پس از پنج سال وستهام حالا یک مربی جدید و اسپانیایی رو نیمکت خود میبیند. مویس سالها تلاش کرد این تیم را به لیگ قهرمانان اروپا ببرد ولی بهتر از رتبه ششمی نصیبش نشد. البته مربی اسکاتلندی توانست بعد از ۵۸ سال یک جام اروپایی برای چکش به ارمغان بیاورد!
لوپتگی و فقط یک جام اروپایی و تجربه حضور در لیگ جزیره!
مربی اسپانیایی در چند روز مانده به جام جهانی 2018 به رئال مادرید رفت؛ همین باعث شد او از اسپانیا اخراج شود. لوپتگی در رئال 14 بازی بیشتر دوام نیاورد و باخت سنگین در الکلاسیکو باعث شد از آنجا هم اخراج شود. شش ماه بعد سویا به سراغ او رفت و برای سه فصل با او قرارداد بست؛ در فصل اول موفق شد با شکست اینتر در فینال لیگ اروپا ، تنها افتخار خود در عرصه مربیگری را رقم بزند.
او سپس در ولورهمپتون مشغول به کار شد و در ابتدای فصل 2023-24 با مدیران این تیم به مشکل خورد. با جدایی لوپتگی از ولوز، گری اونیل جانشین او روی صندلی داغ سرمربیگری گرگ های انگلیسی شد.
چکش کاری نقل و انتقالات برای لیگ قهرمانان!
وستهام در نقل و انتقالات این فصل لیگ جزیره حسابی فعال بوده ، گل سرسبد خریدهای این تیم نیکولاس فولکروگ مهاجم سابق زنبورها و مانشافت است. کیلمن، آرون ون بیساکا، لوئیس گیلرمه، رودریگز، سامرویل، تودیبو دیگر خریدهای این فصل چکش ها هستند. اشتایدن، مدیر ورزشی وستهم، ایده ای مشخص را دنبال میکند و به بهترین شکل بازیکنان را برای آن استخدام میکند.
آنها این فصل در هیچ رقابت اروپایی حضور ندارند و همین مسئله و تقویم سبک میتواند نقطه عطف این تیم برای رسیدن به لیگ قهرمانان اروپا باشد.
امیرمحمد کلانتری، فوتبال لب – باشگاههای حاضر در پرمیرلیگ در اواخر آماده سازی پیش فصل خود قرار دارند. اغلب آنها برای برگزاری مسابقات دوستانه خود تصمیم به برگزاری تور های بین المللی گرفتند، در حالی که تیم های دیگر بازی های تدارکاتی را نزدیک به خانه برگزار کردند. با این حال، به هر نحوی که یک باشگاه برای فصل جدید آماده شود، تجربیات (خوب و بد) فصل گذشته در حالی که افکار به سمت فصل جدید پیش میرود، باقی میماند.
فصل جدید پرمیرلیگ در تاریخ ۱۶ آگوست، با میزبانی منچستریونایتد از فولام، آغاز میشود. این به مدیران و سرمبیان باشگاه ها فرصت محدودی میدهد تا هر گونه ضعف های تیم را در هفته های آینده حل کنند.
در این مقاله ما بر روی یک ضعف و مسئله بزرگ برای هر تیم پرمیرلیگی که نیاز به رفع شدن دارد تمرکز کردیم.
لسترسیتی و نارضایتی هواداران
با وجود اینکه این تیم چند فصل قبل به عنوان قهرمانی پرمیرلیگ و سپس جام حذفی دست یافت و در طی هفت فصل در هر سه رقابت باشگاهی یوفا بازی کرد، آنها خود را در حال سقوط به دسته پایین تر یافتند و از سوی پرمیرلیگ به نقض قوانین سود و پایداری (PSR) متهم شدند. این موضوع باعث شده است که بسیاری از هواداران از نحوه مدیریت باشگاه دلسرد شوند.
بهترین بازیکن فصل این تیم، کیرنان دوزبری هال به چلسی فروخته شد. برخی از هواداران نیز نسبت به انتصاب استیو کوپر (سرمربی سابق ناتینگهام فارست) تردید دارند.
تصمیمات بحثبرانگیز دیگری نیز وجود دارد. از جمله این تصمیم ها میتوان به گرفتن ۲۵ پوند (۳۲ دلار) برای یک بلیط فصل اشاره کرد. تمدید قرارداد با یانیک وسترگارد، انتخاب یک شرکت قمار آنلاین به عنوان اسپانسر پیراهن و تعیین قیمت ۱۰ پوند برای تماشای بازیهای شروزبری تاون به صورت آنلاین، از دیگر تصمیمات بحثبرانگیز هستند. بدون اینکه حتی یک بازی در فصل جدید انجام شود، طرفداران بیشتر از همیشه دچار تفرقه شدهاند.
اگر کسر امتیاز احتمالی را نیز در نظر بگیریم، ممکن است رقابت در سطح اول انگلیس برای لستر سیتی دشوارتر شود.
لیورپول؛ تیمی که دیر به خودش میآید
در فصل گذشته، قرمزها با بی دقتیهای مکرر در اوایل مسابقه، ابتکار عمل را حریفان خود دادند.
آنها در ۱۶ مسابقه از مجموع ۳۸ مسابقه پرمیرلیگ، اولین گل را دریافت کردند. قرمزها در هشت مورد، گل اول را در ۱۵ دقیقه ابتدایی بازی دریافت کردند. تنها برنتفورد، کریستال پالاس، ناتینگهام فارست و ولورهمپتون (همه با ۹ مورد)، وستهم و شفیلد (هرکدام ۱۲ مورد) رکورد بدتری داشتند.
لیورپولی ها ۲۸ امتیاز خود را در حالی به دست آورد که در ابتدا بازی را از حریف باخته بودند و توانستند تا ماه آوریل در رقابت قهرمانی پرمیرلیگ باقی بمانند. بیشتر از هر تیم دیگری.
اگر لیورپول بخواهد که به عنوان یک مدعی جدیتر ظاهر شود، آرنه اسلات باید ذهنیت جدیدی در باشگاه ایجاد کند و این ضعف و مشکلات را به تاریخ بسپارد.
قهرمان پرمیرلیگ و نبود یک جانشین مناسب برای رودری
زمانی که رودری غایب است، چه کسانی میتوانند جایگزین او باشند؟! این سوالی میباشد که ممکن است ذهن عده زیادی از هواداران و حتی پپ گواردیولا را درگیر کرده باشد.
آنها در فصل گذشته برای جبران این خلل از دو هافبک استفاده کردند. با این حال سه بازی از چهار بازی خود را در پرمیرلیگ بدون حضور هافبک اسپانیایی واگذار کردند. آنها به بازیکنی نیاز دارند که هم بتواند در کنار رودری در میانه میدان بازی کند و هم در غیاب او این وظیفه را به دوش بکشد. این همان برنامهای بود که آنها میخواستند در تابستان گذشته به وسیله جذب دکلن رایس عملی کنند.
تابستان امسال، برونو گیمارش از نیوکاسل میتواند گزینهای برای بررسی باشد اما سران سیتی او را بسیار گران میدانند. آنها انتظار دارند که اگر خولین آلوارز و ادرسون جدا شوند، عمده فعالیت های نقل و انتقالاتی را برای جذب جایگزین این دو بازیکن انجام دهند. فروش متئوس نونس میتواند بودجه و فضای لازم را برای انجام پروژه جانشینی رودری فراهم کند.
منچستریونایتد و یک شکاف بزرگ در خط میانی
فصل گذشته، بین پرس از بالای شدید و ناکارآمد یونایتد و دفاع عقب نشسته آنها شکاف بزرگی وجود داشت. موضوعی که به حریفان اجازه میداد به راحتی توپ را بین خطوط حرکت دهند. هنگامی که یونایتد کنترل خط میانی را از دست میداد و سعی میکرد بی نظمی و شلوغی را بپذیرد، بازیها به نبردهایی با ضد حمله های متعدد تبدیل میشدند.
یونایتد باید این فصل بهتر عمل کند. هنوز نیاز شدیدی به بهبود از لحاظ تاکتیکی حس میشود. تیم باید بتواند توانایی مدیریت بازی را دوباره به دست آورد. نقاط ضعف باید پوشش داده شوند. بازیکنان باید در حفظ توپ بهتر عمل کنند و بتوانند در سطحی که از آنها انتظار میرود بازی کنند.
نیوکاسل؛ همه را دلگرم کنید…
با توجه به امضای قراردادهایی که انجام میدادند، واضح بود که نیوکاسل در معرض خطر از دست دادن جایگاه خود قرار دارد. همین اتفاق هم افتاد. آنها به رده هفتم جدول سقوط کردند و نه به سهمیه لیگ اروپا رسیدند و نه توانستند به یک فینال دلگرم کننده برسند.
این فقط یک ضربه اولیه بود. ضربه نهایی به وسیله یک مشکل بزرگ مالی که به قوانین PSR مربوط میشد وارد شد. این مشکل باعث شد که ترازنامه مالی باشگاه در معرض دید عموم قرار بگیرد و فشار مالی زیادی بر تیم وارد شود. همچنین آنها مجبور به بررسی فروش بازیکنان اصلی خود برای رفع این نگرانی شده بودند. در هیئت مدیره باشگاه نیز اتفاقات غیرمنتظرهای در مورد تغییر یا جانشینی مدیران رخ داد که باعث ایجاد نوعی بحران یا ناآرامی شد.
“یک تابستان بسیار سخت” این توصیف ادی هاو از شرایط حاکم بر باشگاه بود.
این وضعیت باعث تغییر شرایط و روحیه تیم شد. نیوکاسل برای بازگشت به مسیر موفقیت باید اقدامات جدی انجام دهد. آنها باید با جذب بازیکنان گرانقیمت و تأیید شده توسط ادی هاو، به تیم اصلی قدرت ببخشند و نشان دهند که همچنان توانایی رقابت در سطح بالا را دارند. این اقدامات باید نه تنها برای بازیکنان فعلی و مورد نظر، بلکه برای هواداران، شرکای تجاری و مدیر تیم نیز قانعکننده باشد. به عبارت دیگر، نیوکاسل باید با این اقدامات قدرت و توانایی خود را به همه اثبات کند.
ناتوانی دفاع در برابر ضربات ایستگاهی، قاتل اصلی ناتینگهام فارست
ناتینگهام فارست در فصل گذشته پرمیرلیگ در دفاع از ضربات ایستگاهی و کرنرها بسیار ضعیف عمل کرد. آنها تنها تیم پرمیرلیگ بودند که از ضربات ایستگاهی و کرنرها بیشترین تعداد گل را دریافت کردند. این ضعف باعث شد که آنها امتیازات مهمی را از دست بدهند و در پایان فصل با تنش و نگرانی بیشتری مواجه شوند. اگر آنها توانسته بودند بهتر در برابر ایستگاهی دفاع کنند، وضعیت مطلوبتری در جدول پرمیرلیگ داشتند.
ناتینگهام فارست معتقد است که توانسته با روشی ساده، این مشکل را حل کند. آنها برای خرید یک دروازهبان بلندقد و یک مدافع مرکزی سرزن اقدام کردند. هرچند این راهحل ساده به نظر میرسد، اما منطقی است و زمان نشان خواهد داد که آیا این دو بازیکن [کارلوس میگل و نیکولا میلنکوویچ] میتوانند مشکل تیم در دفاع از ضربات ایستگاهی را حل کنند یا نه.
چالش بزرگ قدیس ها برای تداوم روند خوب گلزنی
راسل مارتین چگونه میتواند فرم گلزنی موفقیت آمیز ساوتهمپتون در فصل گذشته را حفظ کند؟
از میان هشت گلزن برتر آنها در فصل قبل، چی آدامز (۱۵ گل) و استوارت آرمسترانگ (۵ گل) با پایان قراردادهایشان تیم را ترک کردند. ریان فریزر (۶ گل) و جو روثول (۴ گل) با پایان قرارداد قرضی، به باشگاههای اصلی خود بازگشتند.
آدام آرمسترانگ فصل گذشته به عنوان بهترین گلزن ساوتهمپتون ۲۱ گل به ثمر رساند. او با اعتماد به نفس بیشتری فصل را آغاز خواهد کرد. این یک پیشرفت چشمگیر نسبت به چهار گلی است که در دو فصل قبلی در پرمیرلیگ برای ساوتهمپتون به ثمر رسانده بود. همچنین هواداران تیم امیدوارند پس از فصل اولی که با مصدومیتهای زیادی برای راس استوارت همراه بود، او را بیشتر در میدان ببینند.
برای خرید های جدید هنوز زمان باقی مانده است. سبک تیم راسل مارتین در فصل گذشته چمپیونشیپ گل های زیادی را به همراه داشت. چالش اصلی او این است که نشان دهد این تاکتیک در پرمیرلیگ نیز کارآمد است.
افزایش هماهنگی و انسجام در خط دفاع، تنها راه تاتنهام برای تبدیل شدن به یک مدعی در پرمیرلیگ
آنژ پستکوغلو در اولین فصل خود تاتنهام را به تیمی جذاب و پرتحرک تبدیل کرد و پس از پایان ناامیدکننده دوران آنتونیو کونته، جو باشگاه را دگرگون کرد.
بیشتر هواداران خواهان جذب یک جایگزین مناسب برای ریچارلیسون هستند. با این حال مشکل واقعی که تاتنهام باید حل کند، خط دفاعی آنهاست. تاتنهام فصل گذشته همانند تیم چهارم پرمیرلیگ، استون ویلا، ۶۱ گل دریافت کرد. با وجود این، دروازه آنها بهطور قابلتوجهی بیشتر از لیورپول (۴۱ گل)، آرسنال (۲۹ گل) و منچسترسیتی (۳۴ گل) باز شد.
پستکوغلو، سرمربی تاتنهام، بر فلسفه بازی خود که مبتنی بر ریسکپذیری در هنگام بازی با توپ است، پایبند خواهد ماند. با این حال، او میتواند تغییرات کوچکی در تیم ایجاد کند تا دفاع تیم منسجمتر و قویتر شود. در تیم تاتنهام بازیکنان بااستعداد و مناسبی برای این هدف وجود دارند. دسینی اودوگی، پدرو پورو، کریستین رومرو و میکی فن ده فن نمونه هایی از این بازیکنان هستند. چالش اصلی، بهبود هماهنگی و انسجام این بازیکنان برای رسیدن به عملکرد بهتر است.
تقویت آپشن های هجومی، نیاز شدید چکش ها برای رقبت در پرمیرلیگ
پست مهاجم مرکزی همواره یکی از موقعیت هایی بوده است که باشگاه در بازار نقل و انتقالات زیر نظر داشته است. به دلیل مبهم بودن آینده مایکل آنتونیو و دنی اینگز، تقویت این پست اولویت تیم اشتایدن و جولن لوپتگی بود که با جذب نیکلاس فولکروگ از دورتموند آن را عملی کردند.
پیش از این لوپتگی به دنبال جذب جان دوران ۲۰ ساله بود. علاقه وستهم به این بازیکن به ژانویه گذشته بازمیگردد. با این حال استون ویلا در آن زمان پیشنهاد خرید قرضی وستهم را همراه با بند خرید دائمی رد کرد.
آینده نامعلوم نلسون سمدو، بزرگترین علامت سوال برای ولورهمپتون
برای دومین تابستان متوالی، آینده این مدافع کناری یکی از بزرگترین معماهایی است که ولورهمپتون با آن روبرو است. اما این بار شرایط فرق دارد.
ولورهمپتون فصل گذشته با یک دوراهی مواجه بود: آیا باید نلسون سمدو را که یکی از پردرآمدترین بازیکنان تیم است، برای دو سال دیگر نگه دارند یا پس از چندین فصل عملکرد ناموفق، اجازه دهند او بهصورت رایگان از باشگاه جدا شود. تصمیمگیری در این مورد دشوار بود، زیرا سمدو پس از انتقال گرانقیمت خود به باشگاه، نتوانسته بود انتظارات را برآورده کند.
پس از یک فصل موفق، باشگاه ولورهمپتون در حال بررسی این موضوع است که با نلسون سمدو که وارد سال پایانی قراردادش شده است چه کند. باشگاه میخواهد او را حفظ کند اما دستمزد بالای او با اهداف مالی باشگاه همخوانی ندارد. بنابراین، برای تمدید قرارداد، سمدو باید با کاهش دستمزد موافقت کند.
باشگاه ولورهمپتون دو گزینه در پیش رو دارد: یکی اینکه نلسون سمدو را بفروشند و از نظر مالی سود ببرند، و دیگری اینکه با او در آستانه اتمام قراردادش ادامه دهند. هیچ یک از این گزینهها ساده یا بدون مشکل نیست و تصمیمگیری دشواری دارد.
عسل رضائی-فوتبال لب؛استادیومهای فوتبال تبدیل به مکانی به مانند کولسئوم شدهاند(این مقاله را برای آشنایی بیشتر با استادیومهای تاریخی بخوانید). سالیانه میلیونها نفر برای دیدن بازی های فوتبال وارد این پرستشگاهها میشوند و به تماشای این بازی زیبا مینشینند. در این مقاله قصد داریم به دنیای زنانی که به دنبال توپ جادویی میدوند سفر کنیم و ببینیم چگونه استادیوم های فوتبال را پر میکنند.
فوتبال، نبرد پشت سنگرها
فوتبال اولین تماشاگران خود را در دهه ۱۸۸۰ میلادی به خود دید. جایی که کمتر از هزار نفر برای دیدن فوتبال نخستین به کنار زمین های فوتبال دانشگاهها و کالجها میرفتند.در آن دوران چیزی به نام استائیوم یا ورزشگاه فوتبال وجود نداشت اما جذابیت غیرقابل انکار این بازی در نخستین مراحل تکامل خود توانست افراد زیادی را متحیر خود سازد.
تقریبا بعد از گذشت سه دهه از اولین توپهایی که مقابل دیدگان افراد به تور چسبید فوتبال میزبان هزاران نفر شده بود. با آغاز جنگ جهانی دوم و درگیر شدن بریتانیا در این جنگ(به عنوان خانه فوتبال) تماشاگران زیادی به سمت تماشای بازی کارگرانی که پشت جبهههای جنگی برای کشور مبارزه میکردند سوق پیدا کردند. این کارگران زنان بودند. زنان سخت کوشی که برای کم کردن بار مشکلات زندگی به فوتبال پناه آوردند و به بسط این بازی زیبا کمک کردند. تیم هایی مانند بانوان دیکرز نگاهها را به خود معطوف و تماشاگران بیشتری نسبت به بازی پسران در همان سالها برای خود دستوپا کردند.
فوتبال یک بازی مردانه است.
نتایج بازی زنان مهم شده بود و حضور جمعیت بیستهزار نفری در زمین های فوتبال امری عادی بود. اما شاهکار واقعی وقتی اتفاق افتاد که رکورد تاریخ فوتبال در هر سطحی در طول جنگ جهانی اول ۲۷ دسامبر ۱۹۲۰ با حدود پنجاهوسه هزار نفر برای یک بازی دوستانه در گودیسون پارک شهر لیورپول شکسته شد. در حالی که چهاردههزار نفر در بیرون از استادیوم به تشویق دو تیم پرداختند. این بازی با نتیجه چهار بر صفر به سود دیکرز در برابر سنت هِلِنز به پایان رسید.
تصویری از بازی به یادماندنی باکسینگ دی سال ۱۹۲۰ میان دو تیم دیکرز لیدی و سنت هلنز در استادیوم گودیسون پارک
با پایان جنگجهانی اول، فوتبال نیز برای زنان به یک پایان موقت اما طولانی مواجه شد.برای پنجاه سال در ۲۰ کشور دختران از بازی کردن فوتبال منع شدند. بازی فوتبال، مردانه بود و با این استدلال،در زمین مسابقه جایی برای زنان وجود نداشت.
زنان دیگر فراموش شده بودند
با گذشت نیم قرن از ممنوعیت فوتبال زنان در بریتانیا و تقریبا به همین میزان در بیست کشور دیگر نیز این منع ادامه داشت. فوتبال مردان در همین دوران به اوج خود رسید. ظهور آلفردو دی استفانو،گارینشا،پله،پوشکاش،رابسون و… مردان جای خود را به عنوان صاحبان فوتبال ثابت کردند. اواخر دهه ۶۰ میلادی کم کم ممنوعیت ها برداشته شد و فوتبال دوباره جایی برای مبارزه زنان شد. اما هنوز توسط فیفا به رسمیت شناخته نمیشد. حتی بازی تحت عنوان فینال جام جهانی زنان که توسط فدراسیون فوتبال زنان اروپای مستقل برگزار شد و از صدوده هزار نفر در استادیوم آزتک مکزیک پذیرایی کرد هرگز به رسمیت شناخته نشد.
تا اواخر دهه هفتاد میلادی فوتبال زنان تقریبا در سرتاسر جهان مدرن پذیرفته شد اما پنجاه سال زمان کافی بود تا شکاف عمیق بین بازی مردان و زنان چه از نظر کیفی و چه از نظر کمی بیفتد.
سکوهای خالی استادیوم و زمین نامطبوع در حین برگزاری فینال یورو ۱۹۸۴ میان دو تیم سوئد و فرانسه
استادیومهای بزرگ اذعان باشگاه های بزرگ بودند ولی تا پذیرفته شدن زنان در این ورزش و حتی تا تاسیس باشگاه های بزرگ زمان زیادی لازم بود. قدمت پاریس سنت ژرمن زنان به اندازه تیم مردان این باشگاه فرانسویست. لیون در سال ۱۹۷۰ وارد فوتبال زنان شد. ۱۹۸۳ بارسلونا تیمداری زنان را آغاز کرد. آرسنال سال ۱۹۸۷ تیم تشکیل داد. رئال مادرید،منچستریونایتد، یوونتوس و خیلی از باشگاه های بزرگ در قرن بیستویکم در رقابت باشگاههای بانوان شرکت کردند.
رویای آمریکایی یعنی پرواز ستاره ها
جهان فوتبال در ایالاتمتحده یک دنیای وارونه است. امریکا یک استثناست. استثنایی فرای باور مردمان دوستدار فوتبال در سراسر جهان. تیم ملی زنان ایالاتمتحده همیشه بسیار مشهورتر از همپایان مرد خود بوده اند به طوری که علارغم تلاش های زیاد آمریکایی ها برای محبوب ساختن تیم ملی مردان و فوتبال، این بازی های تیم ملی زنان بود که با استادیوم های پر در دهه ۹۰ میلادی مواج شد.
حضور نودهزار و صدوهشتادوپنج نفر در استادیوم رزبول حین فینال جامجهانی ۱۹۹۹ که با برتری آمریکا در برابر چین به پایان رسید.
قهرمانی در اولین جامجهانی زنان در سال ۱۹۹۱ باعث شد تا فوتبال میان دختران به محبوبیت دست یابد. طی یک دهه و با گسترش فوتبال بانوان دیدن استادیوم های پر از تماشاچی برای بازی های ملی عادی بنظر برسد اما همچنان باشگاه ها با مشکلاتی مواجه بودند. سال ۱۹۹۹ و در طی میزبانی آمریکا از جام جهانی زنان رکورد های جالبی برای تیم ملی این کشور از نظر میزان بازدید تماشاچیان ثبت شد. با صعود به فینال رقابتها اینبار رکورد حضور هواداران برای تماشای یک بازی به اصطلاح “ساکر” شکسته شود.
اروپا در مسیر پیشرفت
فوتبال باشگاهی در دهه ۲۰۰۰ تیمهای ملی را کنار زد و جذابترین رویدادهای ورزشی را ساخت. نیوکمپ، ومبلی، سنسیرو، آلیانزآرنا و… طرفداران زیادی را در خود جای دادند تا مردانفوتبال با درخشش در این کلسئومهای مدرن تبدیل به قدیسان مردم در سراسر جهان شوند. اما تا اولین گلهایی که توسط دختران در این استادیومها زده شوند سال های فاصله بود.
حرفهای شدن تیمهای بزرگ اروپایی سبب شد تا بازی زنان بیشتر شناخته شود. علارغم فاصله بسیار زیادی که از نظر کیفیتی بد فوتبال مردان داشت اما کم کم وارد مسیر صعود به قله شود. در سال ۲۰۰۷ بردن چهارگانه اروپایی توسط بانوان آرسنال، توپچیهای لندن را از اولینهایی کرد که در استادیوم اصلی یک باشگاه مورد تشویق قرار گرفتند.
کلی اسمیت، اسطوره انگلیسی آرسنال در جلسه عکسبرداری از پنجگانه اروپایی در استادیوم امارات
آرسنال،توربین پوتسدام، مالمو، آینتراخت فرانکفورت که از بزرگ ترین تیم های دهه اول قرن بیستویکم بودند به استادیوم های پنج تا دههزار نفره مجهز شدند. به تیمهای دیگر نیز پس از شکسته شدن این تابو، استادیوم با ظرفیت میزبانی از تماشاگران هرچند اندک تعلق گرفت.
سرآغاز یک تغییر فرای اروپا
در حالی که گذشت زمان توجهات به تیمهای زنان بیشتر میشد به همین صورت به تعداد تماشاگران نیز اضافه میشد. با ورود به دهه جدید تیمهای ملی بیشتری توانستند مسابقاتی را در استادیوم های اصلی کشور تجربه کنند. چهلوپنج هزار نفر در سال ۲۰۱۴ به تماشای اولین بازی انگلیس در مقابل آلمان پرداختند.
دیدار نهایی جامجهانی ۲۰۱۱ میان دو تیم ژاپن و آمریکا که با برتری ژاپن به پایان رسید پر تماشاگر ترین بازی تاریخ زنان در یک استادیوم آلمانی تا آن زمان بود.
کاهش تعداد تماشاگران در جامجهانی ۲۰۱۱ آلمان نسبت به تماشاگران حاضر در جام جهانی ۲۰۰۷ چین گواه بر این موضوع بود که در اروپا بر خلاف آمریکای شمالی چندان مورد استقبال قرار نگرفته است. برگزاری یورو زنان نیست در طی سه دهه نیز با میانگین تماشاگران کمتر از دههزار نفر برای هر بازی بیان میکرد که فوتبال بانوان در اروما استاندارد مردان نیز بسیار فاصله دارد.
جام جهانی ۲۰۱۹ فرانسه از نظر تعداد تماشاگران انقلابی در اروپا بود و حضور بیش از یکمیلیون نفر در طول مسابقات در ورزشگاههای محل برگزاری پیشرفت بزرگی به حساب میآمد حتی با اینکه ستاره اصلی جام اهالی ایالاتمتحده بودند اما این اروپا بود که در آستانه یک تغییر بزرگ قرار گرفته بود.
در مسیر یک انقلاب زنانه
تصاویر استادیومهای خالی که پس از شیوع ویروس کووید-۱۹ در سراسر دنیا دست به دست چرخید چندان برای دختران ناآشنا نبود. البته که با گذشته نیم قرن از برداشته شدن ممنوعیت بازی زنان تعداد تماشاگران از تعداد انگشتهای دست به هزاران نفر رسیده است اما همچنان چند قدم تا شنیدن فریادهای شادی از بزرگترین میادین ورزشی اروپا و شاید جهان فاصله بود.
در همین دوران یه جهش بزرگ در بازاریابی و مارکتینگ این بازی و ظهور ستارههای بزرگ مانند الکسیا پوتیاس، ویویانه میدما، لوسی برنز، آدا هگربرگ و… به وجود آمد. بازگشت تماشاگران در سال ۲۰۲۱ به استادیومهای فوتبال با مشارکت بیشتر مردم در تیمهای زنان هر باشگاه مواجه شد. در انگلیس، اسپانیا، فرانسه، ایتالیا، آلمان و … رقابتهای بیشتری به استادیومهای اصلی باشگاه ها منتقل شد و با شروع سال ۲۰۲۲ یک انقلاب بزرگ در گرفت. انقلابی به رنگ آبیواناری، سرخوسفید، کاملا سفید یا کاملا آبی.
۳۰ مارس ۲۰۲۲؛ دیدار برگشت الکلاسیکو در یکچهارم نهایی لیگ قهرماناناروپا
حدود یک هفته از رسوایی تیم مردان بارسلونا در لیگ اروپا میگذشت. کاتالان ها بلیط های دیدار خانگی مقابل آینتراخت فرانکفورت را خریده بودند و در بازار سیاه به آلمانیها دادند. تصویری از نیوکمپ ساخته شد که بیشتر شبیه استادیومی در قلب آلمان بود. حالا تیم زنان با برد سه بر یک رئالمادرید در دیدار رفت پا به نیوکمپ میگذاشتند. برخلاف انتظارات تمام بلیط های قابل خریداری تیم مدافع عنوان قهرمانی اروپا به اتمام رسیده بود و همه چیز اماده خلق یک معجزه بود.
روشن شدن دوربین های استادیوم آعاز ثبت لحظات تاریخی شد. نودویکهزار عددی بود که روی اسکوربرد ورزشگاه نمایش داده شد تا بارسلونا میزبان بیشترین تماشاگر در فصل ۲۰۲۱/۲۰۲۲ باشد ولی در کمال نابآوری این رکورد برای یاران الکسیا پوتیاس،برنده بالون دور سال گذشته بود.
زنان بارسلونا، برندگان داخل و خارج از زمین الکلاسیکو و اروپا در شب تاریخی استادیوم نیوکمپ
فقط بیست و دو روز بعد بار دیگر این رکورد در دیدار رفت مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا شکسته و بارسلونا با میزبانی مقابل وولفسبورگ آلمان رکورد حضور هواداران یک تیم فوتبال در همان فصل و تاریخ فوتبال زنان را که به خودش تعلق داشت را بالاتر برد.
۳۱ جولای ۲۰۲۲؛ انگلیس تاریخ ساز جام را به خانه بازگرداند
هشت سال از اولین حضور شیرزنان در استادیوم ومبلی میگذشت و اینبار درست یک سال بعد از باخت تیم مردان انگلیس در فینال یورو ۲۰۲۰، یورو ۲۰۲۱ به ایستگاه پایانی خود رسیده بود. انگلیس دیدار افتتاحیه را در استادیوم اولدترافورد شهر منچستر مقابل دیدگان شصت هزارنفر با پیروزی به پایان رسانده بود و حالا انگلیس و آلمان در فینال باهم روبهرو میشدند. در پایان ۱۲۰ دقیقه رقابت تنگاتنگ این انگلیس بود که فوتبال را بعد از ۵۶ سال به خانه باز میگشت.
شور ملی تا جایی بالا گرفته بود که رکورد حضور تماشاگران در یک بازی ملی برای انگلیس در سده جدید شکسته شد حتی بالاتر از حضور تماشاگران فینال گذشته. تقریبا هشتادوهشت هزار نفر برای تماشای رقابت شیرزنان به ومبلی رفتند و سرود “I’ts coming home” سر دادند.
لحظه بالابردن کاپ قهرمانی توسط لیا ویلیمسن و میلی برایت در استادیوم ومبلی که پس از ۵۶ سال انگلیس را به قهرمانی در یک تورنومنت رسمی رساندند.
ومبلی بار دیگر میزبان تیم زنان انگلیس شد. در فینالییسیمای همان سال که میان قهرمان کوپاآمریکا یعنی برزیل و انگلیس برنده یورو برگزار شد نزدیک به هشتادوپنج هزار نفر از این مسابقه دیدن کردند.
۲۴ سپتامبر ۲۰۲۲؛دربی شمال لندن
آرسنال در تمام سال های فعالیت خود از بزرگترین تیمها و محبوبترین تیمهای زنان بوده است. اولین چهارگانه تاریخ بریتانیا برای توپچی های لندن ثبت شد و تا امروز آنها را تبدیل به پر افتخارترین تیم تاریخ زنان بریتانیا کرده است. با این تفاصیر طبیعی است که بازی های زیادی را در استادیوم امارات برگزار کند اما آعاز این روند از دربی شمال لندن رفت سال ۲۰۲۲ در سوپرلیگ آغاز میشود.
دربی لندن در استادیوم امارات
با درهم شکستن تاتنهام در حضور چهلوهفت هزار تماشاگر آرسنال خود را نیز ثابت کرد. در طول آن فصل آرسنال از منچستر یونایتد، چلسی،لیون و یوونتوس نیز میزبانی کرد و استادیوم تقریبا پر امارات دلیلی بر محبوبیت آنها بود. آرسنال در بهار ۲۰۲۳ به نیمه نهایی لیگقهرمانان اروپا برای اولین بار به طور کامل بلیط های خود را فروخت و علارغم باخت این دیدار در دقایق پایانی نیمه دوم وقتهای اضافه قفل استادیوم امارات را شکست.
۱۴ می ۲۰۲۳؛ چلسی بر بام انگلیس
چلسی قهرمان سه دوره گذشته سوپر لیگ و انواع اقسام جامهای داخلی در ومبلی و در فینال جامحذفی برابر منچستریونایتد به برتری یکبر صفر رسید اما دلیل اصلی به یاد ماندنی بودن این بازی حضور هفتادوهفت هزار تماشاگر در استادیوم است. استمفوردبریج نیز در طول این فصل خانه آبیهای لندن بود. چلسی در نیمه نهایی لیگ قهرمانان همان سال نیز در نیوکمپ حضور داشت و در مقابل بیش از هشتاد هزار تماشاگر مسابقه داد.
اکنون در کجا قرار داریم
جامجهانی زنان سال ۲۰۲۳ بیش از یک میلیارد دلار درآمد داشت. حدود دو میلیون نفر نیز ازین رقابت ها دیدن کردند. در آمریکا تیم های NWSL به استادیوم های اختصاصی با ظرفیت بالا مجهز شده اند.
استادیوم امارت از فصل ۲۰۲۳/۲۰۲۴ خانه زنان آرسنال خواهد شد. منچستر یونایتد مسابقات مهم خود را در اولدترافورد برگزار خواهد کرد و بعد از اتمام ساخت ورزشگاه جدید به صورت کامل به این مکان منتقل خواهد شد. چلسی بازی های زیادی را در استمفورد بریج میزبانی خواهد کرد. و سیتی در اتحاد بازی میکند. گودیسون پارک،ویلا پارک، آنفیلد و… درهای خود را روبه زنان گشوده اند.
بارسلونا نیز بعد از اتمام بازشازی نیوکمپ،استادیوم را به عنوان خانه خود میشناسد. و رئال مادرید برای اولین بار از فصل آینده در سانتیاگو برنابئو مسابقه خواهد داد. سن سیرو، المپیکو، آلیانز استادیوم در ایتالیا بازی های تیم های زنان را برگزار میکنند. پاریس سنت ژرمن و لیون به اندازه استادیوم هاس خودشان تماشاگر خواهند داشت و درکلاسیکر(در بخش زنان به دیدار بایرنمونیخ و وولفسبورگ گفته میشود) در فضای بزرگتری برگزار خواهد شد.
و بدین ترتیب به زودی میتوان از هواداران باشگاه های بانوان به عنوان یک جامعه یاد کرد.
در تاریخ فوتبال همیشه استادیوم های بزرگ با جو های باورنکردنی میزبان مسابقاتی هیجان انگیز بوده اند، در این مقاله چند استادیوم نمادین تاریخ فوتبال را بررسی می کنیم.
محمدرضا حیدری فوتبال لب- فوتبال که اغلب به عنوان “بازی زیبا” شناخته می شود، ورزشی غنی از تاریخ، اشتیاق و سنت است. بخشی جدایی ناپذیر از این تجربه، استادیوم هایی هستند که میزبان این مسابقات هستن. کلیساهای مدرنی که طرفداران برای جشن گرفتن بازی تیم های خود در آن گرد هم می آیند. هر استادیوم داستان، جو و اهمیت منحصر به فرد خود را دارد، که آنها را به نشانه های نمادین در دنیای ورزش تبدیل می کند.
ومبلی-لندن
استادیوم ومبلی، که اغلب به عنوان “ومبلی” شناخته می شود، یکی از مشهورترین استادیوم های جهان است. ومبلی در ابتدا در سال 1923 افتتاح شد و سپس در سال 2007 بازسازی و دوباره افتتاح شد. ومبلی خانه فوتبال انگلیس است. این استادیوم دارای ظرفیت 90000 نفر است که آن را به بزرگترین استادیوم در انگلستان و دومین استادیوم بزرگ در اروپا تبدیل می کند.
برج های دوقلو و قوس
ومبلی اصلی به خاطر برج های دوقلوی نمادین خود شناخته می شد که یکی از ویژگی های مشخص کننده خط افق لندن بود. ومبلی جدید، در حالی که مدرن شده است، به پیشگام خود با قوس مشهور ویمبلی ، یک ساختار 134 متری که می تواند از مایل دور دیده شود، احترام می گذارد.
محل برگزاری مسابقات تاریخی
ومبلی میزبان بازی های تاریخی بی شماری بوده است، از جمله فینال جام جهانی 1966 که در آن انگلستان پیروز شد. همچنین به طور منظم میزبان فینال جام انگلستان است که یکی از قدیمی ترین و معتبرترین مسابقات جام داخلی در فوتبال است.
کمپ نو-بارسلون
کمپ نو، خانه باشگاه بارسلونا، بزرگترین استادیوم اروپا است که ظرفیت آن 99354 نفر است. این نه تنها نماد غرور کاتالونیا است بلکه قلعه ای برای یکی از موفق ترین باشگاه های فوتبال در تاریخ است.
قلعه فوتبال
اندازه ی کمپ نو و حمایت پرشور هواداران بارسا فضای ترسناک برای تیم های مهمان ایجاد می کند. این ورزشگاه شاهد به یادماندنی ترین لحظات فوتبال از جمله بازی های افسانه ای بازیکنانی همچون لیونل مسی بوده است.
اهمیت فرهنگی
علاوه بر فوتبال ، کمپ نو جایگاه فرهنگی قابل توجهی در کاتالونیا دارد. این مکان برای رویدادهای سیاسی و فرهنگی بوده است که نماد هویت و آرزوهای منطقه است.
سانتیاگو برنابئو-مادرید
استادیوم سانتیاگو برنابئو خانه رئال مادرید است که یکی از موفق ترین باشگاه های فوتبال جهان است. با ظرفیت 81044 نفر ، به خاطر جایگاه های شیب دارش شناخته می شود که طرفداران را به زمین بازی نزدیک می کند.
خانه ای برای افسانه ها
برنابئو صحنه نمایش بسیاری از بزرگترین بازیکنان فوتبال از جمله آلفردو دی استفانو ، کریستیانو رونالدو و زین الدین زیدان بوده است. این تیم میزبان فینال های متعدد اروپا و سایر بازی های مهم بین المللی بوده است.
بازسازی های مدرن
در حال حاضر در حال بازسازی قابل توجهی است ، برنابئو قرار است به یکی از پیشرفته ترین استادیوم های جهان تبدیل شود ، با سقف قابل جمع شدن و یک صفحه نمره ویدئویی 360 درجه ، که تجربه طرفداران را افزایش می دهد.
سن سیرو-میلان
سن سیرو ، که به طور رسمی به عنوان استادیوم جوزپه مه آتزا شناخته می شود، توسط دو باشگاه موفق ایتالیا، میلان و اینتر میلان به اشتراک گذاشته می شود. با ظرفیت 75923 نفر، به دلیل معماری منحصر به فرد و جو الکتریکی مشهور است.
جایگاه های شکوه
طراحی سن سیرو، با پایه های بلند و رمپ های مارپیچی متمایز، محیطی ترسناک برای تیم های بازدید کننده ایجاد می کند. این استادیوم میزبان چندین فینال لیگ قهرمانان اروپا و بسیاری از بازی های سری آ است.
محل برگزاری رویدادهای بزرگ
به غیر از فوتبال ، سان سیرو محل کنسرت ها و رویدادهای مهم بوده است ، و به عنوان یک مرکز مرکزی سرگرمی در میلان حساب می شود.
ماراکانا-ریو دو ژانیرو
ماراکانا ، که به طور رسمی به نام استادیوم جورنالیستا ماریو فیلو نامگذاری شده است ، یکی از نمادین ترین استادیوم های فوتبال در جهان است. در سال 1950 برای میزبانی جام جهانی افتتاح شد و همچنان نماد اشتیاق فوتبال برزیل است.
یک عرصه افسانه ای
ماراکانا با ظرفیت اصلی نزدیک به 200000 نفر ، زمانی بزرگترین استادیوم جهان بود. امروزه ، پس از بازسازی ، حدود 78838 صندلی دارد اما هنوز اهمیت تاریخی خود را حفظ کرده است.
مسابقات و لحظات تاریخی
ماراکانا دو فینال جام جهانی فیفا (1950 و 2014) و بسیاری از بازی های مهم دیگر را پشت سر گذاشته است. این شهر همچنین به خاطر فضای پر جنب و جوش خود شناخته شده است که توسط هواداران پرشور برزیل تغذیه می شود.
الدترافورد-منچستر
الد ترافورد، که لقب “تئاتر رویاها” را دارد، خانه منچستر یونایتد است. با ظرفیت 74140 نفر ، این بزرگترین استادیوم یک باشگاه در انگلستان است.
استادیوم پر از تاریخ
الد ترافورد زمینه بسیاری از بزرگترین لحظات منچستریونایتد بوده است، از پیروزی های داخلی تا شکوه اروپایی. مجسمه های سر مت بازبی، سر الکس فرگوسن و” تثلیث مقدس ” بست، لاو و چارلتون گواهی بر تاریخ غنی باشگاه است.
یک تجربه مدرن
با وجود سنش ، اولد ترافورد به مدرن شدن ادامه می دهد ، ارائه امکانات پیشرفته در حالی که جذابیت تاریخی خود را حفظ می کند. تورهای استادیوم به هواداران یک نگاه اجمالی به گذشته ی افسانه ای باشگاه می دهد.
کشف نمادین ترین استادیوم های فوتبال ، چیزهای زیادی در مورد تاریخ غنی و اهمیت فرهنگی این ورزش نشان می دهد. این عرصه ها چیزی بیش از مکان های بازی هستند؛ آنها خون زندگی فوتبال هستند، خاطرات و لحظات را که بازی زیبا را تعریف می کنند، در خود جای داده اند. از شگفتی مدرن ومبلی تا جذابیت تاریخی ماراکانا، هر استادیوم یک نگاه منحصر به فرد به دنیای فوتبال و اشتیاق آن را در طرفداران در سراسر جهان الهام می دهد.
انزو مارسکا سرمربی جدید آبی های لندن تاکتیک ها و سبک بازی جذابی دارد که در این مقاله به آن میپردازیم.
محمدرضا حیدری فوتبال لب-حرکتها برای دوران مربیگری فوتبال انزو مارسکا اساسی بوده است. هنگام تحصیل در مرکز مربیگری افسانه ای ایتالیا، کوورچیانو پایان نامه او با عنوان فوتبال و شطرنج بود. مربی ایتالیایی با مقایسه این دو بازی گفت: “شباهت های زیادی وجود دارد.” “مهمترین آن بازی موقعیتی و استراتژی است. برای یک مربی، داشتن ذهنیت یک شطرنج باز مهم است: برنامه ریزی کنید، حرکات و ضد حرکات را مطالعه کنید، ترتیب مهره ها را انتخاب کنید.
حرکات تاکتیکی مورد علاقه او در زمین بدون شک با جا به جایی هایی که از باشگاهی به باشگاه دیگر و کشوری به کشور دیگر انجام داده است، شکل گرفته است. این بازیکن ایتالیایی دوران بازی خود را در تیم جوانان آث میلان با شماره شش و هشت آغاز کرد. در آنجا، او با شماره 10 تیم روبرتو دزربی دوست شد.
دوران بازیگری
مارسکا در سن 18 سالگی جسورانه به وست برومویچ آلبیون رفت و اولین طعم فوتبال بزرگسالان را در دسته دوم انگلیس چشید. سپس به یوونتوس نقل مکان کرد، جایی که برای کارلو آنچلوتی و مارچلو لیپی بازی کرد و سویا. یک قهرمانی در سری آ، دو جام یوفا و یک کوپا دل ری به دست آورد. یک فصل با المپیاکوس به تجربه او از فرهنگ های مختلف فوتبال افزود.
یک دوره 18 ماهه با بازی زیر نظر مانوئل پلگرینی در مالاگا دنبال شد و در طی آن مربی شیلیایی به انزو مارسکا گفت که پتانسیل تبدیل شدن به یک مربی خوب را دارد. پس از دوره های اولیه مربیگری در سری B با آسکولی و سپس در سویا، او در تابستان 2018 به کادر مربیگری پلگرینی در وستهام پیوست.
در این مرحله، مارسکا به عنوان یک مربی پیشرو با توجه عالی به بازی موقعیتی شهرت پیدا کرده بود. شاید تعجبی نداشته باشد که در سال 2020، پپ گواردیولا او را برای هدایت تیم توسعه نخبگان منچسترسیتی (EDS) به خدمت گرفت. مارسکا با تیمی شامل رومئو لاویا، کول پالمر و تامی دویل، اولین قهرمانی سیتی در لیگ برتر 2 را به درستی به دست آورد.
اولین نقش سرمربیگری او در سال 2021 در سری B با پارما انجام شد. اما تنها پس از 14 بازی به پایان رسید. گواردیولا در بازگرداندن انزو مارسکا به عنوان دستیار تیم اول برای فصل کسب سه گانه تردیدی نداشت.
بازیسازی بسیار عمیق
انزو مارسکا ارزش بالایی برای بازیسازی عمیق قائل است. با استفاده از پاس های کوتاه از خط عقب برای شکست دادن پرس از بالای حریف. دروازه بان نقش بزرگی در این استراتژی ایفا می کند و اغلب به خط دفاعی می پیوندد. این به ایجاد اوورلود در صورت نیاز کمک می کند، مخصوصا اگر حریف از پرس بازیکن محور استفاده کند.
انزو مارسکا اغلب یک دفاع چهار نفره را در ترکیب 1-3-2-4 یا 3-3-4 انتخاب می کند. پیوستن دروازه بان به بازی به مربی ایتالیایی اجازه می دهد یکی از مدافعان کناری خود را به داخل ببرد و چهار مدافع را در خط دفاع نگه دارد. در شکل 3-3-4 خود در لستر، یک مدافع کناری معکوس به شکل گیری یک دابل پیوت کمک می کند تا از مدافعان پاس دریافت کند. دخالت دروازه بان و دفاع کناری وارونه، ترفندهایی است که از تیم منچستر سیتی در او آشناست.
در تیم پارما نیز انزو مارسکا تلاش کرد تا از عقب بازیسازی کند. حتی اگر میانگین مالکیت توپ کمتری نسبت به لستر در اوایل دوران او در استادیوم کینگ پاور داشته باشد. تیم سری B یک حرکت دفاع کناری معکوس در سمت مقابل توپ داشت. مدافع کناری دیگر به طور همزمان برای پیوستن به حمله به سمت بالا پیش می رفت یا شماره هشت و وینگر پشتیبانی را می کرد. در لستر، مدافع کناری به نظر میرسد قبل از اینکه توپ فراتر از خط اول حریف بازیسازی شود، معکوس می شود.
تهدید های دو شماره هشت
در لستر، یک مدافع کناری معکوس که یک دابل پیوت را تشکیل میدهد به شماره هشتها اجازه میدهد بالاتر بازی کنند. سپس به کانال های داخلی و نیم فضا ها اضافه میشوند و به مهاجم نوک تیم کمک میکنند. در بازیهای اولیه آبی ها زیر نظر مارسکا، حمله به کانالهای داخلی موثر بوده است. اینها الگوهایی هستند که از تیم های پارما و منچستر سیتی او نیز دیده می شود.
هنگامی که مدافعان کناری پارما در ساخت یک حمله معکوس میشدند، هشتها به سمت خط جلو حرکت میکردند و در واقع به 5-3-2 تبدیل میشدند. در لستر، با یک مهاجم کناری شکل هجومی بیشتر شبیه 1-4-2-3 است.
هر دو سیستم نیاز به دویدن های تهاجمی از پست هشت دارند. هر زمان که مدافع کناری حریف برای فشار آوردن به مهاجمان گسترده باز جایگاه خود خارج شوند، رانهای شماره هشت در دسترس هستند. این امر به ویژه در صورتی اتفاق می افتد که مهاجم وسط نزدیک ترین مدافع بعدی را مارک کند.
تنها در یکی از هفت بازی اول انرو مارسکا در لستر، تیمش کمتر از 63 درصد مالکیت توپ را در اختیار داشت. این اغلب حریفان را برای دوره های طولانی در بلاک های میانی و پایین قفل می کرد. دویدن های درون کانال از هشت ها می توانند جلوی مدافعین فضا دهد و فشار را از مهاجم مرکزی برای دویدن پشت دفاع کم میکند.
اگر هافبک های حریف این دوها را دنبال کنند و هشت ها را مهار کنند، هافبک وسط با مدافع کناری معکوس می تواند بر توپ مسلط شود. این برای تضمین مالکیت توپ بالا عمل می کند. وینگرهای مارسکا میتوانند به داخل حمله کنند، زمانی که هشتها از وسط زمین خارج شدند، به اوورلود مرکزی اضافه کرده و تهدیدی برای گل ایجاد میکنند.
دفاع در برابر ضدحمله
در لستر، مانند پارما، خط حمله در فاز هجومی پنج نفره است. چیدمان مارسکا در حمله در سری B از نظر شکل بازیکنان در هنگام مالکیت توپ در مقایسه با روزهای اولیه او به عنوان سرمربی در چمپیونشیپ متفاوت بود.
با توجه به چرخش های لستر در فاز هجومی، آنها اغلب سه بازیکن در خط دفاعی و یک دابل پیوت دارند. این یک شکل 2-3 را تشکیل می دهد. برای محافظت در برابر ضد حملات احتمالی، در فضاهای مرکزی قرار میگیرند.
این سه نفر مدافعان میانی هستند که آماده اند تا با ضد حملات گسترده مقابله کنند. با دو محوری که جلوتر از یک مدافع میانی محافظت میکند، مدافعان میانی کناری باید ضد حملات را به تعویق بیاندازند تا هم تیمیهای مهاجم برگردند.
در پارما، پوشش در انتقال دفاعی، دو نفر را در خط عقب و سه نفر جلوتر، به شکل 3-2 نشان داد. خط دوم معمولاً از هر دو مدافع کناری و تک پیوت از 3-3-4 تشکیل می شد. بنابراین، در تیم پارما مارسکا در مقایسه با دابل پیوت لستر، پرس و دوئل فوری و تهاجمیتر هنگام مالکیت توپ داشت. بازیکن اضافی نزدیکتر به توپ نیاز به پرسینگ عقب را کاهش می داد.
قفل کردن بازی در یک سمت
انزو مارسکا میخواهد بازیکنانش فشار بیاورند و به سرعت توپ را پس بگیرند، این کار با هدف تسلط بر مالکیت و محدود کردن حملات حریف انجام می شود. لستر معمولاً مانند تیم منچستر سیتی در پرس به 2-4-4 تبدیل می شود. این امر مستلزم این است که یکی از هشت ها در کنار مهاجم مرکزی قرار گیرد، زیرا مهاجم دوم تلاش می کند توپ را به یک سمت وادار کند.
اگر آنها توپ را از یک طرف قفل کنند، شماره هشت آماده است تا هر تلاشی را برای جابجایی مجدد انجام دهد. وینگر مقابل نیز معکوس میشود و به دو هافبک میانی اجازه میدهد به سمت بالا حرکت کنند و نزدیکترین وینگر با فشار بالا برای پرس کردن اقدام میکند. مدافع کناری مقابل نیز باید حمایت کند، لستر توپ را در یک سمت قفل می کند تا بتواند توپ را دوباره به دست آورد.
هنگامی که پرس بالا یک گزینه نیست، لستر در بلاکی قرار می گیرد که شکل 2-4-4 را حفظ می کند. یکی از شماره هشت ها در خط اول باقی می ماند و دو هافبک میانی دیگر پوشش میدهند. یکی عقب می افتد تا فضای بین خطوط را بپوشاند و از مدافعان مرکزی حمایت کند. شکاف آنها در خط میانی پس از آن با پرسینگ پشتی شماره 8 پر می شود، یا یک وینگر که به داخل حرکت می کند و یک منطقه وسیع را آزاد می کند.
عدم موفقیت در پارما
در پارما، انزو مارسکا تیمش را تشویق کرد که یک طرفه بازی کند و فشار بیاورد. کل خط جلو به سمت خط دفاعی حریف فشار می آورد و هافبک مرکزی شکل خود را حفظ می کرد تا پاسهای مرکزی را دریافت کند. مدافعان کناری خیلی زودتر از تیم های منچسترسیتی و لستر ادر مناطق بالا حمایت می کردند و فشار می آوردند. در نتیجه، تاکید زیادی بر بازیابی مالکیت در مناطق وسیع از طریق دویدن با شدت بالا از بازیکنان تیم بود.
اگر تیمها روی وینگرها بازی میکردند، 3-3-4 به سرعت تبدیل به یک بلاک 1-4-1-4 میشد و هافبکهای مرکزی روی محافظت از وسط تمرکز میکردند. مدافعان کناری پارما همچنان برای پرس از جایگاه خود خارج می شدند، و وینگرها باید برگردند و در پشتیبانی دو برابر شوند. پرس پرانرژی در مناطق وسیع نیز زمانی رخ میداد که پارما در یک بلاک تنظیم شده بود.
زمان زیادی به مارسکا داده نشد تا ایده های خود را در اولین نقش سرمربی ارشد اجرایی کند. چهار برد و پنج تساوی از 14 بازی که هدایت پارما را بر عهده داشت، باعث شد که به او در خروج ورزشگاه انیو تاردینی را نشان دهند. در لستر، او چهار پیروزی در چهار بازی اول خود در چمپیونشیپ به دست آورد. اکنون هدف این است که حرکت بزرگ بعدی خود را در لیگ برتر و تیم چلسی انجام دهد.
عسل رضائی-فوتبال لب،فکر میکنم هر داستانی نقطه اوجی دارد. داستان دختر یخی و آرسنال در همان لحظه به اوج رسید. آبی آسمان پرتویی از رنگ چشمان خونسردش بود و سردی زمین، منعکسکننده خلقوخوی او. شش، عدد تعداد بارهایی که ویویانه میدما جوان نیاز داشت تا تور دروازه را به لرزه درآورد. در روز دو رقمی کردن بریستولسیتی توسط توپچیهای لندن یک نقش اول نیاز بود تا روی ۱۰ گل از ۱۱ گل زده شده توسط آرسنال اثر گذار باشد. بعد از هر گل بدون اندکی تغییر در چهرهاش به سوی زمین خودی باز میگشت. هواداران دیگر بازیکنان آرسنالی برخلاف آرامش ویو فریاد شادی میکشیدند. برای هیچ یک از گل ها خوشحالی نکرد جز یک مورد که آن هم نتوانست در برابر لیسا ایوانز نه بیاورد و این همان امضای GOAT بود.
ویویانه میدما در پیراهن آرسنال
اوایل زندگی
آنا مارگاریتا مارینا آسترید میدما، متولد ۱۵ جولای سال ۱۹۹۶ در هوخنین، یک شهر کوچک در شمال هلند است. فوتبال را در همان شهر آغاز کرد. پدر و پربزرگش هر دو فوتبالیست نیمه حرفه ای بودند و این موضوع به رشد او کمک کرد. در ابتدا در تیم های پسران شروع یه درخشش کرد. خودش میگوید اگر بخواهد یکی از لحظاتی که در تیم پسران شهر خود بازی میکرد را به یاد بیاورد، لحظهای است که والدین تیم های مقابل از به حضور یک دختربچه در تیم او معترض بودند و درپایان بازی بعد از اینکه چند بار همان دختربچه دروازهشان را گشوده بود اشک های پسرانشان را پاک میکردند.
تصویری از ویویانه میدما در سن ۶ سالگی با پیراهن فاینورد
شکوفایی
وقتی به چهاردهسالگی رسید به تیم بزرگسالان هیرنفین پیوست و عنوان جوانترین بازیکن تاریخ لیگ اردیویسه زنان هلند به خود اختصاص داد. در همان فصل اول حضورش با ثبت ۱۰ گل در ۱۷ مسابقه تبدیل به دومین گلزن برتر اردیویسه شد. در آستانه ۱۷ سالگی با ثبت ۴۱ گل در ۲۶ بازی برای هیرنفین بهترین گلزن فصل شد و در پایان همان فصل، در تیم ملی بزرگسالان هلند قرار گرفت. سال ۲۰۱۴ به بایرنمونیخ پیوست. با باواریایی ها هم قهرمان بوندسلیگا شد و هم دیافبی پوکال را به خانه برد. در طول سه فصل و در ۶۱ بازی، ۳۵ گل زد و جز کفش طلای آلمان و عنوان بهترین بازیکن جوان، عنوان بهترین گلزن لیگ قهرمانان زنان اروپا در فصل ۲۰۱۶/۲۰۱۷ را کسب کرد.
پیوستن به آرسنال
تابستان ۲۰۱۷ که رسید، نزاع بر سر قهرمان یوروی آن سال آغاز شد. ویویانه میدما با گلهایش هلند را قهرمان جام ملتهای اروپا کرده بود. با موفقیت وی نیز در بایرنمونیخ تبدیل به هدف باشگاههای مطرح اروپا و آمریکای شمالی شده بود. بایرن مونیخ با میدما تمدید نکرد و او در نهایت راهی طرف قرمز شمال لندن شد. بخشی از تیم هیجانانگیز سال های ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ شد و با بسیاری از ستارههای تاریخ آرسنال مانند لیا ویلیامسن، بث مید، دنیله ون د دونک، کیم لیتل، کیتی مککیب و … به جو مونتمورو کمک کرد تا عناوینی را کسب کنند.
ویویانه میدما در فصل ۲۰۱۹/۲۰۲۰
در طول فصل ۲۰۱۸/۲۰۱۹ فقط ۲۲ گل در سوپرلیگ زنان انگلیس به ثمر رساند و رکورد بیشترین گل در یک فصل را شکست. پیش از حضور یافتن در جامجهانی ۲۰۱۹ فرانسه، آرسنال را پس از ۷ سال قهرمان لیگ کرد. جایزه بهترین بازیکن انجمن بازیکنان حرفه ای موسوم به PFA را به همراه هموطن خود ویرجیل فن دایک موفق به کسب آن شد. در ترکیب منتخب سال انگلیس قرار گرفت. دختر یخی در تابستان، با گلی که مقابل آفریقای جنوبی به ثمر رساند، رابین فن پرسی، الگوی دوران کودکیاش را پشت سر گذاشت و تبدیل بهترین گلزن تاریخ هلند شد. با اینکه در نهایت در نهایت مدال نقرهای را به خانه برد اما در آن فصل به گونهای خودش را در ذهن هواداران حک کرد که شاید خودش هم فکرش را نمیکرد. تبدیل به قهرمان کودکان و به خصوص دختران سرتاسر جهان شد و پیراهن هایش به تن بسیاری از فوتبال دوستان رفت. مردم او را GOAT صدا میکردند. بهترین تمام دوران(The Greatest of all time).
ویویانه میدما با پیراهن شیرهای نارنجی
مسیر GOAT شدن
تبدیل به بهترین گلزن تاریخ باشگاه زنان آرسنال شد. ثبت بیشترین تاثیرگذاری در طی یک بازی در تاریخ انگلیس، با ۶ گل و ۴ پاس گل مقابل بریستول سیتی در فصل ۲۰۲۰/۲۰۲۱. دومین گلساز برتر تاریخ آرسنال شد. دو بار عنوان بهترین گلزن سوپرلیگ را به خود اختصاص داد و با پیراهن سرخوسفید خانم گل لیگ قهرمانان اروپا شد. در سال ۲۰۱۹ دومین بازیکن رده بندی توپ طلا شد و در سال ۲۰۲۱ سوم شد. دسامبر ۲۰۲۱ جایزه بهترین بازیکن فصل BBC را دریافت کرد. در حین ماندگاری در تاریخ توپچیها، برای سرزمین لالهها نیز میدرخشید. در المپیک ۲۰۲۱ توکیو با ۱۰ گل رکورد گلزنی در یک دوره المپیک را شکاند.
یک امضای اشتباه تا پایان حضور در شمال لندن
یورو ۲۰۲۲ رسید و هلند میخواست قهرمانی دوره قبل خود را اینبار در خاک انگلیس تکرار کند. در اولین دیدار مقابل سوئد بهترین بازیکن زمین شد تا نشان دهد که یکی از مدعیان کسب توپطلایی رقابتها است. تست کرونای مثبت باعث شد تا از دو بازی بعد مرحله گروهی جا بماند و حتی با حضور ۱۲۰ دقیقه ای در دیدار مرحله یکچهارمنهایی نتوانست مقابل فرانسه کارساز باشد.
ویویانه میدما در یورو ۲۰۲۲
ویویانه میدما پس از ناکامی با هلند به لندن بازگشت. درست دو ماه قبل با رد پیشنهاد های پاریسسنتژرمن و المپیکلیون دو باشگاه فرانسوی و بارسلونا، قهرمان لیگ قهرنان اروپا ترجیح داده بود که در خانه خود یعنی آرسنال بماند. طرفداران منتظر بودند تا دختر یخی بار دیگر بدرخشد. او با دبل مقابل تاتنهام و در استادیوم امارات در لیگ قدرتمند ظاهر شد. با وقفه ای حدود یک ماه بنظر میرسید که ویویانه میدما با کادر فنی آرسنال به مشکل برخورده و به نیمکت رفته است اما دلیل آن فقط خستگی ذکر شد. دو تک گل مقابل یوونتون در دیدار های رفتوبرگشت در برابر این تیم باعث شد تا آرسنال به مرحله بعد چمپیونزلیگ برود. دسامبر ۲۰۲۲ در دیدار برگشت در برابر لیون در مرحله گروهی لیگ قهرمانان دچار مصدومیت شدید زانو شد. دو روز بعد اعلام شد او دچار پارگی در رباط صلیبی قدامی خود شده است. به همراه برخی از ستارگان بزرگ مانند الکسیا پوتیاس، بث مید و … چندین ماه از میادین دور خواهد بود.
درگیری یا آسیب عمیق؟
در ژانویه سال ۲۰۲۳ زیر تیغ جراحان رفت و پس از گذشت ده گاه مقابل بریستولسیتی بار دیگر برای آرسنال پا به میدان مسابقه گذاشت. مرتب بازی نکرد و شرایط نشان از اختلاف بین او و یوناس ایدوال سرمربی آرسنال بود. ویویانه میدما سر انجام در ژانویه سال ۲۰۲۴ اولین گل خودش را پس از مصدومیت مقابل لیورپول به ثمر رساند. تغییرات تاکتیکی نیز توسط ایدوال که پیش از مصدومیت میدما اعمال شده بود. او را از مهاجم هدف تبدیل به مهاجم سایه یا بازی ساز کرده بود. و این دلیلی بود که پس از مصدومیت او و خرید آلسیا روسو، فرصت به او کمتر داده شود. جراحی کوجک مینیسک در فوریه و مصدومیت کوچک در آوریل و همینطور نیمکت نشینی های او باعث شد تا در های خروج آرسنال به رویش باز شود و آرسنال به او پیشنهاد تمدید ندهد. افزایش اختلافات با یوناس ایدوال سرمربی تیم آرسنال اما حکایت از این میداد که افت او فقط مربوط به جراحات نیست. ایدوال که پیش از این در سه فصل حضور در تیم فقط دو جام حذفی یا کنتی کاپ را بدست آورده بود. از حضور در لیگ قهرمانان بدون او بازمانده بود و در لیگ جایگاه سوم را داشت در یک کنفرانس خبری اعلام کرد که با پایان قرارداد او، ویویانه میدما از تیم جدا خواهد شد.
خداحافظی یک اسطوره
مجسمه ویویانه میدما بیرون از استادیوم امارات
۷ سال، شماره ۱۱ توپچیها که به یاد رابین فن پرسی پوشید. شکل و شمایلی از دنیس برگکمپ نشان داد و مثل تیری هانری گل زد. پاس های هوشمندانه و گل های ظریف او باعث شد تا مجسمهاش با همکاری آدیداس برای مدتی رو به روی امارات استادیم سپس در پلی در لندن و در آخر به مقابل میدو پارک منتقل شود. اسطوره توپچی ها اولین عضو باشگاه صدتایی های گلزنان انگلستان شد. بیشتر از بازیهایش (۱۷۲ بازی) روی گل ها تاثیر گذاشت (۱۲۵گل و ۵۰ پاسگل). خوشحالی نمیکرد اما استادیوم را جوری به وجد میآورد که فراموش نشود. در سن ۲۷ سالگی به یکی از فصول به یادماندنی زندگیاش پایان داد و شمال لندن را ترک کرد. اکنون همه میخواهند بدانند که مقصد بعدی جوان هلندی کجاست.
هیچ یک از مربیان هلندی تا به حال تیمی را به عنوان قهرمانی لیگ برتر نرسانده است. این مسئله باعث شد هواداران لیورپول انتصاب آرنه اسلات را تا حدی غیرقابل تحمل بدانند.
محمدرضا حیدری فوتبال لب- شما نمی توانید یک کتاب را از روی جلد آن قضاوت کنید. آرنه اسلات ممکن است فقط پاسخی برای تمام مشکلات لیورپول باشد. سرمربی فاینورد قرار است به دهمین سرمربی از میان مربیان هلندی تاریخ لیگ برتر تبدیل شود. او امیدوار است به دستاوردهای بیشتری نسبت به پیشینیان خود برسد. بدون مقدمه، بیایید هر یک از مربیان هلندی را در تاریخ لیگ رتبه بندی کنیم، لذت ببرید!
۹-فرنک دی بوئر
دوران سلطنت فرانک دی بوئر در کریستال پالاس یکی از عجیب ترین و کوتاه ترین انتصابات لیگ برتر تا به امروز است. او در سال 2017 به سلهرست پارک آمد. اما پس از هدایت تیم برای تنها 4 بازی، بلافاصله آن جا را ترک کرد. او در این بازی ها حتی یک برد هم نتوانست به ثبت برساند و در واقع در دوران حضورش یک گل را هم ندید. ژوزه مورینیو او را “بدترین مربی تاریخ لیگ برتر” نامید.
۸-رنه مئولنستین
رنه مئولنستین نیز مدت زیادی در نقش خود در فولام دوام نیاورد و در فوریه 2014 با فولام خداحافظی کرد. او موفقیتهای کمی بیشتری نسبت به دی بوئر دید. با این حال، تیم را از طریق 17 بازی در همه رقابتها رهبری کرد و در 4 بازی پیروز شد. انتقال او به عنوان سرمربی در آن زمان پس از گذراندن چند سال به عنوان دستیار سر الکس فرگوسن در منچستریونایتد کاملاً منطقی بود. دوران مئولنستین در فولام چندان مثمر ثمر نبود، زیرا تیم در زمان اخراج او در انتهای لیگ قرار داشت.
۷-دیک ادووکات
زمانی که ساندرلند به دنبال یک مربی باتجربه بود تا آنها را به موفقیت برساند، دیک ادووکات گزینه خوبی به نظر می رسید، که قبلاً 18 تیم دیگر را مدیریت کرده بود. با تأمل، شاید دلیل دیگری وجود داشت که تعداد تیم ها بسیار زیاد بود. او موفق شد تیمش را در لیگ برتر حفظ کند، البته به شکلی دراماتیک، و برای کارش دستمزد خوبی دریافت کرد.
اما، ادووکات از کار با بازیکنانی که جاه طلبی نداشتند خودداری کرد و این را یکی از دلایل کناره گیری خود نامید. او تحت فشار شدید وارد شد و کمتر از یک سال پس از پیوستن به باشگاه، باشگاه را ترک کرد. ادووکات از آن زمان گفته است که میخواهد زمان کافی برای ساندرلند بدهد تا رهبر دیگری پیدا کند. اما در آن زمان به نظر میرسید که میخواهد بلند شود و آنها را در آشفتگی کامل رها کند.
۶-رود گولیت
رود گولیت بدون شک در زمین با استعداد بود، اما مهارتهای او در کنار زمین بازی آنطور که او میخواست، تغییر نکرد. در مراحل پایانی دوران حرفه ای خود، هافبک هلندی به چلسی آمد تا نقش یک بازیکن/مدیر را ایفا کند. اما تنها دو سال بعد او را رها کردند.
تنها پنج ماه پس از اخراج، گولیت به نیوکاسل یونایتد پیوست و با مهاجم ستاره آنها – آلن شیرر – دشمن شد. هواداران از چیزی که دیدند تحت تأثیر قرار نگرفتند و مربی هلندی پس از 53 بازی از سمت خود اخراج شد. در واقع، بهترین کاری که گولیت در دوران حضورش در لیگ برتر انجام داد این بود که جانفرانکو زولا را به استمفوردبریج آورد.
۵-مارتین یول
مارتین یول مدت زمانی را برای تاتنهام و فولام سپری کرد، اما دوران سلطنت او با اسپرز به یاد ماندنی است، زیرا از سال 2004 تا 2007 هدایت این تیم را برعهده داشت. او به عنوان دستیار به باشگاه ملحق شد، اما پس از انجام یک کار درخشان، مقام سرمربی را به دست آورد. در طول دوران سرمربیگری خود، اسپرز را به دو مقام پنجم رساند. در سال 2006 با اندکی فاصله لیگ قهرمانان اروپا را از دست داد.
همه چیز در سال 2007 تغییر کرد زیرا شروع ضعیف فصل یول را در خط آتش قرار داد. در واقع، او در جریان شکست 2-1 تاتنهام مقابل ختافه در جام یوفا با انتشار این خبر در سراسر زمین قبل از اینکه یول حتی مطلع شود، اخراج شد. او بعداً به عنوان سرمربی فولام ادامه داد و به آنها یک مقام نهمی را هدیه داد.
۴-اریک تنهاخ
ممکن است لازم باشد قبل از وارد شدن به این مورد، محدودیت کلمات را بررسی کنیم. زیرا درک دوران اریک تنهاخ در منچستریونایتد تا کنون سخت بوده است.
بیایید صادق باشیم، او بدترین مربی نیست و هدایت تیمی مانند یونایتد همیشه یک درخواست جدی خواهد بود. اما پس از اولین فصل حضورش در اولدترافورد، تنهاخ همچنان هوادارانی را که خواهان فوتبال مهیج و موفق هستند، ناامید کرده است. در طول فصل اول رقابت او به نظر می رسید که شیاطین سرخ سرانجام به یک رهبر قدرتمند دست یافته بودند، به دو فینال جام حذفی رسیدند و به لیگ قهرمانان اروپا راه یافتند. با این حال، فصل 2023/24 افتضاح بود.
۳-رونالد کومان
رونالد کومان عملکرد بدی در لیگ برتر نداشت، اما دوران حضورش در انگلیس قطعاً یک ترن هوایی بود. دوران او در ساوتهمپتون تحسین برانگیز بود و با این واقعیت که او از مائوریسیو پوچتینو موفق پیروی کرد، تحسین برانگیزتر شد. اما، او موفق شد قدیس ها را به بالاترین امتیاز خود در لیگ هدایت کند. در رده ششم قرار گرفت و سهمیه لیگ اروپا را کسب کرد.
کومان پس از دو سال تصمیم گرفت سنت مری را ترک کند و به اورتون بپیوندد. اینجا بود که همه چیز شروع به سرازیر شدن کرد. به او یک قرارداد سه ساله با تافی ها پیشنهاد شد، اما تنها 16 ماه از آن را پس از اخراج شدن دید، زیرا اورتون با ثبت دو برد در 13 بازی، از آخر سوم شد.
۲- لوئیس فن خال
تا جایی که سرمربیان اخیر یونایتد می گویند، لوئیس فن خال یکی از مربیان هلندی خوب در اولدترافورد بود. او هنوز آخرین سرمربی شیاطین سرخ است که جام حذفی را برده است و مستقیماً از افسانه ای که سر الکس فرگوسن است پیروی می کند. کار سختی برای هر کسی که باید انجام دهد.
حالا فوتبالش جذاب نبود اما ثابت بود و تاکتیک هایش بسیار ستودنی بود. فان خال تنها چند روز پس از شکست کریستال پالاس برای قهرمانی در جام حذفی به طرز تکان دهنده ای اخراج شد. یونایتد از آن زمان تاکنون 4 مربی را دیده است و هیچ کدام نتوانسته انتظارات بالایی را که تعیین شده بود برآورده کند.
۱- گاس هیدینک
گاس هیدینک، علیرغم اینکه هرگز نقشی دائمی در چلسی نداشته است، جایگاه اول ما را برای مربیان هلندی به خود اختصاص داده است. در دو نوبت از او به عنوان سرمربی موقت آبی ها نام برده شد که کمترین تاثیرگذارترین آنها دومین مورد او پس از جانشینی ژوزه مورینیو در سال 2015 بود، زمانی که تیم به بازسازی نیاز داشت. با این حال، ورود اولیه او فوق العاده بود. هیدینک تیم ملی روسیه را رها کرد. و همچنین انتصابش در استمفورد بریج دستکاری کرد، اما تحت فشار عالی بود و تنها یکی از 22 بازی خود را در فصل 2008/09 باخت. چلسی می خواست هیدینک را در اطراف نگه دارد، اما تعهد او به ترکیب روسیه به این معنی بود که دوران حضور او در لیگ برتر کوتاه بود، اما خیلی شیرین بود.
عسل رضائی-فوتبال لب،عاشقان مستطیل سبز خزان خود را با قدم زدن به سوی استادیومها طی میکنند. در شب های زمستان خود را با هیجان نبرد ستارهها سپری میکنند، تا ببینند چه کسی در میان نسیم بهاری جام سیمین را در شبهای لیگ قهرمانان اروپا بالا میبرد. راهی که فقط برای مردات برومند نیست. بلکه زنانی شجاع نیز در پس سالها مبارزه توانستند در ۲۳ می سال ۲۰۰۰ طی نشست یوفا در پاریس رقابتی را بنا کنند تا با پیروزی در آن ملکههای راستین دروازه های اروپا باشند. اکنون به سفری خواهیم رفت تا بدانیم چه سرگذشتی برای لیگ قهرمانان زنان اروپا طی شده است.
جام قهرمانی لیگ قهرمانان زنان که از فصل ۲۰۰۹/۲۰۱۰ مورد استفاده قرار میگیرد.
جام زنان یوفا
در فصل ۲۰۰۱/۲۰۰۲ اولین دوره لیگ قهرمانان زنان (در آن زمان جام زنان یوفا) برگزار شد. رقابتی با ۳۲ تیم که از مرحله پلیآف به لیگ اصلی رسیده بودند رو در رو مسابقه میدادند تا در پایان تنها یک تیم روی سکو برود. در اولین دوره فینال میان اومئو سوئد و افافسی فرانکفورت(همان آینتراخت فرانکفورت) برگزار شد و در پایان تیم آلمانی با نتیجه دو بر صفر پیروز اولین فینال شد. فصل بعد مجالی به اومئو برای گرفتن انتقام فینال سال گذشته داده شد. در نهایت در نیمهنهایی فصل ۲۰۰۲/۲۰۰۳ بر فرانکفورت پیروز شد. کمی بعد مقابل فورتانا هیورینگ دانمارک صف آرایی کردند و در مجموع دو بازی رفت و برگشت قهرمان شدند. فینال سومین دوره نام آشنا بود. مصاف دوباره فرانکفورت و اومئو که با درخشش مارتا با برد سه بر صفر خانگی اومئو تحقیر فرانکفورت در بازی برگشت در آلمان با نتیجه پنج هیچ به سود اومئو پایان یافت.
تصویری از مارتا در پیراهن اومئو حین بازی در لیگ قهرمانان زنان
در ابتدای فصل ۲۰۰۴/۲۰۰۵ تغییراتی اعمال شد و تعداد تیمها به چهار گروه نه تیمه افزایش یافت. دو تیم اول هر گروه به یک چهارم نهایی میرسیدند و رقابت ها به صورت رفتوبرگشت و تک فیناله برگزار میشدند. توربین پوتسدام در همان فصل قهرمان جدید مسابقات شد وبه عنوان یک آلمانی دیگر وارد صف قهرمانان شد. بعد از این مهم به ترتیب توربین پوتسدام، آرسنال(بدون شکست در هیچ مرحله ای)،فراکفورت و افسیآر دویسبرگ در قالب جام زنان یوفا پیروز میدان شدند.
لیگ قهرمانان زنان اروپا
در ابتدای فصل ۲۰۰۹/۲۰۱۰ با تغییر نام رقابت ها به لیگ قهرمانان زنان تغییرات وسیع دیگری نیز رخ داد. اکنون همه کشور های اروپایی توانایی حضور در مرحله مقدماتی را داشتند و فقط قهرمانان پنج لیگ به صورت مستقیم در دور اصلی حضور پیدا میکردند. توربین پوتسدام برنده اولین فصل رسمی لیگ قهرمانان زنان شد. لیون برای اولین بار پس از آنها قهرمان شد و فصل ۲۰۱۱/۲۰۱۲ نیز قهرمانی خود را تکرار کرد. دو فصل متوالی پس آن باشگاه وولفسبورگ پیروزیهای ژرمنها را تکرار کرد. دوران فرمانروایی لیون فرا رسید. پیروزی در ۵ فصل متوالی لیگ قهرمانان زنان دستاورد چشمگیر باشگاه لیون بود. عصر طلایی که با رهبری بازیکنانی چون وندی رنارد، آدا هگربرگ و ایژون لی سومر برای لیون ایستادن بر بام اروپا را به همراه داشت.
تصویری از تیم المپیک لیون پس از قهرمانی در فصل ۲۰۲۲//۲۰۲۱
بالاخره پس از سال های در فصل ۲۰۲۰/۲۰۲۱ سر و کله فاتح جدید لیگ قهرمانان زنان پیدا شد. کاتالان ها که فینال گذشته را به لیون باخته بودند مقابل چلسی به پیروزی چهار بر یک دست یافتند. لیون سال بعد بار دیگر قهرمان شد و بارسلونا را در فینال از نیان برداشت. آبیواناریها فصل گذشته نیز با کامبک مقابل قهرمان دو دوره لیگ قهرمانان زنان، وولفسبورگ جایگاه خود را میان اسطورههای رقابت ها تثبیت کرد.
افتخارات
سال برگزاری
تیم قهرمان
کشور قهرمان
تیم نایب قهرمان
۲۰۰۱/۲۰۰۲
آینتراخت فرانکفورت
آلمان
اومئو
۲۰۰۲/۲۰۰۳
اومئو
سوئد
فورتانا هیورینگ
۲۰۰۳/۲۰۰۴
اومئو
سوئد
آینتراخت فرانکفورت
۲۰۰۴/۲۰۰۵
توربین پوتسدام
آلمان
زوگاردن
۲۰۰۵/۲۰۰۶
آینتراخت فرانکفورت
آلمان
توربین پوتسدام
۲۰۰۶/۲۰۰۷
آرسنال
انگلیس
اومئو
۲۰۰۷/۲۰۰۸
آینتراخت فرانکفورت
آلمان
اومئو
۲۰۰۸/۲۰۰۹
افسیآر دویسبرگ
آلمان
زویزدا پرم
۲۰۰۹/۲۰۱۰
توربین پوتسدام
آلمان
المپیک لیون
۲۰۱۰/۲۰۱۱
المپیک لیون
فرانسه
توربین پوتسدام
۲۰۱۱/۲۰۱۲
المپیک لیون
فرانسه
آینتراخت فرانکفورت
۲۰۱۲/۲۰۱۳
وولفسبورگ
آلمان
المپیک لیون
۲۰۱۳/۲۰۱۴
وولفسبورگ
آلمان
تایرسو
۲۰۱۴/۲۰۱۵
آینتراخت فرانکفورت
آلمان
پاریس سنت ژرمن
۲۰۱۵/۲۰۱۶
المپیک لیون
فرانسه
وولفسبورگ
۲۰۱۶/۲۰۱۷
المپیک لیون
فرانسه
پاریس سنت ژرمن
۲۰۱۷/۲۰۱۸
المپیک لیون
فرانسه
وولفسبورگ
۲۰۱۷/۲۰۱۸
المپیک لیون
فرانسه
بارسلونا
۲۰۱۸/۲۰۱۹
المپیک لیون
فرانسه
وولفسبورگ
۲۰۲۰/۲۰۲۱
بارسلونا
اسپانیا
چلسی
۲۰۲۱/۲۰۲۲
المپیک لیون
فرانسه
بارسلونا
۲۰۲۲/۲۰۲۳
بارسلونا
اسپانیا
وولفسبورگ
برندگان ادوار مختلف لیگ قهرمانان زنان اروپا
تصویری از بارسلونا، مدافع عنوان قهرمانی
گلزنان
رتبه
بهترین گلزن
تعداد گل
۱
آدا هگربرگ
۶۴
۲
آنیا میتینگ
۵۱
۳
ایژون لی سومر کوهنی پهلرز
۴۸
۵
مارتا
۴۶
۶
کامیله ابیلی
۴۳
۷
کیم لیتل لونا شلن
۴۲
۹
نینا برگر
۴۰
۱۰
هانا لیونبرگ
۳۹
بهترین گلزنان تاریخ لیگ قهرمانان زنان در اروپا
مرحله گروهی فصل ۲۰۲۳/۲۰۲۴
فصل ۲۰۲۳/۲۰۲۴ حتی قبل از این که شروع شود نیز در زمره عجیبترین فصول لیگ قهرمانان زنان اروپا قرار گرفت. حذف تیم حاضر در نیمهنهایی فصول گذشته و فینالیست دوره قبل یعنی آرسنال و وولفسبورگ خیلی زود تر از آنچه انتظار داشتیم اتفاق افتاد. شکست هر دوی این تیم ها در مقابل پاریسافسی نوید یک فصل شگفتانگیز میداد.
در گروه اول کسب ۱۶ امتیاز از ۶ مسابقه برای آبیاناریها،مدافعان عنوان قهرمانی در گروهی که جز بارسلونا،بنفیکا، آینتراختفرانکفورت و روزنگارد حضور داشتند نشان میداد که بارسلونا جایگاهی در میان چهار تیم اول رقابت خواهد داشت. در گروه دوم لیون با کسب چهار پیروزی و دو تساوی توانست به عنوان صدرنشین به مرحله بعدی رقابت ها صعور کند. برن در این گروه بالاتر از اسلاویا پراگ و سنت پولتن قرارگرفت و با کسب امتیاز از لیون بزرگ تیم دوم این گروه شد.
گروه سه بیشک گروه مرگ لیگ بود. پاریسسنتژرمن،آیاکس،بایرن،مونیخ و در پایان این رقابتهای گروهی با ترتیب کسب ده،ده،هفت و پنج امتیاز، رده بندی در این گروه را مصخص کردند. از گروه آخر نیز چلسی به عنوان صدرنشین از این گروه صعود کرد. معجزه نیز در همین گروه اتفاق افتاد.رئال مادرید با ۵ شکست و یک مساوی و بدون حتی یک برد در انتهای گروه قرار گرفت و حتی پاریسافسی شگفتی ساز نتوانست به مرحله بعد صعود کند. بلکه بیکِی هکن با غلبه به هردوی این تیمها به دورحذفی راه یافت
تصویری از تیم المپیکلیون به هنگام قهرمانی لیگ یک ،قهرمان هشت دوره CL و فینالیست این دوره
مراحل حذفی و فینال
مرحله یکچهارم نهایی کاملا قابل پیشبینی پیش رفت. بارسلونا در مجموع پنج بر دو برن را حذف کرد. چلسی باشگاه آیاکس را از پیش رو برداشت و لیون بنفیکا را نیز در هم کوبید. هکن، تیم شگفتی ساز این دوره از رقابت ها مقابل پیاسجی به زانو درآمد و از صعود به مراحل بالاتر بازماند. در اولین رقابت نیمه نهایی دو رقیب دیرینه مقابل یک دیگر صف آرایی کردند. چلسی که برای آخرین بار در لیگ قهرمانان زنان به رهبری اما هایز به میدان میرفت توانست در دور رفت و در خانه بارسلونا یاران الکسیا پوتیاس را با یک گل شکست دهد. اما در دور برگشت با دریافت دو گل در لندن بازی و میدان را واگذار کرد و رویای جام نقرهای خود را نیمه تمام گذاشت. لیون و پاریس در دیداری جذاب و پایاپای بازی رفت را با نتیجه سه بر دو برای لیون به اتمام رساندند.بازی برگشت نیز علارغم تلاش پاریسسنتژرمن در خانه خود لیون با نتیجه دو بر یک بازنده رقابت بود و به فینال راه نیافت.
تصویری از تیم بارسلونا به هنگام قهرمانی لیگااف فینالیست این دوره و مدافع عنوان قهرمانی
با این نتایج بارسلونا و لیون در تاریخ چهارم خرداد یا همان بیستوپنج می در استادیوم سن مامس شهر بیلبائو در فینال به مصاف یکدیگر خواهند رفت. بارسلونا که تا به امروز نتوانسته در لیگ قهرمانان زنان تیم المپیکلیون را شکست دهد امیدوار است در برابر شیرهای فرانسوی علارغم انگیزه مضاعف آنها برای فتح نهمین UWCL خود پیروز میدان باشد. لازم به ذکر است که هر دوی آنها فاتح لیگ های داخلی خود هستند.
ادین ترزیچ پس از صعود به فینال لیگ قهرمانان به عنوان مربی مورد استقبال و احترام هوادارن فوتبال قرار گرفته است.
محمدرضا حیدری فوتبال لب– ادین ترزیچ و بروسیا دورتموند شایسته اش توانستد برای اولین بار در ۱۲ سال گذشته و سومین بار در تاریخ به فینال لیگ قهرمانان اروپا برسند.فینالی که در آن باید در برابر پادشاه فوتبال اروپا رئال مادرید صف آرایی کنند. احتمالا سالها قبل درست وقتی که کمک مربی تیم زیر ۱۹ سال دورتموند بود این فینال برای ادین ترزیچ رویا محسوب میشد. رویایی که حالا مربی آلمانی چندین روز با زندگی در آن فاصله دارد.
فرزند مهاجر
ادین ترزیچ در خانواده ای مهاجر و از طبقه کارگر در آلمان غربی بزرگ شد. پدر او اصلیت بوسنیکی دارد و مادرش کروات است. مهاجر بودن و کارگر بودن پدر و مادرش نتوانست جلوی علاقه او به فوتبال را بگیرد. سرنوشت از اول برای ادین ترزیچ در سختی و دشواری سروده شده بود.
اما انگار ادین برای فوتبال بازی کردن به این دنیا نیامده بود. دوران بازی مربی شگفتی ساز عمدتا در تیم های لیگ دسته چهار آلمان سپری شد. دوران حرفه ای او تنها ۱۰ سال طول کشید و در سال ۲۰۱۲ و در سن ۳۰ سالگی از مستطیل سبز دور شد. دوری که البته به نفع او بود و بعد ها در دوران مربیگری خود به دستاورد های بسیار بزرگ تری نسبت به مربیگری در لیگ ملی و دسته چهارم آلمان به دست آورد.
دیوار زرد در انتظار منجی
بلافاصله پس از خداحافظی از فوتبال ترزیچ به عنوان استعدادیاب و دستیار در آکادمی دورتموند استخدام شد. وظیفه او گزارش مستقیم عملکرد تیم های آکادمی مخصوصا تیم زیر ۱۹ سال به یورکن کلوپ اسطوره دورتموند و سرمربی وقت تیم بود. در خلال مسابقات یورو ۲۰۱۲ ادین ترزیچ برای مسابقه تیم ملی کرواسی در برابر ایرلند آنالیز و تحلیلی از بازی ایرلند ارائه داد که مورد توجه اسلاوان بیلیچ مربی تیم ملی کرواسی قرار گرفت. بعد از آن بیلیچ به ترزیچ پیشنهاد دستیاری در تیم لوکوموتیو مسکو را داد که با موافقت ترزیچ همراه شد. اما به دلایلی این همکاری صورت نگرفت. سرانجام از سال ۲۰۱۳ ادین ترزیچ دستیار اسلاوان بیلیچ در تیم های بشیکتاش و وستهم بود و تجربه مربیگری در بهترین لیگ دنیا را کسب کرد.
اتحادیه انگلستان به جای وایزوایلر
در سال ۲۰۱۸ و همزمان با خروج بیلیچ از وستهم که ادین ترزیچ در دوره مربیگری اتحادیه فوتبال انگلستان شرکت کرد. اتفاقی که در نوع خود عجیب بود چرا که اکثر مربیان نسل جدید فوتبال آلمان فارغ التحصیل آکادمی مربیگری وایزوایلر هستند. آکادمی مربیگری که مربیان بزرگی همچون توماس توخل در آن فارغ التحصیل شدند. ترزیچ در این دوره ۱۸ ماهه با گراهام پاتر و نمانیا ویدیچ همراه بود. احتمالا تفکرات پرگمتیک و عملگرایانه تر ترزیچ نسبت به مربیان آلمانی نسل جوان همین دوره است. ترزیچ به نسبت اسکواد دورتموند در سالیان اخیر نتایج قابل توجهی کسب کرده است و فوتبال زیبایی بازی میکند.
به خانه خوش برگشتی آقای سرمربی
بلافاصله پس از دریافت مدرک مربیگری ادین ترزیچ دستیار لوسیان فاوره در دورتموند شد. دوران فاوره در دورتموند هواداران دورتموند را آزرده خاطر کرده بود چرا که دورتموند بازیکنانی مثل بلینگهام;هالند و سانچو را در اختیار داشت. لوسیان فاوره بعد از شکست 5-1 برابر فرانکفورت اخراج شد. این اخراج و دوری بیش از حد دورتموند از منطقه سهمیه لیگ قهرمانان باعث شد ادین ترزیچ به صورت موقت تا انتهای فصل به عنوان سرمربی دورتموند انتخاب شود. دلیل این انتخاب انتخابی دیگر از سوی سران دورتموند بود. با توجه به توافق با مارکو رزه مربی وقت گلادباخ برای فصل بعد این شانس به ترزیچ رسیده بود تا در از فرصت خود استفاده کند. دوران او فراتر از انتظار به اتمام رسید. تیم جذاب او با روی فرم آوردن بازیکنان هجومی به خصوص سانچو و هالند به سهمیه لیگ قهرمانان رسید. همچنین بعد از سال ها دورتموند موفق به قهرمانی در دی اف بی پوکال شد. همچنین ترزیچ با صعود در برابر سویا به مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان راه پیدا کرد. جایی که با اشتباه تاثیرگذار داوری در برابر منچسترسیتی نایب قهرمان آن فصل حذف شد. این عملکرد عالی ترزیچ فایده ای جز اینکه فصل بعد دستیار مارکو رزه باشد نداشت.
بازگشت دوباره بعد از افتضاح رزه
پس از اخراج رزه در پایان اولین فصل خودش در دورتموند ترریچ دوباره سرمربی دورتموند شد. انتخابی که روز تلخ پایانی فصل را رقم زد. جایی که شاگردان ترزیچ با تساوی خانگی برابر ماینز دیوار زرد و 82000 تماشاگر و شهر آماده پایکوبی دورتموند را ناامید به خانه فرستادند. شکستی سراسر اندوه و نا امیدی که با فروش ستاره بزرگ این تیم یعنی بلینگهم به رئال مادرید تلخ تر هم شد.
در آن روز ترزیچ اشک ریخت؛ اشکی که آغشته به خون بود. در شبی که احتمالا طولانی ترین شب زندگی ترزیچ بود. هواداران اما دست از حمایت برنداشتند و در پایان بازی یک صدا ادین ترزیچ را تشویق کردند. ادین با صورتی پر از اشک به تشویق هواداران پاسخ داد. احتمالا در آن لحظات حسی مشابه به روبرتو باجو پس از پنالتی در برابر برزیل در جام جهانی 1992 داشت.
ناامیدی دوباره در فصل جدید
از شروع فصل جدید مشخص بود که بازیکنان دورتموند هنوز ناکامی فصل گذشته را فراموش نکرده اند. اوضاع رختکن به حدی پرتنش بود که بعد از کامبک خوردن در بازی داخل خانه برابر هایدنهایم ادین ترزیچ و نیکو اشلوتربک حسابی از خجالت هم درآمدند. ترزیچ بر روی لبه تیغ راه میرفت و در بدترین فشار رسانه ای ممکن قرار داشت. حتی سباستین کهل مدیرورزشی دورتموند دستیارانی را انتصاب کرد تا در روند تسریع اخراج ترزیچ و نابودی او همکاری کنند. البته این نقشه کهل شکست خورد و واتسکه مدیرعامل باشگاه تمام دستیاران وی را اخراج کرد.
اوضاع بد همچنان ادامه داشت تا بازی برابر ماینتس که انگار قرار بود دژاوو رقم بزند. در بازی برابر ماینتس که گویی بدترین بازی تاریخ دورتموند بود تمام بازیکنان دست به دست هم دادند تا ترزیچ اخراج شود. حتی تعویضی های ترزیچ در نیمه دوم نیز کم کاری کردند و تیم مجبور به اتمام بازی با ۱۰ نفر شد.
پس از بازی این حمایت واتسکه بود که ترزیچ را سرمربی تیم نگه داشت. ترزیچ از تعطیلات زمستانی استفاده کرد. مربی نگون بخت زمستان را برای دورتموند تبدیل به بهار کرد و رابطه خود و رختکن را بهبود بخشید. خبری از دورتموند شکست خورده اول فصل نبود و تیمی با ثبات و قدرتمند وارد نیم فصل دوم شده بود. تیمی که موفق به حذف آیندهوون شکست ناپذیر و اتلتیکو مادرید شگفتی ساز شد.
خداحافظ مارکو؛ سلام ومبلی
پس از برد خانگی برابر پاریس شایعاتی مبنی بر خداحافظی پسر زرد از دورتموند شنیده شد. ادین ترزیچ و واتسکه از این فرصت استفاده کردند و با اعلام خبر خداحافظی مارکو رویس در پایان فصل روحیه جنگندگی و جاه طلبی را یه تسم تزریق کردند. به حدی که همه رختکن و حتی راننده اتوبوس تیم سوگند یاد کردند تا به ومبلی برسند و کاپیتان و پسر وفادار را با قهرمانی از خانه رهسپار کنند.
این روحیه تاثیر به سزایی در پیروزی برابر پاریس داشت. 250 کیلومتر دوندگی و همچنین جنگندگی تا لحظه آخر لحظاتی به یاد ماندنی را برای ترزیچ و شاگردانش رقم زد. حالا ترزیچ بعد از ۱۲ سال درست در لندن و در ومبلی قدم خواهد زد. با این تفاوت که دیگر تماشاچی و هوادار نیست. او امید مردم خسته ولی پرشور شهر دورتموند است. بازی که ادین ترزیچ احتمالا هیچوقت فکر نمیکرد پس از تماشای فینال قبلی برابر بایرن از روی سکوها؛ فینال ومبلی را این بار در کنار زمین و به عنوان مغز متفکر نگاه کند.
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – شاید اغلب هواداران فوتبال در کره زمین بجز باواراییها، دورتموند و هواداران متعصب و جذابشان را تیمی دوست داشتنی و قابل احترام میدانند!
دورتموند با کسب نتایج ضعیف و القا ذهنیت بازنده به سایر تماشاگران فوتبال، تا حدودی از دایره تیمهای جذاب دنیای فوتبال کنار رفته بود؛ اما امسال شاگردان ترزیچ پس از یک فصل تکراری سینوسوار در بوندوسلیگا، در لیگ قهرمانان اروپا به یک تیم غولکش تبدیل شدند تا با نتایج دیوانهوار پا به فینال مسابقات بگذارند!
زنبورها در گروه F رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا با تیمهای : پی اس جی میلان نیوکاسل همگروه بودند و تا حدودی گروه مرگ رقابتهای امسال UCL را تشکیل بدهند!
دورتموند با سه پیروزی، دو تساوی و یک شکست توانست عنوان صدرنشینی این گروه را به دست بیاورد.
شاگردان ترزیچ در مرحله یک هشتم نهایی با آیندهوون هلند دیدار کردند و توانستند در مجموع دو مسابقه با نتیجه سه بر یک این تیم هلندی را شکست دهند! دورتموندیها در مرحله بعد با اتلتیکومادرید باید به رقابت میپرداختند؛ آنها در بازی رفت در متروپولیتانو اسپانیا یعنی ورزشگاه خانگی اتلتیها با نتیجه دو بر یک شکست خوردند!
امید در نقطه زرد رنگ آلمان به حداقل رسید و ضربان قلب بالا رفت؛ تقریبا اکثریت رسانههای معتبر جهان فوتبال، دورتموند را ناکام میدانستند و رسانههای اسپانیایی پیش بینی یک جدال تمام اسپانیایی را بین بارسلونا و اتلتیکومادرید در نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا را داشتند!
سه شنبه ۱۶ آوریل / ورزشگاه سیگنال ایدونا پارک
نگاههای 82 هزار تماشاگر به داور مسابقه یعنی اسلواکو وینچیچ بود! دورتموند با یک نمایش بسیار خیره کننده در ورزشگاه خانگی خود و حمایت دیوار زرد توانست شاگردان سیمئونه را راهی خانه کند! زنبورها با نتیجه چهار بر دو توانستند از سد روخی بلانکو عبور کنند!
دورتموند در نیمهنهایی با پی اس جی، رقیب مستقیم این تیم در مرحله گروهی که عنوان دوم گروه را نصیب خود کرده بود، رقابت کرد!
آنها توانستند با دو نتیجه مشابه یک بر صفر در بازی رفت و برگشت شاگردان انریکه را شکست بدهند و امباپه را ناکامتر از همیشه در پاریس راهی خانه کنند!
فینالیست شدن دورتموند هم یک شادی اندوهگین به همراه داشت، اندوهی که داستان دراماتیک جدایی یک عشق دوازده ساله را در پی دارد!
مارکو رویس ستاره باشگاه دورتموند قبل از بازی برگشت نیمه نهایی مقابل پاریسیها اعلام کرد که پس از ۱۲ سال حضور در جمع زنبورها حالا در پایان فصل از این تیم جدا میشود!
حالا دورتموندیها بعد از ۱۱ سال به فینال رسیدهاند و سودای دومین قهرمانی را در این جام دارند تا مارکو رویس را با خاطره شیرین همراه کنند.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!