بایگانی دسته‌ی: مقاله ها

گگن پرسینگ چیست؟

          حامد مهرنیک – گگن پرسینگ (GegenPressing) در واقع نسخه آلمانی پرس شدید از جلو است. درواقع کسانی که با اصطلاحات فوتبالی آشنا هستند از روی معادل این واژه معنی آن‌را می‌توانند درک کنند. پرس شدید از جلو یا پرس سریع سبکی از بازی است که سالیان زیادی است در فوتبال مدرن استفاده می‌شود. اما می‌توان ریشه آن را در خیلی سال‌های قبل هم پیدا کرد.

در آن زمان بخاطر محدود بودن تعداد تیم‌ها  و لیگ‌ها این سبک از بازی محبوب نشد، و حتی در برخی از دوره‌ها این روش کاملا منسوخ شد. اما امروزه این سبک از فوتبال میان بسیاری از مربیان سرشناس دنیا بسیار محبوب شده و ما تصمیم گرفتیم تا تاریخچه و چگونگی این سبک از بازی و همچنین خلق مجدد این سبک از بازی توسط بهترین مربیان دنیا رو بررسی کنیم.

پیشینه گگن پرسینگ

طرفداران عام فوتبال بر این باورند که این سبک توسط یورگن کلوپ، سرمربی آلمانی ابداع شده اما واقعیت داستان چیز دیگری است.

تیم ماینتس تحت سرمربیگری یورگن کلوپ در دهه ۲۰۰۰ میلادی شروع به استفاده از این سبک کرد و این مربی آلمانی، همین سبک فوتبال را به تیم بروسیا دورتموند برد و می‌توان گفت مسلما دوران مربیگری او در دورتموند‌، این سبک از فوتبال را مجددا برای عموم آشکار کرد. اما او خالق این سبک از فوتبال نبود.

او در واقع این سبک از فوتبال را با توجه به پتانسیل تیمش تغییر داد تا مناسب آن تیم شود.

اصل این سبک در دهه ۱۹۶۰ میلادی در فوتبال انگلیس پدیدار شد و سپس به فوتبال هلند و آلمان  هم گسترش یافت، جایی که تیم آژاکس هلند تحت سرمربیگری رینوس میشل، یک فوتبال با پرس بالا را با سبک توتال فوتبال هلند اجرا کرد.

تاثیر تیم میلان تحت سرمربیگری آریگو ساکی

          اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی ایده گگن پرسینگ به ایتالیا رسید و توسط آریگو ساکی منسجم‌تر شد. در آن زمان کار برای تیم های علاقه مند به بازی مالکانه سخت شده بود و تیم‌های ایتالیایی مشغول توسعه تاکتیک دفاع فشرده بودند و این سبک دفاع کردن، میانگین گل زده در هر بازی را به صورت چشم گیری به عدد ۱.۹ گل در هر بازی کاهش داده بود. واکنش تیم میلان با سرمربیگری آریگو ساکی به این مدل دفاع فشرده، یک پرس سنگین خصوصا در یک سوم دفاعی تیم حریف بود به نحوی که هر زمان توپ را از دست می‌دادند، بلافاصله تیم حریف را تحت فشار قرار می‌دادند.

ساکی متوجه شده بود اگر مالکیت توپ را با پرس در زمین حریف پس بگیرد، بهترین راه برای خلق موقعیت گل است زیرا این پرس را پیش از آنکه تیم حریف زمان برای ریکاوری داشته باشد انجام می‌دادند.

از آن زمان به بعد بسیاری از سرمربی‌های فوتبال تلاش کردند این سیستم را به شیوه خود تغییر دهند که می‌توان به لایپزیش تحت رهبری رالف راگنیک، دورتموند و لیورپول با سرمربیگری یورگن کلوپ و همچنین یولیان ناگلزمن در تیم های هافنهایم و لایپزیش اشاره کرد.

گگن پرسینگ، تیکی تاکا و توتال فوتبال

حالا باید تفاوت گگن پرسینگ و پرس کردن را بدانید، دانستن این موضوع یه شما کمک می‌کند تا تفاوت تیم هایی که سبک تیکی تاکا و توتال فوتبال بازی میکنند را از گگن پرسینگ تشخیص دهید. هر دو آنها در فاز دفاعی بسیار شبیه به هم هستند.

قسمت مهم و حیاتی برای موفقیت در این سه سبک زیر پرس کردن است:

  • توتال فوتبال
  • تیکی تاکا
  • گگن پرسینگ

پرس کردن در این قسمت اشاره به این نکته دارد اگر بازیکنی توپ را از دست داد بازیکنان هم تیمی بالافاصله تلاش می‌کنند تا مالکیت توپ را از آن خود کنند. زیرا باریکنان حریف درست پس از به دست آوردن مالکیت توپ در حالی که سعی در پایه ریزی حرکت بعدی خود دارند بسیار آسیب پذیر هستند.

در همان لحظه مهاجمان می‌توانند با محاصره مدافعان حریف، توپ را باز پس گیری کنند. تفاوت این سه سبک در چگونگی بازی سازی و فاز تهاجمی هست.

الف. تیکی تاکا

سیستم این سبک از بازی بر پایه صبر و حوصله بنا شده، تعداد پاس های زیاد و حرکت آرام آرام به سمت جلو و برهم زدن تمرکز حریف از ارکان مهم تیکی تاکا است.

ب. توتال فوتبال

این سیستم نیز بر اساس صبوری بنا شده اما بر خلاف تیکی تاکا که تمرکز آن بر حرکت توپ است در توتال فوتبال تمرکز بر حرکت بازیکنان است.

ج. گگن پرسینگ

برخلاف دو سبک قبلی که پرس کردن بخشی از تاکتیک بازی بود، در گگن پرسینگ کل سیستم بر پایه پرس کردن بنا شده است.

در گگن پرسینگ تیم بسیار بالا بازی میکند و وقتی مالک توپ می‌شود بازیکنان می‌بایست ضرب آهنگ بازی را بالا نگه دارند  تا سد دفاعی حریف را بشکنند و موقعیت گل ایجاد کنند. بازیکنان باید این کار را پیش از آنکه تیم حریف آرایش دفاعی خود را منظم کند انجام دهند.

گگن پرسینگ چگونه کار میکند؟

“گگن پرسینگ این امکان را به شما میدهد تا پس از باز پس گیری توپ، در نزدیک ترین نقطه به دروازه حریف باشید. تنها یک پاس برای خلق یک موقعیت عالی کافی است. هیچ بازیکن بازیسازی به خوبی گگن پرسینگ نمی‌تواند برای شما خلق موقعیت کند.”

این‌ها جملات بورگن کلوپ درباره گگن پرسینگ است. و کاملا می‌توان میزان علاقه وی به این سبک را درک کرد. همچنین این جملات، ساده ترین روش برای پاسخ به سوال گگن پرسینگ چگونه کار میکند هستند.

در ادامه به بررسی لیورپول یورگن کلوپ در لیگ برتر انگلستان میپردازیم.

گگن پرسینگ یورگن کلوپ

گگن پرسینگ توسط یورگن کلوپ

درحال حاضر لیورپول با سه مهاجم بازی می‌کند که دو نفر از آنان را وینگرها تشکیل می‌دهند: محمد صلاح و سادیو مانه که به عنوان مهاجم وسط هم ایفای نقش میکنند  این بدین معنی است که می‌توان آنها را در محوطه ۱۸ قدم نیز مشاهده کرد. فضا‌های کناری که پس از اضافه شدن وینگر ها به باکس حریف خالی می‌شود، توسط فول بک ها پر می‌شود تا فشار حمله را چند برابر کنند. در همین لحظه هافبک‌ها نیز محل خالی فول بک هارا پر می‌کنند تا مانع از ضد حمله تیم حریف شوند.

این یعنی تیم حداقل پنج بازیکن در یک سوم هجومی دارد و این برتری عددی، این اجازه را به تیم می‌دهد که پس از از دست دادن توپ، بتوانند بیشترین فشار را برای باز پس گیری توپ داشته باشند.

در سیستم گگن پرسینگ این تعدد نفرات برای ساخت مثلث‌های مختلف جهت پرس کردن، تحت فشار قرار دادن حریف و همچنین کم کردن گزینه‌های پاس برای بازیکن صاحب توپ است تا بازیکن را مجبور به اشتباه کنند.

وقتی بازیکن حریف اشتباه کرد، مزیت این برتری عددی مجدد آشکار می‌شود زیرا سد دفاعی حریف را می‌شکند و می‌توان به دروازه حریف با سرعت و اثربخشی بسیار زیادی حمله کرد. با این سیستم کلوپ، تیم در اکثر مواقع در مناطق کم ریسک اقدام به پرس حریف می@کند.

بعنوان مثال پرس در یک سوم هجومی یک پرس با ریسک پایین است زیرا اگر پرس شکست بخورد بازیکنان زمان لازم برای ریکاوری و تشکیل آرایش دفاعی را دارند بدون آنکه به حریف فرصت ضد حمله بدهند. اما پرس در مناطق پر ریسک به طور مثال در یک سوم دفاعی، به گونه ای است که اگر پرس شکست بخورد، احتمال خلق موقعیت گلزنی برای تیم حریف بسیار بالا می‌رود.

تیم‌های موفق با سبک گگن پرسینگ

نزدیک‌ترین گزینه‌هایی که از سیستم گگن پرسینگ استفاده میکنند و می‌توان به آنها اشاره کرد این سه تیم هستند:

شماره یک – لیورپول

موفق ترین تیم سال‌های اخیر که از گگن پرسینگ استفاده می‌کند لیورپول یورگن کلوپ است. تیم او با این سیستم به موفقیت‌های زیادی دست یافت. وقتی که مربی آلمانی به این باشگاه پیوست، تیم در رده‌های میانی جدول به سر می‌برد. چند سال بعد آنها سه بار به فینال لیگ قهرمانان صعود کردند و یک بار از آن‌ها را پیروز شدند. آن‌ها همچنین عنوان قهرمانی لیگ را کسب کردند. سوپر کاپ اروپا و همچنین جام باشگاه های جهان.

شماره دو – بروسیا دورتموند

این هم یک مثال دیگر از گگن پرسنیگ موفق به سرمربیگری یورگن کلوپ. مشابه دوران حضورش در لیورپول، در لیگی که کاملا تحت سلطه بایرن مونیخ است او شانس زیادی نداشت، با این وجود او توانست دبل قهرمانی لیگ را با گگن پرسینگ بدست بیاورد و به طور کاملا دردناکی دستش از رسیدن به جام در لیگ قهرمانان اروپا در بازی فینال کوتاه ماند.

شماره سه – بایرن مونیخ

کسب جام قهرمانی در لیگ آلمان برای بایرن مونیح موفقیت بزرگی محسوب نمیشود، اما کسب سه گانه با یوپ هاینکس این دوره را برای این تیم به یادماندنی کرد.

در فصل ۲۰۱۲/۲۰۱۳ بایرن مونیخ یوپ هاینکس توانست با سیستم گگن پرسینگ به عناوینی همچون قهرمانی بوندسلیگا، لیگ قهرمانان اروپا، سوپرکاپ آلمان، و جرمن کاپ دست یابد.

آنها توانستند از ۵۴ بازی آن فصل، ۴۶ بازی را با پیروزی پشت سر بگذارند.

گگن پرسینگ، عضو جدایی ناپذیر آینده فوتبال

نسبت دادن گگن پرسینگ به یک فرد خاص بسیار دشوار است. تقریبا می‌توان با خیالی آسوده گفت تکامل پرس کردن باعث ظهور این سبک از بازی شده است اما تغییرات زیادی توسط مربیان مختلف بر این سبک اعمال شده است و بنظر می‌رسد یک سبک منحصر به فرد از گگن پرسینگ وجود ندارد.

اگر یک جمله را بخواهیم قاطعانه در باره گگن پرسینگ بگوییم، این است که تا هرجا که تاکتیک های مدرن فوتبال پیشرفت کنند، گگن پرسینگ یکی از کلیدی‌ترین ارکانشان خواهد ماند.

منبع:

https://www.soccercoachingpro.com/gegenpressing

فوتبال زنان؛ همان آش و همان کاسه

فوتبال زنان

نویسنده: افسون حضرتی

فوتبال زنان همان سوژه داغ همیشگی برای خودنمایی مسئولان فدراسیون فوتبال است. همان فرصتی برای به صحنه آمدن مدیران فوتبالی و نمایش مدیریتی که می خواهند موفقیت‌های زنان را به نام خود تمام کنند. داستانی با سناریوی همیشگی. سریالی تکراری که گاه بعضی از هنرپیشه‌ها و عوامل آن عوض می شوند ولی تغییری در ماهیت آن رخ نمی دهد.

صعود
صعود تیم زنان فوتبال ایران به جام ملت‌های آسیا

صعود تاریخی یا موج هیجانات زودگذر؟

اگر فوتبال زنان ایران را به مثابه یک کلیت نگاه کنیم از چند بخش تشکیل شده است. پرده اول: صعود تیم ملی فوتبال زنان به جام ملت‌های آسیا. ابتدا حضور در یک تورنمنت دوستانه و کسب حداقل دو شکست و یک تساوی.

واکنش مدیران فدراسیون فوتبال: چیزی از ارزش‌های زنان ما کم نمی شود. واکنش مربیان تیم: مصدوم داشتیم، بدون بازی تدارکاتی پا به تورنمت گذاشته بودیم، بعضی از بچه‌ها اولین بار بود که در یک میدان رسمی بازی می کردند، تجربه نداشتیم ولی درس‌های زیادی یاد گرفتیم. واکنش رسانه‌ها: تاسف و افسوس و نقدی بی زهر و کمرنگی به مسئولان فدراسیون فوتبال که نه سیخ بسوزد نه کباب.

پرده دوم: مسابقات انتخابی برای صعود به جام ملت‌های آسیا. برحسب یک اتفاق و شانسی صعود می کنیم. واکنش مسئولان فدراسیون فوتبال: شیرزنان ایران یک بار دیگر نشان دادند که لیاقت داشتن بهترین‌ها را دارند، آن‌ها نشان دادند که می توان از غیرممکن، ممکن ساخت. واکنش مربیان تیم: به لطف خدا و همت بچه‌ها توانستیم رقبایی که سال‌ها سابقه حضور در میادین بین المللی را دارند از پیش بر داریم. هدف ما رسیدن به جمع چهار تیم برتر آسیاست.

این بازیکنان فعل خواستن را صرف کردند و با استعداد و توانمندی که دارند برای اولین بار در تاریخ ورزش زنان حماسه ای به یادماندنی خلق کردند. واکنش رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها: در حد یک خبر بسیار ساده، صفحات اینستاگرام و استوری تا چند روز، نشان دادن 15 ثانیه از مسابقه فوتبال زنان و تبریک‌های متفاوت با ادبیات متفاوت به دختران آریایی ایران زمین، روزنامه‌ها: مصاحبه تلفنی با بازیکنان با آبکی ترین سوالات ممکن و در نهایت تبریک کنفدراسیون فوتبال آسیا با یک طرح گرافیکی که در صفحه توئیتر یا اینستاگرامش منتشر می‌کند.

بعد از فروکش کردن این موج هیجانی چه اتفاقی می‌افتد؟ فوتبال زنان به امان خدا رها می شود نه خبری از اردوی تدارکاتی است نه بازی‌های دوستانه. روزها می گذرند هیچ کدام از مسئولان فدراسیون فوتبال حتی به یاد ندارند که زنان هم فوتبال بازی می‌کنند. تمام توجه و هم و غم فدراسیون نشینان همچنان روی مدار فوتبال مردان و حاشیه‌های پوچ آن می‌چرخد.

لباس
رونمایی پر حاشیه از لباس تیم ملی زنان ایران

تبلیغات رسانه‌ای بی‌سابقه

پرده بعدی قبل از مسابقات است. راه اندازی یک جریان قوی رسانه ای برای تبلیغ و نمایش اهمیت به زنان. جشن خداحافظی برای تیم ملی فوتبال با پخش سرودهای حماسی، دعوت از پیشکسوتان فوتبال مردان بدون در نظر گرفتن پیشکسوتان ورزش زنان، پهن کردن سفره ای عریض و طویل، خنده و شوخی، سرودخوانی دسته جمعی همراه با خواننده وطنی و ترانه های ژانر وطنی اش، گرفتن بیش از هزاران عکس و سلفی و لایو اینستاگرام، دعوت از رسانه‌هایی که تا به امروز حتی یک کلمه در نقد فدراسیون فوتبال ننوشته‌اند و چه بهتر که آن‌ها در مراسم خداحافظی تیم ملی فوتبال زنان باشند چون زرق و برق مراسم تصنعی اهمیت به فوتبال زنان به چشم و قلم آنها بیشتر می‌آید تا منتقدان. رونمایی از لباس تیم ملی که حتما انتقادات وسیعی هم به همراه دارد ولی باز هم کاربران شبکه‌های اجتماعی همچون سد محکمی سعی می کنند که نقدی محکم تر و اپوزیوسیون گونه ارائه دهند.

واکنش مسئولان فدراسیون مثل همیشه با این جملات همراه است که انشاالله به مرحله بعدی صعود می کنیم، زنان ما توانمندی های بسیاری دارند که در تمام عرصه‌ها آن را نشان داده اند، مربیان تیم ملی خیلی کم و کمرنگ به نداشتن امکانات و اردوی تدارکاتی و بازی‌های دوستانه اشاره می کنند ولی امید دارند که معجزه هم همراه تیم به تورنمنت اعزام شود به هر حال حیف است یک نمایش رسانه ای را با بیان مشکلات به کام مسئولان فدراسیون فوتبال تلخ کنند.

واکنش مردان فوتبالیست هم استوری عکس مراسم بدرقه و آرزوی موفقیت است. یکی دو رسانه کم رونق مرتبط به ورزش زنان هم سعی می کنند لینک های پخش بازی‌ها را از شبکه‌های مختلف تلویزیونی کشورهای خارجی پیدا کنند تا علاقمندان به فوتبال زنان بتوانند بازی‌هایی را که تلویزیون باید نشان دهد ولی خودش را ملزم به باید نمی‌داند، ببینند. همه بازیکنان هم خوشحال هستند و فکر می‌کنند همین که تکنیک دارند یعنی کلید مشکل‌گشا در جیبشان است.

باخت به چین
باخت سنگین تیم ملی زنان ایران به چین

پایان فوتبال زنان تا اطلاع ثانوی!

شروع رقابت اصلی اولین مسابقه تیم ملی فوتبال زنان در جام ملتهای آسیا برابر هند میزبان بازیها با تساوی به پایان می‌رسد. برای جماعت اهل هیاهو بهترین فرصت برای پر کردن صفحات مجازی است. بازی دوم برابر چین است. کشور دوست و برادر با قدرت و اقتدار میزبانی رقابتهای ورزشی دنیا را یکی پس از دیگری از آن خود می‌کند، چون به خوبی فهمیده‌اند که ورزش بهترین منبع درآمدزایی است. یک شکست قابل پیش بینی ولی نه با این نتیجه. هفت بر صفر. القای رسانه ای می‌گوید که با داشتن یک امتیاز برابر هند هنوز شانس داریم. از همان شانس‌هایی که روی کاغذ با استفاده از احتمالات، خودمان را امیدوار نگه می‌داریم.

مسئولان فدراسیون حرفی نمی‌زنند. چون حرفی ندارند بزنند. کار آن‌ها برگزاری یک «شو» بود که انجام دادند. مربیان معتقدند که انتظاراتشان برآورده نشده ولی با دعای خیر مردم اگر برابر چین تایپه برنده شوند و در گروه‌های دیگر هم همه به نفع فوتبال زنان ایران بازی کنند، حماسه دوم هم رقم می‌خورد. خبر می‌رسد که کرونا به اردوی تیم ملی فوتبال زنان هند حمله کرده و طبق مقررات از گردونه رقابتها خارج شده‌اند. یعنی همان یک امتیاز هم پرید. بازی سوم با چین تایپه است. دو روز از صعود تیم ملی فوتبال مردان به رقابت‌های جام جهانی گذشته و کسی خدا را بنده نیست. از تیم ملی فوتبال زنان چه خبر؟ تقریبا هیچ.

روز بازی باز هم گزارشگران و مجریان رادیو از شنوندگان عزیز می‌خواهند که با انرژی مثبتی که می‌فرستند کمک کنند تا چین تایپه را شکست دهیم و همچنان با همان موج انرژی مثبت تیم های دیگر را هم وادار کنیم که به نفع ما بازی کنند. نیم ساعت از بازی گذشته، تیم سه بر صفر عقب است و گزارشگر رادیو که عمری یاد گرفته فقط بذر امید کاذب بکارد، اصرار دارد که هنوز فرصت برای جبران هست. او از قدرت تیم چین تایپه تعریف می‌کند که صاحب چندین عنوان ارزشمند آسیایی است و اردو‌های خوبی برگزار کرده و با قدرت به این رقابت‌ها آمده. یعنی شنونده محترم بدان که هوا حسابی پس است.

او از رقیب تعریف می کند ولی هرگز از یاد نمی‌برد که به دلاوری و غیرت و همت و از جان مایه گذشتن و استعداد و توانمندی بازیکنان خودمان هم اشاره کند. ما که بازی را نمی‌بینیم ولی به نظر می‌رسد که تیم فوتبال زنان کشورمان هیچ برنامه ای ندارد و حداقل تلاشش این است که کمتر گل بخورد. ولی فوتبال هم اصل و اصول دارد. یک شکست پنج بر صفر که خبرگزاری‌ها سعی می‌کنند خودشان را از این نتیجه شگفت‌زده نشان بدهند. در نشست خبری بعد از مسابقه همان داستان همیشگی. همان کلیتی که بر فوتبال ما حاکم است. مربیان می‌گویند که انتظارات ما برآورده نشد، تیم ما جوان است ولی آینده از آن ماست، ما تیم کم تجربه ای بودیم ولی امیدواریم با حمایت‌هایی که در آینده می‌شویم در ادامه مسیر پله‌های ترقی را طی کنیم.

فوتبال زنان همین جا تمام می‌شود. تا دوباره نزدیک یک تورنمنت مهم همه به خوش و خروش بیفتند و سناریو از اول تکرار شود.

مرور نیم فصل اول منچستر یونایتد ۲۰۲۱/۲۰۲۲

مرور نیم فصل منچستر یونایتد
مرور نیم فصل منچستر یونایتد

نویسنده: نوید سعیدی فر

تابستان رویایی در تئاتر رویاها

منچستریونایتد و اوله گونار سولشایر فصل گذشته را در رتبه دوم به پایان رساندند. او به دومین مربی در دوران پسافرگوسن تبدیل شد که توانست با شیاطین سرخ به مقام نایب‌قهرمانی لیگ برتر انگلستان برسد. گرچه تیم سولشایر به جز یک مقطع کوتاه از مدعیان قهرمانی نبود، اما همین عنوان نایب‌قهرمانی و رسیدن به فینال لیگ اروپا هواداران یونایتد را امیدوار کرد که شاید اضافه شدن دو یا سه بازیکن جدید در پنجره نقل و انتقالاتی تابستان آن‌ها بتوانند بالاخره بعد از سال‌ها به کورس قهرمانی لیگ بازگردند.

شاید خوشبین‌ترین هوادار قرمزپوشان شهر منچستر هم تصور نمی‌کرد که در ایام کرونا، دو ستاره و یک فوق‌ستاره را جذب کنند. رافائل واران، مدافعی که هواداران منچستر سال‌ها حسرتش را می‌کشیدند با قراردادی معقول به این تیم پیوست. جیدون سانچو بالاخره پس از دو سال کش و قوس فراوان به ترکیب سولشایرر اضافه شد و در نهایت رویای چندین ساله یونایتدی ها به حقیقت بدل شد. کریستیانو رونالدو، یکی از بهترین بازیکنان دو دهه اخیر فوتبال اروپا با مبلغی ناچیز به تیم حالا ترمیم شده انگلیسی برگشت تا هواداران یونایتد به چیزی جز قهرمانی در فصل پیش‌رو رضایت ندهند.

رونالدو

بازگشت رونالدو به منچستر یونایتد

شروع فصل و نقاط عطف یونایتد بی‌ثبات

شاگردان اوله در اولین بازی فصل با نتیجه قاطعانه پنج بر یک لیدز را شکست دادند تا هواداران یونایتد خیلی زود شروع به رویاپردازی کنند. هرچند نقاط ضعف این تیم خیلی زود در هفته دوم برای کارشناسان فوتبال روشن شد؛ زمانی که آن‌ها از پس ساوتهمپتونی که با پرس و قدرت فیزیکی بالا بازی می‌کرد بر نیامدند و به یک امتیاز رضایت دادند. در هفته‌های بعدی یونایتد توانست سه امتیاز بازی‌ها را به دست آورد اما عملکرد این تیم نقاط ضعف بزرگی را در معرض نمایش قرار داد. این نقاط ضعف تکراری برخی هواداران منچستریونایتد را نگران کرد.

بازگشت رونالدو به تئاتر رویاها روزی رویایی را برای هواداران یونایتد ساخت، اما همین روز رویایی کار را برای ادامه فصل سخت‌تر کرد؛ یک برتری پر گل برای شیاطین سرخ مقابل نیوکاسل و این نقطه اوج هیجان و انتظارات از تیم سولشایر بود. او هیچگاه همچین فشاری را برای نتیجه گرفتن بر روی خود احساس نکرده بود. برخلاف گذشته، اکنون او باید تک تک بازی ها را با پیروزی پشت هم می گذاشت اما درست در بازی بعدی، در اولین بازی لیگ قهرمانان اروپا شاگردان سولشایر سه امتیاز مهم را در برابر یانگ بویز سوئیس از دست دادند. شاید بتوان گفت بازی برابر یانگ بویز یک نقطه عطف در فصل منچستریونایتد قلمداد می‌شود؛ زیرا پس از این بازی دیگر به ندرت شاهد عملکردی خوب از شاگردان ذخیره طلایی فرگوسن بودیم.

ضعف در خط هافبک این تیم بسیار ملموس بود. هیچ یک از هافبک های یونایتد در کیفیت بالایی بازی نمی‌کردند و توپ‌گیری و حفظ توپ به شدت دچار مشکل شد. اما این تمام ضعف‌های یونایتد نبود؛ به این دلیل که هرگاه تحت فشار قرار می‌گرفتند به مشکل بر می‌خوردند. این مشکلات تاکتیکی و بعضا تکنیکی هر بازی در حال تکرار بود و نگرانی هواداران یونایتد رفته رفته بیشتر می‌شد. مربی نروژی که همیشه در سخت ترین شرایط و دشوار ترین موقعیت ها راه حلی پیدا می کرد و سربلند از مشکلات خارج می‌شد این بار به سدی برخورد کرد که شکستنش کار آسانی نبود.

یانگ بویز

باخت منچستر یونایتد به یانگ بویز سوئیس و آغاز روند بد برای اوله

ستاره‌های ناکارآمد، ترکیب آشفته و مربی منفعل

یونایتد بازی‌ها را تقریبا با ترکیب ثابت و اکثرا با زوج مک‌تامینی و فرد در مرکز میدان شروع می‌کرد و این را می‌توان نقطه آغاز انتقادات از سرمربی نروژی تلقی کرد. هواداران یونایتد از انفعال مربی خود خسته شده بودند و نتایج اصلا در حد و اندازه‌های تیمی که می‌خواهد برای قهرمانی بجنگد نبود. رافائل واران مدافعی که این فصل به یونایتد اضافه شده بود اکثر بازی‌ها را به دلیل مصدومیت از دست داد و از طرفی دیگر جیدون سانچو خرید گران قیمت اوله، به هیچ عنوان انتظار هواداران منچستر یونایتد را براورده نکرد.

آرون ون‌بیساکا که در تابستان با مشکلاتی مواجه شده بود عملکرد باثباتی نداشت و لوک شاو، یکی از بهترین مدافعان کناری فصل گذشته فوتبال اروپا، به همان لوک شاو قبل از اوجش تبدیل شده بود. هری مگوایر هیچ شباهتی به مدافعی که می‌شناختیم نداشت و عملکرد فردی و گروهی یونایتد با تصوراتی که هواداران داشتند هم‌خوانی نداشت.

باخت لیورپول

باخت سنگین یونایتد به لیورپول

شب کابوس‌وار اولدترافورد

اما با وجود تمامی ضعف‌ها و مشکلات، اکثریت هواداران منچستریونایتد همچنان از اوله گونار سولشایر، زننده گل قهرمانی منچستریونایتد در فینال ۹۹، حمایت می‌کردند. این حمایت اما در شکست چهار بر دو خارج از خانه مقابل لسترسیتی تا حدودی شکسته شد. اندک هواداری مانده بود که به آینده این تیم با مربی نروژی و شاگرد سابق سرالکس فرگوسن امیدوار باشد. در بازی بعدی منچستریونایتد در چمپیونز لیگ به مصاف آتالانتا رفت. در حالی که نیمه اول با برتری دو بر صفر به سود این تیم ایتالیایی به پایان رسید، شیاطین سرخ توانستند با یک کامبک رویایی بازی را برگردانند و نشان دهند که همچنان رگه هایی از روحیه پیروزی در این تیم وجود دارد.

بازی بعد اما آن‌ها با سد بزرگ مواجه شدند؛ شاید بزرگ‌ترین چالش یونایتد در این فصل. آن‌ها در الدترافورد به مصاف لیورپول رقیب سنتی خود رفتند و در کمال شگفتی با نتیجه پنج بر صفر از مهم‌ترین رقیب خود شکست خوردند. از نظر بسیاری از هواداران، این شکست نقطه پایان اوله در منچستریونایتد تلقی می شد اما مدیران این تیم چنین اعتقادی نداشتند. در حالی که مربی‌های بزرگ و نامداری منتظر پیشنهاد تاجرین آمریکایی بودند، منچستریونایتد با ترکیبی متفاوت و دفاعی سه نفره به مصاف تاتنهام، تیم بحران‌زده نونو اسپریتو رفت و توانست این تیم را در لندن شکست دهد. این نتیجه اخراج مربی تاتنهام را رقم زد. مسئولان تاتنهام خیلی زود به سراغ آنتونیو کنته، اصلی‌ترین کاندیدای جایگزینی سولشایر رفتند و با پیوستن این مربی ایتالیایی به اسپرز، پرونده اخراج سولشایر تا حدودی بسته شد.

کنته

پیوستن آنتونیو کنته به تاتنهام و ابقای اوله

مشت آخر از پپ و رانیری

اما حتی برتری با سه گل برابر تاتنهام هم نتوانست ورق را برای یونایتد برگرداند. آن ها پس از یک تساوی ناامید کننده با گل دقایق پایانی رونالدو برابر آتالانتا به مصاف منچسترسیتی رفتند و با عملکردی تحقیرآمیز دربی منچستر را نیز بدون به ثمر رساندن گلی به پایان رساندند. شاگردان گواردیولا با عملکردی مسلط و قاطعانه سه امتیاز را در الدترافورد به دست آوردند، سه امتیازی که شاید بتوان آن را راحت‌ترین سه امتیاز این فصل منچسترسیتی نامید.

پس از شکست در برابر منچسترسیتی دیگر اندک هوادار سرخ‌پوشی در منچستر مانده بود که همچنان به مربی دوست‌داشتنی و کم‌حاشیه ایمان داشته باشد. اما حتی شکست در دربی هم باعث اخراج او نشد. تیم به تعطیلات ملی رفت و امیدهایی وجود داشت که پس از از سرگیری بازی‌ها یونایتد با روحیه و سیستمی جدید بتواند مسیر درست خود را پیدا کند اما آ‌ن‌ها در اولین بازی پس از فیفادی در نتیجه‌ای عجیب و باورنکردنی با دریافت چهار گل از واتفورد کلودیو رانیری، یکی از اصلی‌ترین شانس‌های سقوط این فصل لیگ شکست خوردند.

این پایان حدود سه سال حضور اوله گونار سولشایر در منچستریونایتد بود. او از این تیم جدا شد و مایکل کریک، دستیار او به عنوان مربی موقت سکان هدایت تیم را در دست گرفت. کریک توانست با 2 پیروزی برابر ویارئال و آرسنال و تساوی ارزشمند برابر چلسی یادگار خوبی از خود به جای بگذارد تا اینکه در نهایت تکلیف نیمکت شیاطین سرخ مشخص شد.

رانگنیک

آینده یونایتد در دستان رانگنیک

شروعی دوباره، به امید خانه‌تکانی اساسی

رالف رانگنیک، تئوریسین آلمانی به عنوان سرمربی منچستریونایتد انتخاب شد با این برنامه که در انتهای فصل سرمربی جدیدی مشخص شود و او به سمتی مدیریتی برسد. هیجان و امید به الدترافورد برگشت زیرا هواداران منچستریونایتد بالاخره احساس کردند که مدیران این باشگاه تصمیمی منطقی و بلندمدت را اتخاذ کرده و شاید رالف رانگنیک همان شخصی باشد که بتواند با برنامه‌ریزی درست، سبکی تهاجمی و نگاهی بلندمدت با تکیه بر بازیکنان جوان میراث سرالکس فرگوسن را بازیابی کند.

رانگنیک از ابتدای کار در یونایتد، با تغییر رویه تمرین ها سعی کرده در یونایتد انقلابی تاکتیکی ایجاد کند که این روند با سرعت کندی پیش می‌رود و این مربی از ابتدا توسط رسانه‌ها و کارشناسان مورد هجمه است. باید دید آیا در انتهای فصل یونایتد موفق به کسب سهمیه چمپیونزلیگ خواهد شد یا روند بازسازی تیم با تاخیر مواجه خواهد شد.

آیا گلیزر ها از اشتباهات خود عبرت گرفته اند؟

در نهایت آیا یونایتد درمان می‌شود؟

مرور نیم فصل اول یوونتوس ۲۰۲۱/۲۰۲۲

مرور نیم فصل یوونتوس
الگری

نویسنده: یاسین معصومی

مکس الگری برمی‌گردد

سومین حذف متوالی در مرحله یک هشتم لیگ قهرمانان اروپا، کسب سهمیه با اعمال شاقه، ضربه شدید کرونا، داستان ناتمام سوپرلیگ و پایان یافتن سلطه‌ی نه ساله بر سری آ، دلایل و علائمی بود که آنیلی بالاخره باید می‌پذیرفت که سه سال در فکر و خیال اشتباهی سیر کرده و زمان برگشت به عقب فرا رسیده‌ست. ماسیمیلیانو الگری با رد کردن پیشنهاد فلورنتینو پرز برای هدایت رئال مادرید، راهی تورین شد تا تیم به ظاهر هجومی ساری و پیرلو رو بازسازی بکنه!

با برگشت الگری، شایعات عجیب و غریبی حول محور یوونتوس شنیده می‌شد. از نارضایتی رونالدو تا پیشنهادات باشگاه های انگلیسی برای جذب دلیخت، دیبالا و کیه‌زا، که در همین بین برای جذب هافبک مدنظر الگری، باید با ساسولو مذاکره می‌شد. سران ساسولو که هیچ جوره برای جدایی مانوئل لوکاتلی راضی نمی‌شدن و برای انتقال، مبلغ ۳۵ میلیون یورو رو درخواست داشتند که البته با زحمات فراوان، آندره آنیلی برای پرداخت این مبِلغ رضایت داد و این هافبک به تورین اومد.

لوکاتلی

پیوستن لوکاتلی به یوونتوس

شکسته شدن عصای بانوی پیر

وقتی توی اولین بازی فصل برابر اودینزه نیمکت نشین شده بود، همچنان برای موندن  تو آلیانز مصمم بود. اشتباهات شزنی، پیروزی نیمه اول رو به تساوی تبدیل کرده بود و همه دنبال سوپرمن روی نیمکت یووه می‌گشتن. نیم ساعت زمان برای تغییر نتیجه حک شده روی اسکوربرد زمان بود. دقیقه ۹۴ روی ارسال کیه‌زا دروازه اودینزه باز شد، لباسش رو از تن درآورد و با خوشحالی گل خاص خودش تو گوشه زمین، حلقه شادی یووه رو دوباره برپا کرد؛ اولین سه امتیاز فصل توسط کسی به دست می‌اومد که همه رسانه های ایتالیا با اشتباه تاکتیکی ازش نام می‌بردن. همون لحظه VAR با آفساید گرفتن گل رونالدو، آخرین قاب کریس و بانوی پیر رو ثبت کرد.

درست فردای بازی با اودینزه وقتی الگری خبر های جدایی رونالدو رو تکذیب می‌کرد، ژرژ مندس، مدیربرنامه های رونالدو تو شهر منچستر بدنبال تیم جدید ابرقهرمان می‌گشت. سیتی و پپ بدشون نمی‌اومد تا از به جای پرداخت مبلغ گزاف برای هری کین، رونالدو رو به صورت رایگان جذب کنن اما تماس فرگوسن سناریوی انتقال رو عوض کرد. برای یوونتوس فرقی نمی‌کرد کریستیانو سیتی بره یا یونایتد؛ اون‌ها وقتی برای جذب مهاجم جدید نداشتن.

البته یوونتوس شاید فقط از دست دادن رونالدو متضرر نشده بود؛ بلکه دیگه مدیری با درایت فابیو پاراتیچی نبود که بتونه در کمترین مدت زمان جایگزین شماره هفت پرتغالی رو پیدا کنه و از روی اجبار مویزه کین، مهاجم اسبق بیانکونری دوباره به خونه برگشت.

مصائب بزرگ الگری

الگری که در آخرین دوران حضورش روی نیمکت یووه، با کیلینی و بونوچی روابط چندان خوبی نداشت، برای حل مشکلات خط دفاع باید به دو رکن اصلی قهرمان یورو ۲۰۲۱ پناه می‌برد. شزنی با اشتباهات مرگبارش هر هفته زخم جدیدی به تیم می‌زد، مشکلات متعدد در مرکز زمین با هافبک های بی هنر، احتمال تمدید نشدن قرارداد شاهزاده آرژانتینی همیشه مصدوم، کیه‌زا و مشتریان انگلیسی‌اش و موراتای بی‎دقت در ضربات آخر، مشکلات بزرگی بودند که الگری و دستیارهاش برای حل کردن هر کدوم مدت زمان زیادی می‌خواستن.

چهار هفته از شروع لیگ گذشته بود و یووه در انتهای جدول بود. چهار بازی، دو شکست، دو تساوی، چهار گل زده و شش گل خورده نمایش دهنده تیمی بود که هنوز داره تقاص اخراج بی‌دلیل ساری و پذیرفتن ریسک حضور پیرلو رو پس می‌ده. برد های الگری‌وار با برگشت فرم شزنی شروع شد، بعد از گذرگاه اول فصل و برد برابر مدافع عنوان قهرمانی اروپا، صداهایی از برگشت یووه کم کم به گوش می‌رسید تا این که رقیب سنتی همراه با اینزاگی سراغ یوونتوس اومد و تساوی ۱ – ۱ برای افت مجدد کافی بود.

بعد از اون یووه تو خونه خودش  برای اولین بار مغلوب ساسولو شد و بعد هم در برابر ورونای ایگور تودور( دستیار سابق پیرلو) شکست خورد. یوونتوس تبدیل به تیمی سینوسی شده بود. عملکرد فاجعه‌وار آدرین ربیو و الکس ساندرو، جز شکست غیرقابل باور با گل های تعداد بالا برابر چلسی و آتالانتا نتیجه‌ دیگه‌ای نداشت.

باخت به چلسی

باخت یوونتوس به چلسی در لیگ قهرمانان

الگری؛عاقل یا ترسو؟

زمانی‌که مکس الگری دوباره به جمع سیاه و سفید‌ها برگشت بی‌شک اولین سوال در ذهن این بود که بعد از سه سال دوری حالا چه چیز جدیدی برای رشد تیم قرار هست داشته باشه؟ آیا می‌تونه قدرت تهاجمی تیم را افزایش بده؟ برای جایگزین لئو بونوچی و جورجو کیلینی چه افرادی رو مدنظر داره تا به سران های باشگاه پیشنهاد بده؟

هوادارها همیشه نسبت به سبک و سیاق بازی اون اعتراض دارن و علاقه دارند به ‌جای اینکه وقتی به گل اول رسیدن، به جای جمع شدن در لاک دفاعی خودشون جلوتر بازی بکنن و برای بالا بردن اختلاف تلاش کنن.

الگری درست مثل سابق در فصل اول حضورش تغییر زیادی در سیستم تیم ایجاد نکرد و با چینش ۴-۳-۲-۱ که توسط پیرلو اجرا می‌شد تیمش رو بازی می‌کنه که در برخی مواقع به ۴-۳-۳ هم تبدیل می‌شه.

  • فاز تهاجمی

مکس الگری به خوبی از ویژگی های کواداردو در نفوذ و سانترهاش آگاه هست و با کم کردن مرکز ثقل تیم، لوکاتلی به عنوان هافبک وسط جلو میره و باتوجه به شرایط چیدمان حریف سعی می‌کنه به خوان توپ برسونه تا ارسال کنه. اگه موراتا یا کین نتونن روی هوا تاثیر نهایی خودشون رو بزارن لوکاتلی، دیبالا، برناردسکی و حتی ربیو و مک‌کنی بلافاصله موج دوم حمله رو آغاز میکنن.

هرچند تیم الگری در نوک پیکان حمله خودش مشکلات زیادی داره ولی از لحاظ ساختار حرکتی وینگرهاش خیالش راحته. در خط میانی هم ربیو با وجود بالا بودن ضریب اشتباهاتش هم باز مورد استفاده قرار می‌گیره ولو اینکه الگری تونسته مقداری این بازیکن رو از لحاظ تاکتیکی تو وضعیت بهتری قرار بده.

  • فاز تدافعی

برای دفاع کردن در زمان هایی که کواداردو جلو می‌ره تیم حریف نسبت به فضای خالی در سمت راست محوطه‌ی یووه، اشتیاق بیشتری داره ولی با وجود مدافعی چون بونوچی، کیلینی و دلیخت سرعت بازیکن حریف کم می‌شه و درنهایت با برگشتن نفرات موقعیت ضدحمله برای تیم حریف از دست میره‌.

اما پاشنه آشیل فصل یووه، بی شک سمت چپش هست. پلگرینی در برخی از دیدار های نیم فصل اول تونست رضایت الگری رو جلب کنه و رقیب دنیلو تو این پست بشه اما با مصدومیت هر دو نفر الکس ساندرو در دفاع چپ یووه نقش آفرینی می‌کنه! پستی که نه تنها ساندرو اشتباهات زیادی داره،  بلکه خیلی مواقع ربیو و دلیخت هم دچار دردسر می‌شن.

یوونتوس، تماشاچی جدال مدعیان

تیم زیرنظر الگری به فرم دلخواهش برگشته بود. یوونتوس بعد از شکست برابر آتالانتای گاسپرینی، گام بلندی برداشت و هفت بازی پشت سرهم در لیگ و لیگ قهرمانان رو با موفقیت پشت سر گذاشت و فقط در بازی برابر ونتزیا متوقف شد. صعود کردن بعنوان تیم اول گروه در لیگ قهرمانان اروپا، لبخند رو بعد از مدت‌ها به صورت کلافه‌ی یوونتوسی‌ها برگردوند تا سال ۲۰۲۱ رو با خوشی تموم کرده باشن.

یووه تو شروع سال ۲۰۲۲ بعد از ناپولی باید به مصاف رم خاص، آقای خاص می‌رفت، بعد از اون هم در سوپرکاپ ایتالیا مقابل اینتر بازی می‌کرد. که این سه بازی نشون داد سال جدید برای هرکس ساده باشه برای یوونتوس و الگری اینطور نیست!

  • ناپولی

اون‌ها در برابر ناپولی‌ای که ۱۱ بازیکن مهم و تاثیرگذارش رو علاوه بر لوچیانو اسپالتی دراختیار نداشت، با نتیجه ۱-۱ مساوی کردن. دیداری که تیم الگری از نبود اسم‌هایی چون ویکتور اوسیمن، کولیبالی، آنگیسا، لوزانو و فابین رویز، بیشتر از یک گل نتونست به تیم شهر ناپل بزنه.

  • آاس رم

وقتی از رم سه بر یک تو المپیکو عقب افتاده بودن و کیه‌زا هم گریه های کنار زمینش خبر از تموم شدن فصل می‌داد، مکس می‌دونست که اگه این بازی رو هم امتیاز نگیره؛ برگشت به فرم قبل از تعطیلات ژانویه سخت‌‌تر از شروع فصل خواهد شد. از دقیقه هفتاد تا هفتاد و هفت طوفان سیاه و سفید نتیجه بازی رو به نفع تیم مهمان عوض کرد تا اولین سه امتیاز سال جدید در جیب بیانکونری قرار بگیره.

  • دیدار سوپرکاپ

بی شک یوونتوس بدش نمی‌اومد که بعد از کامبک برابر ژوزه و تیمش، با یک پیروزی اقتصادی هم جام سوپرکاپ ایتالیا رو داخل استادیوم جوزپ مئاتزا برای خودش کنه اما همتای الگری، یعنی سیمونه اینزاگی همانند بازی رفت سری آ، آینه‌ی تمام قد یوونتوس شد و راه های نفوذ یووه رو مسدود کرد. در آخر هم روی استوپ سینه مرگبار ساندرو در آخرین دقیقه وقت های اضافه، سانچز دروازه پرین رو باز کرد.

یووه نه تنها تو این بازی جام رو به اینتر داد بلکه پایان بازی، خبر عدم رضایت پائولو از وضعیت تمدید قراردادش و برخورد گرمش با هموطنانش در ترکیب اینتر، کافی بود سر و کله‌ی جوزپه ماروتا، مدیر اینتر پیدا بشه تا پالس های منفی دوباره از رختکن بیانکونری منتشر بشه.

دیبالا هرچند در این فصل از سری آ مصدومیت های زیادی داشته ولی در کنار لوکاتلی برترین بازیکن یوونتوس بود و از دست دادنش برای سران بیانکونری دردسر های فراوانی به دنبال خواهد داشت.

قهرمانی اینتر

قهرمانی اینتر در سوپرکاپ ایتالیا با برد برابر یوونتوس

نیم فصل آینده‌ساز گورخرها!

یوونتوس که حالا بیشتر از همیشه تو خط حمله خودش با مشکل روبرو شده، می‌دونه که قرار نیست حداقل با اسکاماکا و ولاهوویچ تیمش رو برای کسب سهمیه و همینطور درخشش در اروپا آماده کنه.

اون‌ها برای ادامه فصل کیه‌زا رو هم ندارن و قرار هست با اخبار خروج دیبالا و پیوستنش به رقیب سنتی، دست و پنجه نرم کنن. اوضاع برای الگری، قرار هست سخت‌تر بشه و مرد روی نیمکت بیانکونری با تصمیم هایی که بگیره می‎تونه آینده باشگاه رو با یکی از رنگ های سیاه و سفید نقاشی کنه.

مرور نیم فصل اول بارسلونا ۲۰۲۱/۲۰۲۲

نویسنده: مازیار فقیه

شوک بزرگ

  فصل ۲۰۲۱/۲۰۲۲ برای بلوگرانا با یک شوک بزرگ شروع شد؛ شوکی به اسم رفتن اسطوره. اتفاقات خیلی سریع و دومینو وار رقم خوردن تا ماجرای مسی و بارسا بعد از ۱۶ سال پر افتخار تموم بشه.

رفتن لئو باعث شد فضای رختکن هم متشنج بشه و کار برای تن تن هلندی سخت تر از قبل بشه. البته که مرد هلندی قبل از این‌ها هم جایگاه خودش رو صندلی سرمربی گری بارسا متزلزل می‌دید؛ دقیقا موقعی که خوان لاپورنتا رسما بهش اعلام کرد تنها دلیل باقی موندنش به عنوان سرمربی، پیدا نکردن یه جانشین مناسبه. یه سری از رسانه‌ها هم می‌گفتن که لاپورتا به شرط ۳-۳-۴ بازی کردن تیمش، حاضره با کومان ادامه بده. ادعایی که با توجه به مصاحبه‌های لاپورتا تو اون مقطع و ابراز علاقش به این سیستم، خیلی دور از ذهن به نظر نمی‌رسید.

و البته همین اتفاق هم افتاد، کومان تو همون اولین بازی فصل جلوی رئال سوسیداد تیمش رو با چینش ۳-۳-۴ به زمین فرستاد و از ۲-۵-۳ و ۳-۴-۳ نیمه موفق فصل قبل خودش دست کشید. البته که تعداد زیاد مصدوم‌ها از همون شروع فصل و نداشتن بازیکن‌های درست و حسابی برای اجرای درست سیستم سه دفاعه هم توی این تغییر و تحولات بی تاثیر نبود. به هر حال، بارسا تونست از اولین آزمون نسبتا سخت فصلش تو همون هفته اول سربلند بیرون بیاد و سوسیداد رو با چهار گل شکست بده.

خداحافظی مسی از فوتبال

رفتن مسی از بارسلونا با اشک، هم برای خود مسی هم برای طرفداران بارسا

مصیبت‌های رفتن مسی

دقیقا از بازی بعدی، مشکلات بارسای بدون مسی نمایان شد و اتلتیک بیلبائوی مارسلینیو با سیستمی که موقع پرس به ۴-۲-۴ تبدیل می‌شد، یه شب سخت رو برای بلوگرانا رقم زد. شاید اگر اون ضربه فوق‌العاده دیپای و بی دقتی‌ بازیکن‌های بیلبائو نبودن، احتمالا اولین باخت فصل بارسا تو همون بازی رقم می‌خورد. اما به هر شکلی که بود، بارسایی‌ها اون شب با یک امتیاز از سن مامس خارج شدن.

  حدودا یک ماه بعد، بارسا باید به جنگ در مونیخ می‌رفت. تیمی که با یولیان ناگلزمن جون تازه‌ای گرفته بود و برای بارسای بی رمق اون روزها یه حریف ترسناک به شمار میومد. کومان برای مقابله با بایرن تصمیم گرفت به همون سیستم سه دفاعه فصل قبل خودش برگرده، اما با کلی تغییر؛ از اریک گارسیایی که اصلا نمی‌تونست به عنوان نفر چپ دفاع سه نفره بارسا ایفای نقش کنه تا لوک دی یونگی که تو اون بازی امید اول گلزنی بارسا به بایرن بود.

  احتمالا هدف کومان برای استفاده از این سیستم، این بود که وینگ‌بک‌هاش خیلی نفوذ نکنن و بیشتر تو کارهای دفاعی کمک کنن. ساده تر بخوایم بگیم، کومان بارسلونا رو برای گل نخوردن به زمین فرستاده بود. که البته نتیجه نداد و بارسا حریف بایرن نشد و با سه گل تو نیومکپ تحقیر شد. تو جریان اون بازی بایرن به سمت راست اورلود می‌شد تا با شلوغی تو جناح چپ بارسا، هم جوردی آلبا رو از کار بندازه و هم فضای سمت راست خط دفاع بارسا رو برای نفوذهای سانه و دیویس مهیا کنه. لروی سانه به نیم فضا‌ها می‌زد و آلفونسو دیویس سرعتی هم کمکش می‌کرد تا بیشتر خط دفاعی بارسا رو آزار بدن.

  بازی سخت و حساس بعدی بارسا، جلوی بنفیکا تو هفته دوم چمپیونزلیگ بود. کومان این بار هم تیمش رو با سیستم ۲-۵-۳ به زمین فرستاد. اما نداشتن ابزار کافی این بار هم کار دست بارسایی‌ها داد و یه باخت سه گله دیگه تو چمپیونزلیگ براشون رقم خورد.

بازی بارسا و بایرن مونیخ

تحقیر بارسا در نیوکمپ توسط بایرن مونیخ

ادامه نتایج بد

  بد بیاری‌های بارسا تمومی نداشت و اون‌ها فقط سه روز بعد از این بازی فاجعه‌بار، به مصاف اتلتیکو مادرید رفتن. تو بازی‌ای که سرمربی هلندی بارسایی‌ها تصمیم گرفت حریف مادریدی رو از بالا پرس کنه و اون‌ها رو تحت فشار قرار بده، اما پرسشون ناقص بود و مدافع‌ها و هافبک‌ها خیلی خوب خط اول پرس رو ساپورت نمی‌کردن و همین باعث شد تا اتلتی دو بار از زیر پرس بارسا در بره و کار آبی و اناری‌ها رو توی همون نیمه اول تموم کنه. بعد از اون باخت دیگه همه بارسایی‌ها موافق اخراج شدن رونالد کومان بودن. اون‌ها معتقد بودن که مرد هلندی دیگه نمی‌تونه چیزی به تیم‌شون اضافه کنه و وقتشه که کومان با نیمکت‌ نیوکمپ وداع کنه.

  اما لاپورتا هنوز تو مصاحبه‌هاش وانمود می‌کرد که به کومان اعتماد داره و می‌خواد بهش فرصت بده. همینطوری هم شد. کومان حتی بعد از باخت توی الکلاسیکو هم به کار ادامه داد. حتی در بازی‌ای که بارسا باز هم از بالا پرس می‌کرد، باز هم در ضد حمله‌ها و فضای خالی پشت مدافع‌های جلو رفته گل خورد. رئال که نمی‌خواست ریسک کنه، عقب نشست و سعی کرد تا از همون تک گلش محافظت کنه. تو وقت‌های اضافه رئال یه ضد حمله دیگه رو ترتیب داد که نتیجه‌ش شد گل دوم‌شون. گل دقیقه ۹۶ سرخیو آگوئرو هم فقط درد باخت آبی و اناری‌های ایالت کاتالونیا رو کمتر کرد.

   سه روز بعد، بارسا به مصاف پدیده این فصل لالیگا یعنی رایو وایکانو رفت. جایی که رادامل فالکائو تیر خلاص رو به دوره مربی‌گری رونالد کومان تو بارسا شلیک کرد. ممفیس دیپای پنالتی زن هم تو اون بازی پنالتیش رو به دست دیمیتریفسکی کوبید تا حکم اخراج هموطنش امضا بشه. اون بازی یه نکته تلخ دیگه هم برای بارسایی‌ها داشت، اونم اتفاقی بود که برای سرخیو آگوئرو افتاد. ستاره آرژانتینی خط حمله بارسا، اواسط نیمه اول روی زمین افتاد و بعد از چند دقیقه بخاطر درد قفسه سینه‌ش از زمین خارج شد و یک ماه بعدش هم اعلام شد که آگوئرو دیگه نمی‌تونه فوتبال بازی کنه و مجبوره که کفش‌هاش رو برای همیشه آویزون کنه.

خداحافی اگوئزو از فوتبال

خداحافظی دردناک و دراماتیک آگوئرو از فوتبال

خداحافظ هلندی سرگردان

  بعد از اون بازی دیگه صبر طرفدارهای بارسا تموم شد و لاپورتا هم بالاخره کومان رو اخراج کرد تا چند هفته سرجی بارخوان، سرمربی بارسلونای بی، به عنوان مربی موقت روی نیمکت تیم بشینه و دوره بارخوان با سه تا مساوی و فقط یه برد تموم شد تا آقای مهندس دوباره به خونه برگرده.

  ژاوی از السد به بارسا اومد تا از یه ویرونه یه قصر باشکوه بسازه. اون تو شروع کارش تونست اسپانیول رو تو دربی حساس بارسلون به سختی ببره. بازی‌ای که اگه رائول دی توماس یه کم با دقت تر ضربه‌های آخرشو می‌زد، احتمالا بارسا سه امتیاز اون مسابقه رو هم از دست می‌داد.

  شاید بشه گفت ژاوی تو سخت‌ترین شرایط حاضر شد رو نیمکت بارسا بشینه، چون اون‌ها سه روز بعد از دربی بارسلون باید تو نیوکمپ از بنفیکا پذیرایی می‌کردن. ژاوی برای این بازی از یه سیستمی استفاده کرد که بین ۳-۴-۳ و ۳-۳-۴ سوییچ می‌شد. جوردی آلبا نقش کلیدی رو توی این تغییر سیستم‌ها ایفا می‌کرد. طوری که موقعی که تیم می‌خواست دفاع کنه باید وظایف یک فولبک رو انجام می‌داد و موقعی هم که بارسا می‌خواست به سمت دروازه بنفیکا هجوم ببره، وینگر تیمش بود. اون بازی برای بارسا پر بود از خوش شانسی و بد شانسی. از شوت قشنگ یوسف دمیر که به تیرک دروازه خورد تا هریس سفروویچ سوییسی که دروازه خالی رو زد بیرون تا امیدهای بارسا تا هفته آخر برای صعود به مرحله بعدی زنده بمونه.

  تیم ژاوی تو دو تا بازی بعدی ویارئال اونای امری رو سه بر یک برد اما از بتیس یک هیچ باخت و با این نتایج به مونیخ سفر کرد. اون‌ها برای صعود به مرحله یک هشتم نهایی چمپیونزلیگ باید بایرن رو تو آلیانز آرنا می‌بردن، اما باز هم طرفدارها شاهد یک بارسای زشت و بی جون بودن که بازیکن‌هاش هیچ انگیزه‌ای برای فوتبال بازی کردن ندارن. بارسا اون بازی رو هم مثل بازی رفت سه هیچ باخت تا رفتنش به لیگ اروپا قطعی بشه.

بازگشت مهندس به خانه

ادامه با ژاوی؛ فرصت‌ها و چالش‌ها

  شاید اصلی‌ترین ماموریت ژاوی در بارسا، برگردوندن روحیه خودباوری باشه؛ چیزی که به خاطرش باید چند تا از بازیکن‌های باتجربه از تیم کنار گذاشته بشن؛ بازیکن‌هایی مثل پیکه، بوسکتس، آلبا و سرجی روبرتو. البته بازی خوب بارسا جلوی سویای دوم جدولی و اومدن فران تورس و برگشتن مصدوم‌ها باعث شده که طرفدارها به نیم فصل دوم بارسا با ژاوی امیدوار بشن.

  ژاوی هرناندز نشون داده که اونم قصد داره فعلا از همین ۳-۳-۴ ای که گاهی به ۳-۴-۳ سوییچ میشه استفاده کنه. ترکیبی که آرائوخو توش تقریبا دفاع راست بازی می‌کنه، چون نه سرجینیو دست و نه روبرتو مهره‌های قابل اعتمادی برای اون پست نیستن. احتمالا با خرید مزرویی از آژاکس، آرائوخو هم به پست اصلیش برگرده و ترکیب به پایداری بهتری برسه.

  از آرائوخو، گاوی و نیکو می‌شه به عنوان بهترین بازیکن‌های نیم فصل اول بارسا یاد کرد، البته که فرنکی دیونگ و ممفیس دیپای هم تو شروع فصل عملکرد خوبی داشتن اما هرچی بیشتر گذشت، هلندی‌های بارسا افت کردن و حتی به درب خروجی نیوکمپ هم نزدیک شدن. از اون طرف، اریک گارسیا، سرجینیو دست، لوک دی یونگ و ترشتگن بدترین بازیکن‌های بلوگرانا تو این نیم فصلی بودن که گذشت.

ژاوی تو فصل اولش درست مثل پپ، جدال سنگینش رو با رئال مادرید تو یه جام دیگه به جز لالیگا شروع کرد. بازی سوپرجام اسپانیا که ژاوی هرناندز و تیمش بازی رو ۳-۲ باختن اما اگه یه نگاه کوچیک به ترکیب دو تیم و امار بازی بندازیم به راحتی متوجه کار بزرگ ژاوی در برابر کارلتو میشیم

  با توجه به همه این نکات،ژاوی زمان زیادی برای ساختن بارسلونا نیاز داره. چند سالی که سرمربی تیم باید با مشکلات کم پولی کنار بیاد و کنارش پوست اندازی تیم هم به خوبی انجام بشه؛ حالا باید ببینیم که طرفدارها و لاپورتا به ژاوی این فرصت رو میدن تا دوباره بارسا به اوج برگردونه؟ یا اصلا خود ژاوی می‌تونه از عهده همچین پروژه سنگین و سختی بر بیاد؟ جواب این سوالات فقط به مرور زمان مشخص می‌شه؛ اما فعلا باید منتظر بمونیم و ببینیم که مهندس نیوکمپ تا آخر فصل با این بارسای زمین خورده چیکار می‌خواد بکنه.