بایگانی برچسب: پادکست فوتبال

مینی آنالیز؛ رئال مادرید ۲-۰ آینتراخت فرانکفورت


رئال مادرید و آینتراخت فرانکفورت بازی سوپرکاپ اروپا رو در تاریخ چهارشنبه نوزدهم مرداد ماه ۱۴۰۱ در شهر هلسینکی کشور فنلاند برگزار کردن که این بازی با نتیجه دو بر صفر به نفع سفید های مادرید و با گلزنی دیوید آلابا و کریم بنزما برای رئال به پایان رسید تا کهکشانی‌ها سوپرکاپ رو به خانه ببرن و آنجلوتی یه جام دیگه به کلکسیون افتخاراتش اضافه کنه. در این مینی آنالیز، تحلیل کوتاه بازی از دیدگاه رضا حسینی رو باهم می‌شنویم.



شما هم اگه در مورد این بازی نظری دارید توی کامنت ها برامون بنویسید.



مینی آنالیز بازی با رضا حسینی:

برای مشاهده همه مینی آنالیز های فوتبال لب اینجا کلیک کنید!



شماره یک و دلایل جدایی/ چرا شاهزاده دانمارکی رفت؟

کسپر اشمایکل شماره یک ۳۵ ساله و کاپیتان فصول گذشته لسترسیتی با انتقالی به ارزش ۱ میلیون یورو لستر را به مقصد نیس ترک کرد.

کسپر اشمایکل شماره یک ۳۵ ساله و کاپیتان فصول گذشته لسترسیتی با انتقالی به ارزش ۱ میلیون یورو لستر را به مقصد نیس ترک کرد.

کیارش غریبی، فوتبال لب – اشمایکل ۴۷۹ بار بازی را درون قاب دروازه لستر و به عنوان شماره یک آغاز کرد و نقش بزرگی در موفقیت های چند سال اخیر روباه‌ها مانند قهرمانی باورنکردنی آن‌ها در پریمیرلیگ داشته است حالا و پس از ۱۱ سال حضور در جمع روباه‌ها، وقت خداحافظی سنگربان دانمارکی و باشگاه انگلیسی فرا رسیده است.

او در طی ۱۱ سال حضور در لسترسیتی دو بار به عنوان بازیکن فصل این باشگاه انتخاب شد و با کسب عناوینی مانند کامیونیتی شیلد، اف‌ای کاپ، چمپیونشیپ و لیگ برتر انگلستان خود را به یکی از اسطوره های این باشگاه تبدیل کرده است. او همچنین موفق شد جایگاهی در تیم ملی دانمارک برای خود دست و پا کند و تا به الان ۸۴ بازی را برای وایکنیگ ها انجام داده است. او ۴ بار نیز به عنوان بازیکن سال دانمارک انتخاب شده است.

سال های اول حضور آقای شماره یک در لسترسیتی به قدری درخشان بود که با وجود بازی در سطح دوم فوتبال انگلستان، توجه باشگاه‌هایی مانند منچستریونایتد، آ‌ث میلان و رئال مادرید را به خود جلب کرده بود ولی با وجود همه این‌ها او به لستر وفادار ماند و در سال ۲۰۱۴ قرارداد خود با این باشگاه را تا سال ۲۰۱۸ تمدید کرد.

اما سوال اساسی این است که چرا حالا اشمایکل به فکر ترک لستر افتاده است؟ با رسیدن به سال نهائی قرارداد خود با لستر و نزدیک شدن به سال های پایانی فوتبال خود، اشمایکل چالش جدیدی را طلب می‌کرد.

او برای بیش از یک دهه در یک باشگاه حضور داشت و در دوران فوتبالش تا به حال تجربه بازی خارج از انگلستان را نداشته و می‌خواهد در سال های پایانی فوتبالش، چالش های این چنینی را نیز امتحان کند.

او در مصاحبه‌ای با اسکای اسپورتس گفت” هر چیزی پایانی دارد. من می‌خواهم پیشرفت کنم و به عنوان یک انسان و به عنوان یک بازیکن به رشد کردن ادامه بدهم و از منطقه امن خود خارج شوم. من‌ میخواهم چیزی کاملا جدید و متفاوت را امتحان کنم و از این رو بسیار مشتاق انتقال به نیس هستم.”

اما لسترسیتی نیز از این انتقال جلوگیری نمی‌کرد زیرا نیازمند فروش او بود تا بتواند مقداری پول به باشگاه تزریق کند و بخش کمی از بدهی های مالی خود را جبران کند.

در سمت دیگر این ماجرا، نیس نیز گزینه خوبی برای سنگربان دانمارکی محسوب می‌شد. آن‌ها در فصل گذشته با کسب ۶۶ امتیاز و رتبه پنجم لوشامپیونه موفق به کسب سهمیه لیگ کنفرانس اروپا شده‌ بودند و اگر آن ۱ امتیاز از آن‌ها کاسته نمی‌شد شاید حتی به لیگ اروپا راه می‌یافتند.

آن‌ها نیز با از دست دادن والتر بنیتز، دروازه‌بان آرژانتینی خود دنبال گزینه ای مناسب برای جانشینی او می‌گشتند و چه کسی بهتر از اشمایکل برای تصاحب جایگاه او در بازار پیدا می‌شد؟

قانون پاس به دروازه بان ها/ نگاهی به روند تغییر قانونی که فوتبال را عوض کرد

در این مقاله به بررسی نحوه تغییر قانون پاس به دروازه بان ها توسط فیفا و تاثیر آن بر فوتبال امروزی خواهیم پرداخت.

در این مقاله به بررسی نحوه تغییر قانون پاس به دروازه بان ها توسط فیفا و تاثیر آن بر فوتبال امروزی خواهیم پرداخت.

کیارش غریبی، فوتبال لب – شاید بتوان این قانون را بهترین تغییر قانون در تاریخ فوتبال نامید. دیگر دروازه بان ها نمی‌توانستند توپ را در اختیار بگیرند، آن را به مدافع خود بدهند، سپس دوباره آن را دریافت کنند و زمان قابل توجهی از بازی را تلف کنند. از معروف‌ترین مثال های این مسئله، می‌توان به پیتر اشمایکل در فینال یورو ۱۹۹۲ در برابر آلمان نام برد.

یکی از عجیب‌ترین مثال ها برای کشتن زمان بازی از طریق ارسال پاس به عقب به دروازه بان مربوط به ۳۰ سپتامبر سال ۱۹۸۷ و دیدار بین دو تیم رنجرز و دینامو کیف می‌باشد. زمانی که گرائم سونس هافبک اسکاتلندی تیم رنجرز، از حوالی دایره وسط زمین و فاصله تقریبا ۶۴ متری توپ را به دروازه‌بان پاس داد. آن بازی نهایتا با نتیجه ۲ بر صفر به نفع رنجرز به اتمام رسید.

اما جرقه اصلی این تغییر از کجا زده شد؟ جام‌جهانی ۱۹۹۰ یکی از خاطره‌انگیز ترین جام‌جهانی های تاریخ فوتبال است. از اشک های پل گسکوئین تا خوشحالی های معروف روژه میلا با پرچم کرنر اما این جام با میانگین ۲.۲۱ گل در هر بازی کم گل ترین جام جهانی تاریخ نام گرفت و وقت‌کشی به وضوح در آن دیده می‌شد. برای مثال پدی بونر دروازه بان جمهوری ایرلند در دیدار برابر مصر در مجموع به مدت ۶ دقیقه توپ را در اختیار داشت. یا مثلا بازی امارات در برابر کلمبیا که وقت‌کشی های پی‌در‌پی سنگربان اماراتی ها، باعث غیرقابل تحمل بودن این دیدار شد.

همه اهالی فوتبال از این وضعیت ناراضی بودند اما هنوز معلوم نبود قرار است تغییری ایجاد شود یا خیر. نهایتا سپ بلاتر در یکی از جلسات هیئت انجمن بین‌المللی فوتبال، پیشنهادی جذاب را ارائه کرد. از جای خود بلند شد و ادای دروازه‌بانی را درآورد که توپ را در اختیار دارد. تظاهر می‌کرد که ابتدا به یک سمت از محوطه جریمه می‌رود و سپس به سمتی دیگر. او حتی آمار هایی درباره مقدار زمان تلف شده توسط دروازه‌بانان در فوتبال ارائه کرد و گفت “باید به هر نحوی شده این مسئله را درست کنیم”.

مایل ها آن‌طرف تر و در فرانسه،دنیل جندپکس سرمربی وقت کان راه‌حلی جدید برای این موضوع پیدا کرد. او پس از مشاهده فینال جام‌جهانی ۱۹۹۰ و دیدن وقت‌کشی های پی‌درپی دروازه‌بان ها تصمیم گرفت تا کمی بیشتر درباره این مسئله تحقیق بکند. پس دست به کار شد و با استفاده از دیتا های در دسترس، مقدار زمان کشته شده توسط گلر ها را به‌دست آورد. نتایج برایش شوکه کننده بود چرا که حتی دروازه‌بان تیم خودش زمان زیادی را از این طریق تلف کرده بود.

او پس از مشورت با والتر گگ، رئیس کمیته فنی فیفا، سرانجام در ۱۴ دسامبر ۱۹۹۰ نامه‌ای به فیفا ارسال کرد. او در این نامه اشاره کرده بود که “دروازه‌بان تیم من، پادشاه وقت‌کشی است. در اولین بازی فصل و در برابر نانت او توپ را برای ۴۰۳ ثانیه در اختیار داشت. چیزی نزدیک ۴۲ درصد زمانی که تیم من توپ را در اختیار داشت”. اما این نامه فقط به چند عدد محدود نمی‌شد‌. او ابتدا پیشنهاد داد تا زمانی که دروازه‌بان ها می‌توانند توپ را در اختیار داشته باشند محدود تر شود. اما پیشنهاد اصلی او که باعث ایجاد انقلابی در فوتبال بود حذف قانون “مجاز بودن دریافت پاس های بازیکنان خودی توسط دروازه‌بان” بود. پیشنهاد او این بود که”در این مدل، دروازه‌بان مجاز به دریافت پاس های بازیکنان خودی با دست نخواهد بود”.

زمان‌بندی ارسال این نامه فوق‌العاده بود. دقیقا یک روز قبل از ارسال این نامه، سپ بلاتر کمیته ای به نام “گروه ضربت ۲۰۰۰” ایجاد کرد که متشکل از بازیکنان و مربیان سابق فوتبال بود. هدف آن‌ها این بود تا جزئی‌تر به مسابقات نگاه کنند و ایده‌هایی را بدهند که باعث جذاب‌تر شدن این ورزش بشود و با ارسال آن نامه، جندپکس کار را برای آن‌ها راحت کرد.

۶ ماه بعد و در یکی از جلسات هیئت انجمن بین‌المللی فوتبال فیفا درخواست مجوز استفاده از قانونی جدید در مسابقات قهرمانی جهان زیر ۱۷ ساله ها را به این انجمن داد. آن‌ها درخواست کردند تا دروازه‌بان ها مجاز به دریافت پاس های ارسالی توسط بازیکنان هم‌دسته خود نشوند. در صورت عمل به خلاف این ماجرا، قاضی میدان باید یک خطای دو ضرب در نقطه انجام اشتباه توسط دروازه‌بان را به ضرر تیم خطاکننده بگیرد. این درخواست موفق به دریافت چراغ سبز این انجمن شد و فیفا آماده اجرای آن در مسابقات قهرمانی جهان زیر ۱۷ ساله ها در ایتالیا شد.

سرانجام فیفا این آزمایش را انجام داد و با این وجود این که اجرای این قانون تاثیر بزرگی در افزایش زمان مفید بازی ها نداشت اما از نتیجه راضی بود. بالاخره در تاریخ ۳۰ می ۱۹۹۲، در هتل سلیتک مانور واقع در ولز جلسه‌ای میان سران فیفا و هیئت انجمن بین‌المللی فوتبال شکل گرفت تا به طور جدی حضور این قانون در فوتبال را بررسی کنند. نهایتا طرفین به توافق دست یافتند و اجرای قانون را تایید کردند. این قانون برای اولین بار در المپیک تابستانی ۱۹۹۲ بارسلون مورد استفاده قرار گرفت.

اما زمان زیادی نگذشت تا بازیکنان و مربیان راه های دور زدن این قانون را پیدا کنند‌. برای مثال در یکی از این روش ها بازیکن صاحب توپ بر روی زمین دراز می‌کشید و توپ را با سر به دروازه‌بان می‌سپرد. این مسئله فیفا را مجبور کرد تا اصلاحاتی ایجاد کند. پس از مدتی در اواخر جولای ۱۹۹۲ فیفا اعلام کرد که اگر داور تشخیص بدهد بازیکن قصد دور زدن قانون را دارد، باید مستقیما بازیکن را جریمه بکند.

پیش فصل و خستگی‌های مفرط برای چه؟ / اهمیت تابستان‌های نفس‌گیر تا چقدر؟

شاید یکی از انبوه سوالات فوتبال دوستان میزان تاثیرگذاری و اهمیت آماده‌سازی پیش فصل باشد. این حجم از دوندگی و تلاش و خستگی به چه دلیل است؟ نتایج به‌ دست آمده در مسابقات تدارکاتی پیش‌فصل تا چه حد حائز اهمیت و قابل اتکا هستند؟

شاید یکی از انبوه سوالات فوتبال دوستان میزان تاثیرگذاری و اهمیت آماده‌سازی پیش فصل باشد. این حجم از دوندگی و تلاش و خستگی به چه دلیل است؟

ایلیا درویش، فوتبال لب – آماده‌سازی پیش فصل برای هیچکس آسان نیست. بازیکنان بعد از دویدن تا پای مرگ، در گرمایی داغ‌تر از کویر که از بدن خودشان نشات می‌گیرد، روی زمین ولو شده‌اند. طرفداران از بی‌فوتبالی و پایان هیجانات، بی‌حوصله و کلافه‌ شده‌اند و با خشم به فنجان قهوه نگاه می‌کنند. و سرمربی‌ها، در حالی که سخت عرق می‌ریزند سعی می‌کنند فلسفه‌ی خود را جا بندازند و بدون از دست دادن زمان، تیم خود را برای مسابقات آماده‌ کنند.

ابتدا کمی راجع به جلسات دوندگی که سخت‌ترین بخش پیش فصل توصیف می‌شوند صحبت کنیم. پیتر کلارک، مدافع با‌تجربه‌ی والسال که ۲۵ بار تور پیش‌فصل حرفه‌ای را تجربه کرده، این‌گونه تعریف می‌کند:

یک‌ بار یکی از هم تیمی‌هایم که به تازگی برگشته بود، از فرم ایده‌آل بدنی خارج شده بود و واقعا شرایط خوبی نداشت. تا حدی که حتی برای دویدن هم مشکل داشت. پس از یک جلسه تمرین دوندگی، پای او جوری خم شد که درجا غش کرد و برای سالیان سال فقط در تکاپوی جبران این مصدومیت شدید بود. اگر شما شبیه اون آدم هستید پس کل تابستان و احتمالا مقطعی از فصل را در حال عذاب کشیدن هستید و نمی‌توانید مفید باشید. قطعا هیچکس مایل نیست جای او باشد.

در بعضی مناطق، جلسات تمرینی که صرفا به دویدن می‌پردازند، به عنوان یک روش بدنسازی منسوخ شده دیده می‌شوند. علم ورزشی مدرن، زجر دادن بازیکن با همچین روشی را نمی‌پسندد. اما همین اواخر، شاگردان آنتونیو کونته جلسه تمرینی سختی را پشت سر گذاشتند. آنتونیو کونته شاگردانش را مجبور کرد که در دمای ۳۰ سانتی گرادی سئول کره، ۴۲ دور کامل دور زمین فوتبال را بدوند. این جلسه تمرینی که در حضور هواداران انجام شد، انقدر سخت به‌نظر می‌رسید که هری کین موفق به اتمامش نشد و کنار کشید. و زمانی که تمرین به پایان رسید، سون هیونگ مین توان خروج از زمین تمرینی رو نداشت و از همانجایی که دراز کشیده بود، او را کشان کشان از زمین چمن خارج کردند.

کلارک ۴۰ ساله که بالاتر هم به او اشاره کردیم، به خوبی می‌داند که چگونه میان استراحت و آماده‌سازی فیزیکی بالانس ایجاد کند. پیتر معتقد است که پس از پایان فصل و فرصت استراحت برای بازیکنان، نباید به طور کامل بدنسازی را رها کنند و برای فوتبال بازی کردن در بالاترین سطح ممکن، همچنان نیاز به اقدامات مهمی هست. او در این باره این‌گونه توضیح می‌دهد:

من شخصا پس از پایان فصل مقدار زیادی استراحت نمی‌کنم. من تمایل دارم که به تمرین کردن ادامه بدم. البته این کار به صورت کامل رنج و عذاب پیش‌فصل را از بین نمی‌برد اما آن را قابل تحمل‌تر می‌کند. اما اگر به صورت کامل در آن چند هفته بدنسازی را رها کنی، برای بدن خیلی سخت خواهد شد که خودش را دوباره تطبیق دهد.

پیتر درباره جلسات دوندگی اینگونه توضیح می‌دهد:

دویدن یک شیطان است اما وجود آن اجباری‌ست. من پیش‌فصل های زیادی را در کریر فوتبالی‌ام تجربه کردم و مطمئنم که هیچ میانبری وجود ندارد. متاسفانه حقیقت همین است؛ کار لذت بخشی نیست اما باید انجامش داد. به یاد می‌آورم که در اورتون، والتر اسمیث و آرشی ناکس برای ما جلسات دوندگی ملقب به “نعل اسب” را تدارک دیده بودند. این جلسات در پارک کراکستث انجام می‌شد و هیچوقت برای ما آسان‌تر نشد.

اما آیا این تمرین ها فقط راجع به آمادگی فیزیکی بازیکنان است؟ دیو بیلوز یکی از متخصصان علم ورزش با سابقه‌ی حضور در اورتون، نیوکاسل، وستهم و تیم ملی انگلیس توضیحات جالب و منطقی‌ای درباره‌ی علت انجام این تمرین از سوی سر‌مربیان می‌دهد. با وجود اینکه بخشی از دیو، با دواندن شدید بازیکنان فوتبال مخالف است اما علت انجام آن را درک می‌کند. دیو اینگونه توضیح می‌دهد:

من با دیوید مویس مکالمات زیادی در این باره داشتم و سعی کردم او را راضی کنم که مسافت کمتری برای دوندگی بازیکنان در نظر بگیرد اما او مخالفت می‌کرد. به یاد می‌آورم که در اورتون، بازیکنان قدیمی تیم مانند دانکن فرگوسن و دیوی ویر موفق به انجام تمرین نعل اسب می‌شدند و آن را به اتمام می‌رساندند. اما بازیکنان جدید تیم در انجام آن مشکل داشتند و برای مصدوم شدن و مسائل دیگر غر می‌زدند. من کمی با مویس در این‌باره بحث کردم اما پاسخ او این بود: “من می‌خواهم بدانم در قلب ‌آن‌ها چیست؟” مویس قصد داشت به این مسئله پی ببرد که آیا بازیکن در ۵ دقیقه پایانی یک مسابقه‌ی سخت که همگی خسته خواهند بود، باز هم تمام تلاشش را خواهد کرد؟ آیا ‌آن‌ها حاضرند جان‌شان را وسط بگذارند و به دویدن ادامه دهند؟ منطقی بود. نهایتا من هم مجبور شدم این مسئله را بپذیرم.

هر فصل بازیکنان جدیدی به تیم اضافه می‌شدند و ما مجبور بودیم مجددا این تمرین را انجام بدهیم تا شخصیت آ‌ن‌ها را ‌آزمایش کنیم. و البته همچنان می‌بینید که مویس به شخصیتی که در پایان تمرینات بازیکن‌ها از خود نشان می‌دهند، اهمیت می‌دهد. در واقع، این چیزی‌ست که کلوپ و گواردیولا هم انجام می‌دهند.

اما راجع به اهمیت نتایج به‌دست آمده در پیش‌فصل؛ بهتر است ابتدا به مصاحبه یورگن کلوپ پس از شکست چهار بر صفر مقابل منچستر‌یونایتد در دیدار تدارکاتی هفته گذشته مراجعه کنیم.

من موقعیت‌های خوب بسیار زیادی دیدم و همینطور عملکرد‌های خوب در لحظاتی از مسابقه. اما عدم ثبات را نیز مشاهده کردم. ما در لحظاتی عجله‌ی زیادی داشتیم، در لحظاتی بیش از حد بالا بازی می‌کردیم، اما جوری که منچستریونایتد دفاع می‌کرد و سیستم man marking که به‌ کار گرفته بود، توپ‌های زیادی را مخصوصا در خط هافبک در لحظات اشتباه از دست دادیم و آن‌ها نیز به خوبی از موقعیت‌هایشان استفاده کردند‌. این واضح‌ترین چیزی‌ست که ما نیاز داریم در آن پیشرفت کنیم حتی اگر چهار هیچ برنده می‌شدیم. این فقط شروع پیش‌فصل است و ما ادامه خواهیم داد.

قطعا این‌جوری نبود که پس از این شکست یورگن کلوپ دچار مشکل کم‌خوابی شود، اما احتمالا بعضی از هواداران شدند. اما آیا واقعا این نتایج همچین اهمیتی دارند؟

دیو بیلوز در این باره نیز به این شکل توضیح می‌دهد:

البته که معمولا این نتایج برای هواداران اهمیت دارد، اما در مقاطع اول پیش‌فصل، این نتایج جدا اهمیت خاصی ندارند. هفته‌ی پیش پدرم با من تماس گرفته بود و جوری راجع به شکست لیورپول به منچستریونایتد صحبت می‌کرد که انگار جای نگرانی زیادی وجود دارد. اما حقیقت این است که کلوپ از بازیکنان زیادی بازی گرفت و به هر‌کدام ۳۰ دقیقه فرصت داد. این مسابقه بیشتر راجع به بدنسازی و تنظیم زمان بازی بود تا نتیجه گرفتن. کاربرد واقعی پیش‌فصل نیز همین است.

دیو از تجربه‌ی شخصی خود در اورتون این‌گونه می‌گوید:

در اورتون ما اسکواد کوچکی داشتیم و طبیعتا بازیکنانی نیز وجود داشتند که برای تیم‌ ملی دعوت شده بودند یا در تعطیلات به سر می‌بردند. به همین دلیل مویس گاها مجبور میشد در بازی‌های تدارکاتی به بعضی از بازیکنان حتی ۹۰ دقیقه فرصت بازی بدهد. که این ایده‌آل و درست نیست. این بازی‌ها بیشتر راجع به ترمیم ضعف‌های تاکتیکی، پیشرفت و تشکیل ساختار تاکتیکی بود. بازیکنان نیز از این موضوع آگاه بودند و بیشتر اوقات در ذهن‌شان بدین شکل فکر می‌کردند: “خب؛ من شصت دقیقه فرصت بازی پیدا کردم و احساس خوبی دارم” این تفکر برای آن‌ها از نگرانی راجع به نتیجه‌ی بازی مهم‌تر است. اما خب شاید آخرین بازی تدارکاتی اهمیت بیشتری داشته باشد. در اورتون، ما معمولا مسابقه‌ی آخر را در خانه و در مقابل یک تیم اروپایی نسبتا خوب برگزار می‌‌کردیم و از آنجایی که هواداران نیز حضور داشتند، می‌توانستیم روی این مسابقه بیشتر حساب کنیم.

نهایتا شاید بهترین جمله راجع به یک پیش‌فصل موفق را میکی ملان مربی اسکاتلندی به زبان آورد:

اگر بتوانیم بدون مصدومیت، بازیکنان جدید را در تیم جا بندازیم و به سطح بالایی از آمادگی بدنی برسیم پیش فصل موفقی را پشت سر گذاشتیم. سپس فصل جدید آغاز می‌شود و کار و فعالیت اصلی شروع می‌شود.

از سیر تا پیازِ مارتینز/ داستان مهره جدید شیاطین سرخ

منچستریونایتد لیساندرو مارتینز از آژاکس را با قیمت ۵۵ میلیون یورو به خدمت گرفت. ملی‌پوش آرژانتینی می‌تواند در دفاع میانی، دفاع چپ و هافبک میانی بازی کند و آرسنال از جمله مشتری‌های دیگر او بود.

ایلیا میری، فوتبال لب – لیساندرو مارتینز در ۱۸ ژانویه ۱۹۹۸ در شهر گالگوئه واقع در کشور آرژانتین متولد شد. وضع مالی خانواده آن‌ها چندان مناسب نبود و لیساندرو حتی توانایی خرید کفش مناسب فوتبال هم نداشت. در محله منابع کافی وجود نداشت و او در کودکی بعضی از اوقات با شکم گرسنه و بدون خوردن غذا فوتبال بازی می‌کرد. روحیه جنگندگی و سختکوش بودنش را می‌توان نشأت گرفته از همان دوران دانست.

با وجود تمام سختی‌ها او از ۵ سالگی وارد فوتبال شد و به تیم اورکوئیزا پیوست و در رده های پایه به پیشرفتش ادامه داد تا در سال ۲۰۱۴ به تیم پایه نیوولز اولدبویز بپیوندد و بعد از گذشت ۳ سال به تیم بزرگسالان آنها راه یابد؛ بعد از آن، و به صورت قرضی به جاستیزیا رفت و از آنجا هم به باشگاه آژاکس منتقل شد.

مارتینز درباره شروع کارش در آژاکس :

چند هفته اول وحشتناک بود، جلسات تمرینی کاملاً متفاوت با آنچه در آرژانتین به آن عادت داشتم پیش رفت. شدت، کنترل، تسلط، پاس‌ها و نگاه آن‌ها به فوتبال متفاوت بود.

مارتینز وقتی فقط ۲۱ سال داشت وارد فوتبال اروپا شد؛ او درباره روند تطبیق خودش با آژاکس می‌گوید:

من بازیکنی هستم که دوست دارم توپ را در اختیار داشته باشم، اما وقتی سبک آنها را در آمستردام دیدم که با پاس های تک‌ضرب چقدر سریع بازی می‌کنند من رو شگفت‌زده کردن موقع بود که فهمیدم چقدر سرعتم پایینه.

اما او در عرض چند ماه و بعد گذراندن یک پیش‌فصل خوب در آژاکس تبدیل به مهره اصلی تیم هلندی شد و توسط هواداران باشگاه به «قصاب» معروف شد. او در دفاع سبک تهاجمی و خشن دارد اما در مالکیت توپ کاملا باهوش و سنجیده عمل می‌کند.

در همان پنجره که دلیخت به یوونتوس پیوست، مارتنیز با ۷ میلیون یورو جانشین او شد. به نظر می‌رسید که او قرار است جانشین بلندمدت کاپیتان سابق آن‌ها در قلب خط دفاعی باشد اما بعد از گذشت مدتی او مجبور شد که جای خالی دیونگ را در هافبک پر کند.

تن‌هاخ در آن زمان گفت:

ر ابتدای فصل ما به دنبال رهبری برای هافبک مرکزی بودیم. ما می‌دانستیم که مارتینز در هافبک مرکزی بازی کرده است، اما آیا او می‌تواند در سیستم آژاکس این کار را انجام دهد؟ ما او را در آن‌جا امتحان کردیم و چیزهای خوب و مثبتی دیدیم.

و این سندی بر هوش تاکتیکی و تطبیق‌پذیری مارتینز است که در محیطی جدید و ناآشنا و بدون هیچ تسلطی بر زبان انگلیسی و هلندی، او توانست خود را با احتمالاً سخت‌ترین نقش در تیم آژاکس، یعنی دیکته کردن بازی از ابتدای خط دفاعی تا انتهای خط میانی با ایجاد پلی بین دفاع و حمله وفق دهد.

بخشی از این پیشرفت مارتینز بخاطر استعداد ذاتی او بود اما اشتهای بی‌انتهای او برای پیشرفت به همان اندازه مهم بود. مارتینز ذاتاً اهل مطالعه بود پس تلاش کرد تا بازیکنان دیگری را که از دفاع به هافبک تغییر پست داده بودند تماشا کند و از آن‌ها یاد بگیرد.

یکی از بازیکنانی که او درباره اش مطالعه کرد جاشوا کیمیچ از بایرن مونیخ بود که قبل از انتقال به خط میانی زیر نظر پپ گواردیولا، به عنوان یک دفاع راست شروع به کار کرد.

مارتینز درباره کیمیچ گفت:

وقتی او در خط میانی بازی می کند، آرامشی که دارد و نحوه بازی‌خوانی او را دوست دارم، یک بازیکن باید باهوش باشد، البته که باید اعتماد به نفس داشته باشد.

فصل بعد برای مارتینز چالش برانگیزتر بود، به طوری که تن‌هاخ در ابتدا ترجیح داد از رایان گراونبرخ در نقش هافبک و دیلی بلیند به عنوان مدافع میانی سمت چپ خود استفاده کند. لازمه بازگشت او از هافبک به مدافع میانی برعهده گرفتن مسئولیت دفاعی بیشتر بود. اما بازی در مناطق عقب باعث نشد که تاثیر او در بازیسازی آژاکس کمتر شود. در واقع، فصل گذشته، او میانگین پاس‌های بیشتری در 90 دقیقه نسبت به سایر بازیکنان لیگ هلند داشت.

مارتینز مانند هموطنش روبرتو آیالا، ملی‌پوش سابق آرژانتین که با وجود جثه کوچکش به عنوان یکی از بهترین مدافعان میانی نسل خود شناخته می‌شود. او به طرز فوق‌العاده‌ای در هوا مستحکم است و جهشی شگفت انگیز دارد. فصل گذشته در آژاکس، او بیش از هر بازیکن دیگری با ضربه سر توپ را دور کرد(۲۹) و در ۷۹ مورد از ۱۱۲ دوئل هوایی خود پیروز شد. ضریب موفقیت او ۷۱ درصد بود و او را پس از هری مگوایر از منچستریونایتد در رده دوم قرار داد. او به دلیل بازیخوانی خوب و یارگیری مهاجمان و موقعیت‌یابی هوشمندانه برا انجام تکل‌ها و توپ‌گیری‌ها مشهور است.

این ویژگی‌ها، همراه با تاکتیک.پذیری و مهارت فنی، او را برای تیم‌های لیگ برتر جذاب‌تر می‌کند و حالا بعد سه سال همکاری، مارتینز به دیدار مجدد با سرمربی خود این بار در تئاتر رویاها می‌رود.

دلیخت به بایرن مونیخ پیوست/ وقتی باواریایی‌ها هم سنت شکنی می‌کنند

بایرن مونیخ به توافق با یوونتوس بر سر انتقال ماتیاس دلیخت به مبلغ ۸۰ میلیون یورو دست پیدا کرد و دلیخت امروز پیراهن قرمز بایرن را بر تن کرد.

کیارش غریبی، فوتبال لب – با اعلام رسمی رسانه باشگاه، ماتیاس دلیخت هلندی پس از توافق بایرن و یوونتوس، به تیم آلمانی پیوست. به نظر می‌رسد سران بانوی پیر پیشنهاد ۷۰ میلیون یورو ثابت به علاوه ۱۰ میلیون یورو متغیرات را پذیرفته‌ و این انتقال با این مبلغ نهایی شده است.

این مدافع هلندی پس از ۳ فصل بازی در سرزمین چکمه‌ای، با قراردادی ۵ ساله راهی بایرن‌مونیخ شد.

پس از درخشش زیر نظر اریک‌ تن‌هاخ، بستن بازوبند کاپیتانی آژاکس در سن کم و انتخاب به عنوان پسر طلائی فوتبال اروپا در سال ۲۰۱۸، یووه تصمیم گرفت تا او را با مبلغ ۷۵ میلیون یورو به خدمت بگیرد. اما این انتقال برای هیچکدام از طرفین قرارداد سودآور نبود.

دلیخت طی ۱۱۷ بازی با پیراهن بانوی پیر موفق به کسب ۳ جام سری‌آ، کوپا ایتالیا و سوپرکاپ ایتالیا شد.

به نظر می‌رسد منابع مالی این انتقال از طریق فروش ۵۰ میلیون یورویی لواندوفسکی به بارسلونا تامین شده است. حال او پس از نصیر مزروئی، رایان گراونبرخ و سادیو مانه تبدیل به چهارمین خرید باواریایی ها در این تابستان شلوغ معرفی خواهد شد.

رونالدو فروشی نیست/ پافشاری تن‌هاخ بر سر رونالدو

اریک تن‌هاخ باور دارد که برخلاف خواسته قلبی کریستیانو رونالدو، می‌تواند او را برای حداقل یک فصل دیگر در تئاتر رویاها نگه دارد.

اریک تن‌هاخ باور دارد که برخلاف خواسته قلبی کریستیانو رونالدو، می‌تواند او را برای حداقل یک فصل دیگر در تئاتر رویاها نگه دارد.

کیارش غریبی، فوتبال لب – در اوایل ماه جولای بود که دانکن کستلز از نشریه تایمز طی مقاله‌ای ادعا کرد که رونالدو قصد خروج از منچستریونایتد را دارد. زمان زیادی نگذشت تا خبرنگاران معتبر دنیای نقل و انتقالات مانند دیوید اورنشتین و فابریتزیو رومانو نیز این خبر را تایید کنند.

طبق گفته این خبرنگارها، رونالدو به دلیل عدم حضور یونایتد در لیگ قهرمانان اروپا و کمبود جاه‌طلبی باشگاه در پنجره نقل و انتقالاتی، خواهان جدایی دوباره از یونایتد است. او حتی به بهانه “مشکلات شخصی” به تمرینات آماده‌سازی شاگردان تن‌هاخ در پیش فصل اضافه نشده است.

خورخه مندز ایجنت او، بار ها ستاره پرتغالی را به بایرن مونیخ و چلسی پیشنهاد داد اما هر بار با جواب “نه” سران این باشگاه‌ها مواجه می‌شد. حالا انگار مندز او را به اتلتیکو مادرید نیز پیشنهاد کرده ولی هیچگونه مذاکرات پیشرفته‌ای درکار نیست. رونالدو همچین دو پیشنهاد سنگین از لیگ های آمریکا و عربستان دریافت کرده است که از پذیرفتن آن‌ها خودداری کرده است.

حال اریک تن‌هاخ، سرمربی جدید شیاطین سرخ پس از مدت ها سکوت به این مسئله واکنش نشان داد و گفت” رونالدو فروشی نیست. من با فرض حضور او در تیم، برنامه‌ های خود را چیده‌ام و مشتاق کار کردن با او هستم. من درخواست هایم را از بازیکنان مشخص کرده‌ام. ما می‌خواهیم که به شکل مشخصی بازی کنیم و بازیکن با کیفیتی مانند رونالدو می‌توانند به ما در این مسئله کمک کنند”.

حال باید دید فوق‌ستاره پرتغالی و ایجنت او موفق به پیدا کردن راهی برای خروج از الدترافورد می‌شوند یا رونالدو برای یک فصل دیگر در یونایتد ماندگار می‌شود.

لواندوفسکی و واکنش بایرن به جدایی او/ مهم نیست، برو!

بعد از قطعی شدن جدایی رابرت لواندوفسکی از بایرن مونیخ،  با وجود هشت سال درخشش لواندوفسکی، جدایی او از سرخ‌ها کسی را غمگین نمی‌کند.

بعد از قطعی شدن جدایی رابرت لواندوفسکی از بایرن مونیخ، نشریه کیکر در خبری گفت: با وجود هشت سال درخشش لواندوفسکی در بایرن مونیخ، جدایی او از سرخ‌ها کسی را از باواریا غمگین نمی‌کند.

محمد تقی‌پور، فوتبال لب – بعد از مدتها کش وقوس در مورد روابط رابرت لواندوفسکی و باواریایی‌ها و حواشی و گمانه زنی‌ها درباره جدایی او از سرخ‌ها و پیوستنش به بارسلونا، سرانجام مشخص شد که او بعد از هشت سال، بایرن را ترک خواهد کرد و به کاتالونیا خواهد رفت. نشریه کیکر به مناسبت جدایی تک تیرانداز لهستانی از بایرن مونیخ، در یادداشتی به افتخارات و عملکرد این ستاره لهستانی در باواریا پرداخت.


قطعا لواندوفسکی یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ بایرن مونیخ و بوندس‌لیگا است. لواندوفسکی در سال ۲۰۱۰ از باشگاه لهستانی لخ پوزنان به دورتموند پایش را به خاک ژرمن‌ها گذاشت. مهاجم لهستانی قبل از انتقالش در سال ۲۰۱۴ به بایرن مونیخ بیاید بازیکنی آندرریتد و گمنام بود. ولی او حالا در حالی بوندس‌لیگا را ترک‌ می‌‌کند که در این لیگ ۳۱۲ گل به ثمر رسانده است. تنها بازیکنی که آماری بهتر از او دارد، گرد مولر افسانه ای، مهاجم و اسطوره بایرن مونیخ با رکورد ۳۶۵ گل زده است.

آمار و ارقام موفقیت‌های لواندوفسکی در بایرن مونیخ،به معنای واقعی بی‌نظیر و شگفت انگیز است:

قهرمانی در چمپیونزلیگ، جام باشگاه‌های جهان ۲۰۲۰ و ده بار قهرمانی بوندس‌لیگا (دو قهرمانی با دورتموند و هشت باقهرمانی بوندسلیگا با بایرن مونیخ).

حال سوالی که پیش‌می‌آید این است که با رفتن مهاجم لهستانی، چه کسی قرار است بار گلزنی بایرن مونیخ را به دوش بکشد؟

در ماه مه امسال رفتار ها و حرکات اولیور کان دروازبان افسانه ای بایرن مونیخ و ژرمن ها در گذشته و مدیر فعلی بایرن مونیخ نیز تاثیر بسیاری بر تصمیم لواندوفسکی بنابر رفتن لوا از باواریایی‌ها داشته است. اما رفتن لواندوفسکی کاپیتان سوم بایرن مونیخ جا را برای دیگر بازیکنان بایرن مونیخ باز کرده است.

بوندسلیگا که سال گذشته با داشتن ارلینگ هالند و لواندوفسکی دوتا از بهترین مهاجم‌ها را در اختیار داشت ولی هم‌اکنون با انتقال تایتان نروژی از دورتموند به منچستر سیتی باعث کمرنگ شدن نگاه رسانه‌ها به بوندسلیگا شده بود، نیز هم‌اکنون بارفتن لواندوفسکی نیز ضربه‌ای دیگر خواهد خورد. اما از طرفی باعث‌می‌شود که ستارگان و جوان‌هایی که در بوندسلیگا بازی می‌کنند مانند انکونکو و کریم ادیمی، فرصتی برای درخشیدن داشته باشند.

حال به نظر شما بایرن چگونه جای خالی ماشین گلزنی خود را پر خواهد کرد؟

رافینیا بالاخره به بارسلونا پیوست/ مروری بر این مسیر پرپیچ و خم

بالاخره پس از یک جنگ هایجکی بزرگ، این بارسلونا بود که توانست رافینیا را جذب کند. باهم نگاهی خواهیم داشت بر پروسه این انتقال.

کیارش غریبی، فوتبال لب – قصد رافینیا از ابتدا رفتن بود. دکو، ایجنت او و بارسلونا از ژانویه بایکدیگر در ارتباط بودند و بر سر مسائل شخصی به توافق رسیده بودند. اما بارسلونا منابع مالی کافی برای بستن این معامله را نداشت و همین باعث شده بود تا باشگاه‌هایی مانند چلسی، تاتنهام، آرسنال و منچستریونایتد از شرایط استفاده کنند و علاقه خود را به وینگر برزیلی ابراز کنند.

به دلیل رقابت دیرینه شیاطین سرخ و رز های سفید، لیدزی‌ها حاضر نبودند تا رافینیا را با مبلغی کمتر از ۶۰ میلیون پوند به یونایتد بفروشند. پس پرافتخار ترین تیم انگلستان سریعا از کورس حذف شد.

تاتنهام تیم دیگر حاضر در این کورس بود. طبق گزارش اتلتیک، پایخت نشین‌ها پیشنهاد پول نقد به علاوه یک بازیکن جهت معاوضه را پیشنهاد کردند اما موضع لیدز مشخص بود؛ آن‌ها فقط پول را می‌پذیرفتند. زیرا بازیکنانی مانند چارلس دی‌کلرته را زیر نظر داشتند و برای آوردن آن‌ها به الند رود تلاش می‌کردند. اما خود رافینیا هم مشتاق این انتقال نبود. زیرا او می‌ترسید که آنتونیو کنته او را برای استفاده در نقش وینگ‌بک راست در نظر داشته باشد و از پست اصلی خود دور شود.

دیگر تیم شمال لندن یعنی آرسنال با اعتماد به نفس بالایی وارد این جنگ شد. آن‌ها بر این باور بودند که رقابت اصلی برای جذب رافینیا با دیگر همشهری خود یعنی چلسی است و از ابتدا تاتنهام را در کورس بازنده می‌دانستند. آرسنال خیلی سریع رافینیا را در صدر لیست اولویت‌ های خود قرار دارد و پیشنهادی به ارزش ۳۵ میلیون پوند را برای لیدز ارسال کرد که توسط لیدز رد شد. آن‌ها قرار گذاشتند که در ۲۸ ژوئن با پیشنهادی جذاب‌تر برگردند اما باز هم خبری از توافق نبود و آرسنال هم از این رقابت کنار کشید.

اما عصر ۲۸ ژوئن به این زودی تمام نمی‌شد. در سمت دیگر لندن، چلسی احساس می‌کرد به دلیل حضور در لیگ قهرمانان اروپا، رابطه نزدیک تیاگو سیلوا و رافینیا و سابقه بازی دکو، ایجنت او در تیم لندنی، بتواند به راحتی معامله را جوش بدهد. پس در بعد از ظهر ۲۸ ژوئن پیشنهادی به ارزش ۵۵ میلیون پوند را به لیدزیونایتد ارائه کردند. سفید پوش های یورکشایر این پیشنهاد را پذیرفتند و چلسی در حال آماده‌سازی تست های پزشکی بود. ناگهان بارسلونا دوباره وارد رقابت شد.

درست چند ساعت بعد از پذیرش پیشنهاد چلسی توسط لیدز، دکو در بارسلون حاضر شد. با وجود علاقه به انتقال به چلسی، اولویت رافینیا همیشه بارسلونا بود و دکو آخرین تلاش‌ها رو برای برآورده کردن آرزوی بزرگ او انجام می‌داد. اما مسئولین لیدز سریعا موضع خودشون را مشخص کردند. آن‌ها با مبلغی کمتر از پیشنهاد چلسی یا قسط بندی مبلغ انتقال موافقت نخواهند کرد. رافینیا تا مشخص نشدن شرایط بارسلونا به چلسی پاسخی نمی‌داد و آماده می‌شد که به تمرینات پیش‌فصل شاگردان جسی مارش اضافه شود.

بارسلونا عقب نکشید و پیشنهادی را برای لیدز ارسال کرد که باعث شد درون باشگاه انگلیسی احساس بشود این انتقال شدنی‌ست. این پیشنهاد شامل ۵۸ میلیون یورو مبلغ ثابت به ۱۰ میلیون یورو متغیرات بود که مجموعا چیزی حدودی ۷۰ میلیون یورو برای بارسلونا آب می‌خورد. مسئله ای که همگان را شگفت زده کرده بود. بارسلونا چگونه با شرایط مالی کنونی، چنین پیشنهاد هایی را برای به خدمت‌گیری بازیکنان ارسال می‌کند؟ سرانجام لیدزی‌ها این پیشنهاد را پذیرفتند و به رافینیا اجازه سفر به بندر بارسلون داده شد.

رونالدو، سرگردان‌تر از همیشه/ بایرن هم اورا ریجکت کرد

حسن صالحمیدزیچ، مدیر ورزشی بایرن طی مصاحبه ای با اسکای اسپورت تاکید کرد که باوارایی ها برنامه ای برای جذب رونالدو ندارد.

کیارش غریبی، فوتبال لب – تقریبا همه اهالی فوتبال مطلع‌اند که از بایرن مونیخ به عنوان یکی از مقصد های احتمالی کریستیانو رونالدو نام برده می‌شود. خورخه مندز رونالدو را بارها به بایرن مونیخ پیشنهاد کرده بود. اما هر دفعه با پاسخ “نه” اهالی مونیخ بدرقه می‌شد.

طبق گزارش ها به نظر می‌رسید که بایرن مونیخ رونالدو را به عنوان جایگزین احتمالی روبرت لواندوفسکی پس از انتقال احتمالی او به بارسلونا درنظر داشته باشد. اما حسن صالحمیدزیچ، مدیر ورزشی بایرن مونیخ در مصاحبه‌ای این خبر را رد کرد و گفت:

برای رونالدو، موفقیت های او و دوران پر افتخارش احترام زیادی قائل هستم اما یک بار دیگر اعلام می‌کنم چه در زمان گذشته و چه در زمان کنونی، جذب او به هیچ عنوان در برنامه ما نبوده است.

صالحمیدزیچ در مصاحبه با اسکای اسپورت

پس از اینکه در ماه گذشته رونالدو به منچستریونایتد اعلام کرد که به دلیل عدم حضور شیاطین سرخ در لیگ قهرمانان اروپا، خواهان جدایی از این باشگاه است، احتمال جدایی او و انتقال احتمالی به چلسی قوت گرفت. اما تیم لندنی هم تصمیم گرفته تا هیچ پیشنهاد رسمی‌ای به یونایتد به منظور به خدمت گرفتن ستاره پرتغالی ارسال نکند.

ایجنت رونالدو، خورخه مندز ماه پیش با تاد بولی، مالک جدید چلسی جلسه ای داشت و رونالدو یکی از نام های مطرح شده در این جلسه بود. از همان روز اخبار حاکی از آن بود که تصمیم نهایی به عهده سرمربی آبی‌ها، توماس توخل خواهد بود. اما حالا بنظر می‌رسد که ابرستاره پرتغالی و ایجنتش با چراغ قرمز او مواجه شده‌اند.

تا به الان تنها دو باشگاه عربستانی و آمریکایی که نام آن‌ها هنوز فاش نشده است به جذب رونالدو علاقه نشان داده‌اند. طبق گزارش منابع مختلف، این باشگاه عربستانی پیشنهادی به ارزش ۳۰ میلیون یورو به منچستریونایتد ارائه کرده است.

همچنین رونالدو در طی ۲ سال مبلغی حدود ۲۵۰ میلیون یورو دریافت می‌کند. البته این پیشنهاد توسط خود بازیکن رد شد. زیرا او می‌خواهد در بالاترین سطح به فوتبال خود ادامه دهد و کماکان باید منتظر تحولات نقل و انتقالات اروپا باشد.