امیرحسین مرادی، فوتبال لب – جود بلینگهام در 23 ژوئن سال 2003 در استائربریج انگلستان چشم به جهان گشود و فوتبال خود را در نوجوانی با تیم جوانان این شهر در منطقه نیوکاسل آغاز کرد.
جود بلینگهام در سال 2010 به جوانان بیرمنگام پیوست و بعد از 9 سال تلاش، با قراردادی یک ساله به تیم بزرگسالان این تیم راه یافت؛ مدیران باشگاه بیرمنگام بعد از یک سال با پیشنهاد دورتموند رو به رو شدند!
بلینگهام به دورتموند پیوست و پس از سه سال طلایی و درخشان به تیم محبوب خود از کودکی یعنی رئال مادرید پیوست.
او در کنفرانس خبری معارفه خود در مادرید گفت:
برای من بودن در بهترین باشگاه دنیا یک افتخار بزرگ است و اینجا بسیار مورد لطف قرار گرفتهام. ممنون از همه کسانی که کمک کردند این انتقال نهایی شود.
همچنین از خانواده وی از او پرسیدند و او از احساسات خانواده خود به رسانهها نشر داد:
آنها گریه میکردند، در حالی که بغض گلویشان را فشرده بود! در واقع این یک لحظه خاص برای آنها بود و برایشان ارزش زیادی داشت. احترامی که باشگاه برای خانواده من قائل شده، باورنکردنی است.
بلینگهام همچنین از لحظه پیشنهاد رئال مادرید به خود صحبت کرد :
من همیشه از علاقه رئال آگاه بودم، اما لحظه کلیدی هشت یا 10 ماه پیش بود، زمانی که پدرم به من گفت رئال مادرید در مورد من سوال کرده است. من انتظارش را نداشتم و لحظهای قلبم ایستاد!
بلینگهام در رئال مادرید شماره 5 را بر تن میکند و از او به عنوان میراثدار زیدان یاد میشود؛ او در این مورد توضیح داد :
میخواهم از خسوس وایِخو به خاطر دادن شماره پنج تشکر کنم، از خسوس این را پرسیدم و او مرد بزرگی است؛ من زیدان را بسیار تحسین میکنم و این شمارهای است که به من الهام میدهد، من خصوصیاتی متفاوت با زیدان دارم و نمیتوانم مثل او باشم ولی افتخار میکنم شماره او را بر تن خواهم کرد. پیراهن به خودی خود مسئولیت بزرگی است، زیدان کسی است که همیشه برای من ارزش فوق العادهای داشته و برای من بهترین بوده است، میخواهم میراث شماره پنج را گسترش دهم!
او از عشق خود به کهکشانیها از کودکی صحبت کرد:
احترامی که در انگلیس برای رئال مادرید قائلند، قابل توجه است؛ من بازیهای سالهای گذشته رئال را دیدهام و دستاوردهای آنها فوق العاده است، رئال باشگاهی بسیار جذاب و دوست داشتنی است.
سرمربی تیم ملی انگلیس پس از دیدار با بلژیک با جمله ” بلینگهام همیشه تیتر یک است ” به تعریف از این بازیکن پرداخت!
بلینگهام حالا به یکی از مهرههای اصلی سه شیرها در خط مرکزی تیم ساوتگیت تبدیل شد تا خط هافبک انگلیسیها تا سالها تمدید شود!
انگلیس حالا در سودای قهرمانی در یورو 2024 و همچنین رویای قهرمانی با این نسل طلایی انگلیس در جام جهانی 2026 به سر میبرد.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – در روزهایی که فوتبال اروپا به نقطه حساس خود نزدیک میشود، به مرور پنج تیم بالای جدول لالیگا میپردازیم. راه رستگاری این پنج تیم در 9 بازی باقی مانده جذاب این لیگ، به کجا ختم میشود؟
5- رتبه پنجم – اتلتیکو مادرید
اتلتیها در فصل سینوسی وار خود، نتوانستند روند خوب اول فصل خود را حفظ کنند و با یک روند نزولی و عدم امتیاز گیری مقابل تیمهای مدعی بالای جدول تا هفته ۲۹ ام در لالیگا توانستند رتبه پنجم را کسب کنند. همچنین شاگردان دیگو سیمئونه در کوپا دل ری در نیمه نهایی شکست خوردند تا دستان کوکه، کاپیتان روخی بلانکو از یک جام مهم دیگر در این فصل هم کوتاه بماند.
شاگردان سیمئونه کار سختی برای تصاحب یازدهمین لالیگا خود دارند و این تیم در ادامه مسیر خود در 9 بازی باقی مانده باید با تیمهایی همچون خیرونا، اتلتیکو بیلبائو، و رئال سوسیداد دیدار کند. بازیهای بسیار دشواری که میتواند سهمیه فصل بعد لیگ قهرمانان این تیم را به خطر بیندازد. اتلتیها حالا تمام تمرکز خود را برای موفقیت در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا، در مقابل بورسیا دورتموند آلمان گذاشتهاند و امیدوارند که بعد از حذف اینتر که رسانهها و هواداران فوتبال آنها را یکی از مدعیان فینالیست شدن در UCL میدانستند، حالا زنبورها را به دام بیاندازند.
4- رتبه چهارم – اتلتیکو بیلبائو
در رتبه چهارم لالیگا اسپانیا، شیرهای بیلبائو با یک امتیاز بیشتر بالاتر از اتلتیها قرار دارند. شاگردان ارنستو والورده سرمربی سابق بارسلونا به نتیجههای مطلوب و امتیازهای حیاتی توانستند در این فصل از لالیگا مانند هر سال، خودشان را در بالای جدول لالیگا حفظ کنند؛ آنها با شکست اتلتیکومادرید در استادیوم خانگی خود یعنی سن مامس، توانستند به فینال کوپا دل ری صعود کنند و در 6 آوریل در فینال جام حذفی اسپانیا، مقابل مایورکا قرار بگیرند.
شیرها برای حفظ و صعود به رتبههای بالاتر لیگ در 9 بازی باقی مانده خود باید در مقابل تیمهایی همچون رئال مادرید، اتلتیکومادرید و سویا قرار بگیرند تا نتایج این بازیهای سرنوشت ساز، تعیین کننده رتبه و سهمیه تیم شهر بیلبائو اسپانیا باشد.
3- رتبه سوم – خیرونا
پدیده این فصل لالیگا اسپانیا یعنی خیرونا، با خلق شگفتی در این فصل، تمامی نگاه فوتبال جهان و رسانهها را به خود جلب کرد. صدرنشین چندین هفته لالیگا، تیمی منسجم و نتایج مطلوب مقابل اکثر تیمهای این لیگ در اوایل فصل کسب نمود. این امر موجب شد تا تیم ساده و معمولی اسپانیایی، به شگفتی لیگ تبدیل شود. این موضوع باعث شد تا در حال حاضر خیرونا در منطقه کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا قرار گیرد. رقابت با دو غول فوتبال جهان و اسپانیا یعنی رئال مادرید و بارسلونا برای قهرمانی باشند؛
تیمی با تحت مالکیت سیتی گروپ و بازیکنان جوان و منسجم باعث این موفقیت و شگفتی شد! البته به نقل از رسانههای اسپانیایی اگر این تیم به لیگ قهرمانان اروپا صعود کند به علت مالکیت مشترک با منچسترسیتی، نمیتواند در فصل بعدی و ورژن جدید لیگ قهرمانان اروپا حضور داشته باشد!
خیرونا در جام حذفی اسپانیا مقابل تیم فینالیست جام شگفتیها یعنی مایورکا در مرحله یک چهارم نهایی حذف شد. این تیم برای کسب قهرمانی باید در 9 بازی باقی مانده خود، باید بازیهای مهمی مقابل سه تیم اتلتیکومادرید، بارسلونا و والنسیا برگزار کند.
2- رتبه دوم – بارسلونا
کاتالانها با کوله باری از بازیکنان جوان بیتجربه و مصدوم توانستند با 64 امتیاز و دو امتیاز بیشتر نسبت به خیرونا، در رتبه دوم قرار بگیرند. ژاوی هرناندز در این فصل از لالیگا توانست با نتیجههای خوب و حفظ بارسلونا در لیگ قهرمانان اروپا، تا حدودی انتظارات هواداران را برآورده کند.
آبی اناریها در کوپا دل ری در یک چهارم نهایی این رقابتها با نتیجه چهار بر دو مقلوب اتلتیکو بیلبائو شدند. همچنین با از دست دادن این جام، سودای کسب سهگانه از سر ژاوی و هواداران نیز پرید. بلوگرانا در لیگ قهرمانان اروپا با حذف ناپولی دچار بحران، به مرحله یک چهارم نهایی صعود کرد و حریف پاریسیها شد.
بارساییها در ادامه راه خود در لالیگا باید بازیهای مهمی همچون الکلاسیکو و جدال با تیمهایی مانند خیرونا، رئال سوسیداد و سویا انجام دهد! مسیر فوق العاده دشوار و سختی که باعث شده ژاوی تمام تمرکز خود را بر روی لیگ قهرمانان اروپا بگذارد.
1- رتبه اول( قهرمان احتمالی لالیگا) – رئال مادرید
کهکشانیهای اسپانیا با صدرنشینی بر بام لالیگا، حالا تمامی نگاههای رسانهها و فوتبال دوستان کره زمین را به خود جلب کرده است. با نتایج سایر رقبا در این فصل از لالیگا، قهرمانی لالیگا برای مادریدیها و شاگردان کارلتو هر هفته مسجلتر خواهد شد. رئالیها در این فصل با کسب 72 امتیاز و فقط یک باخت توانستهاند صدرنشین لالیگا لقب بگیرند.
بازیهای مهم و حساس در این 9 هفته باقی مانده در مقابل تیمهایی مانند بارسلونا، رئال سوسیداد و اتلتیکو بیلبائو، تعیین کننده زمان قهرمانی لالیگا برای شاگردان آنچلوتی است. رئال مادرید در کوپا دل ری، در یک شانزدهم نهایی مقابل همشهری خود در دربی مادرید حذف شد تا رویای سهگانه برای مادریدیها همچنان در حد همان رویا بماند! مادریدیها در لیگ قهرمانان همانند دو سال گذشته، باید برای سومین سال پیاپی به رقابت با اصلیترین رقیب اروپایی خود یعنی منچسترسیتی بروند، رقابتی که میتواند تعیین کننده سرنوشت و آینده کارلو آنچلوتی هم باشد.
حالا باید دید که در این 9 هفته باقی مانده چه اتفاقات و حادثهای رخ میدهد، نظر شما چیست؟ کدام تیم قهرمان لالیگا اسپانیا میشود؟
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
در شرایطی که وضعیت تمدید قرارداد داوید دخیا حل نشده است ما بررسی می کنیم که چرا آندره اونانا جانشین او خواهد شد.
محمدرضا حیدری;فوتبال لب-برای سالها، حتی دههها، نقش و اهمیت دروازهبان بسیار کمارزش بود. به طور بالقوه می توان گفت که آنها مورد استفاده قرار نگرفته اند.
آنها آنجا بودند تا از ورود توپ به سمت دروازه جلوگیری کنند. بنابراین، زمانی که گهگاه دروازهبانهای متفاوت ظاهر میشدند، آنها را به یاد ماندنیتر میکرد. دروازه بانانی مانند رنه هیگویتا، خورخه کامپوس، خوزه لوئیس چیلاورت و فابین بارتز.
کسانی مانند هیگویتا دقیقاً در جریان اصلی تثبیت نشده اند، اما دیگر دروازه بان به عنوان بازیکن یازدهم دیده نمی شود. روز به روز بیشتر از آنها به عنوان یک یازدهمین بازیکن بیرونی استفاده می شود. به این معنی که ویژگی هایی که زیربنای تمایلات هیگویتا، بارتز و دیگران از این قبیل بودند در حال تبدیل شدن به اجزای کلیدی در بازی مدرن هستند.
دروازه بان بازیساز
آندره اونانا مسلماً افراطی ترین نمونه از این نوع دروازه بان در سطح برتر ورزش امروز است. این بدان معنا نیست که او را خواهید دید که در حال تلاش برای دریبل زدن هافبک ها است. اما او فردی ریسک پذیر است، ذهنیتی مثبت و خلاق دارد و مظهر یک دروازه بان مدرن است.
او همچنین احتمالاً مورد توجه ترین دروازه بان اروپا در تابستان امسال است. به تازگی به اینتر کمک کرده تا به فینال لیگ قهرمانان اروپا برسد. قیمت درخواستی او به طرز شگفت آوری پایین است و حدود 50 میلیون یورو (43 میلیون پوند) است.
چلسی در ابتدا به نظر می رسید که در صف اول قرار دارد، اما اکنون منچستریونایتد مقصد محتمل تری به نظر می رسد. به نظر می رسد این باشگاه مایل است به داوید دخیا اجازه دهد باشگاه را ترک کند. قرارداد او در اولدترافورد در 1 ژوئیه به پایان رسید.
اتمام دخیا
نباید نادیده گرفت که دخیا در طول بیش از یک دهه در اولدترافورد چقدر برای یونایتد خوب بوده است. اما برای مدتی نیز مشخص بود که دروازه بان های همه جانبه بهتری وجود دارد. اریک تن هاخ اغلب از این اسپانیایی تمجید کرده است.
انتقال برای اونانا به عنوان جانشین دخیا مطمئناً یک مورد از یکطرف به طرف دیگر خواهد بود. دومی به سادگی حضور مطمئنی در دروازه ندارد. اولی احتمالاً یکی از آرام ترین و با اعتماد به نفس ترین دروازه بان های جهان است که مالکیت توپ را در اختیار دارد.
تن هاخ در پیش فصل سال گذشته گفت: “از هر بخش از تیم، من بهره وری می خواهم.” این مهم ترین چیز است، اینکه بازیکنان ابتکار عمل را در زمان مالکیت و عدم مالکیت توپ، در حمله و دفاع به دست بگیرند.»
بنابراین، با در نظر گرفتن این موضوع، ورود دروازهبانی مانند اونانا میتواند تاثیر متحول کنندهای در یونایتد داشته باشد. آنها در حال حاضر بازیکنان کلیدی در مناطق دفاعی دارند که در بازی کردن از طریق خطوط موثر هستند. مانند لیساندرو مارتینز، لوک شاو و کاسیمیرو، به علاوه برونو فرناندز و مونت در کمی بالاتر. به نظر می رسد اضافه کردن یک دروازه بان با استعداد در بازی با توپ قدم منطقی بعدی باشد. به ویژه با توجه به اینکه این روزها به نظر می رسد لیگ برتر خانه پرسینگ است. هشت باشگاه از 20 باشگاه از پنج لیگ برتر با بیشترین گردش مالی در 2022-23، انگلیسی بودند.
اونانا بهترین جایگزین
اونانا مطمئناً با این شرایط مطابقت دارد. در فصل گذشته دقت 93.8 درصدی پاس او در نیمهی خودش تنها از 12 دروازهبان (حداقل 1000 دقیقه بازی) در پنج لیگ برتر اروپا ضعیف تر بود.
بنابراین اونانا نه تنها به دیدن توپ زیاد عادت دارد، بلکه قابل اعتماد است. با توجه به اینکه او اغلب به عنوان فردی ریسکپذیر توصیف میشود، این ممکن است خلاصهای غافلگیرکننده به نظر برسد، اما یک هدف و تامل واقعی در بازی او وجود دارد. به ندرت این تصور برای شما ایجاد می شود که او بدون فکر زیاد یک پاس می دهد.
پپ گواردیولا، سرمربی منچسترسیتی، پس از فینال لیگ قهرمانان اروپا، به طرز جالبی تا آنجا پیش رفت که اونانا را به یک “هافبک نگهدارنده” تشبیه کرد، پست هایی که او در اختیار داشت و برخی از پاس هایی که انتخاب کرد. در واقع، پاس او به لائوتارو مارتینز در نیمه دوم (تصویر زیر) بود که بیش از نیمی از تیم سیتی را از معادله خارج کرد و در نهایت منجر به شوت زدن روملو لوکاکو به سمت دروازه شد.
گواردیولا حتی قبل از فینال پیشنهاد کرد که ویژگیهای اونانا اینتر را از نظر ترکیب، نقطه مقابل یونایتد قرار داده است. او به CBS Sports گفت: «اونانا کار را واقعاً سخت میکند که یک پرس بالا در برابر آنها به کار گرفته شود. شما نمی توانید دروازه بان را به درستی تحت فشار دهید. آنها در حفظ توپ استاد هستند.”
او افزود: برای مثال، اگر به یونایتد نگاه کنید، توپ رد بالا است. با راشفورد و یک [مهاجم] دیگر برای دویدن.”
تاثیر اونانا در نوع بازی منچستریونایتد
نکتهای از حقیقت در آن وجود دارد یونایتد حملات مستقیم (102) و گلهای حاصل از چنین موقعیتهایی (9) را نسبت به هر تیم دیگری در لیگ برتر در فصل گذشته به ثمر رساند. فقط به این دلیل که اونانا در نیمه خود پاس های زیادی می دهد، به این معنا نیست که یونایتد در صورت امضای قرارداد، توانایی بازی مستقیم را از دست می دهد.
البته اگر او به یونایتد یا چلسی بپیوندد، ایجاد شانس مسئولیت اصلی بر عهده اونانا نخواهد بود. اما توانایی او روی توپ و استفاده از آن همچنان میتواند تأثیر مکرر بر نحوه حمله تیم یا تعداد موقعیتهای آنها داشته باشد. با توجه به اینکه تیم تن هاخ چقدر سریع میتواند از عقب به جلو برود، پاساونانا از عقب میتواند بیثباتی بیشتری را برای حریفان، بهویژه آنهایی که فشار میآورند، ایجاد کند.
او فصل گذشته در سری آ در 1.7 پاس منجر به شوت از بازی باز هر 90 دقیقه نقش داشت که تنها توسط دو دروازه بان (حداقل 650 دقیقه بازی) در پنج لیگ برتر بهتر بود. البته، این به بازیکنانی نیاز دارد که بتوانند حملات را با هم ادامه دهند، اما 99 حمله از بازیسازی یونایتد فقط اندکی کمتر از 101 حمله اینتر بود، بنابراین می توان گفت که استعدادهای اونانا به همان اندازه به خوبی مورد استفاده قرار می گیرد.
ریسک بالا و نتیجه بهتر
همه اینها به روایت گسترده تری پیرامون شخصیت و طرز فکر اونانا می پردازد. او کاملاً یک دروازه بان رو به جلویی است. در حالی که خط دفاعی نسبتا عمیق اینتر به این معنی است که او واقعاً مجبور به سوییپ کردن (پاکسازی توپ های ارسالی پشت دفاع) نیست، او در فصل 2016-2017 اردیویژه برای آژاکس 35 سوییپ دروازه بان (که 32 بار تکمیل شد) را به دست آورد.
البته، او در فصل بعد توسط تن هاخ در آژاکس مربی و مدیریت شد، همزمان با اونانا که تمایلات گسترده خود را تا حد قابل توجهی مهار کرد. با این وجود، نمی توان از این واقعیت دور شد که سبک بازی و ریسک پذیری او برای همه مناسب نیست. برخی از هواداران ممکن است کمی طول بکشد تا با او سازگار شوند.
رکوردشکنی اونانا در جام جهانی
فراموش نکنیم، در قطر 2022، اونانا رکورد بیشترین لمس خارج از چارچوب (26) توسط یک دروازه بان را در یک بازی در جام جهانی شکست، که در مجموع 46 بازی آزاد در شکست 1-0 به سوئیس بود. این اولین و تنها حضور او در مسابقات بود. درگیری با سرمربی تیم ریگوبرت سانگ، که احساس می کرد اونانا ریسک های زیادی کرده است، منجر به ترک کامل دروازه بان از اردو و کناره گیری از فوتبال بین المللی شد.
در زیر نمونه دیگری از ریسک پذیری او نشان داده شده است، زیرا او با خونسردی توپ را مستقیماً از کنار ارلینگ هالند هنگام پرسینگ در فینال لیگ قهرمانان می زند. اما ریسک پذیری یک نفر، شجاعت مرد دیگر است.
نکته مهم برای اونانا
توانایی های اونانا باید تا حد یک دروازه بان گسترش یابد. سیستم تن هاگ تقریباً مستلزم این است که یونایتد شوت های زیادی دریافت کند زیرا این تشویق باعث می شود که حریف فضای بیشتری را برای استفاده در سمت دیگر باقی بگذارد، بنابراین آنها در فصل گذشته با 481 شوت مواجه شدند که کمتر از تنها تاتنهام (520) و فولام (505) بود.
در مورد دخیا منصفانه باید بگوییم که او همچنان دروازه بان بسیار توانمندی در توقف شوت باقی می ماند، اگرچه درصد سیو 69.9 درصدی او در لیگ فصل گذشته کمتر از 71.8 درصد بود که اونانا داشت. دومی همچنین در لیگ قهرمانان برای «گلهای جلوگیریشده» پیشتاز بود، و با توجه به متریک گلهای مورد انتظار Opta روی هدف دریافتشده (xGOT) 7.8 (به استثنای گلهای به خودی) را از دست داد.
اونانا کامل نیست، اما آیا دروازه بانی هم هست؟ حتی ادرسون در فصل گذشته 4.7 گل بیشتر از حد انتظار در لیگ بر اساس همین مدل دریافت کرد، با این حال او همچنان به عنوان یکی از بهترین ها و احتمالاً معیار برای دروازه بان های توپ بازی مورد تحسین قرار می گیرد.
ما همچنین باید اذعان کنیم که اونانا در لیگهایی بازی میکند که نسبت به لیگ برتر از نظر فیزیکی کمتر به حساب میآیند، به خصوص از نظر شیفتگی مدرن به پرسینگ. اگر قرار باشد به یونایتد بپیوندد، مشخص نیست که او موفق خواهد بود.
اقتباس او کلید خواهد بود. اینکه او چقدر سریع خود را با تغییر شدت پرس تطبیق میدهد در ماههای اولیه عامل مهمی خواهد بود، اما اگر همه چیز به خوبی پیش برود، دلیلی وجود دارد که انتظار داشته باشیم اونانا در صورت تعویض میلان با منچستر، یک چرخ دنده بسیار مهم در دستگاه تن هاخ باشد.
شکیب معصومی، فوتبال لب– در روز های اخیر، خبر جذب یک مدافع چند پسته در میان کانال های هواداری لیورپول دست به دست می شود. بسیاری از طرفداران این تیم، با استدلال بیشتر شدن تعداد مدافعین اسکواد و یادآوری آخرین بازی های فصل گذشته، از احتمال سه دفاعه بازی کردن تیمشان سخن می گویند. اما این تئوری چقدر به واقعیت نزدیک است؟
در هفته های پایانی فصل گذشته، در حالی که لیورپول در بحران دست و پا می زد و ترنت الکساندر آرنولد بدترین روز های خود را سپری می کرد، یورگن کلوپ دست به تغییر تاکتیک زد. در نگاه اول هنگام شکل گیری حملات سه مدافع وظیفه حفظ عقب زمین را داشتند. با مشاهده این اتفاق از قاب تلویزیون بسیاری از افراد تصور کردند تاکتیک فصل جدید لیورپول با 3 مدافع مرکزی برنامه ریزی خواهد شد. در محافل طرفداری و حتی رسمی صحبت از سیستم 343 و 31213 بود در حالی که می توان این ادعا را کاملا کذب دانست.
چرا سیستم جدید لیورپول 3 دفاعه نیست؟
خود شخص یورگن کلوپ بار ها در مصاحبه ها و کنفرانس های مختلف به صورت مستقیم اعلام کرده که اعتقادی به سیستم 3 دفاعه ندارد. همچنین در سیستم سه دفاعه دفاع سمت چپ معمولا فولبک نیست. در سیستم سه دفاعی بازیکنانی مثل رابرتسون و سیمیکاس که قدرت حمل توپ و سانتر بالایی دارند، به جای قرار گرفتن در سمت چپ خط دفاع، به عنوان وینگ بک یا هافبک کناری استفاده می شوند. همچنین در سیستم هایی که از 3 مدافع استفاده می کنند، معمولا تمرکز تیم بر دفاع است، نقش پرس در بازی کمرنگ و حملات با تعداد کمی بازیکن برنامه ریزی می شود. تمامی این توصیفات با شناخت ما از کلوپ و لیورپول در تضاد است.
اینورتد فولبک، عامل اشتباه ادراکی
با نگاهی به ترکیب لیورپول در هفته های پایانی به سادگی می توان متوجه شد که هیچ تغییری در چینش بازیکنان رخ نداده. یورگن کلوپ همچنان پایبند به سیستم 433 فالس ناین خود است و شکل بازی لیورپول در اکثر مقاطع بازی مثل قبل است. تغییری که در پایان فصل شاهدش بودیم، در اصل تغییر شرح وظایف برخی بازیکنان بود.
اولین و اصلی ترین تغییر، مربوط به سبک بازی ترنت الکساندر آرنولد بود. آرنولد پیش از تغییر تاکتیکی مثل رابرتسون لب خط حرکت می کرد، از پست صلاح اورلپ می کرد و از نقاط مختلف برای ارسال توپ های بلند تلاش می کرد. در این تغییر تاکتیک، نقش آرنولد از فولبک به اینورتد فولبک تبدیل شد.
به طور کلی بازیکنان کناری اینورتد، اعم از فولبک و وینگ بک و وینگر، بیشتر از بازیکنان هم پست خود به میانه زمین نزدیک هستند. آن ها از لب خط فاصله می گیرند و شرح وظایف خود را متفاوت انجام می دهند. با تمرکز بر نقش اینورتد فولبک، این بازیکنان پاس های کوتاه تری نسبت به فولبک های عادی می دهند، پاس های پراگرسیو و بلند آن نه مثل یک بازیکن کناری، بلکه مثل یک میدفیلدر مستقیم است.
شکل دفاع تیم با اینورتد فولبک
با مایل شدن اینورتد فولبک و اینورتد وینگ بک به سمت مرکز، بازیکن در جایی بین خط دفاع و پست 6 قرار میگیرد، هنگام پیشروی تیم همگام با بازیکنان خط هافبک و جلو تر بازیکن پست 6 به سمت دروازه حریف حمله می کند و وظیفه بازیسازی بیشتر دارد. همچنین با بیشتر قرار گرفتن در موقعیت شوتزنی، آمار گل زده این بازیکن ارتقا می یابد.
در بعد دفاعی، با این جابجایی یک فضای خالی در محل بازی عادی فولبک ایجاد می شود. برای جبران این مشکل بازیکن نزدیک به فولبک، کمی به سمت خط کناری محوطه شیفت می شود و دفاع وسط دور تر به مرکز محوطه مایل می شود و فولبک سمت مخالف یا بازیکن پست 6 قسمت خالی محوطه را پر می کند. این سوییچ کردن، در نگاه اول شکلی شبیه تاکتیک های سه دفاعه را ایجاد می کند.
هنگام دفاع، بازیکن اینورتد به عقب برمیگردد و در اولین پست خالی خط دفاع قرار می گیرد. در صورت وقوع ضدحمله، تیم از یک بازیکن کمتر بهره مند خواهد بود. با این حال تراکم بالاتر بازیکنان دفاعی تیم در شمایل سه نفره خط دفاع این ضعف را جبران می کند.
تغییر نقش ترنت به اینورتد فولبک، موجب افزایش نرخ پاس گل او شد، رابرتسون به عنوان نفر سوم خط دفاع، بیشتر درگیر کار های دفاعی شد و از دروازه حریف دورتر شد. همچنین با نزدیک شدن ترنت به میانه میدان، خط هافبک مریض فصل گذشته لیورپول توانست عملکرد بهتری در درگیری ها ثبت کند.
قرارداد داوید رایا، دروازبان زنبورها، در پایان فصل آینده به پایان میرسد و او به منچستریونایتد و اسپرز لینک شدهاست.
یوسف جوانشیر، فوتبال لب– باشگاه برنتفورد ارزش حداقل 40 میلیون پوندی برای این بازیکن قرارداده. تاتنهام و منچستریونایتد از دنبالهروهای اصلی این دروازبان، تمایلی به پرداخت درخواست 40 میلیون پوندی برنتفورد برای شماره یک اسپانیایی زنبورها ندارند.
هر دو باشگاه علاقمند به جذب این دروازهبان در تابستان امسال هستند. از سویی، هوگو لوریس قرار است اسپرز را ترک کند و آینده داوید دخئا در یونایتد نیز همچنان نامشخص است.
برنتفورد در گذشته نشان داده است که آنها کمتر از قیمتی که برای یک بازیکن ارزشگذاری میکنند، او را نمیفروشند. تاتنهام نیز این موضوع را دو سال پیش، هنگامی که به اولی واتکینز قبل از پیوستن او به استون ویلا با 33 میلیون پوند علاقمند بودند، متوجه شد.
وضعیت رایا و خط دروازه برنتفورد
برنتفورد اخیراً مارک فلکن را از فرایبورگ به خدمت گرفته اما آنها آمادهاند تا با سه دروازه بان – شماره دو فعلی، توماس استراکوشا، فلکن و رایا – فصل را آغاز نمایند و به هدف سابق آرسنال، اجازه دهند قراردادش را در این تیم به پایان برساند.
توپچیها سه سال پیش قصد داشتند رایا را به خدمت بگیرند، اما برنتفورد از فروش او امتناع کرد. دلیل این امتناع آنها، نداشتن بکآپ مناسب برای این دروازبان ۲۷ساله بود. حال، زنبورها به خوبی توانستند عمق ترکیب خود را تقویت نمایند.
توماس فرانک، سرمربی برنتفورد در پاسخ به سوالی درباره شانس او برای حفظ رایا گفت:
“امیدوارم او برای همیشه بماند، اما به نظر میرسد با این شرایط قرارداد او، اوضاع کمی دشوار باشد. ارزش داوید رایا باید حداقل 40 میلیون پوند باشد. اگر سه سال وقت داشت، مبلغ ارزش او حتی به 70 میلیون پوند نیز میرسید. ارزش کپا چقدر بود؟ رایا حداقل به خوبی اوست.”
سم بلیتز از Sky Sports می نویسد:
دید باز، کاری است که دیوید رایا بسیار عالی در آن تبحر دارد. در واقع، او روز اولی که اولین ضربهاش را به توپ زد، این موضوع را فریاد زد.پس از تنها یک جلسه تمرینی که 11 سال پیش در بلکبرن انجام داد، باشگاه بلافاصله برای جذب این بازیکن 15 ساله از باشگاه اسپانیایی کورنلا با مبلغی حدود 10هزار پوند اقدام کرد. اما اکنون، چقدر آن شخصیت متواضع و درخشان شده است.
به گفته سرمربی تیمش، توماس فرانک، دروازبان برنتفورد اکنون 40 میلیون پوند ارزش دارد. گمانه زنیها در مورد اینکه آیا رایا که قرار است وارد سال پایانی قراردادش شود، در پنجره نقل و انتقالات تابستانی مورد هدف تیمهای موسوم به “بیگ سیکس” قرار خواهد گرفت یا خیر، در حال افزایش است.
با این حال تیمی با برنتفورد در حال حاضر توافقی نداشته. این درحالیست که رایا تنها یک سال از قراردادش باقی مانده و ظاهرا برنامه ای برای تمدید قرارداد وجود ندارد.
به بهانه تقابل امشب فینال لیگ قهرمانان اروپا و جدال منچسترسیتی و اینترمیلان، چهار فینال نابرابر لیگ قهرمانان اروپا در سال های گذشته و نتایج آنرا بررسی میکنیم.
سروش سامی؛ فوتبال لب– از ساعت ۲۲:۳۰ امشب به وقت تهران و در استادیوم المپیک آتاتورک استانبول، اینتر و منچسترسیتی در فینال فصل لیگ قهرمانان اروپا مقابل هم صف آرایی میکنند. مسیر طی شده توسط دو تیم در فینال، ترکیب اصلی و ذخیره دو تیم، و از همه مهمتر ذهنیت بازیکنان، کادر فنی و هواداران منچسترسیتی، همه و همه قهرمانی احتمالی منچسترسیتی را به ذهن هوادار چشم انتظار فینال لیگ قهرمانان اروپا متبادر میکند.
مقایسه کیفیت فنی و تاکتیکی دو تیم و راستی آزمایی این ذهنیت هواداران، به مقالی مفصلتر نیاز دارد. این که منچسترسیتی در این رقابت از پیش برنده است ممکن است مانند شمشیر دولبه باعث پیروزی یا شکست این تیم بر اثر اعتماد به نفس کاذب شود. به همین بهانه به سراغ چهار فینال سال های گذشته لیگ قهرمانان اروپا رفته ایم که فینال آن تا پیش از شروع مسابقه در شرایطی نابرابر قرار داشتند.
پرده اول/ استانبول – ۲۰۰۵/ لیورپول – میلان
“جوزف گوردون لویت” در فیلم سینمایی the walk دیالوگی دارد را این مضمون که “سه قدم آخر محتمل ترین نقطه برای شکست خوردن است؛ چرا که تقریبا از پیروزی مطمئنی.”
بهترین و با پرستیژترین تیم لیگ قهرمانان اروپا در آن سال ها به مصاف تیمی از لیگ انگلیس رفته بود که موفق به کسب سهمیه هم نشده بود و در پایان نیمه اول نیز این میلان بود که سه بر صفر از حریف خود پیش افتاده بود. شاید غرور، شاید اطمینان بیمورد یا شاید هم شانس در نیمه دوم و در فاصله چند دقیقه ورق را برگرداند و بازی سه سه مساوی شد.
ضربات پنالتی عجیب و عملکرد خارق العاده “یرزی دودک” در پایان این نمایش دیدنی، پنجمین جام لیگ قهرمانان اروپا را در میان حیرت هواداران فوتبال و شادی بندرنشینان برای لیورپول به همراه داشت. البته این فینال دو سال بعد و در آتن تکرار شد که این بار با پیروزی دو بر یک میلان و انتقام شیرین روسونری همراه بود.
پرده دوم/ مونیخ – ۲۰۱۲/ بایرن – چلسی
چلسی مدرن “رومن آبراموویچ”، بعد از شکست دراماتیک در فینال مسکو برابر منچستریونایتد، دوباره به فینال لیگ قهرمانان اروپا رسیده بود؛ اما با لیست بلند بالای مصدومان و محرومان باید به مصاف یکی از نام های بزرگ این رقابت ها، بایرن مونیخ آلمان میرفت.
با توجه به شرایط چلسی، کمتر کسی شانس زیادی برای قهرمانی این تیم قائل بود و برخورداری آلمانی ها از امتیاز میزبانی، باعث شده بود تا این تیم با اعتماد به نفس بیشتری با به این رقابت بگذارد.
این مسابقه تا دقایق پایانی بدون گل پیش رفت تا در دقیقه ۸۳، “توماس مولر” دروازه آبی های لندن را گشود. اما چند دقیقه بعد و در دقیقه ۸۸، دیده دروگبا، یکی از زیباترین گل های تاریخ لیگ قهرمانان اروپا را وارد دروازه مونیخ ها کرد تا بازی به وقت اضافه و پنالتی کشیده شود. ضربات پنالتی چلسی را به اولین قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا رساند و تصویر “فیلیپ لام” در پایان این مسابقه به یکی از مشهورترین تصاویر تاریخ لیگ قهرمانان اروپا تبدیل شد.
پرده سوم/ کیف – ۲۰۱۸/ رئال – لیورپول
رئال بعد از دو قهرمانی پیاپی، برای سومین فصل متوالی به فینال لیگ قهرمانان اروپا رسیده بود و از آن سو لیورپول که فصلی سینوس وار را سپری میکرد در مسیری نسبتا ساده تر و با تکیه به ستاره جدید خود “محمد صلاح” امیدوار بود مانعی باشد برای هت تریک رئال در قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا.
اما مصدومیت صلاح در ابتدای بازی و اشتباهات فاجعه بار “لوریس کاریوس”، دروازه بان آلمانی لیورپول، خیلی زود امیدهای قرمزها را ناامید کرد و “گرت بیل” در آخرین درخشش خود، با زدن دو گل، قهرمانی سیزدهم را برای کهکشانی ها به ارمغان آورد تا این بار شگفتی رخ ندهد و تیم قویتر پیروز نبرد باشد.
پرده چهارم/ پاریس – ۲۰۲۲/ لیورپول – رئال
این بار هم دو حریف نامدار انگلیسی و اسپانیایی در فینال لیگ قهرمانان اروپا با هم به رویارویی میپرداختند. رقبای جدید بالاترین سطح از رقابت های باشگاهی فوتبال اروپا بار دیگر به مصاف هم میرفتند با این تفاوت که این بار دست بالا از آن قرمزهای آنفیلد بود. آن ها در بهترین فرم خود بودند و از آن طرف رئال با چاشنی شانس و اتفاقاتی عجیب علیرغم فرم نه چندان فوق العاده، به فینال رسیده بود.
اما در حالی که بازیکنان لیورپول از هفته ها قبل حرف از انتقام میزدند و خود را از پیش برتر میدانستند، باز هم رئال بود که با درخشش کورتوآ و تک گل وینیسیوس جونیور پیروز این تقابل کلاسیک شد و برای چهاردهمین بار قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد.
امشب نیز در پنجمین پرده از این نمایش مهیج، اینتر به مصاف منچسترسیتی خواهد رفت. باید دید که تیم سوم سری آ توان خلق شگفتی و شکست تیم آماده کسب سه گانه را داراست یا خیر؟
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
مهدی سهیلی،فوتبال لب– با اعلا م رسمی باشگاه تاتنهام، آنژه پوستچوغلو سرمربی استرالیایی یونانی ، در ژوئن ۲۰۲۳ پس از دو فصل حضور در سلتیک و کسب ۵ جام یه عنوان سرمربی مرغ های لندن انتخاب شد، آن هم در حالی که همگان از حضور ناگلزمن و لوئیز انریکه صحبت میکردند.
مدافعان کناری همه کاره
پوستچوغلو پس از موفقیت های داخلی با بريزبن رور و یک فصل کامل با ملبورن ویکتوری ، استرالیا را با سیستم 4-2-3-1 به جام جهانی رساند. فوروارد ها در کناره ها نفوذ میکردند تا توپ را در فضاها به کیهیل که نقش اصلی حمله را ایفا میکرد برساندد. هافبک های استرالیا نیز به رهبری مایل یدیناک موقعیت های خود را در خط هافبک حفظ میکردند تا مدافعان کناری راحتتر و سریع تر به حمله اضافه شوند. بازی جذاب در جام جهانی 2014 مقابل هلند ، که علیرغم باخت تحسین استرالیایی ها را برانگیخت. این سرمربی پس از عملکرد خوب در جاج جهانی مسیر جدیدی را آغاز کرد. اعتقاد این مربی به بازیکنان کناری، با مهره های اسکواد تاتنهام همخوانی کامل دارد
4-3-3 در یوکوهاما و سلتیک
پس تغییر سبک بازی، علاقه به حفظ توپ و بازی مالکیتی بیشتر شد و مدافعان کناری و وینگر سرعتی با فضاهایی که هافبک ها ایجاد میکردند منجر به گل یا موقعیت خطرناک میشد. یوسیپ یورانوویچ ، کایگو فوروهاشی و کالوم مک گریگور نقش های اصلی تیم او در سلتیک بودند.
تیم های آنژه تبحر بالایی در اجرای high press و counter press دارند، به طوری که پس از دست دادن توپ سه مهاجم به بازیکن صاحب توپ حمله ور شده و آنها را پرس میکنند تا باز پس گیری انجام دهند. دقیقا خلاف چیزی که از تاتنهام تحت هدایت سرمربی های قبلی سراغ داریم. او در دو فصلی که هدایت سلتیک را برعهده داشت میانگین ۶۷ و ۶۹ درصد مالکیت توپ را بدست آورد.
آنطور که پیداست آنکه کار سختی برای تغییر فلسفه تاتنهام پس از تجربه مربیانی از جمله کونته و ژوزه مورینیو دارد. با توجه به سبک این مربی فصل جذابی در انتظار هواداران این باشگاه است البته اگر مانع بزرگی مثل دنیل لوی اجازه دهد!
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
جان استونز، بازیکن ملی پوش انگلیسی جایگاه جدیدی به عنوان یه مدافع/هافبک ترکیبی (Hybrid) در ترکیب تیم گواردیولا پیدا کرده است.
منچستر سیتی میتواند با کسب پیروزی در آخرین بازی فصل یعنی فینال لیگ قهرمانان اروپا، به دومین تیم انگلیسی پس از منچستر یونایتد سال 1999 تبدیل شود که فاتح سهگانه میشود و شاید بتوان گفت جان استونز کلیدیترین بازیکن تیم پپ برای به سرانجام رساند این مهم است.
سه سال پیش آینده این جوان 29 ساله نامشخص بود. او در فصل 19/20 که لیورپول عنوان قهرمانی لیگ انگلیس را کسب کرد، تنها 24 بازی انجام داده بود و باشگاه هم در تابستان بیش از 100 میلیون پوند برای مدافعان میانی جدید یعنی نیتن اکه و روبن دیاس هزینه کرد. گواردیولا در آن زمان شمشیر را از رو بست، چه برای جان استونز و چه برای بازیکنان دیگری که اعتماد به نفس کافی برای حضور در ترکیب تیمش نداشتند و از احتمال جدایی آنها صحبت کرد.
خود استونز آن دوران را سختترین مقطع حضورش در جمع سیتیزنها عنوان کرده است اما در طول این سه فصل، او آنقدر شرایط را تغییر داده است که اکنون تاکتیک تیم پپ بدون اون ناقص و ناکارآمد است. اما نقش کنونی استونز در تاکتیک تیم چیست؟
زمانی که گواردیولا به بایرن مونیخ رفت و تیم را از یوپ هاینکس تحویل گرفت، فیلیپ لام در پست فولبک راست مشغول به بازی بود و یکی از بهترین بازیکنان جهان در پست خود بود. پپ ترکیب تیم را به 4-1-4-1 تغییر داد و از فیلیپ لام در پست هافبک بازی گرفت. تغییر هیت مپ این بازیکن در بایرن مونیخ قبل و بعد از ورود پپ به تیم را مشاهده کنید:
هیت مپ فیلیپ لام در زمان یوپ هاینکس
هیت مپ فیلیپ لام در زمان گواردیولا
گواردیولا فیلیپ لام را باهوشترین بازیکنی لقب داد که تا آن لحظه دیده بود. پس از لام نیز نوبت کیمیش شد که همین تاکتیک را پیاده کند و تا امروز نیز کیمیش نقش بسیار مهمی در دابل پیوت بایرن مونیخ ایفا میکند.
جان استونز در ابتدا از اورتون به عنوان یک دفاع وسط برای سیتی خریداری شد اما ویژگی مهم استونز که پپ را ترغیب به خرید وی کرد، توانایی دفاعی فوق العاده وی نبود بلکه این بازیکن، توانایی خوبی در بازی با پای خود داشت و علاوه بر حمل توپ، میتوانست وظیفه توپ پخش کردن را هم بر عهده بگیرد.
گواردیولا از استونز در سه پست دفاع وسط، فولبک راست و فولبک چپ استفاده کرد اما اوج استفاده وی از استونز به نیم فصل دوم همین فصل یعنی 2022/2023 بر میگردد که استونز در کنار رودری و در خط هافبک استفاده شد و علاوه بر حضور در دابل پیوت و پخش توپ، همزمان وظایف دفاعی هم داشت و به دیاس و واکر در خط دفاع سیتی کمک بسیاری میکرد. این گونه بود که استونز از یک دفاع وسط نه چندان کارآمد برای سیتی، به یک مدافع/هافبک هایبرید تبدیل شد و امروز در ترکیب آبیهای شهر منچستر بی جانشین است.
کمک به رودری برای تخریب بازی حریف و اورلود کردن وسط زمین، کاور کردن فضای پشت سر کایل واکر، گزینه پاس اضافی بودن برای روبن دیاس، پخش توپ برای دی بروینه و گندوغان، کاور کردن نیم فضای دفاعی سیتی و جلوگیری از نفوذ حریف در این منطقه، قرار دادن مهاجم حریف در کاور شدو یا سایه خود، خنثی سازی پرس حریف، جلوگیری از ضد حملات حریف با حفظ برتری عددی در خط دفاعی، فضا سازی برای جلو رفتن آکانجی، رساندن سریع توپهای هوایی به ماحرز و گریلیش و انجام کارهای ترکیبی با واکر و دی بروینه برای ساختن مثلث و بیلد آپ، وظایف جدید جان استونز به عنوان الماس خط میانی منچستر سیتی هستند.
پوزیشن جدید جان استونز در خط میانی سیتی
شاید اوج بازی جان استونز در این فصل را در بازی رفت با بایرن مونیخ و بازیهای برگشت منچستر سیتی با لیورپول و البته رئال مادرید در لیگ قهرمانان دیده باشیم که با حضور وی، به نظر میرسد سیتی همواره با 12 بازیکن در حال حمله و دفاع است و حریف مهلت نفس کشیدن ندارد. بازیهای بسیار خوب جان استونز در پست جدید خود باعث شده بسیاری از کارشناسان فوتبال لقب بکنبائر جدید فوتبال را به او بدهند و این ملی پوش انگلیسی فرصت آنرا دارد که با تکرار این عملکرد خوب در فینال چمپیونزلیگ مقابل اینترمیلان، تاریخ و افتخار را در شهر منچستر بازنویسی کند و باعث شود گواردیولا پس از 12 سال، طعم قهرمانی اروپا را با تیمی غیر از بارسلونا بچشد.
هیت مپ جان استونز مقابل رئال مادرید
پسر بچه انگلیسی ای که روزی او را با جان تری مقایسه میکردند و خودش نیز قبل از رفتن به سیتی، آرزوی بازی در چلسی و پوشیدن پیراهن اسطوره ای شماره 26 را داشت، امروز خود را در جایگاهی میبیند که جان تری هرگز به آن نزدیک هم نشد، فتح سهگانه و به لرزه انداختن جایگاه والای شیاطین سرخ در انگلستان.
تحلیل های تاکتیکی فوتبال لب در اپیزودهای هفتگی رو میتونید از طریق این صفحه دنبال کرده و گوش بدید!
در قسمت اول ریکاوری فوتبال لب موضوعات زیر بررسی و شرح داده شد:
۱. پدیده اعتیاد چیست؟ ۲. انواع اعتیاد ۳. تاریخچه اعتیاد ۴.عوامل زمینه ساز اعتیاد
خلاصه بحث ما رو به صورت تیتر وار میتونید همینجا بخونید و در انتهای همین صفحه هم فایل صوتی این قسمت برای استریم و یا دانلود کردن گذاشته شده که بتونید به طور کامل استفاده کنید.
اعتیاد چیست؟
اعتیاد یک بیماری دارویی رفتار محور است که سیر صعودی دارد و تعامل پیچیده ای با چرخههای مغز، ژنتیک، محیط و تجربههای زندگی ایجاد میکند. افرادی که که دچار اعتیاد هستند از مواد جایگزین استفاده میکنند یا رو به رفتار هایی میآورند که در نهایت تبدیل به اجبار میشود.
انواع مواد:
۱. مواد اصلی: هوا – غذا – قند – ویتامین – پروتئین و غیره. ۲. مواد جایگزین: هرچیزی به جز موارد بالا یا نوع غیر سالم آنها.
انواع اعتیاد:
۱. اعتیاد روانی: اعتیاد به مواد یا رفتار جایگزین صرفا از روی عادت یا نیاز روانی ۲. اعتیاد فیزیکی: اعتیاد به مواد یا رفتار جایگزین بخاطر نیاز فیزیکی
تاریخچه اعتیاد:
اعتیاد از ابتدا در انسان وجود داشته است. یکی از عواملی که موجب شد گونه ما فاتح زمین شوند و گونه های دیگر انسانی را کنار بزنند، اعتیاد به لذت بود که از تولید مثل لذت میبردند که در نهایت باعث افزایش تعداد ما شد. پس مقوله اعتیاد حتی قبل از مکتوب شدن تاریخ و اختراع خط همراه انسان بوده و مرحله به مرحله با کشف مواد جایگزین جدید و البته انجام رفتارهای گوناگون، دچار پیشرفت و تکامل شده است.
عوامل زمینه ساز اعتیاد:
ژنتیک – فرهنگ – محیط – اقتصاد – وسوسه – فشار همسالان – نیاز به خودنمایی و جلب توجه و غیره.
این بود خلاصه ای از اپیزود اول ریکاوری که میتونید همینجا بهش گوش بدید یا دانلود کنید و مباحث رو کامل متوجه بشید و استفاده کنید. فراموش نکنید که حتما با اطرافیان و دوستان خودتون به اشتراک بذارید و اگر از شنیدن این محتوا راضی بودید میتونی از طریق این صفحه از فوتبال لب حمایت مالی کنید.
کاماوینگا به تازگی قابلیت خود را برای بازی در چند پست نشان داده است. به نظر میرسد که زمان درخشش فرانسوی آیندهدار فرا رسیده باشد.
رضا حسینی، فوتبال لب – کاماوینگا، تا اینجای فصل لالیگا که هنوز 12 بازی از آن باقی مانده، در تمامی 26 مسابقهی رئال مادرید به میدان رفته است. چیزی به اندازهی همهی فرصتی که در سال قبل در تمامی بازیها به دست آورده بود. تا همینجای فصل، او 100 دقیقه بیشتر از پارسال بازی کرده، 2 گل بیشتر زده و 5 کارت زرد کمتر گرفته است. همهی اینها نشان از پیشرفت این بازیکن در والدبباس میدهد. آن هم در فصلی که رقیب سرسختی همچون شوامنی را در کنار خود میبیند.
آنچلوتی به تازگی تلاش کرده تا به کمک هافبک 20 سالهی پر انرژی که به خاطر تطبیق پذیری، کنترل تمپوی بازی و آگاهی تاکتیکی معروف است، پویایی بیشتری در تیم خود ایجاد کند. این مسئله سبب شده که کاماوینگا تبدیل به گزینهای هیجان انگیز برای تماشا گردد. سرمربی ایتالیایی سوال خبرنگاران در مورد آینده کاماوینگا را اینگونه پاسخ داد: “ما اجازه نمیدهیم کاماوینگا برود، او مانند مودریچ و کروس غیرقابل دسترس است.”
این تجزیه و تحلیل تاکتیکی، به جزئیات آمار کاماوینگا و اینکه چگونه او در تاکتیکهای آنچلوتی بهعنوان یک هافبک دفاعی یا حتی یک مدافع کناری قرار میگیرد، میپردازد.
موتور محرک بازی سیال
کاماوینگا عمدتا به عنوان یک پست 6 در سیستم 4-3-3 یا به صورت یکی از دو بازیکن دابل پیوت در 3-4-3 یا 4-2-3-1 یا حتی به عنوان پست 8 بازی کرده است. فرانسوی جوان، با چابکی خود در خط هافبک، مومنتوم مورد نیاز در میانهی زمین را ایجاد میکند. او بیش از اینکه یک بازیکن باکس تو باکس باشد، به انتقال توپ و پیشروی آن در زمین کمک میکند.
کاماوینگا در چند ماه اخیر و پس از مصدومیتهایی که برای بازیکنان رئال پیش آمد، فرصت بازی بیشتری پیدا کرد. چه در میانه زمین و چه در زمان غیبت فرلاند مندی، به عنوان دفاع چپ، آنجلوتی تصمیم گرفت که به او اعتماد کند.
حضور کاماوینگا در کنار لوکا مودریچ و تونی کروس باعث شد تا بتواند در کنار این دو بازیکن کنترل بهتری روی دینامیک بازی داشته باشد و بدرخشد. این ترکیب سه نفره، به جای اشغال فضاهای از پیش تعیینشده، پیوسته حرکت، فضاسازی و به صورت پویا حمله میکنند.
کاماوینگا معمولا نقش هافبک دفاعی یا هلدینگ را به شکلی پویا انجام میدهد. برخلاف کاسمیرو، اگر حریف تصمیم به پرس از بالا بگیرد، او میتواند بازیسازی را از عقب زمین آغاز کند. انعطاف و چابکی او باعث می شود یک لحظه از حریف جلوتر باشد و بتواند بلافاصله در کسری از ثانیه بچرخد.
به طور مثال در تصویر زیر، مقابل بارسلونا، در حالی که لوکا مودریچ و تونی کروس به صورت پویا مناطق دفاعی کناری را اشغال میکنند، کاماوینگا فضای ایجاد شده را به خوبی تشخیص داده و برای دریافت توپ به سمت آن حرکت میکند.
سپس با استفاده از مقاومت پرسینگ و حفظ توپ در نزدیک خود، میچرخد و جهت بدن خود را میدهد تا توپ را به آرامی به سمت خلوت حریف انتقال دهد.
در بالای زمین نیز کاماوینگا با همان اصول شناور و غیرمتمرکز در کنار توانایی پاس دادن و دریبل زدن انفجاری خود در فضاهای تنگ، عملکرد موثری دارد. او بیش از آنکه شبیه یک نسخه سنتی از هافبک دفاعی باشد، شبیه یک بازیکن خستگیناپذیر و حامل توپ نترس است که 6.68 پاس رو به جلو در هر 90 دقیقه و 2.64 حمل رو به جلو در هر 90 دقیقه دارد.
در تصویر زیر، در جریان بازی با لیورپول، کروس موقعیت خود را ترک کرد و برای بازیسازی از عمق دفاع اقدام کرد. در همین حین، کاماوینگا و مودریچ در حال حرکت بودند. کاما، فضای پشت خط اول فشار قرمزها را کشف میکند و در آنجا توپ را دریافت میکند. پویایی آنها لیورپول را مجبور کرد تا پرس را از یک خط عقبتر ادامه دهند.
در جریان اولین گل در همان مسابقه، کاماوینگا با دادن پاس بینظیر به کریم بنزما در فاصله بین فان دایک و کوناته، آگاهی محیطی خود را نشان داد. دادن چنین پاس ریسکیای توسط یک هافبک دفاعی، امری غیرعادی است.
علاوه بر این، کاماوینگا با بهره بردن از حرکات بدن و بازیخوانی خو، همیشه با تکل کردن یا دنبال کردن مهاجم حریف، تاثیر مثبتی در قطع ضد حملات حریف دارد. ادواردو، 3.09 تکل در هر 90 دقیقه ثبت میکند.
در اینجا، در تصویر زیر، دست آرنولد را در هنگام پاس توپ به گاکپو میخواند. کاماوینگا موفق میشود توپ را پس بگیرد و سپس تیم را وارد یک ضد حمله خطرناک کند.
با این حال، تمایل او به دادن پاسهای خطرناک و دشوار، شانس از دست دادن توپ را افزایش داده که اغلب منجر به از دست دادن مالکیت میشود. علاوه بر این، کاماوینگا گاهی اوقات از موقعیت خارج میشود که منجر به این شده است که حریف بتواند از شکافهای خط میانی استفاده کند. این دو مسئله به عنوان چاشهای اساسی او در هنگام بازی در پست 6 در نظر گرفته میشود.
شاید به زودی، پس از دوران مودریچ، کروس و آنچلوتی، یک مربی مدرن از راه برسد و یک رویکرد پوزیشنال را اجرا کند که در آن ترکیب، حضور کاماوینگا در کنار شوامنی در دابل پیوت، ایدهی خوبی باشد. قبل از اینکه به نقش جدید کاماوینگا یعنی دفاع چپ بپردازیم، بیایید با دادهها به ویژگی فنی او بیشتر نگاه کنیم.
سولیست توقف ناپذیر
در 365 روز گذشته، 1.58 موفقیت در برابر حریف در هر 90 دقیقه یعنی 95 درصد موفقیت برای او ثبت شده است. در همین حال، میانگین پیروزی 78 درصد است که به این معنی است که کاماوینگا یک دریبلزن عالی در فضای تنگ است و به سختی موقعیتهای یک در برابر یک را از دست میدهد. اینمسئله ناشی از لمس اولیهی سریع او و تغییر جهت بدن یا توپ و همچنین نزدیک نگه داشتن توپ به پاهایش تحت فشار حریف است.
علاوه بر اولین لمسهای مناسب و چرخشهای سریع در فضاهای تنگ، او همچنین در بازیخوانی نیز شگفتانگیز است و پاسهای کامل شدهی او در هر بازی، ۹۰.۱ درصد است. در همین حال، استانیسلاو لوبوتکای ناپولی با ۹۳.۶ درصد بالاترین میزان پاس کامل شده را دارد و میانگین هافبکها 81.9 درصد است.
علیرغم دقت مناسب کاماوینگا، او در یک سوم پایانی زمین، قاتل دروازه نیست. در حالی که میانگین شوت در میان هافبکها، 1.09 در 90 دقیقه است، کاماوینگا 0.94 شوت زده میزند و 0.08 پاس گل میدهد.
او در حالت تدافعی، همان حرکات سریع بدن و تمایل به تکل را با 3.09 تکل در هر بازی با 93 درصد موفقیت اجرا میکند. در عوض، تعداد قطه توپهای او در هر بازی 0.87 با ضریب موفقیت 31 درصد، کمتر از میانگین است. در زیر خلاصهای از آمار کاماوینگا در طول فصل حاضر را مشاهده میکنید.
به عنوان یک فولبک
به هر حال، کاماوینگا تطبیقپذیری خود را برای بازی در پست دفاع چپ در فرانسه و رئال مادرید نشان داده است. دشان و آنچلوتی هر از گاهی در صورت غیبت فولبک چپ خود از او استفاده میکنند.
از نظر دفاعی، او یک مدافع کناری عادی نیست. مشکلاتی چون جاگیری، پوشش و تعقیب وینگرها به سمت مرکز زمین در بازی او دیده میشود و مشخص است که برای بازی در پست دفاع چپ، آگاهی محیطی دفاعی بیشتری لازم دارد.
کاماوینگا در هنگامی که صاحب توپ است، تمایل کمتری به اورلپ کردن وینیسیوس و سانتر از کنارهی زمین نشان میدهد و بیشتر علاقه دارد تا به مرکز زمین اضافه شده و وینی را در سمت چپ در موقعیت یک در مقابل یک با دفاع حریف قرار دهد.
در سیستمهای پوزیشنال، کاماوینگا به عنوان دفاع چپ میتواند به صورت inverted به کار گرفته شود و مانند زینچنکو در منچسترسیتی و آرسنال، وکارکردهای خاصی را در مراحل مختلف بازی از خود نشان دهد.
در تصویر زیر، مقابل اسپانیول، پس از قرار دادن وینیسیوس جونیور در موقعیت همیشگی حمله در برابر دو مدافع گرفتار شده است. کاماوینگا تصمیم میگیرد تا برای مدیریت شرایط حمله به داخل بزند و دو بازیکن حریف را با خود ببرد تا فضای داخل را برای حضور برزیلی باز کند.
این حرکت کاماوینگا باعث میشود که وینی جونیور بتواند به سمت داخل نفوذ کرده و با یک ضربه منحنی، بازی را به تساوی بکشاند.
در تصویر زیر، در جریان فینال جام جهانی باشگاهها مقابل الهلال، مجددا کاماوینگا به داخل حرکت میکند و مارگا را همراه خود به داخل کشانده و مسیر عبور را برای وینیسیوس باز میکند.
سپس کاماوینگا پاس یک را از وینیسیوس گرفته و دو را تحویل میدهد که وینی را در موقعیت یک در برابر یک در مقابل مدافع کناری قرار میدهد.
و در انتها سانتر بیرون پای وینی به بنزما رسید که با تشخیص خوب فضای خالی موفق به گلزنی شد.
حرکات بدون توپ و آگاهی محیطی تهاجمی او در تصویر بعدی مقابل اتلتیکو مادرید نشان داده شده است. در حالی که رئالیها در موقعیت 3 به 3 گرفتار شدهاند، کاماوینگا توپ را به مودریچ پاس میدهد.
سپس به داخل و فضای پشت مدافعان میرود تا پاس مودریچ را دریافت کند.
پس از دریافت توپ در بین مدافعین، کاما شوت مستقیمی را به سمت دروازه زد که اوبلاک به خوبی در مقابل آن مقاومت کرد.
تطبیقپذیری و تواناییهای فنی ادواردو کاماوینگا او را در حال حاضر به یک دارایی ارزشمند در رئال مادرید تبدیل کرده است. او توانایی خود را برای بازی در چندین پست نشان داده است. کاما در خط هافبک مومنتوم مورد نیاز را ایجاد میکند و در صورت نیاز به عنوان یک مدافع کناری به میدان میرود.
ادواردو کاماوینگا قبلاً ثابت کرده است که یک جنگجوی واقعی است. در اردوگاه پناهندگان آنگولا از پدر و مادری کنگویی به دنیا آمد. بلافاصله پس از تولدش به فرانسه آمد. در سال 2019 تابعیت فرانسه را گرفت و اولین بازی خود را برای زیر 21 سال فرانسه انجام داد. حالا او برای قهرمان اروپا بازی می کند.
کاماوینگا دستاوردهای زیادی داشته است و مطمئناً آینده بزرگی با پادشاه اروپا در پیش دارد.