آروین منصوری، فوتبال لب– هفته گذشته، روبن آموریم، سرمربی منچستریونایتد، گفت که مدافعان میانی او، مانند مارتینز و مگوایر باید در هنگام ایجاد فرصت، تهاجمیتر باشند.
آموریم از دفاعهایش چه میخواهد؟
آموریم پس از باخت 3-2 یونایتد مقابل ناتینگهام فارست گفت: “ما از ابتدا در جریان بازی هستیم و تمرکز بر این است که توپ را با پاسهای شلخته از دست ندهیم، و آنها (بازیکنان) در تلاش برای انجام این کار هستند. آنها باید اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند، نه فقط برای گرفتن توپ، بلکه برای قرار دادن توپ بین خطوط. آنها سعی می کنند همه چیز را عالی انجام دهند، اما گاهی اوقات شما باید ریسک کنید و ما در این مسیر هستیم.”
سبک یونایتد تحت امر آموریم به معنای مسئولیت بیشتر برای مدافعان میانی است. پاسهای عمودی آنها برای شروع ترکیبهای پاس ضروری است که به تیم اجازه میدهد از طریق مخالف بازی کند.
استفاده آموریم از دو مدافع کناری و سه مهاجم در خط جلو، اغلب حریف را مجبور میکند تا شکل خود را بدون توپ برای دفاع از اضافهبارهای گسترده تنظیم کند؛ که به نوبه خود ممکن است بسته به اصلاحات حریف، فضایی برای حمله میانی ایجاد کند.
پیروزی 2-1 دیروز در دربی مقابل منچسترسیتی، نشان داد که چرا برای مدافعان میانی یونایتد مهم است که وقتی فضایی برای حمله وجود دارد، ریسک کنند.
تاثیر مارتینز در برد یونایتد
سازمان دفاعی سیتی با 1-4-1-4 شروع شد و برناردو سیلوا از سمت راست زمین دفاع کرد.
با این حال، برناردو مرتباً برای حمایت از کایل واکر عقب میرفت.
این بدان معنا بود که یونایتد، فضایی برای حمله در بیرون خط میانی سیتی داشت. به خصوص زمانی که آنها بازی را از سمت راست تغییر دادند، جایی که خط هافبک حریف دور شده بود.
در اینجا، برناردو در موقعیتی است که از واکر حمایت میکند و مانع از این میشود که یونایتد بازی دو بر یک داشته باشد، زمانی که نوصیر مزراوی توپ را به برونو فرناندز می دهد.
با این حال، فضایی را برای لیساندرو مارتینز ایجاد میکند تا به سمت آن پیشروی کند، کوین دیبروینه برای دفاع از خط حمله قرار نگرفت، زیرا بلاک سیتی در سمت دیگر زمین متمرکز بود.
در نیمه اول، یونایتد به اندازه کافی به آن فضا حمله نکرد و مارتینز در موقعیت یابی خود تهاجمی نبود. مارتینز در چند مورد که این کار را انجام داد، نتوانست یک موقعیت خطرناک ایجاد کند.
در این مثال، آماد توپ را برای مانوئل اوگارته پاس میدهد. با کنار رفتن برناردو برای دفاع از دیوگو دالو…
هافبک اروگوئهای، مارتینز را در فضای مناسب پیدا می کند…
اما پاس مدافع میانی به راسموس هویلوند توسط واکر قطع شد.
اوضاع در نیمه دوم زمانی که یونایتد به دنبال گل تساوی بود تغییر کرد. مارتینز در حمله به آن فضا تهاجمیتر بود و یونایتد، با یافتن مداوم مدافع میانی خود از آن استفاده کرد.
در اینجا، موقعیت فرناندز و دالو، برناردو را مجبور میکند تا زمانی که یونایتد در حال ساخت حمله از جناح راست خود است، عمیقتر عقبروی کند. آماد، سپس به داخل دریبل میزند و بازی را به مارتینز انتقال میدهد، در حالی که دیبروینه دوباره در موقعیت دفاع از مدافع میانی نیست.
سپس مارتینز توپ را برای دالو می فرستد…
که برناردو را جذب می کند و به مدافع چپ یونایتد اجازه میدهد تا فرناندز که آزاد است را پیدا کند.
کاپیتان یونایتد توپی را برای آماد وارد محوطه جریمه میکند؛ که ضربه سر او توسط ادرسون دفع میشود.
در مثالی دیگر، موقعیت یابی دالو، برناردو را متقاعد می کند که خط دفاعی سیتی را کنار بگذارد و از آن حمایت کند. فضای خالی توسط مارتینز هوشمندانه مورد حمله قرار می گیرد و اوگارته توپ را به مدافع میانی پاس میدهد…
که زمان و فضای کافی برای یافتن دقیق دوندگی کوبی ماینو در محوطه جریمه دارد…
اما هافبک با ضربه سر توپ را به بیرون ارسال میکند.
تجهیز به حمله که در زیر نشان داده شده است، برد یونایتد را پیشبینی میکرد و مارتینز در هر دو نقش محوری داشت.
باز هم، یونایتد در حال تلاش برای ایجاد بار اضافی در منطقه گسترده است. با حرکت فرناندز به سمت خط کناری، در حالی که اوگارته و مارتینز به هم نزدیک میشوند تا او را پیدا کنند.
این امر برناردو را مجبور می کند که از مارتینز که آزاد است، فاصله بگیرد و دور شود. فیل فودن مطمئن نیست که مدافع میانی را تحت فشار قرار دهد یا اوگارته را زیر نظر داشته باشد. بر این اساس؛ فرناندز، مارتینز را پیدا می کند…
و مدافع میانی چپ زمان کافی برای گرفتن پاس خود دارد. مارتینز بازی را به سمت آنتونی تغییر می دهد. آماد در حال دویدن در پشت دفاع است که چند دقیقه بعد تعیینکننده خواهد بود.
در تدارک گل دقیقه 90 آماد، مارتینز یکبار دیگر تاثیرگذار بود. این بازیکن آرژانتینی، حرکت را با پخش توپ از راه دور برای دالو آغاز میکند و ساوینیو، وینگر راست سیتی، برای حمایت از واکر از زمین خارج می شود.
دالو و فرناندز، سپس با بازگرداندن توپ به مارتینز در حالی که برناردو، فودن و ارلینگ هالند در موقعیتی برای فشار به مدافع میانی نبودند، حمله را دوباره شروع کردند.
این به مارتینز فرصت می دهد تا پاس خود را انتخاب کند و او فرار آماد را در پشت دفاع پیدا میکند.
قبل از اینکه بازیکن منچستر با اولین لمس خود، توپ را بالای ادرسون بندازد و با ضربه دوم خود گل را به ثمر برساند.
اهمیت تاثیر مارتینز در حمله، بیش از سه امتیاز و یک پیروزی در دربی است: این نشان میدهد که یونایتد در حال تطبیق با سبک آموریم روی توپ است و میداند که چگونه از آن امتیاز ایجاد کند.
سه امتیاز و یک پیروزی مقابل سیتی اما؛ مهمتر از آن گام در مسیر درست است.
آروین منصوری، فوتبال لب– منچستریونایتد که تا دقیقه 88 بازنده دربی اعلام میشد، در دو دقیقه، دو گل به ثمر رساند تا یک کامبک کابوسوار برای رقیبش رقم بزند، تا منچسترسیتی به روند بدش ادامه بدهد.
آماد دیالو ستاره نمایش بود. ابتدا یک پنالتی به دست آورد، که برونو فرناندز آن را به گل تبدیل کرد. سپس در دقیقه 90؛ گل پیروزیبخش منچستریونایتد را به ثمر رساند. سیتی بعد از این باخت، 8 بازی از 11 بازی اخیر خود را باخت.
یونایتد خیلی کند بود و تا دقیقه 62 نتوانست یک شوت به سمت دروازه سیتی بزند، اما سیتی فقط کمی بهتر بود. حتی گل ابتدایی آنها نیز اتفاقی بود.
گل اول سیتی از روی کرنر کوتاهی بود که کوین دیبروینه زد، گوندوگان توپ را برگرداند و بعد، دیبروینه با سانتری که بعد از برخورد به پای دیالو کات برداشت، روی سر واردیول فرود آمد آن را درون دروازه قرار داد.
توپ راه خود را به یوشکو واردیول پیدا کرد، باعث شد چهارمین گل فصل خود در لیگ برتر را به ثمر برساند. تا در میان گلزنان سیتی به ارلینگ هالند (13)، نزدیک شود.
این گل به این معنی بود که تنها ولوز (9) و ساوتهمپتون (6) تا اینجای فصل لیگ برتر، بیشتر از منچستریونایتد؛ از زمان انتصاب آموریم (4 گل) از کرنر گل دریافت کردهاند.
یونایتد در نیمه دوم، با هدف هجومی بیشتری به میدان رفت اما تا اواخر بازی فرصت ایجاد نکرد. فرناندز بهترین موقعیت خود را، پس از پاس راسموس هویلوند به بالای دروازه فرستاد.
دیالو الهام بخش برگشت دیرهنگام بود. او روی اشتباه ماتئوس نونس یک پنالتی برنده شد، سپس گل پیروزی دراماتیک را به ثمر رساند. یونایتد اکنون تنها 5 امتیاز با سیتی فاصله دارد.
قهرمان، نتوانست از لغزش لیورپول و آرسنال در روز شنبه استفاده کند. اکنون با انجام یک بازی بیشتر، 9 امتیاز با صدر اختلاف دارند. راه درازی در پیش است، اما سخت است که ببینیم سیتی پس از این دوره همچنان ادعا کند که در رقابت قهرمانی قرار دارد.
امیرحسین محمودی، فوتبال لب دادگاه کالچیوپولی نه تنها یک حکم، بلکه نوشته ای روی دیوار صادر کرد. کاپلو در یک شکست در قرارداد با یوونتوس به او رفت و برگشتی داد، در 4 جولای 2004 انجامش داد. کاپلو در آن زمان به عنوان سرمربی شناخته میشد. او در 15 سال هشت جام برده بود. گذشتهاش به عنوان بازیکن، وفاداری بی قید و شرط او را برای یوونتوس تضمین کرد.
وقتی که باشگاه برای اولینبار در تاریخش به سریب سقوط کرد، 30 امتیاز کسر شد و دو جام (که در سالهای 2004-05 و 2005-06 کسب شده بود) را از آنها گرفتند، کاپلو به والدباسبس رفته بود، دومین سرمربیگری رئال در انتظارش بود. فابیو کاناوارو، مدافع برنده جام جهانی و به زودی، توپ طلا، به همراه امرسون، وینگر برزیلی که با اسکودتوی کاپلو در رم و یووه با او همراه بود، همراهشان به برنانئو رفت.
این رسوایی که منجر به محرومیت مادامالعمر مدیرعامل یوونتوس، لوسیانو موگی و مدیر اجرایی، آنتونیو جیاردو شد، به مسابقات ربطی نداشت، بلکه به شبکه قدرت و تاثیرگذاری بود. این یک تخریب تقریبا غیرقابل بازگشت برای فوتبال ایتالیا بود. یک جنگ ابدی که ما را به حریف یوونتوس در چمپیونزلیگ در شب چهارشنبه میرساند. منچسترسیتی.
یادآور یوونتوس؟
با توجه به نوشته ابتدای رمان “آنا کارینا” نوشته تولستوی نقل میشود: “همه خانواده های شاد شبیه هم هستند، اما هر خانواده غمگین، به روشی خاص غمگین است.” اتهامات وارده به منچسترسیتی و اتهاماتی که به یوونتوس در 2006 وارد شد تفاوت دارد.
سیتی از جریان “بازبینی مستقل با توجه به مقدار مدارک و اتهامات غیرقابل رد” به خوبی استقبال کرد. آنها اصرار بر این داشتند که در مقدار پرداختی به بازیکنان و مربیان دروغ گفته شده. پیاسار و شکایات مبنی بر دور زدن قوانین فیرپلی مالی یوفا
با این حال بدترین سناریو برای سیتی میتواند عواقب “درس عبرتی”، مانند اتفاقی که برای یووه در تقریبا دو دهه گذشته انجام شد، به ارمغان بیاورد. پپ گواردیولا مکررا مشکل سقوط را مورد اشاره قرار داده: “من گفتم که وقتی همه باشگاه ها به انجام کاری اشتباه متهم میشوند همه میپرسند (اگر سقوط کنیم چه؟). من کنار تیم خواهم بود. نمیدانم که چه اتفاقی برایمان خواهد افتاد، سقوط؟ ولی در سال بعد بدون مشکل به پریمیرلیگ برخواهیم گشت.”
گواردیولا بارها به احتمال سقوط منچسترسیتی اشاره کرده.
تلاش برای بقا
اینکه گواردیولا میماند یا خواهد رفت، به زودی مشخص میشود. اینکه بازیکنان چطور به این اتفاق واکنش نشان میدهند همچنان نامشخص است. همانطور که با کاپلو اتفاق افتاد، کسی که هنوز کالچیوپولی را یک بی عدالتی جوک میداند. او فکر میکرد که مجازات “بیش از حد بود” و دو جامی که از آنان گرفته شد را، “سول کامپو” (جام گرفته شده در زمین با تلاش) توسط بازیکنان میداند. زلاتان فکر میکرد “بیشتر آن(دادگاه)”، “چرت و پرت” بود. “داورها به ما عدالت نشون میدادن؟” موقع گفتن این عصبانی به نظر میرسید “بیخیال! ما اون بیرون دهنمون سرویس میشد. ما همه چیزمون رو توی زمین میذاشتیم و هیچ داور لعنتیای رو همراه خودمون نداشتیم – عمرا”
با این حال، این صحبتها باعث عدم درخواستهای خروج او نشد، او به یوونتوس به عنوان “کشتی درحال غرق” نگاه میکرد. لیلیان تورام و جیانلوکا زامبروتا درحال فرار به بارسلونا بودند، کاناوارو و امرسون به رئال مادرید. “باقی ما که در باشگاه ماندند، به مدیر برنامههاشون زنگ میزدن و میگفتن که “ما رو بفروش! ما رو بفروش!” تصور کنید چه دیدگاهی در خارج باشگاه نسبت به ما میداد”.
جایگزین فابیو کاپلو، دیدیه دشامپ، به ابراهیموویچ گفت اگر برود، او هم میرود: “بهش گفتم (باشه وسایلت رو جمع کن و منم تاکسی میگیرم) اون خندید، انگار دارم شوخی میکنم. او 25 ساله بود، یک سال بزرگتر از هالند اکنونی، بازیکنی که مینو رایولا را به عنوان مدیربرنامه داشت و نمیخواست یک سال از حرفهاش را در لیگ دوم، و حداقل دو سال را دور از چمپیونزلیگ بگذراند.
ابراهیموویچ به مدیرعامل آن زمان یوونتوس، ژان کلود بلان، که الان در هیئت مدیریتی منچستریونایتد به رهبری اینئوس و سر جیم رتکلیف قرار دارد، گفته بود: “اگه به من بیست میلیون یورو (در سال- 16.5 میلیون پوند/21.1 میلیون دلار با نرخ امروزی) بدن که بمونم باز هم علاقهای ندارم.”
ابراهیموویچ بین سالهای 2004 و 2006 برای یوونتوس بازی کرد.
دادگاه یوونتوس
برای قضاوت یوونتوس، FIGC(فدراسیون فوتبال ایتالیا) فقط دو ماه و دوازده روز مدت دادگاهشان را مورد بررسی قرار داد. در عین حال، تقریبا دو سال از زمانی که پریمیرلیگ اعلام کرد که 115 اتهام منچسترسیتی را به دادگاه میبرد، میگذرد. کاپلو در مصاحبه با “کوریه دلا سرا” گفت: “زمانبندی و قوانین مورد احترام نبودند. عدالت ورزشی در آن زمان به خوبی عمل نمیکرد.” در یک ادعای دیگر حقوقی، گیاردو اذعان داشت که تبصره 6 اتحادیه اروپا درباره حقوق انسانی رعایت نشده و تنها هفت روز به وکلا زمان داده شد تا دفاعیهشان را آماده کنند، زمان ناکافی برای بررسی هفت هزار صفحه.
به نظر کاپلو، جیادو روسی (کمیسر ناظر بر پرونده به انتخاب فدراسیون فوتبال ایتالیا) خیلی “با عجله” با این پرونده برخورد کرد. در تنها یک تابستان، گویدو تبدیل به معروفترین روسی در ایتالیا شد. نام او هنوز در رشتهها و نوشتههای بررسی دادگاه کالچیوپولی برده میشود.
به نظر میآمد نظر روسی بابت دادگاه منوط به حضورش در هیئت مدیره اینتر میلان بین سالهای 1995 تا 1999 بود و بر نظرش تاثیر داشت. گفته میشود این یک تئوری توطئه بود. این هرج و مرج در سریآ مخصوصا در اواسط دهه 2000 بنظر تنها یک دوران گذری و کوتاه برای پریمیرلیگ میآمد. فوتبال انگلستان وقتی فهمید که وکیل علیه پرونده منچسترسیتی، موری روزن کیسی، طرفدار آرسنال است، تنها یک چشمه از اتفاقاتی که در سریآ رقم خورد را برای فوتبال انگلستان انجام داد.
آندره پیرلو با جام در دست. جامی که بعدها از آنان گرفته شد.
به علت فشار از سمت یوفا بر فدراسیون فوتبال ایتالیا که همه چیز باید تا قبل از 28 جولای (که زمان بررسیهای کمیتههای ثبت و ضبط از سمت رقیبشان بود) و دانش بر اینکه این تیم در لیگ ایتالیا که در آن رقابت میکند، انجام شود. حکم سقوط و کسر سی امتیاز از یوونتوس در همان هفته اجرا شد. جریمه بعد از دادرسی، در همان هفته تبدیل به 17 امتیاز شد و در ماه اکتبر به 9 امتیاز کاهش یافت.
مصاحبهها
بدتر از آن تصمیم برای گرفتن دو قهرمانی از یوونتوس و دادن جام 2005-06 به اینتر بود. کیهلینی گفت: “از زمان کالچیوپولی خیلی گذشته. فقط میتونم بگم که اون دو جام توی زمین (بدون دخالت خارجی) کسب شد. چون ما بهتر بودیم. اعتراف بهشون الان مثل یک نبرد از پیش باختهست. من قانع شدم که حتی اینتر که در فصل 2005-06 سوم شد هم اون جام رو مال خودشون بدونن. خیلی بهتر بود که به کسی نمیدادنش.”
این چیزی بود که سیستم قضایی ایتالیا انجامش نداد. ژوزه مورینیو دوبار در ایتالیا مربیگری کرده است. یکی با اینتر، یکی با رم. اون دوست دارد که روی مخ بقیه برود. با به هدایت گرفتن اینتری که از قضیه کالچیوپولی قسر در رفته، او گاهی با این دادگاه شوخی میکرد، و میگفت که محوطه جریمه برای یوونتوس از بقیه تیمهای ایتالیا بزرگتر است. یکی از به یادماندنیترین لحظات، برد سهگانه اینتر در سال 2010، زمانی بود که او ادای به دستبند زدهشدن را بعد از تساوی 0-0، که تیمش نهنفره شده بود و نشان میداد که آنها میخواهند هرکاری کنند که او را متوقف کنند.
مورینیو و ادای دستبند بعد از تساوی برابر سمپدوریا.
بعدها تبدیل به سوپرایز شد، بعد مورینیو به 115 اتهام سیتی اشاره کرد. این اتفاق برای این بود که او میخواست از منچستریونایتد، تیمی که مورینیو با آنها در تیم فنرباغچه در استانبول بازی داشت، حمایت کند: “همونطور که میدونید، ما در سال 2017 برنده لیگ اروپا شدیم، و بعد در سال بعد، در لیگ دوم شدیم. فکر میکنم هنوز شانس داریم لیگ را ببریم چون شاید منچسترسیتی، با کسر امتیاز مجازات بشود. اون موقع شاید به من هم پاداش و مدال دادند.”
مورینیو نتوانست تحمل کند و هفته پیش بعد از باخت سیتی به لیورپول و شعار هواداران لیورپول، “تو فردا اخراج خواهی شد.” و نشان دادن عدد شش توسط گواردیولا به هواداران لیورپول، گفت: “پپ 6 لیگ برده و من 3تا، اما جامهای من تمیز بهدست آمدهاند. من اگه ببازم به حریفم تبریک میگم، چون از من بهتر بوده. نمیخوام درحالی که درگیر 150 اتهام هستم چیزی ببرم.” اینکه این صحبتها صرفا درمورد پریمیرلیگ است یا اشاره به اتفاقات در سریآ دارد، مشخص نیست.
روند مالی
در ادامه سقوط؛ در سال 2006 یوونتوس از رده سوم (پشت سر رئال مادرید و بارسا) درآمد در هر لیگ، به رتبه دوازدهم سقوط کرد. درآمد سالانه بعد از قطع همکاری کمپانیهایی مانند نایک، 106میلیون یورو (42 درصد) سقوط کرد. یوونتوس که تاکنون در رده درآمدی لیگ از رتبه 5م پایینتر نرفته بود، هرگز به آن ردهها برنگشت.
بخشی از این اتفاقات داخلیست. حق پخش تلیویزیونی داخلی از یک برنامه اجتماعی درآمدی برای تیمهای مختلف، تبدیل به روند مذاکرهای شد. سریآ، به اندازه پریمیرلیگ بر پایه تبلیغات نبود و خودش را به فروش نمیگذاشت، که این توضیح دهنده وضعیت بهتر مالی پریمیرلیگ نه تنها برابر ایتالیا، بلکه برابر کل اروپاست.
اوضاع میتوانست برای یوونتوس بدتر شود. دنبال نکردن بلان برای ساخت استادیوم جدید در محل استودیوی قدیمی دله آلپی، که موتور درآمد بسیار خوبی برای ایتالیا و یوونتوس (با توجه به تجهیزات قدیمی در ایتالیا که از قضا رقبای یوونتوس هم بودند) بود. این میتوانست باعث شود برگشت آنان تضمین نشود.
استادیوم یوونتوس آلیانز
مدیریت جدید یوونتوس
زمان (و خیزش آندره آنیلی برای تصاحب صندلی هیئت مدیره) برد تا بیانکونری، دوباره جایگاه خودشان را به عنوان موفقترین باشگاه داخلی ایتالیا کسب کنند. وقتی که برگشتند، این حس خونخواهی بانوی پیر باعث ایجاد خوی توحش و بیرحمی آنان، منجر به 9 قهرمانی پیاپی در لیگ شد. یوونتوس درحال جبران سالها و جامهای از دست رفته بود.
به مسئله سقوط فرضی برگردیم. گواردیولا به تازگی گفت:” میدانم که 75درصد لیگ این رو میخوان (که ما سقوط کنیم)، چون میدونم چه کارایی پشت صحنه و این جور چیزا انجام میدن. ” وقتی که حرفش به میان میآید، دیدن واکنش همکاران جهانی و منطقهای منچسترسیتی به این اتفاق جالب خواهد بود. در گزارش مفصل اتلتیک در سال 2022، استقلال این باشگاه، همچنان گرو اتصال بیزنسی با کشور مالکشان، امارات است. مالکین اکثریت یوونتوس (EXOR)، کمپانی خانواده آنیلی، ارزش کلی نزدیک به 20میلیارد یورو دارد. با توجه به اینکه خانواده آنیلی معمولا با کندیها در آمریکا مقایسه میشوند، بااینحال آنها همچنان مالک یک کشور در خلیج فارس نیستند.
تصمیم این کمیته مستقل، با بررسیهای فراوان و ریز انجام خواهد شد که در تاریخ پریمیرلیگ بیسابقه بوده. برگشت یوونتس به سریآ در اولین تلاش و برگشت به لیگ قهرمانان به معنی این نبود که گذشتهها گذشته.
عضو هیئت مدیره سابق یوونتوس، آندره آنیلی.
وقتی آندره آنیلی، پسر عموی هیئت مدیره EXOR و خانواده سیون جان الکان، مدیر یوونتوس در سال 2010 شد. او یک ایدهای در باشگاه انداخت که باشگاه از خود در دادگاه کالچیوپولی به اندازه کافی دفاع نکرده. اون دو جام گرفته شده را با افتخار در استادیوم آلیانز به نمایش گذاشت.
یوونتوس یک پرونده دادخواهی در نوامبر 2011 علیه حکم دادگاه کالچیوپولوی درخواست کرد، قبل از اینکه فدراسیون فوتبال ایتالیا بخاطر خسارات مالی و حقوقی وارده و همچنین درخواست اعطای جایزه به تیم قهرمان در آن سال (اینتر میلان) را از یوونتوس درخواست غرامت کند.
یوونتوس میخواست انتقام جام 2005-06 و 2004-05 را ار اینتر بگیرد و همچنین “معادل غرامت 443,725,200€ به علاوه مازاد قانونی از روز اتهام تا پایان بررسی”. این دادخواست تنها با مدیریت جدید در اکتبر 2023 اتمام یافت.
تا آن زمان آنیلی از سمتش در هیئت مدیره در جلسه سهامداران در بهار 2023 استعفا داده بود. (او و کل تیمش در سال 2022 اعلام کرده بود که استعفا خواهند داد). این تصمیم بعد از اتهام جابهجایی بازیکنان و دستکاری در حقوق بازیکنان در پاندمی کرونا بود.
زخمهای کهنه یوونتوس
بازرس دولتی فدراسیون فوتبال ایتالیا در دادخواست پرونده رد و بدل بازیکنان شکست خورد اما بعد در اوایل 2023 پرونده با دادخواهی جدید و مدارک تازه، جانی دوباره گرفت که با پروندههای مجرمانه جداگانه در روابط مالی، که یوونتوس با میلان؛ در رد و بدل کردن سهام کرده بود، پیدا شد. یوونتوس هرگونه از اتهامات را رد کرد اما 15 امتیاز از آنها کسر شد، که بعدها معلق و به 10 امتیاز در می 2023 کاهش یافت. آنها در آن فصل سریآ را در رده هفتم به پایان رساندند. آنیلی دو سال از فعالیتهای فوتبالی منع شد و برای فابیو پاراتیچی، مدیر ورزشی سابق باشگاه، که در زمان اجرای حکم مدیرعامل تاتنهام بود، 30 ماه منع فعالیت فوتبالی لحاظ شد. پرونده، دوباره در دادگاه رم به جریان افتاده بود.
در رویدادی که آنیلی پستش را ترک کرد، مدیرعامل سابق ماگی، اظهار داشت: “اگه درست باشه اتفاقات جالبی در راهه چون اونا گفتن که مدارک جدیدی پیدا کردن. درسته که باید دوباره کالچیوپولی رو باز کنیم، زخمی که جاش نه برای ما و نه برای یوونتوس خوب نشده.”
این اتفاق، اگر روزی پایان یابد، سایهای از اتفاقات کالچیوپولی است. ختم این رواج، در تکان مختلف است. پریمیرلیگ و سیتی باید امید داشته باشند که هرچیزی که کارگروه مستقل تصمیم بگیرد، لزوما در همان دوره تمام نشده و ممکن است باز به دو سمت برگردد.
یوسف جوانشیر، فوتبال لب – وجه مشترک اهالی رسانه و تیمها در مورد درگیریهای حقوقی میان منچسترسیتی و لیگ برتر، توجه و زیرسوال بردن تمام موارد ارائه شد.
دیدگاههای دوگانهای در مورد این 115 اتهام وجود دارد: رقبای سیتی ممکن است نابودی این تیم را بخواهند، همانطور که پپ گواردیولا اخیراً بیان کرد! در حالی که باشگاه امیدوار است و احتمالاً انتظار یک پیروزی بزرگ را داشته باشد. همه میخواهند بدانند که کدام یک از این دو نتیجه در پیش خواهد بود.
به احتمال زیاد این جدلها ادامه مییابند، تا بالاخره در مرحلهای، یک برنده نهایی وجود داشته باشد. طرف بازنده اما، نمیتواند برای مثال میان تبرئه و سقوط، یکی را انتخاب کند.
موضوعی که در مورد حکم بعدازظهر دوشنبه، از اتهام حقوقی منچسترسیتی به لیگ برتر بر سر قوانین معاملاتی با طرفهای مرتبط (APT) وجود دارد، این است که برای هر دو طرف شرایطی فراهم شد که ادعای پیروزی کنند. حتی متخصصان حقوقی نیز نتوانستند در مورد اینکه چه کسی تا به حال برنده این دوئل شد، به اجماع برسند.
روز دوشنبه، لیگ برتر انگلیس طی بیانیهای اعلام کرد که “سیتی در اکثر چالشهای خود ناموفق بود. همچنین دادگاه تشخیص داد که قوانین APT از اجزا ضروری به شمار میروند، و بایستی به عنوان یک هدف قانونی، دنبال شوند. همچنین برای اطمینان از موثر بودن آنها، قوانین سودآوری و پایداری (PSR) وضع شد. که در نتیجه، از یکپارچگی و پایداری ورزشی در لیگ برتر حمایت شد.”
تلاش بیفایده؟
سیتی بیانیه خود، که پنج ضربه مهلک به لیگ برتر را وارد کرده بود، منتشر کرد. در واقع یک پیوند مستقیم به صفحه 164 سند هیئت مستقل ارائه کرده بود، که خلاصه ای از یافتههای مستقل برای حمایت از موضع خود – اگرچه تقریبا غیرممکن است برای هر کسی، به خصوص یک فرد کاملا نامرتبط، آن را بدون پیشزمینه از 174 صفحه دیگر، درک کند.
روز سهشنبه، اتفاق متفاوتی رخ داد: سیتی آنقدر مطمئن است که بطور قاطعانه خود را برنده ماجرا میبیند. آنها به لیگ و 19 باشگاه دیگر، در این بخش نامه نوشت تا اصرار کنند که برداشت لیگ برتر از وقایع اشتباه است. در آن نامه، سیتی میگوید که بیانیهای که بعدازظهر دوشنبه توسط لیگ منتشر شد «گمراهکننده و حاوی چندین اشتباه است» و «یک روش عجیب و غریب برای نگاه کردن به قضیه است.»
باشگاههای لیگ برتر، هفته آینده برای بحث درباره پیامدهای پرونده APT تشکیل جلسه خواهند داد.
مدیران باشگاه همچنین نگرانی خود را از اینکه لیگ قصد دارد ظرف 10 روز، قوانین خود را به روز کند، ابراز کردند. یکی از دلایل اساسی که سیتی در وهله اول علیه قوانین APT لیگ شکایت کرد، این بود که آنها احساس کردند این قانون که در سال 2021 اقتباس شد، باعجله در حال اجراییشدن هستند.
در بیانیه دوم سیتی آمد: «دادگاه قوانین APT را غیرقانونی اعلام کرد. موضع باشگاه منچسترسیتی این است که بدان معناست؛ همه قوانینAPT باطل هستند و از سال 2021 وجود داشتند. در مکاتبات اخیر، لیگ برتر با منچسترسیتی موافقت کرد که این موضوعی است که باید توسط دادگاه حل شود. بنابراین، قابل توجه است که لیگ برتر اکنون به دنبال مشارکت باشگاههای عضو در فرآیند اصلاح قوانین APT است؛ در حالی که حتی از وضعیت آن قوانین اطلاعی ندارد.
سند APT دارای مشکل است و روزنامهنگاران چیزی از آن متوجه نمیشوند!
در حالی که جلسه رسیدگی به اتهامات 115 درجریان است. رقبای سیتی میخواهند که قانون به سختی و آنگونه که مستحق آن هستند، در برابر این اتهامات ایستادگی کند. لیگ برتر مخصوصا اعلام کرد که ادعای سیتی مبنی بر گمراهکننده بودن یافتههای آنها را کاملاً رد میکند. اگرچه تصور میشود که هیچ برنامهای برای رأیگیری درباره هیچ یک از یافتهها در جلسه پنجشنبه آینده لیگ وجود نخواهد داشت.
این یکی از بزرگترین مشکلاتی است که در این میان وجود دارد: یک سند 175 صفحهای در دسترس عموم است. اما فرد معمولی شما (یا روزنامه نگار) اشتها یا استقامتی ندارد، چه برسد به درک همه چیز. آیا میتواند این موضوعات را به درستی هضم کند؟ افراد بسیار بیشتری هستند که قبلاً تصمیم خود را گرفتهاند که مهم نیست سیتی یا لیگ برتر چقدر قانعکننده ادعای خود را مطرح کنند، خیلی به خود سخت نمیگیرند.
این احتمالاً همان عاملی است که حتی پس از رسیدگی به 115 اتهام، نظر همه درمورد نتیجه آن یکسان نخواهد بود. اما حداقل برندگان و بازندگان آشکاری وجود دارد. با پرونده APT، هنوز جای زیادی برای ادعاهای متقابل وجود دارد.
سیتی از جهتی که موفقیتهای بزرگی را تجربه کرد، حتی اگر بسیاری از دفاعیههای آنها رد شود، حق دارد. هنگامی که چالش حقوقی در ژوئن آشکار شد، گزارشی که آنها به پنل لیگ ارائه کردند، که به دلیل تأثیر قوانین APT، قیمت بلیط باید افزایش یابد. چیزی که در وهله اول باعث شد طرفداران باشگاه را به تردید بیاندازد، همچنین هیچ واکنشی برای ارائه در برابر این اتفاق ناگهانی نداشت.
با این حال، هیچ شکی وجود ندارد که این هیئت اعلام کرد که قوانین لیگ برتر در موقعیتهای غیرقانونی و غیرمنصفانه اعمال میشود؛ به ویژه در مورد منچسترسیتی، و این یک پیروزی بزرگ برای باشگاه است. دو تصمیم قبلی لیگ برتر در مورد حامیان مالی مستقر در ابوظبی نیز باطل شد (یک سوم آن پیش از جلسه دادگاه لغو شد.)؛ زیرا مدت زمان زیادی برای بررسی آن از سوی لیگ گذاشت.
منچسترسیتی، لیگ برتر را زیر سوال برد؟!
با اصرار سیتی در نامه خود مبنی بر اینکه همه قوانین APT اکنون باطل هستند، این ایده قابل بحث است که باشگاه، اتهام قانونی را در تلاش برای لغو کامل قوانین باوجود نداشتن جایگزین آنها آغاز کرد. تلقین برخی از رقبا این است که سیتی میتواند و باید قراردادهای اسپانسرشیپ را افزایش دهد، تا به دور زدن قوانین کمک کند.
اگرچه سیتی فهرست بلندبالایی از مسائل مربوط به این قوانین داشت. نحوه نگارش آنها، دامنه آنها، نحوه به کارگیری آنها، پیامدهای آنها، چرایی ورود آنها در وهله اول. و قطعاً به نظر میرسد بسیار مشتاق به اشاره آن است که قوانین لیگ برتر دیگر معتبر نیستند! آنها انتظار یا حتی امیدی به سناریوی غرب وحشی ندارند که در آن هرچیزی انجام میشود. آنها هنوز هم قوانین و مقررات را میخواهند، فقط در ظاهری متفاوت.
علاوه بر این، سیتی از مدت زمان شروع جریان، رویههای لیگ برتر برای تجزیه و تحلیل قراردادهای اسپانسرینگ، میزان هزینه بر بودن مقررات برای باشگاهها، میزان گسترده بودن تعاریف لیگ با نگاهی به قراردادها و قوانین اسپانسرینگ، ناراضی بود. در سال 2021 از بخشهای «وابسته» به بخشهای «مرتبط» تغییر کرد، و کلمه «بدیهی است» نیز هنگام تعیین ارزش منصفانه بازار حذف شد. منصفانه است که بگوییم آنها مدلی مطابق با مقررات قبلی را در نظر داشتند (بین سال های 2013 تا 2021 و مقررات فعلی یوفا که باشگاهها باید بدون توجه به قوانین لیگ برتر به آن پایبند باشند).
قانون سوم نیوتن
یکی از بردهای بزرگ منچسترسیتی به یافتههای مربوط به وام های سهامداران مربوط میشود. بخشی از دلایلی که سیتی با موفقیت استدلال کرد که قوانین APT به طور ناعادلانه اعمال میشود؛ این بود که آنها اشاره کردند که لیگ برتر مواردی را که مالکان به باشگاههای خود پول قرض دادند، نادیده گرفت.
معاملات بین، مثلاً، باشگاههای متعلق به خاورمیانه و حامیان مالی خاورمیانه به شدت مورد بررسی قرار میگیرند. اما باشگاههایی که صرفاً از صاحبان خود پول دریافت میکنند (که گاهی اوقات بدون سود بازپرداخت میشوند) مشکلی ندارد؟ این موضوع اکنون در کانون توجه قرار گرفت و به راحتی میتوان تصور کرد که سیتی با این فکر که چندین باشگاه که در سالهای اخیر برای مجازات آنها تلاش کردند، اکنون در معرض خطر نقض قوانین هزینهها قرار دارند، به ریش افراد علیه خود میخندد.
برای کسانی که به سیتی بیاعتماد هستند، ممکن است تلخ به نظر برسد، اما باشگاه در اینجا یک نکته غیرقابل انکار را ارائه میکند: بدیهی است که وامها باید بازپرداخت داشته باشند. اما باشگاههایی که این وامها را دریافت میکنند، میتوانند با شرایط بسیار مطلوب و اغلب انعطاف پذیر از تسهیلات مالی بهرهمند شوند. این مطمئناً باید هنگام تفکر در مورد PSR در مورد توجه قرار بگیرد.
همانطور که هیئت ناظر دست یافت، “اثر بر رقابت یکسان است، چه پول به طور شفاف از مالک دریافت شود یا به روشی غیرشفاف از شخص ثالث.”
با توجه به این که تعداد زیادی باشگاه ممکن است تحت تأثیر قرار گیرند (۹ باشگاه از مالکان خود وام دریافت کردند) و اکثریت ۱۴ باشگاه باید یک پیشنهاد را تصویب کنند. تصور اینکه این مقررات چگونه عمل خواهند کرد، قابل پیش بینی نیست. مانند این است که بوقلمونها در مورد نحوه تحویل کریسمس نظر میدهند.
لیگ برتر زیر سلطه وکلای منچسترسیتی
همچنین یک بخش قانونی ظریف اما بسیار قابل توجه در حکم نیز وجود دارد. این هیئت با ارائه مدارکی حاوی چشمپوشی از وامهای سهامداران، مشخص کرد که لیگ برتر قانون رقابت را با دلایل مشخص نقض کرده است. این بدان معناست که لیگ در واقع به جای اینکه این کار را تصادفی انجام دهد، تصمیم به انجام آن گرفت. وقتی صحبت از سوء استفاده از قدرت توسط لیگ به میان میآید، قضیه کاملا واضح است.
این حکم همچنین پتانسیل برای سیتی و سایر باشگاهها ایجاد میکند، که برای پیگیری خسارات ناشی از لیگ برتر در رابطه با معاملاتی که بهطور ناعادلانه محاسبه شد، ممکن است منجر به تحویل مبالغ چشمگیر نشود، اما میتواند فساد در لیگ را را به شکلی دیگر اثبات کند.
لیگ برتر قبلاً مبالغ قابل توجهی را برای هزینههای قانونی با سایر باشگاهها درگذشته خرج کرده است. این در حالیست که منچسترسیتی مبلغ قابلتوجهی که برای مشاور حقوقی هزینه میکند، لیگ برتر همان حدود را از اورتون و بهویژه لسترسیتی دریافت کرد. با وجود این که آن باشگاهها از تیم وکلا ارزانتری استفاده میکنند.
یکی دیگر از مواردی که حکم روز دوشنبه ثابت کرد این بود که این به دور از درخواست بیهوده سیتی بود. هنگامی که اخبار مربوط به اتهام حقوقی در ماه ژوئن منتشر شد، بسیاری آن را پایان فوتبال آنگونه که ما می شناسیم، تلقی کردند. خم کردن مچ شیطانی توسط قهرمانان لیگ برتر برای نشان دادن اینکه آنها برای رسیدن به نتیجه بزرگتر دست از هیچ کاری نمی کشند.
سیتی مطمئناً تمام تلاش خود را برای شکست دادن لیگ برتر به دلیل 115 اتهام انجام میدهد، اما رای APT نشان میدهد که سیتی دلایل واقعی برای ارائه به این پرونده داشت. همه استدلالهای آنها پذیرفته نشد، اما برخی از موارد مهم مورد تایید قرار گرفتند. همجنین هرگونه تغییر در قوانین مربوط به وامهای سهامداران در واقع میتواند لیگ را به طور کلی عادلانهتر و همچنین مدیران سیتی را خوشحال کند.
انتظار برای برندگان و بازندگان بزرگ ادامه دارد.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید.
عسل رضائی-فوتبال لب؛در طول بیش از یک قرن مردم، در سراسر دنیا وارد کالبد ورزش فوتبال شدهاند و مسئله طرفداری را تبدیل به یکی از مهم ترین عوامل موفقیت و عمر یک باشگاه کردهاند. رابطه میان هواداران و باشگاهها با تمام زیبایی های خود گاهی با عبارتها یا کلماتی خاص بیان میشود که برای افراد یادآور تیم محبوب یا حتی یکی از رقبای باشگاهخودی است. در این مقاله به تعدادی از همین اصطلاحات هواداری خواهیم پرداخت.
استادیوم سانتیاگو برنابئو، میزبان احتمالا بزرگترین جامعه هوادارای فوتبال باشگاهی ملقب به مادریدیستا
انگلیس،هسته اولیه هواداران
با رسوخ فوتبال در زندگی مردم بریتانیا به عنوان خانه فوتبال، در طی سالیان متمادی همواره جالبترین اصطلاحات و القاب هواداری را به وجود آوردهاند که در ذهن فوتبالدوستان در سرتاسر زمین ماندگار شده است. از عنوان “Big Six”تا اسامی هیجانانگیزی که به استادیومهای جادویی خود اختصاص داده است. اما نام هایی که طرفداران هر تیم برای خود یا تیم رقیب برگزیدهاند از درخشانترین پدیدهها در فرهنگ هواداری این کشور است. اکنون به چند مورد از مشهورترین آنها اشاره خواهیم کرد.
منچستریونایتد که اغلب با نام شیاطینسرخ یادمیشوند پیوند عمیقی با شهر منچستر دارند. مانکویانز نامی است که هواداران این تیم نسبت داده میشود. ساکنین شهر منچستر به لاتین اینگونه خطاب میشوند. “The Rags” به معنای ژندهپوشان نیز نامی تحقیرآمیز است که طرفداران منچستر سیتی به این تیم با توجه به ورشکستگی مالی در دهه ۱۹۳۰ اعطا کردند اما در طی سالیان این عبارت توسط هواداران بازپس گرفته شدهاست.
نیمه آبی شهر منچستر عموما با نام آبیآسمانی ها صدا زده میشوند که اشاره به رنگ پیراهنهای منچسترسیتی دارد اما واژه “Citizens” در فرهنگ هواداری سیتی به رسمیت شناخته شدهاست. بدینشکل هواداران و بازیکنان باشگاه خود را معرفی میکنند زیرا بر این باورند که آنها شهروندان اصلی شهر منچستر هستند.
دمدستیترین شهر این لیست متعلق به باشگاه آرسنال است. “Gooner” به معنای توپچی به دنبالکنندگان و البته بازیکنان این تیم اطلاق میشود که به معنای “توپچی” است. در سال ۱۹۸۸ با تاسیس این باشگاه در کارخانه تولیدات توپجنگی(به انگیسی:Arsenal)شمال لندنیها با این نام گره خوردهاند.
لکلکها واژهای بینالمللی برای اشاره به باشگاه لیورپول نیست اما “The Reds” برای سالیان درازی به تنهایی یادآور مبارزان آنفیلد است. “Scousers” لقب دیگری برای این باشگاه است که استفادهای ندارد. باشگاه اورتون، در دیگر سمت دربی مرسیساید به همین نام شناخته میشود. البته اورتون نیز به تنهایی عنوان تافیها را یدک میکشد.
هواداران قرمزهای شهر لیورپول در حال تشویق کرد باشگاه خود
به وستهم “Irons” به معنای آهنیها و به نیوکاسل “Toon Army” یک واژه محلی که بیانگر ارتش شهر(نیوکاسل) است، گفتهمیشود. ایپسویچ تاون نیز عضو تازه وارد لیگ برتر، پسران تراکتور خطاب میشود.
در دیگر نقاط بریتانیا
رقابت دیرینه دوباشگاه رنجرز و سلتیک در قلب گلاسکو یکی از بزرگترین دشمنیها در تاریخ فوتبال است. هواداران خاص این دو تیمباعث شدند که نوع جدیدی از تشویقها و فریادها در زمین فوتبال به وجود بیاید اما قطعا یکی از مهمترین عناصر تشکیل دهنده این داستان ریشههای قومیتی این دو تیم است.
سلتیکی ها خود را”The Bhoys” میخوانند که اشاره به زبان گالیک دارد. کاتولیک های ایرلندی ساکن در اسکاتلند با اضافه کردن حرف H به واژه The boys به معنای پسران فرهنگ خودرا در باشگاه و نام آن به نوعی درونی کردند. رنجرزیها خود را “The Gers” صدا میزنند که کوتاه شده نامگلاسکو رنجرز است اما عنوان “teddy bears” از دهه ۷۰ میلادی بسیار پرطرفدار است و با لهجه غلیظ اسکاتلندی توازن خوبی در شعارهای هواداری باشگاه با گِرس ایجاد میکند.
دیدار دو تیم سلتیک و رنجرز که به دلیل مجادلات و مذهب کاتولیک و پروتستان نزد هواداران مهم است.
اسپانیا و تاثیر عمیق ملیگرایی
بحث قومیتی و نژادی در اسپانیا هرگز از فوتبال جدا نبوده است. این موضوعی دلیلی برای تولید اصطلاحات و کلماتی شده است که در دل خود هم تاریخ را جا کرده است،هم عشقوعلاقه به این ورزش. البته که همه اسامی خاصه از این الگو پیروی نمیکند اما شگفتیهایی را خلق کردهاست.
به طور مثال هواداران رئال مادرید در بیشتر اوقات مادریدیستا ها خطاب میشوند. اشاره مستقیم به پایتخت اسپانیا، شهر مادرید یکی از نمادهای ملی کشور بیانگر وابستگی ملی این باشگاه است. البته عنوان کهکشانی ها یا”Los Galácticos” انحصاراً به حضور ستارگان بیشمار در دوران مدیریت فلورنتینو پرز مربوط میباشد که به نام باشگاه گره خوردهاست. سفید ها یا همان “Los belancos” نام مشترک هواداران و رئال مادرید است.
بارسلونا که تا سال ۱۹۰۹ ورزشگاه اختصاصی نداشت،در سال ۱۹۲۲ به استادیوم ۶۰۰۰۰ نفری les cortes منتقل شد. روی دیوار های این استادیوم کلمه “cule” نقش بسته بود. کوله به طرز تعجبآوری به معنای الاغ است اما در کاتالونیا به عنوان واژه تحقیرآمیز به کار نمیرود. “Socis” سطح بعدی هواداری بارساست. صدوپنجاه هزار نفر به این عنوان شناخته میشوند و حق شرکت در انتخابات بارسلونا را دارند. “Penyes” کلمهای است که به جامعهای از هولیگان های آبیواناری اشاره میکند.
اگر عبارت”Roji belancos”را از میان اسامی مشهور اتلتیکو مادرید فاکتور بگیریم، قطعا عنوان تشکساز ها از غیرمنتظره ترین لقبهاست. طرفداران و بازیکنان این تیم با این اسم صدا زده میشوند زیرا پس از جنگ داخلی اسپانیا،رنگ تقریبا تمام تشکها راهراه سفید-قرمز بود.
احتزاز پرچم ایالت باسک در استادیوم سن مامس توسط هواداران اتلتیک بیلبائو
نام استادیوم شهر بیلبائو “San Mámes” است. برای فهمیدن و درک اهمیت این عبارات باید بدانیم که یکی از افسانههای دولت عثمانی و تمام امپراطوری آنها مامس نام دارد. فردی که در کاپادوکیه ترکیه متولد شد و به بردگی گرفته شد.وقتی به سیرک فروخته شد، در قفسی از شیرها رها شد اما پیش از اینکه بلعیده شود، شیرها پیش پایش دراز کشیدند و اورا نکشتند. درست است که توسط سربازان به قتل رسید اما اهالی باسک و دیگر کشورها مامس و این شیر ها مقدس شمرده میشوند و “Leon”یکی از القاب باشگاه اتلتیک بیلبائو و هواداران است.
ایتالیا در دل تاریخ
الترا ها به طور کلی به هواداران بسیار سفتسخت در ایتالیا گفتهمیشود. همان جانبرکفانی که برای تیم های خود سینه سپر میکنند البته که این واژه بینالمللی جنبه خشونت آمیز نیز دارد اما نمیتواند خود را از فرهنگ هواداراری ایتالیا جدا سازد. برخی از القاب نیز هستند که اختصاصا به هر تیم یا یا گروه هواداران اشاره دارد که جلوتر به آنها اشاره خواهم کرد.
اهالی شهر میلان خودشان را یا راهراه قرمز میدانند یا راهراه آبی. “Nerazzuri” یعنی مشکی آبی. طرفداران اینترمیلان باشگاه خود و البته یکدیگر را اینگونه خطاب میکنند. اما در نگاهی جزئی تر “Biscione” بیشتر به حالوهوای حاضران جوزپهمهآتزا نزدیک است. کلمه افعی، الهی مادر شهر میلان است که اغلب در حال بهدنیا آوردن فرزند نیکوی شهر نمایشداده میشود.
نبرد نراتزوری و روسونری در استادیوم سن سیرو شهر میلان_تصویر مشهور داربی میلان و غوغا هواداران
اما نیمه قرمز شهر دوست دارد بیشتر از اینکه”Russoneri”تلقی شود. با نام “Cascivit” هواداران خود را صدا کند. چاشیویت یعنی پیچ گوشتی و در واقعیت اشاره به بنیانگزاران و هواداران اولیه میلان میکند که از طبقه کارگر جامعه شهری بودند.
یوونتوس خود را با نام “Bianconeri” معرفی میکند که مشابه دوغول میلان به رنگ پیراهن باشگاه اشاره وارد اما قطعا زیبایی عنوان بانوی پیر را برای یووه ندارد. احتمالا بامزه ترین لقب این لیست متعلق به همین باشگاه هست که عبارت دوستدختر ایتالیا یا”La Fidanzata d’italia” است.
افسانه شهر برای همیشه روی لوگو باشگاه رم نقش بسته است. نگارهای که برای همیشه به هواداران باشگاه بیشتر ازینکه زردوقرمز ربط دهد، کلمه”Lupi” یا همان گرگها را مربوط میکند.
التراها و هواداران رم که تیم خود SheWolf خطاب میکنند.
در این مقاله به اسامی اندکی از تیمهای اروپایی و هواداران آنها پرداختیم. اما در آینده نزدیک قطعا وارد جزئیات بیشتری از این دنیای قابل تامل خواهیم شد.
امیرمحمد کلانتری، فوتبال لب – باشگاههای حاضر در پرمیرلیگ در اواخر آماده سازی پیش فصل خود قرار دارند. اغلب آنها برای برگزاری مسابقات دوستانه خود تصمیم به برگزاری تور های بین المللی گرفتند، در حالی که تیم های دیگر بازی های تدارکاتی را نزدیک به خانه برگزار کردند. با این حال، به هر نحوی که یک باشگاه برای فصل جدید آماده شود، تجربیات (خوب و بد) فصل گذشته در حالی که افکار به سمت فصل جدید پیش میرود، باقی میماند.
فصل جدید پرمیرلیگ در تاریخ ۱۶ آگوست، با میزبانی منچستریونایتد از فولام، آغاز میشود. این به مدیران و سرمبیان باشگاه ها فرصت محدودی میدهد تا هر گونه ضعف های تیم را در هفته های آینده حل کنند.
در این مقاله ما بر روی یک ضعف و مسئله بزرگ برای هر تیم پرمیرلیگی که نیاز به رفع شدن دارد تمرکز کردیم.
لسترسیتی و نارضایتی هواداران
با وجود اینکه این تیم چند فصل قبل به عنوان قهرمانی پرمیرلیگ و سپس جام حذفی دست یافت و در طی هفت فصل در هر سه رقابت باشگاهی یوفا بازی کرد، آنها خود را در حال سقوط به دسته پایین تر یافتند و از سوی پرمیرلیگ به نقض قوانین سود و پایداری (PSR) متهم شدند. این موضوع باعث شده است که بسیاری از هواداران از نحوه مدیریت باشگاه دلسرد شوند.
بهترین بازیکن فصل این تیم، کیرنان دوزبری هال به چلسی فروخته شد. برخی از هواداران نیز نسبت به انتصاب استیو کوپر (سرمربی سابق ناتینگهام فارست) تردید دارند.
تصمیمات بحثبرانگیز دیگری نیز وجود دارد. از جمله این تصمیم ها میتوان به گرفتن ۲۵ پوند (۳۲ دلار) برای یک بلیط فصل اشاره کرد. تمدید قرارداد با یانیک وسترگارد، انتخاب یک شرکت قمار آنلاین به عنوان اسپانسر پیراهن و تعیین قیمت ۱۰ پوند برای تماشای بازیهای شروزبری تاون به صورت آنلاین، از دیگر تصمیمات بحثبرانگیز هستند. بدون اینکه حتی یک بازی در فصل جدید انجام شود، طرفداران بیشتر از همیشه دچار تفرقه شدهاند.
اگر کسر امتیاز احتمالی را نیز در نظر بگیریم، ممکن است رقابت در سطح اول انگلیس برای لستر سیتی دشوارتر شود.
لیورپول؛ تیمی که دیر به خودش میآید
در فصل گذشته، قرمزها با بی دقتیهای مکرر در اوایل مسابقه، ابتکار عمل را حریفان خود دادند.
آنها در ۱۶ مسابقه از مجموع ۳۸ مسابقه پرمیرلیگ، اولین گل را دریافت کردند. قرمزها در هشت مورد، گل اول را در ۱۵ دقیقه ابتدایی بازی دریافت کردند. تنها برنتفورد، کریستال پالاس، ناتینگهام فارست و ولورهمپتون (همه با ۹ مورد)، وستهم و شفیلد (هرکدام ۱۲ مورد) رکورد بدتری داشتند.
لیورپولی ها ۲۸ امتیاز خود را در حالی به دست آورد که در ابتدا بازی را از حریف باخته بودند و توانستند تا ماه آوریل در رقابت قهرمانی پرمیرلیگ باقی بمانند. بیشتر از هر تیم دیگری.
اگر لیورپول بخواهد که به عنوان یک مدعی جدیتر ظاهر شود، آرنه اسلات باید ذهنیت جدیدی در باشگاه ایجاد کند و این ضعف و مشکلات را به تاریخ بسپارد.
قهرمان پرمیرلیگ و نبود یک جانشین مناسب برای رودری
زمانی که رودری غایب است، چه کسانی میتوانند جایگزین او باشند؟! این سوالی میباشد که ممکن است ذهن عده زیادی از هواداران و حتی پپ گواردیولا را درگیر کرده باشد.
آنها در فصل گذشته برای جبران این خلل از دو هافبک استفاده کردند. با این حال سه بازی از چهار بازی خود را در پرمیرلیگ بدون حضور هافبک اسپانیایی واگذار کردند. آنها به بازیکنی نیاز دارند که هم بتواند در کنار رودری در میانه میدان بازی کند و هم در غیاب او این وظیفه را به دوش بکشد. این همان برنامهای بود که آنها میخواستند در تابستان گذشته به وسیله جذب دکلن رایس عملی کنند.
تابستان امسال، برونو گیمارش از نیوکاسل میتواند گزینهای برای بررسی باشد اما سران سیتی او را بسیار گران میدانند. آنها انتظار دارند که اگر خولین آلوارز و ادرسون جدا شوند، عمده فعالیت های نقل و انتقالاتی را برای جذب جایگزین این دو بازیکن انجام دهند. فروش متئوس نونس میتواند بودجه و فضای لازم را برای انجام پروژه جانشینی رودری فراهم کند.
منچستریونایتد و یک شکاف بزرگ در خط میانی
فصل گذشته، بین پرس از بالای شدید و ناکارآمد یونایتد و دفاع عقب نشسته آنها شکاف بزرگی وجود داشت. موضوعی که به حریفان اجازه میداد به راحتی توپ را بین خطوط حرکت دهند. هنگامی که یونایتد کنترل خط میانی را از دست میداد و سعی میکرد بی نظمی و شلوغی را بپذیرد، بازیها به نبردهایی با ضد حمله های متعدد تبدیل میشدند.
یونایتد باید این فصل بهتر عمل کند. هنوز نیاز شدیدی به بهبود از لحاظ تاکتیکی حس میشود. تیم باید بتواند توانایی مدیریت بازی را دوباره به دست آورد. نقاط ضعف باید پوشش داده شوند. بازیکنان باید در حفظ توپ بهتر عمل کنند و بتوانند در سطحی که از آنها انتظار میرود بازی کنند.
نیوکاسل؛ همه را دلگرم کنید…
با توجه به امضای قراردادهایی که انجام میدادند، واضح بود که نیوکاسل در معرض خطر از دست دادن جایگاه خود قرار دارد. همین اتفاق هم افتاد. آنها به رده هفتم جدول سقوط کردند و نه به سهمیه لیگ اروپا رسیدند و نه توانستند به یک فینال دلگرم کننده برسند.
این فقط یک ضربه اولیه بود. ضربه نهایی به وسیله یک مشکل بزرگ مالی که به قوانین PSR مربوط میشد وارد شد. این مشکل باعث شد که ترازنامه مالی باشگاه در معرض دید عموم قرار بگیرد و فشار مالی زیادی بر تیم وارد شود. همچنین آنها مجبور به بررسی فروش بازیکنان اصلی خود برای رفع این نگرانی شده بودند. در هیئت مدیره باشگاه نیز اتفاقات غیرمنتظرهای در مورد تغییر یا جانشینی مدیران رخ داد که باعث ایجاد نوعی بحران یا ناآرامی شد.
“یک تابستان بسیار سخت” این توصیف ادی هاو از شرایط حاکم بر باشگاه بود.
این وضعیت باعث تغییر شرایط و روحیه تیم شد. نیوکاسل برای بازگشت به مسیر موفقیت باید اقدامات جدی انجام دهد. آنها باید با جذب بازیکنان گرانقیمت و تأیید شده توسط ادی هاو، به تیم اصلی قدرت ببخشند و نشان دهند که همچنان توانایی رقابت در سطح بالا را دارند. این اقدامات باید نه تنها برای بازیکنان فعلی و مورد نظر، بلکه برای هواداران، شرکای تجاری و مدیر تیم نیز قانعکننده باشد. به عبارت دیگر، نیوکاسل باید با این اقدامات قدرت و توانایی خود را به همه اثبات کند.
ناتوانی دفاع در برابر ضربات ایستگاهی، قاتل اصلی ناتینگهام فارست
ناتینگهام فارست در فصل گذشته پرمیرلیگ در دفاع از ضربات ایستگاهی و کرنرها بسیار ضعیف عمل کرد. آنها تنها تیم پرمیرلیگ بودند که از ضربات ایستگاهی و کرنرها بیشترین تعداد گل را دریافت کردند. این ضعف باعث شد که آنها امتیازات مهمی را از دست بدهند و در پایان فصل با تنش و نگرانی بیشتری مواجه شوند. اگر آنها توانسته بودند بهتر در برابر ایستگاهی دفاع کنند، وضعیت مطلوبتری در جدول پرمیرلیگ داشتند.
ناتینگهام فارست معتقد است که توانسته با روشی ساده، این مشکل را حل کند. آنها برای خرید یک دروازهبان بلندقد و یک مدافع مرکزی سرزن اقدام کردند. هرچند این راهحل ساده به نظر میرسد، اما منطقی است و زمان نشان خواهد داد که آیا این دو بازیکن [کارلوس میگل و نیکولا میلنکوویچ] میتوانند مشکل تیم در دفاع از ضربات ایستگاهی را حل کنند یا نه.
چالش بزرگ قدیس ها برای تداوم روند خوب گلزنی
راسل مارتین چگونه میتواند فرم گلزنی موفقیت آمیز ساوتهمپتون در فصل گذشته را حفظ کند؟
از میان هشت گلزن برتر آنها در فصل قبل، چی آدامز (۱۵ گل) و استوارت آرمسترانگ (۵ گل) با پایان قراردادهایشان تیم را ترک کردند. ریان فریزر (۶ گل) و جو روثول (۴ گل) با پایان قرارداد قرضی، به باشگاههای اصلی خود بازگشتند.
آدام آرمسترانگ فصل گذشته به عنوان بهترین گلزن ساوتهمپتون ۲۱ گل به ثمر رساند. او با اعتماد به نفس بیشتری فصل را آغاز خواهد کرد. این یک پیشرفت چشمگیر نسبت به چهار گلی است که در دو فصل قبلی در پرمیرلیگ برای ساوتهمپتون به ثمر رسانده بود. همچنین هواداران تیم امیدوارند پس از فصل اولی که با مصدومیتهای زیادی برای راس استوارت همراه بود، او را بیشتر در میدان ببینند.
برای خرید های جدید هنوز زمان باقی مانده است. سبک تیم راسل مارتین در فصل گذشته چمپیونشیپ گل های زیادی را به همراه داشت. چالش اصلی او این است که نشان دهد این تاکتیک در پرمیرلیگ نیز کارآمد است.
افزایش هماهنگی و انسجام در خط دفاع، تنها راه تاتنهام برای تبدیل شدن به یک مدعی در پرمیرلیگ
آنژ پستکوغلو در اولین فصل خود تاتنهام را به تیمی جذاب و پرتحرک تبدیل کرد و پس از پایان ناامیدکننده دوران آنتونیو کونته، جو باشگاه را دگرگون کرد.
بیشتر هواداران خواهان جذب یک جایگزین مناسب برای ریچارلیسون هستند. با این حال مشکل واقعی که تاتنهام باید حل کند، خط دفاعی آنهاست. تاتنهام فصل گذشته همانند تیم چهارم پرمیرلیگ، استون ویلا، ۶۱ گل دریافت کرد. با وجود این، دروازه آنها بهطور قابلتوجهی بیشتر از لیورپول (۴۱ گل)، آرسنال (۲۹ گل) و منچسترسیتی (۳۴ گل) باز شد.
پستکوغلو، سرمربی تاتنهام، بر فلسفه بازی خود که مبتنی بر ریسکپذیری در هنگام بازی با توپ است، پایبند خواهد ماند. با این حال، او میتواند تغییرات کوچکی در تیم ایجاد کند تا دفاع تیم منسجمتر و قویتر شود. در تیم تاتنهام بازیکنان بااستعداد و مناسبی برای این هدف وجود دارند. دسینی اودوگی، پدرو پورو، کریستین رومرو و میکی فن ده فن نمونه هایی از این بازیکنان هستند. چالش اصلی، بهبود هماهنگی و انسجام این بازیکنان برای رسیدن به عملکرد بهتر است.
تقویت آپشن های هجومی، نیاز شدید چکش ها برای رقبت در پرمیرلیگ
پست مهاجم مرکزی همواره یکی از موقعیت هایی بوده است که باشگاه در بازار نقل و انتقالات زیر نظر داشته است. به دلیل مبهم بودن آینده مایکل آنتونیو و دنی اینگز، تقویت این پست اولویت تیم اشتایدن و جولن لوپتگی بود که با جذب نیکلاس فولکروگ از دورتموند آن را عملی کردند.
پیش از این لوپتگی به دنبال جذب جان دوران ۲۰ ساله بود. علاقه وستهم به این بازیکن به ژانویه گذشته بازمیگردد. با این حال استون ویلا در آن زمان پیشنهاد خرید قرضی وستهم را همراه با بند خرید دائمی رد کرد.
آینده نامعلوم نلسون سمدو، بزرگترین علامت سوال برای ولورهمپتون
برای دومین تابستان متوالی، آینده این مدافع کناری یکی از بزرگترین معماهایی است که ولورهمپتون با آن روبرو است. اما این بار شرایط فرق دارد.
ولورهمپتون فصل گذشته با یک دوراهی مواجه بود: آیا باید نلسون سمدو را که یکی از پردرآمدترین بازیکنان تیم است، برای دو سال دیگر نگه دارند یا پس از چندین فصل عملکرد ناموفق، اجازه دهند او بهصورت رایگان از باشگاه جدا شود. تصمیمگیری در این مورد دشوار بود، زیرا سمدو پس از انتقال گرانقیمت خود به باشگاه، نتوانسته بود انتظارات را برآورده کند.
پس از یک فصل موفق، باشگاه ولورهمپتون در حال بررسی این موضوع است که با نلسون سمدو که وارد سال پایانی قراردادش شده است چه کند. باشگاه میخواهد او را حفظ کند اما دستمزد بالای او با اهداف مالی باشگاه همخوانی ندارد. بنابراین، برای تمدید قرارداد، سمدو باید با کاهش دستمزد موافقت کند.
باشگاه ولورهمپتون دو گزینه در پیش رو دارد: یکی اینکه نلسون سمدو را بفروشند و از نظر مالی سود ببرند، و دیگری اینکه با او در آستانه اتمام قراردادش ادامه دهند. هیچ یک از این گزینهها ساده یا بدون مشکل نیست و تصمیمگیری دشواری دارد.
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – شاید اغلب هواداران فوتبال در کره زمین بجز باواراییها، دورتموند و هواداران متعصب و جذابشان را تیمی دوست داشتنی و قابل احترام میدانند!
دورتموند با کسب نتایج ضعیف و القا ذهنیت بازنده به سایر تماشاگران فوتبال، تا حدودی از دایره تیمهای جذاب دنیای فوتبال کنار رفته بود؛ اما امسال شاگردان ترزیچ پس از یک فصل تکراری سینوسوار در بوندوسلیگا، در لیگ قهرمانان اروپا به یک تیم غولکش تبدیل شدند تا با نتایج دیوانهوار پا به فینال مسابقات بگذارند!
زنبورها در گروه F رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا با تیمهای : پی اس جی میلان نیوکاسل همگروه بودند و تا حدودی گروه مرگ رقابتهای امسال UCL را تشکیل بدهند!
دورتموند با سه پیروزی، دو تساوی و یک شکست توانست عنوان صدرنشینی این گروه را به دست بیاورد.
شاگردان ترزیچ در مرحله یک هشتم نهایی با آیندهوون هلند دیدار کردند و توانستند در مجموع دو مسابقه با نتیجه سه بر یک این تیم هلندی را شکست دهند! دورتموندیها در مرحله بعد با اتلتیکومادرید باید به رقابت میپرداختند؛ آنها در بازی رفت در متروپولیتانو اسپانیا یعنی ورزشگاه خانگی اتلتیها با نتیجه دو بر یک شکست خوردند!
امید در نقطه زرد رنگ آلمان به حداقل رسید و ضربان قلب بالا رفت؛ تقریبا اکثریت رسانههای معتبر جهان فوتبال، دورتموند را ناکام میدانستند و رسانههای اسپانیایی پیش بینی یک جدال تمام اسپانیایی را بین بارسلونا و اتلتیکومادرید در نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا را داشتند!
سه شنبه ۱۶ آوریل / ورزشگاه سیگنال ایدونا پارک
نگاههای 82 هزار تماشاگر به داور مسابقه یعنی اسلواکو وینچیچ بود! دورتموند با یک نمایش بسیار خیره کننده در ورزشگاه خانگی خود و حمایت دیوار زرد توانست شاگردان سیمئونه را راهی خانه کند! زنبورها با نتیجه چهار بر دو توانستند از سد روخی بلانکو عبور کنند!
دورتموند در نیمهنهایی با پی اس جی، رقیب مستقیم این تیم در مرحله گروهی که عنوان دوم گروه را نصیب خود کرده بود، رقابت کرد!
آنها توانستند با دو نتیجه مشابه یک بر صفر در بازی رفت و برگشت شاگردان انریکه را شکست بدهند و امباپه را ناکامتر از همیشه در پاریس راهی خانه کنند!
فینالیست شدن دورتموند هم یک شادی اندوهگین به همراه داشت، اندوهی که داستان دراماتیک جدایی یک عشق دوازده ساله را در پی دارد!
مارکو رویس ستاره باشگاه دورتموند قبل از بازی برگشت نیمه نهایی مقابل پاریسیها اعلام کرد که پس از ۱۲ سال حضور در جمع زنبورها حالا در پایان فصل از این تیم جدا میشود!
حالا دورتموندیها بعد از ۱۱ سال به فینال رسیدهاند و سودای دومین قهرمانی را در این جام دارند تا مارکو رویس را با خاطره شیرین همراه کنند.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – درست در دقایق آخر بازی ، ایستاده بازی را دنبال میکنند.. تب و تاب سکوها، تقابل اشکها و لبخندها.. اضطراب پیروزی یا شکست.. تنها و تنها در 90 دقیقه و چند دقیقه اضافه، برای هواداران خلاصه میشود!
فوتبال در کنار زندگی عادی انسانها، درست همان جاییست که ذهن از فشار خارج میشود و عشق و جنون به زندگی و ذهن انسانها تحمیل میشود!
این فوتبال لعنتی!
گاهی وقتها این مستطیل سبز، عامل به هم ریختن اعصاب و زندگی یک فرد، پس از شکست در یک یا چند هفته از طول عمر خود و یا باعث میشود ایام خوش و سرمست از پیروزی تیم مورد علاقه خود ، لذت زندگی را دو چندان کند!
فوتبال را میتوان یکی از دغدغههای مهم زندگی افراد عاشق این ورزش دانست، دغدغهای که انسانها با استرس و اضطراب آن را سپری میکنند و یا گاهی اوقات با اعتماد کامل به تیم خود، این دغدغه را سپری میکنند، دویدن در مستطیل سبز همان لذت گلزنی تیم محبوب خود در ثانیههای پایانیست!
فوتبال همان امید زندگی ما انسانهاست که تا لحظه آخر منتظر میمانیم و یا منتظر معجزه هستیم تا به پیروزی برسیم! فوتبال همان درد و رنج زندگی ما انسانهاست که با خود بعد از شکست تیم محبوبمان، حمل میکنیم و هفتهها از این اتفاق ” اندوهگین “ هستیم!
اگر پاسخی به سوال ” چرا فوتبال؟ “ میتوان داد آن پاسخ این است که اگر این ورزش نبود، آمار خودکشیها، افسردگیها و اتفاقات ناگوار و حوادثها در این کره خاکی، دو چندان میشد و به طرز ترسناکی، بخش بزرگی از دوستیها در جهان از بین میرفت و ملتها نمیتوانستند ارتباط خود را از طریق ورزش حفظ کنند! آری؛ فوتبال خودِزندگیست!
گاهی وقتها، دردها و رنجها به شکل قطرهها و بعد از طلوع دوباره خورشید پشت ابرهای بارانی ، شروع به باریدن میکنند.
در رمان وداع با اسلحه وقتی همسر هنری به او گفت بیا جنگ را کنار بگذاریم و درباره چیزای دیگر حرف بزنیم، قهرمان داستان جواب داد : جنگ همه جاهست، هیچ کناری باقی نمانده که جنگ را آنجا بگذاریم! فوتبال همچین نقشی در زندگی ما دارد! او همه جا وجود دارد!
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – با نزدیک شدن به روزهای پایانی لیگ جزیره، چلسی توسط پوچتینو با کسب نتایج ضعیف مشغول عادیسازی این تیم ریشهدار انگلیسی است!
آبیها در هفت هفته پایانی لیگ انگلیس، شانس بسیار کمی برای کسب حداقل سهمیه این لیگ یعنی لیگ کنفرانس اروپا را دارند؛
آبیهای لندنی در هفتههای پیش رو لیگ باید در مقابل تیمهایی همچون آرسنال، آستونویلا، تانهام و وستهام قرار بگیرند؛ تیمهایی که برای قهرمانی و یا کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا در حال رقابت هستند!
چلسی با شکست مقابل منچسترسیتی در نیمهنهایی جام حذفی انگلیس که قدیمیترین جام دنیای فوتبال لقب دارد، آخرین کورسوی امید هواداران این تیم را از بین برد.
شاگردان پوچتینو با تیمی جوان و ناموفق که با یک بازی اعصاب خوردکن برای هواداران این تیم که با فرصت سوزیهای مهاجمان و وینگرهایی همچون نیکولاس جکسون، مادوکه و.. همراه بود،
در دقایق آخر تن به شکست داد تا آتش خشم هواداران آبی پوش لندنی برافکنده شود!
عدم توانایی مدیریت و بهکارگیری جوانان توسط پوچتینو باعث ایجاد تنش در تیم و هواداران شد و این مربی بار دیگر ثابت کرد تا مربی قابل اعتمادی نمیتوان او را لقب داد.
چلسی و مشکل عدم کنترل رختکن تیم!
مشکل اصلی بسیاری از تیمهای انگلیسی عدم توانایی کنترل رختکن تیم و تزریق آرامش به اعضای تیم در هنگام عقب افتادن و یا شکست است .
مشکل بزرگی که عامل بحرانزدگی تیم، دو دستگی و عامل مستقیم ایجاد بی انظباطی در تیم میشود.
مشکلاتی که چندین سال است که گریبانگیر تیمهایی همچون منچستریونایتد، تاتنهام، آرسنال و.. شد و میتوان با مدیریت درست و ایجاد برنامهریزی صحیح از بحران گریز کرد!
بازنشستگان لندنی پس از روزهای طلایی و قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا با توماس توخل در روزهای مدیریت رومن آبراموویچ،
حالا توسط تفکرات پوچ و بیهوده پوچتینو آرژانتینی به ویرانهای تبدیل شد که مانند هوای همیشه ابری لندن تیره و تار است!
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – در دنیای به دور از جنگ موشکها، جنگی به نام فوتبال در جزیره بین کلوپ، آرتتا و گواردیولا رخ میدهد!
حالا با شکست شاگردان کلوپ و توپچیها همراه آرتتا جوان، بار دیگر کورسوی امید به سراغ شاگردان گواردیولا و هواداران منچسترسیتی آمده و حال با به دست آوردن رتبه اول، سیتیزنها خودشان را دوباره شانس اول قهرمانی میدانند!
وقتی کلوپ بنزین تمام کرد!
کلوپ حالا بعد از شکست مقابل آتالانتا در آنفیلد و از دست رفتن شانس صعود به مرحله بعدی لیگ اروپا و شاید قهرمانی در این جام، حالا با شکستی دیگر در جزیره، شاید تا حدودی یک جام دیگر را از دست میدهد!
یورگن کلوپ بعد از شکست در آنفیلد در کنفرانس خبری بعد بازی با کریستال پالاس در هنگامی که بسیار ناراحت و عصبی بود. او افزود: اگر قرار است باز هم مثل نیمه اول این مسابقه بازی کنیم، چرا باید برنده لیگ بشویم؟ حس خیلی مزخرفی دارم و زمان میبرد تا آن را هضم کنم!
همچنین شاگردان مایکل آرتتا بعد از یک بازی دشوار در ورزشگاه امارات مقابل بایرن مونیخ و تساوی مقابل این تیم، پنج روز بعد باز هم در خانه جدال حساس و سرنوشتسازی مقابل آستونویلا برگذار کرد.
با شکست مقابل این تیم، صدر جدول لیگ جزیره را در این مقطع حساس در این لیگ را دو دستی تقدیم منچسترسیتی کرد!
آرتتا بعد از بازی در کنفرانس خبری گفت :شاید ما به اندازه کافی خوب نیستیم که جام را ببریم و قهرمان لیگ برتر شویم. ما تیم بزرگ و متحدی هستیم. باخت و توقف در فوتبال عادی است. ما تا پایان فصل، تمام تلاش خود را انجام میدهیم تا به موفقیت دسترسی پیدا کنیم.
حالا با این وضعیت باید دید که در هفتههای باقی مانده فوتبال اروپا چه سرنوشتی در انتظار این دو تیم ریشهدار انگلیسی است؟
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!