با اعلام فدراسیون فوتبال ایران از فصل آینده قوانین سقف قرارداد در فوتبال ایران حاکم خواهد شد.
محمد صادق تبار؛ فوتبال لب- قانون سقف قرارداد در حالی قرار است در فوتبال ایران اجرا شود که قبل ها مشابه آن در مسابقات NBA دیده شده است.
چند روز پیش بود که فدراسیون فوتبال قانون سقف قرارداد برای فصل بعد را اعلام کرد. با توجه به این قانون سقف قرارداد تیم های حاضر در مسابقات آسیایی 350 میلیارد تومان و تیم های دیگر 250 میلیارد تومان خواهد بود.
مشابه این قانون در معتبر ترین مسابقات بسکتبال جهان یعنی NBA وجود دارد. بر اساس این قوانین هر تیم سقف مشخصی برای پرداخت قرارداد به بازیکنان خود دارد.
از کیفیت تا مبلغ زمین تا آسمان!
به نظر می رسد هدف از اجرای این قانون جلوگیری از بیش از حد شدن قرارداد بازیکنان لیگ برتری است، البته این قانون بند هایی راجع به کاهش سهمیه بازیکن خارجی در صورت عدم کیفیت لازم و غیره را نیز داراست.
اما وضعیت قراردادی فوتبال ایران در چه حدودی است؟نگاهی به قرارداد های بازیکنان لیگ برتری نشان میدهد اوضاع خیلی هم بر وفق مراد نیست. برای مثال دروازه بان نیمکت نشین یکی از تیم های محبوب پایتخت قراردادی بالغ بر 8 میلیارد تومان دارد. بازیکن سابق تیم استقلال برای بازگشت دوباره به این تیم سالانه 18 میلیارد تومان حقوق می گیرد. دروازه بان یکی از دو تیم پایتخت که ملی پوش هم نیست قراردادی 21 میلیارد تومانی دارد.
اعداد همین جا متوقف نمی شوند و به حدی سرسام آور است که ممکن است مغزتان سوت بکشد! یکی از بازیکنانی که در تابستان گذشته نقل و انتقالاتی پرحاشیه سپری کرد قراردادی 25 میلیارد تومانی دارد و بازیکنی در تیم میانه جدولی قراردادی 35 میلیاردی! حتی یکی از سرمربیان لیگ برتری حدود 630 هزار دلار (31 میلیارد تومان) حقوق میگرفت یا مبلغ قرارداد یکی از لژیونر هایی که قرضی به فوتبال ایران برگشته است 20 میلیارد تومان بود.
همه شواهد نشان دهنده درستی قانون سقف قرارداد است اما سوال اصلی اینجاست که آیا این قانون به درستی نیز اجرا خواهد شد؟
جان استونز، بازیکن ملی پوش انگلیسی جایگاه جدیدی به عنوان یه مدافع/هافبک ترکیبی (Hybrid) در ترکیب تیم گواردیولا پیدا کرده است.
منچستر سیتی میتواند با کسب پیروزی در آخرین بازی فصل یعنی فینال لیگ قهرمانان اروپا، به دومین تیم انگلیسی پس از منچستر یونایتد سال 1999 تبدیل شود که فاتح سهگانه میشود و شاید بتوان گفت جان استونز کلیدیترین بازیکن تیم پپ برای به سرانجام رساند این مهم است.
سه سال پیش آینده این جوان 29 ساله نامشخص بود. او در فصل 19/20 که لیورپول عنوان قهرمانی لیگ انگلیس را کسب کرد، تنها 24 بازی انجام داده بود و باشگاه هم در تابستان بیش از 100 میلیون پوند برای مدافعان میانی جدید یعنی نیتن اکه و روبن دیاس هزینه کرد. گواردیولا در آن زمان شمشیر را از رو بست، چه برای جان استونز و چه برای بازیکنان دیگری که اعتماد به نفس کافی برای حضور در ترکیب تیمش نداشتند و از احتمال جدایی آنها صحبت کرد.
خود استونز آن دوران را سختترین مقطع حضورش در جمع سیتیزنها عنوان کرده است اما در طول این سه فصل، او آنقدر شرایط را تغییر داده است که اکنون تاکتیک تیم پپ بدون اون ناقص و ناکارآمد است. اما نقش کنونی استونز در تاکتیک تیم چیست؟
زمانی که گواردیولا به بایرن مونیخ رفت و تیم را از یوپ هاینکس تحویل گرفت، فیلیپ لام در پست فولبک راست مشغول به بازی بود و یکی از بهترین بازیکنان جهان در پست خود بود. پپ ترکیب تیم را به 4-1-4-1 تغییر داد و از فیلیپ لام در پست هافبک بازی گرفت. تغییر هیت مپ این بازیکن در بایرن مونیخ قبل و بعد از ورود پپ به تیم را مشاهده کنید:
گواردیولا فیلیپ لام را باهوشترین بازیکنی لقب داد که تا آن لحظه دیده بود. پس از لام نیز نوبت کیمیش شد که همین تاکتیک را پیاده کند و تا امروز نیز کیمیش نقش بسیار مهمی در دابل پیوت بایرن مونیخ ایفا میکند.
جان استونز در ابتدا از اورتون به عنوان یک دفاع وسط برای سیتی خریداری شد اما ویژگی مهم استونز که پپ را ترغیب به خرید وی کرد، توانایی دفاعی فوق العاده وی نبود بلکه این بازیکن، توانایی خوبی در بازی با پای خود داشت و علاوه بر حمل توپ، میتوانست وظیفه توپ پخش کردن را هم بر عهده بگیرد.
گواردیولا از استونز در سه پست دفاع وسط، فولبک راست و فولبک چپ استفاده کرد اما اوج استفاده وی از استونز به نیم فصل دوم همین فصل یعنی 2022/2023 بر میگردد که استونز در کنار رودری و در خط هافبک استفاده شد و علاوه بر حضور در دابل پیوت و پخش توپ، همزمان وظایف دفاعی هم داشت و به دیاس و واکر در خط دفاع سیتی کمک بسیاری میکرد. این گونه بود که استونز از یک دفاع وسط نه چندان کارآمد برای سیتی، به یک مدافع/هافبک هایبرید تبدیل شد و امروز در ترکیب آبیهای شهر منچستر بی جانشین است.
کمک به رودری برای تخریب بازی حریف و اورلود کردن وسط زمین، کاور کردن فضای پشت سر کایل واکر، گزینه پاس اضافی بودن برای روبن دیاس، پخش توپ برای دی بروینه و گندوغان، کاور کردن نیم فضای دفاعی سیتی و جلوگیری از نفوذ حریف در این منطقه، قرار دادن مهاجم حریف در کاور شدو یا سایه خود، خنثی سازی پرس حریف، جلوگیری از ضد حملات حریف با حفظ برتری عددی در خط دفاعی، فضا سازی برای جلو رفتن آکانجی، رساندن سریع توپهای هوایی به ماحرز و گریلیش و انجام کارهای ترکیبی با واکر و دی بروینه برای ساختن مثلث و بیلد آپ، وظایف جدید جان استونز به عنوان الماس خط میانی منچستر سیتی هستند.
شاید اوج بازی جان استونز در این فصل را در بازی رفت با بایرن مونیخ و بازیهای برگشت منچستر سیتی با لیورپول و البته رئال مادرید در لیگ قهرمانان دیده باشیم که با حضور وی، به نظر میرسد سیتی همواره با 12 بازیکن در حال حمله و دفاع است و حریف مهلت نفس کشیدن ندارد. بازیهای بسیار خوب جان استونز در پست جدید خود باعث شده بسیاری از کارشناسان فوتبال لقب بکنبائر جدید فوتبال را به او بدهند و این ملی پوش انگلیسی فرصت آنرا دارد که با تکرار این عملکرد خوب در فینال چمپیونزلیگ مقابل اینترمیلان، تاریخ و افتخار را در شهر منچستر بازنویسی کند و باعث شود گواردیولا پس از 12 سال، طعم قهرمانی اروپا را با تیمی غیر از بارسلونا بچشد.
پسر بچه انگلیسی ای که روزی او را با جان تری مقایسه میکردند و خودش نیز قبل از رفتن به سیتی، آرزوی بازی در چلسی و پوشیدن پیراهن اسطوره ای شماره 26 را داشت، امروز خود را در جایگاهی میبیند که جان تری هرگز به آن نزدیک هم نشد، فتح سهگانه و به لرزه انداختن جایگاه والای شیاطین سرخ در انگلستان.
تحلیل های تاکتیکی فوتبال لب در اپیزودهای هفتگی رو میتونید از طریق این صفحه دنبال کرده و گوش بدید!
نیکلاس جکسون، مهاجم سنگالی در ماه گذشته، در ادامهی روند رو به رشد خود، در ماه مه، آمار فوقالعادهای به ثبت رساند و در پنج بازی این ماه توانست 5 گل به ثمر برساند.
رضا حسینی؛ فوتبال لب- در آخرین ماه لالیگا که تکلیف قهرمانی مشخض شده بود، همهی نگاهها به انتهای جدول و همچنین رقابت تیمها برای کسب سهمیههای اروپایی بود. در این بین نیکلاس جکسون موفق به کسب بهترین بازیکن فصل شد. پنج گل این مهاجم آفریقایی به زیردریایی زرد کمک کرد تا 10 امتیاز از 15 امتیاز ممکن در ماه می را به دست آورد. ویارئال به لطف سه پیروزی و یک تساوی در ماه مه، جایگاه پنجم جدول رده بندی لالیگا سانتاندر را به دست آورد و سهمیه لیگ اروپای فصل بعد را کسب کرد. مهاجم سنگالی، ماه مه را با زدن گل تیمش در تساوی 1-1 مقابل والنسیا آغاز کرد. سپس در برد 5-1 مقابل اتلتیک بیلبائو و 2-0 مقابل کادیز یک گل زد. هیچ شکی وجود ندارد که نیکو جکسون بر روی فرم مناسب قرار دارد. بهترین شاهد بر این مدعا، زدن هشت گل در هشت بازی آخر ویارئال است. نیکلاس جکسون سنگالی، متولد گامبیا است و تنها 21 سال سن دارد. جکسون محصول آکادمی ویارئال است. او در دو فصلی که در تیم اصلی ویارئال حضور دارد در 35 بازی به میدان رفته و 12 گل به ثمر رسانده است. نیکلاس جکسون برای اولین بار در دوران حرفهای خود این جایزه را به دست آورد. دیگر مهاجم آفریقایی لالیگا، یوسف انسیری از سویا در ماه آوریل برندهی این جایزه شد. رقبای جکسون در رایگیری این ماه، لازارو وینیسیوس (آلمریا)، الخاندرو بالده (بارسلونا)، تاکفوسا کوبو (رئال سوسیداد)، یانیک کاراسکو (اتلتیکو مادرید)، جاستین کلایورت (والنسیا) و سرجی داردر (اسپانیول) بودند.
مهاجم نیجریهای ویارئال، پس از رای هزاران هوادار و برخی از روزنامهنگاران فوتبال آفریقا، برنده جایزهی ارزشمندترین بازیکن آفریقایی لالیگا در فصل اخیر شد.
رضا حسینی؛ فوتبال لب- ساموئل چوکووزه، برندهی جایزه ارزشمندترین بازیکن آفریقایی این فصل لالیگا شد. در این رایگیری بیش از 30 هزار هوادار و 26 روزنامهنگار برتر فوتبال آفریقا شرکت داشتند و وینگر نیجریهای ویارئال توانست در صدر فهرست قرار گیرد. این مهاجم آفریقایی، فصل فوقالعادهای را با زیردریاییهای زرد سپری کرد. وی در 37 بازی از 38 بازی لالیگایی ویارئال حضور داشت و 13 گل و 11 پاس گل در تمام رقابتها به ثمر رساند. با کمک این آمار درخشان او بود که ویارئال توانست در ردهی پنجم قرار گیرد و در لیگ اروپای سال بعد حضور داشته باشد. از رقبای چوکووزه در این رقابت میتوان از اینیاکی ویلیامز و یاسین بونو نام برد. مهاجم غنایی باسکیها، امسال 36 بازی لالیگایی انجام داد و آمار 10 گل و 3 پاس گل را به ثبت رساند. گلر مراکشی سویا نیز در 25 بازی در لالیگا به میدان رفت و 4 بار موفق شد تا کلین شیت داشته باشد. یاسین بونو که سال گذشته موفق به کسب این عنوان شده بود، موفق به درخشش در آخرین دیدار فصل خود در رقابتهای اروپایی شد و دومین قهرمانی لیگ اروپای خود را همراه با سویا به دست آورد.
همچنین هم تیمی چوکو، نیکلاس جکسون سنگالی نیز پتانسیل دریافت این جایزه را داشت اما نتوانست نظر هواداران و خبرنگاران را به خود جلب کند. با این حال، جکسون حتما با 12 گلی که در لالیگای اسپانیا به ثمر رساند، سوژهی جذابی برای فصل نقل و انتقالات خواهد بود. علیرغم رقبای سخت ساموئل در کسب این عنوان، در نهایت ملیپوش نیجریهای توانست این عنوان را کسب نماید. چوکووزه با ثبت 155 دریبل در این فصل، در جمع سه نفر برتر از این حیث در لالیگا قرار گرفت. همین مسئله باعث شد تا تماشای بازی او در ویارئال به امری لذتبخش تبدیل شود. یکی از بهترین بازیهای چوکووزه در این فصل به برتری زردپوشان در سانتاگوبرنابئو بازمیگردد. جایی که ویارئال موفق شد با کمک دو گل چوکووزه، رئال مادرید را 3 بر دو شکست دهد. چوکووزه پس از دریافت جایزهی خود گفت: “از بردن این جایزه بسیار خوشحالم. من در این فصل خیلی سخت کار کردم، اما میخواهم از همتیمیهایم تشکر کنم که این امکان را فراهم کردند. بدون آنها این برای من و مربی نیز ممکن نبود. وقتی مربی به شما ایمان داشته باشد و به شما اعتماد به نفس بازی و لذت بردن بدهد، واقعاً به شما انگیزه می دهد.”
محمود فکری با چوب خطی پر شده در انتظار سرمربیگری دوباره در لیگ برتر است.
نوید خیرخواه؛ فوتبال لب- محمود فکری در حالی قرار است به عنوان جانشین ساکت الهامی در هوادار حاضر شود که در سالیان اخیر، چیزی جز جار و جنجال و عملکرد فاجعه از محمود فکری در تیمهای خود، ندیدیم.
در هفتههای پایانی دو فصل پیش بود که هدایت سایپا برعهده حمید درخشان قرار گرفت تا برای فصل اخیر تیم قدری وارد مسابقات شود. او که حضوری نسبتا موثر در سایپا داشت خیلی امیدوار بود که در این فصل به کارش ادامه دهد اما با تغییر مدیریت در باشگاه سایپا و آمدن مهدی حسینیپور به جای مهرداد سراجی، درخشان از کار برکنار و جای خود را به محمود فکری داد. انتخابی که در آن زمان گفته میشد به مدیرعامل باشگاه سایپا تحمیل کردهاند.
محمود فکری بعد از حضور در تیم سایپا از مدیریت این باشگاه خواست نیازهای تیمش را در فصل نقل و انتقالات برآورده سازد تا بتواند این تیم را دوباره به لیگ برتر برگرداند. حسینیپور بودجه سنگینی را در اختیار کادرفنی تیمش گذاشت و تقریبا بیشتر بازیکنانی که وی خواست به جمع نارنجیپوشان اضافه شدند. تغییرات زیادی هم در تابستان در این تیم انجام شد و بهنوعی همه چیز برای حضور سایپا در جمع مدعیان فراهم شد.
با این وجود، علنی شدن اختلاف او با مدیران باشگاه سایپا در هفتههای سرنوشت ساز، در نهایت باعث برکناری او شد. همین اتفاق باعث آن شد که تیم او با وجود حرکت در مسیر صعود به لیگ برتر، از حضور دوباره در سطح اول فوتبال ایران بازماند و نارنجیپوشان ناکام در بازگشت به لیگ برتر بودند.
از نساجی به استقلال، بدون دستاورد!
وی در اسفند ۱۳۹۸، بهعنوان جانشین رضا مهاجری سرمربی نساجی مازندران شد و با کسب ۱۸ امتیاز از ۱۰ بازی توانست با نساجی رتبه نهم را کسب کند. وی در پیشفصل لیگ بیستم، قرارداد خود را بهصورت یک طرفه با نساجی فسخ کرد و به تیم استقلال تهران پیوست. اتفاقی که در آن زمان به شدت جار و جنجال به پا کرد و نساجی هم از او شکایت کرد.
پس از این اتفاقات، فکری کار خود را در استقلال شروع کرد. از نکات جالبی که این روزها هم مشابه آن را در تیم ملی فوتبال ایران میبینیم، ارتشی از دستیاران سرمربی بود که در آن زمان برای او به خط شدند! سعید عزیزیان، صمد مرفاوی، آرش برهانی، سیروس دین محمدی، حنیف عمران زاده، وحید فاضلی و امیدعلی دفتری، همگی جزو کادرفنی محمود فکری بودند. کادری که در نهایت داد بازیکنان استقلال را در آورد و وی با وجود اینکه رتبه خوبی هم در جدول داشت، از کار برکنار شد تا فرهاد مجیدی جانشین وی شود.
بزرگترین ضربهای که در آن زمان به محمود او وارد شد، جدایی وحید فاضلی از جمع دستیاران همیشگیاش بود. مغز متفکر اصلی کادر محمود فکری با جدایی از جمع یاران کاپیتان پیشین استقلال، آغاز سقوط فکری در مربیگری را رقم زد.
در ادامه نیز فکری به نفت مسجد سلیمان با همان لشکریان عظیمش رفت اما دستاورد خاصی را در شهر اولینها به دست نیاورد و از آنجا هم رفتنی شد. اکنون سوالی که پیش میآید این است که مسوولان هوادار با کدام پیش فرض ذهنی دست به انتخاب محمود او زدهاند؟ جنجالها و اختلافات همیشگی وی، یا کادر بلند بالای فنی او؟
دو تیم لیورپول و رئال مادرید بازی رفت مرحله یک هشتم نهایی چمپیونزلیگ خودشونو در ورزشگاه آنفیلد در تاریخ سه شنبه دوم اسفند ماه ۱۴۰۱ برگزار کردن که پس از دو گل زود هنگام داروین نونیز و محمد صلاح، مادریدی ها بازگشتی رویایی به بازی داشتن و با گلزنی های وینیسیوس (دوبار)، بنزما (دوبار) و ادر میلیتائو موفق شدن پنج گل به حریف پر مدعای انگلیسی شون بزنن تا بلیط یورگن کلوپ به شهر استانبول صرفا برای تماشای بازی فینال باشه و نه مربیگری. در این مینی آنالیز تحلیل کوتاهی از این بازی رو باهم میشنویم.
شما هم اگه در مورد این بازی نظری دارید توی کامنت ها برامون بنویسید.
فصل گذشته در برنابئو، ایدهای عمیق ریشه دوانده بود: رئال مادرید بهترین دروازهبان (تیبو کورتوا) و بهترین شماره 9 (کریم بنزما) را دارد و این برای پیروزی کافی است. زمانی که آنها لیگ قهرمانان و لالیگا را بردند، به نظر میرسید که تعداد کمی حاضر باشند تا این ایده را به چالش بکشند. با این حال، اگر چه امسال هم کورتوا به دفع توپها ادامه میدهد و بنزما همچنان گل میزند، اما دیگر اوضاع به خوبی سال قبل نیست.
رضا حسینی، فوتبال لب – جدا از شکست رئال مادرید در فینال سوپرکاپ اسپانیا در برابر بارسلونای آماده که غم و اندوه فراوانی را به هواداران لوس بلانکوس تحمیل کرد، مادریدیها در این فصل در لالیگا نیز کیفیت سال قبل را نداشتهاند. اوضاع تا جایی بد پیش رفته که بعد از گذشت تقریبا یک نیم فصل، اختلاف آنها با کاتالانها به 11 امتیاز (با وجود یک بازی کمتر نسبت به بارسلونا) رسیده است.
رئالیها امسال سه بازی را به حریفانی واگذار کردهاند که سال گذشته کار چندان سختی را در برابر آنها نداشتند. تا اینجای فصل، سه باخت برابر رایووالکانو، ویارئال و مایورکا در پرونده شاگردان آنجلوتی ثبت شده است. البته باخت در الکلاسیکوی عربستان نیز چیز نیست که به راحتی از خاطرهی هواداران مادریدی پاک شود.
با این نتایج، الگوی موفقیت مادرید در سال گذشته، زیر سوال رفته است و آنچلوتی باید کارهای زیادی در خط دفاع، هافبک و حمله انجام دهد. آنچلوتی پس از شکست در ال کلاسیکو رئال گفت: “این یک لحظه حساس نیست، بلکه یک لحظه پیچیده و دشوار است، همانطور که معمولا در یک فصل وجود دارد. اما ما برمی گردیم.» با این حال، مسئله فقط مدیریت آنچلوتی نیست و مشکلات زیادی در حال حاضر اکو سیستم رئالیها را مختل میکند.
دفاعهای کناری پایینتر از حد انتظار
رئال مادرید در 20 بازی این فصل لالیگا در مجموع 17 گل دریافت کرده است و اگر مجموع بازیهای این فصل آنها در تمام رقابتها را در نظر بگیریم به آمار یک گل در هر بازی میرسیم. اگرچه کورتوا در فرم نسبتا خوبی قرار دارد، اما شکنندگی دفاعی رئال، یکی از بزرگترین نگرانیهای آنجلوتی است. بنابراین تعجب آور نیست که آنچلوتی در کنفرانس مطبوعاتی پس از بازی الکلاسیکو در را برای تغییرات دفاعی باز کرد. او گفت: “من باید به این فکر کنم که برای بهبود دفاع چه کار کنم. وقتی سه گل دریافت میکنید، بدیهی است که باید چیزی را تغییر دهید.»
اما بلاتکلیفی در دفاع عمدتاً از ناحیه دفاع کناری، یعنی دنی کارواخال و فرلاند مندی ناشی میشود که در این فصل در فرم خوبی قرار ندارند. هر دو وقتی با سرعت بازیکنان جوانتر مواجه میشوند، بسیار آسیبپذیر جلوه میکنند؛ اتفاقی که در برابر الخاندرو بالده و گاوی در الکلاسیکو تجربه کردند. این وضعیت در جناحین دفاع رئال با مصدومیت کارواخال و مندی و نبود جایگزین، بدتر هم شد.
اودریوزولا برای پست دفاع راست مدعی نیست. رودیگر هم در پست دفاع چپ به کار گرفته نشده است. ناچو گاهی در دفاعهای کناری به کار گرفته میشود اما آن چیزی نیست که باید باشد. در این بین، آنچلوتی باید به آمادگی کارواخال و مندی تکیه کند و در عین حال به دنبال بهبود سیستمی برای پشتیبانی از آنها در زمین باشد.
خط هافبک ضعیف بعد از جام جهانی
یکی دیگر از مشکلات این فصل این بود که این مسابقات به دلیل تعطیلات جام جهانی به دو قسمت تقسیم شد. این مسئله، بدون شک رئال مادرید را تحت تأثیر قرار داده است؛ زیرا بسیاری از بازیکنان آنها و به ویژه هافبکها در قطر حضور داشتند. هافبکهایی که برای متعادل کردن فشار دفاعی و تنظیم بازی، کلیدی هستند.
فدریکو والورده، بازیکن ملی پوش اروگوئهای رئال، بعد از جام جهانی به فرم خود برنگشته است. کما اینکه حضور گاه و بیگاه او در پست وینگر راست، والورده را از منطقهی خلاقانهی خط هافبک – که والورده نیز علاقهی بیشتری برای بازی در این منطقه دارد- دور میکند.
از سوی دیگر مودریچ و کروس هم 37 و 33 ساله شدهاند و توانایی فصل پیش را ندارند، همانطور که صداهایی در باشگاه در مورد بازنشستگی این دو به گوش میرسد. به خصوص هنگامی که این دو با هم در زمین حضور دارند، کیفیت خط هافبک رئال به طور قابل ملاحظهای افت میکند.
نیاز به گلزنان بیشتر
اگر والورده به خط میانی بازگردد، آنچلوتی این فرصت را خواهد داشت که وینیسیوس جونیور، رودریگو و بنزما را در خط حمله گرد هم بیاورد. آنچلوتی قبل از سفر تیمش به عربستان سعودی برای سوپرجام گفت: رودریگو در حال حاضر شروع کننده است. با این حال، اخیرا، کارلتو به دنبال بازی رودریگو به عنوان یک تعویضی طلایی بوده و تیم احساس می کند که او نمی تواند در حمله باشد. البته در دو سه بازی آخر و بعد از مصدومیت بنزما، رودریگو به عنوان بازیکن نوک و حتی 9 کاذب مورد استفاده قرار گرفت. چیزی که قطعا فقط تا بازگشت بنزما به طول خواهد انجامید.
11 گل بنزما برای تیمی مانند رئال بسیار کم است، گرچه بنزما نیز امسال با مصدومیتهای زیادی روبرو بوده است و نیمی از بازیهای فصل (تا اینجا 8 بازی) را از دست داده است. وینیسیوس این فصل فاصلهی زیادی با ناجی رئال در فصل گذشته دارد. او در فصل پیش آمار 17 گل و 13 پاس گل را به ثبت رساند ولی تا اینجای فصل تنها 7 گل و 3 پاس گل داشته است. اگر وینیسیوس بتواند دوباره مدافعان کناری حریف را به وحشت اندازد، گلهای بیشتری به دست خواهد آمد. مادرید همچنین از مارکو آسنسیو انتظارات بیشتری دارد که تاکنون برآورده نشده است.
نیاز مادریدیها به یک گلزن زمانی آشکارتر میشود که در نظر بگیرید ادن هازارد و ماریانو دیاز عملاً از سیستم چرخشی آنچلوتی خارج شده اند. رئالیها که در تابستان در خرید امباپه ناکام ماندند، ژانویه نیز خریدی نداشت. پرز شاید منتظر است تا این فصل تمام شود و تکلیف بنزما و تمدیدش با رئال مشخص شود. در کل رئال مادرید شرایط پیچیدهای را در خط حمله و پست شماره 9 تجربه میکند.
هنوز تمدید بنزما انجام نشده است و گزینههای وسوسهانگیزی همچون امباپه و هالند هم برای سال آینده در دسترس به نظر نمیرسند. گذشته از همهی این حرفها، رئال باید برای ادامه فصل از منابعی که در تیم اصلی دارد استفاده کند یا در غیر این صورت در را برای جوانان کاستیا باز کند، جایی که بازیکنان با کیفیتی همچون سرخیو آریباس در کمین یک فرصت کوتاه هستند تا همچون بازی نیمه نهایی جام باشگاههای جهان خود را نشان دهند.
هلند و آرژانتین، دو تن از تیمهای مدعی جام جهانی 2022 قطر در دومین دیدار مرحله یک چهارم نهایی به مصاف هم میروند.
مهران فرهادی، فوتبال لب – دو تیم هلند و آرژانتین، همیشه جزء جذابترین تیمهای تورنومنتهای گوناگون به شمار میروند، حتی اگر اوضاع و احوال خوبی نداشته باشند مثل آرژانتین 2002 یا هلند 1990. این دو تیم تا به حال پنج بار در کوران مسابقات جام جهانی روبهروی هم حاضر شدند که سهم هر تیم دو برد بوده و یک دیدار هم در مرحله گروهی جام جهانی 2006 بدون گل به اتمام رسیده.
اولین مصاف این دو تیم در جامهای جهانی به دور دوم مرحله گروهی جام جهانی 1974 آلمان برمیگردد. جایی که هلند رینوس میشل با چهار گل آرژانتین را تحقیر کرد و یکی از سیاهترین روزهای تاریخ فوتبال این کشور را رقم زد. در همین جام هلند موفق شد تا فینال هم پیش برود اما آنجا بود که هلندیها برای اولین بار دچار طلسم فینالها شدند و با نتیجه دو بر یک مقلوب آلمان میزبان شدند.
دیدار بعدی این دو تیم اما بازی فینال جام جهانی 1978 آرژانتین بود. جایی که آلبیسلسته به انتقام آن شکست سنگین چهار سال پیش رسید و باوجود گل دیر هنگام و تساویبخش دیک نانیگا برای هلند و به مساوی کشاندن کار، این ماریو کمپس بود که با گل دقیقه 103 خود را دو گله کرد و آرژانتین را به برتری رساند. دنیل برتونی نیز در دقیقه 114 میخ آخر را بر پیکره لالههای نارنجی کوبید و جام را برای اولین بار به آرژانتین آورد.
پس از این بازی، بیست سال طول کشید تا این دو تیم دوباره به مصاف یکدیگر بروند. این بار میزبان مارسی فرانسه بود و بازی در مرحله یک چهارم نهایی برگزار میشد. هلند تحت هدایت گاس هیدینگ، چراغ اول را بسیار زود روشن کرد و با گل پاتریک کلایورت پیش افتاد و فقط پنج دقیقه بعد شاگردان آقای دنیل پاسارلا به این گل پاسخ دادند. در حالی که همه برای سوت پایان و وقتهای اضافه آماده میشدند این دنیس برگکمپ افسانهای بود که با گل دقیقه نودیاش هلند را به جمع چهار تیم پایانی فرستاد.
آوردگاه بعدی دو تیم مرحله گروهی جام جهانی 2006 آلمان بود. جایی که هیچیک از دو تیم موفق به پیدا کردن راه دروازه حریف نشدند و بازی با تساوی بدون گل به پایان رسید. جامی که نهایتا برای هیچ یک از دو تیم دستاورد قانعکنندهای نداشت.
8 سال بعد در خاک برزیل، این دو تیم برای پنجمین بار در بزرگترین رویداد فوتبالی جهان به مصاف هم میرفتند. بازیای که درست مانند تقابل قبلی، در پایان نود دقیقه بدون گل به اتمام رسید اما این بار بازی محکوم به برنده داشتن بود. در سی دقیقه وقت اضافه نیز اتفاق خاصی نیفتاد تا نهایتا با درخشش سرخیو رومرو در ضربات پنالتی، مسی و یاران به فینال راه یافتند. البته که آنجا اسیر تعویضهای مثمر ثمر لواخیم لوو شدند و از لمس جام طلایی برای سومین بار بازماندند.
حالا دو تیم برای ششمین بار در جامهای جهانی به مصاف یکدیگر میروند. بازیای که برنده آن یک گام بزرگ در مسیر رسیدن به قهرمانی برمیدارد و به جمع چهار تیم پایانی راه مییابد. حال باید دید فنخال و هلند پیروز این نبرد خواهند بود یا مسی و یاران به مرحله بعدی این جام میرسند.
پس از گذشت ۹ روز از آغاز جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، حالا به یکی از سرنوشتسازترین مرحله های این بازیها رسیدهایم.
مهران فرهادی، فوتبال لب – دور سوم مرحله گروهی جامهای جهانی مختلف همیشه جزء یکی از حساسترین دور ها محسوب شدهاست. دوری که میتواند حتی سرنوشت یک جام یا آینده یک کشور را تعیین کند. در این دو مقاله به شرایط هر هشت گروه پیش از آغاز دور سوم مرحله گروهی میپردازیم.
گروه E با حضور اسپانیا، آلمان، ژاپن و کاستاریکا تا به حال قصههای جذاب و عجیبی را گذرانده. در دور اول این مرحله در این گروه، اسپانیا کاستاریکا را به خاک و خون کشید و با برتری قاطع هفت بر صفر کیلور ناواس و یاران را از پیشرو برداشت.
آلمان و ژاپن هم در دیگر مسابقه این گروه به مصاف یکدیگر رفتند. ژرمنها در نیمه اول ابتکار عمل را به دست داشتند و به گل هم رسیدند اما این هاجیمه موریاسو بود که برنده نیمه مربیان لقب گرفت. آنها در این نیمه ده شوت روانه دروازه نویر کردند و سه موقعیت بزرگ گلزنی خلق کردند که نهایتا این عملکرد خوب آنها در نیمه دوم با طوفان هشت دقیقهایشان ثمر داد و آنها دو بار به آلمان ضربه زدند و با هر سه امتیاز ورزشگاه الخلیفه را ترک کردند.
در دور دوم این مرحله، ژاپن و کاستاریکا اولین بازی روز را برگزار کردند. کاستاریکا که نسبت با دیدار قبل بسیار بهتر دفاع کردند و نهایتا با استفاده از تک فرصت خود توسط کیشور فولر ژاپن را شکست دادند.
آلمان و اسپانیا در سمت دیگر گروه E آماده انجام بزرگترین بازی مرحله گروهی جام بودند. دیداری که شکست در آن میتوانست برای دومین جام متوالی دست آلمان را از حضور در جمع شانزده تیم نهایی کوتاه کند. شاگردان فلیک اما باوجود اینکه مالکیت توپ را به اسپانیا داده بودند تیم برتر میدان بودند و جز شوت ناگهانی دنی المو موقعیت خاصی به لاروخا ندادند.
توضیح اضافه در مورد جریان این بازی بیهوده است چرا که از اینجا میتوانید تحلیل تاکتیکی کامل این بازی بخوانید. نهایتا موراتا و فولکروگ دو گل این مسابقه را به ثمر رساندند تا سهم هر دو تیم از این دیدار فقط یک امتیاز باشد.
در گروه ششم، کانادا باوجود عملکرد خوب مقابل بلژیک موفق به کسب پیروزی نشد و در بازی دوم هم با باخت سنگین برابر کرواسی به طور رسما از مسابقات حذف شد. حذفی که شاید شاگردان آقای هردمن لایق آن نبودند اما این پروژه چهار ساله و جذاب کانادا به همینجا ختم میشود.
مراکش که در دیدار اول برابر کرواسی پا پس نکشید و قدم به قدم کرواتها گام برداشتند، زهر هجومی آنها را کشیدند و نهایتا یک امتیاز از این بازی به دست آوردند. حضور دوباره حکیم زیاش در کنار اشرف حکیمی، دوباره سمت راست تیم ملی مراکش را رونده و جذاب کرده بود.
زوجی که پس از مدتها دوباره در تیم ملی کنار یگدیگر بازی میکردند اما باز هم هارمونی و هماهنگی خوبی در زمین از خود نشان دادند و در دیدار دوم برابر بلژیک، سمت چپ حریف خود را اتوبان کرده بودند. مسئلهای که نقش بزرگی در برتری واضح مراکش و پیروزی دو بر صفر آنها طی این مسابقه داشت.
بلژیک روبرتو مارتینز اما به نظر نمیرسد که بتواند تیمی مدعی در این جام باشد. آنها نه تنها دیدار برابر مراکش را در همه ابعاد به حریف واگذار کرده بودند بلکه جلوی کانادا هم حرف زیادی برای زدن نداشتند و شاید این تجربه کم کانادا و عدم تصمیمگیری درست آنها در یک سوم نهائی بود که بلژیک را به سه امتیاز این دیدار رساند.
کرواسی زلاتکو دالیچ هم پس از گره خوردن کارش برابر مراکش، با نتیجه چهار بر یک کانادا را در هم کوبید تا کار صعود را تقریبا تمام کرده باشد. حالا در دور آخر مرحله گروهی، کرواسی و بلژیک به مصاف یکدیگر میروند. دیداری که یکی از مهمترین بازیهای دور گروهی محسوب میشود چرا که تیم برنده علاوه بر کسب جواز حضور در مرحله بعدی، به قرعه نسبتا آسانتری نیز برخورد خواهد کرد.
در گروه G، صربستان تحت هدایت آقای استویچکوویچ با کوهی از مصدومان پا به قطر گذاشت و با وجود باخت دو بر صفر مقابل برزیل، عملکرد قابل قبولی را به نمایش گذاشت. در بازی دوم هم کامرون یقه صربها را گرفت و با درخشش ابوبکار یار تعویضی الکس سانگ، سه امتیاز را با یک امتیاز عوض کرد. کامرون و الکس سانگ هم با وجود باخت مقابل سوئیس، با این مساوی هنوز به صعود امیدوار هستند.
سوئیس هم که در دیدار اول برابر کامرون نتیجه مدنظر را کسب کرده بود در شرایطی به مصاف برزیل میرفت که شاید یک امتیاز هم آنها را به خواستهشان میرساند. سوئیسیها ۸۲ دقیقه به خوبی مهاجمان بزریل که به نظر بدون نیمار آن تحرک و پویایی لازم خط حمله را نداشتند مهار کرده بودند که ناگهان کاسمیرو با یک ضربه دیدنی برزیل را به مرحله بعد رساند.
با وجود صعود از گروه، شرایط مبهم نیمار، تیته و طرفداران سلسائو را نگران دور بعدی مسابقات کرده است. بازیکنی که شاید نبودش ضربه بسیار بزرگی به تیم ملی برزیل بزند و آنها را زودتر از موعد مورد انتظار از جام حذف کند.
اما میرسیم به ایستگاه آخر؛ گروه H مسابقات. گروهی که پرتغال به لطف نقش جدید و درخشش برونو فرناندز و برناردو سیلوا با کسب هر شش امتیاز دو دیدار ابتدایی مرحله گروهی صعودش به دور بعد را قطعی کرد.
کره و بنتو اما تا به حال از سفر خود به قطر لذت نبرده اند و با دو عملکرد ضعیف مقابل اروگوئه و غنا فقط یک امتیاز به دست آورده اند. غنا تحت هدایت اوتو آدو اما دقیقا برخلاف کره، کاملا مخالف انتظارات ظاهر شد. آنها در بازی اول کار پرتغال برای پیروزی را به دقایق پایانی کشاندند و پاسخ خوبی به گلهای پرتغال داشتند.
در دیدار دوم هم به لطف درخشش محمد کودوس بازیکن چند پسته آژاکس، کره را از پیشرو برداشتند تا در پایان دور دوم مرحله گروهی، بالاتر از اروگوئه در رده دوم گروه قرار بگیرند.
اروگوئه هم شاید با بدشانسی نتوانست نتیجه مدنظر خود مقابل کره جنوبی را کسب کنند. آنها در تمامی دقایق تیم برتر میدان بودند و دو باری هم تیر دروازه سئونگ جیو کیم را به لرزه درآوردند اما خبری از گل نبود. در بازی برابر پرتغال اما شاگردان دیگو آلونسو حرفی برای گفتن نداشتند. حالا تمام چشم امید آنها به دیدار برابر غنا است. غنایی که برای انتقام سال ۲۰۱۰ وارد میدان خواهد شد و به هیچ وجه حریف راحتی برای اروگوئه نخواهد بود.
در شب رسیدن ژیرو به تیری آنری، فرانسه با نتیجه 4 بر 1 استرالیا را شکست داد اما این پیروزی چطور به دست آمد؟
مهدی جعفریان، فوتبال لب – فرانسویها به حق از نبود کریم بنزما برنده توپ طلا گلایه میکنند اما اولیه ژیرو به مانند گذشته نشان داد که جایگزین قابل اعتمادیست. مثلث ژیرو، گریژمان، امباپه هماهنگی و شناخت عالیای از یکدیگر دارند؛ فاکتوری که به دلیل زمان آمادگی و تمرین کمتر تیمهای ملی اهمیت بیشتری پیدا میکند. این سه نفر از تمام حرکات یکدیگر اطلاع دارند.
بعد از ۴۵ دقیقه آبیپوشان ایکس جی غیر پنالتی ۲.۲ داشتند که بالاترین میزان در بین هر تیمی در مسابقات بود و این در حالیست که نیمی از بازی هنوز باقی مانده بود. گل اول ژیرو یک حرکت ترکیبی پرتکرار بین بازیکنان فرانسوی بود. آنها در نیمه دوم حرکات بیشتری از این قبیل داشتند که گلی به همراه نداشت اما مشاهده این پاسهای ظریف در فضاهای کوچک در مسابقات ملی بسیار چشم نواز است.
در سیستم ۱-۳-۲-۴ دشان، بنجامین پاوارد، مدافع راست تیم برای باز نگه داشتن زاویه پاس به دمبله در وینگ راست عقب میماند و در سمت مقابل، تئو هرناندز به عنوان جانشین برادر مصدومش لوکاس، در موقعیت بالایی قرار میگرفت و چوآمنی جای او را در دفاع چپ پر میکرد.
استرالیا با سیستم ۱-۴-۱-۴ خود و عقب آمدن دو وینگر تیم سعی در جلوگیری از یک به یک شدن دو وینگر سرعتی فرانسه، امباپه و دمبله، با مدافعان کناری خود داشت که چندان کارساز نبود زیرا که معمولا سیستمهای پنج دفاعه در اینجور مواقع کارسازتر هستند چرا که زمان کمتری برای طی کردن عرض زمین نسبت به سیستمهای چهاردفاعه نیاز هست و این مهم باعث میشود که وینگرها در بسیاری از مواقع پشت به دروازه توپ گیری کنند و در نهایت مجبور به پاس رو به عقب بشوند. نتیجتا سرعت و خطر حملات حریف بسیار کمتر میشود.
در نبود کانته و پوگبا، چوآمنی و ربیو خط هافبک دو نفره فرانسه را تشکیل دادند. چوامنی اغلب هافبک عقبتر بود و به جلوگیری از ضدحملات و گردش توپ بسنده میکرد. اما ربیو ایستا نمیماند. روی گل اول فرانسه در حالی که مدافعان مشغول یارگیری ژیرو بودند، ربیو از به هم ریختگی خط دفاعی استرالیا استفاده کرد و گل تساوی را به ثمر رسانید. و همچنین روی گل دوم هم شاهد پرس سنگین و توپگیری او از مدافع راست استرالیا بودیم که با پاس پشت پای امباپه و پاس گل ربیو به ژیرو، فرانسه را پیش انداخت.
با تعویض لوکاس هرناندز و جایگزینی با برادرش تئو، که مشخصا بازیکن تهاجمیتری است، فشار روی اتکینسون دفاع راست استرالیا بسیار افزایش یافت. تئو هرناندز شروع به قرار گرفتن در موقعیتهای بالای زمین و لب خط در سمت چپ زمین کرد که به امباپه این اجازه را میداد تا به سمت داخل حرکت کند و به دروازهی حریف نزدیکتر شود، جایی که این فوق ستاره خروسها از هرجایی خطرناکتر است.
بعد از تنها ۶۰ دقیقه امباپه و هرناندز مجموعا ۱۲ سانتر روی دروازهی استرالیا ارسال کردند. گل سوم فرانسه اما از سانتر جناح مقابل و ضربه سر امباپه که به داخل محوطه نفوذ کرده بود به ثمر رسید. هجده دقیقه مانده به پایان بازی سانتر امباپه دقیقا جایی میرود که الیویه ژیرو حضور دارد تا او گل چهارم تیم را به ثمر برساند و این نشان از همان هماهنگیای میباشد که پیشتر به آن اشاره کردیم.
خروسها با وجود مصدومان زیاد و تیم ناقصی که به مسابقات آمدند، موفق شدند به سومین مدافع عنوان قهرمانیای تبدیل شوند که بازی اول دورهی بعدی را با برد شروع میکند.
اما با وجود این بازی خوب، شک و شبهههایی را درباره این تیم وجود دارد چرا که تیمهای قدرتمندی که میتوانند مالکیت توپ را مقابل پرس محتاطانهی تیم دشان حفظ کنند، میتوانند بسیار خطرساز ظاهر شوند. هرچند که تیم دشان در سال ۲۰۱۸ هم به لحاظ تاکتیکی کامل نبود (درست مثل ایتالیا که قهرمان یورو شد) اما با نبوغ بازیکنان خود موفق شدند جام قهرمانی را بالای سر ببرند.
درکل فرانسه بازی بسیار خوبی به نمایش گذاشت. خلاقیت گریژمان، تجربه ژیرو و ربیو، نفوذهای تئو، استحکام دفاعی ناشی از حضور بازیکنان فیزیکیای مثل چوآمنی، اوپامکانو و کوناته و مهمتر از همه حضور فوق ستارهای به نام امباپه طرفداران فرانسوی را به تکرار قهرمانی امیدوار میکند.