آروین منصوری، فوتبال لب– چلسی و آرسنال به تساوی در استمفورد بریج رضایت دادند، زیرا روز یکشنبه در بن بست 1-1 بازی را تمام کردند.
بعد از یک ساعت بازی بدون رویداد ، بازی، با ورود گابریل مارتینلی و حرکت انفجاری مارتین اودگارد پس از پاسی زیبا دوباره زنده شد. نروژی اولین استارت خود را از ماه آگوست انجام داد، قبل از اینکه شلیک خود را به تیرک دروازه رابرت سانچز بکوبد.
پدرو نتو تنها 10 دقیقه بعد با یک ضربه خوب از فاصله ای از دروازه، گل تساوی را به ثمر رساند، اولین گل او پس از امضای قرارداد با چلسی از وولوز در تابستان.
در حالی که ویلیام سالیبا توپی را در محوطه جریمه چلسی پخش کرد، تقریباً آرسنال آن را با ضربه آخر بازی به دست آورد، اما لئاندرو تروسارد با ضربه ای از کنار دروازه فاصله گرفت تا آرسنال و چلسی را با امتیاز به ترتیب در رده های چهارم و سوم قرار دهند و از صدرنشین لیگ برتر لیورپول 9 امتیاز فاصل بگیرد.
چلسی پس از منچسترسیتی و لیورپول در رده سوم جدول لیگ برتر برای اولین بار پس از آخرین روز فصل 2021-2022 دوباره به این جایگاه در فصل 2024-2025 رسید.
آلن شیرر در مورد این بازی اضافه کرد: “من فکر می کنم آرسنال توانایی این را دارد که عملکرد خوبی داشته باشد و بعد از گذراندن دورانی که با مصدومیت بازیکنانشان همراه بود بتواند چهار، پنج بازی بعد فیفادی را خوب سپری کند و توانایی پیروزی در آنها را دارد و به کورس رقابت بازگردد. فکر میکنم مساوی برابر چلسی نتیجه خوبی برای آنها بود و امتیازشان را گرفتند،اما اگر میباختند فاجعه میبود.”
نیکان میرزائی، فوتبال لب-لیورپول و چلسی در هفته هشتم لیگ برتر انگلیس در حالی به مصاف یکدیگر خواهند رفت که هر دو تیم در فرم خوبی قرار دارند، با اینحال، سابقهی تقابل های دو تیم موجب میشود اطمینان خاصی از طرف طرفداران دو تیم برای نتیجه وجود نداشته باشد.
سابقه تقابل ها و فرم لیورپول و چلسی
لیورپول با شکست در سه بازی متوالی لیگ مقابل چلسی بین سالهای 2013 تا 2014، اکنون تنها دو بازی از 19 بازی اخیر خود را مقابل آبیها شکست خورده (7 برد 10 مساوی).
دو تیمی که در این فصل تا اینجای کار روندی صعودی را تجربه کردند، در بازی بزرگ آخر این هفته لیگ برتر به مصاف هم میروند؛ لیورپول میزبان از چلسی در آنفیلد استقبال میکند تا یک دیدار بالقوه شگفتانگیز در روز یکشنبه برگزار شود . شانس پیروزی هر تیم در تقابل آنفیلد بر اساس محاسبات ابرکامپیوتر اوپتا در تصویر زیر قابل رویت است.
سررسیدن روز های سخت لیورپول پس از شروع آسان
قرمزها تحت هدایت سرمربی جدید آرنه اسلوت، که اولین سرمربی لیورپول است که در 9 بازی از 10 بازی ابتدایی خود در تمامی رقابتها برنده شده است، در فرم بسیار خوبی قرار گرفتهاند، هرچند سیستم رتبهبندی قدرت Opta نشان میدهد که آنها روزهای سادهای را پشت سر گذاشتهاند؛ ساده ترین شروع هر تیم لیگ برتری!
سرمربی سابق فاینورد هرج و مرج را کاهش داده و کمی کنترل بیشتری بر بازی لیورپول به ارمغان آورده است، و در بیشتر موارد، عملکرد خوبی داشته است و تنها یک شکست خانگی 1-0 مقابل ناتینگهام فارست در سپتامبر را تجربه کرده است.
با اینحال، میتوان گفت که آنها گاهی اوقات بر شانس خود سوار شده اند. آنها در بازیهای اخیر فرصت های خوبی را از دست دادهاند و شاید خوش شانس بودند که دوئل ویرجیل فن دایک و مارک گوئهی در پیروزی 1-0 آنها در کریستال پالاس منجر به پنالتی برای میزبان نشد. با این حال، این پیروزی هزینه زیادی داشت زیرا دروازهبان قرمزپوشان، آلیسون دچار آسیب دیدگی همسترینگ شد که او را برای چند هفته آینده دور نگه می دارد.
کلهر همچنین در پیروزی وقت اضافه لیورپول مقابل چلسی در فینال جام EFL در ماه فوریه بازی کرد و همچنین پنالتی مهم را در ضربات ضربات در مسابقه نمایشی همان رقابت دو سال قبل به ثمر رساند، بنابراین او خاطرات خوبی از رویارویی با چلسی دارد.
انقلاب مارسکا در چلسی
مثل همیشه، چلسی میخواهد توپ را به دست بیاورد، اما بهترین کار ممکن است برای آنها صبور بودن و منتظر ماندن لحظههایشان در وقت استراحت باشد. مارسکا نشان داده که مربی انعطافپذیر با جزئیات تاکتیکی زیاد و پلنهای متفاوت در هر بازی است.
چهار پاس گل پالمر برای مادوکه نیز بیشترین پاس گل یک بازیکن برای یک هم تیمی است. در همین حال، پالمر مستقیماً بیش از هر بازیکن دیگری در لیگ برتر از شروع فصل گذشته به گلزنی در لیگ برتر (44-28 گل، 16 پاس گل) کمک کرده است.
علیرغم موج رسانهای، پالمر تنها مهره هجومی چلسی نیست! آن ها با نیکولاس جکسون، ژائو فلیکس، پدرو نتو، جیدون سانچو و نونی مادوئکه تنوع و قدرت زیادی در خط حمله خود دارند که به برنامه های پر جزئیات انزو مارسکا کمک خواهد کرد.
عسل رضائی-فوتبال لب؛استادیومهای فوتبال تبدیل به مکانی به مانند کولسئوم شدهاند(این مقاله را برای آشنایی بیشتر با استادیومهای تاریخی بخوانید). سالیانه میلیونها نفر برای دیدن بازی های فوتبال وارد این پرستشگاهها میشوند و به تماشای این بازی زیبا مینشینند. در این مقاله قصد داریم به دنیای زنانی که به دنبال توپ جادویی میدوند سفر کنیم و ببینیم چگونه استادیوم های فوتبال را پر میکنند.
فوتبال، نبرد پشت سنگرها
فوتبال اولین تماشاگران خود را در دهه ۱۸۸۰ میلادی به خود دید. جایی که کمتر از هزار نفر برای دیدن فوتبال نخستین به کنار زمین های فوتبال دانشگاهها و کالجها میرفتند.در آن دوران چیزی به نام استائیوم یا ورزشگاه فوتبال وجود نداشت اما جذابیت غیرقابل انکار این بازی در نخستین مراحل تکامل خود توانست افراد زیادی را متحیر خود سازد.
تقریبا بعد از گذشت سه دهه از اولین توپهایی که مقابل دیدگان افراد به تور چسبید فوتبال میزبان هزاران نفر شده بود. با آغاز جنگ جهانی دوم و درگیر شدن بریتانیا در این جنگ(به عنوان خانه فوتبال) تماشاگران زیادی به سمت تماشای بازی کارگرانی که پشت جبهههای جنگی برای کشور مبارزه میکردند سوق پیدا کردند. این کارگران زنان بودند. زنان سخت کوشی که برای کم کردن بار مشکلات زندگی به فوتبال پناه آوردند و به بسط این بازی زیبا کمک کردند. تیم هایی مانند بانوان دیکرز نگاهها را به خود معطوف و تماشاگران بیشتری نسبت به بازی پسران در همان سالها برای خود دستوپا کردند.
فوتبال یک بازی مردانه است.
نتایج بازی زنان مهم شده بود و حضور جمعیت بیستهزار نفری در زمین های فوتبال امری عادی بود. اما شاهکار واقعی وقتی اتفاق افتاد که رکورد تاریخ فوتبال در هر سطحی در طول جنگ جهانی اول ۲۷ دسامبر ۱۹۲۰ با حدود پنجاهوسه هزار نفر برای یک بازی دوستانه در گودیسون پارک شهر لیورپول شکسته شد. در حالی که چهاردههزار نفر در بیرون از استادیوم به تشویق دو تیم پرداختند. این بازی با نتیجه چهار بر صفر به سود دیکرز در برابر سنت هِلِنز به پایان رسید.
با پایان جنگجهانی اول، فوتبال نیز برای زنان به یک پایان موقت اما طولانی مواجه شد.برای پنجاه سال در ۲۰ کشور دختران از بازی کردن فوتبال منع شدند. بازی فوتبال، مردانه بود و با این استدلال،در زمین مسابقه جایی برای زنان وجود نداشت.
زنان دیگر فراموش شده بودند
با گذشت نیم قرن از ممنوعیت فوتبال زنان در بریتانیا و تقریبا به همین میزان در بیست کشور دیگر نیز این منع ادامه داشت. فوتبال مردان در همین دوران به اوج خود رسید. ظهور آلفردو دی استفانو،گارینشا،پله،پوشکاش،رابسون و… مردان جای خود را به عنوان صاحبان فوتبال ثابت کردند. اواخر دهه ۶۰ میلادی کم کم ممنوعیت ها برداشته شد و فوتبال دوباره جایی برای مبارزه زنان شد. اما هنوز توسط فیفا به رسمیت شناخته نمیشد. حتی بازی تحت عنوان فینال جام جهانی زنان که توسط فدراسیون فوتبال زنان اروپای مستقل برگزار شد و از صدوده هزار نفر در استادیوم آزتک مکزیک پذیرایی کرد هرگز به رسمیت شناخته نشد.
تا اواخر دهه هفتاد میلادی فوتبال زنان تقریبا در سرتاسر جهان مدرن پذیرفته شد اما پنجاه سال زمان کافی بود تا شکاف عمیق بین بازی مردان و زنان چه از نظر کیفی و چه از نظر کمی بیفتد.
استادیومهای بزرگ اذعان باشگاه های بزرگ بودند ولی تا پذیرفته شدن زنان در این ورزش و حتی تا تاسیس باشگاه های بزرگ زمان زیادی لازم بود. قدمت پاریس سنت ژرمن زنان به اندازه تیم مردان این باشگاه فرانسویست. لیون در سال ۱۹۷۰ وارد فوتبال زنان شد. ۱۹۸۳ بارسلونا تیمداری زنان را آغاز کرد. آرسنال سال ۱۹۸۷ تیم تشکیل داد. رئال مادرید،منچستریونایتد، یوونتوس و خیلی از باشگاه های بزرگ در قرن بیستویکم در رقابت باشگاههای بانوان شرکت کردند.
رویای آمریکایی یعنی پرواز ستاره ها
جهان فوتبال در ایالاتمتحده یک دنیای وارونه است. امریکا یک استثناست. استثنایی فرای باور مردمان دوستدار فوتبال در سراسر جهان. تیم ملی زنان ایالاتمتحده همیشه بسیار مشهورتر از همپایان مرد خود بوده اند به طوری که علارغم تلاش های زیاد آمریکایی ها برای محبوب ساختن تیم ملی مردان و فوتبال، این بازی های تیم ملی زنان بود که با استادیوم های پر در دهه ۹۰ میلادی مواج شد.
قهرمانی در اولین جامجهانی زنان در سال ۱۹۹۱ باعث شد تا فوتبال میان دختران به محبوبیت دست یابد. طی یک دهه و با گسترش فوتبال بانوان دیدن استادیوم های پر از تماشاچی برای بازی های ملی عادی بنظر برسد اما همچنان باشگاه ها با مشکلاتی مواجه بودند. سال ۱۹۹۹ و در طی میزبانی آمریکا از جام جهانی زنان رکورد های جالبی برای تیم ملی این کشور از نظر میزان بازدید تماشاچیان ثبت شد. با صعود به فینال رقابتها اینبار رکورد حضور هواداران برای تماشای یک بازی به اصطلاح “ساکر” شکسته شود.
اروپا در مسیر پیشرفت
فوتبال باشگاهی در دهه ۲۰۰۰ تیمهای ملی را کنار زد و جذابترین رویدادهای ورزشی را ساخت. نیوکمپ، ومبلی، سنسیرو، آلیانزآرنا و… طرفداران زیادی را در خود جای دادند تا مردانفوتبال با درخشش در این کلسئومهای مدرن تبدیل به قدیسان مردم در سراسر جهان شوند. اما تا اولین گلهایی که توسط دختران در این استادیومها زده شوند سال های فاصله بود.
حرفهای شدن تیمهای بزرگ اروپایی سبب شد تا بازی زنان بیشتر شناخته شود. علارغم فاصله بسیار زیادی که از نظر کیفیتی بد فوتبال مردان داشت اما کم کم وارد مسیر صعود به قله شود. در سال ۲۰۰۷ بردن چهارگانه اروپایی توسط بانوان آرسنال، توپچیهای لندن را از اولینهایی کرد که در استادیوم اصلی یک باشگاه مورد تشویق قرار گرفتند.
آرسنال،توربین پوتسدام، مالمو، آینتراخت فرانکفورت که از بزرگ ترین تیم های دهه اول قرن بیستویکم بودند به استادیوم های پنج تا دههزار نفره مجهز شدند. به تیمهای دیگر نیز پس از شکسته شدن این تابو، استادیوم با ظرفیت میزبانی از تماشاگران هرچند اندک تعلق گرفت.
سرآغاز یک تغییر فرای اروپا
در حالی که گذشت زمان توجهات به تیمهای زنان بیشتر میشد به همین صورت به تعداد تماشاگران نیز اضافه میشد. با ورود به دهه جدید تیمهای ملی بیشتری توانستند مسابقاتی را در استادیوم های اصلی کشور تجربه کنند. چهلوپنج هزار نفر در سال ۲۰۱۴ به تماشای اولین بازی انگلیس در مقابل آلمان پرداختند.
کاهش تعداد تماشاگران در جامجهانی ۲۰۱۱ آلمان نسبت به تماشاگران حاضر در جام جهانی ۲۰۰۷ چین گواه بر این موضوع بود که در اروپا بر خلاف آمریکای شمالی چندان مورد استقبال قرار نگرفته است. برگزاری یورو زنان نیست در طی سه دهه نیز با میانگین تماشاگران کمتر از دههزار نفر برای هر بازی بیان میکرد که فوتبال بانوان در اروما استاندارد مردان نیز بسیار فاصله دارد.
جام جهانی ۲۰۱۹ فرانسه از نظر تعداد تماشاگران انقلابی در اروپا بود و حضور بیش از یکمیلیون نفر در طول مسابقات در ورزشگاههای محل برگزاری پیشرفت بزرگی به حساب میآمد حتی با اینکه ستاره اصلی جام اهالی ایالاتمتحده بودند اما این اروپا بود که در آستانه یک تغییر بزرگ قرار گرفته بود.
در مسیر یک انقلاب زنانه
تصاویر استادیومهای خالی که پس از شیوع ویروس کووید-۱۹ در سراسر دنیا دست به دست چرخید چندان برای دختران ناآشنا نبود. البته که با گذشته نیم قرن از برداشته شدن ممنوعیت بازی زنان تعداد تماشاگران از تعداد انگشتهای دست به هزاران نفر رسیده است اما همچنان چند قدم تا شنیدن فریادهای شادی از بزرگترین میادین ورزشی اروپا و شاید جهان فاصله بود.
در همین دوران یه جهش بزرگ در بازاریابی و مارکتینگ این بازی و ظهور ستارههای بزرگ مانند الکسیا پوتیاس، ویویانه میدما، لوسی برنز، آدا هگربرگ و… به وجود آمد. بازگشت تماشاگران در سال ۲۰۲۱ به استادیومهای فوتبال با مشارکت بیشتر مردم در تیمهای زنان هر باشگاه مواجه شد. در انگلیس، اسپانیا، فرانسه، ایتالیا، آلمان و … رقابتهای بیشتری به استادیومهای اصلی باشگاه ها منتقل شد و با شروع سال ۲۰۲۲ یک انقلاب بزرگ در گرفت. انقلابی به رنگ آبیواناری، سرخوسفید، کاملا سفید یا کاملا آبی.
۳۰ مارس ۲۰۲۲؛ دیدار برگشت الکلاسیکو در یکچهارم نهایی لیگ قهرماناناروپا
حدود یک هفته از رسوایی تیم مردان بارسلونا در لیگ اروپا میگذشت. کاتالان ها بلیط های دیدار خانگی مقابل آینتراخت فرانکفورت را خریده بودند و در بازار سیاه به آلمانیها دادند. تصویری از نیوکمپ ساخته شد که بیشتر شبیه استادیومی در قلب آلمان بود. حالا تیم زنان با برد سه بر یک رئالمادرید در دیدار رفت پا به نیوکمپ میگذاشتند. برخلاف انتظارات تمام بلیط های قابل خریداری تیم مدافع عنوان قهرمانی اروپا به اتمام رسیده بود و همه چیز اماده خلق یک معجزه بود.
روشن شدن دوربین های استادیوم آعاز ثبت لحظات تاریخی شد. نودویکهزار عددی بود که روی اسکوربرد ورزشگاه نمایش داده شد تا بارسلونا میزبان بیشترین تماشاگر در فصل ۲۰۲۱/۲۰۲۲ باشد ولی در کمال نابآوری این رکورد برای یاران الکسیا پوتیاس،برنده بالون دور سال گذشته بود.
فقط بیست و دو روز بعد بار دیگر این رکورد در دیدار رفت مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا شکسته و بارسلونا با میزبانی مقابل وولفسبورگ آلمان رکورد حضور هواداران یک تیم فوتبال در همان فصل و تاریخ فوتبال زنان را که به خودش تعلق داشت را بالاتر برد.
۳۱ جولای ۲۰۲۲؛ انگلیس تاریخ ساز جام را به خانه بازگرداند
هشت سال از اولین حضور شیرزنان در استادیوم ومبلی میگذشت و اینبار درست یک سال بعد از باخت تیم مردان انگلیس در فینال یورو ۲۰۲۰، یورو ۲۰۲۱ به ایستگاه پایانی خود رسیده بود. انگلیس دیدار افتتاحیه را در استادیوم اولدترافورد شهر منچستر مقابل دیدگان شصت هزارنفر با پیروزی به پایان رسانده بود و حالا انگلیس و آلمان در فینال باهم روبهرو میشدند. در پایان ۱۲۰ دقیقه رقابت تنگاتنگ این انگلیس بود که فوتبال را بعد از ۵۶ سال به خانه باز میگشت.
شور ملی تا جایی بالا گرفته بود که رکورد حضور تماشاگران در یک بازی ملی برای انگلیس در سده جدید شکسته شد حتی بالاتر از حضور تماشاگران فینال گذشته. تقریبا هشتادوهشت هزار نفر برای تماشای رقابت شیرزنان به ومبلی رفتند و سرود “I’ts coming home” سر دادند.
ومبلی بار دیگر میزبان تیم زنان انگلیس شد. در فینالییسیمای همان سال که میان قهرمان کوپاآمریکا یعنی برزیل و انگلیس برنده یورو برگزار شد نزدیک به هشتادوپنج هزار نفر از این مسابقه دیدن کردند.
۲۴ سپتامبر ۲۰۲۲؛دربی شمال لندن
آرسنال در تمام سال های فعالیت خود از بزرگترین تیمها و محبوبترین تیمهای زنان بوده است. اولین چهارگانه تاریخ بریتانیا برای توپچی های لندن ثبت شد و تا امروز آنها را تبدیل به پر افتخارترین تیم تاریخ زنان بریتانیا کرده است. با این تفاصیر طبیعی است که بازی های زیادی را در استادیوم امارات برگزار کند اما آعاز این روند از دربی شمال لندن رفت سال ۲۰۲۲ در سوپرلیگ آغاز میشود.
با درهم شکستن تاتنهام در حضور چهلوهفت هزار تماشاگر آرسنال خود را نیز ثابت کرد. در طول آن فصل آرسنال از منچستر یونایتد، چلسی،لیون و یوونتوس نیز میزبانی کرد و استادیوم تقریبا پر امارات دلیلی بر محبوبیت آنها بود. آرسنال در بهار ۲۰۲۳ به نیمه نهایی لیگقهرمانان اروپا برای اولین بار به طور کامل بلیط های خود را فروخت و علارغم باخت این دیدار در دقایق پایانی نیمه دوم وقتهای اضافه قفل استادیوم امارات را شکست.
۱۴ می ۲۰۲۳؛ چلسی بر بام انگلیس
چلسی قهرمان سه دوره گذشته سوپر لیگ و انواع اقسام جامهای داخلی در ومبلی و در فینال جامحذفی برابر منچستریونایتد به برتری یکبر صفر رسید اما دلیل اصلی به یاد ماندنی بودن این بازی حضور هفتادوهفت هزار تماشاگر در استادیوم است. استمفوردبریج نیز در طول این فصل خانه آبیهای لندن بود. چلسی در نیمه نهایی لیگ قهرمانان همان سال نیز در نیوکمپ حضور داشت و در مقابل بیش از هشتاد هزار تماشاگر مسابقه داد.
اکنون در کجا قرار داریم
جامجهانی زنان سال ۲۰۲۳ بیش از یک میلیارد دلار درآمد داشت. حدود دو میلیون نفر نیز ازین رقابت ها دیدن کردند. در آمریکا تیم های NWSL به استادیوم های اختصاصی با ظرفیت بالا مجهز شده اند.
استادیوم امارت از فصل ۲۰۲۳/۲۰۲۴ خانه زنان آرسنال خواهد شد. منچستر یونایتد مسابقات مهم خود را در اولدترافورد برگزار خواهد کرد و بعد از اتمام ساخت ورزشگاه جدید به صورت کامل به این مکان منتقل خواهد شد. چلسی بازی های زیادی را در استمفورد بریج میزبانی خواهد کرد. و سیتی در اتحاد بازی میکند. گودیسون پارک،ویلا پارک، آنفیلد و… درهای خود را روبه زنان گشوده اند.
بارسلونا نیز بعد از اتمام بازشازی نیوکمپ،استادیوم را به عنوان خانه خود میشناسد. و رئال مادرید برای اولین بار از فصل آینده در سانتیاگو برنابئو مسابقه خواهد داد. سن سیرو، المپیکو، آلیانز استادیوم در ایتالیا بازی های تیم های زنان را برگزار میکنند. پاریس سنت ژرمن و لیون به اندازه استادیوم هاس خودشان تماشاگر خواهند داشت و درکلاسیکر(در بخش زنان به دیدار بایرنمونیخ و وولفسبورگ گفته میشود) در فضای بزرگتری برگزار خواهد شد.
و بدین ترتیب به زودی میتوان از هواداران باشگاه های بانوان به عنوان یک جامعه یاد کرد.
امیرمحمد کلانتری، فوتبال لب – باشگاههای حاضر در پرمیرلیگ به طور کامل وارد پیش فصل شدند. اغلب آنها برای برگزاری مسابقات دوستانه خود تصمیم به برگزاری تور های بین المللی گرفتند، در حالی که تیم های دیگر بازی های تدارکاتی را نزدیک به خانه برگزار میکنند. با این حال، به هر نحوی که یک باشگاه برای فصل جدید آماده شود، تجربیات (خوب و بد) فصل گذشته در حالی که افکار به سمت فصل جدید پیش میرود، باقی میماند.
فصل جدید پرمیرلیگ در تاریخ ۱۶ آگوست، با میزبانی منچستریونایتد از فولام، آغاز میشود. این به مدیران و سرمبیان باشگاه ها فرصت محدودی میدهد تا هر گونه ضعف های تیم را در هفته های آینده حل کنند.
در این مقاله ما بر روی یک ضعف و مسئله بزرگ برای هر تیم پرمیرلیگی که نیاز به رفع شدن دارد تمرکز کردیم.
بی ثباتی در جناح چپ، چالش اصلی نایب قهرمان پرمیرلیگ
تصور کنید آرسنال در بهترین فرم هجومی خود قراردارد و بلافاصله ذهن شما به سمت جناح راست این تیم معطوف میشود. مشخصاً جایی که بن وایت، مارتین اودگارد و بوکایو ساکا قرار دارند. اما در فصل گذشته، در سمت مقابل یعنی جناح چپ، به نظر میرسید که انتخاب بازیکن برای حضور در پست های دفاع چپ، هافبک چپ و وینگر چپ حالتی شبیه به قرعه کشی داشت.
یاکوب کیویور، اولکساندر زینچنکو و تاکههیرو تومیاسو در خط دفاعی به طور چرخشی بازی کردند. گابریل مارتینلی و لیاندرو تروسارد نیز در پست وینگر با یکدیگر جا به جا میشدند. همکاری و هماهنگی زینچنکو، مارتینلی و گرانیت ژاکا در فصل قبل تمام شد و بنظر میرسید که آرسنال در آن منطقه دیگر روان نیست.
آنها فصل گذشته پیشرفت چشمگیری در خط دفاع داشتند. همچنین با انتخاب کای هاورتز به عنوان مهاجم اصلی، میکل آرتتا به غیرقابل پیشبینی بودن خط حملهای که میخواست، دست یافت.
اما در این تیم که تقریبا کامل به نظر میرسد، تنها سوالی که در مورد بازیکنان فیکس باقی مانده است، مربوط به پست های سمت چپ میباشد.
استون ویلا و نبود بکاپ مطمئن در دو پست کلیدی
یکی از موضوعات اصلی فعالیت های تابستانی استون ویلا، تقویت عمق خط هافبک و پست های هجومی بود. در دنیای فوتبال، تعداد کمی از مربیان گزینه های اصلی بهتری در دروازه و خط حمله نسبت به اونای امری با امیلیانو مارتینز و اولی واتکینز دارند.
اما نگرانی اصلی در ذهن تمام هواداران این است که اگر یکی از این بازیکنان دچار آسیب دیدگی شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
در اسکواد این تیم اختلاف زیادی در کیفیت امیلیانو مارتینز و اولی واتکینز با گزینه های جایگزین آنها وجود دارد. هردوی آنها به دلیل حضور در بازی های ملی، پیش فصل کوتاه تری خواهند داشت. امری به رابین اولسن، دروازه بان پشتیبان این تیم اعتماد زیادی دارد، اما این دروازهبان سوئدی دارای ضعف هایی در جایگیری و توزیع توپ است. کامرون آرچر و جان دوران مهاجمان جوان و با پتانسیلی هستند، اما آینده آنها نامعلوم است و از نظر عملکرد نسبت به واتکینز دچار کمبود هایی هستند.
گیلاس ها و یکی از شکننده ترین خط های دفاعی پرمیرلیگ
مقابله و دفاع در برابر ضربات ایستگاهی، سانتر ها و کرنر ها، مشکلی است که بورنموث مدت ها با آن دست پنجه نرم میکند. این مشکل به دوران ادی هاو برمیگردد. با این حال، آنها در فصل گذشته تنها ۱۰ گل از ضربات آزاد دریافت کردند. این آمار ششمین مقدار کم از این لحاظ در پرمیرلیگ بود.
به هر حال، آنها در فصل گذشته ۴۸ گل را در جریان بازی دریافت کردند. آنها از این لحاظ در رتبه ششم در بین تیم های پرمیرلیگ قرار گرفتند. این نشان دهنده بی ثباتی دفاع آنان است.
این موضوع، تا حد زیادی مربوط به تاکتیک تیم آندونی ایرایولا در زمانی است که مالکیت توپ را در اختیار ندارند. چیزی که موجب میشود تیم حریف در صورت عبور از فاز اول پرس، فضای زیادی برای انتقال توپ در اختیار داشته باشد
حتی یک بهبود تدریجی نیز میتواند ارزش قابل توجهی به پیشرفت هایی که تحت نظر ایرایولا حاصل شده است، اضافه کند.
برنتفورد و نیاز به جذب یک فولبک جدید
ریکو هنری و آرون هیکی، بخش زیادی از فصل گذشته را به دلیل مصدومیت از دست دادند. موضوعی که باعث شد تا توماس فرانک از روی ضرورت و ناچاری، دو هافبک خود، سامان قدوس و ویتالی ژانلت را در دفاع کناری به کار بگیرد.
هنری در چند سال گذشته یکی از بهترین بازیکنان برنتفورد در پرمیرلیگ بود. با این حال پس از آسیب دیدگی رباط صلیبی قدامی در زانوی پای چپش، برای اینکه به فرم قبلی خود بازگردد، به زمان نیاز دارد. آرون هیکی هم نیاز به جراحی در کشاله ران خود داشت و سپس با یک مشکل جدید مواجه شد!
برنتفورد به شدت به یک فولبک جدید نیاز دارد تا مدس روئرسلو تنها گزینه جایگزین و در دسترس آنها نباشد. آشفتگی دفاعی ناشی از این مصدومیتها، فصل گذشته تأثیر زیادی بر تیم داشت و آنها در معرض سقوط به لیگ پایینتر بودند.
برایتون، یکی از ناکام ترین تیم های پرمیرلیگ در استفاده از ضربات آزاد
در فصل گذشته، تنها چهار تیم کمتر از برایتون (۸) از طریق ضربات آزاد و کرنر گلزنی کردند. حتی هنگامی که تیم ها را به ازای هر ۱۰۰ ضربه ایستگاهی با یکدیگر مقایسه میکنیم، برایتون با میانگین نسبتاً کم ۳/۸ گل، به طور مشترک با تاتنهام در رتبه دوازدهم قرار میگیرد.
سرمربی برایتون، فابیان هورزلر، مارکو کنوپ را از باشگاه سابقش سنت پائولی به کادر فنی خود اضافه کرد. کنوپ پیش از این در باشگاه هامبورگ آلمان، مربی دروازهبانان و دفاع در برابر ضربات ایستگاهی بود.
هورزلر میگوید: « ضربات ایستگاهی میتوانند بازی را تغییر دهند. آنها میتوانند تعیینکننده نتیجه مسابقه باشند. این بخشی از هویت و ویژگی تیم من خواهد بود. »
شاگردان روبرتو دیزربی در فصل گذشته پرمیرلیگ با کسب ۱۲ تساوی، از این لحاظ رکورددار شدند و حداقل دو تساوی بیشتر از هر تیم دیگری کسب کردند. اهمیت ضربات ایستگاهی در اینجا نمایان میشود، به گل رسیدن از این طریق میتواند تساوی ها را به پیروزی تبدیل کند.
چلسی و خرابکاری انزو فرناندز
انزو مارسکا در اولین کنفرانس خبری خود در چلسی، به شدت سعی داشت تا از بروز هرگونه تاثیر و حساسیت های درون تیمی نسبت به شعار خوانده شده توسط انزو فرناندز جلوگیری کند و موضوع را کم اهمیت جلوه بدهد. فدراسیون فوتبال فرانسه شعار این بازیکن را نژاد پرستانه و توهین آمیز خطاب کرده بود.
فرناندز عذرخواهی کرد. چلسی در حال بررسی موضوع است و ممکن است تنبیه یا جریمهای را برای او در نظر بگیرد اما نشانهای از پذیرش ابراز پشیمانی این بازیکن ۲۳ ساله توسط شش همتیمی فرانسویاش وجود ندارد.
تمام این شش نفر به همراه رومئو لاویا (که در بلژیک به دنیا آمده و والدینش آفریقایی هستند) پس از این حادثه، انزو فرناندز را در شبکه های اجتماعی آنفالو کردند. وسلی فوفانا بهطور علنی ویدیو را به عنوان نمونهای از «نژادپرستی بیمحابا» محکوم کرد.
وضعیت تغییری نکرده است و جو درون تیمی پس از پیوستن انزو فرناندز به اردوی این تیم میتواند برای سرمربی چالش برانگیز باشد.
کریستال پالاس و ضرورت تقویت تیم
عمق اسکواد این تیم در جناحین و خط حمله ضعیف است. سم جانستون و دین هندرسون برای تبدیل شدن به دروازه بان اول رقابت خواهند کرد. ورود چادی ریاضی به این تیم، مهره های پالاس را در پست دفاع میانی بهبود خواهد بخشید. شیخ دوکوره نیز پس از بازگشت از مصدومیت، به خط هافبک اضافه خواهد شد. جدا از این، تیم اولیور گلاسنر از نظر عمق اسکواد کمی ضعیف است.
انتقال رایان سسنیون برای ایجاد رقابت با تایریک میچل در موقعیت وینگ بک چپ حاصلی نداشت و دنیل مونیوز کلمبیایی، پس از یک تابستان طولانی و خستهکننده در کوپا آمهریکا، هیچ بکاپ مناسبی در سمت راست ندارد.
اگر مصدومیت های زودهنگام ترکیب این تیم را تحت تاثیر خود قرار دهند، ترکیب آنها ضعیف به نظر خواهد رسید. اولیور گلاسنر قطعا ضعف های تیم را پیدا خواهد کرد اما آیا باشگاه به خواسته های او توجه میکند؟!
نامعلوم بودن آینده کالورت لوین در اورتون!
در اورتون اتفاقات زیادی در حال رخ دادن است که تمرکز بر یک موضوع خاص به نظر عجیب میرسد. جستجو برای سرمایهگذاری بلندمدت احتمالاً ماههای آینده را تعیین خواهد کرد. آینده دومینیک کالورت لوین نیز مطرح است. این بازیکن ۲۷ ساله در تابستان امسال میتوانست به نیوکاسل بپیوندد. یانکوبا مینتیه نیز آماده رفتن به تیم مقابل (اورتون) بود.
پس از شکست آن معامله، کالورت لوین به زودی وارد ۱۲ ماه پایانی قراردادش خواهد شد و نشانهای از تمایل به تمدید قرارداد نشان نداده است. او هنوز یک دارایی قابل توجه برای باشگاه است. پس از دوره ای عملکرد ناامید کننده در فصل قبل پرمیرلیگ، او نمایش درخشانی در دربی مرسیساید داشت و در پایان فصل به نظر میرسید که به فرم قبلی خود بازگشته است.
هرچه تکلیف آینده این بازیکن زودتر روشن شود، بهتر خواهد بود. تنها در این صورت است که شان دایچ میتواند به درستی برنامه های خود را در خط حمله برای فصل جدید پرمیرلیگ تنظیم کند.
تحولات تدریجی در ترکیب فولام، زنگ خطری برای آنها در پرمیرلیگ
تغییراتی در ترکیب تیم در حال وقوع است. ژوائو پالینیا به بایرن مونیخ پیوسته است. توسین آدارابیویو، مدافع این تیم، به چلسی رفته است. ویلیان قرارداد جدیدی امضا نکرده، در تمرینات پیش فصل شرکت نمیکند و به نظر میرسد که احتمالاً تیم را ترک خواهد کرد. بابی رید، یکی از کاپیتانهای تیم، به لسترسیتی پیوسته است. کاپیتان دیگر باشگاه، تیم ریم، در مذاکرات پیشرفته با شارلوت افسی در لیگ MLS قرار دارد. اگر همه آنها بروند، تغییر قابل توجهی در ترکیب تیم ایجاد میشود. آنها نیاز به جانشین دارند و فولام باید خود را بدون حضور برخی بازیکنان تأثیرگذار وفق دهد. صرف نظر از اینکه هرگونه جذب بازیکن جدید چقدر سریع انجام شود، این خروجی ها میتوانند عملکرد تیم را در مقطع ابتدایی فصل جدید پرمیرلیگ مختل کنند.
ضعف در عمق خط هافبک، مشکل بزرگ مهمان جدید پرمیرلیگ
ایپسویچ برای رفع ضعف و نگرانی های فصل گذشته خود در خط دفاع، جیکوب گریوس و بن جانسون را به خدمت گرفته است. حالا خط میانی آنها نیاز به تقویت دارد.
کیران مککنا در ۱۸ ماه گذشته به زوج سام مرسی و ماسیمو لونگو در خط میانی تکیه کرده است.
مصدومیت یا احتمالاً محرومیت یکی از آنها، ایپسویچ را در خط میانی با کمبود بازیکن مواجه میکند. باتوجه به سبک هجومی و درگیرانه این دو بازیکن، دریافت کارت زرد بخش جدایی ناپذیر از بازی آنهاست. آنها فصل گذشته ۲۵ کارت زرد دریافت کردند و ایپسویچ تنها یکی از چهار مسابقهای را که کاپیتان مرسی در آن حضور نداشت را پیروز شد.
اکسل توانزبه و جانسون تنها بازیکنان فعلی ایپسویچ هستند که تجربه بیش از ۱۵ بازی در لیگ برتر را دارند. بیشتر بازیکنان این تیم تجربه چندانی در سطح بالاتر ندارند و اضافه کردن یک هافبک که تجربه بازی در پرمیرلیگ را دارد، میتواند یک انتقال مفید باشد.
اگر چه مائوریسیو پوچتینو سرانجام پس از تنها یک فصل از هدایت چلسی برکنار شد اما بررسی آمار نشان میدهد عملکردش چندان ناامید کننده نبوده است.
عملکرد در دفاع و حمله
مهدی سهیلی، فوتبال لب – در خط حمله ، پوچتینو بهبود چشمیگیری نسبت به 38 گلی که در 38 بازی فصل گذشته توسط تیمهای تحت هدایت پاتر، توخل لمپارد داشت. طوری که با 77 گل در این فصل سومین دوره برتر هجومی لیگ برتر را تشکیل میدهد! فصل 2008، 103 گل و فصل 2016، 85 گل که منجر به قهرمانی چلسی در لیگ برتر شد.
اما این پیشرفت در حمله ، هزینه گزافی در خط دفاعی داشت. به طوری که چلسی 63 گل دریافت کرد. البته این آمار در مقایسه با تیمهای بالاتر از چلسی مثل تاتنهام و استون ویلا قابل بحث است.
آمار گلزنی و (XG)
پوچتینو میانگین گلهای زده غیر پنالتی شیرهای لندن را به دوران اوج توخل برگرداند؛ اما در گلهای دریافتی غیر پنالتی از عملکرد پاتر و لمپارد هم بدتر بود.
چلسی 40 گل از 63 گل دریافتی را در نیمه دوم دریافت کرد. این نشان دهنده ضعف این تیم در مدیریت بازی است. البته در نیمه دوم هم تقریبا به همین تعداد گل زدهاند که نشان از ناامید نشدن این تیم پس از عقب افتادن است.
شروع بد دلیل نرفتن چلسی به چمپیونزلیگ
مربی چلسی بارها در کنفرانس خبری علنا این موضوع را مطرح کرده که عملکرد نهچندان خوب در ۷ هفته اول باعث عدم حضور در کورس سهمیه شد.
البته طبق آمار حق با سرمربی آرژانتینی است؛ این تیم از اکتبر بعد از سیتی و لیورپول و آرسنال بهترین عملکرد را داشته است.
یکی از بدشانسی های دیگر آبیهای لندن و پوچ، مصدومیتها بود که منجر به دوری بلند مدت ریس جیمز، بن چیلول و خریدهایی گران قیمتی مثل انکوکو، فوفانا و لاویا شد. با این حجم مصدومیت، دست چلسی و پوچتینو از بازیکنان با کیفیت خالی شد.
البته این مصدومیتها میتواند از دلایل مدیریتی هم تاثیر بگیرد؛ از جمله تغییرات تاد بولی در دپارتمان پزشکی چلسی ، کادرفنی و بازیکنان است. هر چه هست آمار نشان میدهد فصل اول پوچتینو زیاد هم ناموفق نبوده هر چند او دیگر سرمربی چلسی نیست.
شکیب معصومی، فوتبال لب– چند هفته پیش، در گیر و دار جدایی کلوپ و استخدام مدیرورزشی جدید برا فصل آینده لیورپول، خبر بازگشت مایکل ادواردز در نقشی جدید به طور رسمی از سمت باشگاه اعلام شد.
مایکل ادواردز که پیش از جدایی از لیورپول به عنوان مدیر ورزشی این باشگاه فعالیت میکرد، خریدهای موفقی همچون محمد صلاح، اندی رابرتسون، بابی فیرمینو و … داشت که همگی با قیمتی مناسب و کارایی بسیار بالا جذب تیم شدند. همچنین ادواردز در فروش بازیکنان مازاد تیم و آکادمی نظیر سولانکه، بروستر و هری ویلسون بسیار موفق عمل کرده بود. اما بزرگترین کار او استخدام یورگن کلوپ به عنوان سرمربی بود!
بازگشت به لیورپول
با اعلام خبر جدایی یورگن کلوپ در پایان فصل، گروه اف اس جی فورا برای بازگرداندن مایکل ادواردز دست به کار شد. مایکل ادواردز که پیش از این پیشنهاد باشگاههایی نظیر رئال مادرید، چلسی و منچستر یونایتد را رد کرده بود، صراحتا به مدیران و مالکان لیورپول اعلام کرد که قصد فعالیت به عنوان مدیر ورزشی را ندارد.
اف اس جی که پیشتر خبر جدایی بیلی هوگان از لیورپول و فعالیت او به عنوان مدیر اجرایی جدید گروه ورزشی فنوی را اعلام کرده بود، مذاکرات خود را با ادواردز جهت استخدام او به عنوان مدیر اجرایی باشگاه (CEO) آغاز کرد. در نهایت ادواردز و لیورپول به داستان یکدیگر بازگشتند تا با توجه به سابقه مثبت ادواردز، امیدهای زیادی برای دوران پسا کلوپ در لیورپول وجود داشته باشد.
ادواردز به محض انتصاب به عنوان مدیر اجرایی باشگاه در مصاحبه با وبسایت رسمی گفت:
یکی از اصلی ترین عوامل در تصمیم من، مدیریت و نظارت بر یک باشگاه دوم برای رشد مالی و فوتبالی آنها بود. من معتقدم که در شرایط فعلی این کار لازم و ضروری خواهد بود.
با این مصاحبه، لیورپول رسما اعلام کرد که به دنبال خرید یک باشگاه دوم در فوتبال خواهد بود. اف اس جی پیش از این در ورزش های فوتبال، بیسبال و هاکی سرمایه گذاری های موفقی داشته اما در هیچ رشته ای سابقه مدیریت و مالکیت بیش از یک باشگاه را ندارد.
پروسه انتخاب باشگاه دوم لیورپول
خرید باشگاه دوم ممکن است چیزی گذرا برای طرفداران لیورپول باشد اما ادواردز و اف اس جی، نگاهی بلند مدت به این قضیه دارند. آنها قصد دارند وارد مسیری شوند که پیش از آن منچستر سیتی و چلسی آن را طی کرده اند.
مایک گوردون در ایمیلی به کارمندان باشگاه گفته:
ما به دنبال کمک به تقویت باشگاه در بلند مدت هستیم.
در حال حاضر اف اس جی مشغول جستجوی باشگاهی مناسب برای خرید است، در حالی که پیش از این فقط آنها مالک لیورپول در فوتبال بودند. برخی گمانهزنیها خبر از خرید یکی از باشگاههای برزیلی میدادند، اما ظاهرا آنها به دنبال شرایطی پایدار برای سرمایه گذاری هستند.
بر اساس تحقیقات انجام شده توسط European football’s governing در سال 2023، 230 باشگاه در سراسر جهان که جزو پروژههای چند باشگاهی حساب میشوند، این درحالی است که تعداد این باشگاهها در سال 2012 کمتر از 40 باشگاه بود. طبق این تحقیقات، 13 باشگاه از 105 باشگاه لیگهای برتر اروپا، در یک پروژه چند باشگاهی حاضر هستند. اکثر این پروژهها توسط مدیران و مالکان آمریکایی اداره می شود.
الگوی کار پروژه لیورپول
اف اس جی که از سال 2010 مالکیت لیورپول را در اختیار دارد، برای اعمال این سیستم الگوهایی در اختیار دارد. به عنوان مثال مالکان چلسی سال گذشته باشگاه فرانسوی استراسبورگ را برای پروژهای مشابه خریداری کردند.
خرید استراسبورگ، کاری منطقی از جانب مدیران چلسی بود. آنها هم اکنون میتوانند ستارهها و استعدادهای جوان را بدون درگیری با قانون برگزیت و قوانین کار بریتانیا برای رشد به فرانسه بفرستند.
یک باشگاه زیرمجموعه اروپایی برای باشگاههای انگلیسی، فرصت رشد و پرورش بهتر استعدادهای بین المللی را در اختیار آنها قرار میدهد. به عنوان مثال جوان برزیلی مستعد چلسی، آندری سانتوس، که از واسکو دوگاما در ژانویه 2023 خریداری شد و هم اکنون در استراسبورگ بازی میکند.
مالکیت چند باشگاهی به شما اجازه مانور بیشتر در بازار را میدهد. باشگاهها میتوانند استعدادها را کشف کنند و پرورش دهند. این قضیه زیر نظر یوفا ممکن است کمی سخت به نظر آید. به گفته مسئول تحقیقات، آندریا تراورسو این مسئله یک ریسک بزرگ با پتانسیل بالا است.
سایمون فن کرخوفن، کسی که پیشنهاد خرید یک باشگاه بلژیکی به سیتی گروپ را داد، میگوید:
چیزی که امروزه باشگاهها به دنبال آن هستند، دادن شانس بازی با زمان مناسب به استعدادهای جوان در سطحی حرفهای است. اگر ما به پرتغال و بلژیک نگاه کنیم، تعداد زیادی بازیکن با استعداد و جوان میبینیم که به لیگ برتر، لالیگا و بوندسلیگا منتقل خواهند شد.
یک مسئله دیگر در پرورش استعدادها، این است که پرتغال مارکت بازیکنان برزیلی را در اختیار دارد. این مسئله بسیار برای پروژههای چندباشگاهی جذاب خواهد بود. آنها میتوانند از طریق باشگاههای پرتغالی، بازیکنانی که پاسپورت اروپا ندارند را وارد فوتبال اروپا کنند.
موفق ترین الگو
گروه ورزشی سیتی گروپ(CFG)، واقع در ابوظبی، مالکیت باشگاه های زیادی را در اختیار دارد. منچسترسیتی(انگلیس)، خیرونا(اسپانیا)، پالرمو(ایتالیا)، ترویس(فرانسه)، لومل(بلژیک) تنها چند باشگاه از باشگاههای سیتی گروپ هستند. آنها از سال 2017 شکل جدیدی از مالکیت چندباشگاهی را اجرا میکنند.
بیشتر باشگاه های لیگ برتری دامنه کاری کوچکتری نسبت به CFG دارند. آنها در صورت داشتن زیر مجموعه نهایتا روی یک یا دو باشگاه کار میکنند.
خیرونا فصل خوبی را در لالیگا سپری کرده با این حال، باشگاههای لیگ برتری توجه بیشتری به فرانسه و بلژیک دارند. احتمال میرود با توجه به جذب پدرو مارکز، مسئول سابق پروژه چندباشگاهی سیتی گروپ و مدیر ورزشی موفق فعلی بنفیکا، توسط لیورپول برای تابستان آتی، قرمزهای مرسی ساید، نیم نگاهی به سمت پرتغال داشته باشند. طبق آمار، هم اکنون 16 باشگاه پرتغالی بخشی از پروژههای چند باشگاهی اروپا هستند که 9 تا از آنها در سطح اول پرتغال حضور دارند. پدرو مارکز به واسطه کار در سیتی گروپ آشنایی کاملی با پروژه چند باشگاهی دارد.
نمونههای مشابه
استون ویلا یکی از باشگاههایی است که با پرتغالیها همکاری میکند. آنها 13 ماه پیش ویتوریا را خریداری کردند. چیزی که آنها را برای حضور همزمان در رقابتهای یوفا دچار مشکل میکند اما همچنان این یک قدم رو به جلو برای گروه ورزشی V sport میباشد.
پاریسنژرمن نیز 29 درصد مالکیت براگا را در اختیار دارد. مالکان قطری با سرمایه گذاری در پرتغال به دنبال پیشبرد اهداف خود هستند. این در حالی است که آیدان اُفر از برقراری ارتباط بین اتلتیکو مادرید و فامیلیکائو اطمینان دارد. همچنین استرویل تحت مالکیت دیوید بلیتز، مالک کریستال پالاس، است.
به گفته گاردنر:
پرتغال یک انتخاب عالی برای لیورپول خواهد بود. استون ویلا یک باشگاه آنجا خریده و استعدادها را پرورش میدهد. چلسی نیز در دیگر گزینه پیش روی قرمزها، فرانسه، فعال است. برای شخص من پرتغال و فرانسه بهترین هدف ها خواهد بود.
در آنجا اشتیاق زیادی در مارکت بین باشگاه ها وجود دارد. تاد بولی نیز در پرتغال به دنبال خرید باشگاه است. بعضی موارد در آن اطراف دیوانهوار است. با این حال لیورپول به دنبال باشگاهی مناسب برای خود خواهد بود.
برنامه اف اس جی برای باشگاه دوم لیورپول
به نظر میرسد که پرتغال، فرانسه و بلژیک مقاصد مورد علاقه سرمایه گذاران آمریکایی لیورپول برای آغاز ماجراجویی در اروپاست. مسئله بعدی در خرید باشگاه دوم، سطح آن است.
به نظر نمیآید بزرگترین باشگاه های لیگهای داخلی علاقهای به قرار گرفتن در زیر سایه سایر باشگاههای داشته باشند. این اطمینان در آنها وجود دارد که هرگز قرار نیست از پرایم بازیکن استفاده کنند.
فن کرخوفن توضیح میدهد:
زمانی که من در بلژیک به دنبال باشگاهی برای سیتی گروپ بودم، دلیل استقبال لومل از این پروژه، فن بیس کوچک و محدود آن ها بود. شاید در هر بازی 800 تا 1000 تماشاگر برای بازی های لومل در استادیوم حاضر میشدند. یک شهر کوچک بدون باشگاهی که بازیکنان بتوانند از آن خارج شوند! این برای سیتی گروپ بسیار حائز اهمیت بود.
همین مورد می تواند راهنمای لیورپول نیز باشد. آنها باید به دنبال باشگاهی حرفهای اما کوچک باشند. جایی که طرفداران آن محدود باشند. من تا به حال ندیدهام که طرفداران تیمی از آمدن یه باشگاه مادر استقبال کنند. روش موفقیت در این امر، در سابقه سیتی گروپ موجود است. در تیمهای کوچکی مثل خیرونا، طرفداران از عملکردی در حد متوسط ذوق زده خواهند بود که این بسیار برای تیمهای زیرمجموعه مناسب است.
اگر من به جای لیورپول بودم، به دنبال باشگاهی با پتانسیل زیاد، شرایط حضور در رقابتهای اروپایی و فن بیس کوچک میگشتم. جایی که نیاز نباشد هر سال برای حضور در اروپا رقابت کنم.
طبق اخبار اف اس جی در هر صورت از مسائلی که ثبات شرکت و لیورپول را بهم بزند دوری خواهد کرد، فارغ از حاشیه سودی که این امر میتواند به جای بگذارد. آنها به دنبال یک سرمایه گذاری برای رشد فوتبالی لیورپول و رشد مالی گروه سرمایه گذاری خواهند بود.
فن کرخوفن افزود:
این یک ریسک بزرگ برای باشگاه خواهد بود. نگاهی به لومل بیاندازید، این باشگاه تفاوت زیادی با گذشته خود دارد.
آنها در سطح خود موفقیتهایی کسب کردهاند. منفرد را به توئنته با 4 میلیون یورو فروختند و وینی سوزا با 12 میلیون به شفیلد یونایتد منتقل شد، رقمی بزرگتر از کل گردش مالی تاریخ باشگاه. همه این تغییرات اثر مثبت سیتی گروپ به حساب می آید. آیا مالکان آمریکایی چلسی موفق به خلق تغییری بزرگتر از ابعاد استراسبورگ در تابستان گذشته شدند؟
در مقابل گارند معتقد است:
همه چیز در استراسبورگ با ثبات است. شما میتوانید ببینید چه چیزی بین چلسی و استراسبورگ در حال وقوع است! آنها توسط طرفداران خود شبیه به دو باشگاه همسطح زیر فشار هستند.
از سمتی، ممکن است اعتقاد داشته باشید که استراسبورگ برای خرید به عنوان زیر مجموعه بیش از حد بزرگ است، اما از سمت دیگر آنها باشگاهی هستند که با حضور در اروپا سطح مناسبی دارند. این باشگاهی است که شما علاقه دارید بازیکنان جوانتان را در آنجا بازی دهید. البته که این مسئله میتواند مشکلاتی به بار بیاورد.
باشگاههای لیگ برتری از این باشگاهها برای رشد بازیکنان خود استفاده میکنند، با این حال، چشم خود را به روی سود مالی کار نبسته اند.
به طور کلی خرید باشگاه دوم و شروع پروژه چند باشگاهی، کاری بزرگ از سوی اف اس جی خواهد بود که در کنار رشد فوتبالی باشگاهها، درآمد مالی بیشتر برای مالکان و سهامداران خود را در پی خواهد داشت.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
عسل رضائی،فوتبال لب-چند سالی میشود که وقتی درباره بهترین لیگ جهان صحبت میکنیم نام انگلیس و لیگ برترش خودنمایی میکند. سرمایهگذاری های عظیم و پوشش اخبار این رقابت ها توسط رسانهها سبب شده ستاره های بزرگ این مسابقات را بهترین لیگ داخلی فوتبال جهان بدل کنند. با همین وصف در رده زنان نیز شرایط مشابهی برقرار است. در این مقاله قصد داریم به معرفی لیگ Woman’s Super League یا همان سوپر لیگ زنان بپردازیم.لیگی که باید اشاره کنیم چهره ای برای زنان در مستطیل سبز است.
تاسیس:
آغاز مسیر پر فراز نشیب WSL در سال ۲۰۰۹ بود.سالی که ۱۶ تیم برای حضور در فرمت جدید رقابت های سطح اول فوتبال زنان در انگلیس اعلام امادگی کردند.یک سال بعد با اعلام FA،نام لیگ یک ملی زنان به سوپرلیگ زنان انگلیس تغییر یافت.سال بعد تیم های آرسنال،بیرمینگام سیتی،بریستول سیتی،،چلسی،،دانکستر رورز بز،اورتون، زنان لینکلن و لیورپول چراغ اول سوپرلیگ را روشن کردند.
اولین بازی لیگ دربی قرمز و آبی لندن بود.آرسنال در پایان نود دقیقه با تک گل جیلی فلاهرتی پیروز میدان بود. انتهای فصل نیز توپچی ها جام رقابت هارا بالا بردند. همان فصل ریچل ویلیامز با چهارده گل خانم گل مسابقات شد و با بریستول سیتی بر سکوی دومی ایستاد.
حد فاصل سال های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶ Super league در فرمت تابستانه در جریان بود اما در سال ۲۰۱۶ اعلام شد که پس از برگزاری یک لیگ بهاری این رقابت ها تبدیل به لیگی سنتی و به همان شکل زمستانه(اکتبر تا مارس) شد.سال ۲۰۱۴ لیگ سطح دومی با نام WSL2 تاسیس شد که بعدها مانند هم رده خود در سطح مردان به چمپیونشیپ تغییر نام داد.
در ابتدای فصل ۲۰۱۷/۲۰۱۸ نیز با راهیابی وستهم و برایتون تعداد تیم های لیگ افزایش یافت. در فصل ۲۰۱۹/۲۰۲۰ منچستریونایتد و تاتنهام نیز به سوپرلیگ زنان اضافه شدند. شکل فعلی جدول رقابت های WSL در همان سال پدید آمد.بانک بارکلیز نیز در همان ابتدای فصل تبدیل به اسپانسر اصلی مسابقات شد. نام لیگ نیز به Barclays Women’s Super League تغییر یافت. زمزمه هایی درباره افزایش تیم ها به ۱۶ عدد در انتهای فصل فعلی یا بعدی به گوش می رسد.
رکورد ها:
چلسی با ۶ قهرمانی اعم از چهار قهرمانی پی در پی در چهار فصل گذشته در این زمینه رکورددار است. سوفی اینگل بیشترین تعداد بازی در لیگ را با ۱۸۸ بار حضور در در اختیار دارد. ویویانه میدما ماشین گلزنی فعلی ارسنال با ۷۹ گل بهترین گلزن تاریخ رقابتها است و بث مید با ۴۲ پاس گل،ملکه پاس گل سوپرلیگ زنان میباشد. همچنین مری ارپس با ۵۶ کلین شیت بهترین دروازه بان تاریخ WSL است. نکته جالب تر فعال بودن هر چهار بازیکن در لیگ فعلی رقابت ها است. استادیوم امارات،میزبان پرتماشاگرترین بازی های لیگ عنوان پرشورترین استادیوم رقابت ها را به دوش میکشد. استادیومی که میانگین تماشاگرانش از نه تیم PL بیشتر است.
فصل ۲۰۲۳/۲۰۲۴
رقابتی نفسگیر در فصل فعلی لیگ در جریان است. باشگاه چلسی با تفاضل گل بهتر نسبت به منچسترسیتی با ۴۳ امتیاز صدر جدول قرار دارد.ارسنال نیز در رتبه سوم قرار گرفته است اما همچنان قرمزها میتوانند به کورس قهرمانی بازگردند.بریستول سیتی هم با کسب فقط ۶ امتیاز در منطقه سقوط قرار گرفته است. خدیجه شاو،ستاره سیتیزن ها بهترین گلزن مسابقات است. یونا رایتینگ کنیارد،هافبک شیر های لندن بیشترین پاس گل را داده است و کایرا کیتینگ بیشتر از هر دروازه بانی قفل دروازه خود را بسته نگه داشته است.
با اخراج توماس توخل و انتخاب گراهام پاتر به عنوان جایگزین او، حالا علامت سوالهای بسیاری درباره تغییرات آبیها زیر نظر مربی جدید وجود دارد.
کیارش غریبی، فوتبال لب – پس از باخت یک بر صفر در برابر دینامو زاگرب در هفته ابتدایی لیگ قهرمانان اروپا بود که سران تازهوارد چلسی تصمیم به قطع همکاری با توخل گرفتند و پاتر را به عنوان جایگزین او برگزیدند.
ترس هوداران آبیها از این تغییر بسیار منطقی به نظر میرسد. به هر حال سرمربی محبوب آنها که طعم پیروزی در ۳ فینال را با آنها تجربه کرده بود بار رفتن را بسته بود و دورانی جدید در دست آغاز بود.
حتی اگر از خود توخل هم بپرسیم، او نیز به افت عملکرد تیمش در نیمه دوم دوران حضورش در چلسی اذعان میکند. شاید در تعداد بردها، باختها و مساویها تفاوت زیادی احساس نشود اما عملکرد شاگردان توخل از لحاظ دفاعی پسرفت چشمگیری داشته است.
در پنجاه بازی دوم دوران توخل، آنها ۲۹ گل بیشتر از پنجاه بازی اول دریافت کردند و با ۱۳ کلینشیت کمتر نسبت به روزهای آغازین سرمربی آلمانی در چلسی، اوضاع عقب زمین آبیها از همیشه بحرانیتر به نظر میرسید.
اما آیا گراهام پاتر میتواند دردی را از چلسی دوا کند؟ خب ابتدا نگاهی به عملکرد این مربی در برایتون میاندازیم. همانطور که در تصویر زیر مشخص شده، پاتر هیچگونه تعلق خاطری به چینش خاصی ندارد و دائما در حال تغییر آن است.
از همینرو، پاتر خود را بسیار منعطف نشان داده و به هواداران ثابت کرده که هرگاه کار برای او و تیمش گره بخورد، هیچ عبایی از قبول و تغییر اشتباهاتش نداشته است.
برای مثال در بازی برابر فولام، او تیمش را با سیستم ۳۵۲ و بدون هیچ مهاجم کلاسیکی به زمین فرستاد و فقط پس از ۱۵ دقیقه، چینش ۴۲۳۱ را جایگزین ترکیب اولیه کرد. به طور کلی، این سرمربی انگلیسی تلاش میکند تا تاکتیکها و ترکیبهایش را با توجه به حریف مقابلش انتخاب کند.
با توجه به نمودار زیر، واضح است که پاتر دوست دارد تا تیمش فوتبالی مالکانه بازی کند. مسئلهای که در روزهای اول حضور او در جمع برایتونیها زیاد روشن نبود اما پس از اینکه او توانست تفکراتش را برای بازیکنان جا بیندازد، روز به روز صبر و هوشمندی بیشتری از شاگردان پاتر در هنگام گردش و مالکیت توپ دیده میشد.
حتی در فصل گذشته، نحوهای که آنها از توپ هنگام مالکیت استفاده میکردند بیشتر شبیه تیمهایی بود که برای کسب جایگاه اروپایی میجنگند و البته شباهتهای کمی به گردش توپ شاگردان توخل در چلسی نداشت.
تیمی که پاتر از هیوتون، سرمربی سابق مرغابیها تحویل گرفت، بیشتر شبیه تیمی بود که به هر دری میزند تا از سقوط قرار کند. تیمی که با چینش یک لو بلاک در وسط زمین و با استفاده از ضدحملات و ضربات ایستگاهی تلاش میکرد تا حداقل امتیازات را به دست بیاورد و هیچ تلاشی برای تحت فشار قرار دادن حریف و یا بازی مالکانه انجام نمیداد. اما با ورود پاتر از فصل ۲۰۱۹/۲۰، برایتون هر روز یک قدم بیشتر از خرابههای هیوتون دور میشد و به سمت فوتبال با هویتتری قدم برمیداشت.
شاید در روزهای ابتدایی، این تغییرات به چشم طرفداران سفید و آبیها نمیآمدند ولی با آغاز فصل دوم پاتر بود که برایتون کیلومترها از تیمی که طرفداران به یاد داشتند فاصله داشت. حالا آنها اعتماد به نفس بسیار زیادی در هنگام مالکیت داشتند و قواعد بازیابی توپ را بلد بودند. تغییرات به نحوی بود که در فصل ۲۰۲۰/۲۱، برایتون پاتر، یکی از بهترین تیمهای پریمیرلیگ در محافظت و جلو بردن توپ پس از بازپسگیری آن طی ۵ سال گذشته بود.
ولی این تیم فقط در ابعاد مالکیت پیشرفت نکرده بود. سیستم پرسی که پاتر از بازیکنان خود درخواست میکند، برایتون را تبدیل به یکی از بهترین تیمهای لیگ در بازپسگیری توپ بلافاصله بعد از دست دادن آن کرده است.
تنها بخشی از بازی که پاتر نتوانسته در آن برایتون را به جمع ۱۰ تیم ابتدایی لیگ برساند، تبدیل کردن حملات به موقعیتها و گلها بوده است. مسئلهای که بخشی از آن مرتبط با مهاجمانی است که سطح کیفی لازم برای بازی در یک تیم بالا جدولی پریمیرلیگ را ندارد و طبیعتا بخش دیگر آن به عهده مربی است.
حال با وجود همه اینها، پاتر پروژه خود با برایتون را هرچند ناتمام پشت سر گذاشته و وارد چالش جدیدی در زندگی خود شده است. چالشی که میتواند او را به اوج برساند یا شاید حتی دوران مربیگیری او زودتر از موعد به پایان برساند.
تقریبا سرمایهگذاریهای کلان روی بازیکنان بالا ۳۰ سال در فوتبال تبدیل به تابو شده بود اما در این تابستان اوضاع کمی فرق داشت.
کیارش غریبی، فوتبال لب – در سالیان اخیر باشگاههای فوتبال تلاش کردهاند تا از خرج پولهای هنگفت برای بازیکنان بالا ۳۰ سال خودداری کنند. اما شرایط کمی فرق کرده است. انگار که دوباره زور عنصر تجربه به قدرت جوانی چربیده. برخلاف اتفاقی که در سالهای اخیر افتاده بود، بازار نقل و انتقالات بازیکنان مثبت ۳۰ سال در ۶ ماه گذشته بسیار داغ بوده است.
برای مثال کیران تریپیر در زمستان ۲۰۲۲ و در ۳۱ سالگی توسط نیوکسل به خدمت گرفته شد. یا فیلیپه کوتینیویی که در آستانه ۳۰ سالگی به صورت قرضی به استون ویلا پیوست و قرارداد خود را در ابتدای تابستان دائمی کرد.
همچنین کاسمیرو، کالیدو کولیبالی و روبرت لواندوفسکی از آن دسته بازیکنانی بودند که با انتقالهایی گران قیمت در این تابستان از تیمی به تیمی دیگر منتقل شدند.
اما چرا؟ از خرید های هیجانی میتوان به عنوان عامل اصلی این انتقالها نام برد. برخی از این خرید ها حاصل عملکرد بد تیمها در بازی های ابتدایی فصل میباشند. زمانی که نیاز به یک بازیکن شدیدا احساس میشود و باشگاه روی قابل دسترسترین گزینه ممکن میگذارد.
بیشک، یکی دیگر از دلایل این قضیه واقعبینی میباشد. از هر طرفی که بخواهیم به داستان نگاه کنیم، بازیکنان جوانتر هیچگاه کاملا کافی نیستند و عنصر تجربه در خیلی از مواقع تفاوتها را ایجاد میکند. پس طبیعی است باشگاهی مانند چلسی در کنار بازیکنان جوانی مانند کیرنی چوکووئمکا و چزاره کاسادی به دنبال جذب امثال کولیبالی و اوبامیانگ باشد.
با این وجود باشگاههایی مانند لیورپول و منچسترسیتی که از ابتدا با برنامهای مشخص شده پا به پنجره تابستانی میگذارند، هرگز نیاز به چنین خرید هایی پیدا نمیکنند. اکنون حدود ۶ سال میشود که سران لیورپول هیچ بازیکن بالا ۳۰ سالی را برای ۳ خط جلوئی خود خریداری نکردهاند. همچنین از آخرین باری که منچسترسیتی برای بازیکن بالا ۳۰ سالی پولی خرج کرد به بیش از یک دهه پیش بازمیگردد.
باشگاه بارسلونا به فرنکی دیانگ، هافبک هلندی خود اطلاع داد قراردادی که مدیریت قبلی با او امضا کرده است جرم محسوب میشود و آنها باید به توافقات قبلی بازگردند.
محمد حسین فرخی لاشیدانی، فوتبال لب – با وجود توافق منچستر و کاتالانها در هفتههای گذشته، دیانگ از پیوستن به یونایتد خودداری کرد. طبق گفته رسانهها دلیل این اتفاق طلب حقوق ۱۸ میلیون یورویی دییانگ از باشگاه است.
باشگاه بارسلونا در اکتبر ۲۰۲۰ قراردادی جدید با هافبک خود امضا کرد تا با کاهش حقوق بازیکن در دو فصل ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ بتواند مقداری از فشار مالی ایجاد شده بکاهد. قرارداد گونه ای بود که این مبلغ کاهش یافته به حقوق بازیکن در ۴ سال آینده پخش میشد و پایان قرارداد بازیکن از سال ۲۰۲۴ به ۲۰۲۶ تغییر میکرد.
بارسلونا طی نامه ای به دیانگ در ماه گذشته اعلام کرد خود را در موقعیتی میبیند که میتواند با اقدام قانونی و مجرمانه خواندن تجدید قرارداد بازیکن با باشگاه، اقدام به فسخ قرارداد جدید و بازگشت توافقات به قبل بکند.
منابع نزدیک به بارسلونا میگویند که بعد از این نامه صحبتهای مدیریت جدید باشگاه با بازیکن ادامه داشته و گونهای بوده است که بازیکن و وکلایش را مورد اتهام برای مشارکت با مدیران پیشین در امضای قرارداد مجرمانه قرار میدهد.
وضعیت پیش رو میتواند مهر تاییدی بر سخنان رییس اتحادیه بازیکنان هلندی، ییوْگینی لِوچنکو، باشد که بیان کرده بود دیانگ را قربانی اخاذی بارسلونا شده است. گفتهای که رییس کنونی بارسلونا آن را تکذیب کرده و هرگونه اقدام خلاف قانونی را رد کرده است.
در حالی که لاپورتا در تلاش است تا بازیکن را راضی به گذشتن از طلب ۱۸ میلیونی خود بکند، FIFPRO، اتحادیه بازیکنان حرفهای فوتبال، بر فرایند قانونی و اتفاقات رخ داده نظارت میکند و وکلای خود را مأمور به بررسی مشکلات پیش آمده کرده است.
گفتنی است که این تجدید قرارداد با سه بازیکن دیگر در همان روز اعلام شده بود و این نگرانی را ایجاد میکند که بارسا در صورت موفقیت، اقدام به تغییر در وضعیت لانگله، پیکه و ترشتگن بکند. هنوز خبر دقیقی از صحبت های باشگاه با این بازیکنان منتشر نشده است.