Category Archives: مقاله ها

تیم فوتبال بودو گلیمیت؛ طلوع خورشید شمالی در آسمان فوتبال اروپا

لوگو بودو گلیمیت بر پرچم کرنر در نوردیک استادیوم

امیررضا قاسمی، فوتبال لب– طی فصول اخیر، در کنار قهرمانی باشگاه های بزرگ در سطوح مختلف اروپایی و البته سقوط یک‌سری باشگاه‌ها به سطوح پایین‌تر، نامی نه چندان آشنا در میان نتایج بزرگ و مراحل پایانی رقابت ها بار‌ ها و بار‌ ها به گوش رسید. باشگاه فوتبال بودو گلیمیت! آن ها در این فصل در لیگ اروپا، لاتزیوی مدعی قهرمانی را حذف کردند. همچنین در فصول قبل آن ها نتایج شگفت انگیزی مانند پیروزی 6 گله مقابل رم با هدایت ژوزه مورینیو را به دست آوردند. این باشگاه نه چندان مشهور از شمال اروپا، نمود دقیق روایت رشد یک تیم محلی از شهری کوچک با هدف درخشش در اروپاست.

لوگو بودو گلیمیت بر پرچم کرنر در نوردیک استادیوم

قصه‌ی طلایی بودو گلیمیت از دوردست‌های نروژ

در نقطه‌ای دورافتاده از نقشه فوتبال اروپا، جایی که شب‌های تابستان تا نیمه‌های شب روشنایی خورشید قطبی را به رخ می‌کشند، یک باشگاه زردپوش با روحیه‌ای آتشین در حال نوشتن قصه‌ای متفاوت است. بودو گلیمیت از شهر کوچکی در شمال نروژ قصه‌ی خود را آغاز کرد. در عرض چند سال نه‌تنها در لیگ داخلی بلکه در صحنه قاره‌ای هم با درخششی باور نکردنی، نامش را بر سر زبان‌ها انداخته است.

ریشه‌ها و نخستین گام‌ها

یک روز پاییزی در سپتامبر ۱۹۱۶، گروهی از جوانان پرشور بودویی گرد هم آمدند و باشگاه فوتبال بودو گلیمیت را بنیان نهادند. آن‌ها که در ابتدا اجازه شرکت در رویدادهای ملی را نداشتند! با فتح قهرمانی‌های منطقه‌ای و سرانجام قهرمانی جام حذفی در سال ۱۹۷۵، مسیر ورود به جام باشگاه‌های نروژ را هموار کردند. این قهرمانی تاریخی، نویدبخش ظهور یک نیروی تازه از شمال کشور بود.

طلوع دوباره بودو گلیمیت؛ از سقوط تا قهرمانی

سال‌ها گذشت و گلیمیت بین دسته‌های لیگ نروژ صعود و سقوط را تجربه کرد؛ اما بازگشت به الیتسری‌ین در سال ۲۰۱۸ نقطه عطفی شد که مسیر تاریخ باشگاه را به کلی تغییر داد. زیر نظر مربی جوان و نوآور کایتل کنتسن، فلسفه‌ای شکل گرفت که بر پایه تمرینات طاقت‌فرسا، ساختار تاکتیکی دقیق و اعتماد به بازیکنان بومی استوار بود. از همان ابتدا مشخص بود که این تیم قصد ندارد صرفاً در لیگ نروژ خوش بدرخشد، بلکه چشم به آوازه‌ای بزرگ‌تر در اروپا دارد.

نوردیک استادیوم، استادیوم خانگی بازی های تیم بودو گلیمیت

جادو در زمین زردپوش

بودو گلیمیت به فوتبال هجومی خالص اعتقاد دارد؛ پرس پیوسته، حملات برق‌آسا و خلق موقعیت‌های متمادی ویژگی‌های بارز آنهاست. تمرکز اصلی روی پرسینگ همه‌جانبه است؛ بازیکنان تا لحظه آخر توپ را دنبال می‌کنند بی آنکه نشانی از خستگی نشان دهند. ویژگی دیگر آن ها در حملات حرکت بدون توپ است، جابه‌جایی‌های هوشمندانه برای باز کردن فضا در عمق دفاع حریف بار ها بلای جان مدافعان تیم‌های بزرگ اروپا شد. در زمان مالکیت برای بازیسازی با پاس‌های ترکیبی از جناحین تا عمق میدان و ترکیب پاس‌های کوتاه و بلند برای سورپرایز کردن مدافعان همواره فرصت خلق موقعیت را به آنان می‌دهد.

این سبک، علاوه بر گلزنی فراوان، تماشاگران را هم در زمین حبس می‌کند؛ هیچ لحظه‌ای برای دفاعِ تماشاگران نیست و هیجان تا سوت پایان ادامه دارد.

قهرمانی‌های پیاپی و رکوردشکنی‌ها

از سال ۲۰۲۰ تاکنون، گلیمیت چهار بار قهرمان لیگ نروژ شده است. فصل ۲۰۲۰ اما تاریخی‌تر از همیشه بود؛ تیم زردپوش با به ثمر رساندن ۱۰۳ گل در ۳۰ دیدار، رکورد جدید گلزنی را ثبت کرد و برای نخستین بار جام قهرمانی لیگ را بالای سر برد. پیروزی‌هایی که نه‌تنها نام باشگاه را بر سر زبان‌ها انداخت، بلکه پنجره‌ای گسترده به بازار فوتبال اروپا گشود.

شب‌های اروپایی؛ از اعماق شمال تا قلب قاره

پس از فتح لیگ داخلی، گلیمیت گام در رقابت‌های اروپایی گذاشت. در لیگ کنفرانس اروپا ۲۰۲۲–۲۳، این تیم دل‌یرانه تا مرحله یک‌چهارم نهایی پیش رفت و ضربات فنی‌اش را به حریفان قدر رساند. در فصل بعد نیز تا پلی‌آف لیگ قهرمانان اروپا بالا آمد تا ثابت کند فتح شمال، محدود به خاک نروژ نیست.

ستارگان درخشان در آسمان بودو گلیمیت

کاسپر هوخ، مهاجم تیزپای زردپوشان، با دقت مثال‌زدنی‌اش خط دفاع حریفان را می‌دَرَد. پشت سر او، پاتریک برگ، کاپیتان و قلب تپنده خط میانی، مغز متفکر و رهبر بی‌چون‌وچرای تیم است که از عقب تا جلو به توپگیری، حفظ توپ و انتقال توپ کمک می‌کند. بین این دو نفر اولریک سالتنس، پست 10 خلاق و تکنیکی، شرایط گلزنی را با پاس‌های طلایی رقم می‌زند. ینز پیتر هاوگه، چهارمین بازیکن موثر آنان طبق آمار، وینگر برق‌آسای تیم است که با سرعت جنون‌آمیزش مدافعان را به دنبال خود می‌کشد و در هر دو زمینه پراگرسیو کری و فضاسازی مهره‌ای حیاتی برای تیم خود است.

پاتریک برگ، هافبک وسط و کاپیتان باشگاه بودو گلیمیت

هواداران، نبض زندگی باشگاه

در کنار عملکرد درخشان بازیکنان، قلب تپنده گلیمیت هواداران وفادار و دیوانه این تیم هستند. آن‌ها در استادیوم آسپمیرآ جمع می‌شوند؛ جایی که آواز و پرچم‌های زرد در شب‌های سرد قطبی فضای جادویی خلق می‌کند. این شور و اشتیاق موتور محرک بازیکنان است و خانه‌ی واقعی گلیمیت را شکل می‌دهد.

هواداران پرشور باشگاه بودو گلیمیت

چشم‌انداز و آینده‌ی درخشان بودو گلیمیت

باشگاه اکنون در حال ساخت ورزشگاهی مدرن‌تر و توسعه آکادمی جوانان است تا نسل‌های آینده را پرورش دهد. برنامه‌های بلندمدت شامل رقابت منظم در لیگ قهرمانان، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های آموزشی و تداوم سبک تهاجمی است. گلیمیت قصد دارد نه فقط در تابلو افتخارات داخلی بدرخشد، بلکه نامش را در تاریخ فوتبال اروپا ماندگار کند.

بودو/گلیمیت داستانی است از سرمایه‌گذاری استراتژیک، اعتماد به استعدادهای محلی و روح جنگندگی در قلب سرد شمال. این تیم، با طلوع هر خورشید قطبی، یادآور می‌شود که هیچ نقطه‌ای از زمین دورترین جا نیست برای ساختن یک افسانه فوتبال. اگر عاشق فوتبال تهاجمی، استراتژی‌های نوآورانه و شور هواداری هستید، تماشای گلیمیت در زمین زرد پوش، تجربه‌ای فراموش‌نشدنی خواهد بود.

نقل و انتقالات در کانال قاتلان؛ بهترین مقصد برای مهاجمان مطرح بازار اروپا کدام است؟

امیر محمد کلانتری، فوتبال‌لب – با نزدیک شدن به پنجره نقل و انتقالات تابستانی، غول‌های اروپایی خود را برای آغاز چرخه معاملات محیا میکنند.

تعدد مهاجمین در نقل و انتقالات پیش‌رو

در نقل و انتقالات تابستان 2025، تعداد زیادی از باشگاه‌ها در جستجوی مهاجمان تراز اول خواهند بود و گزینه‌ های متنوعی از استعداد های جوان تا مهاجمان باتجربه در اوج دوران حرفه‌ای در سراسر اروپا وجود دارد.

البته این رویکرد که هر باشگاه صرفاً به دنبال بهترین بازیکن موجود باشد، ساده‌لوحانه خواهد بود؛ بلکه باید بازیکنی را بیابند که با سیستم بازی آنها سازگاری داشته باشد.

به همین منظور، نشریه The Athletic مقاله‌ای را برای تطبیق بازیکنان با تیم‌ها ترتیب داد. تطبیق برخی از جذاب‌ترین مهاجمان اروپا با تیم‌هایی که به نظر می‌رسد بیشترین تناسب را با آنها دارند.

برخی از این تطبیق سازی ها بر پایه داده‌های آماری است و برخی دیگر بر اساس تاکتیک. تعدادی از آنها ممکن است گزینه‌های دور از‌ ذهن باشند، اما این بخشی از هیجان ماجراست!

رقابت تیم های شهر منچستر در نقل و انتقالات تابستان، کدام تیم به اوسیمن بیشتر نیاز دارد؟

انتقال قرضی یک‌ساله ویکتور اوسیمن از ناپولی به گالاتاسرای، حال‌ و هوای یک سال عجیب فوتبالی را دارد. این انتقال به استانبول پس از آن انجام گرفت که پیشنهاد انتقال او به عربستان در آخرین لحظات به شکست انجامید. این موضوع ناپولی را مجبور به یافتن راه‌حلی کوتاه‌ مدت وا داشت. با توجه به اینکه این تیم قبلاً روملو لوکاکو را به‌عنوان جایگزین جذب و اوسیمن را از اسکواد خود حذف کرد، قرارداد قرضی تنها گزینه ممکن بود.

بازگشت او به ناپولی در تابستان امسال پس از پایان دوره قرضی، احتمالاً چیزی بیش از یک توقف کوتاه نخواهد بود. جیووانی مانا، مدیر ورزشی ناپولی، قبلاً به‌وضوح اعلام کرد که آنها به دنبال فروش دائمی او در سریع‌ترین زمان ممکن هستند.

برخلاف برخی دیگر از مهاجمان این مقاله، اوسیمن بعنوان یک مهاجم کلاسیک شماره ۹ عمل می‌کند. او کمتر به عقب برمی‌گردد و در بازی ارتباط برقرار می‌کند. تمرکز این مهاجم بیشتر بر دویدن‌های انفجاری به پشت دفاع حریف و حمله به محوطه جریمه تمرکز دارد.

در فصل قبل با ناپولی، اوسیمن سومین نسبت بالای شوت به توپ‌ های لمس‌شده را در چهار لیگ معتبر اروپایی ثبت کرد. اوسیمن تنها از آرتم دوبیک از خیرونا اسپانیا و ارلینگ هالند از منچسترسیتی عقب بود. مانند هالند، این بازیکن ۲۶ ساله نیجریه‌ای وظیفه خود را به‌طرز ساده‌ای ویرانگر تعریف می‌کند: پیدا کردن فضا و گل‌زنی.

مقایسه آماری مهاجمان فعال در اروپا

اوسیمن مورد نیاز برای منچستریونایتد، نه سیتی

هر باشگاهی طبیعتاً مشتاق است بازیکنی را جذب کند که بر مهارت‌ های بنیادی مورد نیاز برای درخشش به عنوان مهاجم تسلط دارد. اما برخی نیاز کمتری به او دارند. برای مثال، منچسترسیتی دلیلی ندارد که یک بازیکن شوت‌ زن دیگر در کنار هالند به خدمت بگیرد.

اما این موضوع در مورد رقیب همشهری‌ آنها، منچستریونایتد، صدق نمی‌کند. مهاجمان این تیم در ایجاد موقعیت‌های شوت‌زنی با مشکل مواجه بوده‌اند. راسموس هویلون و جاشوا زیرکزی در مقایسه با تمام مهاجمانی که حداقل 900 دقیقه در این فصل لیگ بازی کردند، کمترین نسبت شوت به توپ‌ های لمس‌شده را دارند. قبل از شکست 1-0 یونایتد مقابل ناتینگهام فارست در اوایل این ماه، زیرکزی در مورد بهترین پست خود در سیستم حمله‌ تیم ابراز تردید کرد و به ریو فردیناند، مدافع سابق تیم ملی انگلیس که حالا به عنوان تحلیلگر فعالیت می‌کند، گفت که خود را چیزی بین پست‌ ۹ و ۱۰ می‌بیند.

در مقابل، اوسیمن کوچکترین تردیدی ندارد که نقاط قوتش در کجای زمین خودنمایی می‌کند. یک مهاجم گلزن و با حضور موثر در محوطه جریمه مانند او می‌تواند به روبن آموریم، آن محرکی را بدهد که دوران مربیگری‌اش در متچستر تاکنون به شدت فاقد آن می‌باشد.

آرسنال پیشتاز رقابت برای شاه‌ماهی نقل و انتقالات، آیا یوکرش واقعا مناسب توپچی‌هاست؟

طبق گزارش اخیر نشریه The Athletic، آرسنال نیاز مبرم به جذب مهاجم در نقل و انتقالات و علاقه شدیدی به یوکرش دارد. اما با توجه به آمار ترسناک گلزنی او (87 گل در 94 بازی برای اسپورتینگ) بعید است که تنها آرسنال مشتری او در نقل و انتقالات تابستانی باشد.

اما مشخص نیست که این مهاجم 26 ساله‌ سوئدی به‌طور طبیعی با سیستم آرسنال همخوانی داشته باشد. همانطور که نمودار حرکات او نشان می‌دهد، یوکرش به حرکات عرضی پشت خط دفاع تمایل دارد. اما تیم میکل آرتتا از نظر داشتن وینگر، کاملاً تأمین شده است، به‌ویژه با حضور بوکایو ساکا، این بازیکنان بعید است که بخواهند یک مهاجم نوک موقعیت آنها را اشغال کند. در عوض، آنها ترجیح می‌دهند هم‌تیمی‌ای داشته باشند که از سانترهای خطرناک آنها استفاده کند. اما با وجود جثه‌ قدرتمند 192 سانتی‌ متری یوکرش، او در بازی هوایی چندان قوی نیست و حرکات کمتری برای دریافت سانتر انجام می‌دهد.

نمودار پیتزایی آمار ویکتور یوکرش به عنوان گزینه نقل و انتقالاتی

علاوه بر این، آرسنال ترجیح می‌دهد با کنترل بازی بر حریف مسلط شود، که این مسئله فرصت‌های لازم برای دویدن به عمق در پشت مدافعان (نقطه قوت یوکرش) را محدود می‌کند. از این گذشته، کای هاورتز در تابستان 2023 از چلسی نه به خاطر توانایی گلزنی، بلکه به دلیل پرس هوشمندانه، بازی ارتباط دهنده دقیق و انعطاف پذیری برای جابجایی با مهاجمان دیگر آرسنال خریداری شد. ویژگی‌هایی که خط حمله‌ آنها را پویا و غیرقابل پیش‌بینی می‌کند.

تیم مناسب یوکرش در نقل و انتقالات تابستانی

در عوض، یوکرش ممکن است گزینه‌ بهتری برای لیورپول آرنه اسلات باشد. قرمز های مرسی ساید علیرغم عملکردی خوب و کسب قهرمانی احتمالی لیگ انگلیس، به شدت از ضعف مهاجمان مرکزی خود ضربه خوردند. آن‌ها باعملکرد غیرقابل قبول داروین نونیز و دیوگو ژوتا به عنوان گزینه های بالفعل در مرکز خط حمله و عدم گلزنی دیاز و گاکپو به عنوان گزینه های آلترناتیو، در خط حمله چندان قابل قبول نبودند. قرمز ها نیاز به جذب یک مهاجم مرکزی در نقل و انتقالات برای عدم تکرار بازی هایی نظیر شکست مقابل پلیموث در اف‌ای کاپ و حذف مقابل پاریسن‌ژرمن در لیگ قهرمانان خواهند داشت.

اگرچه قهرمان امسال لیگ انگلیس تحت هدایت اسلات نسبت به دوران هوی متال یورگن کلوپ محتاط‌تر است، اما حمله‌های آنها از طریق ضد حمله های سریع همچنان پایه‌ موفقیت آنهاست. لیورپول با ایجاد 9.9 گل مورد انتظار از ضدحمله‌ها (رکورد برتر لیگ در این فصل) ثابت کرد که هنوز پادشاه ترنزیشن سریع است. دویدن‌های انفجاری یوکرش از عمق می‌تواند قدرت این حملات را افزایش دهد.

ویکتور یوکرش مهاجم سوئدی در لباس اسپورتینگ لیسبون

بحران قیمت بازیکن در نقل و انتقالات؛ چرا ایساک نه؟

بسیاری از باشگاه‌ها به دنبال جذب الکساندر ایساک در نقل و انتقالات هستند، اما از نظر نیوکاسل، این خواسته‌ها بی‌فایده است. دلیلی وجود ندارد که این باشگاه فروش ستاره‌ خود را قبول کند. مانند هر عاشق شکست خورده، آنهایی که چشم به ایساک دوختند، باید دامنه نگاه خود را گسترده‌تر کنند تا گزینه‌ی بعدی را بیابند.

اما چه کسی شبیه ایساک است؟

ایده‌ی طبیعی این است: اگر این مهاجم 25 ساله‌ سوئدی دست‌نیافتنی است، آیا می‌توان کسی را یافت که شبیه او باشد؟ اما یافتن چنین جایگزینی کار دشواری است. مقایسه‌ ساده‌ آمار گلزنی او با سایر مهاجمان گمراه‌کننده است. زیرا مهاجمان با پروفایل کاملاً متفاوت می‌توانند به آمار گل مشابهی برسند و ارزش ایساک بسیار فراتر از گلزنی است.

هوگو اکیتیکه مهاجم فرانسوی نوک آینتراخت فرانکفورت و گزینه لیورپول، آرسنال، منچستر یونایتد، بایرن مونیخ و پاریسن ژرمن

دلیل اینکه بسیاری او را گزینه‌ای ایده‌آل برای آرسنال می‌دانند، ارتباط پویا، انعطاف پذیری و کیفیت تکنیکی اوست که با سبک سیال میکل آرتتا کاملاً همخوانی دارد.

برای یافتن جایگزینی با حرکات مشابه ایساک، داده‌های SkillCorner را بررسی کردیم. در این میان، هوگو اکیتیکه از اینتراخت فرانکفورت بعنوان نزدیک‌ترین گزینه ظاهر شد. همانطور که نمودار نشان می‌دهد، او ترکیبی مشابه از دویدن به فضای خالی و حرکت به سمت سانترها را انجام می‌دهد. گل او مقابل تاتنهام در بازی رفت یک‌چهارم نهایی لیگ اروپا نمونه‌ای بارز از این ویژگی‌ها بود. دریافت توپ در محور چپ، دریبل سریع و شوت کم‌ارتفاعی که از ویکاریو گذشت.

مقایسه آماری ایساک و اکیتیکه

اکیتیکه در 22 سالگی زمان کافی برای رشد دارد و اصول اولیه‌ لازم برای تبدیل شدن به یک مهاجم تراز اول را داراست. شاید بهتر باشد آرسنال و دیگران به جای تمرکز روی ایساک، اکیتیکه را هدف قرار دهند و از وسوسه‌ خرید ایساک دست بکشند.

گزینه مناسب مهمان جدید سی‌ال در نقل و انتقالات؛ دلاپ و ناتینگهام فارست در یک تئاتر عاشقانه

عملکرد دلاپ در خط حمله‌ ایپسویچ تاون یکی از معدود نقاط روشن فصل ناامیدکننده‌ای بود که به نظر می‌رسد به سقوط به چمپیونشیپ منجر شود. با وقوع این اتفاق در هفته‌های آینده، با فعال شدن بند آزادسازی سقوط (که گزارش‌ها آن را حدود ۳۰ میلیون پوند تخمین می‌زنند) این بازیکن 22 ساله‌ محصول آکادمی منچسترسیتی به گزینه‌ای جذاب برای چندین تیم پریمیرلیگی تبدیل خواهد شد.

اگرچه آمار گلزنی دلاپ قابل توجه است، اما بازی در تیمی ضعیف مانند ایپسویچ، به شکل متناقضی، می‌تواند نقاط قوت یک مهاجم را برجسته کند.

او عمدتاً در حملات سریع به میدان می‌آید و توپ را در فضای باز دریافت می‌کند، چرا که حریفان معمولاً خطوط دفاعی خود را به جلو منتقل کرده‌اند. به طور میانگین، او پس از دریافت پاس 7.3 متر با توپ پیش می‌رود، رکوردی که در لیگ بی‌نظیر است. این سبک بازی به سرعت و قدرت فیزیکی دلاپ اجازه می‌دهد تا حداکثر بهره‌وری را داشته باشد.

نمودار مقایسه سرعت حملات و تعداد پاس های تیم های لیگ برتر انگلیس در فصل 2024/25

هنوز مشخص نیست که او چگونه می‌تواند خود را با فضاهای محدودتر تیم‌های مسلط بر توپ (مانند آرسنال یا منچسترسیتی) وفق دهد. اما بر اساس پروفایل فعلی‌اش، تیمی مانند ناتینگهام فارست که حملاتش عمدتاً ضدحمله‌های سریع است، می‌تواند گزینه‌ای ایده آل برای او باشد.

از طرف دیگر، بورنموث نیز با ویژگی‌های دلاپ همخوانی دارد و علاوه بر آن، فرصتی برای تقویت پرس از بالا (بخشی اساسی در سبک آندونی ایرائولا) در اختیار او قرار می‌دهد.

لیام دلاپ مهاجم تیم ایپسویچ و محصول آکادمی منچستر سیتی

آیا داروین نونیز گزینه‌ای ایده‌آل برای مبادله است؟

اگرچه ظرافت و دقت در لیست ویژگی‌ های این بازیکن اروگوئه‌ای جایگاه بالایی ندارد، اما بازی پرتلاطم و پرانرژی او قطعاً ارزش خود را دارد، حتی اگر در تیم تحت مربیگری آرنه اسلات جایی نداشته باشد.

واضح است که نونیز در فضاهای باز مقابل خود، درخشان‌تر ظاهر می‌شود، بنابراین انتقال به تیمی که بازی مستقیم با ضدحمله‌ دارد، انتخاب هوشمندانه‌ای برای بهره‌برداری حداکثری از توانایی‌های او خواهد بود. مثلاً اینتراخت فرانکفورت، اگر به هر دلیلی در تابستان نیاز به پر کردن جای خالی در اندازه‌های هوگو اکیتیکه داشته باشد.

پس از اینکه اوایل امسال یک پست اینستاگرامی را که او را به میلان لینک می‌کرد، لایک کرد، نونیز ممکن است ناخواسته ترجیح خود را برای مقصد بعدی فاش کرده باشد. این ترکیب می‌تواند نتیجه‌بخش باشد، چون سبک بازی این تیم ایتالیایی، مبتنی بر ساختار مستحکم و حملات سریع و مستقیم، با ویژگی‌های او همخوانی دارد.

نمودار پیتزایی مدل بازی هجوم آث میلان در فصل 2024/25

اگر نونیز بخواهد در لیگ برتر انگلیس بماند و به بازی پرتلاطم خود ادامه دهد، بدون شک باید به بورنموث فکر کند. بله، می‌دانیم که همه پیشنهادهای این مقاله ممکن است واقع‌بینانه نباشند، اما سبک جسورانه آندونی ایرائولا کاملاً با ویژگی‌های این بازیکن 25 ساله سازگار است.

معامله‌ای شامل معاوضه نونیز با یکی از مدافعان بورنموث، میلوش کرکز یا دین هویسن؟ احتمالاً هواداران لیورپول از این استقبال می‌کنند.

چرا بارسلونا به جاناتان دیوید نیاز دارد؟

شرایط دیوید خصوصا در تابستان امسال جالب توجه است، زیرا با توجه به شرایط فعلی، او تا آغاز ماه ژوئیه بازیکن آزاد خواهد بود.

میانگین گلزنی او 0.61 گل به ازای هر 90 دقیقه در پنج فصل گذشته در لیل، نشان می‌دهد که او قطعاً کارهای زیادی را در خط حمله به درستی انجام می‌دهد. بنابراین شاید بهترین راه‌حل این باشد که به دنبال تیم‌هایی بگردیم که سبک بازی مشابه با لیل دارند.

با انجام یک آنالیز شباهت‌سنجی روی سبک بازی لیل، نام‌های جالبی به چشم می‌خورد. ماندن در فرانسه می‌تواند مارسی را با سبک بازی مبتنی بر مالکیت توپ تحت هدایت روبرتو دیزربی، به گزینه‌ای جذاب برای او تبدیل کند. اما بدون شک دیوید مجذوب تیم اسپانیایی موجود در لیست ما خواهد شد.

شبیه ترین تیم های اروپا در حمله به بارسلونا و شباهت با لیل

این بازیکن 25 ساله کانادایی اخیراً به The Athletic گفت که رویای او بازی برای بارسلونا است، زیرا این تیم همیشه تیمی بود که در دوران رشدش از آن حمایت می‌کرد. وقتی شما از یک تیم در دوران کودکی حمایت می‌کنید، بازی برای آن به یک رویا تبدیل می‌شود.

در حالی که رابرت لواندوفسکی در 36 سالگی همچنان سن خود را به چالش می‌کشد، برنامه‌ریزی برای آینده و جستجوی جانشین می‌تواند برای بارسلونا مفید باشد و دیوید می‌تواند گزینه مناسبی باشد. با توجه به اینکه بارسلونا نیازی به پرداخت هزینه نقل‌ و انتقال ندارد، این انتقال می‌تواند برای همه طرف‌ها سودمند باشد. به‌ویژه که دیوید احتمالاً با سبک بازی بارسا که از قبل با ویژگی‌های او سازگار است، انطباق خوبی پیدا خواهد کرد.

انتقال به دورتموند یا منچسترسیتی کمتر محتمل به نظر می‌رسد، اما قبل از آنکه توانایی‌های لواندوفسکی کاهش پیدا کند، بارسلونا می‌تواند گزینه بدی نباشد. اگر دیوید به کاتالونیا بیاید و به‌تدریج جایگزین مهاچم لهستانی شود.

جاناتان دیوید مهاجم نوک تیم ملی آمریکا و لیل فرانسه

بنجامین شسکو در رادار اروپا!

به راحتی می‌توان فراموش کرد که شسکو فقط 21 سال دارد. از زمانی که برای اولین بار به عنوان یک نوجوان لاغر 17 ساله برای سالزبورگ به میدان رفت، بحث درباره جلب توجه باشگاه‌های بزرگ اروپا حول محور او بود و این تابستان هم تفاوتی نخواهد داشت.

با قد 195 سانتیمتری، شسکو اغلب به عنوان یک تارگت من (مهاجم هدف) در نظر گرفته می‌شود، اما انعطاف‌پذیری او یکی از قوی‌ترین ویژگی‌هایش است. به همان اندازه که می‌تواند به عمق دفاع حریف فرار کند، قادر است به سمت توپ بیاید و بازی را متصل کند. این موضوع در پروفایل SkillCorner او در مقایسه با مهاجمان دیگر از هفت لیگ معتبر اروپا به خوبی مشخص شده است.

در سیستم ردبول، دویدن زیاد یک الزام است، اما تنوع حرکات شسکو است که او را به یک دارایی باارزش در میان بزرگان اروپا تبدیل میکند.

بنجامین شسکو جوان در تیم لایپزگ لایپزیش

کریر شسکو هنوز در آغاز راه است، به این معنی که هر باشگاهی که به دنبال جذب او باشد، زمان زیادی برای شکل‌دهی به او به عنوان بازیکنی متناسب با نیازهای خود خواهد داشت.

لینک شدن به آرسنال می‌تواند منطقی باشد، زیرا شسکو می‌تواند به عنوان یک نقطه ثقل در خط حمله آنها عمل کند. با دریافت سانترها از کناره‌ها و عملکردی به عنوان یک مهاجم داخل باکس که مدافعان را سرگرم می‌کند. از طرف دیگر، توانایی او برای عقب‌نشینی می‌تواند زمینه‌ساز حرکت بازیکنانی مانند گابریل مارتینلی یا بوکایو ساکا به سمت داخل از جناحین شود.

در واقع، همین منطق را می‌توان در مورد لیورپول، چلسی و منچستر یونایتد نیز به کار برد. همه این تیم‌ها از حضور یک مهاجم مدرن شماره 9 در ترکیب خود سود خواهند برد و دقیقاً همین موضوع شسکو را به چنین گزینه جذابی تبدیل کرده است.

دربی شمال غرب در نقل و انتقالات برای کونیا

هیچ شکی نیست که متئوس کونیا این فصل ستاره تیم ولورهمپتون بود. با وجود اینکه به ندرت به عنوان مهاجم ثابت بازی کرد، 13 گلش در این فصل نشان میدهد که چقدر مسئولیت خط حمله را به دوش کشید تا تیمش از سقوط نجات یابد.

کونیا، که به عنوان هافبک هجومی در جناح چپ برای تیم ملی برزیل بازی میکند، با هوشمندی به فضاهای خالی حرکت میکند و معمولاً تمام راه های حمله از او میگذرد. علاوه بر گلزنی، هیچ بازیکن دیگری در ولورهمپتون بیشتر از او موقعیت سازی نکرده یا آمار پاس گل بهتری نداشته است.

در حالت ایده آل، میتوان کونیا را شبیه سازی کرد و هر دو نسخه را بازی داد، یکی برای ساختن موقعیت و دیگری برای تمام کردن آن!

تنوع پست بازی کونیا به عنوان گزینه نقل و انتقالات تیم هالی لیگ برتر

با مهارتی که گاهی اوقات با قد 183 سانتیمتری اش تناقض دارد، این بازیکن 25 ساله اغلب با کنترل نزدیک توپ، تیمش را به تنهایی به جلو میبرد. 118 دریبل موفق او در این فصل لیگ، از هر بازیکن دیگری در ولورهمپتون بیشتر است. در واقع، هیچ هم تیمی دیگری حتی در این پارامتر سه رقمی هم نشده است.

یونایتد یا لیورپول؟ مسئله این است

منچستریونایتد وقتی که گل کونیا در دسامبر باعث شد ولورهمپتون در بازی مقابل آنها پیش بیفتد، از نزدیک شاهد این درخشش ستاره اهل آمریکای جنوبی بود. با توجه به نیاز شدید تیم روبن آموریم به بازیکنی که خط حمله را به هافبک هم وصل کند، کونیا میتواند گزینه ایده آلی برای ارتباط بین خط میانی و خط حمله باشد، به خصوص که او در سیستم 3-4-2-1 هم تبحر دارد.

اما با هوش تاکتیکی که کونیا دارد، آیا میتواند به عنوان مهاجم کاذب، خط حمله لیورپول را متحول کند؟ روبرتو فیرمینو، در آنفیلد به یک افسانه تبدیل شد چون میتوانست به فضاهای خالی برود و راه را برای هافبک ها باز کند. کونیا تمام ویژگی های لازم برای انجام چنین نقشی را دارد به شرطی که آرنه اسلات بخواهد خط حمله تیمش را بازسازی کند.

نیاز به یک متخصص دارید؟ دوشان ولاهوویچ را انتخاب کنید

ولاهاویچ در نقطه عطفی از کریر حرفه‌ای خود قرار دارد. او پس از درخشش در فیورنتینا، در انتقالی پر حاشیه به یوونتوس پیوست. مهاجم صربستانی پس از چند فصل خوب، هم‌اکنون اعتماد به نفس خود را از دست داده و در سمت مقابل یوونتوس نیز اعتقادی به او ندارد.

دوشان ولاهوویچ در لباس یوونتوس به عنوان گزینه نقل و انتقالات

در 25 سالگی، مهاجم تیم ملی صربستان به اوج سال‌های خود نزدیک می‌شود، اما اکنون در زمانی هستیم که سردرگمی بیشتری درباره مهارت‌های او نسبت به گذشته وجود دارد. میانگین گلزنی یک گل در هر دو بازی از زمان پیوستنش به یوونتوس از فیورنتینا در ژانویه 2022، آمار قابل‌توجهی است، اما این احساس وجود دارد که می‌توان حتی بیشتر از او انتظار داشت.

نکته کلیدی این است که ولاهوویچ ممکن است در تابستان امسال در دسترس باشد، چرا که او تمایلی به تمدید قراردادش که تا پایان فصل آینده باقی مانده، ندارد. چه تیمی او را می‌خواهد؟ یک باشگاه که به دنبال یک مهاجم داخل محوطه است. او که پیش‌تر به آرسنال لینک شده بود، نشان از بازیکنی میدهد که می‌تواند در روز پایانی نقل‌وانتقالات نقش پررنگی ایفا کند.

آمار 8.3 تماس با توپ به ازای هر شوت ولاهوویچ، پنجمین رقم کم‌ در میان مهاجمان چهار لیگ معتبر اروپا است که نشان‌دهنده تمرکز کامل او روی به ثمر رساندن حمله‌هاست. تعداد تماس‌های او تنها 27.5 بار در هر 90 دقیقه، او را در میان 20 درصد پایین مهاجمان سری آ قرار می‌دهد.

بنابراین، باشگاه‌های علاقه‌مند باید به‌وضوح بدانند چه پروفایلی از بازیکن را دریافت خواهند کرد.

فصلی سرشار از خبر درباره مهاجمان

باشگاه های زیادی هستند که در پروژه خود پیش رفتند یا در آستانه شروع پروژه‌ای تازه قرار دارند. وجه اشتراک همه این تیم‌ها عدم وجود بازیکنی مناسب در نوک خط حمله است. مهاجمان بارسلونا، منچستریونایتد، آرسنال، لیورپول، بایرن مونیخ و … همگی به دلایل مختلف اعم از کهولت سن، کیفیت فنی یا تاکتیک تیم بازدهی کافی ندارند. این قضیه منجر به جنگی تمام عیار برای مهاجمان حاضر در بازار خواهد شد. با توجه به تعدد بازیکنان و تیم ها، هر انتقال می‌تواند نکات مثبت یا منفی زیادی داشته باشد، ممکن است بازیکنی در یک تیم به عنوان ستاره بدرخشد و همان بازیکن در تیمی دیگر فلاپ شود. می‌توان در نهایت نتیجه گرفت که بازیکنان و تیم ها باید دقت زیادی در تصمیمات خود نشان دهند، در غیر این صورت باید به شکست پروژه و پایان کریر خود بیاندیشند.

انقلاب پایدار در دپورتیوو لاکرونیا: از باتلاق سقوط تا نقشه راه بازگشت به لالیگا

باشگاه فوتبال دپورتیوو لاکرونیا

علیرضا خلیلی، فوتبال لب– دپورتیوو لاکرونیا نمونه کلاسیک یک باشگاه تاریخی است که موفقیتهای کوتاه مدت را به پایدارسازی ترجیح داد. همانطور که روزنامه ال موندو نوشت: «آنها قربانی توهمِ ابدی بودن اوج شدند» . امروز، این باشگاه با تکیه بر آکادمی و برنامه ریزی پایدار تلاش میکند از اشتباهات گذشته درس بگیرد .

باشگاه فوتبال دپورتیوو لاکرونیا

آن ها روزگاری بر بام اسپانیا تکیه زده بودند و در لیگ قهرمانان مدعی قهرمانی بودند. بازیکنان آن‌ها هر یک در تیم ملی خود یک ستاره به حساب می‌آمدند و هدف نقل و انتقالاتی تیم های بزرگ اروپا بودند! در آن زمان در حالی که بازیکنان اسم و رسم دار دیگر نیز با هزینه های گزاف به آن‌ها می‌پیوستند، بسیار دور از ذهن بود که دپورتیوو روزی از جمع بزرگان اسپانیا خارج شود. با این حال، آن‌ها خیلی زود از رقابت های اروپایی دور شدند، دیگر به نیمه بالایی جدول لالیگا نرسیدند، خود را در میان بدهی ها یافتند و به سطوح پایین‌تر سقوط کردند. تا سال 2020 سفید و آبی پوشان با همان مدل مدیریت پر ریسک هزینه‌بر اسپانیایی و وابستگی شدید به نتیجه به سقوط خود ادامه دادند تا بالاخره با انتقال مالکیت وارد مسیری جدید با هدف بازگشت به جمع بزرگان شوند.

عکس بازیکنان دپورتیوو لاکرونیا با جام قهرمانی لالیگا

بازسازی بر پایه آکادمی: خون تازه در رگ های سوپردپور

آن‌ها با تکیه بر آکادمی، ریسک پذیری تاکتیکی و صد البته کنترل و مدیریت مالی( برخلاف اکثر باشگاه ها اسپانیایی) اکنون پس از سال‌های بد متوالی به دنبال بازگشت به سطح اول اسپانیا و بازیابی اعتبار از دست رفته خود هستند. عوامل و گام های متنوعی در این مسیر وجود دارد که نیازمند بررسی جز به جز هستند.

تأکید بر پرورش استعدادهای داخلی

۲۵٪ از ترکیب فعلی تیم اصلی را بازیکنان آکادمی تشکیل میدهند، آن‌ها هدف افزایش این عدد به ۳۵٪ در سال‌های آینده را برای خود دارند! باشگاه با ۱۵ مدرسه در منطقه گالیسیا قرارداد همکاری امضا کرده تا استعدادیابی را از سنین پایین آغاز کند. در کنار استفاده از بازیکنان آکادمی، نکته حایز اهمیت آن است که خون در رگ بازی‌های این فصل دپورتیوو لاکرونیا بازیکنان جوان آن‌هاست.

بازیکنانی مانند یرمای هرناندز (با ۳.۹۵ دریبل موفق در هر ۹۰ دقیقه) و دیوید ملا موتور محرکه حملات دپورتیوو هستند. یرمای در لیگ سگوندا با ۶۳ حمله ای که به شوت یا موقعیت گلزنی منجر شده، پیشتاز است .

تاکتیکهای ترکیبی؛ سلطه توپ همراه ضدحمله های مرگبار

دپورتیوو تحت هدایت اسکار خیل سانز سبکی منحصر به فرد دارد. آن ها رتبه دوم لیگ سگوندا در تعداد لمس توپ (پس از الچه) را دارند. آن‌ها در کنار حفظ توپ شگفت انگیز بهترین رکورد ضدحملات در لیگ را به نام خود زدند. ۴۸ ضدحمله و ۴۴ شوت حاصل از آن‌ها، سبک بازی لیورپول یورگن کلوپ را به ما یادآوری می‌کند.

به طور کلی می‌توان نتیجه گرفت آن‌ها در کنار حفظ اصالت اسپانیایی خود و تلاش برای توپگیری متعدد و استفاده از پاس های کوتاه، طی یک تابوشکنی بزرگ در ابعاد تیم های اسپانیایی، اقدام به بازی سریع و استفاده از ضدحملات کرده‌اند.

بازیکنان تیم دپورتیوو لاکرونیا

مدل اقتصادی پایدار: درسهایی از ورشکستگی تاریخی

دپورتیوو پس از سال های خوب در اواخر دهه 90 و اوایل هزاره سوم، با ولخرجی های نابخردانه و عدم تامین مناسب اسکواد به منجلاب بدهی فرو رفت. با افزایش روزافزون بدهی‌ها و کاهش کیفیت بازیکنان تیم، آن ها هر روز سریع‌تر از روز قبل سراشیبی سقوط را طی کردند و از سطوح بالای فوتبال اروپا به سطوح پایین لیگ اسپانیا رسیدند. در طول این مدت مدیریت این تیم بار‌ها دستخوش تغییر شد و دست به دست شدن میان مالکان وضعیت تیم را بدتر می‌کرد. پس از تصاحب مالکیت توسط بانک آبانکا در ۲۰۲۰، باشگاه در سال ۲۰۲۴ اعلام کرد ۲۴ سال زودتر از برنامه بدهی های ۱۶۰ میلیون یورویی خود را تسویه کرده است.

آن‌ها با تمرکز بر بازیکنان ارزان قیمت از لیگ های بلژیک، هلند و سوئیس برای جلوگیری از درگیری با تورم قیمت ها در بازار داخلی اسپانیا و مدل درآمد زایی از طریق فروش استعدادهای آکادمی با حفظ هسته اصلی تیم روز به روز به دارایی های مالی و کیفیت فوتبالی تیم خود افزودند.

فدریکو والورده را می‌توان به عنوان شناخته شده‌ترین بازیکن خروجی این مدل کسب نتیجه فوتبالی در کنار درآمدزایی معرفی کرد.

فدریکو والورده در لباس دپورتیوو لاکرونیا

دپورتیوو لاکرونیا و دپورتیویسم، فلسفه‌ای فراتر از فوتبال

فضای طرفداری دپورتیوو لاکرونیا بدون شک اهرمی موثر و قدرتمند در شروع مسیر رشد آن‌هاست. یش از ۸۰٬۰۰۰ هوادار، از پدربزرگ‌ها تا نوه ها همگی با پیراهن‌های آبی و سفید در جشن صعود به سگوندا در ۲۰۲۳ حضور یافتند! لوکاس پرز، ستاره اسپانیایی سابق آرسنال، با کاهش ۹۰٪ حقوق خود به دپورتیوو لاکرونیا پیوست. برخی بازیکنان آکادمی نشان باشگاه را به عنوان نمادی از تعهد به «خانواده دپور» روی بدن خود خالکوبی کرده اند!

همه این مسائل نشان می‌دهد سرمایه اصلی درپورتیوو لاکرونیا نه موجودی حساب بانکی و کیفیت بازیکنان آن ها، بلکه وفاداری، تعهد و عشق طرفداران آن‌هاست.

هواداران باشگاه دپورتیوو لاکرونیا

آزمون واقعی دپورتیوو لاکرونیا در مسیر لالیگا

در سگوندا دویژن، ۲۲ تیم با رویای صعود به رقابت می‌پردازند. تیم‌هایی از جمله الچه و لوانته سبک بازی منسجم‌تر و مشخص‌تری نسبت به سفید و آبی پوشان دارند. از دست دادن یرمای هرناندز به مقصد لیگ های برتر اروپا اتفاقی سخت اما قریب الوقوع برای دپورتیوو لاکرونیا خواهد بود. هواداران با وجود حمایت‌های خود ، پس از سال ها ناکامی به دنبال موفقیت سریع هستند. همه این عوامل می‌توانند منجر به افزایش فشار‌ ها برای باشگاه اصیل اسپانیایی شوند. باید دید آیا مدیران و مالکان این تیم موفق به غلبه برا چالش‌ها و فشار ها در سطح بالاتر خواهند شد یا خیر.

بازگشتی که میتواند الهام بخش باشد

دپورتیوو لاکرونیا با ترکیبی از خرد جمعی، پای بندی به ریشه ها و نوآوری مدرن، نه تنها در حال نوشتن فصل جدیدی از تاریخ خود است، بلکه مدلی ارائه میدهد که چگونه باشگاههای تاریخی میتوانند بدون تکیه بر سرمایه های کلان، احیا شوند. همانطور که ماسیمو بناسی، مدیرکل باشگاه میگوید: «ما میخواهیم به لالیگا بازگردیم، اما نه به هر قیمتی. این بار میخواهیم بمانیم»
دپورتیوو لاکرونیا، باشگاهی که روزی قهرمان لالیگا و در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا بود، در یک دهه اخیر به نمادی از فروپاشی باشگاه های تاریخی تبدیل شد. این فراز و نشیب‌ها را می‌توان در چند مرحله کلیدی تحلیل کرد:

دوران طلایی دپورتیوو لاکرونیا (۲۰۰۴-۱۹۹۲):

در این ۱۲ سال، دپورتیوو به یکی از قدرتمندترین تیم های اسپانیا تبدیل شد:

  • قهرمانی لالیگا در فصل ۲۰۰۰ با پیشی گرفتن از بارسلونا .
  • ۴ نایب قهرمانی و ۴ مقام سومی در لا لیگا.
  • قهرمانی کوپا دل ری در ۲۰۰۲ با شکست رئال مادرید در ورزشگاه برنابئو .
  • حضور در نیمه نهایی لیگ قهرمانان ۲۰۰۴ (شکست ۱-۰ مقابل پورتو) .
    با این حال، وابستگی به سرمایه گذاری های سنگین و مدیریت مالی ناپایدار، پایههای سقوط آینده را بنا نهاد.
عکس تیمی بازیکنان نسل طلایی دپورتیوو لاکرونیا

آغاز افول (۲۰۱۱-۲۰۰۵): بحران مالی و مدیریتی سفید و آبی پوشان

با کاهش سرمایه گذاری، بدهی‌های کلان دوران ریاست آگوستو سزار لندویرو به ۱۵۶ میلیون یورو رسید، بازیکنانی مانند روی ماکای و دیه گو تریستان بدون جایگزین مناسب تیم را ترک کردند. و در نهایت با اولین سقوط به دسته دوم در ۲۰۱۱ پس از ۲۰ سال حضور در لالیگا مهر تاییدی بر آغاز روز های سخت دپورتیوو لاکرونیا زده شد.

نوسان بین دسته اول و دوم

دپورتیوو در این دوره به تیمی با ثبات حداقلی تبدیل شد، آن ها در سال 2014 به لالیگا بازگشتند اما جایگاهی بهتر از پانزدهم به دست نیاوردند. آن‌ها طی 5 سال 9 مربی را روی نیمکت داغ خود داشتند که از جمله آن‌ها می‌توان به کلارنس سیدورف و رکورد تاریخی 2 برد در 15 بازی اشاره کرد. در نهایت آخرین سقوط به دسته دوم در ۲۰۱۸ با شکست ۴-۲ مقابل بارسلونا به ثبت رسید و دپورتیوو لاکرونیا دیگر نتوانست در سطح اول فوتبال اسپانیا حاضر شود.

سقوط تاریخی (۲۰۲۰): سقوط به دسته سوم در میانه همه گیری

آن‌ها در 42 بازی تنها 12 برد کسب کردند و 15 تساوی و 15 شکست سایر نتایج این تیم در سگوندا دیویژن بود. در هفته آخر فصل و در بازی پایانی به دلیل مثبت شدن تست کرونای حریف لغو شد و سایر نتایج باعث سقوط دپورتیوو به سطح سوم فوتبال اسپانیا شد.

عوامل کلیدی در خلق سقوط بی‌نهایت

مدیریت مالی فاجعه بار و سیاستهای لندویرو باشگاه را به ورشکستگی کشاند. در همین میان، فقدان برنامه بلندمدت و ۲۵ مربی بین ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۰ نشاندهنده بی ثباتی استراتژیک بود. سیاست فروش ستاره ها به عنوان مدل درآمدزایی بدون تقویت ترکیب یا حفظ ستاره ها، اسکواد آن ها را از هر بازیکن کارآمد خالی کرد. در نهایت همه گیری کرونا و رسوایی فوئنلابرادا به عنوان آخرین ضربه باعث خلق بدترین روز های دپورتیوو لاکرونیا از 1980 به بعد شد.

راه دشوار بازگشت دپورتیوو لاکرونیا

دپورتیو لاکرونیا بهجای تکیه بر سرمایه گذاری های پرریسک، مسیر بازگشت به لا لیگا را با پایبندی به هویت تاریخی و ساختاری پایدار انتخاب کرده است. همانطور که بناسی میگوید: «ما نمیخواهیم قربانی آرزوهایمان شویم. میخواهیم باشگاهی بسازیم که نه فقط به لالیگا بازگردد، بلکه در آنجا ماندگار شود».
دپورتیوو لاکرونیا با ترکیبی از هویت بازی مشخص، تأکید بر آکادمی و ساختار تیمی منسجم، الگویی نوین برای بازگشت به لا لیگا طراحی کرده است. این باشگاه نه تنها به دنبال صعود است، بلکه میخواهد در لالیگا ماندگار شود.

لوکاس پرز بازیکن اسپانیایی سابق آرسنال و بازیکن دپورتیوو لاکرونیا

آن‌ها پس از یک سقوط سخت و طولانی، زیر نظر مالکان جدید، از شر بدهی های خود خلاص شدند، یک پروژه ورزشی درست برای خود تعریف کردند و در حال بهبود زیر ساخت های مالی و فوتبالی خود هستند تا غول روز های دور فوتبال اسپانیا، بالاخره مجددا به رقابت با بزرگان بپردازد.

    رکسهم، وایکام و روزی که معادلات صعود یک بار دیگر زیر و رو شد

    امیر محمد کلانتری، فوتبال‌لب – پیچ نهایی و تعیین کننده در جذابترین رقابت صعود از لیگ یک؟ یا فقط مقدمه ای برای نمایشی تماشایی تر در دو هفته پایانی فصل؟ فقط زمان پاسخ این پرسش را خواهد داد، اما شک چندانی نیست که اکنون وایکام در رقابت برای کسب جایگاه نایب قهرمانی، پشت سر برمینگهام که قبلا صعود را قطعی کرد، دست بالا را دارد. آن هم پس از اینکه تیم مایک دادز از مهره ای کاملا غیرمنتظره کمک گرفت.

    توقف غیرمنتظره رکسهم مقابل بریستول!

    تایلر مور در 10 سال حضورش بعنوان بازیکن حرفه ای و بیش از 275 بازی رسمی، فقط دو بار گلزنی کرد. اما مدافع بریستول با کرنر متیو بوچر در نیمه اول، گلزنی کرد. این اولین گل او از اول ژانویه 2019 محسوب میشد. این گل رکسهم را از مسیر صعود به دسته چمپیونشیپ منحرف کرد.

    بریستول 1 - 1 رکسهام

    متی جیمز با گل تساوی بخش خود امید را برای تیم فیل پارکینسون زنده نگه داشت. با همه این اتفاقات، آنها جایگاه دوم را به واسطه پیروزی 2-0 وایکام در برابر بولتون از دست دادند. اکنون تنها یک امتیاز بین رکسهم و وایکام فاصله است و تفاضل گل وایکام نیز پنج گل بیشتر است.

    رکسهم و وایکام تنها نیستند

    چارلتون نیز به کورس جذاب رقابت صعود پیوست. این تیم با پنج امتیاز فاصله و تنها 9 امتیاز باقی‌مانده، هنوز امیدواری‌های خود را حفظ کرده، چراکه باید در بازی ذهای باقی‌مانده هم با وایکام و هم با رکسهم روبرو شود.

    فیل پارکینسون گفت: «ما هنوز در موقعیت خوبی قرار داریم. سه بازی باقی است و احتمالاً پیچ زیادی در راه خواهد بود. نمی‌توانید هیچ تیمی را حذف شده تلقی کنید. چارلتون روز دوشنبه مقابل وایکام قرار می‌گیرد و هر دو نمی‌توانند برنده شوند. مطمئناً همه چیز می‌تواند دوباره تغییر کند. هنوز پایان راه نیست. ما در رقابت هستیم و شانس بزرگی داریم.»

    پیش از آغاز بازی، همه چیز در دنیای رکسهم آرام به نظر می‌رسید. اگرچه باران بیامان در شمال ولز می‌بارید، اما اریک الن، رئیس خانواده نیویورکی که پاییز گذشته سهم کوچکی از باشگاه را خریداری کرد، با پیوستن به گروه محلی دکلان سوانز روی صحنه و اجرای ترانه ای با مضمون «همیشه در رکسهم آفتابی است»، حال وهوای خوشبینانه حاکم را تشدید کرد.

    راب مک‌الهنی، دیگر مالک باشگاه نیز برای اولین بار پس از پیروزی آغاز فصل مقابل وایکام در آگوست، در ورزشگاه استوک کای راس حاضر شد. از سوی دیگر، حضور بریستول که با سابقه بسیار ضعیف در بازی‌های خارج از خانه و در خطر سقوط به میدان آمد، همه شرایط را برای مقدمات یک جشن صعود فراهم می‌کرد… اما فوتبال همیشه مطابق پیش‌بینی‌ها پیش نمی‌رود.

    راب مک‌الهنی، یکی از سهامداران رکسهام
    راب مک الهنی، مالک مشترک رکسهم

    در بازی مقابل بریستول چه گذشت؟

    با وجود تفسیرهای زیاد، این تیلور مور بود که با گل‌زنی میهمان را پیش انداخت و رکسهم به سرعت از مسیر خود منحرف شد.

    تیم فیل پارکینسون با 65 درصد تصاحب توپ در 90 دقیقه، مالکیت بازی را در دست داشت، اما بخش عمده بازی آن‌ها در مقابل خط دفاعی منظم بریستول خلاصه می‌شد. اینیگو کالدرون، سرمربی تیم میهمان، با تشکیل مثلث هجومی متشکل از سوتیریو و اودونکر در دو طرف شاو، به خوبی مقابل سه مدافع رکسهم ایستادگی کرد. نتیجه این شد که رکسهم زمان زیادی را صرف جابجایی عرضی توپ کرد و در نهایت با پاس‌های شتاب‌زده و بی‌هدف به دنبال شکستن خط دفاعی حریف بود.

    متی جیمز پس از گل تساوی بخشش اعتراف کرد: «به خونسردی بیش‌تری نیاز داشتیم. فراز و نشیب‌های دیگری در راه است. شاید اوضاع دوباره روز دوشنبه تغییر کند. پس از آن هنوز دو بازی باقی می‌ماند. قبلاً در صعودهایی حضور داشته ام که تا آخرین ضربه بازی (مثل بازی لسترسیتی مقابل ناتینگهام فارست در سال 2013 که گل آنتونی ناکارت در وقت اضافه، سهمیه پلی آف چمپیونشیپ را تضمین کرد) ادامه پیدا کرد. این هفته برخی درباره زمانبندی خاصی برای صعود حرف می‌زدند، اما فوتبال بازی سختی است و همیشه طبق خواسته شما پیش نمی‌رود. ما هنوز در موقعیت خوبی هستیم و باید از این چالش استقبال کنیم.»

    جنگ داغ بر سر نایب قهرمانی و صعود مستقیم!

    جمعه گذشته، هجدهمین باری بود که تیم حاضر در رده دوم لیگ یک تغییر کرد. شش تیم از جمله استوک پورت کانتی، هادرزفیلد و چارلتون در هفته‌های ابتدایی این جایگاه را تجربه کرده بودند. این همچنین سومین باری بود که وایکام، رکسهم را از جایگاه دوم کنار زد و با 91 روز حضور در این جایگاه، یک روز بیشتر از تیم ولزی پیشی گرفت.

    لیگ یک: مدت زمان تصاحب رده دوم

    آیا نوزدهمین و حتی بیستمین تغییر مالکیت رده دوم پیش از پایان فصل در ۳ می محتمل است؟

    از نظر تئوری، برنامه وایکام سخت تر به نظر میرسد. دو بازی خانگی مقابل چارلتون و استوک پورت کانتی و دیدار با لیتون اورینت که امیدوار به حضور در پلی آف است. اما از طرفی، بازی‌های چارلتون برابر وایکام در آدامز پارک و سپس مقابل رکسهم در ریسکورس، تیم ناتان جونز را نیز به جمع مدعیان تبدیل میکند.

    رکسهم اما امروز به مصاف بلک‌پول میرود؛ تیمی که برای حفظ شانس‌هایش در پلی آف به سه امتیاز این بازی سخت نیاز دارد. پایان فصل نیز با بازی خارج از خانه مقابل لینکلن سیتی همراه است؛ تیمی که جز غرور چیزی برای از دست دادن ندارد.

    آیا این شرایط به لینکلن آزادی عمل بیشتری می‌دهد؟ یا بازیکنانشان از هم اکنون به فکر تعطیلات هستند؟

    علاوه بر این، زمان بندی متفاوت بازی ها در شنبه پیش از آخرین هفته نیز عاملی تعیین کننده است. شبکه اسکای اسپورت بازی لیتون اورینت مقابل وایکام را ظهر و دیدار رکسهم و چارلتون را در ساعت 17:30 به وقت محلی پخش خواهد کرد.

    این زمان بندی دو سناریو را ممکن میسازد: یا وایکام پیش از شروع بازی رقبا صعود مستقیم را قطعی می‌کند، یا درِ امید برای رکسهم و چارلتون باز میشود تا با پیروزی، فصل را به آخرین هفته پرالتهاب گره بزنند.

    رقابت بر سر جایگاه دوم

    رقابت آنقدر نزدیک است که حتی سوپر کامپیوتر اپتا هم جواب قطعی ندارد. این سیستم تمام فصل را با 10،000 شبیه سازی از نتایج ممکن اجرا کرده است. دو هفته پیش، پیشبینی اپتا حاکی از تفاوت دو امتیازی رکسهم نسبت به وایکام بود، اما این فاصله آخر هفته گذشته به نصف کاهش یافت. اکنون پیش بینی جدید، وایکام را با میانگین 88.75 امتیاز در جایگاه دوم و رکسهم را با 87.13 امتیاز سوم میداند.

    فیل پارکینسون از بازیکنانش خواست فقط روی خودشان تمرکز کنند: «چه صعود کنیم چه نه، میخواهم در 90 دقیقه بهتر از امروز (مقابل بریستول) بازی کنیم. اگر این ما را به هدف برساند، عالی است. اگر نه، حداقل تا آخر تلاش کرده ایم.»

    آیا پیروزی ۳-۰ آرسنال در برابر رئال کافی است؟ نگاهی به تاریخ لیگ قهرمانان اروپا

    آرتتا و آنچلوتی سرمبیان رئال مادرید و آرسنال

    مهران قهرمانی، فوتبال لب– گاهی عدد سه، عدد جادویی نیست. پیروزی 3-0 آرسنال مقابل رئال مادرید فوق‌العاده بود، اما آیا این نتیجه برای صعود تیم انگلیسی به نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان اروپا کافی خواهد بود؟ برای پاسخ، نگاهی به تاریخچه بازگشت‌های سه‌گله در رقابت‌های اروپایی می‌اندازیم.

    پیروزی پرشکوه آرسنال، فقط نیمه‌ اول ماجراست

    چه شب فراموش‌نشدنی‌ای برای آرسنال در سه‌شنبه گذشته بود. دیدار مرحله یک‌چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا در خانه مقابل مدافع عنوان قهرمانی و یکی از پرافتخارترین تیم‌های تاریخ یعنی رئال مادرید، و پیروزی قاطع 3-0. دو ضربه آزاد تماشایی از دکلان رایس و یک گل زیبا از میکل مرینو، توپچی‌ها را در موقعیتی قدرتمند قرار داد. اما نکته مهم اینجاست که این فقط بازی رفت بود. در واقع، این دیدار فقط نیمی از راه را طی کرده و رئال مادرید خیلی زود از عزم خود برای جبران این شکست در بازی برگشت در سانتیاگو برنابئو خبر داد.

    کارلو آنچلوتی، سرمربی رئال، پس از این شکست سنگین در لندن گفت: «شانس صعود ما خیلی بالا نیست، ما باید تمام تلاش‌مان را بکنیم و از این فرصت استفاده کنیم تا نشان دهیم می‌توانیم به یک بازی ضعیف واکنشی مناسب نشان دهیم.»»

    آنچلوتی ادامه داد: «اگر فقط به بازی امشب نگاه کنیم، شانسی برای صعود نداریم. اما فوتبال همیشه تغییر می‌کند… در فوتبال، هر چیزی ممکن است. ما باید باور و اعتمادمان را حفظ کنیم، چون خودمان بارها در برنابئو این اتفاقات را رقم زده‌ایم.»

    لوکاس واسکز با لحنی قاطع‌تر گفت: «این کار سختی است، اما اگر تیمی در دنیا باشد که بتواند چنین وضعیتی را برگرداند، آن تیم ما هستیم، در حضور هواداران‌مان و در ورزشگاه خودمان. چهارشنبه بازی متفاوتی خواهیم دید و اگر همه با هم باشیم، از این چالش عبور خواهیم کرد.»

    آمار به نفع آرسنال، اما رئال مادرید استثناست

    در شرایط عادی، باور به بازگشت در چنین موقعیتی ممکن است خوش‌بینانه به نظر برسد، اما این‌جا صحبت از رئال مادرید و لیگ قهرمانان اروپاست.

    تا به حال، 48 بار در لیگ قهرمانان تیمی با اختلاف سه گل یا بیشتر وارد بازی برگشت شد، و تنها در 4 مورد این اختلاف جبران شد. بنابراین، هواداران آرسنال که نگران بازگشت احتمالی رئال هستند، می‌توانند با علم به این‌که فقط در 8.3٪ از موارد مشابه چنین چیزی اتفاق افتاد، کمی آرامش پیدا کنند.

    بازگشت‌های تاریخی در لیگ قهرمانان؛ وقتی غیرممکن، ممکن شد.

    اولین نمونه از بازگشت با اختلاف سه گل به فصل 2003/04 برمی‌گردد. آث میلان پس از پیروزی 4-1 در بازی رفت مقابل دپورتیوو لاکرونیا در سن‌سیرو، تقریباً مطمئن به صعود به نیمه‌نهایی بود. اما در بازی برگشت، دپورتیوو در ورزشگاه ريازور نمایشی خیره‌کننده ارائه داد و با پیروزی 4-1، در مجموع 5-4 به مرحله بعد صعود کرد.

    تا فصل 2016/17 دیگر چنین اتفاقی نیفتاد، تا این‌که بارسلونا به تیمی تبدیل شد که هر سال در بازگشت‌های دراماتیک نقش داشت. اولین و معروف‌ترین آن‌ها، تنها مثالی است که یک تیم توانست اختلاف چهار گل را جبران کند.

    در مرحله یک‌هشتم نهایی، تیم پاری سن‌ژرمنِ اونای امری با نتیجه 4-0 در پارک دو پرنس بارسلونا را در هم کوبید. بارسا کار بسیار سختی داشت، اما ستاره‌هایی چون لیونل مسی و نیمار را در ترکیب داشت. بازی برگشت در نیوکمپ به شبی فراموش‌نشدنی تبدیل شد؛ بارسلونا 6-1 پیروز شد و با نتیجه 6-5 در مجموع، به مرحله بعد رسید. گل ششم توسط سرخی روبرتو به عنوان بازیکن تعویضی، فقط 20 ثانیه مانده به پایان وقت اضافه نیمه دوم به ثمر رسید.

    نتیج بازی رفت بارسلونا 0-4 پاریسن ژرمن
    نتیجه بازی برگشت بارسلونا 6-1 پاریسن ژرمن

    بازگشت رم مقابل بارسلونا؛ ضربه‌ای تاریخی در المپیکو

    یک سال بعد، این بار خود بارسلونا قربانی یک بازگشت تاریخی شد. پیروزی 1-4 این تیم مقابل رم در بازی رفت مرحله یک‌چهارم نهایی فصل 2017/18 در نیوکمپ، در نگاه اول یک نتیجه مطمئن به نظر می‌رسید، هرچند با گل به خودی مدافعان رم (از جمله کوستاس مانولاس).

    اما در بازی برگشت در استادیوم المپیکو، مانولاس جبران کرد و با گل‌زنی، نقش اصلی را در پیروزی 3-0 رم ایفا کرد. نتیجه‌ای که باعث شد تیم ایتالیایی به شکلی شگفت‌انگیز و تاریخی به مرحله بعد صعود کند.

    البته باید به این نکته اشاره کرد که صعود رم در آن سال، به لطف قانون گل در خانه حریف بود؛ قانونی که حالا دیگر در مراحل حذفی فوتبال اروپا اجرا نمی‌شود.

    نتیجه بازی رفت بارسلونا 4-1 رم
    نمن

    فاجعه دوم برای بارسلونا؛ باز هم سقوط پس از برتری

    شبی تلخ برای بارسلونا رقم خورد، اما مگر ممکن است صاعقه دوبار به یک نقطه بزند؟ خب… برای بارسا بله.

    در بازی رفت مرحله نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان فصل 2018/19، بارسلونا در نیوکمپ با درخشش مسی (که دو گل به ثمر رساند) و گل‌زنی لوئیس سوارز مقابل تیم سابقش، با پیروزی 3-0 مقابل لیورپول به استقبال بازی برگشت رفت.

    اما باز هم بارسا غافلگیر شد. در شبی تاریخی و پرشور در آنفیلد، لیورپول با پیروزی شگفت‌انگیز 4-0 همه چیز را تغییر داد. گل سرنوشت‌ساز، از روی یک ضربه کرنر سریع و هوشمندانه از ترنت الکساندر-آرنولد به دیووک اوریگی به ثمر رسید؛. لحظه‌ای که حالا به یکی از نمادهای خاطره‌انگیز لیگ قهرمانان تبدیل شده است.

    نتیجه بازی رفت بارسلونا 3-0 لیورپول
    نتیجه بازی برگشت بارسلونا 0-4 لیورپول

    آرسنال مراقب باشد؛ رئال مادرید و جادوی همیشگی در اروپا

    از آن شب تاریخی در آنفیلد در سال ۲۰۱۹ تاکنون، هیچ تیمی نتوانسته چنین بازگشتی را رقم بزند. اما آرسنال خوب می‌داند که رئال مادرید در لیگ قهرمانان کیفیتی مرموز و خاص دارد؛ چیزی فراتر از آمار و منطق.

    هیچ باشگاهی به اندازه رئال، ایمان به بازگشت و پیروزی در اروپا ندارد؛ تیمی که 15بار قهرمان اروپا شده، یعنی بیش از دو برابر هر تیم دیگر.

    اما آیا رئال مادرید تا به حال موفق شده بعد از شکست سه‌گله در بازی رفت، در مجموع یک دوئل را ببرد؟

    بله، فقط یک بار، و جالب‌تر این‌که آن هم مقابل یک تیم انگلیسی بود.

    در آن دیدار معروف، جورج در بازی برگشت در برنابئو برای تیم حریف گل‌زنی کرد، اما رئال مادرید چهار بار دروازه حریف خود، دربی کانتی را باز کرد تا نتیجه در مجموع 5-5 مساوی شود. سپس سانتیانا، با دومین گل خود در دقیقه نهم وقت اضافه، پیروزی را برای غول‌های اسپانیایی به ارمغان آورد.

    بازگشتی باورنکردنی مقابل گلادباخ؛ معجزه مادریدی‌ها ادامه دارد

    رئال مادرید در دهه 1980 دوبار دیگر نیز چنین بازگشت‌هایی را تکرار کرد، البته هر دو بار در رقابت‌های جام یوفا. در دور سوم جام یوفای فصل 1984/85، اندرلخت با پیروزی 3-0 در بروکسل، به نظر می‌رسید که کار صعود را تمام کرده باشد. اما در دیدار برگشت، رئال مادرید با برد خیره‌کننده 6-1 (که شامل هت‌تریک امیلیو بوتراگنیو بود) به مرحله بعد رسید. آن‌ها در نهایت با شکست تیم مجارستانی ویدئوتون، قهرمان آن فصل جام یوفا شدند.

    رئال مادرید یک سال بعد، باز هم موفق به بازگشتی شگفت‌انگیز شد. این بار به شکلی حتی تماشایی‌تر. در بازی رفت مرحله سوم جام یوفا، مادرید با نتیجه سنگین 1-5 مقابل بوروسیا مونشن‌گلادباخ در آلمان شکست خورد. نتیجه‌ای که بسیاری را از صعود این تیم ناامید کرد.

    اما در دیدار برگشت، خورخه والدانو و سانتیانا هر کدام دو گل به ثمر رساندند تا رئال با پیروزی 4-0، در مجموع با قانون گل در خانه حریف به مرحله بعد برسد. کهکشانی‌ها در آن فصل هم تا فینال پیش رفتند و با شکست دادن یک تیم آلمانی دیگر (اف‌سی کلن) بار دیگر قهرمان جام یوفا شدند.

    آخرین بازگشت بزرگ رئال و آمار نگران‌کننده برای آرسنال

    با این حال، آخرین باری که رئال مادرید توانست در رقابت‌های اروپایی اختلاف سه گل را جبران کند، به همان دیدار مقابل مونشن‌گلادباخ بازمی‌گردد. سه موقعیت دیگر که رئال شکست سنگینی متحمل شد، نتوانست نتیجه را کاملاً برگرداند:

    فصل 1964/65 و در مرحله یک‌چهارم نهایی جام باشگاه‌های اروپا، رئال پس از شکست 5-1 مقابل بنفیکا در لیسبون، تنها توانست 2-1 در بازی برگشت پیروز شود. نیمه‌نهایی فصل 198/87، رئال مقابل بایرن مونیخ 4-1 شکست خورد و بازی برگشت را 1-0 برد، اما کافی نبود. و در لیگ قهرمانان فصل 2012/13 نیز پس از باخت 4-1 برابر دورتموند، در برنابئو با نتیجه 2-0 پیروز شد، اما باز هم حذف شد.

    با این حال، آرسنال باید بداند که در همه این موارد، رئال مادرید موفق شده بازی برگشت در خانه را ببرد (حتی اگر با گل‌های کافی برای صعود همراه نبوده است.

    اگر فقط به دوران لیگ قهرمانان اروپا (از فصل 1992/93 به بعد) نگاه کنیم، رئال مادرید در یک‌سوم مواقعی که در بازی رفت عقب افتاده، توانسته در مجموع صعود کند. آن‌ها در 15 تقابل رفت‌ و برگشتی دچار شکست در بازی رفت شده‌اند و فقط در 5 مورد به مرحله بعد رسیده‌اند.

    بازگشت‌های موفق رئال مادرید در دوران لیگ قهرمانان

    سه مورد نخست از بازگشت‌های موفق رئال مادرید در دوران لیگ قهرمانان اروپا به مرحله یک‌چهارم نهایی مربوط می‌شود:

    فصل 2000/01، رئال ابتدا با نتیجه 3-2 مقابل گالاتاسرای شکست خورد، اما در بازی برگشت با برد 3-0 صعود کرد.
    در فصل بعد، در مرحله یک‌چهارم نهایی مقابل بایرن مونیخ، مادرید 2-1 در بازی رفت شکست خورد، اما در برنابئو با نتیجه 2-0 پیروز شد و به مرحله بعد رسید.
    در فصل 2015/16، رئال مادرید در دیدار رفت مقابل وولفسبورگ با نتیجه 2-0 شکست خورد، اما در بازی برگشت با هت‌تریک درخشان کریستیانو رونالدو، 3-0 پیروز شد و به جمع چهار تیم پایانی راه یافت.

    فصل جادویی 2021-22؛ بنزما و بازگشت‌های تماشایی رئال.

    در فصل 2021-22، رئال مادرید دوبار دیگر توانست شکست در بازی رفت را به صعود تبدیل کند.

    ابتدا در مرحله یک‌هشتم نهایی مقابل پاری سن‌ژرمن، رئال بازی رفت را 0-1باخت، اما در بازی برگشت با هت‌تریک فوق‌العاده کریم بنزما در برنابئو، 3-1 پیروز شد و به مرحله بعد راه یافت.

    لحظات گل‌زنی بازی رفت منچسترسیتی 4-3 رئال مادرید
    لحظات گل‌زنی بازی برگشت منچسترسیتی 1-3 رئال مادرید

    در مرحله نیمه‌نهایی همان فصل، یکی از دراماتیک‌ترین بازگشت‌های تاریخ لیگ قهرمانان رقم خورد. رئال در بازی رفت با نتیجه 4-3 مغلوب منچسترسیتی شد، اما در بازی برگشت در دقایق پایانی، دو گل پیاپی رودریگو بازی را به وقت اضافه کشاند. سپس پنالتی بنزما، صعود کهکشانی‌ها به فینال را قطعی کرد.

    آمار به سود آرسنال؛ تاریخ در کنار انگلیسی‌هاست، اما رئال همیشه استثنا دارد

    پیروزی 3-0 آرسنال در بازی رفت، دوازدهمین باری است که یک تیم انگلیسی در مرحله حذفی لیگ قهرمانان اروپا با اختلاف سه گل یا بیشتر به برتری می‌رسد. نکته مهم اینجاست که در هر 11 مورد قبلی، تیم‌های انگلیسی موفق به صعود شده‌اند.

    این آمار نشان می‌دهد که آرسنال باید اعتمادبه‌نفس بالایی برای تثبیت این پیروزی در بازی برگشت و حذف پرافتخارترین تیم تاریخ اروپا داشته باشد.

    اما وقتی صحبت از رئال مادرید و لیگ قهرمانان است، هیچ‌چیز را نمی‌توان قطعی دانست…

    دو سالِ دیگر: محمد صلاح به دنبال جاودانه کردن افتخاراتش در لیگ برتر

    محمد صلاح

    محمدرضا حسینخانی، فوتبال‌لب – جمعه‌ گذشته با تمدید قرارداد محمد صلاح برای دو فصل دیگر در لیورپول، حالا وقت آن است که آمار باورنکردنی او در آنفیلد را مرور کنیم! دو سال دیگر هم چشم جهان به «پادشاه مصری» خواهد بود که بر اریکه قدرت تکیه زده است.

    صلاح که چهار ماه پیش از احتمال جدایی سخن می‌گفت، حالا با قاطعیت در لیورپول می‌ماند! لیورپول صبح جمعه رسماً اعلام کرد: محمد صلاح دو سال دیگر در آنفیلد می‌ماند! خبری شادی‌بخش برای هواداران و کابوسی جدید برای دفاع‌های لیگ برتر.

    صلاح تقریباً همه چیز را با لیورپول فتح کرده است؛ یک عنوان لیگ برتر (که به زودی احتمالاً دومین قهرمانی هم اضافه خواهد شد)، یک لیگ قهرمانان اروپا، جام حذفی انگلیس، دو جام اتحادیه، سوپرکاپ خواهیم کرد. امیدوارم در آینده شاهد کسب افتخارات بیشتری باشیم.

    اسلات خوشحال از ماندن صلاح

    سرمربی لیورپول با چهره‌ای بشاش در کنفرانس خبری ظاهر شد:

    قطعاً خوشحالم! صلاح سال‌هاست ارزش بی‌همتایش را برای تیم ثابت کرده. مثل همه هواداران، من هم از ماندن او دو سال دیگر خوشحالیم و امیدواریم یکشنبه هم مثل کل فصل، اهمیتش را نشان دهد!

    کابوس خروج سه ستاره لیورپول با پایان قراردادها به نصف کاهش یافت؛ دست کم فصل آینده «پادشاه مصری» در آنفیلد خواهد درخشید! اگرچه تأثیرات او تاکنون حیرت‌انگیز بوده، اما این فرصت دو ساله‌ی اضافی برای درهم کوبیدن خطوط دفاعی لیگ برتر، بی‌شک بر عظمت یادگار او خواهد افزود.

    یادتان می‌آید؟ وقتی لیورپول در ۲۰۱۷ صلاح را از چلسی گرفت، بسیاری شک داشتند! عملکرد او در استمفورد بریج با تنها ۴ گل در ۲۷ بازی اصلاً قابل توجه نبود، اما چه تحول شگفت‌انگیزی!

    از فیورنتینا تا لیورپول

    با این حال، او در دوران قرضی کوتاهش در فیورنتینا (سری آ) درخشید. سپس با انتقال به رم (ابتدا قرضی و بعد دائمی)، به یکی از مهیج‌ترین وینگرهای فوتبال اروپا تبدیل شد. لیورپول که پیش از پیوستن او به چلسی تلاش کرده بود او را جذب کند، سه سال بعد finalmente به هدفش رسید – در زمان‌بندی‌ای که بی‌شک عالی بود. صلاح از همان ابتدا تأثیرگذار بود و در اولین فصل بازگشت به انگلیس با 44 گل در 52 بازی همه را شوکه کرد؛ روندی که تا امروز ادامه دارد.

    محمد صلاح در لیورپول

    صلاح از زمان پیوستن به لیورپول در سال ۲۰۱۷ تاکنون، در تمام رقابتها ۳۹۴ بازی انجام داده که ۳۶۰ مورد آن به عنوان بازیکن اصلی بوده است. او با ۲۴۳ گل و ۱۱۰ پاس گل، به طور میانگین هر ۹۰ دقیقه یک بار تاثیر مستقیم روی گل داشته است – آماری خیره‌کننده برای چنین حجمی از بازی‌ها.

    از ۲۴۳ گل او برای لیورپول، آمار به این ترتیب است:

    • – ۱۸۲ گل در لیگ برتر انگلیس
    • – ۴۵ گل در لیگ قهرمانان اروپا
    • – ۵ گل در لیگ اروپا
    • – ۶ گل در جام حذفی انگلیس (FA Cup)
    • – ۴ گل در جام اتحادیه (EFL Cup)
    • – ۱ گل در جام خیریه (Community Shield)

    صلاح به سوی افسانه‌شدن

    صلاح همچنین سه بار عنوان آقای گلی لیگ برتر را به دست آورد. به احتمال زیاد این فصل چهارمین عنوان را نیز کسب خواهد کرد. او در فصل ۲۵-۲۰۲۴ با ۲۷ گل زده در لیگ، حداقل ۶ گل از رقبایش پیش است و نزدیکترین رقیبش، ارلینگ هالند، اکنون به دلیل مصدومیت مچ پا از میادین دور است.

    دو گل آخر او هر دو از روی نقطه پنالتی در پیروزی ۳-۱ مقابل ساوتهمپتون باعث شد صلاح از گوردون هاجسون سبقت بگیرد و به تنهایی در رده سوم جدول بهترین گلزنان تاریخ لیورپول قرار گیرد. او اکنون تنها از راجر هانت (۲۸۵ گل) و ایان راش (۳۴۶ گل) عقب است.

    با امضای این قرارداد جدید، صلاح فرصت عالی‌ای به خود داده تا از راجر هانت پیشی بگیرد (فقط به ۴۳ گل دیگر نیاز دارد). هرچند سبقت گرفتن از ایان راش در صدر جدول همچنان چالشی بزرگ خواهد بود، اما چه بسا در آینده قرارداد دیگری هم تمدید شود!

    با این حال، او هم‌اکنون بهترین میانگین گل به ازای هر دقیقه را در بین بازیکنان لیورپولی با حداقل ۱۰٫۰۰۰ دقیقه بازی دارد. میانگین صلاح (یک گل هر ۱۳۲ دقیقه) از اسطوره‌های سرخ‌ها مانند فرناندو تورس (۱۳۵ دقیقه)، لوئیز سوارز (۱۳۸ دقیقه)، مایکل اوون (۱۴۸ دقیقه) و رابی فاولر (۱۵۴ دقیقه) بهتر است.

    مزیت اصلی او نه فقط توانایی گلزنی، بلکه قابلیت اطمینانش بوده است هم از نظر حضور مستمر و هم کیفیت به ثمر رساندن شانس‌ها. صلاح هیچ‌گاه کمتر از ۴۴ بازی در یک فصل برای لیورپول انجام نداده و کمترین آمار گلزنی او هم عددی قابل احترام (۲۳ گل) بوده که در فصل ۲۰-۲۰۱۹ و زمانی که لیورپول قهرمان لیگ برتر شد، به ثبت رسید.

    عملکرد خوب و مستمر صلاح

    صلاح در پنج فصل از هفت فصل اول حضورش در آنفیلد بیش از ۵۰ بازی انجام داد و در صورت حضور در حداقل شش بازی از هفت بازی باقیمانده این فصل (در حال حاضر ۴۵ بازی)، این رقم به شش فصل از هشت فصل ارتقا خواهد یافت. به طور مشابه، این فصل هم اکنون پنجمین فصل او با حداقل ۳۰ گل زده است (در حال حاضر ۳۲ گل).

    و این واقعیت که صلاح یک تهدید دوگانه در خط حمله است؛ هم تکمیل‌کننده‌ای فوق‌العاده و هم خالق شانس‌هایی ناب. این فصل از نظر خلاقیت، بهترین فصل او در لیورپول محسوب می‌شود. با ۲۳ پاس گل در تمام رقابت‌ها، حداقل ۷ پاس گل بیشتر از فصل‌های قبل و رکوردی که او را در صدر بازیکنان ۵ لیگ برتر اروپا قرار داد، حتی بالاتر از رافینیا از بارسلونا با ۲۰ پاس گل.

    جالب اینجاست که او در شش فصل از هشت فصل حضورش در لیورپول، حداقل ۱۰ پاس گل در لیگ برتر ثبت کرده است.

    مصمم برای رکوردهای فردی!

    محمد صلاح

    این ستاره ۳۲ ساله مصمم است تا تمام رکوردهای ممکن را در این فصل به تسخیر درآورد:

    • تنها ۲ تأثیر گل (گل+پاس گل) با رکورد تاریخی لیگ برتر در یک فصل فاصله دارد.
    • با ۳ پاس گل دیگر، رکورد مشترک تیری آنری و کوین دی بروین را می‌شکند.
    • با ۱۰ گل دیگر، رکورد ارلینگ هالند برای بیشترین گل در یک فصل را جابجا می‌کند.

    آمار صلاح در لیگ برتر به ویژه بی‌نظیر بوده است. از زمان بازگشتش در سال ۲۰۱۷، هیچ بازیکنی در لیگ برتر انگلیس آمار بهتری در این زمینه‌ها نداشته است:

    • ۱۸۲ گل (بیشترین)
    • ۲۶۸ تأثیر مستقیم در گل (گل + پاس گل)
    • ۷۷ پاس گل در بازی باز
    • ۴۸۱ شانس سازی در بازی باز
    • ۱,۰۲۵ شوت
    • ۲,۴۸۹ لمس توپ در محوطه حریف

    موفق در تمامی رقابت‌ها

    تنها در این فصل، او به رکورد بیشترین مشارکت در گل‌های تاریخ رقابت‌های لیگ برتر در یک فصل ۳۸ بازی‌ای رسید (۴۵ گل/پاس گل). در واقع، او در فصل ۲۵-۲۰۲۴ به طور میانگین در هر ۹۰ دقیقه ۱.۴۴ بار در گل‌ها مشارکت داشت که این بالاترین میزان برای هر بازیکن در یک فصل از تاریخ لیگ برتر است (با حداقل ۱۰۰۰ دقیقه بازی).

    این بازیکن سابق چلسی با ۱۸۴ گل، به طور مشترک با سرخیو آگوئرو در رده پنجم جدول تمام‌ادوار بهترین گلزنان لیگ برتر انگلیس قرار دارد. او تنها ۳ گل کمتر از اندرو کول (۱۸۷ گل) در رده چهارم دارد و در آستانه تبدیل شدن به چهارمین بازیکن تاریخ لیگ برتر است که به مرز ۲۰۰ گل می‌رسد. با توجه به زمان زیادی که پیش رو دارد، به نظر می‌رسد به این رکورد دست خواهد یافت.

    حتی پایین‌ترین آمار صلاح هم گواهی بر فوق‌العاده بودن او در لیگ برتر است. به عنوان مثال، کمترین تعداد گلی که او برای لیورپول در یک فصل به ثمر رساند، ۱۸ گل (در فصل ۲۴-۲۰۲۳) است. رقمی که از سال ۲۰۱۷ تاکنون تنها ۱۵ بازیکن غیر از خودش توانستند از آن پیشی بگیرند.

    تاریخ‌سازی یک مصری

    او با ۲۷۱ مشارکت گل (گل زده + پاس گل) در رده پنجم جدول تاریخی لیگ برتر قرار دارد، اما نکته قابل توجه این است که حداقل ۱۴۶ بازی کمتر از چهار بازیکن بالاتر از خود در این جدول انجام داد. فقط با ۱ مشارکت گل دیگر (گل یا پاس) از رایان گیگز (۲۷۱) پیشی خواهد گرفت و با ۹ مشارکت دیگر هم فرانک لمپارد (۲۷۹) را پشت سر خواهد گذاشت.

    مگر در صورت مصدومیت یا محرومیت، صلاح تا پایان این فصل به ۴۰۰ بازی برای لیورپول خواهد رسید. همچنین در شش بازی باقی‌مانده و دو فصل پس از آن، فرصت کافی دارد تا بر بسیاری از آمار و رکوردهای دیگر خود بیفزاید.

    آمار گل‌های او به تفکیک:

    • ۱۹۹ گل با پای چپ قدرتمندش
    • ۳۵ گل با پای راست
    • ۹ گل با سر

    نحوه به ثمر رساندن گل‌ها:

    • ۲۲۹ گل از داخل محوطه جریمه
    • ۱۴ گل از خارج محوطه جریمه
    • ۴۴ گل از روی نقطه پنالتی

    تأثیر گل‌ها در بازی‌ها:

    • ۶۴ گل اولین گل بازی (گل آغازگر)
    • ۶۸ گل پیروزی‌بخش

    محل به ثمر رساندن گل‌ها:

    • ۱۳۲ گل در آنفیلد
    • ۱۰۸ گل در بازی‌های خارج از خانه
    • ۲ گل در زمین‌های بیطرف
    • ۱ گل در بازی‌ای که به عنوان “خانگی” طبقه‌بندی شد، اما به دلیل همه‌گیری کووید-۱۹ در فصل ۲۰-۲۰۱۹ در بوداپست (در برابر آر‌بی لایپزیگ در لیگ قهرمانان اروپا) برگزار شد.

    رقیب دوست‌داشتنی صلاح

    به طرز جالبی، تیمی که صلاح بیشترین گل‌ها را با پیراهن لیورپول به ثمر رساند، منچستریونایتد است. او ۱۶ گل در برابر این رقیب دیرینه مرسی‌سایدی به ثمر رساند که ۳ گل بیشتر از هر تیم دیگری است. آمار گلزنی او در برابر سایر رقبا به این شرح است:

    • منچسترسیتی ۱۳ گل
    • تاتنهام هاتسپر ۱۳ گل
    • وست‌هم ۱۳ گل

    اما مسلماً صلاح اولین کسی است که تأکید می‌کند موفقیت‌های درخشانش در لیورپول فقط بازتاب کیفیت فردی او نیست. او در این مسیر کمک‌های زیادی دریافت کرده است؛ برای مثال، بابی فیرمینو با پاس گل ۲۱ گل او را مهیا کرده که بیشتر از هر هم‌تیمی دیگری است. از سوی دیگر، سادیو مانه، دیگر عضو سه‌گانه هجومی معروف لیورپول در دوران یورگن کلوپ، بیشترین بهره را از پاس‌های گل صلاح برد. ۱۷ گل این مهاجم سنگالی در لیورپول با پاس صلاح به ثمر رسید.

    صلاح همچنان دست نیافتنی

    اگرچه لیورپول هنوز از حذف در لیگ قهرمانان اروپا توسط پاری‌سن‌ژرمن و باخت در فینال جام اتحادیه به نیوکاسل یونایتد دلگیر است، اما با ۶ بازی باقیمانده، ۱۳ امتیاز بالاتر از بقیه در صدر جدول لیگ برتر قرار دارد. بنابراین به احتمال زیاد اولین فصل حضور “اسلات” با یک جشن بزرگ به پایان خواهد رسید.

    هواداران لیورپول را می‌توان بابت باز کردن زودهنگام شامپاین‌ها پس از شنیدن خبر تمدید قرارداد صلاح بخشید، و هواداران کاپ می‌توانند منتظر فرصت‌های بیشتری برای خواندن سرودهای ستایش‌آمیز خود برای “پادشاه مصری” باشند.

    اما برای بقیه لیگ برتر، اگر بخواهیم به نقل از فیلسوف بزرگ ناتوریوس بی.آی.جی (Notorious B.I.G) جمله‌ای را بازنویسی کنیم، به نظر می‌رسد که “مو صلاح بیشتر، یعنی مشکلات بیشتر” در راه خواهد بود.

    جنایت بی‌دقت؛ ۳۶ سال پس از فاجعه هیلزبورو

    یادواره فاجعه هیلزبورو

    ایلیا بهزاد اول، فوتبال لب– بی‌شک روز 15 آوریل 1989، در تقویم تاریخ فوتبال به عنوان یکی از روزهای تاریک و تاثیرگذار شناخته می‌شود. هیلزبورو، فاجعه‌ای که در نیمه‌نهایی جام حذفی فصل 88/89 انگلستان رخ داد. این نه تاریخ باشگاه لیورپول و تشکیلات هواداری این تیم، بلکه به طور کلی فوتبال بریتانیا را تحت تأثیر قرار داد. شاید باید شکل‌گیری لیگ برتر انگلیس به شیوه مدرن را از پیامدهای یکی از تلخ‌ترین روزهای تاریخ فوتبال بدانیم.

    ارزیابی یک فاجعه

    36 سال قبل در چنین روزی، ورزشگاه اختصاصی تیم شفیلد ونزدی، هیلزبورو، میزبان دیدار نیمه‌نهایی جام حذفی بین تیم‌های ناتینگهام فارست و لیورپول بود. ازدحام جمعیت در جایگاه لیورپول، مرگ 97 هوادار عاشق قرمزهای مرسی‌ساید را رقم زد. با وجود گذشت بیش از سه دهه از این تراژدی، هنوز زخم این حادثه برای هواداران لیورپول تازه است. شاید یکی از دلایل آن، سه دهه مبارزه بازماندگان این فاجعه و خانواده قربانیان برای پاسداشت حقیقت باشد. حقیقتی که از ابتدا، به عمد، اشتباه نمایان شد. در نهایت اما، پس از سال‌ها تلاش و ممارست، برای همگان شفاف شد. پرونده فاجعه هیلزبورو، همچنان طولانی‌ترین پرونده قضایی در تاریخ بریتانیا محسوب می‌شود. در سال‌روز این فاجعه، به بازخوانی اتفاقات تلخ در ورزشگاه هیلزبورو و پیامدهای قضایی آن می‌پردازیم.

    شاید هر انسانی می‌توانست به راحتی این موضوع را تشخیص دهد که ورزشگاه هیلزبورو، امکان میزبانی مصاف دو تیم پرهوادار و بزرگ فوتبال بریتانیا را ندارد. نرده‌های قدیمی و کوچک بخش ورودی جایگاه هواداران لیورپول در هیلزبورو، از همان لحظات پیش از آغاز بازی موجب ازدحام شدید در جایگاه هواداران شد. با ورود تعداد بیشتری از هواداران، این ازدحام شدت گرفت.

    هوادار لیورپول در جریان هیلزبورو

    چه اتفاقی در هیلزبورو رخ داد؟

    پلیس که متوجه ازدحام شدید هواداران شد، تصمیم گرفت در اقدامی عجیب، جایگاه مخصوص برای خروج هواداران را برای ورود هواداران باز کند. این موضوع، تنش و ازدحام در جایگاه هواداران لیورپول را افزایش داد. به طور معمول، ماموران پلیس در هر ورزشگاه، پس از پُر شدن یک جایگاه، در ورودی آن را می‌بندند. با این کار، هواداران به قسمت‌های دیگر ورزشگاه هدایت می‌شوند. اما در روز نحس هیلزبورو، هیچ خبری از مأموران پلیس در ورودی جایگاه هواداران لیورپول نبود.

    در مسابقه‌ای که تنها 5 دقیقه به طول انجامید، هواداران لیورپول برای تماشای صعود تیمشان به فینال جام حذفی، بی‌پروا به جایگاه خود هجوم بردند. اما نمی‌دانستند که برخی دیگر از هواداران نزدیک به فنس، زیر پای آن‌ها در حال له شدن هستند. افسر پلیسی به نام اندرو ادیسون، که به درون تونل برای بیرون کشیدن مردم رفت، گفت: “همه از ترس شلوارشان را خیس کرده بودند. همه جا بوی تهوع به مشام می‌رسید. دو کپه از اجساد در ردیف جلو بودند. دستی‌ از میان جنازه‌ها بیرون زده بود. بعد از پاکسازی، معلوم شد متعلق به یک کودک است.”

    دیوید لکی، یکی‌ از کسانی‌ است که در بالکن شماره 3 گیر افتاد. او به یاد دارد که شخصی به نام توماس هوارد، 39 ساله، کارگر کارخانه مواد شیمیایی و پدر سه فرزند در کنارش بود. اطراف او در اثر ازدحام جمعیت فشرده شد. او فریاد می‌زد: “پسرم پسرم!” ولی‌ متاسفانه هم او و هم تامی‌، پسر 14 ساله‌اش، در اثر فشار جمعیت زیر دست و پا ماندند.

    افتادن هواداران لیورپول از بالکن

    چه عوامل خارجی‌ای در هیلزبورو دخیل بود؟

    هنوز چهار سال از فاجعه ورزشگاه هیسل در جدال بین لیورپول و یوونتوس نگذشته بود. فاجعه‌ای که منجر به مرگ 39 هوادار یوونتوس در فینال جام باشگاه‌های اروپا شد. این اتفاق، محرومیت 5 ساله باشگاه‌های انگلیسی از مسابقات اروپایی را به دنبال داشت. تصاویر هولناک از ورزشگاه هیلزبورو، باعث شد تا نیروهای پلیس، مسئولان برگزاری بازی و حتی رسانه‌ها از تقصیرات خود شانه خالی کنند.

    پلیس منطقه یورک‌شایر جنوبی، مسئولیت برقراری نظم و امنیت هواداران در این مسابقه را برعهده داشت. آن‌ها برای سال‌ها، با دروغ‌هایی عجیب و باورنکردنی سعی کردند تا هولیگانیسم را تنها عامل این فاجعه بزرگ معرفی کنند. همچنان، پس از 36 سال، ملامت قربانیان از سوی پلیس یورک‌شایر، تیترهای روزنامه سان علیه لیورپول (که منجر به تحریم این روزنامه از سوی باشگاه لیورپول و مردم مرسی‌ساید شد) و مطالب نادرست در رسانه‌ها، ترامای جمعی بازماندگان این حادثه محسوب می‌شود. شعارهای هواداران رقیب در تمسخر ماجرای هیلزبورو با استناد به این مطالب، یکی از شوکه‌کننده‌ترین اتفاقات این سال‌های فوتبال انگلیس بوده است.

    سیستم قضایی انگلیس، از جمله برخی قاضیان رده بالا، برای سال‌های متوالی سعی کردند جای متهم و قربانی را در این پرونده تغییر دهند. روشی که از همان ابتدا پلیس یورک‌شایر در پیش گرفت. همین اصرار سیستم قضایی به اثبات حقیقت وارونه پلیس، طولانی‌ترین پرونده قضایی بریتانیا را رقم زد.

    خانوادگان قربانیان فاجعه هیلزبورو

    دادخواهی، دفاع، مجازات!

    ناتوانی سیستم قضایی بریتانیا در کشف حقیقت، خانواده قربانیان را مجبور کرد تا برای 27 سال، اعتراضات و دادخواهی مرگ عزیزان خود داشته باشند.

    تشخیص پلیس و سیستم حقوقی انگلیس برای تصادفی اعلام کردن مرگ این افراد در سال 1991. سرانجام پس از 27 سال و در سال 2016، با استناد به بیش از 400 هزار صفحه سند از 80 سازمان، این رای وتو شد. در پایان یک پرونده طولانی، تلخ و جنجالی، دادگاه اعلام کرد 96 هوادار لیورپول در این حادثه به دلیل کوتاهی مسئولین کشته شدند. در سال 2021، اندرو دواین که در زمان حادثه 22 سال سن بیش‌تر نداشت، به دلیل صدمات مغزی ناشی از این اتفاق درگذشت. تعداد قربانیان این حادثه به 97 نفر افزایش پیدا کرد.

    اما نکته تلخ این‌جاست: با وجود اثبات کشته شدن این 97 قربانی عاشق فوتبال که بین 10 تا 67 سال سن داشتند، هیچ فردی به طور جدی محاکمه نشد. دیوید داکنفیلد، رئیس پلیس یورک‌شایر جنوبی و مسئول برقراری امنیت این مسابقه، در سال 2016 طی هفت روز دادگاه، از شاهد به متهم تبدیل شد. او به اتهام قتل عمد، محاکمه گشت. اما سه سال بعد، در دادگاهی مجدد تبرئه شد تا خانواده‌های قربانیان، بار دیگر طلب دادخواهی کنند. موضوع جایی عجیب می‌شود که بیشتر درباره دروغ‌های پلیس یورک‌شایر درباره این فاجعه بدانیم.

    عدالت خواهی خانوادگان قربانیان

    مورد عجیب پلیس‌ها در هیلزبورو!

    داکنفیلد در اظهارات خود به اتحادیه فوتبال انگلیس، دستورات خود راجع به باز کردن گیت خروجی را کتمان کرده بود. اما بعدها در دادگاه مشخص شد که شخص وی، دستور باز کردن گیت‌ مخصوص خروج هواداران را صادر کرده است. داکنفیلد، پلیس یورک‌شایر را متقاعد کرد تا با داستانی‌ جعلی منکر هرگونه قصور و کوتاهی پلیس شوند. او در عوض گناه را به گردن طرفداران انداخت.

    تلاش پلیس برای مقصر اعلام کردن مردم بی‌گناه و خانواده‌های آن‌ها، که سال‌ها در دادگاه برای اثبات بی‌گناهی می‌جنگیدند، تماشایی بود.

    وکیل مدافع داکنفیلد، جان بگز، هواداران را به رفتارهای خشن و عدم توجه به اخطار پلیس متهم می‌کرد. او حتی نوعی فرهنگ هولیگانیسم را به آن‌ها نسبت می‌داد. رفتار او باعث انزجار خانواده بازماندگان شد. اما بگز تنها نبود. پلیس یورک‌شایر جنوبی، بارها در مصاحبه‌ها، مردم را به رفتار ناهنجار، به خاطر افراط در مصرف الکل و عدم همکاری با نیروی پلیس متهم کرد.

    چیزی که بعدا اثبات شد، کاملا عکس صحبت‌های آن‌ها را نشان می‌داد. اصرار افسران پلیس یورک‌شایر، به مقصر دانستن مردم و خانواده‌هایشان در حادثه، چهره‌ای زشت و غیرقابل اعتماد از پلیس را برای مردم ترسیم کرد. مردم بارها در مجامع عمومی از دروغ گویی آن‌ها حرف زدند.

    داکنفیلد، کسی که هیچ نمی‌دانست!

    نکته جالب این‌که سر بازرس پیتر رایت، یکی از مأموران ارشد پلیس یورک‌شایر جنوبی، برایان مول را اخراج کرد. او یکی از ماهرترین و کاربلدترین فرماندهان پلیس بود. برایان مول 19 روز قبل از برگزاری این مسابقه، به دلایلی نامعلوم اخراج شد. متهم ردیف اول داستان، یعنی داکنفیلد، جای مول را گرفت.

    داکنفیلد بعدها اعتراف کرد که آشنایی کاملی با شرایط برگزاری امن یک مسابقه فوتبال نداشته است. او اوراق مربوط به عملیات اضطراری در زمان وقوع حادثه را مطالعه نکرده بود و حتی از زمین محل برگزاری بازی نیز بازدید نکرد. او پس از 26 سال، به این موضوع اقرار کرد که وظیفه خود را نمی‌دانست. بزرگ‌ترین پشیمانی وی، به تعویق نینداختن زمان شروع بازی بود. با این کار، نظم و آرامش در ورزشگاه برقرار می‌شد و حتی ازدحام هواداران نیز کم‌تر می‌شد.

    تصویر ضبط شده از یک قربانی هیلزبورو

    اتفاقی که در فینال لیگ قهرمانان 2022 و پس از ازدحام هواداران لیورپول و رئال مادرید در پاریس رقم خورد و بازی، با تأخیر آغاز شد. هر چند که اتفاقات همین مسابقه هم برای هواداران قدیمی لیورپول، زخم کهنه فاجعه هیلزبورو را تازه کرد و حتی باعث خودکشی 2 هوادار این تیم نیز شد. داکنفیلد پذیرفت در حالیکه مردم بی‌گناه زیر دست و پا له می‌شدند، او مشغول دروغ بافی بوده است. داستان‌هایی درباره تماشاچیان بدون بلیط یا نابودی دروازه‌ها توسط هولیگان‌ها. چیزهایی که هیچ‌‎‎گاه در اذهان عمومی مورد قبول واقع نشد.‌

    همکاری پلیس، رسانه و شیطان.

    از همان لحظات ابتدایی پس از حادثه، پرونده‌سازی پلیس یورکشایر برای متهم کردن قربانیان آغاز شد. از عکاسی از قوطی‌های آبجو، تا دستور پزشکی قانونی برای تست الکل و آزمایش خون از اجساد قربانیان. حتی پلیس توانست نشریه سان را قانع کند که هواداران مست و هولیگان، با نیروهای پلیس درگیر شدند و با ادرار روی آن‌ها، مانع از امدادرسانی به موقع شدند.

    داکنفیلد و رفقا در اداره پلیس، و زمانی که برای آرامش خود به الکل پناه آوردند، ایده مست بودن هواداران به ذهن‌شان رسید و فردای آن روز، داکنفیلد دلیل استقرار در اتاق کنترل را رفتارهای غیر عادی هواداران مست اعلام کرد. و هیچ اشاره‌ا‌ی به عدم توانایی در کنترل تونل توسط خود و افسران زیردستش نکرد.

    نود و هفت، عددی تلخ برای طرفداران لیورپول

    آیا جواب داد؟

    سرانجام، پس از 27 سال تلاش مستمر خانواده قربانیان، رأی تاریخی قصور پلیس در این ماجرا صادر شد. یک گروه تحقیقاتی مستقل برای بررسی شواهد تشکیل شد‌. آن‌ها بعد از 3 سال بررسی گسترده نشان دادند قصور پلیس در کنترل اوضاع عامل اصلی فاجعه بوده. ضمن این که در صورت حضور به موقع اورژانس و امکانات پزشکی، 41 نفر از حادثه‌دیدگان، شانس بقا داشتند.

    در نهایت هیئت منصفه تجدید نظر در سال ۲۰۱۶، حکم داد که هواداران به شکل غیرقانونی به دلیل خطاهای پلیس کشته‌ شده‌اند. اما بی‌گناه اعلام شدن متهم ردیف اول در سال 2019، باعث شد تا زخم این سانحه، همچنان برای هواداران لیورپول تازه بماند.

    مارگارت آسپیینال، مسئول گروه حمایت از خانواده قربانیان هیلزبورو که پسرش جیمز را در این حادثه از دست داد می‌گوید: «97 نفر به شکلی غیرقانونی کشته شدند و هیچکس مسئولیتش را نپذیرفت؛ فکر می‌کنید ما چه حسی داریم؟ ما 30 سال از عمر خود را برای جنگیدن گذاشتیم وگرنه آن‌ها از این ماجرا قسر در می‌رفتند. این بزرگ‌ترین فاجعه تاریخ است. ما پلیس، رسانه و دولت را در هر زمانی روبروی خود می‌دیدیم. ما جهنم را به چشم خود دیدیم.»

    ریچی گریوز یکی از بازماندگان حادثه که در آن زمان 23 ساله بود، هنوز با آثار ناشی از این حادثه دست و پنجه نرم می‌کند و در زمان اولین محاکمه، او به عنوان یکی از مسئولان این فاجعه شناسایی شد. او در این رابطه گفت: «من به شدت بابت اینکه به شکل اشتباه به عنوان مقصر شناخته شدم احساس پریشانی می‌کردم. من سعی کردم مدارکی را نشان دهم و به خانواده‌های داغدار کمک کنم؛ این یک تجربه وحشتناک بود. من با آشفتگی کامل دادگاه را ترک کردم.»

    عدالت خواهی خانوادگان قربانیان

    لیورپول علیه انگلستان

    در زمان اولین محاکمه، گریوز به دلیل لهجه لیورپولی خود توسط پلیس‌ها و وکلای دادگستری نیز مورد تمسخر قرار می‌گرفت. سال‌ها بعد، گریوز کمپینی را بین خانواده‌های قربانیان برای جلوگیری از پنهان کردن حقیقت از سوی پلیس و دادگاه تشکیل داد.

    او همچنین به طور مستمر به فروشگاه واقع در ورزشگاه آنفیلد (که توسط خانواده قربانیان هیلزبورو اداره می‌شود) سر می‌زد. او همچنین طی سال‌ها تلاش کرده تا در مدارس مختلف راجع به این موضوع صحبت کند اما گاهی توهین‌های هواداران رقیب به دلیل هواداری او از لیورپول، وی را ناامید می‌کند.

    در سال 2017، جیمز جونز اسقف بازنشسته اهل لیورپول، در گزارشی جالب توجه از دولت خواست تا برای وضع قانونی به نام «قانون هیلزبورو» در قوانین بریتانیا اقدام کنند. این قانون پیشنهادی، افسران پلیس و نهاد قانون در این کشور را موظف به شفافیت می‌کند.

    اما در سال 2023 و پس از شش سال سکوت، دولت به این درخواست واکنش نشان داد و پذیرش این قانون را رد کرد. گزارش سال 2017 ، با عنوان “حفظ آرایش قدرت غیرپاسخگو” از سوی جیمز جونز (اسقف سابق لیورپول) 25 توصیه را ارائه می‌کرد که 11 مورد از آن‌ها مستقیماً مربوط به پلیس بود.

    رد شدن این درخواست از سوی دولت، بار دیگر موجی از ناامیدی را در بین خانواده قربانیان ایجاد کرد. البته در همان زمان، اعلام شد که برای جلوگیری از حوادث پس از فاجعه هیلزبورو که مدارک از بین رفته یا نابود شدند، آیین نامه جدیدی برای مدیریت سوابق و اطلاعات پلیس و همین طور دستورالعمل جدیدی برای افسران رابط خانواده تدوین خواهد شد.

    یادواره فاجعه هیلزبورو

    تکاپوی قانون هیلزبورو.

    در طول تمام این سال‌ها که کمپین‌‌های مختلفی از سوی خانواده‌های داغدار شکل گرفت، هیچکدام از آن‌ها نتوانست به خوبی عدالت را در این خصوص تجربه کنند. خانواده قربانیان بارها در زمان‌های مختلف، برای احقاق حق خود و دادخواهی در مکان‌های مختلف و دادگاه، دست به اعتراض و تظاهرات زدند اما تا امروز، این اقدامات منجر به تصویب قانون هیلزبورو نشده است.

    برای اثبات مشکلات سیستم قضایی، همین بس که تدوین و انتشار گزارش مستقل فاجعه هیلزبورو توسط پروفسور فیل اسکراتون که از سال 1989 روی آن کار می‌کرد 23 سال طول کشید. انتشار این اسناد در سال 2012، گامی بلند برای کشف حقیقت در خصوص این فاجعه و تغییر رای دادگاه بود. البته که پیگیری مجدد اسناد و مدارک قصور پلیس نیز با مداخلات سیاسی دو وزیر وقت یعنی اندی بورنهام و ماریا ایگل در سال 2010 اتفاق افتاد.

    چند هفته پس از انتشار دوباره گزارش، قاضیان رده بالا تصمیم گرفتند بار دیگر پرونده را به جریان بندازند. پیش از این، درخواست تجدیدنظر ابتدایی قربانیان مبنی بر واکاوی دوباره سانحه در سال 1993 رد شد.

    مبارزه تا آخرین نفس.

    فاجعه هیلزبورو، تغییری اساسی در طراحی و مدیریت ورزشگاه‌های انگلیس ایجاد کرد. فنس‌ها برای همیشه از ورزشگاه‌ها برداشته شدند، و باشگاه‌ها ملزم شدند تا جایگاه‌های نشسته برای هواداران ایجاد کنند تا از تکرار چنین حوادث تلخی جلوگیری شود. سه سال بعد از این حادثه، باشگاه‌های انگلیسی مکلف شدند تا درآمد خود را صرف امنیت ورزشگاه‌های خود بکنند و حق پخش مسابقات خود را به طور قانونی به اسکای بفروشند تا لیگ برتر انگلیس به شکل مدرن و امروزی آن آغاز شود. این، آغازی بر ثروتمند شدن باشگاه‌های انگلیسی بر پایه حمایت هواداران خود بود و شاید اگر حادثه هیلزبورو رخ نمی‌داد، شاهد ساخت و امن‌سازی ورزشگاه‌های مدرن انگلیس نبودیم.

    یک دقیقه سکوت ورزشگاه همواره پرسروصدای آنفیلد در ابتدای مسابقه این هفته لیورپول و وستهم، به خوبی ثابت می‌کند که زخم ماجرای تلخ هیلزبورو همچنان پس از 36 سال برای هواداران واقعی لیورپول تازه است. زخمی که زندگی 97 نفر را گرفت و سه دهه زندگی بازماندگان را تحت شعاع قرار داد. بازماندگانی که طی این 36 سال، سخت‌ترین لحظات را تجربه کردند. از متهم شدن به عامل شکل‌گیری این حادثه، تا کنار آمدن با دروغ‌های پلیس و سیستم قضایی و 23 سال تاخیر برای انتشار حقایق مرگ نزدیکان‌ آن‌ها. بازماندگانی که با همبستگی خود طی سه دهه اخیر در شرایط سخت و کمپین‌های حمایتی خود، توانستند رای دادگاه را تغییر دهند اما همچنان، با وجود گذشت 36 سال از این ماجرا، به دنبال اجرای عدالت و تغییر در قوانین هستند.

    یادواره هیلزبورو در فضای اطراف استادیوم

    استراسبورگ در مالکیت BlueCo؛ اعتراضات، مهره های قرضی چلسی و رویای روزنیور

    امیر محمد کلانتری، فوتبال‌لب – شبی الهام‌بخش برای اکثر حاضران در ورزشگاه استاد-ده-لا-مینو بود. استراسبورگ با اعتماد به نفس، پس از عقب‌افتادن از لیل، حریفی که آن زمان به دنبال قرارگیری در هشت تیم برتر لیگ قهرمانان اروپا بود، بازی را برگرداند و پیروز شد. تمایلی به ترک سکوهای پرجنبوجوشی که در نیمه دوم، همزمان با بازگشت تیم به بازی، می‌لرزیدند، وجود نداشت.

    مخالفت هواداران استراسبورگ با قرارگیری در سیستم مدیریت چند باشگاهی!

    با ثبت یک نوار شکست ناپذیری از 9 فوریه تاکنون، صحبت‌های خوش‌بینانه درباره صعود به رقابت‌های اروپایی در جریان است.

    مخالفت بخشی از هواداران با قرارگیری استراسبورگ در زیرمجموعه چندباشگاهی چلسی (BlueCo) همچنان موجب شکاف میان آن‌هاست. اما حبیب دیارا، کاپیتان 21 ساله استراسبورگ، در پایان بازی با میکروفون در مقابل هواداران پرشور تیم، بر ضرورت اتحاد و همبستگی تاکید کرد.

    لیام روزنیور، سرمربی انگلیسی تیم، ترجیح داد بازی را از لب خط همراه با اعضای کادر فنی تماشا کند. او پس از بازی به خبرنگاران گفت: «می‌خواستم تصویر کلی بازی را ببینم. فضای ورزشگاه بی‌نظیر بود. ما به همبستگی همه اعضای این باشگاه نیاز داریم.»

    تشکر اعضای تیم استراسبورگ از هواداران

    حدود هفت یا هشت ماه از آغاز فعالیت لیام روزنیور در تیم جدیدش می‌گذرد. این مربی 40 ساله اهل لندن که برای اولین بار تصمیم گرفت در خارج از کشور کار کند، هنوز از انتخاب تابستانی خود پشیمان نیست. تیم جوان او، استراسبورگ، با روندی رو به رشد در لیگ 1 فرانسه، اکنون در رتبه چهارم جدول قرار دارد و با نزدیک‌شدن به پایان فصل، شتاب مثبتی را تجربه می‌کند.

    روزنیور در گفت‌وگو با نشریه The Athletic، در دفتر کارش در محل تمرینات تیم، یک روز قبل از پیروزی مقابل لیل، می‌‌گوید: «من عاشق اینجا هستم. به عنوان یک مربی یا حتی یک انسان، نمی‌دانی رفتن به کشوری دیگر چگونه خواهد بود، اما همین بخشی از جذابیت این تصمیم بود. هر ثانیه‌اش را دوست دارم. این یک تجربه بی‌نظیر است. چون نه تنها مرا به مربی بهتر، بلکه به انسان بهتری تبدیل می‌کند.»

    زندگی ساده و به دور از خانواده توسط مربی استراسبورگ

    روزنیور به منطقه آلزاس در شرق کشور آمد و عمداً زندگی جدیدش را ساده و متمرکز باقی گذاشت. او خانه‌ای نزدیک به زمین تمرین استراسبورگ را انتخاب کرده و خلیفه سیسه، دستیار مربی و مترجم غیررسمی او که پیش‌تر هم‌تیمی‌اش در باشگاه انگلیسی ردینگ بود، همخانه‌اش است. اعضای قدیمی کادر فنی، جاستین واکر و بن وارنر، در خانه مجاور زندگی می‌کنند. فاصله تا محل تمرینات در سوپرما پارک، مجموعه‌ای ساده که در حومه آرام جنوب شهر به ورزشگاه لا-مینو متصل است، تنها پنج دقیقه پیاده‌روی است.

    او ترجیح داد همسرش اریکا و فرزندانش را فعلاً به فرانسه نیاورد. در شش ماه گذشته، پنج بار در فواصل استراحت در بازه فیفادی به خانه خانوادگی‌اش در داربی (منطقه ای در میدلند انگلیس) سر زد. او این دوری از خانواده را به عنوان نقطه ضعفی شخصی در مربیگری خارج از کشور می‌پذیرد.

    روزنیور در توصیف برنامه روزانه خود و کادرش می‌گوید: «ما ساعت هشت صبح کار را شروع می‌کنیم و گاهی تا هفت شب اینجا هستیم. به خانه می‌رویم، غذا می‌خوریم، فوتبال تماشا می‌کنیم و درباره فوتبال حرف می‌زنیم. می‌خوابیم، بیدار می‌شویم و دوباره همه چیز تکرار می‌شود. این روند بسیار فشرده است.»

    اما آیا این سبک زندگی سالم است؟

    او با خنده‌ای بلند پاسخ می‌دهد: «نه! اصلاً سالم نیست. خیلی از دوستان و خانواده نگرانند که من از پا دربیایم. اما من جوانم و در این سن باید سخت‌کوش باشم و غرق فوتبال شوم. برای رسیدن به جایگاهی که در فوتبال به دنبالش می‌باشم، باید عاشقش بود. من دارم رویایم را زندگی می‌کنم.»

    روزنیور با حضور در استراسبورگ، طلسمی را شکست. او اولین مربی غیرفرانسوی این باشگاه در 20 سال اخیر و به همراه ویل استیل یکی از دو مربی انگلیسی است که از دهه 1950 تاکنون هدایت یک تیم در لیگ برتر فرانسه را برعهده گرفتند. این مربی که سابقه هدایت تیم های دربی کانتی و هال سیتی در دسته‌های دوم و سوم انگلیس را دارد، با امضای قراردادی سه ساله در ژوئیه گذشته، گامی بزرگ به سوی چالشی جدید برداشت.

    حضور در استراسبورگ، تجربه ای متفاوت برای روزنیور

    او می‌گوید: «این تجربه مرا بیشتر به چالش کشید. اینجا زبان متفاوت است، بنابراین بیشتر به زبان بدن و حالات چهره توجه می‌کنم. باید از راه های دیگری با بازیکنان ارتباط برقرار کنم؛ گفت‌وگوهای روزمره مثل: «امشب فیلم چی دیدی؟»، «حال والدینت چطوره؟» یا «همسرت خوبه؟». این موضوع فقط مربوط به بازیکنان نیست، بلکه شامل کارکنان باشگاه هم می‌شود. آن‌ها هم به همین اندازه برایم مهم‌اند.»

    وی ادامه می‌دهد: «گاهی کار حوصله سر بری است. در جلسات، با احساسات بیشتری نظراتم را بیان می‌کنم. انتقال دقیق منظورمان انرژی بیشتری می‌طلبد.»

    روزنیور در تمرینات استراسبورگ

    هدایت تیمی در خارج از کشور ارزشش را داشت؟

    اگر روزنیور تصمیم می‌گرفت در انگلیس بماند و منتظر فرصتی دیگر در فوتبال این کشور شود، احتمالاً زندگی ساده‌تری داشت. پس از اخراج او از هال سیتی دو روز پس از پایان فصل گذشته (نتیجه باخت تیمش در آستانه صعود به پلی آف دسته بالاتر)، مذاکره‌ای با ساندرلند، تیمی از لیگ دسته دوم انگلیس، انجام شد.

    روزنیور می‌گوید: «نمی‌دانم چطور برخی مربیان نامزد بهترین مربی سال می‌شوند و یک ماه بعد اخراج می‌شوند، اما این ذات فوتبال است. من هیچ چیز از عملکردم در آنجا را تغییر نمی‌دهم.»

    او مسیری که به لیگ 1 فرانسه ختم شد را نیز تغییر نمی‌دهد. روزنیور در مواجهه با مربیانی مانند لوئیس انریکه و روبرتو دی‌زربی، تجربه اندوزی کرده و یک هفته قبل از مصاحبه با این نشریه، در بازی مقابل مارسی در جنوب فرانسه به تساوی 1-1 دست یافت.

    وی می‌افزاید: «این لیگ از نظر تاکتیکی بسیار قوی است. نمی‌توانم برای دیگر مربیان انگلیسی توضیح دهم که چرا به خارج نمی‌آیند، اما مطمئنم این تجربه من را به مربی بهتر تبدیل می‌کند. گراهام پاتر به خارج رفت و در اوسترشوندز کار شگفت انگیزی کرد. او جایگاه خود را ساخت و من برای این موضوع احترام زیادی قائلم. وقتی در برایتون بودم (آخرین تیم روزنیور به عنوان بازیکن قبل از بازنشستگی در 2018 و مربیگری تیم زیر 23 سال)، با او آشنا شدم. فکر می‌کنم فقط دو ماه باهم کار کردیم، اما او مربی خوبی است. از کسب تجربه خارجی نترسید. من هم نمی‌ترسم.»

    روزنیور همواره تصویر بزرگتری از آینده حرفه ای خود در ذهن دارد. او مدرک پرو لیسانس یوفا را هنگام بازی در برایتون کسب کرد و هرگز جاه طلبی‌اش برای هدایت تیم‌ها در بالاترین سطوح را پنهان نکرده است.

    هدف نهایی او کجاست؟

    روزنیور ادامه می‌دهد: «اوج! می‌خواهم تیم ملی کشورم را مربیگری کنم. می‌خواهم در سطح برتر لیگ قهرمانان اروپا کار کنم. وقتی این را می‌گویم، غرور نیست؛ این هدفی است که به سوی آن حرکت می‌کنم. می‌خواهم بازیکنان جوانم اینجا نیز به سطوح بالا فکر کنند. اگر می‌خواهم به آن برسم، باید خودم هم آن استانداردها را به آن‌ها ارائه دهم.»

    او در پایان می‌گوید: «هرچه بیشتر در این حرفه کار می‌کنم، بیشتر باور دارم که می‌توانم به هدفم برسم.»

    روزنیور از بازیکنان استراسبورگ می‌پرسد: «اگر لیل پاس به عقب بدهد، چه واکنشی نشان می‌دهند؟» در شلوغی و هیاهوی تمرین روز جمعه، فرصتی برای پاسخ دادن به بازیکنان نمی‌دهد و خودش جواب می‌دهد: «حریف فشار می‌آورد!»

    تمرینات تیم استراسبورگ

    نیم ساعت به تمرینات اختصاصی با توپ و بدون توپ اختصاص می‌یابد، آن هم برای آمادگی مقابل حریفی که تنها دو روز قبلش در لیگ قهرمانان اروپا، لیورپول را در آنفیلد به زحمت انداخت. روزنیور در دایره مرکزی زمین می‌ایستد و تمام تمرین را هدایت می‌کند. او شکل بازی را مشخص کرده و زمان حمله را اعلام می‌کند: «صبر کنید… صبر کنید… مجبورش کنید به عقب برگردد!»

    با اینکه اکثر بازیکنان جوان تیم فرانسوی زبان هستند، به روزنیور توصیه شد به انگلیسی مربیگری کند.

    او که هفته‌ای یک بار در کلاس 90 دقیقه‌ای زبان فرانسه شرکت می‌کند، می‌گوید: «خلیفه همه چیز را ترجمه می‌کند، اما بخشی از دلیل مربیگری به انگلیسی این است که خود باشگاه هم مرا به این کار تشویق کرده. آن‌ها می‌خواهند بازیکنان انگلیسی یاد بگیرند، چون نمی‌دانیم در آینده به کجا خواهند رسید. انگلیسی زبانی است که همه تا حدی بلدند، به همین خاطر بازیکنان ما هم در کلاس های انگلیسی شرکت می‌کنند.»

    روزنیور و دستیارش در استراسبورگ

    روزنیور: «باشگاه این کلاس‌ها را برای بازیکنان تنظیم کرده. اجباری در کار نیست. همه چیز بر پایه اعتماد است. من قانون‌های زیادی ندارم. همه چیز به احترام متقابل برمی‌گردد. اولین حرفم به بازیکنان این بود که مسؤولیت موفقیت بر عهده خودشان است. اگر به گروهی جوان چنین اختیاری بدهی، آن‌ها هم تمام وجودشان را برایت می‌گذارند.»

    استراسبورگ، تیمی یک‌دست جوان و با انگیزه

    جوان؛ توصیفی ساده است. هیچ تیمی در پنج لیگ معتبر اروپایی در این فصل تیمی با میانگین سنی پایین‌تر از استراسبورگ به میدان نبرده است. در پیروزی شنبه مقابل لیل، هیچ بازیکن بالای 22 سال در ترکیب آغازین حضور نداشت. دروازه‌بان قرضی از چلسی، پتروویچ، با 25 سال سن، مسن‌ترین بازیکن تیم بود.

    روزنیور از دیدن رشد بازیکنان جوان لذت می‌برد. او علاوه بر تجربه مربیگری تیم‌های پایه در برایتون، در دربی کانتی و هال سیتی نیز به راه دادن جوانان به تیم اول شهرت یافت. لیام دلاپ، جیدن فیلوژن و جیکوب گریوس همگی زیر نظر او در هال سیتی بازی کردند و تابستان گذشته با انتقال‌های گران قیمت به لیگ برتر انگلیس رفتند.

    این بخشی از دلایل انتخاب روزنیور برای هدایت استراسبورگ بود. مدیران ورزشی چلسی، پل وینستنلی و لورنس استوارت، هر دو پیشتر با او همکاری داشتند (وینستنلی در برایتون و استوارت در دوران حضورش به عنوان بازیکن در هال سیتی) و در برنامه‌هایشان برای استراسبورگ همسو بودند. روزنیور می‌گوید: «وقتی در مسیر فوتبالی خود با آدم‌های خوبی آشنا می‌شوی، ارتباطت را حفظ می‌کنی. آن‌ها به من گفتند مشتاقانه منتظر آمدنم به استراسبورگ هستند. قبول کردن این پیشنهاد اصلاً سخت نبود.»

    اما هدایت استراسبورگ همیشه آسان نبود. پاتریک ویرا، بازیکن افسانه‌ای آرسنال و مربی سابق کریستال پالاس، که پیش از روزنیور هدایت تیم را برعهده داشت، فصل گذشته با چالش‌های زیادی رو‌به‌رو شد و تیم در آستانه سقوط به لیگ 2 قرار گرفت، اما نهایتاً با رتبه سیزدهم در میان 18 تیم نجات یافت.

    مخالفت هواداران با قرارگیری استراسبورگ در زیرمجموعه چند باشگاهی چلسی

    مخالفت‌ها با مالکیت BlueCo حتی پس از 18 ماه هنوز ادامه دارد. بنر «BlueCo Out» پشت یکی از دروازه‌های ورزشگاه به چشم می‌خورد و هواداران پرشور استراسبورگ در 15 دقیقه ابتدایی بازی مقابل لیل، با سکوت اعتراض آمیز خود موضع‌شان را نشان دادند.

    استراسبورگ هنوز باشگاهی با تناقض‌های عمیق است. سرمایه‌گذاری BlueCo بلند پروازی‌هایی مانند صعود به اروپا را جایگزین مبارزه برای بقا در لیگ 1 کرده، اما بسیاری از هواداران نمی‌توانند پذیرای نقش این باشگاه به عنوان چرخ‌دنده ماشین چلسی باشند!

    بنر دیگری با شعار «مالکیت چندگانه غیر قابل قبول» (Non à la multipropriété) پیش از نمایش هماهنگ حمایت هواداران (با پرچم ها و آتش بازی) در دقیقه 15 به اهتزاز درآمد. استراسبورگ تا آن زمان با گل دقیقه 8 اسامه سحراوی، 1-0 عقب بود.

    هواداران پر شور استراسبورگ

    سخنرانی کاپیتان دیارا پس از پایان بازی، درخواستی برای حمایت کامل از تیم بود. موضعی که مارک کلر، بازیکن سابق تیم ملی فرانسه و رئیس کنسرسیوم مالک پیشین باشگاه، نیز آن را تکرار کرد. کلر روز دوشنبه در بیانیه‌ای اعلام کرد که فروش باشگاه به BlueCo به استراسبورگ اجازه داد گامی به جلو بردارد و بازیکنان سزاوار حمایت بی قید و شرط هواداران هستند.

    مالکان BlueCo به ندرت در ورزشگاه لا-مینو ظاهر میشوند، اما بهداد اقبالی، مدیر شریک شرکت «کلیرلیک کپتال»، در بازی مقابل مارسی حضور داشت.

    حمایت سرمربی از مدیریت BlueCo

    روزنیور می‌گوید: «آن‌ها (BlueCo) اشتیاق زیادی دارند. مدام تلاش می‌کنند به پیشرفت ما کمک کنند. اعضایی از کادر ما به زمین تمرین چلسی رفتند تا از تجربیات‌شان بیاموزند، و من نیز به طور مداوم با پل، لورنس و سَم جول، مدیر جذب جهانی چلسی، در تماس می‌باشم. BlueCo همانقدر که به چلسی متعهد است، برای استراسبورگ نیز سرمایه‌گذاری و اشتیاق دارد. این برای من عالی است. ما اینجا هستیم تا در بلندمدت کارهای بزرگی انجام دهیم.»

    برخی این دیدگاه را می‌پذیرند، و برخی نه، شاید هرگز نپذیرند. استراسبورگ پیشتر طعم تلخ ورشکستگی در سال 2011 و سقوط به لیگ های آماتور فرانسه را چشید.

    روزنیور اضافه می‌کند: «برای درک این شرایط باید تاریخچه استراسبورگ را فهمید. قبل از مارک کلر، باشگاه در لیگ پنجم بود، چون سرمایه‌گذاران خارجی مدیریت ضعیفی داشتند. همین حالا هم به خاطر آن تجربه، بی‌اعتمادی نسبت به هر سرمایه‌گذار خارجی جدید وجود دارد.»

    اعتراض هواداران استراسبورگ نسبت به مدیریت BlueCo

    بازیکنان چلسی، یکی از فرمول های موفقیت استراسبورگ

    واقعیت این است که مالکیت BlueCo کیفیت ترکیب استراسبورگ را ارتقا داده است. پتروویچ فصل گذشته برای مدتی در چلسی و پریمیرلیگ بازی می‌کرد. و آندره سانتوس، مهاجم 11 میلیون پوندی خریداری شده در 2023 نوجوانی است که برای سطوح بالای فوتبال نشانه گذاری شده. یکی از آن‌ها در دقایق پایانی شنبه شب با یک مهار خیره کننده برتری استراسبورگ را حفظ کرد، و دیگری با یک ضربه والی بینظیر بازی را به تساوی کشاند. بازیکنان قرضی چلسی، کلید احیای تیم و تلاش برای صعود به اروپا هستند.

    روزنیور که پس از عملکرد قهرمانانه پتروویچ، او را در سطح جهانی می‌نامد، در تعریف از سانتوس، هافبک مستعد اما سخت‌کوش، می‌گوید: «آندره آینده‌ای درخشان خواهد داشت. فراموش می‌کنید بعضی از آن‌ها چقدر جوانند. آندره مثل یک بازیکن 32 ساله بازی می‌کند. من به او «دونگا» (کاپیتان قهرمان جام جهانی 1994 برزیل) می‌گویم: او برزیلی است اما سبک بازی‌اش متفاوت است. هوش بالایی دارد و آمارش در گلزنی و پیروزی در دوئل‌ها فوق العاده است. آینده‌اش بی‌نظیر خواهد بود.»

    چلسی دلایل بیشتری برای پیگیری اخبار استراسبورگ در نیم فصل دوم دارد، پس از توافق برای جذب مامادو سار، مدافع 19 ساله، به استمفورد بریج، روزنیور می‌گوید: «خلق و خو، آمادگی بدنی، توانایی کنترل توپ… او تمام ویژگی‌های یک مدافع مرکزی سطح جهانی را دارد.»

    پیروزی 2-1 شنبه شب با دو گل سانتوس و امانوئل امقا در چهار دقیقه، تأیید دیگری بر پیشرفت استراسبورگ بود. این پنجاه و دومین بازی پیاپی لیگ 1 بود که ورزشگاه لا-مینو با ظرفیت کامل (در حال حاضر حدود 20000 نفر) به فروش رسید. پس از تکمیل پروژه 135 میلیون پوندی سکوی جدید در تابستان آینده، ظرفیت به 34000 نفر افزایش می یابد.

    رویای صعود به رقابت های اروپایی و مشکل مالکیت مشترک!

    روزنیور می‌گوید: «دوست دارم به اروپا صعود کنم و در آن سطح مربیگری کنم. رتبه هفتم می‌تواند ما را به لیگ کنفرانس برساند، که هدفی واقع‌بینانه است، اما تواضع را فراموش نمی‌کنیم.»

    صعود به اروپا ممکن است چالش‌هایی ایجاد کند اگر استراسبورگ و چلسی، به طور غیرمنتظره‌ای، در یک رقابت اروپایی قرار گیرند. یوفا قوانینی برای ممنوعیت حضور باشگاه‌های تحت مالکیت مشترک در یک تورنمنت دارد، اما همانطور که اینئوس با نیس و منچستریونایتد نشان داده، راه‌های فراری وجود دارد.

    فعلاً این نگرانی‌ها ارجحیت ندارند. استراسبورگ به آینده امیدوار است و روزنیور هم دلتنگی خانه را ندارد.

    اسکات مک تامینای؛ اشتباه در شناخت او در منچستر، کیفیت سری آ و عشق واقعی به گوجه‌

    اسکات مک تامینای در ناپولی

    امیر محمد کلانتری، فوتبال‌لب – اسکات مک تامینای به صندلی تکیه می‌دهد، چشمانش گرد و صدایش ناگهان مملو از احساس می‌شود. مصاحبه با یک فوتبالیست فعال، معمولاً چالش‌ برانگیز است…

    اسکات مک تامینای و اشتیاق صحبت از ایتالیا

    این موضوع که مصاحبه با یک فوتبالیست معمولا با چالش همراه است قابل درک میباشد. طبیعی است چون شرایط چندان مناسب گفت‌ و گویی خوب نیست. از نگاه بازیکن، این موقعیت قطعاً عجیب به نظر می‌رسد. فضایی بیش از حد رسمی و تقریباً غیرطبیعی. معمولاً آنها را به اتاقی بی پنجره می‌برند، در مقابل یک غریبه می‌نشانند و از آنها می‌خواهند 15 تا 45دقیقه درباره خودشان صحبت کنند. برای کمک به این فرآیند، سوالاتی کنجکاوانه و جهت‌دار مطرح میشود که اکثراً تمایلی به پاسخگویی واضح ندارند.

    این مشکل اصلاً شامل حال مک تامینای نمی‌شود. اگر هم از این موقعیت احساس ناخوشایندی داشته باشد، آن را به خوبی پنهان می‌کند. این بازیکن 28 ساله وقتی از ناپولی، ایتالیا و تغییر غیرمنتظره زندگی‌اش در تابستان گذشته حرف می‌زند، پر از انرژی، اشتیاق و شور است. اما هیچکدام از اینها به پای موضوعی نمی‌رسد که او را تقریباً به وجد می‌آورد.

    میگوید «وای خدای من!» و لپ‌هایش را باد می‌کند. «گوجه‌فرنگی ها!»

    البته منظور فقط گوجه‌فرنگی نیست. مک تامینای در مورد ماهی، کدو و ریزوتو هم با ذوق صحبت می‌کند. او از فکر کردن به غذای ایتالیایی هم لذت می‌برد. تا جایی که با مطرح شدن این موضوع، هم از ادبیات و هم از رفتارهای ایتالیایی تقلید می‌کند. در حالی که لبخند می‌زند، میگوید «بلیسیمو!».

    اسکات مک تامینای و عشق به گوجه فرنگی!

    از جهتی، واقعاً پای گوجه‌فرنگی در میان است. گوجه‌فرنگی‌ هایی که در منطقه کامپانیا پرورش می‌یابند، برای او حکم یک کشف را داشتند. همانطور که بیلی گیلمور، هم‌تیمی او در باشگاه و تیم ملی می‌گوید: «اسکاتی عاشق غذاخوردنه!» او نه فقط به عنوان یک خوره غذا، بلکه با شور و اشتیاقی شبیه به یک تازه‌وارد، درباره آنها صحبت می‌کند.

    او میگوید: «هرگز در خانه گوجه نمیخوردم. آنها فقط مثل آب قرمز رنگ بودند. اینجا واقعاً مزه گوجه‌فرنگی می‌دهند. حالا به عنوان میان‌وعده میخورمشون. همه سبزیجات، همه میوه‌ها رو میخورم. همه چیز اینجا تازه است. واقعاً باورنکردنیه».

    مک تامینای و گیلمور در خارج از شهر و نه چندان دور از هم زندگی می‌کنند و از خدمات یک سرآشپز خصوصی به نام ماریو بهره می‌برند. مک تامینای تقریباً با همان محبتی که درباره گوجه‌فرنگی صحبت می‌کند، از ماریو هم یاد می‌کند: «اون واقعاً عالیه! هر صبح به بازار میره و سبزیجات، ماهی و بقیه چیزها رو تازه میخره. همه چیز مرتب و تمیز. فوق‌العاده است».

    البته مک تامینای اولین کسی نیست که متوجه این موضوع شد که زندگی در ناپولی کمی پرشورتر و جاندارتر از دیگر جاها است. این شهر برای حداقل دو هزار سال، مکانی است که مردم برای تجدید قوا به آن پناه می‌بردند.

    اسکات از منچستریونایتد دلخور نیست!

    اگر پس از ترک منچستریونایتد در تابستان گذشته، حتی ذره‌ای تلخی، حس نفرت یا پشیمانی وجود داشت، اکنون کاملاً وجود ندارد. مک تامینای از صحبت درباره دوران حضورش در اولدترافورد طفره نمی‌رود، اما هیچ نشانی از زخم روانی ناشی از این جدایی هم در او ظاهر نیست.

    در عوض، او به سال‌های سازنده فوتبالش در آنجا با آرامشی قابل توجه و صداقتی بی‌پرده نگاه می‌کند. بی‌شک می‌داند که بسیاری ممکن است احساس کنند در اولدترافورد آنطور که شایسته‌اش بود، قدردانی نشد؛ قطعاً توسط یک یا دو مربی که با آنها کار کرد و شاید حتی توسط بخشی از هواداران.

    اما او نسبت به همه این ها خونسرد و متواضع است. منچستریونایتد امروزی، باشگاهی که با اضطراب، منتظر فردایی روشن‌تر و بهتر است، نوعی برخورد کودکانه با بازیکنان بومی خود دارد. جسی لینگارد و مارکوس رشفورد حتی در آستانه سی سالگی، هنوز به عنوان استعدادهای در حال رشد توصیف می‌شدند.

    اتفاقی مشابه نیز برای اسکات مک تامینای افتاد. وقتی او را فروختند، این حس به وجود آمد که یونایتد یکی از گوهرهای آکادمی خود را، احتمالاً برای رعایت مقرات مالی لیگ برتر، از دست می‌دهد. او در آن زمان ۲۷ سال داشت.

    حالا پس از نه ماه، این موضوع غیرمنطقی به نظر می‌رسد. مک تامینای امروز حال و هوای یک حرفه‌ای باتجربه را دارد؛ بازیکنی ملی پوش که به اندازه کافی دیده و انجام داده تا بداند مسیر حرفه‌ای به ندرت خطی مستقیم است. پیچ‌ و خم‌ها و انحراف‌ هایی وجود دارد و تقریباً غیرممکن است که کسی آنچه او «مسیر بی‌نقص» می‌نامد را تجربه کند.

    ماجرای بازی در پست غیرتخصصی در یونایتد

    وقتی او اشاره می‌کند که در نخستین روزهای حضورش در یونایتد در پست غیرتخصصی قرار می‌گرفت، این حرف را بدون هیچ عصبانیتی بیان می‌کند:
    «وقتی به تیم اصلی رسیدم، در پستی بازی می‌کردم که با خصوصیاتم همخوانی نداشت. تقصیر مربیان نبود. نقاط قوت من همیشه حضور در محوطه جریمه، گلزنی و ایجاد مشکل برای حریف بود. اما من به عنوان هافبک پست 6 یا مدافع میانی استفاده می‌شدم، درحالی که این سبک بازی من نیست. اما وقتی ۲۰ ساله هستی و برای منچستر یونایتد بازی می‌کنی، نمی‌توانی در دفتر مربی را بزنی و بگویی باید به جای پل پوگبا در پست 8 بازی کنی! این غیرواقع‌بینانه است. باید جایگاهت را بدانی و کاری که از تو خواسته می‌شود را انجام دهی. در چند فصل اخیر، فرصت بیشتری برای حضور در محوطه و گلزنی پیدا کردم و سال گذشته بهترین عملکردم را داشتم.»

    او حتی از این موضوع که مجبور بود بیش از دیگران برای حفظ جایگاهش در تیم بجنگد، کینه‌ای به دل ندارد. بارها قربانی چرخه باطل بازسازی بی‌پایان یونایتد شد؛ هر تابستان، یک خرید درخشان جدید به تیم اضافه می‌شد که عملاً نقشش عقب راندن دوباره مک تامینای بود.

    اول پوگبا بود، بعد اریکسن و سپس کاسمیرو! او میگوید: «همیشه بازیکنی را می‌خریدند که لزوماً آنچه مردم انتظار داشتند نبود.»

    اریکسن و کاسمیرو، رقیبان اسکات مک تامینای در یونایتد.

    این الگو به مرور آشنا شد: مک تامینای به آرامی و با اطمینان جایگاهش را بازمی‌یافت و تا دسامبر، دوباره بخش جدایی‌ناپذیری از تیم می‌شد.

    میگوید: «ذهنیت من همیشه این بود که آماده باشم و فرصت‌ها را از دست ندهم. همیشه می‌خواستم ارزشم را ثابت کنم و نشان دهم که می‌توانم در هر بازی حاضر باشم. چنین چیزهایی روی من تأثیر نمی‌گذارند. شما فقط می‌توانید روی کار خود کنترل داشته باشید.»

    پروژه های ناتمام!

    برای مدتی، به نظر می‌رسید او قربانی پدیده‌ای شد که بسیاری از بازیکنان بومی با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. آنها محکومند به عنوان پروژه‌های ناتمام دیده شوند. دردهای رشد اولیه‌شان بخشی از خاطره جمعی باشگاه است. بنابراین همیشه در مقایسه با هم تیمی‌ ها یا رقبایی که از بیرونِ باشگاه، کامل و آماده، خریداری می‌شوند، ناکامل به نظر می‌رسند.

    مک تامینای می‌گوید: «هرگز به این شکل به آن فکر دقت نکردم. اما ممکن است درست باشد.» حتی این اشاره کوچک که شاید بیش از حد لازم مورد قضاوت قرار گرفته، آرامش او را برهم نمی‌زند و اضافه کرد: «این منچستریونایتد است. باید آماده باشی. هواداران تحمل اینکه بازیکن آماده‌ نبوده را ندارند. ممکن است 10 یا 40 یا 50 بازی کنی و سپس کنار گذاشته شوی، فقط چون در آن لحظه آماده نیستی. پس باید بروی و یاد بگیری و بهتر شوی. من خوش‌شانس بودم که 250 بازی کردم و جام اتحادیه و جام حذفی را بردم، اما می‌خواستم جام های بیشتری ببرم. همیشه می‌خواهی برنده شوی.»

    ناپولی و اسکات مک تامینای؛ یک علاقه دو سویه!

    به نظر می‌رسد بخشی از توانایی او در نگاه روشن‌بینانه به همه چیز ــ علاوه بر گوجه‌فرنگی ها (که واقعاً نقش کلیدی دارند!)، این است که در ناپولی، کوچک‌ترین شکی درباره میزان ارزش و محبوبیتش وجود ندارد.

    مک تامینای می‌گوید به محض اینکه فهمید ناپولی به او علاقه دارد، جذابیتی آنی احساس کرد. او همیشه سعی داشت فرصت های جدید را ذهنی باز بررسی کند و ادامه میدهد: «شرایط در منچستر سخت بود. دقیقاً نمی‌دانستم چه می‌گذرد. اما ناپولی را فوراً می‌شناسی: اشتیاق هواداران، کیفیت لیگ.»

    اگر مک تامینای مجذوب ناپولی شد، این احساس کاملاً دوطرفه بود. آنتونیو کونته کوچک‌ترین ابهامی درباره دلیل جذب او نداشت. او مک تامینای را به عنوان موتور تهاجمی خط هافبک می‌دید که با ورود به محوطه جریمه حریف، دردسر می‌آفرید.

    مک تامینای، یک بازیکن شجاع و رهبری ارشد

    اما مهم‌تر از آن، کونته او را بازیکنی ارشد و رهبر می‌دانست. اگرچه رختکن ناپولی تحت سلطه سه ایتالیایی، یعنی دی لورنزو، پولیتانو و اسپیناتزولا است، به طوری که بازیکنان حق ندارند میز شام را ترک کنند تا زمانی که این سه اجازه دهند، اما انتقال مک تامینای به عنوان یک دستاورد بزرگ تلقی شد. برای اولین بار در کارنامه حرفه‌ای‌اش، او نه بر اساس گذشته، بلکه بر اساس توانایی‌های فعلی‌اش قضاوت می‌شود.

    او با این مسئولیت شکوفا شد. تنها در چند هفته، لقب «مردی با دلی شجاع» را به خود اختصاص داد. به‌ویژه در اوایل فصل، سهم بزرگی در خط حمله ناپولی داشت. در سن سیرو، المپیکو و مقابل یوونتوس گلزنی کرد. حالا در ورزشگاه دیگو آرماندو مارادونا، پرچم‌های نمادین اسکاتلند در میان تماشاگران به چشم می‌خورد.

    مک تامینای با اشتیاق تمام، خود را در زندگی ایتالیایی غرق کرده است. او از سری آ به طور تمام و کمال دفاع میکند و در مقابل انتقادهای نابجا، از همان واژه «سوءتفاهم» استفاده می‌کند.

    درباره سطح این لیگ میگوید: «مردم وقتی می‌گویند ایتالیا یا اسپانیا همسطح پریمیرلیگ نیستند، باید مراقب باشند. از نظر فیزیکی و تاکتیکی، بعضی از سخت‌ترین بازی‌های عمرم را اینجا تجربه کردم.»

    علاقه به زبان و فرهنگ ایتالیایی!

    اسکات مک تامینای هفته‌ای چندبار کلاس ایتالیایی دارد و با تمرین در اپلیکیشن‌های مختلف، سعی‌اش را دوچندان می‌کند. پیشرفت او را می‌توان از دو طریق سنجید: اولاً پولیتانو می‌گوید ایتالیایی‌اش خیلی خوب است و ثانیاً گاهی جملات انگلیسی را به سبک ایتالیایی‌ها ادا می‌کند!

    اسکات: «همیشه دلم می‌خواست زبان جدیدی یاد بگیرم. کار ارزشمندی است. مهم است که مردم ببینند ما فرهنگ اینجا را هم پذیرفته‌ایم. شهر شگفت‌انگیز است؛ کاملاً متفاوت. باید نشان دهیم که به شهر و فرهنگش اهمیت می‌دهیم، نه فقط به بازی خوب.»

    ایتالیا، خانه دوم اسکات مک تامینای

    او به قدری خوب عمل کرد که بالاترین افتخار ناپولی را دریافت کرده است: نقاشی دیواری چهره‌اش روی دیواری در شهر. وقتی مک تامینای انگلیس را ترک کرد، این انتقال، مثل همیشه، به عنوان ماجراجویی بزرگ به ناشناخته‌ها تصویر شد. تا حدی هم همینطور بود؛ مهاجرت به کشوری دیگر، به هر دلیلی، شجاعت می‌خواهد.

    اما پس از نه ماه، به نظر نمی‌رسد قضیه همین باشد. مک تامینای انگار نه مسافر است و نه مهمان؛ حس میکند اینجا خانه خودش است. به همان اندازه مهم، او در وجود خودش هم آرام است. بازیکنی که بالاخره می‌تواند شیرینی لحظه‌هایش را بچشد.

    تحلیل جامع چالش‌های مالی منچسترسیتی و تأثیر آن بر آینده لیگ برتر

    وام های مالی منچسترسیتی
    Premier League profit and sustainability regulations explained: What  restrictions are there on clubs spending what they want? | Football News |  Sky Sports مالی

    وام‌های مالکان: از توسعه استادیوم تا ابزار دور زدن قوانین

    علیرضا خلیلی، فوتبال‌لب – بر اساس آخرین گزارش‌های مالی، شش باشگاه لیگ برتر بیش از ۱۰۰ میلیون پوند به مالکان یا شرکت‌های وابسته بدهی دارند. این وام‌ها به‌طور عمده برای ساخت یا نوسازی استادیوم‌ها استفاده شده‌اند، اما همیشه اینگونه نیست:

    تعدادباشگاهمبلغ وام (میلیون پوند)هدف اصلی
    1اورتون۴۵۰.۸تبدیل به سهام پس از فروش
    2آرسنال۳۲۴.۱بازپرداخت بدهی‌های دوران پاندمی
    3برایتون۲۹۹.۷توسعه زیرساخت و تیم‌سازی
    4چلسی۱۴۶.۱نامشخص

    نمونه‌های کلیدی:

    برایتون:

    • مالک تونی بلوم تا ژوئن ۲۰۲۲، ۴۰۶.۴ میلیون پوند به باشگاه وام داده بود.
    • علی‌رغم ساخت استادیوم ۱۰۱ میلیون پوندی در ۲۰۱۱، ۱۰۶.۷ میلیون پوند از این بدهی در دو فصل اخیر بازپرداخت شده است.
    • این بازپرداخت اگرچه بر رعایت PSR تأثیری نداشت، اما جریان نقدی باشگاه را تحت فشار قرار داد.

    آرسنال:

    • تا ۲۰۲۰، تمام بدهی‌های آرسنال خارجی و ناشی از ساخت استادیوم امارات بود.
    • در دوران پاندمی، مالکان با بازپرداخت زودهنگام ۲۰۲ میلیون پوندی بدهی‌ها (و هزینه ۳۲.۲ میلیون پوندی) به نجات مالی باشگاه آمدند.

    مدل‌های مالی متفاوت: از سهام تا وام خارجی

    FILE PHOTO: Soccer Football – Premier League – Manchester City v Tottenham Hotspur – Etihad Stadium, Manchester, Britain – February 13, 2021 General view of a corner flag before the match Pool via REUTERS/Rui Vieira

    ۱. منچسترسیتی و نیوکاسل:

    • بدون بدهی به مالکان، تأمین مالی از طریق سهام و سرمایه‌گذاری مستقیم.
    • مزیت: اجتناب از فشار بدهی و بهره.
    • چالش: وابستگی به جیب عمیق مالکان.

    ۲. تاتنهام هاتسپر:

    • نمونه بارز اتکا به وام خارجی: ۸۵۱.۴ میلیون پوند بدهی برای ساخت استادیوم.
    • سالانه ۲۹.۷ میلیون پوند صرف سود این وام‌ها می‌شود.

    ۳. چلسی و اورتون:

    استفاده از وام‌های بدون بهره برای پوشش کسری بودجه یا تبدیل به سهام.

    آیا وام‌های مالکان «مزیت رقابتی» ایجاد می‌کنند؟

    موافقان:

    • وام‌های بدون بهره یا کم‌بهره، میلیون‌ها پوند صرفه‌جویی در هزینه‌های مالی ایجاد می‌کند.
    • مثال: اگر وام ۴۵۰ میلیون پوندی اورتون با نرخ بازار محاسبه می‌شد، فشار مالی باشگاه را فلج می‌کرد.

    مخالفان:

    • این وام‌ها لزوماً رایگان نیستند. بازپرداخت آن‌ها می‌تواند جریان نقدی را مختل کند (نمونه: برایتون).
    • برخی باشگاه‌ها مانند آرسنال، تنها در شرایط بحرانی (مثل پاندمی) به مالکان متکی شده‌اند.

    پارادوکس منچسترسیتی:

    • این باشگاه در فاصله ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳ حدود ۹۸۴.۸ میلیون پوند از مالکان دریافت کرد (عمدتاً از طریق سهام).
    • اگر قوانین PSR آن زمان وجود داشت، منچسترسیتی با «تخلف بزرگ» مواجه می‌شد.

    پیوند چالش‌های حقوقی با آینده لیگ برتر

    Man City given fresh verdict on 115 FFP charges as Arsenal, Chelsea and  Tottenham await decision - football.london

    دو جبهه نبرد:

    ۱. چالش APT (معاملات اشخاص وابسته):

    • منچسترسیتی خواهان بررسی وام‌های بدون بهره، مشابه قراردادهای اسپانسری وابسته است.
    • پیروزی احتمالی سیتی می‌تواند قوانین لیگ برتر را تضعیف و به رقبایی مانند آرسنال و برایتون آسیب بزند.

    ۲. پرونده ۱۳۰ اتهام اصلی:

    • این چالش‌ها رسماً به پرونده اصلی مرتبط نیستند، اما هر شکست لیگ برتر در دادگاه، موضع سیتی را در پرونده بزرگ‌تر تقویت می‌کند.
      سناریوهای محتمل:
    • اگر لیگ برتر بازنده شود:
    • قوانین مالی به دهه ۲۰۰۰ بازمی‌گردند؛ عصر سلطه باشگاه‌های با مالکان ثروتمند.
    • اگر لیگ برتر پیروز شود:
    • نظارت بر کلیه معاملات مالی تشدید می‌شود؛ محدودیت‌های سخت‌تر برای همه باشگاه‌ها.

    آزمونی برای تعادل قدرت

    این مناقشه تنها درباره پول نیست؛ بلکه نبردی برای تعریف عدالت در لیگ برتر است. آیا لیگ برتر می‌تواند قوانینی ایجاد کند که هم از باشگاه‌های کوچک محافظت کند و هم جذابیت سرمایه‌گذاری را حفظ نماید؟ پاسخ این پرسش آینده فوتبال انگلستان را شکل خواهد داد.

    منابع:

    • سام لی (خبرنگار ورزشی)
    • کریس ودراسپون (تحلیلگر مالی)
    • صورت‌های مالی باشگاه‌های لیگ برتر