان غربی و اف‌سی زاربروخن، نماینده ایالت زارلند. ایالت زارلند در آن زمان به عنوان یک منطقه خودمختار شناخته می‌شد و تیم‌های آن در مسابقات بین‌المللی به طور مستقل شرکت می‌کردند. اما این وضعیت دوام چندانی نداشت و در سال 1957، زارلند به آلمان غربی ملحق شد.

چگونگی قرعه‌کشی و برگزاری جام اروپا

برخلاف سیستم امروزی لیگ قهرمانان اروپا، در آن زمان قرعه‌کشی برای تعیین حریفان وجود نداشت. تیم‌ها به صورت دستی و توسط برگزارکنندگان مسابقات در جدول رقابت‌ها قرار می‌گرفتند. اولین بازی تاریخ جام اروپا، در 4 سپتامبر 1955برگزار شد. این دیدار بین اسپورتینگ سی‌پی از پرتغال و پارتیزان بلگراد از یوگسلاوی با نتیجه 3-3 به پایان رسید. خوائو باپتیستا مارتینز، بازیکن اسپورتینگ سی‌پی، افتخار زدن اولین گل تاریخ جام اروپا را به نام خود ثبت کرد.

در مرحله نیمه‌نهایی، ریمس فرانسه به راحتی هیبرنیان اسکاتلند را شکست داد. هیبرنیان در مرحله یک‌چهارم نهایی، جورگاردن (Djurgården)، قهرمان سوئد، را با نتیجه مجموع 3-0 حذف کرده بود. این مسیر هیبرنیان به نیمه‌نهایی، نشان‌دهنده قدرت تیم‌های اروپایی در آن دوران و همچنین جذابیت رقابت‌های جام اروپا از همان ابتدا بود.

مرحله نیمه نهایی در سمتی دیگر، مصاف رئال مادرید و میلان را به خود می‌دید. لوس بلانکوس موفق به برد 4-2 در برنابئو شد؛ در حالی که میلان تنها توانست 2-1 در سن سیرو پیروز شود. بنابراین، اولین فینال جام ملت‌های اروپا در پارک دو پرنس بین دو تیم ریمس و رئال مادرید برگزار می‌شد. ریمس پس از 10 دقیقه موفق به ثبت نتیجه‌ی 2-0 شد. اما رئال پیش از نیمه، کار را به تساوی کشاند. در دقیقه 62، ریمس دوباره توانست پیش بیفتد. اما دو گل دیرهنگام رئال باعث شد که اولین جام اروپا به مادرید برسد.

جام اروپا 57-1956

جام اروپا 57-1956

فصل 57-1956، دومین دوره جام اروپا (European Cup)، شاهد افزایش تعداد تیم‌های شرکت‌کننده بود. موفقیت چشمگیر نخستین دوره این رقابت‌ها، شش کشور جدید را ترغیب کرد تا نمایندگان خود را برای شرکت در این مسابقات معرفی کنند. در میان این کشورها، انگلیس نیز حضور داشت که پس از ممانعت از شرکت چلسی در فصل گذشته، این بار منچستریونایتد را به عنوان اولین نماینده خود به جام اروپا فرستاد. پیش از این، اتحادیه فوتبال انگلیس جام اروپا را به عنوان یک مزاحم ناخوانده برای برنامه‌های داخلی تیم‌های انگلیسی می‌دید، اما با افزایش محبوبیت این رقابت‌ها، تصمیم به مشارکت گرفت.

منچستریونایتد، معروف به شیاطین سرخ، در این دوره عملکردی درخشان از خود نشان داد و به مرحله نیمه‌نهایی رسید. آن‌ها در این مرحله با رئال مادرید، قهرمان فصل گذشته، روبرو شدند. بازی رفت در برنابئو با نتیجه 3-1 به سود رئال مادرید به پایان رسید. در بازی برگشت در اولدترافورد، منچستریونایتد با نتیجه 2-2 مساوی کرد. یکی از گل‌های رئال مادرید توسط ریموند کوپا، ستاره فرانسوی تیم، به ثمر رسید. با این حال، منچستریونایتد از حضور دو گلزن برتر خود، دنیس ویولت (با ۹ گل) و تامی تیلور (با ۸ گل)، بهره زیادی برد و توانست نام خود را به عنوان یکی از تیم‌های بزرگ اروپا مطرح کند.

در سویی دیگر، فیورنتینا ایتالیا با نتیجه 1-0 در برابر ستاره سرخ بلگراد به پیروزی رسید. تنها گل این بازی توسط مائوریلیو پرینی به ثمر رسید و فیورنتینا را به فینال رساند. فینال این دوره در سانتیاگو برنابئو، خانه رئال مادرید، برگزار شد. رئال مادرید به عنوان قهرمان فصل گذشته، این افتخار را داشت که میزبان فینال باشد.

فینال جنجالی، رئال مادرید در قله اروپا

فینال با تساوی 0-0 پیش می‌رفت تا اینکه در دقایق پایانی، یک پنالتی به نفع رئال مادرید اعلام شد. این تصمیم جنجالی بود، چرا که لئو هورن، داور هلندی، اعلام آفساید توسط کمک داور را نادیده گرفت. آلفردو دی استفانو از روی نقطه پنالتی گلزنی کرد و پاکو خنتو شش دقیقه بعد گل دوم را به ثمر رساند. با این نتیجه، رئال مادرید دومین جام اروپایی خود را به دست آورد و برتری خود را در فوتبال اروپا تثبیت کرد.

این فصل از جام اروپا نه‌تنها نشان‌دهنده رشد و گسترش این رقابت‌ها بود، بلکه حضور تیم‌های جدید و افزایش هیجان را نیز به همراه داشت. رئال مادرید با عملکردی استثنایی، خود را به عنوان قدرتمندترین تیم اروپا معرفی کرد و پایه‌های سلطه‌اش بر فوتبال قاره سبز را محکم‌تر نمود.

جام اروپا 58-1957

منچستر یونایند در واقعه مونیح 1957 1958

یکی از غم‌انگیزترین فجایع تاریخ فوتبال در فصل 58-1957 اتفاق افتاد: فاجعه مونیخ. این حادثه تلخ نه‌تنها زندگی بسیاری از بازیکنان جوان و بااستعداد منچستریونایتد را گرفت، بلکه دنیای فوتبال را در سوگ فرو برد. تیم جوان و هیجان‌انگیز منچستریونایتد، با میانگین سنی تنها 22 سال، اولین تیمی بود که موفق به کسب سه قهرمانی متوالی در لیگ انگلیس شده بود. آن‌ها در کنار رئال مادرید به عنوان یکی از مدعیان اصلی قهرمانی در جام اروپا شناخته می‌شدند. شیاطین سرخ در حال بازگشت از بازی تساوی 3-3 در بلگراد بودند که به آن‌ها اجازه داد تا به مرحله نیمه‌نهایی جام اروپا صعود کنند. اما در راه بازگشت، هواپیمای آن‌ها به دلیل برف سنگین و خطای خلبان در مونیخ سقوط کرد. این حادثه جان 23 نفر، از جمله 8 بازیکن منچستریونایتد را گرفت و دنیای فوتبال را در شوک و اندوه فرو برد.

پس از این فاجعه، سر مت بازبی، مربی منچستریونایتد، تصمیم گرفت به جای خرید بازیکنان جدید، تیمی متشکل از بازیکنان جوان و استعدادهای داخلی بسازد. این تصمیم، آغازی بر تأسیس آکادمی‌های فوتبال در اروپا بود و منچستریونایتد را به عنوان پیشگام این حرکت معرفی کرد. این رویکرد در نهایت منجر به موفقیت‌های بزرگ این تیم، از جمله قهرمانی در جام اروپا در سال 1968 شد.

قهرمانی در پی قهرمانی

در این فصل، اسپانیا بار دیگر با دو تیم در جام اروپا حضور یافت: رئال مادرید، قهرمان فصل گذشته جام اروپا و لیگ اسپانیا و سویا، نایب قهرمان لالیگا. رئال مادرید به عنوان مدافع عنوان قهرمانی وارد رقابت‌ها شد، در حالی که سویا اولین حضور خود در این مسابقات را تجربه می‌کرد. در دور مقدماتی، ویسموت آلمان پس از یک بازی پلی‌آف جنجالی مقابل گواردیا ورشو به دلیل قطع برق نورافکن‌ها، با پرتاب سکه به دور بعد صعود کرد. همچنین، منچستریونایتد و شامروک روورز از حق استراحت بین دو نیمه صرف‌نظر کردند تا بازی خود را قبل از تاریک شدن هوا به پایان برسانند.

در مرحله نیمه‌نهایی، رئال مادرید با واساس مجارستان روبرو شد، تیمی که آژاکس را در مرحله یک‌چهارم نهایی حذف کرده بود. از سوی دیگر، منچستریونایتد در مجموع با نتیجه 5-2 مغلوب آث میلان شد. فینال این دوره در ورزشگاه هیسل بروکسل بلژیک و در حضور 67 هزار تماشاگر برگزار شد. میلان در دقیقه 59 پیش‌افتاد، اما آلفردو دی استفانو 15 دقیقه بعد گل تساوی را برای رئال مادرید به ثمر رساند. دی استفانو با 10 گل، بهترین گلزن این دوره لقب گرفت. میلان دوباره در دقیقه 77 پیش‌افتاد، اما رئال تنها دو دقیقه بعد گل تساوی را زد و بازی را به وقت اضافه کشاند. در وقت اضافه، پاکو خنتو گل پیروزی را برای رئال مادرید به ثمر رساند و آن‌ها سومین قهرمانی متوالی خود در جام اروپا را جشن گرفتند.

این فصل از جام اروپا نه‌تنها نشان‌دهنده سلطه بی‌چون‌و‌چرای رئال مادرید در فوتبال اروپا بود، بلکه یادآور غم و اندوه ناشی از فاجعه مونیخ نیز هست. منچستریونایتد، با وجود از دست‌دادن ستاره‌هایش، راه بازسازی خود را آغاز کرد و در نهایت به یکی از بزرگ‌ترین تیم‌های تاریخ فوتبال تبدیل شد. رئال مادرید نیز با ادامه روند قهرمانی‌هایش، نام خود را به عنوان یکی از افسانه‌های فوتبال اروپا ثبت کرد.

دلیل رشد فوتبال در جای‌جای اروپا؛ 59-1958

فصل 59-1958 جام اروپا شاهد حضور بازیکنان جدید و تیم‌هایی بود که برای اولین بار در این رقابت‌ها شرکت می‌کردند. فنلاند برای اولین بار نماینده‌ای به جام اروپا فرستاد. المپیاکوس نیز قرار بود اولین تیم یونانی حاضر در این مسابقات باشد. اما این اتفاق نیفتاد، چرا که المپیاکوس پس از تساوی در بازی مقابل بشیکتاش ترکیه، به دلایل سیاسی از ادامه مسابقات انصراف داد. همچنین از بازی در استانبول خودداری کرد. این تصمیم باعث شد تا بشیکتاش به دور بعد صعود کند.

پس از فاجعه هوایی مونیخ در فصل گذشته، منچستریونایتد به عنوان نماینده انگلیس به جام اروپا دعوت نشد. این در حالی بود که اسپانیا برای سومین فصل متوالی با دو تیم در رقابت‌ها حضور داشت. رئال مادرید به عنوان قهرمان فصل گذشته جام اروپا و لیگ اسپانیا، و اتلتیکو مادرید به عنوان نایب قهرمان لالیگا، نمایندگان اسپانیا بودند. این فصل شاهد نتایج شگفت‌انگیزی نیز بود، از جمله پیروزی قاطع وینر اسپورت کلاب اتریشی بر یوونتوس ایتالیا با نتیجه مجموع 8-3 در دور مقدماتی.

به سوی اولین فینال تکراری تاریخ؟

در مرحله نیمه‌نهایی، ریمس فرانسه که یانگ بویز برن سوئیس را شکست داده بود، قرار بود به مصاف منچستریونایتد برود. اما به دلیل ممانعت اتحادیه فوتبال انگلیس (FA)، این بازی برگزار نشد و ریمس به فینال راه یافت. از سوی دیگر، رئال مادرید و اتلتیکو مادرید در یک نیمه‌نهایی پرتنش روبروی هم قرار گرفتند. پس از تساوی 2-2 در هر دو بازی رفت و برگشت، دو تیم در یک بازی پلی‌آف به مصاف هم رفتند که در نهایت رئال مادرید با نتیجه 2-1 پیروز شد و به فینال رسید.

فینال این فصل در Neckarstadion اشتوتگارت آلمان برگزار شد. برای اولین بار در تاریخ جام اروپا، فینال بین دو تیمی بود که پیش‌تر در سال 1956 مقابل هم بازی کرده بودند: رئال مادرید و ریمس. رئال مادرید با حضور ستاره‌هایی مانند آلفردو دی استفانو و ریموند کوپا (که دو سال قبل از ریمس به رئال پیوسته بود)، در مقابل ریمس با جاست فونتین، بهترین گلزن آن دوره جام اروپا با ۱۰ گل، قرار گرفت. فونتین که در طول مسابقات عملکرد درخشانی داشت، در فینال نتوانست گلی به ثمر برساند.

رئال مادرید در این بازی با گل‌های انریکه متئوس و دی استفانو، 2-0 پیش افتاد و در نهایت همین نتیجه را تا پایان بازی حفظ کرد. این پیروزی، چهارمین قهرمانی متوالی رئال مادرید در جام اروپا بود و سلطه بی‌چون‌و‌چرای آن‌ها در فوتبال اروپا را تثبیت کرد. رئال مادرید با این قهرمانی، نام خود را به عنوان یکی از بزرگ‌ترین تیم‌های تاریخ فوتبال اروپا ثبت کرد و فصل 59-1958 را به عنوان یکی از درخشان‌ترین دوره‌های خود به پایان رساند.

جام رئال مادرید

پس از این آن‌ها توانستند فصل 60-1959 را نیز با برتری قاطع 7-3 در برابر آینتراخت فرانکفورت، برای پنجمین فصل متوالی اولین قهرمان جام تازه تاسیس اروپا شوند. فرانس پوشکاش در این فصل توانست بالاتر از همه و با 12 گل، آقای گل این رقابت‌ها لقب بگیرد.

رئال مادرید اولین تیم با 5 قهرمانی جام اروپا

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!