دو تیم لیورپول و رئال مادرید بازی رفت مرحله یک هشتم نهایی چمپیونزلیگ خودشونو در ورزشگاه آنفیلد در تاریخ سه شنبه دوم اسفند ماه ۱۴۰۱ برگزار کردن که پس از دو گل زود هنگام داروین نونیز و محمد صلاح، مادریدی ها بازگشتی رویایی به بازی داشتن و با گلزنی های وینیسیوس (دوبار)، بنزما (دوبار) و ادر میلیتائو موفق شدن پنج گل به حریف پر مدعای انگلیسی شون بزنن تا بلیط یورگن کلوپ به شهر استانبول صرفا برای تماشای بازی فینال باشه و نه مربیگری. در این مینی آنالیز تحلیل کوتاهی از این بازی رو باهم میشنویم.
شما هم اگه در مورد این بازی نظری دارید توی کامنت ها برامون بنویسید.
فرانسه و دیدیه دشان، توانستند با انجام عملکردی بینقص و فوقالعاده، مراکش شگفتیساز را از پا در بیاورند.
مهران فرهادی، فوتبال لب – فرانسه تحت هدایت دیدیه دشان، دیشب توانست تا با عملکردی برجسته و برتر نسبت به مراکش برای دومین بار پیاپی راه خود به فینال جام جهانی را احداث کند.
قبل از آغاز جام، مصدومیتهای بازیکنانی نظیر انگولو کانته، کریستوفر انکونکو، پل پوگبا و کریم بنزما در کنار نمایشهای ضعیف خروسها در مسابقات آمادهسازی و لیگ ملتهای اروپا باعث شده بود تا فوتبالدوستان زیادی فرانسه را به عنوان مدعی قهرمانی تلقی نکنند.
دشان که خود به نظر از ضعف سیستم جدید و عدم توانایی تطابق بازیکنان با آنها خبردار بود قبل از شروع جام طی کنفرانسی مطبوعاتی اعلام کرد که فرانسویها در قطر به همان رویه سال 2018 برخواهند گشت و دیگر خبری از دفاع سه نفره نخواهد بود.
تا قبل از آغاز جام، دشان معمولا تیمش را با چینش 3412 وارد میدان میکرد. گریزمن به عنوان بازیکن پست 10، پشت سر امباپه و بنزما بازی میکرد و بخش بزرگی از بار خلاقیت هجومی تیم را به دوش میکشید. فرانسویها با این چینش علاقه چندانی به عقبشنینی نداشتند و کار دفاع کردن را با شدت بالایی از همان بالا آغاز میکردند.
این سیستم از لحاظ دفاعی به فرانسویها برتری ویژهای میداد چرا که یک نفر به نفرات عقب زمین خروسها اضافه میشد اما در فاز هجومی تیم را بسیار وابسته به خلاقیت فردی امباپه، گریزمن و بنزما کرده بود و کار مدافعان حریف برای متوقف کردن آنها را به مراتب آسانتر میکرد؛ به طوری که در طی 6 بازی لیگ ملتهای اروپا شاگردان دشان فقط پنج بار موفق به فتح دروازه حریفان شدند.
دشان که متوجه عدم تطابق تیمش با شرایط جدید شده بود، سریعا همه چیز را به تنظیمات کارخانه برگرداند. البته که این ورژن فرانسه تفاوتهایی هم نسبت به آن تیم 4 سال پیش داشت. برای مثال این 4231 دیگر نامتقارن نمیباشد و مصدومیت پوگبا باعث شده تا دشان بتواند از یک وینگر در سمت چپ زمین استفاده کند و نگرانی زیادی برای کمبود بازدهی دفاعی هافبکهای خود نداشته باشد.
در سمت دیگر زمین، کونده هم که به عنوان یک Inverted Fullback به خط دفاع اضافه شده و هنگام بیلدآپ دفاع سه نفره را تشکیل میدهد در هنگام هجوم، کمک زیادی به عثمان دمبله نمیکند درست برخلاف جام 2018 که پاوارد و امباپه زوج درخشانی را در سمت راست زمین تشکیل داده بودند.
اما به خود بازی برسیم. آقای رگراگوی، سرمربی تیم ملی مراکش تیم متفاوتی را نسبت به آن تیم پنج بازی قبلی راهی میدان کرده بود در این بازی تصمیم به استفاده از دفاع پنج نفره گرفته بود اما ضعف نصیر مزروعی در بازی در سمت چپ خط دفاع در کنار عدم توانایی دو مدافع وسط کناری در کاور فضا بین خودشان و وینگبکها دفاع مراکشیها را برای اولین بار در این جام متزلزل کرده بود.
و خب بدیهیست که مقابل امباپه و فرانسه، چنین اشتباهی همان حکم مرگ شماست و همانطور که انتظار میرفت فرانسویها خیلی زود به گل اول دست یافتند.
در این سیستم آمرابات و اوناهی در میانه زمین توسط ژیرو و گریزمن پرس میشدند و به گزینههای سختی برای پاس دادن تبدیل میشدند و از همینرو مدافعان هنگام در اختیار داشتن توپ هیچوقت فرد مناسبی را برای ارسال پاس پیدا نمیکردند.
در ادامه، این سیستم برتری عددی را در میانه میدان از مراکشیها گرفته بود و فضای نسبتا زیادی را میان خطوط آنها پدید آورده بود؛ مخصوصا در هنگام انتقالهای منفی که سوفیان آمرابات در میانه میدان تنها به نظر میرسید. خود رگراگوی به خوبی متوجه این مسئله شد.
مصدومیت رومن سایس بهانهای شد تا او با ورود امالله او بتواند شرایط را به حالت قبلی برگرداند. امالله که بین خطوط به خوبی جاگیری میکرد باعث میشد هافبکهای فرانسه کمی عقبتر بایستند و خودش را به عنوان گزینهای برای پاس به بازیکنان عقب زمین معرفی میکرد و همین منجر به شکسته شدن پرس فرانسه میشد.
و این اتفاق هم افتاد. حالا مراکش از لحاظ دفاعی تیم مستحکمتری بود و کم کم به میل هجومی خود میافزود. به طوری که در دقایق پایانی نیمه اول آنها کاملا بر بازی مسلط بودند و فشار فرسایندهای را به فرانسه وارد میکردند. و خب طبیعتا اکثر حملات آنها هم از سمت راست بود جایی که اشرف حکیمی و حکیم زیاش دو ستاره تیم ملی مراکش خیلی خوب و باحوصله لایه لایه دفاع فرانسه را از پیشرو برمیداشتند.
البته عدم تمایل امباپه به حضور در زمین خودی و کارهای دفاعی، باعث شده بود که تئو هرناندز اکثرا در شرایط دو به یک قرار بگیرد و کارش از حالت عادی بسیار سختتر شود در ابتدا دشان خواست تا شیفت کردن تیمش به سمت چپ هنگام حملات مراکش از سمت راست، با حضور فوفانا برتری را ایجاد کند اما باز هم خط دفاع فرانسه از سمت چپ آسیبپذیر نشان میداد. پس سرمربی فرانسوی طی ایدهای هوشمندانه، با آوردن مارکوس تورام به سمت چپ و بردن امباپه به نواحی مرکزی توانست زهر هجومی مراکشیها در سمت راست را بکشد و بازی را به شرایط ایدهآلش برگرداند.
مراکشیها در اواخر نیمه با به دست آوردن چند کرنر و ضربه ایستگاهی در سمت راست زمین موقعیتهای خطرناکی روی دروازه لوریس ایجاد کردند اما درخشش کونده، واران، لوریس و ابراهیما کوناته مانع شکستن قفل دروازه خروسها در این دیدار شد.
فرانسویها که در نیمه اول به آنچه که باید رسیده بودند در نیمه دوم تلاش کردند تا با چینش یک میدبلاک 442 فضا را برای شاگردان رگراگوی ببندند و از تک گل تئو هرناندز محافظت کنند و با استفاده از سرعت بازیکنانی نظیر امباپه و دمبله در ضدحملات به مراکش ضربه بزنند.
آنتوان گریزمن که توانست جایزه بهترین بازیکن زمین را به دست بیاورد، بدون شک مهمترین بازیکن فرانسه در این بازی و البته شاید در کل تورنومنت بوده باشد. او حالا به عنوان یک بازیکن آزاد به تمامی زمین سر میزند، هر جا که باید حضور دارد، ارتباط میان خطوط را برقرار میکند و فضای زیادی را برای فرارهای امباپه ایجاد میکند.
او حتی مرد اول فرانسویها در خلق موقعیتها میباشد و تا به اینجای جام سه گل را برای همتیمیها خود ساخته است. دو تا از این پاس گلها مقابلی انگلیسی بود که تمام توجهش را معطوف به امباپه کرده بود و گریزمن را برای انجام هنرنماییهایش رها کرده بود.
به طور کلی گریزمن بیشتر مانند چسبیاست که باعث پیوند دو بخش تیم ملی فرانسه شده است و برخلاف روزهای تاریکش در اتلتیکومادرید، دوران خوبی را در تیم ملی کشورش پشت سر میگذارد. فقط با نگاه به هیتمپ او میتواند دریافت که مهاجم اتلتیکومادرید چه نقش کلیدیای در این پیروزی داشته است.
حالا خروسها و دشان بیصبرانه انتظار مسابقه فینال و رویارویی دوباره با مسی و یاران را میکشد. فرانسویها امیدوارند تا دومین پیروزی متوالی آنها برابر آرژانتین دومین قهرمانی پیاپی آنها را برایشان به ارمغان بیاورد.
تیمهای ملی آرژانتین و کرواسی، بار دیگر در جام جهانی مقابل هم تقابل میکنند. تقابلی که این بار تفاوتهای زیادی با دفعات قبلی دارد.
مهران فرهادی، فوتبال لب – جام جهانی 2022 قطر رفته رفته به ایستگاه پایانی خود نزدیک و نزدیکتر میشود. حالا به چهار تیم نهایی رسیدهایم. چهار تیمی که تا روز پایانی مسابقات در قطر باقی خواهند ماند و برای کسب خوشرنگترین مدال مسابقات میجنگند.
در یک طرف نیمه نهایی، آرژانتین و کرواسی به مصاف یکدیگر میروند. این دو تیم تا به حال فقط 5 بار به مصاف یکدیگر رفتهاند که سهم هر تیم از این پنج تقابل دو برد بوده و یک بازی هم بدون برنده به اتمام رسیده. در کوران مسابقات جامهای جهانی اما این دو تیم فقط دو بار به تور یکدیگر برخورد کردند. یک بار در جام جهانی 1998 و بار دیگر 20 سال بعد و در جام جهانی 2018.
در جام 98 فرانسه، کرواسی که در آن زمان اولین روزهای استقلال از یوگوسلاوی را تجربه میکرد به مصاف آرژانتینی که شرایط نسبتا خوبی داشت و آماده به دست آوردن قهرمانی سوم بود میرفت. این دیدار نهایتا با تک گل مائوریتسیو پیندا به نفع آرژانتین به اتمام رسید.
این پیروزی باعث شد تا آلبی سلسته با کسب هر 9 امتیاز دور گروهی راهی مرحله بعد شود و در مرحله یک هشتم نهایی به مصاف انگلستان رفت که نهایتا در ضربات پنالتی توانست این رقیب دیرینه را از پیشرو بردارد اما این باخت مقابل هلند گاس هیدینگ بود که دست آرژانتینیها را از رسیدن به جمع چهار تیم نهایی کوتاه کرد.
کرواسی هم که به عنوان تیم دوم از گروه H بالا آمده بود با برد تیمهایی نظیر رومانی و آلمان به مرحله نیمه نهایی هم رسید و مقلوب فرانسه قهرمان شد. البته که برد در دیدار ردهبندی مقابل هلند باعث شد تا این جام برای کرواتها با کسب مدال برنز حتی شیرینتر به یادماندنیتر هم شود.
20 سال بعد اما در روسیه خیلی چیزها نسبت به سال 1998 فرق کرده بود. کرواسی و آرژانتین در دور دوم مرحله گروهی جام جهانی 2018 به مصاف یکدیگر رفتند که با سه گل آنته ربیچ، لوکا مودریچ و ایوان راکیتیچ کرواتها به عنوان پیروز میدان را ترک کردند و آرژانتین و سمپائولی را یک قدم به حذف نزدیکتر کردند.
البته که نهایتا مسی و یاران توانستند با برد نیجریه به دور بعدی صعود کنند اما در مرحله یک هشتم نهایی بود که فرانسه قهرمان با درخشش کیلیان امباپه یقه آلبی سلسته را گرفت و طی دیداری جذاب آنها را با نتیجه چهار بر سه شکست داد.
در سمت دیگر به نظر نمیآمد که کرواسی و دالیچ خیال حذف شدن در سر داشته باشند و تک به تک حریفان خود را با کمک وقتهای اضافه و ضربات پنالتی از پیشرو برمیداشتند تا در فینال که به فرانسه قدرتمند برخورد کردند و درست مانند سال 98 از بردن آنها عاجز بودند و به به مدال نقره جام جهانی قناعت کردند.
خارج از مسابقات جام جهانی اما این دو تیم یک دیدار دوستانه و البته بسیار خاص در سال 2006 نیز برگزار کردند. دیداری که در آن لوکا مودریچ اولین بازی ملی خود را برای کرواسی انجام داد و لیونل مسی هم اولین گل ملی خود را به ثمر رساند. دو بازیکنی که شاید هیچکس فکر نمیکرد در 12 سال آینده مجموعا 6 توپ طلا برده باشند.
در این مقاله، به بررسی ضعیفترین عملکرد هر یک از چهار تیم پایانی در ادوار مختلف جامهای جهانی میپردازیم.
مهران فرهادی، فوتبال لب – خواه یا ناخواه، همه تیمها از کوچکترینها گرفته تا بزرگانی مانند آرژانتین و آلمان تا به حال روزهای خوب و بد زیادی را در جامهای جهانی تجربه کردهاند. روزهای خوب را که همه به خاطر دارند، پس امروز به روزهای تلخ تیمهای ملی مختلف در بزرگترین رویداد فوتبالی جهان، میپردازیم.
برای شروع از آلمانی شروع میکنیم که همین حالا در حال تجربه یکی از سیاهترین و تاریکترین روزهای تاریخ فوتبالشان میباشند. باوجود فاجعه ژرمنها در جام جهانی 2022 قطر، اما باز هم عملکرد آنها در جام 2018 روسیه به عنوان ضعیفترین نمایش تاریخ آنها در کوران این مسابقات محسوب میشود.
آلمان تحت هدایت یواخیم لوو که به عنوان مدافع عنوان قهرمانی پا به روسیه میگذاشت جام را با شکستی غیرمنتظره مقابل مکزیک آغاز کرد و در دیدار بعدی با گل دقیقه نودی تونی کروس مقابل سوئد و کسب سه امتیاز به صعود در روز پایانی مرحله گروهی امیدوار ماند اما باخت عجیب و غریب ژرمنها برابر سون و یاران باعث شد تا آنها برای اولین بار در تاریخ خود از صعود به جمع شانزده تیم پایانی عاجز بمانند.
ایتالیاییها اما از سال 2006 تا به حال هیچ خاطره خوشی از نام جام جهانی نداشتهاند. قهرمانی در ضربات پنالتی مقابل فرانسه و زیدان، آخرین خاطره خوب آنها از این تورنومنت بوده است. در سال 2010 آنها در گروهی متشکل از اسلواکی، نیوزیلند و پاراگوئه، با کسب فقط دو امتیاز، از مسابقات کنار رفتند و در سال 2014 هم پایینتر از کاستاریکا و اروگوئه به عنوان تیم سوم در همان دور گروهی از مسابقات حذف شدند.
در 8 سال بعدی اوضاع آتزوری بهتر که نشد هیچ، بدتر هم شد و آنها حتی از حضور در این فستیوال بزرگ هم عاجز بودهاند.
هلندیها که تا به حال طعم شیرین قهرمانی در جام جهانی را تجربه نکردهاند نسبت به دیگر تیمهای بزرگ فوتبال جهان، دفعات بیشتری از حضور در این جام بازماندهاند؛ به طوری که آنها در سالهای 1958, 1962, 1966, 1970, 1982, 1986, 2002 و 2018 از رسیدن به صف خرید بلیط جام جهانی جا ماندند اما هر بار که در این جام حاضر بودهاند از گروه خود صعود کردند.
از همینرو شکست دو بر یک در مرحله یک هشتم نهایی جام 1990 مقابل آلمان، ضعیفترین نتیجه آنها در تاریخ این مسابقات به شمار میرود. البته آنها در سال 2006 هم در همین مرحله مقلوب پرتغال شدند اما به دلیل همسایگی و رقابت بین دو کشور هلند و آلمان، نتیجه جام جهانی 1990 برای آنها باخت تلختری محسوب میشود.
سری به آمریکای جنوبی و اولین میزبان و قهرمان تاریخ جامهای جهانی یعنی اروگوئه بزنیم. لاسلسته تا به حال 13 بار به دور گروهی این مسابقات راه پیدا کرده و فقط سه بار در سالهای،1962, 1974 و 2002 از صعود به مراحل بالاتر بازمانده. در بین این سه جام، قطعا جام جهانی 1974 آلمان برای اروگوئهایها بدترین عملکرد تاریخشان در این مسابقات لحاظ میشود.
جایی که آنها در گروه سه مسابقات با کسب یک تک امیتاز مقابل بلغارستان، به عنوان تیم آخر گروه از دور مسابقات کنار رفتند. دیگر تیمهای این گروه را هلند و سوئد بودند که به ترتیب به عنوان تیمهای اول و دوم راهی دور گروهی دوم مسابقات شدند.
اسپانیا هم درست مانند اروگوئه تا به حال سه بار از رسیدن به مرحله دوم جام جهانی بازمانده است و خب طبیعتا ضعیفترین عملکرد آنها هم به یکی از این سه جام برمیگردد. در سالهای 1978 و 1998 انتظارات زیادی از لاروخا نمیرفت اما در جام جهانی 2014، آنها به عنوان مدافع عنوان قهرمانی وارد برزیل میشدند و انتظار میرفت بار دیگر در حد یک مدعی ظاهر شوند.
اما شرایط خیلی متفاوت از انتظارات بود. آنها در بازی اول خود متحمل شکستی سنگین با نتیجه پنج بر یک مقابل هلند لویی فنخال شدند و بازی دوم را با گلهای ادواردو وارگاس و چارلز آرانگوییز به شیلی واگذار کردند و به طور رسمی از جام خداحافظی کردند.
شرایط انگلستان هم فرق چندانی با اسپانیا نداشت. آنها هم ضعیفترین تجربه خود در جامهای جهانی را در سال 2014 تجربه کردند جایی که در گروه مرگ مسابقات، با دو شکست با نتیجه دو بر یک مقابل اروگوئه و ایتالیا در پایان دور دوم مرحله گروهی از مسابقات حذف شدند و فقط توانستند از کاستاریکا صدرنشین که صعودش به جمع شانزده تیم پایانی قطعی شده بود یک امتیاز بگیرند.
برزیل، پرافتخارترین تیم تاریخ ادوار این فستیوال بزرگ فوتبالی، تا به حال در تمامی جامهای جهانی حضور داشته و فقط دو بار در همان مرحله از مسابقات اوت شده است.
یک بار در سال 1930 و بار دیگر در سال 1966 که همه را شوکه کرد. آنها که دو جام قبلی را برده بودند باوجود ستارگانی مانند گارینچا، جززینیو و پله به تکمیل هتریک قهرمانی در خاک انگلستان امیدوار بودند که مصدومیت پله همه معادلات را به هم ریخت. نهایتا سلسائو با دو شکست برابر لهستان و بلغارستان خیلی زودتر از موعد از مسابقات حذف شد.
به فرانسه میرسیم، قهرمان جام 2018 و مدعی جدی قهرمانی جام 2022. ضعیفترین نمایش خروسها در این مسابقات قطعا به سال 2010 برمیگردد جایی که فرانسه در گروه اول مسابقات حاضر بود. اما این گروه به هر چیزی شباهت داشت به جز یک تیم. جنگ درونی رختکن بین دو باند مختلف بازیکنان و عدم اعتماد بازیکنان به ریموند دومنک سرمربیشان به عنوان اصلیترین دلایل فاجعه آفریقای جنوبی به شمار میرود.
اما میرسیم به تیم آخر، آرژانتین مدعی قهرمانی. بدون هیچ شکی، ضعیفترین عملکردی که از آرژانتینیها در تاریخ جامهای جهانی به یاد میآید مربوط به جام جهانی 2002 کره و ژاپن میشود. جایی که شاگردان مارسلو بیلسا، توانستند از دو دیدار برابر نیجریه و سوئد چهار امتیاز کسب کنند اما این پنالتی دقیقه 44 دیوید بکام در دور دوم این گروه بود که دست آرژانتینیها را از مرحله یک هشتم نهایی مسابقات کوتاه کرد.
تیم ملی برزیل که یکی از اصلیترین شانسهای قهرمانی محسوب میشد با شکست مقابل کرواسی زلاتکو دالیچ از جام جهانی ۲۰۲۲ قطر حذف شد.
مهران فرهادی، فوتبال لب – در یکی از جذابترین بازیهای جام جهانی 2022 قطر، یکی از عجیبترین نتایج این جام رقم خورد. جایی که کرواسی جادویی زلاتکو دالیچ برزیل را که شانس اول قهرمانی در قطر محسوب میشد را از جریان مسابقات خارج کرد.
در 4 سال گذشته، کرواسی هیچگاه برای هیچ تیمی رقیبی آسان لحاظ نشده اما شرایط این جام به گونهای بود که با وجود حریفی سرسخت مانند کرواسی همه تیته و برزیل را در جمع چهار تیم پایانی جام میدیدند اما شرایط کاملا مخالف این پیشبینیها پیش رفت.
تیته در این بازی نیز مانند خیلی از بازیهای دیگر این جام از دو فولبک اینورتد استفاده کرده بود که بیشتر در نواحی میانی و عقبتر زمین حضور داشتند و وینیسیوس و رافینیا عرض دو سمت زمین را تامین میکردند. به طوری کلی در هنگام بیلدآپ دنیلو به کاسمیرو نزدیک میشد و پاکتا به به پست شماره 10 منتقل میشد و نیمار برای کمک به وینیسیوس به نیمفضا سمت چپ هجوم میآورد.
ادر میلیتائو در سمت دیگر میدان اما بیشتر به نیمفضا سمت راست تمایل داشت و رافینیا با ایستادن در لب خط به خوبی تراکم هجومی برزیل را حفظ کرده بود.
تیته همچنین از نیمار و پاکتا درخواست کرده بود که تحرک میان خطوط را افزایش دهند و باعث از همگسیختگی هافبکها و مدافعان کرواسی شوند. در اصل سرمربی 61 ساله برزیلی میخواست تا با استفاده از خلاقیت و هوش این دو بازیکن، سرعت در تصمیمگیری را به حملات اضافه کند از همینرو پاکتا امروز بیشتر از هر روز دیگری در مناطق بالایی زمین بازی میکرد.
در سمت دیگر زمین اما تفکرات زلاتکو دالیچ برای مهار حملات برزیل و ضربه زدن به آنها در حملات و یا ضدحملهها فوقالعاده هوشمندانه بود. در فاز دفاعی او میخواست تا تراکم بازیکنان درون باکس خودی و زون ۵ به قدری زیاد باشد که بازیکنانی مانند ریچارلیسون و نیمار نتوانند به راحتی در موقعیتهای خطرناک صاحب توپ شوند.
اما برگ آس دالیچ کسی نبود جز ماریو پاسالیچ. سرمربی کرواتها معمولا به یکی از بین نیوکلا ولاشیچ و آندری کراماریچ در سمت راست خط حمله بازی میدهد اما در این بازی تصمیم به استفاده از ماریو پاسالیچ که ذاتا یک هافبک میباشد کرد.
چرا که وقتی پاسالیچ در سمت راست خط حمله بازی کند به طور طبیعی بیشتر به نیمفضاها و مناطق میانی پناه میآورد و همین در کنار آزادسازی فولبک سمت راست تیم باعث میشود تا گزینههای پاس کرواتها در یک سوم پایانی زمین افزایش یابد.
در ادامه، همین تمایل پاسالیچ به حضور در مناطق میانیتر باعث میشد تا در خارج از مالکیت او بتواند با بستن دنیلو به عنوان یک گزینه پاس یا مسدود کردن مسیر حرکات و پاسهای او، مودریچ را در مارک کردن کاسمیرو آزاد بگذارد و همچنین در هنگام بازیسازی، به بروزوویچ و کواچیچ در مقابل نیمار و پاکتا یاری برساند.
درست مانند تمام تورنومنتهای اخیر، دالیچ و تیمش اصرار بسیار زیادی به حمله از جناحین و ایجاد شرایط یک به یک یا دو به یک در این نواحی داشتند و حدود 88 درصد حملات خود را از جناح چپ و راست انجام دادند و خب یک گل هم از روی این حملات به دست آوردند.
پس از گل نیمار در دقیقه 105، دالیچ از تیمش بازی مستقیمتری را درخواست میکرد و نمیخواست تا همین وقت کم 15 دقیقهای هم با اعمال بیمورد طی جریان بازی تلف شود.
همانطور که در تصویر مشخص شده کرواتها در نیمه دوم وقتهای اضافه از هرگونه پاس هرز یا بیمورد جلوگیری کردند و تلاش کردند تا با بردن توپ به کنارهها، بتوانند از نقطه قوت خود و البته ضعف فولبکها و وینگرهای برزیل هنگام دفاع کردن نهایت بهره را ببرند.
در پایان 120 دقیقه به نظر مودریچ و یاران سمت خوشحال این مستطیل طلایی بودند و با توجه به تجربه چندین و چند باره آنها در ضربات پنالتی، امیدهای زیادی برای حذف برزیل مدعی قهرمانی از جام داشتند و نهایتا به این مهم دست یافتند.
حال باید دید آیا کرواسی و دالیچ میتوانند با شکست آرژانتین و اسکالونی در دور بعد برای دومین بار پیاپی به فینال راه یابند و کار نیمهتمام چهار سال پیش را تمام کنند یا خیر.
از آخرین تقابل انگلستان و فرانسه در جام جهانی ۴۰ سال میگذرد و حالا خروسها و سهشیرها این بار در قطر به مصاف یکدیگر میروند.
مهران فرهادی، فوتبال لب – انگلستان و فرانسه دو تیم بزرگ جام بودند که کمتر کسی شانس قهرمانی برای آنها قائل میشد اما حالا یک تیم از میان سهشیرها و خروسها راهی مرحله نیمه نهایی خواهد شد.
این دو تیم تا به حال 31 بار در مسابقات مختلف روبهروی یکدیگر قرار گرفتند که فقط دو تا از این بازیها در ادوار مختلف جامهای جهانی صورت گرفته است و پنج تای دیگر آنها در راستای مسابقات قهرمانی اروپا یا همان یورو برگزار شده و بیست و چهار بازی دیگر، همه دوستانه بودهاند. تا به حال انگلستان در 19 عدد از این تقابلها پیروز بوده و فقط 9 بار مقلوب فرانسویها شده.
در جام جهانی اما دو تیم برای اولین بار در در دور اول مرحله گروهی جام جهانی 1966 انگلستان، به تقابل با یکدیگر پرداختند که انگلیس تحت هدایت الف رمزی با دو گل راجر هانت، به عنوان تیم پیروز از مستطیل سبز خارج شد.
در ادامه این جام، فرانسه با یک امتیاز پایینتر از مکزیک در رده چهارم گروه A مسابقات قرار گرفت و انگلستان بالاتر از اروگوئه به عنوان تیم اول راهی مرحله بعدی جام شد. جامی که نهایتا نسل طلایی انگلستان متشکل از بازیکنانی نظیر گوردون بنکس، کاپیتان بابی مور، راجر هانت و سربابی چارلتون موفق شدند تا جام را برای اولین بار به خانه بیاورند.
دیدار بعدی دو تیم در جامهای جهانی به تابستان سال 1982 در ورزشگاه سنمامس اسپانیا برمیگردد جایی که سهشیر ها در دور اول مرحله گروهی جام با درخشش برایان رابسون، ستاره وقت فوتبال اروپا و منچستریونایتد توانستند فرانسه را با نتیجه سه بر یک از پیشرو بردارند و با کسب دو برد دیگر در این گروه به دور بعدی راه یافتند.
فرانسویها در این جام اما بهتر از سهشیر ها نتیجه گرفتند و حتی تا نیمه نهایی جام هم بالا آمدند اما همانجا بود که با دو باخت پیدرپی برابر آلمان و لهستان، از کسب اولین مدال خود در تاریخ جامهای جهانی بازماندند.
انگلستان در دور بعدی مسابقات باید در گروهی سه تیمه به مصاف اسپانیا و آلمان غربی میرفت که با کسب دو تساوی مقابل این دو تیم، در رده دوم جدول قرار گرفت و از صعود به جمع ۴ چهار تیم پایانی بازماند.
حالا اما پس از 40 سال دو تیم دوباره در مسابقات جام جهانی با یکدیگر تقابل خواهند کرد. انگلستان و ساوتگیت که تیم هجومیتر و جذابتری به نظر میآیند امیدهای زیادی دارند تا برای دومین بار پیاپی به نیمه نهایی بروند و پس از 56 سال جام را به خانه برگردانند.
فرانسه و دشان هم که تا به الان از بهترین تیمهای جام بیست و دوم بودهاند امیدوارند تا باوجود مصدومیت بازیکنانی نظیر کریستوفر انکونکو، انگولو کانته، پل پوگبا و کریم بنزما به جمع چهار تیم پایانی راه یابند و برای دومین بار متوالی با جام به پاریس بازگردند.
کیلین امباپه که با الویویه ژیرو در خط حمله زوج خوفناکی را ترجیح داده اصلیترین تهدید برای خط دفاعی انگلستان به رهبری هری مگوایر شمار میرود و در آن طرف هم هری کین ۲۹ ساله، امید اول انگلیسیها در خط حمله میباشد. حال باید دید که کدام یک از این دو بازیکن میتوانند همراه تیمشان به جمع چهار تیم نهایی راه پیدا کنند.
هلند و آرژانتین، دو تن از تیمهای مدعی جام جهانی 2022 قطر در دومین دیدار مرحله یک چهارم نهایی به مصاف هم میروند.
مهران فرهادی، فوتبال لب – دو تیم هلند و آرژانتین، همیشه جزء جذابترین تیمهای تورنومنتهای گوناگون به شمار میروند، حتی اگر اوضاع و احوال خوبی نداشته باشند مثل آرژانتین 2002 یا هلند 1990. این دو تیم تا به حال پنج بار در کوران مسابقات جام جهانی روبهروی هم حاضر شدند که سهم هر تیم دو برد بوده و یک دیدار هم در مرحله گروهی جام جهانی 2006 بدون گل به اتمام رسیده.
اولین مصاف این دو تیم در جامهای جهانی به دور دوم مرحله گروهی جام جهانی 1974 آلمان برمیگردد. جایی که هلند رینوس میشل با چهار گل آرژانتین را تحقیر کرد و یکی از سیاهترین روزهای تاریخ فوتبال این کشور را رقم زد. در همین جام هلند موفق شد تا فینال هم پیش برود اما آنجا بود که هلندیها برای اولین بار دچار طلسم فینالها شدند و با نتیجه دو بر یک مقلوب آلمان میزبان شدند.
دیدار بعدی این دو تیم اما بازی فینال جام جهانی 1978 آرژانتین بود. جایی که آلبیسلسته به انتقام آن شکست سنگین چهار سال پیش رسید و باوجود گل دیر هنگام و تساویبخش دیک نانیگا برای هلند و به مساوی کشاندن کار، این ماریو کمپس بود که با گل دقیقه 103 خود را دو گله کرد و آرژانتین را به برتری رساند. دنیل برتونی نیز در دقیقه 114 میخ آخر را بر پیکره لالههای نارنجی کوبید و جام را برای اولین بار به آرژانتین آورد.
پس از این بازی، بیست سال طول کشید تا این دو تیم دوباره به مصاف یکدیگر بروند. این بار میزبان مارسی فرانسه بود و بازی در مرحله یک چهارم نهایی برگزار میشد. هلند تحت هدایت گاس هیدینگ، چراغ اول را بسیار زود روشن کرد و با گل پاتریک کلایورت پیش افتاد و فقط پنج دقیقه بعد شاگردان آقای دنیل پاسارلا به این گل پاسخ دادند. در حالی که همه برای سوت پایان و وقتهای اضافه آماده میشدند این دنیس برگکمپ افسانهای بود که با گل دقیقه نودیاش هلند را به جمع چهار تیم پایانی فرستاد.
آوردگاه بعدی دو تیم مرحله گروهی جام جهانی 2006 آلمان بود. جایی که هیچیک از دو تیم موفق به پیدا کردن راه دروازه حریف نشدند و بازی با تساوی بدون گل به پایان رسید. جامی که نهایتا برای هیچ یک از دو تیم دستاورد قانعکنندهای نداشت.
8 سال بعد در خاک برزیل، این دو تیم برای پنجمین بار در بزرگترین رویداد فوتبالی جهان به مصاف هم میرفتند. بازیای که درست مانند تقابل قبلی، در پایان نود دقیقه بدون گل به اتمام رسید اما این بار بازی محکوم به برنده داشتن بود. در سی دقیقه وقت اضافه نیز اتفاق خاصی نیفتاد تا نهایتا با درخشش سرخیو رومرو در ضربات پنالتی، مسی و یاران به فینال راه یافتند. البته که آنجا اسیر تعویضهای مثمر ثمر لواخیم لوو شدند و از لمس جام طلایی برای سومین بار بازماندند.
حالا دو تیم برای ششمین بار در جامهای جهانی به مصاف یکدیگر میروند. بازیای که برنده آن یک گام بزرگ در مسیر رسیدن به قهرمانی برمیدارد و به جمع چهار تیم پایانی راه مییابد. حال باید دید فنخال و هلند پیروز این نبرد خواهند بود یا مسی و یاران به مرحله بعدی این جام میرسند.
تیم ملی فوتبال پرتغال تحت هدایت فرناندو سانتوش، تیم بسیار متفاوتی نسبت به پرتغال خشک و حوصلهسربر چند سال گذشته نشان داده است.
مهران فرهادی، فوتبال لب – فرناندو سانتوش، سرمربی ۶۸ ساله پرتغالیها با تغییرات زیادی تیمش را راهی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر کرده است. تغییراتی که سبک و دینامیک بازی آنها را به کل دگرگون کرده است.
یکی از مهمترین این تغییرات دل کندن از روی پاتریسیو دروازهبان کهنهکار تیم ملی پرتغال بود. دروازهبانی که سالهای زیادی عنوان شماره یک تیم ملی پرتغال را یدک میکشید حالا و پس از عملکردهای ضعیف سالیان گذشته، جایگاه خود را تقدیم دیوگو کاستا سنگربان ۲۱ ساله پورتو کرده. بازیکنی که با عملکردهای درخشانش در یک سوم ابتدایی فصل، توجه باشگاههای بزرگی مانند منچستریونایتد را به خود جلب کرده است.
یکی دیگر از تغییرات سانتوش طی این انقلاب تیم ملی پرتغال، تغییر نحوه بازی گرفتن از برونو فرناندز ستاره ۲۸ ساله منچستریونایتد محسوب میشود. حالا به نظر بار بیشتری از خلق موقعیت تیم روی دوش فرناندز قرار دارد و او در کنار برناردو سیلوا، محور حملات پرتغال محسوب میشوند.
در حال حاضر برونو بیشتر میان خطوط حرکت میکند و وظیفه دریافت توپ از هافبکها در مناطق خطرناک زمین را به عهده دارد و برناردو سیلوا بیشتر به توپگیری از مدافعین و انتقال آن به خطوط بالاتر علاقه دارد. این نوع تقسیم وظایف باعث میشود تا هر دو آنها کاری را انجام دهند که در آن مهارت دارند و همین مسئله برایند بازی پرتغال را مثبتتر میکند.
نحوه جایگزینی دیوگو ژوتا با ژوائو فلیکس هم از ایدههای خوب سانتوش جهت آمادهسازی تیمی زهردار و ترسناک برای این مسابقات بوده است. باوجود اینکه فلیکس دوندگی و تلاش کمتری نسبت به مهاجم اسبق ولورهمپتون و حال حاضر لیورپول دارد اما کیفیت جاگیریهای او میان خطوط و مهارتش در فرارها دست برونو فرناندز را برای خلق موقعیت بازتر میکند.
سانتوش به اینجای جام علاقه چندانی به استفاده از وینگرها در مناطق عرضی نداشته و معمولا با دو مهاجم به زمین رفته. البته در خیلی از مواقع برونو و برناردو به مناطق کناری کوچ میکنند اما به طور کلی سانتوش بدون هیچ وینگری تیمش را به میدان میفرستد و هنگامی که احساس میکند میتواند با سرعت وینگری مانند رافائل لیائو به حریف در ضدحملات ضربه بزند او را وارد بازی میکند.
او همچنین در این دو بازی به خوبی توانسته تا شرایط رونالدو را مدیریت کند. او ابتدا به خوبی مسائل تیم ملی پرتغال و منچستریونایتد را از هم تفکیک کرد و اجازه نداد حواشی CR7 به کارش لطمهای وارد کند. تا به اینجا سانتوش از رونالدو درخواست پرس کردن یا لینک کردن بازی و جابهجایی مداوم میان هافبکها و مدافعین حریف نداشته و از این ابرستاره فوتبال جهان فقط حضور در موقعیتهای مناسب برای گلزنی را طلب میکند.
روبن نوس و ژوائو کانسلو دو تن از پرتغالیهایی هستند که در این دو بازی از سطح سابق خود فاصله زیادی داشتند. در این جام نوس در دیکته کردن تمپو، سوییچهای ناگهانی و پخش توپ میان بازیکنان بسیار ضعیفتر از سطح واقعی خود ظاهر شده و کانسلو در کنار اینکه از لحاظ هجومی کمکاربردتر شده است هنگام دفاع نیز متزلزلتر نشان داده. درست مانند گل اول غنا که روی اشتباه او به ثمر رسید.
پس از گذشت دو بازی، پرتغال با کسب هر شش امتیاز صعود خود را به دور بعدی قطعی کرده و به احتمال بالا به عنوان سرگروه گروه H مسابقات به مصاف یکی از تیمهای کامرون، سوئیس و یا صربستان خواهد رفت. حال باید دید که آیا ایدههای جدید سانتوش توانایی رساندن او و پرتغال به قهرمانی جام جهانی فوتبال برای اولین بار در تاریخ این کشور را دارند یا خیر.
در این مقاله به آنالیز بازی بین دو تیم آلمان و اسپانیا میپردازیم. دیداری که برای ژرمنها جنگی برای بقا محسوب میشد.
مهدی جعفریان، فوتبال لب– مطابق انتظار سطح این بازی بالاتر از سطح معمول بازیهای ملی بود. بازیای در حد تقابلهای دو تیم تحت هدایت کلوپ و گواردیولا. در این مقاله به آنالیز مهمترین نکات تاکتیکی بازی آلمان و اسپانیا میپردازیم.
بیایید از پرس اسپانیا شروع کنیم. اسپانیا معمولا از بالا پرس می کند. آنها با ۷ بازیکن در مقابل ۸ بازیکن پرس می کنند و با یارگیری نفر به نفر سعی در کاهش زمان و فضای بازیکنان حریف دارند. این بازی هم از این قاعده مستثنی نبود. لوئیس انریکه با توجه به عدم تقارن جایگیری فولبکهای آلمان با همین روش اقدام به پرس کرد. زمانی که کارواخال اقدام به پرس راوم میکرد، موسیالا عقب میآمد تا به او گزینهی پاس و پیشبرد توپ بدهد؛ یارگیر منصوب او، رودری، به دلیل مسئولیتهای دفاعی خود به عنوان یک مدافع آخر، در دنبال کردن کامل او تردید داشت و این مهم پیش برد توپ را برای آلمان آسان کرده بود.
پس از این کارواخال و رودری شروع به دفاع منطقهای بیشتر کردند. اما پس از آن موسیالا بالا ماند و از یک در مقابل یکها روی توپهای بلند استفاده کرد و موسیالا به دلیل حفظ توپ عالی بود و قدرت چرخش سریع باورنکردنی خود همچنان مشکل اصلی پرس اسپانیا بود. درخصوص کاونترپرسها به هنگام لو دادن توپ اما اسپانیا باز هم به دلیل فاصلهی نزدیک بازیکنان و آمادگی ذهنی آنها برای بازپس گیری سریع توپ عالی ظاهر شد و نشان داد که این فاکتور چقدر در کنترل بازی مهم است.
در طرف مقابل آلمان بازی را با بلوک میانی ۱-۳-۲-۴ (روی کاغذ تقابل ۸ بازیکن در مقابل ۶ بازیکن) شروع کرد و مولری که به جای هاورتز در پست مهاجم نوک به بازی گرفته شده بود با دوندگی بی امان خود سعی در هدایت پرس تیمی و فشار روی دو مدافع آخر اسپانیا داشت. در ابتدای بازی اسپانیا به دلیل یارگیری نکردن مدافعان میانی آلمان با آسنسیو بارها خطوط آلمان را شکست. (آسنسیو در نقش مهاجم کاذب با دادن برتری عددی ۴به۳ در میانهی میدان کار را برای کیمیچ و گورتزکا بسیار دشوار کرده بود)
بعد از ۱۵ دقیقه مدافعان آلمان شروع به یارگیری آسنسیو کردند (به خصوص زوله چرا که اسپانیا بیشتر از سمت چپ بازیسازی میکند) و پیشبرد توپ را برای اسپانیا سختتر کردند. هرچند که در انتهای نیمه فرار اولمو به پشت دفاع آلمان برای آنها دردسرساز شد و در صورت دقت فران تورس در ضربهی انتهایی اسپانیا میتوانست به برتری دست یابد.
در اواسط نیمهی اول شاهد محرکهای پرس شدیدتر بازیکنان آلمان بودیم؛ پاس رو به عقب به سیمون و پرس با یک بازیکن اضافهتر در ضربات شروع مجدد اسپانیا از مهمترین آنها بودند. موفقیت آلمان در بازپسگیری توپ با شروع نیمهی دوم بیشتر هم شد و توانستند کنترل بازی را بدست بگیرند. این سبک پرس و موفقیت بازیکنان یادآور همان پرس سنگین تیم قهرمان بایرن مونیخ هانسی فلیک بود.
اما انریکه متوجه این مورد شد و موراتا را به جای فران تورس وارد زمین کرد تا با فرارهای پشت دفاع تراکم طولی خط دفاعی آلمان را افزایش دهد و خطرساز بشود و همچنین با بردن آسنسیو به وینگ راست، کار پرس را برای راوم، دفاع چپ آلمان بر روی کارواخال سختتر کرد.
تعویضهای انریکه بلافاصله جواب داد و فرارهای پشت دفاع موراتا (به خصوص پشت سر زوله سنگین وزن) منجر به گل پیروزی اسپانیا شد و میتوانست منجر به گلهای بیشتری هم بشود. بعد از گل اسپانیا منطقا آلمان ریسک بیشتری کرد. فلسفهی بازی مالکانه اسپانیایی ایجاب میکرد که اسپانیا بازی را با با توپ کنترل کند اما انریکه با بیرون آوردن آسنسیو و اضافه کردن نیکو ویلیامز کنترل توپ را به کل از دست داد چرا که نیکو بازیکن ریسکپذیرتری است و توپ را با ضریب بالاتری نسبت به آسنسیو لو میداد.
در سمت مقابل اما تعویضهای فلیک به خوبی جواب داد؛ فولکروگ قدرتی برای موسیالا فضا ایجاد میکرد تا به پشت دفاع حرکت کند و از بی تجربگی رودری در پست دفاع آخر سو استفاده کند. همچنین سانهی چپ پا به دلیل زوایای بهتر خلق موقعیت، پاسهای عمقی خطرناکی ارسال کرد.
بازی با نتیجهی مساوی به اتمام رسید تا با باخت ژاپن مقابل کاستاریکا، احتمال صعود آلمان افزایش یابد و شانس دیدن دوباره بازی این تیم باکیفیت را در مراحل بعدی داشته باشیم.
این بازی تقابل فلسفههای فوتبالی دو غول فوتبال اروپا بود. این فلسفهها در تمامی سطوح فوتبال این دو کشور دیده میشود؛ از سبک مربیگیری و الگوهای تاکتیکی گرفته تا بازیکنانی که از پایهایترین سنین با ایدههای یکسانی پرورش مییابند و رشد میکنند. به همین علت است که این دو تیم سالهای سال است که در سطحی بالاتر از سایر تیمهای ملی ظاهر میشوند. اگر این بازی در نیمهنهایی یا فینال لیگ قهرمانان که بالاترین استاندارد بازی را دارد برگزار میشد، ابدا کمبود یا تفاوت سطحی احساس نمیشد ولی این تنها یک بازی در مرحلهی گروهی بود. باید دید که آیا یکی از این دو تیم موفق میشود که در انتهای مسابقات جام قهرمانی را بالای سر ببرد یا خیر.
پس از گذشت ۹ روز از آغاز جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، حالا به یکی از سرنوشتسازترین مرحله های این بازیها رسیدهایم.
مهران فرهادی، فوتبال لب – دور سوم مرحله گروهی جامهای جهانی مختلف همیشه جزء یکی از حساسترین دور ها محسوب شدهاست. دوری که میتواند حتی سرنوشت یک جام یا آینده یک کشور را تعیین کند. در این دو مقاله به شرایط هر هشت گروه پیش از آغاز دور سوم مرحله گروهی میپردازیم.
گروه E با حضور اسپانیا، آلمان، ژاپن و کاستاریکا تا به حال قصههای جذاب و عجیبی را گذرانده. در دور اول این مرحله در این گروه، اسپانیا کاستاریکا را به خاک و خون کشید و با برتری قاطع هفت بر صفر کیلور ناواس و یاران را از پیشرو برداشت.
آلمان و ژاپن هم در دیگر مسابقه این گروه به مصاف یکدیگر رفتند. ژرمنها در نیمه اول ابتکار عمل را به دست داشتند و به گل هم رسیدند اما این هاجیمه موریاسو بود که برنده نیمه مربیان لقب گرفت. آنها در این نیمه ده شوت روانه دروازه نویر کردند و سه موقعیت بزرگ گلزنی خلق کردند که نهایتا این عملکرد خوب آنها در نیمه دوم با طوفان هشت دقیقهایشان ثمر داد و آنها دو بار به آلمان ضربه زدند و با هر سه امتیاز ورزشگاه الخلیفه را ترک کردند.
در دور دوم این مرحله، ژاپن و کاستاریکا اولین بازی روز را برگزار کردند. کاستاریکا که نسبت با دیدار قبل بسیار بهتر دفاع کردند و نهایتا با استفاده از تک فرصت خود توسط کیشور فولر ژاپن را شکست دادند.
آلمان و اسپانیا در سمت دیگر گروه E آماده انجام بزرگترین بازی مرحله گروهی جام بودند. دیداری که شکست در آن میتوانست برای دومین جام متوالی دست آلمان را از حضور در جمع شانزده تیم نهایی کوتاه کند. شاگردان فلیک اما باوجود اینکه مالکیت توپ را به اسپانیا داده بودند تیم برتر میدان بودند و جز شوت ناگهانی دنی المو موقعیت خاصی به لاروخا ندادند.
توضیح اضافه در مورد جریان این بازی بیهوده است چرا که از اینجا میتوانید تحلیل تاکتیکی کامل این بازی بخوانید. نهایتا موراتا و فولکروگ دو گل این مسابقه را به ثمر رساندند تا سهم هر دو تیم از این دیدار فقط یک امتیاز باشد.
در گروه ششم، کانادا باوجود عملکرد خوب مقابل بلژیک موفق به کسب پیروزی نشد و در بازی دوم هم با باخت سنگین برابر کرواسی به طور رسما از مسابقات حذف شد. حذفی که شاید شاگردان آقای هردمن لایق آن نبودند اما این پروژه چهار ساله و جذاب کانادا به همینجا ختم میشود.
مراکش که در دیدار اول برابر کرواسی پا پس نکشید و قدم به قدم کرواتها گام برداشتند، زهر هجومی آنها را کشیدند و نهایتا یک امتیاز از این بازی به دست آوردند. حضور دوباره حکیم زیاش در کنار اشرف حکیمی، دوباره سمت راست تیم ملی مراکش را رونده و جذاب کرده بود.
زوجی که پس از مدتها دوباره در تیم ملی کنار یگدیگر بازی میکردند اما باز هم هارمونی و هماهنگی خوبی در زمین از خود نشان دادند و در دیدار دوم برابر بلژیک، سمت چپ حریف خود را اتوبان کرده بودند. مسئلهای که نقش بزرگی در برتری واضح مراکش و پیروزی دو بر صفر آنها طی این مسابقه داشت.
بلژیک روبرتو مارتینز اما به نظر نمیرسد که بتواند تیمی مدعی در این جام باشد. آنها نه تنها دیدار برابر مراکش را در همه ابعاد به حریف واگذار کرده بودند بلکه جلوی کانادا هم حرف زیادی برای زدن نداشتند و شاید این تجربه کم کانادا و عدم تصمیمگیری درست آنها در یک سوم نهائی بود که بلژیک را به سه امتیاز این دیدار رساند.
کرواسی زلاتکو دالیچ هم پس از گره خوردن کارش برابر مراکش، با نتیجه چهار بر یک کانادا را در هم کوبید تا کار صعود را تقریبا تمام کرده باشد. حالا در دور آخر مرحله گروهی، کرواسی و بلژیک به مصاف یکدیگر میروند. دیداری که یکی از مهمترین بازیهای دور گروهی محسوب میشود چرا که تیم برنده علاوه بر کسب جواز حضور در مرحله بعدی، به قرعه نسبتا آسانتری نیز برخورد خواهد کرد.
در گروه G، صربستان تحت هدایت آقای استویچکوویچ با کوهی از مصدومان پا به قطر گذاشت و با وجود باخت دو بر صفر مقابل برزیل، عملکرد قابل قبولی را به نمایش گذاشت. در بازی دوم هم کامرون یقه صربها را گرفت و با درخشش ابوبکار یار تعویضی الکس سانگ، سه امتیاز را با یک امتیاز عوض کرد. کامرون و الکس سانگ هم با وجود باخت مقابل سوئیس، با این مساوی هنوز به صعود امیدوار هستند.
سوئیس هم که در دیدار اول برابر کامرون نتیجه مدنظر را کسب کرده بود در شرایطی به مصاف برزیل میرفت که شاید یک امتیاز هم آنها را به خواستهشان میرساند. سوئیسیها ۸۲ دقیقه به خوبی مهاجمان بزریل که به نظر بدون نیمار آن تحرک و پویایی لازم خط حمله را نداشتند مهار کرده بودند که ناگهان کاسمیرو با یک ضربه دیدنی برزیل را به مرحله بعد رساند.
با وجود صعود از گروه، شرایط مبهم نیمار، تیته و طرفداران سلسائو را نگران دور بعدی مسابقات کرده است. بازیکنی که شاید نبودش ضربه بسیار بزرگی به تیم ملی برزیل بزند و آنها را زودتر از موعد مورد انتظار از جام حذف کند.
اما میرسیم به ایستگاه آخر؛ گروه H مسابقات. گروهی که پرتغال به لطف نقش جدید و درخشش برونو فرناندز و برناردو سیلوا با کسب هر شش امتیاز دو دیدار ابتدایی مرحله گروهی صعودش به دور بعد را قطعی کرد.
کره و بنتو اما تا به حال از سفر خود به قطر لذت نبرده اند و با دو عملکرد ضعیف مقابل اروگوئه و غنا فقط یک امتیاز به دست آورده اند. غنا تحت هدایت اوتو آدو اما دقیقا برخلاف کره، کاملا مخالف انتظارات ظاهر شد. آنها در بازی اول کار پرتغال برای پیروزی را به دقایق پایانی کشاندند و پاسخ خوبی به گلهای پرتغال داشتند.
در دیدار دوم هم به لطف درخشش محمد کودوس بازیکن چند پسته آژاکس، کره را از پیشرو برداشتند تا در پایان دور دوم مرحله گروهی، بالاتر از اروگوئه در رده دوم گروه قرار بگیرند.
اروگوئه هم شاید با بدشانسی نتوانست نتیجه مدنظر خود مقابل کره جنوبی را کسب کنند. آنها در تمامی دقایق تیم برتر میدان بودند و دو باری هم تیر دروازه سئونگ جیو کیم را به لرزه درآوردند اما خبری از گل نبود. در بازی برابر پرتغال اما شاگردان دیگو آلونسو حرفی برای گفتن نداشتند. حالا تمام چشم امید آنها به دیدار برابر غنا است. غنایی که برای انتقام سال ۲۰۱۰ وارد میدان خواهد شد و به هیچ وجه حریف راحتی برای اروگوئه نخواهد بود.