Tag Archives: فوتبال لب

کلودیو رانیری؛ هنر مربیگری

چرا افراد را تعلیم میدیم؟چرا رهبری میکنیم؟چه چیزی به ما انگیزه میده تا راز موفقیت گروهی باشیم؟ رانیری نمادی از رهبری و مدیریت است.

ملودی بیاتی، فوتبال لب– بستر شما هرچه باشد ، چه در دفتر ، چه در زمین تمرین, چه هدایت گروهی از کودکان زیر هشت سال یا ارسال تیم لستر سیتی به یک تور هیجان انگیز به لیگ برتر، رهبری یک هنر است که به استحکام، سازش و زیرکی نیاز دارد. کار هرکسی نخواهد بود ، اما به عنوان مربیان ، ما در موقعیت مربیگری و رهبری قرار داریم، چ خواسته ما باشد چه نه.

برخی از یک مربی درجه یک به عنوان «مدیر» یاد میکنند.
عادت هشتم، در کتاب معرکه استفان کووی که بر روی پیدا کردن راه روش خود و کمک به دیگران تمرکز دارد ، نقل میشود که « افراد را نمیتوان مدیریت یا کنترل کرد، چیزها ،سیستم ها و ابزار مدیریت می‌شوند، اما مردم کنترل نمی‌شوند بلکه هدایت و تشویق می‌شوند.» این خط برایم بسیار جالب بود. چیز ترغیب کننده ای راجب سیستم ها و ساختار ها وجود ندارد اما قابل بحث است که می‌توانند انضباط به یک مجموعه بیاورند.
چگونه ان نظم ایجاد شده،چه کسی مسئول آن است، چه مفهومی برای افراد دارد، هر فرد درگیر با آن چگونه تفسیرش میکند و آن ساختار چ موضوعی را روایت میکند.

گوشه ای از دستاورد ها

داستان کلودیو رانیری به یکی از پر مخاطب ترین موضوعات ورزشی اخیر تبدیل شده است – و دلایل خوبی هم دارد. این مرد تیم فوتبال ناجور خود را به یکی از بهترین داستان ها در تاریخ تبدیل کرده. بسیاری از طرفداران فوتبال از فتوحات ناتینگهام فارست تحت رهبری برایان کلاف افسانه ای در دهه 1970 صحبت میکنند. (که درست است) اما در شرایط فعلی ، معتقد هستم که دستاورد های روباه ها هرچه که کلاف تونسته بود بدست آورد را ربود. دلیل آن این است که در سال 2016 ما در دوره ای زندگی میکنیم که بازی اساسا توسط پول خراب میشود که ناشی از سود ، خودخواهی و منابع مالی عظیمی است که تنها راه موفقیت بنظر می رسند، لستر دنیای فوتبال را زیرورو کرده است و موفقیت آن ها میتواند محرکی باشد که پارادایم فوتبال مدرن را دوباره تعریف می کند.

چهره درهم کلودیو رانیری کنار زمین

چیزی که رانیری ساخته علیرغم غیرقابل درک و بی قیاس بودن اش، بازیکنان آن را بسیار به رخ می کشند. بنظر می رسد که خود باوری ، اعتماد به نفس ، هماهنگی ، فرهنگ و کنار هم بودن عوامل اصول اصلی سازمان آن ها باشد. لستر ها گروهی از برادران هستند ، در سنگر باهم و البته در مهمانی های جیمی واردی باهم! چه فداکاری هایی که آن ها حاضر نیستند برای هم و تیم اشان بکنند!
از بیرون بنظر می رسد که آن ها غرور و خودپرستی را از هدف جمعی خود حذف کرده اند.

ورودی نامحسوس رانیری و سرآغازی چشمگیر

اگر به این بپردازم که چرا مربیگری میکنم ، به رانیری به عنوان تعریف جادوی این شغل و البته رهبری نگاه خواهم کرد. همه ما فیلم های ورزشی را تماشا میکنیم که دنزل واشنگتن تیمی از مردان جوان را به سوی افتخار هدایت می‌کند، راکی بالبوا بر تمام مشکلات پیش رویش غلبه می‌کند تا عنوان سنگین وزن را کسب کند یا مارک والبرگ در باران و برف تمرین می‌کند تا به nfl راه یابد.
از کلیشه ها بگذریم، ما عاشق این فیلم ها هستیم چون این حس رو القا میکنند که همه چیز امکان پذیر است.
با این وجود، رانیری این جمله فانتزی و رویایی که هرچیزی امکان پذیر هست را در دنیای شگفت انگیز ورزش به حقیقت رساند.

کسپر اشمایکل در مصاحبه اخیر خود با اسکای اسپورت اشاره کرد که در هفته اول حضورش در لستر، رانیری پس از ورود، خود را به بازیکنان معرفی کرد و بیش از یک هفته عقب نشست و فقط تماشا کرد. چیزی را تغییر نداد، مشاهده کرد که بازیکنان‌اش چه ویژگی های دارند. مقدار قابل توجهی از ساختار قبلی را حفظ کرد(با توجه به اینکه با باشگاه اشنایی داشت.) کم صحبت کرد. این تصمیم شاید کار شاق و پیچیده ای نباشد اما قطعا حرکتی زیرکانه بوده که تجربه، اعتماد به نفس و تسلط شخص را نشان می دهد. به عنوان مربیان، اگر ما عزت نفس نداشته باشیم، اوضاع برایمان سخت می شود. امکان خطا هست، باید بتوانیم هرج و مرج ها را کنترل کنیم و اشتباهات را بدون ترس بپذیریم. رانیری با ورودی بی سروصدا توانست برای خود زمان بخرد ، زمانی برای مشاهده و تحلیل و از همه مهمتر برای بازیکنانش.

از پیتزا تا پیروزی با رانیری

به خوبی مستند شده که در شروع فصل، لستر گل های زیادی به ثمر می‌رساند و تیم های برتر را شکست می‌داد، اما در دفاع آسیب پذیر بود – جالب است که حالا آن ها لیگ برتر را برده و خط دفاعی آن ها به محکم بودن معروف شده است.
در هرحال ، همیشه به این راحتی نبوده، رانیری-با ذهنیتی قدیمی- به بازیکنانش قول پیتزا مجانی داد اگر که بتوانند دروازه را بسته نگه دارند! بعید است که این وعده وعید ها تنها عامل ها برای چرخش های دفاعی باشد؛ استفان کووی استدلال می‌کند که اینگونه انگیزه ها میتواند از لحاظ روانشناختی مضر باشد.

در هرحال، اگر رانیری از این محرک نیز استفاده نمیکرد(با توجه به اینکه این بازیکنان می‌توانند یک پیتزا برای خودشون بخرند.) درواقع داشت گروه را به چالش می‌کشید و باور داشت تیم‌اش توانایی دفاع داشتند. فقط نیاز بود نشانش بدهند. و البته کاشف به عمل آمد که رانیری در آخر برای بازیکنان پیتزایی نگرفت و مجبورشون کرد که پیتزاشون خودشون درست کنند، تا نشون بده که باید هرچیزی را که میخواهند بدست بیاورند ، آن ها نشان دادند که چقدر خوب از پس دفاع کردن بر‌می‌آیند. همانطور که کسپر اشمایکل گفت:«چهار نفر از دفاع کنندگان من بدون احساس شرمندگی دفاع می‌کنند و به متوقف کردن حریف افتخار می‌کنند.»

رانیری و بوسه بر جام قهرمانی لیگ برتر

پند هایی از قهرمان ایتالیایی

خب، ما چه چیزی میتونیم از این مرد یاد بگیریم؟ کسی که با نام های «مرد متفکر» یا حتی در دایره طرفداران لستر «پدر خوانده» شناخته شده است. معتقدم رانیری به ما نشان داد که مهم نیست در حال حاضر چه تعداد صاحب نظر یا متفکر تاکتیکی مدرن در بازی حضور دارند، مهارت های ساده و ظرافت هایی که فرهنگ رهبری و پرورش دادن افراد رو به چنین هنری تبدیل می‌کند بسیار باارزش و مهم هستند. همه ما باور های خودمون راجب اینکه یک بازی چگونه باید انجام بشه داریم،چه به سبک مورینیو باشد یا گواردیولا، کلوپ یا سیمئونه، در هر حال بنظر می‌رسد درس های که میتوانیم از این قهرمان متمایز ایتالیایی یاد بگیریم عبارت است از:

  • شناخت بازیکنان خود
  • قابلیت سازگاری با محیط
  • حمایت، اعتماد و مراقبت بی وقفه از بازیکنان خود
  • •زیرک و ظریف بودن در ساخت تاکتیک های خود
  • فرهنگ و ساختار مستقلی ایجاد کنید
  • به ویژگی های خود آگاه باشید، نقاط ضعف و قوت خود را بشناسید
  • سخت کار کنید
  • از لحظه ها لذت ببرید
رانیری در کالیاری

پایان دوره ای 37 ساله

دوران مربیگری اسطوره ایتالیایی، پس از 37 سال و با تجربه فراز و فرود های بسیار اعم از کار در رم و اینتر و قهرمانی اعجاب انگیز با لستر در لیگ برتر تا تجربه نه چندان موفق در فولام و واتفورد به پایان خواهد رسید. پیرمرد ایتالیایی اگرچه به مانند برایان کلاف، یوهان کرایوف یا سر مت بازبی خالق یک مکتب و تئوریسین نبود، اما شیوه کاری او، درسی فوق العاده برای همه مربیان است. رانیری جلو تر از مربیانی مثل کلوپ برای ارتباط خوب با بازیکنانش و جلو تر از بیلسا بابت تئوری مشخصش در فوتبال به یاد خواهد ماند. در نهایت می‌توان او را با آرزوی خوش بدرقه کرد. بدرود پیرمرد ایتالیایی…

آرنه اسلات دهمین مربی، رتبه بندی تمام مربیان هلندی تاریخ در پریمیرلیگ

مربیان هلندی در تاریخ پریمیر لیگ

هیچ یک از مربیان هلندی تا به حال تیمی را به عنوان قهرمانی لیگ برتر نرسانده است. این مسئله باعث شد هواداران لیورپول انتصاب آرنه اسلات را تا حدی غیرقابل تحمل بدانند.

محمدرضا حیدری فوتبال لب- شما نمی توانید یک کتاب را از روی جلد آن قضاوت کنید. آرنه اسلات ممکن است فقط پاسخی برای تمام مشکلات لیورپول باشد. سرمربی فاینورد قرار است به دهمین سرمربی از میان مربیان هلندی تاریخ لیگ برتر تبدیل شود. او امیدوار است به دستاوردهای بیشتری نسبت به پیشینیان خود برسد. بدون مقدمه، بیایید هر یک از مربیان هلندی را در تاریخ لیگ رتبه بندی کنیم، لذت ببرید!

۹-فرنک دی بوئر

فرنک دی بوئر ناموفق ترین مربی تاریخ پریمیرلیگ است.

دوران سلطنت فرانک دی بوئر در کریستال پالاس یکی از عجیب ترین و کوتاه ترین انتصابات لیگ برتر تا به امروز است. او در سال 2017 به سلهرست پارک آمد. اما پس از هدایت تیم برای تنها 4 بازی، بلافاصله آن جا را ترک کرد. او در این بازی ها حتی یک برد هم نتوانست به ثبت برساند و در واقع در دوران حضورش یک گل را هم ندید. ژوزه مورینیو او را “بدترین مربی تاریخ لیگ برتر” نامید.

۸-رنه مئولنستین

رنه دستیار سابق سرالکس فرگوسن در منچستریونایتد بود.

رنه مئولنستین نیز مدت زیادی در نقش خود در فولام دوام نیاورد و در فوریه 2014 با فولام خداحافظی کرد. او موفقیت‌های کمی بیشتری نسبت به دی بوئر دید. با این حال، تیم را از طریق 17 بازی در همه رقابت‌ها رهبری کرد و در 4 بازی پیروز شد. انتقال او به عنوان سرمربی در آن زمان پس از گذراندن چند سال به عنوان دستیار سر الکس فرگوسن در منچستریونایتد کاملاً منطقی بود. دوران مئولنستین در فولام چندان مثمر ثمر نبود، زیرا تیم در زمان اخراج او در انتهای لیگ قرار داشت.

۷-دیک ادووکات

دیک ادووکات مربی هلندی

زمانی که ساندرلند به دنبال یک مربی باتجربه بود تا آنها را به موفقیت برساند، دیک ادووکات گزینه خوبی به نظر می رسید، که قبلاً 18 تیم دیگر را مدیریت کرده بود. با تأمل، شاید دلیل دیگری وجود داشت که تعداد تیم ها بسیار زیاد بود. او موفق شد تیمش را در لیگ برتر حفظ کند، البته به شکلی دراماتیک، و برای کارش دستمزد خوبی دریافت کرد.

اما، ادووکات از کار با بازیکنانی که جاه طلبی نداشتند خودداری کرد و این را یکی از دلایل کناره گیری خود نامید. او تحت فشار شدید وارد شد و کمتر از یک سال پس از پیوستن به باشگاه، باشگاه را ترک کرد. ادووکات از آن زمان گفته است که می‌خواهد زمان کافی برای ساندرلند بدهد تا رهبر دیگری پیدا کند. اما در آن زمان به نظر می‌رسید که می‌خواهد بلند شود و آنها را در آشفتگی کامل رها کند.

۶-رود گولیت

رود گولیت هافبک خیلی خوب اما مربی بسیار ضعیفی بود.

رود گولیت بدون شک در زمین با استعداد بود، اما مهارت‌های او در کنار زمین بازی آنطور که او می‌خواست، تغییر نکرد. در مراحل پایانی دوران حرفه ای خود، هافبک هلندی به چلسی آمد تا نقش یک بازیکن/مدیر را ایفا کند. اما تنها دو سال بعد او را رها کردند.

تنها پنج ماه پس از اخراج، گولیت به نیوکاسل یونایتد پیوست و با مهاجم ستاره آنها – آلن شیرر – دشمن شد. هواداران از چیزی که دیدند تحت تأثیر قرار نگرفتند و مربی هلندی پس از 53 بازی از سمت خود اخراج شد. در واقع، بهترین کاری که گولیت در دوران حضورش در لیگ برتر انجام داد این بود که جانفرانکو زولا را به استمفوردبریج آورد.

۵-مارتین یول

مارتین یول مربی نسبتا موفق هلندی در تاتنهام و فولام بود.

مارتین یول مدت زمانی را برای تاتنهام و فولام سپری کرد، اما دوران سلطنت او با اسپرز به یاد ماندنی است، زیرا از سال 2004 تا 2007 هدایت این تیم را برعهده داشت. او به عنوان دستیار به باشگاه ملحق شد، اما پس از انجام یک کار درخشان، مقام سرمربی را به دست آورد. در طول دوران سرمربیگری خود، اسپرز را به دو مقام پنجم رساند. در سال 2006 با اندکی فاصله لیگ قهرمانان اروپا را از دست داد.

همه چیز در سال 2007 تغییر کرد زیرا شروع ضعیف فصل یول را در خط آتش قرار داد. در واقع، او در جریان شکست 2-1 تاتنهام مقابل ختافه در جام یوفا با انتشار این خبر در سراسر زمین قبل از اینکه یول حتی مطلع شود، اخراج شد. او بعداً به عنوان سرمربی فولام ادامه داد و به آنها یک مقام نهمی را هدیه داد.

۴-اریک تنهاخ

اریک تنهاخ همچنان نتوانسته عملکرد مطلوبی داشته باشد.

ممکن است لازم باشد قبل از وارد شدن به این مورد، محدودیت کلمات را بررسی کنیم. زیرا درک دوران اریک تنهاخ در منچستریونایتد تا کنون سخت بوده است.

بیایید صادق باشیم، او بدترین مربی نیست و هدایت تیمی مانند یونایتد همیشه یک درخواست جدی خواهد بود. اما پس از اولین فصل حضورش در اولدترافورد، تنهاخ همچنان هوادارانی را که خواهان فوتبال مهیج و موفق هستند، ناامید کرده است. در طول فصل اول رقابت او به نظر می رسید که شیاطین سرخ سرانجام به یک رهبر قدرتمند دست یافته بودند، به دو فینال جام حذفی رسیدند و به لیگ قهرمانان اروپا راه یافتند. با این حال، فصل 2023/24 افتضاح بود.

۳-رونالد کومان

رونالد کومان عملکرد بدی در لیگ برتر نداشت، اما دوران حضورش در انگلیس قطعاً یک ترن هوایی بود. دوران او در ساوتهمپتون تحسین برانگیز بود و با این واقعیت که او از مائوریسیو پوچتینو موفق پیروی کرد، تحسین برانگیزتر شد. اما، او موفق شد قدیس ها را به بالاترین امتیاز خود در لیگ هدایت کند. در رده ششم قرار گرفت و سهمیه لیگ اروپا را کسب کرد.

کومان پس از دو سال تصمیم گرفت سنت مری را ترک کند و به اورتون بپیوندد. اینجا بود که همه چیز شروع به سرازیر شدن کرد. به او یک قرارداد سه ساله با تافی ها پیشنهاد شد، اما تنها 16 ماه از آن را پس از اخراج شدن دید، زیرا اورتون با ثبت دو برد در 13 بازی، از آخر سوم شد.

۲- لوئیس فن خال

تا جایی که سرمربیان اخیر یونایتد می گویند، لوئیس فن خال یکی از مربیان هلندی خوب در اولدترافورد بود. او هنوز آخرین سرمربی شیاطین سرخ است که جام حذفی را برده است و مستقیماً از افسانه ای که سر الکس فرگوسن است پیروی می کند. کار سختی برای هر کسی که باید انجام دهد.

حالا فوتبالش جذاب نبود اما ثابت بود و تاکتیک هایش بسیار ستودنی بود. فان خال تنها چند روز پس از شکست کریستال پالاس برای قهرمانی در جام حذفی به طرز تکان دهنده ای اخراج شد. یونایتد از آن زمان تاکنون 4 مربی را دیده است و هیچ کدام نتوانسته انتظارات بالایی را که تعیین شده بود برآورده کند.

۱- گاس هیدینک

گاس هیدینک، علیرغم اینکه هرگز نقشی دائمی در چلسی نداشته است، جایگاه اول ما را برای مربیان هلندی به خود اختصاص داده است. در دو نوبت از او به عنوان سرمربی موقت آبی ها نام برده شد که کمترین تاثیرگذارترین آنها دومین مورد او پس از جانشینی ژوزه مورینیو در سال 2015 بود، زمانی که تیم به بازسازی نیاز داشت.
با این حال، ورود اولیه او فوق العاده بود. هیدینک تیم ملی روسیه را رها کرد. و همچنین انتصابش در استمفورد بریج دستکاری کرد، اما تحت فشار عالی بود و تنها یکی از 22 بازی خود را در فصل 2008/09 باخت. چلسی می خواست هیدینک را در اطراف نگه دارد، اما تعهد او به ترکیب روسیه به این معنی بود که دوران حضور او در لیگ برتر کوتاه بود، اما خیلی شیرین بود.

منبع: 90 Min

بررسی پوچتینو، آمار و داده های چلسی چه می‌گویند؟

اگر چه مائوریسیو پوچتینو سرانجام پس از تنها یک فصل از هدایت چلسی برکنار شد اما بررسی آمار نشان می‌دهد عملکردش چندان ناامید کننده نبوده است.

پوچتینو در قامت سرمربی چلسی

عملکرد در دفاع و حمله

مهدی سهیلی، فوتبال لب – در خط حمله ، پوچتینو بهبود چشمیگیری نسبت به 38 گلی که در 38 بازی فصل گذشته توسط تیم‌های تحت هدایت پاتر، توخل لمپارد داشت. طوری که با 77 گل در این فصل سومین دوره برتر هجومی لیگ برتر را تشکیل می‌دهد! فصل 2008، 103 گل و فصل 2016، 85 گل که منجر به قهرمانی چلسی در لیگ برتر شد.

اما این پیشرفت در حمله ، هزینه گزافی در خط دفاعی داشت. به طوری که چلسی 63 گل دریافت کرد. البته این آمار در مقایسه با تیم‌های بالاتر از چلسی مثل تاتنهام و استون ویلا قابل بحث است.

آمار گل زده و گل خورده چلسی از سال 2000

آمار گلزنی و (XG)

پوچتینو میانگین گلهای زده غیر پنالتی شیر‌های لندن را به دوران اوج توخل برگرداند؛ اما در گل‌های دریافتی غیر پنالتی از عملکرد پاتر و لمپارد هم بدتر بود.

چلسی 40 گل از 63 گل دریافتی را در نیمه دوم دریافت کرد. این نشان دهنده ضعف این تیم در مدیریت بازی است. البته در نیمه دوم هم تقریبا به همین تعداد گل زده‌اند که نشان از ناامید نشدن این تیم پس از عقب افتادن است.

گراف عملکرد گلزنی و دفاع چلسی تحت هدایت مربیان مختلف

شروع بد دلیل نرفتن چلسی به چمپیونزلیگ

مربی چلسی بارها در کنفرانس خبری علنا این موضوع را مطرح کرده که عملکرد نه‌چندان خوب در ۷ هفته اول باعث عدم حضور در کورس سهمیه شد.

البته طبق آمار حق با سرمربی آرژانتینی است؛ این تیم از اکتبر بعد از سیتی و لیورپول و آرسنال بهترین عملکرد را داشته است.

یکی از بدشانسی های دیگر آبی‌های لندن و پوچ، مصدومیت‌ها بود که منجر به دوری بلند مدت ریس جیمز، بن چیلول و خریدهایی گران قیمتی مثل انکوکو، فوفانا و لاویا شد. با این حجم مصدومیت، دست چلسی و پوچتینو از بازیکنان با کیفیت خالی شد.

البته این مصدومیت‌ها می‌تواند از دلایل مدیریتی هم تاثیر بگیرد؛ از جمله تغییرات تاد بولی در دپارتمان پزشکی چلسی ، کادرفنی و بازیکنان است. هر چه هست آمار نشان می‌دهد فصل اول پوچتینو زیاد هم ناموفق نبوده هر چند او دیگر سرمربی چلسی نیست.

کول پالمر ستاره چلسی پوچتینو

سرگذشت لیگ قهرمانان زنان-نبرد قهرمانان زیر آسمان آبی اروپا

تصویی از بارسلونا هنگام بالابردن جام قرمانی لیگ قهرمانان

عسل رضائی-فوتبال لب،عاشقان مستطیل سبز خزان خود را با قدم زدن به سوی استادیوم‌ها طی می‌کنند. در شب های زمستان خود را با هیجان نبرد ستاره‌ها سپری می‌کنند، تا ببینند چه کسی در میان نسیم بهاری جام سیمین را در شب‌های لیگ قهرمانان اروپا بالا می‌برد.
راهی که فقط برای مردات برومند نیست. بلکه زنانی شجاع نیز در پس سال‌ها مبارزه توانستند در ۲۳ می سال ۲۰۰۰ طی نشست یوفا در پاریس رقابتی را بنا کنند تا با پیروزی در آن ملکه‌های راستین دروازه های اروپا باشند.
اکنون به سفری خواهیم رفت تا بدانیم چه سرگذشتی برای لیگ قهرمانان زنان اروپا طی شده است.

جام قهرمانی لیگ قهرمانان زنان که از فصل ۲۰۰۹/۲۰۱۰ مورد استفاده قرار می‌گیرد.

جام زنان یوفا

در فصل ۲۰۰۱/۲۰۰۲ اولین دوره لیگ قهرمانان زنان (در آن زمان جام زنان یوفا) برگزار شد. رقابتی با ۳۲ تیم که از مرحله پلی‌آف به لیگ اصلی رسیده بودند رو در رو مسابقه می‌دادند تا در پایان تنها یک تیم روی سکو برود.
در اولین دوره فینال میان اومئو سوئد و اف‌اف‌سی فرانکفورت(همان آینتراخت فرانکفورت) برگزار شد و در پایان تیم آلمانی با نتیجه دو بر صفر پیروز اولین فینال شد.
فصل بعد مجالی به اومئو برای گرفتن انتقام فینال سال گذشته داده شد. در نهایت در نیمه‌نهایی فصل ۲۰۰۲/۲۰۰۳ بر فرانکفورت پیروز شد. کمی بعد مقابل فورتانا هیورینگ دانمارک صف آرایی کردند و در مجموع دو بازی رفت و برگشت قهرمان شدند.
فینال سومین دوره نام آشنا بود. مصاف دوباره فرانکفورت و اومئو که با درخشش مارتا با برد سه بر صفر خانگی اومئو تحقیر فرانکفورت در بازی برگشت در آلمان با نتیجه پنج هیچ به سود اومئو پایان یافت.

تصویری از مارتا در پیراهن اومئو حین بازی در لیگ قهرمانان زنان

در ابتدای فصل ۲۰۰۴/۲۰۰۵ تغییراتی اعمال شد و تعداد تیم‌ها به چهار گروه نه تیمه افزایش یافت. دو تیم اول هر گروه به یک چهارم نهایی می‌رسیدند و رقابت ها به صورت رفت‌و‌برگشت و تک فیناله برگزار می‌شدند. توربین پوتسدام در همان فصل قهرمان جدید مسابقات شد وبه عنوان یک آلمانی دیگر وارد صف قهرمانان شد. بعد از این مهم به ترتیب توربین پوتسدام، آرسنال(بدون شکست در هیچ مرحله ای)،فراکفورت و اف‌سی‌آر دویسبرگ در قالب جام زنان یوفا پیروز میدان شدند.

لیگ قهرمانان زنان اروپا

در ابتدای فصل ۲۰۰۹/۲۰۱۰ با تغییر نام رقابت ها به لیگ قهرمانان زنان تغییرات وسیع دیگری نیز رخ داد. اکنون همه کشور های اروپایی توانایی حضور در مرحله مقدماتی را داشتند و فقط قهرمانان پنج لیگ به صورت مستقیم در دور اصلی حضور پیدا می‌کردند.
توربین پوتسدام برنده اولین فصل رسمی لیگ قهرمانان زنان شد. لیون برای اولین بار پس از آنها قهرمان شد و فصل ۲۰۱۱/۲۰۱۲ نیز قهرمانی خود را تکرار کرد. دو فصل متوالی پس آن باشگاه وولفسبورگ پیروزی‌های ژرمن‌ها را تکرار کرد.
دوران فرمانروایی لیون فرا رسید. پیروزی در ۵ فصل متوالی لیگ قهرمانان زنان دستاورد چشمگیر باشگاه لیون بود. عصر طلایی که با رهبری بازیکنانی چون وندی رنارد، آدا هگربرگ و ایژون لی سومر برای لیون ایستادن بر بام اروپا را به همراه داشت.

تصویری از تیم المپیک لیون پس از قهرمانی در فصل ۲۰۲۲//۲۰۲۱


بالاخره پس از سال های در فصل ۲۰۲۰/۲۰۲۱ سر و کله فاتح جدید لیگ قهرمانان زنان پیدا شد. کاتالان ها که فینال گذشته را به لیون باخته بودند مقابل چلسی به پیروزی چهار بر یک دست یافتند. لیون سال بعد بار دیگر قهرمان شد و بارسلونا را در فینال از نیان برداشت. آبی‌و‌اناری‌ها فصل گذشته نیز با کامبک مقابل قهرمان دو دوره لیگ قهرمانان زنان، وولفسبورگ جایگاه خود را میان اسطوره‌های رقابت ها تثبیت کرد.

افتخارات

سال برگزاری تیم قهرمان کشور قهرمانتیم نایب قهرمان
۲۰۰۱/۲۰۰۲آینتراخت فرانکفورتآلماناومئو
۲۰۰۲/۲۰۰۳اومئوسوئدفورتانا هیورینگ
۲۰۰۳/۲۰۰۴اومئوسوئدآینتراخت فرانکفورت
۲۰۰۴/۲۰۰۵توربین پوتسدامآلمانزوگاردن
۲۰۰۵/۲۰۰۶آینتراخت فرانکفورتآلمانتوربین پوتسدام
۲۰۰۶/۲۰۰۷آرسنالانگلیساومئو
۲۰۰۷/۲۰۰۸آینتراخت فرانکفورتآلماناومئو
۲۰۰۸/۲۰۰۹اف‌سی‌آر دویسبرگآلمانزویزدا پرم
۲۰۰۹/۲۰۱۰توربین پوتسدامآلمانالمپیک لیون
۲۰۱۰/۲۰۱۱المپیک لیونفرانسهتوربین پوتسدام
۲۰۱۱/۲۰۱۲المپیک لیونفرانسهآینتراخت فرانکفورت
۲۰۱۲/۲۰۱۳وولفسبورگآلمانالمپیک لیون
۲۰۱۳/۲۰۱۴وولفسبورگآلمانتایرسو
۲۰۱۴/۲۰۱۵آینتراخت فرانکفورتآلمانپاریس سنت ژرمن
۲۰۱۵/۲۰۱۶المپیک لیونفرانسهوولفسبورگ
۲۰۱۶/۲۰۱۷المپیک لیونفرانسهپاریس سنت ژرمن
۲۰۱۷/۲۰۱۸المپیک لیونفرانسهوولفسبورگ
۲۰۱۷/۲۰۱۸المپیک لیونفرانسهبارسلونا
۲۰۱۸/۲۰۱۹المپیک لیونفرانسهوولفسبورگ
۲۰۲۰/۲۰۲۱بارسلونااسپانیاچلسی
۲۰۲۱/۲۰۲۲المپیک لیونفرانسهبارسلونا
۲۰۲۲/۲۰۲۳بارسلونااسپانیاوولفسبورگ
برندگان ادوار مختلف لیگ قهرمانان زنان اروپا
تصویری از بارسلونا، مدافع عنوان قهرمانی

گلزنان

رتبهبهترین گلزنتعداد گل
۱آدا هگربرگ۶۴
۲آنیا میتینگ۵۱
۳ایژون لی سومر
کوهنی پهلرز
۴۸
۵مارتا۴۶
۶کامیله ابیلی۴۳
۷کیم لیتل
لونا شلن
۴۲
۹نینا برگر۴۰
۱۰هانا لیونبرگ۳۹
بهترین گلزنان تاریخ لیگ قهرمانان زنان در اروپا

مرحله گروهی فصل ۲۰۲۳/۲۰۲۴

فصل ۲۰۲۳/۲۰۲۴ حتی قبل از این که شروع شود نیز در زمره عجیب‌ترین فصول لیگ قهرمانان زنان اروپا قرار گرفت. حذف تیم حاضر در نیمه‌نهایی فصول گذشته و فینالیست دوره قبل یعنی آرسنال و وولفسبورگ خیلی زود تر از آنچه انتظار داشتیم اتفاق افتاد. شکست هر دوی این تیم ها در مقابل پاریس‌اف‌سی نوید یک فصل شگفت‌انگیز می‌داد.

در گروه اول کسب ۱۶ امتیاز از ۶ مسابقه برای آبی‌اناری‌ها،مدافعان عنوان قهرمانی در گروهی که جز بارسلونا،بنفیکا، آینتراخت‌فرانکفورت و روزنگارد حضور داشتند نشان می‌داد که بارسلونا جایگاهی در میان چهار تیم اول رقابت خواهد داشت.
در گروه دوم لیون با کسب چهار پیروزی و دو تساوی توانست به عنوان صدر‌نشین به مرحله بعدی رقابت ها صعور کند. برن در این گروه بالاتر از اسلاویا پراگ و سنت پولتن قرارگرفت و با کسب امتیاز از لیون بزرگ تیم دوم این گروه شد.

گروه سه بی‌شک گروه مرگ لیگ بود. پاریس‌سنت‌ژرمن،آیاکس،بایرن،مونیخ و در پایان این رقابت‌های گروهی با ترتیب کسب ده،ده،هفت و پنج امتیاز، رده بندی در این گروه را مصخص کردند.
از گروه آخر نیز چلسی به عنوان صدرنشین از این گروه صعود کرد. معجزه نیز در همین گروه اتفاق افتاد.رئال مادرید با ۵ شکست و یک مساوی و بدون حتی یک برد در انتهای گروه قرار گرفت و حتی پاریس‌اف‌سی شگفتی ساز نتوانست به مرحله بعد صعود کند. بلکه بی‌کِی هکن با غلبه به هر‌دوی این تیم‌ها به دورحذفی راه یافت

تصویری از تیم المپیک‌لیون به هنگام قهرمانی لیگ یک ،قهرمان هشت دوره CL و فینالیست این دوره

مراحل حذفی و فینال

مرحله یک‌چهارم نهایی کاملا قابل پیش‌بینی پیش رفت. بارسلونا در مجموع پنج بر دو برن را حذف کرد. چلسی باشگاه آیاکس را از پیش رو برداشت و لیون بنفیکا را نیز در هم کوبید. هکن، تیم شگفتی ساز این دوره از رقابت ها مقابل پی‌اس‌جی به زانو درآمد و از صعود به مراحل بالاتر بازماند.
در اولین رقابت نیمه نهایی دو رقیب دیرینه مقابل یک دیگر صف آرایی کردند. چلسی که برای آخرین بار در لیگ قهرمانان زنان به رهبری اما هایز به میدان می‌رفت توانست در دور رفت و در خانه بارسلونا یاران الکسیا پوتیاس را با یک گل شکست دهد. اما در دور برگشت با دریافت دو گل در لندن بازی و میدان را واگذار کرد و رویای جام نقره‌ای خود را نیمه تمام گذاشت. لیون و پاریس در دیداری جذاب و پایاپای بازی رفت را با نتیجه سه بر دو برای لیون به اتمام رساندند.بازی برگشت نیز علارغم تلاش پاریس‌سنت‌ژرمن در خانه خود لیون با نتیجه دو بر یک بازنده رقابت بود و به فینال راه نیافت.

تصویری از تیم بارسلونا به هنگام قهرمانی لیگا‌اف فینالیست این دوره و مدافع عنوان قهرمانی


با این نتایج بارسلونا و لیون در تاریخ چهارم خرداد یا همان بیست‌و‌پنج می در استادیوم سن مامس شهر بیلبائو در فینال به مصاف یکدیگر خواهند رفت. بارسلونا که تا به امروز نتوانسته در لیگ‌ قهرمانان‌ زنان‌ تیم المپیک‌لیون را شکست دهد امیدوار است در برابر شیر‌های فرانسوی علارغم انگیزه مضاعف آنها برای فتح نهمین UWCL خود پیروز میدان باشد. لازم به ذکر است که هر دوی آنها فاتح لیگ های داخلی خود هستند.

ادین ترزیچ; سفری از زمین های خاکی تا فینال اروپا

ادین ترزیچ پس از صعود به فینال لیگ قهرمانان به عنوان مربی مورد استقبال و احترام هوادارن فوتبال قرار گرفته است.

ادین ترزیچ مربی هلندی تیم دورتموند.

محمدرضا حیدری فوتبال لب– ادین ترزیچ و بروسیا دورتموند شایسته اش توانستد برای اولین بار در ۱۲ سال گذشته و سومین بار در تاریخ به فینال لیگ قهرمانان اروپا برسند.فینالی که در آن باید در برابر پادشاه فوتبال اروپا رئال مادرید صف آرایی کنند.
احتمالا سالها قبل درست وقتی که کمک مربی تیم زیر ۱۹ سال دورتموند بود این فینال برای ادین ترزیچ رویا محسوب میشد. رویایی که حالا مربی آلمانی چندین روز با زندگی در آن فاصله دارد.

فرزند مهاجر

ادین ترزیچ در خانواده ای مهاجر و از طبقه کارگر در آلمان غربی بزرگ شد. پدر او اصلیت بوسنیکی دارد و مادرش کروات است. مهاجر بودن و کارگر بودن پدر و مادرش نتوانست جلوی علاقه او به فوتبال را بگیرد. سرنوشت از اول برای ادین ترزیچ در سختی و دشواری سروده شده بود.

اما انگار ادین برای فوتبال بازی کردن به این دنیا نیامده بود. دوران بازی مربی شگفتی ساز عمدتا در تیم های لیگ دسته چهار آلمان سپری شد. دوران حرفه ای او تنها ۱۰ سال طول کشید و در سال ۲۰۱۲ و در سن ۳۰ سالگی از مستطیل سبز دور شد. دوری که البته به نفع او بود و بعد ها در دوران مربیگری خود به دستاورد های بسیار بزرگ تری نسبت به مربیگری در لیگ ملی و دسته چهارم آلمان به دست آورد.

ادین ترزیچ و همسر او در مراسم رسمی

دیوار زرد در انتظار منجی

بلافاصله پس از خداحافظی از فوتبال ترزیچ به عنوان استعدادیاب و دستیار در آکادمی دورتموند استخدام شد. وظیفه او گزارش مستقیم عملکرد تیم های آکادمی مخصوصا تیم زیر ۱۹ سال به یورکن کلوپ اسطوره دورتموند و سرمربی وقت تیم بود.
در خلال مسابقات یورو ۲۰۱۲ ادین ترزیچ برای مسابقه تیم ملی کرواسی در برابر ایرلند آنالیز و تحلیلی از بازی ایرلند ارائه داد که مورد توجه اسلاوان بیلیچ مربی تیم ملی کرواسی قرار گرفت. بعد از آن بیلیچ به ترزیچ پیشنهاد دستیاری در تیم لوکوموتیو مسکو را داد که با موافقت ترزیچ همراه شد. اما به دلایلی این همکاری صورت نگرفت. سرانجام از سال ۲۰۱۳ ادین ترزیچ دستیار اسلاوان بیلیچ در تیم های بشیکتاش و وستهم بود و تجربه مربیگری در بهترین لیگ دنیا را کسب کرد.

اتحادیه انگلستان به جای وایزوایلر

در سال ۲۰۱۸ و همزمان با خروج بیلیچ از وستهم که ادین ترزیچ در دوره مربیگری اتحادیه فوتبال انگلستان شرکت کرد. اتفاقی که در نوع خود عجیب بود چرا که اکثر مربیان نسل جدید فوتبال آلمان فارغ التحصیل آکادمی مربیگری وایزوایلر هستند. آکادمی مربیگری که مربیان بزرگی همچون توماس توخل در آن فارغ التحصیل شدند.
ترزیچ در این دوره ۱۸ ماهه با گراهام پاتر و نمانیا ویدیچ همراه بود.
احتمالا تفکرات پرگمتیک و عملگرایانه تر ترزیچ نسبت به مربیان آلمانی نسل جوان همین دوره است. ترزیچ به نسبت اسکواد دورتموند در سالیان اخیر نتایج قابل توجهی کسب کرده است و فوتبال زیبایی بازی میکند.

به خانه خوش برگشتی آقای سرمربی

بلافاصله پس از دریافت مدرک مربیگری ادین ترزیچ دستیار لوسیان فاوره در دورتموند شد. دوران فاوره در دورتموند هواداران دورتموند را آزرده خاطر کرده بود چرا که دورتموند بازیکنانی مثل بلینگهام;هالند و سانچو را در اختیار داشت. لوسیان فاوره بعد از شکست 5-1 برابر فرانکفورت اخراج شد. این اخراج و دوری بیش از حد دورتموند از منطقه سهمیه لیگ قهرمانان باعث شد ادین ترزیچ به صورت موقت تا انتهای فصل به عنوان سرمربی دورتموند انتخاب شود. دلیل این انتخاب انتخابی دیگر از سوی سران دورتموند بود.
با توجه به توافق با مارکو رزه مربی وقت گلادباخ برای فصل بعد این شانس به ترزیچ رسیده بود تا در از فرصت خود استفاده کند. دوران او فراتر از انتظار به اتمام رسید. تیم جذاب او با روی فرم آوردن بازیکنان هجومی به خصوص سانچو و هالند به سهمیه لیگ قهرمانان رسید. همچنین بعد از سال ها دورتموند موفق به قهرمانی در دی اف بی پوکال شد.
همچنین ترزیچ با صعود در برابر سویا به مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان راه پیدا کرد. جایی که با اشتباه تاثیرگذار داوری در برابر منچسترسیتی نایب قهرمان آن فصل حذف شد. این عملکرد عالی ترزیچ فایده ای جز اینکه فصل بعد دستیار مارکو رزه باشد نداشت.

گل مردود بلینگهم در برابر منچسترسیتی.

بازگشت دوباره بعد از افتضاح رزه

پس از اخراج رزه در پایان اولین فصل خودش در دورتموند ترریچ دوباره سرمربی دورتموند شد. انتخابی که روز تلخ پایانی فصل را رقم زد. جایی که شاگردان ترزیچ با تساوی خانگی برابر ماینز دیوار زرد و 82000 تماشاگر و شهر آماده پایکوبی دورتموند را ناامید به خانه فرستادند. شکستی سراسر اندوه و نا امیدی که با فروش ستاره بزرگ این تیم یعنی بلینگهم به رئال مادرید تلخ تر هم شد.

در آن روز ترزیچ اشک ریخت؛ اشکی که آغشته به خون بود. در شبی که احتمالا طولانی ترین شب زندگی ترزیچ بود. هواداران اما دست از حمایت برنداشتند و در پایان بازی یک صدا ادین ترزیچ را تشویق کردند. ادین با صورتی پر از اشک به تشویق هواداران پاسخ داد. احتمالا در آن لحظات حسی مشابه به روبرتو باجو پس از پنالتی در برابر برزیل در جام جهانی 1992 داشت.

اشک های ادین ترزیچ پس از بازی در برابر اشتوتگارت.

ناامیدی دوباره در فصل جدید

از شروع فصل جدید مشخص بود که بازیکنان دورتموند هنوز ناکامی فصل گذشته را فراموش نکرده اند. اوضاع رختکن به حدی پرتنش بود که بعد از کامبک خوردن در بازی داخل خانه برابر هایدنهایم ادین ترزیچ و نیکو اشلوتربک حسابی از خجالت هم درآمدند. ترزیچ بر روی لبه تیغ راه میرفت و در بدترین فشار رسانه ای ممکن قرار داشت. حتی سباستین کهل مدیرورزشی دورتموند دستیارانی را انتصاب کرد تا در روند تسریع اخراج ترزیچ و نابودی او همکاری کنند. البته این نقشه کهل شکست خورد و واتسکه مدیرعامل باشگاه تمام دستیاران وی را اخراج کرد.

اوضاع بد همچنان ادامه داشت تا بازی برابر ماینتس که انگار قرار بود دژاوو رقم بزند. در بازی برابر ماینتس که گویی بدترین بازی تاریخ دورتموند بود تمام بازیکنان دست به دست هم دادند تا ترزیچ اخراج شود. حتی تعویضی های ترزیچ در نیمه دوم نیز کم کاری کردند و تیم مجبور به اتمام بازی با ۱۰ نفر شد.

پس از بازی این حمایت واتسکه بود که ترزیچ را سرمربی تیم نگه داشت. ترزیچ از تعطیلات زمستانی استفاده کرد. مربی نگون بخت زمستان را برای دورتموند تبدیل به بهار کرد و رابطه خود و رختکن را بهبود بخشید. خبری از دورتموند شکست خورده اول فصل نبود و تیمی با ثبات و قدرتمند وارد نیم فصل دوم شده بود. تیمی که موفق به حذف آیندهوون شکست ناپذیر و اتلتیکو مادرید شگفتی ساز شد.

خداحافظ مارکو؛ سلام ومبلی

پس از برد خانگی برابر پاریس شایعاتی مبنی بر خداحافظی پسر زرد از دورتموند شنیده شد. ادین ترزیچ و واتسکه از این فرصت استفاده کردند و با اعلام خبر خداحافظی مارکو رویس در پایان فصل روحیه جنگندگی و جاه طلبی را یه تسم تزریق کردند. به حدی که همه رختکن و حتی راننده اتوبوس تیم سوگند یاد کردند تا به ومبلی برسند و کاپیتان و پسر وفادار را با قهرمانی از خانه رهسپار کنند.

این روحیه تاثیر به سزایی در پیروزی برابر پاریس داشت. 250 کیلومتر دوندگی و همچنین جنگندگی تا لحظه آخر لحظاتی به یاد ماندنی را برای ترزیچ و شاگردانش رقم زد. حالا ترزیچ بعد از ۱۲ سال درست در لندن و در ومبلی قدم خواهد زد. با این تفاوت که دیگر تماشاچی و هوادار نیست. او امید مردم خسته ولی پرشور شهر دورتموند است. بازی که ادین ترزیچ احتمالا هیچوقت فکر نمیکرد پس از تماشای فینال قبلی برابر بایرن از روی سکوها؛ فینال ومبلی را این بار در کنار زمین و به عنوان مغز متفکر نگاه کند.

رستگاری زنبور‌ها / این دورتموند دیوانه!

امیرحسین مرادی، فوتبال لب – شاید اغلب هواداران فوتبال در کره زمین بجز باوارایی‌ها، دورتموند و هواداران متعصب و جذابشان را تیمی دوست داشتنی و قابل احترام میدانند!

دورتموند با کسب نتایج ضعیف و القا ذهنیت بازنده به سایر تماشاگران فوتبال، تا حدودی از دایره تیم‌های جذاب دنیای فوتبال کنار رفته بود؛
اما امسال شاگردان ترزیچ پس از یک فصل تکراری سینوس‌وار در بوندوسلیگا، در لیگ قهرمانان اروپا به یک تیم غول‌کش تبدیل شدند تا با نتایج دیوانه‌وار پا به فینال مسابقات بگذارند!

زنبور‌ها در گروه F رقابت‌های لیگ قهرمانان اروپا با تیم‌های :
پی اس جی
میلان
نیوکاسل
همگروه بودند و تا حدودی گروه مرگ رقابت‌های امسال UCL را تشکیل بدهند!

دورتموند با سه پیروزی، دو تساوی و یک شکست توانست عنوان صدرنشینی این گروه را به دست بیاورد.

شاگردان ترزیچ در مرحله یک هشتم نهایی با آیندهوون هلند دیدار کردند و توانستند در مجموع دو مسابقه با نتیجه سه بر یک این تیم هلندی را شکست دهند!
دورتموندی‌ها در‌ مرحله بعد با اتلتیکومادرید باید به رقابت میپرداختند؛
آنها در بازی رفت در متروپولیتانو اسپانیا یعنی ورزشگاه خانگی اتلتی‌ها با نتیجه دو بر یک شکست خوردند!

امید در نقطه زرد رنگ آلمان به حداقل رسید و ضربان قلب بالا رفت؛
تقریبا اکثریت رسانه‌های معتبر جهان فوتبال، دورتموند را ناکام میدانستند و رسانه‌های اسپانیایی پیش بینی یک جدال تمام اسپانیایی را بین بارسلونا و اتلتیکومادرید در نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان اروپا را داشتند!

سه شنبه ۱۶ آوریل / ورزشگاه سیگنال ایدونا پارک

نگاه‌های 82 هزار تماشاگر به داور مسابقه یعنی اسلواکو وینچیچ بود!
دورتموند با یک نمایش بسیار خیره کننده در ورزشگاه خانگی خود و حمایت دیوار زرد توانست شاگردان سیمئونه را راهی خانه کند!
زنبور‌ها با نتیجه چهار بر دو توانستند از سد روخی بلانکو عبور کنند!

دورتموند در نیمه‌نهایی با پی اس جی، رقیب مستقیم این تیم در مرحله گروهی که عنوان دوم گروه را نصیب خود کرده بود، رقابت کرد!


آنها توانستند با دو نتیجه مشابه یک بر صفر در بازی رفت و برگشت شاگردان انریکه را شکست بدهند و امباپه را ناکام‌تر از همیشه در پاریس راهی خانه کنند!

فینالیست شدن دورتموند هم یک شادی اندوهگین به همراه داشت،
اندوهی که داستان دراماتیک جدایی یک عشق دوازده ساله را در پی دارد!

مارکو رویس ستاره باشگاه دورتموند قبل از بازی برگشت نیمه نهایی مقابل پاریسی‌ها اعلام کرد که پس از ۱۲ سال حضور در جمع زنبورها حالا در پایان فصل از این تیم جدا می‌شود!

حالا دورتموندی‌ها بعد از ۱۱ سال به فینال رسیده‌اند و سودای دومین قهرمانی را در این جام دارند تا مارکو رویس را با خاطره شیرین همراه کنند.

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

بحران در نیمه عقب زمین، مشکلات خط دفاع و پست 6 منچستریونایتد

عکس تن‌هاخ

امیرعلی مقدم، فوتبال لب – اریک تن‌هاخ در منچستریونایتد خیلی چیزی ندارد که درباره‌‌ی این فصل خوشحال باشد. او فرصت‌های زیادی برای تسلط بر ظاهر سردرگم باشگاه منچستریونایتد داشت. دوشنبه شب یکی از بهترین فرصت‌های او بود؛ البته بستگی به شخصیت و دیسیپلین مربی نیز دارد.

اریک تن هاخ سرمربی منچستریونایتد

بعد از باخت سنگین مقابل کریستال پالاس و درخشش ستاره‌های کریستال پالاس، تن هاخ متوجه شد ترکیب‌ 14 دفاع‌ مختلف برای او سودی ندارد. این فصل یونایتد 14 ترکیب مختلف از دفاع را داشته که واران و جانی ایوانز بیشترین بازی را کنار هم شروع کرده‌اند.

آمار بازی‌های دفاع‌های منچستریونایتد

فقط لوتون، که شانس خیلی بدی در مصدومیت دفاع وسط‌هایش داشت، از شیاطین سرخ ترکیب‌های دفاع وسط بیشتری به‌کار گرفت (17). به احتمال زیاد تیم راب ادواردز در آستانه‌ی بازگشت به چمپیونشیپ است.

درمان درد منچستریونایتد

تیم تن‌هاخ قطعا می‌تواند هافبک دفاعی جدیدی استخدام کند چون دوران بازی کاسمیرو در بالاترین سطح به پایان رسیده است. نمایش این بازیکن برزیلی در مقابل کریستال پالاس شاید یکی از بدترین نمایش‌های کل دوران حرفه‌ای او بود.

گزینه های منچستریونایتد برای خرید در پنجره آینده

اولین چیزی که می‌شود گفت این است که تن‌هاخ شانس بدی در آمادگی خط دفاعی خود دارد. جانی اوانز تنها خرید این فصل منچستریونایتد در تابستان بود، که به صورت آزاد به عنوان گزینه بکاپ دفاعی به این تیم پیوست.

وضعیت خط دفاع

تصویر عمق تیم منچستریونایتد دز فصل 24-2023

تصویر عمق تیم منچستریونایتد که شامل 7 سنتربک و 6 فول بک است که از این 13 بازیکن دفاعی 9 بازیکن توانایی بازی به عنوان مدافع وسط را دارند که با احتساب کاسمیرو، آمرابات و مکتامینی این آمار به 12 نفر می‌رسد.

در حال حاضر در دنیا پست 6 یکی از مهم‌ترین پست‌های دنیا است. تیم بدون هافبک دفاعی مثل تیم بدون سرلشکر می‌باشد. در حال حاضر منچستریونایتد بدون هافک دفاعی و خط دفاعی تخصصی است. این را می‌توانیم به من‌سیتی بدون رودری تشبیه کنیم. منچسترسیتی در 3 بازی که رودری مصدوم بود، عملکرد خیلی خوبی نداشت؛ منچستریونایتد هم بدون پست 6 مناسب و دفاع های توانمند به هیچ عنوان موفق به کسب نتیجه نخواهد شد. در کنار کیفیت پایین بازیکنان در دسترس و مصدومیت های فراوان، یکی از معضلات منچستر تاکتیک های تن‌هاخ برای دفاع و در زمان بازیسازی از عقب بوده است.

هری مگوایر دفاع وسط منچستریونایتد

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

فوتبال / تب و تاب ثانیه‌ها !

امیرحسین مرادی، فوتبال لب – درست در دقایق آخر بازی ، ایستاده بازی را دنبال میکنند..
تب و تاب سکوها، تقابل اشک‌ها و لبخندها..
اضطراب پیروزی یا شکست..
تنها و تنها در 90 دقیقه و چند دقیقه اضافه، برای هواداران خلاصه میشود!


فوتبال در کنار زندگی عادی انسان‌ها، درست همان جاییست که ذهن از فشار خارج میشود و عشق و جنون به زندگی و ذهن انسان‌ها تحمیل میشود!

این فوتبال لعنتی!

گاهی وقت‌ها این مستطیل سبز، عامل به هم ریختن اعصاب و زندگی یک فرد، پس از شکست در یک یا چند هفته از طول عمر خود و یا باعث می‌شود ایام خوش و سرمست از پیروزی تیم مورد علاقه خود ، لذت زندگی را دو چندان کند!



فوتبال را میتوان یکی از دغدغه‌های مهم زندگی افراد عاشق این ورزش دانست،
دغدغه‌ای که انسان‌ها با استرس و اضطراب آن را سپری میکنند و یا گاهی اوقات با اعتماد کامل به تیم خود، این دغدغه را سپری میکنند،
دویدن در مستطیل سبز همان لذت گل‌زنی تیم محبوب خود در ثانیه‌های پایانیست!

فوتبال همان امید زندگی ما انسان‌هاست که تا لحظه آخر منتظر میمانیم و یا منتظر معجزه هستیم تا به پیروزی برسیم!
فوتبال همان درد و رنج زندگی ما انسان‌هاست که با خود بعد از شکست تیم محبوبمان، حمل میکنیم و هفته‌ها از این اتفاق ” اندوهگین “ هستیم!


اگر پاسخی به سوال ” چرا فوتبال؟ “ میتوان داد
آن پاسخ این است که اگر این ورزش نبود، آمار خودکشی‌ها، افسردگی‌ها و اتفاقات ناگوار و حوادث‌ها در این کره خاکی، دو چندان میشد و به طرز ترسناکی، بخش بزرگی از دوستی‌ها در جهان از بین میرفت و ملت‌ها نمیتوانستند ارتباط خود را از طریق ورزش حفظ کنند!
آری؛ فوتبال خودِ زندگیست!


گاهی‌ وقت‌ها، دردها و رنج‌ها به شکل قطره‌ها و بعد از طلوع دوباره خورشید پشت ابرهای بارانی ، شروع به باریدن میکنند.


در رمان وداع با اسلحه وقتی همسر هنری به او گفت بیا جنگ را کنار بگذاریم و درباره چیزای دیگر حرف بزنیم، قهرمان داستان جواب داد : جنگ همه جا هست، هیچ کناری باقی نمانده که جنگ را آنجا بگذاریم!
فوتبال همچین نقشی در زندگی ما دارد!
او همه جا وجود دارد!

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

کیران مک کنا به سمت پریمیرلیگ; تاکتیک ها و استایل بازی پدیده این فصل چمپونشیپ

کیران مک کنا با اولین نقش سرمربیگری خود در ایپسویچ تاون به دو صعود متوالی دست یافت.

کیران مک کنا مربی جوان تیم ایپسویچ است.

محمدرضا حیدری فوتبال لب;این مربی ایرلندی شمالی در دسامبر 2021 و در سن 35 سالگی به عنوان سرمربی منصوب شد. احتمالاً به عنوان یک مربی خیلی جوان است. با این حال، او مدت‌ها بود که پایه‌هایی را برای آنچه که در پورتمن رود اجرا می‌کند، ایجاد کرده بود.

کلایو آلن، مربی وقت تاتنهام مجبور به بازنشستگی در سن 22 سالگی شد. او را چنین توصیف کرد: “بازیکن و فردی که می‌شناسید، هر روز، چه در تمرین و چه در حال بازی، 100 درصد در مورد هر کاری که انجام می‌داد متعهد بود.” آلن با احتیاط ادامه داد: “[او] یک شخصیت مصمم و متعهد است که باهوش و خوش بیان نیز هست. تعجب نکنید اگر کیران به عنوان مربی به اوج بازی برسد.”

کیران مک کنا در دانشگاه لافبورو به تحصیل در رشته علوم ورزشی ادامه داد و اولین گام های خود را در حرفه مربیگری برداشت. او سپس به آکادمی تاتنهام بازگشت. در ابتدا در نقش آنالیزور، قبل از اینکه هدایت تیم های زیر 18 سال را بر عهده بگیرد و آنها را به نیمه نهایی جام حذفی جوانان راهنمایی کند.

کیران مک کنا در منچستریونایتد

کریر او دو سال با تیم زیر 18 ساله های منچستریونایتد دنبال شد و در آنجا قهرمان لیگ برتر در بخش شمالی شد. در سال 2018، او برای کمک به ژوزه مورینیو در تیم بزرگسالان ترفیع یافت. و با اوله گونار سولسشر و سپس برای مدت کوتاهی با رالف رانگنیک کار کرد. او فقط یک ماه را با دومی گذراند، زیرا ایپسویچ تاون به او پیشنهاد سرمربیگری داد.

در آن زمان باشگاه به همان اندازه که به پلی آف نزدیک بود به منطقه سقوط لیگ یک هم نزدیک بود. با این حال، تنها دو شکست در 17 بازی اخر آنها تحت هدایت مک کنا، پیشرفت او را نشان داد. در مرحله بعد، در اولین فصل کامل او، آنها تنها چهار بازی از 46 بازی را از شکست خوردند. این برای صعود با 98 امتیاز کافی بود و به عنوان نایب قهرمان به چمپونشیپ صعود کردند.

بازیسازی با دابل پیوت

مربی قبلی در ایپسویچ از سیستم ۴ دفاعه اسفتاده میکرد. اما کیران مک کنا فورا ترکیب تیم را به ۳ دفاعه تغییر داد. یک دابل پیوت جلوتر از سه مدافع میانی، در ساختار 2-1-4-3 یا 1-2-4-3. این در اولین فصل کامل او به عنوان سرمربی ادامه یافت، تا اینکه او برای فصل 2022/23 لیگ یک به سیستم ۴ دفاعه برگشت. تیم او در 19 بازی پایانی شکست نخورده بود تا صعود را قطعی کند و تقریباً همه این بازی ها را با ساختار 1-3-2-4 انجام داد.

اقتباس‌های پشت خط هر چه که باشند، محور دوگانه برای کیران مک‌ کنا مهم باقی ماند. در فصل 2022/23، ایپسویچ بیشترین مالکیت، بیشترین پاس و سومین تعداد کمترین توپ های بلند را داشت. این سبک پاس کوتاه باعث شد که دابل پیوت از یک سوم دفاعی ساخته شود و به نیمه حریف منتقل شود.

هنگام کار با سه دفاع، دابل پیوت دویدن ها و حرکات بیشتری را در طول زمین انجام می دهد. در اینجا آنها آماده حمایت از مدافعان کناری بودند که طبیعتاً در مقایسه با زوج دفاع کناری و وینگر منزوی‌تر بودند.

پوشش دفاعی دابل پیوت تیم کیران مک کنا.

دودندگی بالا

از دو محور با دویدن کمی جلوتر از توپ پشتیبانی می شود، اما همچنان به طور تهاجمی در سراسر زمین حرکت می کند. ایده آل است برای زمانی که مدافع کناری برای دریافت توپ به وسط زمین می آید یا با فشار تهاجمی مواجه می شود. سپس قسمت بیشتر دو محور پشتیبانی می شود.

با این حال، اگر دفاع کناری خیلی زودتر بالا رود – که بیشتر در سمت راست ایپسویچ به دلیل ویژگی‌های هجومی وس برنز دیده می‌شود – در آن صورت، محور نزدیک‌تر، تقریباً در کنار سه مدافع میانی، پایین می‌آمد. محور بعدی دوباره حرکات مخالف انجام میداد، اما این بار کمی به جلو حرکت می کرد. در آنجا، آنها به عنوان یک پیوند اضافی عمل می کنند تا توپ را به دو شماره 10 تبدیل برسانند که از مهاجم مرکزی تک حمایت می کند.

دابل پیوت در 1-3-2-4

شکل 1-3-2-4 که در پایان فصل قهرمانی لیگ یک آنها مشاهده شد – و متعاقباً در چمپیونشیپ – یک محور دوگانه را در طول مرحله ساخت یا همان بیلداپ حفظ کرده است. خط عقب با توجه به بازیکن اضافی در سراسر زمین گسترده تر است، در حالی که محور دوگانه حرکات جانبی کمتری را ارائه می دهد. در عوض آنها توپ را نگه می دارند، می چرخند یا به سمت توپ می روند و به صورت یک جفت باریک باقی می مانند. در صورتی که حریف فشار خود را محدود کند و یکی از مدافعان کناری ایپسویچ را آزاد بگذارد، این گزینه‌ها را به شما می‌دهد.

حرکت عمیق بودن از پیوت های کیران مک کنا – مشابه آنچه در برایتون تحت هدایت روبرتو دی زربی دیده می شود – همچنین به ترسیم و کشیدن حریف به سمت جلو، در بخش مرکزی زمین کمک می کند. سپس بازیکنان بین خطوط می توانند یک پاس تقسیم شده یا یک پاس کوتاه دریافت کنند.
برخلاف دی زربی، کیران مک کنا به دنبال شماره 10 خود – معمولاً کانر چاپلین – می‌گردد تا عریض شود و به یک سمت زمین برود. اغلب، بازیکن در همان سمتی است که توپ است. در اینجا، وینگر در سمت مقابل زمین نزدیک به وسط می‌شود و تقریباً به‌عنوان یک شماره 10 موقت و دوم عمل می‌کند. این گزینه پاس دیگری را برای بازی از طریق عمق یا توپ های بلند پرس حریف می‌دهد. ایپسویچ همچنین یک بازیکن مرکزی اضافی برای دفاع از انتقال خواهد داشت، تا در صورتی که در تلاش برای ساختن از عقب، مالکیت توپ را از دست بدهد دچار مشکل نشود.

بازیسازی تیم ایپسویچ از عقب رمین.

یک سوم هجومی

اگرچه مک کنا بین 1-3-2-4 و 1-2-4-3 تغییر داده است، اما زمانی که ایپسویچ توپ را برای مدت کافی در اختیار داشته باشد، این دو ساختار تقریباً ادغام می شوند. در هنگام حمله، لیف دیویس، مدافع چپ، بالا و پایین می رود. وینگر چپ کیران مک کنا – هر یک از بین مارکوس هارنس، ناتان برادهد، عمری هاچینسون یا جرمی سارمینتو – به سمت داخل می رود. باقی خط عقب باید تبدیل به یک سه گانه موقت شود که توسط پوشش دو محور جلویی پشتیبانی می شود. این واحد پنج نفره حریف را در نیمه خود قفل می کند و همچنین مسئول دفاع از ضد حمله در صورت از دست دادن توپ توسط ایپسویچ است.

همانطور که وینگر چپ به سمت داخل حرکت می کند، چاپلین به عنوان شماره 10 به خوبی سازگار می شود. او یک دارایی گلزن است و اغلب به عنوان مهاجم دوم به محوطه جریمه حمله می کند. اما او فراتر از خط دفاعی حریف نیز می دود. در مواقعی، او بازی را به سمت کانال داخلی هدایت می‌کند تا با برنز، کیدن جکسون یا هاچینسون تبدیل‌شده، هنگام حمله از این طرف، ترکیب شود. 1-3-2-4 سپس در هنگام حمله به یک نوع 1-2-4-3 تبدیل می شود، با دفاع چپ و وینگر راست مک کنا که عرض را نگه می دارند.

حرکات تغییر دهنده بازیکنان هجومی ایپسویچ تاون.

درخشش بازیکنان

در نتیجه، دیویس و برنز بیش از یک سوم سانترهای ایپسویچ را در چمپیونشیپ انجام دادند و یکی از سه مهاجم را در فضاهای مرکزی انتخاب کردند. با دویدن های رو به جلو چاپلین، وینگر چپ اینورت شده، مهاجم میانی که مدافعان میانی عقب نشینی را اشغال می کند، و یک وینگر یا مدافع کناری به طور بالقوه در پست دور، ایپسویچ به ویژه از کات بک ها تهدید می کند. علاوه بر این، ارسال توپ مرده آنها می تواند تهدیدی برای گل باشد.

در لیگ یک، ایپسویچ با بالاترین پاس‌ها در هر اقدام دفاعی (PPDA) مواجه شد که نشان می‌دهد تیم‌ها ترجیح می‌دهند مقابل آنها عقب بنشینند. این به تسلط آنها بر مالکیت کمک کرد، اما بازی را برای آنها دشوارتر کرد. با وجود این، آنها بیشترین گل را به ثمر رساندند و همچنین بیشترین ضربه را در محوطه جریمه حریف داشتند. این روند در چمپیونشیپ ادامه یافت – پس از 42 بازی در فصل 2023/24، ایپسویچ چهارمین تعداد شوت را انجام داد.

بازی فوروارد کیران مک کنا همچنین کاملاً متکی به یک مهاجم مرکزی قدرتمند – کیفر مور، جورج هرست یا فردی لاداپو – است که می تواند توپ را بالا نگه دارد و بازی را پیوند دهد، اما در صورت لزوم فراتر از آن حرکت کند. داشتن یک نقطه کانونی مرکزی به ایپسویچ اجازه می دهد تا حرکات تهاجمی و چرخش های دور از توپ را انجام دهد. این مدافعان وسط را اشغال می کند و سرعت آنها را در ردیابی، تغییر موقعیت یا پوشش محدود می کند – مخصوصاً در برابر حرکات سمت چپ. این پروفایل فوروارد مرکزی نیز حضوری برای حمله به سانترهای دیویس یا برنز اضافه می کند.

پرسینگ کیران مک کنا

بدون توپ، ایپسویچ یک تیم پر پرس بوده است. با PPDA بسیار پایین تر از میانگین لیگ خود. از پایه 1-3-2-4، وینگرها به طور تهاجمی به سمت مدافعان کناری حریف می روند و مهاجم وسط در حمایت است. در اینجا، ایپسویچ تلاش می کند تا بازی را در یک طرف زمین قفل کند. مدافع کناری و محورهای نزدیکتر، فضای جلوتر از حامل توپ را فشرده می کند.

از اینجا، محور دورتر از توپ به اطراف می چرخد ​​و پوشش میدهد. این محور به سمت مهاجم مرکزی حریف می‌رود، اما همچنان برای مقابله با پاس‌های مرکزی – به‌ویژه پاس‌های برگشتی به داخل، در موقعیت قرار دارد.

یکی از جنبه های کلیدی این پرس زمانی رخ می دهد که وینگر دورتر از توپ به وسط نزدیک می شود. موقعیت یابی وینگر روی مدافع میانی دوم فشار می آورد، شماره 10 ایپسویچ نیز برای محافظت، نمایش و پوشش دسترسی به پاس از مرکز زمین نزدیک است.

بلاک

در چمپیونشیپ، ایپسویچ به روشی مشابه به پرس میپردازد. ساختار 1-3-2-4 فشار تهاجمی از وینگرها را امکان پذیر می کند که توسط نزدیکترین پیوت ها، مدافعان کناری، شماره 10 و وینگرهای دور باریک حمایت می شود. با این حال، تیم کیران مک کنا در مقایسه با زمانی که در لیگ یک حضور داشت، به طور متوسط ​​با هشت پاس بلند کمتر در هر 90 دقیقه مواجه می شود. این در حالی است که حریفان در هر 90 دقیقه 21 پاس به عقب و 17 پاس به جلو بیشتر انجام داده اند. این به این دلیل است که در مجموع، حریفان آنها مالکیت بیشتری در اختیار دارند – با پاس‌های کوتاه‌تر می‌سازند و با بازی دور از دروازه ایپسویچ یا در عرض زمین، مالکیت توپ را دوباره شروع می‌کنند.

با این حال، ایپسویچ در بین بهترین های این بخش برای PPDA باقی مانده است. آنها به اعمال فشار بالا از ساختار 4-2-3-1، به خصوص روی پاس های عقب و کناری از حریف ادامه می دهند. اما میانگین مالکیت آنها اندکی کاهش می یابد. توانایی مک کنا در سازماندهی تیمش در بلاک های فشرده در مسابقات بزرگ بیشتر اتفاق می افتد. در مقایسه با لیگ یک، ایپسویچ در حال تلاش برای دوئل‌های بیشتر و مهارهای بیشتری است. نه فقط در یک پرس بالا، بلکه از یک بلاک عمیق‌تر، که اغلب در یک سوم میانی قرار می‌گیرد.مید بلاک

تله پرس

از اینجا، ایپسویچ اغلب تله گسترده خود را می گذارد. آنها از طریق دفاع تهاجمی مدافع کناری، پیشرفت گسترده را متوقف می کنند، در حالی که بازی را در مرکز از طریق پوشش دو محور خود محدود می کنند. آن‌ها همچنین می‌توانند حریف را که با توپ به عقب حرکت می‌کنند، به دور از فشار، محدود کنند، همانطور که وینگرهای کیران مک کنا به عقب پرس می‌کنند.

این یک روش هوشمندانه و متعهدانه برای بازی است که شخصیت کیران مک کنا را که کلایو آلن توصیف کرده است، منعکس می کند. همچنین این یک سبک بازی است که به خوبی می تواند ایرلندی شمالی را به عنوان مربی به اوج بازی برساند.

عاشقانه‌ای از خردسالی تا کهن سالی به نام فوتبال!

امیرحسین مرادی، فوتبال لب – شاید اکثر کودکانی که دنیا می‌آیند، پدرانشان در طول دوران زندگی خود تیفوسی‌ترین هوادار تیم فوتبال مورد علاقه خود بودند و انتظارشان این است که تا فرزندانشان ادامه دهنده راه پدر باشند.

آبی و قرمز، سیاه و سفید، این رنگ‌ها هستند که جذابیت دنیای فوتبال را دوچندان کرده است.


دنیای فوتبال در کنار جذابیت و زیبایی خود، برخی مواقع به دنیایی تیره و تار برای یک تیم تبدیل میشود.
گاهی با سقوط آزاد و گاهی با حسرت‌های چندین ساله، تبدیل به یک داستان دراماتیک خواهد شد.
داستانی که روزهای تیره و تار هواداران آن تیم را، سیاه‌تر از گذشته میکند.
داستانی که پر ازغم و اندوه، اشک و حسرت و جدایی هاست!


در دنیای فوتبال، شما میتوانید یک هوادار 70 ساله نیوکاسل را ببینید که از خوشحالی، اشک شوق میریزد و میگوید ما پس از بیست سال به لیگ قهرمانان بازگشتیم.
او آخرین‌بار در میان سالی تیمش را در لیگ قهرمانان 2002/2003 با کاپیتانی آلن شیرر می‌بیند و حالا یک بار دیگر در پیری شاهدحضور تیمش در رقابت‌های UCL است.


هوادار خردسال بوکا جونیورز که عاشقانه، مانند هولیگان‌های آرژانتینی، شعری را یک صدا و با پایکوبی در استادیوم بومبونرا میخواند و این عشق را به بازیکنان تیم خود، القا میکنند!

یا در ایران دربی استقلال و پرسپولیس که میلیون‌ها هوادار از پیر تا جوان با تمام وجود برای همدیگر تا ابد کری میخوانند.
قتل‌هایی که بخاطر تب و تاب بی‌نظیر این مستطیل سبز رنگ در کشورهای اروپایی و آمریکای جنوبی رخ میدهد، همه دست به دست هم میدهند تا جذابیت این فوتبال را دوچندان کنند.

هولیگان‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها / این مرض انگلیسی!

هولیگان‌ها در فوتبال، افرادی هستند گم‌‌نام و افراطی و دارای ویروسی به نام (مرض انگلیسی!)
زیرا در دهه‌های 1970 تا 80 میلادی، جایگاه تماشاگران انگلیسی، یک بلای جهانی در فوتبال بود؛
هولیگان فقط مربوط به انگلیسی‌ها نمیشود بلکه در کشورهایی مانند برزیل و آرژانتین درآمریکای جنوبی، ایتالیا، ترکیه، هلند و لهستان وکشورهای جنوب شرقی اروپا یا همان بالکان‌هادر اروپا، وجود دارند.


دنیای فوتبال برای همیشه زنده است.
اگرچه ستارگان این دنیا کم فروغ شدند اما استعدادهای جوان، پا برجای بزرگان این دنیا سبز رنگ میگذارند،
اما هیچوقت نمیتوانند مانند آن‌ها بدرخشند و آمارهای فوق العاده آن‌ها را تکرار کنند.
زیرا آمار ضعیف‌ترین فصل بزرگان فوتبال برابری میکند با یک فصل فوق العاده استعدادهای تازه دنیای فوتبال!


رنگ‌ها و تیم‌ها فقط برای 90 دقیقه فوتبالیست!
چه خوب است که در پایان بازی، فارغ از هر نتیجه‌ای، به هم دیگر احترام بگذاریم و از هم‌دیگر تجلیل کنیم!
زیرا در آخر این ” احترام ” است که باقی می‌ماند.

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!