Tag Archives: پادکست فوتبالی

RB لایپزیگ، یک آکادمی بازسازی شده و یک باشگاه که ماموریت توسعه خود را دارند.

زمین تمرینی لایپزیگ

آروین منصوری، فوتبال لب– مرکز تمرینی RB لایپزیگ در Cottaweg مانند زمین‌های تمرینی دیگر در سراسر اروپا است. یک متصدی پذیرش به تلفنی که هیچوقت از زنگ خوردن باز نمی‌ایستد، پاسخ می‌دهد. در تلویزیون وسیعی که از دیوار آویزان است، اخبار ورزشی تکرار می‌شود.

فضای کلی آکادمی

به داخل ساختمان می‌رویم و فضا تغییر می‌کند.

در داخل، صفحه‌های کوچک پلاسما، هایلایت بازی‌های اخیر تیم جوانان پخش می‌شود و پیشرفت استعدادهای آکادمی مورد نمایش قرار می‌گیرد. در روز بازدید خبرنگاران، مراسم تجلیل از یک هافبک تیم زیر 11 سال به خاطر “افزایش توانایی گل‌زنی”و “بهبود کلی در مناطق تهاجمی” در جریان بود.

این یک روند الهام بخش است. بازیکنان بزرگسال و جوانان لایپزیگ در یک مکان تمرین می کنند. تا پایان آن روز، ژاوی سیمونز، بنجامین شسکو و بقیه بازیکنان تیم بزرگسالان، برای اولین‌بار نام این هافبک جوان را شنیده و چهره او را خواهند دید. مانند خود ساختمان، تأکید بر آینده وجود دارد.

این مرکز میزبان 50 بازیکن جوان به صورت هم‌زمان است. آنها در مکان‌های تعبیه شده زندگی می کنند، اتاق نشیمن و امکانات آشپزخانه خود را دارند و توسط یک خانواده که آنها نیز در آن‌جا زندگی می‌کنند، میزبانی می‌شوند.

امکانات و تجهیزات

هر چیزی که یک بازیکن جوان می‌تواند نیاز داشته باشد وجود دارد. سالن‌های ورزشی در بهترین حالت هستند. یک استادیوم کوچک بیرون از محوطه وجود دارد. اطراف زمین‌های تمرین، یک زمین با موانع برای آماده سازی، یک تپه دوی سرعت و حتی یک زمین پدل وجود دارد. تمام فعالیت‌های بازیکنان مسن‌تر آکادمی در تمرینات، توسط شبکه‌ای از دوربین‌ها که هر قسمت چمن را پوشش می‌دهد، نظارت می‌شود. حتی اپلیکیشنی وجود دارد که از طریق آن مربیان قادر به ارسال کلیپ‌ها و ارسال و دریافت بازخورد عملکردهای اخیر بازیکنان، در جلسات تمرینی و مسابقات هستند.

بنابراین، این مرکز جایی است که بازیکنان می‌توانند رشد کنند. با این حال، لایپزیگ هنوز هم می‌خواهد تعداد بیشتری بازیکن بسازد. بازیکنان دیگر، ممکن است به خاطر پیشرفت در این حرفه مشهور شده باشند، اما (در حال حاضر)، “ارمدین دمیرویچ”، مهاجم اشتوتگارت، مطرح ترین بازیکن بوندسلیگا است که مدتی را در آکادمی لایپزیگ گذرانده است. اما هنوز اثری از یک ستاره بومی وجود ندارد.

باوم وارد می‌شود

مانوئل باوم، 45 ساله، مسئول تغییر آن است. باوم در سال 2023 به عنوان سرپرست توسعه جوانان منصوب شد. او قبلاً آگزبورگ و شالکه را مربی‌گری کرده بود و مسئولیت تیم‌های زیر20 و زیر18 سال آلمان را بر عهده داشت.

او می‌گوید: «می‌خواهم سعی کنم تمام تجربیاتی که در زندگی فوتبالی‌ام داشته‌ام را، به RB Laipzig بیاورم. می‌گوبند در این بخش از آلمان، استعداد کافی وجود ندارد. اما این درست نیست. این مشکل سیستم آموزشی است، مشکل از بازیکنان نیست.”

باوم مسئول جوانان لایپزیگ
باوم در زمان مربی‌گری تیم شالکه در سال 2020

لایپزیگ، کم و کاستی‌ها

در لایپزیگ، چالش های منحصر به فردی وجود دارد.

این باشگاه سال 2009 تشکیل شده است و در حالی که امکانات بسیار چشمگیر است، در سال 2015 (فصل قبل از صعود تیم بزرگسالان به بوندسلیگا) بازیکنان در کابین لباس عوض می‌کردند.

با این حال، مشکلات دیگری وجود دارد که باید بر آن‌ها غلبه کرد. باوم، درحالی که در مقابل یک صفحه پروژکتور، که موقعیت جغرافیایی باشگاه‌های بوندسلیگای آلمان، و کارخانه تولید استعداد، که الان سقوط کرده هستند، مانند هامبورگ، شالکه، کایزرسلاترن و نورنبرگ را نشان می‌داد، توضیح داد.

او با اشاره به موقعیت لایپزیگ در نقشه، جزیره‌ای که قبلاً آلمان شرقی (GDR) بود، می‌گوید: «ما اینجا در ساکسونی هستیم. باشگاه‌های زیادی در جنوب، جنوب غرب، غرب و شمال وجود دارد. اما اینجا در اطراف لایپزیگ، تعداد کمی باشگاه وجود دارد. از اینجا تا برلین و ولفسبورگ حدود دوساعت راه است.

بنابراین، ما یک وضعیت انحصاری داریم. از طرف دیگر، ما این مشکل را داریم که آکادمی‌های قوی کمی در منطقه داریم. این بدین معنی است که دانش فوتبالی بازیکنان، زمانی که به ما ملحق می‌شوند، می تواند پایین باشد. زیرا قبلا در مراکز خوبی آموزش ندیده‌اند.»

این کسری با سایر کمبودها همراه می‌شود. در سال 2025، بیکاری در غرب آلمان دو درصد کمتر از شرق شناسایی شده است. در میان 16 ایالت این کشور، پنج ایالت فقیر از نظر میانگین دستمزد (از جمله ساکسونی) همگی در شرق قرار دارند. چه با سخت‌تر شدن کار والدین برای رساندن کودکان به بازی‌ها و چه به این دلیل که تهیه کفش‌ها و تجهیزات برای والدین سخت است. مشکلات واضح است، و آمارها هم این مسائل را نشان می‌دهد.

از 150 بازیکن متولد آلمان که در این فصل در بوندسلیگا بازی کرده‌اند، بدون احتساب برلین، تنها 7 بازیکن در شرق به دنیا آمده اند.

راهکار لایپزیگ

پاسخ مقطعی لایپزیگ به این مشکل، برنامه Forderoffensive (تهاجم مالی) است که در مارس 2024 راه اندازی شد. این طرح، از باشگاه‌های سراسر شهر حمایت می کند. تجهیزات و استخدام مربیان تمام وقت را تامین مالی می‌کند و همچنین امکان دسترسی به دوره های آموزشی را فراهم می کند.

باوم می گوید: “ما بیش از 600،000 ساکن در این منطقه داریم. بنابراین باید بتوان بازیکنان زیادی را از این منطقه توسعه داد. و به همین دلیل است که ما به مدارس و مهدکودک ها می‌رویم و پول زیادی را برای این گروه سنی خرج می‌کنیم.”

Cottaweg زمین تمرینی لایپزیگ

لایپزیگ و باوم چه دیدگاهی به فوتبال دارند؟

باوم می تواند ساعت‌ها، با جزئیات عمیق و فشرده درباره فوتبال صحبت کند. او در مورد اینکه کجای پیشرفت بازیکن در حال حاضر اشتباه پیش می‌رود یا اینکه برخی از نگرانی‌های پیرامون آن چقدر نادرست هستند، دیدگاه‌های جالبی مطرح می‌کند.

“همه در مورد منطقه انتقال صحبت می‌کنند: از تیم زیر19 سال به تیم اصلی. اما به نظر من، بزرگ‌ترین مشکل، مرحله پایه است. ما خیلی دیر شروع به آموزش بازیکنان می‌کنیم و به آنها آموزش می‌دهیم که به جای این‌که با توپ چه کار کنند، به کدام سمت بدوند.

این یکی از دلایلی است که ما سرمایه‌گذاری زیادی در مرحله پایه انجام می‌دهیم، زیرا واقعا مهم است که برای بازیکنان ارزش قائل شویم.”

بخشی از این هدف، شامل بهبود شرایط خارج از باشگاه و امکاناتی است که بازیکنان اولین ارتباط را با آن می‌گیرند. او می‌گوید که این شامل بررسی سلسله مراتب مربی‌گری نیز می‌شود که در باشگاه خودش وجود دارد.

“من به متخصصان نیاز دارم. به طور معمول، در برخی باشگاه‌ها، اگر مربی زیر 16 سال باشید، دو برابرِ درآمد مربی زیر 10 سال دریافت می‌کنید. بنابراین، مربی زیر 10 سال چه می‌خواهد؟ او می‌خواهد مربی بعدی زیر 16 سال باشد تا بتواند درآمد بیش‌تری کسب کند. این برای توسعه بازیکنان خوب نیست. بنابراین، این‌ها برخی از چیزهایی است که ما روی آن کار می‌کنیم.”

نتیجه چه بوده؟

اگرچه نمی‌توان آن را به فلسفه اخیر نسبت داد، اما نشانه‌های اولیه‌ای از کارآمدتر شدن آکادمی وجود دارد. در نوامبر 2024، ویگو گبل، هافبک 17 ساله متولد لایپزیگ، اولین بازی خود را در لیگ قهرمانان مقابل اینتر انجام داد. همچنین در این فصل گبل در بوندسلیگا هم بازی کرده است. همچنین فایک ساکار 16 ساله در دسامبر 2024 به عنوان یار تعویضی مقابل هلشتاین کیل وارد زمین شد.

سه نفر از 10 بازیکن جوان تاریخ بوندسلیگا از تیم لایپزیگ هستند. این شامل گبل و ساکار، و همچنین سیدنی رابیگر، یکی دیگر از محصولات آکادمی است که باشگاه را ترک کرده و در حال حاضر برای اینتراخت براونشوایگ بازی می‌کند.

ویکو گبل بازیکن لایپزیگ
گبل (سمت راست) در بازی سلتیک در چارچوب رقابت‌های لیگ قهرمانان جوانان

این‌ها، موفقیت‌هایی هستند که به تبدیل شدن آکادمی لایپزیگ، به عنوان مقصدی برای سایر بازیکنان جوان کمک می‌کند. اما هدف باوم ایجاد عرضه ثابت و قابل اعتماد از بازیکنان به سطح بالای فوتبال است. در تعقیب این هدف، او مجموعه‌ای از تغییرات را، نه تنها در مورد نحوه تربیت بازیکنان جوان، بلکه نحوه تفکر باشگاه در مورد آن‌ها را نیز، نظارت کرده است.

لایپزیگ و قدم‌های باوم

او می‌گوید: “اولین قدم من ایجاد یک مأموریت بود: هدف ما در آکادمی چیست؟ ما می‌خواهیم فوتبالیست‌های حرفه‌ای را، در یک فرهنگِ با عملکرد بالا توسعه دهیم. این تنها برای تیم اصلی نیست. زمانی که بازیکنانی در سایر باشگاه‌های رده اول لیگ آلمان داشته باشیم، برای ما یک موفقیت است.”

“گام دوم من این بود که تمام بخش‌هایی را که در آکادمی داشتیم با این مأموریت هماهنگ کنم.”

“زمانی که من برای اولین‌بار کار در آکادمی را شروع کردم و ارزیابی کردم، آن بخش‌ها ماموریت خاص خود را داشتند برای مثال، فیزیوتراپیست‌ها بیشتر فیزیوتراپیست‌های بیمارستانی بودند تا فیزیوتراپیست‌های فوتبال. مربیان بدنسازی می‌خواستند ماهیچه‌های بزرگی برای بازیکنان بسازند، اما نه لزوما آن‌هایی که مربوط به فوتبال هستند.”

“همچنین سرمربی‌ها: هرکسی فلسفه بازی خود را داشت و به عملکرد کلی تیم‌ خود نگاه می‌کرد، نه به تک تک بازیکنان.”

در رده‌های مختلف چه خبر است؟

مانند بسیاری از باشگاه‌ها، لایپزیگ سبک بازی و ترکیب‌بندی را در بین گروه‌های سنی خود هماهنگ می کند. اما در حال حاضر، آموزش نیز دوره‌بندی می شود. تیم های بین رده های زیر 16 و زیر 19 سال همگی برنامه یکسانی دارند، بلوک‌هایی وجود دارد که تعیین می‌کند بازیکنان چه زمانی کار تیمی، انفرادی یا فیزیکی را انجام دهند و مربیان، با چه شدتی می‌توانند روش‌های خود را در آن چارچوب به کار گیرند.

سطح زیر 16 سال، جایی که بازیکنان هر روز تمرین نمی‌کنند، برنامه فشرده است.

باوم می‌گوید این کلید «توسعه سیستماتیک بازیکن» است و به «چهار سؤال کلیدی» بستگی دارد که او از همه مربیانش می‌خواهد در نظر بگیرند.

«”چه زمانی و چقدر تمرین می‌کنید؟” این مربوط به دوره‌بندی است. “چه چیزی را تمرین می‌کنید؟” این بخش محتوا است، شوت زدن، پاس دادن و غیره. “چگونه تمرین می‌کنید؟” این بیشتر مربوط به روش است. و در نهایت: “چه کسی تمرین را هدایت می‌کند؟” سرمربی، کمک مربی، مربی ورزشی یا مربی ویدیویی … و غیره.»

تصویری از بازی زیر15 سال، بر روی صفحه نمایش ساختمان آکادمی

لایپزیگ جمع‌گرا؟

در گفتگو با باوم، موضوعی که اهمیت دارد فردیت است. به گفته او: “یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها این است که مربیان را از وفاداری آن‌ها به عملکرد تیمی دور کنیم، و بیشتر به سمت پیشرفت حرکت کنیم. برنده شدن در بازی‌ها و تورنمنت‌ها خوب است، اما در رابطه با هدف کلیدی “آماده کردن بازیکنان برای فوتبال حرفه‌ای”، بی‌اهمیت است.”

او می‌گوید: “منطقی است که بگوییم فوتبال جوانان در واقع یک ورزش انفرادی است. برای من، تنها استفاده از تیم این است که محیطی را فراهم می‌کند که بازیکنان یاد بگیرند چگونه در یک تیم بازی کنند.

تیم‌ها یاد نمی‌گیرند؛ افراد درون تیم‌ها یاد می‌گیرند. تیم‌ها اولین بازی را انجام نمی‌دهند، افراد این کار را انجام می‌دهند. من هرگز ندیده‌ام که یک تیم کامل به تیم اول برود. فقط چند بازیکن هستند.”

آن‌ها از مکانیزم‌های دیگری نیز استفاده می‌کنند. وام‌های آموزشی، که در آن بازیکنان جوان بخشی از هفته خود را با باشگاه‌های منطقه‌ای در رده چهارم یا پنجم می گذرانند. این به تسریع آمادگی آن‌ها برای بازی بزرگسالان کمک می‌کند. برنامه تمرکز بازیکن، که توسط کامرون کمپبل، مربی اسکاتلندی که در سال 2024 وارد آکادمی لایپزیگ شد و قبلاً در رنجرز، آبردین و آکادمی Right to Dream کار کرده بود، نظارت می‌شود.

برنامه‌های آشنا سازی

در روزهای دوشنبه و سه‌شنبه، بازیکنان زیر 16 سال لزوماً بر اساس سن گروه‌بندی نمی‌شوند، بلکه بر اساس شرایطی که به بهترین وجه برای رشد آنها مناسب است، گروه‌بندی می‌شوند. به آن ارتباط زیستی می‌گویند. لایپزیگ از آن برای بررسی و به چالش کشیدن چشم‌انداز خود در شرایط مختلف استفاده می‌کند.

باوم توضیح می‌دهد: «ما سه نوع بازی مختلف داریم. یک بازی “ایمن”، یک بازی “کششی” و یک بازی “استرسی”. اگر بازیکنی فقط بازی‌های ایمن داشته باشد، پس پیشرفت نمی کند، زیرا همیشه در رده سنی خود بهترین است. اما ما باید او را تحت استرس قرار دهیم، زیرا می‌خواهیم ببینیم کجا خوب نیست.”

تجربه نشان داده است که اولین باری که بازیکن معمولاً استرس زیادی پیدا می‌کند، زمانی است که به تیم اصلی می رود، اما تا آن زمان دیگر خیلی دیر شده است.

اجازه دادن به بازیکن مسن‌تر برای آسان‌گیری به بازیکن جوان، می‌تواند استرس بازی را کاهش دهد. برعکس، قرار دادن یک بازیکن در یک گروه سنی بالاتر (و در شرایط جسمی ضعیف) می‌تواند مشکلاتی را که یک بازیکن در هنگام انتقال از فوتبال جوانان به تیم اصلی تجربه می‌کند، شبیه‌سازی کند.

نیمه دیگر فوتبال

باوم می‌افزاید: “بنابراین، ما فقط نمی‌خواهیم به بازیکنان چیزی برای یادگیری بدهیم. ما می‌خواهیم ببینیم که شهود بازیکن چیست و سپس آن را زنده کنیم.”

ما می‌خواهیم به بازیکنان آزادی بدهیم. در گذشته، RB لایپزیگ به بازیکنان یک سبک بازی را آموزش می‌داد. اکنون، ما سعی می‌کنیم به آن‌ها یاد دهیم که فوتبال را درک کنند و سبک بازی را یاد بگیرند. اگر آن‌ها به تیم اصلی مارکو رز (سرمربی) بروند و او بخواهد از نظر تاکتیکی کاری متفاوت انجام دهند، بازیکنانی که ما تولید می‌کنیم فقط می‌دانند که چگونه در یک موقعیت کار کنند.

و شما باید در یک بازی چابک باشید. اگر بعد از 5 دقیقه گل بزنید، همه‌چیز تغییر می‌کند. شما باید فوتبال را درک کنید.

مانند بسیاری از باشگاه‌ها، لایپزیگ به بازیکنی تا زمانی که 16 ساله نشوند، یک پست تمام وقت اختصاص نمی‌دهد. او می‌گوید که این به گسترش تجربه بازیکن کمک می‌کند. “اگر کسی همیشه مدافع میانی بوده است، پس از کجا می داند که بازی پر فشار در جلوی زمین چگونه است؟”

همچنین، می‌دانیم که فوتبال همیشه در حال تغییر است و بازی باوم و مربیانش که این بازیکنان را برای آن آماده می‌کنند دائما در حال تغییر است.

“بازی فوتبال آینده چگونه به نظر می‌رسد؟ بسیاری از باشگاه‌ها در توسعه فنی واقعاً خوب شده‌اند، اما چیزی که ما متوجه شدیم، اهمیت بازی یک به یک و اینکه چگونه این مورد می‌تواند یک KPI (شاخص عملکرد کلیدی) برای ما باشد.”

ساکار (سمت چپ)، در حال بازی برای تیم ملی جوانان آلمان، 2023

دیتا مهم است!

بیشتر سرمایه‌گذاری لایپزیگ در سطح آکادمی، تفسیر دیتا و استفاده از هوش مصنوعی بوده است. اگر به طور موثر از آن استفاده شود، می تواند به قضاوت در مورد اینکه بازیکنان چقدر در تقابل با یکدیگر موثر هستند، با/علیه مالکیت، و همچنین بدون توپ، کمک می‌کند. آیا یک بازیکن هجومی، با دویدن به فضا، کسی که مارکش کرده را “شکست” می‌دهد؟ آیا خط هافبک به طور مداوم زوایای ارسال و گزینه‌ها را مسدود می‌کند؟

با توجه به تعهد باوم به نظارت مربیانش، در مورد نحوه پیشرفت بازیکنانشان، به جای صرفا برنده بازی شوند، یک معیار ارزشمند برای قضاوت در مورد پیشرفت است. فراتر از آن، تأکید بر نبردهای فردی که همیشه در قلب فوتبال خواهد بود، راهی است که در آینده ثابت شده است.

سرمایه‌گذاری برای آینده

البته مشکل سرمایه‌گذاری در چنین مراحل اولیه این است که مزایای آن تا آینده‌ای دور دیده نخواهد شد. باوم با خوشحالی می پذیرد که ممکن است وقتی این اتفاق بیفتد دیگر در باشگاه نباشد و در هر صورت، قضاوت در مورد تأثیر این اصلاحات همیشه دشوار خواهد بود.

او می‌افزاید: «اما من می‌خواهم این روند را قابل اعتمادتر کنم. بنابراین شاید هر سال 500 دقیقه بازی در بوندسلیگا از بازیکنان آکادمی ببنیم. باید حداقل شش بازیکن ملی پوش تولید کنیم.

ما باید اهداف روشن و یک برنامه اقدام روشن داشته باشیم.»

وداع با ترنت، آینده قرمزها در پست دفاع راست چه خواهد بود؟

ترنت آرنولد پورو فریمپونگ

فریمپونگ؟ پورو؟ بردلی؟ لیورپول چگونه میتواند ترنت آرنولد را جایگزین کند؟

عماد معمار، فوتبال‌لب – با توجه به اخبار و شایعات نقل و انتقالاتی، ترنت آرنولد با اتمام قراردادش در این تابستان، تیم کودکی‌اش را به مقصد رئال مادرید ترک خواهد کرد. ما بررسی می‌کنیم که تیم لیگ برتری چگونه می‌تواند جانشینی برای مدافع راست ظاهراً جایگزین‌ناپذیر خود پیدا کند.

در فاصله 9 بازی مانده به اتمام فصل، با توجه به اختلاف 12 امتیازی لیورپول، به نظر می‌رسد در اواخر ماه می، جشن بزرگی در بندر برپا شود. به هر ترتیب اما، گزارش‌ها حاکی از آن است که ترنت آرنولد تصمیم دارد با انقضای قراردادش به کهکشانی‌ها بپیوندد. خبری که سایه بزرگی بر هفته‌های پایانی فصل انداخت. پسر بومی بندر که از 6 سالگی در لیورپول توپ می‌زد و در فصل گذشته کاپیتان دوم تیم بود، اکنون در حال ترک باشگاه است. موضوعی که چندان به مذاق هواداران لیورپول خوش نمی آید، خصوصا وقتی صحبت از یک استعداد سطح جهانی با توانایی‌هایی منحصر به فرد در پست خود باشد.

اهمیت ترنت به زبان آمار و ارقام

ترنت آرنولد در 349 بازی، موفق شد برای لیورپول 22 گل و 86 پاس گل ثبت کند. او بهتر از هرکس دیگری بازی را از جناح راست تحت تاثیر قرار می‌دهد. دامنه پاس‌های دقیق و متنوع او را، در کمتر مدافع کناری‌ای می‌توانیم ببینیم. این فصل در میان 5 لیگ معتبر اروپایی، او با 176 پاس پراگرسیو و 321 پاس به یک سوم دفاعی حریف، در آمار‌های فوق رکورددار است. او همچنین با ارسال 215 پاس (با احتساب سانترها) به محوطه جریمه حریف، دومین مدافع برتر از این حیث می‌باشد.

لیورپول چگونه می‌‎تواند او را جایگزین کند؟ ما برخی از گزینه‌های احتمالی را بررسی کردیم.

جانشینی از دل باشگاه

لیورپول فصل پر فراز و نشیبی را تجربه کرد. بیش‌ترین تشویق آنفیلد در این فصل اما، نه به خاطر یک گل، که برای یک تکل بود. جایی که در ماه نوامبر در جریان رویارویی لیورپول و رئال مادرید، کانر بردلی تکل جانانه‌ای روی پای کیلین امباپه زد. واکنش هواداران لیورپول تلفیقی از شگفتی و افتخار بود.

جوان ایرلندی در تمام طول بازی مقابل کهکشانی‌ها درخشید. حالا شاید رئال مادرید باعث درخشش دوباره او شود. این بار با جذب ترنت و ایجاد حفره‌ای که بردلی بتواند آن‌را پر کند.

کانر 21 ساله این فصل در تمامی رقابت‌ها 22 بار به میدان رفت که 9 تای آن‌ها را به عنوان بازیکن فیکس آغاز کرد. دقیقا اندکی بیشتر از 1000 دقیقه ولی در جریان تساوی 2-2 مقابل استون ویلا، دچار مصدومیت شد.

ترنت در مقابل بردلی: 2 تعریف از یک پست

نکته‌ای که باید در نظر گرفت این است که بردلی سبک بازی متفاوتی نسبت به الکساندر-آرنولد دارد. همان‌طور که از هیت مپ مشخص است، او در مناطق هجومی به اندازه ترنت آرنولد لمس توپ ندارد و کمتر به مرکز میدان متمایل می‌شود.

در حالیکه ترنت بیشتر به تصاحب توپ و کنترل ریتم بازی همانند یک هافبک علاقه‌مند است، بردلی به بازی بدون توپ مایل است. در این فصل لیگ برتر، ترنت 10.5 فرار بدون توپ به ازای هر 90 دقیقه را ثبت کرد. برای بردلی این آمار با عدد 25.4 تعریف می‌شود. همچنین ترنت 4.7 فرار به یک سوم دفاعی حریف ثبت کرده و کانر 10.9. تعداد فرارهای به محوطه جریمه حریف هم برای ترنت 2.2 و برای بردلی 6.9 است. میزان اورلپ از سمت راست به ازای هر 90 دقیقه برای ترنت 2.7 بوده اما کانر آمار 6.9 را دارد. آماری که نشان می‌دهد وینگر راست فصل بعد قرمزها بیشتر از قبل گزینه مناسب برای پاس دادن خواهد داشت.

از نظر دفاعی آنها تقریبا آمار یکسانی ثبت کرده اند: تعداد تکل‌ها برای او و ترنت به ترتیب 2.6 و 2.7 است. در شاخص‌های بازپس گیری مالکیت و قطع توپ اما ترنت دست بالاتر را دارد (به ترتیب با برتری 5 – 4.5 و 1.3 – 0.9).

ایرلندی آینده‌دار ولی پر مصدومیت

برای بردلی فرارها صرفا یک فرار ساده نیست. او در این فصل لیگ برتر 3 حرکت تهدیدآمیز برای شکستن دفاع حریف انجام داد (فرار بدون توپی که به قصد رسیدن به پشت خط دفاعی حریف انجام می‌شود). تنها 5 دفاع راست آمار بهتری از او ثبت کردند، در صورتی که همه آن‌ها حداقل 1500 دقیقه زمان بیشتری برای بازی کردن داشتند. مسلما همه این‌ها بستگی دارد به اینکه آرنه اسلوت از فولبک‌های خود چه چیزی بخواهد. اگر او کماکان انتظار پخش توپ و خلاقیت فوق‌العاده داشته باشد، بردلی احتمالا هنوز پاسخ مناسب نیست. او در تمام رقابت‌های این فصل به ازای هر 90 دقیقه در جریان بازی تنها 0.7 موقعیت ایجاد کرده که دقیقا نصف ترنت است. کانر همچنین به طور متوسط 1.3 سانتر داشته که در این شاخص هم ترنت با 3.4 عملکرد به مراتب بهتری دارد.

فراموش نکنیم که بردلی هنوز در حال پیشرفت است. او تنها ۲۱ سال دارد و بازی منظم در تیم اول می‌تواند او را در تمامی این جنبه‌ها بهبود بخشد. بر خلاف سن و سالش، مربی ایرلند “مایکل اونیل”، او را لایق بازوبند کاپیتانی تیم ملی میداند و در مورد او می‌گوید:

“ما یک استعداد ویژه در اختیار داریم… مهم‌ترین ویژگی بردلی، عشق او به بازی است. او همیشه با حداکثر توان تمرین می‌کند و این انرژی را به بقیه بازیکنان جوان هم منتقل می‌کند.

نگرانی‌هایی از باب مصدومیت وجود دارد. بنا بر ادعای ترنسفر مارکت، بردلی طی 2 سال گذشته تجربه 4 مصدومیت جداگانه داشت. موضوعی که باعث شد تا او 7 ماه از میادین دور باشد. پس این موضوع که لیورپول با خیال راحت به او به عنوان گزینه اصلی نگاه کند یا خیر، مسئله دیگری است.

وینگ بک جذاب ژابی

یکی از نام‌های بزرگی که به جایگزینی ترنت الکساندر-آرنولد لینک می‌شود، جرمی فریمپونگ از بایر لورکوزن است. این مدافع هلندی ریز جثه و سریع، در دو فصل اخیر برای تیم آلونسو عملکرد درخشانی داشت و یکی از مؤثرترین مدافعان راست در دنیای فوتبال است.

در سیستم 3 دفاعه الونسو, فریمپونگ نقش وینگ بک را بازی می‌کند. نقشی که باعث می‌شود وظایف هجومی او بسیار بیشتر از وظایف دفاعی‌اش باشد. همانطور که در هیت مپ زیر می‌توان دید:

فرارهای او از جناح راست، موقعیت‌های بسیار زیادی برای لورکوزن ایجاد می‌کند. او عنصر کلیدی تیم برنده‌ی دوگانه‌ی لیگ حذفی فصل پیش بود. آن‌ها در این فصل هم، بایرن مونیخ را به چالش کشیدند. در مجموع فریمپونگ در 2 فصل گذشته آمار چشمگیر 18 گل و 19 پاس گل را ثبت کرده.

با اینکه زیر نظر آلونسو فولبک نبود، اما در سلتیک و در لورکوزن هم تا پیش از سر کار آمدن آلونسو، او دفاع راست بازی می‌کرد. هیت مپ زیر، مربوط به فصل 2022-2021 نمایانگر آن است که لمس توپ‌های او تحت نظر جراردو سیوآن، بیشتر شبیه یک دفاع راست کلاسیک بود.

در آن زمان، او 6 پاس گل در بوندسلیگا ثبت کرد. آماری مشابه با ترنت آرنولد در فصل جاری. همچنین به طور متوسط 1.3 موقعیت در جریان بازی (به ازای هر 90 دقیقه) ایجاد کرد. بسیار نزدیک به ترنت آرنولد با 1.4. اما نقش این دو کاملا متفاوت بود.

ترنت یا فریمپونگ؟

در مقایسه فریمپونگ 22-2021 با ترنت 25-2024 می‌بینیم، که مرد هلندی دریبل‌های بیشتری دارد و در دوئل‌های زمینی دست بالاتر را دارد. ترنت اما واضحا مشارکت در پاسکاری و اکت‌های دفاعی داشته.

مقایسه ترنت و فریمپونگ

فریمپونگ بازیکن بسیار خوبی است، ولی سبک بازی‌اش با ترنت تفاوت بسیاری دارد. آرنه اسلوت ممکن است مایل باشد چیدمان تیمش را تغییر دهد و حتی مشتاق به داشتن دفاع راستی مانند فریمپونگ باشد. کسی که عرض بیشتری به بازی می‌دهد و تهدید دریبل بیشتری دارد. اما برای این کار، تغییراتی در دیگر پست‌ها هم لازم است تا تیم بهتر بتواند از پتانسیل‌های فریمپونگ استفاده کند.

نگرانی‌هایی در مورد همکاری او با محمد صلاح هم وجود دارد. باید به یاد بیاوریم که فریمپونگ و موسی دیابی، “او هم یک وینگر چپ پای سریع است” همکاری بسیار خوبی در جناح راست تیم لورکوزن در فصل‌های 22-2021 و 23-2022 داشتند. هرچند دیابی گاهی در سمت چپ هم بازی می‌کرد.

مزایای فریمپونگ

با توجه به اینکه فریمپونگ دوران رشد خود را در آکادمی منچسترسیتی گذراند، از نظر قوانین لیگ برتر انگلیس یک بازیکن بومی محسوب می‌شود. این موضوع برای لیورپول اهمیت دارد، زیرا آن‌ها در حال از دست دادن یک محصول آکادمی (ترنت الکساندر-آرنولد) هستند و داشتن تعداد کافی بازیکن خانگی در فهرست لیگ برتر، یک امتیاز محسوب می‌شود.

یکی از مزیت‌های دیگر فریمپونگ این است که او می‌تواند در خط حمله نیز بازی کند. او این قابلیت را به لیورپول می‌دهد که در صورت لزوم، فریمپونگ و کانر بردلی را هم‌زمان در سمت راست میدان قرار دهد. این مسئله به‌ویژه در زمان غیبت محمد صلاح اهمیت پیدا می‌کند. اگر صلاح در لیورپول بماند، او در دسامبر و ژانویه به دلیل برگزاری جام ملت‌های آفریقا در دسترس نخواهد بود.

پدرو پورو، شبیه‌ترین مدافع به ترنت

در بین گزینه‌های روی میز، پدرو پورو هم می‌تواند انتخاب جاه‌طلبانه‌ای باشد. کسی که اتفاقا همانند فریمپونگ در سنین پایین‌تر برای منچسترسیتی توپ می‌زد.

طبق داده‌های اوپتا، پورو در چندین شاخص کلیدی در فصل گذشته، در میان مدافعین کناری 5 لیگ معتبر، بیش‌ترین شباهت را به ترنت آرنولد این فصل داشت.

آمار ترنت آرنولد

پدرو پورو از بدو پیوستنش به تاتنهام هاتسپر در ژانویه 2023، توانست در تمامی رقابت‌ها در 95 بازی برای این تیم، 9 گل و 17 پاس گل ثبت کند.

در بین مدافعین راست در این فصل، او با 44 خلق موقعیت تنها کمی عقب‌تر از ترنت (51) از این حیث قرار می‌گیرد. همچنین آمار 109 سانتر در جریان بازی را دارد که او را از این نظر پیشتاز می‌سازد.

مسلما خریدن پورو از اسپرز، مبلغ هنگفتی نیاز دارد. از طرفی شهرت دنیل لوی به سخت‌گیری در فروش ستاره‌هایش و از طرف دیگر تابستان احتمالا شلوغ قرمزها باعث می‌شود. راه‌های بهتری نسبت به خرج کردن آن مقدار پول روی یک مدافع راست، پیش پای مدیران باشد.

بازیکنان آزاد

با علم بر این‌‎که ترنت به صورت آزاد جدا خواهد شد و مدیران لیورپول، از این طریق پولی به دست نمی‌آورند، ممکن است آن‌ها بتوانند طبق قانون بوسمن، دنبال یک گزینه آزاد باشند. در این صورت واضح‌ترین گزینه می‌تواند اولا آینا باشد. دفاع راست اهل نیجریه که فصل فوق‌العاده‌ای را با فارست تجربه کرد و در زمینه باز پس‌گیری مالکیت در این فصل لیگ برتر، با 156بار باز پس‌گیری، در این شاخص حرف اول را می‌زند.

آینا جایگزین ترنت

اولا آینا در برخورد با لیورپول در فصل گذشته عملکرد درخشانی داشت. او در دقایق پایانی بازی توپ محمد صلاح را از خط دروازه بیرون کشید که یکی از سه دفع توپ از خط دروازه او در این فصل بود و باعث شد تیمش امتیازهای مهمی کسب کند. این نوع عملکرد دفاعی در لحظات حساس، ارزش‌های او را نشان می‌دهد.

با این حال، لیورپول نیاز دارد که مدافع راستش در حملات هم مؤثر باشد. در حالی که آینا در تیمی با سبک بازی متفاوت قرار دارد که بیشتر بر دفاع تمرکز دارد، آمار او در زمینه ساخت موقعیت، کمی نگران‌کننده است. او با 11 خلق موقعیت در لیگ این فصل (40 تا کمتر از تعداد شانس‌های ایجاد شده توسط آرنولد) نشان داد که در ایجاد موقعیت‌های گل‌زنی در حملات به اندازه کافی تأثیرگذار نیست.

برای لیورپول، که به هجوم و پاس‌های کلیدی از دفاع راست نیاز دارد، آینا ممکن است نتواند در حملات همان تأثیرگذاری که آرنولد دارد را ارائه دهد. به همین دلیل، اگر لیورپول بخواهد یک گزینه دفاعی پیدا کند که هم در حملات و هم در دفاع عملکرد خوبی داشته باشد، ممکن است به گزینه‌هایی مانند فریمپونگ یا پورو توجه بیشتری داشته باشد.

الماس قدیس ها

گزینه دیگر برای لیورپول میتواند کایل واکر-پیترز باشد. دفاع راستی که احتمالا علاقه ای به گذراندن یک فصل دیگر در چمپیونشیپ ندارد. مدافع اسبق اسپرز، توانایی بازی در هر دو سمت دفاع را دارد و همانند آینا، بازیکن بومی محسوب می‌شود.

او 27 بازی در این فصل لیگ برتر انجام داده. تقریبا به طور مساوی در هر دو پست مدافع چپ و مدافع راست. آمار حیرت انگیز 91.1% پاس موفق را داشت و موفق شد در جریان بازی، 21 موقعیت برای تیمش ایجاد کند (حداقل 9 تا بیشتر از هر مدافع دیگری از ساوتهمپتون). فقط 10 مدافع لیگ برتری آمار بهتری از او دارند.

آرنولد بعدی؟

با توجه به موفقیت لیورپول در اعتماد به ترنت الکساندر-آرنولد در سنین جوانی و تبدیل او به یکی از بهترین مدافعان راست دنیا، ممکن است این تیم بخواهد ریسک مشابهی را با یک استعداد جوان دیگر امتحان کند.

خیوایرو رید از فاینورد، گزینه‌ای که اسلوت او را به خوبی می‌شناسد، زیرا او بود که در جریان نبرد مقابل رم در لیگ اروپا، او را از روی نیمکت به بازی فرستاد تا اولین بازی‌اش برای فاینورد را انجام دهد.

او خودش را در ترکیب 11 نفره فاینورد در این فصل تثبیت کرد. با انجام 17بازی، که 13تای آنها را از ابتدا به میدان رفت. او موفق شد 6پاس گل ارسال کند که 3تای آن‌ها در جریان برد 2-6 مقابل توئنته بود. تنها پایساو با 9 پاس گل توانست این فصل پاس گل‌های بیش‌تری از او برای فاینورد ثبت کند.

جایگزین ترنت

مدافع 18 ساله و تند و تیز فاینوردی‌ها همچنین تجربه بازی در لیگ قهرمانان را دارد. او در 2 بازی رفت و برگشت مقابل میلان در پلی‌آف و همچنین در یک شانزدهم مقابل اینتر حضور داشت.

استعدادی دیگر از لیگ پرتغال

گزینه دیگر می‌تواند مارتیم فرناندز از پورتو باشد. یکی از هیجان‌انگیزترین استعدادهای لیگ پرتغال. گزارش‌ها در ماه دسامبر، حاکی از آن بودند که لیورپول پیشرفت او را به عنوان یکی از گزینه‌های احتمالی جانشینی ترنت، تحت نظر دارد.

بازیکن 19 ساله که تسلط خوبی روی توپ دارد و همیشه مایل به همکاری در حرکات هجومی تیمش است، در فصل 25-2024 موفق شد 5 پاس گل به ثمر برساند (مشترکا با فرانسیسکو مورا بهترین بازیکنان پورتو از این حیث هستند).

او در این فصل بیشتر از هر مدافع دیگری (با حداقل 10 بازی) در 10 لیگ برتر اروپایی، توانست موقعیت بزرگ خلق کند. به طور متوسط 0.96 در هر 90 دقیقه!

دشتی دیگر از چمپیونشیپ؟

ترای هوم از ساندرلند ممکن است گزینه‌ای جالب برای لیورپول باشد. این مدافع 23 ساله در فصل جاری چمپیونشیپ عملکرد بسیار خوبی داشته است. او شش پاس گل ثبت کرد (مساوی با پاتریک رابرتز). هیچ‌کدام از بازیکنان ساندرلند بیشتر از این تعداد پاس گل نداشتند.

هوم در این فصل بیش‌ترین شانس‌های ایجاد شده از بازی در جریان (45) و بیش‌ترین شانس‌های بزرگ (13) توسط یک مدافع در چمپیونشیپ را داشت. در واقع، حتی اگر تمام بازیکنان خط میانه و حمله را در نظر بگیریم، تنها پنج بازیکن در این سطح از لیگ بیش‌تر از او شانس ایجاد کرده‌اند و تنها چهار نفر بیش‌تر از او شانس‌های بزرگ ساخته‌اند.

این آمار نشان می‌دهد که هوم می‌تواند علاوه بر توانایی‌های دفاعی، در حملات هم مؤثر باشد و بتواند در لیورپول در سمت راست به کمک تیم بیاید.

نگاه آماری به ترای هوم

ترای هوم در فصل جاری چمپیونشیپ به‌طور برجسته‌ای عمل کرده است. هرچند او بیشترین تعداد دریبل خورده (39 بار) در این فصل را در میان مدافعان دارد، اما وقتی آمار را به صورت متوسط در هر 90 دقیقه (با حداقل 10 بازی) بررسی کنیم، رتبه‌اش به دهم می‌رسد (1.08 عبور از او). علاوه بر این، هوم بیش‌ترین تعداد تکل (99) را در میان مدافعان چمپیونشیپ ثبت کرده است. هفت نفر از او در باز پس‌گیری مالکیت نقش داشته‌اند (154)، همچنین در قطع توپ (44) مقام هشتم را دارد.

او فصل گذشته 152 تکل نیز داشت که حداقل 33 تکل بیش‌تر از هر مدافع دیگر در چمپیونشیپ است.

همچنین، هوم در تمامی بازی‌های لیگ این فصل به جز یک بازی، حضور داشته و در فصل گذشته نیز در تمامی 46 بازی لیگ برای ساندرلند بازی کرده، که نشان‌دهنده توانایی او در حفظ آمادگی بدنی است.

چگونه باید یک بازیکن شاخص را جایگزین کرد؟ به نظر میرسد قرمز ها باید راه و روش این کار را کشف کنند. ولی هر تصمیمی بگیرند, قرمز ها در فصل بعد قطعا دیدگاه متفاوتی خواهند

فوتبال و جنبش‌های سیاسی در باسک: روایت‌گر هویت و مقاومت

امیررضا قاسمی، فوتبال‌لب – در قلب منطقه باسک، فوتبال فراتر از یک بازی ساده است. این ورزش به زبانی زنده و پرشور برای بیان هویت، مقاومت و آرمان‌های سیاسی و اجتماعی مردم تبدیل شد. در این پست وبلاگی به بررسی چگونگی پیوند بین فوتبال و جنبش‌های سیاسی در این منطقه می‌پردازیم.

تیم ملی باسک

ریشه‌های تاریخی: فوتبال به عنوان صدای بی‌صدایان

در دوران دیکتاتوری فرانکو، باسک با محدودیت‌های شدیدی در حفظ زبان و فرهنگ خود مواجه بود. در این میان، فوتبال به عنوان تنها جایی که مردم می‌توانستند آزادانه هویت بومی خود را ابراز کنند، ظهور کرد. باشگاه‌هایی همچون آتلِتیک بیلبائو با سیاست «Cantera» (تاکید بر استعدادهای محلی) توانستند به نمادی از مقاومت و خودکفایی تبدیل شوند. جایی که هر گل و هر پیروزی پیامی از سرکوب شکسته شده و آزادی رو به نمایش می‌گذارد.

استادیوم به عنوان میدان مبارزه

در باسک، استادیوم‌ها تنها محل برگزاری مسابقات نیستند؛ آن‌ها به میادینی برای ابراز نظر تبدیل شده‌اند. هواداران باسکی در هر بازی حساس، با شعارهایی همچون «باسک تا ابد» و «آزادی واقعی»، نه تنها تیم خود را حمایت می‌کنند بلکه پیامی قوی از هویت و مقاومت به نهادهای مرکزی می‌رسانند. هنر خیابانی، گرافیتی‌های پررنگ و نمایش نمادهای بومی در اطراف استادیوم‌ها، این پیام‌ها را تکمیل می‌کنند.

باسک

تحول پس از دیکتاتوری: آزادی و نوآوری

پس از سقوط فرانکو، باسک شاهد دوره‌ای از بازگشایی فرهنگی و سیاسی بود. باشگاه‌های باسکی فرصت یافتند تا هویت بومی خود را با آغوش بازتری به نمایش بگذارند. در کنار پذیرش مدرنیته و ورود سرمایه‌های خارجی، آن‌ها تلاش کردند تا ارزش‌های اصیل و محلی را حفظ کنند. این تعادل میان مدرنیت و سنت، نقطه قوتی است که همچنان هواداران باسکی به آن افتخار می‌کنند.

چالش‌ها و فرصت‌های پیش رو در باسک

با وجود روح مقاومت و تاریخ پربار، فوتبال این منطقه امروزه با چالش‌های جدیدی مواجه است:

جهانی‌شدن: ورود بازیکنان و سرمایه‌های خارجی ممکن است به مرور زمان هویت محلی را تحت تأثیر قرار دهد.

تغییرات اقتصادی و سیاسی: قوانین ورزشی و فشارهای اقتصادی می‌تواند زمینه‌ای برای ناآرامی‌های اجتماعی ایجاد کند.

اما در عین حال، این شرایط فرصت‌هایی برای نوآوری، تقویت مشارکت هواداران و استفاده از فناوری‌های نوین در ترویج فرهنگ بومی فراهم می‌آورد.

در باسک، فوتبال چیزی فراتر از یک ورزش!

فوتبال در باسک تنها یک ورزش نیست؛ این پدیده‌ای فرهنگی و سیاسی است که روایتگر مبارزه برای حفظ هویت، آزادی و عدالت است. هر بار که هواداران باسکی وارد استادیوم می‌شوند، داستانی از گذشته‌های پر از درد و تلاش برای فردایی بهتر روایت می‌شود. در این تقاطع بین ورزش و سیاست، فوتبال به مثابه پلی برای انتقال آرمان‌های بلند انسانی عمل می‌کند.

در نهایت، داستان فوتبال باسکی نشان می‌دهد که چگونه عشق به بازی می‌تواند به ابزاری قدرتمند برای مقاومت و تغییر اجتماعی تبدیل شود. این داستان همچنان الهام‌بخش نسل‌های آینده در جستجوی عدالت و حفظ فرهنگ بومی خواهد بود.

منچستریونایتد و تیره روزی‌هایی که تمامی ندارد؛ آموریم هم نتوانست یونایتد را نجات دهد!

آموریم سرمربی منچستریونایتد

عماد معمار، فوتبال لب– منچستریونایتد سه شنبه شب، شکست دیگری را متحمل شد. اما این باخت آن‌ها به ناتینگهام, منجر به ثبت یک رکورد منفی از زمان رفتن سر الکس فرگوسن در سال 2013 شد.

شکست تاریخی منچستریونایتد

منچستریونایتد در بازی وسط هفته‌ای مهمان پدیده این فصل لیگ برتر، ناتینگهام فارست بود. جایی که آن‌ها سیزدهمین شکست این فصل خود را با نتیجه 0-1 ثبت کردند. رکورد بیشترین شکست آن‌ها در یک فصل از لیگ برتر، مربوط به سال پیش با 14 شکست بود. اما با توجه به اینکه هنوز 8 بازی دیگر تا پایان فصل لیگ دارند، احتمال شکستن رکورد قبلی‌شان بسیار زیاد است.

از زمان اولین بازی شیاطین سرخ تحت هدایت روبن آموریم در 24 نوامبر، (تساوی 1-1 در مقابل ایپسویچ) آن‌ها از 19 مسابقه تنها موفق به کسب 22 امتیاز شدند. حاصل عملکرد آن‌ها در این بازه زمانی 9 شکست و 6 پیروزی بود.

نتایج به ما نشان می‌دهد که آموریم در حال حاضر ضعیف‌ترین آمار را در قامت مربی شیاطین سرخ (از زمان شروع پریمیرلیگ) دارد. پایین‌ترین درصد برد (31.6%) و کم‌ترین میزان امتیاز به ازای هر بازی (1.16). نفر دوم از این حیث، رالف رانگنیک بود با 1.54 امتیاز به ازای هر بازی!

سقوط یک پادشاهی

سقوط یونایتد اما، تنها مربوط به دوره آموریم نیست. از زمان خداحافظی سر الکس در فصل 13-2012، آن‌ها در سراشیبی سقوط قرار گرفتند. یونایتد پله پله از جمع مدعیان لیگ خارج شد.

آمار کلی منچستریونایتد از سال 2013 تا کنون

آن‌ها تحت هدایت 10 مربی مختلف در 448 بازی لیگ برتری، تنها موفق به کسب 786 امتیاز شدند. 209 امتیاز کمتر از همشهری‌شان با 995 امتیاز. همچنین لیورپول، آرسنال، چلسی و حتی تاتنهام هم امتیازات بیشتری کسب کرده‌اند.

به طور شگفت‌انگیزی، شکست مقابل ناتینگهام فارست، صد و چهاردهمین شکست منچستریونایتد در لیگ برتر از زمان جدایی فرگوسن بود. این با تعداد شکست‌های آن‌ها در دوران حضور فرگوسن در این رقابت‌ها (بدون در نظر گرفتن نتایج دسته اول انگلیس) برابری می‌کند.

موضوع نگران‌کننده‌تر این است که این تعداد شکست در تقریباً نصف تعداد بازی‌ها رقم خورده. فرگوسن در 810 بازی خود به عنوان سرمربی منچستریونایتد در لیگ برتر 114 بار شکست خورد، در حالی که 10 مربی پس از او این تعداد شکست را تنها در 448 مسابقه تجربه کردند.

سر الکس فرگوسن سرمربی سابق منچستریونایتد

آینده مربی پرتغالی منچستریونایتد چه خواهد شد؟

آموریم ممکن است به لطف عملکرد خوب منچستریونایتد در رقابت‌های اروپایی نجات پیدا کند. چرا که شیاطین سرخ در مرحله یک‌چهارم نهایی لیگ اروپا حضور دارند، اما او در فصلی سهیم بوده که می‌تواند بدترین فصل لیگ برتری آن‌ها در نسل‌های اخیر باشد.

این فصل بدترین امتیاز آن‌ها در تاریخ لیگ برتر خواهد بود، مگر اینکه یونایتد هر هشت بازی باقی‌مانده خود در لیگ برتر را پیروز شود، (که بعید به نظر می‌رسد) آن‌ها حتی از رکورد 60 امتیازی فصل گذشته تحت هدایت اریک تن‌هاخ نیز پایین‌تر خواهد رفت.

آن‌ها هنوز به 11 امتیاز از هشت بازی پایانی خود نیاز دارند تا حداقل به رکورد 48 امتیازی فصل برسند، فصلی که آخرین باری بود که یونایتد کمتر از 50 امتیاز کسب کرد. همچنین، آن فصل آخرین باری بود که منچستریونایتد در نیمه پایینی جدول قرار گرفت و در رتبه سیزدهم ایستاد.

بازی بعدی یونایتد، دربی منچستر مقابل سیتی در اولدترافورد است، که روز یکشنبه برگزار می‌شود. با توجه به اینکه آن‌ها در دیدار رفت این فصل موفق به شکست سیتی در اتحاد شدند. این مسابقه فرصتی است تا برای اولین‌بار از فصل 2019-20، موفق به کسب دبل مقابل رقیب همشهری خود شوند. یونایتد و آموریم هر دو به یک نتیجه مثبت در این بازی نیاز دارند.

فاجعه دفاعی رئال مادرید در برابر سوسیداد؛ امیدواری در رختکن آرسنال

رئال مادرید رئال سوسیداد

مهران قهرمانی-فوتبال لب، رئال مادرید موفق شد با برتری در برابر سوسیداد به فینال کوپا دل ری برسد، اما اشتباهات دفاعی در طول مسابقه باعث نگرانی سرمربی این تیم، کارلو آنچلوتی، شد. این پیروزی تلخ و شیرین که با چاشنی هیجان و دلهره همراه بود، اگرچه جایگاه رئال مادرید را در فینال تثبیت کرد، اما سوالات جدی‌ای در مورد آمادگی تیم در بازی‌های آینده، به خصوص مقابل آرسنال، به وجود آورد.

جود بلینگهام به خوبی این لحظه را توصیف کرد. او پس از بازی در اینستاگرام نوشت: «دیگر هیچ کلمه‌ای برای چنین شب‌هایی در برنابئو وجود ندارد.». در نهایت، پیروزی در وقت اضافه بازی برگشت و با ضربه سر آنتونیو رودیگر در دقیقه ۱۱۵ به دست آمد.

شور و هیجان بی‌پایان؛ اما نگرانی‌های دفاعی برای رئال مادرید و آنچلوتی

اندریک، که اولین گل مادرید را در آن شب به ثمر رساند، پس از بازی به خبرنگاران گفت: «من این دیوانگی را خیلی دوست دارم.»

برای تماشاگران بی‌طرف، بازی پرهیجان، نفس‌گیر و سرگرم‌کننده بود؟ بله.

اما برای کارلو آنچلوتی، سرمربی رئال مادرید، پیش از دیدار مرحله یک‌چهارم نهایی لیگ قهرمانان برابر آرسنال، نگران‌کننده؟ بله.

این پیروزی به دلیل ضعف دفاعی مادرید، برای سرمربی ایتالیایی طعمی تلخ و شیرین به همراه داشت.

رئال مادرید؛ خط دفاعی، بحران مصدومیت

دنی کارواخال و ادر میلیتائو در بیشتر فصل به دلیل پارگی رباط صلیبی قدامی (ACL) نتوانسته‌اند برای رئال مادرید به میدان بروند. همچنین، داوید آلابا نیز تنها در چند ماه اخیر از مصدومیت مشابه خود بازگشته است.

در نتیجه، آنتونیو رودیگر به عنوان تنها مدافع میانی باتجربه و آماده رئال مادرید باقی مانده است. در نتیجه، برخی از هافبک‌ها (آرلین شوامنی و فده والورده) مجبور به بازی در خط دفاع شده‌اند. همچنین، رائول آسنسیو از تیم «ب» رئال مادرید کاستیا به تیم اصلی راه یافته است.

شب تلخ آلابا؛ کابوسی در خط دفاع برابر سوسیداد

شب گذشته، داوید آلابا تنها در چهارمین بازی خود در این فصل از ابتدا به میدان رفت، اما قطعاً دوست دارد این بازی را هرچه زودتر فراموش کند. او ابتدا یک گل به خودی به ثمر رساند و سپس با برخورد و تغییر مسیر ضربه میکل اویارزابال باعث شد رئال سوسیداد در آن شب 3-1 از رئال مادرید پیش بیفتد. آلابا یکی از بدترین نمایش‌های خود را در طول حرفه خود به جا گذاشت و یکی از بدترین بازیکنان زمین بود.

مشکلات دفاعی پابرجا؛ سردرگمی در پست مدافع راست

رئال سوسیداد که با 27 گل در 29 بازی یکی از بدترین آمارهای گلزنی در لالیگا را دارد، در برنابئو موفق شد چهار بار دروازه رئال مادرید را باز کند. رئال سوسیداد با تنها چهار شوت در چارچوب، مجموع شاخص گل‌های مورد انتظار (xG) آنها 0.99 ثبت شد. این اتفاق نشان می‌دهد که مشکلات دفاعی رئال مادرید همچنان نیاز به برطرف شدن دارند.

اندر بارنتکسا در دقیقه ۱۶ بازی، گل اول رئال سوسیداد را در برابر رئال مادرید به ثمر رساند. رائول آسنسیو با تیزهوشی اویارزابال از پست خود خارج شد و لوکاس وازکز پس از این اتفاق، دچار عدم آگاهی محیطی شد و بارنتسکا را پشت سر خود ندید و فضای خوبی در اختیار بارنتکسا قرار گرفت.

آنچلوتی به دلیل عرضی که وازکز در حملات ایجاد می‌کند، از او استفاده میکند. همچنین، حضور وازکز در پست دفاع راست به والورده اجازه می‌دهد به پست اصلی خود در میانه میدان بازگردد؛ اما وازکز در موقعیت‌های دفاعی اغلب غافلگیر می‌شود. آنچلوتی باید برای بازی‌های مقابل آرسنال در مورد پست دفاع راست تصمیم‌گیری جدی بکند.

بارنتکسا به راحتی وارد محوطه جریمه شد و ضربه ای، توپ را از بین پاهای لونین وارد دروازه کرد. رئال مادرید امیدوار است که دروازبان اصلی خود، تیبو کورتوا را تا بازی مقابل آرسنال در ورزشگاه امارات در روز سه شنبه در اختیار داشته باشد.

اضطراب در برنابئو؛ بازگشت موقت اما مشکلات ادامه‌دار دفاعی توسط آلابا، کاماوینگا، لونین

گل اندریک در بازی رئال مادرید - رئال سوسیداد

اندریک پس از 30 دقیقه با یک ضربه چیپ زیبا بازی را به تساوی کشاند، اما در نیمه دوم مشکلات دوباره سر برآوردند. در نیمه دوم، پابلو مارین از ادواردو کاماوینگا در خط کناری عبور کرد و شوت/پاس او پس از برخورد به داخل پای آلابا وارد دروازه شد.
ازمایش کاماوینگا در فولبک چپ توسط آنچلوتی با شکست بدی مواجه شد. درصورت نرسیدن فولبک‌های رئال، بوکایو ساکا، وینگر آرسنال، ضربات سختی از سمت چپ خط دفاعی به این تیم وارد خواهد کرد.

گل به خودی آلابا در بازی رئال مادرید - رئال سوسیداد

در دقیقه 80، تاکفوسا کوبو از خارج شدن کاماوینگا از منطقه‌اش بهره برد و با ارسال خوبی به ایوارزابال، ضربه اویارزابال با برخورد مجدد به آلابا وارد دروازه شد و نتیجه بازی را 3-1 به نفع تیم سوسیداد کرد.

سوت هواداران مادرید بر علیه بازیکنان خودی، مخصوصا وینسیوس، بیشتر شد. پس از سوت‌ها، شماره 7 مادرید شروع به درخشش کرد. او با رد کردن یک در برابر یک مدافع سوسیداد و ارسال به محوطه جریمه و ضربه بلینگهام باعث شد تا نتیجه 3-2 شود.

خوشحالی بعد گل شوامنی در بازی رئال مادرید رئال سوسیداد

سپس شوامنی در دقیقه ۸۶ با یک ضربه سر گلزنی کرد تا نتیجه بازی 3-3 شود و مادرید را در مجموع 4-3 جلو بیندازد.
جشن‌ بزرگی برپا شد، زیرا هافبک فرانسوی با هموطنش امباپه به شادی پرداخت. مادرید بنظر می‌رسید که به فینال راه صعود کرده است. تا اینکه در دقیقه 94، یک خطای غیرضروری از کاماوینگا رخ داد. لونین با خروج اشتباه خود نتوانست ضربه آزاد رئال سوسیداد را دفع کند. در نهایت، آلابا در نبرد هوایی از اویارزابال شکست خورد تا او با ضربه سر بی‌نقص بازی در مجموع 4-4 مساوی کند.

دوربین‌ها کیلیان امباپه را شکار کردند که به نظر می‌رسید می‌گوید: «چهار گل در خانه!»

ایمان آنچلوتی به بازگشت

کارلو آنچلوتی در کنفرانس خبری پس از بازی با آرامش گفت:
«در چه لحظه‌ای احساس کردم که حذف شده‌ایم؟ هرگز. در برنابئو هر چیزی ممکن است، به‌ویژه در چنین بازی‌ها و جوهایی. وقتی از حریف عقب می‌افتیم، هرگز تسلیم نمی‌شویم.»

رودیگر به دلیل نگرانیهای آنچلوتی از وضعیت جسمانی او، از ابتدای بازی روی نیمکت نشسته بود. اما مادرید در وقت‌های اضافه به استحکام دفاعی او نیاز داشت. برای دومین‌بار در یک ماه، رودیگر در نقش قهرمان ظاهر شد. او پیش‌تر ضربه پنالتی تعیین‌کننده را در مرحله یک‌هشتم نهایی لیگ قهرمانان برابر اتلتیکو مادرید به ثمر رسانده بود، دیشب نیز گل پیروزی‌بخش را وارد دروازه کرد.

آنچلوتی پس از بازی تلاش کرد منطقی به موضوع نگاه کند و گفت:
«این یک مسابقه پر از گل، اشتباهات و همچنین نکات مثبت بود. هدف محقق شد: ما دوباره به فینال رسیدیم.»

اما شوامنی با نگاهی انتقادی‌تر اظهار داشت:
«خوشحالیم که به فینال راه یافتیم، اما نمی‌توانیم از عملکرد امشب خود راضی باشیم. باید بهتر بازی کنیم.»

نگرانی‌های دفاعی رئال مادرید پیش از دیدار با آرسنال

یک تیم قوی‌تر از رئال سوسیداد می‌توانست بازی را از دسترس مادرید خارج کند. اکنون نگرانی‌هایی در مورد تمامی اشتباهات دفاعی در برابر آرسنال وجود دارد. آرسنالی که در این فصل لیگ در 30 بازی 55 بار دروازه حریفان خود را باز کرده است. توپچی‌ها امیدوارند از هرگونه ضعف مادرید در ضربات ایستگاهی بهره ببرند.

یکی از اعضای کادر فنی رئال مادرید، که به صورت ناشناس با اتلتیک مصاحبه کرده است، گفت:
«در طول بازی فراز و نشیب زیادی داشتیم و رنج‌های زیادی کشیدیم. اما حالا ما در آنجا (فینال) هستیم.»

با این حال، او با احتیاط ادامه داد:
«همیشه همین است؛ نمی‌توان با شش یا هفت بازیکن دفاع کرد. مشکلات ساختاری وجود دارد، اما این تیم رقابت می‌کند.»

در سوی دیگر، میکل آرتتا، سرمربی آرسنال، نیز با مشکلات مصدومیت روبرو است. ریکاردو کلافیوری و تاکه‌هیرو تومیاسو قطعاً غایب هستند و وضعیت گابریل و یورین تیمبر پس از مصدومیت در پیروزی برابر فولام در شب چهارشنبه در حال ارزیابی است. در تازه ترین اخبار، گابریل به احتمال بالا، دو بازی لیگ قهرمانان در برابر رئال مادرید را از دست خواهد داد و یک ماه به دور از میادین خواهد بود.

اما آرتتا و کادرش با تماشای عملکرد دفاعی دیشب مادرید، قطعاً از آنچه می‌بینند دلگرم خواهند شد.

سونودا، وارث رؤیای ژاپن در فرمول یک

یوکی سونودا در لباس تیم ردبول

رضا حسینی، فوتبال لب– هر چقدر که هفته‌ی گذشته برای لیام لاوسن تلخ و دردناک بود، اما برای یوکی سونودا، خاطره‌انگیز و دوست داشتنی سپری شد. ردبول، درست در آستانه گرندپری خانگی سونودا، دری را به روی او باز کرد و بزرگ‌ترین فرصت دوران حرفه‌ای‌اش را رقم زد. چند روز پیش بود که خبر بزرگ منتشر شد. سونودا، هم‌تیمی مکس وشتپن در ردبول شد. لاوسن به آربی (RB Visa Cash) برگشت. درست همان جایی که 11 مسابقه‌ی آخر فصل 2024 حضور داشت.

ردبول در سوزوکا با همراهی سونودا

افسانه‌های ژاپنی فرمول یک

تغییرات بحث‌برانگیز اخیر تیتر اصلی اخبار دنیای مسابقات را به خود اختصاص داده است. در حالی که یک حقیقت کمتر شناخته‌شده اما جالب نیز، در تاریخ غنی ژاپن در فرمول یک وجود دارد. امسال پنجاهمین سالگرد رویدادی خاص برای رانندگان ژاپنی در این ورزش است. در سال 1973،هیروشی فوشیدا، که پیش‌تر به‌عنوان اولین راننده ژاپنی حاضر در مسابقه 24 ساعته لمان، با تیم Sigma Automotive شناخته می‌شد. تبدیل به اولین ژاپنی‌ای شد که برای یک گرندپری فرمول یک موفق به کسب سهمیه شد. این مرد شجاع از کیوتو با خودروی Maki F101C، که چندان محبوب نبود، توانست به این موفقیت دست یابد. او در نهایت به دلیل خرابی موتور نتوانست در گرندپری هلند مسابقه دهد.

ژاپنی‌ها در فرمولا وان!

اگرچه، یوکی سونودا، با ملحق شدن به تیمی که تاکنون شش قهرمانی جهان در بخش سازندگان را به نام خود ثبت کرده. این بهترین فرصت ممکن برای یک راننده ژاپنی است. با این حال، در نیم قرن گذشته، ژاپن 19 راننده را در فرمول یک به میدان فرستاده که هرکدام در نوع خود چهره‌های قدرتمندی بودند.

آگوری سوزوکی
آگوری سوزوکی

ساتورو ناکاجیما

ساتورو ناکاجیما، که یک راننده تحت حمایت هوندا بود، اولین راننده تمام‌وقت ژاپنی در فرمول یک بود. در کنار آیرتون سنا، و سپس نلسون پیکه، در تیم لوتوس رانندگی کرد و در میانه جدول قرار گرفت. او بعدها در چند مسابقه برای تیم تیرل نیز عملکرد خوبی از خود نشان داد.

ساتورو ناکاجیما در گرندپری سوزوکا 1988 در تعیین خط با نلسون پیکه رقابت سختی را داشت، علیرغم این که صبح همان روز مادرش را از دست داده بود. این راننده در آدلاید 1989 نیز در شرایط بارانی درخشش داشت. جایی که از انتهای گرید شروع کرد و تا جایگاه چهارم پیش رفت و سریع‌ترین دور مسابقه را نیز به نام خود ثبت کرد.

آگوری سوزوکی

اما یکی از معروف‌ترین راننده‌های ژاپنی، آگوری سوزوکی بود که در گرندپری خانگی‌اش در سال 1990 به عنوان اولین راننده ژاپنی بر روی پودیوم ایستاد. بعدها، او تیم سوپر آگوری خود را که با حمایت هوندا بود از سال 2006 تا 2008 اداره کرد.

تاکوما ساتو

راننده‌ی دیگری که می‌توان به او اشاره کرد، تاکوما ساتو است که مانند سونودا یک راننده کوچک و پرانرژی بود. شاید مهم‌ترین اتفاقی که رقم زد، پایان سوم او در گرندپری ایالات متحده برای تیم بار هوندا در 2004 بود. او بعدها در سال‌های 2017 و 2020، دوبار فاتح مسابقه‌ی ایندیاناپلیس 500 شد.

تاکوما ساتو
تاکوما ساتو

کامویی کوبایاشی

کامویی کوبایاشی بدون شک یکی از مشتاق‌ترین رانندگان ژاپنی فرمول یک بود؛ مبارزی سرسخت که در دوران حضورش در سائوبر، نگاه‌ها را به خود جلب کرد. او نماینده‌ی موجی از رانندگان ژاپنی بود که با تمام وجود برای اثبات خود تلاش می‌کردند، و زمانی که در گرندپری ژاپن 2012 برای تیم سائوبر روی سکو رفت، همانند آگوری سوزوکا و تاکوما ساتو، افتخاری بزرگ برای کشورش رقم زد. او در 2021 با تویوتا در لمان پیروز شد و در 2019-2020 و 2021 دو عنوان قهرمانی جام جهانی استقامت FIA را به دست آورد.

یوکی سونودا
یوکی سونودا

سونودا و چالشی به بزرگی نام ردبول

یوکی سونودا در سال 2021، اولین فصل حضورش در فرمول یک، بهترین نتایج خود را با آلفاتائوری ثبت کرد؛ نهم در بحرین، ششم در مجارستان و چهارم در ابوظبی. روحیه جنگندگی‌اش همیشه بارز بوده، اما همین خصوصیت گاهی به فوران‌های احساسی در خودرو منجر شده که شاید باعث تردید ردبول در ارتقای او به تیم اصلی شد. بااین‌حال، او همیشه برای رسیدن به بهترین عملکرد تلاش کرده، هرچند که گاهی بدشانسی، استراتژی‌های نادرست یا مشکلات فنی مانع پیشرفتش شده‌اند.

در ابتدای سال 2025، ردبول در نهایت تصمیم گرفت به‌جای ارتقای سونودا، لیام لاوسون را برای این فصل به خدمت بگیرد. اما حالا در مسابقه خانگی‌اش، او باید ثابت کند که می‌تواند انتظارات را برآورده کند. مشکل اینجاست که وشتپن چنان برتری دارد که عملکرد RB21 را بهتر از آنچه که هست نشان می‌دهد، همان‌طور که سال گذشته با RB20 در دوران سختش چنین کرد. ردبول بعد از جلسه‌ای با مکس در میلتون کینز، متوجه مشکلات خودرو شده و می‌داند که ماشین روی تایرهای هارد بهتر عمل کرد.

سوال این است که آیا سبک رانندگی پر فشاری که یوکی دارد، بهتر از لاوسون یا پرز با این ماشین سازگار خواهد بود؟ فشار انتظارات بر روی او زیاد است، نه‌تنها به دلیل مسابقه خانگی، بلکه به این خاطر که صندلی کنار مکس در ردبول، بهترین فرصت برای درخشش یک راننده ژاپنی در تاریخ فرمول یک است.

صندلی دوم ردیول با حضور سونودا

صندلی دوم ردبول برای کیست؟

موقعیت راننده دوم در ردبول همیشه دشوار بوده، مشابه شرایط تیم لوتوس در دوران جیمی کلارک، جایی که کالین چپمن تنها به نظرات راننده اصلی‌اش توجه می‌کرد. مهندسان ردبول نیز طبیعی است که روی خواسته‌های مکس تمرکز بیشتری داشته باشند. در تاریخ، شرایط مشابهی در تیم بنتون 1994دیده شد؛ جایی که تنظیمات شوماخر برای خودرویی با تمرکز بر جلوی ماشین، با سبک رانندگی جی‌جی لتو و یوس وشتپن (پدر مکس وشتپن) سازگار نبود.

حالا، یوکی باید هرچه سریع‌تر بهترین روش را برای بیرون کشیدن سرعت از خودرویی پیدا کند که سازگاری با آن چالش‌برانگیز است. اما آینده‌اش در فرمول یک بیش از هر زمان دیگری در خطر است. اگر نتواند عملکرد درخشانی داشته باشد، احتمال حضورش در برنامه‌های آینده ردبول با ورود فورد به‌عنوان تأمین‌کننده موتور، کم خواهد شد.

از طرف دیگر، گزینه‌های او در تیم‌های دیگر محدود است. هوندا قرار است با آستون مارتین همکاری کند و صندلی‌های آن تیم پر هستند. تیم‌های دیگر مانند ویلیامز، هاس، آلپاین و سائوبر نیز برنامه‌های خود را دارند. در این شرایط، آیا یوکی می‌تواند مانند هموطنان موفقش روی سکو برود؟ یا اگر لیام لاوسون در آربی عملکرد بهتری ارائه دهد، ردبول تصمیم دیگری خواهد گرفت؟

از تبریز تا تهران؛ چرا قهرمانی تراکتور فراتر از یک جام است؟

محمدرضا حسینخانی، فوتبال لب – بررسی تی‌تی‌ها در لیگ بیست و چهارم در فصلی که میلیون‌ها عاشق به دنبال مهره‌ گمشده ۵۵ سال هواداری در لیگ داخلی هستند. تراکتور پس از مدت‌ها جام را بالا می‌برد!

هواداران تیم تراکتور

دراگان اسکوچیچ

دراگان اسکوچیج سرمربی تراکتور
سرمربی کروات تراکتور، با سابقه صعود به لیگ برتر با بابلی‌ها و جام جهانی با تیم ملی ایران، تا مرد شماره یک فصل تاثیرگذار تراکتور.

دراگان اسکوچیچ، جرات برعهده گرفتن تیم مارک ویلموتس که با یک مساوی از مقدماتی درحال حذف بود را داشت. او روز‌های درخشانی با ملی‌پوشان رغم زد و مقدمه‌ساز رزرو بلیط قطر ۲۰۲۲ برای ایران شد.

سرانجام پس از بی‌لطفی فدراسیون فوتبال به او، کارلوس کی‌روش جانشین هدایت تیم ملی برای جام جهانی شد، که پس از ارائه نمایش به شدت ضعیف در قطر، بازهم از دور گروهی این تورنومنت بالا نرفت.

اسکوچیچ پس از پایان جام جهانی سکوت خود را شکست و بیان کرد:

“آن‌ها مثل سگ من را بیرون کردند، دیگر برنمی‌گردم.”

سرانجام در ۱۹ تیر ۱۴۰۳ اسکو با انگیزه اولین قهرمانی تراکتور و همچنین اثبات خود به فدراسیون برای اشتباهی که در انتخاب کی‌روش به جای او داشتند به تراکتور پیوست.

چینش؛ ترکیبی از جوان‌های با انگیزه و بازیکنان با تجربه

علیرضا بیرانوند

سنگربان اصلی، علیرضا بیرانوند، با انتقالی جنجالی از پرسپولیس به تراکتور پیوست و توانست روز‌های پرفروغ خودش را ادامه دهد. هم اکنون بیرانوند با ۱۴ کلین‌شیت در صدر رقابت کسب دستکش طلایی است.

تیم اسکو در چینش اصلی دفاع خود از محمد نادری-شجاع خلیل‌زاده-عارف آقاسی-دانیال اسماعیلی‌فر استفاده می‌کند. در خط هافبک، که به عقیده کارشناسان متعدد، عامل اصلی موفقیت تراکتور قلمداد می‌شود از ریکاردو آلوز-ایگور پوستونسکی-مهدی ترابی بهره می‌گیرد. در فاز هجومی نیز، مهدی هاشم نژاد-تومیسلاو اشترکالی-امیرحسین حسین‌زاده بازی می‌کنند.

تراکتور در دفاع؛ ترکیبی از تجربه و استقامت

عارف آقاسی بازیکن تراکتور
تلفیق شجاع خلیل‌زاده ۳۴ ساله و عارف آقاسی ۲۸ ساله، تیم را در دوئل‌های زمینی و هوایی موفق کرده است.

دو فولبک کناری اسکو، (اسماعیلی فر و نادری) پیستون‌های پیش رونده این تیم در عقب زمین هستند. با توجه به توانایی در ارسال از جناحین، بار هجومی تیم از کناره‌ها را به دوش بکشند. با این حال نقطه ضعف تیم اسکو، دفاع اشتباه‌های فردی شجاع خلیل‌زاده در دفع توپ و خطا‌های پر تعداد است.

اسکوچیچ، بر خلاف دیگر مربیان حاضر در ایران، به جای هجوم از کناره‌ها، بیشتر سعی در ایجاد خلق موقعیت از عمق دارد. به همین علت، دانیال و نادری اجازه بیش از حد جلو رفتن را ندارند و نمی‌توان از کناره‌ها به تراکتور آسیب رساند. در نتیجه‌ی این امر تراکتور در ۲۳ مسابقه تنها ۱۱ گل دریافت کرده است و از این بابت بهترین تیم لیگ است. مهدی شیری تعویضی قابل اعتماد و البته در خدمت تیم اسکو برای دفاع است که توانایی بازی کردن در هر دو سمت بک‌های تیم را دارد.

از سمت دیگر علیرضا آرتا و عارف غلامی نیز در مسیر این فصل به ترکیب ملحق شدند که با توجه به تایم بازی آن‌ها می‌توان مدعی شد که مرد کروات اعتقادی به آن‌ها ندارد.

نقطه برتری تراکتور؛ دابل پیوت پرتغالی-کروات

بازیکنان تراکتور

با نظر شخصی سرمربی، ایگور پوستونسکی ۲۹ ساله به عنوان هافبک دفاعی به ایران آمد.

از همان ابتدای فصل خودش را به عنوان مهره‌ای باکیفیت و فراتر از سطح پست 6 های ایرانی نشان داد و یکی از بهترین پست شش‌های فصل با تشکیل پیوت با ریکاردو آلوز توانست به خوبی نقشه‌های اسکو را عملی کند.ایگور در تیم نقش هافبک تخریبچی و ایستا با هدف حفظ توپ بازی می‌کند و در کنار خود یکی از بهترین پلی‌میکر‌های تاریخ لیگ برتر را می‌بیند.

در نقطه‌ای که بسیاری از تیم‌ها با خرید‌های هنگفت و متعدد خارجی به دنبال ایجاد تفاوت هستند این مرد پرتغالی به خوبی به عنوان بازی‌ساز در تیم اسکو، تخریبچی در تیم بردیوف و همینطور رجیستا در تیم خمز ایفا کرد.

مهدی ترابی نیز با تجربه و تکنیک خود کاملترین خط میانی را شکل داد. وینگر سابق پرسپولیس و سایپا با ۴۵ پاس کلیدی از امیرحسین حسین‌زاده با ۴۲ پاس و رامین رضائیان با ۳۹ پاس کلیدی جلوتر قرار دارد.

سید مهدی حسینی به همراه پوریا پور علی از دیگر نفرات میانی تراکتور به شمار می‌روند. حسینی به علت پارگی رباط صلیبی ادامه فصل را از دست داد همینطور سرمربی تا این مقطع از فصل چندان روی پوریا پورعلی حساب نکرده است.

اسکواد پلیر و یار شفیق دراگان اسکوچیچ در خط هافبک، همانند پست دفاع مهدی شیری است که تجربه بازی در پست ۶ و ۸ تیم را در این فصل دارد و عملکرد نسبتا قابل قبولی را در مواقع لزوم از خود نشان داده.

تراکتور در حمله؛ بی‌رحم در متلاشی کردن دفاع حریفان اما کم دقت در گل کردن موقعیت‌های گلزنی

هاشم نژاد
مهدی هاشم نژاد به عنوان وینگر راست ۲۱ ساله یکی از بهترین‌ فصل های فوتبالی خود را سپری می‌کند.

وینگر سابق انزلیچی‌ها با جایگیری درست، دریبل به موقع و حمل توپ با سرعت بالا یکی از مهره‌های تاثیر گذار تیم می‌باشد که از جمله بازیکنان آندرریتد ایران به شمار می‌رود.

امیرحسین حسین‌زاده که توانست پس از دوران ناموفق در بلژیک مجددا خود را به تیم ملی برساند.
به عقیده کارشناسان متعدد بهترین بازیکن این فصل لیگ برتر می‌باشد که توانسته با هوش بالا، قدرت دریبلینگ و همچنین در ارائه بازی بدون توپ تراکتور را از لحاظ خلق موقعیت از تمامی تیم‌های حاضر جلوتر ببرد.

ترابی و حسین زاده مشترکا با ۶ پاس گل در صدر بهترین پاسور‌های ایران هستند.

تومیسلاو اشترکال نیز فوروارد مرکزی تیم به عنوان بازیکن پشت به دروازه همچنین موفقیت در دوئل‌های هوایی کمک بزرگی به تراکتور می‌کند. اما همچنان خلا تراکتور در مهاجم فرصت طلب و زهر دار حس می‌شود.

سوکول چیکالشی در ابتدای فصل و دوماگوی دروژدگ در ادامه فصل توانسته‌اند در روز‌های بد مهاجم کروات کار را برای تیم دربیاورند.

همچنین سجاد عاشوری و محمد قنبری از دیگر نفرات هجومی تراکتور هستند.

بهترین گلزنان تیم؛ تومیسلاو ۸ گل، هاشم نژاد ۷ گل و امیرحسین ۶ گل

این در حالی است که هیچکدام از ۳۸ گل تراکتور از روی نقطه پنالتی به ثمر نرسیده است.

انبوهی تجربه برای اسکوچیچ؛ حاصل چندین سال مربیگری در لیگ خلیج فارس

اسکوچیچ سرمربی تراکتور
دراگان اسکوچیچ، با دو چینش ۴.۲.۳.۱ و ۴.۴.۲ توانسته در فصلی که مربیان لیگ برتری ثبات لازم ندارند با بهترین نفرات ثبات و آرامش را به تیم خود بدهد.

در چینش ۴.۲.۳.۱ حسین‌زاده و ترابی به صورت چرخشی به عنوان پشت مهاجم و وینگر چپ ایفای نقش می‌کنند.

با توجه به شیوه بازی لو بلاک تیم‌های مقابل تراکتور که عمدتا پرتعداد و با ۵ دفاع بازی می‌کنند این امکان برای تراکتور فراهم نیست که از کناره‌ها خلق موقعیت جدی‌ای روی دروازه داشته باشد.

پس به کارگیری کار تیمی از مرکز و پاس‌های عمقی از استراتژی‌های مهم تراکتور مقابل تیم‌های میانه و ته جدولی می‌باشد.

همچنین تراکتور به خوبی می‌تواند از موقعیت‌های گل‌زنی در منطقه ۱۴ زمین حریف، برای هافبک‌ها بعد از توپ‌های برگشتی فراهم کند. به همین علت نقش مهدی ترابی در تیم چشم غیرقابل چشم‌داشت است.

از برج آزادی به شاه‌گؤلی؛ دست روی نبض، میلیون‌ها پرشور در انتظار انفجار

هواداران تراکتور

اکنون چشم میلیون‌ها طرفدار عاشق در آذربایجان به چند هفته پایانی کورس ۳ اسبه قهرمانیست.

جایی که تراکتور با ۵۱ امتیاز و یک بازی کمتر ۲ امتیاز نسبت به سپاهان و ۴ امتیاز از پرسپولیس پیشتاز هستند.

تراکتور در حساس‌ترین بازی‌های باقی مانده خود در استادیوم سهند به مصاف استقلال تهران می‌رود و با تیم جور یحیی گل‌محمدی باید در اهواز رودررو شود.

لازمه قهرمانی تیم اسکوچیچ مشخص است. بدون در نظر گرفتن نتایج تیم‌های مدعی، فوتبال خوب ارائه کنید، برنده شوید و قهرمانی را جشن بگیرید.

برای شنیدن تحلیل‌های هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش دهید.

سوزوکا در آتش رقابت؛ همه چیز آماده است.

گرندپری ژاپن

رضا حسینی، فوتبال لب– تنها دو مسابقه از فصل جدید گذشته و تا همین‌جا پر بوده از حواشی، داستان‌های داغ و چندین برنده متفاوت. در آستانه‌ی گرندپری ژاپن که سومین مسابقه فصل 2025 فرمول یک است، بحث‌های زیادی در جریان است.

یوکی سونودا، راننده ژاپنی، برای اولین‌بار در گرندپری خانگی‌اش با تیم ردبول مسابقه خواهد داد؛ لاوسن به تیم سابقش برگشته است. سوالات زیادی مطرح است. آیا رقابت بین هم‌تیمی‌های مک‌لارن، وارد مرحله‌ی حساس‌تری می‌شود؟ و آیا مرسدس، فراری یا ردبول می‌توانند در ژاپن برای پیروزی با آن‌ها رقابت کنند؟ اگر می‌خواهید بدانید این آخر هفته باید به کجای پیست نگاه کنید، با ما همراه باشید.

جمع ژاپنی‌ها حسابی جمع شد

تیم آلپین اعلام کرد که ریو هیراکاوا، که یکی از رانندگان ذخیره این تیم در فصل 2025 است. در تمرین اول (FP1) گرندپری ژاپن پشت فرمان خودروی A525 خواهد نشست. او در مقابل تماشاگران خانگی خود رانندگی خواهد کرد.

هیراکاوا پیش‌تر در آخرین مسابقه‌ی فصل گذشته در ابوظبی رانندگی کرده بود. او نخستین تجربه‌ی حضور خود در یک جلسه تمرینی فرمول یک را با تیم مک‌لارن پشت سر گذاشت. او سابقه‌ای طولانی در رقابت‌های مختلف اتومبیل‌رانی، از جمله مسابقات تک‌نفره و استقامت دارد. هیراکاوا در سال 2022 قهرمان مسابقه 24 ساعته لمان شد. او همچنین دو‌بار عنوان قهرمانی “کلاس هایپرکار” را در مسابقات استقامت قهرمانی جهان FIA به دست آورد.

اکنون، پس از انجام تست‌های فرمول یک برای تیم‌های مک‌لارن و هاس، هیراکاوا در گرندپری خانگی قرار گرفته. او در پیست سوزوکا، برای اولین‌بار پشت فرمان یک خودروی 2025 قرار خواهد گرفت. او در این جلسه، جایگزین جک دوهان خواهد شد.

هیرکاوا در مصاحبه‌ای گفت:

“بسیار هیجان‌زده هستم و نمی‌توانم برای رانندگی با A525 در تمرین اول این هفته صبر کنم. فرمول یک در ژاپن همیشه برایم خاص بوده است. حالا این‌که بتوانم در یکی از جلسات این هفته رانندگی کنم، یک رؤیای واقعی است. همه چیز را آماده کرده‌ام، چند روز پیش در مرکز “انستون کار” با شبیه‌ساز را انجام دادیم و قرار است از این تجربه لذت ببرم. امیدوارم شرایط آب‌وهوایی خوب باشد. این یک جلسه کوتاه خواهد بود، اما من نهایت تلاشم را برای تیم خواهم کرد تا در تنظیمات خودرو بازخورد مفیدی ارائه دهم.”

هیراکاوا راننده ژاپنی
ریو هیراکاوا

سونودا و رسیدن به آرزوی چندساله

هفته گذشته، تنها پس از دو گرندپری، ردبول تأیید کرد که تغییراتی در ترکیب رانندگانش ایجاد شده است. یوکی سونودا به عنوان هم‌تیمی مکس وشتپن به تیم اصلی پیوست و لیام لاوسن به تیم “ریسینگ بولز” برگشت. این تصمیم هیجان و توجه زیادی را پیش از مسابقه خانگی راننده‌ی ژاپنی به دنبال داشته است. راننده‌ی ژاپنی، بالاخره در فصل پنجم حضورش در فرمول یک، فرصتی پیدا کرد تا برای تیم اصلی ردبول رقابت کند.

با این حال، مسیر پیش روی سونودا آسان نیست. همان‌طور که لیام لاوسن در مسابقات ابتدایی فصل، ( و پیش از او، سرجیو پرز) متوجه شد، ماشین فعلی ردبول واقعاً خودروی سختی برای کنترل و هماهنگ شدن است. کریستین هورنر، مدیر تیم، تأکید کرده که تجربه‌ی سونودا می‌تواند در روند توسعه‌ی خودرو مؤثر باشد. اما این که حتی مکس وشتپن هم گاهی در پیدا کردن ریتم و سرعت مشکل داشته، نشان می‌دهد شرایط تا چه اندازه پیچیده است.

با این حال، پایان مسابقه‌ی قبلی در چین نشانه‌هایی از امید را به همراه داشت. وشتپن در استینت نهایی بسیار رقابتی ظاهر شد و از آن به‌عنوان یک نقطه‌ی مثبت یاد کرد. حالا سونودا، امیدوار است بتواند هرچه سریع‌تر با شرایط هماهنگ شود و قطعاً در سوزوکا، با حمایت بی‌نظیر هوادارانش، برای این کار انگیزه‌ی زیادی خواهد داشت.

یوکی سونودا راننده ژاپنی ردبول
یوکی سونودا

واکنش لاوسن چه خواهد بود؟

در سوی دیگر ماجرا، ارتقای سونودا به معنای آن است که لیام لاوسون باید با ناامیدیِ کنار گذاشته‌شدن از ردبول، کنار بیاید. آن هم پس از آغازی دشوار در این فصل. راننده‌ی نیوزیلندی در هر دو مسابقه‌ی ابتدایی، عملکرد بدی داشت و تیم هم تصمیم گرفت خیلی زود دست به تغییر بزند.

در ابتدا، لاوسن، به دلیل عملکرد فوق‌العاده‌ای که در طول ۱۱ مسابقه با تیم ریسینگ بولز از خود نشان داده بود، نسبت به سونودا در اولویت قرار گرفت. حالا او دوباره به همان تیم بازمی‌گردد تا سعی کند اعتماد به نفسش را بازیابد.

خودِ وشتپن هم در چین از لاوسن حمایت کرد و گفت که به نظرش خودروی “ریسینگ بولز” راحت‌تر از ردبول رانده می‌شود. او فکر می‌کرد هم‌تیمی‌اش در آن ماشین سریع‌تر خواهد بود تا در RB21 فعلی ردبول. حالا لاوسن این فرصت را دارد تا درستی این حرف را ثابت کند.

او به محیطی برمی‌گردد که برایش آشناست. نه‌تنها پیش از این نتایج خوبی در آن تیم گرفته، بلکه این مجموعه در گذشته به رانندگانی که بعد از حضور در کنار وشتپن به این تیم برگشته‌اند، کمک کرده تا دوباره مسیر پیشرفت‌شان را پیدا کنند. مثل پیر گسلی که پس از تجربه‌ای سخت در ردبول در سال ۲۰۱۹، موفق شد اعتبارش را دوباره به‌دست آورد.

لاوسن قطعاً انگیزه دارد تا شروعی قدرتمند داشته باشد، اما مثل سونودا، با چالش بزرگ تطبیق سریع با خودرویی جدید روبه‌رو است؛ آن هم در پیستی که اشتباهات را به سختی مجازات می‌کند.

لاوسن
لیام لاوسن

نبرد رانندگان مک‌لارن بر سر قهرمانی

مک‌لارن طی سال‌های اخیر نیازی به تغییر راننده نداشته است؛ اما هر چه جلوتر برویم، مدیریت لندو نوریس و اسکار پیاستری به‌خاطر رقابت تنگاتنگ‌شان برای قهرمانی، اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد. پس از نمایش درخشان پیاستری در چین، حالا هر دوی این راننده‌ها، یک پیروزی در کارنامه خود دارند؛ اما در حال حاضر این نوریس است که با ۱۰ امتیاز برتری نسبت به هم‌تیمی‌اش، در جدول قهرمانی رانندگان جلوتر قرار دارد.

در ژاپن سال گذشته، نوریس عملکرد خوبی در تعیین خط داشت و سوم شد که در نهایت مسابقه را در رده‌ی پنجم به پایان رساند؛ ولی پیاستری نتوانست با هم‌تیمی بریتانیایی‌اش هم‌سطح شود و به رتبه‌ی هشتم بسنده کرد. با این حال، مسیر پیشرفت پیاستری در دو سال گذشته بسیار سریع و چشم‌گیر بوده و مسابقه‌ی این هفته یک آزمون دیگر برای سنجش میزان رشد او خواهد بود.

تا اینجای فصل، یا با دستور تیمی مک‌لارن و یا به واسطه‌ی روند مسابقه، هنوز رقابت چرخ به چرخ نوریس و پیاستری را ندیده‌ایم. آیا ممکن است اولین رقابت واقعی بین دو مدعی قهرمانی در فصل ۲۰۲۵ همین آخر هفته اتفاق بیفتد؟ اگر این اتفاق بیفتد، سوزوکا بهترین صحنه برای آن خواهد بود؛ پیستی که به‌خاطر طراحی خاص، پیچ‌های پرسرعت و تغییر مسیرهای سریع، در میان رانندگان محبوبیت زیادی دارد. حال‌وهوای بی‌نظیری که تماشاگران ژاپنی در آن ایجاد می‌کنند را هم به این ترکیب اضافه کنید تا بدانید که ممکن است با یکی از تماشایی‌ترین رقابت‌های فصل در همین آخر هفته روبه‌رو شویم.

نوریس و پیاستری در حال آماده سازی برای گرندپری ژاپن
اسکار پیاستری (چپ)، لندو نوریس (راست)، رانندگان مک‌لارن

فراری و نیاز فوری به امتیازات بیشتر در ژاپن

در حالی که رقابت میان دو راننده‌ی مک‌لارن از ابتدای فصل پیش‌بینی می‌شد، چیزی که کمتر انتظارش می‌رفت، شروع کم‌فروغ فراری در دو مسابقه‌ی نخست بود.

تیم فرد واسور، یکی از مدعیان اصلی برای قهرمانی در هر دو بخش معرفی شده بود؛ به‌ویژه با توجه به هیجان و توجه زیادی که حضور لوئیس همیلتون در کنار چالز لکلرک به همراه داشت. اما در دو رقابت اول، فراری با چیزی که انتظارش را داشتیم، فاصله‌ی زیادی داشت.

پس از یک آخر هفته‌ی سخت در ملبورن، فراری در چین رقابتی‌تر ظاهر شد، اما نتوانست عملکرد خوب روز شنبه را در مسابقه‌ی اصلی تکرار کند؛ لکلرک پنجم شد و همیلتون در جایگاه ششم از خط پایان گذشت. اما ساعاتی بعد، هر دو خودروی فراری از مسابقه دیس‌کوالیفای (حذف) شدند؛ اتفاقی که برای اولین بار در تاریخ این تیم رخ داد. در نتیجه، فراری حالا در جدول سازندگان در رده‌ی پنجم قرار دارد، هم‌امتیاز با تیم چهارم یعنی ویلیامز و ۶۱ امتیاز عقب‌تر از مک‌لارن در همین ابتدای فصل.

فراری
تیم فراری

ساینز و جستجوی پاسخ در ویلیامز در گرندپری ژاپن

اگر چه ویلیامز هم‌امتیاز با فراری در رده‌ی چهارم جدول تیمی قرار دارد، اما این شروع امیدوارکننده هنوز به گاراژ کارلوس ساینز در تیم ویلیامز نرسیده است.

ساینز در تست‌های پیش‌فصل بسیار رقابتی به نظر می‌رسید و از اینکه به آسانی با ساختار ویلیامز هماهنگ شده بود، ابراز رضایت می‌کرد. او در استینت اول گرندپری استرالیا نیز سرعت خوبی داشت؛ اما پس از تصادف در ابتدای آن مسابقه، روند او دچار افت شد.

راننده‌ی اسپانیایی در گرندپری دوم در شانگهای، از عملکرد ضعیفش متعجب بود؛ او نمی‌توانست درک کند چرا کنترل خودرو تا این حد دشوار شده، در حالی که در اوایل سال رابطه‌ی خوبی با آن برقرار کرده بود. ساینز برای مسابقه، تنظیماتی نزدیک به هم‌تیمی‌اش الکس آلبون را انتخاب کرد، اما با مشکلات متفاوتی روبه‌رو شد. شروع این فصل برای بسیاری از رانندگان دشوار بود، چرا که باید در جریان دو مسابقه‌ی پشت سر هم – که یکی از آن‌ها اسپرینت هم داشت – با تیم‌های جدید و شرایط تازه سازگار می‌شدند. با این حال، حالا که حدود ۱۰ روز فرصت برای بررسی داده‌ها وجود داشته، ساینز به‌دنبال بازگشت به همان اعتمادبه‌نفس و امیدواری ابتدایی فصل است.

کارلوس ساینز
کارلوس ساینز

اِزه، کلین‌شیت‌ و تیلور سوئیفت: کریستال پالاس به دنبال افتخار در جام حذفی

حالا که کریستال پالاس به نیمه‌نهایی جام حذفی رسید، سخت است باور کنیم که اولین بردشان در لیگ برتر را تا اواخر اکتبر کسب نکرده بودند.

ابرچی ازه و ماتتا در حال انجام خوشحالی پس از گل برابر فولام در جام حذفی

محمدرضا حیدری فوتبال لب-کریستال پالاس در جام اتحادیه دو برد مقابل تیم‌های چمپیونشیپ کسب کرد، اما پیش از پیروزی حیاتی برابر تاتنهام در نهمین بازی لیگ، فشارها در سلهرست پارک رو به افزایش بود.

حالا آن روزهای سخت به خاطراتی دور تبدیل می شوند و هواداران و باشگاه پس از پیروزی درخشان ۳-۰ مقابل فولام با هیجان به سفر به ومبلی فکر می‌کنند. پالاس آخرین بار در سال ۲۰۲۲ به نیمه‌نهایی جام حذفی رسید.

این تیم هرگز قهرمان جام حذفی نشده و دو بار در فینال شکست خورده است؛ یک‌بار در سال ۱۹۹۰ و بار دیگر در ۲۰۱۶. اما حالا هواداران می‌توانند رؤیای کسب اولین جام بزرگ تاریخ باشگاه را در سر بپرورانند. باشگاهی که تاریخ تأسیس آن، بسته به اینکه کدام تاریخ‌نگار را باور کنید، به سال ۱۸۶۱ بازمی‌گردد.

این تحول چشمگیر را الیور گلاسنر، سرمربی تیم رقم زد. از آغاز سال ۲۰۲۵، تنها لیورپول (۱۱ برد) بیش از کریستال پالاسِ گلاسنر (۱۰ برد) در تمامی رقابت‌ها پیروز شده است. پالاس همچنین با ثبت ۸ کلین‌شیت، بیش از هر تیم دیگری در لیگ برتر در ثبت کلین شیت موفق است.

فصلی سخت برای کریستال پالاس

گلاسنر از همان ابتدا می‌دانست که شروع فصل چالش‌برانگیز خواهد بود؛ تابستانی که در آن مایکل اولیسه، ستاره تیم، راهی بایرن مونیخ شد، بسیاری از بازیکنان درگیر تورنمنت‌های بزرگ بودند و چهار بازیکن هم در روز پایانی نقل‌وانتقالات به تیم اضافه شدند.

طول کشید تا همه این عوامل سر و سامان بگیرند، اما در سیستم مورد اعتماد 3-4-2-1 گلاسنر، پالاس تیمی منظم و قدرتمند است و با شتابی مثبت به هفته‌های پایانی فصل می‌رسد. پالاس در ۱۵ بازی اخیر خود تنها دو بار باخت که این آمار با توجه به اینکه آن‌ها در کل فصل فقط سه برد خانگی در لیگ داشته‌اند، تحسین‌برانگیزتر به نظر می‌رسد.

خط دفاع سه نفره کریستال پالاس متشکل از کریس ریچاردز، ماکسنس لاکروآ و مارک گهی یکی از مستحکم‌ترین خطوط دفاعی لیگ برتر محسوب می‌شود.

لحظات سرنوشت‌ساز در راه است؛ ومبلی در انتظار پالاس

بی‌بی‌سی اسپورت از گلاسنر پرسید که آیا بازی مقابل فولام (جایی که پالاس در دقایق ابتدایی تحت فشار بود اما در نهایت قدرتمند به کار خود پایان داد) بازتابی از روند فصل و پایانی هیجان‌انگیز برای آن است؟

گلاسنر پاسخ داد: “فصل هنوز تمام نشده است. اگر این پایان کار باشد، راضی نخواهم بود. فکر می‌کنم این فقط آغاز سرنوشت سازترین مقطع فصل ماست. دو ماه پیش رو داریم و امیدوارم ۱۲ بازی دیگر در پیش باشد. نکته مثبت این است که تیم در شرایط خوبی قرار دارد و بازیکنان آماده هستند. این دو ماه را کنار هم خواهیم بود، بازی‌های زیادی داریم و می‌توانیم دوباره به بهترین فرم خود برسیم.

اولیور گلاسنر مربی اتریشی کریستال پالاس

امروز، به‌ویژه در دقایق ابتدایی، از این سطح فاصله داشتیم. باید در بهترین شرایط خود باشیم تا بیشترین تعداد پیروزی ممکن را به دست آوریم.” هواداران کریستال پالاس در حال سرود خواندن درباره سفر به ومبلی بودند، اما گلاسنر ترجیح داد درباره احتمال قهرمانی در این ورزشگاه ملی صحبت نکند.

او گفت: “نمی‌خواهم درباره قهرمانی حرف بزنم، چون حتی در بازی بعدی هم نمی‌توانیم جامی ببریم. این فقط نیمه‌نهایی است. وقتی وارد یک رقابت حذفی می‌شوید، فرقی ندارد که در دور اول حذف شوید یا نیمه‌نهایی، چون هدف همیشه قهرمانی است. رسیدن به نیمه‌نهایی یک دستاورد بزرگ است. به‌ویژه در ومبلی، چرا که همیشه جو خاصی دارد.”

اهمیت بالای ابرچی ازه

گلاسنر گفت که تاکنون سه بار به ومبلی رفتم و هر سه بار از مترو استفاده کردم. دو بار برای تماشای بازی تیم ملی انگلیس و یک بار هم وقتی دخترش را برای کنسرت تیلور سوئیفت به آنجا رساند.

یکی از این بازدیدها دوشنبه شب بود، زمانی که او تماشاگر گلزنی ابریچی اِزه در اولین بازی ملی‌اش برابر لتونی بود. اِزه برای تطبیق با شرایط پالاس پس از جدایی اولیسه زمان برد و گل او مقابل فولام تنها پنجمین گلش در این فصل بود.

گلاسنر گفت: “فکر می‌کنم ابز فصل عجیبی را پشت سر می‌گذارد. در لیگ برتر گل‌های زیادی نزده، اما موقعیت‌های زیادی داشته است. در بسیاری از صحنه‌ها بدشانس بود (گل‌های مردود، توپ‌هایی که تغییر مسیر داده‌اند، ضرباتی که به تیر خوردند) اما همیشه به تلاشش ادامه می دهد.

ابرچی ازه بازیکن انگلیسی کریستال پالاس در حال انجام شادی پس از گل خود

با مصدومیت‌هایی هم مواجه شد، آن هم مصدومیت‌های عجیب. فکر می‌کنم گلش مقابل لتونی، اولین گل ملی‌اش، برای او از نظر شخصی اهمیت زیادی داشت و به او کمک کرد.

او همیشه اعتمادبه‌نفس دارد. همه می‌دانیم که تمام‌کنندگی فوق‌العاده‌ای دارد و می‌تواند به خوبی با پای راست خود به سمت دروازه برود. ما به این کیفیت، به‌ویژه در ضربات نهایی، نیاز داریم و امروز هم به ما کمک کرد.”

پریمیرلیگ؛ نقش ضد حمله، انتقال توپ و حمله در عمق در شکل گیری فوتبال مدرن انگلیس

پپ گواردیولا، آندونی ایرائولا و نونو اسپریتو سانتو، مربیان تیم هالی سیتی، بورنموث و ناتینگهام فارست در پریمیرلیگ

امیر محمد کلانتری، فوتبال‌لب – با اعتراف پپ گواردیولا به اهمیت روزافزون انتقال توپ‌، بررسی می‌کنیم که چگونه حملات سریع و مستقیم بیش از هر زمان دیگری بر فوتبال پریمیرلیگ تأثیر می‌گذارند.

ترنزیشن، دشمن قهرمان سالیان اخیر پریمیرلیگ

انتقال توپ‌ها همواره دشمن پپ گواردیولا بوده‌اند. بین تمام جنبه‌های تاکتیکی، این عنصر همیشه چیزی بوده که او بیشتر از هرچیز از آن هراس داشته است. در مقابل، برای بسیاری از رقبای او در طول سال‌ها، انتقال توپ سلاحی بسیار مفید محسوب می‌شود.

در دورانی که گواردیولا برای نخستین بار سبک تاکتیکی خاص خود که از یوهان کرویف موسوم به تیکی تاکا و فوتبال مالکانه (juego-de-posición football) الهام گرفته بود را در بارسلونا پایه‌گذاری می‌کرد، ژوزه مورینیو در اوج قدرت خود بود.

آقای خاص در نقطه مقابل پپ قرار داشت. مالکیت توپ برای او یک ریسک محسوب می‌شد. با این حال عدم مالکیت توپ، نقطه قوتی بود که می‌شد با انتقال‌های سریع از آن بهره‌برداری کرد.

هر دو مربی دوران بسیار موفقی را در هدایت بهترین تیم‌های جهان سپری کردند. آن‌ها با سبک های کاملاً متفاوت، بزرگترین جام‌ها را فتح کردند.

گواردیولا در چهار سال هدایت بارسلونا، سه بار قهرمان لالیگا شد. او دو بار نیز لیگ قهرمانان اروپا را بالای سر برد.

مورینیو، تنها لکه سیاه پپ در بارسلونا!

سبک دفاع محور و مبتنی بر انتقال سریع مورینیو، هرچند به اندازه تاکتیک خاص گواردیولا موفق نبود، اما او مسئول تنها فصلی بود که گواردیولا در قهرمانی لالیگا ناکام ماند.

همچنین یکی از دو باری که گواردیولا در مراحل حذفی چمپیونزلیگ ناکام ماند، مربوط به اینتر ژوزه مورینیو بود (فصل ۲۰۰۹/۱۰ و در مرحله نیمه نهایی). دیگر ناکامی گواردیولا با بارسلونا در چمپیونزلیگ، همراه شد با قهرمانی غیرمنتظره روبرتو دی ماتئو با چلسی در سال ۲۰۱۲.

در آن دوران، دو قطب کاملاً متضاد، گواردیولا و مورینیو، بر قله فوتبال جهان حکمرانی می‌کردند.

درحالی که مورینیو در آن سال‌ها الهام‌بخش گروه کوچکتری از مربیان بود، گواردیولا به کلی بازی را متحول کرد.

آقای نابغه، آغازگر دوران جدیدی از فوتبال پریمیرلیگ.

تأثیر شگرف او حتی پس از پیوستن به منچسترسیتی در ۲۰۱۶ ادامه پیدا کرد. امروز فوتبال انگلیس کاملاً با زمان ورود او متفاوت است.

در آن سال‌ها، گواردیولا به‌خاطر اصرار بر بازی سازی از دفاع و تحت فشار قرار گرفتن مدافعانش، مورد تمسخر قرار می‌گرفت. اما امروزه تقریباً همه تیم‌ها بخش قابل توجهی از ضربات دروازه خود را کوتاه آغاز می‌کنند.

در فصل پیش از ورود او به انگلیس، ۷۴.۲٪ از ضربات دروازه به نیمه حریف ختم می‌شد. این رقم در فصل جاری به ۳۸.۶٪ کاهش یافته است.

پپ گواردیولا، الهام بخش در محدوده ای فراتر از پریمیرلیگ

گواردیولا تنها مسئول این تغییرات نیست. با این حال، نقش بسیار بزرگی در تحول فوتبال طی دهه گذشته داشته است. مطمئناً، درحالی که او همه چیز را در پریمیرلیگ و اروپا فتح می‌کرد، بقیه نیز از او پیروی کردند.

امروزه کاملاً عادی است که حتی تیم‌های لیگ دو و سطوح آماتور نیز از دفاع بازی‌سازی کننید. در طول نزدیک به نه سال حضورش در پریمیرلیگ، او بیش از هر فرد دیگری بر فوتبال تأثیر گذاشت.

صبر کنید! انتقال توپ ها و حملات مستقیم همچنان بخش مهمی از فوتبال انگلیس باقی مانده‌اند

همیشه تیم‌هایی بوده‌اند که با بازی غیر هجومی موفق بوده‌اند. ضدیت با سبک گواردیولا هرگز کاملاً از بین نرفته است.

فصل نا امید کننده برای پپ در پریمیرلیگ

این سبک بازی هرگز به اندازه فصل ۲۰۲۴/۲۵ تأثیرگذار نبوده است. در این فصل پریمیرلیگ بیش از هر زمان دیگری، فوتبال با چاشنی ضدحمله برای گواردیولا و سیتی که درگیر یک فصل غیر منتظره ضعیف هستند، مشکل آفرین شده است.

تنها ساوتهمپتون، وستهم (هر دو ۳۸) و برنتفورد (۳۵)، بیشتر از سیتی (۳۴) شوت ناشی از ضد حمله های سریع دریافت کرده‌اند. آنها تاکنون ۹ باخت در لیگ داشته‌اند. این تعداد باخت برابر با بیشترین تعداد باخت گواردیولا در یک فصل است. هنوز ۹ بازی تا پایان فصل باقی مانده است.

تأثیر و موفقیت تیم‌هایی با سبک بازی حمله در عمق، این سؤال را به وجود آورده که فوتبال به کدام سمت می‌رود. این چیزی است که خود گواردیولا در مصاحب های با TNT Sports اوایل امسال به آن اشاره کرد:

امروز، فوتبال مدرن به سبک بورنموث، نیوکاسل، برایتون و لیورپول است. فوتبال مدرن دیگر پوزیشنال نیست.

بورنموث در این فصل با فوتبال پرس از بالا و پرسرعت خود که شامل تصاحب توپ در زمین حریف و رساندن سریع توپ به جلو برای گلزنی است، موفقیت زیادی پیدا کرد.

از سوی دیگر، ناتینگهام فارست با سبک افراطی ضدحمله، در رده سوم جدول قرار دارد و به سمت سهمیه چمپیونزلیگ پیش می‌رود. آنها با میانگین مالکیت توپ ۳۹.۵٪، کمترین سهم مالکیت را در پریمیرلیگ دارند.

افزایش ضد حمله های سریع در لیگ

در واقع، ضدحمله‌های سریع در کل پریمیرلیگ افزایش یافته‌اند. فصل جاری با میانگین ۱.۸۴ ضدحمله منجر به شوت در هر بازی، بیشترین میزان از زمان شروع ثبت آمار (از ۲۰۰۶/۰۷) را دارد. تعداد بیشتر این ضد حمله ها نیز به گل منجر می‌شوند (۰.۳ گل در هر بازی).

بیشترین شوت / گل ناشی از ضدحمله سریع به ازای هر فصل در پریمیرلیگ

این فصل همچنین بالاترین درصد شوت‌های ناشی از ضدحمله‌های سریع در تاریخ پریمیرلیگ (۱۰.۲٪) و بالاترین درصد گل‌های حاصل از این ضدحمله‌ها (۷.۱٪) را به خود اختصاص داد.

این آمار در فصل ۲۰۱۵/۱۶ به ترتیب در پایین‌ترین حد خود (۳.۷٪ و ۱.۴٪) بود. حتی این آمار در فصل ۲۰۲۱/۲۲ نیز تنها ۵.۰٪ و ۳.۷٪ بود. اما امروز، کارایی و استفاده از ضدحمله در فصل جاری به بالاترین حد تاریخ رسید.

یک واکنش قابل پیش‌بینی؟ 

شاید این روند، نتیجه‌ای منطقی باشد. با تسلط روزافزون فوتبال مالکانه، همواره احتمال یک واکنش متقابل وجود داشت. هرچند فوتبال سریع و مبتنی بر انتقال‌ توپ هرگز به‌طور کامل به حاشیه نرفت، اما آمار نشان می‌دهد که با تقلید تیم‌های بیشتر از سبک گواردیولا، تأثیر آن در سطوح بالای فوتبال کاهش یافت. اما در مقابل، لو بلاک نیز اهمیت بیشتری پیدا کرد. 

برای تیم‌هایی با منابع محدودتر از تیم‌هایی مثل سیتی، عقب‌نشینی و تحمل فشار تنها راه پیروزی بود.

لوبلاک همیشه بخش مهمی از فوتبال بوده، اما هرچه تیم‌های مسلط بر توپ ثروتمندتر، بهتر و قوی‌تر شدند، تیم‌های ضعیف‌تر مجبور شدند سازمان‌یافته‌تر و منظم‌تر عمل کنند.

درخشش سیتی به رقبا یادآوری می‌کرد که کوچک‌ترین اشتباه یا ایجاد کمترین فضا می‌تواند مرگبار باشد. و اگر از این تیم عقب می‌افتادند، راه بازگشت به بازی برایشان حتی سخت‌تر می‌شد. 

اهمیت ترنزیشن در فوتبال امروز 

این مسئله باعث شد اهمیت ضدحمله‌ها و انتقال توپ بیش از پیش افزایش یابد. برای تیم‌هایی که در رده‌ تیم های واقعا تراز اول قرار نداشتند، تنها راه شکستن لو بلاک حریف، حمله سریع و سازمان‌یافته بلافاصله پس از به دست آوردن توپ بود تا حریف را در وضعیت نامنظم غافلگیر کنند. کیفیت این ضدحمله‌ها به شدت در حال افزایش است. تا جایی که گواردیولا حتی این فصل اعتراف کرده که از «بازی در این شرایط ضدحمله کمی هراس دارد.»

نمونه موفق: بورنموث و آندونی ایرائولا

بورنموث و سرمربی آن، آندونی ایرائولا، این فصل به‌خاطر عملکرد درخشانشان مورد تحسین قرار گرفته‌اند. آنها با پرسینگ شدید و سازمان‌یافته، رکورددار کانتر پرس (پرسی که ظرف ۲ ثانیه پس از از دست دادن توپ اعمال می‌شود) با ۱۸۲۲ اقدام در کل (۶۲.۸ در هر بازی) و همچنین بیشترین شوت پس از تصاحب توپ در ۴۰ متری دروازه حریف (۵۷ مورد) در پریمیرلیگ می‌باشند.

آن‌ها مانند ناتینگهام فارست با دفاع عقب نشسته بازی نمی‌کنند و حملات خود را از فواصل طولانی شروع نمی‌کنند. هرچند counter-attacking و transitional attacks دقیقاً یکسان نیستند، اما از این نظر شبیه هستند که هر دو شامل حمله سریع پس از بازپس‌گیری توپ می‌شوند. در این فصل لیگ برتر، فقط ناتینگهام فارست با میانگین سرعت حملات ۲.۰۸ متر بر ثانیه، از بورنموث (۲.۰۵ متر بر ثانیه) سریع‌تر بوده است.

ایرائ‍ولا صراحتاً بیان کرده که اولین اولویت بازیکنانش پس از تصاحب توپ، پیشروی سریع به سمت جلو با هدف مستقیم گلزنی است.

او سال گذشته به اسکای اسپرت گفت:

اولین کاری که پس از بازپس‌گیری توپ انجام می‌دهیم، رساندن سریع آن به بازیکن پست ۹ است. چون معمولاً در آن لحظه، حریف در ضعیف‌ترین موقعیت دفاعی قرار دارد و فضاهای بهتری پیدا می‌کنید.

این استراتژی مؤثر بوده است. بورنموث با ۱۹۶ شوت در ضدحمله‌ها، بیشترین آمار را در پریمیرلیگ دارد و برای اولین بار در آستانه صعود به رقابت‌های اروپایی است. نباید آنها را بر اساس پنج شکست در شش بازی اخیر قضاوت کرد. باید در نظر گرفت که علیرغم پیش‌بینی‌ های بدبینانه پیش از شروع فصل، تنها پنج امتیاز با چهار تیم برتر فاصله دارند.

اما بورنموث تنها تیمی نیست که از ضدحمله‌ها بهره می‌برد. لیورپول، صدرنشین مقتدر لیگ، احتمالاً چندبعدی‌ترین تیم پریمیرلیگ است. آنها هم در بازی با مالکیت توپ مسلط هستند و هم بهترین تیم در زمینه ترنزیشین در لیگ محسوب می‌شوند.

آمار لیورپول در زمینه ضد حمله:

  • رتبه دوم شوت‌‌های پس از ضدحمله (۱۷۹ مورد) پس از بورنموث در پریمیرلیگ
  • صدرنشین گل‌‌های پس از ضدحمله با ۳۱ گل (حداقل ۱۰ گل بیشتر از هر تیم دیگر)
  • ۱۱٪ از کل شوت‌های آن‌ها از ضدحمله‌های سریع بوده است (بالاترین درصد لیگ)
  • ۱۹٪ از گل‌هایشان از همین موقعیت‌ها به ثمر رسید (رتبه دوم پس از ولورهمپتون با ۲۰٪)

رکوردهای تاریخی لیورپول در فصل جاری:

  • ۱۳ گل از ضدحمله‌های سریع که رکورد تمام ادوار از فصل ۲۰۰۶/۰۷ است.
  • ۵۶ شوت از ضد حمله‌ های سریع که رکوردی جدید محسوب میشود.

در حالی که هنوز ۹ بازی باقیمانده است، قهرمان آینده پریمیرلیگ به بهترین شکل ممکن از ترنزیشین بهره می‌برد. شاید بهتر از هر تیم دیگری در سال‌های اخیر.

در دورانی که سبک بازی با مالکیت توپ پپ گواردیولا و منچسترسیتی بر فوتبال مسلط بوده، این فصل شاهد تأثیر چشمگیرتر ضدحمله‌های سریع نسبت به سال‌های گذشته هستیم.

اما چرا سبک ضد حمله این چنین ثمربخش شد؟

برخی استدلال می‌کنند که این سبک بازی (ضدحمله) کم‌خطرتر از استفاده از خط دفاعی بالا و ایجاد فضای پشت سر مدافعان است. قطعاً خط دفاعی جسورانه و بالا، برای تاتنهام آنژ پوستکوغلو جواب نداده است. تیمی که با ۱۵ باخت در ۲۹ بازی این فصل، بیشتر از آنکه به رقابت‌های اروپایی فکر کند، درگیر جدال برای بقا است. آمار نشان می‌دهد تیم‌هایی که ضدحمله را به‌طور مؤثر به کار می‌گیرند، شکست‌ناپذیرتر هستند، ویژگی‌ای که قطعاً در مورد تاتنهام صدق نمی‌کند.

روز های سخت بیگ آنژ در پریمیرلیگ

در ۷۸ مورد ثبت شده از گلزنی تیم‌ها با حداقل یک ضدحمله سریع در مسابقات پریمیرلیگ در این فصل، تنها در ۱۳ مورد آن تیم‌ها در بازی شکست را پذیرفتند. که نرخ باخت را به 16.7% می‌رساند.

بررسی ها نشان داده است وقتی تیمی گل می‌زند اما بدون ضدحمله، نرخ باخت به 26.1% تغییر میکند.

به عبارت دیگر، تیمی که با ضدحمله گل می‌زند، سخت‌تر شکست می‌خورد تا تیمی که از طریق دیگر گلزنی می‌کند. شاید امروز تمرکز بر دفاع محکم به جای فشار برای گل های بیشتر، ایده بهتری باشد.

همینطور این واقعیت وجود دارد که موقعیت‌های حاصل از ضدحمله‌ها عموماً کیفیت بالاتری دارند. میانگین امید گلزنی (xG) در شوت‌های حاصل از موقعیت ضدحمله در این فصل 0.17 است که بالاتر از شوت‌های در جریان بازی (0.12 xG) و موقعیت‌های شروع مجدد (0.09 xG) می‌باشد. میانگین کلی xG تمام شوت‌ها در مسابقات پریمیرلیگ این فصل 0.11 است.

این یعنی شوت‌های ضدحمله هم کیفیت بالاتری دارند و هم احتمال پیروزی تیم را بیشتر می‌کنند. هرچند این تحلیل کاملاً منصفانه نیست، چون ایجاد فرصت‌های ضدحمله سخت‌تر و کم‌تعدادتر است. با این حال، آمار نشان می‌دهد ضدحمله‌های سریع و مستقیم ارزش امتحان کردن را دارند. همانطور که جدول لیگ هم تأیید می‌کند. با حضور لیورپول و ناتینگهام در میان سه تیم برتر.

اما آیا این پایان سلطه بازی مالکانه گواردیولاست؟

آیا این نشانه تغییر روند است یا فقط یک استثنای فصلی است؟ شاید عملکرد ضعیف تر سیتی در این فصل پریمیرلیگ به دلیل تغییر نسل و حضور بازیکنان جدیدی باشد که میانگین سنی تیم را کاهش داده‌اند.

پروفایل سنی بازیکنان منچسترسیتی در فصل جاری پریمیرلیگ

پاسخ به این سؤال قطعیت ندارد، اما پیش‌بینی سقوط یکی از موفق‌ترین سلطه های فوتبال، بسیار جسورانه است. با این حال، به نظر می‌رسد در فوتبال سطح بالا تمرکز بر انتقال ها نسبت به گذشته جایگاه بیشتری پیدا کرده است. اگر حتی گواردیولا خود این تغییر را بپذیرد، حتماً حقیقتی در آن وجود دارد، درست است؟

همچنین ممکن است هواداران پریمیرلیگ از طبیعت سریع حملات انتقالی لذت بیشتری ببرند. آن‌ها این سبک فوتبال را راحت‌تر می‌پذیرند، به جای تیم‌هایی که سبکی شبیه به “کشتن رقیب با پاس‌های بیشمار” گواردیولا بازی می‌کنند.

پپ گواردیولا و آندونی ایرائولا، سرمربیان خوش تاکتیک و اسپانیایی پریمیرلیگ

به همین ترتیب، وقتی بورنموث تحت هدایت مربی‌ای موفق می‌شود که آشکارا از چیزی که به‌عنوان “پاس‌های مطمئن” می‌نامد، پاس‌های قابل اطمینانی که مالکیت توپ را حفظ می‌کنند، همان‌چیزی که فلسفه پپ گواردیولا نیاز داشت، پذیرش این سبک فوتبال آسان‌تر است. و وقتی تیمی سبک هیجان‌انگیزی از فوتبال بازی می‌کند و موفق می‌شود، پذیرش این ایده که فوتبال به این سمت در حال حرکت است (یا باید باشد) ساده‌تر می‌شود.

تاریخ تاکتیک‌های فوتبال همیشه چرخه‌ای بوده است و ممکن است دوباره به چیزی شبیه به دوران طلایی مورینیو بازگردیم.

به همان اندازه ممکن است فوتبال اکنون چنان پیشرفته شده باشد که تیم‌های برجسته باید در همه جنبه‌های بازی برتری پیدا کنند. برای تسلط بر لیگ برتر این فصل، لیورپول ناچار بود که بهترین تیم از نظر حملات سریع و روبه‌جلو باشد، و احتمالاً قهرمانان آینده نیز مجبور خواهند بود چنین باشند.