
ایلیا بهزاد اول، فوتبال لب– بیشک روز 15 آوریل 1989، در تقویم تاریخ فوتبال به عنوان یکی از روزهای تاریک و تاثیرگذار شناخته میشود. هیلزبورو، فاجعهای که در نیمهنهایی جام حذفی فصل 88/89 انگلستان رخ داد. این نه تاریخ باشگاه لیورپول و تشکیلات هواداری این تیم، بلکه به طور کلی فوتبال بریتانیا را تحت تأثیر قرار داد. شاید باید شکلگیری لیگ برتر انگلیس به شیوه مدرن را از پیامدهای یکی از تلخترین روزهای تاریخ فوتبال بدانیم.
ارزیابی یک فاجعه
36 سال قبل در چنین روزی، ورزشگاه اختصاصی تیم شفیلد ونزدی، هیلزبورو، میزبان دیدار نیمهنهایی جام حذفی بین تیمهای ناتینگهام فارست و لیورپول بود. ازدحام جمعیت در جایگاه لیورپول، مرگ 97 هوادار عاشق قرمزهای مرسیساید را رقم زد. با وجود گذشت بیش از سه دهه از این تراژدی، هنوز زخم این حادثه برای هواداران لیورپول تازه است. شاید یکی از دلایل آن، سه دهه مبارزه بازماندگان این فاجعه و خانواده قربانیان برای پاسداشت حقیقت باشد. حقیقتی که از ابتدا، به عمد، اشتباه نمایان شد. در نهایت اما، پس از سالها تلاش و ممارست، برای همگان شفاف شد. پرونده فاجعه هیلزبورو، همچنان طولانیترین پرونده قضایی در تاریخ بریتانیا محسوب میشود. در سالروز این فاجعه، به بازخوانی اتفاقات تلخ در ورزشگاه هیلزبورو و پیامدهای قضایی آن میپردازیم.
شاید هر انسانی میتوانست به راحتی این موضوع را تشخیص دهد که ورزشگاه هیلزبورو، امکان میزبانی مصاف دو تیم پرهوادار و بزرگ فوتبال بریتانیا را ندارد. نردههای قدیمی و کوچک بخش ورودی جایگاه هواداران لیورپول در هیلزبورو، از همان لحظات پیش از آغاز بازی موجب ازدحام شدید در جایگاه هواداران شد. با ورود تعداد بیشتری از هواداران، این ازدحام شدت گرفت.

چه اتفاقی در هیلزبورو رخ داد؟
پلیس که متوجه ازدحام شدید هواداران شد، تصمیم گرفت در اقدامی عجیب، جایگاه مخصوص برای خروج هواداران را برای ورود هواداران باز کند. این موضوع، تنش و ازدحام در جایگاه هواداران لیورپول را افزایش داد. به طور معمول، ماموران پلیس در هر ورزشگاه، پس از پُر شدن یک جایگاه، در ورودی آن را میبندند. با این کار، هواداران به قسمتهای دیگر ورزشگاه هدایت میشوند. اما در روز نحس هیلزبورو، هیچ خبری از مأموران پلیس در ورودی جایگاه هواداران لیورپول نبود.
در مسابقهای که تنها 5 دقیقه به طول انجامید، هواداران لیورپول برای تماشای صعود تیمشان به فینال جام حذفی، بیپروا به جایگاه خود هجوم بردند. اما نمیدانستند که برخی دیگر از هواداران نزدیک به فنس، زیر پای آنها در حال له شدن هستند. افسر پلیسی به نام اندرو ادیسون، که به درون تونل برای بیرون کشیدن مردم رفت، گفت: “همه از ترس شلوارشان را خیس کرده بودند. همه جا بوی تهوع به مشام میرسید. دو کپه از اجساد در ردیف جلو بودند. دستی از میان جنازهها بیرون زده بود. بعد از پاکسازی، معلوم شد متعلق به یک کودک است.”
دیوید لکی، یکی از کسانی است که در بالکن شماره 3 گیر افتاد. او به یاد دارد که شخصی به نام توماس هوارد، 39 ساله، کارگر کارخانه مواد شیمیایی و پدر سه فرزند در کنارش بود. اطراف او در اثر ازدحام جمعیت فشرده شد. او فریاد میزد: “پسرم پسرم!” ولی متاسفانه هم او و هم تامی، پسر 14 سالهاش، در اثر فشار جمعیت زیر دست و پا ماندند.

چه عوامل خارجیای در هیلزبورو دخیل بود؟
هنوز چهار سال از فاجعه ورزشگاه هیسل در جدال بین لیورپول و یوونتوس نگذشته بود. فاجعهای که منجر به مرگ 39 هوادار یوونتوس در فینال جام باشگاههای اروپا شد. این اتفاق، محرومیت 5 ساله باشگاههای انگلیسی از مسابقات اروپایی را به دنبال داشت. تصاویر هولناک از ورزشگاه هیلزبورو، باعث شد تا نیروهای پلیس، مسئولان برگزاری بازی و حتی رسانهها از تقصیرات خود شانه خالی کنند.
پلیس منطقه یورکشایر جنوبی، مسئولیت برقراری نظم و امنیت هواداران در این مسابقه را برعهده داشت. آنها برای سالها، با دروغهایی عجیب و باورنکردنی سعی کردند تا هولیگانیسم را تنها عامل این فاجعه بزرگ معرفی کنند. همچنان، پس از 36 سال، ملامت قربانیان از سوی پلیس یورکشایر، تیترهای روزنامه سان علیه لیورپول (که منجر به تحریم این روزنامه از سوی باشگاه لیورپول و مردم مرسیساید شد) و مطالب نادرست در رسانهها، ترامای جمعی بازماندگان این حادثه محسوب میشود. شعارهای هواداران رقیب در تمسخر ماجرای هیلزبورو با استناد به این مطالب، یکی از شوکهکنندهترین اتفاقات این سالهای فوتبال انگلیس بوده است.
سیستم قضایی انگلیس، از جمله برخی قاضیان رده بالا، برای سالهای متوالی سعی کردند جای متهم و قربانی را در این پرونده تغییر دهند. روشی که از همان ابتدا پلیس یورکشایر در پیش گرفت. همین اصرار سیستم قضایی به اثبات حقیقت وارونه پلیس، طولانیترین پرونده قضایی بریتانیا را رقم زد.
دادخواهی، دفاع، مجازات!
ناتوانی سیستم قضایی بریتانیا در کشف حقیقت، خانواده قربانیان را مجبور کرد تا برای 27 سال، اعتراضات و دادخواهی مرگ عزیزان خود داشته باشند.
تشخیص پلیس و سیستم حقوقی انگلیس برای تصادفی اعلام کردن مرگ این افراد در سال 1991. سرانجام پس از 27 سال و در سال 2016، با استناد به بیش از 400 هزار صفحه سند از 80 سازمان، این رای وتو شد. در پایان یک پرونده طولانی، تلخ و جنجالی، دادگاه اعلام کرد 96 هوادار لیورپول در این حادثه به دلیل کوتاهی مسئولین کشته شدند. در سال 2021، اندرو دواین که در زمان حادثه 22 سال سن بیشتر نداشت، به دلیل صدمات مغزی ناشی از این اتفاق درگذشت. تعداد قربانیان این حادثه به 97 نفر افزایش پیدا کرد.
اما نکته تلخ اینجاست: با وجود اثبات کشته شدن این 97 قربانی عاشق فوتبال که بین 10 تا 67 سال سن داشتند، هیچ فردی به طور جدی محاکمه نشد. دیوید داکنفیلد، رئیس پلیس یورکشایر جنوبی و مسئول برقراری امنیت این مسابقه، در سال 2016 طی هفت روز دادگاه، از شاهد به متهم تبدیل شد. او به اتهام قتل عمد، محاکمه گشت. اما سه سال بعد، در دادگاهی مجدد تبرئه شد تا خانوادههای قربانیان، بار دیگر طلب دادخواهی کنند. موضوع جایی عجیب میشود که بیشتر درباره دروغهای پلیس یورکشایر درباره این فاجعه بدانیم.

مورد عجیب پلیسها در هیلزبورو!
داکنفیلد در اظهارات خود به اتحادیه فوتبال انگلیس، دستورات خود راجع به باز کردن گیت خروجی را کتمان کرده بود. اما بعدها در دادگاه مشخص شد که شخص وی، دستور باز کردن گیت مخصوص خروج هواداران را صادر کرده است. داکنفیلد، پلیس یورکشایر را متقاعد کرد تا با داستانی جعلی منکر هرگونه قصور و کوتاهی پلیس شوند. او در عوض گناه را به گردن طرفداران انداخت.
تلاش پلیس برای مقصر اعلام کردن مردم بیگناه و خانوادههای آنها، که سالها در دادگاه برای اثبات بیگناهی میجنگیدند، تماشایی بود.
وکیل مدافع داکنفیلد، جان بگز، هواداران را به رفتارهای خشن و عدم توجه به اخطار پلیس متهم میکرد. او حتی نوعی فرهنگ هولیگانیسم را به آنها نسبت میداد. رفتار او باعث انزجار خانواده بازماندگان شد. اما بگز تنها نبود. پلیس یورکشایر جنوبی، بارها در مصاحبهها، مردم را به رفتار ناهنجار، به خاطر افراط در مصرف الکل و عدم همکاری با نیروی پلیس متهم کرد.
چیزی که بعدا اثبات شد، کاملا عکس صحبتهای آنها را نشان میداد. اصرار افسران پلیس یورکشایر، به مقصر دانستن مردم و خانوادههایشان در حادثه، چهرهای زشت و غیرقابل اعتماد از پلیس را برای مردم ترسیم کرد. مردم بارها در مجامع عمومی از دروغ گویی آنها حرف زدند.
داکنفیلد، کسی که هیچ نمیدانست!
نکته جالب اینکه سر بازرس پیتر رایت، یکی از مأموران ارشد پلیس یورکشایر جنوبی، برایان مول را اخراج کرد. او یکی از ماهرترین و کاربلدترین فرماندهان پلیس بود. برایان مول 19 روز قبل از برگزاری این مسابقه، به دلایلی نامعلوم اخراج شد. متهم ردیف اول داستان، یعنی داکنفیلد، جای مول را گرفت.
داکنفیلد بعدها اعتراف کرد که آشنایی کاملی با شرایط برگزاری امن یک مسابقه فوتبال نداشته است. او اوراق مربوط به عملیات اضطراری در زمان وقوع حادثه را مطالعه نکرده بود و حتی از زمین محل برگزاری بازی نیز بازدید نکرد. او پس از 26 سال، به این موضوع اقرار کرد که وظیفه خود را نمیدانست. بزرگترین پشیمانی وی، به تعویق نینداختن زمان شروع بازی بود. با این کار، نظم و آرامش در ورزشگاه برقرار میشد و حتی ازدحام هواداران نیز کمتر میشد.

اتفاقی که در فینال لیگ قهرمانان 2022 و پس از ازدحام هواداران لیورپول و رئال مادرید در پاریس رقم خورد و بازی، با تأخیر آغاز شد. هر چند که اتفاقات همین مسابقه هم برای هواداران قدیمی لیورپول، زخم کهنه فاجعه هیلزبورو را تازه کرد و حتی باعث خودکشی 2 هوادار این تیم نیز شد. داکنفیلد پذیرفت در حالیکه مردم بیگناه زیر دست و پا له میشدند، او مشغول دروغ بافی بوده است. داستانهایی درباره تماشاچیان بدون بلیط یا نابودی دروازهها توسط هولیگانها. چیزهایی که هیچگاه در اذهان عمومی مورد قبول واقع نشد.
همکاری پلیس، رسانه و شیطان.
از همان لحظات ابتدایی پس از حادثه، پروندهسازی پلیس یورکشایر برای متهم کردن قربانیان آغاز شد. از عکاسی از قوطیهای آبجو، تا دستور پزشکی قانونی برای تست الکل و آزمایش خون از اجساد قربانیان. حتی پلیس توانست نشریه سان را قانع کند که هواداران مست و هولیگان، با نیروهای پلیس درگیر شدند و با ادرار روی آنها، مانع از امدادرسانی به موقع شدند.
داکنفیلد و رفقا در اداره پلیس، و زمانی که برای آرامش خود به الکل پناه آوردند، ایده مست بودن هواداران به ذهنشان رسید و فردای آن روز، داکنفیلد دلیل استقرار در اتاق کنترل را رفتارهای غیر عادی هواداران مست اعلام کرد. و هیچ اشارهای به عدم توانایی در کنترل تونل توسط خود و افسران زیردستش نکرد.

آیا جواب داد؟
سرانجام، پس از 27 سال تلاش مستمر خانواده قربانیان، رأی تاریخی قصور پلیس در این ماجرا صادر شد. یک گروه تحقیقاتی مستقل برای بررسی شواهد تشکیل شد. آنها بعد از 3 سال بررسی گسترده نشان دادند قصور پلیس در کنترل اوضاع عامل اصلی فاجعه بوده. ضمن این که در صورت حضور به موقع اورژانس و امکانات پزشکی، 41 نفر از حادثهدیدگان، شانس بقا داشتند.
در نهایت هیئت منصفه تجدید نظر در سال ۲۰۱۶، حکم داد که هواداران به شکل غیرقانونی به دلیل خطاهای پلیس کشته شدهاند. اما بیگناه اعلام شدن متهم ردیف اول در سال 2019، باعث شد تا زخم این سانحه، همچنان برای هواداران لیورپول تازه بماند.
مارگارت آسپیینال، مسئول گروه حمایت از خانواده قربانیان هیلزبورو که پسرش جیمز را در این حادثه از دست داد میگوید: «97 نفر به شکلی غیرقانونی کشته شدند و هیچکس مسئولیتش را نپذیرفت؛ فکر میکنید ما چه حسی داریم؟ ما 30 سال از عمر خود را برای جنگیدن گذاشتیم وگرنه آنها از این ماجرا قسر در میرفتند. این بزرگترین فاجعه تاریخ است. ما پلیس، رسانه و دولت را در هر زمانی روبروی خود میدیدیم. ما جهنم را به چشم خود دیدیم.»
ریچی گریوز یکی از بازماندگان حادثه که در آن زمان 23 ساله بود، هنوز با آثار ناشی از این حادثه دست و پنجه نرم میکند و در زمان اولین محاکمه، او به عنوان یکی از مسئولان این فاجعه شناسایی شد. او در این رابطه گفت: «من به شدت بابت اینکه به شکل اشتباه به عنوان مقصر شناخته شدم احساس پریشانی میکردم. من سعی کردم مدارکی را نشان دهم و به خانوادههای داغدار کمک کنم؛ این یک تجربه وحشتناک بود. من با آشفتگی کامل دادگاه را ترک کردم.»

لیورپول علیه انگلستان
در زمان اولین محاکمه، گریوز به دلیل لهجه لیورپولی خود توسط پلیسها و وکلای دادگستری نیز مورد تمسخر قرار میگرفت. سالها بعد، گریوز کمپینی را بین خانوادههای قربانیان برای جلوگیری از پنهان کردن حقیقت از سوی پلیس و دادگاه تشکیل داد.
او همچنین به طور مستمر به فروشگاه واقع در ورزشگاه آنفیلد (که توسط خانواده قربانیان هیلزبورو اداره میشود) سر میزد. او همچنین طی سالها تلاش کرده تا در مدارس مختلف راجع به این موضوع صحبت کند اما گاهی توهینهای هواداران رقیب به دلیل هواداری او از لیورپول، وی را ناامید میکند.
در سال 2017، جیمز جونز اسقف بازنشسته اهل لیورپول، در گزارشی جالب توجه از دولت خواست تا برای وضع قانونی به نام «قانون هیلزبورو» در قوانین بریتانیا اقدام کنند. این قانون پیشنهادی، افسران پلیس و نهاد قانون در این کشور را موظف به شفافیت میکند.
اما در سال 2023 و پس از شش سال سکوت، دولت به این درخواست واکنش نشان داد و پذیرش این قانون را رد کرد. گزارش سال 2017 ، با عنوان “حفظ آرایش قدرت غیرپاسخگو” از سوی جیمز جونز (اسقف سابق لیورپول) 25 توصیه را ارائه میکرد که 11 مورد از آنها مستقیماً مربوط به پلیس بود.
رد شدن این درخواست از سوی دولت، بار دیگر موجی از ناامیدی را در بین خانواده قربانیان ایجاد کرد. البته در همان زمان، اعلام شد که برای جلوگیری از حوادث پس از فاجعه هیلزبورو که مدارک از بین رفته یا نابود شدند، آیین نامه جدیدی برای مدیریت سوابق و اطلاعات پلیس و همین طور دستورالعمل جدیدی برای افسران رابط خانواده تدوین خواهد شد.

تکاپوی قانون هیلزبورو.
در طول تمام این سالها که کمپینهای مختلفی از سوی خانوادههای داغدار شکل گرفت، هیچکدام از آنها نتوانست به خوبی عدالت را در این خصوص تجربه کنند. خانواده قربانیان بارها در زمانهای مختلف، برای احقاق حق خود و دادخواهی در مکانهای مختلف و دادگاه، دست به اعتراض و تظاهرات زدند اما تا امروز، این اقدامات منجر به تصویب قانون هیلزبورو نشده است.
برای اثبات مشکلات سیستم قضایی، همین بس که تدوین و انتشار گزارش مستقل فاجعه هیلزبورو توسط پروفسور فیل اسکراتون که از سال 1989 روی آن کار میکرد 23 سال طول کشید. انتشار این اسناد در سال 2012، گامی بلند برای کشف حقیقت در خصوص این فاجعه و تغییر رای دادگاه بود. البته که پیگیری مجدد اسناد و مدارک قصور پلیس نیز با مداخلات سیاسی دو وزیر وقت یعنی اندی بورنهام و ماریا ایگل در سال 2010 اتفاق افتاد.
چند هفته پس از انتشار دوباره گزارش، قاضیان رده بالا تصمیم گرفتند بار دیگر پرونده را به جریان بندازند. پیش از این، درخواست تجدیدنظر ابتدایی قربانیان مبنی بر واکاوی دوباره سانحه در سال 1993 رد شد.
مبارزه تا آخرین نفس.
فاجعه هیلزبورو، تغییری اساسی در طراحی و مدیریت ورزشگاههای انگلیس ایجاد کرد. فنسها برای همیشه از ورزشگاهها برداشته شدند، و باشگاهها ملزم شدند تا جایگاههای نشسته برای هواداران ایجاد کنند تا از تکرار چنین حوادث تلخی جلوگیری شود. سه سال بعد از این حادثه، باشگاههای انگلیسی مکلف شدند تا درآمد خود را صرف امنیت ورزشگاههای خود بکنند و حق پخش مسابقات خود را به طور قانونی به اسکای بفروشند تا لیگ برتر انگلیس به شکل مدرن و امروزی آن آغاز شود. این، آغازی بر ثروتمند شدن باشگاههای انگلیسی بر پایه حمایت هواداران خود بود و شاید اگر حادثه هیلزبورو رخ نمیداد، شاهد ساخت و امنسازی ورزشگاههای مدرن انگلیس نبودیم.
یک دقیقه سکوت ورزشگاه همواره پرسروصدای آنفیلد در ابتدای مسابقه این هفته لیورپول و وستهم، به خوبی ثابت میکند که زخم ماجرای تلخ هیلزبورو همچنان پس از 36 سال برای هواداران واقعی لیورپول تازه است. زخمی که زندگی 97 نفر را گرفت و سه دهه زندگی بازماندگان را تحت شعاع قرار داد. بازماندگانی که طی این 36 سال، سختترین لحظات را تجربه کردند. از متهم شدن به عامل شکلگیری این حادثه، تا کنار آمدن با دروغهای پلیس و سیستم قضایی و 23 سال تاخیر برای انتشار حقایق مرگ نزدیکان آنها. بازماندگانی که با همبستگی خود طی سه دهه اخیر در شرایط سخت و کمپینهای حمایتی خود، توانستند رای دادگاه را تغییر دهند اما همچنان، با وجود گذشت 36 سال از این ماجرا، به دنبال اجرای عدالت و تغییر در قوانین هستند.
