در دهه های اخیر یکی از پست های فوتبال که تغییراتی زیادی را داشته است وینگر بوده است.وینگر ها نقش زیادی در فوتبال دارند.
محمدرضا حیدری;فوتبال لب- رایان گیگز افسانه ای 3 دهه به عنوان یک وینگر کلاسیک چپ پا در منچستریونایتد سرالکس فرگوسن خدمت کرد. در سال های اخیر پست وینگر در فوتبال دچار تغییر مداوم است. وینگر های کلاسیک اما رفته رفته از تاکتیک ها کنار رفته اند.
وینگر اسپانیایی
زمانی که ژسوس ناواس رهبر سویا برای ششمین قهرمانی در لیگ اروپا شد، حس نوستالژی وجود داشت. وینگری که اساساً روی همان جناح پای مورد علاقهاش عمل میکرد. از کناره ها به سمت محوطه جریمه حرکت میکرد. هدف اصلی آن به عنوان یک وینگر رساندن توپ با مهاجم یا تمام کننده تیم بود.
ناواس به دلیل اینکه یکی از نمونههای نادر وینگر ارتدکس یا مدرسه قدیمی (old school) بود شهرت زیادی داشت. اما حتی او در نهایت مجبور شد خود را تطبیق دهد و خود را به عنوان یک مدافع راست در فوتبال مورد استفاده قرار دهد.
این سوال پیش میآید که چرا وینگر ارتدوکس به عنوان یک مفهوم تاکتیکی منسوخ شد؟ فوتبال آنطور که ما می شناسیم، یک چرخه کامل را طی کرده است. بسیاری از تاکتیکهای قدیمی دوباره ظاهر شدهاند، و بسیاری از تاکتیکهای معتبر سیستمهای مدرسه قدیمی را بازسازی کردهاند تا بتوانند بازی مدرنی را که پیش روی ما میبینیم ایجاد کنند آیا احتمال این وجود دارد که وینگر یک بار دیگر ضروری شود؟
442 خطی سرالکس فرگوسن
شاید آخرین تیم بزرگی که از وینگر های ارتدوکس خیره کننده استفاده کرد، منچستریونایتد تحت هدایت سرالکس فرگوسن بود. در حالی که رایان گیگز از مدتها پیش نماینده هنر وینگر ارتدوکس بود، شاید تنها نسخه 2006 منچستریونایتد و نسخه 1994 بود که توانستند به طور همزمان در هر دو جناح وینگر های ارتدوکس داشتند. رونالدو جوان و آندری کانچلسکیس شایستگی گیگز را نشان دادند.
این طرفین دو خط مستقیم 4 نفره با تاکید بر گسترش هر چه بیشتر بازی انجام دادند. وظیفه این وینگرها بود که یک سانتر عالی را ارسال کنند که سپس توسط مهاجم برای ضربه زدن به توپ یا تلاش های هوایی روبرو شود. رونالدو جوان نیز خودش را وارد محوطه میکرد و گلزنی میکرد، اما این یک دستورالعمل تاکتیکی نبود. بیشتر از آن بود که او نتوانست درخشش محض خود را فقط در جناحین اجرا کند و احساس می کرد مجبور است خودش هم به سمت گلزنی برود.
شهرت توتال فوتبال
تاثیر 4-3-3 الهام گرفته از آژاکس بر همه تیم های مدرن غیرقابل انکار است و به ویژه این تاکتیک هلندی است که شکل مدرن تری از وینگر را به ما میدهد. در 4-3-3، استفاده از یک مهاجم وسط به تیم اجازه می دهد تا با بازگرداندن مهاجم دوم به خط هافبک، به مالکیت بیشتری دست یابد، بنابراین ایجاد مثلث های پاس آسان تر می شود.
اما یک اشکال بالقوه بزرگ وجود داشت. اگر وینگرهای ارتدکس توپ را به داخل محوطه جریمه عبور می دادند، تنها یک مهاجم انفرادی در انتهای مسیر توپ وجود داشت و تعداد مدافعین از تعداد او بیشتر بود. نه تنها توسط مدافعان میانی، بلکه با پوشش دفاع کناری در تیرک دورتر. این بدان معنی بود که تمام مالکیت اساسا بیهوده بود.
تغییر در وینگر ارتدکس
بنابراین به منظور استفاده مثبت از این مالکیت، آژاکس وینگرها را به عنوان مهاجمان در حمایت از مهاجم نوک مستقر می کند. در حالی که تمرکز اصلی یکسان بود. با توجه به موقعیت خود، مهاجمان بیرونی نزدیکتر به دروازه بازی میکردند و این منجر به افزایش سانترها میشد که به ضربههای آسان ختم میشد.
اینورتد وینگر
این نیاز فزاینده به گل در موقعیتهای “فوروارد دور از دروازه” در نهایت منجر به ایجاد و برتری وینگرهای وارونه (اینورتد)شد. بازیکنانی که میتوانستند از کانالهای نیمهفضای چپ/راست وارد شوند و با پای مورد علاقهشان شوت بزنند. به نفع آنهایی که مانند فیگو بازی در هر دو جناح را تجربه کردند. وینگر وارونه به ویژه با ظهور رونالدینیو، آرین روبن و مسی برجسته شد.
این سه بازیکن به حدی بر بازی مدرن تأثیر گذاشتند که اکنون بازی با وینگرهای وارونه عادی شده است. همچنین باید به کریستیانو رونالدو که این وظیفه را بر عهده گرفت تا از یک وینگر سمت راست ارتدکس به یکی از بهترین وینگر وارونه های تمام دوران تبدیل شود.
با ظهور وینگر وارونه، مسئولیت اکنون به عهده دفاع افتاد که از کناره ها نفوذ کند. یک عارضه جانبی سودمند این بود که تیم ها اکنون بهترین های هر دو جهان را داشتند. افزایش خطر گلزنی، با سه مهاجم که میتوانند وارد محوطه شوند و گل بزنند، در عین حال از طریق حمایت بازیکنان کناری.با وجود طیف وسیع تری از امکانات هجومی که اکنون در اختیار دارند، آیا واقعاً فرصتی برای وینگر ارتدوکس وجود داشت که از خاکستر بلند شود؟
بازگشتی از آینده
بازی مدرن همچنان در حال تکامل است، اما اخیراً ما متوجه بازگشت انواع سیستم های قدیمی شدیم. البته با تغییر، برخی از مجموعههای تاکتیکی داستانهای موفقیت خود را بیان میکنند. وینگر مدرن ممکن است چندان شبیه به کلاسیک نباشد، اما نشانه هایی از احیای آن وجود دارد.
در قهرمانی سویا در لیگ اروپا، از نظر تاکتیکی شاهد هر دو طرف بازی بودیم. تیم لوپتگی یک بازی بسیار انعطاف پذیر 1-4-1-4 3-3-4 با یک وینگر بیرونی لوکاس اوکامپوس و یک وینگر وارونه سوسو بازی کرد.
چیزی به همان اندازه کلیدی برای احیای بایرن مونیخ تحت هدایت هانسی فلیک بوده است. او از وینگر ارتدکس گنابری در سمت راست و دیویس دفاع کناری هجومی مدرن با پریسیچ/کومان وینگرهای وارونه در سیستم 4-2-3-1 مورد علاقه خود استفاده کرد که در بعضی مواقع شکست ناپذیر به نظر می رسید. او از آن زمان لروی سانه را به دست آورد. مسلماً بهترین بازیکن ارتدکسس در این بازی مدرن. من سیتی به عنوان یک جایگزین تاکتیکی برای رویکرد وینگر معکوس سانه را از دست داد.
یوسف جوانشیر، فوتباللب – به گزارش فوتباللب و به نقل از اتلتیک، در این مقاله به بررسی تفاوتهای میان سرمربیگری در فوتبال مردان و زنان پرداخته میشود. زمانی که سرمربی زنان تاتنهام، رابرت ویلاهام، سرپرستی تیم مردان را در زادگاه خود، سوئد، برعهده داشت، بسیار پر سروصدا بود. رابرت در مصاحبه با اتلتیک چنین گفت:
من فریاد میزدم، تهییجشان میکردم. شما باید تمام 90 دقیقه صدای منو بشنوید؛ مخصوصا هنگامی که توپ را در اختیار ندارید.
زمانی که ویلاهام به تیم زنان هاکن در شهر گوتنبرگ رفت، همین سبک را پیش گرفت. هنگامیکه آنها چند بازی را واگذار کردند، بازیکنان علیالخصوص بازیکنانی که نزدیک به نیمکت سرمربی بودند، این سروصداها باعث استرس آنها میشد. ویلاهام میگوید:
چیزی که لازم بود را انجام میدادم. مرا به فکر فرو میبرد. چرا چیزی که به آنها میگفتم را انجام نمیدادند؟ من اگر جلوی همسرم صدایم را بلند کنم، او به حرفهای من گوش نخواهد داد. احتمالا آنها هم حس کردهاند جای همسرم هستند.
ویلاهام، مردی با قد بلند است که صدای بم، به او پتانسیل انتقال حس تهدید بالقوه را میدهد. اکنون دیگر، تغییراتی در کار خود اعمال نمود تا به یک فرد آرام 41 ساله تبدیل شود. او فردی آرام و ساکت در کنار زمین است. ویلاهام ادامه میدهد:
من سعی کردم تا آنها را بدون فریادزدن کنترل کنم. این موضوعی واضح است که در طول تجربه مربیگریام در فوتبال زنان به آن دست یافتم.
این تنها یک تفاوت ظریف در سرمربیگری میان فوتبال مردان و زنان است، که رابرت ویلاهام موفق به کشف آن شد.
تفاوت یا همپوشانی؟
اتلتیک برای این مقاله، از 11 نفر از سرمربیان (منیجرها) مصاحبه کرده است و مسائل مربوط به منیجرینگ تیمهای مردان و زنان را مورد بررسی قرارداد. البته که ممکن است همپوشانیهایی میان این دو نیز وجود داشته باشد. علاوه بر این، اکثر منیجرهایی که در هردو محیط کارکردند، تنها در تیمهای زیر 21 سال مردان بودند و در تیم اصلی حضور نداشتند.
برخی از آنها احساس میکنند که هیچ تفاوتی در این دو اتمسفر وجود ندارد و باید درباره نحوه مدیریت بحث شود تا جنسیت افراد. با این حال همین منیجرها به تفاوتهای ظریفی اشاره نمودند که برخی خوب و برخی بد هستند. موضوع حائز اهمیت اما، این است که گاهی این دو تنها متفاوت اند و دچار اختلاف نخواهند شد؛ که الیته دانستن آن میتواند کمک بسزایی را به قدرت مدیریت منیجر القا کند.
بزرگترین و رایجترین تفاوت نقلی که ذکر شد، این بود که مردان میخواهند بدانند «چه کار کنند». این درصورتی است که بازیکنان زن میخواهند بدانند «چرا» باید تمرین خاصی را انحام دهند. منیجرها، بازیکنان زن را با عناوین کنجکاو و علاقمند به همراه پرسشهای فراوان توصیف میکنند. به گفته گرت تیلور، منیجر تیم زنان منچسترسیتی، استفاده از دیالوگها و کلمات میتواند یک خرید بزرگ را در پی داشته باشد. این درصورتی است که برخی منیجرها بر این باورند که بازیکنان زن بیش از اندازه به پیشنهادات خود فکر میکنند.
فوتبال زنان کنجکاوانه، فوتبال مردان عملگرا | لیدیا بدفورد
لیدیا بدفورد، منیجر سابق و کمکمربی زنان لسترسیتی و زنان آرسنال به ترتیب، اکنون سرمربی تیم زیر 18 سال مردان برنتفورد، معتقد است که تیم کنونی او عملگراتر و با کنجکاوی کمتری به تمرینات تیمی خود میپردازند. لیدیا بردفورد میگوید:
آنها از رختکن خارج میشوند و تمام برنامهها را به اجرا در میآورند و بعضا برای برخی مسائل راهحل لازم را مییابند. گویا از کودکی به آنها آموختهاند تا گوش کنند و سپس برنامهها را در زمین عملی نمایند.
لیف اسمرود
لیف اسمرود یک روانشناس بالینی و بازیکن سابق فوتبال است. او در دورههای مختلف (10سال گذشته تاکنون) سرمربی موقت تیمهای بزرگسالان مردان و زنان نروژ و همچنین سرمربی تیم مردان زیر 21 سال بوده است. تجربه او در این زمینه، دانستن کار درست پیش از شروع آن کار است. او میگوید:
مربیان مردی که برای اولین بار وارد فوتبال زنان میشوند، منحنی یادگیری صعودیای در زمینه دانستن این سری مسائل را تجربه خواهند کرد.
اسمرود که مربی ستارگان نروژی مانند ارلینگ هالند، مارتین اودگارد، آدا هگربرگ و گورو ریتن بوده است، میگوید:
درک این منطقها باعث بروز یک ساختار خواهد شد. اما او متوجه شده است که بازیکنان زن، ریسک کمتری در بازی خود دارند و کمتر به تصمیمگیری شخصی میپردازند. در حالیکه بازیکنان مرد این کار را کاملا با ریسک و طبیعیتر انجام خواهد داد. بازیکنانی که عقب بنشینند و منتظر انجام کار درست بمانند، برای ورزشهای سرعتی و حرفهای اینچنینی مناسب نیستند.
از سویی، ویلاهام در تلاش است تا محیطی آرام را در تاتنهام بوجود آورد که درست و غلطی نداشته باشد و بازیکنان به ابتکار عمل و آزادی تشویق شوند. به عنوان مثال او به گریس کلینتون، ملیپوش 20 ساله انگلیس که بصورت قرضی ار منچستریونایتد در اسپرز بازی میکند، میگوید:
شما باید با شجاعت کامل وظایف خود را انجام دهید. میخواهم او حس کند که حق انتخاب از آن اوست. میتواند آن را انتخاب کند یا چیز دیگری را، این بحث درست یا غلط نیست، تصمیمگیریست.
در نتیجه تمایل به انجام کار درست، اسمرود دریافته است که زنان اغلب به دنبال بازخورد و واکنش منیجر خود هستند تا بدانند فرد بالادستیشان درمورد آنها چه فکری میکنند. اسمرود همچنین اینگونه دریافت که بازیکنان زن، در اظهارنظر بسیار مرددتر بودند و در عوض، به دنبال انجام کاری درست تلاش میکردند. او میگوید:
اگر یک بازیکن مرد را روی نیمکت یا بیرون از تیم بگذارم، آنها فکر میکنند مربی یک احمق است. اما بازیکنان زن بیشتر فکر میکنند که چه کار اشتباهی باعث نیمکت نشینی و بیرون بودنشان بوده است.
اسمرود دریافته است که زنان بیشتر دروننگرند و میپرسند:
چه اشتباهی انجام دادم؟ مسئولیتپذیری کمتری برای مردان و مسئولیتپذیری بیشتری برای زنان وجود دارد که حتی میتواند از حد خارج شود. من متوجه شدم که مردها به تواناییهای خود، اطمینان بیشتری دارند. آنها معتقدند که مهارتهای لازم برای این کار را دارند. در مقابل برخی زنان که درسطح بالایی از بازی قراردارند، انتقادات شدیدی از خود دارند، حتی پیش از اینکه به کارهای خوب خود فکر کنند، نکات منفی خود را مییابند و مسائل را شخصی و جزئیتر دنبال میکنند.
مردان بیشتر از دیگران انتقاد میکنند. هنگامیکه از آنها بخواهید چیزی را بهبود ببخشند، فکر میکنند شرایط دشوار شده است و فضا سختتر خواهد بود.
آنها با چشمهای درشت وارد میشوند، رویای اینکه یک بازیکن تاپ لیگبرتری شوند یا برای تیم ملی خود بازی کنند آنها را بسیار مشتاق ساخته که از طرفی، این موضوع بسیار حساس و خطرناک نیز میباشد. آنها پر از هورمون، پول، عوامل مختلف طبیعی و شخصی و والدینیاند که همه، این جاهطلبی را به همراه دارند.
تمرکز اصلی او در تیم مردان زیر 21 سال نروژ بود که تیم را در اولویت قراردهد و در عین حال، به جاهطلبیهای فردی نیز احترام بگذارد. بازیهای فوتبال مردان و زنان در ردههای مختلف در حال توسعه هستند و از سویی درک زندگی بازیکنان زن نیز، امری حیاتی است. از تحقیق درمورد سلامتی آنها گرفته تا مفاد زایمان، رفت و آمد بازیکنان تا تاثیر هر یک بر وامهای مسکن.
فوتبال زنان کنجکاوانه، فوتبال مردان عملگرا | هایز
هایز، منیجر تیم زنان چلسی، بر این تصور است که داشتن زنان در پستهای مهم و رهبری در اطراف تیمش بسیار مهم است. زیرا آنها ممکن است به دلیل زن بودن، با بازیکنان همدردی کنند. هایز میگوید:
مهمتر از هر چیزی، داشتن دانش و آگاهی درمورد خود زنان است. یک فرد آگاه در حوزه دانش فوتبالی کافی نیست.
او اطمینان میدهد که تمامی کارکنان خود را در مورد نیازهای عملکردی خاص زنان تحت آموزش قرارداده؛ که اثرات دوران قاعدگی یک نمونه از آنهاست. هایز تابستان امسال چلسی را ترک خواهد کرد تا به تیم ملی زنان ایالات متحده آمریکا پیوندد.
هرشخصی که در تیم زنان کار میکند، شما باید مدام او را با این مفاهیم به چالش بکشید: “زنان همان مردان کوچک نیستند؛ بنابراین آیا ما باید کار همیشگی خود را انجام دهیم، زیرا آن را همیشه انجام میدادیم یا به دلیل اینکه مردان نیز آن را انجام میدهند؟” ما باید مدام این مفهوم را به چالش بکشیم.
فوتبال زنان کنجکاوانه، فوتبال مردان عملگرا | ریهان اسکینر
ریهان اسکینر منیجر تیم فوتبال وستهم نیز بر تفاوت «سبک زندگی کلی» تاکید بسزایی دارد. او در مورد «تاثیر حقوق مالی مرتبط با آنها، و همه چیزهایی که به بازیکنان، تمرکز بیشتری برای ادامه روند خود و عملکرد بهتر کمک میکند.» صحبت میکند. اسکینر نقل و انتقالات بازیکنان را تنها به عنوان نمونه نام میبرد. او میگوید:
این کاری نیست که آنها فقط از روی علاقه و هوس خود انجامش دهند. بلکه تاثیر بسیاری بر روی چیزهای ساده و پیش پا افتاده خواهد داشت. مانند اینکه بایستی چند ماه پیش از انتقال باید نقل مکان کنید، درحالیکه اجاره ملک خود را از پیش پرداختهاید. اینها عوامل مهم و در عین حال ساده در فوتبال و ورزش زنان است که از لحاظ مالی، تاثیر بسیار اندکی در ورزش مردان دارد.
تیلور، وارد
شاید به همین دلیل اسنت که تیلور در منچسترسیتی، در میان دیگران با «میزان اهمیت و کاربرد بازیکنان زن» که عامل «موفقیت و دستیابی به چیزی است که میتواند وجود داشته باشد» میباشد. در مقابل بازیکنان آکادمی مردان با کمی تلاش به موفقیت میرسند و تصور میکنند آنها عامل اصلی این موفقیت بودند. تیلور میگوید:
در مورد زنان و دخترها، تواضع بسیاری وجود دارد. آنها مدام در پی بهبودی هستند و تلاش میکنند.
یکی از بزرگترین کلیشهها میان زنان و مردان، احساسی بودن بیشتر زنان بوده است. او ادامه میدهد:
من از اینکه زن هستم و این را میگویم عبایی ندارم. زنان احساسیتر هستند، اینطور نیست؟
همچنین کارلا وارد، منیجر تیم بانوان استون ویلا، معتقد است که میان این دو فضای کاری/ورزشی، تفاوتهای اساسی وجود دارد. او میگوید:
برخی روزها ما به یک آغوش نیاز داریم و گاهی اوقات، به یک لگد خوردن! ما نیاز به درک شدن داریم، و همچنین پیچیدهتر از مردان هستیم.
دیوید آزنار، ویلاهام
بزرگترین تغییر برای دیوید آزنار، منیجر تیم بانوان اتلتیکو بیلبائو، که پیش از این در فوتبال مردان کار میکرد همین موضوع بود. او به اتلتیک گفت:
صادقانه معتقدم که مربیگری در فوتبال زنان نیازمند حساسیت بسیاری است. زنان نسبت به مردان بسیار حساستر هستند. این نکتهی بسیار مهمی بود که تجربهاش کردم.
ویلاهام نیز نظری مشابه با دیگران دارد. او معتقد است:
در فوتبال مردان بیشتر همان سیاه و سفید است که وجود دارد. کمی خنده و کمی شوخی و نه احساسات. پویایی و حرکت تیمی در فوتبال زنان، نیازمند احساسات بیشتر، روابط قویتر شخصی و شخصیتی است و آنها درواقع در حال معاشرت فوتبال بازی میکنند. در فوتبال مردانن اما، اینگونه نیست و روابط عمیقی میان آنها شکل نمیگیرد.
فوتبال زنان احساسیتر از فوتبال مردان | بدفورد، اسمرود
بدفورد در اولین بازی فصل خود به عنوان مربی تیم زیر 18 سالههای برنتفورد فعالیت میکرد. یک مقام رسمی از او در مورد اینکه منیجر تیم کجاست سوال کرد که او اینگونه پاسخ داد: “تو دنبال او میگردی؟ معتقد است که میتوان بسیار مستقیمتر با مردان و پسران ارتباط برقرار کرد. این موضوع به دلیل عادت آنها به سبک قاطعانه و برخورد مستقیم است.” او در ادامه میگوید:
در مورد مردان، آنها موضوعات را شخصی نمیکنند. اگر بینشان کسی به دیگری بدگویی کند، ممکن است به یکدیگر حمله کنند، به یکدیگر لگد بزنند و در همانجا همه چیز تمام شود. در مورد زنان اما، اگر بخواهد اتفاقی بیفتد و چیزی باعث درگیری میان دو نفر بشود، این موضوع زمانبر خواهد بود.
اسمرود معتقد است که تنوع در حساسیت وجود دارد. اما او بر این باور است که مردان به اندازه زنان دارای احساسات اند. او میگوید:
مردان دارای احساساتی هستند که ما از آنها خبر نداریم. علاقه کمتری به بروز آنها دارند و سخت است که به شناخت این احساسات برسیم. مردان نمیدانند که چگونه این احساسات را بروز بدهند و در انتقال ان به مشکل برمیخورند. این روش متفاوتی برای برخورد با احساسات را میطلبد.
انرژی بسزایی در ایجاد فضای عاطفی میان تیم وجود خواهد داشت. به این معنا که باید احساسات را بپذیریم، اما نباید توسط آنها کنترل شویم. این بخش بزرگ و نقطه عطف مدیریت من است. این همان موردی است که شما را قدرتمند میکند. شما همچنین بایستی نقطه اوج احساس را در تیم پیدا کنیم و در همان حدود حفظ کنید. این دو روی یک سکه است و نشاندهنده این است که شما، با بازیکنان، فوتبال و انسانها کار میکنید.
کلمه “انسانها” واژهایست که مایکی هریس، در پی انتقال خود از آکادمی مردان برایتون به سرپرستی موقت تیم زنان برایتون، به آن اشاره نمود. او میگوید:
شما با انسانها سر و کار دارید.
هریس که به دلیل عشقی که به مدیتیشن داشت، به عنوان مایک خوشذهن شناخته میشود؛ بر اهمیت خودآگاهی و هوش هیجانی در بازیهای فوتبال مردان و زنان تاکید دارد. او میگوید:”کنجکاو باشید. در مورد آنها اطلاعات کسب کنیدو به آنها نشان دهید که برای کاری که میکنید ارزش قائلید. آنها این را میبینند و سعی میکنند ارزش قائل شوند. زمانی که ارتباط خاص خود را ایجاد نمودید، در زمانهای مناسب نوبت به چالش کشیدن آنها فرا میرسد.”
در مورد هایز، یکی از نکات کلیدی، مدیریت افراد آن هم صرف نظر از جنسیت آنهاست. او میگوید:
من باید در مورد مشخصات شخصیتی شما، نحوه واکنش به استرس یا در شرایط بحرانی، بیشتر بدانم. این، باعث میشود تا بهترین نتیجه و بهترین عملکرد را از شما دریافت کنم. من مردان زیادی را درمیان مربیان خود دارم که میتوان آنها را بسیار راحتتر از زنان مدیریت نمود. این همیشه یک ارتباط جنسیتی نیست، برای اینکه منیجری خوب باشید، به هوش هیجانی و مهارتهای ارتباطی موثری نیازمندید. آنها به اندازه کاربرد تاکتیکی و فنی شما مهماند.
بخش مهم سبک مدیریت هریس اما، ایجاد یک محیط امن روانی است. او میگوید:
من از زیردستان و بازیکنان خود میخواهم که خود واقعیشان باشند. وقتی وانمود میکنید شخصی دیگر هستید، شرایط متفاوت میشود و ممکن است مشکلات بزرگی ایجاد شود و از لحاظ روانشاختی موضوع بسیار حائز اهمیتی خواهد بود زیرا به خستهکننده شدن ارتباطات، شرایط و کاری که میکنید منجر شود.
اسمرود، ادامه دهنده سبکی ارزشمند
اسمرود معتقد است که تیمهای زنان بطور کلی ریسک گریزند و این موضوع، نیازمندی بیشتری را برای ایجاد یک محیط امن میطلبد. او میگوید:”صادق بودن و استحکام شخصیتی، باعث ایجاد امنیت تیمی خواهد شد. اگر با خود صادق نباشید، اینی را از خود و تیم میگیرید. شما باید برای نحوه رفتار و ارزشهای ما نیز احترام قائل شوید و این موضوعی ارزشمند است.”
این یادآور سبک منیجر تیم زنان انگلیس، سارینا ویگمن است. او در سپتامبر 2021 که به این مقام منصوب شد، صداقت و شفاف بودن را برای بازیکنان آشکار کرد، چیزی که کاملا مورد پسند آنها قرارگرفت. به گفته اسمرود، وضوج چیزی است و مراقبت از این شفافیت، چیزی دیگر است. او میگوید:
شما باید به هر بازیکن ارزش خود را بشناسانید. به آنها بگویید، من اینجا هستم که به شناخت شما برسم و به یکدیگر کمک کنیم. اولین چیزی که به هر بازیکنی میگویم این است که به شما نیاز دارم که بهترین نسخه خود را ارائه دهید و تبدیل به بهترین بازیکن تیم شوید. همان که هستید باشید و کاری که فکر میکنید درست است را انجام دهید. این وظیفه من است که این را عملی کنم. اگر از شما بخواهم چیزی را تغییر دهید، به شما میگویم اما؛ نقطه قوت یک تیم این است که افراد با تفاوتهای خود در تیم حاضر شوند. این امری حیاتی است و نکتهایست که ابتکار را ایجاد میکند.
یکی از راههایی که ویلاهام میتوانست احساسات تیم مردان را بررسی نماید، حضور در رختکن آنها بود. او میگوید:
شما مستقیما میتوانید احساسات تیمی و شخصی هر فرد را در بین دو نیمه، پایان بازی و شرایط درگیر دریافت نمایید، زیرا میتوانید در کنار بازیکنان قرارگیرید. به ناامیدی آنها گوش میدهید. احساسات را لمس میکنید و این به عنوان یک مربی برای من از اهمیت بالایی برخودار است.
این درحالیست که یک مربی مرد نمیتواند در زمانی که بازیکنان در حال عوض کردن لباسهای خود هستند، وارد رختکن تیم زنان شود و یا برعکس، این موضوع نیز در فوتبال جوانان به دلایل حفاظتی صادق است. منیجرها و مدیرانی که جنسیت متفاوتی با سایر تیم دارند، تمایل بیشتری به آمدن بازیکنان چند دقیقه زودتر به زمین دارند، تا صحبتهای پیش از بازی خود را با آنها درمیان بگذارند.
ویلاهام میگوید:
واقعا نمیتوانم در مورد افکار و بحثهایشان چیزی را حس کنم. آنها پیش از بازی چه میزان عصبیاند؟ در رابطه با چه موضوعاتی ممکن است بحث کنند؟ تنها زمانی که این احساسات را درک میکنم، بین دو نیمه است. دوست دارم افکار آنها را بشنوم و در جریان آن قرارگیرم. این زمانی است که شما بیشتر از فوتبال مردان، از تیم فاصله میگیرید.
ویلاهام در ابتدای کارش در فوتبال زنان، این موضوع را دشوار میدید. اما به تدریج محیطی را بازسازی نمود تا به رهبران خود و مربیان زن، اعتماد بسزایی را قائل شود. بدفورد و هریس نیز، هیچ تفاوتی با ویلاهام ندارند و از پنجرههای زمانی متغدد برای تعامل با بازیکنان بهره میبرند. این موضوع چه در سوپرلیگ زنان و چه با تیمهای آکادمی مردان قابل اجراست.
تفاوتهایی در اجرای سبک
هریس میگوید من وقتم را در رختکن نمیگذرانم. این در حالیست که بدفورد براساس تجربه شخصی، متخصصان فیزیوتراپ و ورزشی را بسیار با اهمیت و موثر در نحوه رفتار بازیکنان میداند. او میگوید:
تا زمانیکه به افراد اعتماد کنید، آنچه موردنیاز شما است را با شما به اشتراک میگذارند. بازیکنان نیازمند همان فضای امن هستند. از نظر من، نیاز به دانستن لحظه به لحظه احساسات آنها نیست. من هرگز به دلیل زن بودن خود و بودن در رخنکم کردانه، احساس ناتوانی نکردهام. همه مدیران و منیجرهایی که با آنها ارتباط داشتم، به “عقل سلیم” از نظر زمان ورود به رختکن اشاره داشتند.
آنها همیشه یک روال ثابت داشتند، یک ضربه به در، چک شدن وضعیت تعویض لباس و سپس ورود منیجر به داخل رختکن. و حالا درمورد فوتبال چطور؟ خب، اکثریت بر این باور بودند که شباهتهایی میان این دو موضوع پابرجاست. ویلاهام و بدفورد به تغییرات فیزیولوژیکی قدرت و سرعت اشاره کردند. درحالیکه اسمرود همان مدلهای بازی را در هردو مورد استفاده قرارداده بود.
آنچه که واضح است، هیچ یک از این مباحث ارتباطی با برنامه درسی دورههای مربیگری ندارند وامری تجربی تلقی میشوند. اما بسیاری از مدیران، مربیان و منیجرها معتقدند که امری بسیار کمک کننده است.
و در پایان نیز، هایز دریافت تنها «استفاده از اشارات» برای بازی زنان میتواند بسیار مفید باشد؛ صرف نظر از اینکه شما تفاوت میان مدیریت فوتبال مردان یا زنان را متوجه شوید. او همچنین میخواهد مدت زمان بیشتری را بر روی “مدیریت انسان، نه مدیریت بیزنس یا نحوه رساندن توپ به دروازه” تمرکز کند.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – جود بلینگهام در 23 ژوئن سال 2003 در استائربریج انگلستان چشم به جهان گشود و فوتبال خود را در نوجوانی با تیم جوانان این شهر در منطقه نیوکاسل آغاز کرد.
جود بلینگهام در سال 2010 به جوانان بیرمنگام پیوست و بعد از 9 سال تلاش، با قراردادی یک ساله به تیم بزرگسالان این تیم راه یافت؛ مدیران باشگاه بیرمنگام بعد از یک سال با پیشنهاد دورتموند رو به رو شدند!
بلینگهام به دورتموند پیوست و پس از سه سال طلایی و درخشان به تیم محبوب خود از کودکی یعنی رئال مادرید پیوست.
او در کنفرانس خبری معارفه خود در مادرید گفت:
برای من بودن در بهترین باشگاه دنیا یک افتخار بزرگ است و اینجا بسیار مورد لطف قرار گرفتهام. ممنون از همه کسانی که کمک کردند این انتقال نهایی شود.
همچنین از خانواده وی از او پرسیدند و او از احساسات خانواده خود به رسانهها نشر داد:
آنها گریه میکردند، در حالی که بغض گلویشان را فشرده بود! در واقع این یک لحظه خاص برای آنها بود و برایشان ارزش زیادی داشت. احترامی که باشگاه برای خانواده من قائل شده، باورنکردنی است.
بلینگهام همچنین از لحظه پیشنهاد رئال مادرید به خود صحبت کرد :
من همیشه از علاقه رئال آگاه بودم، اما لحظه کلیدی هشت یا 10 ماه پیش بود، زمانی که پدرم به من گفت رئال مادرید در مورد من سوال کرده است. من انتظارش را نداشتم و لحظهای قلبم ایستاد!
بلینگهام در رئال مادرید شماره 5 را بر تن میکند و از او به عنوان میراثدار زیدان یاد میشود؛ او در این مورد توضیح داد :
میخواهم از خسوس وایِخو به خاطر دادن شماره پنج تشکر کنم، از خسوس این را پرسیدم و او مرد بزرگی است؛ من زیدان را بسیار تحسین میکنم و این شمارهای است که به من الهام میدهد، من خصوصیاتی متفاوت با زیدان دارم و نمیتوانم مثل او باشم ولی افتخار میکنم شماره او را بر تن خواهم کرد. پیراهن به خودی خود مسئولیت بزرگی است، زیدان کسی است که همیشه برای من ارزش فوق العادهای داشته و برای من بهترین بوده است، میخواهم میراث شماره پنج را گسترش دهم!
او از عشق خود به کهکشانیها از کودکی صحبت کرد:
احترامی که در انگلیس برای رئال مادرید قائلند، قابل توجه است؛ من بازیهای سالهای گذشته رئال را دیدهام و دستاوردهای آنها فوق العاده است، رئال باشگاهی بسیار جذاب و دوست داشتنی است.
سرمربی تیم ملی انگلیس پس از دیدار با بلژیک با جمله ” بلینگهام همیشه تیتر یک است ” به تعریف از این بازیکن پرداخت!
بلینگهام حالا به یکی از مهرههای اصلی سه شیرها در خط مرکزی تیم ساوتگیت تبدیل شد تا خط هافبک انگلیسیها تا سالها تمدید شود!
انگلیس حالا در سودای قهرمانی در یورو 2024 و همچنین رویای قهرمانی با این نسل طلایی انگلیس در جام جهانی 2026 به سر میبرد.
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
امیرحسین مرادی، فوتبال لب – در روزهایی که فوتبال اروپا به نقطه حساس خود نزدیک میشود، به مرور پنج تیم بالای جدول لالیگا میپردازیم. راه رستگاری این پنج تیم در 9 بازی باقی مانده جذاب این لیگ، به کجا ختم میشود؟
5- رتبه پنجم – اتلتیکو مادرید
اتلتیها در فصل سینوسی وار خود، نتوانستند روند خوب اول فصل خود را حفظ کنند و با یک روند نزولی و عدم امتیاز گیری مقابل تیمهای مدعی بالای جدول تا هفته ۲۹ ام در لالیگا توانستند رتبه پنجم را کسب کنند. همچنین شاگردان دیگو سیمئونه در کوپا دل ری در نیمه نهایی شکست خوردند تا دستان کوکه، کاپیتان روخی بلانکو از یک جام مهم دیگر در این فصل هم کوتاه بماند.
شاگردان سیمئونه کار سختی برای تصاحب یازدهمین لالیگا خود دارند و این تیم در ادامه مسیر خود در 9 بازی باقی مانده باید با تیمهایی همچون خیرونا، اتلتیکو بیلبائو، و رئال سوسیداد دیدار کند. بازیهای بسیار دشواری که میتواند سهمیه فصل بعد لیگ قهرمانان این تیم را به خطر بیندازد. اتلتیها حالا تمام تمرکز خود را برای موفقیت در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا، در مقابل بورسیا دورتموند آلمان گذاشتهاند و امیدوارند که بعد از حذف اینتر که رسانهها و هواداران فوتبال آنها را یکی از مدعیان فینالیست شدن در UCL میدانستند، حالا زنبورها را به دام بیاندازند.
4- رتبه چهارم – اتلتیکو بیلبائو
در رتبه چهارم لالیگا اسپانیا، شیرهای بیلبائو با یک امتیاز بیشتر بالاتر از اتلتیها قرار دارند. شاگردان ارنستو والورده سرمربی سابق بارسلونا به نتیجههای مطلوب و امتیازهای حیاتی توانستند در این فصل از لالیگا مانند هر سال، خودشان را در بالای جدول لالیگا حفظ کنند؛ آنها با شکست اتلتیکومادرید در استادیوم خانگی خود یعنی سن مامس، توانستند به فینال کوپا دل ری صعود کنند و در 6 آوریل در فینال جام حذفی اسپانیا، مقابل مایورکا قرار بگیرند.
شیرها برای حفظ و صعود به رتبههای بالاتر لیگ در 9 بازی باقی مانده خود باید در مقابل تیمهایی همچون رئال مادرید، اتلتیکومادرید و سویا قرار بگیرند تا نتایج این بازیهای سرنوشت ساز، تعیین کننده رتبه و سهمیه تیم شهر بیلبائو اسپانیا باشد.
3- رتبه سوم – خیرونا
پدیده این فصل لالیگا اسپانیا یعنی خیرونا، با خلق شگفتی در این فصل، تمامی نگاه فوتبال جهان و رسانهها را به خود جلب کرد. صدرنشین چندین هفته لالیگا، تیمی منسجم و نتایج مطلوب مقابل اکثر تیمهای این لیگ در اوایل فصل کسب نمود. این امر موجب شد تا تیم ساده و معمولی اسپانیایی، به شگفتی لیگ تبدیل شود. این موضوع باعث شد تا در حال حاضر خیرونا در منطقه کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا قرار گیرد. رقابت با دو غول فوتبال جهان و اسپانیا یعنی رئال مادرید و بارسلونا برای قهرمانی باشند؛
تیمی با تحت مالکیت سیتی گروپ و بازیکنان جوان و منسجم باعث این موفقیت و شگفتی شد! البته به نقل از رسانههای اسپانیایی اگر این تیم به لیگ قهرمانان اروپا صعود کند به علت مالکیت مشترک با منچسترسیتی، نمیتواند در فصل بعدی و ورژن جدید لیگ قهرمانان اروپا حضور داشته باشد!
خیرونا در جام حذفی اسپانیا مقابل تیم فینالیست جام شگفتیها یعنی مایورکا در مرحله یک چهارم نهایی حذف شد. این تیم برای کسب قهرمانی باید در 9 بازی باقی مانده خود، باید بازیهای مهمی مقابل سه تیم اتلتیکومادرید، بارسلونا و والنسیا برگزار کند.
2- رتبه دوم – بارسلونا
کاتالانها با کوله باری از بازیکنان جوان بیتجربه و مصدوم توانستند با 64 امتیاز و دو امتیاز بیشتر نسبت به خیرونا، در رتبه دوم قرار بگیرند. ژاوی هرناندز در این فصل از لالیگا توانست با نتیجههای خوب و حفظ بارسلونا در لیگ قهرمانان اروپا، تا حدودی انتظارات هواداران را برآورده کند.
آبی اناریها در کوپا دل ری در یک چهارم نهایی این رقابتها با نتیجه چهار بر دو مقلوب اتلتیکو بیلبائو شدند. همچنین با از دست دادن این جام، سودای کسب سهگانه از سر ژاوی و هواداران نیز پرید. بلوگرانا در لیگ قهرمانان اروپا با حذف ناپولی دچار بحران، به مرحله یک چهارم نهایی صعود کرد و حریف پاریسیها شد.
بارساییها در ادامه راه خود در لالیگا باید بازیهای مهمی همچون الکلاسیکو و جدال با تیمهایی مانند خیرونا، رئال سوسیداد و سویا انجام دهد! مسیر فوق العاده دشوار و سختی که باعث شده ژاوی تمام تمرکز خود را بر روی لیگ قهرمانان اروپا بگذارد.
1- رتبه اول( قهرمان احتمالی لالیگا) – رئال مادرید
کهکشانیهای اسپانیا با صدرنشینی بر بام لالیگا، حالا تمامی نگاههای رسانهها و فوتبال دوستان کره زمین را به خود جلب کرده است. با نتایج سایر رقبا در این فصل از لالیگا، قهرمانی لالیگا برای مادریدیها و شاگردان کارلتو هر هفته مسجلتر خواهد شد. رئالیها در این فصل با کسب 72 امتیاز و فقط یک باخت توانستهاند صدرنشین لالیگا لقب بگیرند.
بازیهای مهم و حساس در این 9 هفته باقی مانده در مقابل تیمهایی مانند بارسلونا، رئال سوسیداد و اتلتیکو بیلبائو، تعیین کننده زمان قهرمانی لالیگا برای شاگردان آنچلوتی است. رئال مادرید در کوپا دل ری، در یک شانزدهم نهایی مقابل همشهری خود در دربی مادرید حذف شد تا رویای سهگانه برای مادریدیها همچنان در حد همان رویا بماند! مادریدیها در لیگ قهرمانان همانند دو سال گذشته، باید برای سومین سال پیاپی به رقابت با اصلیترین رقیب اروپایی خود یعنی منچسترسیتی بروند، رقابتی که میتواند تعیین کننده سرنوشت و آینده کارلو آنچلوتی هم باشد.
حالا باید دید که در این 9 هفته باقی مانده چه اتفاقات و حادثهای رخ میدهد، نظر شما چیست؟ کدام تیم قهرمان لالیگا اسپانیا میشود؟
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
اونای امری و مونچی زمانی همکاری درخشانی در سویا داشتند. اکنون، آنها انتخاب شده اند که استون ویلا را به سطح بالاتری ببرند.
محمدرضا حیدری;فوتبال لب-هیچ کس انتظار تفتیش عقاید اسپانیایی را ندارد، کمتر از همه مردم وست میدلندز. اما یک هاله جدید غیرقابل انکار در استون ویلا، یا استون سویای مونچی وجود دارد.
آوردن اونای امری به ویلا پارک به خودی خود نوعی کودتا محسوب می شد. مونچی دومین دوره خود را به عنوان مدیر ورزشی سویا در اواسط ژوئن به پایان رساند. زیرا انتقال او به ویلا تنها چند هفته بعد از اینکه باشگاه سابقش لیگ اروپا را برای هفتمین بار قهرمان کرد، رسمی شد.
تمام این هفت قهرمانی زیر نظر مونچی بود و از زمانی که دروازه بان سابق سویا برای اولین بار در سال 2000 به عنوان مدیر ورزشی استخدام شد، باشگاه را متحول کرد. همه آنها با مثبت اندیشی و خوش بینی احاطه شده بودند، گویی هر یک از آنها شروع یک دوره با شکوه جدید است.
در حالی که هواداران بدون شک از شکست رم در ضربات پنالتی در بوداپست در ماه مه لذت بردند و در جشن پوئرتا د خرز در سویا حضور داشتند. شکوه با پس زمینه نگران کننده تری رقم خورد. مدتی قبل آنها با سقوط به دسته پایین تر دست و پنجه نرم می کردند. استاندارد تیم ساخته شده توسط مونچی در تمام فصل مورد انتقاد قرار گرفت. وضعیت مالی باشگاه در وضعیت خوبی نیست. شک و تردیدها در مورد آینده نقل و انتقالات شروع شده بود.
این یک فصل طاقت فرسا از نظر احساسی برای سویا و مونچی بود. برای او جدایی معنا داشت. استون ویلا به نوعی گام بعدی عالی است که آشنایی، جاه طلبی و فضای قابل توجهی برای رشد ارائه می دهد.
زوج پویا
مونچی و امری دو مهره خوب در رامون سانچز پیزخوان بودند و سه قهرمانی لیگ اروپا را پشت سر هم بین ژانویه 2013 و ژوئن 2016 به دست آوردند.
اکنون یک پذیرش نیمه جدی وجود دارد که سویا هر سال که در لیگ اروپا حضور دارد قهرمان لیگ اروپا می شود. اما چشم انداز باشگاه زمانی که امری و مونچی برای اولین بار با هم همکاری کردند 10 سال و نیم پیش نسبتاً بدتر بود. .
سویا قدرتی که در دهه قبل بود نبود، با کسب رتبه نهم در فصل 2011-2012 که دومین رتبه پایانی از زمان صعود در سال 2001 بود. اسطوره باشگاه مانولو خیمنز، آنتونیو آلوارز، گرگوریو مانزانو، مارسلینو گارسیا تورال و میشل همگی برکنار شدند.
مطمئنا امری تیمی را به ارث برد که استعدادی در آن وجود داشت. فدریکو فازیو، خسوس ناواس، گری مدل، آلوارو نگردو، دیگو پروتی، ایوان راکیتیچ، خوزه آنتونیو ریس و جفری کوندوگبیا همگی در آنجا حضور داشتند. اما حتی در میان آن گروه نیز بازیکنانی بودند که عملکرد ضعیفی داشتند یا به دلیل مصدومیت به طور مداوم در دسترس نبودند.
فصل 13-2012 با کسب مقام نهمی دیگر به اوج خود رسید. بازی آخر فصل، پیروزی مهیج 4-3 خانگی مقابل تیم سابق امری، والنسیا، حس پایان یک دوران را در خود داشت. آندرس پالوپ دروازه بان باسابقه در حال بازنشستگی بود. پسر محلی ناواس با دستان خود خداحافظی کرد و انتقالش به منچسترسیتی انجام شد و روز بعد اعلام خواهد شد. نگردو او را تا استادیوم اتحاد دنبال کرد و کوندوگبیا و گری مدل نیز از دیگر افراد فروخته شده خواهند بود.
خوش شانسی
با این حال، خوشبختانه برای سویا، مالاگا و رایو وایکانو از رقابت در اروپا در فصل بعد محروم شدند، به این معنی که مونچی با وجود موقعیت ناامیدکننده نهایی لیگ، به ساخت تیمی متهم شد که بتواند در چند جبهه بجنگد.
برای بسیاری از هواداران، کاری که مدیر ورزشی در تابستان 2013 انجام داد بهترین کار او بود.
کمتر از 14 بازیکن وارد شدند که کارلوس باکا با تقریباً 10 میلیون یورو گرانترین آنها بود. مجموع هزینه های تخمینی 35 میلیون یورو توسط خروجی هایی به ارزش 90 میلیون یورو تامین شد و برخی از خریدهای آنها هنوز هم می تواند به عنوان بهترین خریدهای مونچی در نظر گرفته شود. باکا، کوین گامیرو و ویتولو همگی به سودهای قابل توجه سویا دست یافتند، در حالی که استفان امبیا، نیکو پارجا و دانیل کاریکو به محبوب هواداران تبدیل شدند.
مونچی اغلب به عنوان الهامبخش اصلی بسیاری از موفقیتهای سویا در نظر گرفته میشود، و با توجه به تصمیمهای کلیدی و این که تیمسازی همیشه به او بازمیگردد، قابل درک است. اما دشوار است که به فصل 2013-14 نگاهی بیندازیم و امری را بهعنوان تفاوتساز نگاه نکنیم. . جابجایی تیم قابل توجه بود، و با این حال مربی اهل باسک به سرعت آنها را به یک واحد منسجم تبدیل کرد که نه تنها پنجم شد، بلکه به لطف شکست بنفیکا در ضربات پنالتی در فینال، لیگ اروپا را نیز به دست آورد.
برنامه مشخص
مونچی در اواخر سال 2013 درباره امری گفت: “او ایده های روشنی دارد.” نگرانی من این بود که درباره [ایده های امری] متقاعد نشده بودم، اما [اکنون] هیچ شکی وجود ندارد. او می توانست تیمی بسازد که عقب بنشیند، اما پس از آن اونای نیست. او فکر می کند – و از این نظر بسیار شبیه به خواندی راموس است – که بهتر است 4-3 پیروز شویم تا 1-0. تنها چیزی که از یک مربی میخواهم، شفافیت ایدهها است و او کاملاً واضح است.»
برخی از بازیکنان نمی توانند این وضوح را تحمل کنند. در طول روزهای حضورش در آلمریا، که امری با کسب صعود اولین طعم سرمربیگری در لالیگا را با آن چشید، گفته میشد که وسواس او در تجزیه و تحلیل ویدئو، برخی افراد را به خواب میبرد. اما در سویا، بازیکنان بیشتر تحت رهبری او پیشرفت کردند. ویتولو از سگوندا آمد. کاریکو نتوانست در ریدینگ جایگاه تیم اصلی را بدست آورد. به نظر می رسید که اِور بانگا در حال هدر دادن پتانسیل باورنکردنی خود بود. آلکس ویدال، گرزگورز کریچوویاک و استون نزونزی همگی نسبتاً ارزان قرارداد داشتند و پس از فروش برای سودهای کلان به سطوحی رسیدند که دیگر هرگز نمی دیدند.
تاثیر فراوان امری
مطمئناً مونچی سهم خود را از اعتبار دارا بود، اما امری بود که از نظر نوع بازیکنانی که میخواست، وضوح را ارائه کرد و سپس آن افراد را به یک تیم تبدیل کرد. در هر سه تابستانی که امری در سویا گذراند، این باشگاه حداقل 10 بازیکن جدید آورد. با این حال، جام های لیگ اروپا همچنان از راه رسید. مونچی گفت: «او کاملترین مربی است که تا به حال داشتهام.
آنها در سال 2015 دنیپرو را در ورشو شکست دادند تا به رکورد چهار موفقیت در رقابتهای اروپا برسند، سپس یک سال بعد لیورپول یورگن کلوپ را شکست دادند تا اولین تیمی شوند که با قهرمانی در لیگ اروپا به لیگ قهرمانان اروپا راه یافته است. دوران باشکوهی بود، اما در باشگاهی مانند سویا، چنین طلسمهایی میتواند تا این حد طول بکشد که متفکران به کار خود ادامه دهند. پاری سن ژرمن برای امری خیلی زیاد بود.
سقوط مونچی
مونچی در همان تابستان امری تلاش کرد تا سویا را ترک کند، اما باشگاه اجازه نداد. کمتر از یک سال بعد، در آوریل 2017، آرزوی او برآورده شد. یک دوران جدید در رم آغاز شد.
جیم پالوتا، مالک رم در آن زمان، از این استخدام هیجان زده بود: “من نمی توانم از این انتصاب خوشحال باشم زیرا مونچی به طور گسترده به عنوان یکی از بهترین ذهن های فوتبال جهان شناخته می شود.”
مونچی کمی کمتر از دو سال بعد استعفا داد، اقامت او در ایتالیا یک شکست بیدرنگ بود. پالوتا، در مصاحبهای در سال ۲۰۲۱ با The Athletic درباره آن طلسم، گفت: «شما به کل این کار نگاه میکنید. ما میگفتیم، «این اشتباهات گران قیمت بودند».
موفق اما نه کامل!
انصافاً، رم در سری آ سوم شد و در اولین فصل کامل مونچی به نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا رسید، و برای اولین بار در تاریخ رم، رم را به 5 رتبه متوالی در سه رده بالای جدول رساند. اما تابستان بعد بود که همچنان او را آزار می دهد.
رم به دلایل مالی مجبور به فروش دارایی های خاصی شد – مانند محمد صلاح و آلیسون – اما بازیکنانی که وارد زمین شدند تا حد زیادی ناامید کننده بودند. بیش از 100 میلیون یورو برای پاتریک شیک، استیون نزونزی، خاویر پاستوره و جاستین کلایورت هزینه شد. تنها یکی از کسانی که بیش از 60 بازی برای رم در تمام رقابت ها انجام داد، دومی (68) بود که فقط پنج سال بعد توانستند به بورنموث بفروشند.
لورنزو پلگرینی و برایان کریستانته را میتوان دو مورد از معدود داستانهای موفقیتآمیز در میان کسانی که مونچی امضا کردند در نظر گرفت – نیکولو زانیولو از نظر فنی تحت نظر او قرار گرفت، اگرچه قرارداد او توسط فرانکو بالدینی امضا شد نه مونچی. علاوه بر مواردی که قبلاً ذکر شد، شکست های بسیار بیشتری نیز وجود داشت. ماکسیم گونالون، گرگوار دفرل، ماریو روئی، هکتور مورنو، آنته کوریک و جاناتان سیلوا همگی بیشتر از 23 بازی انجام ندادند.
دوران پسا رم
با وجود دوران مونچی در رم، او تقریباً بلافاصله دوباره با امری ارتباط برقرار کرد. چه کسی می داند، اگر او این کار را انجام می داد، دوران امری در آرسنال ممکن بود بسیار متفاوت باشد – درست است، مونچی اساساً با قراردادی برای انتقال به ورزشگاه امارات در سال 2019 موافقت کرده بود. حتی از امری در یک کنفرانس مطبوعاتی در مورد آن سؤال شد. او گفت: من سه سال و نیم در سویا با او خیلی خوب کار کردم. رابطه من با او خوب است اما این کار برای باشگاه است و این موضوع به عهده باشگاه است. من فقط می توانم به شما بگویم که او یک فرد خوب و یک حرفه ای خوب است.
اما سویا تماس گرفت و توانست او را متقاعد کند که به خانه بازگردد. مونچی گفت: از آرسنال به خاطر علاقه اش تشکر می کنم. آنها باشگاهی بودند که بیشترین علاقه را به من نشان دادند، اما در نهایت، من تمام پیشنهاداتی را که روی میز داشتم ارزیابی کردم و یکی را انتخاب کردم که بیش از همه مرا متقاعد کرد. من گزینههای دیگری داشتم و گزینههای بسیار مهمی که درخشانتر بودند، اما سویا را انتخاب کردم زیرا پروژه ورزشی آن من را متقاعد کرد.»
بازگشت به خانه
پروژه؟ تبدیل سویا به تیمی که می تواند در بین بهترین ها بجنگد. بازسازی دیگری آغاز شد. او به عنوان مربی خولن لوپتگی را استخدام کرد. آن فصل یک مقام چهارم را به همراه داشت، به علاوه یک قهرمانی دیگر در لیگ اروپا. سپس، در فصل 2020-21، سویا در بیشتر فصل قبل از محو شدن در هفته های پایانی رقابت های قهرمانی، رقیب واقعی قهرمانی بود – اما آنها همچنان رکورد باشگاه خود را برای بیشترین امتیاز در یک فصل برتر (77) شکستند. اوج آنها این خواهد بود. سومین رتبه متوالی در جمع چهار تیم برتر – چیزی که از دهه 1950 موفق نشده بودند – در سال 2021-22 به دست آمد، اما این اساساً پایان چرخه بود.
دفاع تیم سویا که تقریباً نظم برقرار شده را به هم ریخته بود، با فروش ضروری دیگو کارلوس و ژول کونده از هم پاشید. مسلماً مونچی به هدفی که برای آن تعیین کرده بود رسید، اما برنامه ریزی تیم قبل از فصل 2022-23 وخیم بود. اینکه خوزه لوئیس مندیلیبار چگونه آنها را به هفتمین قهرمانی در لیگ اروپا هدایت کرد، یک راز است و مطمئناً داستان کمپین آنها را بازگو نمی کند. زمانی که او در ماه مارس استخدام شد، سویا واقعاً کاندیدای سقوط بود. آخرین رتبه آنها در رده دوازدهم یک لغزش بزرگ از رتبه چهارم نسبت به والنسیا بود.
مونچی تصمیم گرفت برود. استراحت چیزی است که او میل داشت، اما پس از آن یک فرصت خاص پیش آمد – این بار او نتوانست آن را رد کند.
اتحاد دوباره
ویلا با اخراج استیون جرارد در اواخر اکتبر در رده هفدهم لیگ برتر قرار داشت. اولین بازی امری در 6 نوامبر بود. بین شروع آن آخر هفته تا پایان فصل، تنها چهار تیم امتیاز بیشتری نسبت به ویلا (49) کسب کردند که یک بازی کمتر از رقبای خود انجام دادند.
1.96 امتیاز آنها در هر بازی مشابه لیورپول در آن دوره بود و تنها توسط منچسترسیتی (2.31)، آرسنال (2.04) و منچستریونایتد (2.0) بهتر بود. این یک چرخش سریع و خیره کننده دیگر بود که از امری الهام گرفته شده بود.
شهرت او در پاری سن ژرمن و سپس آرسنال به نوعی تضعیف شد، اما او دوباره با ویارئال به ترفندهای معمول خود ادامه داد و با شکست منچستریونایتد در ضربات پنالتی در سال 2021 برای چهارمین بار قهرمان لیگ اروپا شد.
بهرهبرداریهای اروپایی ویارئال در این دو سال سرمربیگری، بهعلاوه شروع درخشان او در ویلا، راه زیادی را برای اصلاح تصورات امری در پاریسنژرمن و آرسنال طی کرده است، اما چقدر بیشتر در راه است؟ این بدیهی است که بسیار دشوار یا حتی غیر ممکن است؟ – سوال برای پاسخ، با این حال حداقل باید رکورد او در مسابقات لیگ را در نظر بگیریم.
در 10 سال گذشته، تنها باشگاهی که او توانسته به جمع چهار تیم برتر هدایت کند، PSG است. البته، او در مسابقات حذفی خوب عمل کرده است. علاوه بر موفقیت هایی که قبلا ذکر شد، او همچنین آرسنال را به فینال لیگ اروپا برد و ویارئال را به چهار تیم آخر لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2021-22 رساند. اما حتی تیم سه قهرمانی او در لیگ اروپا، سویا، هرگز بالاتر از پنجمی در لالیگا به پایان نرسید، در حالی که او ویارئال را به مقام هفتم رساند.
اسکواد ضغیف
اما در هر مورد با سویا و ویارئال، می توان گفت تمرکز آنها به طور موجهی روی موفقیت اروپا بود، و به طور واقع بینانه تنها تیم هایی با ترکیب بسیار عمیق می توانند سطح بسیار بالایی را در چندین جبهه در تمام فصل حفظ کنند.
شروع امری در ویلا این امر را تایید می کند. آنها یک رقابت اروپایی برای نگرانی نداشتند، بنابراین حواسپرتیها به حداقل میرسید و زمان ریکاوری به حداکثر میرسید. با این حال، آنها در فصل آینده لیگ کنفرانس اروپا حضور خواهند داشت. در حالی که ممکن است اولویت دادن به لیگ برتر بدیهی به نظر برسد، رقابت اضافی مطمئناً سطح تیم آنها را افزایش می دهد.
ویلا امیدی دوباره
با این حال، پتانسیل ویلا نباید نادیده گرفته شود. امری در فصل گذشته تاثیری که می تواند به تنهایی داشته باشد را نشان داد. او مربی بسیار خوبی است و اکنون بار دیگر با مردی که مسلماً بهترین استعداد یاب اروپا در این قرن بوده است، جفت شده است، کسی که قبلاً با او پیشرفت کرده است. مسلما، زمینه در حال حاضر به طور قابل توجهی متفاوت است. صاحبان ویلا جاه طلب هستند. مدل آنها لزوماً حول و حوش خرید الماس های خام و صیقل دادن آنها برای فروش با سود نیست – و سپس دوباره این کار را انجام دهند. نه، پول در حال حاضر وجود دارد، آنها فقط نیاز به یک اقدام مضاعف برای شناسایی و شکوفایی استعدادها داشتند.
در امری و مونچی، بدون شک آنها دو نفر دارند که هم به صورت مشارکتی و هم به صورت انحصاری و به صورت ثابت در آن زمینه ها برتری داشته اند. ماجراجویی رومی و پیش فصل 2022 ممکن است برخی را نگران کند، اما چند تابستان بد نباید تابستان های درخشان بی شماری را تحت الشعاع قرار دهد. برای هر پاستوره یک راکیتیچ و یک بانگا وجود دارد. برای هر ایسکو یک دنی آلوز، یک کونده وجود دارد.
هم تیمی شدن امری با مونچی مطمئناً تضمینی برای موفقیت نیست، اما بیانیه بزرگی از قصد برای آن است.
یوسف جوانشیر، فوتبال لب – استیون جرارد، سرمربی سابق زیر18سالههای لیورپول، زیر19سالههای این تیم، گلاسکو رنجرز و استون ویلا است. امروز خبر پیوستنش به الاتفاق عربستان قطعی شد. استیوی میانگین سابقه 1.5 ساله حضور روی نیمکت تیمها را دارد. بازیکن سابق ساید قرمز بندر لیورپول، فصل گذشته به دلیل نتایج بد از روی نیمکت استون ویلا اخراج شد.
به بهانه این اتفاق تصمیم گرفتیم تا عملکرد استیوی را از زمان حضور وی در گلاسکو رنجرز تا به الان مورد بررسی قراردهیم:
جرارد، بلندپروازی و نوآوری تاکتیکی / گلاسکو رنجرز
استیوی در تاریخ 1ام جون 2018 به تیم رنجرز اسکاتلند پیوست. این درحالی بود که پیش از آن در آکادمی لیورپول نمایش نسبتا خوبی را نمایش داد. تاکتیک منحصربفرد جرارد توانست نظرات زیادی را به خود جلب نماید، چینش 433 و بدون استفاده از وینگر بود. این تاکتیک شامل 3 بازیکن هجومی در خط حمله خواهد بود. یک تارگت من، یک شدو استرایکر (مهاجم سایه) و یک بازیکن فالس ناین، این سه بازیکن هجومی را تشکیل میدادند. او با این تاکتیک توانست 192 بازی را روی نیمکت رنجرز بنشیند که سهم او 124 برد، 41 تساوی و تنها 27 شکست بود.
چیدمان 433 بدون وینگر / بررسی دقیق
تارگت من (مورلوس) در محدوده محوطه 18 قدم صرفا وظیفه گلزنی را برعهده داشت. در لیست وظایف او اثری از حمل یا پخش توپ نبود. مهاجم سایه (جوردن آیب) با قرارگرفتن بروی خط آفساید و ایجاد فضا پشت مدافعین حریف، از فرارهای سریع خود استفاده میکرد و به دفعات، خود را در موقعیت گلزنی یا پاس گل قرار میداد. این بازیکن همچنین وظیفهی درگیری در یک سوم دفاعی حریف و جمع کردن توپهای دوم را برعهده داشت. اما نقطه عطف این سبک، استفاده از فالس ناین در کنار این دو بازیکن هجومی بود.
بازیکن فالس ناین در این تاکتیک، علاوه بر ارسال پاسها پراگرسیو در یک سوم دفاعی حریف، مسئول پوششدهی و کاورکردن فضای پشت تارگت من و شدو استرایکر بود. این بازیکن تا میانه زمین به عقب برمیگشت و در درگیریها و دوئلهای میانه زمین شرکت مینمود. این موضوع باعث ایجاد فضا برای دو بازیکن هجومی دیگر، فولبکها و همچنین فضای پیشروی و اورلپ برای هافبکها میشد. در هنگام حمله، این بازیکن با چرخشهای به موقع و جابجایی هوشمندانه، فضا و موقعیت گلزنی را برای خود و بازیکنان همتیمی فراهم میساخت. همچنین در زمان دفاع، کمک زیادی به پرسینگ از بالا و حتی از میانه زمین میکرد.
تبدیل 433 به چینش 442 و 4141 / جرارد فوتبال در رنجرز
هنگامیکه فالس ناین به عقب بازمیگشت، با توجه به شرایط بازی چیدمان تیم تغییر مییافت و به 442 لوزی یا 4141 تبدیل میشد.
در چینش 442 لوزی، بازیکن فالس ناین با وظیفهی پست 10 و در نقش بازیسازی به تیم کمک میکرد. او بوسیلهی درگیری با هافبک پست 6 حریف، زون 14 را دراختیار میگرفت. همچنین با پاسهای پشت مدافین، دو بازیکن دیگر را در موقعیت گلزنی قرار میداد یا پاسهای عرضی و مورب او، باعث باز شدن بازی و صاحب توپ شدن فولبکها میشد.
در چینش 4141 نیز، شدو استرایکر به سمت راست میآمد و به عنوان وینگر راست ایفای نقش میکرد. بازیکن فالس ناین نیز با قرارگرفتن در مرکز خط هافبک به عنوان بازیکن پست 8 رجیستا تغییر نقش میداد. همچنین بازیکن سمت چپ خط هافبک، به لب خط هدایت میشد تا نقش وینگر را بازی کند. در این تاکتیک برنامهی اصلی تیم حرکت در لب خط هافبکهای کناری با هدف اورلپ و آندرلپ فولبکها بود.
خط دفاع و هافبک در تاکتیک بدون وینگر
یکی از بزرگترین مشکلات این تاکتیک، خالی شدن کنارههای زمین در خط هافبک و پیشروی راحت وینگبکها و فولبکهای تیم حریف بود. فولبکها در نقش اینورتد فولبک و با شرح وظایف کاملا تهاجمی و دوندگی بالا، تمامی طول زمین را طی میکردند. با پیشروی فولبکها و پیوستن به خط تهاجمی تیم، خط دفاع دو نفره میشد. دو دفاع وسط به سمت خط میانی میآمدند و با قرارگرفتن در دو طرف هافبک پست 6، خط آفساید تیم را در بالاترین حالت خود قرار میدادند.
ریسک این نحوه پوشش خط دفاعی، هنگام مقابله با یک بازیکن سرعتی یا بروز اشتباه توسط بازیکنان فعال در خط آفساید به چشم میآید. با کوچکترین اشتباه، مهاجم حریف یک فضای بسیار خالی پیش روی خود میبیند و جای هرگونه مانور را خواهد داشت که احتمالا کاری از دست دروازبان نیز برنخواهد آمد.
جرارد در فصل قهرمانی بدون شکست در لیگ اسکاتلند، این خط دفاع 3 نفره شکل گرفته را یک خط عقبتر برد. هنگامیکه پست 6 با مدافعین حرکت مینمود، تنها دو بازیکن پست 8 در میانه زمین باقی میماندند. به عبارت دیگر، مشکل کمبود بازیکن در خط دفاع در ایده ابتدایی این تاکتیک، اینبار داشت درمورد خط هافبک رخ میداد! راهحل کادرفنی استیوی اما، تغییر نحوه بازیسازی توسط فولبکها بود.
دو بازوی چپ و راست تیم، به جای ارسالها کوتاه و تلاش برای کاتبک، توپ را بصورت مورب و به اصلاح تاخیری سانتر میکردند (سانترهای با ارتفاع بیشتر). با این تغییر، محل بازی آنها به خط هافبک نزدیکتر میشد و آمار درگیری آنها بالاتر میرفت. در این صورت یک خط هافبک 4 نفره جلوتر از خط دفاع 3 نفره تیم، شکل میگرفت و بازیکن فالس ناین، نقطهی ارتباطی خط هافبک و خط هجومی تیم میشد.
جرارد و داستان سقوط به چاله / احمقِ انگلیسی
استیوی پس از قهرمانی رنجرز اما، به دنبال یک تجربه جدیتر در جایی سختتر میگشت. استون ویلا در آن زمان در میانه جدول همچنان سرگردان بود و تهدید زیادی برای تیمهای دیگر محسوب نمیشد. آمدن جرارد، بوی تجدید حیات را به اردوی ویلا بازگردانده بود. همانطور که میدانیم افزایش انگیزه باعث میشود تا انسجام تیمی بیشتر شده و در نتیجه، هوش بازی و تصمیمگیری میان بازیکنان ارتقا یابد.
این نکات، شرایطی بود که حضور استیوی به ویلا پارک را به یک خوشبینی در طلوع یک دوره جدید یا کاریزمای سرمربی تازه وارد، سوق میداد. سبک بازی جرارد و رفتار او اما، با سلیقه بازیکنان و سیاست مدیریتی ویلا هماهنگ نبود. استیوی تنها 40 بازی را روی نیمکت آنها نشست (دو بازی بیشتر از یک فصل). سهم او از این 40 بازی، 13 برد، 8 تساوی و 19 باخت بود. سقوطی از صخرهی اسکاتلندیها به درهی انگلیسیها!
تغییر سبک بازی ویلا! / دین اسمیت یا استیوی؟
در زمانی که دین اسمیت هدایت ویلا را برعهده داشت، تمامی تاکتیک این تیم و سرمربی، در دفاعی منسجم اما نفوذپذیر خلاصه میشد. به نوعی سبک آقای اسمیت، در استفاده از جادوی جک گریلیش در حملات و همچنین بازگشت به عقب، زمانی که توپ را از دست میدادند، تعریف میشد. در تیم تحت نظر او، اثری از پیچیدگی تاکتیکی و جزئیات نبود. تعداد شوت بالا، گل دریافتی بیشتر، همچنین متکیبودن بیش از حد به گریلیش و عدم نظم تیمی، آنها را به تیمی آسیب پذیر تبدیل کرده بود. پس از نشستن جرارد بروی نیمکت ویلا، انگار آنها برنامه هماهنگی برای بازی در دست داشتند. دوندگیهای موثر، خلق موقعیت به صرفه و عدم شوتزنی مداوم نشان دهندهی تاثیر بسزای این داستان بود.
استفاده از سیستم 4321 فضای بسیار خوبی را برای پیاده نمودن تاکتیک جرارد فراهم میآورد. در این چیدمان فولبک راست (متی کش) آنقدری به بالا نفوذ نمیکرد و این وظیفه بیشتر بر دوش فولبک چپ (مت تارگت) بود. بازیکنان وینگر (اشلی یانگ و لئون بیلی یا امیلیانو بوئندیا و کوتینیو) به سمت تارگت من (اولی واتکینر یا دنی اینگز) حرکت میکردند و به عنوان پست 10 وظیفه خلاقیت و ایجاد درگیری و پرسینگ را بر عهده داشتند. این داستان بیانگر همان 442 لوزی و بدون وینگر جرارد در رنجرز، منتهی با تغییری کوچک و اینبار با سیستم 4321 بدون وینگر در ویلا شکل میگرفت. این موضوع همپوشانی کاملی را در میانه زمین فراهم میکرد. پرسینگی هدفمند در یک سوم میانی، فوتبالی با مالکیت، منظم و مستقیم که هر هوادار فوتبالی از آن لذت میبرد.
تغییر سبک در ویلا / جرارد دیفنسینگ
با این وجود که تیم تحت هدایت جرارد از لحاظ هجومی افت نه چندانی چشمگیری نسبت به زمان دین اسمیت کرده بود، به طور چشمگیری در بحث تدافعی آن را جبران و به نوعی تیم را در مسیری درست قرارداده بود. ورژن تحت هدایت استیوی کونسا و تایرون مینگز بسیار بهتر عمل میکردند.
تغییر بزرگ اما آنجایی دیده شد، که میانگین عدد پرسینگ ویلا از 21.4 به 27.5 در هر بازی افزایش مییابد. این موضوع درحالیست که میانگین تعداد پرسینگ انفرادی در استون ویلای جرارد به نسبت اسمیت، از عدد 237.5 به 329.8 تغییر مییابد. فرم فشردهی بدون وینگر آنها از 4321 به دو شیوهی 4141 و 4231 تبدیل میشود.
سیستم 4141 و 4231 / سبک جدیدی از 433 در رنجرز
در 4141، دو بازیکن پست 8 به بازیکنان وینگری که حالا نقش پست 10 را دارند، اضافه میشوند و به عنوان وینگر، از فضای کنارهی آنها برای پیشروی و ایجاد فضای جدید برای نفوذ و اورلپ فولبکها استفاده مینمایند. این موضوع به ایجاد فضای بهتر برای بازشدن دفاع حریف و همچنین ایجاد موقعیت بهتر سانتر، کمک شایانی میکرد.
سیستم 4231 نیز با تغییر کوچک نسبت به قبل، تنها از یک پست 8، به عنوان پست 10 استفاده مینمود. دو وینگر نیز، یکی در نقش شدو استرایکر از نقاط کور دفاعی استفاده میکرد و دیگری، نقشی مشابه با فالس ناین را از خود ارائه میداد. این نکته به نوعی همان بازی 433 لوزی جرارد در رنجرز را در درون خود حل نموده بود. اگر میزان پرسینگ ویلا را در زمان اسمیت با زمان استیوی بررسی نمائیم، متوجه عقب رفتن تیم جرارد و افزایش این پرسینگ در زمین خودی خواهیم شد (چیزی که به هیچ وجه در تیم رنجرز او ندیده بودیم).
نقاط ضعف استیوی / بحران در ویلا پارک
سبک بازی او به نوعی در اختیار داشتن مالکیت توپ تلقی میشد اما با این حال، افتضاحی با میانگین 46.4 پوزیشن را در فصل 22-2021 به ثبت رساند. آمار قطع توپ پایین (8.9 قطع توپ در هر بازی)، دقت پاس پایین (312 پاس موفق در هر بازی با وجود بازی مالکانه)، آمار دقت پاس بلند پایین (20.8 پاس بلند موفق در هر بازی با وجود استفاده از بازی مستقیم) و همچنین آمار دقت سانتر بسیار ضعیف (3.8 سانتر در هربازی با وجود سیاست استفاده از سرزنی و توپها دوم و سوم ریباند حمله)، همه و همه نشاندهنده جواب ندادن سبک جرارد در این تیم بود.
نکتهی حائز اهمیت در تمام این تاکتیکها، جواب دادن اولیه و پیشرفت فوقالعاده آن بود. ابتدای کار به خوبی میان بازیکنان جا باز کرد و جرارد توانست خودش را تثبیت نماید. اما رفته رفته این ضعف قابل مشاهدهتر شد و با افت درصد گلزنی خود را نمایان کرد. استیوی برای در دست گرفتن و مدیریت رختکن، بزرگترین ریسک زندگیاش را انجام داد و با این کار تیر خلاص را به این نمایش بد خود زد؛ بازوبند کاپیتانی را از تایرون مینگز گرفت. این کار نه تنها رختکن تیم، بلکه فن بیس هواداری ویلا را بر ضد جرارد یکصدا کرد.
پایان تلخ یک رویا
استیوی تیم خوبی را با عمق اسکواد فوقالعاده مهیا ساخت. اما این حواشی و عدم تطابق تاکتیکهای او با تیم و بازیکنان باعث شد تا نتایج بدی را رقم بزند. بطوری که از 12 بازی ابتدای فصل 23-2022 تنها موفق به برد دو بازی شدند. موضوع اخراج جرارد در حالی رقم خورد که 11 بازی گذشته خود را به بدی سپری نموده بود و بازی مقابل فولام به نوعی تاثیرگذار تلقی میشد؛ اما باخت 3-0 آنها به فولام تیر خلاصی بر پیکره استیون جرارد بود.
او در روز پنجشنبه 20ام اکتبر 2022 و پس از فقط 11 ماه نشستن بر روی نیمکت ویلا از سمت خود اخراج شد. این لکه عمیق و ننگین بروی کارنامه استیوی باعث شد تا او تا پایان فصل بیکار بماند و هیچ تیمی به سمت او نرود.
سقوط به اعماق چاه یا مسیری برای احیا؟
اکنون پس از 8 ماه بیکاری وی و اولویت نبودن توسط هیچ تیمی، تیم الاتفاق عربستان با پیشنهادی پرسود و وسوسه کننده به سوی نیمکت نشینی جرارد میرود. او همچنین پس از سقوط لستر تحت هدایت دین اسمیت، به این تیم لینک شد؛ اما تا کنون اثری از تفاهم مشترک بین استیوی و لسترسیتی دیده نشده است.
تعدادی از رسانهها خبر از قطعی شدن و تفاهم مشترک میان جرارد و الاتفاق میدهند، که اکنون رسمیت آن اعلا شده است. در صورتی این پیشنهاد از سوی استیوی مورد قبول قرارگرفت که سرمربی 43 سالهی انگلیسی زمان کافی را برای پیاده کردن فلسفه و تاکتیک خود در این تیم خواهد داشت؛ زیرا فصل جدید لیگ عربستان از ماه آگست شروع خواهد شد. باشگاه الاتفاق تا به حال توانسته دوبار قهرمان لیگ شود که آخرین دفعه به سال 1987 برمیگردد.
به طور کلی، لیگ های آسیایی و آمریکای شمالی جایی برای مربی ها و بازیکن های تمام شده است، با این حال در سال های اخیر مربیانی همچون رودی گارسیا، لئون ژاردیم، کیکه ستین و ژاوی موفق شدند با احیای اعتبار خود به لیگ های بزرگ اروپایی راه یابند. تصمیم او میتواند دو جنبه داشته باشد: احیاشدن و بازگشت به دوران اوج خویش، افتادن از درون چاله (فاجعه در ویلا) به درون چاه. آیا به عاقبت نونو اسپریتو روی نیمکت الاتحاد بدل خواهد شد؟
برای شنیدن تحلیلهای صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!
روز چهارشنبه، لیونل مسی تایید کرد که در تابستان امسال به اینتر میامی خواهد پیوست. به نظر میرسد با این انتقال، شانس بارسلونا برای جذب مجدد آرژانتینی افزایش پیدا کرده است.
رضا حسینی,فوتبال لب-خیلیها اعتقاد دارند که با انتقال مسی به اینترمیامی، پروندهی بازگشت مسی به بارسلونا برای همیشه بسته شده است. دیگر نباید به انتظار بازی مسی در لباس آبی و اناری کاتالانها باشیم. اما هنوز شایعاتی وجود دارد که شاید این انتقال مقدمهای برای انتقال قرضی مسی به بارسا باشد. با این روش بارسلوناییها میتوانند قوانین سخت و پیچیدهی مالی که خاویر تباس بر لالیگا جاری ساخته است را دور بزنند
با این حال، پس از انتشار خبر پیوستن مسی به اینترمیامی، شایعاتی مبنی بر انتقال برخی از هم تیمیهای سابق مسی در بارسلونا به این تیم به گوش میرسد. شایعات میگویند که سرخیو بوسکتس، یوردی آلبا و لوئیس سوارز، همگی هدف تیم این تیم آمریکایی هستند.
انتقال بوسکتس و آلبا به MLS امکانپذیر است. هر دو بازیکن آزاد هستند و در پایان فصل گذشته، بارسلونا را ترک کردهاند. اما خبر بد اینجاست که بستن قرارداد با سوارز به این سادگیها امکان پذیر نیست. این بازیکن اروگوئهای بند فسخ 70 میلیون یورویی در گرمیو دارد و بعید است که اینتر میامی بتواند یا بخواهد این بند را فعال کند.
سوارز بازیکنی کلیدی برای تیم برزیلی است و علیرغم سن و سالی که دارد. در این فصل در فرم فوقالعادهای قرار دارد و تاکنون در 24 بازی 11 گل به ثمر رسانده است.
این بند قرارداد سوارز، هر گونه امیدی را مبنی بر احیای مجدد دوگانهی مسی و سوارز که سالها در بارسلونا چشمها را به خود خیره میکرد، از بین میبرد. با این حال، همچنان این شانس وجود دارد که دوباره بازی همتیمیهای سابق مسی یعنی بوسکتس و یا آلبا را در کنار او به نظاره بنشینیم.
دوران اریک تن هاخ در منچستریونایتد هواداران این تیم را امیدوار کرده است.
محمدرضا حیدری فوتبال لب-منچستریونایتد در فصل 2022/2023 از فصل قدرتمندی برخوردار بود که اگرچه دور از ایدهآل بودن بود، اما نشان داد که باشگاه در نهایت در راه بازگشت جدی به رقابت برای بزرگترین افتخارات است.
زیر نظر اریک تن هاگ، یونایتد چند نقطه نا امید کننده داشت، از جمله شکستهای پیاپی برای شروع فصل و همچنین شکستهای منچسترسیتی و لیورپول. اما به همان اندازه چیزهای زیادی برای خوشحالی وجود داشت زیرا تیم با هویتی مناسب برای اولین بار پس از مدت ها بازی کرد و با کسب کارابائو کاپ به خشکسالی شش ساله جام پایان داد.
هنوز کار برای انجام دادن وجود دارد و یونایتد در 10 سال پس از بازنشستگی سر الکس فرگوسن، چندین طلوع کاذب داشته است. اما این بار احساس متفاوتی دارد، مثل اینکه با پشتوانه مناسب ادامه پیدا خواهد کرد.
دور از زمین، فرآیند تصاحب به طور فزاینده پیچیده ای در جریان است، سر جیم رتکلیف و شیخ جاسم بن حمد آل ثانی برای به دست گرفتن کنترل با هم رقابت می کنند، البته با خانواده گلیزر که ظاهراً مطمئن نیستند و با یکدیگر در مورد چگونگی ادامه بحث می کنند.
نگاهی به فصل منچستریونایتد
پایان فصل 2021/22 برای منچستر یونایتد یک افتضاح واقعی به نظر می رسید، که با توجه به ثروت باشگاه در مقاطع مختلف در 10 سال گذشته، واقعاً چیزی می گوید. اوله گونار سولسشر به دلیل 5 شکست در 7 بازی لیگ برتر در پاییز اخراج شده بود و برای مدت کوتاهی جای خود را به مایکل کریک و سپس رالف رانگنیک تا پایان فصل داد.
رنگنیک که تنها با توجه به دو فصل سرمربیگری در ده سال گذشته انتخابی مشکوک بود، موفقیت اولیهای داشت. اما این فصل برای ششمین سال متوالی بدون جام به پایان رسید و یونایتد نیز کمترین امتیاز خود را از زمان کسب مقام سیزدهم در سال 1989 ثبت کرد.
انتصاب اریک تن هاخ در ماه آوریل تایید شده بود و او در ماه می پس از تکمیل تعهداتش در آژاکس در اسرع وقت کار خود را آغاز کرد. این مرد هلندی مربیان قابل اعتمادی از جمله استیو مککلارن، دستیار سابق یونایتد را به خدمت گرفت و کار سختی برای انجام دادن داشت.
اما او احترام تیم را با پیوستن به آنها در یک روز تعطیلی لغو شده پس از شکست 4-0 اوت مقابل برنتفورد به دست آورد و از برقراری تصمیم بزرگ نترسید که باعث شد کاپیتان هری مگوایر کنار گذاشته شود و کریستیانو رونالدو تیم را ترک کند.
ورودی های منچستریونایتد در این فصل
تاریخ
بازیکن
از
قیمت
5 July 2022
تایرل مالاسیا
فاینورد
£13m + £1.7m
15 July 2022
کریستین اریکسن
برنتفورد
Free transfer
27 July 2022
لیساندرو مارتینز
آژاکس
£47m + £10m
22 August 2022
کاسیمرو
رئال مادرید
£60m + £10m
1 September 2022
آنتونی
آژاکس
£82m + £4m
1 September 2022
مارتین دوبراوکا
نیوکاسل
قرضی
6 January 2023
جک بوتلند
کریستال پالاس
قرضی
13 January 2023
ووت وخورشت
برنلی
قرضی
1 February 2023
مارسل سابیتزر
بایرن مونیخ
قرضی
خروجی های منچستریونایتد در این فصل
تاریخ
بازیکن
از
قیمت
30 June 2022
لی گرنت
بازنشسته شد
–
30 June 2022
ادینسون کاوانی
والنسیا
آزاد
30 June 2022
جسی لینگارد
ناتینگهام فارست
آزاد
30 June 2022
خوان ماتا
گالاتاسرای
آزاد
30 June 2022
نمانیا ماتیچ
رم
آزاد
30 June 2022
پل پوگبا
یوونتوس
آزاد
2 July 2022
دین هندرسون
ناتینگهام فارست
قرضی
11 July 2022
آندریاس پریرا
فولام
£10m
4 August 2022
الکس تلس
سویا
قرضی
24 August 2022
اریک بایی
مارسی
قرضی
29 August 2022
هانیبال مجبری
برمینگام
قرضی
31 August 2022
آماد دیالو
ساندرلند
قرضی
1 September 2022
جیمز گارنر
اورتون
£15m
1 September 2022
تاهیث چونگ
برمینگام
£1.5m
23 November 2022
کریستیانو رونالدو
النصر
آزاد
9 September 2022
ماتیا کووار
اسپارتا پراگ
قرضی
19 September 2022
شولا شورتیره
بولتون
قرضی
1 February 2023
اکسل توانزبه
استوک سیتی
قرضی
بهترین بازیکن فصل منچستریونایتد
مارکوس رشفورد
مارکوس راشفورد تنها کسی نبود که فصل غم انگیز 2021/22 را تحمل کرد. او شروع فصل را در حالی که در دوران نقاهت پس از عمل جراحی به دلیل یک مشکل طولانی مدت شانه در حال نقاهت بود، از دست داده بود و هرگز خود را پیدا نکرد و تنها پنج بار در تمام مسابقات گلزنی کرد تا کمترین آمار دوران حرفه ای خود را تا به امروز ثبت کند.
اما راشفورد در فصل 2022/23 به سمت افراط رفت و برای اولین بار در یک فصل به 30 گل رسید و شبیه بازیکنی بود که در هر لحظه می تواند برنده مسابقه باشد.
از اواخر دسامبر تا اواخر فوریه، انگار نمی توانست گلزنی را متوقف کند. این شامل یک گل پیروزی بخش دربی منچستر، یکی مقابل بارسلونا و یکی در فینال کارابائو بود. در نیم فصل اول قبل از تعطیلات جام جهانی، رشفورد همچنین آرسنال را به دام انداخته بود و در اولدترافورد مقابل لیورپول گلزنی کرد.
یک لحظه کلیدی در فصل او زمانی رخ داد که تن هاخ او را به دلیل دیر رسیدن به جلسه تیم قبل از رویارویی با وولوز در شب سال نو کنار گذاشت. او حاضر به عصبانیت نشد، در عوض تک گل بازی را که از روی نیمکت بیرون آمد پیروز شد و ماجرا را پشت سر گذاشت.
بازیکنان قابل ذکر : لیساندرو مارتینز,کریستین اریکسن,کاسیمیرو
گل فصل منچستریونایتد
آنتونی در مقابل بارسلونا
زمانی که یونایتد و بارسلونا در ماه فوریه در دو بازی مرحله حذفی لیگ اروپا به مصاف هم رفتند، احتمالاً دو تیم بهترین فرم را در کل اروپا داشتند و ارزش بازی در حد فینال لیگ قهرمانان اروپا بود.
بازی اول در نیوکمپ پر از درام و هیجان بود، یونایتد کامبک زد و سپس گل تساوی را واگذار کرد. سپس در بازی برگشت بارسلونا پس از یک پنالتی زودهنگام روبرت لواندوفسکی، قبل از اینکه فرد در مجموع امتیاز را به تساوی کشاند، به میدان رفت.
برای آنتونی، به عنوان دومین بازیکن گران قیمت تاریخ یونایتد، راه اندازی شد تا بتواند شوت بزند. شوت های آلخاندرو گارناچو و فرد هر دو مهار شد، اما وینگر برزیلی با اولین شوت خود به گوشه پایینی، شکاف دفاعی را پیدا کرد.
گل های قابل ذکر : مارکوس رشفورد در مقابل آرسنال,الخاندرو گارناچو مقابل فولام,کاسیمیرو مقابل بورنموث
بهترین عملکرد منچستریونایتد در این فصل
منچستریونایتد 2 نیوکاسل 0 فینال کارابائو کاپ
تن هاخ یونایتد را به اولین جام هدایت کرد که تنها 9 ماه پس از تصاحب موقعیت در کارینگتون ممکن بود، با تیمش قهرمان کارابائو کاپ در فوریه. بسیار مهم، خشکسالی جام نگران کننده را در شش سال پایان داد تا دیگر یک مسئله یا بار اضافی نباشد.
یونایتد در طول فصل مقابل نیوکاسل در لیگ برتر با مشکل مواجه شد و در خانه به تساوی رسید و سپس در سنت جیمز پارک شکست خورد. این موضوع ماهیت متقاعد کننده برد در ومبلی را با گل های کاسیمیرو و مارکوس راشفورد در نیمه دوم به پایان رسانده است.
زمانی که یونایتد قراردادی به ارزش 70 میلیون پوند برای جذب کاسمیرو از رئال مادرید به پایان رساند، ابروها بالا رفت. اینجا بازیکنی بود که به تازگی پنجمین عنوان قهرمانی خود در لیگ قهرمانان را کسب کرده بود و با این حال در حال برداشتن یک قدم پایین برای پیوستن به باشگاهی بود که در پایین ترین سطح خود در بیش از 30 سال گذشته قرار داشت.
مجری برزیلی حتی کمی طول کشید تا در تیم جای بگیرد زیرا روش ها و تاکتیک های تن هاگ را یاد گرفت. اما زمانی که او در نهایت تبدیل به یک بازیکن ثابت شد، منتقدان را ساکت کرد و یونایتد تیمی بسیار بهتر با استحکام و تعادل بسیار بیشتر بود. او به سرعت فرهنگ اولدترافورد را پذیرفت و مشتاق بود که بخشی از تاریخ باشگاه باشد، و رفتارش باعث خوشحالی هوادارانش شد.
تنها ناامیدی واقعی، تعداد بازیهایی بود که او به دلیل محرومیت از دست داد و بهطور عجیبی کارت های مختلف را در طول فصل جمع کرد، علیرغم رکورد قابل احترام انضباطی در اسپانیا.
بازیکنان قابل ذکر : لیساندرو مارتینز – کریستین اریکسن
بازیکن پیشرفت کرده فصل منچستریونایتد
دیگو دالوت
به نظر میرسید که دیوگو دالوت هیچ آیندهای برای یونایتد نداشت، زمانی که او تلاش میکرد تا زیر نظر اوله گونار سولسشر در سال 2020 به صورت قرضی به میلان بپیوندد.
دالوت از آن زمان به بعد قدرت خود را به دست آورده است و با اجرای بازی های طولانی پیشرفت کرده است. با توجه به اینکه قرارداد او رو به پایان بود، این فصل عملاً یک آزمون آزمایشی بود و چند روز پس از آخرین بازی لیگ برتر، او قرارداد جدیدی حداقل تا سال 2028 منعقد کرد.
بازیکنان قابل ذکر : مارکوس رشفورد – آرون ون بیساکا
نا امید کننده ترین نقطه منچستریونایتد در فصل
شکست 7 گله مقابل لیورپول
یکی از بازی هایی که در پایان سال 2021 بر تابوت اوله گونار سولسشر میخ زد، شکست شرم آور 5-0 مقابل لیورپول در اولدترافورد بود. اما نابودی 7-0 در آنفیلد در مارس 2023 یک پله بالاتر بود و رکورد جدیدی را برای بازی ثبت کرد.
لیورپول عملاً تا آخرین مراحل نیمه اول پیش نیفتاد، اما یونایتد پس از استراحت کاملاً فرو ریخت تا میزبان شورش کند. شاگردان یورگن کلوپ در پنج دقیقه پس از شروع مجدد با نتیجه 3-0 پیش افتادند و تا هفت دقیقه اضافعه به گل ها اضافه کردند.
طعنه آمیز برای یونایتد این بود که این تنها یک بازی نبود. پیروزی دیرهنگام آرسنال تنها شکست آنها در 11 بازی قبلی لیگ برتر بود که شامل شکست منچسترسیتی بود. با این حال، با تساوی مقابل ساوتهمپتون و شکست مقابل نیوکاسل، جرقه ای زد.
بازی های قابل ذکر : باخت 6 گله مقابل منچسترسیتی – شکست در فینال جام حذفی – شکست مقابل سویا
آمار منچستریونایتد در این فصل
بیشترین بازی
برونو فرناندز با 59 بازی
بیشترین گل زده
مارکوس رشفورد با 30 گل
بیشترین پاس گل
برونو فرناندز با 15 پاس گل
منچستریونایتد در این فصل
پریمیر لیگ – بازی 38, برد 23, تساوی 6, باخت 9, گل زده 58, گل خورده 43, تفاضل گل +15, امتیاز 75, جایگاه سوم
جام حذفی– بازی 6, برد 4, تساوی 1,باخت 1, گل زده 13, گل خورده 6, نایب قهرمان
لیگ اروپا – بازی 12, برد 8, تساوی 2, باخت 2, گل زده 21, گل خورده 12, یک چهارم نهایی
کارابائو کاپ – بازی 6, برد 6, گل زده 16, گل خورده 2, قهرمان
مالدینی میگه سال 1993 برلوسکونی که اون زمان هم زیاد شناخته شده نبود، اومد تو رختکن و گفت: ما امسال سه هدف داریم، اول اسکودتو، بعد چمپیونزلیگ و در آخر من نخستوزیر بشم. در پایانِ اون فصل ما قهرمان ایتالیا و اروپا شدیم و برلوسکونی هم نخستوزیر ایتالیا شد.
امروز بالاخره سرطان خون گادفادر ایتالیا را هم به زانو درآورد، پیرمرد محبوب 86 ساله شهر میلان که محبوبیتش نه به واسطه سه دوره نخستوزیری بلکه به خاطر 31 سال افتخار آفرینی در قسمت روسونری شهر میلان است. ال دیاولو در دوران حضور پرزیدنت برلوسکونی موفقیتهای فراوانی را کسب کرد که 8 قهرمانی ایتالیا، 5 قهرمانی اروپا و 1 قهرمانی جهان از شاخصترین آنهاست.
میلاد امینی، فوتبال لب – مردی که کار خود را روی دریا و با آوازخوانی در کشتی شروع کرده بود، بالای آسمان و با هلیکوپتری که او را بر سر تمرین میبرد، ادامه داد. سیلویوی جوان که بیرون تالارهای عروسی خرده فروشی میکرد به گادفادر برلوسکونیای بدل شد که با قیمتهای نجومی ستارههای آن زمان فوتبال را به میلان میاورد.
برلوسکونی همانگونه که به داشتن چندین زن علاقه داشت، از تک مهاجمه بازی کردن مربیانش هم بیزار بود. از انتقاد به گتوزوی که فقط با ایگواین بازی میکرد تا هشدار عمومی به کارلتو که اگر میخواهد سرمربی میلان باقی بماند باید با دو مهاجم بازی کند.
از دیگر تصمیمات عجیب گادفادر خرید باشگاهی در سری چی ایتالیا به نام مونزا بود، تیمی که الان در نیمه اول جدول سریآ حضور دارد و اگر عمر برلوسکونی اجازه میداد، شاید شاهد یک پروژه 30 ساله دیگر مانند میلان میبودیم. از قوانین جالب این تیم، حضور بازیکنان بدون گوشواره و تتو و مدل موی عجیب بود که البته بعدها همانطور که برلو تسلیم مرگ شد، بواتنگ را با آن ظاهر متفاوتش جذب کرد.
مردی که در ثروت خود را وارد بزرگانِ لیستِ فوربس کرد یا در سیاست توانست تصمیمِ ناتمامِ پابلو اسکوبار را عملی کند و در روابط عاطفی از دیکاپریو کمتر نگذاشت و در فوتبال تبدیل به پرزیدنت برلوسکونی شد. حال با تمام این اوصاف هجومِ سرطان خون و عفونت ریه و سایر بیماریها، دون کورلئونه فوتبال ایتالیا را راهی آرامش ابدی کرده است و تنها نامی از خود بعنوان مردی که به معنی واقعی کلمه زندگی کرد، برجای گذاشته است.
هویلوند نامی است که اخیرا در اطراف منچستریونایتد شنیده میشود.
محمدرضا حیدری;فوتبال لب-حتی برای تشبیه شدن به ارلینگ هالند، باید واقعاً خاص باشید. اما این چیزی است که برای راسموس هویلوند 20 ساله اتفاق می افتد. منچستریونایتد به شدت با این جوان دانمارکی در ارتباط است. اریک تن هاخ به صراحت اعلام کرده است که جذب یک مهاجم مرکزی در تابستان امسال اولویت دارد.
مقایسه بین این دو بازیکن چقدر منصفانه است؟
هالند سرعت، قدرت و فیزیک بدنی را با هم ترکیب می کند که کمتر کسی در فوتبال جهان داشته است. او 194 سانتی متر است اما در مواقعی که لازم باشد به طرز انفجاری سریع و به طرز فریبنده ای ظریف است. به هیچ وجه شماره 9 منچسترسیتی، مهاجمی نیست که به قد و هیکل خود متکی است.
هالند از زمانی که وارد فوتبال شده است، برای سالزبورگ، بوروسیا دورتموند و منچسترسیتی گلزنی کرده است. به نظر می رسد هیچ چیز او را نگران نمی کند. او یک بار در یک بازی زیر 20 سال برای نروژ 9 گل به ثمر رساند. رکورد او برای تیم بزرگسالان 21 گل در 23 بازی است.
در انگلیس او 52 گل در همه رقابتها به ثمر رسانده است. در اولین فصل کامل حضورش در دورتموند 41 گل به ثمر رساند.
به این ترتیب، جای تعجب نیست که چرا همچنان تلاش برای پیدا کردن هالند بعدی ادامه دارد. با این حال احساس می شود که آتالانتا ممکن است دقیقاً این کار را انجام داده باشد.
مقایسه با هالند
در نگاه اول، شباهت های هالند و راسموس هویلوند نسبتاً آشکار است. این دو اسکاندیناویایی موهای بلوند بلندی دارند، هر دوی آنها بیش از شش فوت قد دارند. چپ پا هستند و در یک سوم پایانی کیفیتی بیرحمانه دارند.
هویلوند تابستان گذشته با قراردادی به مبلغ 15 میلیون پوند به استادیوم گیویس آتالانتا نقل مکان کرد. این انتقال تنها هفت ماه پس از جدایی استورم گراتس با 1.5 میلیون پوند انجام شد تا او را از کپنهاگ به بوندسلیگا اتریش بیاورد.
این بازیکن 20 ساله قبل از انتقالش به اتریش حتی یک گل برای تیم دانمارکی در لیگ به ثمر نرسانده بود اما به نظر می رسید که این تغییر به دوران حرفه ای نوپای او روحیه می بخشد.
هویلوند در استورم گراتز
در فصل 2021-2022، مهاجم میانی در 1156 دقیقه شش بار از تعداد گلهای پیشبینی شده 5.2 گلزنی کرد تا استورم گراتس پس از ردبول سالزبورگ در رده دوم قرار گیرد. حتی از زمان کم بازی او، نشانه هایی وجود داشت که هویلوند دارای غرایز و هوش لازم برای ورود به مناطق با ارزش گلزنی بود. نقشه شوت او در بالا مجموعهای از ضربات را از داخل محوطه جریمه نشان میدهد و تنها هشت بازیکن دیگر میتوانند از میانگین xG در هر ضربه بهتر از 0.20 او در طول فصل به رخ بکشند. این اعداد زیربنایی نشان میدهند که انتظار میرود هویلوند از هر پنج موقعیت یک گل بزند، و این واقعیت را تکرار میکند که او یک تهدید واقعی و قابل اعتماد برای گل است.
هوش بالای هویلوند
هویلوند درست در داخل نیمه حریف توپ را برمی دارد. او یک هم تیمی در سمت چپ خود دارد و فقط یک بازیکن بین او و دروازه بان است.
در این شرایط، تعدادی از بازیکنان به دنبال پاس دادن به مرد سمت چپ قبل از حمله به محوطه جریمه در مرکز هستند، به این امید که توپ در محوطه جریمه پخش شود تا پایانی آسان داشته باشد. او از کسانی که به دنبال رسیدن به او هستند دور می شود. سپس، قبل از اینکه دروازه بان بتواند زاویه را بیشتر ببندد، هویلوند با تلاش خود توپ را به آرامی وارد دروازه می کند.
این واقعیت که هویلوند برای لمس توپ حضور ذهن دارد، دروازه بان را مجبور می کند با او درگیر شود و در حین این حرکت است که مهاجم شوت می زند. ضربه هویلوند غیرقابل مهار است.
نقشه لمس توپ هویلوند نشان میدهد او متمایل است تا توپ را در میانه زمین دریافت کند تا اینکه در محوطه جریمه منتظر توپ بماند.
یکی دیگر از ویژگی های هالند در بازی هویلوند تمایل او به حضور در مناطق مرکزی است. امروزه بسیاری از مهاجمان برای یافتن فضا به مناطق وسیع تری می روند. آنها هر کاری می کنند اما در وسط زمین می مانند.
هویلوند در آتالانتا
علیرغم بازی در سیستمهای مختلف برای آتالانتا، او همچنان در مناطق مرکزی توپ را میگیرد، درست همانطور که در استورم گراتس انجام می داد. در واقع، وقتی نقشههای لمسی او را با استورم گراتز مقایسه میکنید، به طرز قابل ملاحظهای شبیه به هم هستند.
در طول 1832 دقیقه در این دوره از سری آ، هویلوند 9 گل از xG 9.5 به ثمر رساند میانگین xG او در هر ضربه 0.18 است، تقریباً مشابه آنچه او برای استورم گراتز می کرد. هویلوند در این فصل سری آ فقط سه شوت از خارج از محوطه جریمه زد و حتی آن ها در فاصله دو یاردی محوطه جریمه بود.
او کسی نیست که مالکیت توپ را با شوت های کم ارزش هدر دهد. در عوض، او همیشه به دنبال کسب موقعیت های بهتر است.
هویلوند که برای رقابت برای یک توپ مرده از زمین خارج شد، زمانی که آتالانتا دوباره مالکیت توپ را به دست آورد، نسبتاً عمیق است. کوپمینرز از او جلوتر است و هلندی می تواند در ادامه بازی به محوطه جریمه حمله کند. اما به محض اینکه توپ از بیرون پخش می شود، هویلوند از وسط زمین قدرت می گیرد تا به موقعیت مهاجم مرکزی بازگردد.
میل به گلزنی او را به آن موقعیت می رساند. بازیکن دانمارکی میتوانست در لبه محوطه جریمه بماند و منتظر کات بک باشد، اما درعوض میخواست مطمئن شود که ضربهاش یک شانس با ارزش است اگر توپ به او برسد.
این میزان کار به تنهایی ارزش چندین فرصت مناسب در هر فصل را دارد. هالند نیز دقیقاً همین طور است، به همین دلیل است که بسیاری از اهداف او به نظر می رسد که به راحتی وارد شوند.
تفاوت های دو بازیکن
اما در حالی که شباهت های زیادی بین این دو وجود دارد، چه از نظر فیزیکی و چه از نظر سبک، تفاوت هایی نیز وجود دارد. برخی از اینها می تواند به نقش آنها در تاکتیک تیم مرتبط باشد، اما برخی از آنها فقط به عنوان یک بازیکن انجام می شود.
به عنوان مثال، هویلوند هنوز آنقدرها هم یک هیولا نیست. در طول دوران فوتبالش او به طور متوسط فقط 2.4 شوت در هر 90 دقیقه زده است. در مقایسه، هالند به طور متوسط 3.8 شوت در هر 90 ضربه زده است . روند شوت های هالند در هر بازی سال به سال افزایش می یابد. با این حال، مقایسه شدن با هالند، همیشه مخفی است، و xG 0.47 هویلوند در هر 90 دقیقه در فصل 2022-23 بسیار قابل احترام است. فقط 10 بازیکن می توانند آمار بهتری داشته باشند.
هویلوند تمایل بیشتری به زدن ضربه سر دارد و برای استفاده از پای ضعیفتر خود بسیار بازتر است و نزدیک به 25 درصد تلاشهای او از طریق پای راست انجام میشود. در مقایسه، فقط 15 درصد از تلاش های هالند با پای راست او بوده است.
با توجه به سن هر دو مهاجم، این اندازههای نمونه کوچک هستند، اما تفاوتهای ظریف و در عین حال مهمی دارند. از آنجا که در حالی که مرد آتالانتا به اندازه هالند کشنده نیست، تنوع انتخاب شوت او نشان می دهد که به طور بالقوه راه های مختلفی وجود دارد که می تواند به شما آسیب برساند. غیرقابل پیش بینی بودن در محوطه جریمه ویژگی مفیدی است، مخصوصاً به عنوان گلزن و هویلوند آن را دارد.
مسیر هویلوند
این مهاجم در اوایل سال جاری به خاطر بازیهایش برای دانمارک در سرتاسر بازیهای بینالمللی تیتر یک روزنامه ها شد و در دو بازی – از جمله هت تریک مقابل فنلاند – پنج گل زد تا در صدر جدول گلزنان مقدماتی یورو 2024 قرار بگیرد.
علاقه به این جوان 20 ساله قابل درک است. او هنوز در بخشهای خاصی خام است – بازی پیوندی او به طور خاص نیاز به اصلاح دارد – اما دقایق منظم باطی کردن باعث پیشرفت او میشود. منبع : The Analyst