امیر محمد کلانتری، فوتباللب – به نظر میرسد که سرنوشت قرارداد ترنت الکساندر آرنولد در حال مشخص شدن است. بدون شک شفافیت در مورد این موضوع به نفع همه طرفها میباشد.
آرنولد به رئال مادرید؛ موضوعی که مسئله آن زمان است.
هنوز هیچ اطلاعیه رسمی صادر نشده است. در حال حاضر هیچ توافق رسمی وجود ندارد. اما با اخبار منتشر شده، همه نشانهها حاکی از آن است که فولبک لیورپول، فصل آینده را در شهر مادرید آغاز خواهد کرد.
به جرات میتوان گفت که این یکی از بدترین رازداریهای تاریخ فوتبال میباشد. آرنولد در آغاز فصل اشاره کرده بود که نمیخواهد بحث درباره آیندهاش به صورت عمومی مطرح شود. با این حال، سروصداهای زیادی عمدتا از سوی اسپانیا و سایر نشریهها مدام به گوش میرسید.
انتقالی که از ژانویه بر سر زبانها افتاد!
پرسوجوی رئال مادرید در ماه ژانویه، به شایعات پیرامون این بازیکن دامن زد. در همین حال آینده ویرجیل فندایک و محمد صلاح نیز در هالهای از ابهام قرار داشته است. با وجود این، هیچکدام از آنها همانند آرنولد به باشگاه بزرگی به طور جدی لینک نشدند.
اکنون با نزدیک شدن به پایان فصل و تمرکز کامل لیورپول بر قهرمانی در لیگ برتر، به نظر میرسد زمان مناسبی است که آرنولد ۲۶ ساله این وضعیت را روشن کند تا هواداران لیورپول بتوانند آن را هضم کرده و به جلو حرکت کنند.
ماجرای آرنولد به هیچکسی سود نمیرساند!
به نظر میرسد این ماجرا به هیچکس سودی نرساند. نه برای لیورپول که آینده یکی از ستارههایش در خطر قرار گرفته است. نه برای خود بازیکن که بیتردید از شایعات آگاه بوده، و نه برای رئال مادرید که با مصدومیت دنی کارواخال، ترجیح میداد او را در ژانویه جذب کند.
سکوت تاکنون شاید تا حدی ناشی از تمایل به جلوگیری از واکنش منفی هواداران است. خشم بخشی از هواداران در ژانویه پس از تساوی ۲-۲ مقابل منچستریونایتد و به ویژه پس از رد پیشنهاد مادرید توسط لیورپول، چیزی بود که همه مایل به اجتناب از آن هستند.
آن زمان، لیورپول در پی چهار عنوان قهرمانی بود. رقابت برای این عناوین باعث تشدید فشارهای حداکثری به نظر میرسید. اما اکنون شرایط متفاوت است. مگر اینکه تیم آرنه اسلات در ۹ بازی پایانی نابود شود. قهرمانی در پریمیرلیگ تقریباً قطعی است. لیورپول با ۱۲ امتیاز اختلاف پیشتاز است و احتمالاً تا پایان آوریل عنوان قهرمانی را مسجل خواهد کرد. شفاف سازی وضعیت او پیش از بازگشتش به میدان، که احتمالا تا پایان آوریل رقم بخورد، تصمیمی منطقی به نظر میرسد.
خداحافظی بعنوان یک خائن یا یک ستاره؟
برخی از هواداران به خداحافظی احساسی و باشکوه اهمیتی نخواهند داد. آنها تصمیم او برای ترک باشگاهی که از کودکی در آن بود را خیانت خواهند دانست. به ویژه آنکه لیورپول حتی از بابت هزینه انتقال هم سودی نخواهد برد! موضوعی که میراث او را خدشهدار میکند.
اما قطعاً عدهای دیگر نیز دیگر قدردان دستاوردهای او در لیورپول خواهند بود. او نقشی کلیدی در قهرمانی در تمامی جامهای مهم سطح باشگاهی ایفا کرد. آنها درک خواهند کرد که مقاومت در برابر وسوسه پیوستن به رئال مادرید برای هر بازیکنی دشوار است. عناوین لالیگا در انتظار او خواهند بود. فرصتهای بیشتری برای افزودن به مدال قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا پیش خواهد آمد. علاوه بر این، او این شانس را خواهد داشت که در کنار دوست صمیمیاش، جود بلینگهام، بازی کند.
مدیریت لیورپول نیز مقصر است؟
احتمالاً بخش زیادی از سرزنشها متوجه مدیریت باشگاه خواهد بود که چرا زودتر قرارداد جدیدی به او ارائه ندادند. با توجه به سن و جایگاه آرنولد، دادن قرارداد جدید به او حتی بیش از دو سال پیش هم ریسک چندانی نداشت. هرچند ریچارد هیوز تنها یک سال است که به این سمت منصوب شده، اما آیا واقعاً نیاز بود یک مدیر ورزشی این مسئله را حل کند؟ آیا این کار میتوانست علاقه مادرید را قبل از شکلگیری متوقف کند؟
صرف نظر از پاسخ این پرسشها، به نظر میرسد لیورپول نه تنها در آستانه از دستدادن یکی از بزرگترین استعدادهای فوتبال اروپا قرار دارد، بلکه فرصت دریافت هزینه قابل توجهی را نیز از دست خواهد داد.
تنها تعداد معدودی از افراد حاضر در مذاکرات دقیقاً میدانند که لیورپول چه پیشنهادی به الکساندرآرنولد داد و چرا به توافق نرسیدند. هواداران حق دارند با سوالهای زیادی مواجه شوند.
لیورپول قطعاً خود را برای احتمال خداحافظی آرنولد آماده کرده بود. نبود او جای خالی بزرگی در ترکیب تیم به جا میگذارد. آن هم در آستانه تابستانی که خود وعده تحولات زیادی را میدهد. هرچند آنها گزینه مستعدی مانند کانر بردلی را برای جایگزینی در اختیار دارند، اما برای حفظ عمق ترکیب در آن پست، نیاز به جایگزینی مناسب برای آرنولد خواهند داشت.
جایگزین کردن آرنولد، کاری دشوار برای لیورپول.
مشکل اینجاست که پیدا کردن جانشین برای فوتبالیستی منحصربهفرد، کار سادهای نخواهد بود. حداقل این موضوع ارزان تمام نخواهد شد. آرنولد موقعیت فولبک را متحول کرده است. آگاهی محیطی و دامنه پاسدهی او، به او امکان داده تا به عنصری خلاقانه و تأثیرگذار برای لیورپول تبدیل شود. پیدا کردن بازیکنی که بتواند با دقتی مثالزدنی پاسهای بلند بدهد، مثل یک وینگر درجهیک که توپهای دقیق ارسال کند و در عین حال پایداری دفاعی داشته باشد، تقریباً غیرممکن به نظر میرسد. هرچند آرنولد مدافع بزرگی نیست، اما آنقدرها هم که منتقدانش میگویند ضعیف نیست.
شکست اخیر در فینال جام اتحادیه مقابل نیوکاسل، یادآور تازهای بود از اینکه لیورپول چقدر فقدان او را احساس خواهد کرد. در حالی که دیگر بازیکنان در کنترل توپ تقلا میکردند، کسی مثل آرنولد وجود نداشت تا با یک پاس رو به جلو خط دفاع حریف را بشکند یا با تغییر زمین بازی، معادله را دگرگون کند. شاید یک فولبک جدید بتواند سمت راست دفاع لیورپول را مستحکمتر کند. آیا این جایگزینها میتوانند همان لحظات جادویی را خلق کنند که بازیکنان قبلی بارها از پس آن برآمدهاند؟ این پرسش را به ذهن متبادر میکند که آیا لیورپول اصلاً باید به دنبال جانشینی مشابه آرنولد باشد، یا باید نگاه خود به نقش فولبک راست و توازن تیم را مورد بازنگری قرار دهد. در هر صورت، روشن شدن وضعیت آینده الکساندر آرنولد حداقل به این جنجال پایان میدهد و به هواداران فرصت میدهد تا بر آینده تمرکز کنند.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
آروین منصوری، فوتباللب – اسکار پیستری عملکرد فوقالعادهای در گرندپری چین ارائه کرد و هم تیمی خود، لاندو نوریس را به پایان 1-2 مک لارن رساند و تیم را از دو مسابقه اول فصل فرمول یک سر بلند بیرون برد. همیلتون که ششم شده بود، به دلیل نقص فنی در ماشین خود محروم شد. در حالی که لکلرک و پیر گسلی به دلیل وزن کم ماشینشان ردصلاحیت شدند.
پیستری، که اشتباهی مرتکب شد که به قیمت برد در GP استرالیا در هفته گذشته تمام شد. از هوای پاک در شانگهای استفاده کرد تا به طور پیوسته مزیت خود را ایجاد کند. زیرا مسابقه به نبرد استراتژیک بین استراتژی های یک و دو مرحلهای تبدیل شد. پس از مک لارن، جورج راسل از مرسدس بنز جایگاه نهایی سکو را به دست آورد.
ورشتفن که شروع بدی ثبت کرد و هرگز سرعت لازم برای به چالش کشیدن نفرات برتر را به دست نیاورد و چهارم شد. و مبارزات غیرمنتظره ردبول در این آخر هفته را برجسته کرد. در ادامه این دستور، الکس آلبون از ویلیامز یک استراتژی جایگزین را در روز تولد خود اجرا کرد و برای مدت کوتاهی در مسابقه پیشتاز شد، در حالی که هر دو اتومبیل هاس امتیاز گرفتند.
برد و یک ودو پیستری و نوریس حسابی مکلارن را شاد کرد.
این کاملاً حاشیه پیروزی دراماتیکی نبود که احتمالاً آخر هفته گذشته در استرالیا بدون ماشین ایمنی وسط مسابقه یا باران می دیدیم، اما یک مسابقه خشک به مک لارن کمک کرد تا برتری خود را نسبت به رقبای خود تغییر دهد.
یک پایان بدون سر و صدا و فرمان 1-2 به رهبری پیاستری ثابت کرد که شکست ماشینهای پاپایا در اوایل فصل فوق العاده سخت خواهد بود. لحظه کوتاهی بود که راسل توانست بعد از اولین دور توقف ها در میان آنها قرار بگیرد، اما نوریس توانست به سرعت جایگاه را چند دور بعد به دست آورد.
بزرگترین لحظه استرس مک لارن در پایان مسابقه زمانی رخ داد که نوریس گزارش داد پدال ترمز او طولانی شد. مهندس او، ویل جوزف، همچنین نسبت به فشار بیش از حد در مراحل پایانی برای تلاش برای انجام آخرین تلاش برای مهار پیاستری و خطر از دست رفتن یک مقام دوم راحت هشدار داد.
از روز شنبه به بعد، این برتری پیاستری بوده است. نوریس بهای اشتباهات کوچک را در مسابقات مقدماتی و دوی سرعت پرداخت، اما پیاستری از دست نداد. همانند دو پیروزی اول او در فرمول یک در مجارستان و آذربایجان در سال گذشته، این یک برد با کلاس و کنترل واقعی بود.
مک لارن در حال حاضر یک قدم جلوتر از رقبای خود است. حداقل رقابت بین رانندگان آن چیزها را بسیار بسیار جالب نگه می دارد.
همیلتون در هفته دوم یک گام به جلو رفت.
پس از اوج قطب سرعت خود و پیروزی فراری، همه چیز برای لوئیس همیلتون تا پایان آخر هفتهاش کمی با موفقیت پیش رفت. تا جایی که پایانی فاجعهبار به سرش آمد.
او به خوبی شروع به پریدن ورشتفن از روی خط کرد و به سختی از بیرون کشاندن لکلرک اجتناب کرد، چرا که ماشین همیلتون باعث شکستن صفحه انتهایی بال جلویش شد. به گفته مهندس مسابقهاش، لکلرک با نداشتن 20 تا 30 امتیاز داون فورس، همچنان سریعتر بود – تا جایی که جای خود را با هم تیمیاش عوض کرد. هنگامی که لکلرک حرکت را انجام داد، فوراً یک ضربه دوم را به ثمر رساند و ثابت کرد که از مزیت سرعت برخوردار است.
توقف اضافی برای همیلتون به قیمت او یک نقطه به ورشتاپن در آخرین مرحله تمام شد، پنج ماشین جلوتر از او همگی تنها با یک تعویض لاستیک به خانه برگشتند.
خبر تخلف فنی با ضخامت یکی از اسکلتهای خودروی وی که کمتر از استاندارد لازم تشخیص داده شد، به معنای از بین رفتن هشت نقطه به صفر بود. چین به لطف قدرت نمایش سرعت همیلتون همچنان به عنوان یک گام رو به جلو برای همیلتون پایین میآید، اما این پایان ناامیدکننده به این معنی است که او تنها 9 امتیاز از دو مسابقه اول خود در سال دارد.
نبرد برای بهترین بودن از بقیه داغ می شود.
در آخر هفته، ویلیامز دو امتیاز از استون مارتین برتری داشت و به عنوان “بهترین از بقیه” برتر بود. با این حال، دو نفره ریسینگ بولز متشکل از ایزاک هاجر و یوکی تسونودا در بین 10 تیم برتر قرار گرفتند و آنها را در موقعیتی عالی قرار داد تا به طور بالقوه از ساوبر، استون مارتین و ویلیامز در جدول رده بندی جهش کنند.
اما آلبون زمزمه لاستیک است. در حالی که سایر رانندگان شاهد افتادن لاستیکهای خود در اوایل مسابقه بودند. راننده ویلیامز که رتبه 10 را کسب کرد، بیرون ماند و حتی در یک نقطه پیشتاز شد و در نهایت در دور 21 قرار گرفت. ارتقاء او از نهم به هفتم به لطف محرومیتهای همیلتون و لکلرک برای ویلیامز بسیار مهم است، همچنین امتیازی که کارلوس ساینز در رتبه 1 به دست آورد.
ویلیامز با 17 امتیاز در رده بندی سازندگان چهارم است و این می تواند در پایان فصل دستاوردهای قابل توجهی داشته باشد، به خصوص که لنس استرول استون مارتین تنها با دو امتیاز به پایان رسید و فرناندو آلونسو دومین DNF متوالی را متحمل شد و تیم با 10 امتیاز هفتم شد.
رانندگان ریسینگ بولز یکشنبه خارج از امتیاز سقوط کردند. بال جلوی تسونودا توسط دور 47 آسیب دید و او را مجبور به پیت کرد. هاس که اکنون مجموعاً 14 امتیاز دارد، به تیم شگفتی ساز تبدیل شد، در تضاد کامل با استرالیا که تیم سرعت نداشت.
قضاوت های خود را در مورد تازه کار فعلا حفظ کنید.
همانطور که نوریس هشدار داد که خیلی زود است که در مورد قهرمانی در جدول رده بندی صحبت کنیم، همچنین برای قضاوت در مورد بازیکنان تازه کار خیلی زود است، زیرا چین دور دوم از 24 – و آخر هفته مسابقه دو سرعت را پشت سر گذاشت – در حالی که رد صلاحیت ها به بسیاری از نتایج آنها زیبایی بخشید.
هاجر ممکن است تازهکار با بالاترین امتیاز در مسابقات مقدماتی جایزه بزرگ باشد، اما کیمی آنتونلی به سرعت دوباره در طول مسابقه قویترین شد، مشابه استرالیا. در دور 10، راننده مرسدس بنز هفتم شد در حالی که هاجر به نهم سقوط کرد و در نهایت یازدهم شد. در پایان، آنتونلی بهترین بازیکن تازه کار بود، در ابتدا در رتبه هشتم قرار گرفت و پس از محرومیت ها به رتبه ششم ارتقا یافت.
دست یافتنی؟
عملکرد Ollie Bearman که پس از یک آخر هفته سخت در استرالیا بازگشته است، شایان توجه است. او یک سبقت قوی روی لیام لاوسون انجام داد و در رادیو هنگام عبور از ردبول گفت «ciao» و بعداً از کارلوس ساینز گذشت. در دور 39، او روی دم گاسلی بود. هنگامی که بیرمن از آلپاین عبور کرد و وارد نقطه شد، دوربین پدرش را در حال تشویق در داخل گاراژ هاس گرفت. هنگامی که گرد و غبار فروکش کرد، بیرمن با چهار امتیاز هشتم شد.
گابریل بورتولتو خیلی زود در شن به پایان رسید و اگرچه راننده ساوبر دوباره به مسابقه ملحق شد، اما زمان قابل توجهی برای بازگشت به گروه داشت. در دور 35، او سریعترین دور را از P19 انجام داد، اما او مسابقه را چهاردهم به پایان رساند.
برای دیگر تازه کارها نیز پایان خوبی نبود. جک دوهان پس از یک حادثه با هاجر، جریمه 10 ثانیهای دریافت کرد که باعث شد راننده ریسینگ بولز از پیست خارج شود و لاوسون که پس از نمایشهای اخیرش با سوالاتی مواجه شد، دوباره روز خاصی نداشت.
یوسف جوانشیر، فوتباللب – پس از بازیهای یک شانزدهم نهایی لیگ قهرمانان اروپا 25-2024 و به بهانهی 70امین فصل برگزاری این رقابتها، امروز، قصد داریم در ادامهی مقالهی پیدایش لیگ قهرمانان اروپا، نگاهی به سالهای ابتدایی این جام بیندازیم. دورانی که این تورنمنت با نام جام اروپا (European Cup) شناخته میشد.
اولین دوره جام اروپا در فصل 56-1955 برگزار شد. این مسابقات پس از پیشنهاد گابریل هانو، سردبیر روزنامه ورزشی فرانسوی L’Équipe، برای ایجاد یک تورنمنت بینالمللی در اروپا شکل گرفت. ایده هانو از مسابقات قهرمانی در آمریکای جنوبی و همچنین جامهای دوستانهای که گاهی در اروپا برگزار میشدند، الهام گرفته شده بود. در نهایت، 16 تیم از سراسر اروپا برای شرکت در این رقابتها دعوت شدند. انتخاب تیمها بر اساس سابقه و عملکرد آنها در مسابقات قهرمانی داخلی انجام گرفت.
تیمهای دعوتشده به این رقابتها
بیشتر تیمهای دعوت شده، قهرمانان فصل گذشته لیگهای داخلی خود بودند. از جمله این تیمها میتوان به رئال مادرید از اسپانیا، میلان از ایتالیا و ریمس از فرانسه اشاره کرد. چلسی نیز به عنوان نماینده انگلیس دعوت شد و علاقهمند به حضور در این مسابقات بود، اما اتحادیه فوتبال انگلیس با این تصمیم مخالفت کرد و حضور چلسی را ممنوع اعلام نمود. دلیل این مخالفت، نگرانی از کاهش توجه به رقابتهای داخلی فوتبال انگلیس بود. در نهایت، گواردیا وارساو از لهستان به عنوان جایگزین چلسی انتخاب شد. آبردین، قهرمان اسکاتلند نیز با سرنوشتی مشابه مواجه شد و نتوانست در این رقابتها شرکت کند.
این آغاز مسیر طولانی و پرفرازونشیب جام اروپا بود که بعدها به لیگ قهرمانان اروپا تبدیل شد و به یکی از معتبرترین و محبوبترین تورنمنتهای فوتبال جهان مبدل گشت.
برخی از تیمهای دعوت شده به نخستین دوره جام اروپا، مانند هلند اسپورت و بوداپست هونود، از شرکت در این مسابقات خودداری کردند. به همین دلیل، PSV آیندهوون از هلند و Vörös Lobogó از مجارستان به عنوان جایگزین آنها انتخاب شدند. جالب اینجاست که آلمان در این دوره دو نماینده داشت؛ روت وایس اسن به نمایندگی از آلمان غربی و افسی زاربروخن، نماینده ایالت زارلند. ایالت زارلند در آن زمان به عنوان یک منطقه خودمختار شناخته میشد و تیمهای آن در مسابقات بینالمللی به طور مستقل شرکت میکردند. اما این وضعیت دوام چندانی نداشت و در سال 1957، زارلند به آلمان غربی ملحق شد.
چگونگی قرعهکشی و برگزاری جام اروپا
برخلاف سیستم امروزی لیگ قهرمانان اروپا، در آن زمان قرعهکشی برای تعیین حریفان وجود نداشت. تیمها به صورت دستی و توسط برگزارکنندگان مسابقات در جدول رقابتها قرار میگرفتند. اولین بازی تاریخ جام اروپا، در 4 سپتامبر 1955برگزار شد. این دیدار بین اسپورتینگ سیپی از پرتغال و پارتیزان بلگراد از یوگسلاوی با نتیجه 3-3 به پایان رسید. خوائو باپتیستا مارتینز، بازیکن اسپورتینگ سیپی، افتخار زدن اولین گل تاریخ جام اروپا را به نام خود ثبت کرد.
در مرحله نیمهنهایی، ریمس فرانسه به راحتی هیبرنیان اسکاتلند را شکست داد. هیبرنیان در مرحله یکچهارم نهایی، جورگاردن (Djurgården)، قهرمان سوئد، را با نتیجه مجموع 3-0 حذف کرده بود. این مسیر هیبرنیان به نیمهنهایی، نشاندهنده قدرت تیمهای اروپایی در آن دوران و همچنین جذابیت رقابتهای جام اروپا از همان ابتدا بود.
مرحله نیمه نهایی در سمتی دیگر، مصاف رئال مادرید و میلان را به خود میدید. لوس بلانکوس موفق به برد 4-2 در برنابئو شد؛ در حالی که میلان تنها توانست 2-1 در سن سیرو پیروز شود. بنابراین، اولین فینال جام ملتهای اروپا در پارک دو پرنس بین دو تیم ریمس و رئال مادرید برگزار میشد. ریمس پس از 10 دقیقه موفق به ثبت نتیجهی 2-0 شد. اما رئال پیش از نیمه، کار را به تساوی کشاند. در دقیقه 62، ریمس دوباره توانست پیش بیفتد. اما دو گل دیرهنگام رئال باعث شد که اولین جام اروپا به مادرید برسد.
جام اروپا 57-1956
فصل 57-1956، دومین دوره جام اروپا (European Cup)، شاهد افزایش تعداد تیمهای شرکتکننده بود. موفقیت چشمگیر نخستین دوره این رقابتها، شش کشور جدید را ترغیب کرد تا نمایندگان خود را برای شرکت در این مسابقات معرفی کنند. در میان این کشورها، انگلیس نیز حضور داشت که پس از ممانعت از شرکت چلسی در فصل گذشته، این بار منچستریونایتد را به عنوان اولین نماینده خود به جام اروپا فرستاد. پیش از این، اتحادیه فوتبال انگلیس جام اروپا را به عنوان یک مزاحم ناخوانده برای برنامههای داخلی تیمهای انگلیسی میدید، اما با افزایش محبوبیت این رقابتها، تصمیم به مشارکت گرفت.
منچستریونایتد، معروف به شیاطین سرخ، در این دوره عملکردی درخشان از خود نشان داد و به مرحله نیمهنهایی رسید. آنها در این مرحله با رئال مادرید، قهرمان فصل گذشته، روبرو شدند. بازی رفت در برنابئو با نتیجه 3-1 به سود رئال مادرید به پایان رسید. در بازی برگشت در اولدترافورد، منچستریونایتد با نتیجه 2-2 مساوی کرد. یکی از گلهای رئال مادرید توسط ریموند کوپا، ستاره فرانسوی تیم، به ثمر رسید. با این حال، منچستریونایتد از حضور دو گلزن برتر خود، دنیس ویولت (با ۹ گل) و تامی تیلور (با ۸ گل)، بهره زیادی برد و توانست نام خود را به عنوان یکی از تیمهای بزرگ اروپا مطرح کند.
در سویی دیگر، فیورنتینا ایتالیا با نتیجه 1-0 در برابر ستاره سرخ بلگراد به پیروزی رسید. تنها گل این بازی توسط مائوریلیو پرینی به ثمر رسید و فیورنتینا را به فینال رساند. فینال این دوره در سانتیاگو برنابئو، خانه رئال مادرید، برگزار شد. رئال مادرید به عنوان قهرمان فصل گذشته، این افتخار را داشت که میزبان فینال باشد.
فینال جنجالی، رئال مادرید در قله اروپا
فینال با تساوی 0-0 پیش میرفت تا اینکه در دقایق پایانی، یک پنالتی به نفع رئال مادرید اعلام شد. این تصمیم جنجالی بود، چرا که لئو هورن، داور هلندی، اعلام آفساید توسط کمک داور را نادیده گرفت. آلفردو دی استفانو از روی نقطه پنالتی گلزنی کرد و پاکو خنتو شش دقیقه بعد گل دوم را به ثمر رساند. با این نتیجه، رئال مادرید دومین جام اروپایی خود را به دست آورد و برتری خود را در فوتبال اروپا تثبیت کرد.
این فصل از جام اروپا نهتنها نشاندهنده رشد و گسترش این رقابتها بود، بلکه حضور تیمهای جدید و افزایش هیجان را نیز به همراه داشت. رئال مادرید با عملکردی استثنایی، خود را به عنوان قدرتمندترین تیم اروپا معرفی کرد و پایههای سلطهاش بر فوتبال قاره سبز را محکمتر نمود.
جام اروپا 58-1957
یکی از غمانگیزترین فجایع تاریخ فوتبال در فصل 58-1957 اتفاق افتاد: فاجعه مونیخ. این حادثه تلخ نهتنها زندگی بسیاری از بازیکنان جوان و بااستعداد منچستریونایتد را گرفت، بلکه دنیای فوتبال را در سوگ فرو برد. تیم جوان و هیجانانگیز منچستریونایتد، با میانگین سنی تنها 22 سال، اولین تیمی بود که موفق به کسب سه قهرمانی متوالی در لیگ انگلیس شده بود. آنها در کنار رئال مادرید به عنوان یکی از مدعیان اصلی قهرمانی در جام اروپا شناخته میشدند. شیاطین سرخ در حال بازگشت از بازی تساوی 3-3 در بلگراد بودند که به آنها اجازه داد تا به مرحله نیمهنهایی جام اروپا صعود کنند. اما در راه بازگشت، هواپیمای آنها به دلیل برف سنگین و خطای خلبان در مونیخ سقوط کرد. این حادثه جان 23 نفر، از جمله 8 بازیکن منچستریونایتد را گرفت و دنیای فوتبال را در شوک و اندوه فرو برد.
پس از این فاجعه، سر مت بازبی، مربی منچستریونایتد، تصمیم گرفت به جای خرید بازیکنان جدید، تیمی متشکل از بازیکنان جوان و استعدادهای داخلی بسازد. این تصمیم، آغازی بر تأسیس آکادمیهای فوتبال در اروپا بود و منچستریونایتد را به عنوان پیشگام این حرکت معرفی کرد. این رویکرد در نهایت منجر به موفقیتهای بزرگ این تیم، از جمله قهرمانی در جام اروپا در سال 1968 شد.
قهرمانی در پی قهرمانی
در این فصل، اسپانیا بار دیگر با دو تیم در جام اروپا حضور یافت: رئال مادرید، قهرمان فصل گذشته جام اروپا و لیگ اسپانیا و سویا، نایب قهرمان لالیگا. رئال مادرید به عنوان مدافع عنوان قهرمانی وارد رقابتها شد، در حالی که سویا اولین حضور خود در این مسابقات را تجربه میکرد. در دور مقدماتی، ویسموت آلمان پس از یک بازی پلیآف جنجالی مقابل گواردیا ورشو به دلیل قطع برق نورافکنها، با پرتاب سکه به دور بعد صعود کرد. همچنین، منچستریونایتد و شامروک روورز از حق استراحت بین دو نیمه صرفنظر کردند تا بازی خود را قبل از تاریک شدن هوا به پایان برسانند.
در مرحله نیمهنهایی، رئال مادرید با واساس مجارستان روبرو شد، تیمی که آژاکس را در مرحله یکچهارم نهایی حذف کرده بود. از سوی دیگر، منچستریونایتد در مجموع با نتیجه 5-2 مغلوب آث میلان شد. فینال این دوره در ورزشگاه هیسل بروکسل بلژیک و در حضور 67 هزار تماشاگر برگزار شد. میلان در دقیقه 59 پیشافتاد، اما آلفردو دی استفانو 15 دقیقه بعد گل تساوی را برای رئال مادرید به ثمر رساند. دی استفانو با 10 گل، بهترین گلزن این دوره لقب گرفت. میلان دوباره در دقیقه 77 پیشافتاد، اما رئال تنها دو دقیقه بعد گل تساوی را زد و بازی را به وقت اضافه کشاند. در وقت اضافه، پاکو خنتو گل پیروزی را برای رئال مادرید به ثمر رساند و آنها سومین قهرمانی متوالی خود در جام اروپا را جشن گرفتند.
این فصل از جام اروپا نهتنها نشاندهنده سلطه بیچونوچرای رئال مادرید در فوتبال اروپا بود، بلکه یادآور غم و اندوه ناشی از فاجعه مونیخ نیز هست. منچستریونایتد، با وجود از دستدادن ستارههایش، راه بازسازی خود را آغاز کرد و در نهایت به یکی از بزرگترین تیمهای تاریخ فوتبال تبدیل شد. رئال مادرید نیز با ادامه روند قهرمانیهایش، نام خود را به عنوان یکی از افسانههای فوتبال اروپا ثبت کرد.
دلیل رشد فوتبال در جایجای اروپا؛ 59-1958
فصل 59-1958 جام اروپا شاهد حضور بازیکنان جدید و تیمهایی بود که برای اولین بار در این رقابتها شرکت میکردند. فنلاند برای اولین بار نمایندهای به جام اروپا فرستاد. المپیاکوس نیز قرار بود اولین تیم یونانی حاضر در این مسابقات باشد. اما این اتفاق نیفتاد، چرا که المپیاکوس پس از تساوی در بازی مقابل بشیکتاش ترکیه، به دلایل سیاسی از ادامه مسابقات انصراف داد. همچنین از بازی در استانبول خودداری کرد. این تصمیم باعث شد تا بشیکتاش به دور بعد صعود کند.
پس از فاجعه هوایی مونیخ در فصل گذشته، منچستریونایتد به عنوان نماینده انگلیس به جام اروپا دعوت نشد. این در حالی بود که اسپانیا برای سومین فصل متوالی با دو تیم در رقابتها حضور داشت. رئال مادرید به عنوان قهرمان فصل گذشته جام اروپا و لیگ اسپانیا، و اتلتیکو مادرید به عنوان نایب قهرمان لالیگا، نمایندگان اسپانیا بودند. این فصل شاهد نتایج شگفتانگیزی نیز بود، از جمله پیروزی قاطع وینر اسپورت کلاب اتریشی بر یوونتوس ایتالیا با نتیجه مجموع 8-3 در دور مقدماتی.
به سوی اولین فینال تکراری تاریخ؟
در مرحله نیمهنهایی، ریمس فرانسه که یانگ بویز برن سوئیس را شکست داده بود، قرار بود به مصاف منچستریونایتد برود. اما به دلیل ممانعت اتحادیه فوتبال انگلیس (FA)، این بازی برگزار نشد و ریمس به فینال راه یافت. از سوی دیگر، رئال مادرید و اتلتیکو مادرید در یک نیمهنهایی پرتنش روبروی هم قرار گرفتند. پس از تساوی 2-2 در هر دو بازی رفت و برگشت، دو تیم در یک بازی پلیآف به مصاف هم رفتند که در نهایت رئال مادرید با نتیجه 2-1 پیروز شد و به فینال رسید.
فینال این فصل در Neckarstadion اشتوتگارت آلمان برگزار شد. برای اولین بار در تاریخ جام اروپا، فینال بین دو تیمی بود که پیشتر در سال 1956 مقابل هم بازی کرده بودند: رئال مادرید و ریمس. رئال مادرید با حضور ستارههایی مانند آلفردو دی استفانو و ریموند کوپا (که دو سال قبل از ریمس به رئال پیوسته بود)، در مقابل ریمس با جاست فونتین، بهترین گلزن آن دوره جام اروپا با ۱۰ گل، قرار گرفت. فونتین که در طول مسابقات عملکرد درخشانی داشت، در فینال نتوانست گلی به ثمر برساند.
رئال مادرید در این بازی با گلهای انریکه متئوس و دی استفانو، 2-0 پیش افتاد و در نهایت همین نتیجه را تا پایان بازی حفظ کرد. این پیروزی، چهارمین قهرمانی متوالی رئال مادرید در جام اروپا بود و سلطه بیچونوچرای آنها در فوتبال اروپا را تثبیت کرد. رئال مادرید با این قهرمانی، نام خود را به عنوان یکی از بزرگترین تیمهای تاریخ فوتبال اروپا ثبت کرد و فصل 59-1958 را به عنوان یکی از درخشانترین دورههای خود به پایان رساند.
جام رئال مادرید
پس از این آنها توانستند فصل 60-1959 را نیز با برتری قاطع 7-3 در برابر آینتراخت فرانکفورت، برای پنجمین فصل متوالی اولین قهرمان جام تازه تاسیس اروپا شوند. فرانس پوشکاش در این فصل توانست بالاتر از همه و با 12 گل، آقای گل این رقابتها لقب بگیرد.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
امیر محمد کلانتری، فوتباللب – هواداران فوتبال انگلیس، شیفتهی تغییرات اساسی و شروعی تازه هستند. با ورود توماس توخل، امیدها برای خلق یک تاکتیک منحصر به فرد و رها کردن گذشته، شدت گرفته است. توخل که به عنوان یکی از مربیان تراز اول جهان شناخته میشود، حالا مسئولیت هدایت نسل طلایی بازیکنان انگلیسی را برعهده دارد. بدون شک مهمترین هدف این سرمربی، رسیدن به دستاوردی بزرگ در جام جهانی آینده میباشد.
توخل انگلیس را باید یک شبه دگرگون میکرد؟
پیروزی ۲-۰ انگلیس مقابل آلبانی، اثبات کرد که فوتبال آنقدری که بعضیها فکر میکنند، ساده نیست.
این پیروزی، نمونهای از یک برد مدیریت شده بود؛ بازیای که از اولین دقیقه تا پایان، بدون اشتباه فاحش پیش رفت و ترکیبی از مدیریت هوشمندانه، عملکرد درخشان انفرادی برخی از بازیکنان و انرژی مثبت تماشاگران، نتیجه را تضمین کرد.
دقیقاً به همین دلایل، تماشای این بازی شبیه به سایر بردهای معمولی انگلیس در بازیهای مقدماتی خانگی طی هشت سال اخیر بود.
شاید اینکه از سبک گرت ساوتگیت در چنین شبهایی استفاده شود، هیچ اشکالی نداشته باشد، اما باید یادآور شد که این تازه آغاز راه برای توخل است.
شاید آن دسته از ما که منتظر دگرگونی اساسی بودیم، این هفته کمی با واقعیت مواجه شدیم.
سخت، اما شدنی!
توخل پیشتر دربارهٔ تمایلش به تزریق پتانسیل پریمیرلیگی به تیم انگلیس در راستای دستیابی به اهداف تاکتیکی خود، صحبت کرده بود. اهدافی مانند: بهبود ریتم بازی آنها، انتقال سریع از دفاع به حمله، اجرای پرس از بالا و بازگرداندن پویایی فیزیکی به تیم. هدفهایی تحسین برانگیز بودند. حال، ممکن است این سوال پیش بیاید که اگر اجرای فوتبال با تمپوی بالا در سطح ملی کار سادهای بود، قطعاً همه این سبک را در پیش میگرفتند.
تفاوت فوتبال ملی و باشگاهی از دقایق ابتدایی بازی قابل مشاهده بود. آلبانی دقیقاً همان سبکی را در پیش گرفت که از آنها انتظار میرفت. سازمانیافته، پرتلاش، عقبنشینی در نیمه خودی و انتظار برای ایجاد فرصت طلایی. آنها اصلا نگران این موضوع نبودند که مدت زیادی را بدون مالکیت توپ بگذرانند.
شاید این روشی کاملاً قابل قبول برای بازی در سطح ملی است، اما هیچ تیمی در پریمیرلیگ واقعاً اینگونه عمل نمیکند. فرصتهای نفوذ به فضاهای خالی که در لیگ به دست میآورید، در سطح ملی به همان شکل وجود ندارد. تیمها باید صبور باشند، مالکیت توپ را حفظ کنند، حریف را خسته کنند و منتظر فرصت طلایی خود بمانند.
او نیست، اما پس لرزههای وجودش همچنان پابرجاست!
اگر به امید تماشای یک تیم کاملاً متحولشده به اینجا آمدهاید که بازی سریع، پرحرارت و مسلط از لحاظ فیزیکی را اجرا کند، قطعاً ناامید شدهاید. برای دیدن آن سبک، باید حداقل تا فیفادیهای بعدی منتظر بمانید. آنچه به جای آن دیدیم، بازی آشنایی بود که بارها در طول سالها شاهدش بودیم. انگلستان همچنان در ومبلی حاکم میدان است. آنها سعی میکنند به اندازهٔ کافی خلاق باشند تا دفاع منظم حریف را بشکافند. با همه اینها، هرگز در برابر ضدحمله آسیبپذیر نمیشوند.
این دقیقاً سبک بازیای است که گرت ساوتگیت طی سالها آن را به کمال رساند. تیم او در مسابقات مقدماتی تورنمنتهای بزرگ یک کارنامه کم نقص داشت. انگلیس در سالهای اخیر در این زمینه به مراتب بهتر از گذشته عمل کرد. بخش عظیمی از فوتبال ملی دقیقاً همین است. همه میخواهند در تورنمنتهای بزرگ، زیر نگاه جهانیان تاریخساز شوند. آن لحظات به یادماندنی، همگی بر پایه پیروزیهای حرفهای اما فراموش شدنی، مانند این بازی ساخته میشوند.
بنابراین، انتقادی به توخل نیست اگر بگوییم بخش اعظم این بازی میتوانست تصاویر آرشیوی از دوران ساوتگیت باشد. تسلط در نیمه حریف، شروع پرانرژی، و نیمه دوم کند و بیرمق، این حس که انگلیس به نقطه اوج خود نرسید، و تکیه بر ستارههای تیم برای خلق لحظات کیفی، که در نهایت پیروزی را به ارمغان آورد. این یک پیروزی راحت و کارآمد بود، اما خیره کننده نبود. این میتوانست هر پیروزی خانگی انگلیس در مرحلهٔ مقدماتی از سال ۲۰۱۶ به بعد باشد.
مالکیت مطلق و فقدان خلاقیت در تیم توخل
در نیم ساعت ابتدایی، نشانهای از سبک دلخواهی که توخل قصد اجرا کردنش را داشت، دیده میشد. زمانی که توپ را در زمین آلبانی تحت سلطه داشتند، مالکیت مطلق را به سود خود رقم زدند. این مالکیت تا حدی بود که به حریف اجازه ضربه به توپ را نمیدادند. انگلیس توپ را با اطمینان جابهجا میکرد. آنها به اندازه کافی خلاقیت و دقت لازم برای گشودن دفاع منظم حریف را نداشتند. تصادفی نبود، وقتی بازیکنان انگلیس برای اولین بار قصد داشتند توسط مایلز لوئیس اسکلی، بدون توپ فضایی برای نفوذ ایجاد کنند، آلبانی غافلگیر شد و در نهایت گل اول سه شیر ها به ثمر رسید.
انگلیس به کنترل بازی ادامه داد، اما تحرک و دقت لازم در مناطق لبخط هرگز به طور کامل محقق نشد. آنها چند فرصت برای دوبرابر کردن نتیجه ایجاد کردند. فرصتهایی که با توجه به مالکیت بالای توپ، بیشتر انتظار میرفت. درنهایت، یک فرصت عالی از سوی هری کین کافی بود تا پیروزی انگلیس را تثبیت کند. او با کنترل اولیهٔ خوب خود و شوت دقیق روی سانتر دکلن رایس، گل دوم را به ثمر رساند. کین استعداد خوبی در تبدیل کوچکترین فرصتها به گل دارد. همانطور که توخل، همچون دیگران، به خوبی از آن آگاه است.
در بازیهایی شبیه به این که نتیجه تا آخرین دقایق شکننده است، چنین مهارتی بیهمتاست. مهارتی که ساوتگیت هم در طول سالها به آن پیبرد.
اکنون زمان انتقاد نیست!
انتقاد شدید از این عملکرد با توجه به زمان اندک برای آماده سازی، ناعادلانه است. این تیم و مربی تنها روز دوشنبه برای اولین بار گرد هم آمدند. آنها کمتر از یک هفته فرصت داشتند تا برای آغاز یک دوران جدید با یکدیگر تمرین مشترک داشته باشند. فقط میتوان گفت که این یک شروع محکم بود و به همین بسنده کرد.
خط و نشان توخل برای رشفورد و فودن!
توخل پس از بازی گفت:
هر دو وینگری که امروز در ترکیب ابتدایی بودند، به اندازهای که معمولاً در فوتبال باشگاهی تأثیرگذار هستند، عملکرد قابل قبولی نداشتند.
او تأیید کرد که انگلیس نتوانسته بود در زمینه انتقال توپ به این دو بازیکن موفق باشد. با این حال همچنین اشاره کرد که رشفورد و فودن میتوانستند عملکرد بهتری داشته باشند.
اگر تیم توخل قرار است سبکی پویاتر و تهاجمیتر را ارائه دهد، قطعاً به عملکرد بهتری در مناطق کناری زمین نیاز خواهد داشت. رشفورد در نیمهٔ اول خوب به نظر نمیرسید، اما در نیمهٔ دوم عملکرد بهتری از خود ارائه داد. فودن با وجود تکنیک تمیز و بینقص، هرگز تهدید کننده یا تعیین کننده نبود.
سرمربی سابق انگلیس هرگز به درستی نمیدانست چطور بهترین بازدهی را از فودن بگیرد. علیرغم بازیهای زیاد، فودن هرگز به بازیکنی غیرقابل جایگزین بدل نشد.
این عملکرد فودن میتوانست هر بازی دیگری از او در سالهای اخیر باشد. سطح تکنیکی او غیرقابل انکار است، اما همیشه با تیم هماهنگ نمیشود.
اگر ساکا به سمت راست زمین برگردد، در آن صورت، فودن مجبور خواهد بود در جای دیگری از تیم جای بگیرد. شاید سمت چپ زمین، جایی که رشفورد در بازی جمعه شب نقش آفرینی کرد. با این حال راه زیادی در پیش است. اگر توخل به سرعت بیشتری در تیم نیاز داشته باشد، شاید آنتونی گوردون، گزینهٔ منطقیتری برای آن سمت باشد. یا شاید از بازیکن دیگری استفاده کند.
جمع بندی و پایان.
فرصت دیگری در بازی مقابل لتونی روز دوشنبه وجود خواهد داشت تا توخل تلاش کند به برخی از این پرسشها، پاسخ دهد. ما هنوز در اولین بازی هستیم. اما شاید امیدواریها به اینکه توخل این هفته در ومبلی سبک جدیدی را در تیم ملی انگلیس رونمایی میکند، واقع بینانه نبود.
نیکان میرزایی، فوتباللب – به دلیل سازماندهی مجدد تقویم انگلیسی به لطف فرمت جدید لیگ قهرمانان اروپا، کمی دیرتر از حد معمول، اما تقریباً زمان اولین فینال فصل است. یکشنبه فینال جام EFL 2024-25 در استادیوم ومبلی برگزار میشود که تیم رکورد دار لیورپول، با تیمی روبرو می شود که هرگز جامی در نیوکاسل بالای سر نبرده است.
همانطور که اتفاق می افتد، خروج لیورپول از لیگ قهرمانان اروپا به دست پاری سن ژرمن در روز سه شنبه بر آمادگی آنها برای فینال سایه افکنده است، اگرچه آنها میتوانند از این واقعیت که 15 امتیاز در لیگ برتر برتری دارند آرامش بگیرند. آنها میتوانند در مورد برنده شدن جام نقرهای در فصل اول Arne Slot به عنوان سرمربی جدید بسیار خوش بین باشند. هلندی امیدوار است روز یکشنبه برای اولین بار این کار را انجام دهد.
نیوکاسل در اوضاع خوب
نیوکاسل روز دوشنبه پس از یک پیروزی سخت در لیگ در برابر وستهام به بازی می رود و به دنبال اتمام خشکسالی 70 ساله بدون کسب یک جام داخلی است. قبل از دوئل آنها، ما پنج منطقه کلیدی را انتخاب کرده ایم که در آن بازی می تواند تصمیم گیری شود.
هر دو طرف برای فینال جام اتحادیه، افراد کلیدی را در پستهای مختلف در اختیار ندارند، اما مشکلات نیوکاسل در جناح چپ به ویژه قابل توجه است.
ادی هاو بدون هر دو بازیکن انتخاب اول خود در آن سمت خواهد بود. آنتونی گوردون پس از دریافت کارت قرمز مقابل برایتون در جام حذفی، محروم شد، در حالی که لوئیس هال به دلیل مصدومیت از ناحیه پا تحت عمل جراحی قرار گرفت.
هر دو بازیکن در این کمپین تقریباً همیشه برای نیوکاسل حاضر بودند. فقط دن برن (2430 دقیقه) و برونو گیماراس (2423) دقایق بیشتری نسبت به هال (2189) و گوردون (2108 دقیقه) بازی کردند و این زوج تنها سه بازی بین آنها را از دست دادند.
از نظر دفاعی، جناح چپ نیوکاسل یکی از امن ترین مناطق زمین بوده است و تیم های حریف عمدا راه های دیگری را برای حمله انتخاب می کنند. حریفان نیوکاسل به طور میانگین تنها 33.8 درصد از ضربه های هجومی خود را از سمت چپ خود انجام دادند که دومین پایین ترین نرخ در بین هر تیم در لیگ برتر در این فصل است.
این حجم نمونه کوچکی است، اما در یک بازی که این زوج در لیگ از دست دادند – برد روز دوشنبه در وستهم – چکشها 37.1 درصد از حملات خود را در سمت چپ نیوکاسل متمرکز کردند که افزایش قابل توجهی نسبت به میانگین فصلی سرخابیها بود.
برنامه ریزی برای مهار مصری
انتظار می رفت هال در ومبلی محمد صلاح را بررسی کند و مصدومیت او به این معنی است که تینو لیورامنتو به مصاف مصری می رود. لیورامنتو نیز در این فصل برای نیوکاسل بازیکن ثابتی بوده است، اما عمدتاً از سمت راست دفاع بوده است. تطبیق پذیری او به این معنی است که او برای این کار به سمت چپ منتقل می شود.
هال یک خانم بزرگ است. او مدافعی تهاجمی و موثر بوده و میانگین تکل های بیشتری در هر 90 (1.7) دارد و درصد موفقیت تکل بهتری (70.7%) نسبت به سایر بازیکنان نیوکاسل دارد. او همچنین یک خروجی قابل اعتماد در مالکیت توپ ارائه کرده است که به پیشرفت در سمت چپ کمک می کند.
با حذف او، نبرد کلیدی اکنون بین صلاح و لیورامنتو خواهد بود و رکورد مصری مقابل نیوکاسل شوم است. او به طور مستقیم در 16 بازی مقابل آنها در تمامی رقابت ها 18 گل به ثمر رساند (10 گل، 8 پاس گل). او فقط در مقابل منچستریونایتد (22) و منچسترسیتی (21) تعداد گل های بیشتری را برای قرمزها ثبت کرده است.
نیوکاسل مینوازد، لیورپول گوش میدهد
از آنجایی که لیورپول هر دو مدافع راست اصلی خود – ترنت الکساندر-آرنولد و کانر بردلی را در اختیار ندارد – نیوکاسل از اینکه گوردون را برای سوء استفاده از این آسیب پذیری در دسترس نداشته باشد، ناامید خواهد شد.
وینگر انگلیسی در این فصل بیش از هر بازیکن نیوکاسل در لیگ برتر دریبل (82) و همچنین در موقعیتهای ایجاد شده پس از حمل توپ (32) تیم را رهبری می کند.
یکی از بزرگترین نقاط قوت نیوکاسل تحت هدایت هاو، توانایی آنها در به هم زدن ریتم مسابقات پرمخاطره بود چه از طریق تاخیر در شروع مجدد، چه از طریق انجام خطاها یا شرکت در دوئل های میانی، آنها در مدیریت سرعت بازی متخصص شدند.
به طور کلی در این فصل لیگ، توپ در بازی های نیوکاسل در 56 درصد بازی ها بوده است. از سوی دیگر، لیورپول در بازیهایی بازی میکند که تقریباً 58 درصد مواقع توپ در آن بازی میکند و این دو باشگاه را در دو نقطه مقابل قرار میدهد.
در بازیهای سطح بالاتر، تعداد نیوکاسل بیشتر از این کاهش مییابد. در بازی خانگی آنها مقابل لیورپول در اوایل این فصل – بازیای که در آن دو بار پیش از عقبافتادن حالت هجومی گرفتند – توپ فقط در 54.9٪ مواقع در بازی بود. زمانی که نیوکاسل در ماه نوامبر 1-0 آرسنال را شکست داد، این رقم به 53.4 درصد کاهش یافت.
آنها علاوه بر اختلال در جریان بازی و زمان پیش رو، مسابقات را به مجموعهای از دوئلهای فیزیکی و ضربات آزاد و شروع مجدد تبدیل میکنند.
هافبک فیزیکی آنها نقش کلیدی در این رویکرد ایفا می کند. تنها چهار هافبک بیشتر از جوئلینتون (51) خطا انجام دادند، در حالی که روی برونو گیمارش، 92 بار در این فصل لیگ برتر خطا انجام شده است (یا یک ضربه ایستگاهی گرفته است، تقریبا 40 بار بیشتر از هر بازیکن دیگری).
تیمها 73 کارت زرد مقابل نیوکاسل دریافت کردهاند که تنها ویا (78) و ناتینگهام فارست (75) کارت زرد بیشتری کسب کردهاند. به وضوح بسیار خسته کننده است که در برابر تیمی به خوبی تمرین کرده باشید.
رقابت جذاب بین کاپیتان و ترس آن
در الکساندر ایساک و ویرجیل فندایک، میتوانید این استدلال را مطرح کنید که با فرم فعلی، این بازی بهترین مهاجم و مدافع لیگ برتر را نشان میدهد. ایساک در این فصل 22 گل در تمامی رقابت ها به ثمر رساند که 15 گل در 14 بازی اخیرش در لیگ بود. این روند با ضربه عالی او مقابل لیورپول در سنت جیمز پارک در اوایل دسامبر آغاز شد.
در واقع، ایسک رکورد قابل توجهی در برابر لیورپول دارد. او در 5 بازی مقابل آنها 4 گل به ثمر رساند (3 گل، 1 پاس گل). او علاوه بر گلزنی در تساوی 3-3 در ماه دسامبر، یک پاس گل نیز برای گوردون ارائه داد.
توانایی ایساک در یافتن دروازه نیز میتواند در روز یکشنبه بسیار مهم باشد. با توجه به اینکه چند وقت یکبار فینالها با گلهای عجیب و غریب تعیین میشوند. هر سه ضربه او مقابل لیورپول باعث شد تا نیوکاسل 1-0 پیش بیفتد (2) یا آنها را به تساوی بکشاند (1). ایساک در بازی ماه گذشته در آنفیلد بازی نکرد، که تأثیر قابل توجهی بر نیوکاسل داشت. نیوکاسل که در تمام بازی فقط سه شوت زد و در یک بازی لیگ برتر تنها برای دومین بار در این فصل (همچنین مقابل کریستال پالاس در ماه نوامبر) موفق به زدن شوت به سمت دروازه نشد. آنها تنها در یک بازی لیگ در طول فصلهای 2020-21، 2021-22، 2022-23 و 2023-2023 این کار را انجام دادند. سوئدی دوباره با فندایک روبرو خواهد شد که یکی از سخت ترین وظایف در فوتبال است. کاپیتان لیورپول در این فصل به بهترین فرم خود بازگشته است؛ زیرا آنها را به برتری قوی در صدر لیگ برتر رساند. او به دنبال قهرمانی جام EFL برای دومین فصل متوالی است، زیرا خودش مقابل چلسی در ومبلی در فصل 2023-24 برنده شد.
عملکرد قابل توجه کاپیتان لیورپول
از میان مدافعان لیگ برتر در این فصل، تنها سه نفر در دوئلهای هوایی بیشتر از فان دایک پیروز شدهاند (89 از 125). تنها دو نفر در مجموع ضریب موفقیت در دوئل بهتر از 69.4 درصد او (حداقل 300 دقیقه بازی) دارند. ایساک همچنین قصد دارد فندایک را تحت فشار قرار دهد. هلندی با تعداد پاس (2266) و پاس صحیح (2082) بیشترین پاس در لیگ برتر را در این فصل از هر بازیکن دیگری ثبت کرده است. در حالی که مجموع 603 پاس موفقیت آمیز او به جلو حداقل 100 پاس بیشتر از هر بازیکن دیگری در این بخش است. تنها 6 بازیکن در لیگ برتر در این فصل نسبت به فندایک سوئیچ بیشتری انجام دادند – پاسهایی که حداقل 60 درصد عرض زمین را طی می کنند (تقریباً 40 متر) – با مدافع میانی سابق سلتیک و ساوتهمپتون که 12 مورد از 17 تلاش را ثبت کردند. از آنجایی که محمد صلاح اغلب بازیکنی است که مقصود آن سوئیچها قرار دارد. ایساک میتواند وظیفه بسته شدن این فرصتها را در قطع این توپها داشته باشد.
جنگ بر سر میانه میدان
هر دو تیم میتوانند ادعا کنند که قویترین خط هافبک لیگ برتر را دارند. سه گانه اصلی لیورپول در این فصل رایان گراونبرخ، الکسیس مک آلیستر و دومینیک سوبوسلای بودند. در حالی که نیوکاسل جوئلینتون، برونو گیمارش و ساندرو تونالی را در اختیار داشتند.
لیورپول کرتیس جونز، واتارو اندو و هاروی الیوت را نیز در اختیار دارد. در حالی که نیوکاسل به جو ویلوک، شان لانگستاف و لوئیس مایلی میتواند فرصت بازی دهد. با این حال، انتظار میرود که سه نفر ابتدایی به احتمال زیاد در ومبلی فیکس خواهند بود. و این اولین باری است که این شش بازیکن همزمان به مصاف یکدیگر میروند.
در هیچ یک از بازیهای لیگ این فصل بین این دو، هر دو از خط هافبک انتخابی اول خود استفاده نکردند. نیوکاسل در بازی سنت جیمز پارک مال خود بود، جایی که گیمارش دو پاس گل داد. در حالی که جوئلینتون 10 بار مالکیت توپ را به دست آورد و در 8 دوئل از 12 دوئل پیروز شد.
بنابراین اغلب در فینالهای بزرگ، حاشیههای خوب تصمیم میگیرند، و اینکه چه کسی در نبرد میانی میدان برنده میشود، میتواند مهمترین جنبه از همه باشد.
این اولین باری است که لیورپول و نیوکاسل در فینال جام حذفی از سال 1974 به مصاف هم میروند. زمانی که قرمزها در فینال جام حذفی 3-0 پیروز شدند. جای تعجب نیست که با توجه به عدم کسب جام حذفی طولانی مدت نیوکاسل و پرباری قفسه جامهای لیورپول، این دو باشگاه تاریخ متضادی در فینالهای جام حذفی داخلی دارند.
رکوردهای متضاد ومبلی، لیورپول موفق خواهد بود یا نیوکاسل؟
آخرین قهرمانی مهم نیوکاسل در جام حذفی 1955 بود که منچستر سیتی را 3-1 شکست داد. از آن زمان، سرخابی ها پنج فینال اصلی جام حذفی داخلی (2 بار جام لیگ، 3 بار جام حذفی) را باختند. تنها چلسی است که مدت طولانیتری داشته است (3 بار جام لیگ، 3 بار جام حذفی از سال 2019). از سوی دیگر، لیورپول 18 جام داخلی (10 جام لیگ، 8 جام حذفی) را به دست آورد. در صورت پیروزی در روز یکشنبه می تواند با رکورد 19 جام حذفی منچستریونایتد (6 جام لیگ، 13 جام حذفی) برابری کند. با نگاهی خاص به تاریخ لیگ کاپ، این سومین حضور نیوکاسل در فینال این رقابت ها خواهد بود که در دو نوبت دیگر مقابل من سیتی (1976) و منچستریونایتد (2023) شکست خوردند. لیورپول در پانزدهمین فینال جام لیگ خود شرکت خواهد کرد، پنج تیم بیشتر از هر تیم دیگری. آنها چهار بار شکست خوردند و 10 بازی قبلی خود را بردند و دو بار بیشتر از هر کس دیگری جام را بالای سر بردند.
این دو تا پیش از این تنها دو بار در جام اتحادیه به مصاف هم رفتهاند. نیوکاسل در دور چهارم فصل 96-1995 با نتیجه 1-0 در آنفیلد پیروز شد. در حالی که لیورپول 2-0 در سنت جیمز پارک در مرحله یک چهارم نهایی 98-1997 پیروز شد. از نظر دیدارهای رودررو، نیوکاسل بهترین رکورد اخیر را مقابل لیورپول ندارد. آنها در 17 دیدار اخیر خود با قرمزها در تمام رقابتها بدون برد بودند (5 برد 12 شکست – همه در لیگ برتر). آخرین بار آنها را در دسامبر 2015 شکست دادند، زمانی که تیم استیو مک کلارن 2-0 در سنت جیمز پارک پیروز شد. تنها تیمی که نیوکاسل تا به حال متحمل یک دوره بدون برد طولانیتر بوده؛ مقابل منچستریونایتد است (19 بازی از سال 2002 تا 2011). در مجموع، 187 دیدار قبلی بین این دو در تمام رقابت ها انجام شده است. لیورپول 93 برد، نیوکاسل 49 برد و 45 تساوی کسب کرده است.
نیکان میرزایی، فوتباللب – میکل آرتتا، سرمربی توپچیها، دویستامین بازی خود در لیگ برتر را انجام خواهد داد. منچستریونایتد در 4 بازی اخیر خود در لیگ برتر مقابل آرسنال شکست خورده است. در زمان الکس فرگوسن و آرسن ونگر، منچستریونایتد و آرسنال رقابت بزرگ لیگ برتر بود. چه کسی می تواند روی کین درگیری با پاتریک ویرا در تونل در هایبری را فراموش کند؟ یا اینکه مارتین کیون درست در مقابل رود ون نیستلروی قرار بگیرد؟
اما در سالهای اخیر، شکاف بزرگی بین تیمهایی وجود داشته است که اغلب برای کسب جامها پا به پا میشدند.
در حالی که میکل آرتتا توپچیها را در صدر قرار داده است. البته توپچی ها در آخر هفته با 13 امتیاز کمتر از قرمز های انفیلد صدرنشین نیستند. یونایتد تا حد زیادی برای صعود به لیگ قهرمانان اروپا تلاش کرده است. همانطور که گفته شد، شیاطین سرخ در دو سال گذشته دو جام کسب کرده اند. توپچی ها هیچ کدام ندارند.
دویستامین بازی آرسنال در بهترین حالت
اما چیزی که آرسنال از زمان هدایت آرتتا در دسامبر 2019 داشته است، نوعی ثبات است.
در آن زمان، شیاطین سرخ سه سرمربی دائمی داشت: اوله گونار سولسشر، اریک تن هاگ و حالا روبن آموریم. رالف رانگنیک البته در فصل 2021-2022 نیز یک دوره نیم فصلی موقت را بر عهده داشت.
جدال روز یکشنبه در اولدترافورد که موقعیتهای متضاد باشگاهها را برجسته میکند، نقطه عطف مهمی برای آرتتا خواهد بود. زیرا او مسئولیت دویستامین بازی خود در لیگ برتر را بر عهده میگیرد.
میکل آرتتای اسپانیایی؛ سوپرمن آرسنال؟
آرتتا چهاردهمین مربی خواهد بود که بر 200 بازی لیگ برتر زیر نظر یک باشگاه نظارت می کند و در مجموع سی و نهمین مربی خواهد بود که به این نقطه عطف می رسد.
او با 42 سال و 348 روز سن، پس از روبرتو مارتینز (41 سال و 111 روز) دومین مربی جوانی خواهد بود که به اوج خود میرسد. آرتتا همچنین چهارمین سرمربی اسپانیایی خواهد بود که به 200 بازی در لیگ برتر می رسد (پس از مارتینز 265، پپ گواردیولا 331 و رافائل بنیتز 359).
آرتتا در 118 بازی از 199 بازی اول خود، پنجمین پیروزی از هر مربی در 200 بازی اول خود در این رقابت ها بوده است (گواردیولا 146، خوزه مورینیو 137، یورگن کلوپ 127 و الکس فرگوسن 122).
مطمئناً، توپچی ها هنوز به انتظار طولانی خود برای قهرمانی در لیگ پایان ندادند، اما آنها در فصل 2023-2024 به طرز دردناکی نزدیک شدند و در بیشتر فصل های 2022-2023 پیشتاز بودند، اما در نهایت توسط منچستر سیتی، منچستر سیتی، گواردیولا را شکست دادند.
آمار قابل قبول مرد اسپانیایی با آرسنال
آرتتا بهترین درصد برد (59 درصد) را در بین هر مربی آرسنال در لیگ برتر دارد. او همچنین دارای بهترین امتیاز مشترک در هر بازی (1.96) با ونگر است. تیم او به طور میانگین 1.89 گل در هر بازی در لیگ به ثمر رساند. آرسنال ونگر به طور میانگین 1.88 گل در هر بازی به ثمر رساند.
و او رکورد خوبی در برابر یونایتد دارد. او در 7 بازی از 10 بازی خود در لیگ برتر مقابل شیاطین سرخ پیروز شد(1 تساوی 2). اولین پیروزی او در تاریخ برای توپچی ها برابر آنها (2-0 در ژانویه 2020) است.
از بین تمام مربیانی که حداقل پنج بار در این رقابت ها با شیاطین سرخ روبرو شدند؛ آرتتا بالاترین میزان برد (70 درصد) را دارد.
با این حال، توپچی ها در لیگ دچار نوسانات نابهنگام شد. شکست مقابل وستهم و پس از تساوی مقابل ناتینگهام فارست باعث شد تا آنها در رقابت برای عنوان قهرمانی به خوبی فاصله نگیرند. زیرا بحران مصدومیت توپچی ها به خانه باز می گردد.
در واقع، آرسنال در دو بازی اخیر خود در لیگ برتر موفق به گلزنی نشد. در این بازیها تنها سه شوت به سمت دروازه زدند. توپچی ها آخرین بار در آگوست 2021 در سه بازی متوالی لیگ موفق به گلزنی نشدند. در حالی که آخرین بار در نوامبر 2000 در دو تیم بالای جدول برای هر بازی بودند.
با این حال، آرسنال در روز سهشنبه در لیگ قهرمانان اروپا به شکلی قاطع پاسخ داد و PSV را 7-1 در آیندهوون شکست داد تا با خیالی راحت خود را به یک چهارم نهایی برسانند.
منچستر در اوضاع بد خود
از سوی دیگر، شیاطین سرخ ممکن بود با غلبه بر ایپسویچ تاون 3-2 به مسیرهای پیروزی در لیگ برتر بازگردد، اما در جام حذفی در ضربات پنالتی به فولام رفتند.
آنها پس از آن تنها توانستند در بازی رفت مرحله یک هشتم نهایی لیگ اروپا در روز پنجشنبه در خارج از خانه مقابل رئال سوسیداد به تساوی 1-1 برسند، علیرغم اینکه میزبانشان تهدید هجومی کمی ارائه میکرد. بازی خوب جاشوا زیرکزی در نهایت با پنالتی میکل اویارزابال پس از ضربه برونو فرناندز در محوطه جریمه، خنثی شد.
با این حال، با توجه به ترکیب ضعیف شیاطین سرخ، که با 9 بازیکن تیم اصلی کمبود داشت، نتیجه وحشتناکی نبود. آنها هنوز حداقل اکثریت آنها را ندارند، اگرچه هری مگوایر و مانوئل اوگارته ممکن است بتوانند بازگردند.
توپچی ها همچنین بدون چندین بازیکن ثابت تیم اصلی مانند بوکایو ساکا، کای هاورتز، گابریل مارتینلی و گابریل ژسوس ادامه میدهد، اگرچه تیم آنها هنوز در وضعیت بهتری نسبت به تیم میزبان خود در آخر هفته قرار دارد.
دیدارهای اخیر؟
یونایتدیها در 4 دیدار اخیر خود در لیگ برتر با آرسنال شکست خوردند که طولانی ترین شکست آنها مقابل توپچیها در تاریخ لیگ آنهاست.
آرسنال فصل گذشته بازی مربوطه را 1-0 برد – آنها از فوریه 1979 در لیگ خارج از خانه پیروز نشدند.
لئاندرو تروسارد در آن مسابقه فصل گذشته گل پیروزی آرسنال را به ثمر رساند. تنها بازیکنان توپچیها که در لیگ برتر در اولدترافورد در رقابتهای متوالی گل زدهاند، پیر امریک اوبامیانگ (۲۰-۲۰۱۹، ۲۱-۲۰۲۰) و امانوئل آدبایور (۰۷-۲۰۰۶، ۰۸-۲۰۰۷) هستند.
آرسنالیها در هر 10 بازی قبلی خارج از خانه خود در لیگ برتر مقابل یونایتد (13 گل) گلزنی کردند و تنها در 10 بازی از 22 دیدار اول خود در اولدترافورد در این رقابت ها موفق به گلزنی شدند (11 گل).
اما اگر یونایتد پیروز شود، صدمین پیروزی خود را مقابل آرسنال در تمامی رقابت ها کسب خواهد کرد. توپچی ها به اندازه یونایتد (99) در مقابل هیچ تیم دیگری شکست نخوردند، در حالی که شیاطین سرخ فقط استون ویلا را شکست دادند (106).
آخرین تقابل انها در جام حذفی انگلیس یا FA CUP که ان بازی با نتیجه 1-1 به پایان رسید ولی در ضربات پنالتی منچستر با نتیجه ی 5-3 پیروز مسابقه شد.
آمار آرتتا برای بازی
توپچیها با روحیهای بالا از پیروزیهای اخیر خود در اروپا به اولدترافورد میآیند؛ جایی که در دوران اوج رقابتهای خود بارها در آن شکستهای سنگینی را متحمل شدند. اما این بار اوضاع فرق میکند. آرسنال با الهام از پیروزی پرگل در لیگ قهرمانان، به دنبال جبران برخی از شکستهای قدیمی خود در این ورزشگاه است. در حالی که برای یونایتد، این روزها تئاتر رویاها به کابوس تبدیل شده است.
آمار آموریم برای بازی
در حال حاضر، منچستریونایتد نه تنها به هیچ رویایی نرسیده، بلکه هواداران این تیم شاهد تلخی و ناکامی هستند. پیش از این بازی، اعتراضات گستردهای در اطراف اولدترافورد در جریان خواهد بود و ورزشگاه نیز به نشانه اعتراض به مدیریت گلیزرها و وضعیت تیم، به رنگ سیاه درمیآید. به نظر میرسد این بازی بیش از آنکه به مسائل فنی مربوط باشد، درگیر اعتراضات و تغییرات ساختاری خواهد بود.
نیکان میرزائی، فوتبال لب– منچستریونایتد در روز باکسینگ دی با نتیجه 2-0 مغلوب ولوز شد و به روند بد در لیگ برتر ادامه داد. آنها باید امیدوار باشند که روبن آموریم بتواند آنها را از طریق این طوفانی که پیشبینی کرده بود، راهنمایی کند.
مولینو صحنه آخرین شرمساری منچستریونایتد در روز پنجشنبه بود. پنجمین شکست آنها در تمام رقابتها تحت هدایت روبن آموریم و چهارمین باخت در لیگ برتر در پنج دوره گذشته.
در حالی که این بازی، حداقل این نکته را داشت، که یونایتد تقریباً تمام نیمه دوم را پس از سومین کارت قرمز فصل برونو فرناندز پرس کرد؛ اما برای کسب نتیجه کافی نیست.
وضعیت آنها تیره و تار است. تنها بازی لیگ برتر در پنج بازی اخیر خود که شکست نخورده بودند، برابر منچسترسیتی بود. که به طرز قابل توجهی نامرتب بود، مطمئناً نشانهای از خوش شانسی در مورد آن پیروزی وجود داشت.
از آن زمان، یونایتد از بورنموث در خانه شکست خورده است، و حالا ولوز. شکست آنها کاملاً مشخص بود – حتی اگر فرناندز اخراج نمیشد، به نظر نمیرسید که مردان آموریم سه امتیاز کسب کنند.
مشکلات منچستریونایتد
به ثمر رساندن گل یک مشکل است و از طرف دیگر آنها را با سرعت زیادی موقعیت از دست میدهند. این تحلیل پیشرفته نیست، اما بدیهی است که فرمولی برای موفقیت است.
آنها در روز کریسمس برای اولینبار در تاریخ لیگ برتر در نیمه آخر جدول لیگ برتر در روز کریسمس به مصاف ولوز رفتند و اکنون نتایج قوی لازم است تا اطمینان حاصل شود که سال جدید را در نیمه اول تمام میکنند.
آموریم از ابتدا مشخص بود که احتمالاً زندگی برای یونایتد قبل از اینکه بهتر شود، سختتر میشود و در حال حاضر، آنها احساس میکنند که در حال غرق شدن هستند.
مشکلات آنها در زمین در حال افزایش است، مارکوس رشفورد مفید نیست. و مهمتر از همه، نتایج اکنون بدتر از زمان اریک تنهاخ نشان داده شده است.
حرفهای آموریم
آموریم در ابتدای این ماه پیش از رویارویی با آرسنال گفت: “لحظات سختی خواهیم داشت و در برخی بازیها تاکتیکمان فاش میشود، من این را میدانم.
میدانم که مربی منچستریونایتد بودن و گفتن این چیزها در کنفرانسهای مطبوعاتی واقعاً سخت است – و ما میخواهیم همیشه برنده شویم، مهم نیست چه باشد – اما میدانیم که در مقایسه با آرسنال در نقطهای متفاوت هستیم.
من دوست دارم چیزهای مختلفی بگویم، اما باز هم باید بگویم طوفان خواهد آمد.”
ببینید، اینجاست که نشانه کمی از زوال نشان می دهد.
شکست روز پنجشنبه به این معنی بود که آموریم اولین سرمربی منچستریونایتد بود که از والتر کریکمر در ژانویه 1932 (6/10) 5 بازی از 10 بازی اول خود را در تمام رقابتها باخت.
به طور مشابه، یونایتد در 10 بازی اول آموریم دو بازی بیشتر از 10 بازی پایانی تنهاخ شکست داده است.
البته نکته اصلی در تلاش آموریم برای مدیریت انتظارات در آن هفتههای اولیه، این واقعیت بود که او قصد داشت هویتی در تیم ایجاد کند و با ترکیبی متفاوت بازی می کرد. همیشه مشکلاتی وجود دارد و او تقریباً به ماه اول سلطنت خود مانند یک پیش فصل نزدیک شده است.
واضح است که برای اشتباه کردن انتصاب آموریم خیلی زود است. واضح است که چیزهای زیادی در مورد سرمربی سابق اسپورتینگ وجود دارد؛ اکثر مسائل در باشگاه قبل از ورود او وجود دارد. اگرچه بدون شک هواداران یونایتد شروع به تعجب خواهند کرد که چقدر بدتر خواهد شد.
وضع منچستریونایتد در جدول
ممکن است غیرقابل تصور به نظر برسد، اما از زمانی که آموریم به خدمت گرفته شد، یونایتد از همین تعداد بازی لیگ تنها 7 امتیاز کسب کرده است. تنها با نگاهی به آن بازه زمانی، آنها در رده پانزدهم جدول قرار میگیرند و بیش از دو تا از تیمهای پایینتر از خود بازی کردهاند.
بدیهی است، ابررایانه Opta هنوز هم به احتمال زیاد رتبه چهار برتر (0.6٪) را بیشتر از پایان سه پایین (0.1٪) می بیند، اما در 10000 شبیه سازی فصل خود، یونایتد با 2.2٪ در رتبه شانزدهم قرار گرفت – که این باعث افزایش امتیاز می شود. تهدید به نبرد سقوط
عملکرد ولوز
ولوز با اخراج گری اونیل در حالی که تقریباً محکوم به سقوط به نظر میرسید، اکنون تحت هدایت ویتور پریرا، سرمربی جدید، دو برد بدون گل به دست آورده است. مطمئناً، تیم لستر که آنها را شکست دادند در شرایط سخت خود قرار دارند و یک نفر از منچستریونایتد اخراج شد، اما وولوز به سرعت نتیجه را محکم کرد.
حتی زمانی که بازی 11 بر 11 مقابل یونایتد بود، ولوز در مولینو از بین دو تیم منسجمتر به نظر میرسید. آنها شجاعانه دفاع میکردند، در خط میانی سرسخت بودند و شماره 10 آنها – ماتئوس کونیا – نمایش اجرا میکرد.
برخی از هواداران یونایتد در روز پنجشنبه تعجب می کردند که چرا آموریم نتوانست تأثیر فوری مشابهی را ایجاد کند.
ما باید به خاطر داشته باشیم که هر موقعیتی بسیار مهم است و مطمئناً هیچ فرصتی برای همه وجود ندارد، اگرچه هرچه مشکلات یونایتد بیشتر شود، این بازسازی سختتر خواهد بود.
به عنوان مثال، از دست دادن فوتبال اروپا، به شدت بر پولی که آنها می توانند در بازار نقل و انتقالات خرج کنند، تأثیر می گذارد. با توجه به اینکه این تیم برای تن هاخ ساخته شده است، بازیکنان جدید مورد نیاز هستند تا انتظارات آموریم را برآورده کنند.
آروین منصوری، فوتبال لب– هفته گذشته، روبن آموریم، سرمربی منچستریونایتد، گفت که مدافعان میانی او، مانند مارتینز و مگوایر باید در هنگام ایجاد فرصت، تهاجمیتر باشند.
آموریم از دفاعهایش چه میخواهد؟
آموریم پس از باخت 3-2 یونایتد مقابل ناتینگهام فارست گفت: “ما از ابتدا در جریان بازی هستیم و تمرکز بر این است که توپ را با پاسهای شلخته از دست ندهیم، و آنها (بازیکنان) در تلاش برای انجام این کار هستند. آنها باید اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند، نه فقط برای گرفتن توپ، بلکه برای قرار دادن توپ بین خطوط. آنها سعی می کنند همه چیز را عالی انجام دهند، اما گاهی اوقات شما باید ریسک کنید و ما در این مسیر هستیم.”
سبک یونایتد تحت امر آموریم به معنای مسئولیت بیشتر برای مدافعان میانی است. پاسهای عمودی آنها برای شروع ترکیبهای پاس ضروری است که به تیم اجازه میدهد از طریق مخالف بازی کند.
استفاده آموریم از دو مدافع کناری و سه مهاجم در خط جلو، اغلب حریف را مجبور میکند تا شکل خود را بدون توپ برای دفاع از اضافهبارهای گسترده تنظیم کند؛ که به نوبه خود ممکن است بسته به اصلاحات حریف، فضایی برای حمله میانی ایجاد کند.
پیروزی 2-1 دیروز در دربی مقابل منچسترسیتی، نشان داد که چرا برای مدافعان میانی یونایتد مهم است که وقتی فضایی برای حمله وجود دارد، ریسک کنند.
تاثیر مارتینز در برد یونایتد
سازمان دفاعی سیتی با 1-4-1-4 شروع شد و برناردو سیلوا از سمت راست زمین دفاع کرد.
با این حال، برناردو مرتباً برای حمایت از کایل واکر عقب میرفت.
این بدان معنا بود که یونایتد، فضایی برای حمله در بیرون خط میانی سیتی داشت. به خصوص زمانی که آنها بازی را از سمت راست تغییر دادند، جایی که خط هافبک حریف دور شده بود.
در اینجا، برناردو در موقعیتی است که از واکر حمایت میکند و مانع از این میشود که یونایتد بازی دو بر یک داشته باشد، زمانی که نوصیر مزراوی توپ را به برونو فرناندز می دهد.
با این حال، فضایی را برای لیساندرو مارتینز ایجاد میکند تا به سمت آن پیشروی کند، کوین دیبروینه برای دفاع از خط حمله قرار نگرفت، زیرا بلاک سیتی در سمت دیگر زمین متمرکز بود.
در نیمه اول، یونایتد به اندازه کافی به آن فضا حمله نکرد و مارتینز در موقعیت یابی خود تهاجمی نبود. مارتینز در چند مورد که این کار را انجام داد، نتوانست یک موقعیت خطرناک ایجاد کند.
در این مثال، آماد توپ را برای مانوئل اوگارته پاس میدهد. با کنار رفتن برناردو برای دفاع از دیوگو دالو…
هافبک اروگوئهای، مارتینز را در فضای مناسب پیدا می کند…
اما پاس مدافع میانی به راسموس هویلوند توسط واکر قطع شد.
اوضاع در نیمه دوم زمانی که یونایتد به دنبال گل تساوی بود تغییر کرد. مارتینز در حمله به آن فضا تهاجمیتر بود و یونایتد، با یافتن مداوم مدافع میانی خود از آن استفاده کرد.
در اینجا، موقعیت فرناندز و دالو، برناردو را مجبور میکند تا زمانی که یونایتد در حال ساخت حمله از جناح راست خود است، عمیقتر عقبروی کند. آماد، سپس به داخل دریبل میزند و بازی را به مارتینز انتقال میدهد، در حالی که دیبروینه دوباره در موقعیت دفاع از مدافع میانی نیست.
سپس مارتینز توپ را برای دالو می فرستد…
که برناردو را جذب می کند و به مدافع چپ یونایتد اجازه میدهد تا فرناندز که آزاد است را پیدا کند.
کاپیتان یونایتد توپی را برای آماد وارد محوطه جریمه میکند؛ که ضربه سر او توسط ادرسون دفع میشود.
در مثالی دیگر، موقعیت یابی دالو، برناردو را متقاعد می کند که خط دفاعی سیتی را کنار بگذارد و از آن حمایت کند. فضای خالی توسط مارتینز هوشمندانه مورد حمله قرار می گیرد و اوگارته توپ را به مدافع میانی پاس میدهد…
که زمان و فضای کافی برای یافتن دقیق دوندگی کوبی ماینو در محوطه جریمه دارد…
اما هافبک با ضربه سر توپ را به بیرون ارسال میکند.
تجهیز به حمله که در زیر نشان داده شده است، برد یونایتد را پیشبینی میکرد و مارتینز در هر دو نقش محوری داشت.
باز هم، یونایتد در حال تلاش برای ایجاد بار اضافی در منطقه گسترده است. با حرکت فرناندز به سمت خط کناری، در حالی که اوگارته و مارتینز به هم نزدیک میشوند تا او را پیدا کنند.
این امر برناردو را مجبور می کند که از مارتینز که آزاد است، فاصله بگیرد و دور شود. فیل فودن مطمئن نیست که مدافع میانی را تحت فشار قرار دهد یا اوگارته را زیر نظر داشته باشد. بر این اساس؛ فرناندز، مارتینز را پیدا می کند…
و مدافع میانی چپ زمان کافی برای گرفتن پاس خود دارد. مارتینز بازی را به سمت آنتونی تغییر می دهد. آماد در حال دویدن در پشت دفاع است که چند دقیقه بعد تعیینکننده خواهد بود.
در تدارک گل دقیقه 90 آماد، مارتینز یکبار دیگر تاثیرگذار بود. این بازیکن آرژانتینی، حرکت را با پخش توپ از راه دور برای دالو آغاز میکند و ساوینیو، وینگر راست سیتی، برای حمایت از واکر از زمین خارج می شود.
دالو و فرناندز، سپس با بازگرداندن توپ به مارتینز در حالی که برناردو، فودن و ارلینگ هالند در موقعیتی برای فشار به مدافع میانی نبودند، حمله را دوباره شروع کردند.
این به مارتینز فرصت می دهد تا پاس خود را انتخاب کند و او فرار آماد را در پشت دفاع پیدا میکند.
قبل از اینکه بازیکن منچستر با اولین لمس خود، توپ را بالای ادرسون بندازد و با ضربه دوم خود گل را به ثمر برساند.
اهمیت تاثیر مارتینز در حمله، بیش از سه امتیاز و یک پیروزی در دربی است: این نشان میدهد که یونایتد در حال تطبیق با سبک آموریم روی توپ است و میداند که چگونه از آن امتیاز ایجاد کند.
سه امتیاز و یک پیروزی مقابل سیتی اما؛ مهمتر از آن گام در مسیر درست است.
آروین منصوری، فوتبال لب– منچستریونایتد که تا دقیقه 88 بازنده دربی اعلام میشد، در دو دقیقه، دو گل به ثمر رساند تا یک کامبک کابوسوار برای رقیبش رقم بزند، تا منچسترسیتی به روند بدش ادامه بدهد.
آماد دیالو ستاره نمایش بود. ابتدا یک پنالتی به دست آورد، که برونو فرناندز آن را به گل تبدیل کرد. سپس در دقیقه 90؛ گل پیروزیبخش منچستریونایتد را به ثمر رساند. سیتی بعد از این باخت، 8 بازی از 11 بازی اخیر خود را باخت.
یونایتد خیلی کند بود و تا دقیقه 62 نتوانست یک شوت به سمت دروازه سیتی بزند، اما سیتی فقط کمی بهتر بود. حتی گل ابتدایی آنها نیز اتفاقی بود.
گل اول سیتی از روی کرنر کوتاهی بود که کوین دیبروینه زد، گوندوگان توپ را برگرداند و بعد، دیبروینه با سانتری که بعد از برخورد به پای دیالو کات برداشت، روی سر واردیول فرود آمد آن را درون دروازه قرار داد.
توپ راه خود را به یوشکو واردیول پیدا کرد، باعث شد چهارمین گل فصل خود در لیگ برتر را به ثمر برساند. تا در میان گلزنان سیتی به ارلینگ هالند (13)، نزدیک شود.
این گل به این معنی بود که تنها ولوز (9) و ساوتهمپتون (6) تا اینجای فصل لیگ برتر، بیشتر از منچستریونایتد؛ از زمان انتصاب آموریم (4 گل) از کرنر گل دریافت کردهاند.
یونایتد در نیمه دوم، با هدف هجومی بیشتری به میدان رفت اما تا اواخر بازی فرصت ایجاد نکرد. فرناندز بهترین موقعیت خود را، پس از پاس راسموس هویلوند به بالای دروازه فرستاد.
دیالو الهام بخش برگشت دیرهنگام بود. او روی اشتباه ماتئوس نونس یک پنالتی برنده شد، سپس گل پیروزی دراماتیک را به ثمر رساند. یونایتد اکنون تنها 5 امتیاز با سیتی فاصله دارد.
قهرمان، نتوانست از لغزش لیورپول و آرسنال در روز شنبه استفاده کند. اکنون با انجام یک بازی بیشتر، 9 امتیاز با صدر اختلاف دارند. راه درازی در پیش است، اما سخت است که ببینیم سیتی پس از این دوره همچنان ادعا کند که در رقابت قهرمانی قرار دارد.
امیرحسین محمودی، فوتبال لب دادگاه کالچیوپولی نه تنها یک حکم، بلکه نوشته ای روی دیوار صادر کرد. کاپلو در یک شکست در قرارداد با یوونتوس به او رفت و برگشتی داد، در 4 جولای 2004 انجامش داد. کاپلو در آن زمان به عنوان سرمربی شناخته میشد. او در 15 سال هشت جام برده بود. گذشتهاش به عنوان بازیکن، وفاداری بی قید و شرط او را برای یوونتوس تضمین کرد.
وقتی که باشگاه برای اولینبار در تاریخش به سریب سقوط کرد، 30 امتیاز کسر شد و دو جام (که در سالهای 2004-05 و 2005-06 کسب شده بود) را از آنها گرفتند، کاپلو به والدباسبس رفته بود، دومین سرمربیگری رئال در انتظارش بود. فابیو کاناوارو، مدافع برنده جام جهانی و به زودی، توپ طلا، به همراه امرسون، وینگر برزیلی که با اسکودتوی کاپلو در رم و یووه با او همراه بود، همراهشان به برنانئو رفت.
این رسوایی که منجر به محرومیت مادامالعمر مدیرعامل یوونتوس، لوسیانو موگی و مدیر اجرایی، آنتونیو جیاردو شد، به مسابقات ربطی نداشت، بلکه به شبکه قدرت و تاثیرگذاری بود. این یک تخریب تقریبا غیرقابل بازگشت برای فوتبال ایتالیا بود. یک جنگ ابدی که ما را به حریف یوونتوس در چمپیونزلیگ در شب چهارشنبه میرساند. منچسترسیتی.
یادآور یوونتوس؟
با توجه به نوشته ابتدای رمان “آنا کارینا” نوشته تولستوی نقل میشود: “همه خانواده های شاد شبیه هم هستند، اما هر خانواده غمگین، به روشی خاص غمگین است.” اتهامات وارده به منچسترسیتی و اتهاماتی که به یوونتوس در 2006 وارد شد تفاوت دارد.
سیتی از جریان “بازبینی مستقل با توجه به مقدار مدارک و اتهامات غیرقابل رد” به خوبی استقبال کرد. آنها اصرار بر این داشتند که در مقدار پرداختی به بازیکنان و مربیان دروغ گفته شده. پیاسار و شکایات مبنی بر دور زدن قوانین فیرپلی مالی یوفا
با این حال بدترین سناریو برای سیتی میتواند عواقب “درس عبرتی”، مانند اتفاقی که برای یووه در تقریبا دو دهه گذشته انجام شد، به ارمغان بیاورد. پپ گواردیولا مکررا مشکل سقوط را مورد اشاره قرار داده: “من گفتم که وقتی همه باشگاه ها به انجام کاری اشتباه متهم میشوند همه میپرسند (اگر سقوط کنیم چه؟). من کنار تیم خواهم بود. نمیدانم که چه اتفاقی برایمان خواهد افتاد، سقوط؟ ولی در سال بعد بدون مشکل به پریمیرلیگ برخواهیم گشت.”
گواردیولا بارها به احتمال سقوط منچسترسیتی اشاره کرده.
تلاش برای بقا
اینکه گواردیولا میماند یا خواهد رفت، به زودی مشخص میشود. اینکه بازیکنان چطور به این اتفاق واکنش نشان میدهند همچنان نامشخص است. همانطور که با کاپلو اتفاق افتاد، کسی که هنوز کالچیوپولی را یک بی عدالتی جوک میداند. او فکر میکرد که مجازات “بیش از حد بود” و دو جامی که از آنان گرفته شد را، “سول کامپو” (جام گرفته شده در زمین با تلاش) توسط بازیکنان میداند. زلاتان فکر میکرد “بیشتر آن(دادگاه)”، “چرت و پرت” بود. “داورها به ما عدالت نشون میدادن؟” موقع گفتن این عصبانی به نظر میرسید “بیخیال! ما اون بیرون دهنمون سرویس میشد. ما همه چیزمون رو توی زمین میذاشتیم و هیچ داور لعنتیای رو همراه خودمون نداشتیم – عمرا”
با این حال، این صحبتها باعث عدم درخواستهای خروج او نشد، او به یوونتوس به عنوان “کشتی درحال غرق” نگاه میکرد. لیلیان تورام و جیانلوکا زامبروتا درحال فرار به بارسلونا بودند، کاناوارو و امرسون به رئال مادرید. “باقی ما که در باشگاه ماندند، به مدیر برنامههاشون زنگ میزدن و میگفتن که “ما رو بفروش! ما رو بفروش!” تصور کنید چه دیدگاهی در خارج باشگاه نسبت به ما میداد”.
جایگزین فابیو کاپلو، دیدیه دشامپ، به ابراهیموویچ گفت اگر برود، او هم میرود: “بهش گفتم (باشه وسایلت رو جمع کن و منم تاکسی میگیرم) اون خندید، انگار دارم شوخی میکنم. او 25 ساله بود، یک سال بزرگتر از هالند اکنونی، بازیکنی که مینو رایولا را به عنوان مدیربرنامه داشت و نمیخواست یک سال از حرفهاش را در لیگ دوم، و حداقل دو سال را دور از چمپیونزلیگ بگذراند.
ابراهیموویچ به مدیرعامل آن زمان یوونتوس، ژان کلود بلان، که الان در هیئت مدیریتی منچستریونایتد به رهبری اینئوس و سر جیم رتکلیف قرار دارد، گفته بود: “اگه به من بیست میلیون یورو (در سال- 16.5 میلیون پوند/21.1 میلیون دلار با نرخ امروزی) بدن که بمونم باز هم علاقهای ندارم.”
ابراهیموویچ بین سالهای 2004 و 2006 برای یوونتوس بازی کرد.
دادگاه یوونتوس
برای قضاوت یوونتوس، FIGC(فدراسیون فوتبال ایتالیا) فقط دو ماه و دوازده روز مدت دادگاهشان را مورد بررسی قرار داد. در عین حال، تقریبا دو سال از زمانی که پریمیرلیگ اعلام کرد که 115 اتهام منچسترسیتی را به دادگاه میبرد، میگذرد. کاپلو در مصاحبه با “کوریه دلا سرا” گفت: “زمانبندی و قوانین مورد احترام نبودند. عدالت ورزشی در آن زمان به خوبی عمل نمیکرد.” در یک ادعای دیگر حقوقی، گیاردو اذعان داشت که تبصره 6 اتحادیه اروپا درباره حقوق انسانی رعایت نشده و تنها هفت روز به وکلا زمان داده شد تا دفاعیهشان را آماده کنند، زمان ناکافی برای بررسی هفت هزار صفحه.
به نظر کاپلو، جیادو روسی (کمیسر ناظر بر پرونده به انتخاب فدراسیون فوتبال ایتالیا) خیلی “با عجله” با این پرونده برخورد کرد. در تنها یک تابستان، گویدو تبدیل به معروفترین روسی در ایتالیا شد. نام او هنوز در رشتهها و نوشتههای بررسی دادگاه کالچیوپولی برده میشود.
به نظر میآمد نظر روسی بابت دادگاه منوط به حضورش در هیئت مدیره اینتر میلان بین سالهای 1995 تا 1999 بود و بر نظرش تاثیر داشت. گفته میشود این یک تئوری توطئه بود. این هرج و مرج در سریآ مخصوصا در اواسط دهه 2000 بنظر تنها یک دوران گذری و کوتاه برای پریمیرلیگ میآمد. فوتبال انگلستان وقتی فهمید که وکیل علیه پرونده منچسترسیتی، موری روزن کیسی، طرفدار آرسنال است، تنها یک چشمه از اتفاقاتی که در سریآ رقم خورد را برای فوتبال انگلستان انجام داد.
آندره پیرلو با جام در دست. جامی که بعدها از آنان گرفته شد.
به علت فشار از سمت یوفا بر فدراسیون فوتبال ایتالیا که همه چیز باید تا قبل از 28 جولای (که زمان بررسیهای کمیتههای ثبت و ضبط از سمت رقیبشان بود) و دانش بر اینکه این تیم در لیگ ایتالیا که در آن رقابت میکند، انجام شود. حکم سقوط و کسر سی امتیاز از یوونتوس در همان هفته اجرا شد. جریمه بعد از دادرسی، در همان هفته تبدیل به 17 امتیاز شد و در ماه اکتبر به 9 امتیاز کاهش یافت.
مصاحبهها
بدتر از آن تصمیم برای گرفتن دو قهرمانی از یوونتوس و دادن جام 2005-06 به اینتر بود. کیهلینی گفت: “از زمان کالچیوپولی خیلی گذشته. فقط میتونم بگم که اون دو جام توی زمین (بدون دخالت خارجی) کسب شد. چون ما بهتر بودیم. اعتراف بهشون الان مثل یک نبرد از پیش باختهست. من قانع شدم که حتی اینتر که در فصل 2005-06 سوم شد هم اون جام رو مال خودشون بدونن. خیلی بهتر بود که به کسی نمیدادنش.”
این چیزی بود که سیستم قضایی ایتالیا انجامش نداد. ژوزه مورینیو دوبار در ایتالیا مربیگری کرده است. یکی با اینتر، یکی با رم. اون دوست دارد که روی مخ بقیه برود. با به هدایت گرفتن اینتری که از قضیه کالچیوپولی قسر در رفته، او گاهی با این دادگاه شوخی میکرد، و میگفت که محوطه جریمه برای یوونتوس از بقیه تیمهای ایتالیا بزرگتر است. یکی از به یادماندنیترین لحظات، برد سهگانه اینتر در سال 2010، زمانی بود که او ادای به دستبند زدهشدن را بعد از تساوی 0-0، که تیمش نهنفره شده بود و نشان میداد که آنها میخواهند هرکاری کنند که او را متوقف کنند.
مورینیو و ادای دستبند بعد از تساوی برابر سمپدوریا.
بعدها تبدیل به سوپرایز شد، بعد مورینیو به 115 اتهام سیتی اشاره کرد. این اتفاق برای این بود که او میخواست از منچستریونایتد، تیمی که مورینیو با آنها در تیم فنرباغچه در استانبول بازی داشت، حمایت کند: “همونطور که میدونید، ما در سال 2017 برنده لیگ اروپا شدیم، و بعد در سال بعد، در لیگ دوم شدیم. فکر میکنم هنوز شانس داریم لیگ را ببریم چون شاید منچسترسیتی، با کسر امتیاز مجازات بشود. اون موقع شاید به من هم پاداش و مدال دادند.”
مورینیو نتوانست تحمل کند و هفته پیش بعد از باخت سیتی به لیورپول و شعار هواداران لیورپول، “تو فردا اخراج خواهی شد.” و نشان دادن عدد شش توسط گواردیولا به هواداران لیورپول، گفت: “پپ 6 لیگ برده و من 3تا، اما جامهای من تمیز بهدست آمدهاند. من اگه ببازم به حریفم تبریک میگم، چون از من بهتر بوده. نمیخوام درحالی که درگیر 150 اتهام هستم چیزی ببرم.” اینکه این صحبتها صرفا درمورد پریمیرلیگ است یا اشاره به اتفاقات در سریآ دارد، مشخص نیست.
روند مالی
در ادامه سقوط؛ در سال 2006 یوونتوس از رده سوم (پشت سر رئال مادرید و بارسا) درآمد در هر لیگ، به رتبه دوازدهم سقوط کرد. درآمد سالانه بعد از قطع همکاری کمپانیهایی مانند نایک، 106میلیون یورو (42 درصد) سقوط کرد. یوونتوس که تاکنون در رده درآمدی لیگ از رتبه 5م پایینتر نرفته بود، هرگز به آن ردهها برنگشت.
بخشی از این اتفاقات داخلیست. حق پخش تلیویزیونی داخلی از یک برنامه اجتماعی درآمدی برای تیمهای مختلف، تبدیل به روند مذاکرهای شد. سریآ، به اندازه پریمیرلیگ بر پایه تبلیغات نبود و خودش را به فروش نمیگذاشت، که این توضیح دهنده وضعیت بهتر مالی پریمیرلیگ نه تنها برابر ایتالیا، بلکه برابر کل اروپاست.
اوضاع میتوانست برای یوونتوس بدتر شود. دنبال نکردن بلان برای ساخت استادیوم جدید در محل استودیوی قدیمی دله آلپی، که موتور درآمد بسیار خوبی برای ایتالیا و یوونتوس (با توجه به تجهیزات قدیمی در ایتالیا که از قضا رقبای یوونتوس هم بودند) بود. این میتوانست باعث شود برگشت آنان تضمین نشود.
استادیوم یوونتوس آلیانز
مدیریت جدید یوونتوس
زمان (و خیزش آندره آنیلی برای تصاحب صندلی هیئت مدیره) برد تا بیانکونری، دوباره جایگاه خودشان را به عنوان موفقترین باشگاه داخلی ایتالیا کسب کنند. وقتی که برگشتند، این حس خونخواهی بانوی پیر باعث ایجاد خوی توحش و بیرحمی آنان، منجر به 9 قهرمانی پیاپی در لیگ شد. یوونتوس درحال جبران سالها و جامهای از دست رفته بود.
به مسئله سقوط فرضی برگردیم. گواردیولا به تازگی گفت:” میدانم که 75درصد لیگ این رو میخوان (که ما سقوط کنیم)، چون میدونم چه کارایی پشت صحنه و این جور چیزا انجام میدن. ” وقتی که حرفش به میان میآید، دیدن واکنش همکاران جهانی و منطقهای منچسترسیتی به این اتفاق جالب خواهد بود. در گزارش مفصل اتلتیک در سال 2022، استقلال این باشگاه، همچنان گرو اتصال بیزنسی با کشور مالکشان، امارات است. مالکین اکثریت یوونتوس (EXOR)، کمپانی خانواده آنیلی، ارزش کلی نزدیک به 20میلیارد یورو دارد. با توجه به اینکه خانواده آنیلی معمولا با کندیها در آمریکا مقایسه میشوند، بااینحال آنها همچنان مالک یک کشور در خلیج فارس نیستند.
تصمیم این کمیته مستقل، با بررسیهای فراوان و ریز انجام خواهد شد که در تاریخ پریمیرلیگ بیسابقه بوده. برگشت یوونتس به سریآ در اولین تلاش و برگشت به لیگ قهرمانان به معنی این نبود که گذشتهها گذشته.
عضو هیئت مدیره سابق یوونتوس، آندره آنیلی.
وقتی آندره آنیلی، پسر عموی هیئت مدیره EXOR و خانواده سیون جان الکان، مدیر یوونتوس در سال 2010 شد. او یک ایدهای در باشگاه انداخت که باشگاه از خود در دادگاه کالچیوپولی به اندازه کافی دفاع نکرده. اون دو جام گرفته شده را با افتخار در استادیوم آلیانز به نمایش گذاشت.
یوونتوس یک پرونده دادخواهی در نوامبر 2011 علیه حکم دادگاه کالچیوپولوی درخواست کرد، قبل از اینکه فدراسیون فوتبال ایتالیا بخاطر خسارات مالی و حقوقی وارده و همچنین درخواست اعطای جایزه به تیم قهرمان در آن سال (اینتر میلان) را از یوونتوس درخواست غرامت کند.
یوونتوس میخواست انتقام جام 2005-06 و 2004-05 را ار اینتر بگیرد و همچنین “معادل غرامت 443,725,200€ به علاوه مازاد قانونی از روز اتهام تا پایان بررسی”. این دادخواست تنها با مدیریت جدید در اکتبر 2023 اتمام یافت.
تا آن زمان آنیلی از سمتش در هیئت مدیره در جلسه سهامداران در بهار 2023 استعفا داده بود. (او و کل تیمش در سال 2022 اعلام کرده بود که استعفا خواهند داد). این تصمیم بعد از اتهام جابهجایی بازیکنان و دستکاری در حقوق بازیکنان در پاندمی کرونا بود.
زخمهای کهنه یوونتوس
بازرس دولتی فدراسیون فوتبال ایتالیا در دادخواست پرونده رد و بدل بازیکنان شکست خورد اما بعد در اوایل 2023 پرونده با دادخواهی جدید و مدارک تازه، جانی دوباره گرفت که با پروندههای مجرمانه جداگانه در روابط مالی، که یوونتوس با میلان؛ در رد و بدل کردن سهام کرده بود، پیدا شد. یوونتوس هرگونه از اتهامات را رد کرد اما 15 امتیاز از آنها کسر شد، که بعدها معلق و به 10 امتیاز در می 2023 کاهش یافت. آنها در آن فصل سریآ را در رده هفتم به پایان رساندند. آنیلی دو سال از فعالیتهای فوتبالی منع شد و برای فابیو پاراتیچی، مدیر ورزشی سابق باشگاه، که در زمان اجرای حکم مدیرعامل تاتنهام بود، 30 ماه منع فعالیت فوتبالی لحاظ شد. پرونده، دوباره در دادگاه رم به جریان افتاده بود.
در رویدادی که آنیلی پستش را ترک کرد، مدیرعامل سابق ماگی، اظهار داشت: “اگه درست باشه اتفاقات جالبی در راهه چون اونا گفتن که مدارک جدیدی پیدا کردن. درسته که باید دوباره کالچیوپولی رو باز کنیم، زخمی که جاش نه برای ما و نه برای یوونتوس خوب نشده.”
این اتفاق، اگر روزی پایان یابد، سایهای از اتفاقات کالچیوپولی است. ختم این رواج، در تکان مختلف است. پریمیرلیگ و سیتی باید امید داشته باشند که هرچیزی که کارگروه مستقل تصمیم بگیرد، لزوما در همان دوره تمام نشده و ممکن است باز به دو سمت برگردد.