در شب گذشته، پس از اعلام رسمی فسخ قرارداد کریستیانو رونالدو با منچستریونایتد، خبر دیگری تمام توجهها را معطوف به خود کرد.
مهران فرهادی، فوتبال لب – پس از سپری هفتهای پر از حاشیههای کریستیانو رونالدو، به نظر آغاز هفته جدیدی برای اهالی منچستر خوشیمن بوده باشد.
کریستیانو رونالدو، ابرستاره فوتبال جهان که دوران نسبتا خوبی را بازگشت خود به منچستریونایتد سپری میکرد، به نظر توانایی تطابق با ایدههای اریک تنهاخ سرمربی جدید منچستریونایتد را نداشت.
از همان ابتدا اوضاع بین رونالدو و تنهاخ کمی زاویه داشت. باوجود اینکه مرد هلندی در تقابل با رسانهها از رونالدو به عنوان مهرهای حیاتی یاد میکرد به نظر نمیرسید شرایط میان این دو مناسب باشد.
رونالدو ابتدا به دلیل مشکلات شخصی از شرکت در تمرینات پیشفصل خودداری کرد و خب طبیعی به نظر میرسید که تنهاخ از بازی دادن به او در چند بازی ابتدایی فصل امتنا کند. البته رونالدو در هفته آخر اردو پیشفصل تیم حاضر شد ولی باز هم حاشیهساز شد.
رونالدو که درخواست خروجش توسط سران منچستریونایتد رد شده بود بالاخره به کارینگتون بازگشت تمریناتش را از سر گرفت. او در سفر یونایتدیها به نروژ برای رویارویی برابر اتلتیکومادرید حضور نداشت اما برای حضور در اولین بازی اریک تنهاخ در الدترافورد مقابل رایووایکانو آماده بود و بازی را از ابتدا آغاز کرد و بین دو نیمه تعویض شد. با این حال اما کریستیانو حاضر به تماشای بازی همتیمیهای خود نشد و پس از تعویض ورزشگاه را ترک کرد.
دوباره اوضاع وخیم شد. خورخه مندز ایجنت رونالدو بار دیگر به یونایتدیها درخواست خروج داد اما این بار شرایط کمی متفاوت بود. حالا تنهاخ علاقه چندانی به حفظ یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ نداشت. او هنوز به حفظ ظاهر در رسانهها ادامه میداد اما طبق گزارش اتلتیک، معتبرترین رسانه ورزشی بریتانیا، یونایتد حاضر بود تا در صورت وجود پیشنهاد مناسب روی میز کریستیانو را رها کند اما CR7 مشتریای نداشت.
سرانجام پنجره نقل و انتقالاتی به پایان رسید و رونالدو در جمع شیاطین باقی ماند. ماندنی که به نطر نمیرسید کسی از آن راضی باشد. فصل ادامه پیدا کرد و رونالدو هنوز جایگاه خود میان ایدههای اریک تنهاخ را پیدا نکرده بود. هرگاه که او در زمین بود، یونایتد تیم ضعیفتری نشان میداد.
این قضیه هر روز ادامه پیدا میکرد تا نهایتا در بازی مقابل تاتنهام، وقتی مربی هلندی خواست تا رونالدو را در دقیقه ۸۷ به زمین بیاورد اما رونالدو حاضر نشد تا زیربار این امر برود و زودتر از سوت پایان ورزشگاه را ترک کرد. اینجا بود که جرقه مشکلات دوباره زدا شد. تنهاخ و سران یونایتد رونالدو را به اندازه ۵ روز محرومیت از حضور در تمرینات و حقوق یک هفته تنبیه کردند اما همه میدانستند این جزای کافیای برای کریستیانو نیست. پس از اتمام تنبیهات چندوقتی همه چی آرام بود تا مصاحبه ردنالدو و پیرس مورگان پخش شد.
مصاحبهای که طی آن رونالدو اذعان کرده بود هیچ احترامی برای اریک تنهاخ قائل نیست و در بازی تاتنهام از بازی برای منچستریونایتد خودداری کرده است. او در این مصاحبه به چندتن از همتیمیهای سابق خود مانند وین رونی و گری نویل نیز حمله کرد و به وین رونی لقب موش را نسبت داد.
همه چیز تمام شده به نظر میآمد. صبح روز جمعه منچستریونایتد طی بیانیهای اعلام کرد که در روزهای آتی درباره آینده رونالدو تصمیم باشگاه عمومی خواهد شد. ساعاتی پس از این بیانیه بود که رسانههای معتبر انگلیسی از تصمیم یونایتدیها به رهبری تنهاخ برای فسخ قرارداد رونالدو خبر دادند. پس از گذران چند روز و آرام گرفتن جو، منچستریونایتد طی بیانیه دیگری به طور رسمی قطع همکاری خود با کریستیانو رونالدو را اعلام کرد و به این قصه یک سال و نیمه پایان داد.
اما این تنها خبر مهم و خوب شب برای یونایتدیها نبود. تنها ساعاتی پس از خبر فسخ دو طرفه قرارداد رونالدو، رسانه اسکای اسپورتس خبری مبنی بر قصد خانواده گلیزر به فروش منچستریونایتد کار کرد. مالکانی که هفده سال مانند زالو از خون منچستریونایتد میمکیدند حالا به خواسته چندین و چند ساله هواداران تن دادند و حاضرند در صورت وجود پیشنهاد مناسب باشگاه را به مالکان جدید واگذار کنند.
سرجیم رتکلیف سرمایهدار مشهور انگلیسی که در ماههای گذشته تلاش زیادی برای خرید باشگاه کرده بود به عنوان مشتری و خواهان درجه یک منجستریونایتد شناخته میشود. همچنین خبرهایی مبنی بر علاقه دو شرکت آمریکایی و یک شاهزاده اماراتی به خرید این باشگاه شنیده میشود. باید دید که کدامیک نهایتا برنده این جدال شده و مهمتر از آن، آیا میتوانند منچستریونایتد را به روزهای خوب برگرداند یا نه؟
ترابیان سرپرست سابق تیم ملی گفت: در قضیه بازگشت کیروش به تیم ملی، این ما نیستیم که باید به او پول بدهیم. اوست که باید بداند او را به جام جهانی بردهایم و باید به ما پول بدهد.
نوید خیرخواه، فوتبال لب – عباس ترابیان، سرپرست سابق تیم ملی ایران در مصاحبهای که با خبرنگار فوتبال لب داشت، درباره بازگشت مهدی تاج به سمت ریاست فدراسیون فوتبال اظهار داشت: ببینید هر اتفاقی افتاده با نظر و تاییدیه هئیت بدوی بوده و الان هم میگویند که اتهاماتی که به ایشان وارد بوده در تاریخ ۶ شهریور به دست فدراسیون و هیئت بدوی رسیده شده.
ترابیان گفت: ۸ شهریور هم تاریخ انتخابات بوده و هیئت بدوی هم هیچ تصمیمی نگرفته است. اینها مسائلی هست که باید به آنها پرداخته شود. الان که همه در این ارتباط دارند اقدام میکنند تا ایشان را برکنار کنند، اصلا فکر این را نمیکنند که فوتبال ایران تعلیق خواهد شد؛ اصلا به این فکر نمیکنند که تیم ملی نخواهد توانست که به جام جهانی برود؛ اصلا به از دست رفتن آبرویمان در سراسر دنیا فکر نمیکنند.
او همچنین افزود: در واقع در این مواقع کمی عقلانی با قضیه برخورد نمیکنیم و موجب یک ضرر بسیار بزرگ و غیرقابل تصور در فوتبال میشویم. بنابراین من معتقد هستم که باید بسیار زودتر این اقدامها صورت میگرفت. الان و وقتی که انتخابات برگزار شده و نماینده AFC نیز در مراسم حضور داشته و آن را تایید کرده، دیگر فایدهای نخواهد داشت.
من اصلا کاری به این که آیا این اتهامات به آقای تاج وارد هست یا نیست یا اینکه آیا آقای تاج مقصر هست یا نیست ندارم چون که نه تجربه این کار را دارم و نه علمش را ولی فکر میکنم که ما باید ببینیم تبعات این کار چه خواهد بود. الان که همه میگویند تاج و سیستم تاج باید بروند، بعدش چه خواهد شد؟ بعدش چه پاسخی برای فیفا داریم؟ فیفا الان این انتخابات را به عنوان یک انتخابات قابل قبول پذیرفته و AFC درباره آن نظر داده است. بعد از آن چه میخواهید بکنید؟
سرپرست سابق تیم ملی در رابطه با حق قانونی کامرانی فر برای لغو انتخابات عنوان داشت: نمیدانم. بالاخره چون برگزارکننده هستند میتوانند این کار را بکنند. بالاخره مجمع را باید خود فدراسیون و دبیر کل برگزار بکند. چون به اصطلاح ایشون نفری هست که باید این مجمع را برگزار بکند ممکن است این حق را داشته باشد. اما ایشون با چه کسانی چه مشورتهایی کرده و چه کار کرده را کسی حرفی راجع بهش نمیزند و اصلا معلوم نیست چه اتفاقی افتاده و به چه شکلی بوده. در هر حال این انتخابات یک سری مسائل و علامت سوالهایی داخلش هست.
وی در ادامه گفت: حتی آن نفر قبلی هم به نوعی مهندسی کرده بود برای این انتخابات تا مثلا نفرات و کاپیتانهارو عوض کند تا نفراتی که میدانند به خودشان رای خواهند داد را روی کار بیارند. همهی این کارها را انجام میدهند متاسفانه ولی در هر حال، الان نتیجه مشخص است. الان فرمان تیم ملی و فرمان فدراسیون خواه ناخواه دست اقای تاج هست. غلط است اگر بخواهیم با کله او را زمین بزنیم. شما نمیتوانید سریعا بیایید انتخابات برگزار کنید. به نظر من به محض اینکه بخواهید مجوز بگیرید فیفا اکشن خواهد گرفت.
ترابیان درباره رسیدن اطلاعات به دست کمیته بدوی و لغو انتخابات تاکید کرد: قطعا باید رسیده باشد. وقتی به فدراسیون میرسد یعنی به اشخاص دیگر که درگیر انتخابات هستند هم رسیده. خیر؛ اصلا نمیتوانند این کار را بکنند. اگر این کار را انجام دهند فیفا فوتبال ما را تعلیق میکند.
عباس ترابیان در جام جهانی در مورد استراتژی تاج برای بازگرداندن کیروش عنوان کرد: خواستند آس رو کنند. بالاخره این یک نوع آس رو کردن هست تا بیایند از طریق کیروش به اصطلاح جریان دیدگاههای رسانهای را برانگیخته کند. حالا هر چه که بود نوعی استراتژی است که جواب داد.
سرپرست پیشین تیم ملی که در برههای در مذاکراتی جدی با هروه رنار برای هدایت تیم ملی بود، درمورد برکناری اسکوچیچ هم اینگونه نظر داد: کاملا غلط است. اسکوچیچ الان ساختار تیم را بسته. ۷۴ روز مانده به جام جهانی و با ۷۴ روز فرگوسن هم نمیتواند این ساختار را دوباره تغییر دهد یا دوباره بازیهای باشگاهی را ببیند و یا بازیکن جابجا کند و مشخص کند که من با چه سیستمی میخواهم بازی کنم و مشکلات دیگر که با آن دست و پنجه نرم کند. ۲ روز دیگر قرار است در اتریش بازی کنند، آنجا با چه سیستمی میخواهند بازی کنند؟ یعنی چه؟ من نمیدانم چقدر احساسی با قضایا برخورد میکنند. این برخورد به نظر من احساسی هست.
ترابیان درمورد بازگشت کیروش به تیم ملی تصریح کرد: از آن طرف اشتباهات پشت سر اشتباهات در حال رخ دادن هستند. الان کیروش را آوردند. کیروش یک مربیست که در دو کشور کلمبیا و مصر نتوانسته موفق شود و نوار رزومه صعود او به جام جهانی با تیمهای مختلف پاره شده. به نظر من، الان اگر ایشان صادقانه بخواهند صحبت کنند، میگویند که باید یه مبلغی را به شما بدهم که بیایم روی نیمکت شما در جامجهانی باشم. نه اینکه ما به او پولی بدهیم.
ترابیان در ادامه خاطرنشان کرد: الان من نگران این هستم که باز اشتباهی رخ دهد و یک قرارداد سنگین آنچنانی را با ایشان منعقد کرده باشند؛ بدون اینکه هیچ یک از این موارد رو تحت نظر قرار بدهند. در ضمن کیروش هم که دلش به حال ما نسوخته، ایشان فقط میخواهد که یک ۴ سال دیگر بعد از جامجهانی را برای خودش رزرو بکند و اینها مسائلیاند که فدراسیون و تصمیمگیرندههای فوتبال ما باید به آنها فکر کنند. ما که نباید هر دفعه اشتباه بکنیم و بعدش بگوییم که یکی به ما گفته بود این کار را بکنید. ما هم خواهان موفقیت کشوریم و دلمان برای مملکت خود میسوزد ولی خب به هر حال آدم باید تلخیها و حقیقتها را هم بگوید.
ترابیان در نهایت درباره احتمال موفقیت کیروش در جام جهانی گفت: بنده عرض کردم؛ کیروش در این مقطع زمانی هیچ کار مهم و جدیدی نمیتواند برای ما انجام دهد. مخصوصا که کیروش ثابت کرده آدم برنامه محوری هست. مربی برنامه محور مربیای هست که برای خودش سبکی دارد و برای سبکش زمان میخواهد تا تیمش برای بازی با انگلیس، آمریکا و ولز آماده شود. این بازیها، بازیهای پیش پا افتاده نیست. بنابراین من به هیچ وجه این را نمیبینم که در ید قدرت کیروش باشد تا ما را به مرحلهی دوم ببرد. ما برای ۴ سال بعد باید برنامه ریزی کنیم. چون او برنامه محور است و همینطوری جایی نمیرود. ایشان ۴ سال بعد را مدنظر قرار داده که بیاید و مربی تیم ملی ما بماند.
مسیح میرجعفری، فوتبال لب – بامداد سهشنبه به وقت تهران وقتی کیلومترها آنطرفتر در منچستر مایکل اولیور در سوت پایان بازی تیمهای منچستر یونایتد – لیورپول، دربی شمال غرب انگلیس را زد؛ بار سنگینی از روی دوش من برداشتهشد. باری که اقلا یکسال با خود حمل میکنم ننگ باختهای پیاپی و پرگل مقابل رقیب قدیمی. این بار ما بودیم که بردیم. کمتر کسی فکرش را میکرد، اما من فکرش را میکردم و این برد را برایم شیرینتر میکرد.
منچستر در روزهای بحران با یک مربی که تمام رکوردهای بد را هم شکست همین چندماه پیش 3 – 0 برنتفورد را بردهبود. فاصله دو تیم در جدول این فصل پیش از بازی فقط دو امتیاز بود اما رالف رانگنیک هم تایید میکرد که یونایتد سالها از رقیب دیرینه عقب است. از همان زمانی که لیورپول کلوپ را آورد و منچستر نتوانست کسی همسنگ او را برای خود پیدا کند.
عقب افتادن یونایتد از لیورپول
کافیست تنها به چند روز پیش از بازی پالاس برگردیم تا یک جام دیگر را که توسط لیورپول فتح میشود مشاهده کنیم: کامیونیتی شیلد یا همان جام خیریه. رقابتی که منچستریونایتد پرافتخارترین تیم آن است اما این بار لیورپول با فتح آن و پیروزی برابر همشهری یونایتد دو رکورد را شکست! اول اینکه این تنها جامی بود که کلوپ در این هشت سال به آن دست نیافتهبود و دوم با این جام مجموع جامهای لیورپول به ۶۷ میرسید یعنی یکی بیشتر از یونایتد. حالا دیگر رجوع به تاریخ پرزرق و برق منچستر پس از شکستهای متوالی برابر لیورپول هم کارساز نبود.
لیورپول در کمتر از یکسال با نتایج ۴ – ۲ سپس ۵ – ۰ و سپس ۴ – ۰ یوناتید را تحقیر کردهبود. اشاره به کلکسیون جامها تنها راه من رهایی از زخم زبانهای دوستان لیورپولی بود اما دیشب ما برنده شدیم با اختلاف یک گل، جانانه جنگیدیم و مهمتر از همه بحران را از اردو خودمان به ۴۰ مایل آن طرف بفرستیم به لیورپول.
شروع نه چندان خوب
بعد از باخت مقابل برنتفورد هنوز ایمانم به پروژه را از دست ندادهبودم، پروژهای که چند ماه پیش با رانگنیک شروع شدهبود و حالا تنهاخ رهبر جدید آن بود. تنهاخ مربی آژاکس بود، رشد خوبی را در تیم او دیدیم و روزگاری که ترکیب طلاییاش را داشت تا نیمهنهایی لیگ قهرمانان جلو رفت. گزینه جذابی برای من بود چه از لحاظ سبک بازی و چه کاراکتر. حالا آمدهبود ما را نجات دهد. از لحظههای آغازین او در شهر منچستر امیدواریم بیشتر و بیشتر میشد. بازی دوستانه اولش را که انجام داد مقابل همین لیورپول بود چهارتا زدیم و گلی نخوردیم انگار معجزه شدهبود اما ته دلمان میگفتیم این یک بازی بیاهمیت است، واقعا هم بود. پیش فصل نسبتاً خوبی داشتیم بعد لیگ شروع شد و همه چیز عوض شد.
نمایش اقتدار
روز بعد از باخت برنتفورد خبر آمد که تنهاخ بازیکنان را مجبور کرده ۱۳.۸ کیلومتر بدوند همان مقداری که کمتر از تیم مقابل دویدهاند. حالا بعد از بازی لیورپول میدانیم او هم پا به پای این بازیکنان دویده تا همراهیاش با تیم را نشان بدهد. فصل پیش وقتی مدیران یونایتد بین کونته و رانگنیک مردد بودند. عدهای از هواداران گفتند: کنته به فلسفه باشگاه نمیخورد. این باشگاه فقط یک فلسفه دارد: به هرقیمتی برنده شو! نماینده این فلسفه اکنون برای من تنهاخ است من امیدم را انقدر ساده از دست نمیدهم. من به پروژه اعتماد میکنم.
ترکیب اصلی منچستر یونایتد
ترکیب که آمد مشکل اصلی همان شماره یک بود؛ من به داوید دخیا اعتماد ندارم. تواناییهایی او حتی به عنوان یک گلر سنتی هم تواناییهای کاملی ندارد در بازی گذشته هم دیدیم که چگونه با دو اشتباه پیاپی همه چیز را به باد داد. او دیگر توانایی مهار شوت را هم ندارد. هنوز درک نمیکنم چرا در تابستان دین هندرسون را دادیم به ناتینگهام فارست؟
زوج دفاعی مورد نظر من بالاخره در این تیم دیدهشد: لیساندرو مارتینز خرید جدیدمان از آژاکس، تیم قبلی سرمربی و واران که بهتر از هر کس دیگری است که داریم. مالاسیا هم که از هلند آمده بازیکن بسیار خوبی است و بالاخره جایگزین لوک شاو در ترکیب اصلی تیم شد. بالاخره یک نفر جرئت کرده انگلیسیها را نیمکتنشین کند.
شکل چینش
دابل پیوت این بازی احتمالا بهترین گزینه ممکن با بازیکنان موجود بود: اریکسن و اسکاتی. با تمام انتقاداتی که میشود اسکاتی را دوست دارم و امیدوارم بهتر شود، اریکسن برای باکس تو باکس بازی کردن یک مقدار پیر است ولی بهتر از این نمیشود. البته اول همین بازی از خرید جدید تیم کاسمیرو رونمایی شد، فصل پیش در فینال لیگ قهرمانان همین لیورپول را بردند و یکی از پرافتخارترین بازیکنان تاریخ این تورنمومنت است. یکی از سه نفر بهترین خط هافبک تاریخ رئال و منچستر وقتی او را خرید که با دو باخت متوالی در ردۀ آخر جدول لیگ بود. احتمالا بازیهای بعد شاهد زوج اریکسن و کاسمیرو خواهیم بود. البته سرمربی در یک هفته باقیمانده هنوز از رویای فرانکی دیونگ، هافبک آن یکی غول اسپانیایی، بارسلونا، دست نکشیدهاست.
هدف خرید ها
مرد هلندی دنبال کسانی در زمین است که حرف او را بفهمند. اوضاع خرید دیونگ خیلی پیچیده است. برعکس کاسمیرو که خریدش در چند روز انجام شد! رئال پیش از این جایگزین او را با حدود 100 میلیون یورو از موناکو آوردهبود و پرز ترجیح داد برای اینکه دقایق بیشتر به او بازی برسد، کاسمیرو را بفروشد! احتمالاً آخرین سالی هم بود که میشد از او پول خوبی در آورد.
فیکس بودن آنتونی الانگای جوان توجیه تاکتیکی خوبی داشت میتوان از سرعت او برای پرس دفاع استفاده کرد. رونالدو سرعت و انرژی او را ندارد و مارسیال هوش او را. رونالدو هم مثل مگوایر چسبیدهبود به نیمکت دو نفری که داعیه رهبری تیم را داشتند بهترین جایگاهشان را پیدا کردند.
همچنان شایعاتی در بازار نقل و انتقالات جاری است شاگرد قبلی تنهاخ، آنتونی بازیکن برزیلی آژاکس به نظر دوست دارد به یونایتد بیاید. پلن جایگزین خرید او خرید همتیمی سابق مالاسیا گاکپو هلندی است. زمزمههایی هم میآید که منچستر به آلن سنت-ماکسیمین علاقه دارد البته بعید به نظر میرسد مالکان سعودی جدید نیوکاسل او را بفروشند او بخش مهمی از یک پروژه است.
ما مستحق برد بودیم
کلوپ پیش از بازی گفتهبود ترجیح میدادم وقتی با منچستر رو به رو شویم که بازی قبلیشان را ۵ – ۰ بردهاند (نه وقتی که ۴ – ۰ باختهاند) در این مورد حق با او بود. منچستر متحمل تحقیرهایی شدهبود و دیگر تحقیر جدیدی را برنمیتابید. به خاطر همین برای اولین بار پس از مدتها بود که تیم ما جنگید. تلویزیون ایران ۱۰ دقیقه اول بازی نتوانست تصاویر را از جایی کش برود به خاطر همین این لحظات را به سختی و با سرعت کم اینترنت دیدم.
شرح بازی
بعدتر پس از پایان بازی نسخه کامل اسکای اسپورت را دانلود کردم و دیدم در ۱۵ دقیقه اول ما بر بازی مسلط بودیم تا سانچو گل را زد و ترجیح دادیم عقب بنشینیم. و سانچو هم عجب گلی زد، منچستر اول یک حمله از سمت راست ترتیب داد برونو فرناندز در عرض پاس داد توپ به اریکسن رسید، اریکسن ترجیح داد و به عقب پاس بدهد به مالاسیای جوان، مالاسیا هم فوراً توسط دو بازیکن احاطه شد باز هم رو به عقب برای لیساندرو مارتینز و لیساندرو یک پاس رو به جلو برای الانگا ارسال کرد، یک و دو با اریکسن پاس کاتبک برای جیدون سانچو، او دور خودش چرخید. مینلر پیر عجولانه تکل زد با یک سر توپ محو شد و یک ضربه دقیق که احتمالاً گل شدن آن 79 درصد بود. تمام.
شرح وقایع بازی بعد از گل یونایتد
در این 15 دقیقه الانگا یه توپ را به تیرک زد که همچنان حسرتش باقیست، چون گل برای او معنای دیگری داشت. البته گلزدن برای تمام این بازیکنان که زیر فشاری بیامان بودند، موهبت بزرگی بود. در این دقایق که حرفش را میزنم اوضاع به شکل عجیبی بر وقف مراد بود حتی دخیا که برای مشت کردن توپ از شش قدم خارج نمیشود به سبک گلر سوییپرهای این روز فوتبال از هجده قدم آمد بیرون و توپ را به اوت زد.
بعد از آن اگرچه مالکیت دست لیورپول بود اما اجازه ندادیم دروازه را چندان تهدید کنند. بزرگترین عامل این هم لیچا بود، شماره 6 آرژانتینی. جدیترین موقعیت لیورپول در نیمه اول و احتمالا کل بازی دفع توپ عجیب برونو بود که توپ را یک راست به سمت گل خودی زد و لیساندرو با بدنش جلوی توپ ایستاد.
نیمه دوم متفاوت
نیمه دوم هم که شروع شد بازی دست لیورپول بود اما پس از سانتر آرنولد، واران توپ را برگرداند، هندرسون نتوانست توپ را کنترل کند و لغزید زیر پای مارسیال تازه نفس، فندایک نتوانست توپ را کنترل کند و یک پاس در عمق ضربه تمام کننده راشفورد و هر آنچه میخواستیم. تنها چیزی که آن لحظه نگرانش بودم آفساید شدن، گل بود که نشد. واقعا این پسر را دوست دارم نمیدانم چرا با وجود او بازوبند را دادند به مگوایر و برونو.
گل لیورپول در دقایق پایانی حاصل عوامل متعددی بود من جمله هوش صلاح در جاگیری و تمامکنندگی اما برای من مهم بعد از آن بود که کاپیتان برونو رفت و توپ را برداشت و نمیداد به صلاح در واقع داشت سعی میکرد بازی به تاخیر بیفتد دقیقه ۷۵ او یک کارت زرد گرفتهبود اگر اولیور میخواست میتوانست دقیقه ۸۱ یعنی پس از گل صلاح کارت زرد دوم را نشان دهد و برونو را از زمین اخراج کند. یعنی ۹ دقیقه (به علاوه ۵) ده نفره بازی میکردیم.
کریستانو رونالدو لعنتی
پارسال آمد. بعد از دوازده سال جدایی، بالاخره برگشت در این دوازده سال چهار لیگ قهرمانان برد و به یکی از بهترین بازیکنان تاریخ رئال تبدیل شد. روزهایی را در یوونتوس گذراند با پیراهن آنها به یونایتد گل زد و خوشحالی کرد بعد از آن هیچوقت دلم نمیخواست برگردد اما برگشت. منچستر یک چالش جدید بود یا پروژه بازنشستگی؟ هیچکدام. بعد از اینکه منچستر نتوانست یکی از ۴ تیم انگلیسی لیگ قهرمانان باشد. رونالدو آواز جدایی سر داد. تقریبا کل تور پیش فصل را غایب بود و فصل را از روی نیمکت شروع کرد درست مانند فصل پیش در یوونتوس که ۱۰ روز بعدش به یونایتد آمد. در این تابستان هر جا تلاش کرد برود نشد نه منچستر گذاشت و نه کسی او را میخواست.
رونالدو توقع دارد تاکتیک تیم روی خواسته او بچرخد، اگر یک بازیکن در دنیا چنین خواستهای حقش باشد اوست اما نه تنهاخ چنین آدمی است، نه یونایتد چنین باشگاهی. به نظر نمیآید مسئله به سادگی حل شود و ممکن است اصلا حل نشود اما در بازی دیشب برابر لیورپول وقتی 5 دقیقه به پایان وقت قانونی وارد زمین شد، عملاً شانس گل سوم را از منچستر گرفت. راشفورد و برنو – که هموطنش هم هست وقتی کنار او قرار میگیرند پراسترستر بازی میکنند و کارهای قبلیشان هم یادشان میرود.
در آستانه انقلاب یونایتد
همه چیز در زمین بازی و تمرین نشان میدهد انقلابی در راه است اما انقلاب اصلی باید خارج از زمین اتفاق بیفتد. مالکان این باشگاه سرمایهداران آمریکاییای هستند که با ۸۰۰ میلیون پوند وام این باشگاه را خریدهاند و تا به حال بیش از ۲ میلیارد از آن درآمد داشتهاند. مردان و زنانی که تنها به این خاطر که نام خانوادگیشان گلیزر است از باشگاه حقوق میگیرند در حالی که آنها هیچ هزینه و تلاشی برای این باشگاه نمیکنند.
وضعیت بد باشگاه
در گزارشهایی که اوضاع آشفته تیم در فصل گذشته آمد خواندیم رونالدو از اینکه وسایل استخر باشگاه در این ۱۲ سال تغییری نکردهاند متعجب شده. این اولین باری نیست که چنین صدایی از بازیکنان یونایتد در بیاید، رونالدو آن کسی که صدایش شنیده میشود. الکسیس سانچز گفتهبود یخچال رختکن کنار پای من است و وقتی در آن را چند بار باز میکنند تا آب معدنی بردارند پای من یخ میکند و نمیتوانم خوب بازی کنم. زلاتان هم گفتهبود وقتی ما در تمرین آب میخوریم پول آن را از ما میگیرند. یک بطری آب معدنی در انگلیس ۱.۵ پوند است و حقوق زلاتان سالی ۷ میلیون یورو بود.
خریداران احتمالی
گزینه مورد علاقه خیلیها برای انتقال منچستر یک گروه ورزشی شناخته شده مانند مالکان لیورپول یا یک شیخ متمول عرب است که خرج خوبی بکنند. گزینه دیگر که با توجه به اخبار متحمل است سر جیم رادکیلف، سرمایهدار بریتانیایی، است. یک دیدگاه سنتی میگوید که او بهترین گزینه است چراکه به عنوان یک بریتانیایی تعصب دارد. او میگوید چه بر سر آبروی فوتبال بریتانیا آمده و میتواند این باشگاه را درست کند. رادکیلف نمیتواند مثل تاد بولی یک شبه صاحب کل باشگاه بشود مسیر انتقال مالکیت به او چند سال طول خواهد کشید.
پس از پایان
مشخص است ذوق زدهام فکر میکنم اگر ۱۰ سال دیگر این نوشته را نگاه کنم چه حس و حالی خواهم داشت یا جواب اعتمادم به پروژه را گرفتهام؟ تنهاخ پیروز شده یا شکست خورده؟ کدام انتقال نهایی شده و کدام جواب داده؟ رادکیلف باشگاه را خریده یا نه؟ هیچ چیز برایم روشن نیست حتی نتیجه این فصل. میتوانیم قهرمان لیگ اروپا شویم؟ هر چقدر حرف از صبر بزنیم باید بگوییم هواداران این باشگاه پرتوقع اند. آیا میتوانیم سهیمه لیگ قهرمانان را بگیریم؟ فشار رسانهای بیامان این اجازه را به تنهاخ و تیمش میدهد؟
هیچ چیزی نمیدانم فقط میدانم از اینکه لیورپول را بردیم خوشحالم. میخواهم برای خودم لیستی بنویسم از حسهایی که هیچوقت تغییر نمیکنند: شماره یک) حس خوب بردن لیورپول.
ولورهمپتون تعداد بازیکنان پرتغالی زیادی را در اختیار دارد و همین علامت سوالهای زیادی را در ذهن فوتبال دوستان ایجاد کرده است.
کیارش غریبی، فوتبال لب – در حال حاضر، ۱۰ بازیکن پرتغالی در اسکواد ولورهمپتون حضور دارد. این عدد از ۳ برابر تعداد بازیکنان بریتانیایی گرگها هم بیشتر میباشد.
ولی چرا؟ میتوان گفت شروع این ماجرا در سال ۲۰۱۶ بوده است. هنگامی که کمپانی فوسون چین، با مبلغی به ارزش ۴۵ میلیون پوند باشگاه ولورهمپتون را خریداری کرد.
اما واقعا چین چه ربطی به پرتغال دارد؟ قضیه از آنجایی جالب میشود که این کمپانی سرمایهگذاری چینی، حدود ۱۵ درصد از سهام شرکت Gestifute Agency Company را در اختیار دارد. کمپانیای که خورخه مندز، سوپر ایجنت دنیای فوتبال موسس آن میباشد.
خورخه مندز یکی از بزرگترین و بانفوذ ترین ایجنتهای مستطیل سبز میباشد که وکالت بازیکنانی نظیر رافائل لیائو، خامس رودریگز، برناردو سیلوا و کریستیانو رونالدو را برعهده دارد. تقریبا ۸۰ درصد از موکلهای او پرتغالی زبان میباشند.
به دلیل شراکت در این کمپانی، مندز و سران چینی فوسون رابطه نزدیکی با یکدیگر دارند و این خورخه مندز بود که آنها را به خرید ولورهمپتون علاقهمند کرد.
از همینرو مندز نفوذ زیادی بر مالکان این تیم دارد. در روز های اول مالکیت چینیها بر ولوز بود که مندز به آنها پیشنهاد استخدام نونو اسپریتو، سرمربی سابق والنسیا و بنفیکا را ارائه کرد و سران ولوز هم دست به این پیشنهاد نه نگفتند. اسپریتو و مندز سابقه طولانیای با یکدیگر داشتند و از دوران بازیکنی نونو، بایکدیگر همکاری میکردند.
حالا و با حضور نونو، یکی از نزدیکترین دوستان مندز و رابطه خوب ایجنت پرتغالی با سران ولوز، این اجازه را به او میداد تا برای انتقال موکلهایش به باشگاه انگلیسی، کار راحتتری داشته باشد و این آغازی بود بر قصه پرتغالیها در ولورهمپتون.
از همینرو، طی ۴ سال حضور نونو اسپریتو سانتو در ولورهمپتون، ۱۵ عدد از موکلان مندز به این تیم منتقل شدند. برخی از آنها مانند روبن نوس و رائول خیمنز تبدیل به ستاره گرگها شدند و برخی مانند نلسون سمدو ناامید کننده ظاهر شدند.
پس از جدایی نونو اسپریتو، سران ولوز باز هم به سراغ مندز رفتند و این بار برونو لاژه، سرمربی پرتغالی بنفیکا، گزینه پیشنهادی این سوپر ایجنت به آنها بود.
با حضور لاژه در باشگاه، تغییری در سیستم نقل و انتقالاتی گرگها به وجود نیامد. هنوز مندز نقش زیادی در ورودیها و خروجیهای باشگاه داشت و کما فیالسابق بازیکنان پرتغالی زیادی راهی مالینیو میشدند.
در طول این ۲ پنجره تابستانی که برونو لاژه در ولورهمپتون حضور داشته، ۴ تن از موکلهای مندز نظیر خوزه سا، فرانسیسکو ترینکائو، متئوس نونز و گونچالو گوئدس وارد این باشگاه شدهاند.
به طور کلی در طی ۶ سال حضور مالکان چینی در این باشگاه، ۱۹ بازیکن که مندز وکالت آنها را برعهده داشته است به ولورهمپتون پیوستند. بازیکنانی که مجموعا بیش از ۳۳۰ میلیون پوند برای گرگها آب خوردند.
با این وجود، افراد داخل باشگاه، هرگونه نقش مندز در سیستم نقل و انتقالاتی باشگاه خود را تکذیب میکنند و در رسانهها از او به عنوان یک دوست و یک مشاور یاد میکنند.
منچستریونایتد به توافق با آژاکس بر سر انتقال آنتونی بسیار نزدیک است. گفته میشود هزینهی انتقال مجموعاً چیزی حدود ۱۰۰ میلیون یورو خواهد بود.
ایلیا درویش، فوتبال لب – آنتونی از مدتها قبل در رابطه با مسائل شخصی با مدیران یونایتد به توافق رسیده بود و تنها مشکل باقیمانده برای انتقال، جلب رضایت آژاکس بود. منچستریونایتد روز جمعه پیشنهادی به ارزش ۹۰ میلیون یورو برای آژاکس ارسال کرد که بلافاصله توسط مدیران باشگاه هلندی رد شد. ولیکن امروز با افزایش مبلغ پیشنهادی، آژاکس نیز موافقت خود با انتقال را اعلام کرد تا آنتونی تبدیل به گران قیمتترین فروش تاریخ لیگ هلند شود.
از هلند شنیده میشود که افراد فوتبالی و ورزشی آژاکس از جمله شرودر سرمربی تیم، مدیر فنی تیم گری همسترا و همچنین دستیار اول او هانتلار با خروج آنتونی موافق نبودند و تصمیم فروش وینگر برزیلی توسط مدیران آژاکس به ویژه سوزان لندریک مدیر مالی باشگاه گرفته شد.
آلفرد شرودر سرمربی آژاکس که از فروش آنتونی خوشحال به نظر نمیرسید به سوال خبرنگار در رابطه با این موضوع اینگونه پاسخ داد:
به من گفته شده که آنتونی با مبلغ ۹۹ میلیون یورو فروخته خواهد شد. اما بهتر است این سوالات را از ادوین فندرسار و همسترا بپرسید. این روزها همه چیز به پول مربوط میشود که موضوعی بسیار ناراحتکننده است. من نمیتوانم همچین چیزی را قبول کنم.
اریک تنهاخ رابطهی بسیار خوبی با آنتونی دارد و از ابتدای پنجرهی تابستانی، اصرار خاصی به جذب وینگر ۲۲ سالهی سابق خودش داشت که باعث شد سرانجام مدیران یونایتد حاضر به پرداخت هزینهای حدود ۱۰۰ میلیون یورو برای جذب آنتونی شوند تا به نوعی حمایت همه جانبهی خود از سرمربی تازه وارد هلندی را نشان دهند.
پس از برد یک بر صفر مقابل ساوتهمپتون اریک تنهاخ بار دیگر از علاقهی خود برای ادامهی خرید بازیکنان جدید صحبت کرد:
اگر بازیکن خوبی در دسترس باشد، برای جذب او اقدام خواهیم کرد زیرا قصد داریم تا اسکواد را تقویت کنیم. ما تا آخرین لحظات پنجرهی نقلوانتقالاتی آگاه و فعال خواهیم بود.
ابتدای تابستان کمتر کسی فکر میکرد که یونایتد نهایتاً حاضر به پرداخت همچین مبلغی برای جذب آنتونی شود و شاید او را با قیمتهای پایینتری در دسترس میدانستند. حال باید دید آیا پس از این همه کش و قوس، هافبک برزیلی موفق به برآوردن انتظارات میشود؟
یک روز از قرعهکشی لیگ قهرمانان اروپای سال 2022/3 گذشته است و بحثهای زیادی در مورد قرعهکشی در جریان میباشد. اما هنوز صحبتها در مورد جادوی برنابئو در سال گذشته به پایان نرسیده است. به راستی چه راز تاکتیکی در پشت قهرمانی رئال مادرید نهفته بود؟
رضا حسینی، فوتبال لب – در نشست خبری قبل از بازی فینال پاریس، خبرنگاران نظر آنجلوتی را در مورد لیورپول پرسیدند. در آن روز ،کارلتوی کارکشته تنها زبان به تمجید از لیورپول و یورگن کلوپ گشود و از شور و هیجان بالا و سازماندهی خوب رقیب گفت. اما در مصاحبهی بعد از بازی و قهرمانی رئال مادرید، آنجلوتی محافظهکاری را کنار گذاشت و حرفهایی زد که چیزهای بیشتری را برای دوستداران فوتبال فاش کرد. او گفت که رمزگشایی از لیورپول سادهتر از دیگر حریفان بود. شخصیت ثابت قرمزها باعث شد که رئالیها بدانند چه استراتژی را اتخاذ کنند و چگونه برای فینال آماده شوند.
یوفا تجزیه و تحلیل جامعی از لیگ قهرمانان سال گذشته ارائه داده است که 125 مسابقه را پوشش میدهد و نظرات 23 کارشناس از جمله گرت ساوتگیت، سرمربی تیم ملی انگلیس در آن وجود دارد. این گزارش نشان میدهد که چگونه رئال توانست بر روندهای تاکتیکی دیگر تیمها فائق آید و قهرمان مسابقات شود. بخشی از این گزارش را مرور میکنیم تا با عوامل قهرمانی رئال بیشتر آشنا شویم.
واگذاری فضا به حریفان
برای کلوپ و دیگر مربیانی که تیمهای بزرگ اروپا را هدایت میکنند، دفاع از بالا، پرس سنگین، گرفتن فضا و غنیمت شمردن فرصتها فلسفهی اصلی بازی در سالیان اخیر بوده است. منچسترسیتی، بایرن مونیخ و لیورپول همگی در لیگ قهرمانان اروپا، خط دفاع خود را بالا نگه داشتند. در طول مراحل حذفی، در زمانی که صاحب توپ نبودند، آخرین مدافع آنها به ترتیب 45.5 متر، 44.4 متر و 43.6 متر از خط دروازه فاصله داشت. این سه تیم بالاترین آمار را از این حیث در مجموع مسابقات داشتند.
در مقابل، رئال مادرید عقب نشست. این مولفه برای آنها 35.2 متر بود که در بین 16 تیم پایانی، رتبهی دهم را کسب کردند. از آنجایی که آنچلوتی به جای پرس سنگین و فشار بر روی توپ، دقت را در اولویت قرار داده بود، رقبای رئال به راحتی در زمین حرکت میکردند. یوفا میزان فضایی که تیمها در هنگام مالکیت توپ به تسخیر خود در میآوردند را محاسبه کرد و مشخص گردید که فقط شریف و دیناموکیف بیشتر از رئال مادرید به حریفان خود فضا دادند. به سادگی میتوان نتیجه گرفت که مادریدیها در این فصل نه تنها برنامهای برای مالکیت توپ نداشتند، بلکه تصمیمی به اشغال فضاهای موجود در زمین نیز نداشته و جمع شدن در زمین و استفاده از حداقل فضای موجود را در دستور کار خود قرار داده بود.
فابیو کاپلو، یکی از کارشناسان یوفا و یکی از مربیان سابق رئال، این مسئله را یک انتخاب عملگرایانه بر اساس بازیکنان موجود رئال میداند. بارزترین مثال شاید در خط هافبک رئال باشد. مثلث هافبک رئال در آن تورنومنت که شامل کاسمیرو 30 ساله، تونی کروس 32 ساله و لوکا مودریچ 36 ساله بود، سالها در جامهای متفاوتی در کنار یکدیگر بازی کرده بودند. همانگونه که کاپلو میگوید، این هافبکها دیگر نه جوان هستند و نه چندان سریع. پس آنجلوتی تصمیم گرفت به انتخابی عملگرایانه دست بزند.
نجاتهای کورتوا
اما هر زمان که رئالیها نتوانستند حریف را در چنگ خود نگه دارد، برای نجات دست به دامن پرشهای بلند دروازهبان خود شدند. کاری که تیبو کورتوا به درستی از پس انجام آن بر آمد و چهرهی برتر فینال شد. دروازهبان سابق چلسی که از نادیده گرفته شدن خود در انگلیس دلگیر بود، در شب فینال 9 سیو انجام داد تا مانع از قهرمانی لیورپول شود. این بهترین رکورد یک دروازهبان در تمامی فینالهای لیگ قهرمانان اروپا بود.
همچنین کورتوا با 59 سیو، بیش از هر دروازه بان دیگری در این رقابت ها سیو انجام داد. بر طبق آمار انتظار گل (xG) حریفان رئال مادرید، کورتوا مانع از به ثمر رسیدن 4.63 گل حریفان رئال گردید که این بهترین آمار دروازهبانهای حاضر در فصل گذشتهی لیگ قهرمانان بود.
راندمان بالای تهاجمی رئال مادرید، عامل مهم کامبکهای دقایق پایانی
در آن سوی زمین نیز رئال عملکرد بهتری نسبت به میانگین داشت. کریم بنزما، مهاجم فرانسوی کهکشانیها با حمایت دو وینگر برزیلی یعنی رودریگو و وینیسیوس جونیور، بسیار بیرحم بود. بر روی کاغذ، xG رئال مادرید پس از مرحله گروهی 21.78 بود. با این حال، در زمین آنها موفق شدند 29 بار توپ را به دروازهی حریفان برسانند. این گلها اکثرا در موقعیتی به دست میآمدند که رئالیها عقب نشسته و صبورانه در جستجوی موقعیت بودند. این اقدام بر خلاف دو روش مورد استفادهی دیگر حریفان آنها بود یعنی نه مانند حملات برقآسای بعضی رقبا که با فشار بالا و پرس انجام میدادند و نه مانند تیمهای ضعیف و با روش حملات مستقیم.
رئال مادرید به طور متوسط 16.2 ثانیه قبل از هر گل توپ را در اختیار داشت که این میزان بیش از هر تیم دیگری است که به مرحله حذفی رسیده بود. باز هم آمار رئال در تضاد با رقیب آنها در فینال یعنی لیورپول است. تیم کلوپ به طور متوسط 9.5 ثانیه قبل از اینکه دروازه را فتح کند، توپ را در اختیار داشت.
با این حال، اندازهگیری برخی دیگر از عناصر موفقیت رئال سختتر است. آنها در حالی که 15 دقیقه به پایان بازی یک هشتم نهایی مقابل پاریسن ژرمن باقی مانده بود، شروع به کار کردند. در حالی که 10 دقیقه به پایان بازی مرحله یک چهارم نهایی مقابل چلسی مانده بود، شروع به گلزنی کردند و در حالی که تنها 5 دقیقه وقت اضافه مقابل منچسترسیتی باقی مانده بود، دست به کار بزرگ و برگرداندن بازی زدند. هر بار در آخرین لحظات از مخمصه گریختند و به دور بعدی رفتند. خوش شانسی بینظیر یا آمادگی ذهنی فوقالعاده؟ یا کمی از هر دو؟ پاسخ به این سوال میتواند به ساعتها بحث و جدل منتهی شود.
شاید به همین دلیل است که آنچلوتی پس از فینال مصاحبهی خود را ساده و خلاصه برگزار کرد. او گفت: وینیسیوس یک گل زد، کورتوا چند سیو کرد، پایان ماجرا! اگرچه این که رئال چگونه به آنجا رسید، بسیار ساده نبود.
منچستریونایتد دیشب در نبردی سزاوارانه موفق به شکست رقیب سنتی با نتیجهی دو بر یک شد که به اعتقاد خیلیها، پیروزی در دربی معلول تصمیمات شجاعانهی تنهاخ بود.
ایلیا درویش، فوتبال لب – جیدن سانچو و مارکوس رشفورد، مهاجمان انگلیسی ناکام در دو دیدار قبلی منچستر، گلهای پیروزی بخش شیاطین در دربی را به ثمر رساندند.
اما در سمت دیگر، لیورپول پس از تساوی مقابل کریستال پالاس و فولام، در این دیدار هم موفق به کسب پیروزی مقابل رقیب سنتیاش نشد تا پس از ۱۰ سال سه بازی ابتدایی لیگ برتر را بدون برد شروع کند. دیگر فکت ناامید کننده برای شاگردان کلوپ که در این بازی هم ادامه پیدا کرد، دریافت گل اول در هفت دیدار متوالی بود که شاید برای طرفداران لیورپول نگرانکننده باشد. پس از دریافت دو گل، محمد صلاح دقیقهی ۸۰ یکی از گلهای عقب افتاده را جبران کرد اما برای بازگشت به بازی کمی دیر بود.
به مصاحبهی تنهاخ پیش از بازی اشاره کنیم:
ما میدانیم که لیورپول تیم بسیار خوبی است و ما باید بتوانیم آنها را تحت فشار قرار دهیم. برای این کار نیاز به انرژی فراوان داریم و به همین خاطر با سانچو، رشفورد و الانگا بازی را آغاز خواهیم کرد.
یونایتد در ۱۵ دقیقه ابتدایی به خوبی توانست از تلههای تیم لیورپول فرار کند و به شیوهای فوتبال ارائه کند که شباهت خاصی به اوایل پروژهی سابق شیاطین با اوله گونار سولسشائر داشت. ۳ مهاجم تنهاخ در هر لحظهای به ویژه در ترنزیشنها برای فرار به عمق لیورپول و استفاده از نقاط ضعف دفاعی شاگردان کلوپ آماده بودند و از پس این کار به خوبی برآمدند.
در خط دفاع یونایتد، رافائل واران و لیساندرو مارتینز دقیقا همان شکلی که باید، یعنی ساده و اصولی از دروازهی تیمشان دفاع کردند. زوج خط دفاعی یونایتد با جایگیریهای مناسب نزدیک به باکس خودی و همچنین اگرسیو بودن در دوئلهای تک به تک، موفق شدند نمایشی کم نقص را به اجرا بگذارند. عملکرد مطمئن و خوب واران و مالاسیا، باعث شد لیساندرو مارتینی آرژانتینی نیز اعتماد به نفس بیشتری به دست آورده و عملکرد بسیار مناسبی داشته باشد.
ترجیح آنتونی مارسیال به کریستیانو رونالدو در نیمه دوم نیز، شایعات مشکل رونالدو و تنهاخ را تقویت کرد. از آنجا که سرمربی هلندی این فرصت را داشت تا حداقل در نیمه دوم رهبری خط حمله را به کریستیانو بسپارد، اما از این امر اجتناب کرد تا نشان دهد بر خلاف گفتههایش در کنفرانسهای خبری، شاید فوقستارهی پرتغالی واقعا جایی در پروژهی جدید یونایتد نداشته باشد. به هرحال، در این مسابقه شاهد عملکردی شجاعانه و قابل ستایش از شاگردان تنهاخ بودیم.
از دیگر تصمیمات عاقلانهی مرد هلندی، درک ظرفیت یونایتد و تغییر ایدههای مورداستفادهاش بود. سقوط و نابودی یونایتد در دو دیدار اخیر، بیش از همه به یک عامل ویرانگر مربوط است. بازیسازی از عقب زمین و به ویژه شروع آن از داوید دخیا، تبدیل به کابوس یونایتد در مسابقات قبلی شده بود.
با این حال در این دیدار نیز یونایتد از شیپ سابق استفاده کرد. دو مدافع میانی در دو طرف دروازهبان و استفاده از یک سینگل پیوت نزدیک به دخیا؛ با این تفاوت که دروازهبان اسپانیایی مقابل لیورپول به جای استفاده از این ۳ نفر و انجام بازیسازی، اقدام به ارسال پاسهای بلند به میانه زمین میکرد تا دچار تلههای پرسینگ لیورپول و تحقیر مجدد در تئاتر رویاها نشوند.
سبک فوتبال مورداستفادهی تنهاخ مقابل لیورپول، شگردی بود که فولام نیز در دیدار نخست از آن استفاده کرد و با استفاده از پاسهای مستقیم طولی و بلند، پرسینگ لیورپول را دور میزد.
هرازگاهی پاسهای دخیا مستقیماً به رشفورد و مهاجمین میرسید و هرگاه که بازیکنان یونایتد موفق به پیروزی در دوئلهای هوایی نمیشدند، هافبکهای مرکزی یونایتد برای بدست آوردن توپهای دوم آماده بودند. در بدترین حالت و عدم موفقیت شیاطین در دوئلها، لیورپول در زمین خودش صاحب توپ میشد نه در زمین یونایتد و یا در موقعیتی تک به تک با دروازهبان.
تنهاخ با استفاده از فرم ۴-۲-۳-۱ به وینگرهایش اجازه میداد که در زمین حریف فولبکهای لیورپول را پرس کرده و بیش از حد به آنها اجازهی نفوذ ندهند. اما یونایتد اقدام به پرس کردنش را بسیار خوب زمانبندی کرده بود و به طور منظمی شیپ تیمیاش را حفظ کرده و به ندرت در زمین حریف اقدام به بازپسگیری توپ میکرد.
ولیکن سوال اینجاست که چه بلایی بر سر کلوپ و شاگردانش آمده و علت این نمایش اسفبار چیست؟
یورگن کلوپ با بیرون گذاشتن فابینیو از ۱۱ نفر اصلی برای دربی، تصمیم عجیب و شجاعانهای گرفت ولی خیلی زود مشخص شد که اقدام اشتباهی بود. البته که مشکلات خط هافبک لیورپول بزرگتر و عمیقتر از این حرفهاست.
جوردن هندرسون، جیمز میلنر و هاروی الیوت کاملا بیحال و بیثمر به نظر میرسیدند. خط هافبک لیورپول نه تنها به اندازهی کافی فیزیکی و اگرسیو نبود، بلکه از خلاقیت کافی برای خلق موقعیت بهرهای نبرده بود و حتی در حفاظت از فضای پشتشان ضعف عمدهای داشتند.
ویژگیهایی که اکثر فوتبالدوستان از خط هافبک تیم کلوپ میشناسند کاملا متفاوت با نمایشی است که دیشب شاهد بودیم. کنترل بازی، از کار انداختن خط هافبک حریف و از بین بردن اعتماد به نفسشان، خصوصیاتی است که از خط هافبک لیورپول انتظار میرود.
کلوپ میتواند سالها راجع به عدم نیاز به هافبک جدید و یا خرید شخص درست صحبت کند. اما تا آنجا که شواهد میگویند، لیورپول با وضعیت فعلی در طول فصل با مشکلات بزرگی روبرو خواهد شد و شاید بهتر است تا دیر نشده مشکل را حل کنند.
دیگر مشکل لیورپول در دربی را میتوان شکست فیرمینو در رهبری خط حمله دانست. مهاجم برزیلی به صورت مداوم به میانه زمین میآمد تا با دریافت توپ از خط دفاع برای وینگرها بازیسازی کند. این امر تا حدی تکرار شد که میانگین جاگیریهای فیرمینو در نیمهی اول حتی از جیمز میلنر نیز دیپتر بود.
اما این سبک از بازی فیرمینو کمک چندانی به لیورپول نمیکرد. از آنجایی که یونایتد به جای پرسینگ از مید بلاک استفاده کرده بود، لیورپول بیشتر به مهاجمی شبیه نونیز نیاز داشت تا جلوی خط دفاعی یونایتد بماند و آنها را عقب نگه دارد تا خط دفاعی یونایتد موفق نشود فضای میانهی زمین را اشغال کند و فضای بازیسازی برای هافبکهای لیورپول فراهمتر شود. اما حرکات رو به عقب فیرمینو تنها منجر به دشوارتر شدن شرایط میشد و کمک حال لیورپول نبود. جالب است بازیکنانی که از فیرمینو بیشترین پاس را دریافت کردند، به ترتیب الیوت، هندرسون و میلنر بودند و مهاجم برزیلی عملاً در تغذیهی دیاز و صلاح ناموفق بود.
این عوامل، مجموعاً دست به دست هم داد تا منچستریونایتد، هویت و جنگندگی گم شدهی خود را پس از مدتها در تئاتر رویاها پیدا کند و با شکست رقیب سنتی در دربی، تا حدودی از بحران و فشار مضاعف خارج شود. بحرانی که احتمالاً از این پس کلوپ و شاگردانش باید با آن دست و پنجه نرم کرده و سربلند بیرون بیایند.
رئال مادرید به دنبال تکرار قهرمانی سال گذشته خود است ولی آیا به عنوان یک مدعی قهرمانی، بیش از حد به بنزما متکی نیستند؟
رضا حسینی، فوتبال لب – رئال مادرید که سال گذشته عنوان قهرمانی لالیگا را با 13 امتیاز اختلاف نسبت به تیم دوم به دست آورد، امسال نیز با قدرت پا به این مسابقات گذاشته است. قوهای سپید امیدوارند که بتوانند برای دومین سال پیاپی این عنوان را کسب کنند. پایتختنشینان آخرین بار در سالهای 2007 و 2008 موفق شده بودند که دو بار پیاپی قهرمان لالیگا شوند. آنها برای تقویت تیم خود، رودیگر را به صورت رایگان و بازیکن آزاد به خدمت گرفتند. همچنین شوامنی را با 80 میلیون یورو از موناکو خریداری کردند تا خط دفاع و هافبک خود را تقویت کنند.
دیگر برای همگان مسجل است که آنجلوتی علاقهی زیادی دارد که ترکیب همیشگی خود را داشته باشد و بازیها را با 11 نفر مورد علاقهی خود شروع کند؛ ولی با توجه به فصل طولانی پیش رو و وقفهای که به خاطر برگزاری بازیهای جام جهانی پیش خواهد آمد، کارلتو مجبور است تا بیشتر از سیستم چرخشی استفاده کند. پس بازیکنان تازه وارد مادرید به همراه کاماوینگا، والورده و رودریگو شانس بالایی جهت به دست آوردن زمان بیشتری برای بازی در ترکیب دارند.
در این بین تنها استثنا کریم بنزما است. شکست غیرمنتظره رئال در جذب کیلیان امباپه به این معنی است که بنزما تنها مهاجم مرکزی تیم است. لوکا یوویچ به فیورنتینا رفته و آنچلوتی هرگز به ماریانو دیاز اعتماد نکرده است. اتکای بیش از حد رئال مادرید در زمینهی گلزنی به بازیکنی که در دسامبر 35 ساله می شود، بزرگترین علامت سوال در مورد جاهطلبیهای رئال است.
با این حال برای مادریدیها کورسوی امیدی وجود دارد، ادن هازارد. مصدومیتهای پیاپی باعث شدند تا بلژیکی بعد از سه سال حضور در مادرید، تنها 6 گل به ثمر برساند. این باعث ناامیدی هواداران مادریدی و حتی خود او شده است. اما در انتهای فصل گذشته و بعد از قهرمانی رئال در لیگ قهرمانان، هازارد به طرفداران رئال قول داد که وقت جبران فرا رسیده است. حالا هازارد آماده است، با یک پیش فصل کامل و با حمایت آنجلوتی که قصد دارد از بلژیکی در یک نقش 9 کاذب استفاده کند. باید ببینیم که آیا او موفق میشود تا از این فرصت استفاده کند و در نهایت تبدیل به آن فوقستارهای شود که قبلاً در استمفورد بریج دیدهایم؟ اگر این اتفاق بیفتد، ترکیب رئال در تنها منطقهای که مادریدیها در آن آسیبپذیر به نظر میرسد، عمق مناسبی پیدا خواهد کرد.
بارسلونا قهرمانی فصل گذشته را به رئال مادرید واگذار کرد؛ اما امسال در اسپانیا همهی چشمها به کاتالانها خیره شده است تا ژاوی با خریدهای متعدد لاپورتا معجزه کند.
رضا حسینی، فوتبال لب – بارسلوناییها تابستان داغی را پشت سر گذاشتند که البته تنها تحت تاثیر گرمایش جهانی نبود. بخشی از این گرما، تحت تاثیر خوان لاپورتا، و قمار بزرگی بود که با فروش بخشهایی از داراییهای تجاری باشگاه بارسلونا و برای تامین هزینهی ولخرجیهای فصل نقل و انتقالاتی بارسلونا اتفاق افتاد.
ژاوی از باشگاه خواسته بود که در هر پست دو بازیکن کلاس جهانی داشته باشد ولی باشگاه چیزی به او داد که بیش از انتظارات و خیالپردازیهای او بود. از سویی ژول کونده، آندریاس کریستینسن، فرانک کسیه، رافینیا و روبرت لواندوفسکی به نیوکمپ آمدند و از سوی دیگر قرارداد عثمان دمبله تمدید شد و مذاکرات جریان دارد تا مارکوس آلونسو و برناردو سیلوا نیز به جمع آبی و اناریپوشان اضافه گردند.
البته هنوز بارساییها با مشکلات مالی شدیدی دست و پنجه نرم میکنند و برای رعایت مقررات مالی سختگیرانهی لالیگا کار سختی را پیش رو دارند. با این حال آنها مطمئن هستند که از پس این مشکلات بر خواهند آمد و اکنون فشار بر روی مربی است تا خود را ثابت کند. تلاش بارسلونا برای بازگشت به مسیر افتخار بستگی به یک سوال اساسی و البته در حال حاضر بیپاسخ است: ژاوی چقدر مربی خوبی است؟
آنها در فصل گذشته از 26 بازی خود در لیگ و زیر نظر ژاوی، 56 امتیاز به دست آوردند و رکورد قابل توجه هفت پیروزی متوالی بین فوریه و آوریل و از جمله پیروزی 4 بر صفر بر رئال مادرید در برنابئو را ثبت کردند. اما در این بین ضعفهایی نیز وجود داشت؛ باخت خانگی به کادیز و رایو وایکانو و حذف تحقیرآمیز از لیگ اروپا با شکست در مقابل آینتراخت فرانکفورت از آن جملهاند. میتوان گفت که اولین وظیفهی ژاوی این است که این بیثباتیها را در تیم از بین ببرد تا باعث خروج بارسلونا از ریل پیشرفت نگردند.
سیستم پایه و مورد علاقهی ژاوی 4-3-3 است ولی با توجه به خریدهای جدید میتواند از دفاع سه نفره نیز استفاده کند. ضمن اینکه حضور مهاجمانی چون لواندوفسکی، دمبله، رافینیا، آنسو فاتی، فران تورس و پیر امریک اوبامیانگ دست او را در خط حمله نیز باز نگه میدارد.
با این اوصاف به نظر میرسد امثال شاهد گلهای زیادی از خط حملهی آتشین بارسلونا باشیم. اما دفاع بارساییها تا چه حد میتواند در مقابل حریفان مقاومت کند. نقطه ضعف بارسا در چند سال گذشته، آسیبپذیری در برابر ضدحملات سریع بوده است؛ اما ژاوی امیدوار است که سرعت کونده و رونالد آرائوخو به تیمش اجازه دهد تا همزمان که دفاع را از خط جلوی زمین انجام میدهد، در خط دفاعی نیز در معرض خطر قرار نگیرند.
ساعاتی پیش چلسی و تاتنهام در دیداری پر از اتفاق در خانهی آبیها به مصاف هم رفتند که نهایتاً با نتیجهی ۲ بر ۲ به اتمام رسید.
ایلیا درویش، فوتبال لب – چلسی در نیمهی اول کاملا تیم برتر میدان بود و لیاقت گل برتریشان در دقیقه نوزدهم بازی را داشتند. آبیهای لندن از روی ضربه کرنر با همکاری دو خرید جدیدشان به گل رسیدند. سانتر دقیق و زیبای کوکوریا با والی پرقدرت کولیبالی همراه شد تا چلسی از تاتنهام پیش بیفتد.
در نیمهی دوم اما، شرایط متفاوت شد و شاگردان کونته کمی به خودشان آمدند. اسپرز موفق به خلق دو موقعیت حساس برای گلزنی شد که توسط هری کین و سون هیونگ مین از دست رفت با اینحال سفیدها اعتماد به نفسشان را پس گرفته بودند و خود را شایستهی رسیدن به گل تساوی میدیدند. در چنین شرایطی بود که شوت سرکش هافبک دانمارکی تاتنهام امیل هویبرگ ادوارد مندی را مغلوب کرد و قفل دروازهی چلسی را شکست.
توخل و شاگردانش صحت گل را قبول نداشته و معتقد بودند که VAR وظیفه دارد تا صحنهای که ستاره آلمانی چلسی کای هاورتز با تکل بنتاکور توپ را از دست داد مورد بررسی قرار دهد. صحنهای که شاید بهنظر خطا میرسید اما داور تصمیم گرفت که از اتفاق مذکور تا لحظهی گل اسپرز زمان زیادی گذشته و تاثیری در گل به ثمر رسیده نداشتهاست. تصمیمی که مورد قبول سرمربی آلمانی نبود و به اعتراضاتش پایان نداد.
البته آنتونی تیلور داور مسابقه تنها شخصی نبود که پس از گل تساوی تاتنهام با توماس توخل دچار درگیری شد. نوع خوشحالی آنتونیو کونته پس از گل تساویبخش شاگردانش نیز موجب خشم توخل و شروع درگیری بین دو سرمربی شد. جدلی که تا پس از سوت پایان مسابقه هم ادامه داشت.
توماس توخل پس از دریافت گل تساوی، سزار آزپیلیکوئتای اسپانیایی را جایگزین جورجینیو کرد تا تغییر پستهایی در تیمش رخ دهد. با این تعویض، لوفتوس چک از وینگبک راست به پست هافبک میانی به جای جورجینو، ریس جیمز از دفاع میانی به وینگبک راست بهجای چک و نهایتا سزار جایگزین ریس جیمز در دفاع میانی شد. همین تغییر پست باعث شد تا کمتر از ۱۰ دقیقه، ریس جیمز به عنوان وینگبک با حضور در باکس تاتنهام روی پاس رحیم استرلینگ دروازهی هوگو لوریس را برای دومین بار باز کند تا چلسی مجددا ۳ امتیاز مهم دربی را در جیب خود ببیند.
و البته توماس توخل هم پس از به ثمر رسیدن گل برتری، خوشحالی دقایق قبل آنتونیو کونته را بی جواب نگذاشت و فریادزنان از جلوی سرمربی ایتالیایی عبور کرد و شادیاش را با هواداران به اشتراک گذاشت.
نهایتاً در آخرین دقایق از وقتهای تلف شده، هری کین روی سانتر ارسالی توسط ایوان پریشیچ از روی نقطه کرنر گل تساوی را به ثمر رساند تا موجی از خشم و ناراحتی در استمفورد بریج شکل بگیرد. هرچند توماس توخل باز هم به گل دریافتی معترض بود و اعتقاد داشت بازیکن تاتنهام بر روی کوکوریا مرتکب خطا شده و گل نباید پذیرفته شود. اما مجددا آنتونی تیلور با توخل مخالف بود و نبرد دو تیم با نتیجهی ۲ بر ۲ به اتمام رسید. اما اتمام بازی، پایان درگیری دو سرمربی نبود و در لحظهای که برای اجرای خوشوبش مرسوم قصد داشتند با یکدیگر دست بدهند، مجددا دچار درگیری شدیدی شدند که منجر به اخراج هر دو سرمربی توسط آنتونی تیلور شد.
مشخصاً چلسی پس از ترک زمین طرف ناراحت میدان بود. شیرهای لندن در شرایطی ۲ امتیاز بازی را از دست دادند که دقایق زیادی تیم برتر زمین بودند و عملکرد بهتری از رقیب همشهری داشتند. اما اگر از نتیجهی بازی بگذریم، احتمالاً توماس توخل از عملکرد تیمش راضی خواهد بود. شاگردان توخل بدون لوکاکو، پرس بهتری را در زمین حریف اجرا میکردند و ریتم بازی را در دست داشتند. همچنین خریدهای تابستانی چلسی امیدوار کننده نشان دادند. گل اول آبیها روی همکاری کولیبالی و کوکوریا به ثمر رسید و سازندهی گل دوم نیز رحیم استرلینگ بود. نمایش امشب، میتواند طرفداران چلسی را به آینده امیدوار کند.
اما در سمت دیگر ماجرا؛ ریاکشنها و حرکات کونته خود نشاندهندهی میزان اهمیت این دیدار برای سرمربی ایتالیایی بود. اسپرز در این فصل تحت هدایت کونته، با انتظارات زیادی روبروست و وظیفهی خود میدانستند حتی در روزی که خوب نیستند هم شخصیت و روحیهی پیروزیطلب خود را حفظ کنند و تن به شکست ندهند. امری که با گل دقایق پایانی هری کین محقق شد. خوشحالی بیحد و اندازهی آنها با هواداران را میتوان نشانهی رضایتشان از نتیجهی نهایی بازی دانست.