تو چهارمین قسمت از فوتبال لب پلات در شاخه شخص مورد نظر، براتون داستان زندگی زلاتان ابراهیموویچ رو داریم که از بچگیش تا بازنشستگیش از زبون خودش تعریف میشه.
زلاتان فقط غرور و دعوا و گل های آکروباتیک و نقل قول های عجیب نیست. زندگی زلاتان ابعاد دیگه ای داره که ما نمی دونیم. چرا همچین شخصیتی اصلا شکل میگیره؟ تو چه خانواده ای بزرگ شده؟ چرا این همه تیم عوض کرده؟
توی این قسمت از فوتبال لب پلات به همه این سوال ها در مورد زلاتان جواب میدیم!
گردآوری: محمد حیدری و هادی نوری
پوستر: معین موسوی
گوینده: هادی نوری
این اپیزود ویژه رو میتونید با حداقل قیمت پنجاه هزار تومان از لینک زیر خریداری کنید:
اگر خارج از ایران زندگی میکنید، برای خرید این محصول به اکانت پشتیبانی تلگرام فوتبال لب یا به ایمیل ما رجوع کنید تا روش های مختلف پرداختی در اختیارتون قرار بگیره و بتونید فوتبال لب پلات چهارم رو داشته باشید.
یوسف جوانشیر، فوتبال لب – وجه مشترک اهالی رسانه و تیمها در مورد درگیریهای حقوقی میان منچسترسیتی و لیگ برتر، توجه و زیرسوال بردن تمام موارد ارائه شد.
دیدگاههای دوگانهای در مورد این 115 اتهام وجود دارد: رقبای سیتی ممکن است نابودی این تیم را بخواهند، همانطور که پپ گواردیولا اخیراً بیان کرد! در حالی که باشگاه امیدوار است و احتمالاً انتظار یک پیروزی بزرگ را داشته باشد. همه میخواهند بدانند که کدام یک از این دو نتیجه در پیش خواهد بود.
به احتمال زیاد این جدلها ادامه مییابند، تا بالاخره در مرحلهای، یک برنده نهایی وجود داشته باشد. طرف بازنده اما، نمیتواند برای مثال میان تبرئه و سقوط، یکی را انتخاب کند.
موضوعی که در مورد حکم بعدازظهر دوشنبه، از اتهام حقوقی منچسترسیتی به لیگ برتر بر سر قوانین معاملاتی با طرفهای مرتبط (APT) وجود دارد، این است که برای هر دو طرف شرایطی فراهم شد که ادعای پیروزی کنند. حتی متخصصان حقوقی نیز نتوانستند در مورد اینکه چه کسی تا به حال برنده این دوئل شد، به اجماع برسند.
روز دوشنبه، لیگ برتر انگلیس طی بیانیهای اعلام کرد که “سیتی در اکثر چالشهای خود ناموفق بود. همچنین دادگاه تشخیص داد که قوانین APT از اجزا ضروری به شمار میروند، و بایستی به عنوان یک هدف قانونی، دنبال شوند. همچنین برای اطمینان از موثر بودن آنها، قوانین سودآوری و پایداری (PSR) وضع شد. که در نتیجه، از یکپارچگی و پایداری ورزشی در لیگ برتر حمایت شد.”
تلاش بیفایده؟
سیتی بیانیه خود، که پنج ضربه مهلک به لیگ برتر را وارد کرده بود، منتشر کرد. در واقع یک پیوند مستقیم به صفحه 164 سند هیئت مستقل ارائه کرده بود، که خلاصه ای از یافتههای مستقل برای حمایت از موضع خود – اگرچه تقریبا غیرممکن است برای هر کسی، به خصوص یک فرد کاملا نامرتبط، آن را بدون پیشزمینه از 174 صفحه دیگر، درک کند.
روز سهشنبه، اتفاق متفاوتی رخ داد: سیتی آنقدر مطمئن است که بطور قاطعانه خود را برنده ماجرا میبیند. آنها به لیگ و 19 باشگاه دیگر، در این بخش نامه نوشت تا اصرار کنند که برداشت لیگ برتر از وقایع اشتباه است. در آن نامه، سیتی میگوید که بیانیهای که بعدازظهر دوشنبه توسط لیگ منتشر شد «گمراهکننده و حاوی چندین اشتباه است» و «یک روش عجیب و غریب برای نگاه کردن به قضیه است.»
باشگاههای لیگ برتر، هفته آینده برای بحث درباره پیامدهای پرونده APT تشکیل جلسه خواهند داد.
مدیران باشگاه همچنین نگرانی خود را از اینکه لیگ قصد دارد ظرف 10 روز، قوانین خود را به روز کند، ابراز کردند. یکی از دلایل اساسی که سیتی در وهله اول علیه قوانین APT لیگ شکایت کرد، این بود که آنها احساس کردند این قانون که در سال 2021 اقتباس شد، باعجله در حال اجراییشدن هستند.
در بیانیه دوم سیتی آمد: «دادگاه قوانین APT را غیرقانونی اعلام کرد. موضع باشگاه منچسترسیتی این است که بدان معناست؛ همه قوانینAPT باطل هستند و از سال 2021 وجود داشتند. در مکاتبات اخیر، لیگ برتر با منچسترسیتی موافقت کرد که این موضوعی است که باید توسط دادگاه حل شود. بنابراین، قابل توجه است که لیگ برتر اکنون به دنبال مشارکت باشگاههای عضو در فرآیند اصلاح قوانین APT است؛ در حالی که حتی از وضعیت آن قوانین اطلاعی ندارد.
سند APT دارای مشکل است و روزنامهنگاران چیزی از آن متوجه نمیشوند!
در حالی که جلسه رسیدگی به اتهامات 115 درجریان است. رقبای سیتی میخواهند که قانون به سختی و آنگونه که مستحق آن هستند، در برابر این اتهامات ایستادگی کند. لیگ برتر مخصوصا اعلام کرد که ادعای سیتی مبنی بر گمراهکننده بودن یافتههای آنها را کاملاً رد میکند. اگرچه تصور میشود که هیچ برنامهای برای رأیگیری درباره هیچ یک از یافتهها در جلسه پنجشنبه آینده لیگ وجود نخواهد داشت.
این یکی از بزرگترین مشکلاتی است که در این میان وجود دارد: یک سند 175 صفحهای در دسترس عموم است. اما فرد معمولی شما (یا روزنامه نگار) اشتها یا استقامتی ندارد، چه برسد به درک همه چیز. آیا میتواند این موضوعات را به درستی هضم کند؟ افراد بسیار بیشتری هستند که قبلاً تصمیم خود را گرفتهاند که مهم نیست سیتی یا لیگ برتر چقدر قانعکننده ادعای خود را مطرح کنند، خیلی به خود سخت نمیگیرند.
این احتمالاً همان عاملی است که حتی پس از رسیدگی به 115 اتهام، نظر همه درمورد نتیجه آن یکسان نخواهد بود. اما حداقل برندگان و بازندگان آشکاری وجود دارد. با پرونده APT، هنوز جای زیادی برای ادعاهای متقابل وجود دارد.
سیتی از جهتی که موفقیتهای بزرگی را تجربه کرد، حتی اگر بسیاری از دفاعیههای آنها رد شود، حق دارد. هنگامی که چالش حقوقی در ژوئن آشکار شد، گزارشی که آنها به پنل لیگ ارائه کردند، که به دلیل تأثیر قوانین APT، قیمت بلیط باید افزایش یابد. چیزی که در وهله اول باعث شد طرفداران باشگاه را به تردید بیاندازد، همچنین هیچ واکنشی برای ارائه در برابر این اتفاق ناگهانی نداشت.
با این حال، هیچ شکی وجود ندارد که این هیئت اعلام کرد که قوانین لیگ برتر در موقعیتهای غیرقانونی و غیرمنصفانه اعمال میشود؛ به ویژه در مورد منچسترسیتی، و این یک پیروزی بزرگ برای باشگاه است. دو تصمیم قبلی لیگ برتر در مورد حامیان مالی مستقر در ابوظبی نیز باطل شد (یک سوم آن پیش از جلسه دادگاه لغو شد.)؛ زیرا مدت زمان زیادی برای بررسی آن از سوی لیگ گذاشت.
منچسترسیتی، لیگ برتر را زیر سوال برد؟!
با اصرار سیتی در نامه خود مبنی بر اینکه همه قوانین APT اکنون باطل هستند، این ایده قابل بحث است که باشگاه، اتهام قانونی را در تلاش برای لغو کامل قوانین باوجود نداشتن جایگزین آنها آغاز کرد. تلقین برخی از رقبا این است که سیتی میتواند و باید قراردادهای اسپانسرشیپ را افزایش دهد، تا به دور زدن قوانین کمک کند.
اگرچه سیتی فهرست بلندبالایی از مسائل مربوط به این قوانین داشت. نحوه نگارش آنها، دامنه آنها، نحوه به کارگیری آنها، پیامدهای آنها، چرایی ورود آنها در وهله اول. و قطعاً به نظر میرسد بسیار مشتاق به اشاره آن است که قوانین لیگ برتر دیگر معتبر نیستند! آنها انتظار یا حتی امیدی به سناریوی غرب وحشی ندارند که در آن هرچیزی انجام میشود. آنها هنوز هم قوانین و مقررات را میخواهند، فقط در ظاهری متفاوت.
علاوه بر این، سیتی از مدت زمان شروع جریان، رویههای لیگ برتر برای تجزیه و تحلیل قراردادهای اسپانسرینگ، میزان هزینه بر بودن مقررات برای باشگاهها، میزان گسترده بودن تعاریف لیگ با نگاهی به قراردادها و قوانین اسپانسرینگ، ناراضی بود. در سال 2021 از بخشهای «وابسته» به بخشهای «مرتبط» تغییر کرد، و کلمه «بدیهی است» نیز هنگام تعیین ارزش منصفانه بازار حذف شد. منصفانه است که بگوییم آنها مدلی مطابق با مقررات قبلی را در نظر داشتند (بین سال های 2013 تا 2021 و مقررات فعلی یوفا که باشگاهها باید بدون توجه به قوانین لیگ برتر به آن پایبند باشند).
قانون سوم نیوتن
یکی از بردهای بزرگ منچسترسیتی به یافتههای مربوط به وام های سهامداران مربوط میشود. بخشی از دلایلی که سیتی با موفقیت استدلال کرد که قوانین APT به طور ناعادلانه اعمال میشود؛ این بود که آنها اشاره کردند که لیگ برتر مواردی را که مالکان به باشگاههای خود پول قرض دادند، نادیده گرفت.
معاملات بین، مثلاً، باشگاههای متعلق به خاورمیانه و حامیان مالی خاورمیانه به شدت مورد بررسی قرار میگیرند. اما باشگاههایی که صرفاً از صاحبان خود پول دریافت میکنند (که گاهی اوقات بدون سود بازپرداخت میشوند) مشکلی ندارد؟ این موضوع اکنون در کانون توجه قرار گرفت و به راحتی میتوان تصور کرد که سیتی با این فکر که چندین باشگاه که در سالهای اخیر برای مجازات آنها تلاش کردند، اکنون در معرض خطر نقض قوانین هزینهها قرار دارند، به ریش افراد علیه خود میخندد.
برای کسانی که به سیتی بیاعتماد هستند، ممکن است تلخ به نظر برسد، اما باشگاه در اینجا یک نکته غیرقابل انکار را ارائه میکند: بدیهی است که وامها باید بازپرداخت داشته باشند. اما باشگاههایی که این وامها را دریافت میکنند، میتوانند با شرایط بسیار مطلوب و اغلب انعطاف پذیر از تسهیلات مالی بهرهمند شوند. این مطمئناً باید هنگام تفکر در مورد PSR در مورد توجه قرار بگیرد.
همانطور که هیئت ناظر دست یافت، “اثر بر رقابت یکسان است، چه پول به طور شفاف از مالک دریافت شود یا به روشی غیرشفاف از شخص ثالث.”
با توجه به این که تعداد زیادی باشگاه ممکن است تحت تأثیر قرار گیرند (۹ باشگاه از مالکان خود وام دریافت کردند) و اکثریت ۱۴ باشگاه باید یک پیشنهاد را تصویب کنند. تصور اینکه این مقررات چگونه عمل خواهند کرد، قابل پیش بینی نیست. مانند این است که بوقلمونها در مورد نحوه تحویل کریسمس نظر میدهند.
لیگ برتر زیر سلطه وکلای منچسترسیتی
همچنین یک بخش قانونی ظریف اما بسیار قابل توجه در حکم نیز وجود دارد. این هیئت با ارائه مدارکی حاوی چشمپوشی از وامهای سهامداران، مشخص کرد که لیگ برتر قانون رقابت را با دلایل مشخص نقض کرده است. این بدان معناست که لیگ در واقع به جای اینکه این کار را تصادفی انجام دهد، تصمیم به انجام آن گرفت. وقتی صحبت از سوء استفاده از قدرت توسط لیگ به میان میآید، قضیه کاملا واضح است.
این حکم همچنین پتانسیل برای سیتی و سایر باشگاهها ایجاد میکند، که برای پیگیری خسارات ناشی از لیگ برتر در رابطه با معاملاتی که بهطور ناعادلانه محاسبه شد، ممکن است منجر به تحویل مبالغ چشمگیر نشود، اما میتواند فساد در لیگ را را به شکلی دیگر اثبات کند.
لیگ برتر قبلاً مبالغ قابل توجهی را برای هزینههای قانونی با سایر باشگاهها درگذشته خرج کرده است. این در حالیست که منچسترسیتی مبلغ قابلتوجهی که برای مشاور حقوقی هزینه میکند، لیگ برتر همان حدود را از اورتون و بهویژه لسترسیتی دریافت کرد. با وجود این که آن باشگاهها از تیم وکلا ارزانتری استفاده میکنند.
یکی دیگر از مواردی که حکم روز دوشنبه ثابت کرد این بود که این به دور از درخواست بیهوده سیتی بود. هنگامی که اخبار مربوط به اتهام حقوقی در ماه ژوئن منتشر شد، بسیاری آن را پایان فوتبال آنگونه که ما می شناسیم، تلقی کردند. خم کردن مچ شیطانی توسط قهرمانان لیگ برتر برای نشان دادن اینکه آنها برای رسیدن به نتیجه بزرگتر دست از هیچ کاری نمی کشند.
سیتی مطمئناً تمام تلاش خود را برای شکست دادن لیگ برتر به دلیل 115 اتهام انجام میدهد، اما رای APT نشان میدهد که سیتی دلایل واقعی برای ارائه به این پرونده داشت. همه استدلالهای آنها پذیرفته نشد، اما برخی از موارد مهم مورد تایید قرار گرفتند. همجنین هرگونه تغییر در قوانین مربوط به وامهای سهامداران در واقع میتواند لیگ را به طور کلی عادلانهتر و همچنین مدیران سیتی را خوشحال کند.
انتظار برای برندگان و بازندگان بزرگ ادامه دارد.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید.
این قسمت با مدت زمان پنج ساعت و سیزده دقیقه دقیقه، پر از محتواهای فونی فوتبالی هیجان انگیزه!
تو اکسترای دهم کیا حضور دارن؟ هادی نوری – فرید نظری مقدم – ایلیا بهزاد اول و سپهر مختاری
توی اپیزودهای هفتگی فوتبال لب وقت نمیشه خیلی از مسائل فنی رو باز کنیم اما توی این اکسترای فنی کلی در مورد تاکتیک ها حرف زدیم. مثلا اینکه چرا تاکتیک های سه دفاعه چند سال یه بار مد میشن اما سریع از کار میفتن و شکست میخورن؟ یا اینکه نقش پست شش در فوتبال مدرن چه شکلی شده و به چه نحوی میشه بهترین استفاده رو از پست شش کرد؟ فرق های جزیی تاکتیک های قدیمی و مدرن چیه؟
بحث اصلیمون هم مربوط میشه به مهم ترین مربی 15 سال اخیر فوتبال! گواردیولا چه تغییراتی در تاکتیک خودش داده به نسبت زمانی که در بارسلونا بوده و در دید بزرگتر، چه تغییری در فوتبال ایجاد کرده؟ چرا یه عده از گواردیولا بدشون میاد و یه عده خیلی طرفدارشن؟
توضیحات بیشتر در این فایل صوتی:
اکسترای دهم رو با حداقل قیمت پنجاه هزار تومان از این صفحه بخرید:
اتلتیک مناظراتی در مورد یک موضوع مخصوص با نویسندههای مختلف برگزار میکند که اینبار نماینده لیورپول، جیمز پیرس و نویسنده منچستریونایتد، کارل آنکا در این مورد بحث میکنند که کدام طرفداران باید از فصلی که پیش روی تیمشان است، هیجان زده تر باشند.
امیرحسین محمودی، فوتبال لب– منچستریونایتد و لیورپول یکشنبه در برابر همدیگر قرار میگیرند تا یک بار دیگر تیغ رقابت دیرینه شان را تیز نگه دارند. هر دو دوران پر افت و خیزی را تجربه کرده اند؛ که با وجود تیم های همشهری به نسبت قدرتمندشان، یعنی اورتون و منچسترسیتی؛ دو تیم همچنان میزان موفقیتشان در طول فصل را با عملکردشان در برابر یکدیگر میسنجند. اما اینکه کدام باشگاه بزرگترین باشگاه پریمیرلیگ میباشد، همیشه مورد بحث بوده است. با چه مقیاسی اندازه گیری کنیم؟ تعداد لیگ؟ جام های اروپایی؟ اندازه استادیوم؟ طرفداران جهانی؟ صحبت این دو را بخوانید و نظراتتان را برایمان بنویسید.
کدام مهمتر است، لیگ یا سیال؟
پیرس: افتخار باید مهمترین فاکتور اینجا باشد. تفاوت خاصی بین این دو تیم در لیگ داخلی وجود ندارد، یونایتد 20 بار و لیورپول 19 بار قهرمان لیگ شدهاند. اما زمانی که به بزرگترین دستاورد در رقابتهای تمام اروپا میرسیم، لیورپول در کلاس بالاتری به سر میبرد. تنها رئال مادرید و میلان از 6 قهرمانی آنها عناوین بیشتری دارند. نه تنها لیورپول دو برابر یونایتد قهرمان این جام شده است، بلکه آنها در بطن یکی از مهم ترین و دراماتیکترین فینالهای این رقابتها در استانبول در تاریخ 2005 بودند. یونایتد این فاکتور را ندارد.
آنکا: نمیگذارم فینال 2005 استانبول را دراماتیکتر از فینال 1999 تلقی کنی. نام بایرن مونیخ تقریبا بر روی جام حک شده بود که با این حال یونایتد راهی برای برد پیدا کرد. همچنین به نظرم برد میلان بیشتر از اینکه معجزه باشد، یک تغییر تاکتیکی بود. رافا بنیتز متوجه شد که استیون جرارد مثل یک مرغ سرکنده در حال دویدن بیهوده است، پس دیتمار هامان را در نیمه دوم به بازی آورد. انرژی جرارد به خوبی به جایی که باید منتقل شد و اتفاقات خوبی افتاد. میتوانید توضیح بدهید که لیورپول چطور در 2005 ورق را به نفع خودش برگرداند، اما نمیتوانید همین حرف را در مورد 1999 بزنید، که اتفاق بزرگتری از لحاظ معجزات بود. و اگه میخواهی در مورد فصل گذشته صحبت کنی، منچستریونایتد جام نقرهای افای کاپ را بدست آورد، جایی که در نیمه نهایی آن، لیورپول را شکست داد.
پیرس: متاسفانه افای کاپ آن رقابتی که یک زمان بود، نیست.
رقابت رو در رو
بله، لیورپول و یونایتد در فصل گذشته از برنده شدن لیگ محروم بودند، اما آنها 22 امتیاز در جدول فصل گذشته فاصله داشتند. لیورپول رده سوم و منچستر با فاصله زیاد در رده هشتم. این چهارمین فصل از شش فصل گذشته بود که لیورپول بالاتر از یونایتد لیگ را به پایان میرساند. 18 ماه از زمانی که لیورپول یونایتد را با نتیجه 7-0 به دیوار مصلوب کرد، میگذرد. بزرگترینها اینگونه نعلکوب نمیشوند.
آنکا: خیلی تلاش کردهام که آن روز در آنفیلد را فراموش کنم، پس در این مورد حق با توست. اگر افتخار را بزرگ ترین فاکتور میدانی، پس یونایتد در رقابتهای مهم تیم بزرگ.تری است. زمانهایی هست که بهترین تیمهای اروپا نمیتوانند در آن فصل، جام چمپیونزلیگ را بالا ببرند، اما جام لیگ، رقابت جامعتری است و یونایتد 20بار و لیورپول 19بار برنده این رقابت شده. یونایتد در حال حاضر در اوضاع خوبی نیست، اما همچنان بهترین تیم انگلستان و همچنین یک غول بزرگ در حوزه تبلیغات و بازرگانی است که تیم های ورزشی کمی میتوانند با آن رقابت کنند.
پیرس: صحبت از غول شد، لیورپول کلوپ در برابر منچسترسیتی با کم اقبالی مواجه بوده. خواهیم دید که با اثبات 115 اتهام سیتی، جامها از آنها گرفته میشود یا خیر. در فصولی که لیورپول با 97 و 92 امتیاز قهرمان نشد دیوانهوار بود. این امتیازات بیشتر از تمام امتیازاتی است که فرگوسن در تمام تاریخ مربیگریاش با یونایتد کسب کرده است.
از جنبه مالی چه خبر؟
بزرگترین باشگاهها استراتژی و دیدگاه واضحی دارند. رویکرد یونایتد در خرید بازیکنان خیلی بههم ریخته بهنظر میرسد. آنها بسیار بیشتر از لیورپول خرج کردهاند، اما بختی برایشان نداشته. لازم است آنتونی و سانچو را مثال بزنم؟
آنکا: و با این حال با تمامی هایپها و سر و صداها، لیورپول نتوانسته یونایتد را در سه بازی اخیر رو در رو شکست دهد. در بهترین روزهایتان، یونایتد همچنان طرفداران بیشتر و پول بیشتری در بانک دارد. حتی در غلبه پوشالیتان بر لیگ، همچنان هم نتوانستید به بزرگترین رقیب خود ضربه مهلکی وارد کنید. اما این اعتبار را به شما میدهم، در خارج از زمین و از لحاظ استراتژی، بله؛ این درست است که افاسجی لیورپول را به خوبی اداره کرده است. این مدیریت آنها را تبدیل به یکی از با ارزشترین باشگاههای دنیا کرده است. میگویم “یکی” چون در ماه می، ارقام جمع آوری شده توسط اسپورتیکو، یونایتد را باارزشترین باشگاه فوتبالی؛ با ارزش کلی 6.2 میلیارد دلار (4.96 میلیارد پوند) محاسبه کرد. درحالی که لیورپول ارزشی برابر 5.11 میلیارد دلار دارد.
حتی در دوران همکاری کلوپ و افاسجی که با موفقیت بیش از اندازه بزرگ شدهشان، همچنان از لحاظ مالی و تبلیغاتی، نتوانستید به پای یونایتدی که در دوران خوبی به سر نمیبرد، برسید.
پیرس: بههرحال، بعد از غلبه کامل در دهههای 1970 و 80، لیورپول خیلی از یونایتد عقب افتاد، اما زمانه عوض شده. یونایتد از دوران پسا-فرگوسن پیشرفتی نکرده و در دوران کلوپ، لیوپول پیشرفت قابل توجهی چه در داخل و چه در خارج زمین کرده است.
بلینکفایر آنالیستیکس گزارشهایی از بیشترین حضور طرفداران لیورپول در ورزشگاهها (بیشتر از یک و نیم میلیارد طرفدار) میدهد و بیشترین ویو فضای مجازی (11.9 میلیارد ویو در کانال باشگاهی)، و به علاوه باشگاهی با بیشترین بازی تماشا شده در جهان، در فصل گذشته را به ثبت رساند. از دیدگاه تماشاگران، با استفاده از دادههای جمع آوری شده، نشان میدهد تقریبا 471میلیون تماشاگر تلویزیونی در تمامی بازی های فصل را تماشا کردهاند.
و لیورپول اولین باشگاه پریمیرلیگی بود که به 10میلیون دنبالکننده در یوتیوب دست یافت. به علاوه، علاقهها در آمریکا درحال افزایش است؛ لیورپول توانسته فاصلهاش با یونایتد در حوزه درآمد تبلیغاتی را با بستن معاملات سودآوری با شرکتهایی مثل گوگل پیکسل، پلوتون، یوپیاس و اوریون را به اندازه قابل توجهی کاهش دهد. تمامی آنها سهمی از لیورپول را میخواهند.
آنکا: این قطعا پیشرفت خوبی از لحاظ تبلیغاتی برای آنهاست و لیورپول درحال نزدیک شدن به یونایتد است، اما این یک یونایتد مدیریت شده توسط گلیزرها بود. با اینکه مدیریت افتضاحی در این دوران انجام گرفته، آنها به نحوی توانستند سرشان را در این معاملات بالا نگه دارند.
به قرارداد آدیداس نگاه کنید: یونایتد یک قرارداد ده ساله به ارزش 900میلیون پوند امضا کرد، یک رکورد جهانی. سرمایه گذاری اسنپ دراگون در پنج سال آینده با یونایتد درآمد 375میلیون دلاری را رقم زد. اینها ارقامی هستند که تعهد به یونایتد را نشان میدهد، چیزی که باشگاهی مانند لیورپول نمیتواند با آن رقابت کند.
در مورد یونایتد، اینگونه بنظر میآید که با چند سال موفقیت ورزشی و ثبات زیر نظر اینئوس، فاصله درآمدی بین دو باشگاه بیشتر میشود، با توجه به اینکه افراد علاقه دارند خود (و به طبع کیف پولشان) را به آینده و یونایتدی برنده نزدیک کنند.
تاثیر پول بر جذابیت
پیرس: صحبت درباره پول کافیه، بهتره به مسائل داخل زمین برگردیم. بعد از این همه خرج، کدام یکی از بازیکنان یونایتد میتوانند وارد ترکیب قابل رقابت با لیورپول بشوند؟ شاید ماینو؛ با کمی ارفاق. قطعا کسی در مورد خط تهاجمی اینچنین نظری ندارد.
آنکا: و با این همه، لیورپول با تمامی سر و صدا نتوانسته یونایتد را در سه بازی گذشته شکست دهد. یونایتد همچنان طرفداران بیشتر و پول بیشتری در بانک دارد.
بگذریم، طرفدارها و استادیومها چی؟ لیورپول رکورد تماشاگرانش با برد 2-0 برابر برنتفورد شکست. با 60,107 تماشاگر حاضر ورزشگاه. رقم قابل احترامیست، اما هموزن ارقام یونایتد نیست. تازه، استادیوم جدید میتواند این رقم را بالاتر هم ببرد. با وجود بدترین پایان فصل تاریخ پریمیرلیگ برای یونایتد، شاگردان تنهاخ توانستهاند مردم را به ورزشگاه بکشانند.
پیرس: آنفیلد هیچوقت در نظر تعداد حاضرین ورزشگاه حریف اولدترافورد نمیشود، چون محدودیتهایی در قسمتهایی که همه میدانیم وجود دارد. اما بهبودهای ورزشگاه قابل تحسین بوده است. دو جایگاه با هزینه 200میلیون پوند بازسازی و توسعه داده شده، که ظرفیت ورزشگاه را از 44هزار به 61هزار نفر رسانده است.
آنفیلد با هزینههایی که منطقی و قابل پرداخت بوده، مدرنیزه شده؛ درحالی که تاریخچه و سنت ورزشگاه در نظر گرفته شده. از آن دست اولدترافورد بدون تعمیر و مرمت باقی مانده. وضعیت غمناکیست. هنوز سقفتان درست نشده؟
آنکا: هی! این فقط مشکل اولدترافورد نیست. زمانی که باران به ورزشگاه دورتموند در یورو حمله کرد، همگی این مشکل را دیدیم. خیلی از استادیومها با مشکل آب و هوای سرکش دست و پنجه نرم میکنند. اما با این تفاسیر، زمانی که یونایتد برای قدم بعدی برای ورزشگاهش تصمیمگیری کند، قطعا یک دستاورد دیگر خواهد بود.
از یکشنبه چه خبر؟
بگذریم، سرمربی جدیدتان برای یکشنبه آماده است؟ اریک تنهاخ در چهار ملاقات اخیرش با او دو بازی را برده و دو بازی را باخته.
پیرس: قطعا یک شوک فرهنگی با طعم پریمیرلیگ در کمین آرنه اسلاوتی که بی سروصدا معرفی شد، خواهد بود. قطعا چشمهای او را از لحاظ شدت حساسیت و رقابت خصمانه بین دو تیم و در کل، پریمیرلیگ باز خواهد کرد. لیورپول با دیدی به اولدترافورد خواهد رفت که در طول دوران مدرن آن را به دست آوردهاند، نگاه از بالا به یونایتد.
پ.ن: این مقاله بدون دخل و تصرف در صحبتهای دو سمت ترجمه شده و جهتگیری در نوشته وجود ندارد.
ایلیا بهزاداول، فوتبال لب – به بهانهی بازگشت سنپائولی نگاهی به تشکلهای هواداری خواهیم داشت. تشکلهای هواداری تیمهای مختلف در هر کشوری، فرهنگ و آداب مخصوص خود را دارند و گاهی اوقات، چیزی بیشتر از هواداری یک تیم فوتبال را نمایندگی میکنند. حضور در تشکل هواداری یک باشگاه، گاهی به معنای پیروی از یک عقیده سیاسی و اجتماعی نیز هست و در اروپا، بیش از سایر نقاط جهان این مسئله بروز پیدا میکند.
تشکلهای هواداری در قسمتهای مختلف اروپا، از مهمترین نهادهای اجتماعی هر جامعه هستند و در بسیاری از مواقع هواداری از یک تیم، میتواند بیانکننده طرز فکر شما درباره مسائل اجتماعی، سیاستهای مهاجرتی و ریلگذاری اقتصادی آن کشور باشد. در آلمان، تشکلهای هواداری تیمهای مختلف به شکل سازمانیافتهای طی دهههای اخیر ایجاد شدهاند و حتی در پایینترین سطوح فوتبال این کشور، میتوانید آثار هولیگانیسم و تلفیق تفکرات سیاسی و اجتماعی با هواداری از فوتبال را پیدا کنید.
سنپائولی دوباره در قلب فوتبال آلمان
یکشنبه شب برای اولین بار از سال ۲۰۱۱، تیم ریشهدار و قدیمی سنپائولی در سطح اول فوتبال آلمان به میدان خواهد رفت. تیمی که اگرچه همواره پایینتر از هامبورگ به عنوان تیم دوم این شهر شناخته شد، اما حالا بالاتر از همشهری مشهور خود قرار دارد؛ اکنون فرصت خودنمایی در بوندسلیگا را به دست میآورد. سنپائولی، یکی از تیمهای خاص فوتبال آلمان است که تشکلهای هواداری آن از یک عقیده خاص پیروی میکنند.
از تصاویر دزد دریایی روی پرچمهای مشکی هواداران باشگاه گرفته تا شعارهای بیپروای سیاسی، هواداران سنپائولی را تبدیل به یکی از خاصترین هواداران جهان کرد که تفکرات موجود در خیابانهای هامبورگ را نمایندگی میکنند. شهری که پس از سپری کردن بحرانهای بزرگی چون حکومت ناپلئون، شیوع وبا و جنگ جهانی دوم، از طریق موقعیت جغرافیایی و ارتباطات بینالمللی خود را سرپا نگه داشت. همچنین بندری بودن آن، به افزایش جمعیت و رشد اقتصاد در این شهر کمک زیادی کرده است.
هامبورگ، تنها و استوار
هامبورگ در دو قرن اخیر، با وجود اینکه بخشی از آلمان است همواره به عنوان یک شهر آزاد و تقریباً خودمختار شناخته شد. همین موضوع، روی غرور و فرهنگ خاص مردم این شهر هم اثرگذار بود.جای تعجبی نداشت که هواداران سنپائولی در این شهر، به اصول خاص خود پایبند باشند اما دهه ۱۹۸۰، دههای سرنوشتساز برای هواداران این باشگاه بود. جایی که کثرت گرایی و گوناگونی فرهنگی و تمایز، تبدیل به یکی از شاخصههای اصلی سنپائولی شد.
ورزشگاه این تیم که در سال ۱۹۶۳ افتتاح شد. درست در نزدیکی یکی از اصلیترین و مشهورترین خیابانهای شهر یعنی ریپربان قرار داشت. این خیابان با توجه به شهرت خود، تبدیل به محلی برای حضور افراد مختلف، اعم از مهاجران و اقلیتهای گوناگون شد. در دهه ۸۰، فراوانی این افراد متنوع میتوانست باعث ایجاد گروههای چپگرا و تفکر در خصوص مسائل اجتماعی شود؛ آن هم درست در نزدیکی ورزشگاه خانگی تیم فوتبال سنپائولی. این موضوع، هواداران سنپائولی را تبدیل به هوادارانی با هویت، طرز تفکر و عقاید خاصی سیاسی کرد.
زمانی که هواداران فوتبال در آلمان چندان علاقهای به مانیفست دادن و بروز دادن عقاید خود نداشتند، هواداران سنپائولی را با عقیدههای خاص خود میشناختند. البته بارها مورد تهاجم هواداران تیمهای رقیب قرار گرفتند. مواضع هواداران سنپائولی علیه فاشیسم، نژادپرستی و همجنسگراهراسی، تشکلهای هواداری این تیم را تبدیل به تشکلی با ایدههای متمایز و چپگرایانه در فوتبال آلمان کرد.
سنپائولی، الگوی هواداری
در دنیا، تشکلهای هواداری مختلفی با ایدههای مشابه وجود دارند که حمایت خود را از ایدههای هواداری سنپائولی مطرح کردند. باشگاههایی از جمله سلتیک اسکاتلند(که سال گذشته هواداران آن با پرچم فلسطین در رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا حاضر شدند.)، رایو وایکانو اسپانیا و آ.ا.ک آتن در یونان. هواداری از سنپائولی در آلمان، تقریباً با هواداری از ایدههای چپگرایانه مترادف شد. این هماندیشی هواداران، باعث شد ظرفیت ورزشگاه خانگی این تیم در اکثر بازیها تکمیل شود. حتی در سالهایی که سنپائولی، در فوتبال آلمان هیچ چیزی برای ارائه نداشت.
سنپائولی از لحاظ فوتبالی همواره زیر سایه نام بزرگ هامبورگ بود و این باشگاه حتی بارها تا مرز ورشکستگی نیز پیش رفت. اما وفاداری هواداران به این تیم و کمک آنها برای نجات تیم و البته ایدئولوژی هواداری خود، این تیم را سرپا نگهداشت. تیمی که خود در بسیاری از مواقع به کمک بیرونی احتیاج داشت. اما چندین مسابقه دوستانه در کوبا برای کمک به مردم این کشور برگزار کرد. همچنین در مقطعی، مهاجران سوری حاضر در آلمان که توسط مردم محلی طرد شدند به تصمیم باشگاه اجازه خواب و زندگی در ورزشگاه اصلی سنپائولی داشتند.
سیاستی که در چند دهه اخیر، از بخشهای اصلی هویت باشگاه بود. در هر بازی خانگی، میتوان بنرهایی را در حمایت از مهاجران حاضر در آلمان مشاهده کرد. یکی دیگر از نمادهای هواداری در سنپائولی، استفاده از پرچمی با نماد دزد دریایی است که از دهه ۸۰ میلادی در ورزشگاههای این تیم باب شد. وقتی که هواداری که خود را دکتر مابوسه معرفی میکرد، برای فریاد زدن مشکلات سیاسی منطقه خود از این پرچم استفاده نمود. به تدریج، استفاده از پرچم دزد دریایی برای بروز دادن عقاید سیاسی، تبدیل به یک سنت هواداری در سنپائولی شد.
وضعیت دزدان دریایی در بوندسلیگا
از لحاظ فوتبالی اما همانطور که گفته شد، سنپائولی همیشه زیر سایه نام بزرگ هامبورگ قرار داشت. آنها برای اولین بار از فصل ۲۰۱۰/۲۰۱۱ پا به بوندسلیگا میگذارد. آن هم در شرایطی که سرمربی جوان و محبوب این تیم یعنی فابیان هورزلر، پس از درخشش در سطح دوم فوتبال آلمان راهی انگلیس شد و هدایت برایتون را برعهده گرفت. از بین هشت حضور قبلی تیم سنپائولی در سطح اول فوتبال آلمان، شش دوره بین سالهای ۱۹۸۸ تا ۲۰۰۱ رقم خورد. طی یک دهه اخیر، این تیم از لحاظ مالی ثبات نسبیای در سطح دوم فوتبال آلمان پیدا کرد. حالا و پس از ۱۳ سال انتظار، سنپائولی به بوندسلیگا برگشته و هواداران این تیم که در مواقعی بیش از تیمهای سطح اول فوتبال آلمان ورزشگاه را پر کردند. آنها مشتاق نمایندگی کردن تیم خود، فرهنگ شهر هامبورگ و البته ایدههای سیاسی خود در بوندسلیگا هستند.
رنگ قهوهای و سفید لباس تیم سنپائولی، تمایز فرهنگی این تیم با سایر تیمهای حاضر در فوتبال آلمان را بیشتر هم میکند. بیشک در این دوره از بوندسلیگا باید شاهد اتفاقاتی جالب توجه در ورزشگاه کوچک شهر هامبورگ باشیم. اتفاقاتی از جنس عقاید هواداران این تیم که ریشه در فرهنگ بندری هامبورگ، آثار جنگ جهانی دوم، حضور مهاجران در آلمان و تفکرات چپگرایانه موجود در این کشور دارند. میتوان گفت که فرهنگ هواداری سنپائولی، به نوعی فرهنگ عامه شهر هامبورگ را نمایندگی میکند. حضور این تیم در بالاترین سطح فوتبال آلمان، نویدبخش روزهای جذاب در فصل ۲۰۲۴/۲۰۲۵ بوندسلیگا خواهد بود.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید
هادی نوری، فوتبال لب – آیا مشکل هجومی آنها قابل حل بود؟ پپ همیشه از دراختیار داشتن میدفیلد استفاده میکرد. برای کارآیی بهتر این تفکر، بهترین بازیکنان خود را در آن ناحیه استفاده و اورلود میکرد. در دو فصل اخیر، با استفاده از جان استونز یا آکانجی، به نتیجهای به نام باکس میدفیلد رسید. به یک چینش چهار نفر مربعی، که اورلود را به بهترین شکل انجام میدادند و منجر به تقدیم ضد حمله به تیم حریف نیز نمیشدند.
تفاوت این چینش با اینورتد فولبکهای مورد استفاده در لیگ، مانند آرنولد یا تریپیر، این بود که استونز یا آکانجی ذاتا فولبک نبودند؛ بلکه پست تخصصی آنها دفاع وسط بود. به همین جهت، دابل پیوتی که با رودری تشکیل میدادند، بسیار کم نقصتر از بقیه بود. علت آن؟ فیزیک بدنی قابل قبول به دلیل پست تخصصی و استایل آنها!
مشکل هجومی؟ راه حل پپ؟
مشکل این چینش اما جایی بود که تیمها برای مقابله، کاملا اگرسیو از وسط زمین دفاع را آغاز میکردند. همین موضوع باعث تشکیل میدبلاک شلوغی میشد. در نتیجه توپ کمتری به هالند میرسید. پپ برای راه حل این موضوع دست به چه کاری زد؟ استفاده از خط دفاعی 4 نفره سنتی، با وجود نفوذ فولبکها!
زینچنکو پیش از این، از سیتی رفته بود و آکانجی حالا توانایی نفوذ خیلی خوبی نداشت. پس واردیول که هم سرعت و هم قدرت حمل توپ خوبی داشت به عنوان فولبک چپ شروع به کار کرد. همچنین نقش کایل واکر بعد از خروج کانسلو که فیزیک لازم را نداشت، مانند زینچنکو دوباره پررنگ شد. این دو فولبک با وینگرها، علی الخصوص با جرمی دوکو و فیل فودن، ترکیب خوبی میساختند.
این چینش مشکل هجومی را برطرف کرد، اما در بخش دفاعی خیر! زیرا داشتن یک خط دفاع 2 نفره باعث میشد تا آنها در ضدحملهها آسیب پذیر نشان دهند. نمود این قضیه را در سری گلهای دریافتیشان یا قفلشدن بازی در برابر تیمهایی همچون؛ رئال مادرید، آرسنال، لیورپول، چلسی، کریستال پالاس، استون ویلا و تاتنهام دیدیم. با وجود نقش قابل اعتمادی که جان استونز در این نقش جدید، از خود نشان داد؛ اما در نقش دفاعی خود چنان مستحکم نشان نداد.
امتحان چینش جدید دربرابر چلسی!
حال، در این فصل و دربازی برابر چلسی، پپ تمام 90 دقیقه را از دفاع 3 نفره استفاده کرد. ریکو لوییس وظیفه اینورت کردن را برعهده داشت و تشکیل دابل پیوت میداد. اما نه دقیقا در پوزیشنی که استونز قبلا قرار میگرفت! او علاوه بر وظیفه اصلی خود، به عنوان یک پست 8 باکس تو باکس بازی میکرد. وظیفه دیگر ریکو لوییز، پوشش زونهای کثیری در زمین مسابقه بود؛ که در هیت مپ این بازیکن نیز قابل مشاهده میباشد. او به عنوان یک بازیکن بالغ، کاملا خونسرد و با تجربه بازی کرد درحالیکه اصلا مشخص نبود که فقط 19 سال دارد.
حال شکل بازی اینگونه بود. در زمان هجوم، سیتی با تک پیوت بازی میکرد و یک لوزی در وسط زمین تشکیل میداد. کوین دی بروین برخلاف همیشه سمت چپ زمین بود و همین باعث ایجاد کلی موقعیت شد. از طرفی دیگر نیز، ریکو لوییس باکس تو باکس بود و وظایف پخش توپ و البته بادیگارد دی بروین و برناردو سیلوا بودن را به تناوب انجام میداد. دراین چینش، برناردو راس این لوزی قرارداشت.
چلسی در تله موش…
حال اگر چلسی میانه زمین را شلوغ میکرد و جلوی این همکاری را میگرفت، دفاع وسطهای سیتی یعنی واردیول و آکانجی که قدرت پا به توپ خوبی نیز دارند، میتوانستند از روبن دیاز یا ادرسون توپگیری کنند و با بردن توپ به کنارهها، موقعیت و بازیسازی را در اختیار وینگرهای سیتی، یعنی دوکو و ساویو قراردهند. که ساویو مصدوم شد و بین دو نیمه فودن وارد بازی شد.
اما! سیستم کماکان ادامه داشت و وینگرها مدام با فولبکهای چلسی در موقعیت یک در برابر یک قرار میگرفتند. که قدرت دریبلینگ بالای آن باعث خلق موقعیتهای زیادی شد. بدین صورت؛ دوکو 5 دریبل موفق از 10 تلاش، 1 پاس کلیدی از 61 لمس توپ. ساویو 3 دریبل موفق از 3 تلاش، 3 پاس کلیدی از 24 لمس توپ.
این موضوع به خودی خود تهدید هجومی بسیار بیشتری به نسبت گذشته که واکر و واردیول، باید جلوی فولبکهای حریف صاحب توپ میشدند، به همراه داشت. حال این که دفاع وسطهای رونده سیتی، فضای زیادی داشتند، بخاطر شلوغ شدن مرکز زمین باعث میشد موقع پرس کول پالمر مجبوربه پرس واردیول شده و از پوزیشن خود خارج شود. همین باعث ایجاد فضایی خوب، درست پشت سرش میشد. این موضوع باعث بیرون آمدن دی بروین از کاور شدو، و درنتیجه تبدیل شدن به اولین آپشن پاس میشد.
پارکی خلوت، استعارهای برای بیان میانه زمین چلسی!
دی بروین، وقتی توپ را میگرفت با دید خوبی که به کل زمین دارد، شروع به پخش توپهای موثر همیشگی خود و یا شروع به حرکت پا به توپ و موقعیت سازی مستقیم با شوت، یا پاس به هالند میکرد. همین اتفاق باعث میشد که وینگر سیتی که حالا دوکو، ساویو یا فودن باشند، قابلیت کات اینساید داشته باشند و در نیم فضاها تا فولبک چلسی که مالو گوستو یا کوکوریا باشد، در موقعیت تک به دو قرار گیرد و موقعیت سختی داشته باشد. این به خودی خود، حالتی نامتقارن درست میکند که در خط میانی که ریکو لوییس یکم عقبتر از کوین قرار میگیرد و از آن طرف نیز، جابجایی مدام وینگرها که مدام جناح بازی خود را عوض میکردند، خط دفاع چلسی را از پای درآورده بود.
مزایای این سیستم اینجا تمام نمیشد! وقتی چلسی شرایط را دید، سعی کرد این همه فضای عرضی را از بازیکنان سیتی بگیرد. پس یکی از هافبکهای خود را موظف به مراقبت از دی بروین میکند. دیگری را نیز به عنوان یار پرس برناردو سیلوا و یا نقش وینگر در لحظه قرار میدهد.
مشکل هجومی! گرگیجه در زمین فوتبال
نتیجه؟ سمت راست میدفیلد چلسی کاملا باز میشود و با یه سوییچ پلی ساده، جناح بازی را عوض میکند و از آن شلوغی خارج میشود. علت لمس توپ بیشتر دوکو نیز همین موضوع بود. به قدری این سوییچ انجام میشد تا توپ به ریکو لوییس میرسید که او نیز دوکو را صاحب توپ میکرد. تا در عدم حضور لاویا چون در سمتی دیگر مشغول بود، به خط دفاع چلسی نفوذ کند و اگر دوکو دقت بیشتری به خرج میداد، شوت او نیز گل میشد.
دوباره این موضوع باعث شد کول پالمر و انکونکو پرس پسیوتری اعمال کنن. بنابراین بالا بازی نمیکردند و انزو فرناندز نیز یارگیر اصلی کواچیچ شده بود، تا تک پیوت سیتی را از تمپو بازی خارج کند. حتی در دقایقی دو نفره کواچیچ را تحت پرس قرار میدادند که ارتباطهای او را قطع کنند؛ اما این لوزی خط میانی سیتی باعث شده بود تا همیشه در صحنهها، برتری 1 نفره داشته باشند. اگر کواچیچ نیز تحت پرس شدید قرارمیگرفت، باقی آزاد میشدند و مدافعین میانی، گزینههای بیشتری برای پاس داشتند.
استفاده از چینش نفر 12ام؛ راه حل نهایی برای حل مشکل هجومی، میانی و تدافعی
دوباره یک کار هوشمندانه از پپ شکل گرفت. هنگامیکه کواچیچ را تحت من مارک فرناندز دید، کواچیچ را به کنارهها میبرد تا انزو نیز با او به کنارهها برود و همین باعث ایجاد یک بزرگ در میان خط پرس چلسی میشد. همین موضوع باعث میشد تا استفاده از پیرسینگ پاس کاربرد زیادی در بازی سیتی ایفا کند. پیرسینگ پاس همان پاس عمقی خط شکن یا پرس شکن است.
در مورد همه حرف زده شد غیر از برناردو سیلوا. او کاملا فری روم (free roam) بود و هرجای زمین سر و کلهاش پیدا میشد. هرکسی که تصمیم میگرفت را صاحب توپ میکرد و گاهی اوقات ناگهان به داخل نفوذ میکرد. لحظهای نیم فضا بود، لحظهای نزدیک به وینگر، لحظهای نزدیک به دایره وسط زمین. خط دفاع و پرس چلسی انقدر با بقیه بازیکنها مشغول بودند، اصلا نمیدانستند برناردو را چکار کنند! پس بیخیال او شدند و برناردو هر اسبی که خواست تازاند و در نهایت یک پاس گل را نیز به نام خود ثبت کرد.
بدین شکل که شما به تصور اینکه گواردیولا همیشه در خط میانی نیازمند نفری اضافه است؛ اما در نهایت شاهد آزاد شدن یار خودی و در قبال آن، درگیری نفر حریف (داشتن نفر اضافه در تمام طول بازی) خواهید بود. گویا 12 نفر در برابر 11 نفر قرار گرفتهاند. انگار حریف یک اخراجی دارد و یار دوازدهم تیم پپ، نه تماشاگران و نه داور هستند.
نقاط ضعف سیستم پپ؟ دو نمره
نقطه ضعفی که به نظرم قابل مشاهده است، ترنزیشنهای خیلی سریع و ضد حملههای برق آساست! که چلسی توانایی همچین کاری را ندارد. اما برای مثال رئال مادرید سال گذشته توانست آن را اجرایی کند. اما آنها اکنون نه تونی کروس ندارند. همچنین بخاطر امباپه، بلینگام قابلیت حرکتهای آزادانه گذشته خود را نخواهد داشت. باید صبر کنیم و در انتظار بازی انها در لیگ داخلی در برابر آرسنال و لیورپول و شاید یونایتد، و عکس العمل هریک از سرمربیهای انها برابر سیتی باشیم.
شما برای تقابل با مشکل هجومی و تدافعی پیش رو، باید زیر 6 ثانیه توپ را از خط دفاعی خود، به باکس سیتی برسانید. آن هم با حداقل 2 بازیکن که مایند ست بازیکنانتان باید انقدر قوی باشد، که وقتی 90 دقیقه در حال دفاع کردن در مقابل به ظاهر 12 نفر هستند، در کسری از ثانیه ذهنیت خود را عوض کرده و انقدر سرپنجه باشند که حرکات رو به عقب خود را به حرکات رو به جلو، آن هم به قصد استفاده حداکثری از حداقل موقعیتها کنند.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید.
چگونه منچسترسیتی قصد دارد تا جایگزینی برای خولین آلوارز، که این تیم را به مقصد اتلتیکومادرید ترک کرده است، پیدا کند؟
خولین آلوارز با قراردادی 81.5 میلیون پوندی، منچسترسیتی را به مقصد اتلتیکومادرید ترک خواهد کرد. اولویت سیتی گروپ این است که به دنبال جانشین او در تیمهای تحت نظر این گروه باشند. آنها برای جایگزینی این ستاره آرژانتینی وارد بازار نقل و انتقالات نخواهند شد و ترجیحشان به بازیکنان تیم دوم و رده پایه خود میباشد.
آلوارز تنها دو سال پس از حضور در ریورپلاته، در آستانه انتقال 81.5 میلیون پوندی قراردارد. در این مدت او توانست با 54 گل وپاسگل در 103 بازی، سهم قابل توجهی در موفقیتهای منچسترسیتی داشته باشد. گواردیولا از آلوارز در پستهای متفاوتی بازی گرفت. از او به عنوان بازیکن جایگزین بجای ارلینگ هالند و کوین دی بروین، که هردو چندین بازی از فصل 2023/24 را از دست دادند، استفاده میشد.
جیمز مکآتی، ستاره آیندهدار سیتی
جیمز مکآتی بازیکن 19ساله آکادمی سیتی است که عملکرد خوبی را درماه گذشته در پست فالسناین از خود، نشان داده است. همچنین پپ به او بسیار امیدوار است که بتواند جای خالی آلوارز را برای او پر کند.
پپ در ادامه افزود:
خیلی دوست دارم او در فصل آینده همراهیمان کند. او بازیکن خاصی است و میتواند در فضاهای کم و تحت فشار بازی کند. این بازیکنان بسیار نادر هستند. به او امید بسیاری دارم و دوست دارم در تیم من نقش بسزایی را ایفا کند.
مکآتی دو فصل گذشته را بصورت قرضی با شفیلد در چمپیونشیپ و لیگ برتر سپری نمود. او در این دو فصل توانست در 75 بازی برای شفیلد، تجربهی زیادی کسب کند.
خرید جدید آنها، ساوینیو، نیز مانند اسکار باب، میتواند گزینه خوبی برای جایگزینی آلوارز باشد. اسکار باب تحت نظر چلسی قراردارد، اما سیتی نمیخواهد مانند کول پالمر، او را نیز از دست بدهد. بازیکن نروژی یکی از بازیکنان موردعلاقه پپ گواردیولا است.
سیتی در حالت ایدهآل نمیخواست آلوارز را از دست بدهد. مبلغ درخواستی آنها اما گویای این ماجراست و سیتی سود بسیار خوبی به نسبت بهای پرداختی برای او در سال 2022 (مبلغ 14 میلیون پوند) بدست آورد.
گمانهزنیهایی درمورد قرارداد ژائو فلیکس با اتلتیکومادرید وجود داشت. اما هرگز هیچ بحثی در این مورد شکل نگرفت. پولی که سیتی از خروج آلوارز بدست آورد، میتواند در خط هافبک این تیم سرمایهگذاری شود. برونو گیمارش ستاره کنونی نیوکاسل، یکی از گزینههای مدنظر سیتی است.
در تاریخ فوتبال همیشه استادیوم های بزرگ با جو های باورنکردنی میزبان مسابقاتی هیجان انگیز بوده اند، در این مقاله چند استادیوم نمادین تاریخ فوتبال را بررسی می کنیم.
محمدرضا حیدری فوتبال لب- فوتبال که اغلب به عنوان “بازی زیبا” شناخته می شود، ورزشی غنی از تاریخ، اشتیاق و سنت است. بخشی جدایی ناپذیر از این تجربه، استادیوم هایی هستند که میزبان این مسابقات هستن. کلیساهای مدرنی که طرفداران برای جشن گرفتن بازی تیم های خود در آن گرد هم می آیند. هر استادیوم داستان، جو و اهمیت منحصر به فرد خود را دارد، که آنها را به نشانه های نمادین در دنیای ورزش تبدیل می کند.
ومبلی-لندن
استادیوم ومبلی، که اغلب به عنوان “ومبلی” شناخته می شود، یکی از مشهورترین استادیوم های جهان است. ومبلی در ابتدا در سال 1923 افتتاح شد و سپس در سال 2007 بازسازی و دوباره افتتاح شد. ومبلی خانه فوتبال انگلیس است. این استادیوم دارای ظرفیت 90000 نفر است که آن را به بزرگترین استادیوم در انگلستان و دومین استادیوم بزرگ در اروپا تبدیل می کند.
برج های دوقلو و قوس
ومبلی اصلی به خاطر برج های دوقلوی نمادین خود شناخته می شد که یکی از ویژگی های مشخص کننده خط افق لندن بود. ومبلی جدید، در حالی که مدرن شده است، به پیشگام خود با قوس مشهور ویمبلی ، یک ساختار 134 متری که می تواند از مایل دور دیده شود، احترام می گذارد.
محل برگزاری مسابقات تاریخی
ومبلی میزبان بازی های تاریخی بی شماری بوده است، از جمله فینال جام جهانی 1966 که در آن انگلستان پیروز شد. همچنین به طور منظم میزبان فینال جام انگلستان است که یکی از قدیمی ترین و معتبرترین مسابقات جام داخلی در فوتبال است.
کمپ نو-بارسلون
کمپ نو، خانه باشگاه بارسلونا، بزرگترین استادیوم اروپا است که ظرفیت آن 99354 نفر است. این نه تنها نماد غرور کاتالونیا است بلکه قلعه ای برای یکی از موفق ترین باشگاه های فوتبال در تاریخ است.
قلعه فوتبال
اندازه ی کمپ نو و حمایت پرشور هواداران بارسا فضای ترسناک برای تیم های مهمان ایجاد می کند. این ورزشگاه شاهد به یادماندنی ترین لحظات فوتبال از جمله بازی های افسانه ای بازیکنانی همچون لیونل مسی بوده است.
اهمیت فرهنگی
علاوه بر فوتبال ، کمپ نو جایگاه فرهنگی قابل توجهی در کاتالونیا دارد. این مکان برای رویدادهای سیاسی و فرهنگی بوده است که نماد هویت و آرزوهای منطقه است.
سانتیاگو برنابئو-مادرید
استادیوم سانتیاگو برنابئو خانه رئال مادرید است که یکی از موفق ترین باشگاه های فوتبال جهان است. با ظرفیت 81044 نفر ، به خاطر جایگاه های شیب دارش شناخته می شود که طرفداران را به زمین بازی نزدیک می کند.
خانه ای برای افسانه ها
برنابئو صحنه نمایش بسیاری از بزرگترین بازیکنان فوتبال از جمله آلفردو دی استفانو ، کریستیانو رونالدو و زین الدین زیدان بوده است. این تیم میزبان فینال های متعدد اروپا و سایر بازی های مهم بین المللی بوده است.
بازسازی های مدرن
در حال حاضر در حال بازسازی قابل توجهی است ، برنابئو قرار است به یکی از پیشرفته ترین استادیوم های جهان تبدیل شود ، با سقف قابل جمع شدن و یک صفحه نمره ویدئویی 360 درجه ، که تجربه طرفداران را افزایش می دهد.
سن سیرو-میلان
سن سیرو ، که به طور رسمی به عنوان استادیوم جوزپه مه آتزا شناخته می شود، توسط دو باشگاه موفق ایتالیا، میلان و اینتر میلان به اشتراک گذاشته می شود. با ظرفیت 75923 نفر، به دلیل معماری منحصر به فرد و جو الکتریکی مشهور است.
جایگاه های شکوه
طراحی سن سیرو، با پایه های بلند و رمپ های مارپیچی متمایز، محیطی ترسناک برای تیم های بازدید کننده ایجاد می کند. این استادیوم میزبان چندین فینال لیگ قهرمانان اروپا و بسیاری از بازی های سری آ است.
محل برگزاری رویدادهای بزرگ
به غیر از فوتبال ، سان سیرو محل کنسرت ها و رویدادهای مهم بوده است ، و به عنوان یک مرکز مرکزی سرگرمی در میلان حساب می شود.
ماراکانا-ریو دو ژانیرو
ماراکانا ، که به طور رسمی به نام استادیوم جورنالیستا ماریو فیلو نامگذاری شده است ، یکی از نمادین ترین استادیوم های فوتبال در جهان است. در سال 1950 برای میزبانی جام جهانی افتتاح شد و همچنان نماد اشتیاق فوتبال برزیل است.
یک عرصه افسانه ای
ماراکانا با ظرفیت اصلی نزدیک به 200000 نفر ، زمانی بزرگترین استادیوم جهان بود. امروزه ، پس از بازسازی ، حدود 78838 صندلی دارد اما هنوز اهمیت تاریخی خود را حفظ کرده است.
مسابقات و لحظات تاریخی
ماراکانا دو فینال جام جهانی فیفا (1950 و 2014) و بسیاری از بازی های مهم دیگر را پشت سر گذاشته است. این شهر همچنین به خاطر فضای پر جنب و جوش خود شناخته شده است که توسط هواداران پرشور برزیل تغذیه می شود.
الدترافورد-منچستر
الد ترافورد، که لقب “تئاتر رویاها” را دارد، خانه منچستر یونایتد است. با ظرفیت 74140 نفر ، این بزرگترین استادیوم یک باشگاه در انگلستان است.
استادیوم پر از تاریخ
الد ترافورد زمینه بسیاری از بزرگترین لحظات منچستریونایتد بوده است، از پیروزی های داخلی تا شکوه اروپایی. مجسمه های سر مت بازبی، سر الکس فرگوسن و” تثلیث مقدس ” بست، لاو و چارلتون گواهی بر تاریخ غنی باشگاه است.
یک تجربه مدرن
با وجود سنش ، اولد ترافورد به مدرن شدن ادامه می دهد ، ارائه امکانات پیشرفته در حالی که جذابیت تاریخی خود را حفظ می کند. تورهای استادیوم به هواداران یک نگاه اجمالی به گذشته ی افسانه ای باشگاه می دهد.
کشف نمادین ترین استادیوم های فوتبال ، چیزهای زیادی در مورد تاریخ غنی و اهمیت فرهنگی این ورزش نشان می دهد. این عرصه ها چیزی بیش از مکان های بازی هستند؛ آنها خون زندگی فوتبال هستند، خاطرات و لحظات را که بازی زیبا را تعریف می کنند، در خود جای داده اند. از شگفتی مدرن ومبلی تا جذابیت تاریخی ماراکانا، هر استادیوم یک نگاه منحصر به فرد به دنیای فوتبال و اشتیاق آن را در طرفداران در سراسر جهان الهام می دهد.
سر جیم رتکلیف به دنبال ساخت یک استادیوم جدید برای منچستر یونایتد است؛ میلیاردر بریتانیایی می خواهد یک “ومبلی شمال” بسازد؛ گروه کاری بازسازی الدترافورد به این نتیجه رسید که ساخت یک استادیوم جدید گزینه ای تحول آمیز تر خواهد بود.
محمدرضا حیدری فوتبال لب- منچستر يونايتد يه استاديوم جديد دارد؟ این چه معنایی برای آینده الدترافورد خواهد داشت؟ و این کار ها چقدر هزینه خواهد داشت ؟ اسکای اسپورتس به سوالات کلیدی نگاه می کند.
آیا منچستریونایتد می تواند استادیوم جدیدی بسازد ؟ روزنامه دیلی تلگراف در ماه فوریه گزارش داد که سر جیم رتکلیف می خواهد یک استادیوم جدید برای منچستریونایتدی بسازد، که 114 سال گذشته را در الدترافورد گذراند.الدترافوردی که نزدیک به 74000 تماشاگر را در خود جای می دهد.
بر اساس این گزارش، این طرح باعث می شود که یونایتد یک “ومبلی شمال” ایجاد کند تا با استادیوم ملی 90000 نفره در شمال لندن رقابت کند.
حالا گروه کار بازسازی الدترافورد این دیدگاه را تأیید کرده است. آنها پشت این ایده هستند که یک ورزشگاه 100 هزار نفره ساخته شود. ورزشگاهی که بزرگترین ورزشگاه انگلستان شود. هنوز زود است که بگوییم این تنها مسیری است که یونایتد طی خواهد کرد. اگرچه این مسیر مورد علاقه برای ایجاد یک ورزشگاه جدید در سطح جهانی با مزایای اضافی آن مانند برگزاری کنسرت است. سایر اعضای گروه کاری ورزشگاه شامل لرد کو ، گری نویل و اندی برنهام، شهردار منچستر بزرگ هستند.
موضع منچستریونایتد در این مورد چیست ؟
بر اساس گزارش اصلی تلگراف، رتکلیف با ایده جابجایی باشگاه مخالف است. اما احساس می کند که هواداران از تغییر ورزشگاه در صورتی که در همین موقعیت مکانی بمانند، حمایت می کنند.
يونايتد حدود 100 هکتار زمين در اطراف اولد ترافورد دارد. 43 هکتار از آن زمين براي توسعه برنامه ریزی می شود. حدود 25 هکتار استفاده نشده و باشگاه احساس ميکند که امکان استفاده بیشتری را دارد.
حالا گروه پروژه استادیوم به این نتیجه رسیده که بهتر است که به جای بازسازی زمین موجود از این زمین ها برای ساخت یک استادیوم کاملا جدید استفاده شود. یونایتد در حال تحقیق در مورد آنچه باشگاه های ورزشی دیگر در سراسر جهان انجام داده اند است. از جمله استادیوم SoFi در لس آنجلس، مکانی که در آن در بازی پیش فصل با آرسنال دیدار کردند این باشگاه چندین جلسه با تیم پشت این توسعه که از طریق سرمایه گذاری خصوصی تامین می شود، در تور ایالات متحده برای یادگیری از این ورزشگاه برگزار کرد.
زمین های اطراف الدترافورد که منچستریونایتد مالکیت آن را بر عهده دارد.
معماری الدترافورد جدید
به عنوان بخشی از سری آینده فوتبال، جیم هیرین، مدیر شرکت معماری زاها حدید ، گفت که شیوه ای که بارسلونا، رئال مادرید و لیورپول استادیوم های خود را بازسازی کرده اند شیوه ای است که منچستریونایتد باید دنبال کند.
“در اولد ترافورد ، قطعا انتظار دارید که آنها در مورد تغییر هدف فکر کنند و به هیچ جای دیگری نروند. ببینید لیورپول با این تغییرات و ارتقاء های کوچک چه کاری انجام می دهد. این شبیه آینده است”. “می دانم چرا اورتون در حال تغییر ورزشگاه است اما این بیشتر شبیه به روش قدیمی نگاه کردن به استادیوم های جدید است. به ویژه زمانی که شما چیزی دارید که در حال حاضر یک دارایی است. گری نویل، بخشی از گروه کاری بازسازی اولد ترافورد، در مورد نیاز به بهبود امکانات اولد ترافورد بسیار صریح بوده است. “شاید کاری که لیورپول انجام داده راه پیش رو است”. “اگر کمبود بودجه وجود داشته باشد ، شاید یک یا دو پایه ، کاملا در سطح جهانی ، و دو مورد دیگر در طول پنج تا 10 سال آینده پیگیری شود. اين يه نقشه خواهد بود”
مشکل الدترافورد چیست؟
“اولد ترافورد در حال سقوط است” اولین خط از یک شعار است که طرفداران باشگاه های رقیب به طور مداوم برای اشاره وضعیت بد منچستریونایتد در این فصل استفاده کرده اند.
سقوط استانداردهای ورزشگاه یونایتد به خوبی مستند شده است، آخرین نمونه آن در پی شکست آنها در خانه به آرسنال در ماه مه ، جایی که سقوط آب از طبقات بالایی سوژه شد.
ویدئوهای دیگر از بخش های فرسوده زمین در سال های اخیر به صورت آنلاین منتشر شده است. با وجود اینکه این بزرگترین استادیوم یک باشگاه در انگلستان است، برای میزبانی یورو 2028 انتخاب نشد.
مالکان خائن
“جایگاه اصلی نیاز به تعمیر دارد ، سقف نیز نیاز دارد ،فضای بیرونی استادیوم هم نیاز به تغییرات دارد “. “در مناطق مختلف کمی وضعیت قرمز به نظر می رسد و مسائل اساسی با اولد ترافورد وجود دارد. “طراحی استادیوم ها از آن زمان تغییر کرده است. از زمان ساخت این استادیوم، جایگاه قرارگیری پا در صندلی ها همان اندازه را دارد. “این یک استادیوم زیباست ، اما من طرفدار سقف الدترافورد نیستم چون فکر می کنم خیلی پایین است. الدترافورد نباید کوچکتر شود، باید بزرگتر شود.”
نویل در مورد نیاز به بهبود امکانات الدترافورد بسیار صریح بوده است. او در اواخر سال گذشته گفت: من شنيدم که فقط چند صد ميليون پوند در الدترافورد خرج شده این کافی نیست”. “من ترجیح می دهم 200 میلیون پوند برای استادیوم قدیمی خرج کنم و دو بخش از الدترافورد کاملا شگفت انگیز به نظر برسد. مهم است که به جايي که بازي ميکني افتخار کني و الدترافورد يک استاديوم فوق العاده است”.
آخرین باری که باشگاه کارهای بزرگی در اولد ترافورد انجام داد در ماه مه 2006 بود، زمانی که 8000 صندلی به بخش های شمال غربی و شمال شرقی استادیوم اضافه شد. این کار قبل از اینکه خانواده گلیزر کنترل باشگاه را در ژوئن 2005 به دست بگیرند، تایید شد ، به این معنی که هیچ کاری برای بازسازی الدترافورد از زمان مالکیت 19 ساله خانواده گلیزر ها انجام نشد.
باشگاه های دیگر اخیرا چه کارهایی کردند؟
ماندن در همان زمین، حرکتی است که تاتنهام هنگام توسعه استادیوم جدید خود انجام داد. اسپرز در سال 2016 زمین قدیمی خود را در وایت هارت لین ترک کرد و تقریبا سه فصل در ومبلی گذراند، قبل از اینکه در اوایل سال 2019 به مکان جدید 60000 نفره خود بازگردد. یک مسئله این است که اولد ترافورد بین یک خط راه آهن و یک کانال آب واقع شده است، که تدارکات را نسبتا چالش برانگیز می کند. در حالی که برنتفورد موفق به غلبه بر یک چالش مشابه برای استادیوم خود در سال 2020 شد، استادیوم آنها بسیار کوچکتر است و تنها 17000 هوادار را در خود جای می دهد.
بازسازی استادیوم آویوا در دوبلین نیز چالش های مربوط به خط راه آهن را داشت، با یک خط در کنار غرب استادیوم. این بازسازی در سال 2010 تکمیل شد.
هزینه ساخت استادیوم جدید چقدر است؟
طبق گفته مالک اسپرس ، دانیل لیوی در مصاحبه ای در نوامبر 2020 ، استادیوم جدید تاتنهام حدود 1.2 میلیارد پوند هزینه داشت. پیش بینی میشود ورزشگاه جدید برای یونایتد حدود 2 میلیارد پوند هزینه بردارد. به عنوان بخشی از قرارداد 1.2 میلیارد پوند برای خرید سهام در یونایتد، رتکلیف 239 میلیون پوند به باشگاه داد تا به تقویت زیرساخت های باشگاه کمک کند. بانکدار قطری شیخ جاسم که در رقابت برای کنترل یونایتد با رتکلیف رقابت می کرد، حاضر بود 1.27 میلیارد پوند برای این کار تعهد کند.
تامین مالی یکی از ملاحظات کلیدی این گروه کاری بوده و طیف گسترده ای از منابع بالقوه تامین مالی خصوصی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. ممکن است فرصت هایی برای یک مشارکت دولتی-خصوصی برای ساخت ورزشگاه وجود داشته باشد. شهردار منچستر بزرگ برنهام در اوایل امسال گفت: “هر چیزی که آنها [رتکلیف و اینوس] می خواهند ، ما تسهیل خواهیم کرد و ما آنجا خواهیم بود تا اطمینان حاصل کنیم کهآینده این باشگاه تامین می شود.”