یورو زنان در سال ۲۰۲۵ به میزبانی سوئیس برگزار خواهد شد اما یورو 2025 موفق نسبت به دوره های قبلی توجهات بیشتری را به خورد جلب کند.
محمدرضا حیدری فوتبال لب- یورو زنان 2025 با مزبانی کشور سوئیس، مهم ترین رویداد ورزشی زنان در این سال و یکی از مهم ترین رویداد های فوتبالی در تابستان جاری است. مسابقاتی که به خوبی سیر پیشرفت فوتبال بانوان و فراگیری آن را نمایان میکند. فروش بیش از پنجاه هزار بلیط در روز اول فروش، نشانه ای از استقبال قوی و علاقه روبهرشد به فوتبال زنان در اروپاست.
امسال سوئیس فقط یک مزبان نیست، بلکه نماد یک شروع تاریخی در شناساندن فوتبال زنان به عنوان یک الگوی اصلی از ورزش معاصر میباشد. از خیابانها تا مجامع ورزشی، صدای حمایت از تیمهای زنان رسا است. این نشان میدهد که فوتبال زنان دیگر نیست، بلکه جزء اصلی فرهنگ ورزش اروپا میباشد.
سرزمینت تو را میخواند
از تابوی فوتبال بازی کردن زنان تا تبدیل شدن به امید یک ملت، فوتبال زنان برای یورو 2025 تلاش بسیاری کرد. هنگامی که میا هم در جام جهانی برای آمریکا گلزنی میکرد، شاید هیچکس تصور نمیکرد مسابقات یورو 2025 در قاره اروپا مهم شود.
از فروخته شدن کامل بلیط های مسابقات تا به فروش رفتن اشتراک تماشای مسابقات و کوچ هزاران نفر از انگلیس به سوئیس برای حمایت از سه شیرها، درآمد 200 میلیون یورویی سوئیس از یورو 2025 رکوردشکن محسوب میشود.
جدال دوباره اسپانیا و انگلیس
دنبال کنندگان فوتبال زنان به خوبی میدانند که یورو 2025 به مانند جام جهانی 2023، میدان رقابت اسپانیا و انگلیس برای قهرمانی حساب میشود. در کنار این دو تیم آلمان و هلند نیز میتوانند برای قهرمانی رقابت کنند. نروژ و سوئد ممکن است تا مراحل بالاتر پیش بروند و مابقی تیم ها میتوانند خالق شگفتی باشند. بزرگترین غایب رقابتها قطعا ایرلند شمالی حساب میشود. تیمی که با کاپیتان افسانه ای خودش کیتی مککیب قافله صعود را به ولز باخت.
برای آشنایی کامل با تیمهای حاضر در یورو 2025 ، میتوانید اپیزودهای اختصاصی فوتبال لب برای یورو زنان را گوش کنید. اپیزودهایی که از ابتدا تا انتهای این مسابقات را بررسی خواهد کرد.
لینک پخش زنده یورو زنان
معضل همیشگی فوتبال زنان در ایران، تماشای زنده آن است. اما شما میتوانید مسابقات یورو زنان را به صورت زنده تماشا کنید! برای انجام دادن این کار کافی است صرفا به کانال تلگرام فوتبال لب مراجعه کنید.
عسل رضائی-فوتباللب؛تقریبا سه سال از شوت کلویی کلی به سمت دروازه مرله فرومز آلمانی در فینال جام ملتهای زنان اروپا میگذرد. ضربهای که زنان انگلیس را برای اولینبار به قهرمانی یورو و به طور کلی برای دومینبار در تاریخ فوتبال انگلیس به جام قهرمانی رساند.
اکنون بعد از گذشت سه سال در آستانه آغاز رقابتهای یورو قرار گرفتهایم. رقابتی که اینبار در سوئیس میتواند مرز های فوتبال برای دختران در سراسر جهان را جابهجا کند. در این مقاله به هر یک از گروهها خواهیم پرداخت. قصد داریم بدانیم که بیشترین شانس صعود از هر گروه متعلق به چه تیمی است. کدام کشورها به مراحل بالا صعود میکنند و در نهایت احتمالا چه تیمی ملکه آینده فوتبال اروپا خواهد بود.
گروه A؛میزبان رقابتها و جمعی از اسکاندیناویها
تصویری از توپ یورو
به رسم قرعهکشیهای رقابتهای فوتبالی در سراسر جهان سوئیس میزبان در گروه اول قرار گرفته است. این اولین حضور اهالی آلپ در یوروی زنان است که به صورت مستقیم به عنوان میزبان راهی رقابتها شدهاست. سوئیسیها به رهبری کاپیتان لیا والتی که اخیرا بخشی از آرسنال قهرمان لیگ قهرمانان اروپا بود، از شانس مناسبی برای صعود از گروه خود برخوردارند. زیرا فرصت مناسبی به آنها رو کردهاست که تنها رقیب سرسخت آنها در گروه A یورو نروژ است.
نروژ، ایسلند و فنلاند دیگر تیمهای این گروه هستند. نروژ پرمهره که در کمال ناباوری سه سال پیش حتی نتوانست از گروه خود به مراحل حذفی صعود کند اینبار شانس مناسبی برای رسیدن به یکچهارمنهایی حتی به عنوان صدرنشین دارد. ایسلند و فنلاند نیز با این که از مهرههای با استعدادی بهره میبرند اما صعود آنها از این گروه احتمالا تبدیل به شگفتی جام خواهدشد.
لیا والتی کاپیتان سوئیس تیم میزبان یورو
گروه B؛جنگ اصلی بر سر جایگاه دوم است
احتمالا سختترین کار برای اسپانیای قهرمان جهان عدم صعود به مرحله حذفی است. اسپانیای مقتدر که با وجود حواشی همیشگی همچنان مدافع عنوان قهرمانی است، در گروه دوم برابر بلژیک ایتالیا و پرتغال به میدان خواهدرفت.
اگر صعود اسپانیا حتی با وجود احتمال غیبت آیتانا بونماتی برنده دو توپ طلای گذشته قطعی بدانیم رقابت جذابی بر سر دومین تیم یکچهارمنهایی از این گروه خواهیمداشت. ایتالیا و پرتغالی که در یورو گذشته نیز همگروهی بودند، تلاش خواهندکرد تا عدم صعود خود را جبران کنند. بلژیک اما میتواند دستکم گرفتهشدهترین تیم این گروه و حتی یورو باشند. ایتالیا با مهرههایی مانند جیرلی و جیاچینتی به رقابتها پا خواهدگذاشت و پرتغال کیکا نازارث بارسایی را در اختیار دارد اما بلژیک به کار تیمی متکی است.
بلژیکی که در طول لیگ ملتها بار ها مسیر هموار مدعیانی چون انگلیس را ناهموار کردهاست شاید بتواند از پس ایتالیا و پرتغال نیز بربیاید.
اسپانیا با عنوان قهرمان جهان در یورو حاضر خواهدشد
گروه C؛انسانهای سرد و انگیزههای داغ
آلمان آمدهاست تا انتقام شکست تلخ فینال یورو گذشته را نه تنها از انگلیس بلکه کل رقابتها بگیرد. دانمارک تصمیم دارد تا در آخرین یورو قابل انتظار پرنیله هاردر ستاره بایرنمونیخ تلاش کند تا خاطره فینال ۲۰۱۷ را بازآفرینی کند. سوِئدی ها قصد دارند تا طلسم شکست در نیمهنهاییهای همه تورنومنتهای مهم را بشکند. لهستانیها نیز به دنبال معجزهای در اولین حضور خود در این سطح هستند.
در ذهن ما ممکن است تصویری سرد و بی روح از ملتهای تیمهای این گروه وجود داشتهباشد اما انگیزههای این تیمها میتواند تنور رقابتها را داغ داغ داغ کند. تماشا خواهیمکرد که کدام تیم به هدف خود دست مییابد.
آلمان توانست در یورو ۲۰۲۱ انگلیس تا فینال رقابتها پیش برود
گروه D؛سلاخی جام اولیها و یک شطرنج سهنفره
با تمام گروههای مرگی که تاکنون میشناختهاید خداحافظی کنید. چهره رنگ پریده نماینده ولزی که برای اولینبار مجوز حضور در یورو را گرفتهاست پس از خواندن اسم ولز را از یاد نخواهمبرد. انگلیس مدافع عنوان قهرمانی است. هلند با سابقه قهرمانی از پیشتازان فوتبال زنان است و فرانسه بازیکنانی دارد که بارها و بارها طعم قهرمانی باشگاههای اروپا را چشیدهاند.
انگلیس با وجود ستارگان پرشمار اخیرا مشکلات فراوانی را پشت سر گذاشتهاست. خداحافطی مری ارپس برنده دستکش طلای یورو ۲۰۲۱ و خروج ناگهانی میلی برایت و فران کربی باسابقه شوک عظیمی به اردوی شیرزنان برد. انگلیس اما احتمالا یک تیم در حد و اندارههای قهرمان یورو دارد که زیر سایه اسکواد فعلی حتی به سوئیس نرسیده است.
ویویانه میدما بالاخره برگشته است و با دبل در آخرین بازی دوستانه پیش از جام ملتها به نود و نهمین گل ملی خودش دست یافتهاست. هلند با جمعی از با تجربهها مانند همین میدما و فن د دونک و یانسن همراه با جمعی از جوانها مانند کاسپرای و کپتین و فن دومسلار سنگربان قهرمان لیگ قهرمانان قطعا توانایی غلبه بر انگلیس یا فرانسه را خواهدداشت.
فرانسه آخرین تیم این گروه است. جمعی از بهترینهای اروپا و فرانسه جمعی از جوانان و با تجربهها و البته جمعی از بازیکنانی که به افتخارات متنوعی دست یافتهاند پا به این گروه خواهند گذاشت تا بعد ار دوران هروه رنار ناکامیهای گذشته خود را جبران کنند.
انگلیس در یورو که میزبانی خودش بود جام را به خانه برد
چه تیمهایی بیشترین شانس قهرمانی را دارند و چه کسانی ارزش تماشا کردن
نروژ تیمی است که با بهترین بازیکنان و پرافتخارترینها به سوئیس آمده است اما ناکامیهای اخیر مانند دریافت هشت گل از انگلیس در مرحله گروهی دوره قبل در مدعی شماردن این تیم تردید ایجاد میکند. بازی فردی گراهام هنسن گورو ریتن و فریدا مانوم قهرمان سیال شاید بتواند منجیشان باشد.
اسپانیا شانس اول قهرمانی است. بعد از حواشی لوییز روبیالس و پانزده نفری که تیم را موقتا تحریم کردند و بعضی هایشان دائمی اسپانیا در درون زمین هرگز دچار اشفتگی نشده است. الکسیا پوتیاسها و اولگا کارموناها همچنان وجود دارند و میتوانند حریفان را یکی پس از دیگری از پیش روی بردارد.
ژرمنها در مرحله گروهی جام جهانی حذف شدند تا ننگی همیشه به دنبال آنها برود. اما تیم ملی آلمان این فرصت را دارد که با غلبه بر حریفان این ننگ را نابود کند. لیا شولر، سیدنی لوهمن و نوسکن در خط مقدم این مبارزه خواهند بود. سوئد شرایط مشابه دارد و امیدوار اسن بار مدال طلایی را بر گردن مگدالینا اریکسن و فریدو رولفو ببیند.
با تمام این تفاسیر در دید بسیاری از تماشاگران قهرمان این دوره از رقابت ها از دل گروه D بیرون خواهد آمد. جایی که لارن جیمز، لیا ویلیامسن و آلیسا روسو انگلیس را به پیش خواهند برد. ویویانه میدما موتور حرکت نارنجیپوشان است و فرانسه میتواند با درخشش بازیکنانی چون سندی تولتی و سالما باچا فاتح یورو شود.
یوسف جوانشیر، فوتباللب – در ۲۰ فوریه ۲۰۲۴، تقریباً دو ماه پس از اعلام اولیه و ۱۵ ماه پس از آنکه خانوادهی گلیزر تمایل خود را به فروش کامل یا جزئی باشگاه اعلام کرد. شرکت Trawlers Limited متعلق به سر جیم رتکلیف، خرید ۲۷.۷% از سهام باشگاه منچستریونایتد را نهایی کرد. این خرید، آن جدایی کامل از خانوادهی گلیزر که بسیاری از هواداران یونایتد آرزویش را داشتند نبود. در نظر بسیاری، این موضوع یک گام آشکار به سوی پیشرفت به حساب میآمد. پس از یک دهه افول، باشگاه میتوانست بالاخره به آینده امیدوار باشد.
حال، کمی بیش از یک سال بعد، سایهی ناامیدی دوباره بر تلاشهای باشگاه برای پیشرفت سنگینی میکند. جدول پریمیرلیگ، بهتنهایی نشان میدهد که وضعیت باشگاه از زمان فروش آن، به خانوادهی گلیزر در سال ۲۰۰۵، هیچگاه تا این اندازه وخیم نیست. یونایتد اکنون در رتبهی سیزدهم قرار دارد. پیشرفت اخیر آنها در لیگ اروپا و برد ۳-۰ مقابل لسترسیتی کمی اوضاع را بهتر کرد. اما دید کلی چیز دیگریست. شکستهای خانگی متوالی سرمربی تازهواردی که با مصدومیت بازیکنان و کمبود مهرههای مناسب برای سیستم خود مواجه است. همچنین، نگرانیهایی وجود دارد که رتکلیف، مانند کسانی که سهامشان را از آنها خرید، نداند چگونه باید باشگاه را به شکوه ورزشی سابق خود، بازگرداند.
باشگاه همچنان در بازار بورس وارد شده است. بنابراین بیش از هر باشگاه انگلیسی دیگری میتوان وضعیت مالی پشتصحنهی آن را به شکل منظم بررسی کرد.
یکسالگی رتکلیف در منچستریونایتد
در فاصلهی یک روز مانده به یکسالگی مدیریت رتکلیف، منچستریونایتد گزارش مالی سهماههی دوم (Q2) خود برای فصل جاری را منتشر کرد. گزارشی که بازهی زمانی اول ژوئیه تا ۳۱ دسامبر ۲۰۲۴ را پوشش میدهد. این گزارش در عین حال قابل پیشبینی و شگفتانگیز بود. درآمد باشگاه با وجود کاهش قابل توجه درآمدهای تلویزیونی به دلیل غیبت در لیگ قهرمانان اروپا و دور بودن از کسب سهمیهی فصل آینده، همچنان مطابق با پیشبینیها باقی ماند. با این حال، بدهیهای باشگاه بسیار زیاد است. پرداختهای بهره همچنان بر تراز مالی اثر منفی میگذارد. با وجود صحبتها در مورد کاهش هزینهها، باشگاه همچنان زیانده است.
روبن آموریم سرمربی منچستریونایتد در برد مقابل لسترسیتی
یونایتد، مانند هر کسبوکار زیانده دیگری، تلاش کرد تا مزایای شاخصهای مالی دیگری، غیر از سود خالص را برجسته کند. همچنین، گزارش Q2 اخیر نیز همین روند را ادامهدار نشان میدهد. شاخص مورد علاقهی یونایتد EBITDA تعدیلشده است. یعنی سود پیش از بهره، مالیات، استهلاک و کاهش ارزش، با تعدیلاتی که سود حاصل از فروش بازیکن و سایر موارد استثنایی را حذف میکند. ماه گذشته، باشگاه از پیشبینی مثبت EBITDA تعدیلشدهی خود، خبر داد. آنها در «سطح بالای بازهی قبلاً اعلامشدهی ۱۴۵ تا ۱۶۰ میلیون پوند (۱۸۸.۴ تا ۲۰۷.۹ میلیون دلار)» قرار دارند. اما باقی اعداد و ارقام چیز چندان دلگرمکنندهای ارائه نمیدهند.
صحبت دربارهی شاخصهای مالی مثبت زمانی ناهمخوان به نظر میرسد که اخبار منتشرشده از باشگاه از یک دور دیگر اخراج کارکنان و پذیرش این موضوع توسط باشگاه نزد گروه هواداری «۱۹۵۸» نشانمیدهند که منچستریونایتد در خطر نقض قوانین سودآوری و پایداری مالی (PSR) قرار دارد.
چگونه میتوانیم افزایش EBITDA را با این واقعیتها تطبیق دهیم؟ شاید وارن بافت، رئیس شرکت برکشایر هاتاوی و سرمایهگذار مشهور جهانی، بهترین پاسخ را داده باشد:
ارجاع به EBITDA باعث میشود تنمان بلرزد. آیا مدیران فکر میکنند پری دندونی، هزینهی سرمایهگذاری را پرداخت میکند؟
منچستریونایتد چقدر در خطر نقض قوانین PSR است؟
اینکه چهارمین باشگاه پردرآمد جهان باز هم نگران نقض قوانین PSR است، نشاندهندهی میزان ریختوپاش و اتلاف منابع در اولدترافورد طی سالهای اخیر است. یونایتد همچنان مانند یک باشگاه حاضر در لیگ قهرمانان هزینه میکند. این درحالیست که در ۵ فصل از ۱۱ فصل گذشته، در این رقابتها حضور نداشته است.
اینکه یونایتد دقیقاً چقدر به نقض PSR نزدیک است، به حدسهای تحلیلی بستگی دارد. با این وجود که مانند تقریباً همهی باشگاهها، یونایتد هم محاسبهی دقیق PSR خود را منتشر نمیکند. اما نگاهی به صورتهای مالی فصل گذشته کافی است تا دلیل نگرانیهایی که در راهروهای اولدترافورد شنیده میشود را درک کنیم.
زیان بیسابقه شیاطین سرخ
بر اساس برآوردThe Athletic، منچستریونایتد تنها حدود ۱۶ میلیون پوند حاشیهی مجاز در چهارچوب قوانین PSR (قوانین سودآوری و پایداری مالی) داشت. این فقط در صورتی است، که بتوان هزینهی ۳۴.۶ میلیون پوندی مربوط به خرید سهام توسط رتکلیف را از زیانهای باشگاه کسر کرد. نه باشگاه منچستریونایتد و نه لیگ برتر، این کسر را تأیید نکردند. اما با این وجود، بهسختی میتوان تصور کرد که یونایتد چگونه توانسته مطابق با الزامات PSR سرپا بماند.
در طول سهسالهی ارزیابی مالی که تا پایان فصل گذشته ادامه داشت، منچستریونایتد مجموعاً ۳۱۲.۹ میلیون پوند زیان پیش از مالیات ثبت کرد. خبر خوب برای فصل جاری، این است که زیان ۱۴۹.۶ میلیون پوندی فصل ۲۲-۲۰۲۱ از محاسبات جاری حذف میشود. بنابراین تخمین زده میشود که باشگاه میتواند در حدود ۱۳۳ میلیون پوند در این فصل زیان دهد و همچنان با قوانین PSR لیگ برتر سازگار باشد.
رکورد جدید یونایتد
در فصل گذشته، درآمد منچستریونایتد به رکورد جدیدی رسید. آنها با رقم ۶۶۱.۸ میلیون پوند، نسبت به سال قبل، ۱۳.۴ میلیون پوند یا معادل ۲% افزایش داشت. این رقم در نگاه اول خوب به نظر میرسد. اما درآمدزایی یونایتد دیگر مثل گذشته مورد تحسین نیست. بین سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۴، منچستریونایتد بیشترین درآمد را در فوتبال جهان داشت. در ۲۸ فصل پس از آغاز لیگ برتر از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۲۰، یونایتد پردرآمدترین باشگاه انگلیسی بود. بهجز در دو سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ که تنها به دلیل فروش املاک آرسنال در زمین ورزشگاه قدیمی هایبوری، این رتبه را از دست داد.
از فصل ۲۱-۲۰۲۰ به بعد، منچسترسیتی جایگاه نخست را از یونایتد گرفت و فاصلهی درآمدی هم رشد چشمگیری داشت. در فصل قبل، درآمد سیتی ۵۳.۲ میلیون پوند بیشتر از یونایتد بود. این در حالی بود که یونایتد از درآمد لیگ قهرمانان نیز بهرهمند بود. درآمد تجاری سیتی بیش از ۴۰ میلیون پوند بیشتر از یونایتد است. این موضوع بهگونهاست که تنها در سال ۲۰۱۹، یونایتد ۴۸ میلیون پوند از این نظر جلوتر بود.
درآمدهای تجاری سیتی خود جای بحث جداگانهای دارد، اما رشد درآمد یونایتد در این بخش کند است. با وجود اینکه گزارشهای فصل دوم مالی (Q2) رشد تجاری را نشان میدهد، عملکرد ضعیف تیم در زمین بالاخره تأثیر خودش را میگذارد. قرارداد تأمین لباس با شرکت آدیداس، نشان میدهد که اگر یونایتد از فصل ۲۶-۲۰۲۵ به بعد نتواند به لیگ قهرمانان راه یابد، پرداخت سالانه آدیداس ۱۰ میلیون پوند کاهش مییابد.
خارجشدن از باتلاق یا فرورفتن در مرداب؟
یونایتد پیشبینی میکند که درآمد فصل جاری آنها بین ۶۵۰ تا ۶۷۰ میلیون پوند خواهد بود. موضوعی که در گزارش Q2 نیز تکرار شد، هرچند معلوم نیست دقیقاً به چه شکلی انجام شود. درآمدهای پخش بازیهای این فصل قطعاً از رقم ۲۲۱.۷ میلیون پوند سال گذشته کمتر خواهد بود. تا پایان دسامبر، این رقم ۵۲.۹ میلیون پوند نسبت به سال گذشته کاهش داشت. درآمدهای حاصل از روز مسابقه و بخش تجاری کمی افزایش داشتند. اما اینکه بتوانند کاهش درآمد پخش را جبران کنند، هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد.
با این حال باشگاه به آینده امیدوار است. یکی از نکات مثبت گزارش فصل دوم، رشد درآمد تجاری حتی در فصلی ضعیف از نظر فوتبالی بود. یونایتد، قرارداد حامی پیراهن ۷۵ میلیون دلاری با شرکت Snapdragon در ماه اوت را عامل این رشد معرفی کرد. برخلاف قرارداد با آدیداس، در قرارداد با Snapdragon، جریمهای برای عدم راهیابی به لیگ قهرمانان در نظر گرفته نشد.
صاحب جشن، در جشن حضور ندارد!
نکتهای که در جشن گرفتن این قرارداد نادیده گرفته شد، این است که اعضای کلیدی تیم اسپانسرینگ که این قرارداد را به سرانجام رساندند، از باشگاه جدا شدند. از جمله ویکتوریا تیمپسون، مدیر ارشد گروهها و شراکتهای منچستریونایتد. این تغییرات در بخش تجاری ادامهدار هم بود. فلورنس لافای، مدیر تجاری و جیمز هالروید، مدیر توسعه تجاری هم اخراج شدند.
درآمد پخش یونایتد این فصل ممکن بود حتی کمتر شود، اگر جذابیت همیشگی باشگاه نبود. هزینههای مربوط به پخش تلویزیونی بازیهای لیگ برتر که بر اساس تعداد پخش زنده بازیها بین باشگاهها تقسیم میشود، حدود ۱۲.۵% از کل درآمد توزیعی لیگ را شامل میشود. این رقم در چرخه قراردادهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹، بین ۱۶ تا ۱۷% بود.
سهم بزرگ منچستریونایتد در پخش تلوزیونی
از آغاز این چرخه تا فصل ۲۴-۲۰۲۳ (بهجز فصل آشفته کرونایی ۲۰-۲۰۱۹)، از ۲۶۶ بازی لیگ یونایتد، ۱۹۴ بازی بهصورت زنده پخش شد. رقمی که تنها لیورپول با ۲۰۱ بازی از آن جلوتر است. در نتیجه، یونایتد دومین سهم بزرگ را از صندوق پخش تلویزیونی به دست آورد. همچنین درآمد آنها از این جهت، به ۱۹۴.۴ میلیون پوند رسید. یعنی حدود یک میلیون پوند بهازای هر بازی زنده. همین صندوق باعث شده کف درآمدی یونایتد بالا بماند. حتی در شرایط کنونی پرآشوب، تا تاریخ ۲۸ آوریل، بازیهای یونایتد ۲۶ بار بهصورت زنده پخش شدند؛ که بیشترین تعداد بین تیمهای دیگر لیگ است (مشترک با آرسنال و لیورپول).
اختلاف فاحش در کسب جوایز مالی به نسبت رقبا
درآمد یونایتد از دستاوردهای داخلی رشد چندانی به خود ندید. اما اختلاف واقعی در سطح بینالمللی است. تا پایان فصل گذشته، منچستریونایتد در طول یک دهه از حضور در لیگ قهرمانان اروپا و لیگ اروپا، ۵۰۴ میلیون یورو درآمد کسب کرد. در مقابل، منچسترسیتی ۹۰۴ میلیون یورو به دست آورد و لیورپول و چلسی نیز، در رقابتهای اروپایی درآمد بیشتری از یونایتد داشتند. در مجموع، ۱۰ باشگاه در این دوره بیش از یونایتد از مسابقات یوفا درآمد داشتند.
حتی اگر یونایتد این فصل قهرمان لیگ اروپا میشد، جایزهی نقدی آن به ۴۰ میلیون پوند هم نمیرسید. با این حال، چنین قهرمانی یک سود مالی بزرگ در پی داشت که از مسیر جایگاه یونایتد در پریمیرلیگ قابل دستیابی نیست؛ یعنی بازگشت به لیگ قهرمانان. از منظر مالی، قهرمانی در لیگ اروپا باید اولویت اصلی یونایتد در این فصل باشد.
با اینکه رتکلیف با افزایش قیمت بلیتها جنجال به پا کرد، اما از منظر مالی، تأثیر مثبت آنها مشخص شد. تا پایان دسامبر، یونایتد از ۱۵ بازی خانگی خود در این فصل (۱۰ بازی لیگ برتر، ۳ بازی لیگ اروپا و ۲ بازی جام اتحادیه) حدود ۷۸.۵ میلیون پوند درآمد روز مسابقه داشت. ابن موضوع، نسبت به سال قبل، ۳.۵ میلیون پوند (۵ درصد) افزایش یافته است. درآمد هر بازی خانگی نیز بیشتر شد: از ۵ میلیون پوند در فصل قبل، به ۵.۲ میلیون پوند در این فصل رسید. آن هم در حالی که فصل قبل شامل بازیهای لیگ قهرمانان هم بود. انتظار میرود این درآمد در فصل ۲۶-۲۰۲۵ حتی بیشتر شود، چرا که به گفتهی The Athletic، قیمت بلیتهای فصلی یونایتد فصل آینده ۵ درصد دیگر افزایش خواهد یافت.
خرجهای در سطح لیگ قهرمانان، واقعیت مجازی
یکی از مشکلات اصلی در اولدترافورد ساده است؛ کمبود نقدینگی. منچستریونایتد همیشه توانایی بالایی در تولید نقدینگی داشت. با اینکه هنوز هم جریان نقد عملیاتی قابل توجهی دارد (۱۲۱.۱ میلیون پوند در فصل گذشته)! اما خرجهای سنگین برای نقلوانتقالات مشکلساز شدند. جریان نقدی آزاد (FCF) یونایتد در سالهای اخیر کاهش زیادی داشته است. FCF در اصل، پولی است که پس از پرداخت هزینههای سرمایهای باقی میماند؛ که در مورد یونایتد بیشتر شامل هزینههای خرید بازیکن میشود.
FCF یونایتد در فصل ۲۴-۲۰۲۳ با سقوطی ۹۰ میلیون پوندی وارد محدوده منفی شد. بهجز دوران کرونا، این بدترین وضعیت مالی در اولدترافورد بود و دلیل اصلی سیاستهای کاهش هزینه تحت مدیریت رتکلیف است. به زبان ساده، اگرچه یونایتد در عملیات روزمره درآمد زیادی دارد. اما هزینههای عظیم نقلوانتقالی از آن فراتر رفتند. در فصل گذشته، هزینهی نقدی خالص یونایتد برای نقلوانتقالات ۱۵۳.۷ میلیون پوند بود و فقط در نیمه اول این فصل، این رقم به ۱۶۴.۳ میلیون پوند رسید.
با همهی اینها، تا پایان دسامبر، یونایتد هنوز ۳۰۰.۱ میلیون پوند بابت نقلوانتقالات به دیگر باشگاهها بدهکار بود. از این میان، ۱۶۷.۹ میلیون پوند باید تا پایان سال ۲۰۲۵ پرداخت شود. بهجز چلسی (که جزئیات بدهیهای نقلوانتقالی را منتشر نمیکند، اما بدهیهای سنگینش مشخص است)، هیچ باشگاه دیگری در لیگ برتر به اندازهی یونایتد در این زمینه بدهی ندارد.
بدهیها، تقصیر مدیر قبلی است!
رتکلیف اخیراً دربارهی تأثیر این بدهیها گفت: «اینها همه چیزهایی هستند که از گذشته به ما رسیدند، چه خوشمان بیاید چه نه، آنها را به ارث بردهایم و باید حلشان کنیم.» این بدهیهای جاری، که یونایتد راهی برای گریز از آنها ندارد، مستقیماً با تصمیم باشگاه برای کاهش تعداد کارکنان در اولدترافورد مرتبط است.
با اینحال، خرجهای یونایتد در نقلوانتقالات پس از ورود مالک جدید کاهش نیافت. تابستان ۲۰۲۴، باشگاه ۲۱۹ میلیون پوند دیگر برای خرید بازیکن هزینه کرد و با اینکه خرجهای ژانویه محدود به ۳۷.۷ میلیون پوند بود، این سومین فصل پیاپی است که یونایتد بیش از ۲۰۰ میلیون پوند برای خرید بازیکن هزینه میکند.
میزان هزینهی نقلوانتقالات لزوماً معیار موفقیت نیست (دستمزدها معیار بهتری هستند). اما اینکه باشگاهی این همه خرج کند و همچنان اینقدر ضعیف عمل کند، نشاندهندهی سالها سوءمدیریت است. متأسفانه برای رتکلیف و INEOS، در سال اول مدیریتشان، نشانهای از پایان این ولخرجیهای بیثمر دیده نمیشود.
عملکرد ضعیف بازیکنان به نسبت دستمزدشان
صحبت از دستمزدها که میشود، باید گفت حقوق پرداختی یونایتد در فصل گذشته باز هم افزایش یافت. هرچند رقم ۳۶۴.۷ میلیون پوندی آن پایینتر از رکورد ۳۸۴.۲ میلیون پوندی سال ۲۰۲۲ بود. اما این نکته زیاد جالب به نظر نمیرسد. چون تیم عملکردی بهمراتب پایینتر از حد انتظار داشت و تنها در رده هشتم لیگ برتر قرارگرفت و در همان مرحله گروهی لیگ قهرمانان حذف شد. آن هم در حالی که یونایتد سومین دستمزد بالای لیگ را پرداخت میکرد. این دومین بار در سه فصل اخیر بود که یونایتد پنج رتبه پایینتر از جایگاه دستمزدیاش در جدول لیگ قرار گرفت.
فصل
رتبه لیگ
رتبه دستمزد
عملکرد نسبت به دستمزد
۲۰۱۳–۱۴
۷
۱
۶-
۲۰۱۴–۱۵
۴
۲
۲-
۲۰۱۵–۱۶
۵
۱
۴-
۲۰۱۶–۱۷
۶
۲
۴-
۲۰۱۷–۱۸
۲
۱
۱-
۲۰۱۸–۱۹
۶
۱
۵-
۲۰۱۹–۲۰
۳
۳
۰
۲۰۲۰–۲۱
۲
۳
۱
۲۰۲۱–۲۲
۶
۱
۵-
۲۰۲۲–۲۳
۳
۴
۱
۲۰۲۳–۲۴
۸
۳
۵-
این جدول البته به نکته مهمی درباره هزینههای کارکنان غیر فوتبالی اشاره نمیکند. یونایتد یکی از بزرگترین کارفرماهای دنیای فوتبال است. در فصل گذشته، این باشگاه بهطور میانگین ۸۱۱ نیروی تماموقت غیر فوتبالی داشت که بیشترین در لیگ، با لیورپول در رده دوم (۷۸۲ نفر) قرار دارد.
عملکرد افتضاح و مدیریت غلط منچستریونایتد
تعداد کمی از باشگاههای انگلیسی، جزئیات تقسیمبندی دستمزد بازیکنان و سایر کارکنان را منتشر میکنند. اما گزارشی از یوفا در سال ۲۰۲۴ (که بعداً حذف شد) نشان میداد که در فصل ۲۰۲۲–۲۳، تنها ۳۳% از درآمد منچستریونایتد صرف پرداخت به بازیکنان شد. این موضوع بدین معناست که دستمزد سایر کارکنان حدوداً به ۱۱۵ میلیون پوند میرسید (رقمی حتی بیشتر از کل دستمزد باشگاه برنتفورد در آن فصل).
چه خوشایند باشد چه نه، دلیل تعدیل ۴۰۰ تا ۴۵۰ نیروی انسانی در یونایتد توسط رتکلیف همین است. عملکرد ضعیف این باشگاه در نقلوانتقالات طی سالهای اخیر باعث شد تا باشگاه وارد بحران شود. از آنجا که امکان بازنگری در حقوق بازیکنان یا بدهیهای مرتبط با خرید آنها وجود ندارد، باشگاه سراغ هزینههایی رفت که میتواند بلافاصله کاهش دهد (حتی اگر این تصمیمها تلخ باشد).
سقوط تدریجی و دردناک شیاطین سرخ
نگاهی به سود حاصل از فروش بازیکنان در سالهای اخیر نشان میدهد که یونایتد نهتنها نسبت به تیمهای برتر لیگ برتر عملکرد ضعیفی داشته، بلکه حتی از سطح میانه جدول هم پایینتر است.
رم در یک شب ساخته نشد و منچستریونایتد نیز در یک شب از هم نپاشید. خرید اهرمی این باشگاه در حدود ۲۰ سال گذشته، بلافاصله ترازنامه مالی باشگاه را دگرگون کرد. اما سالها مدیریت ضعیف طول کشید تا یونایتد به وضعیت تأسفبار کنونی برسد. تعدیل نیرو و افزایش قیمت بلیتها تصمیمهای نامحبوبی هستند. زمانیکه اینها با اتلاف منابع در بخش فوتبال همراه میشود، این احساس ایجاد میشود که دیگران باید تاوان اشتباهات مالکیت را بدهند. و درواقع نیز همینطور است. با وجود بدهیهای سنگین، درآمدهای ثابت و نیاز به تأمین ۲ میلیارد پوند برای ساخت ورزشگاه جدید، اگر یونایتد خیلی زود در زمینهی فوتبالی تغییری ایجاد نکند، تصمیمهای سختتری در راه خواهد بود. هشدار اخیر رتکلیف درباره اینکه باشگاه ممکن است «تا کریسمس ورشکسته شود»، اگرچه اغراقآمیز بود، اما خطر مالی در این باشگاه کاملاً حس میشود.
هیچوقت قرار نبود این مشکلات بهسرعت حل شوند و اگرچه جهتگیری جدیدی در باشگاه شکل گرفته؛ اما اوضاع ابتدایی بسیار پرتنشتر از آن چیزی بود که انتظار میرفت. هواداران و مدیران جدید بهشدت به تغییر جریان امیدوارند و این تغییر هرچه زودتر رخ دهد، به سود باشگاه خواهد بود.
با باخت اخیر یونایتد، در فینال لیگ اروپا در برابر تاتنهام در سنمامس، تقریبا امید این تیم برای بودجه فصل آینده نیز به هالهای از ابهام درآمد. همچنین آنها در لیگ، با قرارگیری در رتبه 16ام، تقریبا تمام امید خود برای درآمدزایی در این فصل و همچنین فصل آینده را از دست دادند.
امیرمحمد کلانتری، فوتبال لب – تاکتیکهای فوتبال در سالهای اخیر رشدی چشمگیر داشتند. با این حال حتی بیشترین هواداران پراگرسیو هم هنوز دوست دارند تیمشان توپ را داخل محوطه شلوغ مقابل دروازه بفرستد.
ارائه فوتبالی بهتر از گذشته در پریمیرلیگ
وقتی موضوع از ابعاد مختلف بررسی میشود، به این نتیجه میرسیم که فوتبالی که در پریمیرلیگ تماشا میکنیم پیشرفتهتر و حسابشدهتر از قبل میباشد. اما از خود بپرسید: چه کسی وجود دارد که یاد پرتابهای نمادین و بلندِ روری دلپ برای استوک سیتی در اواخر دهه 2000 نیفتد؟!
کاهش تمایل به بازی مستقیم در پریمیرلیگ در اواخر دهه گذشته، همزمان با کاهش درصد پاس های بلند دروازه بانان همراه بود. این نوع پاس، به پاس هایی اطلاق میشود که حداقل 32 متر را طی میکنند. چرا که تیم های بیشتری بر حفظ مالکیت توپ، بازیسازی از عقب زمین و بازپسگیری مالکیت توپ پس از از دست دادن آن تمرکز داشتند.
روند کاهش پاس بلند دروازه بانان در پریمیرلیگ در دو فصل اخیر نیز ادامه یافت. با این حال، استفاده از پرتاب بلند اوت، تغییر چشمگیری داشت و به سطح پیشین بازگشته است.
افزایش استفاده از تاکتیک پرتاب اوت بلند در پریمیرلیگ
از فصل 2021/22، تیم های پریمیرلیگ در موقعیت مناسب، پرتاب اوت بلند بیشتری به سمت محوطه جریمه حریف انجام دادند. در بازی برگشت نیمه نهایی چمپیونزلیگ، این تاکتیک، یکی از سلاح های اصلی آرتتا در برابر شاگردان انریکه بود.
با بررسی سهم پرتاب های اوت بلند هجومی، که به پرتاب هایی به داخل محوطه جریمه از یک چهارم هجومی زمین اطلاق میشود، نسبت به کل پرتاب اوت در آن منطقه، شاهد افزایش سال به سال این آمار بودیم که در فصل جاری به 17% رسید.
ترکیب بازیکنان تیم، توانایی بازی هوایی و توانایی دفاع در موقعیت ترنزیشن حریف در صورتی که توپ پس از پرتاب به آنها واگذار شود، از عوامل کلیدی تعیین کننده تصمیمات تاکتیکی تیم ها هستند. مهمتر از همه، نیاز به بازیکنی دارید که بتواند پرتاب اوت بلند را از آن منطقه به داخل محوطه جریمه ارسال کند.
برنتفورد و ناتینگهام فارست از زمان صعودشان به پریمیرلیگ در فصل های 2021/22 و 2022/23 به ترتیب، پیشگام این تاکیتک بودند؛ به طوری که به ترتیب 54% و 40% از پرتاب های اوت آنها در یک چهارم هجومی زمین، به صورت بلند و مستقیم به محوطه جریمه ارسال شده است.
در فصل جاری، برنتفورد 92 پرتاب اوت را مستقیماً از یک چهارم هجومی زمین به داخل محوطه جریمه انجام داده است. این آمار با سهم63 درصدی از کل پرتاب اوت آنها در آن منطقه، به وضوح بالاترین رقم در لیگ انگلیس است.
بررسی پرتاب اوت برنتفوردِ توماس فرانک:
نقشه استراتژی پرتاب اوت برنتفورد در زمین بازی، امکان بررسی دقیق این تاکتیک را فراهم میکند. با تقسیم پرتاب ها در هر دو سمت زمین، مشخص است که تارگت بیشتر این پرتاب ها به سمت تیرک نزدیک به نقطه پرتاب است. خصوصا زمانی که پرتاب از خط کناری سمت راست انجام میشود. پرتاب از آن منطقه معمولاً توسط کوین شاده یا اتان پیناک اجرا میگردد. سهم بیشتر پرتاب ها مستقیماً به دهانه دروازه حریف ارسال میشود.
نکته قابل توجه این است که موفقیت استراتژی پرتاب اوت بلند، تنها به اولین تماس با توپ محدود نمیشود، بلکه استفاده از بینطمی حریف که پس از آن رخ میدهد نیز نقش کلیدی دارد.
با گسترش بازه تحلیل نرخ گل مورد انتظار (xG) برنتفورد به 10 ثانیه پس از پرتاب اوت، قدرت این تیم در استفاده از چنین شریطی آشکارتر میشود. مجموع نرخ گل مورد انتظار حاصل از پرتاب اوت هجومی برنتفور (3.9)، مشخصا بالاترین رقم خلق موقعیت گلزنی در پریمیرلیگ است. این رقم بیش از دو برابر کریستال پالاس (1.1)، نزدیکترین رقیب آنها در این معیار، میباشد.
با مقایسه این آمار با ناتینگهام فارست، که 52 پرتاب بلند به محوطه جریمه دارد و دومین رکورددار در لیگ است، به وضوح مشخص میشود که برنتفورد چقدر در این فاز بازی کارآمد عمل کرده است. مجموع نرخ xG فارست از دنباله پرتابهای بلند (0.7)، به سطح مورد انتظار نرسید. با بررسی هر موقعیت بهصورت جداگانه، تیم نونو اسپریتو سانتو تنها توانست نرخ گل مورد انتظار (xG) 0.01 بهازای هر پرتاب بلند ثبت کند. این رقم تنها برای رتبه دهم در لیگ کافی است.
برای برنتفورد، نرخ گل مورد انتظار (xG) 0.04 بهازای هر پرتاب بلند، بالاترین مقدار در میان تمام تیمهای لیگ است. شاید این تفاوت در نگاه اول چشمگیر نباشند، اما در شرایطی که تفاوت ها کم اما حیاتی هستند، همین برتریهای کوچک میتوانند تعیینکننده باشند. مشابه تاکتیکهای آنها در ضربات کرنر و آزاد، برنتفورد از یک تنظیمات و شیوه خاص استفاده میکند تا احتمال گلزنی از پرتاب بلند اوت را به حداکثر برساند.
نحوه اجرای تاکتیک پرتاب اوت توسط برنتفورد در پریمیرلیگ
معمولاً مدافعان میانی آنها در نزدیکی نزدیکترین تیرک دروازه به نقطه پرتاب مستقر میشوند. کریستین نردگارد اطراف نقطه پنالتی قرار میگیرد و یوان ویسا، برایان امبومو و میکل دمسگارد در پشت سر او صف میکشند تا برای حمله توپ های برگشتی مهیا شوند.
در مثال زیر که مربوط به برد 2-1 برونموث در ماه مارس است، ناتان کالینز، کریستوفر آیر و پیناک در نزدیکی تیرک نزدیک به نقطه پرتاب مستقر شدند. در همین حال، نردگارد، ویسا، دمسگارد و امبومو در موقعیت مستقر شده خود در حوالی نقطه پنالتی، آماده استفاده از توپ برگشتی هستند.
همانطور که شاده پرتاب اوت بلند خود را به سمت تیرک نزدیک به نقطه پرتاب میفرستد…
… نردگارد چند قدم به جلو میرود تا به توپ احتمالی حمله ببرد. در همین حال، ویسا و دمسگارد عقب تر از هافبک دانمارکی باقی میمانند و به سمت مناطق مختلف حرکت میکنند تا مطمئن شوند برنتفورد میتواند پوشش عرضی دروازه را هنگام حمله به توپ برگشتی احتمالی فراهم کند.
مارکوس تاورنیر از بورنموث در چالش فیزیکی با آیر تقریبا موفق به تماس با توپ نمیشود و مسیر توپ را تغییر نمیدهد…
… و این یعنی حرکت قبلی نردگارد او را در موقعیتی ایده آل قرار داد تا گل پیروزی بخش را به ثمر برساند.
توجه به موقعیت یابی ویسا نیز اهمیت دارد، زیرا عقب ماندن عمدی او به این معنی میباشد که میتواند به هر توپ برگشتی حمله کند.
یک نمونه دیگر از تاکتیک برنتفورد
در نمونه بعدی که مربوط به پیروزی 3-1 مقابل ساوتهمپتون در ماه اکتبر است، پیناک و کالینز، دو دفاع وسط این تیم، در ابتدا نزدیک به تیرک دورتر از نقطه پرتاب جاگیری کردند، درحالیکه ویسا و امبومو در نزدیکی ماتیاس ینسن ایستادند زیرا او به فکر انجام یک پرتاب اوت کوتاه است.
وقتی نهایتا ینسن تصمیم میگیرد که پرتاب را بلند انجام دهد، کالینز و پیناک به سمت تیرک نزدیک به نقطه پرتاب حرکت میکنند و ویسا موقعیت خود را تنظیم میکند تا بتواند به توپ برگشتی حمله کند. سپس ینسن پرتاب اوت را به سمت منطقه تیرک نزدیک به نقطه پرتاب هدایت میکند…
… و ویسا در حالی که کالینز مشغول نبرد هوایی برای تصاحب توپ است، به توپ دوم (برگشتی) یورش میبرد . کالینز توپ را به آرامی به سمت تیرک دور هدایت میکند…
… و تحرکات زیرکانه ویسا به او اجازه میدهد که مسیر دفع توپ آرون رمزدیل را مختل کند و توپ را با چنگ و دندان از خط دروازه عبور دهد تا نتیجه را به 3-0 به سود برنتفورد تغییر رقم بزند.
در پیروزی پرگل 4-3 مقابل منچستریونایتد، این بار نوبت دمسگارد بود که به توپ برگشتی حمله کند.
نخست او در حالی که هم تیمیهایش در موقعیتهای از پیش تعیین شده خود قرار داشتند، در لبه محوطه جریمه جاگیری کرد.
زمانی که مایکل کایوده پرتاب اوت بلند خود را به سمت تیرک نزدیک به نقطه پرتاب، هدایت کرد…
… کوبی مینو در ابتدا توپ را دور میکند، اما کایوده از جناح وارد عمل میشود و به توپ سرگردان حمله میکند. در همین حال، دمسگارد به سمت فضای نزدیک به تیرک نزدیک یورش میبرد تا یک گزینه برای توپ دوم باشد…
… در نهایت پاس دمسگارد پس از برخورد به لوک شاو، به تور دروازه برخورد میکند و گل ثبت میشود.
اصلا تعجبی ندارد که این یک روند و تاکتیک کلیدی است که فرانک همچنان به آن متعهد است.
فرانک در برنامه ” Monday Night Football ” در سال 2023 گفت:
من اعتقاد زیادی به حضور پر تعداد بازیکنان در اطراف محوطه جریمه حریف دارم. اینکه چگونه میشود فشار را بر روی حریف حفظ کنیم و در فاز بعدی، استفاده از توپ های برگشتی.
سخن پایانی
درست است که این روش ممکن است به زیبایی زنجیره پاس های حساب شده و زیبا برای هواداران جذاب نباشد، اما وقتی موضوع رساندن توپ به محوطه جریمه حریف مطرح است، روش کارا تر به روش زیبا تر ارجحیت دارد.
باتوجه به آمار، اینطور به نظر میرسد که پریمیرلیگ هر روز بیشتر مجذوب این ایده میشود.
عماد معمار، فوتبال لب– عقاب های لندن در ادامه طرح گسترش درآمد های فوتبالی خود و برندینگ مناسب برنامه بازسازی و بهبود استادیوم خود را طرح ریزی کردند. سلهرست پارک به عنوان استادیوم خانگی باشگاه کریستال پالاس واقع در لندن با ظرفیتی 25هزار نفری از استاندارد های میزبانی لیگ برتر برخوردار است. با این حال، عقاب های شرق لندن از سال 2014 به فکر بهبود وضعیت میزبانی خود از تیم حریف و تماشاگران افتادند. ایده ای که به پروژه بازسازی استادیوم منجر شد.
افزایش هزینه ها برنامه ی عقاب ها برای سلهرست پارک را بهم نریخت
پروژه ای که اولین بار در سال 2017 کلید خورد و انتظار میرفت تا سال 2021 به اتمام برسد, با تاخیر ها و افزایش هزینه ها روبرو شد. هزینه احتمالی در ابتدای کار برای پالاس بین 75 الی 100 میلیون یورو بود اما در سال 2022 این عدد به 150 میلیون افزایش پیدا کرد و هم اکنون رقم تخمینی 200 میلیون یورو است. عقاب ها اما همچنان خود را ملزم به اتمام پروژه بازسازی سلهرست پارک می بینند.
گزینه های روی میز چه چیز هایی هستند؟
برنامه اولیه این بود که ساخت و ساز در پشت, بالا و اطراف جایگاه اصلی(جایگاهی که در سال 1924 بنا شد.) انجام شود و سپس آنرا تخریب کنند. با این حال یکی از گزینه های جدیدی که مطرح شد, این بود که جایگاه فعلی به طور کامل تخریب و سپس بازسازی شود.
در حالی که این روش احتمالا روند تکمیل پروژه را سرعت می بخشد, اما به طور چشمگیری ظرفیت ورزشگاه سلهرست پارک در طول ساخت و ساز محدود میشود, چرا که دیگر درآمدی از 6000 تماشاگر فعلی که در این جایگاه حضور دارند, دریافت نخواهد شد.
در صورت انتخاب این روش (تخلیه کامل و ساخت مجدد)، مجموعهای کوچکتر از صندلیهای موقتی در جلوی جایگاه ساخته خواهد شد، اما این کار با مشکلات عملیاتی همراه است — از جمله مهمترین آنها، پیدا کردن مکانی مناسب برای میزبانی مهمانان ویژه در روز مسابقه است؛ بخشی که سهم بزرگی از درآمد باشگاه خارج از حق پخش تلویزیونی را تشکیل میدهد. باشگاه باید برای این موضوع چارهای بیندیشد، همچنین برای هوادارانی که بلیت بازی های فصل ساخت و ساز را تهیه کردند باید تدبیری اندیشید.
این گزینه کمطرفدارترین سناریو است و با اینکه هنوز در دست بررسی قرار دارد، احتمال اجرای آن کمتر از برنامه اولیهای است که امکان حفظ کامل ظرفیت جایگاه اصلی را از طریق ساختوساز از بالا و اطراف فراهم میکند.
پس از تکمیل پروژه, ظرفیت ورزشگاه از 25486 به 34259 نفر افزایش خواهد یافت.
اما باشگاه چگونه هزینه های بازسازی سلهرست پارک را پرداخت خواهد کرد؟
قرار بود تأمین مالی پروژه در ابتدا از طریق سهامداران باشگاه پالاس انجام بگیرد، چرا که استیو پریش، رئیس باشگاه، تمایلی به وام گرفتن کل مبلغ نداشت و در عوض ترجیح میداد منابع مالی را به صورت ترکیبی از بدهی و سرمایه (سهام) تأمین کند.
گزینههای مختلفی در حال حاضر میان سهامداران در حال بررسی است، اما با وجود تداوم عدم قطعیت درباره آینده سهام جان تکستور در باشگاه و این واقعیت که هر چهار شریک اصلی باید در هرگونه افزایش سرمایه مشارکت کنند، باشگاه پالاس همچنان اطمینان دارد که موفق به تأمین منابع مالی لازم خواهد شد.
با این حال، هنوز پرسشهایی در مورد صرفه اقتصادی این پروژه باقی مانده است. ورزشگاه بازسازی حدودا 20 میلیون پوند درآمد سالانه اضافی برای باشگاه پالاس به همراه خواهد داشت, که به این معناست که ممکن است حدود یک دهه طول بکشد تا پروژه به نقطه سر به سر برسد.
دلیل این همه تاخیر چه بود؟
روز شنبه آینده هفت سال از زمانی میگذرد که باشگاه پالاس بهطور اولیه از شورای منطقه کرویدون مجوز برنامهریزی دریافت کرد. البته مشروط بر توافق بر سر قرارداد بخش 106. قراردادی که مطابق آن قرار بود برای تأمین مالی طرحهای بهبود جامعه محلی استفاده شود.
با اینکه قرارداد S106 نهایی شد، اما پالاس آن را امضا نکرد. پس از تغییراتی در طرح توسعه لندن (طرحی که مشخص میکند پایتخت بریتانیا در 20 تا 25 سال آینده چگونه توسعه خواهد یافت) باشگاه موظف شد تا درخواست برنامهریزی اصلاحشدهای ارائه دهد.
این درخواست اما اصلاحشد. نهایتا در آگوست سال پیش توسط کمیته برنامهریزی شورای کرویدون تأیید شد و قرارداد S106 نیز از آن زمان به امضای هر دو طرف رسید.
سال پیش، سایت The Athletic فاش کرد که حتی تا سال 2020، باشگاه پالاس گزینه بازگشت به کریستال پالاس پارک را مد نظر داشت. جایی که در سال 2011 برای آن طرحهایی ارائه شد، اما ان طرح ها هرگز دنبال نشدند.
این احتمال که باشگاه به خانه اصلی خود در تپه سیدهانهام در جنوبشرقی لندن( چند مایل شمالتر از سلهرست) بازگردد، فراتر از مذاکرات اولیه نرفت. پالاس در عوض، بار دیگر به بازسازی ورزشگاه سلهرست پارک متعهد شد.
زمانی که پاندمی کووید-۱۹ در مارس 2020 شروع شد، باشگاه پالاس تصمیم گرفت توسعه آکادمی باشگاه را در اولویت قرار دهد. پروژهای کوچکتر و کمهزینهتر که حدود30 میلیون یورو هزینه داشت. پیش از آغاز کار روی ساخت جایگاه اصلی، مدتی طول کشید تا باشگاه با فروشگاه زنجیرهای Sainsbury’s برای خرید قطعه زمینی به توافق برسد. زمینی که بخشی از پارکینگ این فروشگاه بود. معاملهای که به گزارش The Athletic، چندین میلیون پوند ارزش داشت. تمام این عوامل باعث تأخیرهایی شدند. در این مدت، تورم هم باعث افزایش هزینههای ساختوساز در همه زمینهها شد و این مسئله تأثیر زیادی بر باشگاه پالاس گذاشت.
آیا پروژه هنوز شروع نشده ؟
در ماه ژوئن سال گذشته، باشگاه پالاس کارهای مقدماتی روی ورزشگاه را آغاز کرد . آنها ساختمانهای قدیمی موقتی که بین جایگاههای Holmesdale Road و جایگاه اصلی قرار داشتند را به منطقهای بازتوسعهشده در پشت باکسهای اجرایی Whitehorse Lane منتقل کردند. جایی که پیشتر میزبان کلاب شبانه Crystals بود.
با این حال، در حال حاضر چندین مسئله وجود دارد که نیاز به تصمیمگیری دارد تا کار ساختوساز اصلی بتواند آغاز شود. در نتیجه، پروژه با تأخیر بیشتری دست و پنجه نرم میکند. همچنان اما انتظار میرود که پس از آغاز عملیات شمعکوبی(که شامل فروبردن فونداسیون در زمین است) تکمیل آن دو سال زمان ببرد. پیشبینی میشود کار قابلتوجهی در تابستان امسال آغاز شود، اما هنوز مشخص نیست این کارها در عمل چه خواهند بود.
سنگریزه های پیش پای مدیران پالاس
مسائلی در رابطه با خرید تنها خانه با مالکیت خصوصی در Wooderson Close وجود دارد که باشگاه پالاس در حال بررسی گزینههای مختلف برای خرید آن است. همچنین یافتن زمینی در محدوده شهر برای ساخت خانههای جایگزینی که طبق توافقنامه برنامهریزی، باشگاه موظف به احداث آنهاست. ساکنانی که در پنج خانه مسکونی اجتماعی در Wooderson Close زندگی میکردند (خانههایی که قرار است تخریب شوند.) در اکتبر 2023 به اقامتگاههای جدید منتقل شدند و این خانهها در حال حاضر خالی هستند. پالاس موظف است ارزش بازار این خانهها به علاوه 2.5 درصد اضافی را به شورای شهر پرداخت کند. این پروژه همراه با مسیری دشوار و اصلاحات متعدد بود و همچنان برخی پرسشها بیپاسخ هستند. ولی باشگاه پالاس علی رغم تمامی مشکلات همچنان اطمینان دارد که بازسازی سلهرست پارک به پایان خواهد رسید.
«سلام به هواداران سوانسی، من لوکا مودریچ هستم و مشتاقم که در بخشی از این مسیر سهیم باشیم.»
ایلیا بهزاداول، فوتبال لب– شنیدن این جمله از زبان لوکا مودریچ با توپ فوتبالی که لوگوی باشگاه سوانسی سیتی روی آن نقش بسته بود، هواداران فوتبال در فضای مجازی را شوکه کرد. اسطوره این بازی و پرافتخارترین بازیکن تاریخ رئال مادرید، به تیمی در جنوب غربی ولز ملحق شده بود که در میانه جدول سطح دوم فوتبال انگلستان قرار دارد. آن هم به عنوان سرمایهگذار و یکی از مالکان باشگاه! اما سوال اصلی اینجاست که چه داستانی پشت این خبر شوکه کننده است؟
مودریچ چطور سر از ولز درآورد؟
برت کراوت و جیسون کوهن دو مالک اصلی سوانسی که این باشگاه را اداره میکنند، به دنبال یک بازیکن سطح جهانی بودند که برند باشگاه را به صورت بینالمللی بهبود ببخشد. اتفاقی که میتواند منجر به افزایش کیفیت عملکرد تیم در داخل زمین و درست پیش رفتن پروژه باشگاه شود. حضور تام بریدی اسطوره فوتبال آمریکایی و قهرمان هفت دوره سوپربول در برمینگام که به تازگی صعود به چمپیونشیپ را تجربه کرده، یکی از نمونههای این اتفاق در فوتبال انگلیس است. ماجرای رشد باشگاه رکسهم در همین ولز با سرمایهگذاری دو ستاره هالیوود یعنی رایان رینولدز و راب مکالهنی به عنوان یکی از داستانهای معروف فوتبال تبدیل با قصه لوکا مودریچ، فرق میکند.
برنده جایزه توپ طلا در سال ۲۰۱۸ در ماه اکتبر به همراه مشاور معتمد خود بورخا چوچ، به برت کراوت مالک سوانسی و تاجر ساکن نیویورک معرفی شد. او از همان زمان، در رادار سوانسی قرار گرفت. با وجود اینکه مودریچ ۳۹ ساله علاقه به ادامه بازی تا حد امکان برای رئال مادرید دارد، اما او پیش از پیشنهاد سوانسی نیز به فعالیت و سرمایهگذاری در این بخش از ورزش نیز فکر کرده بود. پیشنهاد کراوت که سرمایهگذاری به علاوه مالکیت مشترک باشگاه را شامل میشد با توجه به امکان نفوذ مودریچ در مسائل فوتبالی، توانست فوقستاره کروات را وسوسه کند.
دلیل انتخاب سوانسی
مودریچ نیازی به جستجو کردن نام باشگاه «سوانسی سیتی» در گوگل نداشت. او یکی از آن دیوانههای فوتبال است که بازیهای مختلفی را از سراسر جهان از جمله چمپیونشیپ تماشا میکند. همچنین او در اولین فصل حضور سوانسی در لیگ برتر انگلیس، دو بار با پیراهن باشگاه سابق خود یعنی تاتنهام مقابل آنها به میدان رفت. هافبک پر افتخار از آن زمان، سبک بازی آنها را به طور مشخص میشناخت. زمانبندی ملاقات او با کراوت با توجه به افزایش سهم او در مالکیت باشگاه مناسب پیش رفت. پس از چندین تماس ویدیویی با مودریچ و نمایندگان او، بازیکن رئال مادرید توانست متوجه شود که مدیران سوانسی تا چه میزان برای موفقیت دوباره سوانسی در درون و بیرون از زمین جدی هستند.
موضوعی که رابطه نزدیک مودریچ و تیمش با مدیران سوانسی را شکل داد. با این حال مودریچ در تمام این مدت، سعی داشت که به رسم احترام، باشگاه رئال مادرید را از تمام مراحل این اتفاق باخبر کند.
در اوایل ماه مارچ ریچارد مونتاگ مدیر ورزشی جدید باشگاه و تام گورینج مدیر اجرایی تیم، از مدیر برنامه و مشاور مودریچ در روز پیروزی یک بر صفر سوانسی مقابل میدلزبورو پذیرایی کردند و شهر را به او نشان دادند. جایی که ۴۵ دقیقه با پایتخت ولز یعنی کاردیف فاصله دارد. در واقع توافق مدتی پیش انجام شده بود و دو طرف به دنبال زمانی مناسب برای رسانهای کردن این اتفاق بودند. مشغله اصلی این روزهای مودریچ یعنی بازی با لباس رئال، دلیل اصلی تأخیر در اعلام رسمی این خبر بود. به طور رسمی چیزی درباره میزان سرمایهگذاری و سهم مودریچ در باشگاه اعلام نشده است. اما طبق شنیدههای منابع وبسایت اتلتیک، سهم مودریچ در این باشگاه ۵ درصد خواهد بود.
آیا مودریچ به طور فعال با تیم ارتباط دارد؟
نباید انتظار داشته باشیم که مودریچ فصل آینده زوج جو آلن در خط میانی سوانسی برای چمپیونشیپ باشد. همچنین نمیتوان توقع داشت او دفتری را در محل تمرین تیم تصاحب کند. با این حال نقش او چیزی بیشتر از یک نام معروف نمایشی در باشگاه خواهد بود. تامین شدن منافع دو طرف، یکی از مواردی بود که باعث شد مودریچ برای قبول کردن پیشنهاد سوانسی مشتاق باشد. برای مودریچ، این یک فرصت فوقالعاده است تا بیش از پیش درباره بخش تجاری فوتبال یاد بگیرد. در کنار او، سوانسی، به دنبال کسب تجربههای مودریچ در فوتبال برای رسیدن به اهداف خود خواهد بود.
برنامه سوانسی این است که مودریچ در بخش استعدادیابی بازیکنان به باشگاه کمک کند و همچنین در بالاترین سطح فوتبال، مشاور باشگاه باشد. صد البته که حضور مودریچ منافع مالی و تجاری مشخصی را برای سوانسی به همراه خواهد داشت. به هر حال، مودریچ ۲۸ جام در کارنامه خود دارد. بیش از ۳۷ میلیون صفحه در اینستاگرام او را دنبال میکنند و به عنوان بهترین بازیکن جام جهانی ۲۰۱۸ نیز انتخاب شده است.
حضور او میتواند برای جذب اسپانسرهای جدید و تقویت برند بینالمللی سوانسی، یک اتفاق بزرگ باشد.
باشگاه سوانسی اخیرا اعلام کرده که در سال مالی اخیر، این باشگاه ۱۵.۲ میلیون پوند ضرر پیش از مالیات را تجربه کرده است. با ضرر ۱۷.۹ میلیون پوندی سال گذشته، افراد ارشد باشگاه به این نتیجه رسیدهاند که آنها برای رشد در داخل کشور دچار محدودیت شدهاند. به همین دلیل، سوانسی سعی کرده که توجه مخاطبان جهانی را برای سود تجاری به خود جلب کند. همزمان با این موضوع، سبک بازی خود را بهبود ببخشد و مودریچ میتواند در هر دو زمینه به آنها کمک کند.
آینده مودریچ در مادرید
قرارداد یک ساله مودریچ با رئال مادرید در پایان فصل به اتمام میرسد اما او مشتاق حضور در برنابئو برای چهاردهمین فصل متوالی است. همین حالا حضور در ۵۰ مسابقه از ۵۴ رقابت این فصل رئال و انجام دادن ۸ بازی برای تیم ملی توسط بازیکنی در آستانه تولد ۴۰ سالگی، باورنکردنی است! اما مودریچ اعتقاد دارد که میتواند برای یک فصل دیگر نیز در بالاترین سطح به میدان برود. با این حال باشگاه تا به امروز علاقه متقابل خود برای تمدید قرارداد را ابراز نکرده است. در داخل باشگاه، مودریچ از احترام بالایی برخوردار است و همه اعضای تیم به عنوان یک بازیکن حرفهای، از او تمجید میکنند.
زمان خروج مودریچ از مستطیل سبز
در ماه اکتبر و با ۳۹ سال و ۴۰ روز سن، مودریچ تبدیل به مسنترین بازیکن تاریخ رئال مادرید شد. بازی که به شکسته شدن رکورد رکورد فرانس پوشکاش منجر شد. فصل گذشته، مودریچ با فلورنتینو پرز اتمام حجت کرد که شلوغتر کردن ویترین افتخاراتش با باشگاه برای او به پول ارجحیت دارد. به همین دلیل، در توافق جدید خود حاضر شد با مبلغی به مراتب کمتر، یک قرارداد به مدت ۱۲ ماه امضا کند. او حالا او با ۲۸ جام، تبدیل به پرافتخارترین بازیکن تاریخ رئال مادرید شده است. ملاقات رودرروی پرز و مودریچ، در پایان این فصل نیز رقم خواهد خورد و این صحبتها، سرنوشت او در رئال را تعیین میکند.
سرنوشت مودریچ در رئال در حال حاضر چندان مشخص نیست. اما با توجه به شرایط فعلی، گزارش رسانهها و حذف رئال از لیگ قهرمانان اروپا، باید شاهد انقلاب تابستانه در رئال باشیم. انقلابی که اول از همه، گریبانگیر کارلو آنچلوتی خواهد شد و شاید این تندباد، لوکا مودریچ را هم با خود ببرد. با این حال سناریوی رویایی برای او، تمدید قرارداد برای یک فصل دیگر و حضور در جام جهانی ۲۰۲۶ با لباس کرواسی پس از پایان فصل آینده خواهد بود.
سوانسی، مهمان ناخوانده مهمانی انگلیسیها
سوانسی سیتی که اکنون در رتبه یازدهم چمپیونشیپ قرار دارد. این تیم یکی از چهار باشگاه کشور ولز است که زیر نظر EFL در لیگهای فوتبال انگلیس به میدان میرود. به همراه بزرگترین رقیب آنها در سطح دوم یعنی کاردیف سیتی، تیم هالیوودی رکسهم که برای صعود به چمپیونشیپ تلاش میکند. نیوپورت کانتی، دیگر نماینده ولزیها، در سطح چهارم فوتبال انگلیس قرار دارد. از زمان سقوط به چمپیونشیپ در سال ۲۰۱۸، سوانسی نتوانسته به لیگ برتر انگلیس بازگردد. مالکان باشگاه، همچنان به دنبال تکرار دستاورد هفت فصل حضور متوالی در بالاترین سطح فوتبال انگلیس هستند. دورهای که با سبک بازی جذاب و خاص سوانسی، به اولین و آخرین قهرمانی بزرگ این تیم یعنی کسب عنوان قهرمانی جام اتحادیه در سال ۲۰۱۳ منجر شد.
امروز اما آن روزهای باشکوه کاملاً رویایی به نظر میرسند؛ سوانسی در سال ۲۰۲۱ به پلیآف چمپیونشیپ صعود کرد. آنها تنها ۹۰ دقیقه تا بازگشت به لیگ برتر فاصله داشتند اما از آن فصل تاکنون، این تیم به صعود نزدیک نشدن است. حتی این فصل چمپیونشیپ برای آنها، با کابوس سقوط به سطح سوم آغاز شد! اما نتایج خوب از زمان جدایی لوک ویلیامز سرمربی تیم در ماه فوریه، خیال هواداران سوانسی از بقا را راحت کرده است. آلن شیهان سرمربی موقت تیم، گزینه اصلی هدایت دائمی باشگاه برای فصل آینده است. به احتمال قوی، سوانسی در تصمیم برای انتخاب سرمربی فصل آینده باشگاه از مودریچ کمک میگیرد.
چالش ها و فرصت ها در مدیریت سوانسی
در خارج از زمین اما مدیران سوانسی چالشهای زیادی را در پیش دارند. خودکفایی باشگاه از لحاظ مالی و ترمیم رابطه با هواداران، دو چالش اصلی مالکان باشگاه سوانسی خواهد بود. هواداران سوانسی در ورزشگاه ۲۱۰۰۰ نفری خود، میانگین حضور ۱۵۰۰۰ نفری را در بازیهای این فصل ثبت کردهاند که کمترین آمار حضور در ورزشگاه از سال ۲۰۰۹ به این سمت محسوب میشود. تغییر مالکیت باشگاه در ماه نوامبر، هواداران را به یک شروع دوباره امیدوار کرده است. پس از هشت سال حضور بر مسند قدرت، جیسون لوین و استیو کاپلان بخش بزرگ سهام باشگاه را به چند تاجر بزرگ از جمله کراوت فروختند؛ تجاری که پیش از این نیز از سهامداران اصلی باشگاه بودند. در حال حاضر کراوت و کوهن که پیشتر نیز از آنها نام برده شد، به عنوان مالکان یکی از شرکتهای سهامی خاص در حال حاضر نقش کلیدیتری در اداره باشگاه دارند.
نکته جالب این است که کراوت توانسته ارتباط نزدیکی با بن دیویس، مدافع ۳۱ ساله تاتنهام و تیم ملی ولز برقرار کند و عامل این دوستی، کسی نیست جز اسطوره NBA و هوادار پروپاقرص تاتنهام یعنی استیو نش! سرمربی سابق بروکلین که با کراوات در یک شهر زندگی میکند. با توجه به رشد دیویس در آکادمی سوانسی و تولد او در آن منطقه، اطلاعات کاملی از شرایط شهر و باشگاه دارد و این رابطه دوستی با کراوات، میتواند کمکهای زیادی به مالکین آمریکایی در امر اداره باشگاه سوانسی سیتی بکند.
واکنش هواداران سوانسی
واکنش هواداران سوانسی به حضور مودریچ در این باشگاه، تلفیقی از ناباوری، هیجان و شادی بود. در فضای مجازی رد مودریچ در هر خبر و رخدادی مربوط به باشگاه سوانسی قابل رویت است. همچنین هواداران تیم، تصاویر جالبی را از حضور مودریچ در کافه کنار ورزشگاه و رستوران «سم» منتشر کردند. یکی از مکانهای مشهور سوانسی که شاهزاده ویلیام نیز یک بار به آنجا سر زده است! همه اینها شاید شوخی به نظر برسد اما از حالا، لوکا مودریچ بخشی از باشگاه سوانسی سیتی است. یکی از بزرگترین چهرههای تاریخ فوتبال که هیچکس فکر نمیکرد که سر از چمپیونشیپ دربیاورد و بخشی از مسیر سوانسی سیتی باشد.
علیرضا خلیلی، فوتباللب – والنسیا، باشگاهی با پیشینه ای درخشان و هوادارانی پرشور، سالهاست در باتلاق گرفتار شد. اما با آمدن کارلوس کوربران، مربی اسپانیایی، نشانههای امیدواری برای خروج از این بحران پدیدار شد. این مقاله به بررسی تحولات اخیر این تیم و نقش کلیدی کوربران در نجات آن میپردازد.
زمینه تاریخی: فروپاشی تدریجی یک غول
والنسیا با فروش ستارههایی مانند داوید ویا، خوان ماتا، و رودریگو به یک «باشگاه فروش بازیکن» تبدیل شد. این استراتژی اگرچه سود مالی کوتاهمدت داشت، اما به تدریج هسته تیم را تضعیف کرد. فروش اخیر بازیکنانی مانند فران تورس، گونسالو گدس، و گیورگی مامارداشویلی وضعیت را بحرانیتر کرد. حتی دنی پارخو، کاپیتان سابق، هشدار داد: «اگر همین روند ادامه یابد، سقوط اجتناب ناپذیر است».
تا دسامبر ۲۰۲۴، والنسیا با ۱۲ امتیاز از ۱۸ بازی در رده نوزدهم جدول قرار داشت و تنها بدترین عملکرد رئال وایادولید مانع از سقوط آنها به قعر جدول شد.
کوربران در والنسیا: معمار تحول تاکتیکی
با اخراج روبن باراخا در دسامبر ۲۰۲۴، کوربران که سابقه مربیگری در تیمهایی مانند لیدز یونایتد و وست برومویچ آلبیون را داشت، به عنوان نجاتبخش وارد شد. او بدون ایجاد تغییرات چشمگیر در ترکیب تیم، با اصلاحات تاکتیکی ظریف، بازی والنسیا را متحول کرد:
کنترل بهتر توپ: افزایش پاسهای طولانی (از ۶.۶ به ۷.۹ پاس در هر بازی) و حملات برنامه ریزی شده (از ۱.۱ به ۱.۴ حمله در هر بازی).
تقویت خط میانی: استفاده از دو بازیکن محوری مانند خاوی گوئرا و انزو بارنچا که عملکرد دفاعی و حمایتی آنها بهبود یافت.
تمرکز بر دفاع جمعی: والنسیا تحت هدایت او تنها ۲۶ گل در ۱۷ بازی دریافت کرد، در حالی که این عدد در دوران باراخا به مراتب بالاتر بود.
آمارهای شگفتانگیز: از پرتگاه به میانه جدول
از زمان حضور کوربران، والنسیا در ۱۲ بازی لیگ ۱۹ امتیاز کسب کرد (۵ برد، ۴ تساوی، ۳ شکست) و از رده آخر به جایگاه پانزدهم صعود کرده است. این عملکرد حتی از سایر تیمهای تغییرمربیدادهشده مانند لاس پالماس و آلاوز بهتر است:
نسبت امتیازگیری: ۵۱٪ تحت هدایت کوربران در مقابل ۳۸٪ لاس پالماس و ۳۱٪ آلاوز.
بردهای نمادین: پیروزی ۲-۱ در برنابئو مقابل رئال مادرید پس از ۱۷ سال، نشاندهنده بازگشت اعتمادبه نفس به تیم است.
چالش های پیشرو: بقا تنها آغاز راه است
با وجود پیشرفتهای چشمگیر، والنسیا هنوز ۱۸٪ احتمال سقوط دارد. مشکلات ساختاری عمیقترند:
مدل اقتصادی ناپایدار: فروش ستارههای جوان مانند دیگو لوپز (۶ گل و ۴ پاس گل) ممکن است ادامه یابد.
کمبود سرمایهگذاری: علیرغم جذب بازیکنانی مانند عمر سادیق، نیاز به تقویت عمقی تیم احساس میشود.
فشار هواداران: اعتراضات علیه مالکیت پیتر لیم همچنان ادامه دارد، هرچند عملکرد اخیر تیم تا حدی از تنشها کاست.
امیدی که باید حفظ شود
کارلوس کوربران ثابت کرد که با تاکتیکهای هوشمندانه و مدیریت روانی میتواند والنسیا را نجات دهد. اما بقای این باشگاه در بلندمدت نیازمند تغییرات اساسی در مدیریت و مدل اقتصادی است. همانطور که روزنامه مارکا نوشت: «مستایا اکنون حق دارد دوباره رویا ببیند». آیا این رویا به واقعیت میپیوندد؟ برای یافتن جواب این سوال باید صبر کرد…
انقلاب خاموش کارلوس کوربران: والنسیا در آستانهٔ نجات از پرتگاه
والنسیا، باشگاهی با پیشینه ای درخشان و هوادارانی پرشور، سالهاست در باتلاق گرفتار شده است. اما با آمدن کارلوس کوربران، مربی اسپانیایی، نشانههای امیدواری برای خروج از این بحران پدیدار شده است. این مقاله به بررسی تحولات اخیر این تیم و نقش کلیدی کوربران در نجات آن میپردازد.
زوال تاریخی: از اوج تا لبۀ پرتگاه
والنسیا با فروش ستارههایی مانند دیوید ویا، خوان ماتا و رودریگو به یک «ماشین فروش بازیکن» تبدیل شد. این استراتژی اگرچه سود مالی کوتاهمدت داشت، اما بهتدریج هستهٔ تیم را تحلیل برد. در سالهای اخیر، خروج بازیکنانی چون فران تورس، گونسالو گدس و دروازهبان جوان گیورگی مامارداشویلی، وضعیت را بحرانیتر کرد. حتی دنی پارخو، کاپیتان افسانهای، هشدار داد: «اگر همین روند ادامه یابد، سقوط اجتناب ناپذیر است». تا دسامبر ۲۰۲۳، والنسیا با کسب تنها ۱۲ امتیاز از ۱۸ بازی در ردهٔ نوزدهم جدول قرار داشت و تنها عملکرد فاجعه بار رئال وایادولید مانع از سقوط آنها به قعر جدول شد.
معجزۀ کوربران: تحولی که کسی انتظارش را نداشت
با اخراج روبن باراخا، کوربران – مربی ۴۱ ساله با سابقۀ موفق در تیمهایی مانند لیدز یونایتد – وارد شد. او بدون تغییرات گسترده در ترکیب، با اصلاحات تاکتیکی ظریف معجزه آفرید:
کنترل بازی: افزایش میانگین پاسهای طولانی از ۶.۶ به ۷.۹ در هر بازی.
خط میانی قدرتمند: استفاده از دو بازیکن جوان خاوی گوئرا و انزو بارنچا به عنوان پایههای غیرقابل جایگزین.
دفاع منسجم: کاهش گلهای خورده از ۱.۸ به ۱.۲ در هر بازی.
این تغییرات باعث شد والنسیا در ۱۲ بازی اخیر ۱۹ امتیاز کسب کند و از ردهٔ هجدهم به پانزدهم صعود کند.
رقابت سقوط: نبردی بیامان در لالیگا
رقابت برای فرار از سقوط در این فصل به اندازهٔ گذشته پرالتهاب نیست. تنها ۴ تیم (والنسیا، آلاوس، لاس پالماس و وایادولید) درگیر این نبردند. اما آمارها هشداردهنده است:
وایادولید با میانگین ۰.۵۷ امتیاز در هر بازی، به رکوردهای فاجعه باری نزدیک میشود که آخرین بار در فصل ۲۰۱۷-۲۰۱۶ توسط گرانادا ثبت شد.
لاس پالماس با تفاضل گل منفی ۰.۹۳ در هر بازی، دومین رکورد ضعیف تاریخ لالیگا را دارد.
آیندهٔ مبهم: چرخۀ معیوب ادامه دارد؟
با وجود بهبودها، والنسیا هنوز ۱۸٪ احتمال سقوط دارد. مدیریت باشگاه در نقلوانتقالات ژانویه عملکردی ضعیف داشت:
عمر سادیق (مهاجم نیجریه ای) تنها بازیکن مؤثر میان خریدهای جدید.
مکس آرونس و ایوان خایمه بهدلیل مصدومیت یا بیکیفیتی نتوانستهاند تأثیرگذار باشند.
هواداران که از فروش ستاره ها خسته شدهاند، با شعارهایی مانند «والنسیا گورستان استعدادهاست» اعتراض خود را نشان میدهند.
نبردی برای بازسازی هویت
رقابت برای فرار از سقوط در لالیگا به مرحله حساسی رسیده است. در حالی که تیمهایی مانند لگانس (رده ۱۸ام) و لاس پالماس با برنامههای فوقالعاده سخت روبهرو هستند، والنسیا با توجه به آمارهای تحلیلی و بهبود عملکرد تحت هدایت کارلوس کوربران، شانس بیشتری برای بقا دارد.
برنامههای باقیمانده: آزمون دشوار برای تیمهای حاشیهای
لگانس: با سختترین برنامه روبهروست. ۵ بازی آینده آنها شامل رویارویی با تیمهای برتر مانند رئال مادرید (خارج از خانه) و بارسلونا است.
لاس پالماس: دومین برنامه سخت را دارد و باید مقابل آتلتیکو مادرید و اتلتیک بیلبائو بازی کند.
آلاوس و وایادولید نیز با وجود ترس از سقوط، در برنامههای خود با چالشهای بزرگی روبهرو هستند.
در مقابل، والنسیا با نهمین برنامه آسان باقیمانده، فرصت طلایی برای جمعآوری امتیاز دارد. بازیهای کلیدی آنها شامل دیدارهای خانگی مقابل تیمهای میانه جدول مانند ختافه و مایورکا است.
آمارهای امیدوارکننده: والنسیا در مسیر بقا
بر اساس دادههای اُپتا:
امتیازات مورد انتظار (xP): والنسیا با ۳۴.۷ امتیاز، شایسته قرارگیری در رده ۱۳ام است.
تأثیر کوربران: از زمان حضور او، میانگین امتیازات مورد انتظار تیم به ۱.۴۷ در هر بازی رسیده که معادل رده ۱۰ام لیگ است.
برتری تاکتیکی: بهبود قابل توجه در پاسهای طولانی (از ۶.۶ به ۷.۹ در هر بازی) و کاهش گلهای خورده (از ۱.۸ به ۱.۲ در هر بازی).
این آمار نشان میدهد والنسیا نه تنها از نظر نتایج، بلکه از نظر کیفیت بازی نیز پیشرفت چشمگیری داشته است.
چشمانداز فصل: بقا تنها هدف نیست، ضرورت است
با وجود برنامه نسبتاً آسان، والنسیا نباید به این بهبودها اکتفا کند:
رقبای مستقیم: بازیهای باقیمانده مقابل آلاوس و لاس پالماس (هر دو درگیر سقوط) به «فینالهای کوچک» تبدیل شدند.
فشار روانی: ۶۳٪ گلهای تیم توسط بازیکنان زیر ۲۳ سال بهثمر رسید؛ تجربهای که میتواند در لحظات حساس کمبود داشته باشد.
زیرساختهای تحلیلگران: بر اساس شبیهسازیهای اُپتا، هنوز ۱۸٪ احتمال سقوط برای این تیم وجود دارد.
نبردی برای احیای غرور والنسیا اکنون بیش از هر زمان دیگری نیازمند همبستگی است: هواداران، بازیکنان و مدیریت باید همگی برای هدف مشترک بقا تلاش کنند. همانطور که کوربران اشاره کرده است: «ما نه تنها برای امتیاز، بلکه برای بازگرداندن اعتماد به این باشگاه تاریخی میجنگیم». بقا در لالیگا شاید پایانی بر یک فصل سخت باشد، اما آغاز راهی طولانی برای بازسازی است.
تحول خاموش کوربران: بازسازی هوشمندانهٔ والنسیا بدون انقلاب
کارلوس کوربران نه سیستم روبن باراخا را نابود کرد و نه ترکیب تیم را دگرگون ساخت. او با اصلاحاتی ظریف اما حسابشده، همان قطعات را به گونهای نو چید که حالا والنسیا نه یک تیم بقا، بلکه مجموعهای هدفمند به نظر میرسد.
باراخا: موفقیتی کوتاه مدت با سیستم ۴-۴-۲
باراخا در فصل گذشته با تکیه بر سیستم دفاعی فشرده و ضدحملات سریع، والنسیا را به ردهٔ نهم جدول رساند:
تفاضل گل مورد انتظار (xG): +۰.۲۱ در هر بازی (پنجمین رکورد برتر لیگ).
دفاع بسته: کمتر از ۱.۲ شانس گلزنی به حریفان در هر بازی.
حملات سریع: ۶۸٪ گلهای تیم از ضدحملات به ثمر رسید.
اما این سیستم در فصل جاری با از دست دادن بازیکنان کلیدی مانند مامارداشویلی و افزایش میانگین سنی، کارایی خود را از دست داد. ۴ شکست در ۵ بازی اول، زنگ خطر را به صدا درآورد.
کوربران: احیای هویت با تغییرات نامحسوس
کوربران با حفظ ۶۰٪ از ترکیب اصلی، اصلاحات زیر را اجرا کرد:
گذار از ۴-۴-۲ به ۴-۲-۳-۱: افزایش کنترل خط میانی با استفاده از دو هافبک دفاعی.
حملات برنامهریزی شده: افزایش حملات ۱۰+ پاسی از ۱.۱ به ۱.۴ در هر بازی.
مدیریت ریتم بازی: افزایش میانگین زمان تصاحب توپ از ۴۷.۲٪ به ۵۳.۸٪.
نتیجه؟ گل پیروزی بخش مقابل خیرونا در هفتهٔ گذشته که پس از ۲۱ پاس متوالی و تکمیل توسط دیگو لوپز به ثمر رسید – طولانیترین دنبالهٔ پاسی منجر به گل در ۵ سال اخیر والنسیا.
مقایسهٔ آماری: از بقا تا تسلط
شاخص
دوران باراخا (۲۳-۲۰۲۲)
دوران کوربران (۲۰۲۴)
میانگین پاسهای طولانی/بازی
۶.۶
۷.۹
حملات ۱۰+ پاسی
۱.۱
۱.۴
گلهای خورده/بازی
۱.۸
۱.۲
امتیاز/بازی
۱.۱
۱.۵
والنسیا، انقلابی که فریاد نمیزند
کوربران بدون جاروجنجال رسانهای، ثابت کرده است که حتی با حداقل منابع میتوان تحول آفرید. والنسیا اکنون نه با ضدحمله، بلکه با حملات برنامهریزی شده و کنترل هوشمندانهٔ بازی امیدوار شده است. همانطور که روزنامهٔ اسپورت نوشته: «این همان والنسیایی است که ما میشناختیم؛ نه قهرمان اروپا، اما حداقل باشگاهی با هویت».
والنسیا شاید هنوز به نسخهٔ کاملاً متحول شده خود نرسیده باشد، اما احیای تاکتیکی کارلوس کوربران، نفس تازهای به این تیم بخشیده است. قلب این تحول در خط میانی میتپد؛ جایی که دو بازیکن به نامهای خاوی گوئرا و انزو بارنچا از «گزینههای جایگزین» به «ستونهای غیرقابل حذف» تبدیل شدهاند.
انزو بارنچا: از نیمکتنشینی تا اوجگیری خاموش
این بازیکن ۲۳ سالهٔ آرژانتینی که با قرارداد قرضی از استون ویلا آمد، در دوران مربیگری روبن باراخا تنها ۷۲۶ دقیقه در ۱۲ بازی به میدان رفت و نتوانست جایگاه خود را تثبیت کند.
اما تحت هدایت کوربران، او در ۹ بازی، ۷۷۰ دقیقه بازی کرده و به یکی از موثرترین هافبکهای دفاعی لالیگا تبدیل شده است:
۹ بازپسگیری توپ در هر ۹۰ دقیقه (جزو ۱۰ بازیکن برتر خط میانی لالیگا از زمان شروع کار کوربران).
بهبود ۳۷٪ در موفقیت تکلها و ۲۲٪ افزایش در درگیریهای دفاعی نسبت به نیم فصل اول.
عملکردی که نشریه اسپورت آن را «نمونهای کلاسیک از رشد تحت مربیگری هدفمند» توصیف کرده است.
خاوی گوئرا: بازگشت به اوج
تابستان گذشته، انتقال ناکام او به اتلتیکو مادرید ضربه سنگینی به روحیهاش وارد کرد. اما اکنون تحت هدایت کوربران:
پیشرویهای حمله ساز: از ژانویه ۲۰۲۴، تنها رودریگو دو پائول (بازیکن اتلتیکو) حملات پیشروندهٔ بیش از ۱۰ متر بیشتری در میان هافبکهای لالیگا داشته است.
مشارکت در حملات: گوئرا با ۱۲ مشارکت مستقیم در گلهای والنسیا (۵ گل، ۷ پاس گل)، اکنون موتور محرکهٔ حملات این تیم است.
آمارهای کلیدی در دوران کوربران: میانگین ۴.۷ پاس کلیدی در هر بازی (۳ برابر دوران باراخا). ۶۷٪ موفقیت در دریبل (رتبه دوم در لالیگا برای هافبکها).
دوپارهٔ طلایی: ترکیبی که کار میکند
کوربران با ایجاد هماهنگی بین این دو بازیکن، خط میانی والنسیا را بازتعریف کرده است:
بارنچا به عنوان «شکستدهندهٔ حملات» با میانگین ۱۴.۳ بازپسگیری توپ در هر بازی.
گوئرا در نقش «بازیساز پیشرو» با ۸.۷ پاس طولانی دقیق در هر ۹۰ دقیقه.
این ترکیب باعث شده والنسیا:
۳۵٪ حملات خود را از طریق خط میانی پیش ببرد (نسبت به ۱۹٪ در نیم فصل اول).
میانگین تصاحب توپ از ۴۷.۲٪ به ۵۳.۸٪ افزایش یابد.
احیایی که پایدار میماند؟
در حالی که والنسیا هنوز در جدول ردهبندی جایگاه ایده آلی ندارد، این تحول خط میانی نشان میدهد که کوربران نه تنها بر بحران فعلی مسلط شد، بلکه پایههای آینده را نیز میسازد. همانطور که روزنامه آس نوشته: «این دو بازیکن ثابت کردهاند که گمشدهٔ دیرینهٔ والنسیا در خط میانی بودهاند». حال سوال اینجاست: آیا مدیریت باشگاه از این فرصت تاریخی برای بازسازی اساسی استفاده خواهد کرد؟
والنسیا در تقاطع امید و چالش: جوانان درخشنده، آیندهای نامشخص
والنسیا در شرایطی پارادوکسیکال قرار دارد: از یک سو، ثبات نسبی در زمین و ظهور استعدادهای جوان، امیدوار کننده برای آینده است؛ از سوی دیگر، خطر بازتولید چرخه معیوب فروش ستارهها همچنان این باشگاه را تهدید میکند. در این بخش، به بررسی ابعاد مختلف این وضعیت میپردازیم.
جوانان درخشنده: از زمین بازی تا رادار تیمهای بزرگ
دیگو لوپز (۲۱ ساله): با ۶ گل و ۴ پاس گل در لیگ، به یکی از جذابترین مهاجمان جوان اروپا تبدیل شده است. عملکرد درخشان او در ۳ بازی اخیر (۱ گل در هر بازی) توجه تیمهایی مانند آتلتیکو مادرید و لیورپول را جلب کرده است.
سزار تارگا (۲۲ ساله): این مدافع میانی که اخیراً به تیم ملی زیر ۲۱ سال اسپانیا دعوت شده، نه تنها با ۸۷٪ موفقیت در تکلها و ۹۱٪ پاسهای دقیق دفاعی درخشیده، بلکه با میانگین ۵.۳ پاس حطشکن خطوط دفاعی در هر بازی، به عنصری کلیدی در ساختار کوربران تبدیل شد.
آمار مقایسهای:
بازیکن
گلها+پاسگل
پاسهای کلیدی/بازی
درگیریهای دفاعی برنده شده
دیگو لوپز
۱۰
۲.۱
۳.۴
سزار تارگا
۱
۱.۷
۶.۸
معمای مدیریتی: بقا یا بازسازی والنسیا؟
کوربران با تبدیل والنسیا به تیمی ۳۵٪ کارآمدتر از نظر شاخص xG (گلهای مورد انتظار)، سقوط را به تأخیر انداخت. اما چالشهای پیش رو پیچیدهترند:
فشار مالی: بدهی ۱۸۰ میلیون یورویی باشگاه، هرگونه سرمایهگذاری بلندمدت را محدود میکند.
تله فروش ستارهها: دیگو لوپز با قرارداد ۴۰ میلیون یورویی خریداران، هدف بعدی خروجی های پرسود است.
انتظارات هواداران: نظرسنجی اخیر روزنامه سوپِر دِپور نشان میدهد ۷۸٪ هواداران، بقا در لالیگا را بدون تغییرات ساختاری «پیروزی پوچ» میدانند.
سناریوهای پیش رو: چهار مسیر محتمل
۱. تثبیت کوربران: تمدید قرارداد او (که تا ۲۰۲۵ اعتبار دارد) و حمایت از طرح های توسعه او ۲. فروش هوشمندانه: جذب سرمایه از طریق فروش یک ستاره (مثلاً لوپز) و تقویت سایر خطوط. ۳. تغییر مالکیت: فشار زیاد بر پیتر لیم برای فروش باشگاه به سرمایهگذاران متعهد. ۴. تکرار چرخه معیوب: ادامه مدل فعلی و خطر سقوط قطعی در فصله ای آتی.
فرصتی تاریخی در آستانه تباهی
والنسیا اکنون در موقعیتی است که میتواند با اتکا به آکادمی پرورش استعدادهای درجه یک (رتبه ۲ اسپانیا پس از لا ماسیا) و مربیگری نوآورانه کوربران، بازسازی شود. اما تاریخ نشان داده است که مدیریت این باشگاه ترجیح میدهد به جای ساختن «پروژه»، به «فروش محصولات» ادامه دهد. همانطور که مارکا هشدار میدهد: «جوانان امروز میتوانند قهرمانان فردا باشند، اما فقط اگر امروز در والنسیا بمانند».
والنسیا در مرز بقا: چالشهای پیشِرو و نیاز به تحول پایهای
با وجود پیشرفتهای اخیر، والنسیا هنوز ۱۸٪ احتمال سقوط را طبق پیشبینیهای «ابر رایانه اُپتا» دارد. این تیم در میانهٔ یک نبرد نفسگیر برای بقاست و بهبودهای تاکتیکی کارلوس کوربران باید با اقدامات فوری در سطوح مدیریتی تکمیل شود. در اینجا کلیدیترین نکات را بررسی میکنیم:
تلاش ناکافی والنسیا در بازار نقلوانتقالات ژانویه
والنسیا در ژانویه ۲۰۲۴ با امضای قرارداد با عمر سادیق، مکس آرونس و ایوان خایمه تلاش کرد ترکیب فرسودهٔ خود را تقویت کند، اما نتیجهٔ این اقدامات ناامیدکننده بود:
عمر سادیق: تنها بازیکن مؤثر با ۲ گل در ۹ بازی.
مکس آرونس: فقط ۱۲۲ دقیقه بازی بهدلیل مصدومیتهای مکرر.
ایوان خایمه: هنوز حتی یک دقیقه در ترکیب اصلی ظاهر نشده است. این سرمایهگذاری ۲۴ میلیون یورویی نه تنها شکاف کیفی تیم را پر نکرد، بلکه نشان داد مدیریت باشگاه فاقد نقشه راه مشخص برای بازسازی است.
شاخصهای هشداردهنده: چرا ۱۸٪ احتمال سقوط جدی است؟
برنامه باقیمانده: هرچند برنامهٔ والنسیا نهمین برنامه آسان لالیگاست، اما ۳ از ۵ بازی باقیمانده خارج از خانه هستند.
وابستگی افراطی به جوانان: ۶۳٪ گلهای تیم توسط بازیکنان زیر ۲۳ سال بهثمر رسیده؛ عاملی که در فشار بازیهای حساس ممکن است به نقطه ضعف تبدیل شود.
عمق کم ترکیب: ذخیرههای خط میانی مانند آندره آلمدا و پپلو از نظر آمادگی جسمانی و فنی فاصلهٔ محسوسی با ترکیب اصلی دارند.
راه نجات: الزامات فوری برای بقا
۱. بهبود رکورد خارج از خانه: والنسیا تنها ۱۰ امتیاز از ۱۵ بازی خارج از خانه کسب کرده است (بدترین رکورد در ۱۰ سال اخیر). ۲. استفاده حداکثری از سادیق: این مهاجم نیجریهای با قد ۱۹۲ سانتیمتر، تنها ۳۲٪ توپهای هوایی را برنده شده؛ نیاز به ارتقای هماهنگی با هافبکها دارد. ۳. حفظ تمرکز دفاعی: در ۱۵ دقیقه پایانی بازیها، والنسیا ۴۲٪ از گلهای خود را دریافت کرده که نشان دهنده افت تمرکز است.
چشمانداز آینده: فراسوی بقا برای والنسیا
حتی در صورت حفظ جایگاه در لالیگا، والنسیا نیازمند تحولاتی است که فراتر از اقدامات کوتاهمدت است:
جذب سرمایه گذار استراتژیک: بدهی ۱۸۰ میلیون یورویی باشگاه تنها با تغییر مالکیت قابل مدیریت است.
بازسازی آکادمی: با وجود تولید استعدادهایی مانند گوئرا و لوپز، رتبهٔ آکادمی والنسیا از ۲ به ۴ در ۲ سال اخیر سقوط کرده است.
تمدید قرارداد کوربران: مربی ۴۱ ساله با میانگین ۱.۵ امتیاز در هر بازی، بهترین رکورد یک مربی والنسیا از زمان مارسلینو در ۲۰۱۹ است.
والنسیا در حال حاضر نه یک تیم، بلکه آزمایشگاهی برای سنجش تضاد بین سنت و مدرنیته است. بقا در لالیگا میتواند پنجرهای به سوی بازسازی باشد، اما تنها در صورتی که مدیریت باشگاه به جای تکیه بر فروش ستارهها، به تقویت زیرساختها و حفظ کوربران متعهد شود. همانطور که روزنامه ال موندو دپورتیوو نوشته: «مستایا نفس های آخرش را میکشد، اما هنوز میتوان قلبش را نجات داد».
یوسف جوانشیر، فوتباللب – سر جیم رتکلیف آماده فروش نیس است! اینئوس، پیشنهادات عربستان سعودی را برای تیم نیس بررسی میکند. پس از اعتراف مالک مشترک منچستر یونایتد به عدم لذت از تماشای تیم لیگ فرانسه، چه اتفاقی بین او و باشگاه افتاد؟
رتکلیف، دست به فروش باشگاه نیس خواهد زد!
طبق گزارش L’Informé، سر جیم رتکلیف، میلیاردر بریتانیایی، در حال آمادهسازی برای فروش تیم نیس فرانسه است. او در سال ۲۰۱۹ با مبلغ حدود ۸۹ میلیون پوند (۱۰۰ میلیون یورو) خریداری کرد. هنگامی که او مالکیت OGC نیس را به دست گرفت، هواداران امیدوار بودند که ورود او، دوران جدیدی را رقم بزند. همچنین بتواند تسلط پاری سن ژرمن در لیگ داخلی را به چالش بکشد. اما با وجود منابع مالی گسترده، نیس نتوانست به جمع برترینهای لیگ ۱ صعود کند و در ردههای نهم تا پنجم جدول قرار داشته است.
در حال حاضر، تحت هدایت فرانک هایسه، نیس در رده ششم جدول قرار دارد و تنها دو امتیاز با رده سوم، که ورود مستقیم به لیگ قهرمانان اروپا را تضمین میکند، فاصله دارد. با این حال، حتی با احتمال کسب سهمیه اروپایی، رتکلیف هیچ تمایلی به سرمایهگذاری بیشتر در پروژه نیس نشان نداده است.
بین رتکلیف و باشگاه چه شد؟
هنگامی که رتکلیف ۲۵ درصد از سهام منچستر یونایتد را خریداری کرد، اظهار داشت که نیس دیگر تمرکز اصلی او نیست و این تیم را به «چرخ پنجم» در امپراتوری ورزشی رو به رشد خود تشبیه کرد. او در مارس گذشته اعتراف کرد:
من بهخصوص از رفتن به بازیهای نیس لذت نمیبرم، چون اگرچه بازیکنان خوبی دارند، اما سطح فوتبال برایم به اندازه کافی هیجانانگیز نیست. بهترین فصل نیس، فصلی بود که به دلیل قوانین مالکیت مشترک، اجازه دخالت در آن را نداشتیم. آنها بدون دخالت ما خیلی بهتر بودند! شاید درسی در این ماجرا باشد.
گزارشها در ژوئن ۲۰۲۴ از رسانههای انگلیسی تأیید کردند که رتکلیف بهطور فعال به دنبال فروش سهام خود در نیس است. طبق گزارش L’Informé، او شرکت مشاوره مالی جهانی Lazard را برای یافتن خریداران احتمالی استخدام کرد. یکی از علاقهمندان جدی، صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان سعودی (PIF) است که پیشتر مالکیت نیوکاسل یونایتد در لیگ برتر را در دست داشت. PIF ظاهراً بهطور جدی در حال بررسی خرید نیس است.
آیندهی نیس چه خواهد شد؟
اگرچه هنوز در مراحل اولیه است. علاقه عربستان سعودی بحثهایی را در ریویرای فرانسه و فراتر از آن برانگیخت. این موضوع در فوتبال فرانسه تازگی ندارد؛ مارسی نیز اغلب در چنین موقعیتهایی قرار گرفت. ورود احتمالی PIF به لیگ ۱ از طریق نیس، لایهای جدید از جذابیت به این موضوع اضافه میکند. اگرچه هنوز پیشنهاد رسمی ارائه نشد، توجه این کشور نفتخیز نشان میدهد که نیس میتواند به میدان رقابت برای سرمایهگذاری بینالمللی در فوتبال تبدیل شود. حضور رو به رشد PIF در ورزش جهانی، از جمله اقدامات اخیر در گلف و بوکس، آن را به بازیگری کلیدی در خریدهای آینده باشگاهها تبدیل کرده است.
نیما حیدری مقدم، فوتبال لب- پس از هدایت بایر لورکوزن به کسب دوگانه تاریخی بدون شکست در فصل گذشته، که شامل اولین قهرمانی بوندسلیگا در تاریخ باشگاه و پایان سلطه 11 ساله بایرن مونیخ بود، تنها مسئله زمان بود که ژابی آلونسو به شدت با بزرگان اروپا مرتبط شود.
با توجه به انتظارات مبنی بر ترک رئال مادرید توسط کارلو آنجلوتی در پایان فصل، یا حتی زودتر بسته به نتایج، به نظر می رسد آلونسو آماده برداشتن گام بعدی بزرگ در حرفه مربیگری خود است.
آیو آکینوولره به همراه گیلرمو رای، نویسنده رئال مادرید، و توماس هیل لوپز-منچرو به بحث درباره این موضوع پرداختند که آیا الان زمان مناسب برای بازگشت این مربی 43 ساله به مادرید است و آیا او آمادگی تحمل فشارهای مربیگری یکی از بزرگترین باشگاه های جهان را دارد.
شرایط و سابقه ژابی آلونسو
آیو آکینوولره معتقد است ژابی آلونسو پس از فصل تاریخی خود با بایرلورکوزن و قهرمانی در بوندسلیگا، در این فصل نیز عملکرد قابل قبولی داشته. خوب یا عالی نه! صرفا قابل قبول. از نگاه او و بسیاری دیگر از کارشناسان ژابی میخواهد خود را در صحنه بزرگتری محک بزند و در مقابل فلورنتینو پرز به عنوان یک فرد بسیار کمالگرا و پرتوقع حضور دارد.
در مقابل توماس هیل معتقد تصمیم بر اینکه آیا واقعا زمان مناسبی برای حضور ژابی آلونسو در باشگاه سفید پوش مادریدی است یا خیر، بسیار سخت است؛ اما این نظر فقط مربوط به سرمربی جوان اسپانیایی نیست و به تمامی سرمربیان مارکت قابل تعمیم است، چرا که کار در رئال شرایط و فشار های منحصر به فردی دارد.
هیل بر این باور است که ژابی که با انتخاب مسیری هوشمندانه مدت زیادی را در سوسیداد و لورکوزن برای یادگیری گذرانده و با رد کردن پیشنهاداتی همچون لیورپول و بایرن مونیخ نشان داده که منتظر رئال مادرید است. با توجه به تجربه و دستاورد های او، هم اکنون میتواند گزینهای مناسب برای رئال مادرید باشد.
زمینه های مربیگری در رئال مادرید
ژابی آلونسو ورودی مشابه زیدان افسانهای به رئال خواهد داشت، یک ورود کاریزماتیک و احتمالا شروع با نتایج فوقالعاده. او هماکنون نسبت به زمانی که زیدان سرمربی رئال مادرید شد تجربه بیشتری دارد و در تیمی مانند لورکوزن موفق به کسب قهرمانی شده است. با این حال تمامی این نظرات فقط با پا گذاشتن ژابی آلونسو به برنابئو، این بار در قامت سرمربی، ممکن خواهد بود.
از نگاه هیل، ژابی آلونسو توانایی منحصر به فردی در مدیریت و کنترل فشارها دارد. پس از اثبات این موضوع در دوران بازی خود، با خیالی آسوده و بر اساس تواناییهای منحصر به فرداش به مربیگری میپردازد. بازیکنان در سراسر جهان برای شخص ژابی آلونسو احترام خاصی قائلاند. جدای از این مسائل او با یک شخصیت کاریزماتیک به عنوان سرمربی و یک افسانه فوتبال، ارتباط خوبی با بازیکنان میگیرد. ارتباطی که باعث میشود آنها در زمین برای سرمربی خود جان دهند. از نگاه هیل سابقه فوتبالی او با قرار گرفتن در کنار شخصیتش، به او شخصیتی برنده میدهد. این مسئله برای جا انداختن فلسفه فوتبالی آلونسو و کسب موفقیت کافیست.
آکینوولره ضمن تایید سخنان توماس هیل، افزود کاریزما و ابهت ژابی آلونسو محدود به دوران مربیگری او نیست و مربی اسپانیایی این مسئله را در دوران بازی خود نیز به نمایش گذاشت. با این حال کنترل و مدیریت رختکن پر از ستاره رئال بسیار با لورکوزن متفاوت است. او معتقد است با توجه به احتمال ثبت فصلی بدون جام، ممکن است ژابی آلونسو چالشهای زیادی در مقابل خود ببییند.
ژابی آلونسو، بازیکن و مربی
گیلرمو معتقد است تجربه حضور در رئال مادرید و آشنایی با فضای باشگاه قطعا به ژابی کمک خواهد کرد. علاوه بر این تجربه کار در آکادمی سوسیداد بیانگر ارتباط خوب او با آکادمی است. اما همچنان تجربه کار در مادرید چیزی متفاوت از کار در لورکوزن، حتی با کسب قهرمانی، خواهد بود.
گیلرمو افزود:
یادم میآید سال گذشته با یکی از منابع ارشد رئال مادرید در مورد آینده ژابی آلونسو صحبت میکردم. او جمله مهمی به من گفت: “ما میفهمیم که ژابی یک سال دیگر در لورکوزن میماند، چون در آنجا چیزی برای از دست دادن ندارد و هر کاری بکند برای باشگاه مثبت است.”
او معتقد است کسب قهرمانی با لورکوزن نکته مهمی بود. در مادرید به غیر از قهرمانی و کسب عناوین، تقریباً هیچ چیز دیگری “مثبت” محسوب نمیشود. در سایر باشگاهها، پیشرفت و رشد تیم باعث رضایت میشود، اما اینجا حتی اگر هواداران یا مدیران از سبک بازی انتقاد کنند، در نهایت تنها چیزی که میخواهند پیروزی و جام است. ژابی باید با این واقعیت کنار بیاید، در حالی که همزمان تغییرات زیادی در تیم رخ میدهد.
اگر رئال مادرید مجبور شود برای جذب او مبلغی پرداخت کند، فشار حتی بیشتر هم خواهد شد. با وجود بحثها درباره قرارداد مبتنی بر اعتماد، گزارشهایی از آلمان حاکی از وجود بند خرید در قرارداد او با بایر لورکوزن است. اگر رئال مجبور شود برای یک مربی مانند بازیکنان پول پرداخت کند، انتظارات به شدت افزایش مییابد و مردم خواهند گفت: “اگر اینطور برای یک مربی هزینه میکنیم، پس باید نتیجه فوری بگیرد.”
امیر محمد کلانتری، فوتباللب – طبیعت چرخشی تکامل تاکتیکی در فوتبال به این معناست که وقتی چیزی مد روز میشود، فقط کمی موضوع زمان است تا بقیه هم به آن برسند. در این مقاله به موضوع افزایش ضد حملات حاصل از دفاع روی کرنرها در پریمیرلیگ و خصوصا در تیم لیورپول خواهیم پرداخت.
افزایش ضدحمله ها پس از دفاع بر روی کرنرها
تمرکز بیشتر بر روی حمله از ضربات کرنر در پریمیرلیگ در دو فصل اخیر، در کنار ظهور متخصصان ضربات ایستگاهی، همراه با افزایش تعداد گل های حاصل از کرنرها بود. با این حال، جنبه دفاع روی کرنرها نیز به همان اندازه مهم است. تهدید اخیر حمله از کرنرها در لیگ برتر انگلیس به طور منطقی با تمرکز بیشتر روی دفاع از کرنرها دنبال میشود. آیا این استراتژی جواب داد؟
اول باید نرخ گلزنی به ازای هر 100 ضربه کرنر در هر فصل را بررسی کنیم. بررسی آمار به ازای هر کرنر به ما امکان میدهد مقایسه عادلانه ای بین فصل های مختلف داشته باشیم. زیرا ممکن است تعداد کرنرها در سال های مختلف متفاوت باشد.
از فصل 2007/08 که اُپتا شروع به جمع آوری آمار کرد، بیش ترین تعداد گل به ازای هر 100 کرنر در فصل گذشته با رقم 4.2 به ثبت رسید.
این عدد در فصل جاری به طور چشمگیری کاهش یافت و به 3.3 گل به ازای هر 100 کرنر رسید. پایین ترین رقم از فصل 2019/20 تاکنون.
علاوه بر این، میانگین کیفیت موقعیتهای ایجادشده از کرنرها در این فصل کاهش پیدا کرد. با نگاه به گل مورد انتظار به ازای هر 100 کرنر در لیگ، رقم فصل جاری (3.6) در مقایسه با سه فصل گذشته پایین تر است. این نشان دهنده بهبود عملکرد تیمها در دفاع روی کرنرها در فصل جاری است. (البته ممکن است کاهشی در جنبه تهاجمی تیمها نیز موجود باشد، بنابراین نمیتوان با قطعیت نظر داد)
نحوه دفاع روی کرنرها
دو روند خاص در دو فصل اخیر، استفاده از کرنرهای کوتاه و برنامه های تهاجمی با بازیکنان مستقر در لبه محوطه جریمه بوده است. برای خنثی کردن این تاکتیکها، تیمهای در حال دفاع یک یا دو بازیکن را نزدیک نقطه پنالتی قرار میدهند.
با ترکیب عوامل فوق، تا حدی توضیح برای افزایش جزئی ضدحمله تیمها هنگام دفاع روی کرنرها در لیگ در فصل جاری به دست میآید.
بهبود ظاهری در دفاع از کرنرها در سطح لیگ، منجر به فرصتهای بیشتر برای ضدحمله شده است. این واقعیت که یک یا دو بازیکن در موقعیت دفاعی بالاتر در محوطه جریمه قرار دارند، احتمال موفقیت در انتقال سریع به حمله را افزایش میدهد.
با بررسی ضدحملههای ناشی از کرنرها در لیگ انگلیس که بعنوان مالکیت توپ پس از دفاع روی کرنر تعریف میشود و در نیمه خودی آغاز و در عرض 15 ثانیه به یک شوت یا لمس توپ در محوطه جریمه حریف منجر میشود، نرخ ضدحمله به ازای هر 100 کرنر در فصل جاری (3.1) نسبت به دو فصل قبل بالاتر است.
لیورپول، گل سرسبد ترنزیشن در فصل جاری!
یکی از تیمهایی که در فصل جاری پریمیرلیگ در ضدحملههای پس از دفاع روی کرنرها بیشترین خطر را ایجاد کرده، لیورپول است. تیم آرنه اسلات در موقعیت ترنزیشن عملکرد درخشانی دارد. به محض دفع کرنر حریف، این موضوع آنها را به تیمی خطرناک تبدیل میکند.
بر اساس آمار ضدحمله به ازای دفاع روی هر 100 کرنر در این فصل لیگ، لیورپول با نرخ 9.3 در صدر جدول قرار دارد.
علاوه بر تهدید آنها در موقعیت ترنزیشن، استحکام دفاعی لیورپول در مقابله با کرنرها، فرصتهای بیشتری برای ضدحمله در اختیارشان قرار میدهد. در فصل جاری، تیم اسلات با آمار 1.6 گل خورده به ازای هر 100 کرنر، سومین آمار گل خورده کم و با شاخص 2.7 گل مورد انتظار به ازای هر 100 کرنر، دومین میزان گلهای مورد انتظار کم را در لیگ انگلیس به خود اختصاص داد.
نحوه دفاع لیورپول روی کرنرها
در دفاع روی کرنرها، لیورپول محمد صلاح و وینگر چپ خود (دیاز یا خاکپو) را در موقعیت های نزدیک نقطه پنالتی و تیرک نزدیک دروازه مستقر میکند تا در صورت امکان ضدحمله، بتوانند سریع حرکت خود را آغاز کنند.
در صورت احتمال اجرای کرنر کوتاه توسط حریف، وینگر چپ لیورپول (دیاز یا خاکپو) مسئول دفاع از آن خواهد بود، در حالی که محمد صلاح همچنان در موقعیت خود نزدیک نقطه پنالتی باقی میماند.
با این حال، یکی دیگر از طرحهای دفاعی لیورپول استفاده از آرنولد برای پوشش گزینه کرنر کوتاه است. در این حالت وینگر چپ در موقعیت نزدیک تیرک اول قرار میگیرد و صلاح همچنان در جایگاه معمول خود مستقر میشود.
توانایی پاسدهی آرنولد ابزار مفید دیگری برای انتقال به موقعیت تهاجمی است. قراردادن او در این نقش دفاعی همزمان به ضدحمله نیز کمک میکند.
لیورپول در فصل جاری لیگ دو گل از ضدحملههای پس از دفاع روی کرنر به ثمر رساند که جایگیری صلاح و دیاز نقش کلیدی در این گلها داشت.
در این نمونه که در بازی مقابل برنتفورد در آگوست اتفاق افتاد، هنگامی که سانتر ماتیاس ینسن توسط کوناته دفع شد، صلاح نزدیک نقطه پنالتی قرار داشت و دیاز مسئول پوشش گزینه کرنر کوتاه بود.
جایگیری اولیه صلاح و دیاز آنها را در موقعیت مناسبی قرار میدهد تا هنگام دفع کرنر بتوانند ضدحمله را آغاز کنند.
صلاح در شروع انتقال توپ سعی میکند دیاز را پیدا کند، اما ویتالی جانلت پاس او را قطع میکند. از روی خوش شانسی، ژوتا توپ را تصاحب میکند و پس از حمل آن، توپ را به دیاز میرساند. در نهایت گل را به ثمر میرسد.
جمع بندی
البته افزایش ضدحملهها پس از دفاع روی کرنر فقط به تاکتیکهای کرنر مربوط نیست. ماهیت هرچه بیشتر ترنزیشن پریمیرلیگ از فصل گذشته نیز عامل دیگری است.
امروزه اکثر تیمهای پریمیرلیگ بازیکنانی دارند که از توانایی فیزیکی و مهارتی لازم برای درخشش در موقعیت ترنزیشن برخوردارند. چه استقامت، چه سرعت و چه توانایی دریبل، دویدن از یک محوطه جریمه به دیگری برای اکثر بازیکنان لیگ کار غیرممکنی نیست.
اما دستورات تاکتیکی نقش مهمی در این روند دارد. همچنان که چرخه تاکتیکهای کرنر ادامه مییابد، تیمها روشهای جدیدتری برای خنثی کردن سازماندهی دفاعی و کاهش تهدید ضدحملهها پیدا خواهند کرد.
حقه کار این است که همیشه یک گام جلوتر از این چرخه تاکتیکی باشید.