Category Archives: کالج

جنایت بی‌دقت؛ ۳۶ سال پس از فاجعه هیلزبورو

یادواره فاجعه هیلزبورو

ایلیا بهزاد اول، فوتبال لب– بی‌شک روز 15 آوریل 1989، در تقویم تاریخ فوتبال به عنوان یکی از روزهای تاریک و تاثیرگذار شناخته می‌شود. هیلزبورو، فاجعه‌ای که در نیمه‌نهایی جام حذفی فصل 88/89 انگلستان رخ داد. این نه تاریخ باشگاه لیورپول و تشکیلات هواداری این تیم، بلکه به طور کلی فوتبال بریتانیا را تحت تأثیر قرار داد. شاید باید شکل‌گیری لیگ برتر انگلیس به شیوه مدرن را از پیامدهای یکی از تلخ‌ترین روزهای تاریخ فوتبال بدانیم.

ارزیابی یک فاجعه

36 سال قبل در چنین روزی، ورزشگاه اختصاصی تیم شفیلد ونزدی، هیلزبورو، میزبان دیدار نیمه‌نهایی جام حذفی بین تیم‌های ناتینگهام فارست و لیورپول بود. ازدحام جمعیت در جایگاه لیورپول، مرگ 97 هوادار عاشق قرمزهای مرسی‌ساید را رقم زد. با وجود گذشت بیش از سه دهه از این تراژدی، هنوز زخم این حادثه برای هواداران لیورپول تازه است. شاید یکی از دلایل آن، سه دهه مبارزه بازماندگان این فاجعه و خانواده قربانیان برای پاسداشت حقیقت باشد. حقیقتی که از ابتدا، به عمد، اشتباه نمایان شد. در نهایت اما، پس از سال‌ها تلاش و ممارست، برای همگان شفاف شد. پرونده فاجعه هیلزبورو، همچنان طولانی‌ترین پرونده قضایی در تاریخ بریتانیا محسوب می‌شود. در سال‌روز این فاجعه، به بازخوانی اتفاقات تلخ در ورزشگاه هیلزبورو و پیامدهای قضایی آن می‌پردازیم.

شاید هر انسانی می‌توانست به راحتی این موضوع را تشخیص دهد که ورزشگاه هیلزبورو، امکان میزبانی مصاف دو تیم پرهوادار و بزرگ فوتبال بریتانیا را ندارد. نرده‌های قدیمی و کوچک بخش ورودی جایگاه هواداران لیورپول در هیلزبورو، از همان لحظات پیش از آغاز بازی موجب ازدحام شدید در جایگاه هواداران شد. با ورود تعداد بیشتری از هواداران، این ازدحام شدت گرفت.

هوادار لیورپول در جریان هیلزبورو

چه اتفاقی در هیلزبورو رخ داد؟

پلیس که متوجه ازدحام شدید هواداران شد، تصمیم گرفت در اقدامی عجیب، جایگاه مخصوص برای خروج هواداران را برای ورود هواداران باز کند. این موضوع، تنش و ازدحام در جایگاه هواداران لیورپول را افزایش داد. به طور معمول، ماموران پلیس در هر ورزشگاه، پس از پُر شدن یک جایگاه، در ورودی آن را می‌بندند. با این کار، هواداران به قسمت‌های دیگر ورزشگاه هدایت می‌شوند. اما در روز نحس هیلزبورو، هیچ خبری از مأموران پلیس در ورودی جایگاه هواداران لیورپول نبود.

در مسابقه‌ای که تنها 5 دقیقه به طول انجامید، هواداران لیورپول برای تماشای صعود تیمشان به فینال جام حذفی، بی‌پروا به جایگاه خود هجوم بردند. اما نمی‌دانستند که برخی دیگر از هواداران نزدیک به فنس، زیر پای آن‌ها در حال له شدن هستند. افسر پلیسی به نام اندرو ادیسون، که به درون تونل برای بیرون کشیدن مردم رفت، گفت: “همه از ترس شلوارشان را خیس کرده بودند. همه جا بوی تهوع به مشام می‌رسید. دو کپه از اجساد در ردیف جلو بودند. دستی‌ از میان جنازه‌ها بیرون زده بود. بعد از پاکسازی، معلوم شد متعلق به یک کودک است.”

دیوید لکی، یکی‌ از کسانی‌ است که در بالکن شماره 3 گیر افتاد. او به یاد دارد که شخصی به نام توماس هوارد، 39 ساله، کارگر کارخانه مواد شیمیایی و پدر سه فرزند در کنارش بود. اطراف او در اثر ازدحام جمعیت فشرده شد. او فریاد می‌زد: “پسرم پسرم!” ولی‌ متاسفانه هم او و هم تامی‌، پسر 14 ساله‌اش، در اثر فشار جمعیت زیر دست و پا ماندند.

افتادن هواداران لیورپول از بالکن

چه عوامل خارجی‌ای در هیلزبورو دخیل بود؟

هنوز چهار سال از فاجعه ورزشگاه هیسل در جدال بین لیورپول و یوونتوس نگذشته بود. فاجعه‌ای که منجر به مرگ 39 هوادار یوونتوس در فینال جام باشگاه‌های اروپا شد. این اتفاق، محرومیت 5 ساله باشگاه‌های انگلیسی از مسابقات اروپایی را به دنبال داشت. تصاویر هولناک از ورزشگاه هیلزبورو، باعث شد تا نیروهای پلیس، مسئولان برگزاری بازی و حتی رسانه‌ها از تقصیرات خود شانه خالی کنند.

پلیس منطقه یورک‌شایر جنوبی، مسئولیت برقراری نظم و امنیت هواداران در این مسابقه را برعهده داشت. آن‌ها برای سال‌ها، با دروغ‌هایی عجیب و باورنکردنی سعی کردند تا هولیگانیسم را تنها عامل این فاجعه بزرگ معرفی کنند. همچنان، پس از 36 سال، ملامت قربانیان از سوی پلیس یورک‌شایر، تیترهای روزنامه سان علیه لیورپول (که منجر به تحریم این روزنامه از سوی باشگاه لیورپول و مردم مرسی‌ساید شد) و مطالب نادرست در رسانه‌ها، ترامای جمعی بازماندگان این حادثه محسوب می‌شود. شعارهای هواداران رقیب در تمسخر ماجرای هیلزبورو با استناد به این مطالب، یکی از شوکه‌کننده‌ترین اتفاقات این سال‌های فوتبال انگلیس بوده است.

سیستم قضایی انگلیس، از جمله برخی قاضیان رده بالا، برای سال‌های متوالی سعی کردند جای متهم و قربانی را در این پرونده تغییر دهند. روشی که از همان ابتدا پلیس یورک‌شایر در پیش گرفت. همین اصرار سیستم قضایی به اثبات حقیقت وارونه پلیس، طولانی‌ترین پرونده قضایی بریتانیا را رقم زد.

خانوادگان قربانیان فاجعه هیلزبورو

دادخواهی، دفاع، مجازات!

ناتوانی سیستم قضایی بریتانیا در کشف حقیقت، خانواده قربانیان را مجبور کرد تا برای 27 سال، اعتراضات و دادخواهی مرگ عزیزان خود داشته باشند.

تشخیص پلیس و سیستم حقوقی انگلیس برای تصادفی اعلام کردن مرگ این افراد در سال 1991. سرانجام پس از 27 سال و در سال 2016، با استناد به بیش از 400 هزار صفحه سند از 80 سازمان، این رای وتو شد. در پایان یک پرونده طولانی، تلخ و جنجالی، دادگاه اعلام کرد 96 هوادار لیورپول در این حادثه به دلیل کوتاهی مسئولین کشته شدند. در سال 2021، اندرو دواین که در زمان حادثه 22 سال سن بیش‌تر نداشت، به دلیل صدمات مغزی ناشی از این اتفاق درگذشت. تعداد قربانیان این حادثه به 97 نفر افزایش پیدا کرد.

اما نکته تلخ این‌جاست: با وجود اثبات کشته شدن این 97 قربانی عاشق فوتبال که بین 10 تا 67 سال سن داشتند، هیچ فردی به طور جدی محاکمه نشد. دیوید داکنفیلد، رئیس پلیس یورک‌شایر جنوبی و مسئول برقراری امنیت این مسابقه، در سال 2016 طی هفت روز دادگاه، از شاهد به متهم تبدیل شد. او به اتهام قتل عمد، محاکمه گشت. اما سه سال بعد، در دادگاهی مجدد تبرئه شد تا خانواده‌های قربانیان، بار دیگر طلب دادخواهی کنند. موضوع جایی عجیب می‌شود که بیشتر درباره دروغ‌های پلیس یورک‌شایر درباره این فاجعه بدانیم.

عدالت خواهی خانوادگان قربانیان

مورد عجیب پلیس‌ها در هیلزبورو!

داکنفیلد در اظهارات خود به اتحادیه فوتبال انگلیس، دستورات خود راجع به باز کردن گیت خروجی را کتمان کرده بود. اما بعدها در دادگاه مشخص شد که شخص وی، دستور باز کردن گیت‌ مخصوص خروج هواداران را صادر کرده است. داکنفیلد، پلیس یورک‌شایر را متقاعد کرد تا با داستانی‌ جعلی منکر هرگونه قصور و کوتاهی پلیس شوند. او در عوض گناه را به گردن طرفداران انداخت.

تلاش پلیس برای مقصر اعلام کردن مردم بی‌گناه و خانواده‌های آن‌ها، که سال‌ها در دادگاه برای اثبات بی‌گناهی می‌جنگیدند، تماشایی بود.

وکیل مدافع داکنفیلد، جان بگز، هواداران را به رفتارهای خشن و عدم توجه به اخطار پلیس متهم می‌کرد. او حتی نوعی فرهنگ هولیگانیسم را به آن‌ها نسبت می‌داد. رفتار او باعث انزجار خانواده بازماندگان شد. اما بگز تنها نبود. پلیس یورک‌شایر جنوبی، بارها در مصاحبه‌ها، مردم را به رفتار ناهنجار، به خاطر افراط در مصرف الکل و عدم همکاری با نیروی پلیس متهم کرد.

چیزی که بعدا اثبات شد، کاملا عکس صحبت‌های آن‌ها را نشان می‌داد. اصرار افسران پلیس یورک‌شایر، به مقصر دانستن مردم و خانواده‌هایشان در حادثه، چهره‌ای زشت و غیرقابل اعتماد از پلیس را برای مردم ترسیم کرد. مردم بارها در مجامع عمومی از دروغ گویی آن‌ها حرف زدند.

داکنفیلد، کسی که هیچ نمی‌دانست!

نکته جالب این‌که سر بازرس پیتر رایت، یکی از مأموران ارشد پلیس یورک‌شایر جنوبی، برایان مول را اخراج کرد. او یکی از ماهرترین و کاربلدترین فرماندهان پلیس بود. برایان مول 19 روز قبل از برگزاری این مسابقه، به دلایلی نامعلوم اخراج شد. متهم ردیف اول داستان، یعنی داکنفیلد، جای مول را گرفت.

داکنفیلد بعدها اعتراف کرد که آشنایی کاملی با شرایط برگزاری امن یک مسابقه فوتبال نداشته است. او اوراق مربوط به عملیات اضطراری در زمان وقوع حادثه را مطالعه نکرده بود و حتی از زمین محل برگزاری بازی نیز بازدید نکرد. او پس از 26 سال، به این موضوع اقرار کرد که وظیفه خود را نمی‌دانست. بزرگ‌ترین پشیمانی وی، به تعویق نینداختن زمان شروع بازی بود. با این کار، نظم و آرامش در ورزشگاه برقرار می‌شد و حتی ازدحام هواداران نیز کم‌تر می‌شد.

تصویر ضبط شده از یک قربانی هیلزبورو

اتفاقی که در فینال لیگ قهرمانان 2022 و پس از ازدحام هواداران لیورپول و رئال مادرید در پاریس رقم خورد و بازی، با تأخیر آغاز شد. هر چند که اتفاقات همین مسابقه هم برای هواداران قدیمی لیورپول، زخم کهنه فاجعه هیلزبورو را تازه کرد و حتی باعث خودکشی 2 هوادار این تیم نیز شد. داکنفیلد پذیرفت در حالیکه مردم بی‌گناه زیر دست و پا له می‌شدند، او مشغول دروغ بافی بوده است. داستان‌هایی درباره تماشاچیان بدون بلیط یا نابودی دروازه‌ها توسط هولیگان‌ها. چیزهایی که هیچ‌‎‎گاه در اذهان عمومی مورد قبول واقع نشد.‌

همکاری پلیس، رسانه و شیطان.

از همان لحظات ابتدایی پس از حادثه، پرونده‌سازی پلیس یورکشایر برای متهم کردن قربانیان آغاز شد. از عکاسی از قوطی‌های آبجو، تا دستور پزشکی قانونی برای تست الکل و آزمایش خون از اجساد قربانیان. حتی پلیس توانست نشریه سان را قانع کند که هواداران مست و هولیگان، با نیروهای پلیس درگیر شدند و با ادرار روی آن‌ها، مانع از امدادرسانی به موقع شدند.

داکنفیلد و رفقا در اداره پلیس، و زمانی که برای آرامش خود به الکل پناه آوردند، ایده مست بودن هواداران به ذهن‌شان رسید و فردای آن روز، داکنفیلد دلیل استقرار در اتاق کنترل را رفتارهای غیر عادی هواداران مست اعلام کرد. و هیچ اشاره‌ا‌ی به عدم توانایی در کنترل تونل توسط خود و افسران زیردستش نکرد.

نود و هفت، عددی تلخ برای طرفداران لیورپول

آیا جواب داد؟

سرانجام، پس از 27 سال تلاش مستمر خانواده قربانیان، رأی تاریخی قصور پلیس در این ماجرا صادر شد. یک گروه تحقیقاتی مستقل برای بررسی شواهد تشکیل شد‌. آن‌ها بعد از 3 سال بررسی گسترده نشان دادند قصور پلیس در کنترل اوضاع عامل اصلی فاجعه بوده. ضمن این که در صورت حضور به موقع اورژانس و امکانات پزشکی، 41 نفر از حادثه‌دیدگان، شانس بقا داشتند.

در نهایت هیئت منصفه تجدید نظر در سال ۲۰۱۶، حکم داد که هواداران به شکل غیرقانونی به دلیل خطاهای پلیس کشته‌ شده‌اند. اما بی‌گناه اعلام شدن متهم ردیف اول در سال 2019، باعث شد تا زخم این سانحه، همچنان برای هواداران لیورپول تازه بماند.

مارگارت آسپیینال، مسئول گروه حمایت از خانواده قربانیان هیلزبورو که پسرش جیمز را در این حادثه از دست داد می‌گوید: «97 نفر به شکلی غیرقانونی کشته شدند و هیچکس مسئولیتش را نپذیرفت؛ فکر می‌کنید ما چه حسی داریم؟ ما 30 سال از عمر خود را برای جنگیدن گذاشتیم وگرنه آن‌ها از این ماجرا قسر در می‌رفتند. این بزرگ‌ترین فاجعه تاریخ است. ما پلیس، رسانه و دولت را در هر زمانی روبروی خود می‌دیدیم. ما جهنم را به چشم خود دیدیم.»

ریچی گریوز یکی از بازماندگان حادثه که در آن زمان 23 ساله بود، هنوز با آثار ناشی از این حادثه دست و پنجه نرم می‌کند و در زمان اولین محاکمه، او به عنوان یکی از مسئولان این فاجعه شناسایی شد. او در این رابطه گفت: «من به شدت بابت اینکه به شکل اشتباه به عنوان مقصر شناخته شدم احساس پریشانی می‌کردم. من سعی کردم مدارکی را نشان دهم و به خانواده‌های داغدار کمک کنم؛ این یک تجربه وحشتناک بود. من با آشفتگی کامل دادگاه را ترک کردم.»

عدالت خواهی خانوادگان قربانیان

لیورپول علیه انگلستان

در زمان اولین محاکمه، گریوز به دلیل لهجه لیورپولی خود توسط پلیس‌ها و وکلای دادگستری نیز مورد تمسخر قرار می‌گرفت. سال‌ها بعد، گریوز کمپینی را بین خانواده‌های قربانیان برای جلوگیری از پنهان کردن حقیقت از سوی پلیس و دادگاه تشکیل داد.

او همچنین به طور مستمر به فروشگاه واقع در ورزشگاه آنفیلد (که توسط خانواده قربانیان هیلزبورو اداره می‌شود) سر می‌زد. او همچنین طی سال‌ها تلاش کرده تا در مدارس مختلف راجع به این موضوع صحبت کند اما گاهی توهین‌های هواداران رقیب به دلیل هواداری او از لیورپول، وی را ناامید می‌کند.

در سال 2017، جیمز جونز اسقف بازنشسته اهل لیورپول، در گزارشی جالب توجه از دولت خواست تا برای وضع قانونی به نام «قانون هیلزبورو» در قوانین بریتانیا اقدام کنند. این قانون پیشنهادی، افسران پلیس و نهاد قانون در این کشور را موظف به شفافیت می‌کند.

اما در سال 2023 و پس از شش سال سکوت، دولت به این درخواست واکنش نشان داد و پذیرش این قانون را رد کرد. گزارش سال 2017 ، با عنوان “حفظ آرایش قدرت غیرپاسخگو” از سوی جیمز جونز (اسقف سابق لیورپول) 25 توصیه را ارائه می‌کرد که 11 مورد از آن‌ها مستقیماً مربوط به پلیس بود.

رد شدن این درخواست از سوی دولت، بار دیگر موجی از ناامیدی را در بین خانواده قربانیان ایجاد کرد. البته در همان زمان، اعلام شد که برای جلوگیری از حوادث پس از فاجعه هیلزبورو که مدارک از بین رفته یا نابود شدند، آیین نامه جدیدی برای مدیریت سوابق و اطلاعات پلیس و همین طور دستورالعمل جدیدی برای افسران رابط خانواده تدوین خواهد شد.

یادواره فاجعه هیلزبورو

تکاپوی قانون هیلزبورو.

در طول تمام این سال‌ها که کمپین‌‌های مختلفی از سوی خانواده‌های داغدار شکل گرفت، هیچکدام از آن‌ها نتوانست به خوبی عدالت را در این خصوص تجربه کنند. خانواده قربانیان بارها در زمان‌های مختلف، برای احقاق حق خود و دادخواهی در مکان‌های مختلف و دادگاه، دست به اعتراض و تظاهرات زدند اما تا امروز، این اقدامات منجر به تصویب قانون هیلزبورو نشده است.

برای اثبات مشکلات سیستم قضایی، همین بس که تدوین و انتشار گزارش مستقل فاجعه هیلزبورو توسط پروفسور فیل اسکراتون که از سال 1989 روی آن کار می‌کرد 23 سال طول کشید. انتشار این اسناد در سال 2012، گامی بلند برای کشف حقیقت در خصوص این فاجعه و تغییر رای دادگاه بود. البته که پیگیری مجدد اسناد و مدارک قصور پلیس نیز با مداخلات سیاسی دو وزیر وقت یعنی اندی بورنهام و ماریا ایگل در سال 2010 اتفاق افتاد.

چند هفته پس از انتشار دوباره گزارش، قاضیان رده بالا تصمیم گرفتند بار دیگر پرونده را به جریان بندازند. پیش از این، درخواست تجدیدنظر ابتدایی قربانیان مبنی بر واکاوی دوباره سانحه در سال 1993 رد شد.

مبارزه تا آخرین نفس.

فاجعه هیلزبورو، تغییری اساسی در طراحی و مدیریت ورزشگاه‌های انگلیس ایجاد کرد. فنس‌ها برای همیشه از ورزشگاه‌ها برداشته شدند، و باشگاه‌ها ملزم شدند تا جایگاه‌های نشسته برای هواداران ایجاد کنند تا از تکرار چنین حوادث تلخی جلوگیری شود. سه سال بعد از این حادثه، باشگاه‌های انگلیسی مکلف شدند تا درآمد خود را صرف امنیت ورزشگاه‌های خود بکنند و حق پخش مسابقات خود را به طور قانونی به اسکای بفروشند تا لیگ برتر انگلیس به شکل مدرن و امروزی آن آغاز شود. این، آغازی بر ثروتمند شدن باشگاه‌های انگلیسی بر پایه حمایت هواداران خود بود و شاید اگر حادثه هیلزبورو رخ نمی‌داد، شاهد ساخت و امن‌سازی ورزشگاه‌های مدرن انگلیس نبودیم.

یک دقیقه سکوت ورزشگاه همواره پرسروصدای آنفیلد در ابتدای مسابقه این هفته لیورپول و وستهم، به خوبی ثابت می‌کند که زخم ماجرای تلخ هیلزبورو همچنان پس از 36 سال برای هواداران واقعی لیورپول تازه است. زخمی که زندگی 97 نفر را گرفت و سه دهه زندگی بازماندگان را تحت شعاع قرار داد. بازماندگانی که طی این 36 سال، سخت‌ترین لحظات را تجربه کردند. از متهم شدن به عامل شکل‌گیری این حادثه، تا کنار آمدن با دروغ‌های پلیس و سیستم قضایی و 23 سال تاخیر برای انتشار حقایق مرگ نزدیکان‌ آن‌ها. بازماندگانی که با همبستگی خود طی سه دهه اخیر در شرایط سخت و کمپین‌های حمایتی خود، توانستند رای دادگاه را تغییر دهند اما همچنان، با وجود گذشت 36 سال از این ماجرا، به دنبال اجرای عدالت و تغییر در قوانین هستند.

یادواره هیلزبورو در فضای اطراف استادیوم

VAR و شورش در اسکاندیناوی

var

آروین منصوری، فوتبال‌لب – کریستین، هوادار پرشور والرنگا با ریشی بلند که بیرون از استادیوم اینتیلیتی آرنا ایستاده، با تأکید می‌گوید:

ما تسلیم نمی‌شویم. می‌خواهیم اولین کشوری باشیم که این بیماری (اشاره به VAR) را ریشه‌کن می‌کند. آن‌وقت دیگران هم می‌فهمند که VAR شکست‌خوردنی است!

ما تسلیم نمی‌شویم!

این اولین هفته از فصل فوتبال نروژ است. اما در اوستبلوکا (جایگاه معروف هواداران پرحاشیه والرنگا) هیچ جنب‌وجوشی نیست. سکوها با شروع بازی کاملاً خالی‌اند.

هزاران هوادار در بیرون از استادیوم‌ها تحصن کرده‌اند و طبق برنامه‌ریزی اعتراضی هماهنگ، تا ۱۵ دقیقه از ورود به ورزشگاهها خودداری می‌کنند. این اقدام نه‌تنها توسط هواداران تیم‌های لیگ برتر نروژ (الیتسرین)، بلکه توسط طرفداران باشگاه‌های دسته پایین‌تر نیز حمایت می‌شود.

در بخش تماشاگران مهمان ورزشگاه اما، صحنه متفاوت است. هواداران وایکینگ با تاکتیکی دیگر خشم‌شان به سیستم کمک داور ویدیویی (VAR) را نشان می‌دهند؛ سیستمی که با بررسی تصاویر تلویزیونی خارج از ورزشگاه، تصمیمات داور را تحت تأثیر قرار می‌دهد. آن‌ها در ۱۵ دقیقه اول بازی روی سکوها می‌نشینند، اما سکوتی مرگبار فضای ورزشگاه را درمی‌نوردد.

در این سکوت سنگین فقط فریاد بازیکنان، سوت‌های گاه و بی‌گاه داور و ضربه‌های توپ به گوش می‌رسد. بر روی بنری در سکوی خالی اوستبلوکا شعار نمادین هواداران والرنگا به چشم می‌خورد: «نه به VAR!»

سکوت معنادار علیه VAR

در حالی که قله‌های برفی درامن در افق خودنمایی می‌کرد، فصل جدید لیگ برتر نروژ با اعتراضی خاموش در بازی استرومسگودست و روزنبورگ آغاز شد. هواداران هر دو تیم با مشارکتی هماهنگ، ۱۵ دقیقه اول بازی را در سکوتی نمادین گذراندند: بدون سرود، بدون تشویق، فقط سکوتی سنگین که با پایان یافتن زمان اعتراض، شکسته شد.

هواداران روزنبورگ پشت بنری با عنوان «NFF Mafia» تجمع کردند تا موضع خود را علیه فدراسیون فوتبال نروژ (NFF) نشان دهند. تیرهای چراغ‌برق بیرون استادیوم با برچسب‌های «متنفر از VAR» پوشانده شده بود، در حالی که طرفداران استرومسگودست بنری تندتر با شعار «FCK VAR» برافراشته بودند.

آلفرد یوهانسون، سرمربی روزنبورگ به اتلتیک گفت: هواداران ما که مخالف VAR هستند، حق دارند احساسات خود را ابراز کنند. به این ترتیب – یک 15 دقیقه آرام – بسیار بهتر از سایر اشکال عمل است. زیرا ما همچنین می دانیم که وقتی یک بازی باید به دلیل اعتراضات متوقف شود یا حتی لغو شود، چگونه است.

آلفرد یوهانسون، سرمربی روزنبورگ در گفتگو با اتلتیک تأکید کرد:

هواداران ما که مخالف VAR هستند، حق دارند احساسات خود را ابراز کنند. اعتراضی مانند ۱۵ دقیقه سکوت، بسیار مسئولانهتر از اشکال دیگر است. ما میدانیم توقف یا لغو بازی بهخاطر اعتراضات چه پیامدهایی دارد!

var وی ای آر وار

در ژوئیه سال گذشته، بازی روزنبورگ مقابل لیلستروم با پرتاب بمب‌های دودزا، توپ‌های تنیس و (بدون شوخی!) کیک ماهی به زمین، متوقف شد. سایر بازی‌های تیم ۱۶ تیمی الیتسریان نروژ نیز با روش‌های مشابهی مورد هدف اعتراضات قرار گرفته‌اند.

«در این فصل، گروه‌های هوادار تصمیم گرفته‌اند که به‌طور فعال بازی‌ها را مختل نکنند، اما این عصبانیت در کشوری که اعضای آن باشگاه‌های فوتبال را اداره می‌کنند و بسیاری احساس می‌کنند VARها بدون فرآیند مشورتی مناسب وارد شده‌اند، واقعی است.»

رای‌گیری ژانویه و شکست پیشنهاد لغو VAR

در ژانویه ۲۰۲۵، ۳۲ باشگاه حاضر در دو دسته برتر فوتبال نروژ (الیتسریان) با نتیجه ۱۹ رأی موافق در برابر ۱۳ رأی مخالف، به پیشنهاد «قطع فوری استفاده از VAR» رای دادند. این رأی نشاندهنده مخالفت گسترده باشگاه‌ها با سیستم کمک داور ویدیویی بود، اما نتیجه نهایی به دلیل ساختار رأی‌گیری فدراسیون فوتبال نروژ (NFF) بی‌اثر شد. منتقدان VAR معتقدند این سیستم غیرقابل اعتماد، مستعد خطاهای انسانی، و عامل تأخیرهای غیرضروری است که جریان طبیعی بازی و شادی لحظات کلیدی مانند گلزنی را از بین می‌برد.

مجمع ملی مارس و تصمیم غافلگیرکننده NFF

فدراسیون فوتبال نروژ (NFF) به جای پذیرش رأی باشگاه‌های حرفه‌ای، در اول مارس ۲۰۲۵، مجمع ملی متشکل از ۴۵۰ باشگاه عضو (از سطح حرفه‌ای تا پایه) برگزار کرد. در این رأی‌گیری، با نتیجه ۳۲۱ رأی موافق در برابر ۱۲۹ رأی مخالف، تصمیم به حفظ VAR گرفته شد. این اقدام NFF خشم هواداران و باشگاه‌ها را برانگیخت، چرا که بسیاری معتقد بودند فدراسیون با گسترش دامنه رأی‌گیری به سطوح پایینتر (که از VAR استفاده نمی‌کنند)، نتیجه را به نفع خود تغییر داده است.

انتقادات کلیدی به سیستم VAR

خطاهای فنی و انسانی: گزارش‌ها نشان می‌دهد VAR در نروژ تنها در ۹۶٪ موارد به تصمیمات درست کمک کرده است، اما ۴٪ خطاها—مانند اشتباه در تشخیص پنالتی یا اخراج—به اندازه کافی برای ایجاد بحران کافی بوده است.

کاهش هیجان بازی: هواداران معتقدند VAR لحظات شادی مانند گلزنی را به «انتظار برای تأیید» تبدیل کرده و جذابیت زندهٔ ورزشگاه‌ها را کاهش داده است.

هزینه‌های مالی: اجرای VAR سالانه ۱.۵ میلیون یورو هزینه دارد که نیمی از آن بر دوش باشگاه‌هاست. مخالفان پیشنهاد می‌کنند این بودجه صرف توسعه فوتبال پایه شود.

واکنش‌های خشمگینانه هواداران و باشگاه‌ها

اعتراضات نمادین: هواداران با اقداماتی مانند پرتاب ماهی پخته، توپ تنیس، و کیک به زمین بازی، مخالفت خود را نشان داده‌اند. برای مثال، بازی روزنبورگ مقابل لیلستروم در سال ۲۰۲۴ به دلیل این اعتراضات متوقف شد.

شعارهای تند: بنرهایی با مضامین «NFF مافیا» و «FCK VAR» در ورزشگاه‌ها به چشم می‌خورد که بازتاب نارضایتی از فدراسیون و سیستم داوری است.

موضع فدراسیون و چالش‌های پیش رو

لیز کلاونس، رئیس NFF، در مصاحبه‌ای اذعان کرد که شخصاً از VAR ناراضی است:

زمانی که VAR در جام جهانی ۲۰۱۸ معرفی شد، به عنوان کارشناس در روسیه حضور داشتم. سیستم آزاردهنده بود؛ ما نمی‌دانستیم چرا باید اینقدر طولانی منتظر تصمیمات بمانیم. این احساس اختلال، هنوز پابرجاست.

با این حال، NFF همچنان بر حفظ VAR اصرار دارد و آن را «موضوعی مربوط به اعتبار» می‌داند. سباستین هیتن، رهبر هواداران والرنگا، می‌گوید:

NFF برای حفظ VAR سخت جنگید، چون شکست در این نبرد به معنی از دست دادن اعتبارشان بود. آنها نمی‌خواستند اتهامات حمایت از یک سیستم شکست‌خورده را بپذیرند.

آیندهٔ مبهم VAR در نروژ

اگرچه NFF فعلاً بر حفظ VAR پافشاری می‌کند، فشار هواداران و باشگاه‌ها ادامه دارد. این بحران نشان می‌دهد که تضاد بین سنت‌های فوتبال و فناوری همچنان حل‌نشده باقی مانده است. به گفته رسانه‌های نروژی، این کشور ممکن است به اولین نمونه در اروپا تبدیل شود که فناوری VAR را پس از معرفی، کاملاً کنار می‌گذارد؛ چیزی که سوئد از ابتدا از آن اجتناب کرد.

var در mls

VAR در اولین لیگ حرفه‌ای

A-League استرالیا اولین لیگ حرفه‌ای بود که در سال 2017 فناوری VAR را معرفی کرد. پس از آن، MLS در ایالات متحده نیز در همان سال این سیستم را به کار گرفت. از آن زمان، تقریباً تمامی لیگ‌ها و رقابت‌های بزرگ فوتبال جهان از VAR استفاده کرده‌اند. بااین‌حال، به‌جای ازبین‌بردن جنجال‌ها، این فناوری باعث خشم، ناامیدی و انتقادات شدید شده است.

اما آنچه کسی تصورش را نمی‌کرد، این بود که سازمان‌یافته‌ترین و ستیزه‌جوترین جنبش مخالفان VAR در کشوری شکل بگیرد که معمولاً با اعتراض و نارضایتی همراه نیست. نروژ که در رتبه‌بندی جهانی، هفتمین کشور شاد جهان شناخته می‌شود، شاهد مخالفت شدید با این فناوری بوده است. به‌عنوان نمونه، در دیداری که استرومسگودست باید یک پنالتی با کمک VAR دریافت می‌کرد، هواداران این تیم، که مستقیماً پشت دروازه بودند، شعار “لعنت به VAR” سر دادند.

ما اینجا بودیم!

در مسابقه‌ای دیگر، هواداران Stabaek بلافاصله پس از شروع بازی مقابل وایکینگ، زمین را ترک کردند. جالب‌تر اینکه لحظاتی بعد، تیم‌شان گلی را که ابتدا پذیرفته شده بود، پس از بررسی VAR به دلیل حطای هند از دست داد. در جایگاهی که ترک شد، بنری گذاشتند که روی آن نوشته شده بود: “ما اینجا بودیم” (به نروژی: “Vi var her”).

هواداران والرنگا با پرتاب شیرینی به داخل زمین، اعتراض خود را نشان دادند. آن‌ها با این کار قصد داشتند به فرهنگ برنامه‌ریزی جلسات NFF که به “قهوه و کروسان” معروف است، کنایه بزنند. در سفر لیلستروم به روزنبورگ در سال 2023، این تیم با یک پنالتی که VAR تشخیص داد، دراماتیک‌ترین پیروزی 2-1 خود را رقم زد. اما برخلاف انتظار، هواداران لیلستروم جشن نگرفتند. هوگنر تریم، یکی از طرفداران و عضو پادکست لیلستروم، می‌گوید:

هواداران ما یک ساعت پرواز یا هشت ساعت رانندگی را برای این بازی طی کرده بودند. معمولاً دیوانه می‌شویم، به‌خصوص اگر تاریخ رقابت دو تیم را بدانید. اما این بار، حتی جشن نگرفتیم. همه با خود می‌گفتند: “این فوتبال نیست”. گل پیروزی وارد دروازه شد و ما فقط نشستیم.

لیلستروم، که فصل گذشته به دسته دوم سقوط کرد، یکی از سرسخت‌ترین مخالفان VAR بوده است. این تیم، تنها باشگاهی بود که در ابتدای فصل 2023 علیه معرفی این فناوری رأی داد. این باشگاه گروهی از هواداران متعصب دارد که کلاونس، رئیس فدراسیون فوتبال نروژ، آن‌ها را “تندروها” می‌نامد. یکی از عجیب‌ترین اعتراضات این گروه، “بازی کیک ماهی” بود. تریم توضیح می‌دهد:

این کار هواداران روزنبورگ بود. ایده‌شان این بود که کیک‌های ماهی را در زمین پرتاب کنند تا مرغ‌های دریایی پایین بیایند و هرج‌ومرج ایجاد شود. البته همه‌چیز مطابق برنامه پیش نرفت، اما درنهایت داور بازی را متوقف کرد.

منتقدان، فدراسیون فوتبال نروژ (NFF) را متهم می‌کنند که با رأی‌گیری 19-13، از طریق دخیل کردن تیم‌هایی که هرگز با VAR بازی نکرده‌اند، مسیر تصویب آن را هموار کرده است. بسیاری معتقدند این تیم‌ها به‌طور غیرمستقیم برای رأی موافق تشویق شدند. اوله کریستیان ساندویک، سخنگوی اتحادیه هواداران نروژی، می‌گوید:

خیلی‌ها خشمگین و ناامید هستند. مردم از خود تصمیم ناامید شده‌اند، اما بیشتر از فرآیند رأی‌گیری عصبانی هستند. مردم نروژ معمولاً زیاد تظاهرات نمی‌کنند، اما این موضوع باعث شد بگویند: هی، این درست نیست، این سیستم جواب نمی‌دهد و ما دیوانه‌وار از VAR بیزاریم.

تظاهرات علیه یوفا

تظاهرات سراسری با هدف “افزایش آگاهی درباره اینکه دموکراسی فوتبالی نروژ تحت تهدید نیروهای غیردموکراتیک قرار دارد”، برگزار شد.

کلاونس، که به عنوان فردی مترقی و اصولگرا شناخته می‌شود، همیشه آماده پرسش‌گری از فیفا و یوفا بود. او به‌ویژه در مورد جام جهانی قطر و روند مناقصه برای میزبانی مسابقات 2030 و 2034، مواضع محکمی گرفت. اما حالا، برخی از مخالفان VAR در نروژ معتقدند که یوفا در تصمیم‌گیری درباره ادامه این فناوری نقش داشته است. آن‌ها ادعا می‌کنند که وقتی کلاونس به کمیته اجرایی یوفا اضافه شد، ممکن است تحت فشار این نهاد قرار گرفته باشد.

کلاونس این ادعا را رد می‌کند و به The Athletic می‌گوید:

شایعه همیشه وجود خواهد داشت، اما این ریشه در واقعیت ندارد. ما از یوفا خواستیم دلایل موافق و مخالف VAR را توضیح دهد. آن‌ها صراحتاً گفتند که نمی‌خواهند ما را تحت تأثیر قرار دهند. این نظریه توطئه‌ای نادرست است و نباید به عنوان حقیقت پذیرفت.

به گفته او، این فرآیند “کاملاً منصفانه، شفاف” بود. حامیان کلاونس معتقدند که معترضان از این واقعیت که بحث را باخته‌اند، ناراحت هستند و حالا به دنبال مقصر می‌گردند.

یک گروه کاری به ریاست ریموند یوهانسن، شهردار سابق اسلو، گزارشی چهارماهه درباره مزایا و معایب VAR تهیه کرد. بسیاری از مربیان و بازیکنان اعتراف کردند که خواهان حفظ این فناوری هستند، اما جرأت نداشتند آن را علناً بیان کنند. حتی برخی از هواداران نیز چنین نظری داشتند. از سوی دیگر، داوران نروژی تأکید کردند که برای آن‌ها، “نقطه بی‌بازگشت” به اتمام رسیده است.

چرا “نه به توضیح”؟

کلاونس تصدیق می‌کند که “معترضان استدلال‌های مهمی دارند” و از آزادی بیان و حق اعتراض آن‌ها دفاع می‌کند. او حتی دو روز قبل از مجمع ملی، در یک میخانه در اسلو با 200 مخالف VAR دیدار و گفت‌وگو کرد. هرچند او نتوانست همه را متقاعد کند، اما معتقد است که “ارائه احترام و درخواست احترام متقابل” ضروری است.

اما سه ساعت جنوب اسلو، در سوئد، شرایط متفاوت است. در لیگ برتر سوئد، تنها لیگ مردان در بین 30 لیگ برتر اروپا، از VAR استفاده نمی‌شود. در بازی افتتاحیه فصل بین GAIS و AIK، گل دقیقه 92 AIK بدون هیچ‌گونه نگرانی یا بررسی باقی ماند.

میکجل توماسن، سرمربی AIK، می‌گوید:

بدون VAR، فوتبال زیباتر است. این سیستم، همه‌چیز را مصنوعی می‌کند. من فقط یک مهمان در سوئد هستم، اما فکر می‌کنم تصمیم فوتبال سوئد در نپذیرفتن VAR، فوق‌العاده بوده است.

در انگلیس، حتی زمانی که ولورهمپتون واندررز پیشنهادی برای لغو VAR ارائه کرد، هیچ باشگاه دیگری از آن حمایت نکرد. اما در نروژ، داستان متفاوت است؛ جایی که اعتراضات همچنان ادامه دارد.

var ولوز

سوئد، مخالفی دیگر

باشگاه‌های سوئد، مانند باشگاه‌های نروژ، توسط اعضا اداره می‌شوند، که این امر طرفداران را تشویق می‌کند که موضع بگیرند، زیرا آن‌ها قدرت ایجاد تغییر را دارند. ایساک ادن، رئیس اتحادیه هواداران فوتبال سوئد، می‌گوید:

VAR به نمادی از تمام چیزهایی تبدیل شده است که ما در فوتبال مدرن دوست نداریم. تیم من، الفسبورگ، فصل گذشته در اروپا بازی کرد (با VAR اجباری) و همیشه وقتی تیم شما گل می‌زند، این احساس وجود دارد که باید تردید کنید، یک دقیقه صبر کنید، سه بار نگاه کنید، یا ممکن است مجبور شوید دو بار جشن بگیرید. این کاملاً عجیب بود.

در اولین بازی الفسبورگ در مقدماتی لیگ اروپا، مقابل پافوس قبرس، زمانی که VAR داور را به سمت مانیتور کنار زمین فرستاد، آن‌ها یک پنالتی دریافت کردند. ادن می‌گوید:

ما باید در این بازی پیروز می‌شدیم. با این حال، تمام استادیوم شعار می‌داد: “ما از VAR متنفریم.” بنابراین من می‌توانم با هواداران نروژی همدردی کنم. اینجا هم بحث پر جنب و جوشی وجود داشت، اما اکنون کاملاً مرده است و در آینده‌ای قابل پیش‌بینی، چیزی در سوئد تغییر نخواهد کرد.

اوله سلناس، بازیکن روزنبورگ با ۳۲ بازی ملی برای نروژ، به The Athletic می‌گوید:

گاهی ممکن است عجیب باشد. با این حال، ما داریم به آن عادت می‌کنیم. می‌دانیم که این یک موضوع داغ است و اگر هواداران بخواهند در ۱۵ دقیقه اول بازی ساکت بمانند، ما باید تمرکز کنیم و حرفه‌ای باشیم.

بازیکنان نیز علیه VAR؟

آیا بازیکنان می‌خواهند VAR لغو شود؟ سلناس می‌گوید:

نظرات بسیار متفاوت است. بعضی‌ها این را می‌خواهند، اما برخی نه. من می‌توانم هر دو طرف را ببینم. بله، کاملاً کار نکرده است، اما باید به یاد داشته باشیم که این هنوز روزهای اولیه است. برای من، اگر تقریباً همه افراد دیگر در اروپا از آن استفاده می‌کنند، حذف VAR برای ما عجیب خواهد بود.

var ظهور

“Forsvar Medlemsdemokratiet” (“دفاع از دموکراسی اعضا”) پیامی بود که در چند روز آخر هفته بر روی بنرها نمایش داده شد. با این حال، واکنش‌های منفی علیه این اعتراضات نیز وجود دارد و در سرزمین ارلینگ هالند و مارتین اودگارد، کمپین‌های طرفدار VAR نیز به طور فزاینده‌ای در حال قدرت گرفتن هستند.

در ماه نوامبر، رئیس فردریکستاد، جوستین لوند، بیانیه‌ای را در وب‌سایت باشگاه منتشر کرد و درخواست بازخورد نمود، در حالی که توضیح می‌داد: «هیئت‌مدیره طرفدار VAR بود.» شعار «من از این VAR لعنتی متنفرم» در سراسر استادیوم طنین‌انداز شد، اما اعضا واقعاً چه فکر می‌کنند؟ اعضای فردریکستاد با ۷۰ رأی موافق در برابر ۶۵ رأی مخالف، به نفع سیستم VAR رأی دادند، و لوند به نظر کاملاً افتخار می‌کند که می‌گوید آن‌ها یکی از تنها پنج باشگاه دسته برتر بودند که همراه با کریستیان‌ساند، سارپسبورگ ۰۸، KFUM و بودو/گلیمت این موضع را اتخاذ کردند.

لوند می‌گوید: «

من کاملاً واضح بوده‌ام که VAR باید ادامه یابد. من سعی کرده‌ام یک صدای قوی طرفدار VAR باشم، زیرا افرادی که خواهان تغییر هستند، با صدای بلندتر صحبت می‌کنند، در حالی که افرادی که خواهان تغییر نیستند، اغلب ساکت می‌مانند. انتقادهای زیادی از طرفداران مختلف دریافت کردم، اما اکثریت ساکت برای مدت طولانی بیش از حد ساکت بودند.

این سیستم تغییری در شور و شوق ما در ورزشگاه نمی‌دهد!

در میان همه اینها، NFF حق دارد به این نکته اشاره کند که Eliteserien از رتبه ۲۳ در سال ۲۰۱۹ به رتبه دوازدهم در رتبه‌بندی ضریب پنج‌ساله یوفا صعود کرده است. تعداد شرکت‌کنندگان افزایش یافت و، چه با VAR چه بدون آن، هواداران همچنان به ایجاد فضایی پرشور در ورزشگاه‌ها ادامه می‌دهند، به‌ویژه به این دلیل که مقامات فوتبال نروژ اجازه استفاده از مواد آتش‌زا را می‌دهند؛ چیزی که در انگلیس و بسیاری از کشورهای دیگر ممنوع است. فرهنگ هواداری در اینجا زنده و پرجنب‌وجوش است: پرچم‌ها، شراره‌ها، مگافون‌ها، تیفوس‌ها، و سبکی که تأثیر عشق نروژ به فوتبال انگلیس در آن کاملاً مشهود است.

اما این دوران، دوران عجیبی است. زمانی که هواداران بودو/گلیمت کیک‌های ماهی را در زمین بازی پرتاب کردند تا بازی مقابل هاگسوند را مختل کنند، باشگاه ۹ هوادار را برای ۳۰ بازی محروم کرد. فرود توماسن، مدیر کل، به TV2 گفت:

ادامه این‌گونه اقدامات کودکانه، در حال نابود کردن فوتبال است. این نه درباره فوتبال است، نه درباره VAR. من این را فوق‌العاده غم‌انگیز و کسل‌کننده می‌دانم.

اندکی پس از آن، بودو/گلیمت یک بازی خارج از خانه مقابل استرومسگودست داشت که طرفداران آن دو بنر بزرگ در دست داشتند: «آزادی برای اولتراها» و «یک کیک ماهی بخور، فرود».

چالش برای کلاونس این است که راهی را در میان تمام این درگیری‌های درونی پیدا کند، در حالی که، به اعتراف خودش، همسو کردن دیدگاه‌های همه تقریباً غیرممکن است. او می‌گوید که این روند «چندان خوشایند» نبوده است.

اگر صبر کنید مزایای بیش‌تری نسبت به معایبش دارد!

با این حال، در نهایت، او می‌گوید که این «شفاف‌ترین فرآیند در جهان» بوده است و داوران قدردان این هستند که می‌توانند از «شب‌های بی‌خوابی و فشارهای خانواده‌هایشان به دلیل اشتباهات درون زمینی که می‌توانستند اصلاح شوند» در امان بمانند. او معتقد است که سیستم VAR از زمان آغاز به کار به طور چشمگیری بهبود یافته و اگر مردم به آن زمان بدهند، مزایای آن بیشتر از معایبش خواهد بود.

بدون شک، این واقعیت که در فصل مارس تا نوامبر نروژ تاکنون بحث بزرگی پیرامون VAR شکل نگرفته، کمک‌کننده بوده است؛ حداقل هنوز نه. کلاونس می‌گوید:

مردم در سراسر جهان از VAR ناراضی هستند. هیچ‌کس نمی‌گوید که کامل است. اما خیلی پیشرفت کرده است. در اولین فصل خود در نروژ، بازی را مختل کرد. اما از نیمه دوم فصل گذشته، جریان بسیار بهتری داشته است.

۲۵ سال از آخرین حضور نروژ در جام جهانی مردان یا قهرمانی اروپا می‌گذرد. اما سال گذشته، تیم ملی به لیگ A، بالاترین سطح لیگ ملت‌ها، صعود کرد. کلاونس می‌گوید که از مسیر صعودی آن‌ها خوشحال است. و او یک جزئیات کلیدی را فراموش نکرده است.

او درباره پیروزی ۲-۱ آن‌ها مقابل اتریش در سپتامبر می‌گوید: «ارلینگ هالند گل دیرهنگامی زد که فوق‌العاده مهم بود. در ابتدا، (به دلیل آفساید) گل مردود اعلام شد. سپس VAR وارد عمل شد و گل مورد تأیید قرار گرفت. ما در نهایت گروه خود را بردیم. و، اوه، چه احساسی! سرخوشی محض!»

آرنه اسلات و ماجرای پشت پرده عجیب‌ترین ایده تاکتیکی او؛ شکستی ستودنی

امیر محمد کلانتری، فوتبال‌لب – در این مقاله به یکی از عجیب‌ترین ایده‌های تاکتیکی آرنه اسلات خواهیم پرداخت. به نقل از یک تیتر هلندی، این ایده یک شکست درخشان بود. به بیان دیگر، آرنه اسلات در طول ۳۰ سال فعالیت حرفه‌ای خود به عنوان بازیکن فوتبال و اکنون مربی، ایده‌های بهتری نیز در کارنامه داشت. ایده‌هایی که او را تا آستانه قهرمانی در پریمیرلیگ با لیورپول در این فصل قرار دادند.

بازگشت به دورانی که آرنه اسلات در زووله بود.

اسلات در آن زمان ۳۲ سال داشت و برای تیم زووله در لیگ دسته دوم هلند بازی می‌کرد. این حرکت بداهه‌ی او در شروع بازی چنان عجیب بود که رنه فن در گیژپ، بازیکن سابق تیم ملی هلند، در برنامه‌ی تلویزیونی خود نزدیک بود از شدت عصبانیت منفجر شود.

او خطاب به بینندگان گفت:

اگر این صحنه را به آندرس اینیستا (قهرمان جام جهانی با اسپانیا) نشان دهی، فکر می‌کند این یک ورزش کاملاً متفاوت است. این هیچ ربطی به فوتبال حرفه‌ای ندارد. اگر کسی در یک تیم آماتور  با ۱۲ تماشاچی نیز چنین کاری کند، بلافاصله از زمین اخراجش می‌کنند و همه می‌گویند: «این دیوانه است».

اشتیاق آرنه اسلات به تجربه ایده های جدید از همان ابتدا!

توضیح دادن آن صحنه در سال ۲۰۱۱ آسان نیست. زمانی که اسلات برای امتحان کردن ایده‌ای جدید و کمی عجیب، تایید مربیان تیمش در زووله را گرفت تا بازیکنان تیم مقابل را غافل‌گیر کند.

اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، این ماجرا یادآور این است که اسلات حتی در جوانی هم یک تاکتیک شناس مشتاق بود. او دوست داشت خارج از چارچوب‌های معمول فکر کند.

همچنین ارزش ذکر دارد که او پس از طراحی این ایده، جسارت آن را داشت که آن را با آرت لانگلر (مربی وقت زووله) و دستیارش، یاپ استم (مدافع سابق منچستریونایتد و تیم ملی هلند) در میان بگذارد.

جان اورس، یکی دیگر از مربیان سابق زووله، با خندهای معنادارش به نشریه The Athletic می‌گوید:

اما این ایده همچنان مسخره بود. آرنه ایده‌های زیادی دارد. متاسفانه این یکی از بدترین‌هایش بود.

آرنه اسلات در تیم زووله هلند

طرح او این بود: بلافاصله بعد از شروع بازی، توپ را با یک ضربه سریع به بالا پرتاب کنند، سپس یک شوت قدرتمند به سمت نیمه‌ی زمین حریف بزنند تا توپ در محوطه‌ی جریمه فرود بیاید. همزمان با پرواز توپ در هوا، مهاجمان زووله باید با تمام سرعت به سمت محوطه‌ی جریمه می‌دویدند تا توپ را در لحظه‌ی فرود دریافت کنند. در بهترین حالت، آن را از زیر پای دروازه‌بان حریف عبور دهند. از همه مهمتر، بازیکنان در این موقعیت در آفساید گرفتار نمی‌شدند، چون همه‌ی آن‌ها پشت توپ قرار داشتند. اگر این تاکتیک جواب می‌داد، مدافعان حریف کاملاً غافل‌گیر می‌شدند.

جان اورس: ایده آرنه اسلات واقعا افتضاح بود!

اورس که حتی پس از گذشت بیش از یک دهه، هنوز کاملاً سردرگم به نظر می‌رسد، می‌گوید:

به نظر می‌رسد آن‌ها متوجه این نکته نبودند که اگر توپ را مستقیماً بعد از سوت مسابقه تا محوطه جریمه حریف شوت کنند، دروازه‌بان به راحتی می‌تواند آن را بگیرد. همچنین، توپ چقدر در هوا می‌ماند؟ شاید سه ثانیه؟ فقط فکر کنید بازیکنان چقدر باید سریع باشند تا به آن برسند. برای این کار به کسی نیاز دارید که رکورد جهانی دو را بشکند! نه. این ایده واقعاً افتضاح بود.

اما اگر آرنه اسلات، هافبک خلاق تیم، می‌توانست توپ را واقعاً به ارتفاع بالا بفرستد چه می‌شد؟ در تمرین‌ها، این حرکت به خوبی اجرا شد.


لانگلر اخیراً در مصاحبه‌ای با وینسنت دِوریس، روزنامه نگار روزنامه محلی دِ استنتور گفت:

حتی سه بار هم جواب داد. به همین خاطر، من و یاپ استم به هم گفتیم: “بیایید امتحانش کنیم.” البته شرط اصلی اجرای درست آن بود.

اما آنچه اتفاق افتاد ممکن است برای هواداران لیورپول که اسلات را در نخستین سال حضورش، بدون تاکتیک‌های عجیب در صدر جدول می‌بینند، تعجب آور باشد.

متأسفانه برای اسلات، اینترنت هرگز فراموش نمی‌کند و فیلم این اتفاق نشان می‌دهد اجرای این ایده در آن بازی حتی به پای نسخه تمرینی هم نرسید. ضربه اسلات برای بالا فرستادن توپ قابل قبول بود. اما بعد… همه چیز به فنا رفت.

لانگلر با خنده گفت:

آرنه می‌خواست توپ را به سمت محوطه جریمه حریف شوت کند، اما در عوض تقریباً توپ را مستقیم به بالا پرتاب کرد. توپ در واقع به سمت عقب و به ارتفاع بالا رفت، سپس پایین آمد و در لبه سمت چپ دایره مرکزی زمین در نیمه زووله فرود آمد. در حالی که صدای هلهله متعجب تماشاگران به گوش می‌رسید.

گوینده تلویزیون اعلام کرد:

بازی بین زووله و کامبور آغاز شده… و این صحنه واقعاً عجیب است. شاید از استرس باشد… چنین چیزی را به ندرت می‌بینید؛ لحظه‌ای به یاد ماندنی از آرنه اسلات.

جان اورس که در دهه ۱۹۷۰ برای آژاکس و فاینورد بازی می‌کرد، می‌گوید این فیلم هنوز در تلویزیون هلند پخش می‌شود:

آرنه در طول هفته با بازیکنان و مربیان دیگر در مورد این ایده صحبت کرد. گفت: “باید روش شروع بازی را عوض کنیم. اگر اینطوری انجامش دهیم، حیرت زده می‌شوند”. اما ضربه او دقیقاً آن چیزی نشد که می‌خواست. کاملاً اشتباه عمل کرد.

اسلات به نظر می‌رسد جهت گیری خود را اشتباه محاسبه کرد و توپ پشت سرش در منطقه‌ای خالی فرود آمد. این بازیکنان زووله بودند که غافل‌گیر شدند و در عرض چند لحظه، کامبور به حمله پرداخت.

آیا این دیوانگی منطقی پشت خود داشت؟

بن هندریکس که بین سال‌های ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵ مربیگری زووله را برعهده داشت، توضیح می‌دهد:

گاهی ممکن بود حریفان خورشید در چشم‌شان باشد و نتوانند حرکت توپ را دنبال کنند. گاهی هم این روش او برای گفتن این بود که “بفرما، ما دوست داریم توپ دوم را داشته باشیم.” مردم اینجا به آن می‌خندیدند. او توپ را به بالا پرتاب می‌کرد و بعد (با خنده) زووووووووم! (با حرکتی شبیه پرتاب موشک) توپ را مستقیم به آسمان شلیک می‌کرد.

هندریکس به یاد می آورد که اسلات همیشه به دنبال راه‌های جدید برای کسب برتری بر حریفان زووله بود:

حتی وقتی می‌خوابید، به فوتبال فکر می‌کرد. همیشه ذهنی فوتبالی داشت و در اعتماد به نفس‌دادن به سایرین استاد بود.

لانگلر:

ایده این بود که با شوت کردن توپ به بالاترین حد ممکن به سمت محوطه جریمه، سه مهاجم ما به جلو بدوند و در لبه محوطه حاضر باشند. چه کسی میداند از این حرکت چه نتیجه ای حاصل می‌شد؟

البته از بیرون خنده دار به نظر می‌رسید. اگر از پیش زمینه ماجرا خبر نداشتی، حتما می‌گفتی: “اینا دقیقاً دارن چیکار میکنن؟ توپو مستقیم به هوا شوت کردن”. اما نه، این یک شکست درخشان بود و بهتر است بحث را همینجا تمام کنیم.

با این حال، اسلات قصد نداشت به همینجا بسنده کند. حداقل در ابتدا. مصمم تر از قبل، او دوباره همان تاکتیک را در همان سال امتحان کرد. اینبار هم حریف کامبور بود و نتیجه باز هم فاجعه بار شد.

اورس می‌گوید:

خودش را مسخره کرد. باورکردنی نبود.

و اضافه می‌کند شاید هدف این بود که «حریف از خنده بتکرد، تمرکزش را از دست بدهد و آن‌ها از این موقعیت سوءاستفاده کنند!

برای درک بهتر، اورس که دو دوره با اسلات همکاری داشته، او را مربی بهتری از کلوپ می‌داند و از افتخارش به عملکرد فوق‌العاده شاگرد سابقش در لیورپول می‌گوید. در حرف‌های او بجز تعجب و خنده، هیچ بدخواهی نیست.

آرنه اسلات سرمربی لیورپول

به گفته او، این ماجرا یادآوری است که حتی باهوش‌ترین افراد در فوتبال هم ممکن است اشتباه کنند:

یوهان کرایف، بهترین بازیکن و مربی، همیشه می‌گفت: “فوتبال بازی ساده‌ای می‌باشد اما اجرای ساده‌ی آن بسیار سخت است.” با این حال، گاهی بازیکنان یا مربیانی هستند که می‌خواهند دوباره فوتبال را اختراع کنند. و این ایده آرنه، نمونه‌ای از آن است.

RB لایپزیگ، یک آکادمی بازسازی شده و یک باشگاه که ماموریت توسعه خود را دارند.

زمین تمرینی لایپزیگ

آروین منصوری، فوتبال لب– مرکز تمرینی RB لایپزیگ در Cottaweg مانند زمین‌های تمرینی دیگر در سراسر اروپا است. یک متصدی پذیرش به تلفنی که هیچوقت از زنگ خوردن باز نمی‌ایستد، پاسخ می‌دهد. در تلویزیون وسیعی که از دیوار آویزان است، اخبار ورزشی تکرار می‌شود.

فضای کلی آکادمی

به داخل ساختمان می‌رویم و فضا تغییر می‌کند.

در داخل، صفحه‌های کوچک پلاسما، هایلایت بازی‌های اخیر تیم جوانان پخش می‌شود و پیشرفت استعدادهای آکادمی مورد نمایش قرار می‌گیرد. در روز بازدید خبرنگاران، مراسم تجلیل از یک هافبک تیم زیر 11 سال به خاطر “افزایش توانایی گل‌زنی”و “بهبود کلی در مناطق تهاجمی” در جریان بود.

این یک روند الهام بخش است. بازیکنان بزرگسال و جوانان لایپزیگ در یک مکان تمرین می کنند. تا پایان آن روز، ژاوی سیمونز، بنجامین شسکو و بقیه بازیکنان تیم بزرگسالان، برای اولین‌بار نام این هافبک جوان را شنیده و چهره او را خواهند دید. مانند خود ساختمان، تأکید بر آینده وجود دارد.

این مرکز میزبان 50 بازیکن جوان به صورت هم‌زمان است. آنها در مکان‌های تعبیه شده زندگی می کنند، اتاق نشیمن و امکانات آشپزخانه خود را دارند و توسط یک خانواده که آنها نیز در آن‌جا زندگی می‌کنند، میزبانی می‌شوند.

امکانات و تجهیزات

هر چیزی که یک بازیکن جوان می‌تواند نیاز داشته باشد وجود دارد. سالن‌های ورزشی در بهترین حالت هستند. یک استادیوم کوچک بیرون از محوطه وجود دارد. اطراف زمین‌های تمرین، یک زمین با موانع برای آماده سازی، یک تپه دوی سرعت و حتی یک زمین پدل وجود دارد. تمام فعالیت‌های بازیکنان مسن‌تر آکادمی در تمرینات، توسط شبکه‌ای از دوربین‌ها که هر قسمت چمن را پوشش می‌دهد، نظارت می‌شود. حتی اپلیکیشنی وجود دارد که از طریق آن مربیان قادر به ارسال کلیپ‌ها و ارسال و دریافت بازخورد عملکردهای اخیر بازیکنان، در جلسات تمرینی و مسابقات هستند.

بنابراین، این مرکز جایی است که بازیکنان می‌توانند رشد کنند. با این حال، لایپزیگ هنوز هم می‌خواهد تعداد بیشتری بازیکن بسازد. بازیکنان دیگر، ممکن است به خاطر پیشرفت در این حرفه مشهور شده باشند، اما (در حال حاضر)، “ارمدین دمیرویچ”، مهاجم اشتوتگارت، مطرح ترین بازیکن بوندسلیگا است که مدتی را در آکادمی لایپزیگ گذرانده است. اما هنوز اثری از یک ستاره بومی وجود ندارد.

باوم وارد می‌شود

مانوئل باوم، 45 ساله، مسئول تغییر آن است. باوم در سال 2023 به عنوان سرپرست توسعه جوانان منصوب شد. او قبلاً آگزبورگ و شالکه را مربی‌گری کرده بود و مسئولیت تیم‌های زیر20 و زیر18 سال آلمان را بر عهده داشت.

او می‌گوید: «می‌خواهم سعی کنم تمام تجربیاتی که در زندگی فوتبالی‌ام داشته‌ام را، به RB Laipzig بیاورم. می‌گوبند در این بخش از آلمان، استعداد کافی وجود ندارد. اما این درست نیست. این مشکل سیستم آموزشی است، مشکل از بازیکنان نیست.”

باوم مسئول جوانان لایپزیگ
باوم در زمان مربی‌گری تیم شالکه در سال 2020

لایپزیگ، کم و کاستی‌ها

در لایپزیگ، چالش های منحصر به فردی وجود دارد.

این باشگاه سال 2009 تشکیل شده است و در حالی که امکانات بسیار چشمگیر است، در سال 2015 (فصل قبل از صعود تیم بزرگسالان به بوندسلیگا) بازیکنان در کابین لباس عوض می‌کردند.

با این حال، مشکلات دیگری وجود دارد که باید بر آن‌ها غلبه کرد. باوم، درحالی که در مقابل یک صفحه پروژکتور، که موقعیت جغرافیایی باشگاه‌های بوندسلیگای آلمان، و کارخانه تولید استعداد، که الان سقوط کرده هستند، مانند هامبورگ، شالکه، کایزرسلاترن و نورنبرگ را نشان می‌داد، توضیح داد.

او با اشاره به موقعیت لایپزیگ در نقشه، جزیره‌ای که قبلاً آلمان شرقی (GDR) بود، می‌گوید: «ما اینجا در ساکسونی هستیم. باشگاه‌های زیادی در جنوب، جنوب غرب، غرب و شمال وجود دارد. اما اینجا در اطراف لایپزیگ، تعداد کمی باشگاه وجود دارد. از اینجا تا برلین و ولفسبورگ حدود دوساعت راه است.

بنابراین، ما یک وضعیت انحصاری داریم. از طرف دیگر، ما این مشکل را داریم که آکادمی‌های قوی کمی در منطقه داریم. این بدین معنی است که دانش فوتبالی بازیکنان، زمانی که به ما ملحق می‌شوند، می تواند پایین باشد. زیرا قبلا در مراکز خوبی آموزش ندیده‌اند.»

این کسری با سایر کمبودها همراه می‌شود. در سال 2025، بیکاری در غرب آلمان دو درصد کمتر از شرق شناسایی شده است. در میان 16 ایالت این کشور، پنج ایالت فقیر از نظر میانگین دستمزد (از جمله ساکسونی) همگی در شرق قرار دارند. چه با سخت‌تر شدن کار والدین برای رساندن کودکان به بازی‌ها و چه به این دلیل که تهیه کفش‌ها و تجهیزات برای والدین سخت است. مشکلات واضح است، و آمارها هم این مسائل را نشان می‌دهد.

از 150 بازیکن متولد آلمان که در این فصل در بوندسلیگا بازی کرده‌اند، بدون احتساب برلین، تنها 7 بازیکن در شرق به دنیا آمده اند.

راهکار لایپزیگ

پاسخ مقطعی لایپزیگ به این مشکل، برنامه Forderoffensive (تهاجم مالی) است که در مارس 2024 راه اندازی شد. این طرح، از باشگاه‌های سراسر شهر حمایت می کند. تجهیزات و استخدام مربیان تمام وقت را تامین مالی می‌کند و همچنین امکان دسترسی به دوره های آموزشی را فراهم می کند.

باوم می گوید: “ما بیش از 600،000 ساکن در این منطقه داریم. بنابراین باید بتوان بازیکنان زیادی را از این منطقه توسعه داد. و به همین دلیل است که ما به مدارس و مهدکودک ها می‌رویم و پول زیادی را برای این گروه سنی خرج می‌کنیم.”

Cottaweg زمین تمرینی لایپزیگ

لایپزیگ و باوم چه دیدگاهی به فوتبال دارند؟

باوم می تواند ساعت‌ها، با جزئیات عمیق و فشرده درباره فوتبال صحبت کند. او در مورد اینکه کجای پیشرفت بازیکن در حال حاضر اشتباه پیش می‌رود یا اینکه برخی از نگرانی‌های پیرامون آن چقدر نادرست هستند، دیدگاه‌های جالبی مطرح می‌کند.

“همه در مورد منطقه انتقال صحبت می‌کنند: از تیم زیر19 سال به تیم اصلی. اما به نظر من، بزرگ‌ترین مشکل، مرحله پایه است. ما خیلی دیر شروع به آموزش بازیکنان می‌کنیم و به آنها آموزش می‌دهیم که به جای این‌که با توپ چه کار کنند، به کدام سمت بدوند.

این یکی از دلایلی است که ما سرمایه‌گذاری زیادی در مرحله پایه انجام می‌دهیم، زیرا واقعا مهم است که برای بازیکنان ارزش قائل شویم.”

بخشی از این هدف، شامل بهبود شرایط خارج از باشگاه و امکاناتی است که بازیکنان اولین ارتباط را با آن می‌گیرند. او می‌گوید که این شامل بررسی سلسله مراتب مربی‌گری نیز می‌شود که در باشگاه خودش وجود دارد.

“من به متخصصان نیاز دارم. به طور معمول، در برخی باشگاه‌ها، اگر مربی زیر 16 سال باشید، دو برابرِ درآمد مربی زیر 10 سال دریافت می‌کنید. بنابراین، مربی زیر 10 سال چه می‌خواهد؟ او می‌خواهد مربی بعدی زیر 16 سال باشد تا بتواند درآمد بیش‌تری کسب کند. این برای توسعه بازیکنان خوب نیست. بنابراین، این‌ها برخی از چیزهایی است که ما روی آن کار می‌کنیم.”

نتیجه چه بوده؟

اگرچه نمی‌توان آن را به فلسفه اخیر نسبت داد، اما نشانه‌های اولیه‌ای از کارآمدتر شدن آکادمی وجود دارد. در نوامبر 2024، ویگو گبل، هافبک 17 ساله متولد لایپزیگ، اولین بازی خود را در لیگ قهرمانان مقابل اینتر انجام داد. همچنین در این فصل گبل در بوندسلیگا هم بازی کرده است. همچنین فایک ساکار 16 ساله در دسامبر 2024 به عنوان یار تعویضی مقابل هلشتاین کیل وارد زمین شد.

سه نفر از 10 بازیکن جوان تاریخ بوندسلیگا از تیم لایپزیگ هستند. این شامل گبل و ساکار، و همچنین سیدنی رابیگر، یکی دیگر از محصولات آکادمی است که باشگاه را ترک کرده و در حال حاضر برای اینتراخت براونشوایگ بازی می‌کند.

ویکو گبل بازیکن لایپزیگ
گبل (سمت راست) در بازی سلتیک در چارچوب رقابت‌های لیگ قهرمانان جوانان

این‌ها، موفقیت‌هایی هستند که به تبدیل شدن آکادمی لایپزیگ، به عنوان مقصدی برای سایر بازیکنان جوان کمک می‌کند. اما هدف باوم ایجاد عرضه ثابت و قابل اعتماد از بازیکنان به سطح بالای فوتبال است. در تعقیب این هدف، او مجموعه‌ای از تغییرات را، نه تنها در مورد نحوه تربیت بازیکنان جوان، بلکه نحوه تفکر باشگاه در مورد آن‌ها را نیز، نظارت کرده است.

لایپزیگ و قدم‌های باوم

او می‌گوید: “اولین قدم من ایجاد یک مأموریت بود: هدف ما در آکادمی چیست؟ ما می‌خواهیم فوتبالیست‌های حرفه‌ای را، در یک فرهنگِ با عملکرد بالا توسعه دهیم. این تنها برای تیم اصلی نیست. زمانی که بازیکنانی در سایر باشگاه‌های رده اول لیگ آلمان داشته باشیم، برای ما یک موفقیت است.”

“گام دوم من این بود که تمام بخش‌هایی را که در آکادمی داشتیم با این مأموریت هماهنگ کنم.”

“زمانی که من برای اولین‌بار کار در آکادمی را شروع کردم و ارزیابی کردم، آن بخش‌ها ماموریت خاص خود را داشتند برای مثال، فیزیوتراپیست‌ها بیشتر فیزیوتراپیست‌های بیمارستانی بودند تا فیزیوتراپیست‌های فوتبال. مربیان بدنسازی می‌خواستند ماهیچه‌های بزرگی برای بازیکنان بسازند، اما نه لزوما آن‌هایی که مربوط به فوتبال هستند.”

“همچنین سرمربی‌ها: هرکسی فلسفه بازی خود را داشت و به عملکرد کلی تیم‌ خود نگاه می‌کرد، نه به تک تک بازیکنان.”

در رده‌های مختلف چه خبر است؟

مانند بسیاری از باشگاه‌ها، لایپزیگ سبک بازی و ترکیب‌بندی را در بین گروه‌های سنی خود هماهنگ می کند. اما در حال حاضر، آموزش نیز دوره‌بندی می شود. تیم های بین رده های زیر 16 و زیر 19 سال همگی برنامه یکسانی دارند، بلوک‌هایی وجود دارد که تعیین می‌کند بازیکنان چه زمانی کار تیمی، انفرادی یا فیزیکی را انجام دهند و مربیان، با چه شدتی می‌توانند روش‌های خود را در آن چارچوب به کار گیرند.

سطح زیر 16 سال، جایی که بازیکنان هر روز تمرین نمی‌کنند، برنامه فشرده است.

باوم می‌گوید این کلید «توسعه سیستماتیک بازیکن» است و به «چهار سؤال کلیدی» بستگی دارد که او از همه مربیانش می‌خواهد در نظر بگیرند.

«”چه زمانی و چقدر تمرین می‌کنید؟” این مربوط به دوره‌بندی است. “چه چیزی را تمرین می‌کنید؟” این بخش محتوا است، شوت زدن، پاس دادن و غیره. “چگونه تمرین می‌کنید؟” این بیشتر مربوط به روش است. و در نهایت: “چه کسی تمرین را هدایت می‌کند؟” سرمربی، کمک مربی، مربی ورزشی یا مربی ویدیویی … و غیره.»

تصویری از بازی زیر15 سال، بر روی صفحه نمایش ساختمان آکادمی

لایپزیگ جمع‌گرا؟

در گفتگو با باوم، موضوعی که اهمیت دارد فردیت است. به گفته او: “یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها این است که مربیان را از وفاداری آن‌ها به عملکرد تیمی دور کنیم، و بیشتر به سمت پیشرفت حرکت کنیم. برنده شدن در بازی‌ها و تورنمنت‌ها خوب است، اما در رابطه با هدف کلیدی “آماده کردن بازیکنان برای فوتبال حرفه‌ای”، بی‌اهمیت است.”

او می‌گوید: “منطقی است که بگوییم فوتبال جوانان در واقع یک ورزش انفرادی است. برای من، تنها استفاده از تیم این است که محیطی را فراهم می‌کند که بازیکنان یاد بگیرند چگونه در یک تیم بازی کنند.

تیم‌ها یاد نمی‌گیرند؛ افراد درون تیم‌ها یاد می‌گیرند. تیم‌ها اولین بازی را انجام نمی‌دهند، افراد این کار را انجام می‌دهند. من هرگز ندیده‌ام که یک تیم کامل به تیم اول برود. فقط چند بازیکن هستند.”

آن‌ها از مکانیزم‌های دیگری نیز استفاده می‌کنند. وام‌های آموزشی، که در آن بازیکنان جوان بخشی از هفته خود را با باشگاه‌های منطقه‌ای در رده چهارم یا پنجم می گذرانند. این به تسریع آمادگی آن‌ها برای بازی بزرگسالان کمک می‌کند. برنامه تمرکز بازیکن، که توسط کامرون کمپبل، مربی اسکاتلندی که در سال 2024 وارد آکادمی لایپزیگ شد و قبلاً در رنجرز، آبردین و آکادمی Right to Dream کار کرده بود، نظارت می‌شود.

برنامه‌های آشنا سازی

در روزهای دوشنبه و سه‌شنبه، بازیکنان زیر 16 سال لزوماً بر اساس سن گروه‌بندی نمی‌شوند، بلکه بر اساس شرایطی که به بهترین وجه برای رشد آنها مناسب است، گروه‌بندی می‌شوند. به آن ارتباط زیستی می‌گویند. لایپزیگ از آن برای بررسی و به چالش کشیدن چشم‌انداز خود در شرایط مختلف استفاده می‌کند.

باوم توضیح می‌دهد: «ما سه نوع بازی مختلف داریم. یک بازی “ایمن”، یک بازی “کششی” و یک بازی “استرسی”. اگر بازیکنی فقط بازی‌های ایمن داشته باشد، پس پیشرفت نمی کند، زیرا همیشه در رده سنی خود بهترین است. اما ما باید او را تحت استرس قرار دهیم، زیرا می‌خواهیم ببینیم کجا خوب نیست.”

تجربه نشان داده است که اولین باری که بازیکن معمولاً استرس زیادی پیدا می‌کند، زمانی است که به تیم اصلی می رود، اما تا آن زمان دیگر خیلی دیر شده است.

اجازه دادن به بازیکن مسن‌تر برای آسان‌گیری به بازیکن جوان، می‌تواند استرس بازی را کاهش دهد. برعکس، قرار دادن یک بازیکن در یک گروه سنی بالاتر (و در شرایط جسمی ضعیف) می‌تواند مشکلاتی را که یک بازیکن در هنگام انتقال از فوتبال جوانان به تیم اصلی تجربه می‌کند، شبیه‌سازی کند.

نیمه دیگر فوتبال

باوم می‌افزاید: “بنابراین، ما فقط نمی‌خواهیم به بازیکنان چیزی برای یادگیری بدهیم. ما می‌خواهیم ببینیم که شهود بازیکن چیست و سپس آن را زنده کنیم.”

ما می‌خواهیم به بازیکنان آزادی بدهیم. در گذشته، RB لایپزیگ به بازیکنان یک سبک بازی را آموزش می‌داد. اکنون، ما سعی می‌کنیم به آن‌ها یاد دهیم که فوتبال را درک کنند و سبک بازی را یاد بگیرند. اگر آن‌ها به تیم اصلی مارکو رز (سرمربی) بروند و او بخواهد از نظر تاکتیکی کاری متفاوت انجام دهند، بازیکنانی که ما تولید می‌کنیم فقط می‌دانند که چگونه در یک موقعیت کار کنند.

و شما باید در یک بازی چابک باشید. اگر بعد از 5 دقیقه گل بزنید، همه‌چیز تغییر می‌کند. شما باید فوتبال را درک کنید.

مانند بسیاری از باشگاه‌ها، لایپزیگ به بازیکنی تا زمانی که 16 ساله نشوند، یک پست تمام وقت اختصاص نمی‌دهد. او می‌گوید که این به گسترش تجربه بازیکن کمک می‌کند. “اگر کسی همیشه مدافع میانی بوده است، پس از کجا می داند که بازی پر فشار در جلوی زمین چگونه است؟”

همچنین، می‌دانیم که فوتبال همیشه در حال تغییر است و بازی باوم و مربیانش که این بازیکنان را برای آن آماده می‌کنند دائما در حال تغییر است.

“بازی فوتبال آینده چگونه به نظر می‌رسد؟ بسیاری از باشگاه‌ها در توسعه فنی واقعاً خوب شده‌اند، اما چیزی که ما متوجه شدیم، اهمیت بازی یک به یک و اینکه چگونه این مورد می‌تواند یک KPI (شاخص عملکرد کلیدی) برای ما باشد.”

ساکار (سمت چپ)، در حال بازی برای تیم ملی جوانان آلمان، 2023

دیتا مهم است!

بیشتر سرمایه‌گذاری لایپزیگ در سطح آکادمی، تفسیر دیتا و استفاده از هوش مصنوعی بوده است. اگر به طور موثر از آن استفاده شود، می تواند به قضاوت در مورد اینکه بازیکنان چقدر در تقابل با یکدیگر موثر هستند، با/علیه مالکیت، و همچنین بدون توپ، کمک می‌کند. آیا یک بازیکن هجومی، با دویدن به فضا، کسی که مارکش کرده را “شکست” می‌دهد؟ آیا خط هافبک به طور مداوم زوایای ارسال و گزینه‌ها را مسدود می‌کند؟

با توجه به تعهد باوم به نظارت مربیانش، در مورد نحوه پیشرفت بازیکنانشان، به جای صرفا برنده بازی شوند، یک معیار ارزشمند برای قضاوت در مورد پیشرفت است. فراتر از آن، تأکید بر نبردهای فردی که همیشه در قلب فوتبال خواهد بود، راهی است که در آینده ثابت شده است.

سرمایه‌گذاری برای آینده

البته مشکل سرمایه‌گذاری در چنین مراحل اولیه این است که مزایای آن تا آینده‌ای دور دیده نخواهد شد. باوم با خوشحالی می پذیرد که ممکن است وقتی این اتفاق بیفتد دیگر در باشگاه نباشد و در هر صورت، قضاوت در مورد تأثیر این اصلاحات همیشه دشوار خواهد بود.

او می‌افزاید: «اما من می‌خواهم این روند را قابل اعتمادتر کنم. بنابراین شاید هر سال 500 دقیقه بازی در بوندسلیگا از بازیکنان آکادمی ببنیم. باید حداقل شش بازیکن ملی پوش تولید کنیم.

ما باید اهداف روشن و یک برنامه اقدام روشن داشته باشیم.»

سیستم WM؛ تاریخچه تاکتیکهای فوتبال – بخش دوم

هربرت چپمن مخترع سیستم WM

مهران قهرمانی-فوتبال لب، در فصل دوم (بخش اول را در اینجا مطالعه کنید.) کتاب وارونه کردن هرم نوشته جاناتان ویلسون، به بررسی تحول سیستم تاکتیکی WM پرداخته می‌شود. این سیستم یکی از نوآوری‌های مهم در فوتبال است که نقش مهمی در شکل‌گیری فوتبال مدرن داشت. ویلسون در این فصل توضیح می‌دهد که چگونه تغییر از سیستم حمله‌ای و نامنظم 2-3-5 به سیستم متعادل و سازمان‌یافته WM، پایه‌گذار تاکتیک‌های پیچیده‌تر در فوتبال شد.

مشکل تاکتیکی

اوایل قرن بیستم، فوتبال تحت سلطه سیستم 2-3-5 بود که به “هرم” معروف بود. این سیستم شامل دو مدافع، سه هافبک و پنج مهاجم بود و بیشتر بر حمله متمرکز بود. اما این ساختار یک مشکل اساسی داشت: فاصله زیادی بین خط حمله و خط دفاع ایجاد می‌کرد که تیم‌ها را در برابر ضدحملات آسیب‌پذیر می‌کرد.

با تغییر قانون آفساید در سال 1925، این مشکل بیشتر شد. قبلاً باید بین بازیکن مهاجم و دروازه سه بازیکن حریف (دروازبان + دو مدافع) حضور پیدا می کرد تا بازیکن مهاجم در موقعیت آفساید قرار نگیرد. اما با تغییر قانون به دو بازیکن (نزدیک به قانون امروزی)، ماندن در موقعیت آفساید برای مهاجمان آسان‌تر شد. تیم‌هایی که همچنان از سیستم 2-3-5 استفاده می‌کردند، بیشتر در معرض ضدحملات سریع قرار گرفتند.

آفساید قبل سیستم WM
آفساید سیستم WM

تولد سیستم WM

در این شرایط، هربرت چپمن، مربی افسانه‌ای آرسنال، برای حل این مشکل راه‌حلی یافت. چپمن که به دقت و استراتژی معروف بود، سیستم WM (3-2-2-3) را ابداع کرد. این سیستم به شکلی طراحی شده بود که هم استحکام دفاعی داشته باشد و هم قدرت حمله را حفظ کند.

هربرت چپمن مخترع سیستم WM

در سیستم WM، حرف “W” به چیدمان مهاجمان (مهاجم راست، مهاجم مرکزی و مهاجم چپ) اشاره داشت و حرف “M” نشان‌دهنده شکل دفاعی بود (سه مدافع و دو هافبک). این ساختار جدید باعث شد که زمین بهتر پوشش داده شود و تیم‌ها در دفاع منسجم‌تر عمل کنند.

ساختار سیستم WM

مزایای تاکتیکی

سیستم WM خط دفاعی منظم‌تری ایجاد کرد. به جای دو مدافع، سه مدافع حضور داشتند که کار را برای حریفان سخت‌تر می‌کرد. هافبک‌ها هم در حمله و هم در دفاع فعال بودند و این باعث شد که تیم‌ها در انتقال بین فازهای بازی بهتر عمل کنند.

یکی از تغییرات مهم، نقش هافبک مرکزی بود که به یک مدافع عقب‌نشسته تبدیل شد. این تغییر باعث شد که دفاع منسجم‌تر و سازمان‌یافته‌تر باشد. همچنین دو مهاجم کناری کمی عقب‌تر بازی می‌کردند تا ارتباط بهتری بین خط میانی و حمله ایجاد شود.

چپمن با اجرای سیستم WM، آرسنال را به یکی از قدرتمندترین تیم‌های انگلستان تبدیل کرد. آرسنال با این سیستم، چهار بار قهرمان لیگ و یک بار قهرمان جام حذفی شد. تعادل بین حمله و دفاع در این سیستم، آرسنال را به تیمی بی‌رقیب در دههٔ ۱۹۳۰ تبدیل کرد.

تیم آرسنال و سیستم WM

تسلط آرسنال

آرسنال با این سیستم به تیمی بی‌رقیب در دهه 1930 تبدیل شد. مدافعان آرسنال نظم و انضباط بالایی داشتند و مهاجمان با سرعت و دقت بالا از فضاها استفاده می‌کردند. این ساختار به آرسنال اجازه می‌داد که تحت فشار دوام بیاورد و در ضدحملات سریع و موثر باشد.

سبک بازی مستقیم آرسنال در سیستم WM باعث شد که به جای بازی‌سازی پیچیده، بیشتر بر انتقال‌های سریع و استفاده از فضاهای کناری تمرکز کنند. این رویکرد عمل‌گرایانه برای آرسنال موفقیت‌های بی‌سابقه‌ای به همراه داشت.

گسترش و تحول

پس از موفقیت‌های آرسنال، تیم‌های دیگر نیز از سیستم WM استفاده کردند. برخی تیم‌ها تاکید بیشتری بر حفظ توپ داشتند و برخی دیگر بر استحکام دفاعی تمرکز کردند. به مرور، تغییرات کوچکی در این سیستم به وجود آمد. به عنوان مثال، برخی تیم‌ها نقش هافبک‌های کناری را تهاجمی‌تر کردند تا در کناره‌ها برتری عددی ایجاد کنند.

انتقادات و محدودیت‌ها

با وجود موفقیت اولیه، سیستم WM بدون ایراد نبود. یکی از مشکلات اصلی، خشکی و انعطاف‌ناپذیری آن بود. تیم‌هایی که از سیستم‌های روان‌تر استفاده می‌کردند، می‌توانستند ساختار ثابت WM را به چالش بکشند. همچنین، فشار زیاد بر هافبک‌ها باعث می‌شد که پوشش دفاعی در مواقعی ناکافی باشد.

افول سیستم WM

در دهه 1950، فوتبال بار دیگر دچار تحول شد. تیم ملی مجارستان با استفاده از سیستم سیال 4-2-4، تیم ملی انگلیس را با نتیجه 6-3 شکست داد. این بازی معروف به “بازی قرن” نشان داد که سیستم WM دیگر کارآمد نیست. مجارها با جابجایی مداوم و استفاده از مهاجمان عقب‌نشسته، دفاع انگلیس را سردرگم کردند.

شکست سیستم WM

سیستم‌های جدیدی مانند 4-2-4 برزیل و کاتناچیو ایتالیا نیز جایگزین WM شدند. این سیستم‌ها بر انعطاف‌پذیری، پرسینگ و بازی گروهی تاکید داشتند.

میراث سیستم WM

با اینکه سیستم WM از بین رفت، اما تاثیر آن بر فوتبال مدرن باقی ماند. مفهوم سازماندهی دفاعی، استفاده از بازیکنان همه‌کاره و تعادل بین حمله و دفاع همچنان الهام‌بخش سیستم‌های جدید است. ایده قرار دادن بازیکنان در موقعیت‌های موثر برای پوشش بهتر زمین، در سیستم‌های امروزی مانند 4-4-2 و 4-3-3 نیز دیده می‌شود.

نتیجه‌گیری

فصل دوم کتاب وارونه کردن هرم به طور مفصل به تحول سیستم WM می‌پردازد. این سیستم که توسط هربرت چپمن طراحی شد، فوتبال را از یک بازی بی‌نظم به یک ساختار تاکتیکی تبدیل کرد. اگرچه سیستم WM در نهایت جای خود را به ایده‌های جدیدتر داد، اما اصول آن همچنان در تاکتیک‌های مدرن مشهود است. این فصل به خوبی نشان می‌دهد که چگونه فوتبال همواره در جستجوی تکامل تاکتیکی است و هر نوآوری، راه را برای پیشرفت‌های بعدی هموار می‌کند.

درخشش با هدایت کریزی گنگ؛ دوران کوتاه شکوه ویمبلدون اف سی

امیررضا قاسمی، فوتبال‌لب – در دوران فوتبال انگلیس، «ویمبلدون» به‌عنوان نمادی از روحیه مبارزه، جسارت و نوآوری شناخته می‌شد؛ دوره‌ای که به «دوران کریزی گنگ» معروف شد. این مقاله به بررسی تحولات، ویژگی‌ها و میراث این تیم افسانه‌ای می‌پردازد.

ویمبلدون از کجا خلق شد؟

ویمبلدون، باشگاهی که در اوج موفقیت‌هایش در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ میلادی توانست جایگاه ویژه‌ای در تاریخ فوتبال انگلیس کسب کند. این تیم با شیوه بازی جسورانه و غیرمتعارف خود، تماشاگران و منتقدان را شگفت‌زده کرد. اصطلاح «کریزی گنگ» نه تنها بیانگر سبک زندگی و رفتارهای متفاوت بازیکنان بود. بلکه منعکس‌کننده فلسفه‌ای بود که در زمین بازی به کار گرفته می‌شد. فلسفه‌ای که بر اعتماد به نفس، تیمی بودن و چالش‌پذیری در برابر قدرت‌های بزرگ‌تر تاکید داشت.

تاریخچه پیدایش روحیه کریزی گنگ

قهرمانی ویمبلدون

ویمبلدون از آغاز فعالیت خود با روحیه‌ای متفاوت وارد عرصه فوتبال شد. در سال‌های ابتدایی، این تیم با سرمایه‌گذاری‌های کم و امکانات محدود، توانست با استفاده از استعدادهای بومی و تمرکز بر روحیه تیمی، به موفقیت‌های چشمگیری دست پیدا کند. با گذر زمان، ترکیب بازیکنانی که شخصیت‌های متفاوت و گاه عجیب و غریب داشتند، منجر به شکل‌گیری اصطلاح «کریزی گنگ» شد. این نام، به نوعی نشانی از شور و هیجان، جسارت در برخورد با مخالفان و عدم ترس از چالش‌های بزرگ بود.

ویژگی‌های منحصربه‌فرد سبک بازی ویمبلدون

ویژگی‌های بارز دوران کریزی گنگ شامل تاکتیک‌های دفاعی محکم، حملات سریع و اجرای ضربات پنالتی با روحیه جنگجویی بود. برخلاف تیم‌های سنتی که بر روی بازی مدون و ساختاری تمرکز داشتند، ویمبلدون با بازی فیزیکی و مقاومت بالا، توانست بر غول‌های فوتبال انگلیس چیره شود. بازی‌های این تیم همیشه با ضربان قلب بالا و شور تماشاگران همراه بود و همین امر موجب شد تا روحیه تیم به یک افسانه تبدیل شود.

لحظات به‌یادماندنی و مسابقات سرآشوب

ویمبلدون در برابر لیورپول

شکوه واقعی دوران کریزی گنگ زمانی رقم خورد که ویبلدون در سال ۱۹۸۸ موفق به کسب قهرمانی در جام حذفی انگلستان شد. در فینال این رقابت، تیمی که با استعداد و ارادهٔ آهنین خود از پیش تعیین‌شده‌ها عبور کرده بود، موفق شد Liverpool را به چالش بکشد و پیروزی بزرگ به دست آورد. این موفقیت نه تنها نقطه عطفی در تاریخ باشگاه بود، بلکه نشان داد که روحیه و اتحاد تیمی می‌تواند از هر مانعی عبور کند.

تاثیر و میراث در دنیای فوتبال

دوران کریزی گنگ نه تنها تأثیری عمیق بر بازی ویمبلدون گذاشت، بلکه الهام‌بخش نسل‌های بعدی نیز بود. سبک بازی و نگرش این تیم به فوتبال، نشان داد که با وجود منابع محدود و فشارهای اقتصادی، اراده و تیمی بودن می‌تواند به موفقیت‌های بزرگ منجر شود. این فلسفه، در طول زمان الگویی برای سایر باشگاه‌ها و حتی برای مربیان جوان به شمار آمد.

داستان ویمبلدون

ویمبلدون

داستان ویمبلدون در دوران کریزی گنگ، داستانی از شور، امید و مبارزه است؛ داستانی که نشان می‌دهد در دنیای فوتبال، هیچ چالش و مانعی غیرقابل عبور نیست. این دوره نه تنها در ذهن هواداران به عنوان نمادی از اراده و فداکاری ثبت شده است، بلکه یادآور می‌شود که در هر زمانی، روحیه تیمی و اعتماد به نفس می‌تواند معجزه‌ای به پا کند.

با مرور این مقاله، می‌توان دریافت که چگونه یک تیم با شرایط محدود توانست تاریخ را رقم بزند و به یکی از افسانه‌های واقعی فوتبال انگلیس تبدیل شود. داستان ویمبلدون و کریزی گنگ، درس بزرگی است برای هر کسی که باور دارد با اتحاد و تلاش می‌توان به قله‌های موفقیت دست یافت.

دروازه‌بان‌ها و نقش تحولی آن‌ها

عادات پاسکاری در میان دروازه‌بان ها تغییر کرده, اما تا چه حد؟

عماد معمار، فوتبال‌لب – این یک واقعیت ثابت شد که نقش دروازه‌بان‌ها در طول 20 سال گذشته تغییر چشمگیری کرد. اما در اینجا ما این تحولات را با امار و اعداد بررسی می‌کنیم. انقلاب فوتبال در قرن جدید, جایگاه دروازه‌بان را به کلی عوض کرد.

آنچه که زمانی به عنوان آخرین لایه دفاعی در نظر گرفته می‌شد, امروزه تبدیل به اولین خط حمله شده است. به نحوی که دروازه‌بانان امروزه بیشتر از هر زمان دیگری صاحب توپ هستند و نقش کلیدی‌ای در طراحی حرکات هجومی تیم‌هایشان دارند.

بازیسازی از عقب به یک اصطلاح معروف و یک شیوه بیلدآپ تبدیل شد که موفقیت یا عدم موفقیت آن تا حد بسیار زیادی (اگر نگوییم کاملا) به تسلط دروازه‌بان روی توپ بستگی دارد.

احتمالا هیچ یک از این اطلاعات برای شما جدید نیست و دلایل این تحول هم به احتمال زیاد چیز تازه‌ای نیستند. موفقیت پپ گواردیولا در سال 2016 باعث شد تا در لیگ برتر, تمرکز زیادی به مالکیت توپ معطوف شود. درست 3 سال بعد, قانون‌گذاران فوتبال قانونی که طبق آن, ضربات دروازه باید به بیرون از محوطه جریمه ارسال می‌شدند را حذف کردند. اما شاید شواهد آماری این موضوع برای شما جدید باشد.

اهمیت بازی‌سازی در دروازه‌بان‌ها

افزایش اهمیت بازی‌سازی از خط دفاعی در دو دهه‌ی گذشته را می‌توان با بررسی افزایش تعداد پاس‌های موفق در نیمه‌ی دفاعی زمین در بالاترین سطح فوتبال نشان داد. نمودارهای زیر تغییرات این آمار را برای هر یک از پنج لیگ برتر اروپا از فصل 07-2006 به صورت میانگین در هر بازی نمایش می‌دهند.

این تغییر بیش‌تر از همه در لیگ برتر انگلیس مشهود است. جایی که در فصل 07-2006 به طور میانگین در هر بازی, 221.9 پاس موفق در یک سوم دفاعی رد و بدل می‌شد. اما در فصل 25-2024 این عدد به 385.6 پاس در هر بازی رسید. که این یک افزایش 73.8 درصدی است. در حالی که بقیه لیگ‌ها در بازه زمانی مشابه, پیشرفتی بیش از 55.2 درصد را تجربه نکردند. صرف نظر از اینکه این مورد چقدر می‌تواند باعث یکنواختی رقابت‌ها شود. همیشه در آمارها جزئیات بسیاری وجود دارند که در این مقاله ما بررسی خواهیم کرد. چگونه عادات دروازه‌بان‌ در این سالیان دچار تغییر شد.

برای مثال, در زیر ما نقشه پاس Nicky Weaver, دروازه‌بان منچسترسیتی در فصل 07-2006 را داریم.

اما چرا او؟ چون دقت پاس 44.24 درصدی او, نزدیک‌ترین مقدار به میانگین لیگ (44.25%) برای دروازه‌بانانی با حداقل 1000 دقیقه حضور در زمین بود. پس می‌توانیم عملکرد او را با تقریب خوبی به عنوان نماینده‌ی آن دوره در نظر بگیریم.

و حالا ما رابرت سانچزی را داریم که با دقت 69.44% نزدیک‌ترین عملکرد نسبت به میانگین (69.04%) را دارد.

تفاوت‌ها چشمگیر هستند. همانطور که انتظارش را داشتید، اما ظهور این تغییرات به‌صورت کاملاً واضح (البته مقدار زیادی رنگ خاکستری و قرمز هم در آن می‌توان دید) واقعاً نشان می‌دهد که چگونه فوتبال در این زمینه دستخوش تحول شد.

قوانین جدید، مشکل‌ساز یا کمک‌کننده؟

بدون شک، حذف قوانینی که دروازه‌بان را وادار می‌کردند تا ضربات دروازه را به خارج از محوطه جریمه ارسال کنند، نقش کلیدی در تغییر عادات بازی داشت. اما این تغییرات پیش از آن نیز آغاز شدند.

داده‌های اپتا درباره دقت پاس دروازه‌بان‌ها تا فصل 04-2003 بازمی‌گردد. از آن زمان تا فصل11-2010, میانگین دقت پاس دروازه‌بان در محدوده 40 درصد باقی ماند و تنها به حداکثر 45.95% رسید.

اما از فصل 12-2011 به بعد، این درصد تقریباً هر فصل افزایش یافت تا اینکه سال گذشته به اوج خود یعنی 69.5% رسید. این فصل نیز 68.9% است که دومین درصد بالای ثبت‌شده محسوب می‌شود، اما همچنان ممکن است افزایش یابد.

بزرگ‌ترین افزایش بین دو فصل از نظر درصدی در فصل 20-2019 رخ داد. زمانی که میانگین دقت پاس از 56.2% به 61.4% جهش کرد. چرا که تیم‌ها شروع به آزمایش حفظ ضربات دروازه در محدوده محوطه جریمه خود کردند.

در لیگ برتر این فصل، دو تیم به‌طور ویژه به اجرای این سبک پایبند هستند.

باشگاه چلسی، سانچز، 84% از ضربات دروازه خود را درون محوطه جریمه بازی می‌کند. که بیشترین درصد در بین 20 تیم لیگ برتر در این فصل محسوب می‌شود. این رقم آن‌ها را کمی بالاتر از تاتنهام قرار می‌دهد، که 82% از ضربات دروازه خود را در داخل محوطه جریمه ارسال می‌کنند.

با این حال، این ارقام نشان‌دهنده‌ی تمرکز هر دو تیم بر بازی‌سازی از خط دفاعی هستند. اگرچه تاتنهام درصد کمی کمتر از چلسی از ضربات دروازه را درون محوطه جریمه بازی می‌کند، اما شاگردان آنژه پوستکوگلو تنها 6% از این ضربات را مستقیماً به خارج از یک‌سوم دفاعی ارسال کرده‌اند.

در مقابل، چلسی 14% از ضربات دروازه خود را به یک‌سوم میانی و حمله می‌فرستد، که نشان می‌دهد تاتنهام حتی نسبت به آن‌ها نیز پایبندتر به این سبک بازی است.

بازی‌سازی، نقش جدید دروازه‌بان‌ها

این‌ها به‌طور قابل‌توجهی بارزترین نمونه‌ها از بازی‌سازی از خط دفاعی با پاس‌های کوتاه از دروازه‌بان در شروع مجدد هستند.

هر تیم دیگری حداقل 22% از ضربات دروازه خود را خارج از یک‌سوم دفاعی بازی می‌کند، و 13 تیم بیش از 40% از ضربات دروازه خود را خارج از یک‌سوم دفاعی ارسال می‌کنند.

اما اجازه ندهید که این موضوع شما را فریب دهد تا فکر کنید بازی‌سازی از خط دفاعی یک مد گذرا بوده که در حال کنار رفتن است.

در واقع، از 17 تیمی که در لیگ برتر این فصل و فصل گذشته رقابت کرده‌اند، 11 تیم نسبت به فصل 24-2023 درصد بیشتری از ضربات دروازه خود را درون محوطه جریمه بازی می‌کنند.

البته که تغییرات مدیریتی تأثیر زیادی در این زمینه دارند. برای مثال، افزایش 34.7 درصدی چلسی از فصل گذشته به وضوح تحت تأثیر انتصاب انزو مارسکا در تابستان قرار گرفته است.

اما تیم‌هایی نیز وجود دارند که عادات‌شان بدون تغییر در کادر فنی تکامل یافته است. برنتفورد (+16 درصد) تیمی است که بزرگ‌ترین تغییر تناسبی در بازی‌سازی از ضربات دروازه داخل محوطه جریمه خود را تجربه کرده است. توماس فرانک در هر چهار فصل اخیر باشگاه در لیگ برتر مسئول بوده است و این فصل بیشترین سهم از مالکیت توپ (48%) را به ثبت رسانده‌اند. بدون شک، دقت بیشتر در ضربات دروازه نقش مهمی در این تغییر دارد.

محوطه جریمه، آغازگر بازی‌سازی

وقتی به لیگ به‌طور کلی در فصل 2024-25 نگاه می‌کنیم، به‌طور میانگین، تیم‌ها 50.7% از ضربات دروازه خود را درون محوطه جریمه حفظ می‌کنند، که نسبت به 44.6% در فصل گذشته افزایش یافته است. بنابراین، با وجود تمرکز ظاهری بیشتر بر روی انتقالات سریع، ضد حملات و فوتبال مستقیم، پاس‌های کوتاه از خط دفاعی همچنان روند رو به رشدی دارد.

اما این بدان معنا نیست که استثنائاتی وجود ندارد.

آرسنال همان سرمربی فصل گذشته را دارند و در این فصل ضربات دروازه خود را خیلی کمتر از فصل قبل وامحوطه جریمه بازی کرده‌اند، با کاهش 15.8 درصدی.

توپچی ها یکی از تیم‌های جالب در این زمینه هستند زیرا به طور کلی تصور می‌شود که در حفظ توپ مرتب و منظم هستند، اما در واقع تعداد تیم‌هایی که ضربات دروازه‌شان را بلندتر از آرسنال بازی می‌کنند، چندان زیاد نیست.

در فصل 25-2024، 52% از ضربات دروازه این تیم خارج از یک‌سوم دفاعی بازی شد. که آن‌ها را در این معیار در جایگاه هفتم قرار می‌دهد. در فصل 24-2023، آن‌ها در جایگاه چهاردهم بودند و تنها 36.5% از ضربات دروازه‌شان را خارج از یک‌سوم دفاعی بازی کرده بودند.

تغییر قابل‌توجهی در منچستریونایتد نیز مشاهده شد.

دارو یا درد؟

آندره اونانا پیش از فصل 24-2023 به منظور مؤثرتر کردن بازی‌سازی از خط دفاعی به منچستریونایتد پیوست. او در فصل گذشته این تغییر به 62% از ضربات دروازه‌شان که درون محوطه جریمه بازی شده بود، منجر شد.

اما این فصل، توزیع ضربات دروازه‌ها به‌طور مساوی بین ضربات درون محوطه جریمه و خارج از آن تقسیم شد. به طوری که 48% از ضربات دروازه‌شان خارج از یک‌سوم دفاعی بازی شده است. این تغییر به وضوح نشان‌دهنده‌ی تغییر رویکرد سرمربی جدید، روبن آموریم، است. که به نظر می‌رسد می‌خواهد تیم در یک‌سوم دفاعی خود ریسک کمتری کند. که با توجه به فرم ضعیف تیم تحت هدایت او، قابل درک است.

با این حال، در واقع اونانا تنها 26% از ضربات دروازه‌اش را درون محوطه جریمه خود بازی کرد. ارقام منچستریونایتد در این زمینه، با این حال، تحت تأثیر این واقعیت قرار دارند. که 59 ضربه دروازه توسط بازیکنان دیگر زده شد. و از این تعداد 58 ضربه در داخل محدوده محوطه جریمه پاس داده شده است.

همانطور که از مکان‌های نهایی ضربات دروازه اونانا در زیر می‌بینید، او معمولا بازی را به جناح چپ برده و تقریباً هرگز به جناح راست نمی‌برد. در حالی که در فصل 24-2023، پخش ضربات او بسیار متنوع‌تر بود.

متز سلز نیز مستثنی نماند!

تغییرات عادات متز سلز از فصل گذشته به این فصل را نمی‌توان نادیده گرفت.

در فصل 24-2023، دروازه‌بان ناتینگهام فارست 42.6% از ضربات دروازه‌اش را – که هفتمین درصد بزرگ‌ در لیگ بود – به هم‌تیمی‌هایش در محوطه جریمه خود ارسال کرد. اما در این فصل، این درصد به شدت کاهش یافت و به 16.7% رسید.

این تغییرات نشان‌دهنده‌ی تبدیل شدن ناتینگهام فارست به تیمی بسیار مستقیم‌تر و متمرکز بر ترنزیشن ها از زمان انتصاب نونو اسپیریتو سانتو در دسامبر ۲۰۲۳ است، به‌ویژه در این فصل.

آیا این یادآوری از دوران گذشته است؟ شاید، اما نادیده گرفتن این موضوع به عنوان دلیلی بر کمبود تفکر، ضرر بزرگی به واقعیت وارد می‌کند که فارست در این فصل بسیار موفق بود. و بخش زیادی از این موفقیت به این برمی‌گردد که نونو فوراً پس از انتصابش نیاز به “بازی سریع” با تاکتیک‌های مستقیم را شناسایی کرد.

سلز قطعاً برای همین رویکردخریداری شد، با این که میانگین مسافت ضربات دروازه‌اش در فصل 25-2024 به 52.9 متر رسید که طولانی‌ترین مسافت در بین افرادی است که حداقل 50 ضربه دروازه زدند.

دروازه‌بان رکوردداری از بندر

سپس جوردن پیکفورد را داریم، که به طور معمول به خاطر ضربات دروازه بسیار بلند معروف است. وقتی تمام انواع پاس‌ها در نظر گرفته می‌شوند، (نه فقط ضربات دروازه)، دروازه‌بان اورتون ۴۵ توپ به محوطه جریمه حریف ارسال می‌کند که ۱۹ مورد بیشتر از هر دروازه‌بان دیگری است.

آرون رمزدیل هم شایسته یادآوری ویژه‌ای است. با وجود اینکه برای تیم ساوتهمپتون بازی می‌کند که از سبک بازی مبتنی بر مالکیت توپ استفاده کرده، او در جایگاه سوم برای طولانی‌ترین میانگین ضربات دروازه (51.8 متر) قرار دارد. به طور مشابه، رمزدیل – به طرز شگفت‌انگیزی – به طور میانگین 9.0 توپ بلند به پل اونواچو ارسال می‌کند برای هر 90 دقیقه‌ای که این مهاجم نیجریه‌ای در زمین است؛ بعد از او، پیکفورد با 5.0 توپ بلند به دامینیک کالورت-لوین در هر90 دقیقه در رتبه بعدی قرار دارد.

به هر حال، باید گفت که این‌ها استثنا هستند.

طول میانگین پاس‌های دروازه‌بان‌ها در جریان بازی از فصل24-2023 افزایش یافت. اما تفاوت آن جزئی است و هنوز هم در راستای کاهش عمومی در طی دوره‌ای است که Opta این داده‌ها را از آن زمان (از فصل 14-2013) ثبت کردند.

در آن زمان، میانگین مسافت 40.5 متر بود؛ در فصل 25-2024، این مقدار به 29.7 متر کاهش یافت. به طور مشابه، طول ضربات دروازه همچنان کاهش می‌یابد، به طوری که میانگین این فصل 33.3 متر است که تقریباً سه متر کوتاه‌تر از فصل 24-2023 (36.1 متر) و تقریباً 23 متر کوتاه‌تر از فصل 14-2013 (56 متر) است.

پاداش یا هزینه برای دروازه‌بان؟

ولی این سوال همیشه وجود دارد که آیا این ریسک, ارزش پاداشش را دارد یا نه؟

این اتفاق تصادفی نیست که turnover ها – بازپس‌گیری توپ در فاصله 40 متری از دروازه حریف – که منجر به شوت و گل می‌شود، در 15 سال گذشته به طور قابل توجهی افزایش داشت.

مسلماً، این فقط به دلیل بازی از عقب یا دروازه‌بان‌های نامناسب که سعی در حفظ توپ دارند، نیست، اما بدون شک این سبک ریسک‌پذیر بازی تأثیرگذار بوده است.

هیچ‌وقت پاسخ قطعی برای بحث ریسک در برابر پاداش وجود نخواهد داشت، زیرا دیدگاه‌ها از تیم به تیم و بازیکن به بازیکن متفاوت خواهد بود. بنابراین، مگر اینکه هر باشگاه دقیقا به همان شیوه بازی کند. ذهنیت و نظر شخصی همیشه حاکم خواهد بود.

اما در همین‌جا است که جذابیت فوتبال پنهان است. مطمئناً، ممکن است برخی احساس کنند که ورزش به سمت یکنواخت تر شدن رفت – و شاید هم چنین باشد، چه کسی می‌تواند بگوید؟ – اما هنوز هم به اندازه کافی ظرافت و تحول مداوم وجود دارد که اوضاع را جالب نگه دارد.

برای مثال به منچسترسیتی نگاه کنید. بسیاری ممکن است آن‌ها را به عنوان تیمی که بیشتر از همه به بازی از عقب علاقه دارد در دوره‌ای که چنین سبکی غالب است، در نظر بگیرند. اما ادرسون این فصل رکورد جدیدی برای بیشترین پاس گل ثبت‌شده توسط یک دروازه‌بان در یک فصل لیگ برتر (3) به ثبت رساند و هر سه پاس گل او شامل توپ‌های بلند بود.

نوآوری و تلاش برای یک قدم جلوتر بودن از بقیه همیشه اجزای حیاتی در ترکیب همیشه در حال تغییر فوتبال سطح بالا خواهند بود.

اما قرار نیست که نتوانید با الهام از گذشته، نوآوری کنید.

بزرگ‌ترین اتفاق تاریخ فوتبال اروپا، قسمت دوم: سال‌های ابتدایی جام اروپا

جام اروپا و رئال مادرید

سال‌های آغازین جام اروپا

یوسف جوانشیر، فوتبال‌لب – پس از بازی‌های یک شانزدهم نهایی لیگ قهرمانان اروپا 25-2024 و به بهانه‌ی 70امین فصل برگزاری این رقابت‌ها، امروز، قصد داریم در ادامه‌ی مقاله‌ی پیدایش لیگ قهرمانان اروپا، نگاهی به سال‌های ابتدایی این جام بیندازیم. دورانی که این تورنمنت با نام جام اروپا (European Cup) شناخته می‌شد.

اولین دوره جام اروپا در فصل 56-1955 برگزار شد. این مسابقات پس از پیشنهاد گابریل هانو، سردبیر روزنامه ورزشی فرانسوی L’Équipe، برای ایجاد یک تورنمنت بین‌المللی در اروپا شکل گرفت. ایده هانو از مسابقات قهرمانی در آمریکای جنوبی و همچنین جام‌های دوستانه‌ای که گاهی در اروپا برگزار می‌شدند، الهام گرفته شده بود. در نهایت، 16 تیم از سراسر اروپا برای شرکت در این رقابت‌ها دعوت شدند. انتخاب تیم‌ها بر اساس سابقه و عملکرد آن‌ها در مسابقات قهرمانی داخلی انجام گرفت.

تیم‌های دعوت‌شده به این رقابت‌ها

بیشتر تیم‌های دعوت شده، قهرمانان فصل گذشته لیگ‌های داخلی خود بودند. از جمله این تیم‌ها می‌توان به رئال مادرید از اسپانیا، میلان از ایتالیا و ریمس از فرانسه اشاره کرد. چلسی نیز به عنوان نماینده انگلیس دعوت شد و علاقه‌مند به حضور در این مسابقات بود، اما اتحادیه فوتبال انگلیس با این تصمیم مخالفت کرد و حضور چلسی را ممنوع اعلام نمود. دلیل این مخالفت، نگرانی از کاهش توجه به رقابت‌های داخلی فوتبال انگلیس بود. در نهایت، گواردیا وارساو از لهستان به عنوان جایگزین چلسی انتخاب شد. آبردین، قهرمان اسکاتلند نیز با سرنوشتی مشابه مواجه شد و نتوانست در این رقابت‌ها شرکت کند.

تیم‌های شرکت‌کننده در جام اروپا

این آغاز مسیر طولانی و پرفرازونشیب جام اروپا بود که بعدها به لیگ قهرمانان اروپا تبدیل شد و به یکی از معتبرترین و محبوب‌ترین تورنمنت‌های فوتبال جهان مبدل گشت.

برخی از تیم‌های دعوت شده به نخستین دوره جام اروپا، مانند هلند اسپورت و بوداپست هونود، از شرکت در این مسابقات خودداری کردند. به همین دلیل، PSV آیندهوون از هلند و Vörös Lobogó از مجارستان به عنوان جایگزین آن‌ها انتخاب شدند. جالب اینجاست که آلمان در این دوره دو نماینده داشت؛ روت وایس اسن به نمایندگی از آلمان غربی و اف‌سی زاربروخن، نماینده ایالت زارلند. ایالت زارلند در آن زمان به عنوان یک منطقه خودمختار شناخته می‌شد و تیم‌های آن در مسابقات بین‌المللی به طور مستقل شرکت می‌کردند. اما این وضعیت دوام چندانی نداشت و در سال 1957، زارلند به آلمان غربی ملحق شد.

چگونگی قرعه‌کشی و برگزاری جام اروپا

برخلاف سیستم امروزی لیگ قهرمانان اروپا، در آن زمان قرعه‌کشی برای تعیین حریفان وجود نداشت. تیم‌ها به صورت دستی و توسط برگزارکنندگان مسابقات در جدول رقابت‌ها قرار می‌گرفتند. اولین بازی تاریخ جام اروپا، در 4 سپتامبر 1955برگزار شد. این دیدار بین اسپورتینگ سی‌پی از پرتغال و پارتیزان بلگراد از یوگسلاوی با نتیجه 3-3 به پایان رسید. خوائو باپتیستا مارتینز، بازیکن اسپورتینگ سی‌پی، افتخار زدن اولین گل تاریخ جام اروپا را به نام خود ثبت کرد.

در مرحله نیمه‌نهایی، ریمس فرانسه به راحتی هیبرنیان اسکاتلند را شکست داد. هیبرنیان در مرحله یک‌چهارم نهایی، جورگاردن (Djurgården)، قهرمان سوئد، را با نتیجه مجموع 3-0 حذف کرده بود. این مسیر هیبرنیان به نیمه‌نهایی، نشان‌دهنده قدرت تیم‌های اروپایی در آن دوران و همچنین جذابیت رقابت‌های جام اروپا از همان ابتدا بود.

مرحله نیمه نهایی در سمتی دیگر، مصاف رئال مادرید و میلان را به خود می‌دید. لوس بلانکوس موفق به برد 4-2 در برنابئو شد؛ در حالی که میلان تنها توانست 2-1 در سن سیرو پیروز شود. بنابراین، اولین فینال جام ملت‌های اروپا در پارک دو پرنس بین دو تیم ریمس و رئال مادرید برگزار می‌شد. ریمس پس از 10 دقیقه موفق به ثبت نتیجه‌ی 2-0 شد. اما رئال پیش از نیمه، کار را به تساوی کشاند. در دقیقه 62، ریمس دوباره توانست پیش بیفتد. اما دو گل دیرهنگام رئال باعث شد که اولین جام اروپا به مادرید برسد.

جام اروپا 57-1956

جام اروپا 57-1956

فصل 57-1956، دومین دوره جام اروپا (European Cup)، شاهد افزایش تعداد تیم‌های شرکت‌کننده بود. موفقیت چشمگیر نخستین دوره این رقابت‌ها، شش کشور جدید را ترغیب کرد تا نمایندگان خود را برای شرکت در این مسابقات معرفی کنند. در میان این کشورها، انگلیس نیز حضور داشت که پس از ممانعت از شرکت چلسی در فصل گذشته، این بار منچستریونایتد را به عنوان اولین نماینده خود به جام اروپا فرستاد. پیش از این، اتحادیه فوتبال انگلیس جام اروپا را به عنوان یک مزاحم ناخوانده برای برنامه‌های داخلی تیم‌های انگلیسی می‌دید، اما با افزایش محبوبیت این رقابت‌ها، تصمیم به مشارکت گرفت.

منچستریونایتد، معروف به شیاطین سرخ، در این دوره عملکردی درخشان از خود نشان داد و به مرحله نیمه‌نهایی رسید. آن‌ها در این مرحله با رئال مادرید، قهرمان فصل گذشته، روبرو شدند. بازی رفت در برنابئو با نتیجه 3-1 به سود رئال مادرید به پایان رسید. در بازی برگشت در اولدترافورد، منچستریونایتد با نتیجه 2-2 مساوی کرد. یکی از گل‌های رئال مادرید توسط ریموند کوپا، ستاره فرانسوی تیم، به ثمر رسید. با این حال، منچستریونایتد از حضور دو گلزن برتر خود، دنیس ویولت (با ۹ گل) و تامی تیلور (با ۸ گل)، بهره زیادی برد و توانست نام خود را به عنوان یکی از تیم‌های بزرگ اروپا مطرح کند.

در سویی دیگر، فیورنتینا ایتالیا با نتیجه 1-0 در برابر ستاره سرخ بلگراد به پیروزی رسید. تنها گل این بازی توسط مائوریلیو پرینی به ثمر رسید و فیورنتینا را به فینال رساند. فینال این دوره در سانتیاگو برنابئو، خانه رئال مادرید، برگزار شد. رئال مادرید به عنوان قهرمان فصل گذشته، این افتخار را داشت که میزبان فینال باشد.

فینال جنجالی، رئال مادرید در قله اروپا

فینال با تساوی 0-0 پیش می‌رفت تا اینکه در دقایق پایانی، یک پنالتی به نفع رئال مادرید اعلام شد. این تصمیم جنجالی بود، چرا که لئو هورن، داور هلندی، اعلام آفساید توسط کمک داور را نادیده گرفت. آلفردو دی استفانو از روی نقطه پنالتی گلزنی کرد و پاکو خنتو شش دقیقه بعد گل دوم را به ثمر رساند. با این نتیجه، رئال مادرید دومین جام اروپایی خود را به دست آورد و برتری خود را در فوتبال اروپا تثبیت کرد.

این فصل از جام اروپا نه‌تنها نشان‌دهنده رشد و گسترش این رقابت‌ها بود، بلکه حضور تیم‌های جدید و افزایش هیجان را نیز به همراه داشت. رئال مادرید با عملکردی استثنایی، خود را به عنوان قدرتمندترین تیم اروپا معرفی کرد و پایه‌های سلطه‌اش بر فوتبال قاره سبز را محکم‌تر نمود.

جام اروپا 58-1957

منچستر یونایند در واقعه مونیح 1957 1958

یکی از غم‌انگیزترین فجایع تاریخ فوتبال در فصل 58-1957 اتفاق افتاد: فاجعه مونیخ. این حادثه تلخ نه‌تنها زندگی بسیاری از بازیکنان جوان و بااستعداد منچستریونایتد را گرفت، بلکه دنیای فوتبال را در سوگ فرو برد. تیم جوان و هیجان‌انگیز منچستریونایتد، با میانگین سنی تنها 22 سال، اولین تیمی بود که موفق به کسب سه قهرمانی متوالی در لیگ انگلیس شده بود. آن‌ها در کنار رئال مادرید به عنوان یکی از مدعیان اصلی قهرمانی در جام اروپا شناخته می‌شدند. شیاطین سرخ در حال بازگشت از بازی تساوی 3-3 در بلگراد بودند که به آن‌ها اجازه داد تا به مرحله نیمه‌نهایی جام اروپا صعود کنند. اما در راه بازگشت، هواپیمای آن‌ها به دلیل برف سنگین و خطای خلبان در مونیخ سقوط کرد. این حادثه جان 23 نفر، از جمله 8 بازیکن منچستریونایتد را گرفت و دنیای فوتبال را در شوک و اندوه فرو برد.

پس از این فاجعه، سر مت بازبی، مربی منچستریونایتد، تصمیم گرفت به جای خرید بازیکنان جدید، تیمی متشکل از بازیکنان جوان و استعدادهای داخلی بسازد. این تصمیم، آغازی بر تأسیس آکادمی‌های فوتبال در اروپا بود و منچستریونایتد را به عنوان پیشگام این حرکت معرفی کرد. این رویکرد در نهایت منجر به موفقیت‌های بزرگ این تیم، از جمله قهرمانی در جام اروپا در سال 1968 شد.

قهرمانی در پی قهرمانی

در این فصل، اسپانیا بار دیگر با دو تیم در جام اروپا حضور یافت: رئال مادرید، قهرمان فصل گذشته جام اروپا و لیگ اسپانیا و سویا، نایب قهرمان لالیگا. رئال مادرید به عنوان مدافع عنوان قهرمانی وارد رقابت‌ها شد، در حالی که سویا اولین حضور خود در این مسابقات را تجربه می‌کرد. در دور مقدماتی، ویسموت آلمان پس از یک بازی پلی‌آف جنجالی مقابل گواردیا ورشو به دلیل قطع برق نورافکن‌ها، با پرتاب سکه به دور بعد صعود کرد. همچنین، منچستریونایتد و شامروک روورز از حق استراحت بین دو نیمه صرف‌نظر کردند تا بازی خود را قبل از تاریک شدن هوا به پایان برسانند.

در مرحله نیمه‌نهایی، رئال مادرید با واساس مجارستان روبرو شد، تیمی که آژاکس را در مرحله یک‌چهارم نهایی حذف کرده بود. از سوی دیگر، منچستریونایتد در مجموع با نتیجه 5-2 مغلوب آث میلان شد. فینال این دوره در ورزشگاه هیسل بروکسل بلژیک و در حضور 67 هزار تماشاگر برگزار شد. میلان در دقیقه 59 پیش‌افتاد، اما آلفردو دی استفانو 15 دقیقه بعد گل تساوی را برای رئال مادرید به ثمر رساند. دی استفانو با 10 گل، بهترین گلزن این دوره لقب گرفت. میلان دوباره در دقیقه 77 پیش‌افتاد، اما رئال تنها دو دقیقه بعد گل تساوی را زد و بازی را به وقت اضافه کشاند. در وقت اضافه، پاکو خنتو گل پیروزی را برای رئال مادرید به ثمر رساند و آن‌ها سومین قهرمانی متوالی خود در جام اروپا را جشن گرفتند.

این فصل از جام اروپا نه‌تنها نشان‌دهنده سلطه بی‌چون‌و‌چرای رئال مادرید در فوتبال اروپا بود، بلکه یادآور غم و اندوه ناشی از فاجعه مونیخ نیز هست. منچستریونایتد، با وجود از دست‌دادن ستاره‌هایش، راه بازسازی خود را آغاز کرد و در نهایت به یکی از بزرگ‌ترین تیم‌های تاریخ فوتبال تبدیل شد. رئال مادرید نیز با ادامه روند قهرمانی‌هایش، نام خود را به عنوان یکی از افسانه‌های فوتبال اروپا ثبت کرد.

دلیل رشد فوتبال در جای‌جای اروپا؛ 59-1958

فصل 59-1958 جام اروپا شاهد حضور بازیکنان جدید و تیم‌هایی بود که برای اولین بار در این رقابت‌ها شرکت می‌کردند. فنلاند برای اولین بار نماینده‌ای به جام اروپا فرستاد. المپیاکوس نیز قرار بود اولین تیم یونانی حاضر در این مسابقات باشد. اما این اتفاق نیفتاد، چرا که المپیاکوس پس از تساوی در بازی مقابل بشیکتاش ترکیه، به دلایل سیاسی از ادامه مسابقات انصراف داد. همچنین از بازی در استانبول خودداری کرد. این تصمیم باعث شد تا بشیکتاش به دور بعد صعود کند.

پس از فاجعه هوایی مونیخ در فصل گذشته، منچستریونایتد به عنوان نماینده انگلیس به جام اروپا دعوت نشد. این در حالی بود که اسپانیا برای سومین فصل متوالی با دو تیم در رقابت‌ها حضور داشت. رئال مادرید به عنوان قهرمان فصل گذشته جام اروپا و لیگ اسپانیا، و اتلتیکو مادرید به عنوان نایب قهرمان لالیگا، نمایندگان اسپانیا بودند. این فصل شاهد نتایج شگفت‌انگیزی نیز بود، از جمله پیروزی قاطع وینر اسپورت کلاب اتریشی بر یوونتوس ایتالیا با نتیجه مجموع 8-3 در دور مقدماتی.

به سوی اولین فینال تکراری تاریخ؟

در مرحله نیمه‌نهایی، ریمس فرانسه که یانگ بویز برن سوئیس را شکست داده بود، قرار بود به مصاف منچستریونایتد برود. اما به دلیل ممانعت اتحادیه فوتبال انگلیس (FA)، این بازی برگزار نشد و ریمس به فینال راه یافت. از سوی دیگر، رئال مادرید و اتلتیکو مادرید در یک نیمه‌نهایی پرتنش روبروی هم قرار گرفتند. پس از تساوی 2-2 در هر دو بازی رفت و برگشت، دو تیم در یک بازی پلی‌آف به مصاف هم رفتند که در نهایت رئال مادرید با نتیجه 2-1 پیروز شد و به فینال رسید.

فینال این فصل در Neckarstadion اشتوتگارت آلمان برگزار شد. برای اولین بار در تاریخ جام اروپا، فینال بین دو تیمی بود که پیش‌تر در سال 1956 مقابل هم بازی کرده بودند: رئال مادرید و ریمس. رئال مادرید با حضور ستاره‌هایی مانند آلفردو دی استفانو و ریموند کوپا (که دو سال قبل از ریمس به رئال پیوسته بود)، در مقابل ریمس با جاست فونتین، بهترین گلزن آن دوره جام اروپا با ۱۰ گل، قرار گرفت. فونتین که در طول مسابقات عملکرد درخشانی داشت، در فینال نتوانست گلی به ثمر برساند.

رئال مادرید در این بازی با گل‌های انریکه متئوس و دی استفانو، 2-0 پیش افتاد و در نهایت همین نتیجه را تا پایان بازی حفظ کرد. این پیروزی، چهارمین قهرمانی متوالی رئال مادرید در جام اروپا بود و سلطه بی‌چون‌و‌چرای آن‌ها در فوتبال اروپا را تثبیت کرد. رئال مادرید با این قهرمانی، نام خود را به عنوان یکی از بزرگ‌ترین تیم‌های تاریخ فوتبال اروپا ثبت کرد و فصل 59-1958 را به عنوان یکی از درخشان‌ترین دوره‌های خود به پایان رساند.

جام رئال مادرید

پس از این آن‌ها توانستند فصل 60-1959 را نیز با برتری قاطع 7-3 در برابر آینتراخت فرانکفورت، برای پنجمین فصل متوالی اولین قهرمان جام تازه تاسیس اروپا شوند. فرانس پوشکاش در این فصل توانست بالاتر از همه و با 12 گل، آقای گل این رقابت‌ها لقب بگیرد.

رئال مادرید اولین تیم با 5 قهرمانی جام اروپا

برای شنیدن تحلیل‌های صوتی هفتگی در پادکست فوتبال لب، از این لینک به ما گوش کنید!

مسیر سخت قدیس شدن؛چگونه پای ده‌ها هزار نفر برای پرستش زنان به استادیوم ها باز شد.

عسل رضائی-فوتبال لب؛استادیوم‌های فوتبال تبدیل به مکانی به مانند کولسئوم شده‌اند(این مقاله را برای آشنایی بیشتر با استادیوم‌های تاریخی بخوانید). سالیانه میلیون‌ها نفر برای دیدن بازی های فوتبال وارد این پرستشگاه‌ها می‌شوند و به تماشای این بازی زیبا می‌نشینند. در این مقاله قصد داریم به دنیای زنانی که به دنبال توپ جادویی می‌دوند سفر کنیم و ببینیم چگونه استادیوم‌ های فوتبال را پر می‌کنند.

فوتبال، نبرد پشت سنگرها

فوتبال اولین تماشاگران خود را در دهه ۱۸۸۰ میلادی به خود دید. جایی که کمتر از هزار نفر برای دیدن فوتبال نخستین به کنار زمین های فوتبال دانشگاه‌ها و کالج‌ها می‌رفتند.در آن دوران چیزی به نام استائیوم یا ورزشگاه فوتبال وجود نداشت اما جذابیت غیرقابل انکار این بازی در نخستین مراحل تکامل خود توانست افراد زیادی را متحیر خود سازد.

تقریبا بعد از گذشت سه دهه از اولین توپ‌هایی که مقابل دیدگان افراد به تور چسبید فوتبال میزبان هزاران نفر شده بود. با آغاز جنگ جهانی دوم و درگیر شدن بریتانیا در این جنگ(به عنوان خانه فوتبال) تماشاگران زیادی به سمت تماشای بازی کارگرانی که پشت جبهه‌های جنگی برای کشور مبارزه می‌کردند سوق پیدا کردند. این کارگران زنان بودند. زنان سخت کوشی که برای کم کردن بار مشکلات زندگی به فوتبال پناه آوردند و به بسط این بازی زیبا کمک کردند. تیم هایی مانند بانوان دیکرز نگاه‌ها را به خود معطوف و تماشاگران بیشتری نسبت به بازی پسران در همان سال‌ها برای خود دست‌وپا کردند.

فوتبال یک بازی مردانه است.

نتایج بازی زنان مهم شده بود و حضور جمعیت بیست‌هزار نفری در زمین های فوتبال امری عادی بود. اما شاهکار واقعی وقتی اتفاق افتاد که رکورد تاریخ فوتبال در هر سطحی در طول جنگ جهانی اول ۲۷ دسامبر ۱۹۲۰ با حدود پنجاه‌وسه هزار نفر برای یک بازی دوستانه در گودیسون پارک شهر لیورپول شکسته شد. در حالی که چهارده‌هزار نفر در بیرون از استادیوم به تشویق دو تیم پرداختند. این بازی با نتیجه چهار بر صفر به سود دیکرز در برابر سنت هِلِنز به پایان رسید.

تصویری از بازی به یادماندنی باکسینگ دی سال ۱۹۲۰ میان دو تیم دیکرز لیدی و سنت هلنز در استادیوم گودیسون پارک

با پایان‌ جنگ‌جهانی اول، فوتبال نیز برای زنان به یک پایان‌ موقت اما طولانی مواجه شد.برای پنجاه سال در ۲۰ کشور دختران از بازی کردن فوتبال منع شدند. بازی فوتبال، مردانه بود و با این استدلال،در زمین مسابقه جایی برای زنان وجود نداشت.

زنان دیگر فراموش شده بودند

با گذشت نیم قرن از ممنوعیت فوتبال زنان در بریتانیا و تقریبا به همین میزان در بیست کشور دیگر نیز این منع ادامه داشت. فوتبال مردان در همین دوران به اوج خود رسید. ظهور آلفردو دی استفانو،گارینشا،پله،پوشکاش،رابسون و… مردان جای خود را به عنوان صاحبان فوتبال ثابت کردند. اواخر دهه ۶۰ میلادی کم کم ممنوعیت ها برداشته شد و فوتبال دوباره جایی برای مبارزه زنان شد. اما هنوز توسط فیفا به رسمیت شناخته نمیشد. حتی بازی تحت عنوان فینال جام جهانی زنان که توسط فدراسیون فوتبال زنان اروپای مستقل برگزار شد و از صد‌و‌ده هزار نفر در استادیوم آزتک مکزیک پذیرایی کرد هرگز به رسمیت شناخته نشد.

تا اواخر دهه هفتاد میلادی فوتبال زنان تقریبا در سرتاسر جهان مدرن پذیرفته شد اما پنجاه سال زمان کافی بود تا شکاف عمیق بین بازی مردان و زنان چه از نظر کیفی و چه از نظر کمی بیفتد.

سکوهای خالی استادیوم‌ و زمین نامطبوع در حین برگزاری فینال یورو ۱۹۸۴ میان دو تیم سوئد و فرانسه

استادیوم‌های بزرگ اذعان باشگاه های بزرگ‌ بودند ولی تا پذیرفته شدن زنان در این ورزش و حتی تا تاسیس باشگاه های بزرگ‌ زمان زیادی لازم بود. قدمت پاریس سنت ژرمن زنان به اندازه تیم مردان این باشگاه فرانسویست. لیون در سال ۱۹۷۰ وارد فوتبال زنان شد. ۱۹۸۳ بارسلونا تیم‌داری زنان را آغاز کرد. آرسنال سال ۱۹۸۷ تیم تشکیل داد. رئال مادرید،منچستریونایتد، یوونتوس و خیلی از باشگاه های بزرگ در قرن بیست‌و‌یکم در رقابت باشگاه‌های بانوان شرکت کردند.

رویای آمریکایی یعنی پرواز ستاره ها

جهان فوتبال در ایالات‌متحده یک دنیای وارونه است. امریکا یک استثناست. استثنایی فرای باور مردمان دوست‌دار فوتبال در سراسر جهان. تیم ملی زنان ایالات‌متحده همیشه بسیار مشهورتر از هم‌پایان مرد خود بوده اند به طوری که علارغم تلاش های زیاد آمریکایی ها برای محبوب ساختن تیم ملی مردان و فوتبال، این بازی های تیم ملی زنان بود که با استادیوم های پر در دهه ۹۰ میلادی مواج شد.

حضور نود‌هزار و صد‌وهشتاد‌وپنج نفر در استادیوم رزبول حین فینال جام‌جهانی ۱۹۹۹ که با برتری آمریکا در برابر چین به پایان رسید.

قهرمانی در اولین جام‌جهانی زنان در سال ۱۹۹۱ باعث شد تا فوتبال میان دختران به محبوبیت دست یابد. طی یک دهه و با گسترش فوتبال بانوان دیدن استادیوم های پر از تماشاچی برای بازی های ملی عادی بنظر برسد اما همچنان باشگاه ها با مشکلاتی مواجه بودند. سال ۱۹۹۹ و در طی میزبانی آمریکا از جام جهانی زنان رکورد های جالبی برای تیم ملی این کشور از نظر میزان بازدید تماشاچیان ثبت شد. با صعود به فینال رقابت‌ها اینبار رکورد حضور هواداران برای تماشای یک بازی به اصطلاح “ساکر” شکسته شود.

اروپا در مسیر پیشرفت

فوتبال باشگاهی در دهه ۲۰۰۰ تیم‌های‌ ملی را کنار زد و جذاب‌ترین رویدادهای ورزشی را ساخت. نیوکمپ، ومبلی، سن‌سیرو، آلیانزآرنا و… طرفداران زیادی را در خود جای دادند تا مردان‌فوتبال با درخشش در این کلسئوم‌های مدرن تبدیل به قدیسان مردم در سراسر جهان شوند. اما تا اولین گل‌هایی که توسط دختران در این استادیوم‌ها زده‌ شوند سال های فاصله بود.

حرفه‌ای شدن تیم‌های بزرگ اروپایی سبب شد تا بازی زنان بیشتر شناخته شود. علارغم فاصله بسیار زیادی که از نظر کیفیتی بد فوتبال مردان داشت اما کم کم وارد مسیر صعود به قله شود.
در سال ۲۰۰۷ بردن چهارگانه اروپایی توسط بانوان آرسنال، توپچی‌های لندن را از اولین‌هایی کرد که در استادیوم اصلی یک باشگاه مورد تشویق قرار گرفتند.

کلی اسمیت، اسطوره انگلیسی آرسنال در جلسه عکسبرداری از پنجگانه اروپایی در استادیوم امارات

آرسنال،توربین پوتسدام، مالمو، آینتراخت فرانکفورت که از بزرگ ترین تیم های دهه اول قرن بیست‌ویکم بودند به استادیوم های پنج تا ده‌هزار نفره مجهز شدند. به تیم‌های دیگر نیز پس از شکسته شدن این تابو، استادیوم با ظرفیت میزبانی از تماشاگران هرچند اندک تعلق گرفت.

سرآغاز یک تغییر فرای اروپا

در حالی که گذشت زمان توجهات به تیم‌های زنان بیشتر می‌شد به همین صورت به تعداد تماشاگران نیز اضافه میشد. با ورود به دهه جدید تیم‌های ملی بیشتری توانستند مسابقاتی را در استادیوم های اصلی کشور تجربه کنند‌. چهل‌و‌پنج هزار نفر در سال ۲۰۱۴ به تماشای اولین بازی انگلیس در مقابل آلمان پرداختند.

دیدار نهایی جام‌جهانی ۲۰۱۱ میان دو تیم ژاپن و آمریکا که با برتری ژاپن به پایان رسید پر تماشاگر ترین بازی تاریخ زنان در یک استادیوم آلمانی تا آن زمان بود.

کاهش تعداد تماشاگران در جام‌جهانی ۲۰۱۱ آلمان نسبت به تماشاگران حاضر در جام جهانی ۲۰۰۷ چین گواه بر این موضوع بود که در اروپا بر خلاف آمریکای شمالی چندان مورد استقبال قرار نگرفته است. برگزاری یورو زنان نیست در طی سه دهه نیز با میانگین تماشاگران کمتر از ده‌هزار نفر برای هر بازی بیان می‌کرد که فوتبال بانوان در اروما استاندارد مردان نیز بسیار فاصله دارد.

جام جهانی ۲۰۱۹ فرانسه از نظر تعداد تماشاگران انقلابی در اروپا بود و حضور بیش از یک‌میلیون نفر در طول مسابقات در ورزشگاه‌های محل برگزاری پیشرفت بزرگی به حساب می‌آمد حتی با این‌که ستاره اصلی جام اهالی ایالات‌متحده بودند اما این اروپا بود که در آستانه یک تغییر بزرگ قرار گرفته بود.

در مسیر یک انقلاب زنانه

تصاویر استادیوم‌های خالی که پس از شیوع ویروس کووید-۱۹ در سراسر دنیا دست به دست چرخید چندان برای دختران ناآشنا نبود. البته که با گذشته نیم قرن از برداشته شدن ممنوعیت بازی زنان تعداد تماشاگران از تعداد انگشت‌های دست به هزاران نفر رسیده است اما همچنان چند قدم تا شنیدن فریادهای شادی از بزرگترین میادین ورزشی اروپا و شاید جهان فاصله بود.

در همین دوران یه جهش بزرگ در بازاریابی و مارکتینگ این بازی و ظهور ستاره‌های بزرگ مانند الکسیا پوتیاس، ویویانه میدما، لوسی برنز، آدا هگربرگ و… به وجود آمد. بازگشت تماشاگران در سال ۲۰۲۱ به استادیوم‌های فوتبال با مشارکت بیشتر مردم در تیم‌های زنان هر باشگاه مواجه شد. در انگلیس، اسپانیا، فرانسه، ایتالیا، آلمان و … رقابت‌های بیشتری به استادیوم‌های اصلی باشگاه ها منتقل شد و با شروع سال ۲۰۲۲ یک انقلاب بزرگ در گرفت. انقلابی به رنگ آبی‌واناری، سرخ‌و‌سفید، کاملا سفید یا کاملا آبی.

۳۰ مارس ۲۰۲۲؛ دیدار برگشت الکلاسیکو در یک‌چهارم‌ نهایی لیگ‌ قهرمانان‌اروپا

حدود یک هفته از رسوایی تیم مردان بارسلونا در لیگ اروپا می‌گذشت. کاتالان ها بلیط های دیدار خانگی مقابل آینتراخت فرانکفورت را خریده بودند و در بازار سیاه به آلمانی‌ها دادند. تصویری از نیوکمپ ساخته شد که بیشتر شبیه استادیومی در قلب آلمان بود. حالا تیم زنان با برد سه بر یک رئال‌مادرید در دیدار رفت پا به نیوکمپ می‌گذاشتند. برخلاف انتظارات تمام بلیط های قابل خریداری تیم مدافع عنوان قهرمانی اروپا به اتمام رسیده بود و همه چیز اماده خلق یک معجزه بود.

روشن شدن دوربین های استادیوم آعاز ثبت لحظات تاریخی شد. نود‌ویک‌هزار عددی بود که روی اسکوربرد ورزشگاه نمایش داده شد تا بارسلونا میزبان بیشترین تماشاگر در فصل ۲۰۲۱/۲۰۲۲ باشد ولی در کمال ناب‌آوری این رکورد برای یاران الکسیا‌ پوتیاس‌،برنده بالون دور سال گذشته بود.

زنان بارسلونا، برندگان داخل و خارج از زمین الکلاسیکو و اروپا در شب تاریخی استادیوم نیوکمپ

فقط بیست و دو روز بعد بار دیگر این رکورد در دیدار رفت مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا شکسته و بارسلونا با میزبانی مقابل وولفسبورگ آلمان رکورد حضور هواداران یک تیم فوتبال در همان فصل و تاریخ فوتبال زنان را که به خودش تعلق داشت را بالاتر برد.

۳۱ جولای ۲۰۲۲؛ انگلیس تاریخ ساز جام را به خانه بازگرداند

هشت سال از اولین حضور شیرزنان در استادیوم ومبلی می‌گذشت و اینبار درست یک سال بعد از باخت تیم مردان انگلیس در فینال یورو ۲۰۲۰، یورو ۲۰۲۱ به ایستگاه پایانی خود رسیده بود. انگلیس دیدار افتتاحیه را در استادیوم اولدترافورد شهر منچستر مقابل دیدگان شصت هزارنفر با پیروزی به پایان رسانده بود و حالا انگلیس و آلمان در فینال باهم روبه‌رو می‌شدند. در پایان ۱۲۰ دقیقه رقابت تنگاتنگ این انگلیس بود که فوتبال را بعد از ۵۶ سال به خانه باز می‌گشت.

شور‌ ملی تا جایی بالا گرفته بود که رکورد حضور تماشاگران در یک بازی ملی برای انگلیس در سده جدید شکسته شد حتی بالاتر از حضور تماشاگران فینال گذشته. تقریبا هشتاد‌‌وهشت هزار نفر برای تماشای رقابت شیرزنان به ومبلی رفتند و سرود “I’ts coming home” سر دادند.

لحظه بالابردن کاپ قهرمانی توسط لیا ویلیمسن و میلی برایت در استادیوم ومبلی که پس از ۵۶ سال انگلیس را به قهرمانی در یک تورنومنت رسمی رساندند.

ومبلی بار دیگر میزبان تیم زنان انگلیس شد. در فینالییسیمای همان سال که میان قهرمان کوپاآمریکا یعنی برزیل و انگلیس برنده یورو برگزار شد نزدیک به هشتاد‌وپنج هزار نفر از این مسابقه دیدن کردند.

۲۴ سپتامبر ۲۰۲۲؛دربی شمال لندن

آرسنال در تمام سال های فعالیت خود از بزرگترین تیم‌ها و محبوب‌ترین تیم‌های زنان بوده است. اولین چهارگانه تاریخ بریتانیا برای توپچی های لندن ثبت شد و تا امروز آنها را تبدیل به پر افتخارترین تیم تاریخ زنان بریتانیا کرده است. با این تفاصیر طبیعی است که بازی های زیادی را در استادیوم امارات برگزار کند اما آعاز این روند از دربی شمال لندن رفت سال ۲۰۲۲ در سوپرلیگ آغاز می‌شود.

دربی لندن در استادیوم امارات

با درهم شکستن تاتنهام در حضور چهل‌وهفت هزار تماشاگر آرسنال خود را نیز ثابت کرد. در طول آن فصل آرسنال از منچستر یونایتد، چلسی،لیون و یوونتوس نیز میزبانی کرد و استادیوم تقریبا پر امارات دلیلی بر محبوبیت آنها بود. آرسنال در بهار ۲۰۲۳ به نیمه نهایی لیگ‌قهرمانان اروپا برای اولین بار به طور کامل بلیط های خود را فروخت و علارغم باخت این دیدار در دقایق پایانی نیمه دوم وقت‌های اضافه قفل استادیوم امارات را شکست.

۱۴ می ۲۰۲۳؛ چلسی بر بام انگلیس

چلسی قهرمان سه دوره گذشته سوپر لیگ و انواع اقسام جام‌های داخلی در ومبلی و در فینال جام‌حذفی برابر منچستر‌یونایتد به برتری یک‌بر صفر رسید اما دلیل اصلی به یاد ماندنی بودن این بازی حضور هفتاد‌و‌هفت هزار تماشاگر در استادیوم است. استمفوردبریج نیز در طول این فصل خانه آبی‌های لندن بود. چلسی در نیمه نهایی لیگ قهرمانان همان سال نیز در نیوکمپ حضور داشت و در مقابل بیش از هشتاد هزار تماشاگر مسابقه داد.

اکنون در کجا قرار داریم

جام‌جهانی زنان سال ۲۰۲۳ بیش از یک میلیارد دلار درآمد داشت. حدود دو میلیون نفر نیز ازین رقابت ها دیدن کردند. در آمریکا تیم های NWSL به استادیوم های اختصاصی با ظرفیت بالا مجهز شده اند.

استادیوم‌ امارت از فصل ۲۰۲۳/۲۰۲۴ خانه زنان آرسنال خواهد شد. منچستر یونایتد مسابقات مهم خود را در اولدترافورد برگزار خواهد کرد و بعد از اتمام ساخت ورزشگاه جدید به صورت کامل به این مکان منتقل خواهد شد. چلسی بازی های زیادی را در استمفورد بریج میزبانی خواهد کرد. و سیتی در اتحاد بازی میکند. گودیسون پارک،ویلا پارک، آنفیلد و… درهای خود را روبه زنان گشوده اند.

بارسلونا نیز بعد از اتمام بازشازی نیوکمپ،استادیوم را به عنوان خانه خود میشناسد. و رئال مادرید برای اولین بار از فصل آینده در سانتیاگو برنابئو مسابقه خواهد داد. سن سیرو، المپیکو، آلیانز استادیوم در ایتالیا بازی های تیم های زنان را برگزار میکنند. پاریس سنت ژرمن و لیون به اندازه استادیوم هاس خودشان تماشاگر خواهند داشت و درکلاسیکر(در بخش زنان به دیدار بایرن‌مونیخ و وولفسبورگ گفته می‌شود) در فضای بزرگتری برگزار خواهد شد.

و بدین ترتیب به زودی میتوان از هواداران باشگاه های بانوان به عنوان یک جامعه یاد کرد.

کلودیو رانیری؛ هنر مربیگری

چرا افراد را تعلیم میدیم؟چرا رهبری میکنیم؟چه چیزی به ما انگیزه میده تا راز موفقیت گروهی باشیم؟ رانیری نمادی از رهبری و مدیریت است.

ملودی بیاتی، فوتبال لب– بستر شما هرچه باشد ، چه در دفتر ، چه در زمین تمرین, چه هدایت گروهی از کودکان زیر هشت سال یا ارسال تیم لستر سیتی به یک تور هیجان انگیز به لیگ برتر، رهبری یک هنر است که به استحکام، سازش و زیرکی نیاز دارد. کار هرکسی نخواهد بود ، اما به عنوان مربیان ، ما در موقعیت مربیگری و رهبری قرار داریم، چ خواسته ما باشد چه نه.

برخی از یک مربی درجه یک به عنوان «مدیر» یاد میکنند.
عادت هشتم، در کتاب معرکه استفان کووی که بر روی پیدا کردن راه روش خود و کمک به دیگران تمرکز دارد ، نقل میشود که « افراد را نمیتوان مدیریت یا کنترل کرد، چیزها ،سیستم ها و ابزار مدیریت می‌شوند، اما مردم کنترل نمی‌شوند بلکه هدایت و تشویق می‌شوند.» این خط برایم بسیار جالب بود. چیز ترغیب کننده ای راجب سیستم ها و ساختار ها وجود ندارد اما قابل بحث است که می‌توانند انضباط به یک مجموعه بیاورند.
چگونه ان نظم ایجاد شده،چه کسی مسئول آن است، چه مفهومی برای افراد دارد، هر فرد درگیر با آن چگونه تفسیرش میکند و آن ساختار چ موضوعی را روایت میکند.

گوشه ای از دستاورد ها

داستان کلودیو رانیری به یکی از پر مخاطب ترین موضوعات ورزشی اخیر تبدیل شده است – و دلایل خوبی هم دارد. این مرد تیم فوتبال ناجور خود را به یکی از بهترین داستان ها در تاریخ تبدیل کرده. بسیاری از طرفداران فوتبال از فتوحات ناتینگهام فارست تحت رهبری برایان کلاف افسانه ای در دهه 1970 صحبت میکنند. (که درست است) اما در شرایط فعلی ، معتقد هستم که دستاورد های روباه ها هرچه که کلاف تونسته بود بدست آورد را ربود. دلیل آن این است که در سال 2016 ما در دوره ای زندگی میکنیم که بازی اساسا توسط پول خراب میشود که ناشی از سود ، خودخواهی و منابع مالی عظیمی است که تنها راه موفقیت بنظر می رسند، لستر دنیای فوتبال را زیرورو کرده است و موفقیت آن ها میتواند محرکی باشد که پارادایم فوتبال مدرن را دوباره تعریف می کند.

چهره درهم کلودیو رانیری کنار زمین

چیزی که رانیری ساخته علیرغم غیرقابل درک و بی قیاس بودن اش، بازیکنان آن را بسیار به رخ می کشند. بنظر می رسد که خود باوری ، اعتماد به نفس ، هماهنگی ، فرهنگ و کنار هم بودن عوامل اصول اصلی سازمان آن ها باشد. لستر ها گروهی از برادران هستند ، در سنگر باهم و البته در مهمانی های جیمی واردی باهم! چه فداکاری هایی که آن ها حاضر نیستند برای هم و تیم اشان بکنند!
از بیرون بنظر می رسد که آن ها غرور و خودپرستی را از هدف جمعی خود حذف کرده اند.

ورودی نامحسوس رانیری و سرآغازی چشمگیر

اگر به این بپردازم که چرا مربیگری میکنم ، به رانیری به عنوان تعریف جادوی این شغل و البته رهبری نگاه خواهم کرد. همه ما فیلم های ورزشی را تماشا میکنیم که دنزل واشنگتن تیمی از مردان جوان را به سوی افتخار هدایت می‌کند، راکی بالبوا بر تمام مشکلات پیش رویش غلبه می‌کند تا عنوان سنگین وزن را کسب کند یا مارک والبرگ در باران و برف تمرین می‌کند تا به nfl راه یابد.
از کلیشه ها بگذریم، ما عاشق این فیلم ها هستیم چون این حس رو القا میکنند که همه چیز امکان پذیر است.
با این وجود، رانیری این جمله فانتزی و رویایی که هرچیزی امکان پذیر هست را در دنیای شگفت انگیز ورزش به حقیقت رساند.

کسپر اشمایکل در مصاحبه اخیر خود با اسکای اسپورت اشاره کرد که در هفته اول حضورش در لستر، رانیری پس از ورود، خود را به بازیکنان معرفی کرد و بیش از یک هفته عقب نشست و فقط تماشا کرد. چیزی را تغییر نداد، مشاهده کرد که بازیکنان‌اش چه ویژگی های دارند. مقدار قابل توجهی از ساختار قبلی را حفظ کرد(با توجه به اینکه با باشگاه اشنایی داشت.) کم صحبت کرد. این تصمیم شاید کار شاق و پیچیده ای نباشد اما قطعا حرکتی زیرکانه بوده که تجربه، اعتماد به نفس و تسلط شخص را نشان می دهد. به عنوان مربیان، اگر ما عزت نفس نداشته باشیم، اوضاع برایمان سخت می شود. امکان خطا هست، باید بتوانیم هرج و مرج ها را کنترل کنیم و اشتباهات را بدون ترس بپذیریم. رانیری با ورودی بی سروصدا توانست برای خود زمان بخرد ، زمانی برای مشاهده و تحلیل و از همه مهمتر برای بازیکنانش.

از پیتزا تا پیروزی با رانیری

به خوبی مستند شده که در شروع فصل، لستر گل های زیادی به ثمر می‌رساند و تیم های برتر را شکست می‌داد، اما در دفاع آسیب پذیر بود – جالب است که حالا آن ها لیگ برتر را برده و خط دفاعی آن ها به محکم بودن معروف شده است.
در هرحال ، همیشه به این راحتی نبوده، رانیری-با ذهنیتی قدیمی- به بازیکنانش قول پیتزا مجانی داد اگر که بتوانند دروازه را بسته نگه دارند! بعید است که این وعده وعید ها تنها عامل ها برای چرخش های دفاعی باشد؛ استفان کووی استدلال می‌کند که اینگونه انگیزه ها میتواند از لحاظ روانشناختی مضر باشد.

در هرحال، اگر رانیری از این محرک نیز استفاده نمیکرد(با توجه به اینکه این بازیکنان می‌توانند یک پیتزا برای خودشون بخرند.) درواقع داشت گروه را به چالش می‌کشید و باور داشت تیم‌اش توانایی دفاع داشتند. فقط نیاز بود نشانش بدهند. و البته کاشف به عمل آمد که رانیری در آخر برای بازیکنان پیتزایی نگرفت و مجبورشون کرد که پیتزاشون خودشون درست کنند، تا نشون بده که باید هرچیزی را که میخواهند بدست بیاورند ، آن ها نشان دادند که چقدر خوب از پس دفاع کردن بر‌می‌آیند. همانطور که کسپر اشمایکل گفت:«چهار نفر از دفاع کنندگان من بدون احساس شرمندگی دفاع می‌کنند و به متوقف کردن حریف افتخار می‌کنند.»

رانیری و بوسه بر جام قهرمانی لیگ برتر

پند هایی از قهرمان ایتالیایی

خب، ما چه چیزی میتونیم از این مرد یاد بگیریم؟ کسی که با نام های «مرد متفکر» یا حتی در دایره طرفداران لستر «پدر خوانده» شناخته شده است. معتقدم رانیری به ما نشان داد که مهم نیست در حال حاضر چه تعداد صاحب نظر یا متفکر تاکتیکی مدرن در بازی حضور دارند، مهارت های ساده و ظرافت هایی که فرهنگ رهبری و پرورش دادن افراد رو به چنین هنری تبدیل می‌کند بسیار باارزش و مهم هستند. همه ما باور های خودمون راجب اینکه یک بازی چگونه باید انجام بشه داریم،چه به سبک مورینیو باشد یا گواردیولا، کلوپ یا سیمئونه، در هر حال بنظر می‌رسد درس های که میتوانیم از این قهرمان متمایز ایتالیایی یاد بگیریم عبارت است از:

  • شناخت بازیکنان خود
  • قابلیت سازگاری با محیط
  • حمایت، اعتماد و مراقبت بی وقفه از بازیکنان خود
  • •زیرک و ظریف بودن در ساخت تاکتیک های خود
  • فرهنگ و ساختار مستقلی ایجاد کنید
  • به ویژگی های خود آگاه باشید، نقاط ضعف و قوت خود را بشناسید
  • سخت کار کنید
  • از لحظه ها لذت ببرید
رانیری در کالیاری

پایان دوره ای 37 ساله

دوران مربیگری اسطوره ایتالیایی، پس از 37 سال و با تجربه فراز و فرود های بسیار اعم از کار در رم و اینتر و قهرمانی اعجاب انگیز با لستر در لیگ برتر تا تجربه نه چندان موفق در فولام و واتفورد به پایان خواهد رسید. پیرمرد ایتالیایی اگرچه به مانند برایان کلاف، یوهان کرایوف یا سر مت بازبی خالق یک مکتب و تئوریسین نبود، اما شیوه کاری او، درسی فوق العاده برای همه مربیان است. رانیری جلو تر از مربیانی مثل کلوپ برای ارتباط خوب با بازیکنانش و جلو تر از بیلسا بابت تئوری مشخصش در فوتبال به یاد خواهد ماند. در نهایت می‌توان او را با آرزوی خوش بدرقه کرد. بدرود پیرمرد ایتالیایی…