دو تیم لیورپول و رئال مادرید بازی رفت مرحله یک هشتم نهایی چمپیونزلیگ خودشونو در ورزشگاه آنفیلد در تاریخ سه شنبه دوم اسفند ماه ۱۴۰۱ برگزار کردن که پس از دو گل زود هنگام داروین نونیز و محمد صلاح، مادریدی ها بازگشتی رویایی به بازی داشتن و با گلزنی های وینیسیوس (دوبار)، بنزما (دوبار) و ادر میلیتائو موفق شدن پنج گل به حریف پر مدعای انگلیسی شون بزنن تا بلیط یورگن کلوپ به شهر استانبول صرفا برای تماشای بازی فینال باشه و نه مربیگری. در این مینی آنالیز تحلیل کوتاهی از این بازی رو باهم میشنویم.
شما هم اگه در مورد این بازی نظری دارید توی کامنت ها برامون بنویسید.
فصل گذشته در برنابئو، ایدهای عمیق ریشه دوانده بود: رئال مادرید بهترین دروازهبان (تیبو کورتوا) و بهترین شماره 9 (کریم بنزما) را دارد و این برای پیروزی کافی است. زمانی که آنها لیگ قهرمانان و لالیگا را بردند، به نظر میرسید که تعداد کمی حاضر باشند تا این ایده را به چالش بکشند. با این حال، اگر چه امسال هم کورتوا به دفع توپها ادامه میدهد و بنزما همچنان گل میزند، اما دیگر اوضاع به خوبی سال قبل نیست.
رضا حسینی، فوتبال لب – جدا از شکست رئال مادرید در فینال سوپرکاپ اسپانیا در برابر بارسلونای آماده که غم و اندوه فراوانی را به هواداران لوس بلانکوس تحمیل کرد، مادریدیها در این فصل در لالیگا نیز کیفیت سال قبل را نداشتهاند. اوضاع تا جایی بد پیش رفته که بعد از گذشت تقریبا یک نیم فصل، اختلاف آنها با کاتالانها به 11 امتیاز (با وجود یک بازی کمتر نسبت به بارسلونا) رسیده است.
رئالیها امسال سه بازی را به حریفانی واگذار کردهاند که سال گذشته کار چندان سختی را در برابر آنها نداشتند. تا اینجای فصل، سه باخت برابر رایووالکانو، ویارئال و مایورکا در پرونده شاگردان آنجلوتی ثبت شده است. البته باخت در الکلاسیکوی عربستان نیز چیز نیست که به راحتی از خاطرهی هواداران مادریدی پاک شود.
با این نتایج، الگوی موفقیت مادرید در سال گذشته، زیر سوال رفته است و آنچلوتی باید کارهای زیادی در خط دفاع، هافبک و حمله انجام دهد. آنچلوتی پس از شکست در ال کلاسیکو رئال گفت: “این یک لحظه حساس نیست، بلکه یک لحظه پیچیده و دشوار است، همانطور که معمولا در یک فصل وجود دارد. اما ما برمی گردیم.» با این حال، مسئله فقط مدیریت آنچلوتی نیست و مشکلات زیادی در حال حاضر اکو سیستم رئالیها را مختل میکند.
دفاعهای کناری پایینتر از حد انتظار
رئال مادرید در 20 بازی این فصل لالیگا در مجموع 17 گل دریافت کرده است و اگر مجموع بازیهای این فصل آنها در تمام رقابتها را در نظر بگیریم به آمار یک گل در هر بازی میرسیم. اگرچه کورتوا در فرم نسبتا خوبی قرار دارد، اما شکنندگی دفاعی رئال، یکی از بزرگترین نگرانیهای آنجلوتی است. بنابراین تعجب آور نیست که آنچلوتی در کنفرانس مطبوعاتی پس از بازی الکلاسیکو در را برای تغییرات دفاعی باز کرد. او گفت: “من باید به این فکر کنم که برای بهبود دفاع چه کار کنم. وقتی سه گل دریافت میکنید، بدیهی است که باید چیزی را تغییر دهید.»
اما بلاتکلیفی در دفاع عمدتاً از ناحیه دفاع کناری، یعنی دنی کارواخال و فرلاند مندی ناشی میشود که در این فصل در فرم خوبی قرار ندارند. هر دو وقتی با سرعت بازیکنان جوانتر مواجه میشوند، بسیار آسیبپذیر جلوه میکنند؛ اتفاقی که در برابر الخاندرو بالده و گاوی در الکلاسیکو تجربه کردند. این وضعیت در جناحین دفاع رئال با مصدومیت کارواخال و مندی و نبود جایگزین، بدتر هم شد.
اودریوزولا برای پست دفاع راست مدعی نیست. رودیگر هم در پست دفاع چپ به کار گرفته نشده است. ناچو گاهی در دفاعهای کناری به کار گرفته میشود اما آن چیزی نیست که باید باشد. در این بین، آنچلوتی باید به آمادگی کارواخال و مندی تکیه کند و در عین حال به دنبال بهبود سیستمی برای پشتیبانی از آنها در زمین باشد.
خط هافبک ضعیف بعد از جام جهانی
یکی دیگر از مشکلات این فصل این بود که این مسابقات به دلیل تعطیلات جام جهانی به دو قسمت تقسیم شد. این مسئله، بدون شک رئال مادرید را تحت تأثیر قرار داده است؛ زیرا بسیاری از بازیکنان آنها و به ویژه هافبکها در قطر حضور داشتند. هافبکهایی که برای متعادل کردن فشار دفاعی و تنظیم بازی، کلیدی هستند.
فدریکو والورده، بازیکن ملی پوش اروگوئهای رئال، بعد از جام جهانی به فرم خود برنگشته است. کما اینکه حضور گاه و بیگاه او در پست وینگر راست، والورده را از منطقهی خلاقانهی خط هافبک – که والورده نیز علاقهی بیشتری برای بازی در این منطقه دارد- دور میکند.
از سوی دیگر مودریچ و کروس هم 37 و 33 ساله شدهاند و توانایی فصل پیش را ندارند، همانطور که صداهایی در باشگاه در مورد بازنشستگی این دو به گوش میرسد. به خصوص هنگامی که این دو با هم در زمین حضور دارند، کیفیت خط هافبک رئال به طور قابل ملاحظهای افت میکند.
نیاز به گلزنان بیشتر
اگر والورده به خط میانی بازگردد، آنچلوتی این فرصت را خواهد داشت که وینیسیوس جونیور، رودریگو و بنزما را در خط حمله گرد هم بیاورد. آنچلوتی قبل از سفر تیمش به عربستان سعودی برای سوپرجام گفت: رودریگو در حال حاضر شروع کننده است. با این حال، اخیرا، کارلتو به دنبال بازی رودریگو به عنوان یک تعویضی طلایی بوده و تیم احساس می کند که او نمی تواند در حمله باشد. البته در دو سه بازی آخر و بعد از مصدومیت بنزما، رودریگو به عنوان بازیکن نوک و حتی 9 کاذب مورد استفاده قرار گرفت. چیزی که قطعا فقط تا بازگشت بنزما به طول خواهد انجامید.
11 گل بنزما برای تیمی مانند رئال بسیار کم است، گرچه بنزما نیز امسال با مصدومیتهای زیادی روبرو بوده است و نیمی از بازیهای فصل (تا اینجا 8 بازی) را از دست داده است. وینیسیوس این فصل فاصلهی زیادی با ناجی رئال در فصل گذشته دارد. او در فصل پیش آمار 17 گل و 13 پاس گل را به ثبت رساند ولی تا اینجای فصل تنها 7 گل و 3 پاس گل داشته است. اگر وینیسیوس بتواند دوباره مدافعان کناری حریف را به وحشت اندازد، گلهای بیشتری به دست خواهد آمد. مادرید همچنین از مارکو آسنسیو انتظارات بیشتری دارد که تاکنون برآورده نشده است.
نیاز مادریدیها به یک گلزن زمانی آشکارتر میشود که در نظر بگیرید ادن هازارد و ماریانو دیاز عملاً از سیستم چرخشی آنچلوتی خارج شده اند. رئالیها که در تابستان در خرید امباپه ناکام ماندند، ژانویه نیز خریدی نداشت. پرز شاید منتظر است تا این فصل تمام شود و تکلیف بنزما و تمدیدش با رئال مشخص شود. در کل رئال مادرید شرایط پیچیدهای را در خط حمله و پست شماره 9 تجربه میکند.
هنوز تمدید بنزما انجام نشده است و گزینههای وسوسهانگیزی همچون امباپه و هالند هم برای سال آینده در دسترس به نظر نمیرسند. گذشته از همهی این حرفها، رئال باید برای ادامه فصل از منابعی که در تیم اصلی دارد استفاده کند یا در غیر این صورت در را برای جوانان کاستیا باز کند، جایی که بازیکنان با کیفیتی همچون سرخیو آریباس در کمین یک فرصت کوتاه هستند تا همچون بازی نیمه نهایی جام باشگاههای جهان خود را نشان دهند.
هلند و آرژانتین، دو تن از تیمهای مدعی جام جهانی 2022 قطر در دومین دیدار مرحله یک چهارم نهایی به مصاف هم میروند.
مهران فرهادی، فوتبال لب – دو تیم هلند و آرژانتین، همیشه جزء جذابترین تیمهای تورنومنتهای گوناگون به شمار میروند، حتی اگر اوضاع و احوال خوبی نداشته باشند مثل آرژانتین 2002 یا هلند 1990. این دو تیم تا به حال پنج بار در کوران مسابقات جام جهانی روبهروی هم حاضر شدند که سهم هر تیم دو برد بوده و یک دیدار هم در مرحله گروهی جام جهانی 2006 بدون گل به اتمام رسیده.
اولین مصاف این دو تیم در جامهای جهانی به دور دوم مرحله گروهی جام جهانی 1974 آلمان برمیگردد. جایی که هلند رینوس میشل با چهار گل آرژانتین را تحقیر کرد و یکی از سیاهترین روزهای تاریخ فوتبال این کشور را رقم زد. در همین جام هلند موفق شد تا فینال هم پیش برود اما آنجا بود که هلندیها برای اولین بار دچار طلسم فینالها شدند و با نتیجه دو بر یک مقلوب آلمان میزبان شدند.
دیدار بعدی این دو تیم اما بازی فینال جام جهانی 1978 آرژانتین بود. جایی که آلبیسلسته به انتقام آن شکست سنگین چهار سال پیش رسید و باوجود گل دیر هنگام و تساویبخش دیک نانیگا برای هلند و به مساوی کشاندن کار، این ماریو کمپس بود که با گل دقیقه 103 خود را دو گله کرد و آرژانتین را به برتری رساند. دنیل برتونی نیز در دقیقه 114 میخ آخر را بر پیکره لالههای نارنجی کوبید و جام را برای اولین بار به آرژانتین آورد.
پس از این بازی، بیست سال طول کشید تا این دو تیم دوباره به مصاف یکدیگر بروند. این بار میزبان مارسی فرانسه بود و بازی در مرحله یک چهارم نهایی برگزار میشد. هلند تحت هدایت گاس هیدینگ، چراغ اول را بسیار زود روشن کرد و با گل پاتریک کلایورت پیش افتاد و فقط پنج دقیقه بعد شاگردان آقای دنیل پاسارلا به این گل پاسخ دادند. در حالی که همه برای سوت پایان و وقتهای اضافه آماده میشدند این دنیس برگکمپ افسانهای بود که با گل دقیقه نودیاش هلند را به جمع چهار تیم پایانی فرستاد.
آوردگاه بعدی دو تیم مرحله گروهی جام جهانی 2006 آلمان بود. جایی که هیچیک از دو تیم موفق به پیدا کردن راه دروازه حریف نشدند و بازی با تساوی بدون گل به پایان رسید. جامی که نهایتا برای هیچ یک از دو تیم دستاورد قانعکنندهای نداشت.
8 سال بعد در خاک برزیل، این دو تیم برای پنجمین بار در بزرگترین رویداد فوتبالی جهان به مصاف هم میرفتند. بازیای که درست مانند تقابل قبلی، در پایان نود دقیقه بدون گل به اتمام رسید اما این بار بازی محکوم به برنده داشتن بود. در سی دقیقه وقت اضافه نیز اتفاق خاصی نیفتاد تا نهایتا با درخشش سرخیو رومرو در ضربات پنالتی، مسی و یاران به فینال راه یافتند. البته که آنجا اسیر تعویضهای مثمر ثمر لواخیم لوو شدند و از لمس جام طلایی برای سومین بار بازماندند.
حالا دو تیم برای ششمین بار در جامهای جهانی به مصاف یکدیگر میروند. بازیای که برنده آن یک گام بزرگ در مسیر رسیدن به قهرمانی برمیدارد و به جمع چهار تیم پایانی راه مییابد. حال باید دید فنخال و هلند پیروز این نبرد خواهند بود یا مسی و یاران به مرحله بعدی این جام میرسند.
پس از گذشت ۹ روز از آغاز جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، حالا به یکی از سرنوشتسازترین مرحله های این بازیها رسیدهایم.
مهران فرهادی، فوتبال لب – دور سوم مرحله گروهی جامهای جهانی مختلف همیشه جزء یکی از حساسترین دور ها محسوب شدهاست. دوری که میتواند حتی سرنوشت یک جام یا آینده یک کشور را تعیین کند. در این دو مقاله به شرایط هر هشت گروه پیش از آغاز دور سوم مرحله گروهی میپردازیم.
گروه E با حضور اسپانیا، آلمان، ژاپن و کاستاریکا تا به حال قصههای جذاب و عجیبی را گذرانده. در دور اول این مرحله در این گروه، اسپانیا کاستاریکا را به خاک و خون کشید و با برتری قاطع هفت بر صفر کیلور ناواس و یاران را از پیشرو برداشت.
آلمان و ژاپن هم در دیگر مسابقه این گروه به مصاف یکدیگر رفتند. ژرمنها در نیمه اول ابتکار عمل را به دست داشتند و به گل هم رسیدند اما این هاجیمه موریاسو بود که برنده نیمه مربیان لقب گرفت. آنها در این نیمه ده شوت روانه دروازه نویر کردند و سه موقعیت بزرگ گلزنی خلق کردند که نهایتا این عملکرد خوب آنها در نیمه دوم با طوفان هشت دقیقهایشان ثمر داد و آنها دو بار به آلمان ضربه زدند و با هر سه امتیاز ورزشگاه الخلیفه را ترک کردند.
در دور دوم این مرحله، ژاپن و کاستاریکا اولین بازی روز را برگزار کردند. کاستاریکا که نسبت با دیدار قبل بسیار بهتر دفاع کردند و نهایتا با استفاده از تک فرصت خود توسط کیشور فولر ژاپن را شکست دادند.
آلمان و اسپانیا در سمت دیگر گروه E آماده انجام بزرگترین بازی مرحله گروهی جام بودند. دیداری که شکست در آن میتوانست برای دومین جام متوالی دست آلمان را از حضور در جمع شانزده تیم نهایی کوتاه کند. شاگردان فلیک اما باوجود اینکه مالکیت توپ را به اسپانیا داده بودند تیم برتر میدان بودند و جز شوت ناگهانی دنی المو موقعیت خاصی به لاروخا ندادند.
توضیح اضافه در مورد جریان این بازی بیهوده است چرا که از اینجا میتوانید تحلیل تاکتیکی کامل این بازی بخوانید. نهایتا موراتا و فولکروگ دو گل این مسابقه را به ثمر رساندند تا سهم هر دو تیم از این دیدار فقط یک امتیاز باشد.
در گروه ششم، کانادا باوجود عملکرد خوب مقابل بلژیک موفق به کسب پیروزی نشد و در بازی دوم هم با باخت سنگین برابر کرواسی به طور رسما از مسابقات حذف شد. حذفی که شاید شاگردان آقای هردمن لایق آن نبودند اما این پروژه چهار ساله و جذاب کانادا به همینجا ختم میشود.
مراکش که در دیدار اول برابر کرواسی پا پس نکشید و قدم به قدم کرواتها گام برداشتند، زهر هجومی آنها را کشیدند و نهایتا یک امتیاز از این بازی به دست آوردند. حضور دوباره حکیم زیاش در کنار اشرف حکیمی، دوباره سمت راست تیم ملی مراکش را رونده و جذاب کرده بود.
زوجی که پس از مدتها دوباره در تیم ملی کنار یگدیگر بازی میکردند اما باز هم هارمونی و هماهنگی خوبی در زمین از خود نشان دادند و در دیدار دوم برابر بلژیک، سمت چپ حریف خود را اتوبان کرده بودند. مسئلهای که نقش بزرگی در برتری واضح مراکش و پیروزی دو بر صفر آنها طی این مسابقه داشت.
بلژیک روبرتو مارتینز اما به نظر نمیرسد که بتواند تیمی مدعی در این جام باشد. آنها نه تنها دیدار برابر مراکش را در همه ابعاد به حریف واگذار کرده بودند بلکه جلوی کانادا هم حرف زیادی برای زدن نداشتند و شاید این تجربه کم کانادا و عدم تصمیمگیری درست آنها در یک سوم نهائی بود که بلژیک را به سه امتیاز این دیدار رساند.
کرواسی زلاتکو دالیچ هم پس از گره خوردن کارش برابر مراکش، با نتیجه چهار بر یک کانادا را در هم کوبید تا کار صعود را تقریبا تمام کرده باشد. حالا در دور آخر مرحله گروهی، کرواسی و بلژیک به مصاف یکدیگر میروند. دیداری که یکی از مهمترین بازیهای دور گروهی محسوب میشود چرا که تیم برنده علاوه بر کسب جواز حضور در مرحله بعدی، به قرعه نسبتا آسانتری نیز برخورد خواهد کرد.
در گروه G، صربستان تحت هدایت آقای استویچکوویچ با کوهی از مصدومان پا به قطر گذاشت و با وجود باخت دو بر صفر مقابل برزیل، عملکرد قابل قبولی را به نمایش گذاشت. در بازی دوم هم کامرون یقه صربها را گرفت و با درخشش ابوبکار یار تعویضی الکس سانگ، سه امتیاز را با یک امتیاز عوض کرد. کامرون و الکس سانگ هم با وجود باخت مقابل سوئیس، با این مساوی هنوز به صعود امیدوار هستند.
سوئیس هم که در دیدار اول برابر کامرون نتیجه مدنظر را کسب کرده بود در شرایطی به مصاف برزیل میرفت که شاید یک امتیاز هم آنها را به خواستهشان میرساند. سوئیسیها ۸۲ دقیقه به خوبی مهاجمان بزریل که به نظر بدون نیمار آن تحرک و پویایی لازم خط حمله را نداشتند مهار کرده بودند که ناگهان کاسمیرو با یک ضربه دیدنی برزیل را به مرحله بعد رساند.
با وجود صعود از گروه، شرایط مبهم نیمار، تیته و طرفداران سلسائو را نگران دور بعدی مسابقات کرده است. بازیکنی که شاید نبودش ضربه بسیار بزرگی به تیم ملی برزیل بزند و آنها را زودتر از موعد مورد انتظار از جام حذف کند.
اما میرسیم به ایستگاه آخر؛ گروه H مسابقات. گروهی که پرتغال به لطف نقش جدید و درخشش برونو فرناندز و برناردو سیلوا با کسب هر شش امتیاز دو دیدار ابتدایی مرحله گروهی صعودش به دور بعد را قطعی کرد.
کره و بنتو اما تا به حال از سفر خود به قطر لذت نبرده اند و با دو عملکرد ضعیف مقابل اروگوئه و غنا فقط یک امتیاز به دست آورده اند. غنا تحت هدایت اوتو آدو اما دقیقا برخلاف کره، کاملا مخالف انتظارات ظاهر شد. آنها در بازی اول کار پرتغال برای پیروزی را به دقایق پایانی کشاندند و پاسخ خوبی به گلهای پرتغال داشتند.
در دیدار دوم هم به لطف درخشش محمد کودوس بازیکن چند پسته آژاکس، کره را از پیشرو برداشتند تا در پایان دور دوم مرحله گروهی، بالاتر از اروگوئه در رده دوم گروه قرار بگیرند.
اروگوئه هم شاید با بدشانسی نتوانست نتیجه مدنظر خود مقابل کره جنوبی را کسب کنند. آنها در تمامی دقایق تیم برتر میدان بودند و دو باری هم تیر دروازه سئونگ جیو کیم را به لرزه درآوردند اما خبری از گل نبود. در بازی برابر پرتغال اما شاگردان دیگو آلونسو حرفی برای گفتن نداشتند. حالا تمام چشم امید آنها به دیدار برابر غنا است. غنایی که برای انتقام سال ۲۰۱۰ وارد میدان خواهد شد و به هیچ وجه حریف راحتی برای اروگوئه نخواهد بود.
در شب رسیدن ژیرو به تیری آنری، فرانسه با نتیجه 4 بر 1 استرالیا را شکست داد اما این پیروزی چطور به دست آمد؟
مهدی جعفریان، فوتبال لب – فرانسویها به حق از نبود کریم بنزما برنده توپ طلا گلایه میکنند اما اولیه ژیرو به مانند گذشته نشان داد که جایگزین قابل اعتمادیست. مثلث ژیرو، گریژمان، امباپه هماهنگی و شناخت عالیای از یکدیگر دارند؛ فاکتوری که به دلیل زمان آمادگی و تمرین کمتر تیمهای ملی اهمیت بیشتری پیدا میکند. این سه نفر از تمام حرکات یکدیگر اطلاع دارند.
بعد از ۴۵ دقیقه آبیپوشان ایکس جی غیر پنالتی ۲.۲ داشتند که بالاترین میزان در بین هر تیمی در مسابقات بود و این در حالیست که نیمی از بازی هنوز باقی مانده بود. گل اول ژیرو یک حرکت ترکیبی پرتکرار بین بازیکنان فرانسوی بود. آنها در نیمه دوم حرکات بیشتری از این قبیل داشتند که گلی به همراه نداشت اما مشاهده این پاسهای ظریف در فضاهای کوچک در مسابقات ملی بسیار چشم نواز است.
در سیستم ۱-۳-۲-۴ دشان، بنجامین پاوارد، مدافع راست تیم برای باز نگه داشتن زاویه پاس به دمبله در وینگ راست عقب میماند و در سمت مقابل، تئو هرناندز به عنوان جانشین برادر مصدومش لوکاس، در موقعیت بالایی قرار میگرفت و چوآمنی جای او را در دفاع چپ پر میکرد.
استرالیا با سیستم ۱-۴-۱-۴ خود و عقب آمدن دو وینگر تیم سعی در جلوگیری از یک به یک شدن دو وینگر سرعتی فرانسه، امباپه و دمبله، با مدافعان کناری خود داشت که چندان کارساز نبود زیرا که معمولا سیستمهای پنج دفاعه در اینجور مواقع کارسازتر هستند چرا که زمان کمتری برای طی کردن عرض زمین نسبت به سیستمهای چهاردفاعه نیاز هست و این مهم باعث میشود که وینگرها در بسیاری از مواقع پشت به دروازه توپ گیری کنند و در نهایت مجبور به پاس رو به عقب بشوند. نتیجتا سرعت و خطر حملات حریف بسیار کمتر میشود.
در نبود کانته و پوگبا، چوآمنی و ربیو خط هافبک دو نفره فرانسه را تشکیل دادند. چوامنی اغلب هافبک عقبتر بود و به جلوگیری از ضدحملات و گردش توپ بسنده میکرد. اما ربیو ایستا نمیماند. روی گل اول فرانسه در حالی که مدافعان مشغول یارگیری ژیرو بودند، ربیو از به هم ریختگی خط دفاعی استرالیا استفاده کرد و گل تساوی را به ثمر رسانید. و همچنین روی گل دوم هم شاهد پرس سنگین و توپگیری او از مدافع راست استرالیا بودیم که با پاس پشت پای امباپه و پاس گل ربیو به ژیرو، فرانسه را پیش انداخت.
با تعویض لوکاس هرناندز و جایگزینی با برادرش تئو، که مشخصا بازیکن تهاجمیتری است، فشار روی اتکینسون دفاع راست استرالیا بسیار افزایش یافت. تئو هرناندز شروع به قرار گرفتن در موقعیتهای بالای زمین و لب خط در سمت چپ زمین کرد که به امباپه این اجازه را میداد تا به سمت داخل حرکت کند و به دروازهی حریف نزدیکتر شود، جایی که این فوق ستاره خروسها از هرجایی خطرناکتر است.
بعد از تنها ۶۰ دقیقه امباپه و هرناندز مجموعا ۱۲ سانتر روی دروازهی استرالیا ارسال کردند. گل سوم فرانسه اما از سانتر جناح مقابل و ضربه سر امباپه که به داخل محوطه نفوذ کرده بود به ثمر رسید. هجده دقیقه مانده به پایان بازی سانتر امباپه دقیقا جایی میرود که الیویه ژیرو حضور دارد تا او گل چهارم تیم را به ثمر برساند و این نشان از همان هماهنگیای میباشد که پیشتر به آن اشاره کردیم.
خروسها با وجود مصدومان زیاد و تیم ناقصی که به مسابقات آمدند، موفق شدند به سومین مدافع عنوان قهرمانیای تبدیل شوند که بازی اول دورهی بعدی را با برد شروع میکند.
اما با وجود این بازی خوب، شک و شبهههایی را درباره این تیم وجود دارد چرا که تیمهای قدرتمندی که میتوانند مالکیت توپ را مقابل پرس محتاطانهی تیم دشان حفظ کنند، میتوانند بسیار خطرساز ظاهر شوند. هرچند که تیم دشان در سال ۲۰۱۸ هم به لحاظ تاکتیکی کامل نبود (درست مثل ایتالیا که قهرمان یورو شد) اما با نبوغ بازیکنان خود موفق شدند جام قهرمانی را بالای سر ببرند.
درکل فرانسه بازی بسیار خوبی به نمایش گذاشت. خلاقیت گریژمان، تجربه ژیرو و ربیو، نفوذهای تئو، استحکام دفاعی ناشی از حضور بازیکنان فیزیکیای مثل چوآمنی، اوپامکانو و کوناته و مهمتر از همه حضور فوق ستارهای به نام امباپه طرفداران فرانسوی را به تکرار قهرمانی امیدوار میکند.
در شب گذشته، پس از اعلام رسمی فسخ قرارداد کریستیانو رونالدو با منچستریونایتد، خبر دیگری تمام توجهها را معطوف به خود کرد.
مهران فرهادی، فوتبال لب – پس از سپری هفتهای پر از حاشیههای کریستیانو رونالدو، به نظر آغاز هفته جدیدی برای اهالی منچستر خوشیمن بوده باشد.
کریستیانو رونالدو، ابرستاره فوتبال جهان که دوران نسبتا خوبی را بازگشت خود به منچستریونایتد سپری میکرد، به نظر توانایی تطابق با ایدههای اریک تنهاخ سرمربی جدید منچستریونایتد را نداشت.
از همان ابتدا اوضاع بین رونالدو و تنهاخ کمی زاویه داشت. باوجود اینکه مرد هلندی در تقابل با رسانهها از رونالدو به عنوان مهرهای حیاتی یاد میکرد به نظر نمیرسید شرایط میان این دو مناسب باشد.
رونالدو ابتدا به دلیل مشکلات شخصی از شرکت در تمرینات پیشفصل خودداری کرد و خب طبیعی به نظر میرسید که تنهاخ از بازی دادن به او در چند بازی ابتدایی فصل امتنا کند. البته رونالدو در هفته آخر اردو پیشفصل تیم حاضر شد ولی باز هم حاشیهساز شد.
رونالدو که درخواست خروجش توسط سران منچستریونایتد رد شده بود بالاخره به کارینگتون بازگشت تمریناتش را از سر گرفت. او در سفر یونایتدیها به نروژ برای رویارویی برابر اتلتیکومادرید حضور نداشت اما برای حضور در اولین بازی اریک تنهاخ در الدترافورد مقابل رایووایکانو آماده بود و بازی را از ابتدا آغاز کرد و بین دو نیمه تعویض شد. با این حال اما کریستیانو حاضر به تماشای بازی همتیمیهای خود نشد و پس از تعویض ورزشگاه را ترک کرد.
دوباره اوضاع وخیم شد. خورخه مندز ایجنت رونالدو بار دیگر به یونایتدیها درخواست خروج داد اما این بار شرایط کمی متفاوت بود. حالا تنهاخ علاقه چندانی به حفظ یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ نداشت. او هنوز به حفظ ظاهر در رسانهها ادامه میداد اما طبق گزارش اتلتیک، معتبرترین رسانه ورزشی بریتانیا، یونایتد حاضر بود تا در صورت وجود پیشنهاد مناسب روی میز کریستیانو را رها کند اما CR7 مشتریای نداشت.
سرانجام پنجره نقل و انتقالاتی به پایان رسید و رونالدو در جمع شیاطین باقی ماند. ماندنی که به نطر نمیرسید کسی از آن راضی باشد. فصل ادامه پیدا کرد و رونالدو هنوز جایگاه خود میان ایدههای اریک تنهاخ را پیدا نکرده بود. هرگاه که او در زمین بود، یونایتد تیم ضعیفتری نشان میداد.
این قضیه هر روز ادامه پیدا میکرد تا نهایتا در بازی مقابل تاتنهام، وقتی مربی هلندی خواست تا رونالدو را در دقیقه ۸۷ به زمین بیاورد اما رونالدو حاضر نشد تا زیربار این امر برود و زودتر از سوت پایان ورزشگاه را ترک کرد. اینجا بود که جرقه مشکلات دوباره زدا شد. تنهاخ و سران یونایتد رونالدو را به اندازه ۵ روز محرومیت از حضور در تمرینات و حقوق یک هفته تنبیه کردند اما همه میدانستند این جزای کافیای برای کریستیانو نیست. پس از اتمام تنبیهات چندوقتی همه چی آرام بود تا مصاحبه ردنالدو و پیرس مورگان پخش شد.
مصاحبهای که طی آن رونالدو اذعان کرده بود هیچ احترامی برای اریک تنهاخ قائل نیست و در بازی تاتنهام از بازی برای منچستریونایتد خودداری کرده است. او در این مصاحبه به چندتن از همتیمیهای سابق خود مانند وین رونی و گری نویل نیز حمله کرد و به وین رونی لقب موش را نسبت داد.
همه چیز تمام شده به نظر میآمد. صبح روز جمعه منچستریونایتد طی بیانیهای اعلام کرد که در روزهای آتی درباره آینده رونالدو تصمیم باشگاه عمومی خواهد شد. ساعاتی پس از این بیانیه بود که رسانههای معتبر انگلیسی از تصمیم یونایتدیها به رهبری تنهاخ برای فسخ قرارداد رونالدو خبر دادند. پس از گذران چند روز و آرام گرفتن جو، منچستریونایتد طی بیانیه دیگری به طور رسمی قطع همکاری خود با کریستیانو رونالدو را اعلام کرد و به این قصه یک سال و نیمه پایان داد.
اما این تنها خبر مهم و خوب شب برای یونایتدیها نبود. تنها ساعاتی پس از خبر فسخ دو طرفه قرارداد رونالدو، رسانه اسکای اسپورتس خبری مبنی بر قصد خانواده گلیزر به فروش منچستریونایتد کار کرد. مالکانی که هفده سال مانند زالو از خون منچستریونایتد میمکیدند حالا به خواسته چندین و چند ساله هواداران تن دادند و حاضرند در صورت وجود پیشنهاد مناسب باشگاه را به مالکان جدید واگذار کنند.
سرجیم رتکلیف سرمایهدار مشهور انگلیسی که در ماههای گذشته تلاش زیادی برای خرید باشگاه کرده بود به عنوان مشتری و خواهان درجه یک منجستریونایتد شناخته میشود. همچنین خبرهایی مبنی بر علاقه دو شرکت آمریکایی و یک شاهزاده اماراتی به خرید این باشگاه شنیده میشود. باید دید که کدامیک نهایتا برنده این جدال شده و مهمتر از آن، آیا میتوانند منچستریونایتد را به روزهای خوب برگرداند یا نه؟
ترابیان سرپرست سابق تیم ملی گفت: در قضیه بازگشت کیروش به تیم ملی، این ما نیستیم که باید به او پول بدهیم. اوست که باید بداند او را به جام جهانی بردهایم و باید به ما پول بدهد.
نوید خیرخواه، فوتبال لب – عباس ترابیان، سرپرست سابق تیم ملی ایران در مصاحبهای که با خبرنگار فوتبال لب داشت، درباره بازگشت مهدی تاج به سمت ریاست فدراسیون فوتبال اظهار داشت: ببینید هر اتفاقی افتاده با نظر و تاییدیه هئیت بدوی بوده و الان هم میگویند که اتهاماتی که به ایشان وارد بوده در تاریخ ۶ شهریور به دست فدراسیون و هیئت بدوی رسیده شده.
ترابیان گفت: ۸ شهریور هم تاریخ انتخابات بوده و هیئت بدوی هم هیچ تصمیمی نگرفته است. اینها مسائلی هست که باید به آنها پرداخته شود. الان که همه در این ارتباط دارند اقدام میکنند تا ایشان را برکنار کنند، اصلا فکر این را نمیکنند که فوتبال ایران تعلیق خواهد شد؛ اصلا به این فکر نمیکنند که تیم ملی نخواهد توانست که به جام جهانی برود؛ اصلا به از دست رفتن آبرویمان در سراسر دنیا فکر نمیکنند.
او همچنین افزود: در واقع در این مواقع کمی عقلانی با قضیه برخورد نمیکنیم و موجب یک ضرر بسیار بزرگ و غیرقابل تصور در فوتبال میشویم. بنابراین من معتقد هستم که باید بسیار زودتر این اقدامها صورت میگرفت. الان و وقتی که انتخابات برگزار شده و نماینده AFC نیز در مراسم حضور داشته و آن را تایید کرده، دیگر فایدهای نخواهد داشت.
من اصلا کاری به این که آیا این اتهامات به آقای تاج وارد هست یا نیست یا اینکه آیا آقای تاج مقصر هست یا نیست ندارم چون که نه تجربه این کار را دارم و نه علمش را ولی فکر میکنم که ما باید ببینیم تبعات این کار چه خواهد بود. الان که همه میگویند تاج و سیستم تاج باید بروند، بعدش چه خواهد شد؟ بعدش چه پاسخی برای فیفا داریم؟ فیفا الان این انتخابات را به عنوان یک انتخابات قابل قبول پذیرفته و AFC درباره آن نظر داده است. بعد از آن چه میخواهید بکنید؟
سرپرست سابق تیم ملی در رابطه با حق قانونی کامرانی فر برای لغو انتخابات عنوان داشت: نمیدانم. بالاخره چون برگزارکننده هستند میتوانند این کار را بکنند. بالاخره مجمع را باید خود فدراسیون و دبیر کل برگزار بکند. چون به اصطلاح ایشون نفری هست که باید این مجمع را برگزار بکند ممکن است این حق را داشته باشد. اما ایشون با چه کسانی چه مشورتهایی کرده و چه کار کرده را کسی حرفی راجع بهش نمیزند و اصلا معلوم نیست چه اتفاقی افتاده و به چه شکلی بوده. در هر حال این انتخابات یک سری مسائل و علامت سوالهایی داخلش هست.
وی در ادامه گفت: حتی آن نفر قبلی هم به نوعی مهندسی کرده بود برای این انتخابات تا مثلا نفرات و کاپیتانهارو عوض کند تا نفراتی که میدانند به خودشان رای خواهند داد را روی کار بیارند. همهی این کارها را انجام میدهند متاسفانه ولی در هر حال، الان نتیجه مشخص است. الان فرمان تیم ملی و فرمان فدراسیون خواه ناخواه دست اقای تاج هست. غلط است اگر بخواهیم با کله او را زمین بزنیم. شما نمیتوانید سریعا بیایید انتخابات برگزار کنید. به نظر من به محض اینکه بخواهید مجوز بگیرید فیفا اکشن خواهد گرفت.
ترابیان درباره رسیدن اطلاعات به دست کمیته بدوی و لغو انتخابات تاکید کرد: قطعا باید رسیده باشد. وقتی به فدراسیون میرسد یعنی به اشخاص دیگر که درگیر انتخابات هستند هم رسیده. خیر؛ اصلا نمیتوانند این کار را بکنند. اگر این کار را انجام دهند فیفا فوتبال ما را تعلیق میکند.
عباس ترابیان در جام جهانی در مورد استراتژی تاج برای بازگرداندن کیروش عنوان کرد: خواستند آس رو کنند. بالاخره این یک نوع آس رو کردن هست تا بیایند از طریق کیروش به اصطلاح جریان دیدگاههای رسانهای را برانگیخته کند. حالا هر چه که بود نوعی استراتژی است که جواب داد.
سرپرست پیشین تیم ملی که در برههای در مذاکراتی جدی با هروه رنار برای هدایت تیم ملی بود، درمورد برکناری اسکوچیچ هم اینگونه نظر داد: کاملا غلط است. اسکوچیچ الان ساختار تیم را بسته. ۷۴ روز مانده به جام جهانی و با ۷۴ روز فرگوسن هم نمیتواند این ساختار را دوباره تغییر دهد یا دوباره بازیهای باشگاهی را ببیند و یا بازیکن جابجا کند و مشخص کند که من با چه سیستمی میخواهم بازی کنم و مشکلات دیگر که با آن دست و پنجه نرم کند. ۲ روز دیگر قرار است در اتریش بازی کنند، آنجا با چه سیستمی میخواهند بازی کنند؟ یعنی چه؟ من نمیدانم چقدر احساسی با قضایا برخورد میکنند. این برخورد به نظر من احساسی هست.
ترابیان درمورد بازگشت کیروش به تیم ملی تصریح کرد: از آن طرف اشتباهات پشت سر اشتباهات در حال رخ دادن هستند. الان کیروش را آوردند. کیروش یک مربیست که در دو کشور کلمبیا و مصر نتوانسته موفق شود و نوار رزومه صعود او به جام جهانی با تیمهای مختلف پاره شده. به نظر من، الان اگر ایشان صادقانه بخواهند صحبت کنند، میگویند که باید یه مبلغی را به شما بدهم که بیایم روی نیمکت شما در جامجهانی باشم. نه اینکه ما به او پولی بدهیم.
ترابیان در ادامه خاطرنشان کرد: الان من نگران این هستم که باز اشتباهی رخ دهد و یک قرارداد سنگین آنچنانی را با ایشان منعقد کرده باشند؛ بدون اینکه هیچ یک از این موارد رو تحت نظر قرار بدهند. در ضمن کیروش هم که دلش به حال ما نسوخته، ایشان فقط میخواهد که یک ۴ سال دیگر بعد از جامجهانی را برای خودش رزرو بکند و اینها مسائلیاند که فدراسیون و تصمیمگیرندههای فوتبال ما باید به آنها فکر کنند. ما که نباید هر دفعه اشتباه بکنیم و بعدش بگوییم که یکی به ما گفته بود این کار را بکنید. ما هم خواهان موفقیت کشوریم و دلمان برای مملکت خود میسوزد ولی خب به هر حال آدم باید تلخیها و حقیقتها را هم بگوید.
ترابیان در نهایت درباره احتمال موفقیت کیروش در جام جهانی گفت: بنده عرض کردم؛ کیروش در این مقطع زمانی هیچ کار مهم و جدیدی نمیتواند برای ما انجام دهد. مخصوصا که کیروش ثابت کرده آدم برنامه محوری هست. مربی برنامه محور مربیای هست که برای خودش سبکی دارد و برای سبکش زمان میخواهد تا تیمش برای بازی با انگلیس، آمریکا و ولز آماده شود. این بازیها، بازیهای پیش پا افتاده نیست. بنابراین من به هیچ وجه این را نمیبینم که در ید قدرت کیروش باشد تا ما را به مرحلهی دوم ببرد. ما برای ۴ سال بعد باید برنامه ریزی کنیم. چون او برنامه محور است و همینطوری جایی نمیرود. ایشان ۴ سال بعد را مدنظر قرار داده که بیاید و مربی تیم ملی ما بماند.
مسیح میرجعفری، فوتبال لب – بامداد سهشنبه به وقت تهران وقتی کیلومترها آنطرفتر در منچستر مایکل اولیور در سوت پایان بازی تیمهای منچستر یونایتد – لیورپول، دربی شمال غرب انگلیس را زد؛ بار سنگینی از روی دوش من برداشتهشد. باری که اقلا یکسال با خود حمل میکنم ننگ باختهای پیاپی و پرگل مقابل رقیب قدیمی. این بار ما بودیم که بردیم. کمتر کسی فکرش را میکرد، اما من فکرش را میکردم و این برد را برایم شیرینتر میکرد.
منچستر در روزهای بحران با یک مربی که تمام رکوردهای بد را هم شکست همین چندماه پیش 3 – 0 برنتفورد را بردهبود. فاصله دو تیم در جدول این فصل پیش از بازی فقط دو امتیاز بود اما رالف رانگنیک هم تایید میکرد که یونایتد سالها از رقیب دیرینه عقب است. از همان زمانی که لیورپول کلوپ را آورد و منچستر نتوانست کسی همسنگ او را برای خود پیدا کند.
عقب افتادن یونایتد از لیورپول
کافیست تنها به چند روز پیش از بازی پالاس برگردیم تا یک جام دیگر را که توسط لیورپول فتح میشود مشاهده کنیم: کامیونیتی شیلد یا همان جام خیریه. رقابتی که منچستریونایتد پرافتخارترین تیم آن است اما این بار لیورپول با فتح آن و پیروزی برابر همشهری یونایتد دو رکورد را شکست! اول اینکه این تنها جامی بود که کلوپ در این هشت سال به آن دست نیافتهبود و دوم با این جام مجموع جامهای لیورپول به ۶۷ میرسید یعنی یکی بیشتر از یونایتد. حالا دیگر رجوع به تاریخ پرزرق و برق منچستر پس از شکستهای متوالی برابر لیورپول هم کارساز نبود.
لیورپول در کمتر از یکسال با نتایج ۴ – ۲ سپس ۵ – ۰ و سپس ۴ – ۰ یوناتید را تحقیر کردهبود. اشاره به کلکسیون جامها تنها راه من رهایی از زخم زبانهای دوستان لیورپولی بود اما دیشب ما برنده شدیم با اختلاف یک گل، جانانه جنگیدیم و مهمتر از همه بحران را از اردو خودمان به ۴۰ مایل آن طرف بفرستیم به لیورپول.
شروع نه چندان خوب
بعد از باخت مقابل برنتفورد هنوز ایمانم به پروژه را از دست ندادهبودم، پروژهای که چند ماه پیش با رانگنیک شروع شدهبود و حالا تنهاخ رهبر جدید آن بود. تنهاخ مربی آژاکس بود، رشد خوبی را در تیم او دیدیم و روزگاری که ترکیب طلاییاش را داشت تا نیمهنهایی لیگ قهرمانان جلو رفت. گزینه جذابی برای من بود چه از لحاظ سبک بازی و چه کاراکتر. حالا آمدهبود ما را نجات دهد. از لحظههای آغازین او در شهر منچستر امیدواریم بیشتر و بیشتر میشد. بازی دوستانه اولش را که انجام داد مقابل همین لیورپول بود چهارتا زدیم و گلی نخوردیم انگار معجزه شدهبود اما ته دلمان میگفتیم این یک بازی بیاهمیت است، واقعا هم بود. پیش فصل نسبتاً خوبی داشتیم بعد لیگ شروع شد و همه چیز عوض شد.
نمایش اقتدار
روز بعد از باخت برنتفورد خبر آمد که تنهاخ بازیکنان را مجبور کرده ۱۳.۸ کیلومتر بدوند همان مقداری که کمتر از تیم مقابل دویدهاند. حالا بعد از بازی لیورپول میدانیم او هم پا به پای این بازیکنان دویده تا همراهیاش با تیم را نشان بدهد. فصل پیش وقتی مدیران یونایتد بین کونته و رانگنیک مردد بودند. عدهای از هواداران گفتند: کنته به فلسفه باشگاه نمیخورد. این باشگاه فقط یک فلسفه دارد: به هرقیمتی برنده شو! نماینده این فلسفه اکنون برای من تنهاخ است من امیدم را انقدر ساده از دست نمیدهم. من به پروژه اعتماد میکنم.
ترکیب اصلی منچستر یونایتد
ترکیب که آمد مشکل اصلی همان شماره یک بود؛ من به داوید دخیا اعتماد ندارم. تواناییهایی او حتی به عنوان یک گلر سنتی هم تواناییهای کاملی ندارد در بازی گذشته هم دیدیم که چگونه با دو اشتباه پیاپی همه چیز را به باد داد. او دیگر توانایی مهار شوت را هم ندارد. هنوز درک نمیکنم چرا در تابستان دین هندرسون را دادیم به ناتینگهام فارست؟
زوج دفاعی مورد نظر من بالاخره در این تیم دیدهشد: لیساندرو مارتینز خرید جدیدمان از آژاکس، تیم قبلی سرمربی و واران که بهتر از هر کس دیگری است که داریم. مالاسیا هم که از هلند آمده بازیکن بسیار خوبی است و بالاخره جایگزین لوک شاو در ترکیب اصلی تیم شد. بالاخره یک نفر جرئت کرده انگلیسیها را نیمکتنشین کند.
شکل چینش
دابل پیوت این بازی احتمالا بهترین گزینه ممکن با بازیکنان موجود بود: اریکسن و اسکاتی. با تمام انتقاداتی که میشود اسکاتی را دوست دارم و امیدوارم بهتر شود، اریکسن برای باکس تو باکس بازی کردن یک مقدار پیر است ولی بهتر از این نمیشود. البته اول همین بازی از خرید جدید تیم کاسمیرو رونمایی شد، فصل پیش در فینال لیگ قهرمانان همین لیورپول را بردند و یکی از پرافتخارترین بازیکنان تاریخ این تورنمومنت است. یکی از سه نفر بهترین خط هافبک تاریخ رئال و منچستر وقتی او را خرید که با دو باخت متوالی در ردۀ آخر جدول لیگ بود. احتمالا بازیهای بعد شاهد زوج اریکسن و کاسمیرو خواهیم بود. البته سرمربی در یک هفته باقیمانده هنوز از رویای فرانکی دیونگ، هافبک آن یکی غول اسپانیایی، بارسلونا، دست نکشیدهاست.
هدف خرید ها
مرد هلندی دنبال کسانی در زمین است که حرف او را بفهمند. اوضاع خرید دیونگ خیلی پیچیده است. برعکس کاسمیرو که خریدش در چند روز انجام شد! رئال پیش از این جایگزین او را با حدود 100 میلیون یورو از موناکو آوردهبود و پرز ترجیح داد برای اینکه دقایق بیشتر به او بازی برسد، کاسمیرو را بفروشد! احتمالاً آخرین سالی هم بود که میشد از او پول خوبی در آورد.
فیکس بودن آنتونی الانگای جوان توجیه تاکتیکی خوبی داشت میتوان از سرعت او برای پرس دفاع استفاده کرد. رونالدو سرعت و انرژی او را ندارد و مارسیال هوش او را. رونالدو هم مثل مگوایر چسبیدهبود به نیمکت دو نفری که داعیه رهبری تیم را داشتند بهترین جایگاهشان را پیدا کردند.
همچنان شایعاتی در بازار نقل و انتقالات جاری است شاگرد قبلی تنهاخ، آنتونی بازیکن برزیلی آژاکس به نظر دوست دارد به یونایتد بیاید. پلن جایگزین خرید او خرید همتیمی سابق مالاسیا گاکپو هلندی است. زمزمههایی هم میآید که منچستر به آلن سنت-ماکسیمین علاقه دارد البته بعید به نظر میرسد مالکان سعودی جدید نیوکاسل او را بفروشند او بخش مهمی از یک پروژه است.
ما مستحق برد بودیم
کلوپ پیش از بازی گفتهبود ترجیح میدادم وقتی با منچستر رو به رو شویم که بازی قبلیشان را ۵ – ۰ بردهاند (نه وقتی که ۴ – ۰ باختهاند) در این مورد حق با او بود. منچستر متحمل تحقیرهایی شدهبود و دیگر تحقیر جدیدی را برنمیتابید. به خاطر همین برای اولین بار پس از مدتها بود که تیم ما جنگید. تلویزیون ایران ۱۰ دقیقه اول بازی نتوانست تصاویر را از جایی کش برود به خاطر همین این لحظات را به سختی و با سرعت کم اینترنت دیدم.
شرح بازی
بعدتر پس از پایان بازی نسخه کامل اسکای اسپورت را دانلود کردم و دیدم در ۱۵ دقیقه اول ما بر بازی مسلط بودیم تا سانچو گل را زد و ترجیح دادیم عقب بنشینیم. و سانچو هم عجب گلی زد، منچستر اول یک حمله از سمت راست ترتیب داد برونو فرناندز در عرض پاس داد توپ به اریکسن رسید، اریکسن ترجیح داد و به عقب پاس بدهد به مالاسیای جوان، مالاسیا هم فوراً توسط دو بازیکن احاطه شد باز هم رو به عقب برای لیساندرو مارتینز و لیساندرو یک پاس رو به جلو برای الانگا ارسال کرد، یک و دو با اریکسن پاس کاتبک برای جیدون سانچو، او دور خودش چرخید. مینلر پیر عجولانه تکل زد با یک سر توپ محو شد و یک ضربه دقیق که احتمالاً گل شدن آن 79 درصد بود. تمام.
شرح وقایع بازی بعد از گل یونایتد
در این 15 دقیقه الانگا یه توپ را به تیرک زد که همچنان حسرتش باقیست، چون گل برای او معنای دیگری داشت. البته گلزدن برای تمام این بازیکنان که زیر فشاری بیامان بودند، موهبت بزرگی بود. در این دقایق که حرفش را میزنم اوضاع به شکل عجیبی بر وقف مراد بود حتی دخیا که برای مشت کردن توپ از شش قدم خارج نمیشود به سبک گلر سوییپرهای این روز فوتبال از هجده قدم آمد بیرون و توپ را به اوت زد.
بعد از آن اگرچه مالکیت دست لیورپول بود اما اجازه ندادیم دروازه را چندان تهدید کنند. بزرگترین عامل این هم لیچا بود، شماره 6 آرژانتینی. جدیترین موقعیت لیورپول در نیمه اول و احتمالا کل بازی دفع توپ عجیب برونو بود که توپ را یک راست به سمت گل خودی زد و لیساندرو با بدنش جلوی توپ ایستاد.
نیمه دوم متفاوت
نیمه دوم هم که شروع شد بازی دست لیورپول بود اما پس از سانتر آرنولد، واران توپ را برگرداند، هندرسون نتوانست توپ را کنترل کند و لغزید زیر پای مارسیال تازه نفس، فندایک نتوانست توپ را کنترل کند و یک پاس در عمق ضربه تمام کننده راشفورد و هر آنچه میخواستیم. تنها چیزی که آن لحظه نگرانش بودم آفساید شدن، گل بود که نشد. واقعا این پسر را دوست دارم نمیدانم چرا با وجود او بازوبند را دادند به مگوایر و برونو.
گل لیورپول در دقایق پایانی حاصل عوامل متعددی بود من جمله هوش صلاح در جاگیری و تمامکنندگی اما برای من مهم بعد از آن بود که کاپیتان برونو رفت و توپ را برداشت و نمیداد به صلاح در واقع داشت سعی میکرد بازی به تاخیر بیفتد دقیقه ۷۵ او یک کارت زرد گرفتهبود اگر اولیور میخواست میتوانست دقیقه ۸۱ یعنی پس از گل صلاح کارت زرد دوم را نشان دهد و برونو را از زمین اخراج کند. یعنی ۹ دقیقه (به علاوه ۵) ده نفره بازی میکردیم.
کریستانو رونالدو لعنتی
پارسال آمد. بعد از دوازده سال جدایی، بالاخره برگشت در این دوازده سال چهار لیگ قهرمانان برد و به یکی از بهترین بازیکنان تاریخ رئال تبدیل شد. روزهایی را در یوونتوس گذراند با پیراهن آنها به یونایتد گل زد و خوشحالی کرد بعد از آن هیچوقت دلم نمیخواست برگردد اما برگشت. منچستر یک چالش جدید بود یا پروژه بازنشستگی؟ هیچکدام. بعد از اینکه منچستر نتوانست یکی از ۴ تیم انگلیسی لیگ قهرمانان باشد. رونالدو آواز جدایی سر داد. تقریبا کل تور پیش فصل را غایب بود و فصل را از روی نیمکت شروع کرد درست مانند فصل پیش در یوونتوس که ۱۰ روز بعدش به یونایتد آمد. در این تابستان هر جا تلاش کرد برود نشد نه منچستر گذاشت و نه کسی او را میخواست.
رونالدو توقع دارد تاکتیک تیم روی خواسته او بچرخد، اگر یک بازیکن در دنیا چنین خواستهای حقش باشد اوست اما نه تنهاخ چنین آدمی است، نه یونایتد چنین باشگاهی. به نظر نمیآید مسئله به سادگی حل شود و ممکن است اصلا حل نشود اما در بازی دیشب برابر لیورپول وقتی 5 دقیقه به پایان وقت قانونی وارد زمین شد، عملاً شانس گل سوم را از منچستر گرفت. راشفورد و برنو – که هموطنش هم هست وقتی کنار او قرار میگیرند پراسترستر بازی میکنند و کارهای قبلیشان هم یادشان میرود.
در آستانه انقلاب یونایتد
همه چیز در زمین بازی و تمرین نشان میدهد انقلابی در راه است اما انقلاب اصلی باید خارج از زمین اتفاق بیفتد. مالکان این باشگاه سرمایهداران آمریکاییای هستند که با ۸۰۰ میلیون پوند وام این باشگاه را خریدهاند و تا به حال بیش از ۲ میلیارد از آن درآمد داشتهاند. مردان و زنانی که تنها به این خاطر که نام خانوادگیشان گلیزر است از باشگاه حقوق میگیرند در حالی که آنها هیچ هزینه و تلاشی برای این باشگاه نمیکنند.
وضعیت بد باشگاه
در گزارشهایی که اوضاع آشفته تیم در فصل گذشته آمد خواندیم رونالدو از اینکه وسایل استخر باشگاه در این ۱۲ سال تغییری نکردهاند متعجب شده. این اولین باری نیست که چنین صدایی از بازیکنان یونایتد در بیاید، رونالدو آن کسی که صدایش شنیده میشود. الکسیس سانچز گفتهبود یخچال رختکن کنار پای من است و وقتی در آن را چند بار باز میکنند تا آب معدنی بردارند پای من یخ میکند و نمیتوانم خوب بازی کنم. زلاتان هم گفتهبود وقتی ما در تمرین آب میخوریم پول آن را از ما میگیرند. یک بطری آب معدنی در انگلیس ۱.۵ پوند است و حقوق زلاتان سالی ۷ میلیون یورو بود.
خریداران احتمالی
گزینه مورد علاقه خیلیها برای انتقال منچستر یک گروه ورزشی شناخته شده مانند مالکان لیورپول یا یک شیخ متمول عرب است که خرج خوبی بکنند. گزینه دیگر که با توجه به اخبار متحمل است سر جیم رادکیلف، سرمایهدار بریتانیایی، است. یک دیدگاه سنتی میگوید که او بهترین گزینه است چراکه به عنوان یک بریتانیایی تعصب دارد. او میگوید چه بر سر آبروی فوتبال بریتانیا آمده و میتواند این باشگاه را درست کند. رادکیلف نمیتواند مثل تاد بولی یک شبه صاحب کل باشگاه بشود مسیر انتقال مالکیت به او چند سال طول خواهد کشید.
پس از پایان
مشخص است ذوق زدهام فکر میکنم اگر ۱۰ سال دیگر این نوشته را نگاه کنم چه حس و حالی خواهم داشت یا جواب اعتمادم به پروژه را گرفتهام؟ تنهاخ پیروز شده یا شکست خورده؟ کدام انتقال نهایی شده و کدام جواب داده؟ رادکیلف باشگاه را خریده یا نه؟ هیچ چیز برایم روشن نیست حتی نتیجه این فصل. میتوانیم قهرمان لیگ اروپا شویم؟ هر چقدر حرف از صبر بزنیم باید بگوییم هواداران این باشگاه پرتوقع اند. آیا میتوانیم سهیمه لیگ قهرمانان را بگیریم؟ فشار رسانهای بیامان این اجازه را به تنهاخ و تیمش میدهد؟
هیچ چیزی نمیدانم فقط میدانم از اینکه لیورپول را بردیم خوشحالم. میخواهم برای خودم لیستی بنویسم از حسهایی که هیچوقت تغییر نمیکنند: شماره یک) حس خوب بردن لیورپول.
ولورهمپتون تعداد بازیکنان پرتغالی زیادی را در اختیار دارد و همین علامت سوالهای زیادی را در ذهن فوتبال دوستان ایجاد کرده است.
کیارش غریبی، فوتبال لب – در حال حاضر، ۱۰ بازیکن پرتغالی در اسکواد ولورهمپتون حضور دارد. این عدد از ۳ برابر تعداد بازیکنان بریتانیایی گرگها هم بیشتر میباشد.
ولی چرا؟ میتوان گفت شروع این ماجرا در سال ۲۰۱۶ بوده است. هنگامی که کمپانی فوسون چین، با مبلغی به ارزش ۴۵ میلیون پوند باشگاه ولورهمپتون را خریداری کرد.
اما واقعا چین چه ربطی به پرتغال دارد؟ قضیه از آنجایی جالب میشود که این کمپانی سرمایهگذاری چینی، حدود ۱۵ درصد از سهام شرکت Gestifute Agency Company را در اختیار دارد. کمپانیای که خورخه مندز، سوپر ایجنت دنیای فوتبال موسس آن میباشد.
خورخه مندز یکی از بزرگترین و بانفوذ ترین ایجنتهای مستطیل سبز میباشد که وکالت بازیکنانی نظیر رافائل لیائو، خامس رودریگز، برناردو سیلوا و کریستیانو رونالدو را برعهده دارد. تقریبا ۸۰ درصد از موکلهای او پرتغالی زبان میباشند.
به دلیل شراکت در این کمپانی، مندز و سران چینی فوسون رابطه نزدیکی با یکدیگر دارند و این خورخه مندز بود که آنها را به خرید ولورهمپتون علاقهمند کرد.
از همینرو مندز نفوذ زیادی بر مالکان این تیم دارد. در روز های اول مالکیت چینیها بر ولوز بود که مندز به آنها پیشنهاد استخدام نونو اسپریتو، سرمربی سابق والنسیا و بنفیکا را ارائه کرد و سران ولوز هم دست به این پیشنهاد نه نگفتند. اسپریتو و مندز سابقه طولانیای با یکدیگر داشتند و از دوران بازیکنی نونو، بایکدیگر همکاری میکردند.
حالا و با حضور نونو، یکی از نزدیکترین دوستان مندز و رابطه خوب ایجنت پرتغالی با سران ولوز، این اجازه را به او میداد تا برای انتقال موکلهایش به باشگاه انگلیسی، کار راحتتری داشته باشد و این آغازی بود بر قصه پرتغالیها در ولورهمپتون.
از همینرو، طی ۴ سال حضور نونو اسپریتو سانتو در ولورهمپتون، ۱۵ عدد از موکلان مندز به این تیم منتقل شدند. برخی از آنها مانند روبن نوس و رائول خیمنز تبدیل به ستاره گرگها شدند و برخی مانند نلسون سمدو ناامید کننده ظاهر شدند.
پس از جدایی نونو اسپریتو، سران ولوز باز هم به سراغ مندز رفتند و این بار برونو لاژه، سرمربی پرتغالی بنفیکا، گزینه پیشنهادی این سوپر ایجنت به آنها بود.
با حضور لاژه در باشگاه، تغییری در سیستم نقل و انتقالاتی گرگها به وجود نیامد. هنوز مندز نقش زیادی در ورودیها و خروجیهای باشگاه داشت و کما فیالسابق بازیکنان پرتغالی زیادی راهی مالینیو میشدند.
در طول این ۲ پنجره تابستانی که برونو لاژه در ولورهمپتون حضور داشته، ۴ تن از موکلهای مندز نظیر خوزه سا، فرانسیسکو ترینکائو، متئوس نونز و گونچالو گوئدس وارد این باشگاه شدهاند.
به طور کلی در طی ۶ سال حضور مالکان چینی در این باشگاه، ۱۹ بازیکن که مندز وکالت آنها را برعهده داشته است به ولورهمپتون پیوستند. بازیکنانی که مجموعا بیش از ۳۳۰ میلیون پوند برای گرگها آب خوردند.
با این وجود، افراد داخل باشگاه، هرگونه نقش مندز در سیستم نقل و انتقالاتی باشگاه خود را تکذیب میکنند و در رسانهها از او به عنوان یک دوست و یک مشاور یاد میکنند.
منچستریونایتد به توافق با آژاکس بر سر انتقال آنتونی بسیار نزدیک است. گفته میشود هزینهی انتقال مجموعاً چیزی حدود ۱۰۰ میلیون یورو خواهد بود.
ایلیا درویش، فوتبال لب – آنتونی از مدتها قبل در رابطه با مسائل شخصی با مدیران یونایتد به توافق رسیده بود و تنها مشکل باقیمانده برای انتقال، جلب رضایت آژاکس بود. منچستریونایتد روز جمعه پیشنهادی به ارزش ۹۰ میلیون یورو برای آژاکس ارسال کرد که بلافاصله توسط مدیران باشگاه هلندی رد شد. ولیکن امروز با افزایش مبلغ پیشنهادی، آژاکس نیز موافقت خود با انتقال را اعلام کرد تا آنتونی تبدیل به گران قیمتترین فروش تاریخ لیگ هلند شود.
از هلند شنیده میشود که افراد فوتبالی و ورزشی آژاکس از جمله شرودر سرمربی تیم، مدیر فنی تیم گری همسترا و همچنین دستیار اول او هانتلار با خروج آنتونی موافق نبودند و تصمیم فروش وینگر برزیلی توسط مدیران آژاکس به ویژه سوزان لندریک مدیر مالی باشگاه گرفته شد.
آلفرد شرودر سرمربی آژاکس که از فروش آنتونی خوشحال به نظر نمیرسید به سوال خبرنگار در رابطه با این موضوع اینگونه پاسخ داد:
به من گفته شده که آنتونی با مبلغ ۹۹ میلیون یورو فروخته خواهد شد. اما بهتر است این سوالات را از ادوین فندرسار و همسترا بپرسید. این روزها همه چیز به پول مربوط میشود که موضوعی بسیار ناراحتکننده است. من نمیتوانم همچین چیزی را قبول کنم.
اریک تنهاخ رابطهی بسیار خوبی با آنتونی دارد و از ابتدای پنجرهی تابستانی، اصرار خاصی به جذب وینگر ۲۲ سالهی سابق خودش داشت که باعث شد سرانجام مدیران یونایتد حاضر به پرداخت هزینهای حدود ۱۰۰ میلیون یورو برای جذب آنتونی شوند تا به نوعی حمایت همه جانبهی خود از سرمربی تازه وارد هلندی را نشان دهند.
پس از برد یک بر صفر مقابل ساوتهمپتون اریک تنهاخ بار دیگر از علاقهی خود برای ادامهی خرید بازیکنان جدید صحبت کرد:
اگر بازیکن خوبی در دسترس باشد، برای جذب او اقدام خواهیم کرد زیرا قصد داریم تا اسکواد را تقویت کنیم. ما تا آخرین لحظات پنجرهی نقلوانتقالاتی آگاه و فعال خواهیم بود.
ابتدای تابستان کمتر کسی فکر میکرد که یونایتد نهایتاً حاضر به پرداخت همچین مبلغی برای جذب آنتونی شود و شاید او را با قیمتهای پایینتری در دسترس میدانستند. حال باید دید آیا پس از این همه کش و قوس، هافبک برزیلی موفق به برآوردن انتظارات میشود؟